سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 


 

متن ذیل نوشته دکتر احمد حاجی ده آبادی دانشیار دانشگاه تهران (پردیس فارابی قم) و دانش آموخته حوزه علمیه قم پیرامون قتل دلخراش رومینا اشرفی توسط پدرش است که آن را واکاوی و تحلیل کرده است و توسط مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی منتشر می شود:

بسم الله الرحمن الرحیم

احمد حاجی ده آبادی دانشیار دانشگاه تهران (پردیس فارابی قم)  8 /  3  /  1399 .

1. اطلاعات من در حد اخباری است که در سایت ها هست. ممکن است جزئیات حادثه کم و زیاد شود ولی اصل خبر اینست که در یکی از روستاهای بخش حویق از شهرستان تالش، دختر چهارده ساله‌ای به نام رومینا اشرفی می خواسته با پسری 30 یا 35 ساله به نام بهمن که دو برابر سنش سال دارد ازدواج کند. خانواده دختر مخالفند. با هم  فرار می کنند و پس از 6 روز دستگیر و توسط نیروی انتظامی به خانواده‌اش برگردانده می شود. پدر ، در خواب با داس او را سر می‌برد. خبر بسیار وحشتناک، دلخراش و غیرقابل باور است (سایت انتخاب، 6/3/99). شکی نیست که رومینا مستحق این مرگ نبوده حتی اگر خدای نکرده با بهمن رابطه نامشروع هم برقرار کرده باشد.
فرزندکُشی در همه کشورها هست، خاص ایران نیست. مهم اینست که چه کنیم که چنین حوادثی به شدت تقلیل یابد.
2.  دو روز قبل هم در یکی از روستاهای میناب پدری، پسر 22 ساله  معتادش را که برای هزینه مواد مُخدِّر(شیشه)  خانواده را اذیت می‌کرده، با کمک دو پسر دیگرش، به اطراف روستا می برد و با شلیک چند گلوله اسلحه کلاش او را می‌کشد. افکار عمومی به این حادثه مثل قتل رومینا واکنش نشان ندادند و طبیعی است.
3. فرزندکشی در همه کشورها هست چه پیشرفته و چه غیر پیشرفته. خاص ایران نیست. این آخرین مورد در ایران نخواهد بود. مهم اینست که چه کنیم که چنین حوادثی به شدت تقلیل یابد.
4. مُجازات پدر رومینا نهایتاً چقدر است؟ روشن است که به هیچ وجه کار پدر رومینا توجیهی ندارد. البته باید  گذاشت تا تمام جزئیات حادثه روشن شود تا معلوم شود پدر دچار جنون شده؟ از فرط عصبانیت اراده اش زائل شده؟ اگر شخص دیگری جای او بود چه می کرد؟ و... اما در حال حاضر باید گفت پدر قصاص نمی شود (ماده 301 قانون مجازات اسلامی 1392) اما به پرداخت دیه به شرط تقاضای ولی دم (یعنی همسرش مادر رومینا) و حبس از سه تا ده سال(ماده 612 ق.م.ا. 1375) محکوم می شود.  نیز چنین قتلی کفّاره جمع(دو ماه روزه پی در پی و اطعام شصت مسکین و آزاد کردن شصت برده که طبعا این آخری الان منتفی است) دارد( امام خمینی، تحریرالوسیله، ج2، ص125). البته حکومت در کفاره دخالت نمی کند و قاتل را بدان ملزم نمی‌نماید. کفاره امری شخصی است.
5. گاه به غلط گفته می شود پدر حق دارد فرزندش را بکشد. اگر حق داشت که نباید به زندان برود و دیه و کفاره بدهد. بله قصاص نمی شود اما قصاص نشدن به معنای حق داشتن نیست. اگر شما دیوانه ای را بکشید قصاص نمی شوید ولی آیا حق دارید دیوانه را بکشید؟!!
6. رابطه خویشاوندی گاه باعث تخفیف مجازات است  و گاه باعث تشدید مجازات. پدری که با دخترش یا خواهر یا خاله و عمه اش زنا کند اعدام می شود. در حالی که اگر با غیر خویشاوند زنا کند اگر زنا به عنف نباشد و مرد محصن نباشد به صد ضربه شلاق محکوم می شود.
7. چرا پدر قصاص نمی شود؟ سوالی است که افکار عمومی می‌پرسند و می‌گویند اگر حکم قصاص باشد ما شاهد چنین فجایعی نخواهیم بود. قصاص نشدن پدر، باعث سوء استفاده شده و جرم زاست.  چگونه است که اگر پدر رومینا بهمن را می کشت قصاص می شد اما وقتی رومینا را می کشد به قصاص محکوم نمی شود؟
قرآن می‌فرماید: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلَى‌» بر شما در کُشتگان قصاص نوشته شد. بقره/178 » و «جان در برابر جان. مائده/45» اما این حکم استثناهایی هم دارد  یکی از استثنائات هم کشتن فرزند توسط پدر می‌باشد
8. قاعدتاً در هر قتل عمدی، حکم اولیه قصاص است. قرآن می‌فرماید: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلَى‌» بر شما در کشتگان قصاص نوشته شد. بقره/178 » و «جان در برابر جان. مائده/45» اما این حکم استثناهایی هم دارد مثلاً کشتن مهدورالدم، کشتن دیوانه، قتل توسط نابالغ و مجنون و... قصاص ندارد. یکی از استثنائات هم کشتن فرزند توسط پدر می‌باشد. قتل فرزند توسط مادر را برخی فقها موجب قصاص می‌دانند و برخی نمی‌دانند.
9. همه فقهای امامیه این نظر را قبول دارند. فقهای اهل سنت یعنی حَنَفِیّه، حَنبلیّه، شافِعیّه هم این را قبول دارند. تنها مالکیه هستند که معتقدند اگر پدر سر فرزند را برد یا با شمشیر شکم او را پاره کند قصاص می‌شود ولی اگر شمشیر به سمت وی پرت کند و باعث قتل او شود قصاص نمی‌شود (شیخ طوسی، الخلاف، ج 5، ص 151-152). مالک پیشوای مالکیه میان قتل با سبق تصمیم و قتل بدون تصمیم قبلی و با عمل نوعاً کشنده در مورد پدر فرق گذاشته در اولی به قصاص و در دومی به عدم قصاص معتقد است(مالک بن انس، المُدوّنَه، ج4، ص498؛ ابن عبدالبر، الکافی فی فقه اهل المدینه، ج2، ص1097). لازم به ذکر است آیت الله بهجت، پدری را که عادت به قتل فرزندانش داشته باشد مستحق قصاص می‌داند (گنجینه استفائات قضایی، کد سوال 6675)  
 
 
 
 
 
+ [ اَقسام اعدام : 1- اِعدام تعزیری : آن است که از سوی حاکم شرع و حکومت اسلامی با ملاحظه به برخی از امور مُهمّه تعیین می شود مثل ملاحظه اِفساد فی الارض و مصلحت عمومی جامعه و حفظ امنیت روانی جامعه و حفظ نظام خانواده و غیره  2- اعدام حَدّی : آن است  که در مورد جرائم جنسی مانند زنا با مَحارِم و زنای مُحصَِنَه یعنی زنا با زنی که شوهر دارد و در حِصن و دِژ و حِصار شوهرش می باشد و مرد هم دارای همسر باشد و به عبارت دیگر شرایط اِحصان در زانی و زانیه که در کُتُب فقهی مذکور است مُحقَّق باشد و نیز مثل تجاوز به عُنف و  لواط و مانند آن ها است 3- اِعدام قصاصی : آن است که در مورد قتل عمد است با شرایطی که در فقه و قانون مذکور و مضبوط و مُقرَّر می باشد . (استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی)]

قصاص چاره کار نیست. خصوصاً در قتل های ناموسی که شخص می کشد و افتخار می کند و می گوید آماده قصاصم.
10. به فرض حکم فرزندکشی قصاص باشد ولی مگر صرف قصاص می تواند بازدارنده باشد؟ حکم قتل عمد قصاص است ولی مگر روزانه شاهد نیستیم که اشخاصی با وجود اطلاع  از حکم قصاص، باز مرتکب قتل می شوند. البته نمی خواهم بگویم قصاص بازدارنده نیست که یقینا هست. مقصودم آنست که قصاص چاره کار نیست. خصوصا در قتل های ناموسی که شخص می کشد و افتخار می کند و می گوید آماده قصاصم. احتمال نمی دهید اگر حکم فرزندکشی هم قصاص بود، باز پدر رومینا برای حفظ شرف و آبروی خانوادگی حاضر بود دستش را به خون دخترش آغشته نماید؟
11. آیا می توان پدر را مُفسِد فِی الاَرض دانست یا مُحارِب و او را به اعدام محکوم کرد؟ پاسخ منفی است. ارکان جرم مُحارَبَه (ماده 279) و اِفساد فِی الاَرض (ماده 286) در اینجا وجود ندارد. مراجع معاصر در پاسخ سوالی مبنی بر اینکه پدری که به دختر 7 ساله اش بدگمان بوده سر او را جلوی چشم بقیه بچه ها می برد و به در خانه خانواده اش برده و سر بریده را نشان داده و رعب و وحشت ایجاد کرده، آیا بر کارش عنوان اِفساد فِی الاَرض صادق است؟ پاسخ منفی داده اند (گنجینه استفتائات قضایی، کد سوال 173). بله اگر کسی به اعدام تعزیری معتقد باشد شاید بتوان به اعدام حکم داد. امری که بسیار سخت می باشد.
12. مستند فقهای شیعه در اینکه پدر قصاص نمی‌شود، روایاتی است که از پیامبر اعظم
(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ)، امام علی  (ع)، امام باقر  (ع) و امام صادق (ع) نقل شده است: لایُقادُ والِدُُ بِوَلَدِهِ [وَ یُقتَل‌ُ الوَلَدُ اِذا قَتَل‌َ والِدَه‌ُ عَمداً»] پدر در مقابل فرزند قصاص نمی‌شود [اما فرزندی که پدرش‌ را عمداً بکشد ، قصاص می گردد و کشته‌‌ می‌شود. وسائل الشِّعَة، ج‌ 19، باب‌ 32 - بابُ القِصاص‌ِ فِی‌ النَّفس‌، حدیث‌ اول‌.] . شیخ حُرّ عامِلی حدود 11 حدیث در این زمینه نقل می کند(شیخ حُرّعامِلی، وسایل الشیعه، ج 29، ص77 -80). در یکی از این روایات امام باقر (ع) می فرماید پدر قصاص نمی شود ولی  به شدت زده می شود و تبعید می شود. مستند فقهای سنی هم روایاتی است که به همین مضمون و تعابیر از پیامبر اعظم (ص) آمده است( احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص 292 و 293).
قرآن کریم پس از گزارش قَتل هابیل بدست قابیل، بیان می‌کند: کسی که بی‌گناهی را می‌کُشد، گویا همه مردمان را کشته است و درمقابل کسی که جانی را احیا می‌کند، گویا همگان را زنده کرده است.
13. ما معتقدیم احکام اسلام تابع مصالح و مفاسد است. اگر در قتل عمد، حکم قصاص وضع و تایید شده به خاطر مصالحی مثل مصلحت حفظ حیات است (وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ بقره/179) و اگر در مواردی استثنا شده باز هم به خاطر مصالحی است. حال گاه برخی از این مصالح را درک می‌کنیم (مثل اینکه چرا قتل عمد توسط نابالغ و دیوانه قصاص ندارد) و گاه درک نمی‌کنیم مثل قتل فرزند توسط پدر را. ولی یقیناً مصلحتی داشته است. خدا در وصف پیامبر(ص) در قرآن می‌فرماید: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‌ * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحى‌» پیامبر (ص) از روی هوی و خواهش دل حرف نمی زند. جز آنچه به او وحی شده نمی باشد. نجم/ 3 و 4». پدر قصاص نمی شود ولی نباید از آخرت و عذاب اخروی قتل غافل باشیم. در آیین اسلام، نظام دنیا و نظام آخرت بهم متصل و آخرت مکمل دنیاست. بیجه [محمد بسیجه معروف به بیجه] در پاکدشت 27 پسر بچه معصوم را کشت. نمی توان او را 27 بار قصاص کرد. او یک بار قصاص یا اعدام شد. برای بقیه موارد چی؟ آیا میان کسی که یک قتل انجام داده با کسی که افرادی را کشته است تفاوتی نیست؟ عقل ما می گوید باید نظام آخرتی باشد که هر کس ذره ای کار بد انجام داده مکافات شود. جالب است وقتی به قرآن و روایات در مورد عذاب قتل مراجعه می کنیم وحشت بر انسان مستولی می شود. قرآن کریم پس از گزارش قتل هابیل بدست قابیل، حکمی فوق‌العاده عجیب بیان می‌کند: کسی که بی‌گناهی را می‌کُشد، گویا همه مردمان را کشته است و درمقابل کسی که جانی را احیا می‌کند، گویا همگان را زنده کرده است(مائده/32). قرآن عقوبت قتل عمد مسلمان را این‌گونه بیان می‌کند: «وَ مَن یقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِیهَا وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِیماً : و هرکس عمداً مؤمنى را بکُشد، کیفرش دوزخ است که در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم می‌گیرد و لعنتش می‌کند و عذابى بزرگ برایش آماده ساخته است»(نساء/ 93). در روایات، برخی آثار قتل این‌گونه بیان شده است: «نخستین چیزی که خداوند روز قیامت درباره آن حکم می‌کند، خون‌هاست» و  «قاتل وارد بهشت نمی‌شود» ( شیخ حرّ عاملی؛ وسائل‌الشیعة؛ ج29، ص12 و 13). طبق آموزه‌های اسلام نه‌تنها آدم‌کشی گناه است، بلکه کمک‌کردن در قتل نیز حرام می‌باشد: «کسی که در قتل مسلمانی با کلمه‌ای کمک کرده است، روز قیامت می‌آید، درحالی‌که بر پیشانی‌اش نوشته شده است: مأیوس از رحمت خدا».(همان، ص18). حتی رضایت به کشته‌شدن دیگری نیز امری حرام است و چنین کسی، شریک قاتل به‌شمار می‌رود و در عذاب الهی با قاتل مشترک است: «هرکس به چیزی راضی باشد، گویا مانند کسی است که آن را انجام داده است و اگر مردی در مشرق کشته شود و دیگری در مغرب از قتل او خشنود باشد، او نزد خدا شریک قاتل محسوب می‌شود».(شیخ صَدُوق؛ عُیُونُ أَخبارِالرِّضا?؛ ج2، ص247) حتی جایز نیست انسان جایی حضور یابد که شخصی به ناحق زده یا کشته می‌شود و او را یاری نسازد حتی اگر ظلم و ستم توسط سلطان جایری صورت گیرد که طبعاً انسان نمی‌تواند جلوی او را بگیرد(شیخ حرّعاملی، وسایل الشیعه، ج 28، ص 18) ازمنظر اسلام نه‌تنها حیات انسان‌ها، بلکه حیات حیوانات نیز ارزشمند است و به‌همین‌دلیل: «زنی به‌خاطر گربه‌ای که او را بسته بود و از تشنگی مُرد، عذاب شد»(همان، ج29، ص14).
14. به نظر شما، اگر قتل پدر هم قصاص داشته باشد، دیگر شاهد چنین فجایعی نیستیم؟ آیا اینکه قتل فرزند توسط پدر قصاص ندارد باعث سوءاستفاده می‌شود؟ من باور ندارم. همین الان کشتن دیوانه، قصاص ندارد ولی آیا این باعث شده تا عاقلان، دست به کشتار دیوانگان بزنند؟ در این 50 سالی که از خدا عمر گرفتم یک مورد در شهر قم که محل سکونتم و میبد که محل تولدم هست، ندیدم  و بیاد ندارم پدری فرزندش را بکشد. به فرض بگوییم قتل فرزند، قصاص دارد، برای قصاص نیاز به درخواست ولی دم است. ولی دم فرزند در این پرونده، مادرش (همسر قاتل) است. آیا زوجه در نهایت، حاضر به قصاص شوهرش هست؟ خودش بیوه شود و  فرزندش (پسر 6 ساله اش) بدون پدر؟ در پرونده های متعدد  با گذشت زمان و فروکش شدن احساسات اولیای دم، بحث عفو و اینکه لذتی در عفو است که در انتقام نیست مطرح می شود و به قصاص منتهی نمی شود.
15. به فرض که درخواست حکم قصاص هم شود، آیا چنین پدری که در خواب با داس فرزندش را سر می‌برد، عاقل است؟ یا دیوانه است و دیوانه، قصاص نمی‌شود؟ ماده 149ق.م.ا. 92 جنون را فقدان اراده یا قوه تمیز می‌داند. در پرونده‌ای دیگر که در بالا گذشت پدری سر دختر هفت ساله‌اش را به خاطر سوء ظن می‌برد و سر او را به در خانه خانواده اش می‌برد و افتخار می‌کند. آیا واقعاً چنین شخصی، عاقل است؟
16. آنچه در سطور بالا گذشت بحث فقهی و حقوقی بود. اما نکات دیگری را هم باید مد نظر داشت. یکی از آنها نگاهی است که جامعه ما به زن و دختر دارد و حساسیت زیادی است که نسبت به زنان در مقایسه با مردان و پسران هست. آیا پدر بهمن او را به خاطر ارتباطی که با رومینا داشته با داس می کشد؟؟ در قضایای فرار دختران و پسران و پس از اینکه به خانواده ها بازگردانده می شوند، چند درصد پسران در معرض آسیبند و چند درصد دختران؟ به یاد ندارم پدری پسرش را بخاطر اینکه با دختری رابطه داشته بخاطر حفظ آبرو بکشد یا مورد آسیب جدی قرار دهد. ولی در مورد زنان و دختران قضیه فرق می کند. این نگاه باید اصلاح شود . ....  .....   .....

 

.....   ......   .......   ادامه دارد .....   جهت پیگیری مطلب به آدرس زیر رجوع شود ....
 
 
 

 

 

 




تاریخ : پنج شنبه 99/3/15 | 8:1 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر




  • paper | رپورتاژآگهی | فال تاروت چهار کارتی
  • فروش رپورتاژ | بک لینک دائمی