سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 94/11/22 | 4:13 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
تاریخ : پنج شنبه 94/11/22 | 3:51 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

 

***نسیم معرفت***

 

اقسام ظلم :

 

 عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع قَالَ الظُّلْمُ ثَلَاثَةٌ ظُلْمٌ یَغْفِرُهُ اللَّهُ وَ ظُلْمٌ لَا یَغْفِرُهُ اللَّهُ وَ ظُلْمٌ لَا یَدَعُهُ اللَّهُ فَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَا یَغْفِرُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَالشِّرْکُ بِاللَّهِ وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی یَغْفِرُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَظُلْمُ الرَّجُلِ نَفْسَهُ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَا یَدَعُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَالْمُدَایَنَةُ بَیْنَ الْعِبَادِ  

امام باقر علیه السلام فرمود: ظلم و ستم سه گونه است: ستمی که خدا می آمرزد و ستمی که خدا نمی آمرزد و ستمی که خدا رها نمی کند. آن که خدا نیامرزد؛ شرک به خداست و آن که می آمرزد؛ ستم بر نفس است و آن که وانگذارد واز آن نمی گذرد، حق بندگان است بر یکدیگر. بحارالانوار، ج‏72، ص 311    .

**هرچه کنی به خود کنی  گرهمه نیک وبد کنی

 

ظلم وستم از گناهان بزرگی است که خشم وغضب الهی را در پی دارد وخداوند قادر متعال در کمینگاه ستمگران است تا در وقت خود آنها را  به سزای اعمال ننگینشان برساند. اگر چند روزی در این دنیا باسرمستی  وکبر وغرور دست به هر ظلم وجنایتی می زنند دلیل برآن نیست که از چنگ قدرت وکیفر خداوند خارج شده اند . اینکه خداوند به کفارو ستمگران ،فرصت می دهد ،نفعی به حال آنان ندارد بلکه پرونده ننگین و سیاه اعمالشان سنگین تر وقطورتر میگردد وبه شدیدترین عذاب ها در دنیا وآخرت دچار خواهند شد

در سوره آل عمران آیه 178 آمده است: وَ لا یحْسبنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلى لَهُمْ خَیرٌ لاَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلى لَهُمْ لِیزْدَادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌآنها که کافر شدند، (و راه طغیان پیش گرفتند،) تصور نکنند اگر به آنان مهلت مى دهیم ، به سودشان است ! ما به آنان مهلت مى دهیم فقط براى اینکه بر گناهان خود بیفزایند؛ و براى آنها، عذاب خوارکننده اى (آماده شده ) است

 

حال ستمگران به هنگام  سکرات موت:

در سوره انعام آیه 93 حال ستمگران را دروقت جان دادن وسکرات موت چنین بیان می نماید: وَ لَوْ تَرَى إِذِ الظلِمُونَ فى غَمَرَتِ المْوْتِ وَ الْمَلَئکَةُ بَاسِطوا أَیْدِیهِمْ أَخْرِجُوا أَنفُسکمُ الْیَوْمَ تجْزَوْنَ عَذَاب الْهُونِ بِمَا کُنتُمْ تَقُولُونَ عَلى اللَّهِ غَیرَ الحْقِّ وَ کُنتُمْ عَنْ ءَایَتِهِ تَستَکْبرُونَ . و اگر ببینى هنگامى که (این ) ظالمان در شداید مرگ فرو رفته اند و فرشتگان دستها را گشوده به آنان مى گویند جان خود را خارج سازید امروز مجازات خوار کننده اى در برابر دروغ هایى که به خدا بستید و در برابر آیات او تکبر ورزیدید، خواهید دید، (در آن روز به حال آنها تاسف خواهى خورد)


خداوند در کمین ستمگران است:

ودر سوره ابراهیم آیه 42و43آمده است:

وَ لا تَحْسبنَّ اللَّهَ غَفِلاً عَمَّا یَعْمَلُ الظلِمُونَ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشخَص فِیهِ الاَبْصرُ * مُهْطِعِینَ مُقْنِعِى رُءُوسِهِمْ لا یَرْتَدُّ إِلَیهِمْ طرْفُهُمْ وَ أَفْئِدَتهُمْ هَوَاءٌ .

و گمان مبر که خدا از کارهاى ظالمان غافل است (نه ، بلکه کیفر) آنها را تاخیر انداخته براى روزى که چشمها در آن (از ترس و وحشت ) از حرکت باز مى ایستد.* گردنها برافراشته ، سر به آسمان کرده ، حتى پلک چشمهایشان بى حرکت مى ماند (چرا که به هر طرف نگاه کنند نشانه هاى عذاب آشکار است ) و (لذا) دلهایشان به کلى (فرو مى ریزد و) خالى مى گردد!.

"خداوند تبارک وتعالی خواهان هیچ ظلمی بر جهانیان نیست": "...وَ ما اللهُ یُریدُ ظُلماً لِّلعالَمینَ"(آل عمران/108)  وساحت پروردگار به جهت آنکه غنی مطلق  ومحض عدالت است از هرگونه تعدّی وتجاوز وستم  ،پاک ومبرّی است  واگرمجرمین و متجاوزین وستمگران را عقاب می نماید  به جهت آن است که همه فرصت ها ومهلت ها ولطف ها وبخشش های الهی را از دست دادند وبا دست خود شان مستحق عذاب وعقاب وکیفر الهی قرار گرفتند .
ظلم  در برابر عدل است  و راغب اصفهانی در مفرداتش  ذیل کلمه عدل وظلم گفته است:عدل در لغت قرار دادن هرچیزی در جای خودش می باشد( وَضعُ کُلِّ شَىء فِى مَوضِعِهِ)   وظلم قرار دادن هر چیزی در غیر از موضع وجایگایش می باشد.  (وَضعُ الشَّىء فِى غَیرِ مَوضِعِهِ )

مولوی همین معنای مذکور از عدل وظلم را به شعر درآورده وچنین سروده است :


عدل چِبود؟ وضع اندر موضعش         ظلم چبود؟ وضع در ناموضعش

 

** نماند ستمکار بد روزگار     بماند براولعنت پایدار

سعدی

** منجنیق آه مظلومان به صبح    سخت گیرد ظالمان را درحصار

سعدی


نگارش :سیداصغرسعادت میرقدیم

 

 




تاریخ : پنج شنبه 94/11/22 | 12:58 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

***نسیم معرفت***

به نام خدا

دانشنامه انقلاب اسلامی

امام امت قدس سره از 22 بهمن همچون 15 خرداد، 17 شهریور، 12 فروردین و ... به عنوان «ایام الله » یاد کردند. و درباره چنین ایامی فرمودند: «بر ملت شریف ماست که این ایام الله را - که هدیه هایی از عالم غیب ربوبی است - با جان و دل حفظ و با چنگ و دندان نگهداری کنند» . (1)

علامه طباطبایی در تفسیر گران قدر المیزان می نویسند: «با این که تمام روزها و تمام چیزها از آن خدای متعال است، ولی اختصاص دادن روزهایی به نام «ایام الله » یا یوم الله به خاطر آن است که فرمان و امر خدا در آن روزها چنان آشکار است که برای فرمان غیرخدا، هیچ گونه ظهوری باقی نمی ماند، ایام الله زمان ها و شرایطی است که فرمان خدا و آیات و نشانه های وحدانیت و سلطه الهی آشکار شده، یا می شود; مثل روز مرگ که قدرت و سلطه «آخرت » در آن روز آشکار می شود و اسباب دنیوی از تاثیر می افتد، یا روز «قیامت » که هیچ کس برای دیگری مالک هیچ چیز نیست، و در آن روز فرمان از آن خداست. یا مثل ایامی که خداوند در آن ها قوم «نوح » ، «عاد» و «ثمود» را به هلاکت رسانده، که در امثال این گونه روزها، قهر و غلبه الهی آشکار شده و معلوم می گردد که تمامی عزت متعلق به خدا است.

ممکن است که منظور از ایام الله ایامی باشد که نعمت های خدای متعال آشکار است; مثل روز خروج نوح و اصحابش از کشتی با سلام و سلامتی و برکت های الهی یا روز نجات دادن ابراهیم از آتش یا غیر این ها ... از حوادث و ایامی که جز به خدا نمی توان به دیگری نسبت داد، این ها روزهای خاص خدائی (ایام الله) است ...» . (2)

پس ایام الله روزهای بزرگ و تاریخی و سرنوشت سازی است که در تاریخ یک ملت یا در سرنوشت یک نسل یا کلا در سرگذشت «انسان » پیش می آید.

گاهی به صورت نعمتی بزرگ و گاهی به صورت عذابی عظیم و دردناک که حتی منجر به زوال یک ملت گشته و نام «عذاب استیصال » به خود می گیرد.

علامه طباطبایی رحمه الله در جای دیگر می فرماید: «ایام الله ایامی است که هیچ حکومت و سلطه ای نیست، مگر برای خدا، مثل روز مرگ، برزخ، روز قیامت و روز عذاب استیصال ...» . (3)

ایام الله در روایات

در روایات متعددی، به روز مرگ، قیامت و روز قیام حضرت مهدی - عجل الله تعالی فرجه - ایام الله اطلاق شده است.

از امام باقر علیه السلام چنین نقل شده است که فرمود:

 «اَیّامُ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ ثَلاثَةٌ: یَوْمُ یَقُومُ القائِمُ وَیومُ الکَرَّةِ وَیَوْمُ الْقِیامَةِ»(4)

ایام الله روز قیام حضرت مهدی موعود علیه السلام، روز رجعت و روز قیامت است.»

در تفسیر علی بن ابراهیم نیز روایتی بدین مضمون نقل شده، ولی به جای کلمه « الکَرَّةِ» «یوم الموت » آمده است. (5)

ابن ابی الحدید می نویسد: «ایام الله، هم ایام «اِنعام » است و هم ایام «انتقام » تا بدین وسیله «رغبت » و «ترس » ایجاد شود» . (6)

22 بهمن نیز یکی از روزهایی است که خداوند متعال نعمت بزرگ پیروزی را به ملت به پاخاسته ایران اسلامی عطا فرمود و به فرموده امام امت از ایام الله گردید.

ملتی که سال های سال زیر چکمه های حکام جور و دژخیمان خودفروخته، آخرین نفس های حیات خود را می کشید، خداوند متعال با برانگیختن رهبری فرزانه و بی نظیر روح تازه ای در آن ها دمید و با حرکتی یک پارچه و پرخروش، با سلاح ایمان و رهبریت روح خدا در مقابل طاغوتیان تا دندان مسلح ایستادند و لطف بزرگ الهی و نعمت پیروزی را نصیب خود گردانیدند.

..........................    ادامه دارد.......................    ادامه دارد..................

**یوم الله 22 بهمن - پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت (کلیک کنید)

**یوم الله 22 بهمن - پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت (کلیک کنید)

**یوم الله 22 بهمن - پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت (کلیک کنید)




تاریخ : پنج شنبه 94/11/22 | 11:15 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
تاریخ : چهارشنبه 94/11/21 | 7:37 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
شناخت اجمالی از زندگی شهید بزرگوار سید علی سعادت میرقدیم

**تاریخ شهادت : 1360/11/19 (شهید سید علی سعادت میرقدیم در حدود سه سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در حدود یکسال و شش ماه بعد از آغاز جنگ تحمیلی به شهادت رسیدند)

شهید سید علی سعادت میرقدیم لاهیجانی - وبگاه نسیم معرفت

 

نام : سید علی

نام خانوادگی : سعادت میرقدیم

نام پدر: سید یوسف ( مرحوم سید یوسف وسید ابراهیم جد بزرگوار شهید سید علی سعادت دارای وجاهت ومنزلت خاصی در بین مردم بودند

نام مادر: هاجر رمضانی

تاریخ تولد: 1344/2/7

محل تولد : سادات محله

اهلیت : از شهرستان لاهیجان - استان گیلان

محل سکونت : سادات محله  لاهیجان

شغل : دانش آموز - عضو ویژه بسیج

میزان تحصیلات :  اشتغال به دوم دبیرستان - رشته تجربی در سال 61_60

محل شهادت : قله شمشیر - واقع در نوسود نودیشه در منطقه  پاوه در جبهه غرب کشور از استان کرمانشاه

تاریخ شهادت: 19 / 11/ 1360 ( (شهید سید علی سعادت میرقدیم در حدود سه سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در حدود یکسال و شش ماه بعد از آغاز جنگ تحمیلی به شهادت رسیدند) 

{شهید سید علی سعادت در تاریخ 19 / 11 /   1360  در سنّ تقریبا هفده سالگی در جبهه غرب کشور در منطقه نوسود -پاوه  از استان کرمانشاه به درجه پُرافتخار شهادت نایل گشت.  فاصله نوسود تا پاوه در حدود 45 کیلومتر است.}


تاریخ شهادت : 1360/11/19 (شهید سید علی سعادت میرقدیم در حدود سه سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در حدود یکسال و شش ماه بعد از آغاز جنگ تحمیلی به شهادت رسیدند)

تاریخ ورود به بسیج :قبل از تشکیل بسیج با نیروهای سپاهی و انقلابی همکاری و فعالیت داشتند و بعد از تشکیل بسیج از همان اوایل تاسیس آن  وارد این نهاد مقدس شد.

تاریخ اعزام به جبهه: 1360/7/15

علت شهادت : بر اثر اصابت ترکش خمپاره ها به جانب پهلو و سینه و اطراف گردن و گلو به شهادت رسید (  در پرونده شهید سید علی سعادت در سپاه لاهیجان  علت شهادت ، اصابت ترکش خمپاره به سر ذکر شده است  ولی طبق گفته برخی  از دوستان وهمرزمانش  وآنچه که شاهدان از پیکر مطهرش مشاهده کردند ترکش خمپاره به سر و گلو وسینه واطراف گردن وپا  اصابت کرده بود.)

 


نام عملیاتی که در آن به شهادت رسید: بعد از عملیات محمد رسول الله (ص)که عملیات مشترک مریوان ،  پاوه و نوسود بود در نوسودنودیشه  به شهادت رسید. ( نوسود  با پسوند نودیشه معروف بود)  شهید سید علی سعادت عضو لشکر 25 کربلا بود

درجه شهید :  سردار (با توجه به سنوات شهادت)

سن ومدت عمر: شانزده سال ویازده ماه ونوزده روز( تقریبا 17 سال)

مدت شهادت تا سال 94_93 :

وضعیت تأهل : ازدواج نکرده بود

سابقه حضور در جبهه : چهار ماه وچها روز

سابقه عضویت در بسیج تا زمان شهادت: تقریبا دوسال ونیم ( شهید سید علی سعادت عضو ویژه مثبت بسیج مستضعفین  شهرستان لاهیجان بود )تاریخ تشکیل بسیج: به دستور حضرت امام خمینی ره در روز پنجم آذر 1358 بسیج مستضعفین تشکیل شد.

تاریخ شروع جنگ تحمیلی هشت ساله:  31 / 6 / 1359

رژیم حاکم برعراق در زمان جنگ: صدام حسین تکریتی

عامل تحریک رژیم عراق جهت جنگ با ایران: دولت مستکبر آمریکا

حامیان رژیم عراق در زمان جنگ با ایران: دولت مستکبر آمریکا وشوروی سابق  و بسیاری از کشور ها اروپایی وبرخی از حکام مرتجع عربی

تاریخ پیروزی انقلاب اسلامی : 22 بهمن 1357 .

نوع کار شهید در جبهه: شهید سید علی سعادت در خط پدافندی به صورت رزمنده امدادگر فعالیت داشت

قدرت جسمی وبدنی: شهید سید علی سعادت دوره کامل کاراته را طی کرده بود وموفق به اخذ کمربند مشکی شده بود واز نظر قدرت بدنی بسیار قوی وتوانا بود. یکی از دوستان وهمرزمانش به نام آقای رمضان محرابی می گفت  سید علی سعادت بسیار قوی بود وبدنش همانند صخره سنگ مقاوم بود

مزار ومحل دفن: در اتاق ورودی به  مسجد ولیعصر عج  در روستای سادات محله لاهیجان

صندوق نذورات :مدت کمی  بعد از خاکسپاری شهید سید علی سعادت  روی مرقد شریفش با پیشنهاد یکی ار روحانیون معروف لاهیجان صندوقی جهت نذورات  گذاشته شد وسال های طولانی مردم نذر می کردند وحاجت می گرفتند ومتأسفانه  متولیان مسجد ولیعصر سادات محله ، چند سال پیش به جهت توسعه وبازسازی مسجد  ، قبر شهید را که در حدود یک متر ارتفاع داشت وهیچ مشکلی هم در نوسازی مسجد ایجاد نمی کرد ، تخریب کردند وصندوق نذورات راهم برداشتند که این کار سبب نگرانی وناخشنودی شدید مادر شهید وخانواده شهید گردید ومتولیان مسجد ولیعصر سادات محله باید قبر شهید را به وضعیت قبلی برگردانند.

 

تهیه وتنظیم توسط  سید اصغر سعادت میرقدیم


وصیت نامه شهید سیدعلی سعادت میرقدیم

 

بِسمِ رَبِّ الشُّهداءِ وَالصّدِّیقین

اینجانب فرزند شما سیدعلی سعادت تقاضا دارم که وقتی خبر شهادت من را شنیدید بسیار شادمان باشید وهرگز برایم گریه وزاری نکنید چون شهید لازم به گریه ندارد. شما پدر ومادر وخواهر وبرادر ودوستان وآشنایانِ من از شما می خواهم راه من را ادامه دهید وهمیشه علیه دشمنان اسلام قیام کنید چه با مشت وچه با سلاح وچه با چماق وهرگز با دشمن اسلام سازش نکنید وهرگز به این منافقان اعتماد نکنید وآنها را نابود کنید.

پدر ومادرعزیزم اگر من شهید شدم در روز عزای من با رویی شاد وشادمان باشید چون شهید همیشه زنده وجاوید است وانشاءالله که شهادت من باعث به حرکت درآمدن شما وباایمانشدن مردم محل ما باشد.

پدر ومادر وخواهر وبرادر وداماد وعروس وعمه وخاله من از شما امید آن دارم که هرگز برایم گریه نکنید وبجای گریه راه من را ادامه داده واز دوستان بخواهید که اشکالاتی که داشتم مرا ببخشند وراه من را ادامه دهند. من از برادرم سیدحسن **  می خواهم که تو می توانی راه من را ادامه دهی واین را نیز می دانم که می توانی. از او می خواهم مرا فراموش نکند . حتما.

انشاءالله آن چیزهایی که در نامه نوشته بودم اجرا می کنید ودوباره به مادرم می گویم : تومادرِ زینبی هستی وخدا از تو راضی است وتو ای پدرم  تو هم مثل پدران شهیدان کربلا وشهیدان جنگ ایران هستید.

به مادرم بگویید که شیرش را برمن حلال کند ودر آخر همه شما را به خدا می سپارم.

والسلام

**تذکر: جناب حجت الأسلام سید حسن سعادت میرقدیم دو، سه سال قبل از شهادت شهید سید علی سعادت ،  طلبه شده بود ودر مدرسه علمیه لاهیجان وبعد از آن در حوزه علمیه کاشان مشغول تحصیل علوم دینیه بوده.


***  شهید سید علی سعادت اشعاربسیار جالبی از برادر رزمنده  در آن زمان  جناب فضل الله صلواتی را در آخر وصیتنامه خود آورده که ذیلا ذکر می شود

(البته روزگار میچرخد ، بعضی ها در حوادث  مختلف روزگار، دگرگون واستحاله می شوند وبعضی ها هم ثابت قدم واستوار وسالم می مانند امیدواریم که جناب دکتر فضل الله صلواتی نیز از مسیر درست انقلاب واسلام وارزش ها و اطاعت از ولی امر مسلمین حضرت آیت الله خامنه ای  منحرف نشده باشند؟!!!: 

 

** مبادا اجر خود را کم کنی مادر

 عزیزم مادرم

آیا شنیدی؟

که اندرکربلا ظالم چه ها  کرد؟

نه رحمی ، نه خداوندی

نه وجدانی ، نه انسانیتی

نه از مردی واز مردانگی چیزی

مگر فرزند تو مادر

از آن مردان پاک حق بُوَد بهتر

مسلّم این نخواهد بود

مبادا مادرم

کفران کنی لطف خدایی را

مبادا کم کنی از شکرهای خود

مبادا اجر خودرا کم کنی مادر

مبادا صبرتوشیطان برد مادر

وازغیرخدا یاری بخواهی ومددکاری

توباید فخر برعالم کنی

شادان شوی ازاینکه فرزندت فدای راه حق گردید

درراه حقیقت ها شد  قربان

مگر مادر نمی دانی

که مرگ وزندگی دست چه کس باشد؟

نمی دانی که عمر هرکسی ثابت ومرگش نیز معلوم است؟

نمی خواهی توای مادر

بجای مرگ در بستر

که فرزندت شهید راه حق گردد

شهید راه انسانیت ها

شهید راه پاکی ها

شهیدراه پاکیزه ها

جاوید مانَد

زنده گردد تا ابد

در پیش خدا

در عالم معنی

در ورای عالم پیدا

بمانَد جاودان

روزی خورَد

اندر بهشت ونزد مردان خدا

نزد پیغمبر وامامان

فداکاران راه دین وایمان

تا راه یزدان جاودان مانَد

 نخور غم مادرم

نالان مشو

شیوَن مکن

شادان وسرخوش باش

شادی کن 

برای صبح پیروزی که نزدیک است

به امّید چنین روزی  به امّید چنین روزی

{ عزیزم، مادرم،

 آیا شنیدی

که اندر کربلا ظالم چه ها کرد؟

نه، رحمی، نه خداوندی

نه، وجدانی، نه انسانیتی

نه از مردانگی و نه از مردی چیزی

مگر فرزند تو مادر از آن مردان پاک حق بود بهتر

عزیزش بیشتر داری

مسلم این نخواهد بود،

مبادا مادرم کفران کنی، لطف خدایی را

مبادا کم کنی از شکرهای خود

مبادا اجر خود را کم کنی مادر

مبادا صبر تو شیطان بَرَد مادر

 و از غیر از خدا یاری بخواهی و مددکاری

 و از جز او کمک خواهی

تو باید فخر بر عالم کنی

شادان شوی از اینکه فرزندت فدای راه حق گردد

 و در راه حقیقت ها شود قربان

 مگر مادر نمی دانی که مرگ و زندگی دست چه کس باشد

نمی دانی که عمر هرکسی ثابت و مرگش نیز معلوم است

نمیخواهی تو ای مادر به جای مرگ خِفّت بار و ننگ آور

 به جای مرگ در بستر

که فرزندت شهید راه حق گردد

شهید راه پاکیها

شهید پاکبازیها

جاوید مانَد، زنده گردد تا ابد در این جهان و در دل تاریخ

 در پیش خدا در عالم معنا

ورای عالم پیدا،

بمانَد جاودان

 روزی خورَد اندر بهشت و نزد مردان خدا

نزد پیغمبرها، امامان و فداکاران راه دین و ایمان

راه یزدان جاودان ماند

مخور  غم مادرم،

نالان مشو شیون مکن

 شادان و سرخوش باش برای صبح پیروزی که نزدیک است

به امید چنین روزی به امید چنین روزی}

تذکر: عزیزانی که  در باره شهید سید علی سعادت عکس وتصویر وخاطره و... دارند لطف کنند از طریق ایمیل برای ما ارسال فرمایند

ایمیل ما:saadat_110@mihanmail.ir

 **شهید سید علی سعادت میرقدیم( وبلاگ پیام شهید)




تاریخ : چهارشنبه 94/11/21 | 7:19 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
تاریخ : یکشنبه 94/11/18 | 10:9 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

به نام خدا


استاد سید اصغر سادات میرقدیم

***نسیم معرفت***

 **وظایف روحانیت نسبت به آینده انقلاب اسلامی

 

جاهل به روز فتنه ره خانه گم کند          

عالم چراغ جامعه و چشم عالم است

قوله تعالی: «الَّذینَ أُخرِجوا مِن دِیارِهِم بِغَیرِ حَقٍّ إِلّا أَن یَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ  وَلَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَواتٌ وَمَساجِدُ یُذکَرُ فیهَا اسمُ اللَّهِ کَثیرًا  وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ  إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ *الَّذینَ إِن مَکَّنّاهُم فِی الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّکاةَ وَأَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنکَرِ  وَلِلَّهِ عاقِبَةُ الأُمورِ .

«کسانی که (توسط ستمگران و حاکمان جور) از خانه ها و شهر های خود به ناحق اخراج و رانده شدند، جرم و گناهشان جز این نبود که می گفتند پروردگار ما خدای یکتا است و اگر خداوند بعضی  از مردم را بوسیله برخی دیگر دفع نکند، دَیرها و صومعه ها و معابد یهود و نصاری و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می شود ویران می گردد و خداوند قوی و شکست ناپذیر است. همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را برپا می دارند و زکات می دهند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند و پایان همه کارها از آن خداوند است. (سوره حج، ایه 40 و 41)

یکی از آرزوهای مردم مسلمان ایران و همه کسانی که در عرصه دین و اسلام و قرآن و احیاء شعائر دینی و امر به معروف و نهی از منکر، مجاهدت و ایثار و تلاش می کردند، تحقق یک نظام اسلامی برگرفته از مکتب اهل بیت علیهم السلام و تعالیم حیات بخش قرآن کریم بوده که به لطف خداوند متعال با تلاش و فداکاری و رهبری هوشمندانه و مدبّرانه حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) و مجاهدت های خالصانه آحاد و طبقات مختلف مردم، این آرزوی متعالی با سرنگون شدن رژیم منحط و پلید و فاسد پهلوی در سال 1357 به ثمر رسید و با تشکیل جمهوری اسلامی ایران و حمایت اکثریت قاطع مردم از آن، امیدهای بیشتری برای پیاده شده تدریجی احکام و فرامین و دستورات الهی و دینی فراهم گشت.

خداوند در آیه 40 از سوره حج بیان می کند که بایددر برابر ظالم و ستمگر و طاغوت که قصد محو  ونابودی مراکز دینی وعبادی را دارند قیام کرد واگر در برابر کسانی که با شیوه های مختلف در صدد نابودی و ویرانی نمادهای دینی و معنوی و فرهنگی و توحیدی مانند معابد و مساجد هستند، ایستادگی و مقاومت و قیام صورت نگیرد، اثری از این مراکز نخواهد ماند و خداوند وعده داده است که هر کس (و هر قوم و ملتی) از دین و آیین او دفاع کند،او را یاری خواهد نمود و نیز در آیه 41از این سوره می فرماید: از جمله برنامه های حکومت صالحان آن است که پس از قدرت یافتن آنها و شکسته شدن هَیمنه و قدرت پوشالی طاغوتیان ، نماز را که نشانه پیوند با خالق و زکات را که پیوند با خلق و نیز امر به معروف و نهی از منکر را که از پایه های اساسی اصلاح یک ملت و جامعه است برقرار می کنند و با احیا این سه عنصرِ مهم و حیاتی سایر امورات اجتماعی و دینی سامان می یابد.

جضرت امام خمینی( رحمة الله علیه) با تاسی از مکتب انبیاء و اهل بیت علیهم السلام و بهره مندی از تعالیم نورانی قرآن کریم و اقتدا به سیره سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام، قیام و نهضت بزرگ اسلامی خود را در سال 1342رقم زد که ثمره شیرین آن یعنی نظام جمهوری اسلامی، در سال 1357محقق شد.انقلاب اسلامی ایران حسینیّ الحدوث و حسینیِ البقاء می باشد چنانکه اسلام عزیز محمدیّ الحدوث و حسینیّ البقاء است.  امام با تز و تئوری مترقی ولایت فقیه که پشتوانه عقلی و نقلی و عرفی دارد، تحولی عظیم در همه ابعاد فکری و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی به وجود آورد. حکومتی بر اساس ولایت مطلقه فقیه به جهانیان ارائه کرد که برای همگان تازگی داشت. حضرت امام نظریه ولایت فقیه و حکومت اسلامی را در سال 1348هجری شمسی در نجف اشرف مطرح نمود. امام حکومتی را به وجود آورد که در آن کسی حق زور و تحقیر و ظلم و اِحجاف به دیگران را نداشته باشد. حکومتی را بنا نهاد که در آن دولت و ملت در کنار هم در جهت اعتلاء اسلام و دین و قرآن و ترقی و پیشرفت و عزت و سرافرازی و استقلال و رفع محرومیت و حُریت و آزادی و تلاش نماید. متاسفانه در طول تاریخ ِحکومت های سلاطین و حاکمان جور، رابطه حکومت ها با مردم یک رابطه «غالب و مغلوب» و «سلطان و رعیت» بود که حضرت امام (رحمة الله علیه) این بدعت و رسم باطل و طاغوتی را در هم کوبید و فرمود: «من خدمتگذار مردم هستم» (صحیفه نور، ج7، ص129) و نیز فرمود: «هر چه صاحب منصب ، ارشد باشد باید بیشتر خدمتگزار باشد»

هدف اصلی از انقلاب اسلامی، ریشه کن کردن موانع اصلی بر سر راه دین و قرآن و تعالیم مترقی مکتب اهل بیت علیهم السلام بوده است. رژیم های طاغوتی و طغیانگر و مُفسد در طول تاریخ بشریت مانع رشد و هدایت و سعادت و کمال جوامع بشری بوده و از طریق مثلث شوم زور و زر و تزویر بر مردم حکمرانی می کردند نتیجه حاکمیت و تسلط جائرانه و شیطانی و نابحق آنها، ضلالت و گمراهی و ظلم و ستم و جهل و نادانی و قتل و غارت و فساد و فحشا و جنایت و سَفّاکی و خونریزی و بی عدالتی و تبعیض و عقب ماندگی و انحطاط و ذلت و خواری و شرک و خرافه پرستی... در بین مردم بوده است. انبیاء الهی و پیشوایان هدایتگر با سلاح ایمان و علم و توکل در برابر طاغوت ها و ستمگران ایستادگی کردند و برای هدایت انسان ها و نجات آنها از زنجیر ظلم و اسارت و حقارت و جهل و نادانی و نفیِ شرک و فساد و طغیانگری و ترویج توحید و عدالت و پاکی و طهارت و... متحمّل رنج ها و سختی های فراوان و طاقت فرسا شدند و قرآن کریم بخشی از تلاش ها و مجاهدت ها و مبارزات انبیاء الهی همانند حضرت نوح و ابراهیم و موسی و عیسی علیهم السلام و نیز پیامبر اسلام ص  را در سوره های مختلف بیان کرده است.

حضرت امام خمینی(رحمة الله علیه )که با قیام خود سلسله خبیثه شاهنشاهی را در هم کوبید و بنیان و ریشه 2500 ساله آن را از بیخ و بُن برکَند. در رابطه با نظام های فاسد شاهنشاهی و حکومت های ستمگر می فرماید: «2500 سال ملتی زیر لگد اینها بوده. ملتی که 2500 سال زیر این پرچم کثیف بوده. شاهنشاهی ، کثیف ترین رژیم های دنیا است» (صحیفه امام، ج4،ص254) و نیز فرمود: «اساسا اسلام با اساس شاهنشاهی مخالف است. هر کس سیره رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) را در وضع حکومت ملاحظه کند، می فهمد که اسلام آمده است این کاخ های ظلم شاهنشاهی را خراب کند. شاهنشاهی از کثیف ترین و ننگین ترین نمونه ارتجاع است»

در عصر حاضر که جمعیت انسان ها به بیش از هفت میلیارد می رسد، مستکبرین عالم با شیوه های پیچیده و مُدرن بر مردم جهان حکمرانی می کنند و شاید بتوان گفت که دوره کنونی یکی از پیچیده ترین دوران ها در طول تاریخ بشریت است. با وجود همه پیشرفت های علمی و نظامی و تکنولوژی های حیرت انگیز و در نوردیدن فضا و کرات آسمانی ، اکثریت بشریت کنونی فاقد رشد معنویت و اخلاق و ارزش های انسانی و الهی است و این نیز ناشی از استیلای فرهنگ و حکومت استعماری و استکباری و حاکمیت جاهلیت مدرن بر ملت های جهان است.

بشریت حاضر در فقدان عدالت و در آتش ظلم و ستم و جنایت و خونریزی و هجوم ها و جنگ ها و غارت ها و تجاوز گری های بی رحمانه و ویرانگر می سوزد. اکنون همه ما شاهد زشت ترین رفتارها و فجایع و خیانت ها و جنایت ها بر ضد بشریت و ملت ها و جوامع بشری به ویژه در مناطق اسلامی توسط عوامل استکباری از قیبل تکفیری ها و سلفی ها و داعش و بوکوحرام و طالبان و القاعده و مانند آنها هستیم. همه می بینیم که چکونه بدیهی ترین حقوق انسان ها و ملت ها از سوی مستکبرین جهانی و نوکران آنها با وجود همه نهادهای بین المللی و سازمان های حقوق بشری، پایمال می شود. سازمان ملل و سازمان دفاع از حقوق بشر همه آنها در خدمت زورگویان و مستکبران و ستمگران و استکبار جهانی است. آنچه در کشور های اسلامی بخصوص در سوریه و عراق و افغانستان و یمن و لبنان و فلسطین و و بحرین و لیبی و نیجریه و سایر بلاد می گذرد، بهترین شاهد و سند زنده برای مدعای ماست. دشمنان اسلام و بشریت از هر سو نقشه های شوم خود را با روشهای نوین و پیچیده در همه جوامع به خصوص جوامع اسلامی و جهان اسلام و تشیُّع و نیز به طور خاص در ایران اسلامی و انقلابی به کار می برند و هدف اساسی استکبار جهانی و اَیادی پلیدشان ریشه کنی اسلام ناب محمدی (صلی الله و علیه و آله و سلم ) و جلوگیری از ظهور و تحقق مکتب حیات بخش و پویای اسلام راستین است.

در این شرایط و با توجه به نعمت بزرگ برقراری حکومت اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران و نیز با عنایت به اینکه شبکه های ماهواره ای و اینترنتی در سطح جهان پیوسته در حال ترویج فساد و فحشا و انحراف و توطئه بر ضد اسلام و انقلاب و نظام اسلامی می باشند و حکومت ها و قدرت های استکباری و شیطانی و عوامل آنها نیز در این راه پشتیبانی مالی و معنوی و فکری می کنند، مسئولیت خطیر و برزگی متوجه روحانیت و علما و فقها و حوزه های علمیه می باشد که بی توجهی و یا تسامح و تساهل نسبت به آن ممکن است خسارت ها و زیان های جبران ناپذیری را برای اسلام و مسلمین و انقلاب اسلامی در پی داشته باشد. باید توجه داشت که مستکبرین عالم و دولت های خودفروخته، ضربات سخت و کوبنده ای از ناحیه اسلام و انقلاب و نظام اسلامی و ولایت فقیه و حوزه های علمیه و تشیع خورده اند. آنها دریافتند که اسلام راستین و برنامه ها و دستورات نورانی و حیاتبخش آن بزرگترین مانع سر راه چپاولگری و زورگویی و فساد و فتنه آنها است، لذا با تجربه هایی که اندوخته اند در صدد هستند که با شیوه های مختلف و ابزارهای جدید و شگرد های نو به نو از طریق تحریف عقائد و حقائق دینی مردم و ترویج خرافات و عرفان های کاذب و آیین ها و مسلک های جعلی مثل وهابیت و صوفی گری و بهائیت و قومیت و فرقه گرایی و ایجاد حزب ها و ایسم ها و پان ها و تشکیک و ایجاد شبهه در باورهای دینی مردم و استحاله فرهنگی و دامن زدن به اختلافات بین شیعه و سنی و ...به مقابله همه جانبه با اسلام و نظام و ارزشهای اسلامی و انقلابی بپردازند. ظهور پدیده اسلام امریکایی و تشیع لندنی و گروه های افراطی تکفیری و سلفی و ...برای ضربه زدن بر اسلام راستین و تشیع حقیقی و متعالی است.

نهاد مقدس روحانیت همیشه پرچمدار اشاعه تفکر و فرهنگ خالص و پویای اسلام ناب محمدی (صلی الله و علیه و آله و سلم) بوده و هست و علماء و فقهاء و اندیشمندان اسلامی در قرون و اعصار گوناگون برای نشر اسلام و تحقق شعائر دینی گام های بسیار بلند و موثری برداشتند. در اعصار گذشته به علت اینکه علما و فقها و روحانیت در حکومت و زمامداری یا نقشی نداشتند و یا در حد خوف و رجا بوده و از باب تقیه و علل دیگر در حکومت حاکمان وارد می شدند، روی این جهت مسیر کار و تلاش و فعالیت آنها عموما در تدریس و درس و بحث و آن هم در محدوده فقه و اصول و حدیث و تفسیر و کلام و... بوده و احیانا طبق مرسومات دینی و مذهبی و مانند آن، فعالیت های تبلیغی در بعضی از مناسبت ها در برخی بلاد و شهرها می کردند ،  اما امروز با تحقق اهداف انقلاب اسلامی با محوریت روحانیت و نقش بی بدیل ولایت فقیه در عرصه جامعه و مصالح مسلمین و تحقق حکومت اسلامی بر اساس رکن رکین ولایت فقیه و اداره کلی نظام اسلامی توسط ولی فقیه عادل و صالح و توانمند، مسئولیت علما و روحانیت و حوزه های علمیه صد برابر شده است. باید توجه داشت که انقلاب و نظام جمهوری اسلامی حاصل مجاهدت ها و رشادت های فراوان هزاران شهید و جانباز و فداکاری و مقاومت و پایمردی ملت ایران و صبر و ایثار خانواده های شهدا و جانبازان و رنج و تبعید و تلاش علما و بزرگان روحانیت معظم بویژه مجاهدت و رهبری بی نظیر حضرت امام خمینی( رحمة الله علیه) بوده است. روی این جهت یکی از وظایف روحانیت و علما و حوزه های علمیه پاسداشت از دستاورد های انقلاب و نظام و حفظ و نگهداری و مراقبت از ارزش های جاوید شهدا و جانبازان است. مقام معظم رهبری حضرت ایت الله خامنه ای در این رابطه می فرمایند: «زنده نگه داشتن یاد شهدای انقلاب باعث تداوم حرکت انقلاب است»

توقعات به حق ملت ایران و جهان از روحانیت و حوزه های علمیه به ویژه حوزه علمیه قم در عرصه های مختلف و لزوم حضور فعال علما و روحانیت متعهد در مراکز مختلف فرهنگی و علمی و دانشگاهی و هنری و نهاد های تاثیر گذارِ در کشور و جامعه مانند مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری و دستگاه قضایی و... انکار ناپذیر است و در زمان و عصر ما وظبقه و یا وظایف روحانیت و علما از همه زمان ها بیشتر و سنگین تر است. یکی از رسالت های علما اعلام و روحانیت متعهد، توجه به مسئله تبیین و روشنگری در عرصه های مختلف است. تبیین انقلاب اسلامی، تبیین خطوط اصلی انقلاب و نهضت امام خمینی (رحمة الله علیه)، تبیین اصول و اهداف بنیانگذار جمهوری اسلامی و تبیین ارزش های شهدا، تبیین مکتب اهل بیت علیهم السلام و اسلام راستین و تبیین اهداف و نقشه های شوم دشمنان اسلام. اگر انحرافاتی در جامعه و در حکومت اسلامی و نهادهای آن به وجود آید، وظیفه علما و روحانیت است که با منطق و استدلال و دلسوزی روشنگری نمایند. اگر انحرافاتی در بین مردم به وجود آید، مردم را از لغزش های فکری و عقیدتی دور نمایند و معارف و عقائد حقه را به جامعه تزریق کنند. دشمنان اسلام از طریق اشاعه انحرافات و مانند آن ملت ها را دچار عقب ماندگی کردند. اگر ملت ها بیدار شوند و علما و بزرگان آنها در صحنه باشند هیچگاه دشمنان  موفق نخواهند شد. حیات و رشد جامعه و مردم به تعالیم و معارف قران و اهل بیت علیهم السلام است و روحانیت و حوزه های علمیه می توانند از این طریق جامعه را به حیات و رشد کامل و عزت و سعادت برسانند و حفظ نظام اسلامی به حفظ مردم و ملت است و حفظ ملت هم به حفظ فرهنگ و تعالیم قرآن و اهل بیت و ارزش های انقلابی و دینی است. حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) در بخشی از وصیت نامه سیاسی و الهی خود می فرماید: «ما مفتخریم و ملت عزیز سر تا پا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبی است که می‌خواهد حقایق قرآنی، که سراسر آن از وحدت بین مسلمین، بلکه بشریت دم می‌زند، ‌از مقبره‌ ها و گورستان ها نجات داده و به عنوان بزرگترین نسخه نجات دهنده بشر از جمیع قیودی که بر پای و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سوی فنا و نیستی و بردگی و بندگی طاغوتیان می‌کشاند نجات دهد» (صحیفه امام ج21، ص 396) و نیز می فرماید: «ما مفتخریم که کتاب نهج‌البلاغه که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی‌بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه نجات است، از امام معصوم ما است»(صحیفه امام ج21، ص 396)

یکی از عرصه های مهم حضور و نقش روحانیت ارتباط فکری و فرهنگی و تربیتی با اقشار مختلف مردم به ویژه جوانان و فرهیختگان است. نسل جوان و فرهیختگان از سرمایه های بسیار مهم برای کشور و نظام اسلامی است. شور و احساس و عاطفه و حرکت و جنبشی که در جوانان است در سایرین وجود ندارد. جوانان معمولا پر تحرک و جستجوگر و کنجکاو و کنکاشگر و کاوشگرند و با فطرت پاک و توحیدی که دارند به دنبال حقیقت هستند و وجودشان همانند سرزمینی آماده است که قابلیت و استعداد رشد و شکوفایی بذر های گوناگون را دارند. مولا امیرالمومنین علی علیه السلام نیز در این باره می فرماید: «إِنَّما قَلبُ الحَدَثِ کَالرضِ الخالیَةِ ما اُلقىَ فیها مِن شَىْ ءٍ قَبِلَتهُ؛» (غُرر الحکم و دُرَر الکلم حدیث 3901)یعنی قلب نوجوان همچون    زمین مستعد ناکِشته است که هرچه در آن افکنده شود می پذیرد. دو نامه ای که مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای به مناسبت هایی برای جوانان اروپا نوشته اند، حاوی نکات مهم و ارزنده ای برای نسل جوان اروپایی بوده و بیانگر اهمیت عنایت و توجه به نقش جوانان در عرصه های مختلف و در حرکت های سرنوشت ساز است.

مقام معظم رهبری به مناسبت روز ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان در بخشی از سخنان خود درباره جوانان در تاریخ 7 / 2 /  1377  فرمودند: «جوان در هر جامعه و کشوری، محور حرکت است. اگر حرکت انقلابی و قیام سیاسی باشد، جوانان جلوتر از دیگران در صحنه‌اند. اگر حرکت سازندگی یا حرکت فرهنگی باشد، باز جوانان جلوتر از دیگرانند و دست آنها کارآمدتر از دست دیگران است. حتّی در حرکت انبیای الهی هم از جمله حرکت صدر اسلام محور حرکت و مرکز تلاش و تحرک، جوانان بودند» و نیز فرمودند: « من اساسا در بین این خصوصیات مهمی که جوانان دارند، سه خصوصیت را خیلی بارز می بینم. آن سه خصوصیت عبارت اند از: انرژی، امید و ابتکار»

عقل و شرع و وجدان حکم می کند که باید از این سرمایه های بزرگ و حیاتی و ملی مراقبت و نگهبانی شود. صدا و سیما و سینما و مطبوعات و رسانه ها و نهادهای گوناگون مانند دانشگاه ها و حوزه و بسیج و... می توانند در رشد و شکوفایی و مصونیت جوانان از آسیب ها و خطرهای مختلف نقش ایفا کنند. آینده انقلاب و نظام بر دوش جوانان است پس لازم و واجب است که به این قشر غظیم و تاثیر گذار توجه گردد. همین جوانان و فرهیختگان متعهد بودند که قبل از انقلاب با نهضت و قیام امام خمینی با رشادت ها و فداکاری ها و ریختن خون پاکشان همراهی کردند و موجبات به ثمر رسیدن نظام و انقلاب اسلامی را فراهم ساختند. اکنون نیز در میدان های مهم ملی و کشوری و اقتصادی و علمی و نظامی و امنیتی و ایستادگی در برابر دشمنان داخلی و خارجی، حضور و نقش جوانان  وفرهیختگان بسیار مهم و تعیین کننده است . روحانیت  و حوزه های علمیه  باید برای جوانان  که بخش عمده ای از جمعیت کشور را تشکیل می دهند ، برنامه های دقیق و حساب شده و تعریف شده داشته باشند. چه بخواهیم و چه نخواهیم دشمنان بین المللی و استکبار جهانی و غرب و صهیونیسم جهانی برای بچه ها و فرزندان و جوانان و نشل ما برنامه های ظریف و دقیق و حساب شده ریخته اند. برنامه های کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت برای کشور و جوانان ما طراحی کرده اند. همه ما موظف هستیم که نقشه های آنها در این زمینه را شناسایی کرده و بر عکس آنها، برنامه های مفید و سازنده برای جوانان خود درست نماییم و به اصطلاح «تُعرَفُ الاشیاءُ بِأَضدادِها».  هرچیزی به ضد خود شناخته می شود. یعنی رشد و هدایت جوانان ما در این است که ما بر ضد برنامه های گمراه کننده دشمنان، اقدامات سازنده دشته باشیم. متاسفانه باید اعلام کنم که با وجود همه تلاش هایی که از اول انقلاب تا کنون انجام شده ولی نسبت به تلاش ها و اقدامات گسترده دشمنان انقلاب و اسلام،  ما خیلی عقب هستیم و کوتاهی های فراوانی در این زمینه دیده می شود. اقدامات انحرافی و تخریبی بسیار گسترده است و فعالیت های مخرّب ماهواره ای و شبکه های اینترنتی و مجازی و مواد مخدر و... که جوانان و بنیان های خانواده را هدف قرار داه تنها بخشی از فعالیت های دشمنان اسلام و نظام است. اگر بخواهیم مردم و جامعه ما متدین و قرآنی باشند و اگر بخواهیم جوانان و دانش آموزان و دانشجویان و پسران و دختران جامعه ما آراسته به آداب دینی و شرعی باشند و اگر بخواهیم مساجد ما احیاء و شکوفا و پُر رونق شود و اگر بخواهیم رسانه های تصویری و صوتی و مطبوعات و جراید و دانشگاه ها و مدارس و ادارات و سینماها و بانک ها و ورزشگاه ها و سیستم قضائی و قانون گذاری ما اصلاح و اسلامی شوند، و اگر بخواهیم حکومت شایسته اسلامی داشته باشیم، همه اینها در گرو نقش جدی و جامع و به موقع و شایسه حوزه های علمیه و روحانیت متعهد است. حوزه ها و روحانیت باید جلوتر از زمان و عصر خود حرکت کنند. برخی از شخصیت های بزرگ مثل استاد شهید مطهری و سید جمال اسدآبادی و شهید بهشتی و... با تفکر بلند و ژرفی که داشتند، همیشه جلوتر از عصر و زمان خود می اندیشیدند و تهدیدات و خطراتی که در آینده احتمال داشت که متوجه اسلام و مسلمین شود را پیش بینی می کردند. حوزه های علمیه و روحانیت بزرگوار باید نسبت به خطرات و آفات احتمالی برنامه داشته باشند همانند یک باغبان و کشاورزی که با شیوه ها و روش های گوناگون، آسیب ها و آفات را از باغ و زراعت خود دور می کند تا محصول بهتر و مرغوب تری فراهم نماید. استاد شهید مطهری در کتاب پیرامون انقلاب اسلامی در صفحه 31می فرماید: «حوزه های علمیه و محیط های روحانی ما مسؤول پاسداری ایمان جامعه اسلامی و دفاع از اصول و فروع دین مقدس اسلام از دیدگاه مذهب شیعه، و تعلیم و تبلیغ آنها و عهده دار پاسخگویی به نیازهای مذهبی مردم مسلمانند»

حوزه علمیه قم که هسته مرکزی تمام حوزه های عالم است باید نه تنها در ایران بلکه با همه مراکز علمی و فرهنگی و ارشادی و سازمان های تبلیغی همسو، در ارتباط باشد و نماینده و یا نمایندگانی در آنها داشته باشد تا بتواند به نحو بهتری به رسالت خود عمل نماید.

حوزه علمیه قم پایتخت دینی و فرهنگی جهان اسلام است. روحانیت و حوزه های علمیه روز به روز و بهتر از دیروز باید وارد عرصه های تاثیرگذار در نظام اسلامی باشند. به عنوان مثال در کشور ما رسانه ملی به عنوان پر مخاطب ترین رسانه جمعی می تواند نقش بسیار موثری در اعتلاء دینی و فرهنگی و تربیتی جامعه ایفا نماید. رسانه ها و مطبوعات و ... در فرهنگ و رفتار عمومی جامعه و مردم اثرگذار است. مسیر اصلی صدا و سیما و مسیر اصلی برنامه های تاثیرگذار آن باید در جهت تربیت اسلامی و دینی و اخلاقی و ارتقا رشد فرهنگی و معنوی جامعه باشد. صداو سیما و رادیو و تلویزیون یک دانشگاه بزرگ است. حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) در این رابطه می فرماید: «صدا و سیما دانشگاه عمومی است یعنی دانشگاهی که در تمام سطح کشور گسترده است» اگر انحرافی در حرکت و مسیر صدا و سیما دیده شود، حوزه علمیه و روحانیت متعهد نمی تواند با سکوت از کنار آن بگذرد و از طرفی صدا و سیما موظف است در کشوری که مردم آن با همه وجود به اسلام و قران و اهل بیت علیهم السلام عشق می ورزند و اکثر روزهای سال آن مقرون به مناسبت های دینی و مذهبی و انقلابی است، جهت بالندگی و رشد فرهنگی و دینی و تربیتی مردم علاوه بر اساتید دانشگاهی از پرورش یافتگان حوزه های علمیه و کسانی که آراسته به زیور علم و عمل و تخصص و بیان و قلم شیوا و رسا می باشند استفاده نماید. بین حوزه علمیه و صدا و سیما باید رابطی وجود داشته باشد که نظرات و تذکرات و ارشادات و رهنمود های علما و بزرگان را به موقع به مسئولان و متولیان آن منعکس کند و اگر چنین ارتباطی وجود نداشته باشد امکان ابتذال و انحراف در این رسانه ملی وجود دارد که چه بسا خسارت های جبران ناپذیری برای جامعه و نظام و انقلاب داشته باشد.

یکی از رسالت های مهم روحانیت و حوزه های علمیه حفظ و حراست از دستاورد های انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و حفظ خطوط اصلی انقلاب و اصول خدشه ناپذیر بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی رحمة الله علیه می باشد. همه دنیا و جهانیان و دوست و دشمن نظام اسلامی و جمهوری اسلامی ایران را با نام بلند حضرت امام می شناسند. مقام معظم رهبری در این رابطه می فرمیاند: «این انقلاب بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست» همانگونه که حفظ از اشیا با ارزش و گرانبها و نفیس در جایی مطرح می شود که با آسیب ها و خطراتی مواجه باشد، در رابطه با حفظ نظام و انقلاب اسلامی نیز ابتدا باید آسیب شناسی نمود و بررسی گردد که چه عوامل و آسبب هایی ممکن است به نظام و انقلاب آسیب و صدمه وارد کند؟ در این رابطه به برخی آسیبها و تهدیدها و آفات اشاره می گردد و امید است که همه مسئولان و نهادهای حوزوی و غیر حوزوی در رفع و زدودن این افات و آسیب ها کوشا و فعال باشند.

1. ضعف معنویت: باورها و اعتقادات صحیح و استوار و ارزش های دنی و انقلابی از مُقوِّمات نظام اسلامی است. هُویّت و حقیقت و ماهیت و جوهره واقعی نظام و انقلاب اسلامی ما در پرتو اسلام ناب محمدی (صلی الله و علیه و آله و سلم) و معارف و فرامین حیاتبخش قرآن و مکتب اهل بیت علیهم السلام است. حضرت امام (رحمة الله علیه) با تأسّی از سیره اهل بیت علیهم السلام به ویژه سیره سید الشهدا علیه السلام ، انقلاب اسلامی را برپا نمود تا حاکمیت الله و دستورات الهی و فرامین قرآنی در جامعه محقق گردد. تقویت معنویت و باورهای مردم به نشر احکام الهی و ترویج معارف اهل بیت علیهم السلام و تعالیم قرآن است. اگر دستورات و رهنوردهای قرآن در جامعه حکمفرما باشد بسیاری از آسیب ها از بین می رود. یکی از نمایندگان مجلس عوام انگلیس در حال ایراد نطق در حالی که قرآن کریم را در دست گرفته بود گفت:«تا این کتاب در دست مسلمانان است نمی توانیم بر آنها حکومت کنیم»......................

 ......................     ادامه دارد....................                .........................ادامه دارد

 **وظایف روحانیت نسبت به آینده انقلاب اسلامی(کلیک کنید)

(مقاله به نشست اساتید)

سید اصغر سعادت میر قدیم

/250/20/20

 **وظایف روحانیت نسبت به آینده انقلاب اسلامی

http://neshasteasatid.com/node/1912
**سایت نشست دوره  ای  اساتید(کلیک کنید)




تاریخ : یکشنبه 94/11/18 | 8:10 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

**پیشوای هشتم (ع) در زهد و پارسایی و پرستش پروردگار، یگانه ی عصر خود بود

سخنرانی حجت الاسلام جناب آقای سعید حاجی پور اردبیلی از رفقای خوب بنده (سیداصغر سعادت میرقدیم)



به گزارش روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی اردبیل، حجت الاسلام جناب آقای سعید حاجی پور اردبیلی   گفت: پیشوای هشتم (ع) در زهد و پارسایی و پرستش پروردگار، یگانه ی عصر خود بود و زر و سیم دنیا و مناصب اجتماعی و حکومتی در برابر مقام عبودیت و پارسایی او هیچگونه ارزشی نداشت.

وی افزود: «محمد بن عباد» درباره ی زهد و ساده زیستی امام (ع) می‌گوید:حضرت رضا (ع) در تابستان بر روی حصیر می نشست و در زمستان بر روی گلیم، و لباسهایش زبر و خشن بود؛ و لی هنگامی که در میان مردم می رفت از لباسهای عادی مردم استفاده می کرد.

حاجی پور ادامه داد: امام رضا (ع) با آنکه مقام رفیع امامت را داشت و برگزیده ی خدا بود، در عین حال نه تنها برای خود هیچ گونه حریمی قائل نبود، بلکه در زندگی خویش با طبقات مختلف مردم حتی خدمتکاران و زیردستان با نهایت صمیمیت و فروتنی رفتار می کرد. بطوری که وقتی که سفره گسترده می شد، امام (ع) از همه ی خدمتکاران میخواست تا در کنار او بر سر سفره بنشینند.

وی گفت: یکی از اهداف شوم مأمون از مسأله ی ولایتعهدی امام رضا (ع) این بود که آن حضرت را با نزدیک کردن به دستگاه پر زرق و برق و برخوردار از لذائذ و نعمتهای مادی خود، به دنیاپرستی و جاه طلبی متهم کند ولی مناعت طبع و عزت نفس پیشوای هشتم (ع) نقشه مأمون را نقش بر آب ساخت.

حجت‌الاسلام حاجی پوربا اشاره به نقل حدیث سلسله ذهب به وسیله امام رضا (ع) در نیشابور بیان داشت: امام با نقل حدیث سلسله ذهب در نیشابور شرط تحقق پیام توحید و لا‌اله‌الا‌الله را پیروی از ولایت و امامت ذکر کرد که بیانگر اتصال حلقه توحید و امامت است.

وی در پایان گفت: تمام لحضات زندگی با برکت حضرت امام رضا (ع) می‌تواند الگویی حسنه برای انسانهای آزاده در تمام قرون و اعصار باشد.

http://www.ido.ir/news/?id=134628




تاریخ : جمعه 94/11/16 | 12:52 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

***نسیم معرفت***

** زهد وپارسایی

 


زهد وپارسایی به معنای فقیرانه زندگی کردن نیست. چه بسیارافراد فقیری که زاهد نیستند زیرا که دستشان از رسیدن به ثروت ومال کوتاه است ولی در دل تشنه دنیا هستند  وچه بسا افراد غنی وثروتمند که در واقع زاهد می باشند زیرا که دلبستگی به دارایی وثروت خود ندارند . بهترین معنایی که می توان از زهد بدست آورد ، معنایی است که از این آیه قرآن استفاده می شود که فرمود: ... لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ. هرگز آنچه از دستتان رفته غم واندوه مخورید وبرآنچه(از مال ومقام و...) که خداوند به شما داده دچارشادی غافلانه وسرمستانه نشوید.(در فرح وشادی وخوشحالی افراط نکنید)  سوره حدید آیه 23

علی ع در نهج البلاغه فیض الاسلام حکمت 431 می فرماید: تمام زهد وپارسایی بین دوکلمه از قرآن است: ...لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ .


**داستان ملا احمد نراقی ودرویش صاحب کشکول 

حکایت درویش و فاضل

حکایتی از مرحوم فاضل نراقی در کتب تاریخی آمده است که: درویشی، نام ملا احمد نراقی و تعریف کتاب معراج السعاده او را شنیده و به شدت مرید و شیفته وی شده بود. به همین سبب روزی درویش به قصد زیارت ملا احمد نراقی وارد شهر کاشان می‏شود و چون دستگاه ریاست، رفت و آمد و مراجعه مردم را به وی می‏بیند، اندکی از ارادتش نسبت به او کاسته می‏شود. از سوی دیگر ملا احمد نراقی هم در دیدارهایی که با درویش انجام می دهد متوجه این موضوع می گردد  .
بعد از چند روزی درویش می‏گوید که تصمیم دارد به کربلا برود. ملا احمد در جواب می‏گوید: چه بهتر که من هم چنین قصدی داشتم. پس صبر کن تا با هم حرکت کنیم. در این جا درویش می‏پرسد، چند روز باید صبر کنم تا شما آماده شوید؟ جواب می‏شنود: همین الان مهیا هستم. سپس با هم این سفر را آغاز می کنند.
وقتی به چند فرسخی قم می رسند به خاطر رفع خستگی در کنار چشمه‏ ای اُطراق می کنند در اینجا درویش می‏گوید: کشکول خود را در خانه شما جا گذاشته ‏ام. ملا احمد نراقی می‏فرماید: این که چیزی نیست وقتی از سفر بازگشتیم، آن را تحویل می‏گیری. او قبول نمی‏کند و می‏گوید: من به این کشکول خیلی علاقه‏ مندم. ملا احمد سوال می‏کند: آیا نمی توانی مدتی بدون کشکول باشی؟ او جواب می دهد: من تَبرزِین  وکشکول خودم را می خواهم  وبدون آن نمی توانم  باشم و آماده بازگشت به کاشان می‏شود.
در این هنگام آن فقیه زاهد و پارسا می فرماید: "ای درویش! من به آن ریاست و مقام و منزلتی که در کاشان دارم، اینقدر وابسته نیستم که تو به این کشکول خود وابسته‏ ای

 

 نگارش : سیداصغرسعادت میرقدیم

 




تاریخ : جمعه 94/11/16 | 12:45 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر


  • paper | رپورتاژآگهی | فال تاروت چهار کارتی
  • فروش رپورتاژ | بک لینک دائمی