سفارش تبلیغ
صبا ویژن


کودک

***نسیم معرفت***


                      کودک یعنی صفا وصداقت ونشاط


بسم الله الرحمن الرحیم

اهمیت تربیت فرزندان

  در بحث تربیت هم باید به اخلاق توجه کرد  وهم به آداب .  اخلاق غیر از آداب است.  البته گاهی ادب واخلاق وتربیت به یک معنی بکار می روند.  در روایتی از رسولخدا ص آمده است که فرمود: أَدَّبَنِی رَبِّی فَأَحْسَنَ تَأْدِیبِی. خداوند مرا ادب نمود ونیکو ادب وپرورش کرد مرا ( تفسیر مجمع البیان ج10 ص86  وبحارالأنوارج16 ص  210  _ بحارالانوار، ج68، ص382)

  اخلاق عبارت است از مدیریت وکنترل وتعدیل واصلاح  قوای غریزی وروحی درون انسان که اگر مهار و کنترل ونظارت نگردد آدمی را به فساد وهلاکت می کشاند. قوه عاقله(یا مَلَکیِّه) و قوه واهِمه وقوّه خیالیّه  وقوه بهیمیه(یا شهویّه) وقوه سَبُعیَّه(یا غضبیّه) ، قُوای درونی آدمی  هستند   که همچون مزاج های چهارگانه یعنی سوداء وصفراء وبلغم وخون است که اگر یکی بردیگری غلبه یابد آدمی دچار گرفتاری ومشکلات  ویا هلاکت می گردد.  اخلاق ومعنویت وتربیت روح وتذکیه نفس ، سبب اعتدال در اندرون آدمی می شود. هیچ موجودی به اندازه انسان ، نیازمند تربیت نیست. همه انبیاء ومعصومین علیهم السلام برای تربیت انسان ها  مأمور بودند. خداوند تبارک وتعالی مربّی موجودات است. در سوره حمد که چندین بار در طول شبانه روز در نمازهای پنجگانه  آن را قرائت می کنیم ،  خداوند را به عنوان (ربّ العالمین) یاد می کنیم. بطور مکرر در نمازها می خوانیم: الحمدلله ربّ العالمین. نماز وسوره حمد تربیت کننده است. اگر بعداز چهل وپنجاه سال نماز وسوره حمد خواندن  ،تربیت نشویم خسارت بسیار بزرگی است. تربیت باعث شکوفایی فطرت آدمی است.  فطرت پاک  همچون آیینه ای است که اگر به آن توجه نشود ، تیره وتار و ناپاک می گردد.  مربّیان عزیز ما باید روی مسئله فطرت خیلی کار کنند.  استاد شهید مطهری کتاب مستقلّی در باب فطرت نگاشته است . عرفاء و وسالِکین الی الله و اهل دقت  به مسئله فطرت انسان  در تربیت نفوس بسیار توجه داشته ودارند  ولی متأسفانه ما در موضوع تربیت اساسا به آن توجه نداریم. استادِبزرگوار حضرت امام خمینی ره  یعنی مرحوم آیت الله شاه آبادی  به مسئله فطرت بسیار توجه داشتند. باب فطرت ، باب بسیار  مبارکی است که باید به آن توجه شود.  فطرت فرزندان ما پاک است وآماده تربیت هستند .باید با روش های درست ومناسب به این امر عنایت واهتمام نمود.حضرت  امیرالمؤمنین علیه السلام درباره توجه به قلب های پاک نوجوانان وبچه ها فرمودند:

    إِنَّما قَلبُ الحَدَثِ کَالأرضِ الخالیَةِ ما اُلقىَ فیها مِن شَىْ ءٍ قَبِلَتهُ؛....
    دل نوجوان مانند زمین آماده است که هر بذرى در آن افشانده شود، مى پذیرد.

    نهج البلاغه فیض الأسلام ، نامه 31 {این نامه ، نامه ای است از علی ع به فرزند دلبندش امام حسن مجتبی ع  که شایسته است در باب تربیت فرزندان و...به این نامه توجه شود و استاد زین العابدین قربانی گیلانی لاهیجانی شرح خوبی بر این نامه زده است و تحت عنوان نخستین رساله اخلاق سال ها  است که منتشر وچاپ شده است وبنده چهارده دور این کتاب را خوانده ام )

مسئله تربیت ، مسئله بسیار مهمی است. تربیت فرزند  وفرزندان  متوقف برمراحل وعواملی است  که توجه لازم وبه موقع به این امور در سرنوشت وعاقبت خوب  آنها بسیار مؤثراست:

مرحله اول ، به محیط خانه وکانون خانواده  وپدر ومادر مرتبط است . نقش پدر ومادر در تربیت فرزندان یک نقش مهم واساسی وکلیدی است. پدر ومادرها باید به نقش اساسی شان در تربیت فرزندان توجه داشته باشند باید به چند چیز توجه داشته باشند : به ظرفیت واستعداد وتوانمندی های وجودی فرزندانشان توجه کنند. قابلیت ها وعلاقه های فرزندان خود را شناسایی کنند. نقاط مثبت ومنفی ومسائل روحی بچه های خود را شناسایی کنند و آفات وآسیب هایی که متوجه فرزندان است آنها را بررسی وشناسایی نمایند.  در مسئله تربیت فرزندان نباید جبر وزور وتحمیل وتهدید وتحقیرودروغ وفریب و...وجود داشته باشد .کسانی که می خواهند با تحمیل وتهدید وفریب ، بچه های خود را تربیت کنند در اشتباه هستند. اساسا تربیت باید به تدریج انجام گیرد. بذری که در زمین کشت می کنیم یا درختی را که در زمین غرس می نماییم ویا ریشه وساقه گل ویاگیاهی را که در زمین قرا می دهیم  عوامل مختلفی به تدریج در رشد وشکوفایی وثمر دهی  آن ها مؤثر است. یک بذروتخم گل ویاگیاهی که در زمین  کشت می کنیم  اگر بخواهد تربیت ورشد وشکوفایی  وثمره مناسب داشته باشد به چند چیز نیازمند است:1- بذرسالم 2-زمین مناسب 3-آب موردنیاز 4- زدودن چیزهای زائد از پیرامون آن 5- نورکافی  6- هوای مناسب  7- کود کافی(البته کود طبیعی سالم  نه کود شیمیایی غیر سالم ) 8- ریشه سالم . وقتی که یک گیاه که از حیات نباتی برخوردار است به واسطه این  عوامل به تدریج تربیت می شود وبه مرحله شکوفایی وثمر دهی می رسد ، انسان ها وفرزندان ما  که از حیات روحانی وعقلانی وملکوتی  وفطرت پاک  برخوردارند به طریق اولی  باید در باره آنها شرایط وضوابطی  مراعات گردد تا به رشد و کمال وسعادت و... برسند   واینطور نیست که توقع داشته باشیم به سادگی وبه راحتی  دارای فرزند یا فرزندان  خوب ومتعالی باشیم. (شوخی: تاگوساله گاو شود دل پدر آب شود)  خیلی باید زحمت کشید وخون جگر خورد وخیلی باید حوصله کرد وبه همه عوامل رشد وکمال فرزند توجه ومراعات نمود تا یک  فرزند خوب وشایسته  بوجود آید .   تدبیر وشناخت عوامل رشد بسیار مهم است . مثلا یکی از عوامل رشد بچه ها دعای پدر ومادر است . یکی دیکر از عوامل رشد ، تشویق مناسب است . یکی از عوامل رشد توجه به طاقت وتوانایی فرزند است.و یکی از روش های تربیت ارزش قائل شدن به کارهای خوب فرزند است  .یکی از اصول تربیت فرزند محبت کافی ولازم به فرزند است. یکی از عوامل تربیت فرزند درک نیاز های صحیح فرزند است. یکی از روش های تربیت  توقع بیش از حد نداشتن از فرزند است، آنچه که شما ازنظر علمی ومعنوی وچیزهای دیگر به آن رسیدید  به فرزندانتان تحمیل نکنید، والدین نباید آنچه را که خود دوست دارند وبه آن رسیدند از نظر افکار وعقیده وچیزهای دیگر به بچه ها وفرزندان خود تحمیل کنند. اینکه بعضی از والدین بچه های خردسال سه چهار ساله خود را به اجبار وادار می کنند که زبان های خارجی یاد بگیرند ویا حافظ قرآن ونهج البلاغه و... شوند کار درستی نیست مگر مواردی که استعداد وحافظه وعشق وعلاقه در خود بچه باشد وبه اشتیاق خود باکمک ونظارت پدر ومادر ومربی و.. یاد بگیرد که دراین صورت هیچ اشکالی وجود ندارد ولی نباید در این امور به بچه فشار آورد . کم کم به تدریج بچه های ما خیلی از چیز هایی که ما توقع داریم می آموزند ویاد می گیرند. البته پدر ومادرها باید استعدادها وتوانمندی ها وعلاقه های فرزندان خود را کشف کنند وشناسایی نمایند تا طبق آن برای آنها برنامه ریزی نمایند.  پس توجه داشته باشیم که تعلیم وتربیت وآموزش بچه های ما باید به تدریج وبا فاصله های مناسب باشد. نباید آرزو بکنیم  وبخواهیم وتوقع داشته باشیم که بچه های ما در خردسالی علامه وافلاطون وارسطو بشوند مگر اینکه ظرفیت واستعداد فوق العاده وخدادادی داشته باشند .  باید به مسائل آموزشی بچه ها توجه شود . به شغل بچه وفرزندان خود توجه داشته باشیم   در باب اهمیت کار ونقش کار وشغل در تربیت وسازندگی انسان به اواخر کتاب ارزشمند تعلیم وتربیت در اسلام از شهید استاد مطهری صفحه 258 مراجعه فرمایید که این موضوع را  درحدود 17 صفحه مورد بحث وبررسی قرار داده اند.

  به مربی ومعلم فرزندان خود توجه داشته باشیم. باید دقت شود که مربی ومعلم فرزندان وبچه های ما چه کسانی هستند .به فرمایش حضرت امام خمینی ره که فرمود : معلمی شغل انبیاء است. مربی ومعلم روی اخلاق ورفتار واعتقادات بچه ها بسیار تأثیرگذار هستند . اگر صالح وخوب ودرستکار ودرست عقیده باشند ، آثار خیلی مثبتی روی فرزندان ما می گذارند واگر خدای ناکرده صالح نباشند وانحراف اخلاقی واعتقادی داشته باشند ، اثرات نامطلوب وچه بسا جبران ناپذیری روی بچه ها وفرزندان ما می گذارند. به محل کار فرزندان ما باید توجه شود. هرجایی مناسب  نیست که بچه های ما مشغول کار باشند .  یکی دیگر از مسائلی که در رابطه با فرزندانمان باید توجه  کنیم ،مسئله دوستان وهمنشین های آنها است .از جمله مسائلی که بسیارحائزاهمیت است مسئله معاشرت وهمنشینی ودوستی بادیگران است . زیرا که چه بسا سرنوشت انسان در گرو معاشرت ها وهمنشینی ها دگرگون می شود  . رفتار واعمال واخلاق دوست ورفیق وهمنشین بسیار تأثیر گذار است . یک دوست ممکن است موجب رشد وترقی وسعادت وهدایت ویا سبب انحطاط وتباهی وگمراهی وهلاکت وضلالت  انسان گردد. چنانکه امام صادق(ع) از پیامبر (ص) نقل می کند که فرمود:

« الْمَرْءُ عَلَى دِینِ خَلِیلِهِ فَلْیَنْظُرْ أَحَدُکُمْ مَنْ یُخَالِلْ » ؛

آدمی بر دین و آیین دوست خویش است. باید هریک از شما بنگرد با چه کسی دوستی می کند. (بحارالانوار، ج 74، ص 192نهج الفصاحه حدیث 3077)

شعر

بابدان منشین که صحبت بد    آدمی زاده را پلید کند

آفتاب به این بلندی را       لکه ای ابر ناپدید کن

                                  شیخ اجلّ سعدی شیرازی

شعر

تاتوانی می گریز از یار بد     یار بد بدتر بود از مار بد

مار بد تنها ترا بر جان زند      یاربد برجان وبر ایمان زند

**سعدی در باب هشتم از گلستان می گوید: هر که با بدان نشیند نیکی نبیند.

به رُفَقا وهمنشین های فرزندان ما باید دقت گردد. مراقبت منطقی وعاقلانه وغیرمحسوس صورت بگیرد که بچه های ما با هرکسی معاشرت نداشته باشند. البته خیلی هم نباید وسواس ونگرانی داشته باشیم. باید با روش های مطلوب وظریف وپسندیده  بچه را آگاه کنیم که همه افراد جامعه قابل اعتماد نیستند. بگوییم همانطور که آدم های بسیار خوب وشایسته پیدا می شوند  همچنین آدم های ناجور وبد هم در محیط جامعه وجود دارد . آثار سودمند همنشین های خوب  ونیز ضررهای دوستان بد را  برای فرزندانمان به شیوه های مختلف بیان کنیم .مولوی در باب تأثیر رفیق وهمنشین در انسان می گوید:

می رود ازسینه ها در سینه ها       از ره پنهان صلاح وکینه ها     

صحبت صالح ترا صالح کند    صحبت طالح ترا طالح کند

      داستان ها وکتاب هایی که درباره نقش وتأثیر مثبت ومنفی دوستان در زندگی ، وجود دارد برای بچه ها وفرزندان خود فراهم کنیم تا بخوانند وبطور غیر مستقیم مطالب را بفهمند.

درسوره فرقان آیه 27 آمده است : وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى‏ یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلاً * یا وَیْلَتى‏ لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلاً * لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِی وَ کانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً وبه یاد آور روزی را (روز قیامت) که ظالم (ستم کننده به خود ودیگران) دست خویش را از شدت حسرت واندوه به دندان می گزد ومی گوید:ای کاش با رسول (رسولخدا ص) راهی برگزیده بودم.  *  ای وای برمن ای کاش فلانی (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نمی کردم  *    او مرا از یاد حق گمراه ساخت بعد از آنکه ذکر (قرآن و آگاهی وهدایت ) به سراغ من آمده بود وشیطان همیشه خوارکننده انسان بوده است.

برای این آیات شأن نزولی نقل کرده اند که در عصر پیامبر اسلام ص دونفر به نام عُقبه  و اُبیّ  باهم دوست بودند .  هرزمان عُقبه از سفری می آمد غذایی ترتیب می داد واشراف قومش را دعوت می کرد ودر عین حال دوست می داشت که به محضر پیامبر ص برسد، هرچند اسلام را نپذیرفته بود.  روزی از سفر آمد وطبق معمول غذا تهیه کرد ودوستان را دعوت کرد و درضمن ازپیامبرص نیز دعوت نمود. هنگامی که سفره را گستردند وغذا حاضر شد پیامبرص فرمود: من از غذای تو نمی خورم تا شهادت به وحدانیت خدا ورسالت من بدهی . عقبه هم شهادتین را بر زبان جاری کرد. این خبر به گوش دوستش  اُبیّ  رسید گفت ای عُقبه از آئینت منحرف شدی؟! او گفت نه  به خدا سوگند که من منحرف نشدم ولی مردی برمن وارد شد که حاضر نبود از غذایم بخورد جز اینکه شهادتین بگویم. من از این شرم داشتم که او از سر سفره من برخیزد بی آنکه غذایی خورده باشد لذا شهادت دادم. اُبیّ (که از دوستان ناباب بوده) گفت من هرگز از تو راضی نمی شوم مگر اینکه در برابر او (محمد ص) بأیستی وسخت اورا توهین واهانت کنی. عقبه هم این کار را کرد ومرتد شد وسرانجام در جنگ بدر در صف کفار به هلاکت رسید ورفیقش اُبیّ هم در روز جنگ اُحُد به دَرَک  واصل شد.      تفسیر نمونه ج15 ص 69

شعر

ای بسا ابلیس آدم روی هست    پس به هر دستی نشاید داد دست

درحدیثی از رسولخداص آمده است که فرمود: حواریون(یاران خاص حضرت مسیح) به حضرت عیسی ع عرض کردند: ای روح الله ما با چه کسانی معاشرت کنیم؟  حضرت عیسی ع  فرمود: باکسی که  1- دیدارش شمارا به یاد خدا بیندازد{مَنْ یُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ رُؤْیَتُهُ} 2-سخنش ، علم و دانش شما را زیاد نماید{وَ یَزِیدُ فِی عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ} 3- کردار وعملش شمارا به آخرت تشویق وترغیب نماید.{وَ یُرَغِّبُکُمْ فِی الْآخِرَةِ عَمَلُه‏}                   تحف العقول بخش مواعظ النبی ص

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ قَالَتِ الْحَوَارِیُّونَ لِعِیسَى یَا رُوحَ اللَّهِ مَنْ نُجَالِسُ قَالَ مَنْ یُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ رُؤْیَتُهُ وَ یَزِیدُ فِی عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ وَ یُرَغِّبُکُمْ فِی الْآخِرَةِ عَمَلُه‏

الکافی جلد ‏1، صفحه 39  باب صفة العلماء-

رسول خدا فرمود: حواریین بعیسى علیه السلام گفتند یا روح اللَّه با که بنشینیم فرمود: با کسى که‏

دیدارش شما را بیاد خدا اندازد و سخنش دانشتان را زیاد کند و کردارش شما را بآخرت تشویق کند.

شعر

تواول بگو با کیان زیستی   که تا من بگویم که تو کیستی؟

همان قیمت آشنایان  تو       بود قیمت وارزش  جان تو

                                                    سعدی

شعر

جامه کعبه را که می بوسند     اونه از کِرم پیله نامی شد

با عزیزی نشست روزی چند    لاجَرَم همچنو  گرامی شد

                                                        سعدی

**شرایط یک  دوست از نظر امام صادق ع:

1-    اینکه ظاهر وباطنش برای تو یکسان باشد

2-    زینت وخوبی ترا  ، زینت وخوبی خود بداند وزشتی وبدی ترا ، زشتی خود بشمرد

3-ریاست ودارایی ، حال ورفتار وبرخوردش را نسبت به تو تغییر ندهد

4-    آنچه که توانایی دارد از تو دریغ وکوتاهی نکند

5-    هنگام بیچارگی و وحوادث سخت وناگوار  ترا رها نسازد

           اصول کافی ج4ص452 باترجمه  دانشمند مرحوم حاج سید جواد مصطفوی

شعر

دوست آن است که گیر دست دوست     در پریشان حالی  ودرماندگی

مسئله دیگر که باید پدر ومادر ها توجه کنند، مسئله محیط جامعه واجتماع است . انسان ها  به اصطلاح روان شناس ها ، مَدَنِیّ الطبع واجتماعی هستند. کما اینکه بسیاری از جانداران وحیوانات به صورت اجتماعی زندگی می کنند.  حیوانات تکلیف ندارند چون اگرچه شعور مخصوص به خود دارند ولی دارای عقل وقوه درّاکه نیستند تا تکلیف وحساب وکتاب داشته باشند. البته حتی در باره حیوانات هم بااینکه عقل ندارند ولی به اندازه شعور وادراک مخصوصی که دارند به همان اندازه از آنها حساب وکتاب می شود. در روایات دارد که اگر گاوی به گاو دیگر شاخ بزند فردای قیامت خداوند از آن گاوی که شاخ زده مؤاخذه می کند. در قرآن هم آمده است : واذا الوحوش حُشِرت. سوره (تکویر آیه 5)در قصه وجریان هدهد که غایب بود در سوره نمل از قول حضرت سلیمان ع آمده است  که من اورا عذاب یا ذبح می کنم مگر اینکه عذر موجّهی بیاورد (لَأُعذّبنه عذابا شدیدا او لأذبحنه او لیأتینّی بسلطان مبین سوره نمل آیه 21)

پس  فی الجمله  مؤاخذه  وحساب وحشر حیوانات وپرندگان و...  مسلّم است و این حشر وحساب وکتاب از وُحُوش به اندازه مرتبه وجودی وادراکی آنها است . پس ببینید حیوانات بااینکه عقل ندارند ومثل انسان ها در فردای قیامت  حشر وحساب ندارند بااین حال این مسئله ای که درقرآن کریم در باره آنها ذکر شد وجود دارد  واما انسان ها با عقل وادراکی که دارند مشمول تکلیف ومسئولیت هستند پس در همه ابعاد زندگی باید مراقبت کنند. انسان ها آزاد مطلق وبی قید وشرط نیستند  بلکه آزادی نسبی دارند .اینکه بعضی ها می گویند خداوند ما را آزاد آفریده وماباید آزاد باشیم  این حرف غلطی است .آری انسان مختار آفریده شده به این معنی که در اعمال ورفتار خود مجبور نیست بلکه دارای اختیار است . این که انسان دارای اختیار است مورد قبول دین وعقل وشرع وفطرت وعرف است ولی اینکه انسان دارای اختیار است ومختار آفریده شده دلیل آن نمی شود که آزاد مطلق وبی قید وشرط  باشد . نباید بین مختار بودن انسان و آزادی مطلق ولاقیدی انسان خلط شود.. انسان ها با عقلِ تکلیف اوری که دارند هرگز نمی توانند آزادِ مطلق باشند. جایی که حیوانات به اندازه شعور خود نزد خداوند باید پاسخ گو باشند ، انسان ها به طریق اولی با قوه وقدرت عقلی که دارند باید پاسخگو باشند . هیچ انسان عاقلی نمی تواند ادعا کند که انسان لاقید و آزاد است . در همه ملل وملت ها ونیز ادیان دنیا از اولین تا آخرین ، این مسئله پذیرفته است که باید انسان ها چارچوبی رارعایت کنند واگر رعایت نشود مورد مؤاخذه عقلاء آن قوم وملت ودیگران قرار می گیرند وحتی جنگلی ترین و وحشی ترین انسان ها وگروه ها باز برای خود مقرراتی دارند. پس بدانیم که اینطور نیست که انسان ها آزادی مطلق داشته باشند . اگر غربی ها دَم از آزادی انسان می زنند  فریبی بیش نیست ودر واقع آنها با این شعار وتفکر قرن ها انسان ها را عقب مانده نگه داشتند. منظور آنها از آزادی که با صدرنگ ولعاب مطرح می کنند  برای به لجن کشیدن جوانان  وجوامع بشری است تا حُکّام فاسق وفاجر واستعمارگران واستثمارگران راحت تر چپاول وغارتگری وعیاشی کنند.. با توجه به این مطلب که گفته شد که انسان ها مسؤل رفتار وکردار خود می باشند و نمی توانند هرزه  وآزاد باشند ( کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ هر کسى در گرو کارى است که کرده است. سوره مّدّثّر آیه 38) مسئله تربیت فرزندان وجوانان وانسان ها بسیار حائز اهمیت است لذا پدر ومادرها ومسئولان فرهنگی وحکومتی جامعه باید به این مسئله حیاتی توجه نمایند.  محیط زندگی وجامعه اثرگذار است . چه بسا پدر ومادری فرزندان خودرا از نظر تربیتی در محیط خانه  خوب پرورش کرده باشند واز نظر آموزشی وتحصیلی ونیز مربی ومعلم وشغل ورفیق برای بچه ها کوتاهی نکرده باشد وتلاششان را کرده باشند اما باید بدانندکه بعداز این مراحل هم باید به محیط جامعه واجتماعی که در آن زندگی می شود توجه شود.. اگر محیط وجامعه  ، محیط وجامعه فاسدی باشد وکسانی که در چنین محیط هایی حاکم هستند وحکومت می کنند ، انسان هایی فاسد وفاجر ومنحرف باشند ، مردم آن منطقه هم کم کم فاسد وخراب می شوند وپیغمبر ص فرمود: الناس علی دین ملوکهم    پس باید مراقب بچه ها وفرزندان ما در محیط هایی که زندگی می کنند باشیم حتی پس از ازدواج آنها هم دلسوزی عاطفی ومنطقی نسبت به آنها داشته باشیم. متاسفانه بعضی ها چنین تصور می کنند که الحمد لله بچه ها ازدواج کردند ورفتند وما راحت شدیم. این اشتباه هست. بچه ها وفرزندان ما هرجا باشند ازآن جهت که فرزندان ما هستند وما پدر ومادر آنها هستیم  این ارتباط  وپیوند باید وجود داشته باشد . رشد معنوی واخلاقی و... آنها سبب خرسندی  وخوشحالی وافتخار وسربلندی ما می گردد و فاسد شدن آنها اگرچه زندگی مستقلی دارند وشاید هم در کشور دیگر زندگی می کنند سبب شرمندگی سرافگندگی می گردد.متأسفانه  بعد از انقلاب  عده ای از مسئولین فرزندان خود را که در ابتداء سالم هم بودند به هرجهت به امان خدا گذاشتند وبعد از یک مدتی همان فرزندان اگرچه با تشکیل خانواده  زندگی مستقلی هم داشتند دسته گل هایی به آب دادند که سبب سرافکندگی آنها وحتی...شد . محیط فاسد وجامعه فاسد همه زحمات وتلاش های قبلی پدر ومادر ها را تحت شعاع خود قرار می دهد وچه بسا همه آن زحمت ها را نابود کند. اگریک پدر ومادری در مرحله تربیت در محیط خانه زحمت کشیده وفرزندش را خوب تربیت کرده وشغل خوب ودوست خوب وکارخوب ومعلم ومربی خوب ومدرسه خوب برایش فراهم کرده واین بچه را در همه این مراحل به رشد رسانده اما در باره محیط جامعه واجتماعی فرزندش کوتاهی کند وبه آن اهمیت ندهد وبگوید بچه من خوب تربیت شده ومشکلی ندارد واورا در جامعه رها کند ممکن است این فرزند اگرچه از نظر زندگی مستقل هم باشد بر اثر محیط فاسد  منحرف وفاسد گردد. مثلا پدر ومادری که وضع مالی خوبی دارند هوس زندگی در غرب واروپا را بکنند وبدون حساب وکتاب وبدون توجه به عاقبت کارشان بچه های معصوم ویا بزرگ سالشان را هم با خود به آنجا ببرند پس از یک مدتی  آن محیط فاسد در بچه ها ویا حتی خود آن پدر ومادر تأثیربد ونامطلوب  می گذارد . امیدوارم که همه ما از جامعه خوب با فرزندانی شایسته ونیک برخوردارباشیم

سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجانی

دوازدهم محرّم الحرام 1436هق  برابر با15 آبان 1393

 

  **سید اصغر سعادت  (لاهیجان نیوز)

**سید اصغر سعادت   (رودسر نیوز)

**پایگاه خبری تحلیلی سیاهکل






تاریخ : جمعه 93/8/30 | 8:11 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

 

 

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام

کربـلا از شیـعـه ها  دل  می برد              نام  تو  ما  را  به  منـزل می برد

یا حسین و یا حسین  و یا حسین             عاشقان  را   عشق  کامل می برد

درعزایت هرکجایک محفلی است            عشق تو ما  را  به  محفل می برد

 رأس تو   بر نیزه  پیشـاپیـش  ما            جان  و  دل همراه محمل می برد

 از  زمیـن  کربـلا  تا  ملک  شـام            کاروان  منـزل به منـزل می برد

 روز  عاشورا  که  غرق  ماتم است             شیعـیان را پـای در  گل می برد

 حـق تو  ما  را  هدایـت  می کند              دشمنان را  سمت   باطل  می برد

 مـا   گرفتـاریم  و   امـواج  بـلا             کشتی ات ما را به ساحل می برد

 ما   همه  از   عشق  تو  دیوانه ایم            مال دنیـا   شخص  عاقل  می برد

گر شفاعت  میکنی در  روز  حشر            خیر  عقبی  را  به  حاصل می برد

 

حمیدرضا فاطمی- هفتم محرم 1427ه ق - 7/11/1385 شمسی

(این اشعار را جناب آقای حمیدرضا فاطمی درتاریخ 12 آبان 1393 از طریق ایمیل برای بنده ارسال فرمودند. از لطف ایشان ممنونم .خداوند خیردنیا وآخرت را نصیبش فرماید.  سیداصغر سعادت میرقدیم.)

 


***بیست خصلت در محبت به اهل بیت علیهم السلام

 

 




تاریخ : جمعه 93/8/30 | 6:38 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

گیلانیان : مطلبی را که خواهید خواند از خاطرات یکی از نمازگزاران حضرت آیت‌الله العظمی بهجت (ره) بود که توسط پسر این مرجع تقلید فقید در مراسم سالگرد حضرت آیت‌الله بهجت (ره) در مسجد صاحب الزمان (عج) ورامین بازگو شد.

فریادهای آقای بهجت (ره) هنگام سلام نماز برای من سئوال شده بود، گفتم اگر ندانم چرا فریاد می‌کشد دیگر برای نماز به قم نمی‌روم. تهران زندگی می‌کردم، کارم در زمینه کامپیوتر بود، روزی از تلویزیون یکی از نمازهایی را که آیت‌الله بهجت (ره) می‌خواندند را دیدم و لذت بردم. تصمیم گرفتم به قم بروم و نماز جماعتم را به امامت آیت‌الله بهجت (ره) بخوانم، همین کار را هم کردم، به قم رفتم، دیدم بله همان نماز باشکوهی که در تلویزیون دیدم در قم اقامه می‌شود، نمازهای پشت آقا بسیار برایم شیرین و لذت بخش بود، برنامه‌ام را طوری تنظیم کردم که هر روز صبح بروم قم و نماز صبحم را به امامت آقای بهجت بخوانم و به تهران برگردم.

یک سال کارم همین شده بود، هر روز صبح می‌رفتم قم نماز می‌خواندم و برمی‌گشتم، در این زمان شیطان هم بیکار ننشسته بود، هر روز مرا وسوسه می‌کرد که چرا از کار و زندگی می‌زنی و به قم می‌روی؟ خوب همین نماز را در تهران بخوان و … .

کم کم نسبت به فریادهای آیت‌الله بهجت (ره) هنگام سلام دادن آخر نماز حساس شده بودم، آخه چرا آقا فریاد می‌کشه؟ چرا داد می‌زنه؟ چرا با درد سلام می‌ده؟ حساسیتم طوری شده بود که خودم قبل از سلام‌های آقا سلام می‌دادم.

به خودم گفتم من اگر نفهمم چرا آقا موقع سلام آخر نماز فریاد می‌کشه دیگه نمیام قم نماز بخونم، همون تهران می‌خونم، این هفته هفته آخرمه …

یک روز آومدم و رفتم دم درب منزل آقا، در زدم، گفتم باید بپرسم دلیل این فریادهای بلند چیه، رفتم دیدم آقا میهمان داشتند، گوشه اتاق نشستم و در افکار خودم غوطه‌ور شدم، تو ذهن خودم با آقا حرف می‌زدم، آقا اگر بهم نگی می‌رم هان! آقا دیگه نمیام پشتت نماز بخونم هان! تو همین افکار بودم که آیت‌الله بهجت انگار حرفامو شنیده باشه سر بلند کرد و به من خیره شد، به خودم لرزیدم، یعنی آقا فهمیده من چی می‌گفتم؟ من که تو دلم گفتم، بلند حرفی نزدم، چطور شنید؟

سرم را پایین انداختم و آرام از مجلس خارج شدم و به تهران برگشتم، در راه دائما با خودم می‌گفتم آقا چطور حرف‌های من را شنید؟ در همین افکار بودم تا اینکه شب شد و خوابیدم، در خواب دیدم پشت آیت‌الله بهجت (ره) ایستادم و در صف اول نماز می‌خوانم، متعجب شدم، در بیداری اصلا نمی‌توانستم به چند صف جلو برسم چه برسد به اینکه برم صف اول!

خوشحال بودم و پشت آقا نماز می‌خواندم، یک دفعه تعجب کردم، دیدم در جلوی آقا، روبروی محراب یک دربی باز است به یک باغ بزرگ و آباد، آخه این در رو کی باز کردند؟ اصلا قم چنین باغ بزرگی نداره، تعجب کردم، باغ سر سبز و پر از میوه‌ای بود، خدای من این باغ کجا بوده؟ در همین افکار بودم که به سلام آخر نماز رسیدیم، در انتهای نماز و هنگام سلام نماز درب باغ محکم بسته شد، یک لحظه از خواب پریدم.

یعنی من خواب بودم؟ آقا جواب سئوال من رو در خواب دادند، پس راز این فریاد بلند آقا هنگام سلام نماز درد دل کندن از آن باغ آباد و بازگشت به زمین خاکی بود؟ به دلیل این درد آقا فریاد می‌کشید، من جواب سئوالم رو گرفته بودم و پس از آن سه سال دیگر عاشقانه هر روز صبح برای نماز به قم می‌رفتم و سپس به تهران بازمی‌گشتم تا آقا رحلت کردند.»

این مطالب خاطرات یکی از نمازگزاران حضرت آیت‌الله العظمی بهجت (ره) بود که توسط پسر این مرجع تقلید فقید در مراسم سالگرد حضرت آیت‌الله بهجت (ره) در مسجد صاحب الزمان (عج) ورامین بازگو شد.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

به محضر خوانندگان وسایرین عرض می کنم که این خوابی که با عنوان(راز فریاد آیت‌الله بهجت (ره) هنگام سلام نماز ) آقایان نقل فرموده اند، اگرچه نشانه لطف وعنایت است اما مقام حضرت آیت الله بهجت ره بسیار بالاتراز اینگونه مطالب است. آن بزرگوار با ابتهاجی که در معراج نماز به او دست می داد واز این رو جلوه های جذاب اسماءوصفات حضرت حق برایش جلوه گر می شد ، بسیار سخت بود که در آخر نماز از این حالات عروج روحانی واوج عبودیت خارج گردد لذا سلام های آن بزرگوار با فریادهای عارفانه و سالکانه همراه بوده است. این مطلبی که ذکر شد نکته لطیفه ای بود که به ذهن اینجانب رسیده است.   والله العالم 

  سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجانی

29 آبان 1393




تاریخ : پنج شنبه 93/8/29 | 10:3 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر


 

تصویر مرحوم علامه حکیم زین العابدین

     عسکری گیلانی لشت نشایی

مرحوم حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی

این تصویر توسط برادر عزیز جناب آقای رضا ربیعی ساکن رشت که از ارادتمندان به حکیم عسکری بوده وهست برای ما ارسال فرمودند. 

از لطف وبزرگواری ایشان متشکرم.(سیداصغرسعادت میرقدیم)

تاریخ ارسال  14/  8/    1393

(جناب آقای رضا ربیعی ودوست عزیزش جناب آقای سید مهدی مظلوم  جهت انتشار کتاب (انسان مجموعه ای از جهان)اثر مرحوم علامه حکیم زین العابدین عسکری گیلانی  خیلی زحمت کشیدند. انشاءالله مأجور باشند)

 

 




تاریخ : پنج شنبه 93/8/29 | 7:23 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

مرحوم حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی




تاریخ : پنج شنبه 93/8/29 | 4:40 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

 

سخنرانی در شب عاشوراء

سخنرانی حجت الأسلام سیداصغر سعادت میرقدیم

       در شب عاشورای حسینی ع


***( در مسجد امام موسای کاظم ع قم در پردیسان قم)

واقع درمنطقه پردیسان قم  در شب سه شنبه به تاریخ  12 / 8 /1393

*مسجد امام موسی کاظم(ع) در شهرپردیسان قم، فلکه شهرداری، انتهای بلوار ابوطالب واقع شده است.

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

لاحول ولاقوة الا بالله العلیّ العظیم

الحمدلله رب العالمین ، بارئ الخلائق اجمعین ، باعث الأنبیاء والمرسلین ، ثمّ الصلوة والسلام علی سیّدنا ونبیّنا والمرسل الی الأنس والجانّ ابی القاسم المصطفی محمد وعلی اهل بیته الطیّبین الطّاهرین المعصومین واللّعنُ الدائم علی اعدائهم اجمعین من الآنَ الی قیام یوم الدّینِ .

قال الله تبارک وتعالی فی کتابه الکریم:  یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ  مى‏خواهند نور خدا را با دهن‏هاى خود خاموش کنند (دعوت پیامبر و دین و کتاب او را به تکذیب و افترا  و...باطل نمایند) حال آنکه خدا تمام کننده نور خویش است هر چند کافران را خوش نیاید. سوره اَلصّفّ آیه 8 .

{اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن  ،
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ ،
فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ ،
وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً ،
حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا}

سلامتی آقا امام زمان وشفای عاجل بیماران اسلام ودفع بلاء وبلیّات از همه مسلمانان بالأخص از شیعیان وتعجیل در فرج آقا امام زمان ، عزیزان همه باهم صلواتی مرحمت بفرمایید. (صلوات مستمعین) اللهم صلّ علی محمد وآل محمد وعجّل فرجهم

ابتدا تشکرویژه دارم از سرور مکرّم ومعزّزم جناب مستطاب حضرت حجت الأسلام والمسلمین حاج آقا سیدرضا فاطمی نیا که از دوستان خوب ما وسرورما هستند وخود ایشان هم از اساتید بزرگوار حوزه علمیه قم می باشند و مارا (از جهت لطف وبزرگواری ودعوت به این مسجد) شرمنده فرمودند.

در این شب عاشوراء ،دقایقی درخدمت شما عزیزان هستیم . شب بسیار مهم وبا عظمت است.  شبی که همه عزادارند بویژه حضرت حجت بن الحسن العسکری که عزادار است. بنده تسلیت عرض می کنم محضر همه شما عزیزان ، شما عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت . دست یکایک شما عزیزان را می بوسم . شب باعظمی است . آیه ای که تلاوت کردم از سوره اَلصّفّ آیه 8 است . خداوند در این آیه می فرماید که : :  یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ . دشمنان اسلام ، دشمنان قرآن ، دشمنان اهل بیت علیهم السلام اراده می کنند که نور خدا را خاموش کنند ، اما خداوند اراده می فرماید که نور خودش را کامل کند اگرچه کفار میل ندارند که نور خدا باقی باشد. وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ . آیه بسیار قشنگی است. شما عزیزان عنایت دارید که همه از نور خوششان می آید وانسان ها از ظلمت وتاریکی ، خوششان نمی آید. نور جذّاب است. جذب می کند انسان را . حالا چه نور ظاهری وچه نور باطنی ومعنوی. ظلمت وتاریکی هم همینطور است ، انسان از آن وحشت دارد ، چه تاریکی ظاهری وچه تاریکی باطنی . منتها تاریکی باطنی رو بعدا عرض می کنم که چطور انسان از آن وحشت دارد.  نور زیبا است وبه قول فلاسفه : نور، ظاهرٌ لنفسه(لذاته) ومُظهر لغیره . نور آن است که خودش ظاهر است وغیر خودش را هم روشن می کند . گم شده ها  در نور پیدا می شوند . راه در نور پیدا می شود. کسی که در شب  راهی را بلد نیست  باید چراغی در دست داشته باشد. بالأخره باید چیزی وعلامتی وچراغی داشته باشد(تا دچارسردرگمی وگرفتاری ومشکلات و.. نشود) .  قرآن نور است . اهل بیت عصمت وطهارت نور هستند . اینها انوار هستند . امیرالمؤمنین ع  نور است .(فاطمه سلام الله علیها ، نور است)  امام حسن ع نور است . امام حسین ع نور است .امام سجاد ع نور است . امام باقر ع نور است . امام صادق ع نوراست . امام موسای کاظم ع نور است . امام رضا ع نور است . امام جواد ع نور است .امام هادی ع نور است . امام حسن عسکری ع نور است . آقا امام زمان ع نور است. رسوالله حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم ) نور است .(صلوات مستمعین) اینها نورند وآنچه هم که از این انوار صادر می شود آن هم نور است . وجود نازنین پیغمبر ص نور است . کتابش هم نور است. دینش هم نور است . سخنانش هم نور است. کتاب های آسمانی نورند. کتاب تورات نور است . حتی در قرآن تعبیر نور برای کتب آسمانی مثل قرآن ومثل تورات ذکر شده است . :  یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ.  دشمنان اسلام همیشه سعیشان این است که  از طرق مختلف نور را خاموش کنند ، از طریق زبان و بیان ، از طریق قلم ، از طریق رفتارها وکردارها ، از طریق نوشتارها ، از طریق اقدام های عملی ،از طریق حرکت ها وبسیج افراد (از طریق زر وزور وتزویر). هدفشان خاموش کردن نور است ولی نمی توانند . همه انبیاء ، مقصدشان نور بود ومخالفینشان ، مقصدشان ، ظلمت وتاریکی بود. ائمه معصومین علیهم السلام هم همینطور. آنها مقصدشان نور وخودشان هم  نور و مخالفینشان در ظلمت بوده وهستند.  تعبیری دارد در زیارت اربعین امام حسین ع : و بَذَلَ مُهجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ وَ حَیرَةِ الضَّلالَةِ(مفاتیح الجنان / زیارت أربعین) . (یعنی  خدایا امام حسین علیه السلام خون دلش را به آستان تو هدیه داد تا بندگانت را از ظلمت جهل و نادانی و حیرت ضلالت وگمراهی رهایی بخشد.) {اَلمُهجَة : یعنی خون یا خون دل ، روح  و مُهجَةُ کلِّ شئی ، خالص وبرگزیده هرچیز را می گویند}   (خون جگر اش را داد ، خون گلوی خود را داد ، خون سر خود را داد ، خون  طفل شیرخواره اش را داد و... تا اسلام واحکام دین وتعالیم آسمانی قرآن کریم را در جامعه مسلمین زنده واحیاء کند)

این امام حسین علیه السلام که نور است، چرا  وبرای چه خون خود وعزیزانش را داد ؟ برای اینکه بندگان را از جهالت وازحیرت ضلالت حفظ کند ونجات بدهد. امام حسین علیه السلام برای چه قیام می کند ؟ امام حسین علیه السلام که نور است می خواهد از نور دفاع کند که دین پیغمبر است . (از قرآن دفاع کند که نور است . می خواهد جامعه تاریک مسلمانان راکه در ظلمت جهل ونادنی وظلم وفساد است ، نورانی کند)  هدف از قیامش  حفظ قرآن وحفظ دین وحفظ آنچه را که پیغمبر آورده است ،می باشد . یزید ویزیدیان ، قصدشان نابودی دین اسلام بود. قصدشان خاموش کردن نور قرآن بود.  قصدشان نابودی شعائر دینی بود . امام حسین علیه السلام باقیام خودش ثابت کرد که اسلام را حفظ می کند. دین را حفظ می کند.  قرآن را حفظ می کند. سؤال این است که چه کسانی آمدند  در مقابل امام حسین علیه السلام که این نور را خاموش کنند ولی نتوانستند ؟!! پاسخش آن است که  آنها کسانی بودند  که کتاب قرآن را بلد بودند ولی از نور معرفت به دور بودند. قرآن را حفظ بودند اما تاریک بودند.!!! از نورانیت معنوی برخوردارنبودند.(در ظلمت جهل ونادانی ودنیا طلبی  و شهوت وشکم بارگی وریاست خواهی بودند. مرعوب خفقان ها وزور وتهدید ها بودند. عوض اینکه از این تاریکی وحشت وفرارکنند متأسفانه با آن خو وعادت کرده بودند. فطرتشان را خراب  وآلوده کرده بودند . آدم سالم که قلب ودل وفطرت پاکی داشته باشد از تاریکی ظلم وجنایت و هوای نفس ودنیا طلبی و...گریزان وبیزار است وسعی می کند که خود از طریق راهنمایان راه حق وازطریق نور قرآن واهلبیت  از این تاریکی ها نجات دهد. )

عزیزان: قضیه عاشوراء و قصه کربلا واقعا عبرت دارد. عبرت دارد برای همه ما مسلمانان. صحنه کربلا هرسال تکرار می شود. هرسال گفته می شود هرسال هم مایه شگفتی است . چه کسانی بودند که به جنگ امام حسین فرزند پیغمبر آمدند؟!!!( آیا آنها از کفار ومشرکین بودند؟!) آنها کفار نبودند،مشرکین نبودند،بلکه  کسانی بودند که بخشی شان حافظ قرآن بودند وبخشی شان ، پیشانی شان به جهت به قول خودشان عبادت خدا ، پینه بسته بود. نماز شب هم می خواندند.!!! شمر نماز شب می خواند . عمر سعد قرآن می خواند ، نماز می خواند. آیا آنها( با این اوصافی که داشتند) نورانی بودند؟ نه !

عجب!، آنها قرآن بلد بودند،  نورانی نبودند؟!!! آنها نماز شب می خواندند، نورانی نبودند؟!!! آنها می گفتند ما پیغمبر را قبول داریم ، نورانی نبودند ؟!!!  نه ! آنها نورانی نبودند.!!! آنها تاریک بودند. آنها درظلمت بودند. چرا در ظلمت بودند؟! برای اینکه از طاغوت پیروی می کردند، برای اینکه از طغیانگران پیروی می کردند نه از امام حسین ع .  خوب ، امام حسین ع در مقابل چنین گروهی قرار گرفت تا بتواند اسلام را نجات بدهد. خیلی سخت است . شما عزیزان می دانید که ما اگر در مقابل یک کافرقرار بگیریم ، یک کافر حربی ، یک کافری که به جنگ ما میاد ، ما راحت تر می جنگیم . راحت تر افراد رو بسیج می کنیم. می گوییم آقا اینها کفارند ، نه قرآن مارا قبول دارند ونه پیغمبر ما رو قبول دارند ونه اسلام رو قبول دارند ونه دین ما رو قبول دارند ونه هیچ چیز دیگر. خوب مردم هم میاند وکمک وحمایت می کنند.  مردم هم میگن  خوب  یه هم چی افرادی اومدند در مقابل ما ودین واسلام ما ، آن  وقت راحت بسیج میشند وبالأخره یا پیروز ویا شکست می خورند. اما متأسفانه در کربلا حادثه ای رخ داد وهمینطور هم  شبیه آن نسبت به امیر المؤمنین ع (وامام حسن ع  وائمه دیگر) ، در کربلا حادثه ای رخ می دهد که یک طرف امام حسین واصحابشان است ویک طرف عمر سعد وافرادش که رئیسشان یزید وبعد ابن زیاد است. (لعنة الله علیهم اجمعین) شما می بینید که این طرف نماز می خواند وآن طرف هم نماز می خواند. این طرف قاری قرآن دارد وآن طرف هم قاری قرآن دارد . این طرف ذکر خدا وآن طرف هم ذکر خدا ، پس فرقشان چیه؟!!! فرقشان این است که این طرف نور است وآن طرف ظلمت وتاریکی. این طرف روشنایی  ونور است چون امام رو دارند ،  امام حسین علیه السلام رو دارند. چون شاخصشان ، رهبرشان و ولیّ شان که  امام حسین ع است ، نور است  واین نور امام به همه سرایت می کند وهمه نورانی می شوند. آن طرف چی؟  آن طرف یزید است. ابن زیاد است. عمر سعد است. آنها طاغوتند وتاریکند لذا در ظلمتند وهمه پیروانشان نیز در ظلمتند ولو قرآن بخوانند ، ولو قرآن داشته باشند . ولو تسبیح داشته باشند. یکی از مظلومیت های امام حسین علیه السلام این است که مواجه شده با کسانی که  به حسب ظاهرمسلمان هستند.  امام حسین علیه السلام چه کُنَه با اینها؟ باید بجنگد در مقابل اینها. باید قیام کند در مقابل اینها.  باید مقاومت کند در برابر اینها تا ثابت کند حفظ اسلام را ، تا ثابت کند دین اسلام را ، تا ثابت کند شعائر الهی را .  شما عزیزان الآن چون پای منبرها همیشه صحبت های خوب میشه ، راحتید. (مشکلی بوجود نمیاد). از اول انقلاب تاحال برنامه ها (در مساجد وحسینیه ها وتکایا و...) برنامه های دینی است  ، افراد میاند بالای منبر ، سلام وصلوات برپیغمبر وآلش میدند وبعد هم از کلام خدا واز اهل بیت برای مستمعین سخنرانی می کنند. اما در زمان امام حسین ع ، خودِ همان مسلمانان مشاهده میکنند که افرادی میاند بالای منبر و اول  سلام میدند بربه قول خودشان خلیفه مسلمین یزید.  سلام میدند برمعاویه (علیهما الهاویة) ولعن می کنند برامیرالمؤمنین علی علیه السلام . الآن هم اگرخدای ناکرده یک روحانی ، یک حاج آقا بالای منبر توهین کند به خدا ، به پیغمبر ص شما چطور موضع می گیرید؟!! یکی بیاد بالای منبر وبگه درود برصدام (اسغفرالله) ، درود برشاه (لعنة الله علیهما)شما چطور موضع می گیرید؟!! مردم وملت مسلمان چطور موضع می گیرند؟!! اگر آگاه باشید برخورد می کنید. اگر آگاه باشند برخورد می کنند.. ما داشتیم  ودیدیم بعضی مجالس ، افرادی که فاسد بودند، عده ای از افراد می آمدند بالای منبر ونام آنها را  (به نیکی وخوبی و...) می بردند.{ در قبل از انقلاب عده ای ازافراد نادان وفریب خورده وعده ای ازافراد صاحب نِعال ونعلین  وظاهرا موجه دینی می گفتند شاه (محمدرضاشاه خائن وخبیث وملعون) مسلمان است؟!!!...}  ولی خوشبختانه یک عده ای  در برابر آنها عکس العمل نشان می دادند وبرخورد می کردند واین البته نشانه بیداری است. اگر مردم بیدار باشند ، علماء وبزرگان خیلی غصه دین رو ندارند. بالأخره می دانند که مردم بیدارند ومسائل گفته میشه و مردم هم آگاه میشند. اما اگر خدای ناکرده مردم بیدار نباشند ، مردم حواسشان جمع نباشه ، یک عده ای افراد فاسد ومنحرف ولو در لباس مقدس میاند وچیزهایی به خورد ملت میدند ، به خورد انسان ها، مسلمان ها میدند وبعد مردم ومسلمان ها باور می کنند که اسلام این است که اینها می گویند. در زمان معاویه ، در زمان یزید هم چنین شد. متأسفانه طوری اسلام رو بیان می کردند که گویا آنها برحقند ومسلمانان باور کرده بودند که اسلام یعنی آنچه که معاویه میگه.  اسلام یعنی آن چیزی که یزید میگه. اسلام یعنی آنچه که ابن زیاد میگه .(لعنة الله علیهم اجمعین)  (مردم آن زمان وچه بسا این زمان ، ائمه معصومین علیهم السلام را که جانشینان برحق پیغمبرند ومنصوب  ومؤیِد از طرف خدا هستند ، به عنوان امامان وجانشینان پیغمبر اکرم ص قبول نداشتند وندارند وهمین سبب گمراهی وضلالت وعقب ماندگی  ونزاع واختلاف وهلاکت مردم ومسلمانان وامت اسلامی شد) امام حسین علیه السلام با قیام خود ثابت می کند که نه ، اینطور نیست. (این اسلامی که معاویه ویزید وابن زیاد وعمرسعد وامثال آنها معرفی می کنند ، اسلام واقعی وحقیقی ونبوی ص نیست. اسلام یزیدی غیر از اسلام محمدی صلی الله علیه وآله وسلّم است . اسلام آمریکایی غیر ازاسلام ناب محمدی ص است) امام حسین ع با قیام خود وبا روشنگری هایش ثابت می کند که اینها از مسیر اسلام خارج شدند  منتها اثبات این مطلب واین کارِ بااهمیت  برای مردم آن زمان کار آسانی نبود . عزیزان: شما  حساب بکنید در زمان شاه که خفقان حاکم بود آیا همه می توانستند  مثل امام خمینی ره  شعار بَدند ، مثل امام سخنرانی کنند ومثل امام حرف بزنند؟!! من هم الآن که دارم با شما صحبت می کنم این جور نیست که اگر یک صحنه سختی باشد ، یک حاکم جائر حاکم باشه  من بتوانم به راحتی صحبت بکنم مگر اینکه خدا کمک کند. انصافا کار آسانی نیست. امام حسین علیه السلام در مقابل یزیدی که خلافت بربسیاری از کشورها دارد وبه قول خودش خلیفه مسلمین است ، می خواهد در مقابل یک چنین خلیفه ای (که فساد وطغیانگری علنی کرده  وانحراف وبدنامی در دین ایجاد کرده ) قیام کند وبگوید که این خلیفه مسلمین نیست ، این فاسد است ، این شراب خوار است ، این اصلا از دین پیغمبر ص خارج است . امام حسین علیه السلام با حرکت خودش می خواهد ثابت کند که یزید وامثال او اصلا مسلمان نیستند ودین ندارند. خوب ، معلوم است  که وقتی چنین قیامی صورت گیرد ویک چنین حرکتی انجام بگیرد آنها ساکت نمی مانند. الآن هم همینطور است .یعنی ما وظیفه مان این است که قضیه عاشوراء رو به صورت تطبیقی در ذهن و وجودمان داشته باشیم نه اینکه یک تاریخی بود وگذشت وهرسال نقل ماجرا و ماوقع کنیم ودرسی از آن نگیریم. الآن هم همینطور است. الآن هم که فردا 13 آبان است هر فشاری که به ما میاد به خاطر اسلام است. هر مشکلی که دشمنان اسلام برای ما ایجاد می کنند به خاطر اسلام و عشق به قرآن واهل بیت علیهم السلام است. امام خمینی ره برای خدا وبرای دین خدا قیام کرد وملت از او پیروی کردند وازهمان لحظه قیام تا الآن فشارها هست. حبس وتهدید وزجر وکشتن وتبعید ، همه اینها هست. فشارهای اقتصادی وتحریم اقتصادی هست. این نقشه ها هم تمام نمیشه. مادامی که ما مسلمان ها بصیرت داشته باشیم ، ما مسلمان ها  تو صحنه باشیم ، ما مسلمان ها عشق به اسلام داشته باشیم این دشمنی ها هست . این مقابله ها وتعارض ها هست. عَلی ایِّ حال امام حسین علیه السلام(من کم کم جمع بندی کنم وبیشتر از این مصدع نشم) امام حسین علیه السلام فریاد می کشد برهمان مسلمانانی که در آن زمان شاهد انحرافات وفسادهای دستگاه یزیدی بودند. آیا آنها باید بسازند با حُکّامشان ؟ امام حسین ع فریاد میکشد (که هرکس اوضاع دستگاه یزیدی را درهر زمان مشاهده کند نباید ساکت باشد.)  خوب ،  یزید علیه اللعنه  بیکار نماند.  عرض کردم که امام حسین ع در یک طرف وطرف دیگر ادعای مسلمانی. سؤال این است که آنهایی که آمدند به جنگ امام حسین علیه السلام  اینها چه گروه هایی بودند؟ این هم سؤالی است که توجه به آن لازم است. کلّیتش این است که اینها مسلمانند ولی اینها گروه های مختلف بودند. بعضی از اینهایی که در مقابل امام حسین ع آمدند ، ریاست طلب بودند. مثل عمر سعد که ریاست طلب وعاشق مُلک ری  بود. امام حسین ع رو می شناسه. جدّش رو می شناسه . پدرش رو می شناسه. مادرش رو می شناسه. همه شجره مقدسه اورا می داند ولی بااین حال به خاطر جاه ومقام وریاست آمد در مقابل امام حسین ماند ( وهمه نصایح وخیرخواهی های امام حسین ع را نادیده گرفت و درردیف اشقیاء وملعونین  تاریخ قرار گرفت. )الآن هم همینطور است. اگر ریاست طلبی در کسی غالب شود خیلی چیزها رو نادیده می گیره . حُبّ الشیئ یُعمِی  ویُصِمُّ . یعنی محبت یک شیئی باعث می شود که انسان حقیقت رونبیند ونفهمد ودرست درک نکند.(در فتنه سال 1388 سران فتنه به جهت هواهای نفسانی وبه جهت حب جاه ومقام وشهرت ومانند آنها طغیانگری در مقابل ولی فقیه زمان حضرت آیت الله خامنه ای کردند و خسارت های جبران ناپذیری به نظام مقدس جمهوری اسلامی ومردم وملت وکشور و.. واردکردند ومتأسفانه هنوز هم آدم نشدند وتوبه نکردند وبه پیشگاه ملت ورهبرعزیز وصالح وشایسته ما عذرخواهی نکردند .آنها روی به دشمنان قسم خورده انقلاب ونظام جمهوری اسلامی ایران آوردند وپشت به رهبر عزیز وملت ونظام کردند وبه خیال خام خود می خواستند طرحی نو دراندازند وتا مرز سقوط نظام الهی ایران پیش رفتند ولی با هوشیاری ملت عزیز ایران وروشنگری های بی نظیر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای وبیداری انقلابیون وفادار به رهبری، عوامل وسران فتنه  وصحنه گردانان پیدا و پنهان آنها  در رسیدن به اهداف شومشان ناکام ماندند وبا کمال تأسف عده ای از  خواص که سوابق فی الجمله مثبتی هم داشتند در این امتحان بزرگ مردود شدند واز دل وجان همراه رهبرعزیزنبودند وشاید الآن هم نباشند وملت شریف ایران وتوده ملت در این امتحان سربلند شدند.) پس یک بخش از افرادی که آمدند در کربلا درمقابل امام وامام حسین ع ماندند ، اینها کسانی بودند که ریاست طلب بودند. گروه دوم از افرادی که آمدند و در مقابل امام حسین ع ماندند ، اینها دنیا طلب بودند. البته کسی که ریاست طلب است درون آن دنیا طلبی هم وجود دارد. این گروه دوم دنیا طلب بودند نه ریاست طلب. هدفشان این بود که لقمه نانی وچیزی گیرشان بیاد.( اینها کسانی بودند که درروایت آمده است: هَمُّهُم عَلَفُهُم. تمام همتشان آخور وعلف است.) گروه سوم که آمدند در مقابل امام حسین ع گروهی بودند که جاهل ونادان بودند وآگاه از مسائل نبودند. دنیا طلب وریاست طلب هم نبودند ولی جوّ تبلیغاتی طوری بود که اینها باور کرده بودند که امام حسین واهلبیتش علیهم السلام مسلمان نبودند. وباور کرده بودند که آنها خارجی هستند.(یعنی مسلمان نیستند واز دین خارجند) حتی اُسراء اهلبیت که سرپرستی شان با عقیله بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها بود وقتی وارد کوفه شدند، از طرف دستگاه حکومت اُموی اعلام کردند وگفتند که ما خارجی ها را می آوریم ومتأسفانه مردم باورکرده بودند. اگرسخنرانی های افشاگرانه وقاطع وکوبنده حضرت سُکَینه  (س ) وحضرت امام سجاد (ع) وحضرت زینب (س) نبود واقعا این باور ادامه پیدا می کرد. بعدا متوجه شدند که اینها خارجی نیستند بلکه مسلمانند وفرزندان پیغمبرند. (وقتی قضیه را فهمیدند مردان وزنان کوفه به گریه وزاری وشیون پرداختند وبه خود صدمه ولطمه زدندکه چرا با آل الله چنین رفتاری شد وچرا با فرزندان پیغمبر چنین کردند؟ )عَلی ایّ حال گروه اوّلی که آمدند در مقابل امام حسین ع در کربلا،  ریاست طلب ها بودند وگروه دوم دنیا طلب ها بودند وگروه سوم آدم های جاهل ونادان بودند که تحت تأثیر تبلیغات سوء قرار گرفتند.( به فرمایش حضرت امیرالمؤمنین ع در نهج البلاغه  اینها هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ کُلِّ نَاعِقٍ بودند .حشرات ریزی که به هر طرف پراکنده می شوند وثبات رأی وعقیده ندارند . نهج البلاغه فیض الأسلام حکمت 139)  الآن هم همینطور است .  الآن هم اگر تبلیغات سوء زیاد بشه که آخوندها دارند می خورند ، آخوندها چنین وچنانند ، علامه مصباح چنین است. فلان وبهمان.  اگر تبلیغات زیاد بشه همین ماها هم باور می کنیم. شما عزیزان پای منبر علماء می نشینید لذا هوشیار هستید ، بیدار هستید. من در یک سفری که رفته بودم برای  سیستان وبلوچستان جهت تبلیغات ، عده ای در آنجا می گفتند که ما شنیدیم که کارخانه وشرکت قند وشکر دست علامه مصباح یزدی  است . آن زمان قند وشکر گران شده بود. ما نشستیم وبه آن چند نفر گفتیم  آقا اینطور نیست. علامه مصباح مؤسسه دارد ، کارهاش ، کارهای علمی ، تحقیقاتی است. اصلا ایشان وقت نمی کند که بیاد کارخانه قند وشکر رو در اختیار بگیرد تا به قول شما قیمت قند وشکر بالا وپایین بشه ؟!!! الآن برای شما این مطلب یک چیزی است که شما می خندید ومَضحَکَه و خنده آور است ولی آنها باور کرده بودند. عرض کردم که اگر تبلیغات سوء وسیع بشه من وشما هم ممکن است باور کنیم که شهید بهشتی آقا میلیاردها تو خارج دارد. چرا امام فرمود که شهادت شهید بهشتی در مقابل مظلومیت او کم است ومظلومیتش بالاتر از شهادتش است؟!!  این به خاطر همین چیزی است که عرض کردم. آنقدر تبلیغات علیه شهید بهشتی درست کرده بودند که شهید بهشتی رو به قول آن زمان  خارجی معرفی کرده بودند. می گفتند او انگلیسی است. عامل انگلستان است . می گفتند او در واقع از طرف انگلیس حمایت میشه؟!!!  عده ای باور کرده بودند حتی کار به جایی پیش رفت که او را به شهادت رساندند ( وبه مقام سیّدالشهدای انقلاب اسلامی مفتخر گشت. همین تبلیغات سوء درباره علامه شهید مطهری وبسیاری از بزرگان علمی وانقلابی ما صورت گرفت.) عزیزان: صحنه کربلا برای همه ما عبرت است. آنهایی که در کربلا حضورپیدا کردند عده ای شهرت طلب و ریاست طلب بودند. عده ای دنیا طلب بودند. عده ای جاهل ونادان بودند که تحت تأثیر تبلیغات قرار گرفتند. تبلیغات نه زور. چهارم گروهی که در کربلا مقابل امام حسین  ع قرار گرفتند  کسانی بودند که به جهت تهدید وارعاب از سوی ابن زیاد به کربلا آمده بودند  ، آنها هم نادان بودند اما با تهدید  وزور به میدان آمدند تا با امام حسین ع بجنگند واگر قبول نمی کردند بالأخره با آنها برخورد می شد. ( گروه پنجم که در کربلا به جنگ امام حسین علیه السلام آمدند کسانی بودند که در خطاب به امام حسین ع گفتند ما به جهت بغض وکینه وعداوتی که با پدرت  علی ع داریم با تو می جنگیم تا انتقام کشته شدگان از اجداد وآباء خود را که در جنک بدر واُحُد وحُنَین  که به دست علی ع کشته شده اند از تو وفرزندانت بگیریم ،  بُغضا لِأبیک . گروه ششم که به جنگ امام حسین ع در کربلا آمدند ، منافقین بودند.  منافقین در زمان رسوالله ص بودند ، در زمان امیرالمؤمنین ع حضور گسترده داشتند که معاویه وکسانی که اورابرگرده مسلمین سوار کردند سرکرده تبهکاران ومنافقین بودند. درزمان امام حسن مجتبی ع بودند. در زمان امام حسین ع هم بودند. گروه هشتم هم باقیمانده های خوارج بودند ...) امام حسین علیه السلام بایک چنین افرادی مواجه بود. اما همانطور که در ابتدای سخنرانی بیان شد امام حسین ع واهل بیت پیغمبر علیهم السلام نور هستند وهرگز نورشان خاموش نخواهد شد. :  یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ  مى‏خواهند نور خدا را با دهن‏هاى خود خاموش کنند (دعوت پیامبر و دین و کتاب او را به تکذیب و افترا  و...باطل نمایند) حال آنکه خدا تمام کننده نور خویش است هر چند کافران را خوش نیاید. سوره اَلصّفّ آیه 8.

 

ذکر مصیبت کوتاه

السلام علی الحسین وعلی علیِّ بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین  (علیهم السلام)

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست؟

وین چه شمعی است که جان ها همه پروانه اوست؟

هرکجا می نگرم جلوه مستانه اوست

این چه نوری است که اندردل هر شیعه ی اوست.

 

هرکسی میل سوی کرب وبلایش دارد

من ندانم که چه سرّی است که در خانه اوست

 

چند دعا

خدایا عاقبت مارا ختم به خیر بفرما

بلا وبلیات از همه ما دور بفرما

خدایا حوائج مشروعه مارا برآورده به خیر بفرما

خدمت گذاران اسلام وقرآن ونظام جمهوری اسلامی ایران را در پناهت حفط فرما

شر اشرار واستکبار به خودشان برگردان

نظام جمهوری اسلامی ایران را از بلایا وفتنه ها ی داخلی وخارجی حفظ فرما

رهبر عزیزما حضرت آیت الله خامنه ای در پناهت حفظ فرما

شهدای انقلاب اسلامی وجنگ تحمیلی وشهدای راه اسلام را با شهدای کربلای امام حسین ع محشور فرما

روح بلند حضرت امام خمینی  شاد فرما

علماء ومراجع عزیز ما را حفظ فرما وآنهایی که رحلت کرده اند  روحشان را شاد فرما

حوزه های علمیه ما را از آسیب ها حفظ فرما

دانشوران ودانشجویان واساتید ما را از فتنه ها وآسیب ها  وگزند حوادث حفظ فرما

جوانان وفرزندان عزیزما را در خط اسلام وقرآن واهلبیت علیهم اسلام حفظ فرما

ازدواج جوانان عزیز ما را آسان بفرما

ظهور حضرت بقیة الله الأعظم  امام زمان  حجت ابن الحسن العسکری تعجیل بفرما

  **سید اصغر سعادت  (لاهیجان نیوز)

**سید اصغر سعادت   (رودسر نیوز)

**پایگاه خبری تحلیلی سیاهکل

 

 







تاریخ : پنج شنبه 93/8/29 | 4:14 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

 

 

***کلیک:زندگی نامه، ویژگی ها و آثار علامه طباطبایی (ره) 


** اندیشوران حوزوی گیلانی*

لطفا کلیک کنید

 

مرحوم آیت الله صادق احسانبخش نماینده سابق ولی فقیه در استان گیلان-رشت

 

 

نام :زین العابدین   نام خانوادگی :قربانی   استان :گیلان
تخصص :    فقه و اصول، تفسیر، علوم قرآنی

http://ghorbanigilani.andishvaran.ir/fa/galleries.html

پایگاه اندیشوران حوزوی
حضرت آیت الله قربانی نماینده ولی فقیه در استان گیلان
***********************************

http://hakim-askari.rozblog.com/post/162/(اندیشوران حوزوی گیلانی)



****اهمیت عهد وپیمان از نظر اسلام وقرآن


***اصول تربیت دینی از منظر آیات و روایات 


***تفاوت بلوغ و عقل با رشد


***ترجمه کتاب جامع السعادات جلد دوم(علم اخلاق اسلامى)


***عوامل شکوفایی عقل در قرآن و روایات


***نُقطَوِیَّه چه گروهی هستند؟!


***منظور از نور در آیه نور (آیه 35 از سوره نور)چیست؟

***اهل بیت (ع) در کدام اربعین به کربلا آمدند؟

*** لب تشنگان کنار فرات

گل تقدیم شماگل تقدیم شماترجمه کتاب جامع السعادات جلد دوم(علم اخلاق اسلامى)
 

 

 







تاریخ : پنج شنبه 93/8/29 | 4:12 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

 

 

مرغی که چندین نام دارد:  هُدهُد _مرغ سلیمان _ شانه به سر _ پوپک

 

هدهد




تاریخ : چهارشنبه 93/8/28 | 10:3 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

به نام خدا

 

توصیه های ده گانه یک شهروند ایرانی به رئیس جمهورمحترم جناب دکتر روحانی

...............................................................

...................................................................

.................................................................

ملت انقلابی ایران هرگز مذاکراتی را که ثمره اش ذلت و پایمال شدن اصول وارزش های انقلابی ودینی اش باشد قبول نخواهد کرد ودربرابر آن ساکت نمی ماند. آیا تنها راه برون رفت از مشکلات اقتصادی وتحریم ها ، مذاکره با سران جنایتکار اروپایی وآمریکایی (که ازحامیان جنایتکاران بخصوص رژیم پلید صهیونیستی هستند) است؟!!! چرا همه مسائل کشور را به این مذاکرات شوم پیوند زده اید؟!!!نکند کاسه ای زیر نیم کاسه باشد؟!!! اینجانب به عنوان یک شهروند ایرانی که به فرهنگ وتمدن وارزش های قرآنی ودینی وانقلابی خود افتخار می کنم چند سفارش به رئیس جمهور محترم جناب دکتر روحانی دارم:

1- باتمام وجود پیرو مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای باشید(پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد. امام خمینی)

2-با ملت ایران صادق باشید وچیز ویا چیزهایی که به سرنوشت نظام وملت وکشور مربوط می شود از آنها پنهان نکنید.(شنیدم که بعضی از نمایندگان مجلس فرمودند که بسیاری از چیزهایی که در مذاکرات می گذرد نمایندگان مجلس از آن بی خبرند)

3- با تأسی از امام خمینی ره ومقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای  دربرابر سران جنایتکار وستمگر اروپا وآمریکا  موضعی قاطع واستوار وسدید وشدید وبدون خدشه داشته باشید واین موضع قاطع واستوار وسدید وشدید را به وزیر امور خارجه وهمکارانش ابلاغ فرمایید.

4-دربرابر اعتراض های انقلابیون بیدار وهوشمند ودلسوز عصبانی نشوید .این آیه را مکرر مرور فرمایید:( مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ...سوره فتح آیه 29)

5-همانطو رکه قبلا فرمودید که من رئیس جمهور همه ملت هستم نه یک حزب ویا قشر خاص  براین سخن درست خود استوار باشید

6-به دغدغه های مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در باره مقوله فرهنگ توجه کامل فرمایید واز آن غفلت نشود.

7- به دغدغه های مراجع عظام در باب ترویج شعایر دینی در جامعه وحفظ آن ها بویژه در باب حجاب وعفاف که از امّهات مسائل اسلامی ودینی است  عمیقا توجه شود.

8- به فرهنگ وتربیت جوانان در کشور عزیز ایران بسیار بسیار توجه وبرنامه ریزی شود.

9- به کشاورزی کشور بابرکت ایران توجه وعنایت کامل داشته باشید.

10-  حکومت در جمهوری اسلامی ایران را در مسیر تحقق حکومت حضرت مهدی عج  بدان وهمه کارهای خویش را در این راستا قرار بده.

برای شما وسایر دولت مردان آرزوی موفقیت وسلامتی دارم

سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجانی

 روز شنبه دهم آبان 1393






تاریخ : چهارشنبه 93/8/28 | 8:4 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

به نام خدا

 

مذاکرات هسته ای ایران با  1+5  درحالی به پایان مهلت تعیین شده(آذر 1393) نزدیک می شود که متأسفانه دستاوردش  توهین و گستاخی ویاوه سرایی  مقامات کشورهای اروپایی بویژه آمریکا  می باشد. برای ملت عزتمند وعاشورایی ایران قابل قبول نیست که تیم مذاکره کننده ایران(دکتر ظریف وعراقچی وروانچی و همراهانشان) منفعلانه وچه بسا ذلیلانه با دیپلماسی لبخند وبگو وبخند در میز مذاکره حاضرشوند و به دنبال هرمذاکره ای شعارشان این باشد که ما پیشرفت داشتیم وبه سوی گام نهایی پیش می رویم؟!!!! آیا تا حال در باره  آنچه که بدست آوردیم در مقابل آنچه که از دست دادیم  تفکر واندیشه شده است؟!!! بزرگترین سرمایه ملت ایران ،عزت واقتدارملی و افتخار به ارزش های دینی ومکتبی وانقلابی است ونیز ارزش هایی است که از طریق اهلبیت پیغمبر علیهم السلام بویژه سالارشهیدان حسین بن علی علیهمالسلام  و مجاهدان را ه حق  وروحانیت رنج کشیده وعلماء و فقهاء و بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی ره باعنایات حضرت ولیعصرعج  نصیب این کشور عزیز شده است. ملت ایران با تقدیم صدها هزار شهید ومجروح وجانباز از قبل وبعداز انقلاب بخصوص در هشت سال دفاع دلیرانه در برابر صدام وصدامیان باحمایت های شرق وغرب وحکام مرتجع عرب   ، افتخارش این است که دارای  استقلال  واقتدار وشرف وعزت وغیرت وسرافرازی است . چنین ملتی راضی نیست که به بهانه بهبود وضع اقتصادی ایران و رفع تحریم های ظالمانه از طرف آمریکا واروپا ، اصول  وارزش های دینی وانقلابی او پایمال شود. چرا وزارت خارجه(خانم افخم) و وزیرخارجه(دکترظریف) ورئیس جمهور ما(دکترحسن روحانی) در برابر توهین ها وتحقیرها ویاوه گویی های دولت مردان ومقامات خائن وجنایتکار اروپایی وآمریکایی  پاسخ قاطع وکوبنده ودر خورشأن ملت انقلابی وعاشورایی ایران نمی دهند؟!!!  چه رمز و رازی وجود دارد که دربرابر کستاخی های آنها  نرمش نشان داده می شود و فقط به جهت اینکه مورد عتاب وخطاب ومؤاخذه قرار نگیرند چند جمله ای تشریفاتی درمقابل آنها  برزبان جاری می کنند؟!!!چرا به این آیه شریفه قرآن( مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ...سوره فتح آیه 29) عمل نمی کنند؟!!!  چرا این بزرگواران به سخن مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای ایمان نمی آورند که فرمودند: {به آمریکا وغرب اعتمادی نیست. ... آنها در عهدشکنی ونقض پیمان ها مسبوق به سابقه هستند.اگربه فرض بعید  بهانه مسائل هسته ای حل شود ، ده ها  بهانه دیگر را طراحی کرده وآماده دارند. ...   تصور برخی دولتمردان دولت قبلی و همچنین برخی دولتمردان دولت فعلی این است که اگر ما در قضیه هسته‌ای با امریکا مذاکره کنیم، موضوع حل می شود. من هم به دلیل اصرار آن‌ها بر مذاکره درخصوص موضوع هسته‌ای، گفتم مخالفتی ندارم . اماهمان موقع هم تاکید کردم که خوشبین نیستم.

ملت انقلابی ایران هرگز مذاکراتی را که ثمره اش ذلت و پایمال شدن اصول وارزش های انقلابی ودینی اش باشد قبول نخواهد کرد ودربرابر آن ساکت نمی ماند. آیا تنها راه برون رفت از مشکلات اقتصادی وتحریم ها ، مذاکره با سران جنایتکار اروپایی وآمریکایی (که ازحامیان جنایتکاران بخصوص رژیم پلید صهیونیستی هستند) است؟!!! چرا همه مسائل کشور را به این مذاکرات شوم پیوند زده اید؟!!!نکند کاسه ای زیر نیم کاسه باشد؟!!! اینجانب به عنوان یک شهروند ایرانی که به فرهنگ وتمدن وارزش های قرآنی ودینی وانقلابی خود افتخار می کنم چند سفارش به رئیس جمهور محترم جناب دکتر روحانی دارم:

1- باتمام وجود پیرو مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای باشید(پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد. امام خمینی)

2-با ملت ایران صادق باشید وچیز ویا چیزهایی که به سرنوشت نظام وملت وکشور مربوط می شود از آنها پنهان نکنید.(شنیدم که بعضی از نمایندگان مجلس فرمودند که بسیاری از چیزهایی که در مذاکرات می گذرد نمایندگان مجلس از آن بی خبرند)

3- با تأسی از امام خمینی ره ومقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای  دربرابر سران جنایتکار وستمگر اروپا وآمریکا  موضعی قاطع واستوار وسدید وشدید وبدون خدشه داشته باشید واین موضع قاطع واستوار وسدید وشدید را به وزیر امور خارجه وهمکارانش ابلاغ فرمایید.

4-دربرابر اعتراض های انقلابیون بیدار وهوشمند ودلسوز عصبانی نشوید .این آیه را مکرر مرور فرمایید:( مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ...سوره فتح آیه 29)

5-همانطو رکه قبلا فرمودید که من رئیس جمهور همه ملت هستم نه یک حزب ویا قشر خاص  براین سخن درست خود استوار باشید

6-به دغدغه های مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در باره مقوله فرهنگ توجه کامل فرمایید واز آن غفلت نشود.

7- به دغدغه های مراجع عظام در باب ترویج شعایر دینی در جامعه وحفظ آن ها بویژه در باب حجاب وعفاف که از امّهات مسائل اسلامی ودینی است  عمیقا توجه شود.

8- به فرهنگ وتربیت جوانان در کشور عزیز ایران بسیار بسیار توجه وبرنامه ریزی شود.

9- به کشاورزی کشور بابرکت ایران توجه وعنایت کامل داشته باشید.

10-  حکومت در جمهوری اسلامی ایران را در مسیر تحقق حکومت حضرت مهدی عج  بدان وهمه کارهای خویش را در این راستا قرار بده.

برای شما وسایر دولت مردان آرزوی موفقیت وسلامتی دارم

سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجانی

 روز شنبه دهم آبان 1393

 

به نام خدا

{حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با یادآوری سخنان‌شان در ابتدای امسال فرمودند: تصور برخی دولتمردان دولت قبلی و همچنین برخی دولتمردان دولت فعلی این است که اگر ما در قضیه هسته‌ای با امریکا مذاکره کنیم، موضوع حل می شود. من هم به دلیل اصرار آن‌ها بر مذاکره درخصوص موضوع هسته‌ای، گفتم مخالفتی ندارم اما همان موقع هم تاکید کردم که خوشبین نیستم.  نقل از خبر آنلاین -خبرگزاری تحلیلی ایران}


ناکجاباد مذاکرات هسته ای ایران با 1+5

  

عجیب است که از طرف جمهوری اسلامی ایران مدام شفاف سازی و حسن نیت ورفع موانع سر راه مذاکرات هسته ای انجام می گیرد ولی از طرف مقابل زیاده خواهی وتمرد ومانع تراشی وسوء ظن و ادعاهای جدید مطرح می شود. مذاکراتی که طرف مقابل اصل را بر پیچیده تر کردن مسئله کرده ودر حقیقت به دنبال حل شدن قضیه نیست سر  از ناکجاباد در می آورد !!! وسر نوشت روشنی ندارد ونخواهد داشت و هربار نیزبر ابهامات آن افزوده می گردد. با خوش وبش ها ولبخند های دیپلماتیکی که گاهی هم لازم است   پیشرفتی حاصل نخواهدشد. غرب وآمریکا  با نیرنگ ومکر وحقه بازی  که جزو سرشتشان شده  در صورتی این نمایشنامه را تمام می کنند که امتیاز اساسی ومهمی  از ایران بگیرند. هیچگاه از یاد نبریم که غرب وآمریکا با اساس واصل  نظام جمهوری اسلامی ایران مشکل دارند وبرای مهار ویا سقوط آن اهرم های زیادی داشته ودارند یکی از اهرم های آنها جهت مقابله با نظام اسلامی ایران حفظ ودفاع از موجودیت منحوس وپلید رژیم اشغالگر اسرائل است. تا این غده سرطانی وجود دارد ما با غرب وآمریکا  مشکل خواهیم داشت.البته بادرایت وحکمت ومصلحت اندیشمندانه می توانیم خطرات این گرگ های  وحشی  وخونخوار  را کم کنیم ولی به فرمایش امام راحل رابطه ما با آمریکا و مانند آن رابطه گرگ ومیش است  ودر کلامی دیگر فرمود اگر از توطئه آنها غفلت کنید شما را نابود خواهند کرد . تا به حال  به لطف خدا ومقاومت ملت ایران ورهبری امام خمینی ومقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای همه توطئه ها ونقشه های شومشان نقش برآب شد وبعد از این هم انشاء الله چنین خواهد شد. به نظر میرسد که ادامه مذاکرات هسته ای با 5+1 با خوشبینی های غیر واقعی  سرانجام خوشی ندارد و کاسه تحریم ها ومانند آن با مذاکرات وادامه آن شکسته نشده ونمی شود. کاسه تحریم وماتتد آن ضمن رعایت قواعد وقوانین کار ، فقط وفقط از راه اعتماد ملی واهتمام به سرمایه های داخلی وتوجه عملی به اقتصاد مقاومتی وپیروی محض از فرامین مقام معظم رهبری ومقاومت واقتدار عزتمندانه ایران اسلامی وانقلابی  شکسته می شود. اینجانب بار دیگر توجه  دست اندر کاران مذاکرات هسته ای را به مطلبی که قبلا نوشته ومنتشر کرده بودم جلب می نمایم واستدعا دارم که توجه بیشتری بفرمایند. متن قبلی به قرار زیر است:


** ده دلیل جهت ضرب الاجل چند ماهه برای  مذاکرات هسته ای ایران با 1+5

 

به دلائل زیرباید ضرب الاجل چند ماهه جهت مذاکرات هسته ای ایران با1+5ازسوی جمهوری اسلامی ایران تعیین شود تا طرف مقابل بیشتراز این ایران وملت ما را به بازی نگیرد:

1-ایران مذاکره را برای مذاکره نمی خواهد بلکه مذاکره را جهت دستیابی به  حقوق حقیقی خود و... دنبال می نماید.

2-مذاکرات باید ثمرات داشته باشد وباگذشت سال های طولانی بویژه دردوره 6ماهه تعیین شده  از سوی غرب( که جناب آقای دکترظریف باتیم خود از سوی ایران عهده دار مذاکرات می باشد )، نتیجه وثمره قابل اعتنایی در مذاکرات هسته ای ایران با1+5حاصل نشده است وکاربی ثمر لغواست ووکارلغواز عاقل وعقلاء قبیح است.

3-طرف مقابل قصدجدی برحل مناقشات هسته ای   ندارد  وسوء نیت وکارشکنی آنها ثابت شده است .

4-  5+1 در مذاکرات به دنبال باج گیری از ایران(جمهوری اسلامی ایران)است واین ویژگی در تمام مذاکرات هسته ای ما باآنها محرز وآشکار است.

5-خاطره تلخ تعلیق در زمان دولت آقای سیدمحمدخاتمی(دوره اصلاحات) گواه روشن است که آنها نیات شیطانی دارند واگر مداخله  وبرخورد قاطع وحکیمانه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای نبود ، همه اهداف شوم خودرا به بهانه مسائل هسنه ای عملی می کردند ولی   ومکروا ومکرالله والله خیر الماکرین!!!.

6-غرب به معنی عام آن ، دست از خوی استکباری واستعماری ودشمنی با نظام جمهوری اسلامی ایران واسلام اصیل و...برنداشته است لذا اعتماد به آنها دور از  عقل وخرد وحزم واحتیاط و...است.آیا میتوان به بهانه لغو تحریم ها به هر صورتی ودر هرزمانی وبا هرضرر و زیانی  به مذاکرات با 5+1 ادامه داد؟!!!!به اصطلاح اصولی دفع ضررعقلائی محتمل ،لازم است.     درین مذاکراتی که تیم هسته ای ایران با5+1 به ریاست جناب دکتر ظریف ،درجریان است بنابر گفته های کارشناسان ومطلعین، نه تنها دستاورد روشنی نداشته بلکه از جهات عدیده ای دچار خسارت و...شدیم. چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟!!!!.  دفع ضرر مسلم ، به طریق اولی لازم است.

7-ابهامات زیادی در مذاکرات کنونی  وجود دارد که پاسخ های روشنی از سوی مسئولین هسته ای به ملت ایران داده نشده است.بخش عمده این ابهامات ناشی از برخوردهای منفعلانه تیم مذاکره ما می باشد.

8-اقتدار بالای سیاسی و نظامی ایران به درجه ای است که می تواند مسیرمذاکرات تحمیلی رابه نفع ایران وملت ایران رقم زند.

9-نباید فراموش کنیم که اساس مذاکرات  یک مستمسکی بیش نیست. غرب  مسائل هسته ای را بهانه ای قرار داده است که ازاین طریق جمهوری اسلامی ایران را تحت فشار ومحدودیت و... قرار دهد. بنابراین  ما باید دراین  مذاکرات  هسته ای تحمیلی، همانند جنگ تحمیلی با اقتدارهمه جانبه وارد صحنه کارزار شویم وبه گونه ای باید وارد میدان شویم که ابتکارعمل در دست جمهوری اسلامی ایران باشد نه اینکه خدای نخواسته تسلیم خواسته های غرب باشیم .بنابراین باید یک ضرب الاجلی برای غرب از طرف ایران تعیین شود تا بیشترازاین جولان ندهند ورجز خوانی نکنند.

10-مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای بارها وبارها فرمودند که به آمریکا وغرب اعتمادی نیست. فرمودند که آنها در عهدشکنی ونقض پیمان ها مسبوق به سابقه هستند.اگربه فرض بعید  بهانه مسائل هسته ای حل شود ، ده ها  بهانه دیگر را طراحی کرده وآماده دارند. لذا شرط عقل ودین واحتیاط ... این است که به  منابع وسرمایه های عظیم داخلی تکیه نماییم وبا ایمان به خدای متعال باقاطعیت تمام ، مسیر فعلی مذاکرات تحمیلی هسته ای  را با تعیین ضرب الاجل از سوی جمهوری اسلامی ایران عوض کنیم .امید است که ریاست محترم جمهوری جناب آقای دکتر حسن روحانی وجناب آقای دکتر ظریف ودست اندرکاران دیگر مسائل هسته ای به این نکات ذکر شده  از بنده به عنوان یک شهروند ایرانی توجه خردمندانه داشته باشند.

سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجانی

************************************

آیا در مذاکرات هسته ای می توان به آمریکا وغرب اعتماد کرد؟!!!

**{حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با یادآوری سخنان‌شان در ابتدای امسال فرمودند: تصور برخی دولتمردان دولت قبلی و همچنین برخی دولتمردان دولت فعلی این است که اگر ما در قضیه هسته‌ای با امریکا مذاکره کنیم، موضوع حل می شود. من هم به دلیل اصرار آن‌ها بر مذاکره درخصوص موضوع هسته‌ای، گفتم مخالفتی ندارم اما همان موقع هم تاکید کردم که خوشبین نیستم. نقل از خبر آنلاین -خبرگزاری تحلیلی ایران}

**حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی (صبح روز چهارشنبه 22/ 5/ 93)در دیدار وزیر امور خارجه، سفیران و مسئولان نمایندگیهای ایران در خارج از کشور، دستگاه دیپلماسی کشور را مدافعان خط مقدم دفاع از اهداف، منافع ملی و سرمایه ملی ایرانیان خواندند و ضمن تبیین ویژگی های دیپلماسی ایرانی و ضرورت دیپلماسی فعال و هوشمند در دوران بسیار مهم گذر به نظم جدید جهانی سخنان مهمی را در بی فایده بودن تعامل با امریکا بیان کردند.{که حجت الأسلام سید احمد خاتمی در نماز جمعه تهران گفت که می توان این بیانات را منشور سیاست خارجی عنوان کرد}حضرت آیت الله خامنه ای بخش پایانی سخنانشان را در این دیدار به موضوع تعامل با جهان اختصاص دادند…………………………………
ایشان با تأیید سخنان دو روز قبل رئیس جمهور(درروز دوشنبه 20/ 5/ 93) در جمع سفیران و کارداران درخصوص تعامل با همه دنیا افزودند: در این میان دو استثنا وجود دارد رژیم صهیونیستی و امریکا.
حضرت آیت الله خامنه ای با بیان چند دلیل و استدلال درباره نفی تعامل با امریکا تأکید کردند: رابطه با امریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بی منفعت برود؟!
ایشان افزودند: عده ای اینجور وانمود می کردند که اگر با امریکایی ها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل می شود، البته ما می دانستیم اینجور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان امریکا هیچ ارتباطی نبود اما در یک سال اخیر بخاطر مسائل حساس هسته ای و تجربه ای که مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و مذاکراتی داشته باشند اما از این ارتباطات نه تنها فایده ای عاید نشد بلکه لحن امریکایی ها تندتر و اهانت آمیزتر شد و توقعات طلبکارانه بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبونهای عمومی بیان کردند.
رهبر انقلاب افزودند: البته مسئولان ما در نشستها در جواب طلبکاری آنها، جوابهای قوی تر و گاهی گزنده تر دادند، اما در مجموع معلوم شد مذاکره برخلاف تصورات برخی ها، به هیچ چیز کمک نمی کند.
رهبر انقلاب در همین زمینه، افزایش تحریم ها را مورد اشاره قرار دادند و گفتند: امریکایی ها نه تنها دشمنی ها را کم نکردند بلکه تحریم ها را هم افزایش دادند! البته می گویند این تحریم ها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینه ی تحریم هم، فایده ای نداشته است.
ایشان افزودند: البته در زمینه ادامه مذاکرات هسته ای، منع نمی کنیم و کاری که دکتر ظریف و دوستانشان شروع کردند و تا امروز هم خوب پیش رفتند دنبال می شود اما این، یک تجربه ذیقیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با امریکایی ها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است.
رهبر انقلاب در تبیین ضررهای ناشی از مذاکره با امریکایی ها افزودند: این کار ما را در افکار عمومی ملتها و دولتها به تذبذب متهم می کند و غربی ها با تبلیغات عظیم خودشان، جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دو گانگی جلوه می دهند.
ایشان همچنین ضرر دیگر نشست و برخاست با امریکا را ایجاد زمینه برای طرح توقعات جدید از سوی آنها دانستند.
رهبر انقلاب در جمع بندی این بخش از سخنانشان، تعامل با رژیم صهیونیستی را موضوعاً منتفی خواندند و درباره امریکایی ها هم گفتند: تا وقتی وضع کنونی یعنی دشمنی امریکا و اظهارات خصمانه دولت و کنگره امریکا درباره ایران ادامه داردتعامل با آنها نیز هیچ وجهی ندارد.
رهبر انقلاب به افزایش نفرت ملتها از امریکا بخاطر هم دستی با جنایات صهیونیستها در غزه اشاره کردند و افزودند: هیچ کس در دنیا نیست که امریکایی ها را از مشارکت با جنایات و نسل کشی رژیم «غاصب، گرگ صفت، قاتل، کافر و ظالم صهیونیست» در غزه مبرا بداند، بنابراین امریکایی ها اکنون در موضع ضعف بیشتری قرار دارند.

http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=contentShow&id=12166 پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

*** کلیک کنید:عملیات سری آمریکا برای ایجاد و گسترش «ابولا» در آفریقا

به نام خدا

توصیه های ده گانه یک شهروند ایرانی به رئیس جمهورمحترم جناب دکتر روحانی

.................................................................

ملت انقلابی ایران هرگز مذاکراتی را که ثمره اش ذلت و پایمال شدن اصول وارزش های انقلابی ودینی اش باشد قبول نخواهد کرد ودربرابر آن ساکت نمی ماند. آیا تنها راه برون رفت از مشکلات اقتصادی وتحریم ها ، مذاکره با سران جنایتکار اروپایی وآمریکایی (که ازحامیان جنایتکاران بخصوص رژیم پلید صهیونیستی هستند) است؟!!! چرا همه مسائل کشور را به این مذاکرات شوم پیوند زده اید؟!!!نکند کاسه ای زیر نیم کاسه باشد؟!!! اینجانب به عنوان یک شهروند ایرانی که به فرهنگ وتمدن وارزش های قرآنی ودینی وانقلابی خود افتخار می کنم چند سفارش به رئیس جمهور محترم جناب دکتر روحانی دارم:

1- باتمام وجود پیرو مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای باشید(پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد. امام خمینی)

2-با ملت ایران صادق باشید وچیز ویا چیزهایی که به سرنوشت نظام وملت وکشور مربوط می شود از آنها پنهان نکنید.(شنیدم که بعضی از نمایندگان مجلس فرمودند که بسیاری از چیزهایی که در مذاکرات می گذرد نمایندگان مجلس از آن بی خبرند)

3- با تأسی از امام خمینی ره ومقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای  دربرابر سران جنایتکار وستمگر اروپا وآمریکا  موضعی قاطع واستوار وسدید وشدید وبدون خدشه داشته باشید واین موضع قاطع واستوار وسدید وشدید را به وزیر امور خارجه وهمکارانش ابلاغ فرمایید.

4-دربرابر اعتراض های انقلابیون بیدار وهوشمند ودلسوز عصبانی نشوید .این آیه را مکرر مرور فرمایید:( مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ...سوره فتح آیه 29)

5-همانطو رکه قبلا فرمودید که من رئیس جمهور همه ملت هستم نه یک حزب ویا قشر خاص  براین سخن درست خود استوار باشید

6-به دغدغه های مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در باره مقوله فرهنگ توجه کامل فرمایید واز آن غفلت نشود.

7- به دغدغه های مراجع عظام در باب ترویج شعایر دینی در جامعه وحفظ آن ها بویژه در باب حجاب وعفاف که از امّهات مسائل اسلامی ودینی است  عمیقا توجه شود.

8- به فرهنگ وتربیت جوانان در کشور عزیز ایران بسیار بسیار توجه وبرنامه ریزی شود.

9- به کشاورزی کشور بابرکت ایران توجه وعنایت کامل داشته باشید.

10-  حکومت در جمهوری اسلامی ایران را در مسیر تحقق حکومت حضرت مهدی عج  بدان وهمه کارهای خویش را در این راستا قرار بده.

برای شما وسایر دولت مردان آرزوی موفقیت وسلامتی دارم

سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجانی

 روز شنبه دهم آبان 1393

 





 

 






تاریخ : چهارشنبه 93/8/28 | 8:2 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر


  • paper | رپورتاژآگهی | فال تاروت چهار کارتی
  • فروش رپورتاژ | بک لینک دائمی