سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بیانات  بسیار مهم  مقام معظم رهبری

درجمع اعضاءخبرگان رهبری دراسفند1394 .

***نسیم معرفت***

 

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌ (1)
 الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

 خیلی خوش‌آمدید آقایان محترم، برادران عزیز! اوّلاً ایّام شهادت حضرت صدّیقه‌ی طاهره (سلام الله علیها) را به همه‌ی شما برادران عزیز که شاگردان آن مکتب هستید تسلیت عرض میکنم. یک نکته را در همین زمینه عرض بکنم: توجّه بشود در ایّام فاطمیّه، به‌مناسبت ذکر مناقب آن بزرگوار، ذکر شهادت آن بزرگوار، مسائل اختلاف‌افکن مطرح نشود. امروز سیاستهای مُدهِش(2) و اهریمنی بین‌المللی جدّاً درصدد این است که بین شیعه و سنّی اختلاف بیندازد. امروز جنگهایی در منطقه هست؛ من به شما عرض میکنم که هیچ‌کدام از این جنگها جنگ اعتقادی نیست؛ جنگهای سیاسی و با انگیزه‌های گوناگون سیاسی و قومی و مانند اینها است و ربطی به مذهب ندارد، لکن دشمن یعنی آمریکا، یعنی صهیونیست، یعنی انگلیس سعی میکنند این دعواها را، این اختلافها را تبدیل کنند به اختلاف مذهبی؛ چون میدانید که اختلاف مذهبی به این آسانی‌ها تمام‌شدنی نیست. ما نباید به این هدف کمک کنیم. ما امروز در کنار خود، از برادران اهل سنّت کسانی را داریم که با ما و همراه ما دارند در دفاع از حرم اهل‌بیت میجنگند و کشته میدهند، شهید میدهند. خانواده‌هایی از شهدای مدافع حرم پیش من آمدند که در بینشان چند خانواده‌ی سنّی بودند. خب، این برادر اهل سنّت که برای دفاع از حرم حضرت زینب یا حرم امیرالمؤمنین یا حرم سیّدالشّهدا جوان خودش را گسیل میکند به جبهه، بعد هم که پیش ما می‌آید، به جای اظهار تأسّف، به جای اظهار غم و اندوه یا گِله و شکایت، ابراز افتخار میکند که پسر من در این راه شهید شده، این را ما باید برنجانیم؟ این را ما باید کاری کنیم که از ما دور بشود؟ اینها نکات مهمّی است، اینها نکات اساسی‌ای است. امروز جزو اولویّتهای اصلی جامعه‌ی روحانیّت این است که نگذارند کاری را که آمریکا دارد با زحمت انجام میدهد، صهیونیست‌ها دارند با زحمت انجام میدهند، ما به‌سهولت این کار را برای آنها انجام بدهیم؛ این را توجّه داشته باشید. در سیستان‌وبلوچستان علمای اهل سنّت مردم را تشویق کردند به انتخابات؛ این گروه‌های تکفیری آنها را الان دارند تهدید میکنند که شما چرا کمک کردید به انتخابات؛ چون آنها تشویق کردند. گروه‌های تکفیری فقط دشمن شیعه نیستند، دشمن نظام اسلامی‌اند، دشمن هرکسی هستند که به نظام اسلامی کمک کند؛ به اینها باید توجّه داشت. البتّه ما بارها این را عرض کردیم که گفتن تاریخ، با رعایت موازین، با رعایت ادب، با رعایت جهات مهمّ مصلحتی اشکالی ندارد، لکن [جلوگیری از] ایجاد اختلاف، ایجاد بغض، ازجمله‌ی چیزهایی است که امروز خیلی باید مورد توجّه قرار بگیرد.

 این جلسه‌ی امروز شما، آخرین اجلاس از طولانی‌ترین دوره‌ی مجلس خبرگان است؛ در این سالها - حدود نُه سال که جناب آقای یزدی فرمودند - این مجلس اجلاسیّه‌هایی را برگزار کرد، کارهایی انجام دادند، مطالب مهمّی گفتند و منشأ آثاری هم شدند. درگذشتگانی بودند؛ به‌نظرم - آن‌طور که به من گزارش دادند - حدود هفده نفر از اعضای این مجلس در طول این سالها از دنیا رفته‌اند. البتّه این دوره‌ی جدید هم که آغاز خواهد شد، همین‌جور است؛ دنیا همین است؛ بعضی‌ها در آخر خط قرار دارند و حرکت به‌سمت عالَم بقا یک حرکت دائمی است از سوی آحاد بشر؛ و این قدرت الهی است و تقدیر الهی است. بایستی مراقب باشیم، و برای آن درگذشتگان عزیزی که در این دوره بودند و زحمت کشیدند و حضور پیدا کردند، طلب مغفرت کنیم.

 من بخصوص یاد میکنم از مرحوم آقای طبسی (رضوان الله تعالی علیه) و مرحوم آقای خزعلی (رضوان الله تعالی علیه)؛ که این دو برادرِ خوب، جزو کسانی بودند که به‌معنای واقعی کلمه در مجلس خبرگان جایگاه خبرگی را حفظ کردند و حقیقتاً امتحان خوبی دادند. مرحوم آقای طبسی (رحمة الله علیه) که سوابق مبارزاتی ایشان در دوران اختناق، بعد [هم] خدمات ایشان در آستان قدس و در مجموعه‌ی مسائل انقلاب، برای اغلب افراد شما روشن است؛ منتها یک برجستگی‌هایی هست که این برجستگی‌ها را نمیشود انسان ندیده بگیرد؛ رحمت خدا بر این مرد بزرگ و برادر عزیز ما. ایشان در حسّاس‌ترین مواقع، جایگاه انقلابی خودش را به‌طور واضحی ظاهر کرد و حفظ کرد و بر آن اصرار ورزید و تصریح کرد. مرحوم آقای طبسی در فتنه‌ی [سال] 88 همه‌ی ملاحظات را کنار گذاشت و آمد وسط میدان؛ رفاقتها و رودربایستی‌ها و مانند اینها را کنار گذاشت؛ مواقع زیادی ما از ایشان این حالت را دیدیم؛ انسان صریح، مؤمن، قاطع. اینها آن چیزهایی است که در حفظ شخصیّت افراد و در تاریخ زندگی افراد میماند؛ در حساب الهی هم اینها باقی است. زندگی این مرد مؤمن و بزرگوار در طول این دوران مسئولیّت، تغییر پیدا نکرد؛ ایشان در همان خانه‌ای از دنیا رفت که ما قبل از انقلاب بارهاوبارها به آن خانه رفته بودیم؛ در همان خانه و با همان اثاث زندگی. آن روزی که ماها نشستن روی مبل را بلد نبودیم، ایشان در خانه‌اش مبل داشت؛ همان مبل 40 سال، 45 سال قبل، امروز هم در خانه‌ی ایشان است و از همانها استفاده میکردند. زندگی خودش را توسعه نداد، وضع اشرافی به خود نگرفت. خب اینها در مردم اثر میگذارد؛ بااینکه علیه ایشان تبلیغات هم زیاد میکردند، لکن دیدید مردم مشهد چه بدرقه‌ای کردند از این انسان. تشییع جنازه‌ی مرحوم آقای طبسی و نماز [بر] ایشان، مثل بزرگ‌ترین راه‌پیمایی‌هایی بود که در مشهد انجام گرفته بود که ما دیدیم؛ آن صحن باعظمت، مملوّ از جمعیّت [بود] و همه هم مردم مشهد - اوقات زوّاری [هم] نبود که بگوییم زوّار آمده بودند؛ نه، مردم مشهد بودند - آمدند قدردانی کردند؛ قدرشناسی کردند. رحمت خدا بر این فقیدِ عزیز ما.
 مرحوم آقای خزعلی (رضوان الله تعالی علیه) امتحانی از نوع دیگر و بسیار دشوار را دادند؛ پای حرفهای خودشان ایستادند، پای انقلاب ایستادند. آنجایی‌که بحث نزدیکان و منتسبان بود، با کمال صراحت، با کمال شجاعت [ایستادند]. حالا به بنده که مکرّردرمکرّر مطالبی گفتند که در سینه‌ی من و در نوشته‌جات من ثبت است، امّا در علن هم مطالبی زیادی گفتند، که اینها را دیگران شنیده‌اند. [این] مرد پای انقلاب ایستاد. اینها است که ارزش میدهد به انسانها، معنا میدهد به حرکت انقلابی انسانها. رحمت خدا بر اینها. امیدواریم که خدای متعال با رضوان خود، با رحمت خود، از اینها استقبال کند؛ کَاَنّی بِنَفسی واقِفَةٌ بَینَ یَدیک فَقَد اَظَلَّها حُسنُ تَوَکُّلی عَلَیکَ فَقُلتَ ما اَنتَ اَهلُه‌و وَ تَغَمَّدتَنی بِعَفوِک. (3) امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال، اینها را مشمول این فِقره‌ی مناجات شعبانیّه قرار بدهد. (4)

 انتخاباتِ امسال، انتخابات بسیار پُرمعنا و مهمّی بود. بااینکه این‌همه علیه این انتخابات تلاش شده بود، فعّالیّت شده بود، برای اینکه انتخابات را زیر سؤال ببرند، از ارزش انتخابات بکاهند، یک جمعیّت 34 میلیونی در این دو انتخابات شرکت کردند؛ یعنی در واقع، قریب هفتاد میلیون برگه‌ی رأی از سوی مردم ایران، داخل صندوقها انداخته شد. این خیلی باارزش است، این خیلی بااهمّیّت است؛ مردم حقیقتاً خوش درخشیدند. 62 درصد، در نسبت جمعیّتی که میتوانند رأی بدهند، درصد بالایی است [اگر] مقایسه بشود با بیشتر کشورها؛ نه با بعضی از کشورها [بلکه] با بیشتر کشورها. آن‌طور که به من گزارش داده‌اند، در آمریکا در این ده سال اخیر هیچ‌وقت آمار شرکت مردم در انتخاباتهای گوناگون، چه انتخابات کنگره و چه انتخابات ریاست جمهوری، به چهل درصد نرسید. این حضور مردمی، خیلی معنادار است؛ مردم به‌معنای واقعی کلمه اعتماد خودشان را به نظام اسلامی نشان دادند و عملًا ثابت کردند. این یکی از نقاط مهم بود.

 خب، البتّه در همه‌ی انتخاباتها بعضی رأی می‌آورند، بعضی رأی نمی‌آورند؛ علل گوناگونی هم دارد. بنده لازم میدانم از آن کسانی که در این دوره‌ی نُه‌ساله، حضور داشتند و زحمت کشیدند و در دوره‌ی بعد نیستند همین جا تشکّر کنم. البتّه بعضی از بزرگان ما هستند که اینها رأی آوردن و نیاوردنشان، هیچ مِساسی(5) به شخصیّت اینها پیدا نمیکند. بعضی هستند که مجلس خبرگان از حضور آنها بهره‌مند میشود، نه آنها از حضور در مجلس خبرگان. 
امثال جناب آقای یزدی یا جناب آقای مصباح، کسانی هستند که وقتی در مجلس خبرگان حضور داشته باشند، مجلس وزانت بیشتری پیدا میکند. نبودن اینها در مجلس خبرگان، به اینها هیچ‌گونه ضرری نمیزند. بله، برای مجلس خبرگان نبودن اینها خسارت است. شخصیّت برجسته‌ی اشخاص به معنویّات آنها، به داشته‌های معنوی آنها، به سرمایه‌های معنوی آنها است. امیدواریم که خدای متعال آن کسانی را که در این دوره‌ی جدید هستند و قبلاً نبوده‌اند، و کلّ مجلس خبرگان را ان‌شاءالله موفّق بدارد.

 انتخابات در کشور ما - ازجمله این انتخابات - خصوصیّاتی دارد که من چند خصوصیّت را که به نظرم مهم می‌آید، عرض میکنم. یکی این است که مردم برای شرکت در این انتخابات و در [دیگر] انتخاباتهای کشور ما آزادی عمل دارند. در بعضی از کشورها اجباری است؛ حتّی در کشورهای غربی - اروپایی و غیر اروپایی - اجبار هست؛ یعنی شرکت نکردن در انتخابات برای آنها هزینه دارد؛ در کشور ما شرکت نکردن در انتخابات هیچ هزینه‌ای ندارد؛ مردم آزادانه شرکت میکنند، با انگیزه شرکت میکنند، با رغبت شرکت میکنند؛ فکری دارند، دنبال فکر حرکت میکنند. این بسیار با ارزش است.

 نکته‌ی دوّم که در اغلب انتخاباتهای ما بوده است و در این انتخابات هم به‌طور واضحی وجود داشت، رقابتی بودن انتخابات بود. سعی شد که گفته شود انتخابات رقابتی نیست لکن خلاف واقع بود و انتخابات رقابتی بود؛ با عَلَمهای گوناگون، با نامهای گوناگون، با شعارهای گوناگون، جناحهای مختلف، افراد مختلف شرکت کردند و حرف خودشان را زدند؛ صداوسیما در اختیار نامزدهای خبرگان قرار گرفت؛ نامزدهای مجلس شورای اسلامی در شهرها تبلیغات کردند و آنچه توانستند کار کردند. بنابراین انتخابات کاملاً رقابتی بود و آنچه به دست آمده است محصول یک رقابت کامل است.

 یک خصوصیّت دیگری که مهم و قابل توجّه است و باید واقعاً خدا را شکر کنیم، امنیّت و آرامش فضای انتخابات بود؛ حتّی در آنجاهایی که انگیزه‌های اختلاف وجود دارد؛ مثل مواردی که قومیّتهایی هست، بین دو شهر اختلاف هست، بین دو شهر رقابت هست؛ از این قبیل در سراسر کشور داریم؛ هیچ‌جا حادثه‌ی تلخی اتفّاق نیفتاد. حالا در شهرهای بزرگ و امثال اینها که واضح است، در گوشه‌وکنار کشور هم همین‌جور بود؛ حادثه‌ای که فضای انتخابات را تلخ کند و خدای نکرده به جان افراد صدمه‌ای وارد بشود، اتّفاق نیفتاد. امروز محیط اطراف ما را مشاهده کنید؛ در شرق ما، در غرب ما، در شمال ما، در جنوب ما کشورها دچار ناامنی‌اند. نه اینکه [فقط] انتخابات آرام و سالم نمیتوانند برگزار کنند؛ زندگی سالم و آرام هم ندارند؛ [فرد] از خانه که خارج میشود، نمیداند که به خانه برمیگردد یا نه. وضع ناامنی در کشورهای اطراف ما تقریباً این‌جوری است. در کشور ما بحمدالله انتخاباتی با این عظمت، با این شرکت وسیع اتّفاق می‌افتد؛ در تهران مردم از ساعت هشت صبح تا دوی بعد از نیمه‌شب [رأی میدادند]؛ به من گزارش دادند در بعضی از حوزه‌های انتخاباتی در تهران، نه تا دوازده [بلکه] تا دوی بعد از نصف‌شب مردم می‌آمدند، رأی میدادند و میرفتند؛ با کمال آرامش، با کمال امنیّت. این خیلی چیز مهمّی است؛ این برای کشور یک موجودی است، یک نعمت بزرگ الهی است برای یک کشور؛ این را باید قدر بدانیم. ما از کسانی که این امنیّت را توانستند تأمین کنند برای ما - از وزارت کشور تا نیروی انتظامی تا سپاه تا بسیج و دیگرانی که تأثیر در این معنا داشتند - حقیقتاً بایستی تشکّر کنیم.

 یک خصوصیّت دیگر این انتخابات، مثل بقیّه‌ی انتخاباتهای ما، سلامت و امانت‌داری بود؛ یعنی انتخابات سالم برگزار شد؛ درست نقطه‌ی مقابل آن چیزی که دشمنان ما دائماً در طول این سالها، همواره تبلیغ کردند؛ و این تبلیغ در اوقات انتخابات غالباً شدید شده که «آقا، خیانت میکنند؛ اسم فلانی را می‌آورند، رأی فلانی را به جایش در می‌آورند»؛ از این حرفها شنیده‌اید؛ مرتّباً یک عدّه‌ای بیرون گفته‌اند و یک عدّه‌ای هم در داخل آنها را بازگو کرده‌اند و همان حرفها را در داخل کشور تکرار کرده‌اند. با وجود این، بحمدالله انتخابات، سالم بود و همیشه سالم بوده انتخابات. این نشان داد بی‌اعتباری حرف کسانی را و اقدام کسانی را که یک وقتی یک انتخاباتی مثل سال 88 را نامعتبر دانستند و آن فتنه‌ی مضر و مُهیب را برای کشور به‌وجود آوردند؛ به‌خاطر اینکه متّهم کردند کشور را به اینکه انتخابات انتخابات ناسالمی است؛ نه، انتخابات سالم بود؛ هم امروز سالم بود، هم دوره‌های قبل سالم بود، هم سال 88 سالم بود، هم سال 84 سالم بود؛ انتخابات سلامت داشت. هیچ‌وقت این‌جور کاری [نشده است]. بله، ممکن است در یک گوشه‌ای، در یک صندوقی ده تا، بیست تا، صد تا رأی این‌وَر و آن‌وَر بشود؛ یا از روی غفلت، یا از روی غرض، [امّا] هیچ‌گونه حرکت سازمان‌دهی‌شده‌ای که وجود داشته باشد که نتیجه‌ی انتخابات را تغییر بدهد، در کشور ما وجود نداشته و وجود ندارد و بعد از این هم امیدواریم ان‌شاءالله هرگز وجود نداشته باشد.

 یک نکته‌ی دیگری که باز در این انتخابات واضح شد و بسیار خودش را نشان داد، رفتار کاملاً نجیبانه‌ی کسانی بود که رأی نیاوردند. اگر آن کسانی که رأی نیاورده‌اند، بنا میکردند اعتراض کردن و دعوا کردن و شِکوه و گلایه کردن و در بلندگوها حرف زدن، وضع آرام نمیماند و طبعاً ناآرامی به‌وجود می‌آمد. خود جناب آقای یزدی (ادام الله بقائه) هم در اوّلِ این اجلاس کنونی‌تان اظهار کردند، هم قبلاً گفته بودند و ابراز خوشحالی کردند، اظهار رضایت کردند، به کسانی که رأی آوردند تبریک گفتند؛ اینها خیلی بااهمّیّت است؛ اینها خیلی باعظمت است؛ اینها ارزش است، این ارزشها را بایستی قدر دانست؛ برخلاف رفتار نانجیبانه‌ی کسانی که در سال 88 عمل کردند که چون رأی نیاوردند، دعوا راه انداختند، مردم را به خیابانها کشاندند، کار را به زدوخورد کشاندند، برای کشور هزینه درست کردند، دشمن را جری کردند، طمع دشمن را برانگیختند؛ این کارها شد. خدای متعال آن فتنه را خاموش کرد وَالّا آن فتنه، فتنه‌ی کوچکی نبود که اینها راه انداختند. خب، این هم یک خصوصیّت دیگر.
 از کسانی که در امنیّت انتخابات شرکت فعّال داشتند، بنده نام وزارت اطّلاعات را نبردم که عذرخواهی میکنیم از آنها؛ یعنی حضور آنها شدیداً، جدّاً حضور مؤثّری بود در ایجاد امنیّت و جلوگیری از برخی حوادثی که ممکن بود پیش بیاید.

 آنچه در جمع‌بندی این بخش باید عرض بکنیم، این است که مردم در این انتخابات، اعتماد خودشان به نظام اسلامی و تبعیّت از نظام اسلامی را اثبات کردند و نشان دادند که تابع جمهوری اسلامی هستند، قوانین جمهوری اسلامی را قبول دارند، بر طبق این قوانین رفتار میکنند و عمل میکنند؛ این خیلی باارزش است؛ این درست نقطه‌ی مقابل آن چیزی است که دشمنان ما دارند دنبال میکنند؛ میخواهند یک دوقطبی‌ای درست کنند بین حکومت و نظام از یک طرف و مردم از یک طرف؛ مردم به جای اینکه به زبان بیاورند و حرف بزنند، آمدند در میدان نشان دادند که نخیر، این‌جوری نیست. البتّه قبلش هم آن راه‌پیمایی کذایی بیست‌ودوّم بهمن بود با آن عظمت، با آن شور و شعور؛ مردم واقعاً این‌جوری هستند. بنابراین خوشبختانه تلاش دشمن برای بی‌اعتبار کردن انتخابات به نتیجه نرسید و انتخابات با اعتبار تمام انجام گرفت.

 یک نکته در اینجا وجود دارد و آن این است که بعضی - باید گفت به تبعیّت ناخواسته و نادانسته از دشمن - برخی از اشکالات را متوجّه میکنند به شورای نگهبان؛ بنده حقیقتاً گله دارم از این‌گونه افراد. شورای نگهبان کار خودش را با جدّیّت، با زحمت فراوان، با تلاش انجام داد. شما هم جای شورای نگهبان باشید، غیر از این عمل نخواهید کرد. شورای نگهبان درظرف بیست روز - همچنان‌که جناب آقای شاهرودی الان اشاره کردند - باید دوازده هزار پرونده را میدید. خب، این اشکال از قانون است؛ اگر این اشکال قانونی برطرف بشود، آن مشکلی که مترتّب بر این هست برطرف خواهد شد. ما چرا باید آن اشکال قانونی را به‌پای شورای نگهبان بنویسیم؟ آقایان صحبت از احراز و عدم احراز میکنند؛ من تعجّب میکنم از بعضی که این حرف را میزنند. خب، شما همه اهل فضلید، اهل علمید؛ آیا بدون احراز شرایط برای یک مسئولیّت، میشود آن شخص را تأیید کرد؟ بدون اینکه شما احراز کنید شرایط قانونیِ این کار را دارد، میتوانید آن را تأیید کنید؟ پیش خدای متعال جواب دارید؟ نمیتوانید. شما هم به جای شورای نگهبان باشید نمیتوانید. شورای نگهبان اگر احراز نکرد، ناگزیر است از اینکه بگوید من احراز نکردم. وقتی احراز نکرد، طبعاً طرف رد میشود؛ خب، این ایرادی نیست که به شورای نگهبان وارد بشود. اگر میخواهید شورای نگهبان فرصت احراز داشته باشد، باید قانون را اصلاح کنید؛ قانون باید اصلاح بشود -  قبلاً هم این را ما مکرّر گفته‌ایم؛ حالا افراد در فکر هستند، شاید ان‌شاءالله بتوانند؛ البتّه ما سیاستهای کلّی انتخابات را مطرح کردیم و فرستادیم برای مجمع تشخیص؛ آنجا هم بررسی کردند؛ [اگر] حالا براساس آنها یک کار درستی انجام بگیرد بحثی نیست - امّا با این قانونی که فعلاً وجود دارد، وضع همین است؛ شورای نگهبان چاره‌ای ندارد؛ نمیتواند کسی را که شرایط او را احراز نکرده تأیید بکند؛ باید احراز بکند.
 شما میگویید که قانون این چهار منبع را گفته؛ (6) خیلی خب -  البتّه همین هم محلّ بحث است - فرض کنیم که این منابع را برای [کسب] اطّلاعات ذکر کرده باشد. اگر جنابعالی که مسئول هستید، از یک طریقی علم پیدا کردید و فهمیدید که این شخص صالح نیست، میتوانید تأیید کنید؟ نمیتوانید تأیید کنید؛ پیش خدای متعال جواب ندارید. چرا به شورای نگهبان این‌قدر حمله میشود!

 البتّه بعضی وقتی در شورای نگهبان رد شدند ناراحت میشوند؛ این ناراحتی قابل فهم است، قبول است. بنده هم ممکن است اگرچنانچه در یک موردی بگویند «شما صلاحیّت نداری» ناراحت بشوم امّا آیا وقتی ناراحت شدیم بایستی جنجال بکنیم؟ انسان اگر ناراحت شد، اگر راه قانونی‌ای وجود دارد، باید به آن راه قانونی متوسّل بشود. من تعجّب میکنم که بعضی بنا میکنند نوشتن در روزنامه و این‌طرف و آن‌طرف و از این قبیل کارها علیه شورای نگهبان که چرا ما را رد کردید؛ ما صالح بودیم. خیلی خب، شما صالح؛ اگرچنانچه شورای نگهبان اشتباه کرده باشد، شما بایستی به آنها مراجعه کنید و آنها هم طبق قانون، همان وظیفه‌ای که دارند باید انجام بدهند؛ اگر نشد، نمیشود شورای نگهبان را تخریب کرد. همه توجّه بکنند! شورای نگهبان جزو آن مراکز اصلی‌ای است که از اوّل انقلاب، استکبار خواسته آن را تخریب بکند. یکی از چند مرکز مهمّی که از اوّل انقلاب سعی دستگاه تبلیغات اهریمنیِ صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها و استکبار بر این بوده است که آن را تخریب بکنند، شورای نگهبان است. ما نباید کمک کنیم و شورای نگهبان را تخریب کنیم به‌خاطر این [ردّ صلاحیّت]. بله، ممکن است گِله داشته باشیم یا یک مشکلی وجود داشته باشد؛ خب، مشکل را باید بگوییم؛ نباید تخریب بکنیم شورای نگهبان را؛ این مرکز اساسی قانونی را نبایستی تخریب بکنیم. لجن‌پراکنی کردن علیه شورای نگهبان حقیقتاً یک کار غیر اسلامی، غیر شرعی، غیر قانونی و غیر انقلابی است.

 خب، مردم خوش درخشیدند؛ کاری که از مردم توقّع بود انجام بدهند انجام دادند. حالا نوبت ما است
؛ هم نوبت مجلس خبرگان است که به وظایف خود عمل کند، هم نوبت مجلس شورای اسلامی است که به وظایف خود عمل کند؛ هم نوبت دولت محترم است که به وظایف خود عمل کند؛ ما وظایفی داریم. مردم آمدند در میدان و نمایندگان خودشان را معیّن کردند. به نظر من مجلس خبرگان مهم‌ترین جایی است که بایستی متوجّه به وظایف خودش باشد. من اگر بخواهم در یک کلمه عرض بکنم، آن یک کلمه این خواهد بود که
مجلس خبرگان باید انقلابی بماند؛ باید انقلابی فکر کند و انقلابی عمل بکند؛ این خلاصه‌ی مطلب. در تفسیر این مطلب، خیلی حرف میشود زد؛ یکی این است که در انتخاب رهبر آینده، ملاحظه‌ی خدا را بکنید. احتمال اینکه این دوره‌ای که تازه شروع خواهد شد، مبتلا بشود به این آزمایش، احتمال کمی نیست؛ آن وقتی‌که بنا است رهبر انتخاب بشود، ملاحظات و رودربایستی‌ها را کنار بگذارند؛ خدا را در نظر بگیرند، وظایف را در نظر بگیرند، نیاز کشور را در نظر بگیرند؛ بر این اساس رهبر انتخاب بشود؛ مهم‌ترین وظیفه به نظر ما این است؛ مراقبت کنند. اگرچنانچه در این مرحله و در این وظیفه‌ی بزرگ کوتاهی انجام بگیرد، در اساس کار مشکل به وجود خواهد آمد؛ این مهم‌ترین مسئله است که بایستی مورد توجّه قرار بگیرد.

 البتّه غیر از این وظیفه، وظایف دیگری هم مجلس خبرگان دارد؛ همین‌طور که آقایان اشاره کردند مجلس خبرگان متشکّل از بزرگان و علما و شخصیّت‌های موجّه در استانها هستند؛ میتوانند تأثیر بگذارند، میتوانند حرف مردم را بشنوند و آن را در اینجا مطرح کنند؛ مجلس خبرگان یک واسطه‌ای بشود بین خواسته‌های مردم و بین مسئولین محترم دولتی یا قضائی؛ این یکی از کارها است. یا اینکه حقایق را، مطالب مهم را، با توجّه به جایگاه خبرگانی خودشان و شخصیّت حقیقی خودشان برای مردم تبیین کنند؛ چه در نمازهای جمعه، چه در [جاهای دیگر]. این نکته‌ای که جناب آقای یزدی در آخر بیاناتشان بیان کردند، روشن است؛
وظیفه‌ی اصلی ما عبارت است از تبیین؛ باید تبیین کنیم. این تبیین به شکلهای مختلفی ممکن است انجام بگیرد؛ آن شکلی که در آن فتنه به‌وجود بیاید، دعوا به‌وجود بیاید، آن شکل مطلوب نیست. آن شکلی که برای مردم آگاهی به‌وجود بیاید، برای مسئولین تنبّه به راه‌حل‌ها به‌وجود بیاید، آن شکل بسیار مطلوب است؛ این اشکالی هم ندارد. جایگاه قانونی خودشان را حفظ کنند. بیان موضع‌گیری خوب است، البتّه عرض کردیم بیان موضع‌گیری دو جور ممکن است؛ آن جوری باشد که موجب فساد و موجد فساد باشد، نباید باشد امّا بیان حقایق جوری که مردم را آگاه کند، مسئولین را آگاه کند، مسئولین را متشکّر کند [مطلوب است]. گاهی انسان یک حرفی را میزند اگرچه انتقادآمیز است، مسئولین می‌آیند تشکّر میکنند؛ برای خود ما مکرّر پیش آمده که مسئولین میگویند آقا این نکته‌ای که شما گفتید، کار ما را آسان کرد و ما میتوانیم کارمان را انجام بدهیم؛ ممکن است تشکّر بکنند از شما. این هم این مطلب. پس بنابراین در مورد مجلس خبرگان، عرض ما این است که مصلحت‌اندیشی‌های شخصی رعایت نشود؛ رودربایستی‌ها رعایت نشود؛ مرّ حقیقت و آنچه وظیفه‌ی انسان است که باید در مقابل خدای متعال انسان جواب بدهد، آن را در نظر بگیریم؛ متوجّه سؤال پروردگار باشیم.

 امّا در مورد مجلس شورای اسلامی هم این را عرض کرده‌ایم؛ من همیشه در طول سالهای متمادی در مجالس مختلف و دولتهای مختلف، همیشه مجلس را به همراهی با دولت و کمک به دولت تشویق کرده‌ام؛ الان هم عقیده‌ام این است که مجلس بایستی به دولت کمک کند و راه را هموار کند برای اجرا؛ چون اجرا کار آسانی نیست، اجرا کار سختی است. البتّه قانون‌گذاری کار مهمّی است لکن اجرا یعنی رفتن در سنگلاخها و بریدن موانع و عبور از موانع؛ کار آسانی نیست، باید همه بهشان کمک کنند. منتها معنای این، آن نیست که مجلس از وظایف قانونی خودش اغماض کند؛ نه، وظایف قانونی مجلس بایستی کاملاً رعایت بشود. آن چیزهایی که در قانون واضح است، آن چیزهایی که در قانون وظیفه‌ی مجلس است - در قانون اساسی عمدتاً و در قانون عادی - مشخّص است که چه چیزهایی است؛ اینها را باید کاملاً رعایت کنند و اغماض از آنها نکنند منتها بنایشان بر کمک به دولت و همراهی و همکاری با دولت باشد؛ اینها با هم منافاتی ندارند.


 

.................................      ادامه دارد........................ 

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=32587



تاریخ : جمعه 94/12/21 | 9:49 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر




  • paper | رپورتاژآگهی | فال تاروت چهار کارتی
  • فروش رپورتاژ | بک لینک دائمی