دو خاطره عجیب از شیخ راغب حرب
خاطره ای که در «تابناک» از برخورد مرحوم دکتر بروجردی با یک معترض در فنلاند خواندم درد دل ها و حرف های فراوانی را در ذهنم برانگیخت و خاطرات گوناگونی را در خاطراتم برآشفت.
از برخورد مرحوم آیت الله برهان با زن و مردی گناهکار که در تاریکی شب عبای خود را برایشان انداختند و فرمودند من می دانم شما زن و شوهر هستید اما اینجا در کوچه این رفتار صحیح نیست و همین برخورد باعث شد هر دو به پای ایشان بیافتند و توبه کنند و واکنش امام موسى صدر به افرادی که در حال مشروب خوردن بودند تا رفتار مرحوم آیت الله قوام با زن هرزه در تهران و امثال این موارد که کم نیست و همه نشان می دهد رفتار و منش پدرانه که بوی سیره انبیاء و اولیا را داشته باشد چگونه حتى بدترین فضاها و موقعیت ها را تغییر می دهد.
به نظر می رسد در این روزگار بعضی اصول و مبادی مثل ضرورت احتمال تأثیر در امر به معروف و نهی از منکر را کاملا از یاد برده ایم و زبان و شیوه هایمان اصلا با هدف اصلی و اساسی که هدایت و نجات مخاطب است تناسبی ندارد و بلکه بدتر از این اصلا فراموش کرده ایم که قرار بوده اسلام مردم را تربیت کند و به کمال برساند نه اینکه دهانشان را ببندد و برای رعایت حال ما ظاهرسازی کنند.
دیدگاهی که تأسیس وزارت امر به معروف و نهی از منکر را می پسندد بیشتر به این گرایش دارد که مردم به خاطر نظام و حکومت مراعات ظاهر کنند یا به احترام روحانیت خود به تظاهر بپردازند و اینکه واقعا چه قدر به دین باور دارند و در دنیا و آخرت چه اندازه سعادتمند هستند دیگر چندان مهم نیست و انگار خود ما که روزی با دغدغه شب اول قبر مردم به تبلیغ دین می پرداختیم الآن بیشتر مسأله مان یک تشکیلات سازمانی و سیاسی و حفظ ظاهر و امور کمی و شکلی است تا حقیقت باور و دین مردم.
به هر حال این دو خاطره شنیدنی از مرحوم «شیخ راغب حرب» بیشتر نشان می دهد که اولا چرا کسی چون او را شیخ شهدای مقاومت و حزب الله می دانند و او را بانی حرکت های مردمی در مقابل هجوم رژیم صهیونیستی می شناسند و ثانیا بسیاری از مردم از هر قوم و ملیت و با هر شرایط و سن و حالتی اگر در رفتار و گفتار روحانی ها صداقت و اخلاص ببینند و از حضورشان بوی پدری و مهربانی و حمایت و همدلی استشمام کنند به اقتضای فطرت خود پیام الهی را استجابت می کنند.
فاضل بزرگواری از علمای شیعه به مناسبت ذکر خیر مرحوم شهید «شیخ راغب حرب» دو ماجرا از ایشان نقل کرد که خیلی قابل توجه بود. ایشان می فرمود:
شیخ راغب به خاطر حضور دائم بین مردم روستاهای مختلف لبنان و رابطه تنگاتنگ با آنان کاملا با زبان و فضای مخاطبان خود آشنا بود و برای همین رفتارها و برخوردهایش کاملا با حال و هوای آنان تناسب داشت و در عین حال بسیار آدم صاف و راحت و بی تکلفی بود.
یکبار به منزل کسی رفته بود که خانمش در انظار عمومی بی حجاب بود و وقتی وارد شد دید همسر او به خاطر وی روسری پوشیده است و بدون مقدمه و خیلی صریح به او گفت: چه خبر است؟ حالا که من آمده ام برایم نمایش بازی می کنی؟ حجابت را بردار و مثل همیشه باش، حجاب حکم خداست نه حکم من که ملاحظه من را می کنی!»
آن زن خیلی از برخورد شیخ تعجب کرد و حجابش را برداشت ولی همین شخص بعد از شهادت شیخ ر اغب محجبه شد.
یک بار دیگر شیخ راغب به جایی رفت که چند نفر داشتند پاسور بازی می کردند. تا ایشان را دیدند خواستند ورق ها را جمع کنند ولی ایشان گفت: «بازی کنید تا تمام شود، من صبر می کنم!»
گفتند: ممکن است طول بکشد.
فرمود: «باشد، صبر می کنم» و مدتی طولانی انتظار کشید تا بازی شان تمام شود.
و بعد از آن با مهربانی و صمیمیت خاص خود گفت: «لطفا کارت ها را به من بدهید!» افراد با تعجب کارت ها را به شیخ دادند. کارت ها را که گرفت به آنها گفت: «من برای شما چه قدر ارزش دارم؟»
گفتند: اختیار دارید.
حاج آقا فرمود: «نه، جدی می گویم، برای من چه قدر حساب باز می کنید؟
پاسخ دادند: این چه سؤالی است، شما به اندازه دنیا برای ما ارزش دارید.
این جواب را که شنید رو به آنان کرد و کارت ها را بین آنها تقسیم کرد و گفت: پس حالا به خاطر من هر کسی ورق های خودش را پاره کند!
و به این ترتیب با رفتاری دوستانه باعث شد خودشان ورق ها را پاره کنند و بعد هم شروع کرد با همان زبان و منطق با آنها صحبت کردن و با آنها قهوه ای خورد و به دنبال کار خود رفت.
و اما چه می شد اگر همه اینگونه رفتار می کردند...
تبیان
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=158018
***************************************************************
به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، شیخ راغب حرب از اهالی جبشیت در جنوب لبنان بود. وی که عنوان شیخ شهدای لبنان را نیز یدک میکشد از بنیان گذاران حزبالله لبنان بود که توسط سربازان رژیم صهیونیستی به شهادت رسید.
میدان کارزار شهرستان نبطیه در جنوب که شیخ راغب با تمام وجود وارد آن شد، بخشی از حوزه پیکارگران مسلمان لبنان را تشکیل میداد. راه و روش و سیمای فعالیتهای اسلامی پیکارگران لبنانی در آن مرحله نیز به حوزههای نهضت جهانی اسلام در کشورهای ایران، عراق، عربستان سعودی خلیج فارس و لبنان شباهت داشت، که به تازگی شکل گرفته بود. نشانههای نهضت نوین اسلامی در عراق در اواخر دهه پنجم و اوایل دهه ششم از قرن بیستم نمایان شده بود. تعدادی از علمای متعهد و فرهیختگان آگاه آن دوره همچون آیت الله سید محمد باقر صدر، شیخ اسد حیدر، شیخ مرتضی آل یاسین، شیخ محمد امین زین الدین، شیخ محمد رضا مظفر، سید محمد تقی حکیم، استاد احمد امین، علامه سید محمد حسین فضل الله و شیخ محمد مهدی شمس الدین از پیشگامان این نهضت بودند. این افراد خطر یورش اندیشه و فرهنگ غرب را به روشنی احساس کرده و برای رویارویی با آن به فعالیتهای سیاسی دامنه داری دست زدند. برخی از این افراد همچون شهید صدر حزب الدعوه اسلامی را تأسیس کردند. افراد دیگری خارج از چارچوب حزب الدعوه و یا هرگونه حزب گرایی در برابر احزاب لائیک و چپ گرا ایستادگی کردند. پیکارگران مسلمان با تلاشهای خستگی ناپذیر توانستند در آن مرحله جریان اسلامی قدرتمندی را در برخی کشورهای منطقه بوجود بیاورند. شیخ راغب حرب نیز در نیمه دهه ششم تحت تأثیر فضای جدید پیکار و فعالیتهای دامنهدار اسلامی قرار گرفت. در همان حال بازگشت علامه سید محمد حسین فضل الله و شیخ محمد مهدی شمس الدین به لبنان و نیز در سایه حضور امام موسی صدر و نیز گروه دیگری از علمای اسلام در این کشور فعالیتهای اسلامی، ابعاد تازهتر و تکامل یافتهتری پیدا کرد. هرچند که هرگونه فعالیت و تلاش در پرتو اصل امر به معروف و نهی از منکر صورت میگرفت، ولی از نظر محتوایی و شیوه عمل ابعاد مترقیانه به خود گرفت. شیخ راغب نیز در زمینه برنامه ریزی برای حل مشکلات روزمره اجتماعی و اصلاح وضع موجود دیدگاه واقع بینانه و منطقی ارائه میداد. به طور تلویحی نظام فاسد سیاسی لبنان را مسئول وجود مشکلات فزاینده میدانست. بر این اساس مردم احساس کردند که در سایه نسل جدیدی از علمای متعهد و دلسوز زندگی میکنند، که پیش از این چنین علمایی در صحنه پیکار حضور نداشتند. این شیوه پیکار سیاسی به شدت رشد و گسترش یافت و به هسته ای تبدیل شد که در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، یک جریان بزرگ و جدی اسلامی را شکل داد. پیروزی انقلاب اسلامی، ساختار سازمانی و تشکیلاتی انقلابیون مسلمان لبنانی را تقویت کرد و به آنان انگیزه داد تا مفاهیم و جهتگیریهای سیاسی خود را عملی نمایند. این تحول تنها به بیروت محدود نبود بلکه سرتاسر سرزمین لبنان را فرا گرفت. به گونهای که شهر صور مرکز استان جنوب و اطراف آن و نیز شهرستان نبطیه و اطراف آن بیش از سایر شهرهای لبنان به فراخوانی پیام انقلاب اسلامی ایران پاسخ مثبت دادند. با توجه به این که شیخ راغب حرب از دوران نو جوانی یکی از پیشگامان نهضت اسلامی در جنوب بود بی درنگ به این فراخوانی پاسخ داد. او در تابستان سال 1974 به جبشیت بازگشت و فعالیتهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی خود را در مقابل حضور گسترده و فعال نیروهای چپگرا و لائیک با جدیت آغاز کرد، هرچند که تعداد همراهان و یاران او اندک بود. به طور خلاصه میتوان اوضاع و شرایط آن روز حاکم بر جنوب لبنان را به این شکل ترسیم کرد:
- فعالیتهای گسترده احزاب چپ گرا همچون کمونیستها و طرفداران حزب بعث عراق. تردیدی نیست که احزاب چپ گرا و جنبشهای انقلابی لبنانی در سایه حضور سازمان آزادی بخش فلسطین، و به بهانه تلاش برای حل مشکلات مردم و به منظور مخالفت با نظام فئودالیسم سیاسی، بسیاری از جوانان فعال و مستعد لبنانی را جذب سازمانها و تشکیلات خود کرده بودند. اما حرکت و خیزش نوپای فعالان مسلمان توانست به تدریج این بساط را از زیر پای احزاب یاد شده برچیند، و در این مسیر گامهای بلندی بردارد.
- فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی گسترده برخی برادران مسلمان لبنانی در جنوب. به موازات این فعالیتها آقای شیخ حسن مالک نیز در روستای کَفَر تَبنیت استقرار یافت و فضای فرهنگی و دینی آن منطقه را به شدت دگرگون ساخت. در همان حال فعالیت برخی از روحانیون عراقی که به دعوت مرحوم شیخ محمد مهدی شمس الدین در روستاهای النمیریه و الشرقیه و الدویر استقرار یافته بودند و علوم و احکام و معارف اسلامی را به مردم میآموختند، موجب شد شخصیتهای فرهنگی و کادرهای مسلمان فعالی در روند پیکار اسلامی در منطقه پرورش یابند. در این میان فراموش نکنیم که فعالیتهای مهم و مؤثر جوانان انجمن التآخی که توسط شیخ راغب حرب تشکیل شده بود فضای مناسبی برای حضور قوی و فعالیت جوانان متعهد و دلسوز جنوب لبنان فراهم آورد.
- همفکری و همبستگی اقشار گوناگون مردم با فعالیتهای دامنه دار امام موسی صدر در سرتاسر سرزمین لبنان. با آمدن امام موسی صدر به لبنان، نهضت شیعیان بر ضد نظام سیاسی حاکم شکل تازهای بخود گرفت. و حضور و فعالیتهای سیاسی فرهنگی طایفه شیعه گسترش یافت، اکنون طایفه شیعه یکی از گردانندگان صحنه سیاسی لبنان درآمده و مقاومت حزب الله ضمن ادامه راه امام صدر میکوشد بخشی از حقوق از دست رفته طایفه شیعه را به آنان بازگرداند.
- فعالیتهای گسترده حزب آزادی بخش اسلامی و همفکری اقشار گوناگون مردم با آن. اگر این حزب توسط برخی محافل امنیتی لبنان سرکوب نمیشد، میتوانست افرادی زیادی را به خود جذب کند. چرا که در شکلگیری برخی جریانات فکری و سیاسی نقش بسزایی ایفا کرد.
- پیدایش نوع جدیدی از گرایشات اسلامی و برخورد منطقی اسلام گرایان با مشکلات جامعه از طریق هم گرایی با برخی جنبشهای چپ گرا و سوسیالیست. اگر چه این گرایشها با مخالفت شخصیتهای مسلمان و جریانات متدین مواجه شد ولی بر فضای عمومی جامعه و فعالان مسلمان لبنان تأثیر مثبت برجای گذاشت. در نتیجه این فضای باز، تعدادی کادرهای آگاه و شخصیتهای فرهیخته و روشنفکر و تأثیر گذار بروز کردند. این شخصیتها اگر چه تا نهایت بر گرایشهای فکری خود پایدار نماندند، ولی بخشی از صحنه فعالیتهای سیاسی را تشکیل دادند که نشانههای آن به روشنی در سال 1974 نمایان شد.
- وجود برخی شخصیتهای متدین سنتی که به دلایل گوناگونی به دینداری گرایش پیدا کردند. و راه خود را در پرتو فضای جدید گرایشهای اسلامی ادامه دادند. در این زمینه هیچ گاه نباید تأثیرگذاری و نقش تعیین کننده برنامههای آموزشی و فرهنگی ابزارها و کارگزاران نظام سیاسی حاکم بر لبنان و نیز حضور جنبشهای مقاومت فلسطینی و همچنین فعالیت گروه های تبلیغی مسیحیت را فراموش کنیم. به هر حال میتوان گفت که شهید شیخ راغب حرب در چنین شرایط دشواری پیکار و فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی خود را در جنوب لبنان آغاز کرد. بی تردید جنوب لبنان در آن مرحله به میدان وسیعی برای همه گونه فعالیتهای فرهنگی و سیاسی تبدیل شده بود. و این فعالیتها میزان آگاهی مردم آن سرزمین را بالا برد.
http://alghadir.ghasam.ir/fa/news-details/28915/
*******************************************************************************
سخنان دختر شهید شیخ راغب حرب خطاب به حضرت آیتالله خامنهای
[ترجمه سخنان دختر شهید: آقای ما! سلامی گرم از تمامی زنان و مردان و کودکان خانواده شیخ شهید (شیخ راغب حرب) و سلام بیعت کنندگان مطیع امرتان، به شما. شیخ شهیدان به امام خمینی گفته بود: «آقای من! اگر دریا را درنوردید، با شما مینوردیم!». و ما اکنون به شما میگوییم: «آقای ما! به خدا اگر دریا را درنوردی با تو مینوردیم».]
شهید شیخ راغب حرب از سران حزبالله لبنان بود که توسط رژیم اشغالگر قدس به شهادت رسید.
.: Weblog Themes By Pichak :.