اخلاقش همان قرآن بود!
همان گونه که برای ساختن بنایی خوب ، نیاز به نقشه و الگویی مناسب است ، انسان ها نیز برای شکل بخشیدن به شخصیت و رفتار خود نیازمند به داشتن الگویی شایسته و مناسبند .
یکی از مشکلات و ناهنجاری های جامعه ما که آثار منفی زیادی برای جوانان و مردم ما رقم زده است انتخاب الگوی ناشایست است .
الگوی بیشتر جوانان ما در حال حاضر ، بازیگران سیما و سینما و فوتبالیست ها و خوانندگان می باشند .
متاسفانه بیشتر این الگو ها خود دچار انحرافات اخلاقی می باشند .
این که ما در جامعه شاهد گسترش روز افزون فساد و فحشا هستیم یکی از دلایل مهمش نبود الگوی شایسته برای جوانان است .
وقتی فوتبالیست یا بازیگری و خواننده ای که خود اسیر اعتیادات است ، روابط نا مشروع دارد ، اعتقادی به حجاب و پوشش اسلامی ندارد ، واجبات دین را به استهزاء می گیرد و ... ، به الگوی جوانان ما بدل می شود نتیجه اش وضعیت نا مطلوب فرهنگی کنونی است که ما در جامعه شاهد آن هستیم .
یکی از راه های کسب در آمد های نجومی ورزشکاران و بازیگران سیما و سینما تبلیغ کالاهای شرکت ها است .
الگو و مقتدا آن چنان بر روی مرید و مقلد اثر گذار است که شرکت ها برای فروش محصولاتشان از این الگو ها و چهره ها بسیار سود می برند .
کافی است فلان بازیگر فلان اتومبیل را سوار شود آن گاه بسیاری آن ماشین را تنها به این دلیل که الگویشان و محبوبشان آن را دارد ، خریداری می کنند !
باید برای برون رفت از معضلات فرهنگی فعلی ، الگو های شایسته به جوانان و مردم معرفی کرد .
جوانان بی آن که خود متوجه شوند تمام اخلاقیات و رفتار و کردار الگو و محبوب خود را کپی می کنند و سعی می کنند همانند آنان شوند و رفتار کنند و زندگی نمایند .
مردم امام خمینی را الگو و مقتدای خود می دانستند از این رو سعی می کردند همانند آن مرد خدا فکر کنند و رفتار نمایند .
امام خمینی از کسی جز خدا ترس و واهمه نداشت و جوانان که الگوی خود را امام می دانستند همانند او بی باک و شجاع شدند و اسطوره هایی چون خرازی ، همت ، باکری ، کاظمی ، حسین فهمیده و ... پدید آمدند .
ما طلاب باید کاری کنیم که به الگوی جوانان بدل شویم .
نمی توان به صورت مستقیم به مردم و جوانان بگوییم که ما را به عنوان الگوی خود بپذیرند بلکه باید به صورت غیر مستقیم و بوسیله رفتار نیک و شایسته کاری کینم که مردم خود ما را الگوی خود بدانند .
بر ما طلاب و روحانیون لازم است که آن گونه زندگی کنیم و رفتار نماییم که به الگویی مناسب و شایسته برای مردم بدل شویم و مردم از رفتار ما اسلام را بیاموزند و بشناسند و در زندگی به کار ببندند .
در صفحه 145 کتاب « گام هایی در تبلیغ » در این باره این گونه آمده است :
بعضی گفته اند : اگر خداوند قرآن را به صورت مجموعه ای نازل می کرد که ازتباطی با زندگی و رفتار پیامبر نداشت ، اسلام نمی توانست در راه زندگی گام موثری بردارد .لکن مردم ، از یکسو قرآن را از زبان پیامبر استماع می کردند و از سوی دیگر ، در زندگی او به صورتی زنده و متحرک مشاهده می نمودند .
اخلاق و اعمال پیامبر ، قرآن متحرکی بود که در روی زمین حرکت می کرد . چنانکه وقتی از همسرش عایشه درباره اخلاقش سوال کردند ، پاسخ داد : « کان خلقه القرآن » اخلاقش همان قرآن بود .
سخن قرآن درباره این که رفتار قرآنیش باعث پیروزیش شده صریح و واضح است چنانکه می فرماید :
فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک .به رحمت خداست که با مردم نرمخو شدی واگرتند خوی سختدل بودی ، مردم از اطراف تو پراکنده می شدند . ( آل عمران / 159)
و نیز می فرماید :
انک لعلی خلق عظیم .تو به خلقی عظیم آراسته ای .( القلم / 4 )
و نیز می فرماید :
لقد جائکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمومنین رءوف رحیم .پیامبری از خودتان به سوی شما آمد که مشقت شما بر او دشوار است و بر سعادت و خوشبختی شما آزمند است و به مومنان رئوف و مهربان است . ( التوبه / 128 )
این صفاتی که پیامبر را از دیگران ممتاز می ساخت و پیامبر با آن ها زندگی می کرد ، عامل جذب مردم به سوی حق و حقیقت بودند . این ها صفاتی است که قرآن کریم ، یکی از عوامل زنده پیروزی پیامبر به حساب آورده است .
اسلام ، در عنصر رسالت ، همانگونه که تکیه بر دعوت نموده ، تکیه بر مقتدا بودن و الگو بودن پیامبر نموده و همانگونه که قولش را سنت شمرده ، فعل و تقریرش را هم سنت حساب نموده و پیروی از رفتار پیامبر را واجب دانسته است . چنانکه می فرماید :
لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجو الله والیوم الاخر و ذکر الله کثیرا . برای شمایی که به خدا و معاد امید دارید و بسیار یاد خدا می کنید ، در پیامبر خدا اسوه و الگوئی نیکوست .
همچنین پیروی او را در دعوتش نیز واجب شمرده است . چنانکه می فرماید :
یا ایها الذین آمنو استجیبوا لله و للرسول اذا دعا کم لما یحییکم . ( الانفال / 24 )
ای کسانی که ایمان آورده اید خدا و رسول را هنگامی که شما را به چیزی دعوت می کند به شما حیات می بخشد ، اجابت کنید .
اینکه اسلام در کنار تاکیدش بر عنصر تبلیغ ، بر الگو بودن ، تاکید کرده است ، شاید برای این است که به مبلغین الهام کند که بر آن ها واجب است که به پیامبر تاسی کنند ، تا رفتار آن ها همچون گفتار آن ها ، تبلیغ باشد و مردم همانگونه که با افکار و عقاید آن ها در ارتباطند . با اعمال و کردار آن ها نیز در ارتباط باشند .
امیرالمومنین علیع السلام می فرماید :
من نصب نفسه للناس اماما فلیبدء بتادیب نفسه و مودب نفسه احق بالاجلال من مودب الناس و معلمهم .
هر کس خود را در مقام امامت مردم قرار دهد ، باید به تادیب و تربیت خود آغاز کند و کسی که ادب کننده خویشتن است ، به تجلیل و احترام ، سزاوارتر است از کسی که ادب کننده و معلم مردم است .
امام صادق علیه السلام به اصحاب خود فرمود :
کونوا دعاة للناس بالخیر بغیر السنتکم لیروا منکم الاجتهاد و الصدق و الورع .
مردم را به غیر زبان خود دعوت به نیکی کنید ، تا از شما اجتهاد و صدق و پرهیزکاری بنگرند .
خداوند متعال ، مومنان را از این که چیزی بگویند که عمل نمی کنند ، شدیدا انذار کرده و فرموده است :
یا ایها الذین آمنوا لم تقولون مالا تفعلون ؟ کبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون .ای کسانی که ایمان آورده اید ، چرا چیزی می گویید که انجام نمی دهید ؟ خشم اینکه چیزی بگویند که انجام نمی دهید در پیشگاه خدا بزرگ است ! ( الصف / 2 و 3 )
اهل کتاب را که میان امر به خیر و عمر به شر ،جمع کرده اند مورد انکار قرار داده فرموده است :
اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم و انتم تتلون الکتاب افلا تعقلون .آیا در حالی که کتاب را می خوانید ، مردم را امر به نیکی می کنید و خویشتن را فراموش می کنید ؟ آیا تعقل نمی کنید ؟ ( البقره / 44 )
________________
منابع:
کتاب "گامهایی در راه تبلیغ " /نشر بین الملل /84/چاپ اول/تهران
تهیه و تولید:مهدی صدری-گروه حوزه علمیه تبیان
.: Weblog Themes By Pichak :.