سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

  از عشق به عبا و پیراهن یقه آخوندی تا تنها فروشگاه بدون فروشنده خبرگزاری حوزه از طرح "میثاق طلبگی" گزارش می‎دهد:

  از عشق به عبا و پیراهن یقه آخوندی تا تنها فروشگاه بدون فروشنده! 


  "اینجا خبری از شلوارهای اِسلَش و تی شرت‎های مشکی با نماد فراماسونری نیست، اینجا سخن از عشق راستین بچه‎های قد و نیم قد به عبا و پیرهن های سفید یقه آخوندی است که روز اول از درون ساک‎های خارج شد." 

 

خبرگزاری حوزه/ ساعت سیزده و پنجاه دقیقه روز یکشنبه 12 مرداد؛ ورودمان به حوزه علمیه امام صادق(ع) تفرش همزمان شد با توزیع بشقاب‎های ملامینی حاوی غذا که روی دست نوجوانان پاک طینت به جلو حرکت می‎کرد.

اینجا؛ منطقه‎ای خوش آب و هوا که در گرم ترین ساعت روز، نوازش دستان لطیف بادهای موسمی موجبات فرح جان را فراهم می‎سازد.

از در جنوبی مدرسه وارد شدیم... اولین چیزی که توجهمان را جلب کرد، چهره‎های معصومی بود که به قول امروزی ها "هنوز پشت لبشان سبز نشده بود".

فضا، فضای متفاوتی بود و هوا، هوای عاشقی. نوجوانانی که میانگین سنی آنان به شانزده سال هم نمی‎رسید؛ به گونه‎ای از عشق و علاقه به طلبگی سخن می‎گفتند که گویی حضرت حق از روز الست خاکشان را فقط برای این کار گِل کرده‎ است.

اینجا خبری از شلوارهای اِسلَش و تی شرت‎های مشکی با نماد فراماسونری نیست، اینجا سخن از عشق راستین بچه‎های قد و نیم قد به عبا و پیرهن های سفید یقه آخوندی است که روز اول از درون ساک‎های خارج شد.

پس از سرو ناهار(صرف ناهار درست است)، اکثر قریب به اتفاق آنان یا برای استراحت به حجره    ‎ها برمی‏گشتند و یا آنانکه بیش فعال بودند برای بازی به محوطه می‎رفتند. اما آنچه عجیب به نظر می‎رسید، احساس مسئولیت و شور و شوق برخی بود که برای جمع کردن سفره، انتقال ظروف به آشپزخانه، شست و شوی قاشق و لیوان، جاروکشی راه پله   ‎ها و مواردی از این دست مشاهده می‎شد. و جالب‎تر آنکه نوجوانی با قد و قامت ریز، برای جمع کردن ظروف، پله‎های بیست سانتی مدرسه را، دوتا یکی می‎پیمود.

اینجا خوبان جمع‎اند و خوبی، تکلیف است

حجتالاسلام «محمدابراهیم انصاری» در جمع این نوجوانان رفت و آمد بسیاری داشت، پاسخ ابهامات را از ایشان جویا شدیم:

*حاج‎آقا سلام عرض شد. اجازه می‎فرمایید لحظاتی وقتتان را بگیرم؟

سلام علیکم. خواهش می‎کنم؛ بفرمایید.

* برخی از شرکت کنندگان در این طرح، به جای استراحت و بازی، شور و شوق عجیبی در کمک‎رسانی دارند!

بله. ما در این دوره ها، طلاب را به هفت گروه تقسیم میکنیم. هر گروه یک شبانه روز خادم سایرین است.

* شرح وظایف آنان را بیان میفرمایید؟

از جمله وظایف آنان این است که هنگام هر وعده غذایی، سفرهها را بگسترانند، غذاهارا توزیع کنند، ظروف و وسایل را پس از سرو غذا(پس از صرف غذا درست است) بشویند، محوطه را تمیز کنند و سپس تحویل دهند.

* جسارتاً کماکان به پاسخ سوال خود نرسیدم. علت این شور و اشتیاق غیرقابل وصف چیست؟

برخی از دوستان طلبه، عشق و علاقه کار دارند و هیئتی وار به سایر طلاب خدمت رسانی می‎کنند. از این دست مسایل در این دوره ها بسیار داریم و برای ما عادی شده است(با خنده). اینجا خوبان جمع‎اند و خوبی، تکلیف است(!).

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آنچه در این گفتگو دستگیرم شد این بود که تشکّل حوزه، شرکت کنندگان در این طرح را از همین ابتدای کار، طلبه می‎نامد. این درحالی است که آنان از دو فیلتر آزمون ورودی و مصاحبه با موفقیت عبور کردند و باید آخرین مرحله را نیز بگذرانند. این مرحله که بیشتر جنبه آشنایی دارد، باید هم حوزه و هم شرکت کننده از یکدیگر رضایت پیدا کنند. در ادامه به این موضوع مفصلاً خواهیم پرداخت.

از ساعت 14 تا 16 وقت استراحت بود که این طلاب نوجوان به ندرت استراحت می‎کردند و اغلب به دنبال بازیگوشی‎های مقتضی سن‎شان بودند. فرصت را غنیمت شمردم تا گپ و گفتی با چند تن از آنان داشته باشم.

تبیین واقعیات طلبگی از ما؛ انتخاب با شما

وارد سالن اصلی یا همان سرسرای مدرسه شدم، «سیدمحسن کظیمی» در یکی از حجره‏های انتهایی، با لپ تاپی در بغل، درحال گذراندن دو ساعت وقت استراحت بود. سیدمحسن دیپلمه بود و 18 سال سن داشت:

*چرا میخواهی طلبه شوی؟

علاقه‎مندم به مقوله حقیقت وجودی انسان بپردازم.

* حقیقت وجودی انسان؟!

مشاغل دیگر با بُعد جسمانی انسان در ارتباطند، اما حقیقت وجودی انسان بُعد روحانی اوست که طلاب سر و کارشان با آن است.

*از دیروز عصر که وارد این محیط شدی، تا این لحظه چه یاد گرفته‎ای؟

چیزی که بسیار مرا تحت تاثیر قرار داد، برنامه های منظم و عدم هرگونه ناهماهنگی در امور بود. جداً برنامه ریزی دقیق و حساب شده‎ای صورت گرفته است.

*آیا کارشناسان شما را از چند و چون این عرصه آگاه می‎سازند؟

صد در صد. تمام کلاس‎هایی که تاکنون برگزار شده، همگی بر انتخاب واقع بینانه تاکید داشته است و اساتید، زوایای ورورد به طلبگی را برای ما تبیین کرده‎اند.

* پس اجباری در کار نیست؟

هرگز. واقعیات طلبگی از سوی اساتید و مربیان تبیین می‎شود و ما در آخر دوره باید جمع بندی کنیم که با ورود به این عرصه می‎توانیم موفق شویم یا خیر. البته ما نیز می‎بایست در این دوره نمره قبولی را کسب کنیم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

گشتی در محوطه مدرسه زدم، نوجوانی را یافتم که به تنهایی روی صندلی کنار میز پینگ پنگ نشسته بود. اذن گرفتم تا در کنارش بنشینم اما آنقدر فکرش مشغول بود که گمان کرد می‎خواهم جای او را بگیرم و عزم بر رفتن کرد. به سرعت خود را به او رسانده و توجیهش کردم. مزاحی کردم تا باب رفاقت باز شد.

«علی اکبر قرنی» 15 سال سن داشت. علت این حواس پرتی را پرسیدم که گفت: "دلم برای خانواده تنگ شده است". طبیعی است که نوجوانی به این سن و سال، دوری از خانواده برایش کمی تعریف نشده است. اما یادمان باشد هرکه را طاووس خواهد جور هندوستان کشد.

از انگیزه‎اش پرسیدم که پاسخ داد: "پدرم روحانی نیست و عشق به طلبگی را در دایی‎ام پیدا کردم. البته پدر و مادرم مشوقان اصلی ‏ام برای ورود به حوزه بودند".

 

 


در ادامه گپ و گفت با طلاب، سری هم به حجره    ‎هایی زدم که نوجوانان ماجرای ما درحال استراحت بودند. گرچه تعداد آنان که استراحت می‏کردند انگشت شمار بود، لکن آنقدر عمیق به خواب فرو رفته بودند که قیل و قال دیگر نوجوانان بیش‎فعال، حکم لالایی مادر برای کودک را داشت(!).

در یکی از همین حجره‎ها با «محسن نقویان» آشنا شدم که او نیز 15 ساله بود. در گفتگوی کوتاهی که با هم داشتیم، از عبارت "عشق به حوزه" بسیار استفاده می‎کرد. گاهی به فکر فرو می‎رفتم که چطور این علاقه شدید میان او و حوزه شکل گرفته است(؟!).

وی در پاسخ به این سوال که در این یک روز چه یاد گرفته است؟ گفت: "وحدت و همبستگی که اینجا مشاهده کردم بی نظیر بود(اشاره به گروهی که خدام سایر طلاب بود). نتیجه عملی اتحاد را در این یک روز حضورم در حوزه امام صادق(ع) تفرش مشاهده کردم".

از فضای موجود بسیار ابراز رضایت کرد و آن را صمیمی خواند. به گفته محسن، حجره نشینی مخصوصا شبی که با طلاب به صبح رسید لذت بخش بود و خاطره ای ماندگار باقی خواهد ماند.

ساعت استراحت به اتمام رسید. راس ساعت 16 صدای خوش تلاوت قرآن سرتاسر مدرسه را فرا گرفت. گوش ‎‎ها را تیز کردم و به دنبال صدا رفتم. طلاب به دو گروه اصلی "الف" و "ب" تقسیم شده بودند، "الف" در محوطه و "ب" در نمازخانه مدرسه مستقر گشت.

به سراغ حجتالاسلام «موسوی خواه» مسئول آموزش دوره رفتیم و در مورد نحوه برگزاری این کلاس توضیحاتی خواستیم. وی در این باره گفت: عصر امروز، دو کلاس "آشنایی با نظام حوزه" و "زی طلبگی" در فواصل 16 تا 17 و 17 تا 18 برگزار می‎شود که این توضیحات برای هر دو گروه "الف" و "ب" صدق می‎کند.

برای مشاهده فعالیت‏های گروه "ب" به سوی نمازخانه رفتم، ولی به دلیل نحوه نشستن طلاب در کلاس درس ـ که رو به در ورودی بود ـ برای اینکه حواس‏ها پرت نشود، صلاح ندانستم که حضور یابم.

وقتی IC Recorder آبرو ریزی می‎کند!

به اتاق حجتالاسلام والمسلمین «محمد همتیان» معاون تهذیب حوزه علمیه قم راهنمایی شدیم تا گفتگوی مفصلی پیرامون "میثاق طلبگی؛ از ابتدا تا کنون" داشته باشیم.

به محض ورود به اتاق تهذیب، مورد استقبال گرم و غیرمنتظره ایشان قرار گرفتیم. آنقدر از حضورمان برای تهیه گزارش تشکر کرد که گویی چند شبانه روز در راه بوده‎ایم و در میان راه، مورد حمله راهزنان قرار گرفتهایم و اکنون با پای پیاده به محل دوره رسیده‎ایم(!).

بسیار متواضعانه سخن می‌گفت و همواره گشاده روی بود. این‎ها وقتی برایمان اثبات شد که حدوداً پنج دقیقه از گفتگوی ما گذشته بود، ناگهان اتفاق بسیار ناراحت کننده‎ای رخ داد و متوجه شدم که IC Recorder در حالت توقف قرار دارد. واقعا نمی‎دانستم که از خیر مصاحبه بگذرم یا گفتگو را قطع کنم و واقعیت را بیان نمایم. با حالت شرمساری صحبت‏هایش را قطع و موضوع را مطرح کردم که پاسخ داد: "اصلا نگران نباشید، اتفاقی است که افتاده. ضمناً زمانی که از گفتگوی ما نگذشته است، پس مجدداً شروع می‎کنیم. این که خوب است، روزی از رادیو برای ضبط یک برنامه تماس گرفتند و پس از دو ساعت گفتند سیستم ضبط نکرده است(!)".

هرآنچه که باید در مورد طرح میثاق طلبگی بدانیم

القصه که به خیر گذشت و بالاخره پس از ماجراهای بسیار، گفتگوی ما از سر گرفته شد:

*در ابتدا بفرمایید که نام طرح را چگونه انتخاب کرده‎اید؟

وقتی اساتید دانشگاه خواستند به مقام معظم رهبری دکترای افتخاری اعطا کنند، ایشان از این عمل اساتید تشکر کرده و فرمودند: اگر خدا کمک کند، می‎خواهم بر‌‌ همان میثاق طلبگی‌ام باقی بمانم. لذا ما نیز عنوان طرح ـ میثاق طلبگی ـ را از همین جمله حضرت آقا الهام گرفتیم.

*چرا به فکر برگزاری این طرح افتادید؟

تقریباً از زمانی که مرکز مدیریت شکل گرفت، برنامه‌ای برای طلاب جدید الورود در نظر گرفته شد و عزیزانی که وارد حوزه می‌شدند تا سه ماه معلق بودند. در این سه ماه به آنان کد داده نمی‌شد و از مزایای حوزه بهره‌مند نبودند. هدف نیز این بود در سه ماه یادشده، از نظر اخلاقی و درسی آزموده شوند و در پایان اگر نمره‌ قبولی را کسب کردند، به عنوان طلبه رسمی معرفی گردند.


واقعیت مسئله چنین بود که این سه ماه عملاً نمی‌توانست ثمره‌ای داشته باشد و موجب بروز مشکلاتی می‎شد. اولین مشکل این بود که سه ماه آزمایشی در دل سال تحصیلی قرار داشت و اگر متقاضی مورد تایید حوزه قرار نمی‎گرفت، نمی‎توانستیم عذر او را بخواهیم. دلیلش نیز این بود که اولاً مدارس آموزش پرورش وی را نمی‌پذیرفتند چون سه ماه غیبت غیرمجاز داشت و ثانیاً اینکه خانواده‌ها زیر بار نمی‌رفتند که دلایل منطقی هم داشتند. حرف خانواده‎ها نیز این بود که دو سه ماهی است میان اقوام ما در روستای یا محله مطرح شده که فرزند فلانی به حوزه رفته است و اکنون اگر برگردد، مورد تمسخر اطرافیان قرار می‎گیریم.

* استارت برگزاری اینگونه دوره‌ها چه زمانی زده شد؟

از سه سال قبل طرحی تحت عنوان "میثاق طلبگی" آماده شد و محضر آیت‎الله «سیدهاشم حسینیبوشهری» مدیریت محترم حوزه‌های علمیه و حجتالاسلام والمسلمین «فرخ فال» مدیر محترم حوزه علمیهاستان  قم ارائه شد که آنان نیز پسندیدند و مصوب شورای محترم عالی حوزه قرار گرفت.

* این طرح در استان‎های دیگر نیز اجرایی شده است؟

بله، طرح میثاق طلبگی تقریباً در بیست استان به صورت متمرکز درحال انجام است.

*محل استقرار طلاب در این دوره‎ها چگونه انتخاب می‎شود؟

چون طرح مذکور در تابستان برگزار می‎شود؛ سعی بر این است که در مدارس علمیهای که در مناطق خوش آب و هوا قرار دارند، استفاده گردد و از طرفی نزدیک به استان باشد تا خانواده طلاب مستقر در دوره? مخصوصاً در مقطع سیکل بتوانند با فرزندانشان ارتباط داشته باشند.

طرح میثاق طلبگی را دو سال در قمصر کاشان برگزار کردیم و امسال حوزه علمیه امام صادق(ع) شهرستان تفرش را برای اجرای این مهم تدارک دیدیم.

* هدف از برگزاری این طرح چیست؟

اگر ما بخواهیم جوانی که در مقاطع سیکل، دیپلم، لیسانس ـ و بالاتر ـ داوطلب حوزه است را مستقیماً در کلاس‌های حوزه بنشانیم و سپس دروس حوزه را با آن تراکم مقابلش قرار دهیم که بعدها به این فکر بیفتد کاش فرصتی بود که با آشنایی قبلی وارد این عرصه می‎شد تا انتخابی آگاهانه داشته باشد؛ واقعاً به مصلحت نیست.

اگر فردی کاملاً حوزه را نشناخته و انتخاب آگاهانه نکرده باشد ـ حالا چه احساساتی شده و چه با اصرار دیگران پا در این عرصه گذاشته باشد ـ و پس از ماه‎ها پشیمان شود یا حوزه به این نتیجه برسد که وی گزینه مناسبی نیست؛ جدا و منفک کردنش از حوزه آسیب‌های فراوانی خواهد داشت. آسیب‎هایی که فرد می‎بیند را که پیش‎تر ذکر کردم و درمورد آسیب‎هایی که حوزه متحمل می‎شود نیز می‎توان به از بین رفتن وجوهات و امکاناتی اشاره کرد که در اختیار فرد قرار گرفته بود.

لذا تاکید بر این شد که این طرح قبل از شروع سال تحصیلی آموزش پرورش و همچنین حوزه برگزار شود که متقاضیان برای ورود به این عرصه فرصتی مناسب برای تفکر و شناخت کافی داشته باشند تا خود را با حوزه تطبیق بدهند و ببینند واقعاً می‌خواهند و توانش را دارند یا خیر؟! البته نیاز است که حوزه نیز آنان را بشناسد و جوانی که می‌خواهد برایش سرمایه گذاری کند را مورد بررسی قرار دهد.

* این طرح از چه تاریخی آغاز و در چند مرحله برگزار می‎شود؟

متقاضیان ورود به حوزه، پس از قبولی در آزمون و تایید صلاحیت در مصاحبه، از سوی معاونت آمار به معاونت تهذیب و معاونت آموزش معرفی می‎گردند. متقاضیان در مجموع یک ماه تابستان را در اختیار حوزه هستند که از این یک ماه، 10 روز میهمان معاونت تهذیب و مابقی در اختیار معاونت آموزش می‎باشند.

پس از آنکه لیست هزار و چهارصد نفره طلاب به معاونت تهذیب ارجاع داده شد، آنان را بر اساس مقاطع تحصیلی در سه ستون "سیکل"، "دیپلم" و "لیسانس به بالاتر" قرار داده و هرکدام را به دو تا سه گروه تقسیم می‌‎کنیم. طرح میثاق طلبگی از 27 تیرماه برای گروه اول مقطع سیکل برگزار شد و با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، به دلیل اینکه روزه داری برای نوجوان این مقطع در محل برگزاری دوره سخت به نظر رسید؛ به روزهای پس از ماه مبارک موکول گشت. طرح مذکور برای گروه دوم انجام شده و هم اکنون برای سومین گروه مقطع سیکل درحال برگزاری است.

در ماه مبارک رمضان، این طرح را برای سه گروه مقطع دیپلم (برای هریک به مدت 10 روز) برگزار کردیم و از 17 مردادماه نیز طرح میثاق طلبگی برای دو گروه سفیران هدایت و مقطع لیسانس به بالاتر انجام خواهد گرفت.


ت


برای ادامه مطلب به آدرس زیر مراجعه شود:

http://www.hawzahnews.com/news/1973/347716/%D8%A7%D8%B2+%D8%B9%D8%B4%D9%82+%D8%A8%D9%87+

************************************

سرو، به معنی آوردن غذا و نوشیدنی سفارش شده به میز و توجه به نیازهای میهمان در هنگام صرف غذا است. سرویس خواب، ارائه غذاها و نوشیدنی ها به روشی موثر است که ترکیبی از فنون صحیح سرو غذا همراه با فروتنی نسبت به میهمانان است. همچنین سرو کردن به معنای آمادگی برای رفتار مناسب در شرایط غیر معمول در میان وعده های غذایی سرویس دهی است. در آخر باید گفت سرو غذا به معنی ارائه خدمات با رفتاری است که در خور پرداخت انعام باشد.   http://www.yekta.blogfa.com/post-32.aspx

 

 

 

 




تاریخ : شنبه 93/5/18 | 6:1 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر


  • paper | رپورتاژآگهی | فال تاروت چهار کارتی
  • فروش رپورتاژ | بک لینک دائمی