سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

شناخت پاره ای از ویژگی های حضرت زهرا (س)

 

حضرت زهرا (سلام الله علیها) در برابر بی خردان که حق را به باطل سودا کرده بوده اند و یا دیگران را به جهالت دعوت کرده بودند تمام مراتب مجاهده را در آن مدت پس از رحلت رسول به کار گرفتندتا شاید مرده دلان و گوش های ناشنوا را بیدار کند.


حضرت صدیقه (سلام الله علیها)

 

صدّیقه بودن فاطمه (سلام الله علیها) یکی از برترین اوصاف جوان مردان روزگار صداقت است. هرکه از هر مرام و آیینی باشد از شخص دروغ گو به حکم فطرت خویش نفرت دارد و از راستی و صداقت لذت می برد. از جمله اسامی بزرگ بانوی اسلام "صدّیقه" بودن و  سخت راستگویی آن سرور عزیز است.

یکی از اسامی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) صدّیقه است که در واقع صفت ایشان بوده و براثر فراوان خواندن ایشان به این صفت، نام ایشان گردیده است. ابن ابی الحدید در شرح "نهج‌البلاغه" این‌گونه نوشته: از علی بن فارقی، استاد بزرگ مدرسة غربی بغداد پرسیدم: فاطمه راست می‌گفت؟ او گفت: آری، من گفتم: اگر راست می‌گفت، پس چرا ابوبکر فدک را به او باز نگرداند؟ وی با لبخندی پاسخ داد: اگر آن روز به مجرّد ادعاء، فدک را به او می‌داد، فردا خلافت شوهر خود را ادعّا می‌کرد و ابوبکر را از مقام خود بر کنار می‌ساخت، و او هم نمی‌توانست سخن وی را بپذیرد، چه قبول کرده بود که آن حضرت هر چه گوید راست است.1

از دلایل صدق حضرت فاطمه (سلام الله علیها):

در دعاها و زیارات و بیانات ائمه اطهار (علیهم السلام) ایشان صدیقه دانسته شده‌اند از آن‌ جمله‌ زیارت معروفه ایشان می باشد که محدث قمی (ره) آورده است:

«اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ نَبِیِّ اللَّهِ،‏ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ حَبِیبِ اللَّهِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَلِیلِ اللَّهِ‏، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ صَفِیِّ اللَّهِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِینِ اللَّهِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ‏، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلاَئِکَتِهِ،‏ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ  خَیْرِ الْبَرِیَّةِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ‏، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا زَوْجَةَ وَلِیِّ اللَّهِ وَ خَیْرِ الْخَلْقِ  بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ،‏ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّکِیَّةُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْحَوْرَاءُ  الْإِنْسِیَّةُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِیمَةُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکِ  وَ عَلَى رُوحِکِ وَ بَدَنِکِ،‏ أَشْهَدُ أَنَّکِ مَضَیْتِ عَلَى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکِ، وَ أَنَّ مَنْ سَرَّکِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏ ، وَ مَنْ جَفَاکِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏ وَ مَنْ آذَاکِ فَقَدْ آذَى رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏ وَ مَنْ وَصَلَکِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏، وَ مَنْ قَطَعَکِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏، لِأَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنْهُ، وَ رُوحُهُ الَّذِی2 بَیْنَ جَنْبَیْهِ، کَمَا قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،3‏ أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلاَئِکَتَهُ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیتِ عَنْهُ، سَاخِطٌ عَلَى مَنْ سَخِطْتِ عَلَیْهِ‏، مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَیْتِ، مُعَادٍ لِمَنْ عَادَیْتِ، مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ، مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ، وَ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیداً، وَ حَسِیباً، وَ جَازِیاً، وَ مُثِیبا

معنای صدق و راستی

در لغت «صِدق» به معنای راستی، راست گویی، و ضدّ کذب آمده است.4و نیز «صِدِّیق» به معنای بسیار راستگو، کسی که کردارش گفتارش را تصدیق کند، می باشد. چنان‌که درباره حضرت ادریس نبیّ در قرآن آمده است که «انَّهُ کَانَ صِدِّیقاً نَبِیّاً.»5 همانا او مردی بود که گفتار و کردارش یکی بود.6 صدق گفتاری آن است که آن چه می گوید به دقّت عین واقع باشد. وگرنه دروغ گو است. اما صدق رفتاری یعنی رفتار او تأیید گفتار او باشد، وگرنه منافق خواهد بود.

"صدق" دارای مراتب و انواعی است. صدق، گاه در کلام است، و گاه در رفتار تجلّی یافته است، که حضرت عالی ترین مرتبه هر دو مورد را دارا می باشند.

سیده زنان عالمیان

• ابن ابی الحدید معتزلی که از شارحین کتاب گران سنگ نهج‌البلاغه است گوید: «قَد تَواتَرَ الخَبَرُ عَنه (صلوات الله علیه و آله) انه قال: فاطِمَه سَیّده نِساء العَالَمین.»7 این خبر از پیامبر (صلوات الله علیه و آله) به تواتر رسیده که فرمود: فاطمه سیدة زنان جهان است.

• رسول الله (صلوات الله علیه و آله) می‌فرماید: «فأیّمَا امرَاةٍ صَلَّتْ فی الیوم و اللیله، خَمس صَلواتٍ و صَامَت شَهر رمضان و حَجَّت بیت الله الحرام و زَکت مالها و اطاعت زَوجَها و والت عَلیاً بعدی، دخلتِ الجنّه بشفاعَهِ ابنتی فاطمه و انّها سیّده نساء العالمین. فقیل: یا رسول الله! أهی سیّده لنساء عالمها؟ فقال صلی الله علیه و آله و سلم: ذلک لمریم بنت عمران. فأما ابنتی فاطمه فهی سیده نساء العالمین من الاوّلین و الآخرین.»8 هر زنی که روز و شب نمازهای پنجگانه را خواند و ماه رمضان را روزه‌دار شود و بیت‌الله الحرام را زیارت کند و مالش را پاکیزه سازد و شویش را اطاعت کند و بعد از من علی را دوست و سرپرست گیرد، به شفاعت دخترم فاطمه داخل بهشت شود. او سرور زنان جهان است. گفتند: ای رسول خدا! او سرور زنان جهان دوران خویش است؟ آن حضرت فرمود: این مرتبت مریم بنت عمران را باشد و اما دخترم فاطمه سرور زنان جهان از پیشینیان و پسینیان است.

مجاهده به حقّ و دفاع از آن

جهاد و دفاع از حق دارای مراتب و سطوح است که گاه کف مرتبه ای سقف مرتبه ای دیگر است. حضرت زهرا (سلام الله علیها) در برابر بی خردان که حق را به باطل سودا کرده بوده اند و یا دیگران را به جهالت دعوت کرده بودند تمام مراتب مجاهده را در آن مدت پس از رحلت رسول به کار گرفتندتا شاید مرده دلان و گوش های ناشنوا را بیدار کند. او به تکلیف عمل می فرمود نتیجه هرچه که باشد باشد.

در این فراز اشاره ای مختصر به شیوه سیر مناظره و مبارزه ایشان می کنیم:

1. دعوت: فراخوانی دیگران به‌سوی راه الهی، خود اوّلین گام است که در کلام الهی آمده: « اُدعُ اِلَی سَبیِلِ رَبِّکَ»؛9 به سوی راه خدایت همه را فراخوان.

2. حکیمانه: اما شکل فراخوانی و دعوت را به چند شیوه، خداوند متعال بیان کرده است. «اُدعُ اِلَی سَبیِلِ رَبِّکَ بِالحِکمَهِ»10  مردم را به راه خداوند بر مبنای گفتاری حکیمانه فرا خوان!

3. نیکوترین موعظه: در قرآن کریم آمده است. «وَ المَوعِظَهِ الحَسَنَهِ»11 و نیز آن ها را با وعظ نیکو دعوت کن!

4. برترین جدال: خداوند متعال می فرماید: «وَ جادٍلهُم بٍالّتی هٍیَ اَحسَن...»12 و به نیکوترین وجه با آن ها جدال و مناظره کن! حضرت زهرا (سلام الله علیها) به تکرار در مسجد النّبی در جمع مسلمین حضور یافته و با شخص مدعی خلافت به احتجاج پرداخته اند. گاه برای دفاع از مقام ولایت و گاه به بهانه دریافت فدک، مسلمان نماهای به ظاهر مسلمان را به مناظره کشیده و گاه برای احقاق حق مقام ولایت صحابه و مسلمانان صدر اسلام را به شهادت به حق و رد باطل فرا خوانده اند.

5. ابراز احساسات و برانگیختن آن: گریه های شبانه روز حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مدین?‌النّبی (صلی الله علیه و آله) جدّاً معنا دار بود.

6. مبارزه ای ماندگار: آن شهیده مظلومه در وسعت تاریخ دست به وصیت نامه ای زد تا که برای همیشه این سؤال باشد که چرا؟ او با وصیت به دفن شبانه، مظلومیت خود و ولایت را فریاد کرده است. بعید نمی دانم که امروزه وهابیت چون جواب این سؤال را پاسخ ندارد صورت مسأله را پاک می کند که قبر را بها ندهید که شرک است. آن حضرت به علی (علیه السلام) وصیت فرمود که جنازه‌اش شبانه دفن گردد و قبرش نامعلوم باشد.13 عایشه گوید: علی بر جنازه فاطمه نماز گزارد و او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را خبر نکرد.14جناب شیخ مفید گوید: ابوبکر و عمر بر علی (علیه السلام) خرده گرفتند که چرا آنان را خبر نکرد تا بر دختر پیغمبر نماز بخوانند. آن حضرت در پاسخ فرمود: فاطمه خود چنین خواسته بود.15

در زیارت قبر آن بزرگوار به این نامعلوم بودن قبر اشاره شده است. علامه مجلسی (رحمه الله) آورده: «وَ تَقُولُ أَیْضاً اللَّهُمَّ إِنِّی یُوهِمُنِی غَالِبُ ظَنِّی أَنَّ هَذِهِ الرَّوْضَةَ مُوَارَاةُ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ مَثْوَاهَا وَ مَوْضِعُ قَبْرِهَا وَ مَعْزَاهَا فَصَلِّ عَلَیْهَا وَ بَلِّغْهَا مِنِّی السَّلَامَ حَیْثُ کَانَتْ وَ حَلَّتْ.16»

7. افشاگری: بیان صریح و بی پیرایه حضرت زهرا (سلام الله علیها) خود نموداری از جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و گفتن حق در برابر باطل است که نمونه‌های آن قبل از درگیری و بعد از تهاجم به منزل فاطمه اطهر(سلام الله علیها) است.

8. جهاد تا سر حد شهادت: پای مردی آن بزرگ بانوی اسلام، عرصه را بر مسلمان نمای منافق تنگ کرد. نهایت کار گذشت از جان است که فرمود: «یا ایها الذین آمنوا! هل ادلّکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم، تؤمنون بالله، و تجاهدونکم باموالکم، و انفسکم فی سبیل الله»17 ای کسانی که ایمان آورده اید آیا شما را به تجارتی دعوت کنم که از عذاب دردناکی شما را نجات دهد؟ به خداوند ایمان آورده و در راه خداوند به وسیله مال و جانتان مجاهده و تلاش کنید.

9. پذیرش هر مصیبت در راه هدف: در زیارتی از ایشان محدث قمی (ره) آورده است که «السَّلَامُ عَلَى الْبَتُولَةِ الطَّاهِرَةِ وَ الصِّدِّیقَةِ الْمَعْصُومَةِ وَ الْبَرَّةِ التَّقِیَّةِ سَلِیلَةِ الْمُصْطَفَى وَ حَلِیلَةِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّ الْأَئِمَّةِ النُّجَبَاءِ اللَّهُمَّ إِنَّهَا خَرَجَتْ مِنْ دُنْیَاهَا مَظْلُومَةً مَغْشُومَةً قَدْ مُلِئَتْ دَاءً وَ حَسْرَةً وَ کَمَداً وَ غُصَّةً تَشْکُو إِلَیْکَ وَ إِلَى أَبِیهَا مَا فَعَلَ بِهَا اللَّهُمَّ انْتَقِمْ لَهَا وَ خُذْ لَهَا بِحَقِّهَا! اللَّهُمَّ صَلِّ! عَلَى الزَّهْرَاءِ الزَّکِیَّةِ الْمُبَارَکَةِ الْمَیْمُونَةِ صَلَاةً تَزِیدُ فِی شَرَفِ مَحَلِّهَا عِنْدَکَ وَ جَلَالَةِ مَنْزِلَتِهَا لَدَیْکَ وَ بَلِّغْهَا مِنِّی السَّلَامَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهَا وَ رَحْمَةُ. اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.»18... بارالها، او از این دنیای خود مظلوم ... رفت درحالی که پر از درد و حسرت و غم و غصه بود، او به تو و به پدرش شکایت آورد، از آن رفتاری که نسبت به او شده، خداوندا! تو خود انتقام و حق او را بگیر! ای خدا بر زهرای پاک و بابرکت و خجسته درود بفرست... .

10. شهادت: درباره شهادت بی‌بی دوعالم کسی تردید نکرده است. گذشته از تأیید تاریخی بر این موضوع در زیارت‌نامه‌ها هم این‌گونه آمده است: «السَّلَامُ عَلَى الْبَتُولَةِ الشَّهِیدَةِ، ابْنَةِ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ، وَ زَوْجَةِ الْوَصِیِّ الْحُجَّةِ، وَ وَالِدَةِ السَّادَةِ الْأَئِمَّةِ، السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ، ابْنَةَ النَّبِیِّ الْمُصْطَفَى، السَّلَامُ عَلَیْکِ، وَ عَلَى أَبِیکِ، السَّلَامُ عَلَیْکِ وَ عَلَى بَعْلِکِ وَ بَنِیکِ، السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُمْتَحَنَةُ، السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الصَّابِرَةُ، لَعَنَ اللَّهُ مَنْ مَنَعَکِ حَقَّکِ، وَ دَفَعَکِ عَنْ إِرْثِکِ، وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکِ، وَ أَعْنَتَکِ، وَ غَصَّصَکِ بِرِیقِکِ، وَ أَدْخَلَ الذُّلَّ بَیْتَکِ، وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ رَضِیَ بِذَلِکِ، وَ شَایَعَ فِیهِ، وَ اخْتَارَهُ، وَ أَعَانَ عَلَیْهِ، وَ أَلْحَقَهُمْ بِدَرْکِ الْجَحِیمِ، إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ بِوَلَایَتِکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ، وَ بِالْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ مِنَ الْجِنِّ، وَ الْإِنْسِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ.»19 سلام بر بتول شهید، دختر پیامبر رحمت و همسر وصّی حجت و به همه فرزندان وی.

بندگی محبوبه رسول:

فاطمه (سلام الله علیها) در زمره عبادالله صالحین هستند که قرآن شریف آن بانو را از جمله «عباد الله» برآورد فرموده است. وقتی داستان ایثار پنج تن آل عبا (علیهم‌السلام) را بیان کرده می فرماید: «إِنَّ الأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا»20 ابرار از کاسه‌ای می‌نوشند که آن رنگ و بوی کافور به خود گرفته است. اما کافور خود چیست؟ «عَیْنًا یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرًا»21آن چشمه گوارایی است که از آن عبادالله (بندگان خالص) می‌نوشند. این چشمه هر کجا و هر زمان که این‌ها اراده کنند از جایی می‌جوشد. سپس در مقام بیان این که آن‌ها کیستند بر آمده است که عبادالله را معرفی می‌کند. آن‌ها اصحاب کساء و پنج تن مبارک هستند که این داستان جزء مسلمان تاریخ اسلام است که «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا»22 وفاء به نذر خود کرده و از روزی که شر و سختی‌اش فراگیر محشر و اهل جمع است می‌ترسند. داستان از آن قرار بود که حسنین (سلام‌الله علیهما) بیمار شده بودند و وقتی خدمت پیامبر اکرم (صلی الله‌علیه و آله) گفته شد فرمودند: سه روز روزه نذر کنید که اگر خوب شوند روزه بدارید، و چنین شد و به نذر خود وفا کردند. مبنای این روزه داری هم یکی خوف از سختی قیامت که شر آن گسترده است بود؛ ولی کار به این جا خاتمه نیافت که وقتی روزه گرفته شد، موقع افطار حادثه‌ای رخ داد که؛ «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا»23 و به خاطر علاقة به خدای متعال، خاک‌نشین، یتیم و اسیر را طعام دادند. که سه قرص نان یکی حضرت امیر و دیگری حضرت فاطمه و دو نصف هم امام مجتبی و نیمی را امام حسین (علیهم السلام) دادند. «إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لاَنُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَ لاَشُکُورًا»24فقط به فقط ما شما را به خاطر وجه خدا طعام داده‌ایم و از شما هیچ توقع پاداش و تشکری نداریم. به گل جمال الهی این کار شایسته را انجام داده‌ایم. «إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا»25 ما از خدای خود به خاطر روزی می‌ترسیم که در آن روز رخسار خلق غمگین است. اما در عوض پاداش‌هایی را که خداوند به این عبادالله عنایت فرموده به ردیف بیان می‌کند.

«فَوَقَاهُمْ اللَّهُ شَرَّ ذَلِکَ الْیَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُورًا»26خداوند آن‌ها را از شرّ آن روز حفظ خواهد کرد و آن‌ها را با روئی خندان و شادان ملاقات خواهد کرد.

-----------------------------

پی نوشت ها:

1.  ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج 16، ص 284.
2.  " التی". ر.ک: صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2،‌ ص 574.
3. "علیه افضل سلام الله و صلواته". ر.ک: من لا یحضره الفقیه، ج 2، ‌ص 574.
4. لوییس معلوف، ‌المنجد، تحت واژه صدق.
5. سوره مبارکه ، آیه شریفه.
6. لوییس معلوف، ‌المنجد، تحت واژه صدق.
7. شرح نهج‌البلاغه، ج 10، ص 256.
8. شیخ صدوق، امالی، ص 393 و 394.
9. سوره مبارکه نحل، آیه شریفه 125.
10. سوره مبارکه نحل، آیه شریفه 125.
11. سوره مبارکه نحل، آیه شریفه 125.
12. سوره مبارکه نحل، آیه شریفه 125.
13. شیخ مفید، امالی، ص 281.
14. المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص162، تاریخ المدینه، ج 1، ص 11.
15. طبرسی، مفید اختصاص، ص 185.
16. بحار الأنوار، ج 97، ص196، ح 15- مصبا، [المصباحین‏] زِیَارَةُ فَاطِمَةَ ع فِی الرَّوْضَةِ تَقِفُ فِی الْمَوْضِعِ الْمَذْکُورِ وَ تَقُولُ
17. سوره مبارکه صف، آیه شریفه10.
18. بحار الأنوار، ج 97، ص 196، ح 15- مصبا، [المصباحین‏] زِیَارَةُ فَاطِمَةَ ع فِی الرَّوْضَةِ تَقِفُ فِی الْمَوْضِعِ الْمَذْکُورِ وَ تَقُولُ
19. بحار، ج 97،‌ ص 198، باب 5، ح 16-  ذِکْرُ زِیَارَتِهَا ع مِنْ بَیْتِهَا وَ بِالْبَقِیعِ تَقُولُ
20. سوره مبارکه انسان، آیه شریفه 5.
21. سوره مبارکه انسان، آیه شریفه 6.
22. سوره مبارکه انسان، آیه شریفه 7.
23. سوره مبارکه انسان، آیه شریفه 8.
24. سوره مبارکه انسان، آیه شریفه 9.
25. سوره مبارکه انسان، آیه شریفه 10.
26. سوره مبارکه انسان، آیه شریفه 11.

 نقل از پایگاه فرهنگی هنری تکناز




تاریخ : یکشنبه 93/1/10 | 2:54 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر


  • paper | رپورتاژآگهی | فال تاروت چهار کارتی
  • فروش رپورتاژ | بک لینک دائمی