سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 



Image result for ?مشورت?‎

 

***نسیم معرفت***

 


 

بنام خدا


آثار و برکات مشورت :


1-  مصونیّت از غرور و استبداد

2-  استفاده از آراء و نظرات دیگران

3-  جلوگیری ازسوء ظنِّ دیگران

4-  جلب حمایت دیگران

5- مصونیت ازخطا و لغزش

6- زنده کردن حس همکاری

7-  شناسایی افرادشایسته

8-  رشد اندیشه و قدرت تدبیر

9-  افزایش آگاهی به جوانب کارِ موردِ اقدام

10-  تشخیصِ مصلحتِ مهم و یا اَهمّ

عزیزم از مَشورت در کارها بخصوص امور مُهمّه کوتاهی مکن . اهل مشورت و مُشاوره باش و از خود محوری و خود رأی ی و تک روی و تکبّر  بپرهیز . بسیاری از مشکلات و گرفتاری ها و نقطه های کور در امور زندگی فردی و اجتماعی  در سایه مشورت با خِردمندانِ دلسوز و متخصِّصین متعهد و صاحبان تجربه و اندیشه و درایت ، مرتفع و بر طرف می شود .  هر اندازه هم که مقام تو   بالا باشد باز هم  از مشورت بی نیاز نیستی .  خداوند مُتعال  در سوره آل عمران آیه 159 به  عقلِ کلّ  یعنی پیامبر اسلام  (صَلَّی اللهُ  عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ)  توصیه و سفارش به مشورت و مُشاوَره می کند و  می فرماید :   وَ شاوِرهُم فِی الأَمرِ  فَإِذا عَزَمتَ فَتَوَکَّل عَلَى اللَّهِ  إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ المُتَوَکِّلینَ . و در کارها  ، با آنان مشورت کن اما هنگامی که تصمیم گرفتی  (استوار و قاطع باش و) بر خدا توکّل و تکیه کن  زیرا خداوند مُتوکّلان و توکّل کنندگان را دوست دارد .


** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

*************************************

 

Related image

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی و سیاسی و ... + پایگاه اندیشوران حوزه + آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی + کلیک کنید


*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی و سیاسی و ... + پایگاه اندیشوران حوزه + آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی + کلیک کنید

 

 




تاریخ : پنج شنبه 98/3/9 | 4:23 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

دانشنامه مهدویت

 

***نسیم معرفت*** 

«صاحِبُ الزَّمان»

*  اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ  (عَلَیهِِ السَّلامُ)

یکی از اَلقاب حضرت مَهدی  (عَلَیهِِ السَّلامُ)  «صاحِبُ الزَّمان» است . اگرچه این لَقَب در متنِ روایات به ندرت ذکر شده ولی در زبان راویان و اصحاب و شیعیان فراوان مورد استفاده قرار گرفته است . امام صادق   (عَلَیهِِ السَّلامُ)  می فرماید : «و آخرین آنها ، قائم به حق ، بَقِیَّةُاللّه در زمین و صاحِبُ الزَّمان است.» اگرچه هر یک از ائمه (عَلَیهِِمُ السَّلامُ)  صاحبِ زمانِ خویش اند ، ولی به اعتبارِ طولِ عمرِ فراوانِ آن حضرت و اینکه مدت زمانی بیشتر از بقیه ائمه  (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) زندگی خواهد کرد ، ایشان بیشتر از بقیه آن بزرگواران به این لقب شهرت یافته است .

دریافت کد دانشنامه مهدویت



تاریخ : چهارشنبه 98/3/8 | 7:4 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

Related image

***نسیم معرفت***

 

** با مُحمّد زنده ایم و با عَلِیّ * راه حقّ با این دو گردد مُنجلیّ+ نسیم ادب

 

 

حرف مُفت  و حرف شیطانی مَزَن

مُهر شیطانی به پیشانی مَزَن

راه عقل و عاقلان را پیشه کن

در تمامِ  کارها  اندیشه  کن

گر تو خواهی عزّت و شَأن و وقار

گام  بگذار  در طریق  اُستوار

اُستوار است راه دین مُصطفی

جانشینش هست عَلیِّ مُرتضی

گر تو خواهی راه حَقِّ مُصطفی

چنگ  زن  بر  دامن  آلِ عَبا

غیر راه مُصطفی و مُرتضی

غَیّ و گمراهی است در نزد خدا

با مُحمّد  زنده ایم  و  با  عَلِیّ

راه حقّ با این دو گردد مُنجَلِیّ

 

شعر از سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

 

** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 





تاریخ : چهارشنبه 98/3/8 | 6:41 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

Related image


***نسیم معرفت***


به نام خدا


شهید ابراهیم هادی


شهید ابراهیم هادی همه چیز را با نگاه مَلَکوتی و ربّانی  می دید


شهید ابراهیم هادی با اینکه اصرار بر گمنامی خویش داشت اما با اخلاصی که در کارهایش بود خدایش او را شهره آفاق مُلک و مَلَکوت نمود و کتابِ(سَلام بر ابراهیم) تا اندازه ای معرِّف شخصّیت مَلَکوتی و نورانی او می باشد .  شهید ابراهیم هادی  سرشار از صفا و یک رنگی و اخلاص  و ادب و متانت و وقار بود و هر جا  که حضور پیدا می کرد منشأ خیر و برکت بود و جاذبه های  معنویش باعث جذب مردم و جوانان به دین و اخلاق و معنویّت می شد . شهید ابراهیم هادی همه چیز را با نگاه مَلَکوتی و ربّانی  می دید و آنی از خدا غافل نبود  و لذا در سیر معنوی و معنویّات همیشه موفق بود . او از محضر اندیشه های ناب مرحوم علامه محمد تقی جعفری بهره جست و آگاه به معارف دینی و قرآنی بود . یکی از  شاخصه های شخصیّتی  او که با یتیمیش نیز سنخیّت دارد توجه و اهتمامِ جدّییش برای رسیدگی به حال ضُعَفاء و محرومین و یتیمان بود ... او طعم تلخ یتیمی را کشیده بود لذا درد دردمندان و نیازمندان را خوب احساس می کرد .   او این درسِ بزرگ را از مولایش علی(عَلَیهِِ السَّلامُ)  گرفته بود .  همان کسی که به گواهی نَقلِ مُسلَّمِ تاریخ ، همیشه و در همه دوران زندگی و حیات مبارکش غمخوار و دستگیرِ ضُعَفاء و مَساکین و به یاد محرومان جامعه بود و هیچگاه  آنها را به حال خود رها نکرد . مدتی بعد از شهادت مولا امیر المؤمنین علی (عَلَیهِِ السَّلامُ)  بسیاری از  فقراء و خانواده های نیازمندان و مُستمندان و یتیمان  تازه فهمیدند و متوجه شدند که آن کسی که به حال آنها  رسیدگی می کرده و  غذا و آذوقه و خوراک و پوشاک می آورده کسی جز علی (عَلَیهِِ السَّلامُ)  نبوده است .  آن امام بزرگواری  که شبانه به حالِ فُقَراء و نیازمندان و بی بضاعت ها و یتیمان و بینوایان رسیدگی و دلجویی می نمود ...  آن امام بزرگواری که از خوی اشرافیگری متنفِّر و بی زار بود ...  آنهایی که در ناز و تَنعُّم و نعمت و راحتی هستند و فقط در فکر  زن و بچه خویشند و در خانه های پُر زرق و برق با بهترین امکانات ساکنند و با ماشین های کَذا و کَذا و چنین و چنان  به سیر و سیاحت و تَفرُّج می پردازند و از حالِ بیچارگان و ضعیفانِ جامعه و منطقه خود بی خبرند و توجهی ندارند و دردِ دردمندان را احساس نمی کنند و بعد هم دعا و نمازی از روی ناچاری  بجا می آورند  و به ظاهر  ارادتی  به علی و آل علی (عَلَیهِِمُ السَّلامُ)  نشان می دهند  اینها بویی  از دین و دینداری  و بویی و خویی از ولایت اهل بیت (عَلَیهِِمُ السَّلامُ)  نبرده اند ...  آری  شهید ابراهیم هادی  واقعا هدایت یافته بود و سبب هدایتِ دیگران می شد  و دل پاکش  سرشار  و آکنده از عشق و ارادت به اهل بیت پیامبر و حضرت ولیّعصر (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) بود . او شیفته و دلداده به سیِّدُ الشُّهداء حضرت اَبا عَبدِالله الحسین  (عَلَیهِِ السَّلامُ) بود و گاهی در مجالس و در مناطق جنگی در جمع رزمندگان با صدای بسیار عالی و حَزین و جانسوز مَدّاحی و نوحه و روضه می خواند . شهید ابراهیم هادی زندگی نورانیش پیوسته در مسیر خدمت کردن به اسلام و قرآن و  اهل بیت (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) و خدمت به مردم  و محرومین و نیازمندان و جذب جوانان به سوی خدا و دین و اهل بیت (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) بود  و در این راه از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نمی کرد ...  او عاقلانه و عاشقانه  زندگی کرد و دوست داشت که گمنام باشد و به پروردگارش عشق می ورزید و عاشق جهاد و فداکاری و جانبازی و شهادت بود تا اینکه به آرزوی زیبایش رسید و در تاریخ « 1361/11/22 » در عملیّات مقدّماتی «وَالفَجر» در قتلگاه کانال های فَکَّه در سنّ 25 سالگی به درجه فیض شهادت مُستفیض گشت و در گمنامی ، قرار و آرام گرفت که یاد آور گمنامی قبر مطهَّر حضرت زهرای اَطهَر  (سَلامُ اللهِ عَلَیها)  است . در قطعه 26 گلزار شهدای بهشت زهراء قبر شهید گمنامی به یاد شهید ابراهیم هادی قرار دارد که دوستدارانش در آنجا  جمع می شوند .  یادش گرامی و راهش پُر رهرو باد .  شادی روح پاک و مطهَّرش صلوات .


** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 






تاریخ : چهارشنبه 98/3/8 | 12:40 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

Related image

***نسیم معرفت***

بنام خدا :

آیه 155 از سوره اَنعام را تقدیم شما می کنم . پیام آیه این است که قرآن کتابی مُبارک و  پُر از خیر و برکت است . (وَ هذا کِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَکٌ فَاتَّبِعُوهُ وَ اتَّقُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ . و این قرآن کتابى مبارک و  از جمیع جهات پُربرکت است که آن را نازل کردیم . پس آن را پیروى نموده و تقوا پیشه کنید ، امید است که مورد رحمت قرار گیرید. . اَنعام آیه 155)  . عزیزم اگر خوشبختی و خیر و برکت در زندگی و عمر خویش طلب می کنی سعی کن همدم قرآن باشی  و بخشی از بهترین ساعات شبانه روزی خود را برای بهره مندی از قرآن کریم قرار ده . اگر به درستی در قرآن اندیشه کنی خواهی یافت که خیر دنیا و آخرت تو در این کتاب با برکت است . قرآن در بردارنده همه راه های خوشبختی و سعادت برای بشریت است و دوری از آن مایه خسارت عظیم است . و نیز توجه داشته باش که قرآن ترا هدایت به اهلبیت (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) میکند و اهلبیت (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) نیز ترا به قرآن دعوت می نماید .


** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


******************************************


***  قرآن کتابی پراز خیر وبرکت +پایگاه اندیشوران حوزه +آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی


*************************************

 

Related image

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی و سیاسی و ... + پایگاه اندیشوران حوزه + آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی + کلیک کنید


*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی و سیاسی و ... + پایگاه اندیشوران حوزه + آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی + کلیک کنید

 





تاریخ : دوشنبه 98/3/6 | 5:20 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر


Related image

***نسیم معرفت***


حیات عارفانه امام  علی  (عَلَیهِِ السَّلامُ)


رابطه حیات، اندیشه و انگیزه

حیات، نحوه خاص از هستی است که مبدا ظهور علم و قدرت شده و عامل هماهنگ کننده «اندیشه علمی » و «انگیزه عملی » است، به طوری که اندیشه علمی بر انگیزه عملی اشراف و نظارت داشته و انگیزه عملی تحت هدایت اندیشه علمی، به صورت کوشش عینی ظهور می یابد . هر اندازه حیات، قوی تر باشد موجب شکوه اندیشه علمی و قدرت انگیزه عملی خواهد بود و هر اندازه اندیشه و انگیزه نیرومندتر باشد کاشف کمال حیات و شدت آن است . گرچه از قدرت هر کدام می توان به نیرومندی دیگری پی برد لیکن راه عمیق در استدلال، پی بردن از سبب (حیات) به مسبب، (اندیشه و انگیزه) است و راه سهل و سمح پی بردن از مسبب، یعنی اندیشه و انگیزه به سبب، یعنی حیات است; زیرا دسترسی به حقیقت حیات و همچنین پی بردن به نحوه حیات شخص معین دشوار است، ولی تا حدی از بررسی علم و عمل او می توان با درجه وجودی حیات آن شخص آشنا شد و درباره کیفیت زیستن او سخن گفت; چون انگیزه عملی تحت رهبری اندیشه علمی سامان می پذیرد و اوج و حضیض آن وامدار صعود و هبوط اندیشه علمی است و هماره «عزم عملی » با هدایت «جزم علمی » تحقق می یابد و با وزن علم، موزون عمل در میزان حق و باطل و صدق و کذب و حسن و قبح توزین می شود . از این رو اختصاص بحث به بررسی اندیشه علمی و انصراف از گفت وگو در مدار انگیزه عملی به نظم صناعی و منطقی نزدیک تر است .


تقسیم علم به حصولی و حضوری


اندیشه علمی از جهات گونه گون قابل تقسیم است: یکی از آن جهات تقسیم علم به لحاظ معلوم است، زیرا معلوم یا وجود است یا مفهوم به معنای اعم که شامل ماهیت نیز خواهد بود; اگر معلوم وجود بود و علم به وجود تعلق گرفت چنین علمی «شهودی » و «حضوری » است; زیرا براساس اصالت وجود، عینیت متن هویت آن است و هرگز وجود به ذهن نخواهد آمد وگرنه انقلاب ذات به معنای هویت لازم می آید و انقلاب ذات، خواه به معنای «ماهیت » و خواه به معنای «هویت » مستلزم جمع دو نقیض و ممتنع است .  بنابراین، در جریان علم به وجود، هیچ راهی جز حضور عالم به محضر معلوم و شهود عینی و حضوری آن نیست و هیچ گاه معلوم پیش عالم نخواهد آمد وگرنه معلوم عینی به مفهوم ذهنی منقلب می گردد و این همان انقلاب مستحیل است .  اما اگر معلوم، مفهوم به معنای اعم بود، چنین علمی «حصولی » و «صوری » است; یعنی صورتی از معلوم نزد عالم حاصل می گردد و عالم به وسیله صورت ذهنی به بیرون از خود آگاه می شود و از این رهگذر تقسیم علم، به علم بی واسطه و علم با واسطه پدید می آید; زیرا در علم حضوری بین عالم و معلوم واسطه ای نیست، ولی در علم حصولی بین عالم و معلوم صورت ذهنی واسطه است که عالم به وسیله آن صورت ذهنی به موجود عینی آگاه می شود . در علم حصولی آن چه نزد عالم بدون واسطه حاضر است آن را «معلوم بالذات » گویند و آن چه با واسطه حاصل است آن را «معلوم بالعرض » نامند . البته علم نفس به خود مفهوم ذهنی، حضوری و بی واسطه است، گرچه علم آن به خارج از ذهن حصولی است .   از این جا معنای بازگشت همه علم ها به علم حضوری واضح می شود، زیرا مفهوم ذهنی گرچه به لحاظ حکایت از موجود عینی و خارجی علم حصولی است، ولی به لحاظ حضور ذات آن در محضر نفس و مشهد ذهن علم حضوری و شهود است، لیکن چنین علم شهودی در بحث کنونی مراد نیست، بلکه منظور از اندیشه حضوری در این نوشتار، تنها علم شهودی مطرح در عرفان است و آن همانا شهود متن واقع و حضور در ساحت عین بدون وساطت هیچ گونه مفهوم و ماهیت است; مانند شهود روح و حضور شئون علمی و عمل نفس برای خودش که در این صحنه هیچ حایلی بین عالم و معلوم عینی نیست، گرچه نفس بتواند پس از مشاهده شئون علمی و عملی خود از آن ها مفاهیم متعدد انتزاع کند و از راه مفهوم مجددا به آن ها علم حاصل کند، لیکن این علم پدید آمده، حصولی است و آن علم بدون حجاب مفهوم، حضوری است . بنابراین، هر دو قسم علم، یعنی حضوری و حصولی هم به لحاظ نفس و شئون علمی و عملی آن و هم به لحاظ خارج از ذهن و اشیاء و اشخاص عینی قابل ترسیم و تصویر است .  البته راه اصیل شهود خارج و حضور عین همانا تقویت شهود نفس و حضور روح است . هر اندازه نفس در شناخت خود و معرفت مبدا و منتهای خویش و آگاهی به رابط وجودی بین اول و آخر جهان نیرومندتر بود شهود او نسبت به اعیان خارجی قوی تر خواهد بود و از این جا قدرت حیات و شدت آن کشف می شود .  ... ...  ...

...   ...  ...  ادامه دارد  ...  ...   رجوع به  :

[سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی  :  https://www.rozblog.com/usercp.php]


*** حیات عارفانه امام علی (عَلَیهِِ السَّلامُ)+علامه جوادی آملی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی +کلیک


*** حیات عارفانه امام علی (عَلَیهِِ السَّلامُ)+علامه جوادی آملی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی +کلیک


*** حیات عارفانه امام علی (عَلَیهِِ السَّلامُ)+علامه جوادی آملی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی +کلیک



 



تاریخ : یکشنبه 98/3/5 | 1:1 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

Related image

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی و سیاسی و ... + پایگاه اندیشوران حوزه + آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی + کلیک کنید


*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی و سیاسی و ... + پایگاه اندیشوران حوزه + آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی + کلیک کنید


*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی و سیاسی و ... + پایگاه اندیشوران حوزه + آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی + کلیک کنید


*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی و سیاسی و ... + پایگاه اندیشوران حوزه + آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی + کلیک کنید


*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی و سیاسی و ... + پایگاه اندیشوران حوزه + آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی + کلیک کنید


*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی و سیاسی و ... + پایگاه اندیشوران حوزه + آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی + کلیک کنید

 

 




تاریخ : یکشنبه 98/3/5 | 12:5 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

Related image


Image result for ?سیداصغرسعادت میرقدیم?‎

گیلان+ لاهیجان

***نسیم معرفت***


به نام خدا


روزنه امید


امید  واژه ای آشنا و امید بخش است و دقیقا در برابر یأس و نومیدی  است که تلخ و نازیبا و نومید کننده است  . کلمات با معانی که به همراه دارند اثر گذارند اعمّ از آثار خوب و بد . نقش کلمات در افاده معانی بسیار مهم است .  کلماتی چون  نومیدی ، خستگی ، غم ، اندوه ، حُزن ، مصیبت ، بیماری ، حادثه ناگوار  ، تصادفاتِ دلخراش ،  پریشانی ، اضطراب ، استرس ، فقر ، بدبختی ، فلاکت ، گرانی ، بحران ، بی ثباتی ، سیل ، زلزله ،  اعتیاد ، معتاد ،  بی عدالتی ، خیانت ،  دشمنی ، کینه ، عداوت ، آزار ، قتل  ، کشتار  ، خونریزی  ، جنگ ، غارت  ، آوارگی ،  نا امنی ، ظلم  ، ستم  ، جنایت ، آبرو ریزی ، حق کُشی ، دزدی ، کَلَک و حُقّه بازی ، باند و باند بازی ، ریا و ریاکاری ، نفاق ، شیطنت ، خود کُشی ، فحش ، دروغ ، تهمت ، طلاق و جدایی ،  نزاع و دعوا و پرخاشگری و ...    مخصوصا زمانی که انسان با این کلمات زیاد مواجه شود  سبب نگرانی و پریشانحالی  و خمودگی و افسردگی  و گرفتگی و انقباضِ روحی می گردد  ...   و کلماتی چون امید و امیدواری و عشق و محبت و رحمت  و صلح و آشتی و صفا و صداقت  و  مهر و وفا  و عفو و گذشت  و برداری و احسان و نیکی و  نوع دوستی  و جود و  کرم و بخشش و  گل و بلبل و گلستان و  نسیمِ خوش و آبشار و آب و چشمه و دریا و  رودخانه و کوه و طبیعتِ سرسبز  و باغ و چمن  و سبزه و نشاط و تفریح  و ... باعث نشاط و ابتهاج و سرور و شکفتگی  و انبساط  روحی است ...  در جامعه ای که زندگی می کنیم  یکایک  انسان ها  در هر  مقام و مرتبه ای که هستند  و نیز مسؤلان و حاکمان آن جامعه وظیفه دارند  که با گفتار و رفتار  و عمل و برنامه خود امید را در دل ها  و در جامعه تقویت کنند  و زنده نگه دارند و از هر کاری و سخنی که موجب دلسردی و نومیدی در بین مردم بویژه جوانان می گردد اجتناب کنند زیرا  جامعه ای که  در آن امید نباشد  و یا امیدش  آسیب ببیند  به انحطاط و سقوط نزدیک می شود  .  ما  با امید زنده ایم و با امید زندگی می کنیم و اسلام و قرآن کریم و اهل بیت (عَلَیهِِمُ السَّلامُ)  و خداوند متعال با آیات قرآنی ،  همه انسان ها را به امید و امیدواری دعوت می کنند . بزرگ ترین خیانت نا امید کردن دیگران است و کسانی که مردم را نامید می کنند شیطان صفت و در ردیف  شیاطین و دشمنان اسلام و خدا هستند  . انسان ها با امید تنفّس می کنند و حیات دارند و هیچ کسی نیست مگر اینکه در سایه امید زندگی می کند ... اگر معلّمی امیدش را از دست بدهد سر کلاسِ درس حاضر نمی شود و اگر هم حاضر شود  ثمربخش نیست ، اگر ورزشکاری و یا وزنه برداری امیدوار نباشد ناموفق خواهد بود . اگر مادری امید نداشته باشد به فرزند دلبندش شیر نمی دهد . اگر زن و شوهری امیدشان را از دست بدهند نظام زندگیشان مُختلّ و پاشیده  می شود  .  اگر دانشجو  و دانش آموی  امیدوار نباشد  در تحصیلاتش دچار  بحران می گردد و اگر کارگر و باغبان و کشاورز و دامداری  امیدش آسیب ببیند کارش را رها می کند و همه امورش تباه می شود ....   بابد روزنه امید حفظ شود و آسیب نبیندکسانی که متأسّفانه خودکشی می کنند در واقع همه راه ها و روزنه های امیدشان را از دست داده اند لذا اقدام به خودکشی می کنند که از گناهان کبیره است .  دولتمردان  و نمایندگان مجلس و مسؤلان بخش های مختلف اجرایی کشور و حکومت و ایمه جمعه  و نیز جرائد و مطبوعات و رسانه های دیداری و شنیداری و صاحبان قلم و بیان و تریبون و فعالان عرصه های مختلف خبری و سیاسی ...  باید با برنامه های درست و اقدامات مدبِّرانه و عاقلانه کاری کنند که مردم در همه امور زندگیشان امیدوار باشند . امید مایه حیات و شکوفایی و بالندگی جامعه است .  اگر امید در بین مردم و جامعه افزایش پیدا کند شوق به معنویات و دین و خوبی ها گسترش می یابد و جلو بسیاری از مفاسد گرفته می شود . بسیاری از ناهنجاری ها و حتی اغتشاشات ریشه در نومیدی و دلسردی و عقده های حل نشده دارد .  اگر امید و دلگرمی در میان مردم بویژه جوانان که بخش غالب جامعه هستند  تقویت گردد  طلاق ها  و بیکاری ها و جُرم و جنایت ها  و فحشا ها و مُنکَرات و فساد ها  و اعتیاد ها  و معتاد ها و ...  خیلی کم می شوند و یا از بین می روند . مساجد و نماز جمعه ها و مدارس و دانشگاه ها و ... باید با برنامه های متعالی  امید و امیدواری را در جامعه انتشار دهند .   روزنه امید باید تقویت شود و  نباید آسیب ببیند ....  به خدای مهربان امید بستیم و می بندیم ، خدایی که از همه کس به ما نزدیک تر است  .  ابوسعید ابوالخیر چه زیبا سرود :

غمناکم و  از کوی تو با غم نروم

جز شاد و امیدوار  و خُرّم نروم

از درگه همچون تو کریمی هرگز

نومید کسی نرفت و من هم نروم


 


** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی




تاریخ : جمعه 98/3/3 | 4:59 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر


  • paper | رپورتاژآگهی | فال تاروت چهار کارتی
  • فروش رپورتاژ | بک لینک دائمی