بسم الله الرحمن الرحیم
مرد مؤمن و صالحی که از خوبان روزگار بود در خواب باغ وسیعی را دید که قصر با شکوهی در آن ساخته بودند. در تعجبّ بود که این قصر زیبا از آن کیست. به او گفتند این قصر متعلّق به حبیب نجّار است. با شگفتی به قصر نگاه می کرد که ناگهان صاعقه ای در باغ افتاد و همه ی باغ و قصر را به آتش کشید.
وحشت زده از خواب بیدار شد و متوجّه شد که این خواب رؤیایی صادقه بوده است. فردای آن روز بلافاصله سراغ حبیب نجار رفت و به او گفت: شب گذشته چه خطایی از تو سر زده! او ابتدا کتمان می کرد و چیزی نمی گفت. امّا در نهایت لب باز کرد و گفت: دیشب با مادرم مشاجره می کردم و در حین مشاجره دست خود را به روی او بلند کردم!
مرد صالح خواب دیشب خود را برای حبیب تعریف کرد و به او گفت که چنین مقامی نزد خداوند داشتی، امّا به خاطر عمل دیشب خود همه را از دست دادی. [1] پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) چند نمونه از گناهان را نام می برند که از کبیره ترین گناهان کبیره است. «شرک به خداوند»، «کشتن یک مؤمن» و «عاقّ والدین» از جمله ی آن گناهان است.[2] در روایت دیگری آمده است که اگر کسی والدین خود را محزون کند، عاق والدین شده است.[3] والدین هر کس، اساس و ریشه ی جسمانی او هستند. کسی که به والدین خود بی احترامی می کند در واقع خود را بی ارزش، و بنیان خود را سُست کرده است. شاید روی همین اساس باشد که در روایات می فرمایند: بی احترامی به والدین، عمر را کوتاه، و روزی ـ مادّی و معنوی ـ را کم می کند. اگر کسی از روی خشم به والدین خود نگاه کند، خداوند او را از حوزه ی رحمت خود دور کرده و نمازش را نمی پذیرد.» [4] از سوی دیگر، کسی که حرمت «رَحِم» خود را نگاه دارد، و والدین خود را «محترم» بشمارد، در واقع به «رحمت» بیکران الهی وصل شده و بهره های مادّی و معنوی فراوانی هم در این راه خواهد برد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «اگر فرزند نیکوکاری با نگاه رحمت به والدین خود بنگرد، خدای متعال در مقابل هر نگاهش برای وی یک حج مقبول می نویسد. و اگر در طول روز صد بار هم این کار را انجام دهد، خداوند هم صد حج مقبول برای وی در نظر می گیرد».[5] [1] . داستان های شگفت شهید آیت الله دستغیب، صفحه ی 157 (با مختصری تصرّف) [2] . عن النبی (صلی الله علیه و آله): «إنّ أکبَرَ الکَبائِر عِند الله یَوم القیام? الإشراک بالله و قتل النفس المؤمن? بغیر الحق … و عقوق الوالدین». (میزان الحکمة، حدیث22710) [3] . عن النبی (صلی الله علیه و آله): «مَنْ أحْزَنَ وَالِدَیْهِ فَقَدْ عَقَّهُمَا» (من لا یحضره الفقیه، جلد4، صفحه ی372) [4] . أبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام): «مَنْ نَظَرَ إِلَى وَالِدَیْهِ نَظَرَ مَاقِتٍ وَ هُمَا ظَالِمَانِ لَهُ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلاةٌ.» (مستدرک الوسائل، ج15، ص195) توجه بفرمایید که این روایت بدین معنا نیست که چنین شخصی نمازش از جهت فقهی قبول نبوده و بدین معنا نیست که باید بعد از توبه نمازش را قضا نماید. بلکه معنای روایت این است که چنین نمازی در نزد خدای متعال پاداش و اجری ندارد و نمیتواند معراج او باشد. هر چند که نامش در ردیف بی نمازها نوشته نشده و به او «تارک الصلاة» نمی گویند. [5] . قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): «مَا وَلَدٌ بَارٌّ نَظَرَ إِلَى أَبَوَیْهِ بِرَحْمَةٍ إِلَّا کَانَ لَهُ بِکُلِّ نَظْرَةٍ حِجَّةٌ مَبْرُورَةٌ» فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ إِنْ نَظَرَ فِی کُلِّ یَوْمٍ مِائَةَ نَظْرَةٍ؟! قَالَ: «نَعَمْ اللَّهُ أکْبَرُ وَ أطْیَبُ». (بحارالأنوار، جلد71، صفحه ی73)
http://saadat.andishvaran.ir/fa/shownote.html?UserID=3523&DataID=6313&ReturnPageID=65
پایگاه اندیشوران حوزوی
ویژگیهای حیات انسانی(حیات طیبه) چیست؟
به دلیل اهمیت پرسش شما و نیازمندی پاسخ آن به روشن نمودن چند مسئله مهم مرتبط، ناگزیر از آنیم که در ابتدا چند مطلب را به عنوان تمهید و مقدمه مبحث مورد اشاره در سئوال، ارائه کنیم؛ و اما:
الف) چیستی حیات طیبه:
یکی از اسرار قرآنی و حقایق عرفانی، «حیات طیبه» اولیای خداست که تنها یک بار در قرآن مجید، به صراحت از آن سخن به میان آمده، اما در جای جای قرآن اشارات بسیاری به آن شده است. حیات طیبه یا زندگی اولیاء اللّه، پیراسته از هر ناپسندی، گژی، بدی، ناراستی و زشتی است؛ چراکه در محضر او و در مقام قرب خداوندی، جای برای این امور نیست. «حیات طیبه» در آیه 97 سوره نحل آمده است؛ «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مَن ذَکَر أَوْ أُنثَی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً وَلَنَجْزِینَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یعْمَلُونَ؛ هر کس، از مرد یا زن، کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاکیزه ای، حیات می بخشیم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام می دادند، پاداش خواهیم داد»(نحل/ 97). راه یافتن به عالم «عنداللّه» پاداش صبر و بردباری مؤمنانی است که عهد و پیمان خدا را نشکسته و آن را به بهای ناچیز نفروخته اند ؛ پس به نتیجه ای بهتر از عملشان می رسند. این نتیجه و پاداشِ بهتر از عمل، که در اثر عمل صالح مشروط به ایمان نصیب هر زن و مردی می شود، «حیات طیبّه» است؛ زندگی پاک از هرگونه نابودی و کمبودی که ناکامی و بیم و اندوه آن را ناگوار می کند. حیات طیبه معناى وسیعى دارد. حیاتى دور از هر نگرانى و تلخکامى، حیاتى همراه با قناعت و پرهیز از افراط و تفریط، حیاتى سرشار از معنویت و ایمان و احسان به خلق، حیاتى به دور از غفلت، سهو و نسیان و.... . پس برای نیل به چنین سعادتی، باید به وحی الهی دستاویز شد و از وسوسه های شیطان گریخت؛ زیرا شیطان بر مؤمنان اهل توکل هیچ نفوذی ندارد.
ب) معنای گوناگون حیات طیبه:
درباره «حیات طیبه» نظرات گوناگونی توسط مفسرین مطرح شده است. مرحوم طبرسی در تفسیر بزرگ مجمع البیان برخی از آنها را بدین صورت بیان نمودند: رزق و روزی حلال؛ زندگی شرافتمندانه همراه با قناعت و خشنودی؛ بهشت پر طراوت و زیبا و زندگی خوش در آنجا؛ زندگی خوشبختانه در بهشت برزخی.(تفسیر مجمع البیان، ج 7، ص 734ـ735)؛ برخی دیگر حیات طیبه را عبارت می دانند از: «عبادت همراه با روزی حلال» و «توفیق بر اطاعت فرمان خدا و مانند آن» را نیز افزوده اند.(تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و دیگران، ج 11، ص 394). و باز در روایتی که در نهج البلاغه از امیر مؤمنان(ع) آمده چنین می خوانیم: «و سئل عن قوله تعالی فلنحیینه حیاه طیبه» فقال هی القناعه؛ از امام علی (ع) پرسیدند: منظور از جمله «فلنحیینه حیاه طیبه» چیست؟ فرمود: قناعت» (نهج البلاغه، کلمه قصار 229). البته بدون شک مفهوم این تفسیر امیرالمومنین، محدود ساختن حیات طیبه به صرف قناعت نمی باشد بلکه بیان مصداق و نمونه روشنی از آن است، چون اگر همه دنیا را به کسی بدهند ولی روح قناعت را از او بگیرند همیشه در آزار و رنج و نگرانی به سر می برد و به عکس اگر انسان روح قناعت داشته و از حرص و آز و طمع بر کنار باشد، همیشه آسوده خاطر و خوش است (تفسیر نمونه، ج 11 ، ذیل آیه 97 سوره نحل). پس به هر حال حیات طیبه چنان معنای وسیع و گسترده ای دارد که همه این معانی فوق را در بر می گیرد.
مرحوم علامه طباطبایی در مورد «حیات طیبه» بیانی عمیق و عالی دارند، ایشان در تفسیر خود و در ذیل آیه 97 سوره مبارکه نحل می فرماید: مراد از «احیاء» بخشیدن و افاضه حیات و زندگی است و آیه شریفه دلالت دارد که خداوند سبحان، انسان با ایمانی را که عمل شایسته و مصالح انجام می دهد با زندگی جدیدی که غیر از زندگی معمول مردم است، اکرام می کند و آثار زندگی حقیقی که همان علم و قدرت است با این زندگی جدید همراه و همگام است و این درک جدید و قدرت باعث می گردد چنین فرد مؤمنی، چیزها را چنان که هستند ببینید؛ یعنی می تواند امور و اشیاء را به دو قسم حق و باطل تقسیم کند. سپس با قلب و روحش از امور باطل که در معرض فنا و زوال هستند که همان زندگی و حیات دنیوی است روی گردان می شود و به آن پشت می کند و دل به زینت ها و مظاهر فریبنده دنیا نمی بندد و چون از بند این تعلقات دنیوی و ظواهر گول زننده آن رها شد، شیطان نمی تواند او را خوار و ذلیل خود سازد و در بند خود گرفتار آرد. و در مقابل، قلب و روحش به پروردگار باقی و جاوید مرتبط و پیوسته می گردد و جز ذات پاک او و قرب و جوار او را طلب نمی کند و جز از خشم و دوری از او از چیزی هراس ندارد و در این هنگام برای خود زندگی پاک و جاودانه و بی زوال مشاهده می کند که کارگردان این زندگی و مدبر امور آن، پروردگار بخشنده و مهربان او است و در سراسر این زندگی معنوی و پاک جز زیبایی و جمال چیزی مشاهده نمی کند و تنها اموری را که خداوند آنها را قبیح و زشت شمرده، زشت و ناپسند می شمرد.این چنین انسانی چنان نور و کمال و قدرت و عزت و لذت و شادمانی در زندگی خود می یابد و مشاهده می کند که پایان و انتهایی ندارد. (تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج 12، ذیل آیه 97 نحل).
ج) پایه ها و راههای رسیدن به حیات طیبه:
حیات طیبه بر دو پایه استوار است: «ایمان» و «عمل صالح»؛ «من عَمِلَ صالحا مِنْ ذکرٍ أو أُثنی و هو مؤمن فَلنُحیینَّهُ حیاةً طیّبةً» (نحل/ 97). فرد مؤمن و صالح از آرامش و صفای دل برخوردار است. قرآن در معرفی مؤمن می فرماید: کسی که در کردارهایش میانه روست و از زندگیِ زجرآورِ تجمّلی و چشم و همچشمی و اسراف و تبذیر پرهیز می کند، او مؤمن است؛ «و الّذین إذا أنفقوا لَم یُسِرفوا و لم یقتُرُوا وَ کانَ بَینَ ذلک قواما؛ مؤمنان کسانی هستند که چون هزینه می کنند اسراف نمی کنند و خسّت نمی ورزند بلکه میان این دو، راه اعتدال را می گیرند» (فرقان/ 67)؛ و این همان اعتدال و اقتصاد؛ یعنی برنامه ریزی برای زندگی و خرج میانه، چه در اجتماع و چه خانواده؛ چه توسط فرد و چه توسط دولت، است که زمینه ساز رسیدن به حیات طیبه و آرامشِ روحی و روانی ابدی است.
طبق همین آیه، حیات طیبه غیر از ایمان، به عمل صالح نیز احتیاج دارد؛ البته ایمان راستین، عمل صالح را به وجود می آورد و عمل صالح هم ایمان را زیاد می کند. هر گامی که مؤمن در راه انجام اعمال صالح برمی دارد به ایمان خود می افزاید و ازدیاد ایمان و رشد و پرورش روحی، کردار شایسته را به دنبال دارد. معیار برخورداری از حیات طیبه، ایمان و بردباری در جهاد با هواهای نفسانی است.
برای حضور در عالم «عنداللّه» و تحقق حیات طیبه، باید عوامل درونی وابستگی به حیات دنیا را از بین برد و لازمه این توفیق، «صبر و استقامت» بر عهد عبودیت است که موجب آزاد شدن دل از قید و بندهای دنیا می گردد و پیش از فرا رسیدن مرگ طبیعی، شهادت معنوی و حیات طیبه، نصیب بنده بردبار و مجاهد فی سبیل اللّه می گردد. پس «صبر» زمینه ساز حضور در عالم عنداللّه و تحقق حیات طیبه است؛ « مَا عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِینَّ الَّذِینَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یعْمَلُونَ؛ آنچه نزد شماست نابود می شود و آنچه نزد خداست پایدار می ماند و بدون شک، کسانی که صبر ورزیدند به نیکوتر از عملشان پاداش می دهیم» (نحل/ 96)؛ زیرا صبر و بردباری پایه عزم و اراده قوی و کارآمد در صحنه مبارزه با نفس است.
د) حیات طیبه یا عالم عنداللّه:
حیات طیبه رهاورد سیر الی اللّه است که اولیای خدا با پیمودن مسیر بندگی و پاسداری از پیمان فطری و میثاق ملکوتی، به آن رسیده و از ثمرات آن بهره می برند؛ «وَ لاَ تَشْتَرُواْ بِعَهْدِاللّهِ ثَمَناً قَلِیلا إِنَّمَا عِندَاللّهِ هُوَ خَیرٌ لَکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ؛ پیمان خداوند را به بهای اندک نفروشید که به راستی، آنچه نزد خداست برای شما نیکو و پسندیده است، اگر بدانید»(نحل/ 95). از این آیه شریفه بر میآید که پاسداری از پیمان فطری و میثاق ملکوتی، بهره ای عنداللهی نصیب انسان می کند. به عبارت دیگر، توفیق درک حضور عالم عنداللّه و برخورداری از حیات طیبه، با التزام به گرایش فطرت میسّر می گردد. عالم عنداللّه به تعبیر بزرگان عرفان، همان عالم «عندیت» است. (مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة، امام خمینی، ص: 26 / رساله سیر و سلوک، سیدمهدی بحرالعلوم، با مقدّمه و شرح سید محمّد حسین حسینی طهرانی، ص: 53 / حیات حقیقی انسان در قرآن، عبداللّه جوادی آملی، ص: 238ـ248)
و) حیات طیبه، در مقابل حیات مادی دنیا:
حیات طیبه، در مقابل حیات مادی دنیا در صورتی که تحت ولایت شیطان صورت بندی شده باشد قرار دارد؛ حیات دنیویی که در اثر غلبه هوس ها و نفسانیت، بشر را در تارهای عنکبوتی خود گرفتار می کند.
خداوند پیش از آنکه حیات طیبه را به عنوان جزای نیکوی پاکان و پارسایان معرفی کند، فرمود: «وَ لاَ تَشْتَرُواْ بِعَهْدِاللّهِ ثَمَناً قَلِیلا إِنَّمَا عِندَاللّهِ هُوَ خَیرٌ لَکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ؛ پیمان الهی را به بهای ناچیز نفروشید؛ فقط آنچه نزد خداست برای شما نیکو و پسندیده است، اگر بدانید»(نحل: 95). در این آیه شریفه دو چیز در برابر هم قرار گرفته است: یکی «ثمن قلیل» (بهای ناچیز) و دیگری «ما عنداللّه». «ثمن قلیل» وصف دنیاست که به عنوان متاع و با تأکید بیشتر در این آیه به عبارت «متاع قلیل» معرفی می شود: «قُل مَتَاعُ الدُنْیا قَلیلٌ؛ بگو بهره دنیا ناچیز است»(نساء/ 77) و گاهی آن را با پایداری و ابدیت آخرت مقایسه کرده، می فرماید: «فَمَا مَتَاعُ الْحَیاةِ الدُنْیا فی الآخِرَةِ إِلاَّ قَلِیلٌ؛ پس بهره دنیا در برابر آخرت هیچ نیست، مگر اندکی» (توبه/38) و هشدار می دهد که زیان رسانی شما به خودتان، در نتیجه سرگرمی به همین بهره اندک دنیاست. قرآن زندگی دنیا را که در برابر حیات طیبه قرار دارد، بازی و لعب معرفی میکند: «وَ مَا هَذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ» (عنکبوت/ 64). مردم این دنیا نیز در اوهام و خیالات خود زخارف و لذت های فانی دنیوی را بزرگ و پایدار تصویر کرده، در نتیجه از خدا و قیامت غافل می شوند و شیطان با راه کارهای متعددی به این فریب کاری نفس میزند.
هـ) برخی از ویژگی های حیات طیبه یا عالم عنداللّه:
1. زندگی حقیقی: راه یافتگان به عالم «عنداللّه» از زندگانی حقیقی در محضر خداوند، برخوردارند: «بَلْ أَحْیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ؛ زنده اند و نزد پروردگارشان روزی دارند »(آل عمران/169).
2. جامع خیر دنیا و آخرت: عالم «عندیت» نه محصور در دوران حیات دنیایی است و نه منحصر به حیات اخروی؛ بلکه خیر آن بر دنیا و آخرت گسترده شده و برخورداران از آن در همین دنیا از آن بهره مندند: «فَعِندَ اللّهِ ثَوابِ الدُنیا وَ الاخرَةِ؛ پس پاداش دنیوی و اخروی نزد خداست»(نساء/134).
3. پایداری: ثمره حیات طیبه، ابدی و ماندنی است و نابودی و فرسودگی در آن راه ندارد. در همین آیات مورد بحث در سوره نحل، خدای تعالی پس از آنکه فرمود: عهد الهی را نفروشید، چرا که بهره عنداللّه برای شما نیکو و پسندیده یا بهتر است؛ و در آیه ای دیگر میفرماید: «وَ ما عِندَاللَّهِ خَیرٌ وَ أَبْقَی؛ آنچه نزد خداست نیکوتر و پایدارتر است» (شوری/ 36).
4. نامحدود بودن: سرچشمه بی کران و بی پایان همه چیز نزد خداست «وَ إِن مِن شَیء إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ؛ و هیچ چیز نیست، مگر اینکه معادن آن نزد خداست» (حجر/21). به این علت، راه یافتگان به آن عالم هرچه بخواهند، برایشان فراهم است و محدودیتی ندارند؛ «لَهُم مَا یشاءونَ عِندَ رَبِّهِم؛ هر چه بخواهند برای آنها نزد پروردگارشان هست»(زمر/ 34) و فراتر از این فرمود: «لَهُم مَا یشاؤُون َفیهَا وَ لَدَینَا مَزِیدٌ؛ برایشان هر چه بخواهند در آنجا هست و نزد ما بیش از آن است» (ق/35).
5. معیار و میزان بودن: از آن رو که حیات طیبه، نهایت کمال الهی انسان است، لذا آن عالم و برخورداران از درجات آن معیار و میزان می باشند؛ «ذَلِکُمْ أَقْسَطُ عِندَاللّهِ؛این کار شما نزد خداوند عادلانه تر است» (بقره/ 282) و یا «هُوَ أَقْسَطُ عِندَاللَّهِ؛ او عادلانه تر است نزد خدا»(احزاب/5).
6. جلوه آیات الهی: عالم عندیت جلوه روشن آیات الهی است; چنان که فرمود: (إِنَّمَا الآیاتُ عِندَاللّهِ)(انعام: 109 / عنکبوت: 50); تمام آیات الهی فقط نزد خداوند است. کسی می تواند آیات الهی را درک کند که چشمی به عالم عنداللّه گشوده و خبری از آن یافته باشد. عالمْ سراسر آیات الهی است، اما برای کسی که خداوند را مشاهده کرده و ربط پدیده های جهان را با حق تعالی به تماشا نشسته است.
7. علم: «علم» در ادبیات قرآن، یعنی شناخت خدا و آیات و آثار اوست؛ و قرآن تمام علم را نزد خدا می داند: «إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَاللَّهِ؛ علم فقط نزد خداست. بنابراین، یکی از برترین شاخص های حیات طیبه، علم است. اهل بیت(ع) معدن و منبع این علم و سرآمد اهل حیات طیبه اند؛ چنانکه در زیارت جامعه کبیره، امام هادی (ع) خاندان مبارک خود را «خزّان العلم» می شمارد.
8. نور: کسانی به عالم عنداللّه و حیات طیبه راه پیدا می کنند که دل و جان خود را صاف کرده و از همه تعلّقات و تیرگی ها رها ساخته و آیینه گون شده اند؛ «وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَالشُّهَدَاء عِندَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ؛ کسانی که به خدا و رسولش ایمان آوردند آنها اهل راستی و گواهان نزد پروردگارند که پاداش و نورشان برای آنهاست»(حدید/ 19).اینها کسانی هستند که خدا را با تمام وجود درک کرده و آینه دار نور و نام او شده اند و در میان مردم با این نور حرکت کرده و مایه هدایت خلق می باشند؛ «أَ وَ مَن کَانَ مَیتاً فَأَحْیینَاهُ وَ جَعَلْنَا لَهُ نُوراً یمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَن مَثَلُهُ فِی الظُّلُمَاتِ لَیسَ بِخَارِج مِنْهَا»(انعام/ 122).
9. جایگاه راستی: جایگاه راست و استوار اهل حیات طیبه: «فی مَقْعَدِ صِدْق عِنْدَ مَلِیک مُقْتَدِر؛ در جایگاه راستین، نزد پادشاهی توانا»(قمر/ 55) می باشد. ایشان راه درست را یافته، به جایگاه و موقعیت راستین می رسند و با حق به سر می برند، نه با فریب ها و سراب ها.
10. عبودیت: کسانی به عالم «عندیت» راه پیدا می کنند که تمام هستی خود را ملک خدا دانسته، استقلال و استکبار را از پندار و رفتار خود بزدایند؛ «وَ مَنْ عِنْدَهُ لاَ یسْتَکْبِروُنَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَ لاَ یسْتَحْسِروُنَ؛ و کسانی که نزد اویند از بندگی او استکبار نورزیده و پندار زده و فریفته نیستند»(انبیاء/ 19).
11. کرامت: اهل حیات طیبه چون به عالم «عنداللّه» راه یافته اند، از سرچشمه های بی پایان برخوردار شده و با توانایی و دارایی الهی، حمایت می شوند. از این رو، پیشامدهای خارق العاده ای برایشان روی می دهد که «کرامت» نامیده می شوند و چون با ادعای نبوّت همراه نیست، نمی توان آن را «معجزه» نامید؛ زیرا معجزه مخصوص پیامبران است. وقتی حضرت زکریا (ع) برای دیدار حضرت مریم(س) به عبادتگاه او آمد و میوه های گوناگون و تازه را دید، پرسید: اینها از کجا رسیده است: و حضرت مریم(س) پاسخ داد: «هُوَ مِنْ عِندِاللّه؛ اینها از عالم «عنداللّه» آمده است»(آل عمران:/37).
12. نصرت: سخت ترین و ترسناک ترین معرکه هایی که انسان با آن مواجه می شود آنجاست که شیطان بیرونی و هواهای نفسانی دست به دست هم داده و دل را به غفلت از خدا و تعلّق به دنیا می کشند. در این هنگام، تنها خدا یاور و پشتیبان بنده است: «وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِاللّهِ؛ یاری تنها از نزد خداست»(آل عمران/126). بنابراین، اهل حیات طیبه به خاطر زندگی پاکی که یافته اند، از نصرت و یاری و حمایت الهی برخوردار شده و به گناهان آلوده نمی شوند.
13. رحمت خاص: خدای تعالی رحمت عام و فراگیری دارد که همه هستی و مؤمن و کافر از آن برخوردارند؛ اما رحمت خاص او مربوط به عالم «عندیت» است. به همین دلیل، تنها اهل حیات طیبه از آن بهره مندند. درباره حضرت خضر(ع) آمده است: «آتَیناهُ رَحمَةً مِنْ عِنْدَنا؛ به او رحمتی از نزد خود بخشیدیم»(کهف/65)؛. یا از زبان نوح(ع) می فرماید: «وَ آتَانِی رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ» (هود/ 28).
14. شهود و لقای الهی: برترین ثمره حیات طیبه که اولیای خدا در عالم «عنداللّه» از آن برخوردارند، شهود و لقای رب العالمین است: «فَمَن کَانَ یرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلا صَالِحاً وَلَا یشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَداً؛ پس کسی که مشتاق و امیدوار دیدن پروردگار است، باید عمل شایسته انجام دهد و در بندگی پروردگار شرک نورزد»(کهف/ 110). در این آیه شریفه، دیدار و شهود خداوند در گرو عمل صالح و نفی شرک (ایمان) معرفی شده و حیات طیبه نیز در گرو این دو است. حیات طیبه سبب شهود حق تعالی و سیر در تجلّیات انوار و اسماء اوست.
15. شادی و آرامش درونی: از دیگر آثار حیات طیبه، شادی و آرامش درونی است که قرآن در توصیف اولیای خدا و اهل حیات طیبه فرمود: «اَلا اِنَّ أَوْلِیاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لاَ هُمْ یحْزَنُونَ الَّذینَ آمَنُوا وَ کَانُوا یتَّقُونَ آگاه باشید که اولیای خدا از هر بیم و اندوهی سلامت و آسوده اند؛ کسانی که ایمان آورده و پرهیزگار بوده اند»(یونس: 62ـ63). در آیه دیگری می فرماید: «مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیوْمِ الآخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحاً فَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لاَ هُمْ یحْزَنُونَ؛ کسی که به خدا و روز قیامت ایمان آورد و کارهای شایسته انجام دهد، هیچ هراس و اندوهی ندارد»(مائده: 69).
16. شعور و بینش برتر: از جمله آثار دیگر حیات طیبه، شعور و بینش برتری است که باطن عالم و ملکوت زمین و آسمان ها را برای مؤمنان بلند مرتبه آشکار و ظاهر ساخته است. این توان و بصیرت شهودی از نور خداست که بر قلب آنان تابیده شده و آن را عمیق و وسیع نموده، در نتیجه، از ظلمت ظاهر به نور باطن رسیده و حیاتی دیگر یافته اند: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ یؤْتِکُمْ کِفْلَینِ مِن رَحْمَتِهِ وَ یجْعَل لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، تقوا پیشه کنید و به پیامبر ایمان آورید تا دو بهره از رحمت را دریابید و برای شما نوری قرار دهد که با آن راه بروید»(حدید/ 28).
17. سلام: «سلام» به معنای سلامتی و نداشتن کاستی و بیماری است. اهل حیات طیبه و راه یافتگان به عالم «عندیت» مظهر اسم «سلام» خدا بوده و از کاستی ها و بیماری ها پاک و پیراسته اند: «لَهُمْ دارُ السَّلَامِ عِندَ رَبِّهِمْ؛ سرای سلامت نزد پروردگارشان برای آنهاست»(انعام/ 127). البته این سلامت، نه تنها سلامتی جسم و تن است بلکه سلامتی قلب و جان نیز هست؛ «یوْمَ لاَ ینْفَعُ مَالٌ وَ لاَ بَنُونَ إلاَّ مَنْ أَتَی اللَّهَ بِقَلْب سَلیم؛ روزی که دارایی و فرزندان فایده ای ندارد، مگر کسی که دلی سالم به حضور پروردگار آورد» (شعراء/88ـ89). در مقابل، کسانی که از حیات طیبه و درک محضر الهی محرومند: «فی قُلُوبِهِم مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهَ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلیمٌ؛ در دل هایشان مرض است و خداوند بیماری و کاستی دلشان را بیشتر می کند و برایشان عذاب دردناکی است» (بقره/ 10) می باشند.
ی) برای مطالعه بیشتر در این زمینه، منابع ذیل را پیشنهاد می کنیم:
1. مقالات:
حیات طیبه از دیدگاه قرآن، حمید رضا مظاهری سیف (مجله معرفت، شماره: 109).
حیات عارفانه امام علی (ع)، آیت الله جوادی آملی (دانشنامه امام علی (ع)، ج 4، ص: 9).
2. کتاب ها:
حیات حقیقی انسان در قرآن، آیت الله جوادی آملی (تفسیر موضوعی قرآن، ج: 15)
حیات عارفانه امام علی (ع)، آیت الله جوادی آملی.
نقطه های آغاز در اخلاق عملی، آیت الله محمد رضا مهدوی کنی.
مطالعه سیره معصومین؛ مانند: سنن النبی، علامه طباطبایی (ترجمه: لطیف مطوف راشدی)؛ خاتم النبیین، آیت الله سید علی کمالی دزفولی.
مطالعه احوال و آثار علمای ربانی و عرفای الهی؛ مانند: مهر تابان (یادنامه علامه طباطبایی)، علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی.
روح مجرّد (یادنامه عارف کامل سید هاشم حدّاد)، علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی.
آیت الحق(2 جلد)؛ یادنامه آیت الله سید علی آقا قاضی، سید محمد حسن قاضی.
طبیب دلها؛ یادنامه آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، صادق حسن زاده.
پرسمان دانشجویی http://porseman.org/q/show.aspx?id=135577
اهمیت دوران جوانی در خداجویی
تشبیه نوجوان و جوان به نهال نورس در کلمات معصومین، حاکی از همین مطلب است که او را میتوان به هر جهتی هدایت نمود، بر خلاف درخت تنومندی که کسی قادر به جهت دهی او نیست مگر با بریدن تنه آن درخت.
روح، ظریف است. احساسات پاک و با لطافت، عواطف زلال و با صداقت، جوان را چون گلی شکفته و با طراوت نموده است که بیشترین تأثیرپذیری را برای پژمرده شدن داراست. تشبیه نوجوان و جوان به نهال نورس در کلمات معصومین، حاکی از همین مطلب است که او را میتوان به هر جهتی هدایت نمود، بر خلاف درخت تنومندی که کسی قادر به جهت دهی او نیست مگر با بریدن تنه آن درخت.
بنابر این، جوانی با نوعی اثرپذیری روحی و حالات انفعالی و تشویشات ذهنی همراه و آمیخته است که کمتر صبغه و رنگ عقلی و استدلالی دارد. به همین جهت، عوامل خارجی در جهات مثبت یا منفی، بیشترین اثر را در او میگذارد.
آنچه که از دیدگاه اسلام مهم است، سوق دادن او به سوی تکامل انسانی و اهداف متعالی است. سنت و سیره پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) و اولاد طاهرینش (علیهمالسلام) نسبت به جوانان، مبیّن همین نکته است. پس صرفاً به کار گرفتن احساسات جوانان و تشویق و تحریص آنان از قدرت احساسی و عاطفی، مقصود شارع مقدس نیست، بلکه سوق دادن آن در قلمرو دین و عقلانی نمودن اهداف عالیه انسانی، همه همت رهبران دین میباشد و ادعای ما این است که همه تعالیم دین و احکام الهی، خصوصاً نماز، در همین راستا بر مسلمین، فرض و واجب شده است.
نیازهای غریزی و فطری جوانان و پاسخ آن
با تمهید مقدمات و مطالبی که ذکر شد، میتوان گفت که فلسفه همه عبادات دینی، در این نکته معطوف است که متأثرترین قشر یعنی جوانان را م?ثرترین قشر در اجتماع انسانی قرار دهد، چون احساس به یک تکیهگاه محکم و امنیت و آرامش در پناه آن، تنها عنصری است که میتواند به جوان، اعتماد و اطمینان بخشیده و او را از اضطرابات درونی و تشویشات ذهنی رها سازد. همه مشکلات و معضلات روحی و روانی که هویّت او را در معرض خطر انداخته و ثبات شخصیت او را از کَفَش ربوده و خلأ عظیمی را در او ایجاد کرده، ناشی از نداشتن یک ملجأ و عدم دستیابی به یک پناهگاه دائمی و مستحکم است.
همه صاحبان مکاتب کوشیدهاند تا به نحوی این آتش احساسات درونی را خاموش و یا حداقل از شعلههای آن بکاهند. به همین خاطر، راه حلهایی چون آزادی بیقید و شرط جوانان در ارضای هواهای نفسانی و غرایز حیوانی، و سوق دادن و جهت دهی ایشان به میخانهها و گاهوارهها، و صدها طرق دیگر را به عنوان پناهگاه ارائه دادند، اما پس از رویکرد جوانان به آن مأمنهای به ظاهر مستحکم، سقفهایشان فرو ریخته و به واهی و خیالی بودن آنها پی بردهاند، چون با ارضای نیازها و دفع هواهای نفسانی، اهداف خود را تأمین شده نمییافتند.
«امروزه اشتیاق شدید جوانان سراسر جهان به شنیدن موسیقی به اصطلاح پاپ (Pop) و پوشیدن لباسهای نوعاً جدید، کاملاً واضح است. بسیاری از جوانان تیز و چابک، پا در رکاب سفر میگذارند بدون آن که بدانند به کجا میروند. در این مسحورشدگی و حتی تسخیرشدگی در قبال شیوه زندگی جدید که از غرب سرچشمه گرفته و جهانگیر شده است، شمار کثیری از جوانان مسلمان شریک بودهاند. دانستن این نکته برای جوانان مسلمان لازم است که این پدیدهها با علل ژرفتری ارتباط دارند که از نظر معنوی، بیطرف نیستند».[5]
جوانان در زندگی و حیات جوانی خویش، امور زیادی را در حال تجربه کردن هستند. او چون سایر افراد جامعه، اما عاطفی و احساسیتر از دیگران، در صدد دستیابی به امری است که قلبش را بدان واسطه، تسکین بخشیده و نوعی آرامش را تحصیل نماید و لیکن به هر چیزی که روی میآورد، بعد از مدت کوتاهی در مییابد که آن عنصر، مطمئن و واقعی نیست.
البته تشخیص این امر در ابتدای سنین نوجوانی و جوانی، بسیار دشوار است. شور و هیجان جوانی در جوانان، غالباً فرصت تعقل و اندیشه این که انسان برای یک زندگی و حیات طولانی و اهداف متعالی خلق شده را از او سلب کرده و به همین خاطر، او بعد از تجربه عملی، به پوچی و بیپایگی بسیاری از مأمنهایی که بدان پناه آورده است، پی خواهد برد؛ و دشمنان دین، خصوصاً غرب، به خاطر درک همین نیازهای فطری و غریزی جوانان، تلاش زیادی انجام میدهند تا این گرایشها را به جهاتی که اهداف آنها را تأمین میکند سوق دهند و آنها را از کمالات معنوی و دینی منحرف سازند.
کسی که خود، مدت زیادی از عمرش را در میان غربیها سپری کرده و الان هم زندگی خود را با آنها در حال تجربه کردن است، قضاوت و داوریاش چنین است که گوید:
«در شیوه زندگی کنونی غرب، کشش و گرایشی هست که افراد جامعه را به زیستن در لحظه کنونی، فارغ از همه تاریخ و گذشته و غرق شدن در طلب سرافرازیهای لحظهای و لذت حسی آنی وامیدارد.
پرستش قهرمانان ورزشی و میل به رکورد شکنی دایمی و فایق آمدن بیوقفه بر طبیعت، نشان دهنده یک وجه از این دلمشغولی به تن است، در حالی که جنبه بسیار ویرانگرتر همین گرایش را میتوان در استفاده از مواد مخدر و طبعاً مشروبات الکلی، روابط جنسی آزاد و نظایر آن دید که تماماً از تلاش نفس برای غرق نمودن خود در لذتهای آنی جسمی و غریزی حکایت دارد. بدیهی است که ورزش، مستلزم انضباط و سختکوشی است و این از جهات مثبت آن است؛ اما بزرگداشت بیش از حد ورزش و کمابیش پرستیدن قهرمانان ورزشی، ناشی از اهمیت گزافی است که به تن داده شده است.
علاوه بر این که نقش و اهمیتی که به ورزش داده میشود، ابداً بیارتباط با اشتیاق به لذتجوییهای جسمانی نیست؛ که همه این عوامل، متضمن از دست رفتن ایمان و اعتقاد جوانان به معیارهای اخلاقی است».[6]
یک جوان مسلمان، با تحصیل معرفت و دستیابی به علوم مقدس دینی، باید خود را مجهز ساخته و به دامی که جوانان غربی بدان گرفتار آمدند، هویت خود را از دست ندهد.
پینوشتها:
[1] . نهج الفصاحه، حدیث 2050.
[2] . نهج الفصاحه، حدیث 372.
[3] . سفینة البحار، ج 2، ص 176.
[4] . دکتر مای لی، شخصیت، ترجمه دکتر محمود منصور، ص 120.
[5] . دکتر نصر، جوان مسلمان و دنیای متجدد، ص 338.
[6] . دکتر حسین نصر، جوان مسلمان و دنیای متجدد، ص 342.
منبع: مرکز نشر اعتقادات eteghadat.com
باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از: زیباصداقت
برگرفته از گروه: نماز
http://bashgah.tebyan.net/newindex.aspx?pid=284089
سایت تبیان
معاون جامعه و مردم جامعه مدرسین حوزه با اشاره به عرض ارادت مراجع عظام و علما به کریمه اهل بیت(ع)، گفت: امام خمینی(ره) به عنوان مرجعی که توانست به نشر معارف الهی در عالم اهتمام ورزد، اعتقاد و اردت خاصی به حضرت معصومه(س) داشت.
وی با اشاره به احادیثی از اهلبیت(ع) در مورد جایگاه والای حضرت معصومه(س)، گفت: کریمه اهل بیت(ع) پس از حضرت زهرا(س) به عنوان بزرگ ترین الگوی بانوان مطرح است و نباید اثرات منفی محیط به گونه ای بر بانوان جامعه اثر بگذارد که دل حضرت خون شود.
نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی با بیان این که امروز تمام رسانه های تبلیغاتی و بلندگوهای دشمن، در پی بی حجاب کردن بانوان جامعه اسلامی است، گفت: امروز باید بیش از گذشته در زمینه عفاف و حجاب کار کرد و بانوان جامعه نیز باید در این مسیر ایستادگی کنند.
حجت الاسلام والمسلمین آشتیانی با اشاره به این که باران رحمت قرآن بر تمام دل ها می بارد، گفت: قرآن برای بشریت نازل شده است و اختصاص به گروه و مذهب خاصی ندارد.
وی با بیان این که دل های آلوده آیات قرآن را در خود جاری نمی کنند، ابراز داشت: ژرفای قرآن کریم توسط دل های پاک پذیرفته می شود و باید از معارف قرآن در راستای تقرب به خداوند بهره ببریم.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی افزود: آیات و معارف قرآن کریم همانند گنج های عظیمی هستند که باید از آن ها برای ارتقای معنویت در زندگی شخصی و اجتماعی بهره برد.
حجت الاسلام والمسلمین آشتیانی با تاکید بر این که برای پیدا کردن مسیر الهی نباید نباید به سراغ روزنامه ها برویم که غیر از تعداد محدودی، هر روز با سوء نیت مقاله می نویسند، گفت: قرآن و احادیث محل مناسبی برای تربیت انسان هایی نظیر سلمان فارسی و اباذر غفاری است.
وی با تاکید بر این که بانوان نقش مهمی امروز در جامعه دارند، گفت: بانوان باید دین خدا را همراهی کنند و این انقلاب اسلامی که نشات گرفته از قران و اهلبیت است
معاون جامعه و مردم جامعه مدرسین حوزه در ادامه با اشاره به پیروز مردم غزه، گفت: نتانیاهو شکست از مقاومت را رهاورد حمایت جمهوری اسلامی می داند و از ایران به عنوان قدرتی یاد می کند که آن ها را به ذلت کشید.
حجت الاسلام والمسلمین آشتیانی با تاکید بر این که باید قدر نظام، ولایت و امام و رهبری را بدانیم، گفت: در دوران پهلوی استعدادهای کشور خفه شده بود و امروز به برکت انقلاب اسلامی ما در دنیا در زمینه های مختلف نظیر علوم هسته ای پیشرفت کرده ایم.
وی افزود: همه مسئولان باید بدانند سربلندی کشور مربوط به قرآن و اهل بیت(ع) است و اگر روزی این معارف الهی را نداشته باشیم، هیچ چیزی نداریم.
نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی با تاکید بر این که برگزاری مسابقات قرآنی و انس با قران باید همواره زنده نگاه داشته شود، گفت: انسان قرآنی تربیت یافته برتر است و هیچ گاه اقدامی خلاف واقع انجام نمی دهد.
حجت الاسلام والمسلمین آشتیانی با بیان اینک ه تمام وزارتخانه ها باید نسبت به برگزاری مسابقات قرانی و انس بیشتر با این کتاب عظیم الهی اقدام کنند، تصریح کرد: اگر مسئولان نظام به ترویج معارف قرآن اهتمام ندهند لطمه به دین و جامعه وارد می شود.
وی با اشاره به این که دشمنان از تجلی قرآن و اسلام می ترسد، گفت: رهبر معظم انقلاب اسلامی سال گذشته، پیش از دیدار با مردم قم به مناسبت 19 دی، در اتاقی که برخی بزرگان نیز حضور داشتند و تاکید کردند «مشکل آمریکا با ما بر سر مسئله هسته ای نیست و دشمنی آن ها سر مسئله اسلام است و من حوزه را عَلَم اسلام می دانم و حواس تان باید جمع باشد، و لذا ترویج شبهات نیز به هدف تخریب اسلام صورت می گیرد»
حجت الاسلام والمسلمین آشتیانی افزود: ما به همین دلیل شاهد هستیم که تروریست های داعشی به عنوان گروه های اسلامی معرفی می شوند تا اسلام هراسی در دنیا رواج یابد.
وی با اشاره به این که اگر خانواده، مدارس و دانشگاه ها در تربیت نسل ها سستی کنند، دچار مشکلاتی خواهیم شد، اظهار داشت: امروز وقتی در قم بیش از پنجاه درصد ماهواره دارند انسان وحشت می کند که رسانه های دشمن چه موضوعاتی را دارند به مردم خوراک می دهند.
معاون جامعه و مردم جامعه مدرسین حوزه با تاکید بر این که پایبندی به دین در آقایان و بانوان نعمت بزرگی است، گفت:امروز انسان وقتی صبح از منزل بیرون می آید باید ده تا سوره فلق و ناس بخواند تا متدین به منزل بازگردد!
حجت الاسلام والمسلمین آشتیانی در پایان خاطرنشان کرد: گسترش فعالیت های قرآنی باید در دستورکار تمامی وزارت خانه ها و نهادها قرار گیرد تا جامعه نسبت به شبهات واکسینه شود.
http://www.shafaf.ir/fa/news/276670/%D8%A8%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%D9%BE
نقل از شفاف
خواص درمانی انجیر از نگاه امام رضا (ع)
انجیر، میوهای است با خواص بسیار که در روایات پزشکی، توجه ویژهای به آن شده و میوهای مفید برای مقاومت بدن و تضمین سلامتی معرفی شده است.
انجیر
انجیر میوهای است که در قرآن کریم از آن به نیکی یاد شده و این کلام آسمانی، ارزش انجیر را نشان میدهد. دانش پزشکی، این واقعیت را از نظر علمی تأیید میکند که انجیر میوه با ارزشی است و از لحاظ تأمین سلامتی برای همه ضروریست، چرا که وجود مقدار زیادی فسفر، این حقیقت را نشان میدهد که انجیر در پرورش هوش و حافظه، بسیار مفید است.
سرشار بودن انجیر از پتاسیم، تأمین کننده سلامتی کودکان ضعیف و کمخون و بیاشتها است. وقتی بدانیم که گذشته از مواد زندگی و حیاتی، انجیر به مقدار کافی دارای انواع ویتامین ب و ویتامین ث میباشد، آن وقت قبول خواهیم کرد که چرا در کتاب آسمانی ما، این میوه، این قدر مورد تجلیل قرار گرفته است.
رفع کننده بوی بد دهان
کسانی که از بوی بد دهان رنج میبرند، انجیر میتواند آنها را از این رنج نجات دهد. امام رضا (علیهالسلام) در این مورد فرمودهاند: اَلتّینُ یَذهَبُ بِالبَخرِ؛ انجیر بوی بد دهان را برطرف میکند. (1)
استحکام استخوانها
کمبود کلسیم میتواند به خرابی دندانها و نیز پوکی استخوان بینجامد. انجیر میوهای است که این کمبود را جبران میکند و به استحکام استخوانها کمک میکند. امام رضا (علیهالسلام) در این زمینه میفرماید: "یشّد الفم و العظم" انجیر، دهان و استخوان را محکم میکند. (2)
انجیر، نیروزا، مقوی نیروی جسمی، کمک کننده به هاضمه، ملین و تسکین دهنده تشنگی و حرارت است.
تقویت موها
یکی دیگر از خواص اعجابانگیز انجیر، تقویت مو و کمک به رشد موهای بدن است. امام رضا (علیهالسلام) میفرماید که انجیر، مو را میرویاند. انجیر، نیروزا، مقوی نیروی جسمی، کمک کننده به هاضمه، ملین و تسکین دهنده تشنگی و حرارت است و شاید به همین خاطر است که امام رضا (ع) میفرماید: وَلایُحتاجُ مَعَهُ إِلی دَواءٍ؛ با وجود انجیر، دیگر شما احتیاجی به دارو ندارید. (3)
درمانی برای بیماریها
همچنین امام رضا (ع) درباره خواص دیگر انجیر، آن را برای قولنج، مفید برشمردهاند. در این زمینه محمد بن عرفه میگوید: در روزگار امام رضا (ع) و مأمون، در خراسان بودم. [یک بار] از امام رضا (ع) پرسیدم: ای پسر پیامبر خدا، دربارهی انجیر چه میگویی؟ فرمود: «برای قولنج، سودمند است. آن را بخورید.»(4)
پزشکان در گذشته، یبوست که عامل بیماری بواسیر است را امالامراض یا مادر بیماریها نامیدهاند. پس اهمیت پیشگیری و درمان آن مشخص است. بهترین داروی آزمایش شده و خوش طعم در این زمینه، انجیر است؛ چرا که فیبر موجود در انجیر، به عملکرد سالم روده کمک میکند و مانع بروز یبوست میشود. از این رو، در آموزههای طبی ائمه (علیهمالسلام) به نقل از پیامبر اکرم (ص) آمده است که: «انجیر بخورید؛ چرا که اگر بنا بود بگویم میوهای از بهشت است، همین میوه را میگفتم؛ زیرا میوهای است بدون هسته. آن را بخورید؛ زیرا بواسیر را ریشهکن میسازد و برای نقرس، سودمند است.»
خلاصه آنکه انجیر، مقوی نیروی جسمی، دارای طبیعت گرم، نیروزا، رفع کننده خشونت سینه، درد سینه، سرفه، مسکن حرارت و تشنگی و رفع کننده ورم طحال و مفید در معالجه بواسیر است.
محققان، آنزیمی را در انجیر به نام فیین کشف کردهاند که در هضم غذا کمک میکند. اخیراً نیز یک ماده شیمیایی ضد سرطانی از انجیر جدا کردهاند که این ماده در مورد تومورهای بدخیم انسان، اثرش خیلی بیشتر و محسوستر از تومورهای بدخیم موشهای مورد آزمایش بوده است.
امام رضا (ع) هم درباره اهمیت و جایگاه با ارزش این میوه، علاوه بر آنکه فرمودند با آن احتیاجی به دارو نیست، میفرمایند: درخت انجیر، شبیهترین گیاه به گیاهان بهشتی است. (5)
=============================
پانوشتها:
1. اصول کافی- جلد 6- ص 358
2. محاسن ج 2 ص 554 - مکارم الاخلاق- ص 198
3. وسائل الشیعه ج 17، ص 133، ح 11
4. طب الائمه - ص 137
5. مکارم الاخلاق : ج 376 ح 1251 .
http://www.beytoote.com/religious/daru-manavi/health2-benefits-figs.html
فواید خواندن آیة الکرسی
امام محمد باقر از امیر المومنین (ع) روایت فرموده: هنگامی که آیة الکرسی نازل شد رسول خدا (ص) فرمود آیة الکرسی آیه ای است که از گنج عرش نازل شده و زمانی که این آیه نازل گشت هر بتی که در جهان بود با صورت به زمین خورد.
در این زمان ابلیس ترسید و به قومش گفت :"امشب حادثه ای بزرگ اتفاق افتاده است باشید تا من عالم را بگردم و خبر بیاورم.
ابلیس عالم را گشت تا به شهر مدینه رسید مردی را دید و از او سوال کرد: " دیشب چه حادثه ای اتفاق افتاد"
مرد گفت "رسول خدا فرمود:" آیه ای از گنج های عرش نازل شد که بت های جهان به خاطر آن آیه همگی با صورت به زمین خوردند. ابلیس بعد از شنیدن حادثه به نزد قومش رفت و حادثه را به آن ها خبر داد.
===================
آیت الکرسی سید آیات قرآن
پیامبر به حضرت علی (ع) فرمود: " یا علی ! من سید عربم-مکه سید شهر هاست- کوه سینا سید همه کوه هاست- جبرئیل سید همه فرشتگان است - فرزندانت سید جوانان اهل بهشتند- قرآن سید همه کتاب هاست - بقره سید همه سوره های قرآن است - ودر بقره یک آیه است که آن آیه 50کلمه دارد و هر کلمه 50 برکت دارد و آن آیت الکرسی است.
================================
پاداش کسی که آیت الکرسی را زیاد می خواند
عبدالله بن عوف گفته است:" شبی خواب دیدم که قیامت شده است و من را آوردند و حساب من را به آسانی بررسی کردند. آنگاه مرا به بهشت بردند و کاخ های زیادی به من نشان دادند. به من گفتند: درهای این کاخ را بشمار ؛ من هم شمردم 50 درب داشت.
بعد گفتند: خانه هایش را بشمار. دیدم 175 خانه بود. به من گفتند این خانه ها مال توست. آن قدر خوشحال شدم که از خواب پریدم و خدا را شکر گفتم.
صبح که شد نزد ابن سیرین رفتم و خواب را برایش تعریف کردم.
او گفت : معلوم است که تو آیه الکرسی زیاد می خوانی. گفتم : بله ؛ همین طور است. ولی تو از کجا فهمیدی. گفت برای اینکه این آیه 50 کلمه و 175 حرف دارد. من از زیرکی حافظه او تعجب کردم. آنگاه به من گفت : هر که آیه الکرسی را بسیار بخواند سختی های مرگ بر او آسان می شود.
=========
داستان نزول
رسول اکرم (ص) فرمود: چون خدای متعال خواست سوره ی حمد و آیه های شهدالله (18و19 آل عمران) و قل اللهم (26-27آل عمران) و سوره توحید و آیه الکرسی را به زمین نازل کندهمگی به عرش الهی چنگ زدند در حالی که بین آن ها و خداوند حجابی نبود.
سپس فرمودند : پروردگارا ما را به خانه پر گناه و به سوی کسانی که عصیان و گناه می کنند می فرستی ؛ در حالی که ما پاک و مطهر هستیم.
سپس خدای متعال فرمود :" به عزت و جلال خودم سوگند ، هیچ کس شما را بعد از نماز نخواند مگر این که او را در مرتبه بالای قدس جای دهم که از نعمت های آن استفاده کنند و در هر روز 70 بار به او با نظر رحکت خود بنگرم و در هر روز 70 حاجت او را برآورم هرچند که بسیار گناه کرده باشد که کمترین آن دعاها و حاجت ها و آمرزش گناهان باشد. او را از هر دشمنی پناه می دهم و برای پیروزی بر هر دشمنی یاریش می دهم و مانعی به جز مرگ برای بهشت رفتن او نباشد.( یعنی بعد از مرگ بلافاصله به بهشت می رود)
====================
آیت الکرسی برای حفظ چشم
بعد از هر نماز دستان را روی چشم بگذارید و بعد از خواندن آیت الکرسی بگویید:"اللهم احفظ حدقتی بحق حدقتی علی بن ابیطالب(ع)"
==========
امان نامه الهی
امام کاظم (ع) فرمود: از بعضی پدران بزرگوارم شنیدم که کسی داشت سوره حمد را می خواند پس حضرت فرمود: هم شکر خدا را به جای آورد و هم به پاداش رسید. بعد حضرت شنید که سوره توحید می خواند فرمود: ایمان آورد و ایمنی به دست آورد و سپس شنید که سوره قدر می خواند فرمود: راست گفت و آمرزیده شد و بعد شنید که آیت الکرسی می خواند فرمود: خداوند خالق امان نامه برایش فرو فرستاد.
================
قرآن برتر است یا تورات؟
روایت شده که از پیامبر (ص) پرسیدند: قرآن برتر است یا تورات؟ فرمودند: در قرآن آیه ای است که از تمام کتابهایی که خداوند بر پیامبرانش نازل فرموده بهتر و برتر و والاتر است و آن آیه الکرسی است.
پیامبر فرمودند با فضیلت ترین آیه ای که بر من نازل شد آیه الکرسی است.
پیامبر فرمودند آیه الکرسی وسوره توحید عظیم تر از همه چیزهایی است که دون و پست تر از خداست.
پیامبر (ص) فرمودند: دانش بر تو گوارا باد. سوگند به کسی که جان محمد در دست اوست این آیه دارای دو زبان و دو لب است که در عرش الهی تسبیح و تقدیس خدا می گوید.
رسول خدا (ص) فرمود: در شب معراج دو لوح را دیدم ، که در یک لوح سوره حمد و در لوح دیگر کل قرآن قرار داشت که سه نور از آن می درخشید . پس گفتم ای جبرئیل این نوره چیست؟ جبرئیل در جواب گفت : آن سه نور یکی سوره توحید و یکی سوره یاسین و دیگری آیه الکرسی می باشد.
پیامبر (ص) فرمودند: در معراج در آـسمان هفتم دیدم که ملائکه حجب سوره نور را می خوانند ، خزان کرسی آیه الکرسی و حمله عرش سوره مومن را می خوانند.
امام صادق (ع) فرمود: همانا من از آیه الکرسی برای بالا رفتن درجات استفاده می کنم.
امام صادق (ع) فرمودند: هرگاه سوره حمد و توحید و قدر را با آیه الکرسی بخوانید و بعد از آن برخیزید و و رو به قبله حاجات خود را از خدا بخواهید که حاجاتتان بر آورده خواهد شد زیرا اسم اعظم هستند.
امام علی (ع) فرمودند اگر شما از آثار معنوی آیه الکرسی آگاه بودید در هیچ حال خواندن آن را ترک نمی کردید.
امام محمد باقر (ع) فرمودند: هر کس یک بار آیه الکرسی را بخواند خداوند هزار ناراحتی از ناراحتی های دنیا و هزار سختی آخرت رااز او دور می کند که کمترین ناراحتی دنیا فقر و کمترین سختی آخرت فشار قبر است.
رسول خدا در خواب به دختر خویش فرمودند: ترازوی اعمال خویش را با آیه الکرسی سنگین گردان. زیرا هرکس آن را قرائت نماید آسمان وزمین با فرشتگانش به جنبش و حرکت در آیند و خداوند را با صدای بلند به پاکی یاد کنند و او را بزرگ بدارند و تسبیح گویند. پس از آن تمامی فرشتگان از خداوند می خواهند که گناه خواننده آیه الکرسی را ببخشد و از خطا و لغزشش در گذرد.
رسول خدا (ص) فرمودند: هرکس آیه الکرسی را یک بار بخواند اسم او از دیوان اشقیا و انسان های بد محو می شود.
امام رضا (ع) به نقل از پیامبر فرمودند: هر کس 100 مرتبه آیه الکرسی را بخواند چنان باشد که همه عمر خود را عبادت کرده باشد.
=======
بعد از نماز
پیامبر فرمودند: هر کس آیه الکرسی را بعد از نماز بخواند هفت آسمان شکافته گردد و به هم نیاید تا خداوند متعال به سوی خواننده آیت الکرسی نظر رحمت افکند و فرشته ای را بر انگیزد که از آن زمان تا فردای آن کارهای خوبش را بنویسد و کارهای بدش را محو کند.
رسول اکرم (ص) فرمود: یا علی بر تو باد به خواندن آیه الکرسی بعد از هر نماز واجب. زیرا به غیر از پیغمبر و صدیق و شهید کسی به خواندن آن بعد از هر نماز محافظت نمی کند و هر کس بعد از هر نماز آیه الکرسی را بخواند به جز خداوند متعال کسی او را قبض روح نمی کند و مانند کسی باشد که همراه پیامبران خدا جهاد کرده تا شهید شده است و فرمود: بعد از مرگ بلا فاصله داخل بهشت می شود و به جز انسان صدیق و عابد کسی بر خواندن آیه الکرسی مواظبت نمی کند.
در روایتی از امام باقر آمده است:" هر کس آیه الکرسی را بعد از هر نماز بخواند از فقر و بیچارگیدر امان شود و رزق او وسعت یابد و خداوند به او از فضل خودش مال زیادی بخشد."
رسول اکرم فرمودندک هر کس آیه الکرسی را بعد از هر نماز واجب بخواند نمازش قبول درگاه حق می گردد و در امان خدا باشد و خداوند او را از بلاها و گناهان نگه دارد.
جهت نور چشم بعد از هر نماز دست بر چشم بگذارد و آیه الکرسی بخواند و بگوید :" اعیذ نور بصری بنور الله الذی لا یطفی"
خداوند به موسی بن عمران وحی فرمود: کسی که بعد از نماز واجبش آیه الکرسی بخواند خداوند متعال به او قلب شاکرین - اجر انبیا و عمل صدیقین را عطا فرماید و چیزی جز مرگ از داخل شدن او به بهشت جلوگیری نمی نماید. مداومت نمی نماید به آن مگر پیامبر یا صدیق یا کسی که از او راضی شده ام و یا شخصی که شهادت را روزی او می نمایم.
=============
زیادی علم وحافظه
پیامبر (ص) روایت کرده است که فرمودند : 5 چیز حافظه را قوی می گرداند: خوردن شیرینی - گوشت نزدیک گردن - عدس - نان سرد و خواندن آیت الکرسی
عالمی گوید : هر که علم می خواهد بر پنج چیز مواظبت می کند:
1- پرهیزکاری در آشکارا و پنهان 2- خواندن آیت الکرسی 3- همیشه با وضو بودن 4- نماز شب خواندن حتی اگر دو رکعت باشد. 5- غذا خوردن به منظور نیرو گرفتن نه شکم پر کردن.
===
سفر
امام صادق (ع) فرمود: سفر را با دادن صدقه و یا با خواندن آیت الکرسی آغاز کنید. کسی که در سفر هر شب آیه الکرسی را بخواند هم خودش در سلامت باشد و هم چیزهایی که همراه اوست.
====
حاجت
اگر برای کسی کار مهمی پیش آمده باشد و بخواهد که زود انجام شود و به صحرایی رود که در آنجا کسی نباشد و خطی دور خود بکشد و رو به قبله با تواضع بنشیند و 70 بار آیه الکرسی را بخواند . بدون شک در آن روز حاجات او بر آورده شود . این کار تجربه شده است و شکی در آن نیست.
رسول اکرم (ص) فرمودند: هرگاه برای حاجتت از خانه ی خود بیرون آمدی آیه الکرسی را بخوان که حاجتت به خواست خدا برآورده گردد.
امام علی (ع) فرمودند: هرگاه یکی از شما اراده حاجتی کند پس صبح روز پنج شنبه در طلب آن بیرون رود و در وقت بیرون رفتن آخر سوره آْ عمران ( آیه 190تا آخر) و آیه الکرسی و سوره قدر و حمد را بخواند ، زیرا که در خواندن این ها حوائج دنیا و آخرت برآورده می شود.
در روایت آمده است هر کس آیت الکرسی را در وقت غروب بخواند حاجتش برآورده گردد.
منبع:پایگاه فرهنگی تفریحی ایران ناز
مطالب مرتبط - مذهبی
http://www.beytoote.com/religious/daru-manavi/benefits-ayat-allah.html
آثار و برکات آیة الکرسی
آیت الکرسی سید آیات قرآن
پیامبر به حضرت علی (ع) فرمود: " یا علی ! من سید عربم-مکه سید شهر هاست- کوه سینا سید همه کوه هاست- جبرئیل سید همه فرشتگان است – فرزندانت سید جوانان اهل بهشتند- قرآن سید همه کتاب هاست – بقره سید همه سوره های قرآن است – ودر بقره یک آیه است که آن آیه 50کلمه دارد و هر کلمه 50 برکت دارد و آن آیت الکرسی است.
........................
فضیلت ؛ اهمیت ؛ ثواب و آثار آیه الکرسی
1- آیه الکرسی نوری از آسمان است .
2- آیه الکرسی آیتی از گنج عرش است .
3- آیه الکرسی باعث ایمنی در سفر است .
4- آیه الکرسی اعلاء ترین نقطه قرآن است .
5- ذکر رسول مکرم اسلام در بستر؛ خواندن آیه الکرسی بود .
6- با خواندن آیه الکرسی انسان دچار هیچگونه آفتی نخواهد داشت .
7- برای رفع فقر آیه الکرسی موثر است و کمک الهی از غیب می رسد .
8- همه چیز در آیه الکرسی است یعنی کرسی گنجایش آسمانها و زمین را دارد .
9- در تنهایی آیه الکرسی بخوانی باعث رفع ترس می شود و از سوی خدا کمک می رسد .
10- آیه الکرسی رادر نماز ها ؛ روزها؛ شبهای ایام هفته ؛ سفرها و در نماز شب و دفن میت بخوانید .
11- هنگام خواب نیز آیه الکرسی بخوانید زیرا با عث می شود خداوند فرشته ای نگهبان و محافظت بگمارد تا صبح سلامت بمانی .
12- هر گاه از درد چشم شکایت داشتی آیه الکرسی بخوانید و آن درد را اظهار نکنید آن درد بر طرف می شود و از آن عافیت می طلبید .
13- پیامبر اسلام (ص) : در خانه ای که آیه الکرسی خوانده شود ابلیس از آن خانه دور می شود و سحر وجادو در آن خانه وارد نمی شود .
14- آیه الکرسی پایه و عرش الهی است و هدف از خواندن آن این است که مردم در عبادت جز خداوند کسی را نپرستند و به ذلت فرو نروندو روح یکتا پرستی ایجاد کنند و از بندگی ناروا آزاد شوند و آیه الکرسی عقلها را بیدار و اله حقیقی را معرفی و خدای دانا و توانا را به مردم می شناساند .
15- وقت غروب 41 بار آیه الکرسی را بخوانی حاجت روا می شوی 0 ( 41 بار تا علی العظیم بخوان یعنی یک آیه ) مجرب است 0 و برای رفع هم و غم ؛ شفای مریض ؛ درمان درد؛ رحمت خداوند و زیاد شدن نور چشم آیه الکرسی را مدام بخوانید .
16- اگر مومن آیه الکرسی را بخواند و ثوابش را برای اهل قبول قرار دهد خداوند ملکی را بر او مقرر می کند که برایش تسبیح کند .
17- آیه الکرسی در مزرعه و مغازه پنهان کردن باعث برکت مزرعه و رونق گرفتن کسب است .
18- از پیامبر نقل نموده اند که : این آیه عظیم تر از هر چیزی است که حق تعالی آفریده است .
19- چند چیز حافظه را زیاد می کند یکی از آن خواندن آیه الکرسی است .
20- هر شب آیه الکرسی را بخوانی تا صبح در امان خدا هستی .
21- هر صبح آیه الکرسی را بخوانی تا شب در امان خدا هستی .
22- آسان شدن مرگ بوسیله آیه الکرسی است .
23- آیه الکرسی عظیم ترین آیه در قرآن است .
24- برای حفظ مال و جان آیه الکرسی بخوان .
25- آیه الکرسی ویرانگر اساس شرک است .
26- آیه الکرسی سید سوره بقره است .
http://rahe-roshanaee.blogfa.com/post/5
وبگاه به سوی راه روشنایی
«آیةالکرسی» دارای 50 کلمه است که در هر کلمه آن برکتی وجود دارد. ویژگی خاص «آیةالکرسی» این است که «غرر الآیات» است. «غرر» جمع غرّه و به معنای درخشندگی و برجستگی است که معمولا در لغت نیز به سفیدی موجود در پیشانی گاو و یا گوساله به دلیل دورنمای خاص آن، غره گفته میشود.
هر آیهای از آیات قرآن، شأن و منزلت خاص خودش را دارد که با این شأن و جلالت از دیگر آیات ممتاز میشود اما برخی آیات، درخشش، برجستگی، نقش کلیدی و زیربنایی ویژهای دارد از این رو به آیاتی که این درخشندگی و این برجستگی را دارد غرر آیات گفته میشود.
* «توحید» مهمترین ویژگی «آیة الکرسی»
کلیدی بودن آیات قرآن،یعنی آن آیات کلیدی که دیگر معارف به آن برمیگردد، میتواند راهگشای فهم بسیاری از آیات و روایات معصومان باشد. همچنین اتقان و استحکام، جمع بین برهان و عرفان، علو متن و متین بودن آن و محتوای بسیار در یک متن کوتاه که به لحاظ ادبی آن را ایجاز اعجابانگیز میگویند از جمله خصایص ممتاز آیةالکرسی به شمار میرود.
مهمترین ویژگی «آیة الکرسی» از نظر مرحوم علامه طباطبایی(ره) بحث توحیدی آنمی باشد و زیرا ایشان آیات «غرر» را از آیاتی بر میشمرند که توحیدی است ودلیل آن این است که همه مسائل اسلامی و قرآنی اعم از عقاید، اخلاق، احکام و حقوق به نوعی به توحید باز میگردد.
* «آیةالکرسی» سرور تمام قرآن و معارف دینی
توحید، زیربنای تمام معارف و اعمال شایسته است، بنابراین بیشترین آیات کلیدی، آیات توحیدی است شاید بتوان گفت علامه طباطبایی غالب آیات توحیدی و برجسته را غرر آیات میداند از این رو شاگرد ایشان علامه جوادی آملی یک توسعهای در غرر آیات دادهاند.
در خصوص اینکه چرا مرحوم علامه طباطبایی، آیةالکرسی را سید و غرر آیات برشمرده است به وجود چند روایت در جوامع روایی شیعه اشاره می شود.
روایت نخست به سخنی از امام صادق(ع) برمیگردد که ایشان فرمودهاند: «ابوذر از پیامبر(ص) پرسید از میان آیاتی که بر شما نازل شد، کدام یک از همه برتر است حضرت فرمودند: «آیةالکرسی»، همچنین از امام علی(ع) روایت شده است که میفرمایند: «بارها شنیدهام که حضرت رسول(ص) میفرمودند «سیدالکلام القرآن» آقای تمام سخنان، قرآن است و آقای تمام قرآن سوره مبارکه بقره و آقای سوره بقره و معارف قرآن «آیةالکرسی» است لذا این روایات باعث میشود «آیةالکرسی» غرر نامیده شود.
پیامبر اکرم(ص) در ذیل همین حدیث به حضرت امیر(ع) فرمودند: یا علی(ع) در آیةالکرسی 50 کلمه است که در هر کلمهای از آن برکتی وجود دارد.
در روایت دیگری از رسول خدا (ص) سؤال شد کدام آیه اعظم آیات قرآن است شروع به خواندن آیةالکرسی کردند و فرمودند: «اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ».
* عالیترین اسامی خداوند در «آیةالکرسی» نهفته است
در میان روایات، روایات بسیار زیبایی هست که از آنها نیز به غرر روایات یاد میشود، مثلا در صفحه 360 کتاب «مجمعالبیان» روایتی از امام باقر(ع) آمده است که میفرمایند: «ان لکل شیء ذروة و ذروة القرآن آیةالکرسی»؛ هر چیزی اوج و قلهای دارد که اوج قرآن کریم «آیةالکرسی» است، البته جنبه توحیدی آیةالکرسی بسیار مهم است. در «آیةالکرسی» عالیترین اسماء حسنای الهی از جمله؛ حی، قیوم، العلی، العظیم و مانند آن وجود دارد.
آخرین نکته در خصوص غرر آیات بودن «آیةالکرسی» روایتی است که در آن علی علیهالسلام میفرمود: «رسول خدا(ص) به من خبر داد که «آیةالکرسی» از گنجهای زیر عرش پروردگار به ایشان عطا شده است که قبل از پیامبر(ص) به هیچ کسی عطا نشده بود» لذا این آیه از اختصاصات حضرت رسول(ص) و از گنیجنههای زیر عرش پروردگار به شمار میرود.
اهمیت و عظمت و خواص آیةالکرسی
هر چه در عالم طبیعت است مسبوق به وجود غیر طبیعی آن در مخزن غیبی است و این نکته مهمی است که در آیه 21 سوره «حجر» آمده است «وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ»؛ هر چه در عالم وجود دارد گنجینههای آن در نزد خداست. http://ms1344.andishvaran.ir/fa/shownote.html?UserID=1309&DataID=1734&ReturnPageID=98 پایگاه اندیشوران حوزوی
از این آیه شریفه فهمیده میشود هر چیزی نه تنها یک خزینه بلکه خزانههایی دارد و این مسئله بیانگر آن است که خزانههای الهی متعدد هستند، همچنین آنچه در روایت اخیر وجود دارد این نکته را میرساند که «آیةالکرسی» یکی از آن گنجینهها و خزینههای الهی است که بحث توحیدی یعنی معرفی خود خدا و توحید صفاتی را به نحو احسن بیان میکند.
«آیة الکرسی» اثر شفا و شفاعت دارد و میخواهد ما را با توحید ناب آشنا کند که اگر توحید در زندگی انسان سایه افکند بسیاری از مسائل دیگر حل خواهد شد چرا که بازگشت بسیاری از معارف و احکام دین به مسئله توحید است.
حجت الاسلام سهروردی از پژوهشگران و محققین حوزوی گفت: ازدواج سنگین و طلاق سنگین باعث گرایش بیشتر به سمت مسائلی همچون ازدواج سفید می شود که در آن ازدواج و طلاق راحت تری اتفاق می افتد.
ازدواج سفید واژه ایست که اخیرا در محافل مختلف از آن تحت عنوان یک تهدید برای جامعه و مخصوصا جوانان نام برده می شود و کارشناسان مختلفی به عدم همخوانی این مسئله با فرهنگ و اعتقادات ملی و دینی مان اشاره کرده اند. پدیده ای که هرچند هنوز در بخش های بزرگی از کشورمان جایی ندارد ولی باید با نگاه به آینده مراقب گسترش احتمالی آن باشیم. حجت الاسلام سهروردی از پژوهشگران و محققین حوزوی، مبلغ بین المللی و نگارنده کتب و مقالات متعدد در موضوعات مختلف دینی و اجتماعی در گفتگو با سمت وسوبه مطالعه ریشه ای این معضل پرداخت و گفت: ازدواج سفید یا همان “with marriage” از جمله فرهنگ ها وارداتی است که ابتدا در غرب بوده و اخیرا وارد کشورمان شده ست. وی با اشاره به ورود بی رویه فرهنگ و یا عادات غربی به کشور ادامه داد: متاسفانه فرهنگ غربی و حتی فرهنگ های بسیار پنهان این کشورها هم وارد کشور ما شده، فرهنگ هایی که حتی در غرب از حیث فرهنگی پدیده زیاد مطلوبی نبوده، امروز وارد جامعه ما شده است. این محقق و پژوهشگر حوزوی گفت: پدیده ازدواج سفید که امروز آرام آرام سفیدی اش در جامعه ما چشم ها را می زند، حتی در آمریکا تا سال 1970 خلاف عرف و غیرقانونی بود که بعدها شکل رسمی تری به خود گرفت. متاسفانه حتی فرهنگ های غیر استاندارد مغرب زمین را هم پذیرا شده ایم؛این یک هشدار جدی است وی با ابراز نگرانی نسبت به تبعیت گسترده ای که امروز در کشور از فرهنگ غربی و حتی ابعاد پنهان آن می شود، افزود: ما نه تنها در مواردی که استانداردهایی دارد بلکه حتی در مسائلی که فاقد هرگونه استانداردی است از سبک زندگی غربی ها تبعیت می کنیم که این موضوع ازدواج سفید هم یکی از همین موارد می باشد. حجت الاسلام سهروردی تصریح کرد: امروز متاسفانه وضعیت به شکلی شده که جامعه ما حتی ناپسندهای جامعه غرب را هم می پسندد و آن را وارد زندگی روزمره می کند و این یک هشدار جدی است و در نگاه آینده پژوهانه مشکل ساز که در باید این مسئله مخصوصا مورد توجه هنرمندان باشد و با تولیدات خود ابعاد منفی این مسائل را به جامعه با زبان تاثیرگذار هنر نشان دهند. وی ادامه داد: نکته دیگر در این خصوص که مخصوصا حوزویان باید به آن توجه کنند این است که رابطه سنت با مدرنیته را مشخص کنند. مولف کتاب “مصلحت در فقه؛ مبانی، رهیافت ها، کارکردها” گفت: وقتی که انسان مرد و زن بودنش از کانتکست مدرنیته تحصیل می شود، مرد یا زن بودن معنایی دیگر پیدا کره و نتیجتا این دو تفسیر جداگانه ای پیدا می کنند که روابط این دو را هم تحت تاثیر قرار می دهد. وی افزود: فعلا ما فقط بحث انسان چیست و زن و مرد چیست را دیده ایم ولی به رابطه آنها توجهی نکرده ایم و این در حالی است که در تفسیر مدرن ازدواج سنتی زن و مرد اصلا معنایی دیگر پیدا کرده و به شوریدن علیه ازدواج سنتی انجامیده و تبدیل به مسائلی می شود که امروز در جوامع غربی می بینیم. وی با اشاره به رشد مسائلی همچون ازدواج سفید در نتیجه این روند در جوامع مختلف تصریح کرد: این مسئله اگر هم در غرب رشد پیدا کرد با توجه به فرهنگ آنها شاید موردی نداشته باشد ولی در کشور ما اگر این اتفاق بیفتد، قابل تحلیل است. حجت الاسلام سهروردی در ادامه به تحلیل موضوعی ازدواج سفید پرداخت و خاطرشان کرد: در این ارتباط یک زن و مرد بدون اینکه عقدی بخوانند، یک زندگی مشترک را شروع می کنند. وی با اشاره به وجود این مسئله در دیگر فرهنگ ها گفت: در این فرهنگ ها به دلیل عدم مغایرت با مسائل فرهنگی و اعتقادی آنها این اتفاق ممکن است، بیفتد ولی با اجازه و نظارت خانواده هاست ولی در جامعه ما به دلیل مغایرت ها در فرهنگ و آیینمان ابن اتفاق بدون اجازه والدین می افتد. آینده ای که در آن دیگر سفیدی ازدواج ها چشم را نمی زند! مولف کتاب “بگذار زندگی کنم” با اشاره به مسائل پیرامون این اتفاق ادامه داد: در نتیجه روندی که ذکر شد این مسئله امروز بدون اجازه والدین اتفاق می افتد ولی اگر به صورت تاثیرگذار جلوی رواج آن گرفته نشود در آینده می بینیم که ازدواج های سفید بدون هیچ مشکل و یا ابراز تعجبی با اجازه والدین صورت می گیرد. وی با بیان اینکه در موضوع ازدواج سفید دو مسئله مطرح می باشد، اضافه کرد: اول اینکه موضوع ازدواج های سفید در ایران فعلا مخفیانه است و آمار دقیقی از آن نداریم و دومین مسئله تلاش دو طرف برای اینکه رابطه جنسی در این نوع ازدواج وجود نداشته باشند چرا که این مسئله مخفیانه و بدون اجازه پدر و مادر ها اتفاق می افتد. ریشه گرایش جوانان به ازدواج سفید را باید در تمایلات آنها به تک زیستی جستجو کرد حجت الاسلام سهروردی در ادامه به بررسی علت های گرایش جوانان به ازدواج سفید پرداخت و افزود: اگر ما بتوانیم، دلیل گرایش جوانان به خانه های مجردی یا همان تک زیستی ها را بفهمیم، می دانیم که چرا حالا به ازدواج سفید گرایش یافته اند. وی گفت: مورد دوم هم در این خصوص پرهزینه بودن ازدواج است، در این زمانه که ازدواج هزینه های فراوان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را بر زوجین تحمیل می کند و مردم احساس می کنند، قادر به تربیت یک فرزند خوب نیستند، جوان به زیر بار عقدنامه ای که کلی مسئولیت برایش به همراه دارد، نمی رود. وی تصریح کرد: البته کارشناسان ما، قوه قضائیه، حقوقدانان و مجلس باید به این مسئله بپردازند تا کلفت و سنگینی که جوان با ازدواج به روی دوش خود احساس می کند را کاملا رفع کرده یا حداقل مقدار زیادی از این بار کم کنند. جوانی که ازدواج را بیشتر وبال می داند تا بال این پژوهشگر حوزوی افزود: ما باید به مردممان بفهمانیم که ازدواج وبال و سنگینی نیست بلکه ازدواج بالی است برای اوج گرفتن ولی متاسفانه جوان ما ازدواج را وبال می داند نه بالی برای پرکشیدن. وی در ادامه به اشاره به این واقعیت که امروز جوانان علاقه ای به قبول مسئولیت یک زندگی ندارند، خاطرنشان کرد: البته با توجه به گسترش پدیده طلاق ما با مسائل دیگری هم مواجهیم که جوان را گریزان می کند از ازدواج و احتمال شکست در آن. ازدواج سنگین و طلاقی سنگین تر فضا را برای ازدواج سفید فراهم می کند حجت الاسلام سهروردی ادامه داد: طلاق درکشور ما پروسه ای سنگین دارد و همین ازدواج سنگین و طلاق سنگین باعث گرایش بیشتر به سمت مسائلی همچون ازدواج سفید می شود که در آن ازدواج و طلاق راحت تری اتفاق می افتد. وی گفت: جامعه ، رسانه، مسئولین فرهنگی و مخصوصا مسئولین حقوقی ما باید به این پدیده توجه کنند که امروزه در پدیده ازدواج روند به هم رسیدن و یا جدا شدن از هم برای دختران و پسران پرهزینه شده و باید راهکاری برای سهولت این روند پیدا کنند وگرنه در آینده شاهد رشد عجیب و غریب ازدواج های سفید خواهیم بود. این استاد حوزه و دانشگاه افزود: بحث دیگر جوانی است که برای رسیدن به فرد مورد علاقه خود و به علت مخالفت خانواده ها مجبور به گذراندن پروسه ای در داگاه هاست تا ثابت کند “من رشیدم” که خوب در ازدواج سفید خیلی راحت تر زندگی شروع می شود و از پروسه ابراز رشید بودن هم خبری نیست. وی تصریح کرد: مجموعه این سنگ اندازی های والدین و سخت گرفتن ها در امر ازدواج و سختی های قانونی و هزینه های سرسام آور دست به دست هم می دهد تا زمینه را برای گسترش ازدواج سفید فراهم کند. سفیدی که بیم آن می رود، چشم ها را خیره کند وی با ابراز نگرانی نسبت به این مسئله گفت: بنده نگرانم در آینده با وجود نگاه ناهنجارانه جامعه ما با موضوع ازدواج سفید چون این مسئله قیافه شکیلی دارد، بتواند سفیدی خود را در جامعه نشان دهد! با کار صرفا پلیسی و امنیتی به جایی نمی رسیم حجت الاسلام سهروردی تصریح کرد: باید از همین حالا با زیرساخت های حقوقی، فرهنگی و رسانه ای جلوی این گسترش را بگیریم و نه اینکه تنها کار پلیسی و امنیتی بکنیم. وی افزود: ما باید بحث های تقوینی ازدواج و طلاق را در کشور جدی بگیریم و گرنه این آسیب ها در آینده به طور جدی دامن جامعه را می گیرد. این استاد دانشگاه ادامه داد: اتفاقاتی که در ادامه این روند در کشور خواهد افتاد بسیار فجیع است که تنها نمونه های جزئی آن مسائلی مثل سقط جنین یا جدایی غیرعاطفی دختران و پسران از هم می باشد، مسئولین باید زودتر برای این موضوع راهاکاری جدی بیندیشند تا آسیب های اجتماعی کمتری از این ناحیه به کشور وارد شود. http://suhrawardi.andishvaran.ir/fa/shownote.html?DataID=6376 پایگاه اندیشوران حوزوی
آرزوی آیت الله کشمیری!
چه افتخاری برای ما طلاب بالاتر از این که حافظان حریم ولایت امیرالمومنین هستیم؟
بی تردید شما عالم شیعی ای را نمی توانید بیابید که خود را غلام مولا علی علیه السلام نداند و به این غلامی افتخار نکند.
درسی که طلاب از عالمان بزرگ شیعه در طی این قرن ها باید بیاموزند ، عشق به حضرت علی علیه السلام است .عشقی که به طلبه چنان شور و شعفی می دهد که به آسانی می تواند تمام سختی ها و مصائب را تحمل نماید و راه سعادت را بپیماید.
پیامبر صلی الله علیه و آله درباره دوستی امام علی علیه السلام این گونه می فرمایند:عنوان صحیفة المومن حب علی بن ابی طالب.سر لوحه کارنامه مومن ،دوستی علی بن ابی طالب است.(1)
هم چنین آن پیامبری که خود نیز به علی علیه السلام عشق می ورزید فرمود:
ما ثبت الله حب علی فی قلب مومن فزلت به قدم الا ثبت الله قدما یوم القیامةعلی الصراط.هرگاه خداوند عشق و دوستی علی را در دل مومنی استوار سازد و با این حال قدمش بلغزد(خطایی از او سر زند ) خداوند قدمش را در روز قیامت بر صراط ، استوار نگه می دارد.(2)
حضرت آیت الله کشمیری آن عارف کاملی که در اوج بندگی بود ، چنان شیفته و شیدای امیرالمونین بود که زبان از بیان آن قاصر است .
آیت الله کشمیری همیشه در فکر حرم امیرالمؤمنین علیه السلام و نجف اشرف و وادىالسلام بودند. وقتى سخن از دیار عاشقان مىشد، با شور و میل و با احساسى خاص از آن یاد مىکردند. این هجران سبب شد که در روح و جسم ایشان اثر بگذارد، و در خلوت خانه سکوت بنشینند.
وی می فرمود: قبر حضرت آدم و نوح علیه السلام در کنار قبر امیرالمؤمنین علیه السلام مىباشد. آنقدر نجف مهم است که مانند مرحوم شیخ زین العابدین مرندى که مجتهدى مسلّم و باتقوا بود، گاهى مى آمد جلو درب صحن امیرالمؤمنین علیه السلام، آن جا که گداها مى نشستند، مى نشست.
مىگفتند: آقا این جا خوب نیست؟! مىفرمود: اینجا جائى است که امام زمان (عج) و حضرت خضر به طرف حرم مىروند، من هم نشسته ام تا شاید توجّهى به من کنند.
ایشان چنین گفتند:«آن قدر نجف هیبت از صاحب هیبت امیرالمؤمنین علیه السلام دارد که اگر اعلم علما به آنجا بیایند همانند یک طلبه مى مانند».
آیت الله کشمیری چنان در عشق حضرت علی علیه السلام غرق شده بود که مرحوم جعفر آقا مجتهدى قُدِّسَ سِرُّه مدفون در حرم امام رضا علیه السلام که با استاد سالها رابطه دوستى داشتند بارها گفته بوند:
«هر وقت آقاى کشمیرى را مى بینم به یاد امیرالمؤمنین علیه السلام و نجف مىافتم».
ایشان چنان از شهر عشق ، نجف اشرف سخن بر زبان می راندند که گویا در دنیا شهرى غیر از نجف اشرف وجود ندارد!
و مىفرمود: همه ایران یک نجف نخواهد شد.
مىفرمود: هر مشکلى که برایم در نجف پیش مىآمد به صحن امیرالمؤمنین علیه السلام مىرفتم و هفت بار (نادعلىّ) مىخواندم و مشکلاتم حل مىشد.
آیت الله کشمیری شیدای حضرت علی علیه السلام بود .این شیدایی به حدی بود که مىگفت: هر وقت راه (عراق) باز شد مرا ببرید نجف. من نجف بروم همه دردهایم درمان مىشود.
کسالتشان که شدید شد، دوستان ایشان مىآمدند خدمت ایشان که طبیب بیاوریم؟ مى فرمود: طبیب من مرقد امیرالمؤمنین علیه السلام است؛ بروم کنار حضرت امیرعلیه السلام این کسالت هایم برطرف مىشود.
نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
ایشان در این دنیا تنها حیدر کرار را می شناختند از این رو می فرمودند:
کعبه من نجف است، قبله من نجف است.
او مجنون حضرت علی علیه السلام بود . جمله اى که یکی از دوستان ایشان از وی شنیده است این است :
«من آرزو دارم روزى برگردم نجف، با ریشم آن حرم را جارو کنم».
پی نوشت:
1-میزان الحکمه/ج1 /ص293/ح1024
2- میزان الحکمه/ج1 /ص293/ح1025
منابع:
1-میزان الحکمه /محمدی ری شهری/دارالحدیث/1387
2-پایگاه فرهنگی مذهبی عرفان کشمیری
تهیه و فرآوری: مهدی صدری، گروه حوزه علمیه تبیان
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=237131
.: Weblog Themes By Pichak :.