اهمیت دوران جوانی در خداجویی
تشبیه نوجوان و جوان به نهال نورس در کلمات معصومین، حاکی از همین مطلب است که او را میتوان به هر جهتی هدایت نمود، بر خلاف درخت تنومندی که کسی قادر به جهت دهی او نیست مگر با بریدن تنه آن درخت.
روح، ظریف است. احساسات پاک و با لطافت، عواطف زلال و با صداقت، جوان را چون گلی شکفته و با طراوت نموده است که بیشترین تأثیرپذیری را برای پژمرده شدن داراست. تشبیه نوجوان و جوان به نهال نورس در کلمات معصومین، حاکی از همین مطلب است که او را میتوان به هر جهتی هدایت نمود، بر خلاف درخت تنومندی که کسی قادر به جهت دهی او نیست مگر با بریدن تنه آن درخت.
بنابر این، جوانی با نوعی اثرپذیری روحی و حالات انفعالی و تشویشات ذهنی همراه و آمیخته است که کمتر صبغه و رنگ عقلی و استدلالی دارد. به همین جهت، عوامل خارجی در جهات مثبت یا منفی، بیشترین اثر را در او میگذارد.
آنچه که از دیدگاه اسلام مهم است، سوق دادن او به سوی تکامل انسانی و اهداف متعالی است. سنت و سیره پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) و اولاد طاهرینش (علیهمالسلام) نسبت به جوانان، مبیّن همین نکته است. پس صرفاً به کار گرفتن احساسات جوانان و تشویق و تحریص آنان از قدرت احساسی و عاطفی، مقصود شارع مقدس نیست، بلکه سوق دادن آن در قلمرو دین و عقلانی نمودن اهداف عالیه انسانی، همه همت رهبران دین میباشد و ادعای ما این است که همه تعالیم دین و احکام الهی، خصوصاً نماز، در همین راستا بر مسلمین، فرض و واجب شده است.
نیازهای غریزی و فطری جوانان و پاسخ آن
با تمهید مقدمات و مطالبی که ذکر شد، میتوان گفت که فلسفه همه عبادات دینی، در این نکته معطوف است که متأثرترین قشر یعنی جوانان را م?ثرترین قشر در اجتماع انسانی قرار دهد، چون احساس به یک تکیهگاه محکم و امنیت و آرامش در پناه آن، تنها عنصری است که میتواند به جوان، اعتماد و اطمینان بخشیده و او را از اضطرابات درونی و تشویشات ذهنی رها سازد. همه مشکلات و معضلات روحی و روانی که هویّت او را در معرض خطر انداخته و ثبات شخصیت او را از کَفَش ربوده و خلأ عظیمی را در او ایجاد کرده، ناشی از نداشتن یک ملجأ و عدم دستیابی به یک پناهگاه دائمی و مستحکم است.
همه صاحبان مکاتب کوشیدهاند تا به نحوی این آتش احساسات درونی را خاموش و یا حداقل از شعلههای آن بکاهند. به همین خاطر، راه حلهایی چون آزادی بیقید و شرط جوانان در ارضای هواهای نفسانی و غرایز حیوانی، و سوق دادن و جهت دهی ایشان به میخانهها و گاهوارهها، و صدها طرق دیگر را به عنوان پناهگاه ارائه دادند، اما پس از رویکرد جوانان به آن مأمنهای به ظاهر مستحکم، سقفهایشان فرو ریخته و به واهی و خیالی بودن آنها پی بردهاند، چون با ارضای نیازها و دفع هواهای نفسانی، اهداف خود را تأمین شده نمییافتند.
«امروزه اشتیاق شدید جوانان سراسر جهان به شنیدن موسیقی به اصطلاح پاپ (Pop) و پوشیدن لباسهای نوعاً جدید، کاملاً واضح است. بسیاری از جوانان تیز و چابک، پا در رکاب سفر میگذارند بدون آن که بدانند به کجا میروند. در این مسحورشدگی و حتی تسخیرشدگی در قبال شیوه زندگی جدید که از غرب سرچشمه گرفته و جهانگیر شده است، شمار کثیری از جوانان مسلمان شریک بودهاند. دانستن این نکته برای جوانان مسلمان لازم است که این پدیدهها با علل ژرفتری ارتباط دارند که از نظر معنوی، بیطرف نیستند».[5]
جوانان در زندگی و حیات جوانی خویش، امور زیادی را در حال تجربه کردن هستند. او چون سایر افراد جامعه، اما عاطفی و احساسیتر از دیگران، در صدد دستیابی به امری است که قلبش را بدان واسطه، تسکین بخشیده و نوعی آرامش را تحصیل نماید و لیکن به هر چیزی که روی میآورد، بعد از مدت کوتاهی در مییابد که آن عنصر، مطمئن و واقعی نیست.
البته تشخیص این امر در ابتدای سنین نوجوانی و جوانی، بسیار دشوار است. شور و هیجان جوانی در جوانان، غالباً فرصت تعقل و اندیشه این که انسان برای یک زندگی و حیات طولانی و اهداف متعالی خلق شده را از او سلب کرده و به همین خاطر، او بعد از تجربه عملی، به پوچی و بیپایگی بسیاری از مأمنهایی که بدان پناه آورده است، پی خواهد برد؛ و دشمنان دین، خصوصاً غرب، به خاطر درک همین نیازهای فطری و غریزی جوانان، تلاش زیادی انجام میدهند تا این گرایشها را به جهاتی که اهداف آنها را تأمین میکند سوق دهند و آنها را از کمالات معنوی و دینی منحرف سازند.
کسی که خود، مدت زیادی از عمرش را در میان غربیها سپری کرده و الان هم زندگی خود را با آنها در حال تجربه کردن است، قضاوت و داوریاش چنین است که گوید:
«در شیوه زندگی کنونی غرب، کشش و گرایشی هست که افراد جامعه را به زیستن در لحظه کنونی، فارغ از همه تاریخ و گذشته و غرق شدن در طلب سرافرازیهای لحظهای و لذت حسی آنی وامیدارد.
پرستش قهرمانان ورزشی و میل به رکورد شکنی دایمی و فایق آمدن بیوقفه بر طبیعت، نشان دهنده یک وجه از این دلمشغولی به تن است، در حالی که جنبه بسیار ویرانگرتر همین گرایش را میتوان در استفاده از مواد مخدر و طبعاً مشروبات الکلی، روابط جنسی آزاد و نظایر آن دید که تماماً از تلاش نفس برای غرق نمودن خود در لذتهای آنی جسمی و غریزی حکایت دارد. بدیهی است که ورزش، مستلزم انضباط و سختکوشی است و این از جهات مثبت آن است؛ اما بزرگداشت بیش از حد ورزش و کمابیش پرستیدن قهرمانان ورزشی، ناشی از اهمیت گزافی است که به تن داده شده است.
علاوه بر این که نقش و اهمیتی که به ورزش داده میشود، ابداً بیارتباط با اشتیاق به لذتجوییهای جسمانی نیست؛ که همه این عوامل، متضمن از دست رفتن ایمان و اعتقاد جوانان به معیارهای اخلاقی است».[6]
یک جوان مسلمان، با تحصیل معرفت و دستیابی به علوم مقدس دینی، باید خود را مجهز ساخته و به دامی که جوانان غربی بدان گرفتار آمدند، هویت خود را از دست ندهد.
پینوشتها:
[1] . نهج الفصاحه، حدیث 2050.
[2] . نهج الفصاحه، حدیث 372.
[3] . سفینة البحار، ج 2، ص 176.
[4] . دکتر مای لی، شخصیت، ترجمه دکتر محمود منصور، ص 120.
[5] . دکتر نصر، جوان مسلمان و دنیای متجدد، ص 338.
[6] . دکتر حسین نصر، جوان مسلمان و دنیای متجدد، ص 342.
منبع: مرکز نشر اعتقادات eteghadat.com
باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از: زیباصداقت
برگرفته از گروه: نماز
http://bashgah.tebyan.net/newindex.aspx?pid=284089
سایت تبیان
.: Weblog Themes By Pichak :.