سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

نتیجه تصویری برای آیت الله تالهی همدانی

***نسیم معرفت***

 


** عارف و فقیه نامدار همدان مرحوم حضرت  آیت الله شیخ محمد هادی تَأَلُّهی هَمَدانی

 


مرحوم حضرت آیت الله شیخ محمد هادی تَأَلُّهی هَمَدانی فرزند مرحوم آیت‌الله شیخ مُرتضی تَأَلُّهی همدانی ، از فُقَها و عُرَفای نامدار شیعه بوده  که در سال 1279 شمسی در همدان مُتولِّد و در 26 آذر 1375 شمسی در سن 96 سالگی بر اثر کُهُولت سِن دار فانی را وداع گفت . او از محضرِ علمی بزرگانی همچون آیت‌الله میرزا علی آقا خلخالی، شیخ محمد بَهاری، حاج سید علی عَرَب و برخی دیگر از بزرگان کسب فیض نمود و نیز سال‌ها نزد پدر بزرگوارش به فراگیری علوم دینی پرداخت . مدرسه زنگنه همدان پایگاه تحقیق و تدریس او بود . پسر بزرگ ایشان جناب مُستطاب آقای محمدحسین تَأَلُّهی همدانی مَکتوباتِ پدر بزرگوارش درباره موضوعات دینی و مذهبی و تربیتی و عرفانی و تفسیری و اجتماعی را گردآوری و در مجموعه‌ای 9 جلدی به نام «هادی» مُنتشر نمود . هزار و یک کلام ، نماز مِعراج مُؤمن ، اَسرار سُلُوک ، خَلوت اُنس ، ولایت مَعصومین (عَلَیهِمُ السَّلامُ) از جمله  آثارِ ارزشمند مرحوم حضرت آیت الله تَأَلُّهی همدانی می باشد . آیت الله شیخ کاظم صِدّیقی امام جمعه موقّت تهران در کنگره ملّی بزرگداشت آیت الله محمد هادی تَاَلُّهی همدانی که در تاریخ  28 آذر 1398 در همدان برگزار شد با اشاره به اینکه امثال آیت الله تَاَلُّهی قطره وجودشان را به بیکران الهی سپرده اند، گفتند : با اینکه این بزرگان ، علوم حوزوی را خوانده اند ، اما علم آنها قطره‌ای نیست و وقتی حرف می‌زنند خودشان حرف نمی‌زنند، چون محکوم خدا هستند و چشم و گوش و زبانشان برای خداست. ضمنا قابل ذکر است که  حضرت آیت الله امام خامنه ای در تاریخ هشتم مِهر 1398 در دیدار دست‌اندرکاران کنگره بزرگداشت مرحوم آیت الله تَأَلُّهی در باره این شخصیتِ برجسته علمی و معنوی و عرفانی نکاتی را بیان داشتند . از جمله اینکه فرمودند  : [... در دوران دفاع مقدس، جوانان حزب‌اللهی و عاشق جبهه با مرحوم آیت الله تألهی مأنوس بودند و این از جمله امتیازات آن عالم بزرگوار بود که جوانان از ارتباط با ایشان بهره‌مند و منور می‌شدند ... تجلیل از این بزرگواران تجلیل از دین، اخلاق، عرفان، معنویت و معارف حقیقی الهی است که این کار برای کشور ما لازم است . http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=44436  .


*************************************************

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، سیاسی...+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی







تاریخ : جمعه 98/9/29 | 4:58 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر


تلاش بی‌نظیر آیت‎الله خامنه‌ای برای فقه موسیقی/ مفصل‌ترین درس خارج فقه در موضوع غناء

کتاب متن درس خارج فقه حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در موضوع «غناء و موسیقی»  از سوی انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شده است.

به گزارش خبرآنلاین این کتاب شامل 76 جلسه درس خارج فقه در سال تحصیلی 87-88 است. یکی از منابع آیت‌الله خامنه‌ای در مباحث غناء ، کتاب «غنا، موسیقی» به کوشش آقایان محسن صادقی و رضا مختاری بوده است.
آیین معرفی درسنامه‌ی «غناء و موسیقی» روز سه‌شنبه (1 مرداد 98) در دفتر مُؤسسه فرهنگی پژوهشی انقلاب اسلامی در شهر مقدس قم برگزار شد، به همین مناسبت بخش فقه و معارف پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام والمسلمین رضا مختاری، رئیس مُؤسّسه کتاب‌شناسی شیعه، ابعاد مسئله‌ی غنا و روش درس خارج فقه آیت‌الله خامنه‌ای را بررسی کرده است.
حجت‌الاسلام والمسلمین رضا مختاری به نکات مختلفی درباره این کتاب اشاره کرده است که خلاصه خبرآنلاین از این گفت وگو را در زیر می خوانید:

_ علاوه‌ بر پیشینه‌ی تاریخی و مباحث علما، روایات زیادی به این موضوع پرداخته‌اند که اهمیت موضوع را می‌رساند، حدود 300 روایت از امامان معصوم  (عَلَیهِمُ السَّلامُ) در جوانب مختلف مسأله غناء و موسیقی وجود دارد و می‌دانید که مهم‌ترین منبع استنباط ما بعد از قرآن کریم، روایات معصومین است.

_ احادیث غناء و موسیقی را هم جمع‌آوری و تبویب کردیم و هم بحث سند روایات را بررسی مطرح کردیم. بعد که این کتاب «غنا، موسیقی» چاپ شد، خیلی از فقها ما را تشویق کردند از جمله آیت‌الله مظاهری، آیت‌الله خرازی و آیت‌الله جوادی. آیت‌الله خرازی گویا فرمودند که 50 درصد کار فقیه در این کار انجام شده است.
درس فقه آیت‌الله جوادی وقتی به غناء و موسیقی رسید رسماً از همین کتاب استفاده می‌کردند. ولی در بسیاری از بحث‌های دیگر همان روش سنتی سابق در بحث فقها مطرح بود.

_ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای وقتی مکاسب محرمه را شروع کردند، محور درس ایشان مکاسب شیخ انصاری بود. وقتی به این بحث رسیدند به جهت شدت ابتلای این موضوع، مکاسب شیخ انصاری را به عنوان محور بحث کنار گذاشتند و فرمودند که من وقتی این کتاب «غنا، موسیقی» را دیدم، دیدم که بدون مراجعه به این کتاب کامل نمی‌شود.

_ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای وقتی به این بحث رسیدند به جای اینکه محور بحثشان را مکاسب محرمه شیخ قرار دهند، روایات غناء قرار دادند و فرمودند که ما روایات را دانه به دانه از روی این کتاب می‌خوانیم.
روایات را از روی کتاب خواندند و تمام روایات را از لحاظ سندی و متنی بررسی کردند، همچنین تحقیقات فقها را که در مجلدات دیگر کتاب بود به مناسبت بحث کردند، بعضی‌ها را قبول کردند و بعضی‌ها را رد کردند، بنابراین فقط به روایات اکتفا نشد.

_ یک نکته دیگر که ما سؤالات متعددی راجع به غناء جمع‌آوری کردیم که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند که خوب است ما دانه دانه این سؤالات را جواب بدهیم. تک تک سؤالات را خواندند و با توجه به مبنای خودشان جواب دادند.

_ آیت‌الله خامنه‌ای تمام روایات غناء را از لحاظ سندی و متنی بررسی کردند، همچنین تحقیقات فقها را به مناسبت بحث کردند، بعضی‌ها را قبول کردند و بعضی‌ها را رد کردند، بنابراین فقط به روایات اکتفا نشد.
ویژگی دیگر این است که آیت‌الله خامنه‌ای توجه به مباحث تاریخی غناء و موسیقی دارند که این خود در فهم درست و برداشت درست از روایات خیلی مؤثر است. کتاب اَبُوالفَرَج اصفهانی را یک دوره مطالعه کرده‌اند یا قسمتهای بیشتر را که لازم است تا از وضعیت صدر اسلام اطلاع یابند مطالعه کرده‌اند. بنی‌امیه و بنی‌عباس برای توجیه بعضی از کارهایشان بعضی از مطالب را به رسول خدا
(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلّمَ) نسبت می‌دادند که معصومین  (عَلَیهِمُ السَّلامُ) رد کردند، این مطلب ضمن همین احادیث غناء است که از امام معصوم  (ع) پرسیدند و حضرت فرمودند: «کَذَبُوا» یا «کَذَبَ الزِّندیقُ». توجه به نکته‌های تاریخی خیلی کمک می‌کند به برداشت صحیح از روایات و این را نباید غفلت کنیم. [حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِیَادِ بْنِ جَعْفَرٍ اَلْهَمَدَانِیُّ رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ قَالَ حَدَّثَنَا اَلرَّیَّانُ بْنُ اَلصَّلْتِ قَالَ: سَأَلْتُ اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَوْماً بِخُرَاسَانَ فَقُلْتُ یَا سَیِّدِی إِنَّ إِبْرَاهِیمَ بْنَ هَاشِمٍ اَلْعَبَّاسِیَّ حَکَى عَنْکَ أَنَّکَ رَخَّصْتَ لَهُ فِی اِسْتِمَاعِ اَلْغِنَاءِ فَقَالَ کَذَبَ اَلزِّنْدِیقُ إِنَّمَا سَأَلَنِی عَنْ ذَلِکَ فَقُلْتُ لَهُ إِنَّ رَجُلاً سَأَلَ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عَنْ ذَلِکَ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ إِذَا مَیَّزَ اَللَّهُ بَیْنَ اَلْحَقِّ وَ اَلْبَاطِلِ فَأَیْنَ یَکُونُ اَلْغِنَاءُ فَقَالَ مَعَ اَلْبَاطِلِ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَدْ قَضَیْتَ . از رَیَّان بْن صَلْت روایت شده است که گفت روزى در خراسان از حضرت رضا  (عَلَیهِ السَّلامُ) سؤال کردم و عرض کردم یا سَیّدى ، هشام بن ابراهیم عبّاسى از شما روایت کرده است که شما رُخصت و اجازه فرموده ای در گوش دادن بغناء . حضرت فرمود این زندیق دروغ گفته است زیرا که از من این مسأله را سؤال کرد و  گفتم مردى از حضرت باقر  (عَلَیهِ السَّلامُ) این مسأله را سؤال کرد آن جناب فرمود که چون حقتعالى در روز قیامت میان حق و باطل جدا کند غناء در کدام طرف می باشد ؟!  عرض کرد در طرف باطل است . فرمود حکمش را خودت کردى . «عُیُون أَخبارُ الرِّضا  (عَلَیهِ السَّلامُ) , جلد 2 , صفحه 14 ».]

_ نکته دیگر توجه به آرای فقها در زمینه‌ی غناء و موسیقی است، به استفتائاتی که از آیت‌الله خویی یا امام(رَحِمَه‌ُاللهُ) شده مراجعه کردند. در درس‌های خارج دیگر ندیده‌ایم که فقیهی بگوید استفتائات آیت‌الله خویی را ببینیم چه نظری دارد؟ ایشان استفتائات را هم معمولاً که  استدلال در آن نیست و فقط خود فتوا است، مراجعه کردند.

_ خلاصه هر منبعی که به نوعی به فهمِ برتر کمک می‌کرد مراجعه شده است، مقصود اینکه غیر از رساله‌ها و احادیث که یک نگاه جامع داشته‌اند، استفتائات فقها را هم مورد بحث قرار داده‌اند و خیلی بحث روان و قابل فهم و روشن است و پیچیده نیست. میشود گفت هیچ درس غنایی در حوزه وجود نداشته که حدود 70 جلسه طول کشیده باشد ، یک سال درسی است، حالا اگر هم بوده من به یاد ندارم. بی‌سابقه است که این مقدار به این بحث اهمیت داده بشود و خود این کتاب می‌شود یک منبع تحقیق برای درس‌های خارج بعدی که اساتید می‌خواهند درس بدهند، از این کتاب استفاده کنند و زوایای مُبهَمش حل می‌شود.


 

https://www.khabaronline.ir/news/1282694/%D8%AA%D9%84%D8%A7%D8%B4-%D8%A8%DB%8C-%D9%86%D8%B8%DB%8C%D8%B1-%D8%A2%DB%8C.


*************************************************

 

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، سیاسی...+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی





تاریخ : جمعه 98/9/22 | 12:52 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
جوانی که زیرِ کارتن خوابی پیر می‌شود/حافظ قرآنی که کارتن خواب است
در باشگاه خبرنگاران جوان بخوانید؛

در یکی از بوستان‌های جنوبی شهر تهران کارتن خوابی در این شب‌های سرد زیر آسمان شهر می‌خوابد که حافظ کل قرآن است.

به گزارش خبرنگار حوزه رفاه و تعاون گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، " کوچک بودم که پدر و مادرم فوت کردن. دو_سه سالی، پیشِ یه خونواده‌ای بودیم. دختر این خونواده تا قبل از این که شوهر کنه و بره تبریز به ما کمک می‌کرد. اون زمانا، دورانی بود که پادشاه خودم بودم. "

این‌ها بخشی از حرف‌های سجاد است. برای دیدنش از شمالی‌ترین به جنوبی‌ترین نقطه تهران یعنی شهر ری رفتم که تا همین روز‌های گذشته صحبت جدا شدنش از پایتخت نُقل محافل سیاسی و اجتماعی بود.

جوانی که زیرِ کارتن خوابی پیر می‌شود/حافظ قرآنی که کارتن خواب است

از مترو پیاده شدم و از یکی از رانندگان اتوبوس‌های خط پایانه مترو شهر ری – حرم شاه عبدالعظیم حسنی (عَ) سراغ بوستان زائر را گرفتم و پس از پیاده شدن در آخرین ایستگاه، از دلِ کوچه قدیمی اطراف حرم که دو طرف آن مغازه‌هایی قرار داشت راهی حرم شدم تا سجاد را پیدا کنم. از سه مردی که گرم گفتگو بودند آدرس بوستان زائر را پرسیدم، امّا آن‌ها با نگاهی تعجب آمیز گفتند: " بوستان زائر؟ ... والا نمیدونیم کجاست. " و پس از تشکر به راه خود ادامه دادم و همان کوچه قدیمی که عرض کمی داشت را تا انتها دنبال کردم و به سمت راست که یکی از درب‌های ورودی حرم قرار داشت، پیچیدم.

 آدرس  را از یکی از خادمان حرم که در جلوی درب ورودی نشسته بود پرسیدم:

" شما می‌دونید بوستان زائر کجاست؟ "

من را به سمت درب شرقی یا هفتم حرم مطهر راهنمایی کرد و گفت: " همین مسیر رو برو. از بازار که عبور کردی به اون درِ حرم می‌رسی که سمت چپش بوستان زائره. "

راهی آن جا شدم. از گذری عبور کردم که از میانه آن، نور خورشید بر روی زمین منعکس شده و تیرگی و روشنی زیبایی را به وجود آورده بود.

هنوز اذان ظهر نشده بود، امّا برخی از آقایان در حالی که آستین لباس خود را از روی دستانشان به پایین می‌کِشیدند و یا در حال بستن دگمه لباس خود بودند از آن جا می‌گذشتند.

به درب شرقی حرم که رسیدم با انبوهی از اتومبیل‌های پارک شده و زائرانی روبرو شدم که هریک لهجه و گویش خاصی داشتند و نسیم خنک آن جا حکایت از سوزی زمستانی در دلِ پاییز داشت.

بوستانی که در دل خود قصه های تلخی دارد

چشم هایم به گنبد طلایی شاه عبدالعظیم حسنی (عَ) افتاد و در سکوت چند دقیقه‌ای به آن خیره شدم و سپس به رسم ادب، سلام کردم. با سوز سرمای صحن به خودم آمدم و در حالی که صدای جاروی پسر جوانی در همان حوالی را می‌شنیدم راهی بوستان تقریبا کوچکِ سمتِ چپِ درب شرقی حرم شدم. کمی جلوتر با دیدن تابلوی بوستان زائر، سوز سرمای صحن را فراموش کردم و از شوق پیدا کردن سجاد، گرمای خاصی سراسر وجودم را فرا گرفت و به همین خاطر به سرعت قدم برداشتم و راهی آن جا شدم.

مساحت بوستان به اندازه‌ای بود که با ایستادن در نقطه‌ای از آن توانستم تمام محیط و افرادی که در آن جا نشسته و یا در حال راه رفتن بودند را به خوبی مشاهده کنم.

در اطراف آن چند آلاچیق قرار داشت که در یکی از آن‌ها مرد جوانی زیرانداز انداخته و در حال روشن کردن سیگارش بود. به فاصله نه چندان زیاد از او ایستاده بودم و دود سیگار و بخار چای تیره رنگش که در فضا در حال حرکت بود را می‌دیدم که صدای مضطرب دختر نوجوانی مرا متوجه خود کرد.

-ببخشید گوشی دارین؟! میخوام به دوستم زنگ بزنم آخه خیلی وقته منتظرشم، امّا هنوز نیومده.

+شماره شو بدین تا باهاشون تماس بگیرم.

-چرا همش بوق اِشغالی می‌زنه؟!.. چرا جواب نمیده؟!

پس از تماس‌های ناموفق برای دختر نوجوان، از همان نقطه شروع به راه رفتن کردم تا سجاد را پیدا کنم.

جوانی که زیرِ کارتن خوابی پیر می‌شود/حافظ قرآنی که کارتن خواب است

پس از عبور از نیمکت‌هایی که هریک سکانسی از زندگی مردم بود، به خانم تقریبا میانسالی رسیدم که ماسک سفید روی صورت او فقط اجازه دیدن دو چشمانِ ریزِ قهوه‌ای اش را می‌داد.

کلیدی را با یک نخ ساده بر گردن خود آویزان کرده بود و در حالی که دستانش خیس و مواد شوینده‌ای در دست داشت به او سلام کردم و گفتم:
+سلام خانم. خسته نباشید؛ مسئول خدمات و نظافت سرویس آقایون تشریف دارن؟!

-خودم هستم دخترم. من، هم مسئول نظافت سرویس آقایون هستم و هم خانوما.

کاری داری؟!

+میتونم تصویر یه پسر نوجوون رو نشونتون بدم که اگه شناختینش بهم بگین چه زمانایی میاد اینجا؟!

-بله دخترم.

از برق آفتاب به سایه سرد بوستان پناه بردیم بلکه نشانی از سجاد بگیرم.

خانم میانسال با نگاه اول، سجاد را شناخت و گفت:

-می شناسمش. هر روز می‌بینمش. از صبح تا شب اینجاس. حرمم میره و بر می‌گرده.

پسرِ خوبیه و اهلِ چیزی نیس. همیشه یه تسبیحِ سیاه تو دستشه وُ گاهی برا خودش قرآن میخونه.

تو این چند وقت که هوا سرد شده وقتی هوا تاریک میشه میره و فرداش دوباره بر می‌گرده.

کارِش داری؟!

+میخوام کمکش کنم.

زن میانسال با نگاهش مرا دنبال می‌کرد و با همان نگاه مهربانانه به من می‌گفت:

-خدا خیرت بده. به خاطر همین داری اینجا دنبالش می‌گردی؟!

+بله. امّا نمیدونم چه زمانی میاد. شما میدونین؟!

-میخوای یه سر تو پارک سه دخترون، همون پارک روبرویه هم بزن شاید اونجا رفته باشه.

از او تشکر کردم و به سمت بوستان روبروی زائر رفتم.

در امتداد کنار بوستان، اتومبیل‌ها و حتی اتوبوس‌هایی پارک شده قرار داشت. فضای آن از بوستان زائر بسیار بزرگتر و درختان بلند و بوته‌های انبوه سبز رنگی داشت که برخی از افراد در کنار و پشت آن نشسته یا خوابیده و برخی دیگر هم به سیگار کشیدن و حرف زدن مشغول بودند.

خنده‌های چند پسر نوجوان نشسته بر روی نیمکتی در وسط بوستان مرا به سمت صدا راهی و این تصور را در من به وجود آورد که شاید سجاد در کنار آن‌ها نشسته است.

با فاصله‌ای که چندان دور نبود نگاهشان کردم، امّا خبری از سجاد نبود. همه جا را گشتم. چشمم به دکّه‌ای که در گوشه‌ای از بوستان و در نزدیکی‌های اتومبیل‌های پارک شده قرار داشت، افتاد. به طرف دو مرد که یکی پشت دکه ایستاده و دیگری روی نیمکت روبروی آن نشسته بود، رفتم.

آقا، میشه این ویدیو رو ببینین و بگین این پسرِ نوجوون رو می‌شناسین یا نه؟!

-بله خانوم حتما.

مرد میانسال با مو‌های جوگندمی نامرتبی که دلیل آن وزش باد سرد بود، دستان خود را برای سایه انداختن و هرچه بهتر دیدن تصویر، روی گوشی ام گذاشت و گفت: "نه متاسفانه، نمی‌شناسمش... اصن توی این پارک ندیدمش"

در حال برگشتن به طرف بوستان زائر بودم که چشم هایم دوباره به گنبد طلایی حرم عبدالعظیم حسنی (ع) دوخته شد و امید داشتم بتوانم سجاد را پیدا کنم شاید که پناهی برای بی پناهی‌های چندین ساله اش پیدا شود.

تنها روزنه امید، ایستگاه پلیس نزدیک حرم و بوستانی بود که به نام زائران سیدالکریم (ع) است. به طرف آن رفتم و پس از کسب اجازه داخل شدم.

+سلام. شما یه نوجوون گندمگونِ تقریبا تیره با یه عینک طبی رو توی این بوستان ندیدین؟!

-عکسی ازش دارین؟!

+یه ویدیو دارم. میشه ببینید؟!

سرباز جوان در حالی که به دقت به ویدیو نگاه می‌کرد فورا پاسخ داد:

گفت‌وگو با کارتن خوابی که حافظ کل قرآن است

- من میشناسمش. هر روز اینجا می‌بینمشو حتی پیشمم اومده. یه ساعته پیش هم سلام کرد و از اینجا رد شد.
+شما میدونین الان کجا رفته وُ کِی بر می‌گرده؟
-بر می‌گرده. میخواین یه شماره بذارین تا اگه برگشت باهاتون تماس بگیرم.
کمتر از پنج دقیقه پس از خارج شدن از ایستگاه پلیس، یک پسر نوجوان با کت و شلوارطوسی راه راه و کلاه و شال بافت روی سر و گردنش، از کنارم عبور کرد. او را فقط از عینک روی چشمانش که شیشه سمت چپ آن تَرک خورده بود و چهره گندمگون تیره اش شناختم؛ چرا که قسمتی از شال خود را روی صورتش انداخته بود و این کار، شناسایی چهره اش را دشوارتر می‌کرد.
هنوز چند قدم جلوتر نرفته بود که به او گفتم:
+ آقای سجاد نوروزی؟!
-بله... بفرمایید.
+ من ویدیوی شما رو توی فضای مجازی دیدم. میخوام درمورد چیزایی که تو اون مصاحبه گفتی بیشتر بدونم تا بتونم بهت کمک کنم.
-مثه اون سایته نیستین که فقط می‌خواستن برای معروف شدنشون فیلم ازم بگیرنو بذارن و هیچ کمکی هم نکردن؟!
سجاد که این جمله را گفت شماره تماسی که همان سایت برای کمک به سجاد گذاشته بود را به خاطر آوردم که هرقدر به فاصله صبح تا بعداز ظهر با آن‌ها تماس گرفتم هیچ گونه پاسخی دریافت نکردم.
به او گفتم: " مگه یه سر پناه نمی‌خوای؟!... مگه نمی‌خوای از این جا به بعدِ زندگیت همون طور باشه که دوس داری؟!... به من اعتماد کن حتما کمکت می‌کنم. "
مرا به سمت نیمکت نزدیک آلاچیق همیشگی اش راهنمایی کرد. در حالی که دستانش را در هم حلقه کرده بود و می‌مالید تا قدری گرمش شود گفت:
-اسمم سجاد و فامیلیم نوروزی هست. تازه چند روزه که رفتم تو هجده سالگی. پنج_شیش ماهه که آواره تهران هستم. کوچیک بودم که پدر و مادرم فوت کردنو دو- سه سالی، پیشِ یه خونواده‌ای بودم.
دختر این خونواده تا قبل از این که شوهر کنه و بره تبریز به من و داداشم که از من کوچیک‌تر بود کمک می‌کرد. اون زمانا، دورانی بود که پادشاه خودم بودم.
بیست و پنج روز پیش داداشمو از دست دادم.
با این جمله سجاد، دلیل لباس سیاهی که بر تن داشت را متوجه شدم.
+مدرسه رفتی؟!
-نه، نرفتم آبجی.
+پس چطوری قرآن رو حفظ کردی؟!
-منو از کرمان به سیستان و بلوچستان فرستادنو توی یه مدرسه شبانه روزی بودم که اونجا کل قرآنو حفظ کردم.
+تا حالا کار کردی؟!
-چندسالی بنایی کردم تا خرج خودمو در بیارم.
+چرا اومدی تهران؟!
-اومدم اینجا که شاید برای من یه کاری و یه جایی پیدا بشه، اما از شانس بدِ من پیدا نشد.
+گشتیو نبود؟!
-گشتم... گشتم آبجی... به من کار نمیدن، چون شناسنامم گم شده و کارت ملی هم ندارم.
+پس فامیلات؟!
-فامیلامون سایه منو با تیر می‌زنن. چون میدونن فقیرم.
خب میدونی آبجی؟! اگه کسی پول داشته باشه بیشتر تحویلش می‌گیرن. تو این دوره زمونه پول کاری می‌کنه که هیچی دیگه نمیتونه. فامیلام رهام کردن حتی اگه بهشون زنگم بزنم جوابمو نمیدن.
چون پدر و مادر بالا سرم نبوده و کسی نبوده ازم حمایت کنه. آبجی، اصن تو این دوره زمونه هیشکی به هیشکی نیس؛ که با این صحبت سجاد یاد شعر اخوان ثالث افتادم که می‌گفت:
سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت
سر‌ها در گریبان است
وگر دست محبت سوی کس یازی.
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است

قبل از این که از سجاد درمورد قصه کُت و شلوارش بپرسم، خودش ادامه داد:

"این کُت و شلوار تنمم قرضیه. یه بنده خدایی بم داد و گفت بپوش. "

آرزویی به اندازه یک سقف

به عنوان آخرین سوال از او پرسیدم: " چه آرزویی داری؟! "

که در پاسخ گفت" باور می‌کنی؟! هیچ آرزویی ندارم غیر از این که یه جای خواب داشته باشمو راحت زندگیمو بکنم. مگه خودِ خدا نمیگه ان مع العسر یسرا بعدِ هر سختی آسونیه؟! پس آسونی کو؟! کجاس؟!

چرا هرچی میگردم پیداش نمی‌کنم؟! دوس دارم هیچی نداشته باشم، اما یه جایی داشته باشم که فقط سقف داشته باشه و بدونم برای خودمه... خیلی خسته شدم... خیلی.

سر پناه که داشته باشم میتونم مدارکمو بگیرم، درس بخونم، کار کنمو خرج خودمو در بیارم نه این که یکی بهم پنج تومن بده، یکی دیگه ده تومن... "

صدای گلبانگ اذان مغرب و عشا از حرم مطهر شاه عبدالعظیم حسنی (ع) به گوش می‌رسید. برای چند لحظه سکوتی سرشار از حرف، میان من و سجاد جاری شد.

اشک‌های حلقه زده در چشمان او و دستانش که برای گرم کردن سوز ناشی از سرمای سخت، محکم در جیب‌های کُتِ قرضی اش فشار می‌داد و لب‌های کبود و خشکیده‌ای که حسرت یک غذای گرم به دلش مانده بود و در حالی که منتظر رسیدن اورژانس اجتماعی برای بردن سجاد به بهشت رضا (ع) بودیم با لحنی بغض آلود این آیه را می‌خواند:

وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا. إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا"

* گزارش از فاطمه میرزایی دخت

https://www.yjc.ir/fa/news/7168111/%DA%AF%D9%81%D8%AA%E2%80%8C%D9%88%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8

*********************************

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، سیاسی...+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


**صدای ملت رو بشنوید+نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 




تاریخ : چهارشنبه 98/9/20 | 11:14 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

نتیجه تصویری برای حضرت معصومه

***نسیم معرفت***



** سخنان بزرگان درباره شخصیت والای حضرت معصومه سلام الله علیها 


اشاره

... عالمان بزرگ شیعی خود اعتراف کرده اند، بخشی از رشد علمی و معنوی خود را وامدار توسل به حضرت معصومه (عَلَیهَا السَّلامُ) و زیارت مَزار شریف آن حضرت بوده اند. شناختِ بالای این بزرگان از آن حضرت موجب شد که آنها در مقایسه با دیگران، فیض و برکت بیشتری از آن بزرگوار دریافت نمایند. ازاین رو یکی از سیره های دائم آنها، شتافتن به زیارتِ آن بانو بوده است. وصیّت بسیاری از این بزرگان، خاکسپاری آنان در جوار مرقد حضرت معصومه (عَلَیهَا السَّلامُ) بوده است، چنانکه امروز شمار فراوانی از بزرگ ترین مراجع تقلید و حتی فلاسفه و عارفان بزرگ در جوار تربت نورانی آن بانو آرمیده اند، که این خود، سندی گویا بر والایی شأن و جایگاه حضرت معصومه (عَلَیهَا السَّلامُ) است. از بسیاری از این بزرگان، هم سخنانی در توصیف منزلت والای حضرت معصومه (عَلَیهَا السَّلامُ) وجود دارد و هم حکایت هایی در تقید آنان به زیارت بارگاه مَلَکوتی آن بانو.

آنچه در این نوشتار خواهد آمد بخشی از سخنان و سیره این بزرگان در این باره است :


1- مقام مُعَظَّم رهبری حضرت آیت الله  امام خامنه ای


... ما باید از حضرت معصومه (عَلَیهَا السَّلامُ)، بیشتر استفاده کنیم؛ به هر صورت ایشان امامزاده بلافصل است. دختر امام، خواهر امام، عمّه امام، خیلی عظمت دارد. در همین زیارت نامه ایشان آمده است: «ی?ا ف?اطِمَةُ اِشْفَعِی لی فِی الْجَّنَّةِ فَاِنََّ لَک عِنْدَاللهِ شَأْنَاً مِنَ الشّأن : ای فاطمه معصومه تو برای ورود من به بهشت شفاعت کن ، چون نزد خدا دارای شأن و مقام بزرگی هستی.» بنابراین باید خیلی مغتنم بشمارید. همه مسلمانان و پیروان اهل بیت عصمت (ع) به خصوص مردم قم، و بِالأَخصّ طلاب و علما باید زیارت او را مغتنم بدانند و از آن حضرت استمداد بنمایند. امیدوارم خداوند به همه ما توفیق عنایت فرماید تا بتوانیم از این نعمت بزرگ، بیشتر بهره مند گردیم.  در این شهرِ عزیز، سه نقطه برجسته در میان این همه نقاط روشن، چشم را به خود جلب می کند: اول : حرم مطهر و مَضجَع شریف حضرت فاطمه معصومه (عَلَیهَا السَّلامُ) است؛ آن بزرگواری که این سرچشمه جوشان و خروشان نخستین بار از کنار مَرقد او جوشید و برکاتش به همه عالَم و به خصوص به دنیای اسلام رسید. دوم : علم و فقاهت و حدیث است که این شهر پرچمدار آن بوده است ، حوزه علمیه ای که از 1200 سال قبل تا امروز در این شهر مقدس همیشه پابرجا و برپا بوده است ، علمای بزرگ، فقهای بزرگ، فلاسفه با ارزش، مُحدِّثان عالی مقام و مؤلفان عالی قدر از این شهر برخاستند یا به این شهر پناه آوردند و در زیر پرتو مرقد مُطهّر پاره تن امامت و ولایت، یعنی حضرت معصومه (عَلَیهَا السَّلامُ) اقامت گزیدند. نقطه سوم : برجستگی شما مردم مُؤمن و شجاع و آگاه و زمان شناس این شهر است.


2- حضرت آیت الله عبدالله جوادی آملی

... امام هشتم (عَلَیهِ السَّلامُ) در تجلیل از خواهرش ـ حضرت معصومه  (عَلَیهَا السَّلامُ) ـ مستقیماً دخالت کرده و زیارت مأثور برای او دارد. فرمود خواهرم را زیارت کنید. تمام این برکات 1200 ساله ای که از این بانو به امت اسلامی رسیده، به خاطر وجود قبر او در این شهر است و نشانگر آن است که حیات و مَمات اینها یکسان است. به زیارت این بزرگوار بسنده کردن، حداقلِّ آن است. اینها به علوم زیادی اِشراف دارند و خیلی چیزها یاد می دهند، خیلی مشکل هم حل می کنند. کرامت واقعی آنها در این نیست که چهار تا مریض را شفا می دهند، یا مشکل مالی کسی را برطرف می کنند، کرامت واقعی آن حضرت در این است که بیابانی خشک و غریب، به برکت وجود او می شود، چیزی همانند حوزه کُهَن سال نجف.


3- حضرت آیت الله فاضل لنکرانی «رَحمةُ اللهِ عَلَیهِ»

... به نظر من نباید دایره کرامت حضرت معصومه  (عَلَیهَا السَّلامُ) را به اموری مادی محدود کنیم، به اینکه مثلاً ایشان کوری را بینا می کند یا مریضی را شفا می دهد و مسائل دیگری مثل اینها که بسیار فراوان است. ولی ایشان کرامت های بالاتر از این دارند که آنها باید مورد توجه واقع شود. ما قمی ها می دانیم که واقعاً در کنار سفره آن حضرت نشسته ایم و این همه آثار و برکاتی که شامل ما شده، همه به برکت حضرت معصومه  (عَلَیهَا السَّلامُ) است و الّا قم، نه آب و هوای مناسبی دارد و نه جای دیدنی حسابی دارد. وجود قبر مطهر کریمه اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ) در این جا مزیّتی است که در جاهای دیگر پیدا نمی شود جز آنجایی که امام مدفون است.


4-حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی

... درباره حضرت فاطمه معصومه علیها السلام مطالبی است که درباره کمتر کسی از امام زادگان دیده می شود. امام صادق علیه السلام فرمود: «فرزندی از ما در قم دفن می شود که به برکت او شیعیان وارد بهشت می شوند.» این، تعبیر خیلی وسیع و گسترده ای دارد که شامل آنان که قابل شفاعتند و لیاقت شفاعت را دارند، می شود. در زیارت نامه آن حضرت می خوانیم: «یا فاطِمَةُ اِشْفَعِی لی فِی الْجَنَّةِ» ای فاطمه معصومه برای من برای ورود به بهشت، شفاعت کن! و باز می خوانیم: «فَإنَّ لَک عِندالله شأناً مِن الشأن» که این عبارت، گویای نهایتِ عظمتِ آن حضرت است.


5- حضرت علامه محمد حسین  طباطبایی «رَحمةُ اللهِ عَلَیهِ»

 

... یکی از سیره های زیارتی علامه طباطبایی رحمه الله زیارت قبر حضرت معصومه علیها السلام بود. از شهید مطهری پرسیدند که: دلیلِ این همه تجلیل شما از علامه طباطبایی رحمه الله برای چیست و چرا هر وقت اسم او را می آورید، می گویید: روحی فداه (روح من فدای او باد)؟ آن مرحوم در پاسخ فرمود: من فیلسوف و عارف، بسیار دیده ام و احترام من به ایشان به خاطر فیلسوف بودن ایشان نیست، بلکه از این جهت است که او عاشق و دل باخته اهل بیت علیهم السلام است. علامه طباطبایی در ماه رمضان، روزه خود را با بوسه بر ضریح مقدس حضرت معصومه علیها السلام افطار می کرد، ابتدا پیاده به حرم مطهر، مشرف می شد، ضریح مقدس را می بوسید، سپس به خانه می رفت و غذا میل می کرد. این ویژگی اوست که مرا به شدت شیفته ایشان نموده است. (سیری در سیره علمی و عملی علامه طباطبایی از نگاه فرزانگان. قم: اسوه. چاپ اول. مراد علی شمس)


6- حضرت امام خمینی «رَحمةُ اللهِ عَلَیهِ»

...یکی از شاگردان امام «ره» می گوید:  زمانی که امام در صحن بزرگ حضرت معصومه علیها السلام تدریس می فرمودند، هر روز بعد از درس به حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام مُشرَّف می شدند. این برای هر طلبه ممکن نبود. حتی من سراغ ندارم که مراجع بزرگ هم، هر روز به زیارت حضرت معصومه علیها السلام مشرف شوند.  امام تا وقتی که در قم بودند، به طور مرتب هر روز پس از درس صبح و گاهی هم پس از درس عصر، به حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام مشرف می شدند.  ( برداشت هایی از سیره امام خمینی «رَحِمَهُ اللهُ» . تهران: مُؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی «رَحِمَهُ اللهُ». چاپ چهارم. غلام علی رجایی)


7- حضرت آیت الله بهجت «رَحمةُ اللهِ عَلَیهِ»

...فرزند آیت الله بهجت درباره اهتمام ایشان به زیارت حرم حضرت معصومه علیها السلام می گوید: ایشان از وقتی که به قم مشرف شدند، یعنی از حدود سال های 1335، هر روز حرم می رفت حتی وقتی منزلشان از حرم دور بود، از آنجا ایشان می آمد برای حرم و درس. ایشان به زیارت حرم حضرت معصومه علیها السلام مقید بود، و بیشتر از یک ساعت و نیم در حرم حضرت معصومه (س) به سر می برد، و زیارت جامعه و زیارت امین الله ـ این زیارت های مأثوره ـ را می خواند. (فصلنامه فرهنگ زیارت، 1390: شماره هفتم سال سوم:ص 64)


8- حکیم مُلّاصدرای شیرازی «رَحمةُ اللهِ عَلَیهِ»

محدث قمی درباره توجه ملاصدار به زیارت حرم حضرت معصومه (عَلَیهَا السَّلامُ) و توسل به آن حضرت می نویسد: «بدان که چنان که از بعضی از اساتید خود شنیدم، مرحوم ملاصدرا به واسطه بعضی گرفتاری ها، از مکان خود به دارالایمان قم، که حرم آل محمد و اهل بیت علیهم السلام است مهاجرت کرد و به حکمِ: «آنگاه که فتنه ها و بلایا فراگیر شد، پس بر شما باد به قم و اطراف و نواحی آن؛ چرا که بلایا از آن، برداشته شده است.» پناه برد به روستایی از روستاهای اطراف قم که در چهار فرسخی قم واقع است و نامش کهک می باشد، و گاهی که برخی از مطالب علمی بر او مشکل می شد، از کهک به زیارت حضرت سیده جلیله فاطمه معصومه علیها السلام مشرف می شده، و از آن حرم، فیض بر او افاضه می شده است.(اَلفَوائِدُالرَّضَوِیَّة جلد2 ص 618 . تحقیق: ناصر باقری بیدهندی. قم: بوستان کتاب. چاپ اول.)

علامه حسن حسن زاده آملی در این باره می نویسد:

«جناب استادم «علامه رفیعی قزوینی» در اولِ رساله ای که درباره حرکت جوهری نوشته، فرمود: در حاشیه «اسفارِ» خطی که به خط مرحوم «میرزا علی اکبر حِکمی یزدی» است، به نقل از ملاصدرا آمده است:«هنگامی که این مطالب را در این مقام می نویسم، در کهک که یکی از روستاهای قم است، می باشم، پس به زیارت دختر موسی بن جعفر (علیه السلام) به قم رفتم، تا از آن بانو کمک بطلبم و این زمان، روز جمعه بود. پس با یاری خدای تعالی این موضوع برای من کشف شد. (اتحاد عاقل به معقول -علامه حسن حسن زاده آملی. قم: مؤسسه بوستان کتاب. چاپ اول.ص  117 و 118)

 

 

 

 

 


...   ...   ...   ...   ...  ... ...  ...  ادامه دارد


* کتاب «شهیده غربت» در باره حضرت معصومه (س)  از یوسف علی یوسفی .


https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3872/8023/105350/%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85%D9%87-

************************************


*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، سیاسی...+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 




تاریخ : شنبه 98/9/16 | 11:21 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

تصویر مرتبط


روش قواعد آیت‌الله خامنه‌ای تفسیر قرآن کریم


 

 * روش و قواعد حضرت آیت‌الله  امام خامنه‌ای در تفسیر قرآن کریم

 

درس تفسیر قرآن حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) ازجمله فعالیت‌های مبنایی مُعَظّمٌ‌لَه در مشهد بوده است. به‌طور خاص و از سال 1347 به درخواست چند تن از طلاب و در «مسجد صدیقیها» (مسجد بازار) و پس از مدّت کوتاهی و به دلیل کثرت حاضران در «مدرسه‌ی علمیه‌ی میرزا جعفر» این‌گونه جلسات برگزار شده و تداوم یافته است. پس از مدتی و با اطلاع دستگاه‌های امنیتی رژیم پهلوی از میزان استقبال از این جلسات از ادامه‌ی برگزاری آن جلوگیری به عمل آمد. بدون تردید یکی از علل حساسیت رژیم پهلوی نسبت به این درس، اقبال اقشار فرهیخته به آن و توجّه آیت‌الله خامنه‌ای به مباحث روز و استفاده از مبانی قرآنی در فهم نیاز روز و شناخت معضلات جامعه بود. پس‌ازاین و در سال‌های بعد نیز جلسات تفسیر قرآن هر بار پس از آزادی معظّمٌ‌له از زندان‌های رژیم پهلوی ادامه می‌یافت. در طول برگزاری درس تفسیر، سوره‌های مبارکه‌ی مائده، انفال، توبه و بخشی از سوره‌ی مبارکه‌ی یونس مورد بحث و تفسیر ایشان قرار گرفت. کتاب «مروری بر مبانی روش و قواعد تفسیری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تفسیر سوره توبه» به‌صورت خاص به مطالعه مباحث مطرح شده در تفسیر سوره توبه ایشان پرداخته و درصدد است تا روش و قواعد تفسیری مورد استفاده‌ی معظّمٌ‌له را از بیانات ایشان استخراج کند.

کتاب دارای 4 بخش اصلی است که در آن؛ روش تفسیر، گرایش تفسیر، مبانی و قواعد تفسیری و ویژگی‌ها و امتیازات تفسیر معظّمٌ‌له در تفسیر سوره توبه آمده است. از ویژگی‌های منحصربه‌فرد این اثر 120 صفحه‌ای، بهره‌گیری مستند و دقیق علمی از سبک و سیاق علما و مفسران قرآن کریم و بررسی مقایسه‌ای آن با شیوه‌ی تفسیری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است. دسته‌بندی منظم و در عین ‌حال زبان روان و قابل‌ فهم مباحث ارائه شده، این اثر را بیش‌ازپیش خواندنی کرده است.

در بخش نخست این اثر؛ «روش تفسیری» آیت‌الله خامنه‌ای در تفسیر سوره توبه مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته است. با ذکر این مقدمه که مقصود از «روش» در اینجا استفاده از ابزار یا منبع خاص در تفسیر است که معانی و مقصود آیه را روشن ساخته و نتایج مشخصی را به دست دهد، و اینکه مهم‌ترین روش‌های تفسیری  عبارتند از: روش تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر روایی، تفسیر علمی، تفسیر عقلی و اجتهادی، تفسیر اشاری و تفسیر کامل، از بررسی تفسیر معظّمٌ‌له چنین برمی‌آید که روش تفسیر ایشان «روش اجتهادی» است که در کنار آن، به‌طور چشمگیر، از روش قرآن به قرآن و روایی نیز، بهره گرفته ‌شده است. مراد از روش اجتهادی، کوشش فکری و بکار بردن نیروی عقل در فهم آیات و راهیابی به مقاصد آن است. در تفسیر اجتهادی، بر عقل و نظر و تدبّر تأکید می‌شود در مقابلِ تفسیر نقلی، که تأکید فزونتر بر نقل است. منظور از تفسیر قرآن به قرآن نیز آن است که آیه‌ای به کمک آیات دیگر، تفسیر می‌گردد و مقصود آن روشن می‌شود. همچنین مراد از روایی نیز توجّه به روایات و بهره‌گیری از آن‌ها در فهم آیات است که به‌طور گسترده از سوی آیت‌الله خامنه‌ای در تفسیر سوره توبه مورد استفاده قرارگرفته است.

در بخش دوم این اثر به بررسی گرایش تفسیری معظّمٌ‌له در تفسیر سوره توبه پرداخته‌ شده است. مقصود از «گرایش» تأثیر باورهای مذهبی- کلامی، جهت‌گیری‌های عصری و سبک‌های برداشت از تفسیر قرآن است که بر اساس عقاید، نیازها، ذوق و سلیقه و تخصّص علمی مفسّر شکل می‌گیرد. مهم‌ترین گرایش‌های تفسیری عبارتند از: گرایش ادبی، فقهی، فلسفی، اجتماعی، اخلاقی، تاریخی، علمی، کلامی و نیز جهت‌گیری معنوی- تربیتی، جهادی، تقریبی و سیاسی مفسّر. در این چارچوب گرایش برجسته در این تفسیر، گرایش اجتماعی- سیاسی با جهت‌گیری هدایتی- تربیتی است و نکات ادبی، فقهی و کلامی نیز، به‌گونه‌ای کم‌رنگ‌تر در آن مشاهده می‌گردد.


*** ویژگی‌های مهّم گرایش اجتماعی عبارتند از:



- به آیاتی از قرآن که مسائل اجتماعی را بیان می‌کند، بیشتر پرداخته می‌شود.

- به مشکلات جامعه‌ی اسلامی در عصر خویش توجّه شده و با عرضه‌ی آن‌ها بر آیات، راه حلّ آن‌ها در قرآن جست‌وجو می‌شود.

- به گرایش‌های فلسفی، مذهبی و سبک‌های ادبی و فقهی توجّه کمتری می‌شود.

- به جهت‌گیری‌های عصری در مورد دشمن‌شناسی و جهاد با دشمنان اسلام و استعمارگران و حرکت تقریبی (وحدت بین مسلمانان) توجّه می‌شود.

- به آموزهای تربیتی و ارشادی قرآن و بُعد هدایتی آن توجّه ویژه می‌شود.

- مفسّر تلاش می‌کند سنّت‌های اجتماعی (= قوانین ثابت جهانی در عرصه‌ی اجتماعی) را بررسی و بر نیازهای عصر تطبیق دهد.

- در موارد لزوم، از علوم تجربی و بشری نیز برای تفسیر آیات استفاده ‌شده است و ضمن آنکه از اسرائیلیات و روایات مجعول و خرافی، پرهیز می‌شود با بیان شیوا، رسا و ساده تلاش می‌شود تا تفسیر برای عموم مردم قابل ‌استفاده باشد.

همچنین تفسیر آیت‌الله خامنه‌ای از سوره توبه ضمن وفاداری به مؤلفه‌ها و محورهای بیان‌شده از جهت «گرایش اجتماعی» آن در تفسیر، به موارد زیر پایبند است؛

- تحلیل بیماری‌های اجتماعی و راه‌ حل قرآنی آن‌ها؛ به‌عنوان‌مثال؛ در این تفسیر و ذیل آیه‌ی 113، این بحث مطرح‌شده که احساس غرور و عُجب ناشی از قدرت و اکثریت، از بزرگ‌ترین بیماری‌های است که ممکن است هر گروه و ملتی به آن مبتلا گردد. ازاین‌روی، قرآن برای جلوگیری از این آسیب، آموزه‌هایی دارد که اهمّ آن، امربه‌معروف، نهی از منکر و توصیه‌ی یکدیگر به ‌حق و صبر است، همان‌طور که جامعه اسلامی به سبب بی‌توجّهی به این تعلیمات، به آنان مبتلا گردید.

- ایده‌ی تشکیل حکومت اسلامی؛ برای نمونه ذیل تفسیر آیات 12-13-38-40-111 سوره توبه به این موضوع اشاره‌ شده است.

- پاسخگویی به شبهات قرآنی؛ به‌عنوان نمونه در ذیل تفسیر آیه 43 سوره توبه و با توجه به عبارت «عَفَا اللهُ عَنکَ» به شبهاتی که پیرامون عصمت پیامبر(ص) مطرح شده، به ‌تفصیل پاسخ‌ داده‌ شده است.

- بیان سنّت‌های الهی؛ به‌عنوان نمونه و در ذیل آیه‌ی 40 سوره توبه بیان‌ شده که ما در مسیر جریان سنّت‌های خدایی در جهان قرار گرفته‌ایم و سنّت خدایی آن است که اسلام در جهان فراگیر شود.

- هدفمندی و هدایتگری قرآن؛ قرآن کریم در آیاتی متعدّد به اهداف خود اشاره ‌کرده و بالاترین هدف خود را هدایت مردم معرفی کرده است. توجّه به هدفمندی و هدایتگری قرآن در فهم و تفسیر آن، تأثیر مهمّی دارد، چرا که به تفسیر آیات جهت می‌دهد و موجب می‌گردد مفسّر، با نگاهی هدایتگرانه بنگرد و پیام‌های تربیتی آن را دریابد و این، از ویژگی‌های مهمّ تفسیر با «گرایش اجتماعی» است.



بخش سوم این اثر به بحث درباره «مبانی و قواعد تفسیری» آیت‌الله خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) در تفسیر سوره توبه پرداخته است.


*** مهم‌ترین مبانی تفسیری این تفسیر عبارتند از:



1. امکان و جواز فهم و تفسیر آیات قرآن؛ از مبانی اساسی و پیش‌فرض‌های تفسیر قرآن، امکان و جواز تفسیر آن است، و اگر این مطلب مورد پذیرش واقع نشود، وجهی برای تفسیر نمودن قرآن باقی نمی‌ماند. تردیدی نیست که مبنای آیت‌الله خامنه‌ای در این تفسیر، امکان و جواز فهم و تفسیر قرآن است، زیرا روش این تفسیر، شیوه‌ی اجتهادی و عقلی است که پیش‌فرض مسلّم آن، مبنای یاد شده است.

2. حجّیّت ظواهر قرآن و توجّه به آن در تفسیر؛ بی‌تردید پایبندی به ظواهر قرآن برحسب متفاهم عرفی، آنجا که قرینه‌ای برخلاف آن وجود نداشته باشد، افزون بر آنکه فهم و تفسیری ضابطه‌مند را ارائه می‌دهد، از بهترین و استوارترین دلایل بر داوری بین دیدگاههای تفسیری است.

3. توقیفی و حکیمانه بودن چینش آیات؛ از مسائل علوم قرآنی که در مباحث تفسیری نیز تأثیرگذار است، بحث چینش توقیفی آیات در سوره است. مشهور محقّقان برآنند که چینش آیات قرآن، توقیفی است. یعنی خداوند خود آیات را با نظم کنونی آن در هر سوره نازل فرموده و یا در مواردی معدود، به فرمان پیامبر(ص) آیه‌ای در سوره‌ای خاص جای‌داده شده است. بنابراین، مسلمانان در تنظیم آیات، نقشی نداشته‌اند. این مبنا، آثار و نتایجی را در بر دارد که ازجمله آن، حکیمانه بودن نظم کنونی آیات در هر سوره است، چه، سخن حکیم  و تنظیم و تنسیق او، بدون دلیل و حکمت نیست.

4. توجّه به غرض کلّی سوره و دسته‌بندی موضوعات آن؛ نیک روشن است که کشف غرض کلّی و اهداف سوره، خود ثمرات مثبت فراوانی در تفسیر دارد که از آن جمله‌اند: توجه به اهداف قرآن و توقف نکردن در مصادیق و جزئیات، نگاه مجموعی و سیاقی به آیات و پرهیز از یکسونگری و فهم زاویه‌ای، دسته بندی موضوعات سوره و فهم روشمند محتوای آن. چنانکه این موضوع، خود زیرساخت مبحث تناسب آیات و پاسخگوی شبهات پیرامون پراکندگی موضوعی و محتوایی سوره می‌باشد.

5. کشف غرض آیه از کلمات کلیدی: گاه در آیه، واژه‌ای کلیدی وجود دارد که غرض آیه، هدف اصلی و پیام آن را نشان می‌دهد. برای نمونه، مفسّر بزرگوار، در تفسیر آیه‌ی 86: «وَ إِذا اُنزِلَت سُورهُ أَن آمِنُوا بِاللهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ استَأذَنکَ أُولُوا الطَّولِ مِنهُم» به این نکته توجّه داده‌اند که: « اگر در این آیه هم، بسان آیات پیشین، صرفاً نفاق مورد نظر بود و میخواست آن را نکوهش کند، واژه «أولُوا الطَّول» چندان مفید معنی نبود، بنابراین، آیه می‌خواهد یکی دیگر از ویژگی‌ها و اختصاصات طبقه‌ی اشرافی ثروتمند و مترف را بیان کند. این مطلب، نشانگر آن است که واژه کلیدی در آیه، می‌تواند جهت و غرض آن را نشان دهد و در این آیه «أولُوا الطَّول» واژه اصلی است. چنانکه تخلف اصلی ثروتمندان یادشده در آیه، سرپیچی از دستور «جاهِدُوا مَعَ رَسُولِه» است و فرمان «آمِنُوا بِاللهِ» بعنوان مقدّمه ذکر شده است.

6. استعمال لفظ در اکثر معنا؛ از مبانی مهم تفسیری آنست که آیا بطور کلی، استعمال لفظ در بیش از یک معنا مجاز است، بدین معنا که آیا متکلم می‌تواند از یک لفظ، دو معنی متفاوت را – در مشترک لفظی- اراده کند و آیا شنونده و مخاطب، می‌تواند سخن کسی را بر بیش از یک معنا حمل کند؟ در مورد این مسئله، میان محققان اختلاف‌نظر وجود دارد: 1- برخی، استعمال لفظ در بیش از یک معنا را مُحال دانسته‌اند. 2- عده‌ای دیگر هرچند امکان آن را پذیرفته‌اند، لیک آن را خلاف متعارف دانسته‌ ازاین‌روی، حمل آیات و روابط بر اکثر معنا را تجویز نکرده‌اند  3- و شماری دیگر، آن را ممکن و مجاز دانسته‌اند، و گاه آن را نشانه‌ی فصاحت و بلاغت گوینده نیز به‌ حساب آورده، و از آنجا که قرآن کریم، در اوج فصاحت و بلاغت است، حمل آیه بر چند معنا را، مجاز و مطلوب دانسته‌اند. بررسی موارد متعدّد این تفسیر، نشان می‌دهد که آیت‌الله خامنه‌ای نیز مبنای اخیر را پذیرفته‌اند.

7. توجه به مسئله وجوه و نظایر؛ از مباحث علوم قرآنی، بحث وجوه و نظایر است. وجوه درباره محتملات معانی بکار می‌رود و نظایر، درباره‌ی الفاظ و تعابیر. اگر در لفظ یا عبارتی چند احتمال رود این معانی را «وجوه» گویند، و هنگامی ‌که چند لفظ معنای تقریبی واحدی را افاده کنند، «نظایر» بکار می‌رود. به‌ عنوان نمونه؛ بحث معظّمٌ‌له در ذیل تفسیر آیه 60 سوره توبه در مفهوم شناسی واژه‌ی صدقه و زکات در همین چارچوب قابل ‌بررسی است.

8. مسئله‌ی مکّی و مدنی بودن آیات؛ آیت‌الله خامنه‌ای از آن دسته از محققانی در عصر حاضر به شمار می‌روند که به این نتیجه رسیده‌اند که سوره‌ی مکّی، تمامی آیاتش مکّی، و سوره مدنی نیز یکدست مدنی است. ایشان ذیل تفسیر آیه‌ی اول سوره توبه و در مقدّمه بحث، ضمن رد روایاتی که دو آیه از سوره را مکّی دانسته‌اند، تمام سوره را مدنی اعلام می‌کنند.

9. توجّه به فضای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نزول سوره؛ در مقدّمه‌ی تفسیر سوره توبه و بر اساس گزارشات تاریخی، فضای کلی نزول سوره به ‌تفصیل بیان شده، همچنین ذیل تفسیر آیات مختلف فضای سیاسی- اجتماعی نزول آیات ترسیم شده است.

10. توجّه به شأن نزول و نقش آن در فهم صحیح آیه؛ معظّمٌ‌له با توجه به ظرافت‌های موجود در تفسیر آیات قرآن و با در نظر گرفتن 5 اصل؛ تشخیص صحّت و اعتبار، سودمندی و کاربرد شأن نزول در فهم بهتر و تأیید یکی از احتمالات، محدود نکردن آیه به سبب شأن نزول و ردّ شأن نزول به سبب عدم مطابقت با آیه به بررسی بحث شأن نزول آیات پرداخته‌اند.

11. مسئله‌ی نسخ و تحلیل صحیح آن؛ آیت‌الله خامنه‌ای، در مقدّمه‌ی سوره، با اشاره به تفاوت احکام این سوره درباره‌ی کفار و منافقین با سوره‌های دیگر، ضمن ارائه‌ی مفهومی صحیح از نسخ و در واقع ردّ ادعای نسخ اصطلاحی در مورد این آیات، تغییر احکام موجود را، ارائه‌ی تاکتیک‌های متعدّد در قالب استراتژی مشخصی می‌دانند که یک هدف را دنبال می‌کند و به دیگر سخن، تغییر این احکام، به سبب تغییر شرایط و موقعیت‌ها بوده و با بازگشت شرایط پیشین، احکام قبلی نیز باز می‌گردد.

12. توجّه به مبانی ادبی و لغوی: مباحث ادبی شامل بحث‌های لغت(تحلیل مفهوم کلمات)، صرف، نحو و علوم بلاغی، در این تفسیر، نمودی گسترده دارد.

13. توجّه به «لوازم» سخن در برداشت از آیه؛ گاه به طریق اقتضاء تضّمن یا اشاره، مطالبی از کلام قابل ‌استفاده است که جزء دلالت مطابقی لفظ به شمار نمی‌رود. نمونه‌ی این بحث در تفسیر آیه‌ی 91 سوره توبه است. معظّمٌ‌له از جمله‌ی «وَ لا عَلَی المَرضی وَ لا عَلَی الَّذینَ لا یَجِدُونَ ما یُنفِقُونَ حَرَج» چنین استفاده کرده‌اند که وسایل جنگی را خود داوطلبان جنگ از مال خود می‌خریدند و چنین نبود که حکومت اسلامی آن را تهیه کند.

14. تعلیل مستفاد از ذیل آیات؛ جمله‌هایی که ذیل آیات می‌آیند، در موارد بسیاری می‌تواند به‌عنوان «تعلیل» حکم یادشده در آیه تلقی شوند. برای نمونه معظّمٌ‌له در تفسیر آیه‌ی 91 سوره توبه، جمله‌ی «ما عَلَی المُحسِنینَ مِن سَبیلٍ» در ذیل آیه را، دلیل حکم مطرح در صدر آن دانسته‌اند.

15. کارکرد روایات در تفسیر؛ در تفسیر معظّمٌ‌له به ‌تناسب و در بخش‌های مختلف کاربرد روایات ازجمله برای بیان شأن نزول آیات، مفهوم شناسی اصطلاحات قرآنی و توضیح معارف قرآنی که بیشتر جنبه‌ی هدایتی، تربیتی و ارشادی دارند، نمود گسترده‌ای دارد.

16. عدم حجّیّت اقوال صحابه و تابعان در تفسیر؛ معظّمٌ‌له در تفسیر خود بر نفی حجّیّت دیدگاه‌های صحابه در تفسیر، تصریح نموده و فقط روایات معصومین(علیهم‌السّلام) را حجت دانسته‌اند. تردیدی نیست که حجت نبودن گفتار صحابه، عدم حجّیّت اقوال تابعان را نیز در بردارد.

17. نقش شناخت راویان و جاعلان حدیث در ردّ دیدگاه‌های تفسیری مبتنی بر منقولات آنان؛ روشن است که هوشمندی مفسّر و آگاهی او از تاریخ تفسیر مأثور و شناخت راویان، می‌تواند سره را از ناسره مشخص سازد. این هوشمندی و شناخت، در این تفسیر در مباحث مختلف، ازجمله؛ در توضیح آیات 34، 69، 73 و 79 نمود یافته است.

18. حجّیّت قرائات و نقش آن در تفسیر؛ از دیدگاه معظّمٌ‌له، قرائات غیر مشهور و غیر متواتر؛ که با خبر واحد ثابت می‌شوند، حجّیّتی ندارند و هرگز در تحلیل معارف قرآنی و پاسخ به اشکالات، نباید به آنها پناه برد.

19. کاربرد تاریخ و سیره در تفسیر؛ در موارد فراوانی مفسّر بزرگوار برای تحلیل آیات از حوادث تاریخی سود جسته‌اند. همچنین گاه برای نقد آراء تفسیری، روایات و قرائات غیر مشهور نیز، به تاریخ صدر اسلام استناد کرده‌اند.
20. تعمیم‌بخشی به مفاهیم قرآنی؛ شماری از مفسّران، برخی از واژه‌های قرآن را که بظاهر، مفهومی عام دارند، در موردی خاص منحصر کرده‌اند. معظّمٌ‌له با نقد این انحصارگرایی، بر تعمیم واژه‌ها به مواردی دیگر، تأکید کرده‌اند و از این راه، گستره معارف قرآن را اثبات نموده‌اند.

21- تفاوت سطح معرفتی آیه به تناسب مخاطبین؛ از مبانی دیگر این تفسیر می‌توان به این نکته اشاره کرد که معارف ارائه ‌شده در آیات، به‌ تناسب مخاطبین، متفاوت است: آنجا که مخاطب آیه، خواص هستند، استدلال و برهان مطرح می‌شود و زمانی که مخاطب توده‌های مردم باشند، مطالبی قابل ‌فهم و در سطح آنان ارائه می‌گردد.

22. امکان رشد معارف دینی؛ توجّه به این نکته باعث می‌شود مفسّر، به اندیشه‌های ارائه ‌شده از سوی پیشینیان بسنده نکند و بگونه‌ای عمیق به کشف و تبیین حقایق و معارف الهی قرآن بپردازد. و در عین ‌حال، از هرگونه افراط‌ و تفریط در این عرصه، که به تغییر اصل معارف و التقاط یا جمود و تحجر و سلفی‌گری منتهی می‌گردد، پرهیز نماید.

23. پرهیز از برداشت‌های ذوقی بعنوان تفسیر و جداسازی آن‌ها؛ بطور خاص معظّمٌ‌له ذیل آیه‌ی 46 سوره‌ی توبه، پس از بیان تفسیر آیه، احتمال دیگری را نیز مطرح کرده و از آن بعنوان استنباط ذوقی- و نه معنی آیه- یاد می‌کنند تا مرز بین تفسیر و برداشت‌های ذوقی حفظ گردد.

24. نفی جزم‌اندیشی در تفسیر متشابهات؛ مفسّر بزرگوار، در مواردی که دلیل قاطعی بر یک برداشت و تفسیر وجود نداشته، از جزم‌اندیشی و اظهارنظر قطعی، پرهیز کرده‌اند.

25. تعامل با دیدگاه‌ها و احتمالات مختلف در تفسیر آیه و ارزیابی آن‌ها؛ معظّمٌ‌له در ذیل تفسیر آیات به ارائه احتمالات مختلف در تفسیر پرداخته و گاهی آن تفسیر را که درست‌تر دانسته بعنوان احتمال قوی‌تر بیان فرموده‌اند.

26. محدود نکردن آیه به مصداق خاص؛ از دیگر مبانی مفسّر آن است که نباید مفاد آیه را در مصداق یا مصادیقی خاص منحصر نمود و آنچه مفسّران پیشین و صدر اول نیز در این ‌باره گفته‌اند، نباید بعنوان انحصار تلقی شود.

همچنین در بحث از «قواعد تفسیری» در کنار مبانی پیش‌گفته اصول و قواعد مورد استفاده در تفسیر سوره توبه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) عبارت‌اند از:


**قاعده‌ی منع تفسیر به رأی

**قاعده‌ی تأویل(کشف پیام آیه و تطبیق آن بر مصادیق عصری)

**قاعده‌ی جَری و تَطبیق(انطباق الفاظ و آیات قرآن بر مصادیق غیر از آنچه آیات درباره‌ی آن‌ها نازل ‌شده است)،

**قاعده‌ی سیاق(سیاق در واقع فضای معنایی ویژه‌ای است که از قرار گرفتن کلمات و جملات در کنار هم ‌شکل می‌گیرد و در معنای واژه یا عبارت تأثیر می‌گذارد)،

**قاعده‌ی« اَلتَّأسیسُ اَولَی مِنَ التَّأکیدِ» (تلاش گردیده از حمل کلمات به ظاهر مشابه، بر تکرار و تأکید، پرهیز شده و گاه با نقد دیدگاه مشهور مفسّران، تفاوت محتوایی اینگونه تعابیر مورد اشاره قرارگرفته است)،

**قاعده‌ی «اصاله عدم التقدیر»،

**قاعده‌ی تَعریض(آیاتی که به ظاهر مخاطب شخص رسول خدا  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) است اما در واقع دیگران مخاطب آیه می‌باشند)،

**توجّه به تناسب محتوایی آیات،

**توجّه به ترکیب اِعراب و نقش آن در معنا،

**استفاده از مَبانی و مُحکَمات دینی در تفسیر،

**تقدم ظهور آیه بر مُفاد روایت و عدم حجّیّت فتوای فقیهان در فهم آیه.



در بخش پایانی این اثر نیز برخی از ویژگیها و امتیازات این تفسیر آمده است؛



استنباط اصولِ کلی و معیارهای اسلام از آیات، ارائه‌ی موضوعات مستقلّ در ذیل تفسیر آیات، بهره‌گیری از تمثیل در تبیین آیه، طرح مباحث جامعه‌شناسانه، تحلیل روایات  مربوط به فضائل سُوَر، تحلیل فلسفه‌ی احکام قرآنی، تبیین اهداف و فلسفه‌ی نقل تاریخ در قرآن، انتقاد از مفسّران در تحمیل رأی خود بر قرآن، تبیین مصادیق مختلف هر یک از آیات، دقت‌نظر در واژه‌های آیه و کشف نکته‌های آن، دسته‌بندی مطالب آیات، توجّه به قواعد و احکام فقهی، دقّت در اصطلاح‌شناسی قرآنی، مطرح ساختن مسائل کلامی- اعتقادی به حسب نیاز در توضیح آیات، طرح مباحث روانشناسانه(تحلیل حالات روانی انسان ذیل تفسیر آیات)، نقد روایات مجعول، تبیین درسهای قرآن، نقد برخی از ترجمه‌های فارسی موجود از قرآن کریم و توجّه و اهتمام به شاگردپروری و تقویت روحیه‌ی تفکر.


http://book-khamenei.ir/index.aspx?pageid=128&newsview=185

***********************************

 

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، سیاسی...+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 




تاریخ : پنج شنبه 98/9/14 | 11:11 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

عالِمی از خِطّه بُرخوار؛

**شیخ مسلم داوری دولت آبادی را بیشتر بشناسید

 

شیخ مسلم داوری دولت آبادی را بیشتر بشناسید

 

آیت الله حاج شیخ مُسلم داوری دولت آبادی اصفهانی  یکی از این بزرگان و علمای شهرستان بُرخوار و اهل شهر دولت آباد است، کسی که امروز عنوان پدر علم رجال را بر او نهاده اند و در این زمینه حرفی برای گفتن دارد.

به گزارش چشم برخوار؛ شهرستان بُرخوار مهد پرورش بزرگان، علما و نخبگان علمی و ورزشی بوده و هست، شهرستانی که از دل آن بزرگ مردان و زنانی تربیت شده اند که امروز نامی آشنا برای مردم کشور و حتی کل جهان دارند.

آیت الله حاج شیخ مسلم داوری یکی از این بزرگان و علمای شهرستان بُرخوار و اهل شهر دولت آباد است، کسی که امروز عنوان پدر علم رجال را بر او نهاده اند و در این زمینه حرفی برای گفتن دارد.

آیت الله شیخ مسلم داوری در شهر دولت آباد، در سال 1322 هـ.ش در یک خانواده مُؤمن و متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. پدرشان مرحوم کربلایی صمد داوری، یکی از شیفتگان اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ) و از خدمتگزاران مردم شریف آن خطه و مادرشان نیز از دوستداران و محبان اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ) بودند.

در حال حاضر شاگردان و دانشمندان زیادی از محضر وی استفاده کرده اند و بنا به گفته بسیاری از شاگردان وی، وجه تمایز آیت الله داوری نسبت به دیگر علماء را می توان در دقت علمی و عمق نظر زیاد و دیدگاه خاص وی نسبت به سخنان فقهاء و برخورداری از روشی نوین در تدریس و همچنین در علم حدیث و رجال و اختلافات طبقات در آن ها نسبت داد که از این حیث بسیار بی نظیر بوده و یکی از اساتید مطرح در این علوم هستند.

این عالم گرانقدر دارای تالیفاتی مهم و ماندگار در زمینه های مختلف است که هر یک به نوبه خود زبانزد محافل علمی حوزه و دانشگاه هستند.

به سراغ آیت الله داوری رفتیم تا علاوه بر معرفی بیشتر این استاد حوزه و دانشگاه به مردم شهرستان، با آثار و افتخارات وی آشنا شویم.

تا پایان با ما باشید:

چشم برخوار: مختصری درباره سابقه تحصیلی و علمی تان بفرمائید؟

بعد از تکمیل دوره ابتدائی، به تحصیل دروس حوزوی پرداختم و مقدمات علوم حوزوی را در شهر اصفهان (مدرسه نیم آور) به مدت پنج سال تا تکمیل لمعتین نزد اساتید مشهور آن دوره قرار گرفتم.

بعد از آن به دستور مراجع به نجف اشرف عزیمت کردم زیرا در آن زمان محصلین ممتاز را از شهرهای مختلف ایران به هزینه خود به نجف اشرف برای ادامه تحصیل اعزام می کردند و بنده یکی از کسانی بودم که به نجف اشرف برای ادامه تحصیل عزیمت کردم و در آنجا سطح عالی را تکمیل و بحث خارج را نزد فقهاء بزرگ آن حوزه مبارک گذراندم.

در بحث خارج اصول و فقه آیت الله العظمی خوئی (رحمه الله علیه) یک دوره کامل اصول و فقه از بحث صلاة تا آخر مباحث فقهی ایشان شرکت کردم.

ضمن حضور در بحث استاد، خود نیز مشغول به تدریس بحث خارج در نجف اشرف بودم. همچنین دروسی نیز در محضر مراجع عالی قدر آن زمان همچون حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (رحمة الله علیه) و در درس اصول حضرت آیت الله العظمی سید محمود روحانی (رحمة الله علیه) به مدت دو سال شرکت کردم.

بنده از همان اوائل تحصیل خود در نجف اشرف مشغول به تدریس کتاب های حوزوی مانند علوم عربی و فقه و اصول و عقائد شدم و بعد از آن تدریس سطح عالی فقه و اصول را سال ها ادامه دادم تا این که شاگردان زیادی را -که بعضی از آنها هم اکنون جزو نخبگان حوزه هستند- آموزش و پرورش دادم.

تدریس بحث خارج فقه و اصول را در حوزه علمیه نجف اشرف سال ها ادامه دادم تا اینکه بنا به دلایلی مجبور به ترک سرزمین و بارگاه مقدس حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام و حوزه کهن نجف اشرف شدم و در میهن خود ایران و شهر مقدس قم (حرم اهل بیت علیهم السلام) مستقر و مشغول به تدریس بحث خارج اصول، فقه، رجال و تفسیر شدم.

 در حال حاضر شاگردان و دانشمندان زیادی از محضر وی استفاده کرده اند و بنا به گفته بسیاری از شاگردانشان، وجه تمایز ایشان نسبت به دیگر علماء را می توان در دقت علمی و عمق نظر زیاد و دیدگاه خاص ایشان نسبت به سخنان فقهاء و برخورداری از روشی نوین در تدریس ایشان و همچنین در علم حدیث و رجال و اختلافات طبقات در آنها نسبت داد که از این حیث بسیار بی نظیر هستند و یکی از اساتید مطرح در این علوم می باشند. ایشان دارای تالیفاتی مهم و ماندگار در زمینه های مختلف هستند که هر یک به نوبه خود زبانزد محافل علمی حوزه و دانشگاه می باشند.

چشم برخوار: تالیفات خودتان را نام ببرید؟

1- أصول علم الرجال بین النظریة والتطبیق ، ج 1 و2.

تقریراً لبحث سماحة آیة الله الحاج الشیخ مسلم الداوری
تألیف: الشیخ محمّـد علی صالح المعلّم
تصحیح: الشیخ حسن العبودی
الطبعة: الثانیة 1426 هـ / 2005 م

از امتیازات مهم کتاب می توان  به موارد زیر اشاره کرد :

1- در این کتاب بحث هاى علمی دقیق در تصحیح بسیارى از راویان و روایات شده است، به خصوص روایات کتب أربعه ، تصحیح و دفاع از کتب و اصول روائى مهم و بیان راههاى علمى دقیق در اعتبار روایات و خروج آن ها از ضعیف بودن.
2- تصحیح کردن بسیارى از کتب و پی بردن و کشف کردن راه هایى که بتوانیم به روایات آن ها عمل کنیم از جمله آن کتاب (مستطرفات‌ السرائر) که بحث آن  نزد حضرت آیة الله العظمى خوئى رحمة الله علیه عرضه شد و ایشان این تحقیق را بسیار خوب و مورد قبول دانستند.
3- اولین بار بحث در باره ى موسوعات روائی مهم مانند وسائل و مستدرک و … و بحث در باره آن ها از حیث مؤلف، روش و مضمون آن ها و بیان روش تمییز دادن آنچه که می توان اعتماد کرد بر آنچه که غیر معتمد است.
4- جمع آورى اسناد روایات و همچنین اسماء راویانى که مورد توثیق هستند از کتاب هایى که دلیل بر توثیق رواة و احادیث آن ها است مانند تفسیر على بن ابراهیم قمی و مستثنى از کتاب نوادر الحکمة و مشایخ ابن قولویه و نجاشی و آن هایى که مشایخ ثقات را از آنها روایت کرده اند و …
5- بررسی و تحقیق مسالة توثیقات عامه به نحو دقیق و علمى.
6- بحث کامل در باره چهارده شخص از بزرگان راویان از ائمة علیهم السلام که هر کدام از آن ها احاطه کامل بر روایات احکام دارند و بیان اقوال علماء رجال درباره آنها و تحقیق در توثیقات و تضعیفات آن ها. همچنین رفع اشکلات زیادی که در آن ها شده است و روش پاسخ دادن به آنها از دیگر مزایاى کتاب است که خواننده محترم هنگام مطالعه ملاحظه خواهد کرد . شایان ذکر است به خاطر اهمیت این کتاب نزد علماء و محققان، سالیانی است که این کتاب در بسیارى از حوزه ها و دانشگاه ها به عنوان منبع تدریس اساتید حوزه  و دانشگاه قرار دارد.

2ـ التقیة فی فقه أهل البیت (علیهم السلام) ج 1 ـ 3.

تقریراً لبحث سماحة آیة الله الحاج الشیخ مسلم الداوری
تألیف: الشیخ محمّـد علی صالح المعلّم
الطبعة: الاُولى 1420 هـ

این کتاب فقهی استدلالى است که یکی از مهم ترین مسائل فقهى شیعه را که تقیه است مورد بحث قرار داده و از اول کتاب طهارت تا آخر کتاب دیات که تقیه در آن است بحث شده است. حضرت استاد محقق آیت الله داوری دام ظله متعرض موارد تقیه در همه ابواب فقهی مختلف می شوند و  از طریق استناد و استدلال از قران مجید و روایات اهل البیت علیهم السلام بیان می کنند که در کدام یک از این مسائل و فروع تقیه، واجب یا جائز است و در کدام موارد جائز نیست. در مقدمه کتاب بحثی تاریخی از تقیه از زمان انبیاء سابقین علیهم السلام و اولیاء و مصلحین قبل از اسلام و در زمان نبی اکرم صلى الله علیه و آله و سلم و بعد از وفات آن حضرت و بعد از آن آورده شده است و در ادامه معناى لغوی و اصطلاحی تقیه را بیان نموده و استدلال بر مشروع بودن و واجب بودن آن ها به ادله اربعه  را توضیح داده اند.

3- العدالة فی‌ فقه‌ أهل‌ البیت (علیهم السلام) . .

تقریراً لبحث سماحة آیة الله الحاج الشیخ مسلم الداوری
تألیف: الشیخ محمّـد علی صالح المعلّم
تحقیق: الشیخ حسن العبودی
الطبعة: الاُولى 1425هـ / 2004 م
این کتاب شامل بر مباحث فقهی است که مختص به مساله عدالت است که از مهمترین موارد آن می توان به امتیازات زیر اشاره کرد:
1- بیان مفهوم عدالت که مناقشه در اقوال وارده بر آن شده است.
2- بحث و تحقیق بر آنچه عدالت را خدشه دار می کند از گناهان کبیره و یا اصرار بر گناهان صغیره و یا ترک آنچه خلاف مروت است.
3- بحث در باره توبه و بیان اینکه آیا عدالت  با توبه کردن بر می گردد یا خیر.
4- بحث در باره راه هایی که با آن عدالت ثابت می شود .
5- بحث  در مورد عدالت اجتماعی  در مقدمه کتاب .

4- إیضاح الدلائل فی شرح الوسائل ج1 .

تقریراً لبحث سماحة آیة الله الحاج الشیخ مسلم الداوری
تألیف: السید عباس الحسینی ، والشیخ محمد عیسى البنای .
الطبعة: الأولى 1427هـ / 2006 م

این کتاب شرحى است بر کتاب وسائل الشیعه که مؤلف آن شیخ حر عاملی اعلى الله مقامه الشریف و آنچه این شرح را داراى امتیاز کرده است عبارتند از:
1- بحث در دلالت روایات (فقه الحدیث).
2- بحث در اشخاص سند روایات به طور تفصیلى.
3- شامل بر قواعد مهمه در تعریف عدة و تمییز مشترکات و اصطلاحات صاحب وسائل.
4- بیان طرق : طریق سند شیخ صدوق رحمة الله علیه و همچنین شیخ طوسى رحمة الله علیه و غیر آنها به روایات.
5- بیان قواعدى که می توان روایات را با آنها تصحیح کرد.
6- شرح هر باب و بیان اقوال امامیة و اهل سنت در آن ها و بیان اقوال علماء در هر حکم به نحو تفصیلى.

7-شامل بر یک جدول در خصوص ترجمه رواة در آخر کتاب.

5ـ النبی الأعظم صلى الله علیه وآله ووجوده النوری .

تألیف: آیة الله الشیخ مسلم الداوری
تحقیق: موسسة الامام الرضا علیه السلام للبحث والتحقیق العلمی
الطبعة: الاُولى – 1429هـ / 2008 م

امتیازهای کتاب:

1. أنّه أوّل کتاب یتناول بشکل مستقلّ الأحادیث الدالّة على: أنّ أول الخلیقة هو الوجود النوری للنبی الأعظم محمد (صلى الله علیه و آله) ، مع ذکر الشواهد والمؤیّدات بشکل موسّع وعلمی رصین.
2.ـ استکشاف اتّفاق المسلمین على الحقیقة النوریة للنبی الأعظم (صلى الله علیه و آله) .
3. الإشارة إلى مراتب الوجود النوری للنبی الأعظم (صلى الله علیه و آله) وخصائص مقامات هذا الوجود والتی من شأنها أن تعید للأمّة وحدتها وکرامتها لو رُجع إلیها وفُهمت بشکل سلیم، کما أراد الله تعالى ذلک.
4. تفنید الشبهات المثارة فی بعض موارد البحث، وردّ شبهة الغلوّ وغیرها مما یمکن أن یخطر فی بعض الأذهان القاصرة عن فهم مقام النبیّ الأعظم (صلى الله علیه و آله) ببیان واضح ودقیق.

6ـ زیارة عاشوراء، تحفة من السماء .

تألیف: السید عباس الحسینی
بحوث سماحة آیة الشیخ مسلم الداوری الاصفهانی دام ظله
تحقیق: موسسة الامام الرضا علیه السلام للبحث والتحقیق العلمی
الطبعة: الثالثة – 1436 هـ / 2014 م
وهو کتاب یتناول البحث عن زیارة عاشوراء من جهة السند وتصحیح المتن الموجود فی نسخ کامل الزیارات، ومصباح المتهجد، والجواب عن الاشکالات الواردة على هذه الزیارة وهی عشرة امور، ثم بیان کیفیة زیارة عاشوراء، وبیان الملحقات وهی الشعائر الحسینیة.

ومن امتیازات الکتاب:

1. التحقیق فی سند زیارة عاشوراء وبیان إنه من الأحادیث القدسیة المعتبرة.
2. إستعراض الشبهات حول الزیارة والجواب عنها.
3. بیان الکیفیات الواردة فی قراءة زیارة عاشوراء والمنتخب منها.
4. بیان حکم: الشعائر وتعظیمها، المأتم الحسینی، إنشاد الشعر، لبس السواد، لطم الخدود والصدور وشق الجیوب، المشی إلى الزیارة، إطعام الطعام، سقى الماء، الصرخة، البکاء و…

چشم برخوار: چه کتبی در دست  چاپ و تحقیق دارید؟

کتاب تفسیر القرآن الکریم، دوره اصولیه کامله، رسائل فی أسانید الزیارات، کتاب الطهاره، کتاب الخمس، کتاب الحجّ، کتاب الاجتهاد و التقلید و مجموعه من الرسائل فی بعض القواعد الأصولیه و الفقهیه از جمله کتاب هایی است که در مرحله چاپ و یا تحقیق بر روی آن ها هستم.








*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، سیاسی...+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی




تاریخ : سه شنبه 98/9/12 | 10:55 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
نتیجه تصویری برای آیت الله خامن های
رهبر معظم انقلاب:

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به فرارسیدن زمان ثبت‌نام انتخابات مجلس یازدهم (انتخابات در تاریخ دوم اسفند 98 است) ، تأکید کردند: برخی‌ها بی‌مُحابا برای انتخابات مجلس اسم‌نویسی می‌کنند.

اگر توان مدیریتی ندارید، مسئولیت نپذیرید/ برخی بی‌محابا کاندیدا می‌شوندبه گزارش گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی صبح روز یکشنبه دهم آذر 98  پیش از آغاز جلسه درس خارج فقه، با شرح روایتی درباره توصیه پیامبر اعظم (ص) خطاب به جناب ابوذرّ، ضمن انتقاد به ثبت‌نام بی‌مُحابای برخی افراد در انتخابات مجلس، تاکید کردند: هر مسئولیّتی، هر سِمَتی، هر توانایی‌ای، در کنارش یک مسئولیّتی دارد، یک تعهّدی وجود دارد. باید دید که آیا می‌توانید آن تعهّد را انجام بدهید یا نه؟ این خیلی درسِ بزرگی است».

بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاةُ و السّلامُ علی سَیِّدِنا محمّد و آله الطّاهرین وَ لَعنَةُ الله علی اعدائهم اجمعین.

عَن اَبی ذَرٍّ (سَلامُ اللّهِ عَلَیهِ) اَنَّ النَّبیَّ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) قالَ یا اَبا ذَرٍّ اِنّی اُحِبُّ لَکَ ما اُحِبُّ لِنَفسی اِنّی اَراکَ ضَعیفاً فَلا تُؤَمِّرَنَّ عَلی اِثنَینِ وَ لا تَوَلَّیَنَّ مالَ یَتیمِِ . (1)


قالَ یا اَبا ذَرٍّ اِنّی اُحِبُّ لَکَ ما اُحِبُّ لِنَفسی


خود جناب ابی‌ذر این توصیه‌ پیغمبر (ص) به خودش را ذکر میکند؛ برای ما‌ها هم درس است، درس بسیار بزرگی است. حضرت به او فرمود من هر چه برای خودم دوست میدارم، برای تو هم دوست میدارم؛ یعنی آن چیزی که میخواهم به تو بگویم، از روی کمال محبّت است؛ چون انسان به خودش کمال محبّت را دارد. خُب حالا آن حرفی که حضرت میخواهد به ابی‌ذر بزند چیست؟


اِنّی اَراکَ ضَعیفا


من جنابعالی را در مدیریّت، ضعیف میبینم. خیلی آدم خوبی هستی، مُجاهِد فی‌سبیل‌اللّه، رُک‌گو، و آسمان بر راست‌گوتر از او سایه نیفکنده، زمین راست‌گوتر از او را بر خودش حمل نکرده؛ این‌ها همه به جای خود محفوظ، امّا شما آدم ضعیفی هستی.


فَلا تُؤَمِّرَنَّ عَلی اِثنَین


حالا که آدم ضعیفی هستی، مواظب باش بر دو نفر هم ریاست نکنی! یعنی پیدا است آن ضعفی هم که حضرت فرمودند، ضعف در مدیریّت است؛ یعنی تو آدمی هستی که مدیریّت نداری؛ اگر چنانچه بر دو نفر یا بیشتر ریاست پیدا کردی، نمیتوانی کار آن‌ها را به سامان برسانی. این، درس برای ما‌ها است. ما -حالا همه‌ی ما نه؛ بعضی‌مان این جوری هستیم- به مجرّد اینکه یک مَسندی، یک جایی، یا خالی میشود یا ممکن است خالی بشود، فوراً چشم میدوزیم که برویم آنجا! خُب شما اوّل نگاه کن ببین میتوانی یا نمیتوانی. حالا بحث اسم‌نویسی برای انتخابات مجلس است، گفتند شروع شده، همین طور بدون مُحابا میروند! خُب شما که میخواهی بروی آنجا، آنجا سؤال دارد؛ این توانایی‌ای که خدا به من و شما میدهد، کنارش مسئولیّت هست. این [مطلبی]که عرض میکنم، در مورد خود این حقیر از همه بیشتر است. شما هم همین جور؛ یعنی آن کسانی که مسئولیّتی دارند، همین جور. هر مسئولیّتی، هر سِمَتی، هر توانایی‌ای، در کنارش یک مسئولیّتی دارد، یک تعهّدی وجود دارد. میتوانید آن تعهّد را انجام بدهید یا نه؟ این خیلی درسِ بزرگی است.

وَ لا تَوَلَّیَنَّ مالَ یَتیم


هیچ مال یتیمی را هم شما به عهده نگیر. نه از باب اینکه احتمال این وجود دارد که خدای نکرده مثلاً ایشان دست‌درازی میکند به مال یتیم. خُب مقام ابی‌ذر خیلی بالاتر از این حرف‌ها است، نزدیک مقام عصمت است مقام او؛ پس این احتمال در او نیست. علّت اینکه میگویند تَولیّت مال یتیم را قبول نکن، این است که نمیتوانی حقّ یتیم را به او بدهی؛ دیگران می‌آیند دست‌درازی میکنند، جنابعالی هم آدم ضعیفی هستی، تدبیر لازم را نداری و نمیتوانی. برجستگی‌های نظام اسلامی و نظام ارزش‌های اسلامی این‌ها است؛ یعنی در درجه‌ی اوّل، من و شما خودمان مسئولیم که ببینیم این کار را قبول بکنیم؟ نکنیم؟ میتوانیم؟ نمیتوانیم؟ این بسیار مسئله‌ی مهمّی است.



 (1) امالی طوسی، مجلس سیزدهم، ص. 384؛ «از ابوذر روایت است که رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) فرمود:‌ای ابوذر! من آنچه برای خود دوست میدارم برای تو نیز دوست میدارم؛ همانا تو را ناتوان میبینم، پس هیچ گاه به دو نفر امر نکن و به هیچ وجه عهده‌دار مال یتیم مباش.»

 


**** حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ، حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْمُقْرِئُ، حَدَّثَنَا سَعِیدُ بْنُ أَبِی أَیُّوبَ، عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی جَعْفَرٍ، عَنْ سَالِمِ بْنِ أَبِی سَالِمٍ الْجَیْشَانِیِّ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ أَبِی ذَرٍّ، قَالَ: قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ سَلَّمَ): «یَا أَبَا ذَرٍّ إِنِّی أَرَاکَ ضَعِیفًا، وَ إِنِّی أُحِبُّ لَکَ مَا أُحِبُّ لِنَفْسِی فَلَا تَأَمَّرَنَّ عَلَى اثْنَیْنِ وَلَا تَوَلَّیَنَّ مَالَ یَتِیمٍ» قَالَ أَبُو دَاوُدَ: «تَفَرَّدَ بِهِ أَهْلُ مِصْرَ»

(سُنَن أَبِی داودسجَستانی،     جلد : 3  صفحه : 114.)


**** وَ رُوِیَ عَنْهُ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) أَنَّهُ قَالَ: یَا أَبَا ذَرٍّ إِنِّی أُحِبُّ لَکَ مَا أُحِبُّ لِنَفْسِی وَ إِنِّی أَرَاکَ ضَعِیفاً مُسْتَضْعَفاً فَلاَ تَأَمَّرْ عَلَى اِثْنَیْنِ وَ عَلَیْکَ بِخَاصَّةِ نَفْسِکَ . (عیون اخبارالرضا «ع»)

 


**** عَنْ أَبِی ذَرٍّ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ: یَا أَبَا ذَرٍّ إِنِّی أُحِبُّ لَکَ مَا أُحِبُّ لِنَفْسِی إِنِّی أَرَاکَ ضَعِیفاً فَلاَ تَأَمَّرَنَّ عَلَى اِثْنَیْنِ وَ لاَ تَوَلَّیَنَّ مَالَ یَتِیمٍ . (اَلاَمالی لِلشَّیخِ الطُّوسِی ص384 .)

 


**** وَ عَنْهُ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) أَنَّهُ قَالَ: یَا أَبَا ذَرٍّ إِنِّی أُحِبُّ لَکَ مَا أُحِبُّ لِنَفْسِی وَ إِنِّی أَرَاکَ ضَعِیفاً مُسْتَضْعَفاً فَلاَ تَأَمَّرْ عَلَى اِثْنَیْنِ وَ عَلَیْکَ بِخَاصَّةِ نَفْسِکَ .


(مُستَدرَکُ الوَسائِلِ وَ مُستَنبَطُ المَسائِلِ , جلد 17 , صفحه 345. عنوان باب اَلجُزءُ السّابِع عَشَرَ - کِتَابُ اَلْقَضَاءِِ - أَبْوَابُ صِفَاتِ اَلْقَاضِی وَ مَا یَجُوزُ أَنْ یَقْضِیَ بِهِ - بَابُ نَوَادِرِ مَا یَتَعَلَّقُ بِأَبْوَابِ صِفَاتِ اَلْقَاضِی وَ مَا یَجُوزُ أَنْ یَقْضِیَ بِهِ)

 

**** در صحیح مُسلِم، جلد 3، صفحه 1457 دو حدیث می خوانیم که در یکی آمده اَبِی ذَرّ به پیامبر اکرم (ص) گفت: به من مسئولیتی واگذار کنید یا رَسُولَ اللهِ ،   اَلا تَستَعمِلُنِی؟ فَضَرَبَ بِیَدَیهِ عَلَی مِنکَبَتِی ثُمَّ قالَ : یا أَباذَرِِّ اِنَّکَ ضَعیفُُ وَ اِنَّها أَمانَةُُ (وَ الأَمانَةُ ثَقیلَةُُ) وَ اِنَّها یَومَ القِیامَةِ خِزیُُ وَ نَدامَةُُ اِلّا مَن أَخَذها بِحَقِّها وَ اََدَّی الّذی عَلَیهِ فیها .  در حدیث دیگری می خوانیم: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : یَا ابَاذَرٍّ! إِنِّی أُحِبُّ لَکَ مَا أُحِبُّ لِنَفْسِی إِنِّی أَرَاکَ ضَعِیفاً فَلا تَأَمَّرَنَّ عَلَی اِثْنَیْنِ وَ لا تَوَلَّیَنَّ مَالَ یَتِیمٍ . أمالِی شیخ طوسی، ص 384.

 


 

****  وَ لا تَوَلَّیَنَّ مالَ یَتیمِِ . یعنی نباید مال یتیم را بر عهده بگیری -  مال یتیم را بر عهد مگیر :  تَوَلَّیَنَّ در اصل  تَتَوَلَّیَنَّ بوده که تاء اول آن به جهت تخفیف افتاده است و نون مُشدّد در آن  ، نون تأکید ثَقیله می باشد .
 

 


https://www.yjc.ir/fa/news/7156795/%D8%A7%DA%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C

 

****************************************

 

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، سیاسی...+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


 





تاریخ : دوشنبه 98/9/11 | 1:8 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

 

نتیجه تصویری برای گل در گلدان زیبا

***نسیم معرفت***

 

به نام خدا


به نام خدایی که در همه حال نظاره گر اعمال ماست

 

# پنچ چیزاست که عزت آورد:

 

1- یاد حضرت پروردگار

2-وقار در رفتار

3-صداقت در گفتار

4-همنشینی با اَخیار

5-پرهیز از اعمال ناهنجار

 

#سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

***********************************************

 

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، سیاسی...+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


 

 






تاریخ : شنبه 98/9/9 | 9:10 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
نتیجه تصویری برای وزیر کشور رحمانی


***نسیم معرفت***

 

به گزارش درسیاهکل، عبدالرضا رحمانی فضلی در برنامه تلویزیونی نگاه یک در تشریح حوادث اخیر و پاسخ به ابهامات موجود در طرح مدیریت سوخت کشور گفت: ما در این چند روز ابهامات و شبهات زیادی را که مطرح شده بود، داشتیم. قطعاً طرحی به این بزرگی در اجرا سوالاتی را برای مردم پیش می‌آورد که ما باید به آنها پاسخ دهیم. همه دولت‌ها و حکومت‌هایی که تجلی اراده مردم هستند، برای آنها امنیت، آرامش و توسعه می‌خواهند. به ویژه دولت ما که دولتی اسلامی است و علاوه بر تعهدات قانونی به لحاظ شرعی هم این تعهد را دارد.

وی افزود: ما دشمن داریم و 40 سال است که آنها از طرق مختلف با ما درگیر بودند و خواسته‌اند کارآمدی و عملکرد نظام را دچار اشکال کنند. باید قبول کنیم مشکلاتی در حوزه اقتصادی و معیشتی داریم که بخشی از آن به بعد ساختار و مشکلات تاریخی برمی‌گردد و حتی پیش از انقلاب نیز این مشکلات وجود داشته البته تغییرات زیادی داشته اما کماکان بخشی از آن باقی است.

وزیر کشور بیان کرد: در این 40 سال نوع عملکردها نیز باعث شده بخشی از مشکلات انباشته شود هرچند که روند کلی مثبت بوده است.

رحمانی فضلی در بخش دیگری از صحبت‌های خود به دخالت‌های خارجی اشاره کرد و افزود: دخالت‌های خارجی از جمله تحریم‌ها با این هدف بوده که نمی‌خواهند ما رشد و توسعه داشته باشیم. در مورد بنزین حتما مردم به یاد دارند که از زمان دولت سازندگی که بحث سیاست تعدیل مطرح شد موضوع یکسان‌سازی و آزادسازی نرخ‌ها به ویژه در حوزه انرژی مطرح شد. در دولت‌های بعدی یعنی دولت‌های آقایان خاتمی و احمدی‌نژاد و دولت ما نیز این بحث مطرح است. حجم یارانه‌ها و استفاده از انرژی به‌گونه‌ای است که قطعا همه مردم به آن توجه ویژه‌ای دارند.

وی افزود: در دولت آقای احمدی‌نژاد آزادسازی صورت گرفت که در آن مقطع با دو یا سه روز اغتشاشات در کشور مواجه شدیم. در آن هنگام دو یا سه ساعت زودتر این موضوع به اطلاع مردم رسید که به تبع آن صف‌های طولانی در پمپ‌های بنزین تشکیل شد و نهایتاً اغتشاشاتی رخ داد.

وزیر کشور تاکید کرد: در دولت ما دو بار نرخ بنزین تغییر کرد. یک بار به 700 تومان رسید و بار دیگر از 700 تومان به 1000 تومان رسید. مرتبه سوم سال 1396 قصد تغییر قیمت بود و تمامی مبانی قانونی انجام شده بود و اراده دولت هم بر اجرای این موضوع بود.

رحمانی فضلی با تاکید بر اینکه بعد امنیتی این موضوع به شورای امنیت برمی‌گردد، افزود: لازم است اینجا اشاره‌ای به اعضای شورای امنیت داشته باشم. سپاه، بسیج، نیروی انتظامی، قوه قضاییه، ارتش، وزارت کشور و صداوسیما عضو این شورا هستند و بعد از آنها نیز شوراهای تامین استان‌ها و شهرستان‌ها قرار می‌گیرند. در سال 1396 با توجه به اینکه همه امکانات برای تغییر قیمت سوخت آماده شده بود ولی با توجه به وقایعی که در دی‌ماه 96 رخ داده بود نهایتاً این تصمیم گرفته شد که تغییر قیمت سوخت به تعویق بیفتد  .....  .....   ..... ...... ادامه مطلب را در سایت (در سیاهکل) جستجو نمایید .


http://www.darsiahkal.ir/110116/%d8%a8%d8%a7-%d9%82%d8%b7%d8%b9(سایت در سیاهکل)

 


** فاجعه بنزین+جناب وزیر علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد


آقای وزیر سلام علیکم . جناب وزیر علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد – اصل مصوبه به فرض که درست باشد اما اجرای مصوبه بنزین شتاب زده و غیر منطقی بوده و فاجعه ایجاد کرد و دشمنان داخلی و خارجی را به طمع انداخت و حوادث تلخ و دردناکی بوجود آورد- دولت امید و تدبیر با دست خود برای ملت فاجعه ایجاد کرد – واقعا بی تدبیری کردند – آیا بهتر نبود که حد اقل دوهفته کارشناسان می آمدند تو تلویزیون راجع به سهمیه بندی بنزین و منافع و یا زیان های آن بحث می کردند و نیز با مردم مصاحبه هایی در این زمینه انجام می گرفت تا مردم فهیم ما مطلع شوند. اطلاع رسانی صحیح حق مردم است . آیا این مسئله به این مهمی کمتر از چیپس و پوفک و … است که تبلیغات گسترده تلویزیونی و مانند آن دارد!! آقای وزیر به آقای دکتر حسن روحانی و سائرین برسانید که تصمیم تان -در اجرای سهمیه بندی بنزین – عجولانه و شتاب زده و غیر منطقی و غلط بوده است. کار غلط را توجیه کردن خود غلطی بزرگ تر است !! دنیا که به آخر نرسیده بود کمی دیگر صبر می کردند تا مسئله سهمیه بندی بنزین بهتر اجرا می شد … آیاکمی عاقلانه تر با اطلاع رسانی بهتر به ملت شریف ایران این طرح را عملی می کردید و می کردند بهتر نبود؟!!! خواهش می کنم با بی تدبیری در امور کشور طمع دشمنان را برای ضربه زدن به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران افزایش ندهید و گرگ های خون خوار را بر مردم و مال و اموال و ناموسشان مسلط نکنید . خواهش می کنم که مسؤولان کشور اعم از دولتی ها و مجلسی ها و متولیان امور کشور بعدها راجع به تصمیم گیری های دیگر داخلی و خارجی از این غلط ها را دیگر تکرار نکنند و خون به دل رهبر عزیز ما حضرت آیت الله امام خامنه ای نکنند و فاجعه نیافرینند و مایه خشنودی دشمنان را فراهم ننمایند و باعث آزار و زحمت ملت نشوند . سعی کنند که واقعا خدمتگزار ملت فهیم و عزیز و انقلابی باشند . خواهش می کنم که دولتمردان و مسؤلین با مردم صاف و صادق باشند . یک رو باشند . و در نهایت پیرو راستین امام خامنه ای عزیز و متعهد به اسلام و قرآن و اهل بیت علیهم السلام باشند …

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی . ششم آذر 1398.

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی


http://www.darsiahkal.ir/110116/%d8%a8%d8%a7-%d9%82%d8%b7%d8%b9(سایت در سیاهکل)

 

 

**********************************

 

 

 

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، سیاسی...+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


 

 




تاریخ : پنج شنبه 98/9/7 | 12:42 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر




  • paper | رپورتاژآگهی | فال تاروت چهار کارتی
  • فروش رپورتاژ | بک لینک دائمی