سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

 

 

باسمه تعالی

 

زندگی‌نامه‌ی امام حسین (علیه السّلام)

 

بخش اوّل

 

طلوع مهر

صبح روز سوم شعبان سال چهارم هجری(1)، شهر مدینه میزبان کودک نورسیده‌ای بود که در خانه‌ی فاطمه(سلام الله علیها) و علی (علیه السّلام) چشم به جهان گشود و بعدها به "سیّد الشهداء"(2)ملقّب شد. این طفل نورسیده، دومین فرزند خانواده‌ای است که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) پس از نزول آیه‌ی تطهیر(3)، بارها آن‌ها را با عنوان "اهل بیت نبوّت" مورد خطاب قرار داده و بر آن‌ها سلام کرده بود.(4) مادر او فاطمه (سلام الله علیها)، دختر پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و یکی از برترین زنان تاریخ است که به جهت بلندی معرفت، فضایل اخلاقی و پاکی و طهارت، زبانزد خاصّ و عام بوده و خداوند در بیان شأن و جایگاه رفیعش، در قرآن مکرّر سخن گفته است.(5) علی (علیه السّلام) نیز که دومین فرزند پسر خود را در آغوش می‌گرفت، اوّلین مسلمان(6)، برترین دانای دین(7)، وصیّ پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) (8)، شه‌سوار اسلام(9) و بالاترین سخنور عرب(10) است که سوابقی بی نظیر در ایثار و دفاع از دین خدا در سراسر دوران ظهور و گسترش دین اسلام دارد؛(11) تا آن‌جا که پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم)به دستور حضرت حق، بارها و بارها از او سخن گفته، او را ستوده و سرانجام او را به عنوان جانشین خود معرّفی کرده بود.(12)

نام گذاری

در آن روز فرخنده، طفل را به محضر رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آوردند. علی (علیه السّلام) آن‌چنان که وظیفه داشت و نیز به رسم ادب و احترام، از ایشان خواست که همچون فرزند نخست، نام گذاری این نورسیده را نیز بر عهده گیرند. پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) هم به امر الاهی(13) او را به نام فرزند هارون، "حسین" خواند.(14)نامی که معرّب نام عبری "شَبیر"، نام پسر کوچک‌تر هارون؛ جانشین موسی (علیه السّلام)؛ بود. محمّد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و موسی، علی و هارون، شبر و حسن، شبیر و حسین؛ تشابهی که پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بعدها آن را در یک واقعه‌ی بسیار مهمّ تاریخی یادآوری کرد و خطاب به علی (علیه السّلام) فرمود: "یا علی! جایگاه تو نسبت به من، نظیر جایگاه هارون نسبت به موسی است؛ با این تفاوت ‌که سلسله‌ی پیامبران با من خاتمه می‌یابد."(15)

ریحانه‌ی پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم)

حسین (علیه السّلام) دوران کودکی را در دامان پر مهر فاطمه (سلام الله علیها) و علی (علیه السّلام) و بیش از آن دو، در آغوش پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) گذراند. علاقه و توجّه رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به حسین (علیه السّلام) چنان بود که همه‌ی اصحاب، از آن آگاه بودند. بارها و بارها این ابراز محبّت را به چشم خویش دیده و جملات ایشان را به گوش خود شنیده بودند.(16) در کتب حدیثی و تاریخی مختلف نیز گزارش‌های فراوانی در این باره نقل شده است.

از جمله آمده است که روزی پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) سجده‌ی نماز را بر خلاف معمول طولانی کرد. بعد از نماز مردم علّت طولانی شدن سجده را از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) جویا شدند و پرسیدند: "آیا از طرف پروردگار وحی نازل شده بود یا دستوری رسیده بود؟" پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: "خیر، فرزندم حسین (علیه السّلام) بر پشتم سوار بود. دوست نداشتم او را پایین بیاورم. صبر کردم تا او به میل خود فرود آید".(17) این نمونه‌ای از رفتارهای سراسر لطف و مهربانی بهترین بنده‌ی خدا در بهترین حالات بندگی، با حسین (علیه السّلام) است.

اصحاب، بارها رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را دیده بودند که با کودکان خود، حسن (علیه السّلام) و حسین (علیه السّلام)، مشغول بازی است و حتّی گاهی آن‌ها را بر دوش خود سوار می‌کند.(18) پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بارها لب‌های حسین(علیه السّلام) را می‌بوسید(19)و یا می‌فرمود: "حسین از من است و من از اویم. خداوند دوست بدارد کسی را که او را دوست می‌دارد"(20) و باز از ایشان نقل شده که فرمودند: "حسن و حسین دو گل خوشبوی من از این دنیا هستند."(21)

در این میان بسیاری می‌دانستند که محبّت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به این دو کودک و مخصوصاً به حسین(علیه السّلام)، تنها یک محبّت عادی نَسَبی و فامیلی نبود. زیرا از طرفی پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فردی عادی مانند سایر مردم نیست. بنا به فرموده‌ی قرآن، هیچ رفتار یا گفتار پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از سر خواسته‌ی شخصی و هوی و هوس نیست؛(22) و از همین روست که خداوند می‌فرماید: "شایسته است که رفتار و حرکات ایشان سرمشق و الگوی اهل ایمان باشد."(23) از سوی دیگر پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) خود دختران، دختر خوانده‌ها و حتّی فرزندان پسر دیگری نیز داشتند(24)، امّا این گونه ابراز محبّت و توصیه‌های مؤکّد، فقط در مورد حسن و حسین(علیهما السّلام) دیده می‌شد.

علاوه بر این‌ها سفارش‌های پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در مورد حسین(علیه السّلام)، سخنانی محبّت آمیز و عادی نبود؛ بلکه خبر از یک حقیقت بزرگ می‌داد. پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بارها سعادت مردم را نیز در گرو دوستی با حسین (علیه السّلام) اعلام کرده بود.(25) عمر بن خطّاب از قول پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل می‌کند که ایشان فرمود: "حسن و حسین (علیهما السّلام) در عین جوانی سرور اهل بهشتند.(26) هرکه آنان را دوست بدارد، مرا دوست داشته و کسی که با آن‌ها دشمنی کند، با من دشمنی کرده است.(27) همچنین در جای دیگری می‌فرمود: "به واسطه‌ی من به آگاهی رسیدید؛ با علی (علیه السّلام) راه درست را یافتید و هدایت شدید؛ نیکی‌ها به واسطه‌ی حسن (علیه السّلام) به شما اعطا شده ولی سعادت شما با حسین (علیه السّلام) است. آگاه باشید که حسین (علیه السّلام) دری از درهای بهشت است. هر کس با او دشمنی کند، ممکن نیست وارد بهشت شود.(28)

در آیینه‌ی کتاب خدا

حسین (علیه السّلام) هنوز کودک بود که منظور چندین آیه‌ قرآن قرار گرفت. در روز مباهله‌‌ی پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) با مسیحیان نجران، حسین (علیه السّلام) و خانواده‌اش، تنها همراهان رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بودند. پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بنا به دستور الاهی در آیه‌ی مباهله، حسن و حسین (علیهما السّلام) را به عنوان فرزندان خویش با خود برای مباهله همراه کرد.(29) (30)

باز هم یک بار دیگر هنگامی که آیه‌ی تطهیر نازل شد، یکی از پنج تنی که این آیه در مورد آن‌ها نازل شده بود، حسین(علیه السّلام) بود.(31) او به همراه پدر، مادر و برادر خود زیر رو انداز پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) قرار گرفتند و خداوند این آیه را درباره‌ی آن‌ها نازل کرد: "همانا خداوند می‌خواهد پلیدی را تنها از شما اهل بیت دور گرداند و اراده کرده است شما را پاکیزه سازد".(32) این خود گواهی روشن و سندی گویا بر عصمت این خانواده و دوری ایشان از هر گونه گناه، خطا و پلیدی است.

در سوره‌ی شورا نیز خداوند دوستی و محبّت نزدیکان پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را به تمام مسلمانان سفارش می‌کند و به پیامبرش می‌فرماید: "به مردم بگو: هیچ پاداشی به عنوان مزد رسالت و پیامبری از شما نمی‌خواهم، مگر این که اهل بیت مرا در کانون محبّت و دوستی خود قرار دهید".(33) هنگامی که از پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) درمورد مقصود خداوند از این نزدیکان سؤال شد، فرمود: "آن‌ها علی (علیه السّلام) و فاطمه (سلام الله علیها) و دو فرزند آن‌هایند".(34) این بدان معناست که نه تنها آن‌ها را دوست داشته باشید؛ بلکه آن‌ها را ملاک و معیار دوستی و دشمنی، در کلّ زندگی خود قرار دهید.(35)

...............................................................

.......................................................................

.........................................................

نقل از پایگاه اسلامی _شیعی رشد(عقاید)

 

 

 




تاریخ : شنبه 93/3/10 | 9:49 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر


  • paper | رپورتاژآگهی | فال تاروت چهار کارتی
  • فروش رپورتاژ | بک لینک دائمی