سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

             رشت - ایرنا - نایب رییس مجلس شورای اسلامی، آیت الله محمدعلی امینیان نماینده فقید مردم گیلان در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه شهرستان آستانه اشرفیه را محصول مکتب نورانی قرآن و عترت عنوان کرد و گفت: این عالم ربانی، ترجمان والای اسلام و ایمان بود.

 

به گزارش خبرنگار ایرنا ، حجت الاسلام والمسلمین سید محمدحسن ابوترابی فرد عصر شنبه در مراسم سومین روز ارتحال آیت الله امینیان امام جمعه فقید آستانه اشرفیه و عضو مجلس خبرگان رهبری در صحن مطهر حرم سید جلال الدین اشرف، مهم ترین مشخصه و ویژگی برجسته این روحانی جلیل القدر را تواضع و فروتنی ایشان دانست که او را از دیگر مشخصه ها متمایز و برجسته می سازد.

وی ادامه داد: امروز حقیقت آموزه های دین و آثار و برکات آموزه های قرآن و عترت را بعد از انبیا و اولیاء، در علمای وارسته مدرسه امام صادق (ع) می بینیم.

نایب رییس مجلس شورای اسلامی از آیت الله امینیان به عنوان یکی از چهره های شاخص و برجسته در این زمینه یاد و اظهار کرد: این شخصیت ها، انسان هایی هستند که در سایه قرآن و عترت، زنده شدند و در یک کلام، بنده صالح خدا و نماد فضائل اخلاقی هستند.

وی اضافه کرد: آیت الله امینیان، شخصیت تربیت یافته در حوزه دین و مدرسه علمیه امام صادق (ع)بود که راه پیشکسوتان آراسته و وارسته به علم، اخلاق، زهد و تقوا را با آراستگی به فضائل و پاکیزگی از هر آلودگی ادامه داد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه آیت الله امینیان معلمی شایسته در حوزه ادبیات عرب، اصول، فلسفه و حکمت بود؛ تصریح کرد: او به تمام معنا ، یک عالم بود و علاوه بر اینکه اهل علم و دانش ، فلسفه و حکمت بود؛ در کنار این معارف آراسته به فضائل اخلاقی به معنای واقعی بود.

حجت الاسلام ابوترابی فرد افزود: اینها چهره های فاخر و ماندگاری هستند و بی تردید مردم آستانه اشرفیه و گیلان، هیچگاه خدمات ایشان را در راه توسعه و اعتلای فرهنگ غنی اسلام و دین فراموش نخواهند کرد.

آیت الله محمدعلی امینیان یکی از نمایندگان مردم استان گیلان در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه شهرستان آستانه اشرفیه، چهارشنبه هفته گذشته در سن 89 سالگی، به دلیل کهولت سن و عارضه قلبی درگذشت و پیکر ایشان، پنجشنبه بیست و یکم خردادماه، در آستانه اشرفیه تشییع و به خاک سپرده شد.

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، حجت الاسلام حسن روحانی رییس جمهوری، آیت الله صادق آملی لاریجانی رییس قوه قضائیه، آیت الله یزدی رییس مجلس خبرگان رهبری و دیگر شخصیت های کشوری نیز به مناسبت درگذشت این عالم ربانی، پیام های تسلیت ارسال کردند.

آیت الله زین العابدین قربانی نماینده ولی فقیه و محمدعلی نجفی استاندار گیلان نیز در پیام مشترکی؛ با تسلیت رحلت عالم مجاهد و فقیه وارسته آیت الله امینیان؛ به پاس خدمات این عالم بزرگ انقلابی، یک روز عزای عمومی در گیلان همزمان با روز مراسم تشییع پیکر ایشان و سه روز عزای عمومی در شهرستان آستانه اشرفیه اعلام کردند.

http://guilan.irib.ir/-/%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AD%D8%B5%D9%88%D9%84-%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%AA-%D8%A8%D9%88%D8%AF




تاریخ : پنج شنبه 94/4/4 | 2:43 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

***نسیم معرفت***

از سمت راست: حجت الاسلام محمدساجدی داماد مرحوم آیت الله محمدعلی (مختار)امینیان گیلانی

و حجت الاسلام بابایی مسول دفتر مرحوم آیت الله امینیان امام جمعه فقید آستانه اشرفیه_گیلان

IMG_8482

حجت الاسلام محمدساجدی داماد مرحوم آیت الله محمدعلی (مختار)امینیان گیلانی

کلیک کنید:(پایگاه خبری... )

 




تاریخ : پنج شنبه 94/4/4 | 2:35 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر


 




***نسیم معرفت***

 

30 علت از علل قساوت قلب

شاید برای شما هم جای سؤال باشد که:

 چرا نمی توانیم گریه کنیم؟ چرا حالت تضرع و گریه در دعا ، عبادات و مجالس ذکر مصیبت اهل بیتلیه السلام)  پیدا نمی    ‎کنیم؟!!

از موانع گریه و بیرون نیامدن اشک از چشم، چیزهائی است که موجب قساوت قلب و سنگدلی می شود، به نحوی که صاحب آن از الطاف ربانیّه و افاضات الهیه محروم می گردد، و سبب می شود که خشوع را از قلب، و اشک را از چشم دور کند، و صاحب آن دل و چشم از سعادت دنیا و آخرت محروم شود.

 به خدا باید پناه برد از دلی که خاشع نباشد، و از چشمی که اشک نریزد.

«أللّهم إنی أعوذ بک من قلبٍ لا یخشع،‌ و عین لا تدمع».[1]  

یعنی: (خدایا به تو پناه می برم از دلی که خاشع نباشد، و از چشمی که اشک نریزد).

پس بر بنده مؤمن به خدا، لازم است که برای جلوگیری از قساوت قلب و نریختن اشک، از چیزهائی که موجب این دو چیز است، خودداری کند، تا دل او از آتش عشق و محبت خدا و آنهائی که خدا امر به محبت و دوستی ایشان کرده سوزان و چشم او گریان گردد.

 

موجبات قساوت قلب چند چیز است:

1.  معصیت و نافرمانی خدای تعالی

چنانچه امیرمؤمنان(علیه السلام) فرموده: «ما من شیء أفسد للقلب من خطیئة».[2] یعنی: (چیزی نیست که فسادش زیادتر باشد برای قلب، از گناه و نافرمانی از خدا).

و فرمود:«لاوجع أوجع للقلوب من الذنوب».[3]  یعنی:‌ (هیچ دردی دردآورتر نیست برای دل ها از گناهان).

2.  خوردن حرام

چنانچه پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرموده:«یا علی، من اکلَ الحرامَ سوّدَ قلبه».[4]یعنی: (یا علی، کسی که حرام بخورد، دلش سیاه می شود).

3.  خوردن مال شبهه ناک که دل را می میراند به نحوی که خدا را فراموش کند.

4.  طول امل، یعنی: آرزوی دراز

چنانچه خدای تعالی به موسی(علیه السلام) فرموده که:«یا موسی، لا تطوّل فی الدّنیا أَمَلَک فیقسو قلبک».[5]  یعنی: (ای موسی، دراز مکن در دنیا آرزویت را که قسی القلب، یعنی: سنگدل می شوی).

5.  مال بسیار داشتن

 امیرمؤمنان(علیه السلام) فرموده است:«أنّ کثرة المال مفسدة للدّین و مقساة للقلوب».[6] یعنی: (بدرستی که بسیاری مال، فساد کننده دین و سخت کننده دل ها است).

6.  به فکر دنیا بودن و همّ آن را در دل داشتن

چنانچه روایت وارد شده که: «تفّرغوا من هموم الدّنیا ما استطعتم، فانّه مَن کانتِ الدنیا همته، قسی قلبه و کان فقره بین عینیه».[7]  یعنی: ( تا می توانید  فارغ و آسوده کنید خودتان را از همّ و فکر دنیا و علاقه به آن. بدرستی که هر کسی که همّت او برای دنیا است دلش سنگ و سخت می شود و احتیاج او در مقابل دو چشم است(همیشه نیازمند وفقیر خواهد بود) و جز دنیا چیزی را نمی بیند.

7.  کثرت همّ قُوت وروزی ومعاش  (دغدغه بیش از حد برای کسب روزی و معاش)

چنانچه حضرت خاتم الانبیاء(صلی الله علیه و آله) به امیرمؤمنان علی(علیه السلام) فرموده است: «یا علی، خمسة‌ یمیت القلب، - إلی أن قال -: و کثرة هم القوت».[8] یعنی: (پنج چیز است که قلب را می میراند. - تا اینکه فرمود -: و بسیاریِ همّ وغمّ برای قُوت وروزی).

8. نشستن با شخص گمراه و حاکم جائر

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرموده: «أربعة مفسدة للقلوب. - إلی أن قال -: مجالسة الموتی. فقیل یا رسول الله،‌ و ما مجالسته الموتی؟ قال: مجالسته کل ضال عن الایمان».[9] یعنی: (چهار طائفه اند که قلبها را فاسد می کنند. - تا اینکه فرمود -: همنشینی با مردگان. به آن حضرت گفته شد: همنشینی با مردگان مراد چیست؟ فرمود: همنشینی باهرکسی که از مسیر و راه  ایمان منحرف وگمراه است.

9. همنشینی با سلطان (افراد قدرتمند و صاحب شوکت دنیوی)

در حدیث امام صادق(علیه السلام) است که فرموده: «وَمَنْ جَلَسَ مَعَ السُّلْطَانِ، زَادَهُ اللَّهُ الْکِبْرَ، وَقَسَاوَةَ الْقَلْبِ». [10] یعنی: (کسی که با سلطان بنشیند، زیاد می کند خداوند تکبر  و قساوت قلب او را).

10.  رفتن درب خانه سلطان

قال النبی(صلی الله علیه و آله): «یا علی، ثلاثة، یقسین القلوب».[11] یعنی (یا علی، سه چیز است که قساوت قلب می آورد. - تا اینکه فرمود -: «اتیان باب السلطان»، یعنی: (رفتن درب خانه سلطان).

11.  قرب و نزدیکی پیدا کردن با کسانی که مبالات در گفتار و کردار ندارد

چنانچه فرمودند: «و مقاربته جفاء و قسوة».[12]  یعنی: (نزدیک شدن چنین کسی که بی باک است در قول و فعل، جفا و قساوت است).

12. خفق نعال ( یعنی: کسی که ریاست طلب باشد و دوست داشته باشد چون حرکت می کند دیگران در عقب سر او صدای کفش هاشان بلند باشد.) 

چنانچه علی(علیه السلام) فرموده: «ما اَری شیئاً اضرَ بقلوب الرّجال من خفق النعال و راء ظهورهم».[13] یعنی: (نمی بینم یا نمی دانم چیزی را که زیانش زیادتر باشد برای قلب های مردان از صداهای کفش هائی [که] در پشت سرهاشان حرکت می کنند).

13. به دنبال صید و شکار رفتن

14.  گوش دادن برای شنیدن صداهای لهو و سازها و غنا

15. نشست و برخواست کردن با اغنیاء و ثروتمندان

16. اختلاط ، آمیزش و صحبت زیاد کردن با زنان

17. خنده زیاد کردن

18. ترک مجالست و همنشینی با علماء در مدت چهل روز

چنانچه پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرموده: «یا علی، إذا أتی علی المؤمن أربعین صباحاً و لم یجلس العلماء، قسی قلبه و جرّ علی الکبائر».[14]یعنی: (یا علی اگر چهل صباح بر مؤمن بگذرد و با علماء ننشیند، قسی القلب و سنگدل می گردد و جری می شود بر گناهان کبیره).

19. مشورت با زنان و به رأی آنها عمل کردن{در اموری که ربطی به آنان ندارد!}         (چون زنان نوعا احساسی وعاطفی وجزیی نگر هستند لذا در مسایل مهم از مشورت با آنها خودداری گردد مگر زنانی که از قدرت فکری و عقلی خوبی برخوردار باشند که مشورت با آنها شایسته است.  اضافه شده توسط سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی)  

20. ترک کردن ذکر خدا

چنانچه خدای تعالی به موسی خطاب فرموده: «یا موسی! لا تدع ذکری علی کلّْ حال، إنّ ترکَ ذکری یقسی القلوب».[15] یعنی: (ای موسی! وامگذار یاد کردن مرا در هر حالی. زیرا که ترک کردن ذکر من دل ها را سخت می کند).

21. سخنان لهو و بیهوده گفتن که فائده ای نداشته باشد

22.  زیاد سخن گفتن

حضرت عیسی روح الله(علیه السلام)  فرمود: «لا تکثروا کلامکم فتقسو قلوبکم و من کثر کلامه قَلَ عقله و قسی قلبه».[16] یعنی: (زیاد سخن نگوئید که دل ها را سنگ و سخت می کند، و کسی که زیاد سخن گوید عقل او کم می شود و دل او سخت می شود).

23. تأخیر انداختن نمازها را از اوقات خود، بدون عذر شرعی

پیغمبر اکرم فرموده: «تأخیر انداختن نماز از وقت، قساوت قلب می آورد».

24. دل را در حال نماز گزاردن بجای دیگر و چیز دیگر توجّه دادن

25.  زیاد خوردن و زیاد آشامیدن

در حدیث آمده که فرموده:«لا تمیتو القلوب بکثرة الطعام و الشراب، فان القلب یموت کالزرع إذا کثر علیه الماء».[17]

یعنی: (نمیرانید دل ها را به خوردنی زیاد و آشامیدن زیاد، زیرا که دل مانند زرع است که از آب دادن زیاد فاسد می شود).

26. در حال سیری ، طعام خوردن

27. زیاد گوشت خوردن

28. خوابیدن بعد از خوردن غذا

چنانچه روایت شده که امام(علیه السلام) فرموده: «أذیبوا طعامکم بذکرالله تعالی، و لا تناموا علیها فتقسوا».[18]  یعنی: (آب کنید طعامی را که خوردید به ذکر خدای تعالی، و پس از خوردن طعام بلافاصله نخوابید که قساوت می آورد).

29.

30 ریختن خاک بر قبر صاحب رَحِم، یعنی: خویشاوندان رَحِمی

بنا بر روایت حضرت صادق(علیه السلام) که فرموده: «اَنهاکُم من أن تطرحوا التراب علی ذوی أرحامکم، فان ذلک یورث القسوة [فی القلب] و من قسا قلبه بَعُد من ربّه».[19] یعنی: (نهی می کنم شما را از ریختن خاک بر روی خویشان خود که رَحِم های شمایند، که آن موجب قساوت قلب می شود، و کسی که قلب او قساوت گرفت از پروردگار خود دور می شود).

دانسته باد که زشت ترین و قبیح ترین تمام مرضهای قلب، مرض قساوت قلب است که سبب می شود برای محروم شدن از خیرات و سعادت دنیویّه و اخرویّه و دوری از رحمت خدای تعالی و نزدیکی به سخط و غضب او. باید پناه بُرد به خدا، چنانچه در روایت است که امام(علیه السلام) فرموده:

«ما غضب الله علی قوم و لا إنصرف رحمته عنهم إلاّ لقساوتهم».[20] یعنی:‌ (غضب نکرده است خدا بر قومی و منصرف نشده است رحمت او از ایشان، مگر به جهت قساوت و سنگدلی ایشان).

و فرمود: «ما مرض قلب اشدّ من القسوة».[21] یعنی: (مریض نمی شود  دلی به مرضی که سخت تر از قساوت باشد.).

و فرمود: «ما ضرب عبد بعقوبة أعظم من قسوة القلب».[22] یعنی: (زده نمی شود بنده به عقوبتی که بزرگتر از قساوت قلب باشد).

علاج مرض قساوت قلب

بدانکه بنابر آنچه در اخبار صادره از ائمه اطهار(علیهم السلام) ذکر شده، دفع این مرض هلاک کننده به چند چیز می شود:

اوّل: فرمایش نبوی است به امیرمؤمنان که فرموده:

«یا علی، خمسة تجلوا القلب و تذهب القساوة: مجالسة العلماء، و مسح رأس الیتیم، و کثرة الاستغفاربالاسحار، و سهر الکثیر، الصوم بالنهار».[23] یعنی (یا علی پنج چیز است که قلب را جلا می دهد. نشستن با علماء، و دست کشیدن به سر یتیم، و بسیار طلب آمرزش کردن در سحرها ، و شب زنده داری زیاد  و کم خوابیدن، و روزه گرفتن در روز).

و در خبر دیگر فرمود:

«یا علی، تنوّر القلب قرأئة قل هو الله احد».

یعنی: (قلب را نورانی می کند خواندن سوره قل هو الله احد).

«و قلة الاکل، و مجالسته العلماء، و أکل حبات الغلات».

کم خوردن، و نشستن با علماء، و خوردن دانه های حبوبات).

برگرفته شده از: آیت الله سید محمد حسن میرجهانی(ره) ، (1371)، البکاء للحسین(علیه السلام)، در ثواب گریستن و عزاداری یر حضرت سید الشهداء(علیه السلام)، و وظایف عزاداری، تحقیق روح الله عباسی، قم، نشر رسالت، 1385، چاپ دوم.

پی نوشت ها :




[1]  . تهذیب، ج 6، ص 35؛ اقبال، ص 487؛ بحارالأنوار، ج 98، ص 314 

[2]   . کافی، ج 6، ص 268؛ امالی للطوسی، ص 438؛ بحارالأنوار، ج 7، ص 312.

[3]   . کافی، ج 2، ص 275؛ وسائل الشیعه، ج 15، ص 304؛ بحارالأنوار، ج 73، ص 342.

[4]   . مصدرش یافت نشد!.

[5] . کافی، ج 2، ص 329؛ اعلام الدین، ص 218؛ بحارالأنوار، ج 73، ص 398.

[6] . تحف العقول، ص 119؛ مشکاة الأنوار، ص 138؛ بحارالأنوار، ج 1، ص 175.

[7] . مجموعة ورام، ج 2، ص 119؛ ارشاد القلوب، ج 1، ص 18؛ بحارالأنوار، ج 77، ص 166 با اختلاف بسیار نقل شده.

[8] . مصدرش یافت نشد!.

[9] . بحارالأنوار، ج 103، ص 226.

[10] . منیة‌المرید، ص 123 با اختلاف در نقل.

[11] . فقیه، ج 4، ص 365؛ بحارالأنوار، ج 65، ص 282.

[12] . کافی، ج 2، ص 369.

[13] . مجموعة ورام، ج 1، ص 65..

[14]   . مصدرش یافت نشد!. 

[15]   . کافی، ج 2، ص 497؛ بحارالأنوار، ج 13، ص 342. 

[16] . الامالی، ص 3، ح 1/1؛ کتاب الموطاء، ص 986، تفسیر مجمع البیان، ج 1، ص 266؛ تفسیر ابن کثیر، ج 1، ص 118؛ بحارالأنوار، ج 71، ص 281. این روایت در این مصادر اینگونه آمده: «لا تکثروا الکلام بغیر ذکر الله، فإن کثرة الکلام بغیرالله، قسوة القلب، إن أبعد الناس من الله القلب القاسی». عبارت مصنف را نیافتم.

[17]


کلیک کنید:چه عواملی باعث سخت‌دلی می‌شود؟


http://ahlolbait.blog.ir/1393/01/26/30-%D8%B9%D9%84%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D9%84%D9%84-%D9%82%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%AA-%D9%82%D9%84%D8%A8-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86

 




تاریخ : چهارشنبه 94/4/3 | 11:16 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
یادکردی از عالمان آستانه اشرفیه
نوشته :دکتر محمدحسن اصغرنیا
آستانه اشرفیه یکی از شهرهای زیبای گیلان است که نگین انگشترش را امامزاده بزرگواری به‌ نام سید جلال‌الدین اشرف زینت بخشیده است و اگر کسانی بخواهند دقیقاً او را بشناسند، می‌توانند کتاب "جنگ‌نامه محمد روشن" را بخوانند. مردم استان‌های شمالی به زیارت این شهید شاهد می‌آیند؛ به‌ویژه در ایام محرم و صفر و فاطمیه و رمضان، مرکز عاشقان محمدی است از همه اقشار، به‌ویژه جوانان.
دانشجویان قبل از انقلاب در مسجدی روبه‌روی حرم گرد سیدی جمع می‌شدند به‌ نام آیت‌الله دکتر سید عبدالله ضیائی که خوشرو بود و خو‌ش‌ بیان و مبتکر در امور اجتماعی که اکنون هم درمانگاه و مراکز خدماتی که ساخته، شاهدی بر این مدعاست. علاوه بر حضورش در هر محفلی از دانشگاهیان و بازاریان و همه صنوف، تنها کسی بود که در شمال کشور نماز جمعه می‌خواند.
بعد از نماز جمعه‌ای، مرحوم دکتر ضیائی ورقه‌ای را به من نشان داد که تذکری بود با امضاء سیدعلی خامنه‌ای درباره امور مسجد آستانه. بعدها متوجه شدیم که آیت‌الله خامنه‌ای که پس از تبعید به ایرانشهر از طریق تهران ـ قزوین ـ رشت ـ آستانه عازم مشهد بوده‌اند، در سر راه‌شان توقفی در این شهر داشته‌اند.
تاریخچه این شهر نشان می‌دهد که قبل از مرحوم دکتر ضیائی، آیت‌الله سید جلیل زرآبادی مسئولیت رسیدگی به این مسجد را داشت و قبل از ایشان هم عارف عامل آیت‌الله شیخ علی‌اکبر الهیان که رحمت خدا بر آنان باد.
بعد از انقلاب آیت‌الله مختار امینیان امام جمعه آستانه اشرفیه شد و تا کنون چراغ این محفل انس و الفت مردم دین‌مدار را روشن نگه‌ داشته است.
اوایل انقلاب، گروه‌های تندرویی فرمان مدیریت استان گیلان را به‌دست گرفته‌ بودند و روزی شیخ صادق خلخالی وارد رودبار شد و پیغام فرستاد که در لیست بالابلندی که آورده است تعدادی را اعدام خواهد کرد! مرحومان آقایان شیخ صادق احسانبخش و شیخ هادی حسام که رفیقی صمیمی و در سفر و حضر با هم بودند، تصمیم گرفتند به مسئولین تهران مراجعه کنند و رابط آنان هم من بودم؛ چون اعضای شورای انقلاب را می‌شناختم و ارتباطی با آنان داشتم و آقایان مختار امینیان، سید موسی حجتی، سید نیاکوئی، شفیعی، خیرخواه و … به منزل‌مان در تهران آمدند و چند روز در خدمت‌شان بودیم.
و بعد از نماز مغرب و عشاء وقت ملاقاتی گرفتم و با جمع حاضر به منزل شهید مظلوم آیت‌الله دکتر بهشتی در تهران خیابان قلهک، کوچه تورج رفتیم. دکتر بهشتی هم یکایک آنان را در آغوش گرفت و احوالپرسی کرد و آقای هادوی دادستان کل کشور هم آن شب در منزل شهید بهشتی بود.
دیدار عجیبی بود و خاطراتی فراموش ناشدنی در جمع یازده نفری ما به‌جا ماند. گویا آقای بهشتی با آیت‌الله مختار امینیان آشنایی بیشتری داشت و خصوصی‌تر به ایشان گفت: نگران نباشید، هر انقلابی این مشکلات را دارد. به خانه که برگشتیم بسیار شادمان بودند و امیدوارتر که مشکلاتی را که پیش آمده است برطرف خواهد شد. از آقای امینیان پرسیدم: سابقه آشنایی شما با آقای دکتر بهشتی چیست که برایم این‌چنین تعریف کرد: "مسأله ارث در فقه بحث بسیار مهم و سخت است. روزی در مدرسه دارالشفاء قم، سید بلند قامتی را دیدم که خیلی ملاست و در بحث مسلط است و چون دروس قدیم و جدید را خوب خوانده بود و ریاضیات را خوب می‌دانست،‌ از او خواستم که برای ما چهار نفر گیلانی بحث ارث را درس بدهد و او هم قبول کرد و یک ماه درمدرسه دارالشفاء استاد ما بود و احترامی که برای ایشان قائل هستم، علاوه بر سیادت و فرزند حضرت زهرا علیها سلام بودن، حق تعلیمی است که بر گردن ما چهار نفر، یعنی محمدی گیلانی، محفوظی، ایمانی و من دارد. در شب دیداری که شما باعث خیر آن شدید، خاطرات من و ایشان تداعی و زنده شد و ایشان چون از قبل مرا می‌شناخت، التفات بیشتری ‌فرمود."
البته خاطره‌ها با آقایان فراوان است، چون دو روز بعد از آن وقت ملاقاتی از آیت‌الله خامنه‌ای در خیابان ایران گرفتم و بعد از ساعت 10 شب بود و ایشان درگیر مسائل انقلاب بودند و درحالی که شام اندکی تهیه دیده بودند، دیدیم خود ایشان نان را با ماست و شکر می‌خورند و مهاجرین گیلانی مسائل مربوط به سپاه منطقه‌شان را گفتند و ایشان قول دادند که مسائل را پیگیری کنند و پس از آن مدتی مرحوم آیت‌الله احسانبخش مجبور شد برای تهیه گزارشی برای امام به پاکستان برود تا به‌تدریج اوضاع آرام شد و به‌عنوان نماینده امام در استان گیلان و امام جمعه رشت مستقر شدند و مرحوم آیت‌الله مختار امینیان هم از طرف مرحوم آیت‌الله شیخ حسینعلی منتظری، نماینده ایشان در دانشگاه گیلان شدند و امام جمعه آستانه اشرفیه.
زندگی، هنگامه فریادهاست
سرگذشت در گذشت یادهاست
شاید برای خواننده این نوشتار کوتاه سئوالی پیش بیاید که آشنایی من با شهید بهشتی و آیت‌الله خامنه‌ای از کجا بوده است؟ دکتر بهشتی دبیر زبان انگلیسی و معلم قرآن ما بود و آیت‌‌الله خامنه‌ای را در جلسات سخنرانی حسینیه ارشاد و هیأت انصار الحسین می‌شناختم و در گیلان هم قبل از انقلاب، حضوری تبلیغی در مسجد چهار برادران محل زندگی‌مان داشته‌ام، و بعد از انقلاب هم از 29 بهمن 1357 که حزب‌ جمهوری اسلامی اعلام موجودیت کرد، در کنارشان بوده و هستیم.

• روزنامه اطلاعات، شماره 26178، 23 خرداد 1394.
http://www.lahig.ir/fa/pages/?cid=7922

IMG_1926
IMG_1875
IMG_1888
IMG_1909




تاریخ : چهارشنبه 94/4/3 | 7:4 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

***نسیم معرفت***

شرح دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان

اَللّهُمَّ ارْزُقْنی فیهِ رَحْمَةَ الاْیتامِ                            خدایا روزیم گردان در این ماه مهرورزی نسبت به یتیمان

وَاِطْعامَ اْلطَّعامِ                                                     و خوراندن طعام

وَاِفْشآءَ السَّلامِ                                                    و به آشکار کردن سلام

وَصُحْبَةَ الْکِرامِ                                                       و هم‌نشینی با کریمان

بِطَوْلِکَ یا مَلْجَاَ الاْمِلینَ                                         به فضل و کرمت ای پناه آرزومندان.

 

شخص ثروتمند تنها با دست کشیدن بر سر یتیم قلبش جلا پیدا نمی‌کند و باید یتیمان را از نظر مادی تأمین کند و مشکلات مالی آن‌ها را برطرف کند. پس یادتان باشد که رحم کردن به یتیم با خلوص نیت ، قلب را جلا می‌دهد

شرح فرازهای دعا

«اَللّهُمَّ ارْزُقْنی فیهِ رَحْمَةَ الاْیتامِ»

خدایا در ماه رمضان مهرورزی نسبت به یتیمان را روزی‌ام گردان. اگر قلب ما زنگ بزند، از چه دوایی می‌توان برای رفع آن استفاده کرد. برای این کار باید سحرها قرآن بخوانید تا قلبتان را جلا بدهید. همچنین جان انسان را استغفار سحر جلا می‌دهد و می‌توان با یتیم‌نوازی قلب را جلا داد.

یتیم نوازی و ترحم بر یتیمان یکی از دستورات بزرگ اسلام می‌باشد که بر مسلمانان واجب است که در این امر مهم بسیار کوشا باشند چرا که یتیم به کسی گویند که در ظاهر سرپناه و سرپرستی برای خود نداشته باشند (یعنی هیچ کس نباشد که او را سرپرستی کند مثل پدر و مادر) به طوری که فقط خداوند حامی و سرپناه او باشد که خداوند حقوق چنین افرادی را بسیار محترم داشته و بر ترحم به آنان تأکید می‌نماید.

اگر قلب ما زنگ بزند، از چه دوایی می‌توان برای رفع آن استفاده کرد؟ برای این کار باید سحرها قرآن بخوانید تا قلبتان را جلا بدهید. همچنین جان انسان را استغفار سحر جلا می‌دهد و می‌توان با یتیم‌نوازی قلب را جلا داد
چنانچه حضرت امیر مؤمنان علی علیه‌السلام می‌فرماید: ”الله، الله بالایتام، فلا تغبوا افواههم و لا یضیعوا بحضرتکم”‌ ”خدا را! خدا را! درباره یتیمان، نکند که آنان گاهی سیر و گاه گرسنه بمانند و حقوقشان ضایع گردد!

شخص ثروتمند تنها با دست کشیدن بر سر یتیم قلبش جلا پیدا نمی‌کند و باید یتیمان را از نظر مادی تأمین کند و مشکلات مالی آن‌ها را برطرف کند. پس یادتان باشد که رحم کردن به یتیم با خلوص نیت قلب را جلا می‌دهد.

 

ارزش یتیم

یتیمان با اینکه به ظاهر سرپناه و سرپرستی برای خود ندارند اما خداوند برای آنان ارزش بسیاری قائل است به طوری که در قرآن خداوند (عزوجل) خطاب به پیغمبر خود می‌فرماید: ”الم یجدک یتیما فاوی”‌(2) یعنی ”آیا خداوند تو را یتیمی نیافت که در پناه خود جای داد”‌ که با توجه به این آیه می‌بینیم که خداوند پیغمبر خود را به دوران یتیمی‌اش (که پدر و مادر خویش را از دست داده بود و سرپناهی جز خداوند نداشت) تذکر می‌دهد تا یادآور شود که چگونه خداوند او را یاری نمود و او را از گزند دشمنان در امان داشت و به لطف و رحمتش به مقام نبوت برگزید. تا اینکه پیغمبر نیز به یاد یتیمان بوده و از آنان دلجویی کند.

در آیه دیگر می‌فرماید: ”‌فاما الیتیم فلا تقهر”‌(3) یعنی ”پس تو هم هرگز یتیمی را میازار”‌.

حال با توجه به این آیات ما باید این نکته مهم را در نظر داشته باشیم که پیامبر عظیم الشان اسلام هیچ گاه از دستورات خداوند سرپیچی نکرده و نعمتی از خدای خویش را فراموش ننموده است بلکه خداوند به پیامبر خود تذکر داده تا همه مردم الگو گرفته و آن دستورات را اجرا نمایند، چرا که خداوند می‌فرماید: ”و لکم فی رسول الله اسوه حسنة”‌(4) یعنی ”و برای شما در (خلق و خوی) رسول خدا الگویی نیکوست .”‌ پس از خداوند می‌خواهیم که ما را در این روز یاری نماید تا بتوانیم بر یتیمان و بی سرپرستان ترحم نموده تا مشمول رحمت بی پایانش گردیم.

حضرت علی علیه‌السلام می‌فرماید: ”‌ ما أَجْوَدَ یَدَهُ وَ هُوَ عَنْ ذاتِ اللَّهِ بَخِیلٌ! فَمَنْ اتاهُ اللَّهُ مالًا فَلْیَصِلْ بِهِ الْقَرابَةَ، وَلْیُحْسِنْ مِنْهُ الضِّیافَةَ، وَلْیَفُکَّ بِهِ الْأَسِیرَ وَ الْعانِى، وَلْیُعْطِ مِنْهُ الْفَقِیرَ وَ ‏الْغارِمَ‏، وَ ‏لْیَصْبِرْ ‏نَفْسَهُ‏ عَلَى الْحُقُوقِ وَ النَّوائِبِ ابْتِغاءَ الثَّوابِ، فَإِنَّ فَوْزاً بِهذِهِ الْخِصالِ شَرَفُ مَکارِمِ الدُّنْیا، وَ دَرْکُ فَضائِلِ الاخِرَةِ ‏إِنْ‏ ‏شآءَ ‏اللَّهُ‏.”‌

یعنی دست سخاوتمندى ندارد آن کس که از بخشش در راه خدا بخل مى‏ورزد! آن کس که خدا او را مالى بخشید، پس به خویشاوندان خود بخشش نماید، و سفره مهمانى خوب بگستراند، و اسیر آزاد کند، و رنجدیده را بنوازد، و مستمند را بهره ‏مند کند، و قرض وامدار را بپردازد، و براى درک ثواب الهى در برابر پرداخت حقوق دیگران، و مشکلاتى که در این راه به او مى‏رسد شکیبا باشد، زیرا به دست آوردن صفات یادشده، موجب شرافت و بزرگى دنیا و درک فضائل سراى آخرت است (ان شاء الله.)

«وَاِطْعامَ اْلطَّعامِ»

خدایا روزی کن که من اطعام طعام کنم و افطاری دهم.

در ماه مبارک رمضان یکی از چیزهایی که بسیار اهمیت دارد اطعام نمودن و سفره میهمانی پهن کردن برای فقیران و مستمندان در راه رضای خداوند است که از ثواب و منزلت بسیار بالایی برخوردار است. تا آنجایی که نبی مکرم اسلام در خطبه شعبانیه که در روزهای پایانی ماه شعبان در رابطه با فضائل و اعمال ماه مبارک رمضان ایراد فرمودند در رابطه با پاداش افطاری دادن به روزه داران در ماه رمضان فرمودند:

هرکس در این ماه مبارک روزه داری را طعام و افطاری دهد، روز قیامت که قدم‌ها بر صراط می‌لغزد قدم او نخواهد لغزید. در این هنگام یکی از مسلمانان سؤال کرد: یا رسول الله اگر چنانچه کسی این توانایی را نداشته باشد که دیگران را مهمان کند و به آنان طعام داده ،آن‌ها را سیر کند چه کند؟ حضرت فرمودند: حتی اگر می‌تواند که به نصف خرما یا جرعه آبی دیگران را مهمان کند برای دوری از آتش جهنم، انجام دهد.

در ماه مبارک رمضان یکی از چیزهایی که بسیار اهمیت دارد اطعام نمودن و سفره میهمانی پهن کردن برای فقیران و مستمندان در راه رضای خداوند است که از ثواب و منزلت بسیار بالایی برخوردار است .

وَاِفْشآءَ السَّلامِ                                                    و به آشکار کردن سلام

 یعنی بلند و آشکار سلام کردن می‌باشد . همچنین در روایتی از امام باقر علیه‌السلام وارد شده که حضرت فرمودند : "ان الله عزوجل یحب افشاء السلام : خداوند عزوجل آشکارا سلام کردن را دوست می‌دارد. "

خدایا روزی کن با صدای بلند سلام کنم. برخی عارشان می‌شود که اول سلام کنند؛ اما هستند برخی که در سلام کردن با صدای بلند پیش‌دستی می‌کند. همچنین باید سلام را به درستی یعنی «سلامٌ علیکم» جواب داد و از بیان عبارت‌های دیگر مثل «سلام از ماست» جلوگیری کنیم. همچنین سلام کردن مستحب و جواب سلام دادن واجب است.


وَصُحْبَةَ الْکِرامِ                                                       و هم‌نشینی با کریمان

رفاقت و هم‌نشینی با دیگران موجب انتقال خصلت‌ها و خصوصیات دیگران به انسان می‌گردد و به خاطر همین تأثیر پذیری است که اسلام تأکید بسیاری بر دقت در انتخاب هم‌نشین دارد. لذا در این دعا از خداوند عزوجل درخواست توفیق هم‌نشینی با کریمان شده تا بدین واسطه نیز انسان متخلق به کرامت گردد
کلمه سلام بیش از 40(چهل) بار در قرآن کریم بکار رفته است. در سوره نور آیه 61 خداوند می‌فرماید:

«فَاذَا دَخَلْتُم بُیُوتَاً فَسَلِّمُوا عَلَی أنْفُسِکُم تَحِیَّةً مِن عِندِاللهِ مُبارَکَةً طَیِّبَةً  (سوره نور آیه 61)» وارد خانه که می‌شوید سلام کنید «فسلموا علی انفسکم» مفسران فرموده‌اند که این آیه از مواردی است که همه مؤمنین به منزله یکدیگر حساب شده‌اند. و سلام کردن به دیگران سلام کردن به خود تلقی شده است و بعضی گفته‌اند که از این آیه استفاده می‌شود که اگر کسی هم در خانه نباشد بر خودتان سلام کنید.

آنچه در این دعا بر آن تأکید شده و از خدا در خواست شده تنها توفیق سلام کردن نیست بلکه افشاء سلام یعنی بلند و آشکار سلام کردن می‌باشد . همچنین در روایتی از امام باقر علیه‌السلام وارد شده که حضرت فرمودند : "ان الله عزوجل یحب افشاء السلام : خداوند عزوجل آشکارا سلام کردن را دوست می‌دارد. " (وسائل الشیعه - ج 12 ص 58)

«وَصُحْبَةَ الْکِرامِ»

خدایا توفیق بده در ماه رمضان با افراد کریم و عالم و دانا و متدین هم‌نشین شوم. خدایا توفیق بده که با نیکان رفیق شوم. کاری کنید که رفیقتان یک درجه از شما جلوتر باشد.

منظور از (وَصُحْبَةَالْکِرامِ) هم کلام و هم‌نشین شدن با اهل کرم و بخشش است و علت این که این امر از خداوند متعال در این دعا درخواست شده این است که رفاقت و هم‌نشینی با دیگران موجب انتقال خصلت‌ها و خصوصیات دیگران به انسان می‌گردد و به خاطر همین تأثیر پذیری است که اسلام تأکید بسیاری بر دقت در انتخاب هم‌نشین دارد. لذا در این دعا از خداوند عزوجل درخواست توفیق هم‌نشینی با کریمان شده تا بدین واسطه نیز انسان متخلق به کرامت گردد.

 

دعا
«بِطَوْلِکَ»

به حق انعامت . به حق نعمت‌هایی که به ما دادی این دعاها را درباره ما مستجاب کن .

 

«یا مَلْجَاَ الاْمِلینَ»

ای کسی که پناه آرزومندانی.

 

 نماز شب هشتم ماه مبارک رمضان: دو رکعت; در هر رکعت سوره حمد و ده مرتبه سوره توحید و پس از سلام نماز، هزار مرتبه بگوید: سبحان اللّه.

گل تقدیم شمانمازهاى شب هاى ماه مبارک رمضانگل تقدیم شما

 **تذکر: برخی مواردبه علاوه اصلاحات ، عبارات ومطالبی درمتن فوق توسط سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی اضافه گردید

 

 

 

                        

فرآوری : زهرا اجلال

گروه دین تبیان


منابع :

سایت عرفان

سایت مفاد

بیانات آیت الله مجتهدی تهرانی

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=175413

**********************************************************

 

شرح دعای روز هشتم ماه رمضان از زبان مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی

خبرگزاری فارس: مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی، شرح کوتاهی بر دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان دارد. این عالم ربانی در بخشی از شرح دعای روز هشتم می‌گوید: یکی از رموز موفقیت اختیار کردن رفیق خوب است، تلاش کنید تا با نیکان رفاقت کنید.

خبرگزاری فارس: شرح دعای روز هشتم ماه رمضان از زبان مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، در دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان می‌خوانیم: «اَللّهُمَّ ارْزُقْنی فیهِ رَحْمَةَ الاْیتامِ وَاِطْعامَ اْلطَّعامِ وَاِفْشآءَ السَّلامِ وَصُحْبَةَ الْکِرامِ بِطَوْلِکَ یا مَلْجَاَ الاْمِلینَ» «خدایا روزیم گردان در این ماه مهرورزی نسبت به یتیمان و خوراندن طعام و به آشکار کردن سلام و هم‌نشینی با کریمان به فضل و کرمت ای پناه آرزومندان.» * شرح فرازهای دعا آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح «اَللّهُمَّ ارْزُقْنی فیهِ رَحْمَةَ الاْیتامِ» می‌گوید: خدایا در ماه رمضان مهرورزی نسبت به یتیمان را روزی‌ام گردان. اگر قلب ما زنگ بزند، از چه دوایی می‌توان برای رفع آن استفاده کرد. برای اینکار باید سحرها قرآن بخوانید تا قلبتان را جلا بدهید. همچنین جان انسان را استغفار سحر جلا می‌دهد و می‌توان با یتیم‌نوازی قلب را جلا داد. وی تأکید می‌کند: شخص ثروتمند تنها با دست کشیدن بر سر یتیم قلبش جلا پیدا نمی‌کند و باید یتیمان را از نظر مادی تأمین کند و مشکلات مالی آنها را برطرف کند. پس یادتان باشد که رحم کردن به یتیم با خلوص نیت قلب را جلا می‌دهد. این استاد برجسته اخلاق در شرح فراز «وَاِطْعامَ اْلطَّعامِ» می‌گوید: خدایا روزی کن که من اطعام طعام کنم و افطاری دهم. اطعام طعام مخصوصاً به فقرا و مستحقان از کارهای بسیار نیکو است. وی ادامه در شرح «وَاِفْشآءَ السَّلامِ» اظهار می‌کند: خدایا روزی کن با صدای بلند سلام کنم. برخی عارشان می‌شود که اول سلام کنند؛ اما هستند برخی که در سلام کردن با صدای بلند پیش‌دستی می‌کند. همچنین باید سلام را به درستی یعنی «سلامٌ علیکم» جواب داد و از بیان عبارت‌های دیگر مثل «سلام از ماست» جلوگیری کنیم. همچنین سلام کردن مستحب و جواب سلام دادن واجب است. آیت‌الله مجتهدی در شرح فراز «وَصُحْبَةَ الْکِرامِ» تصریح می‌کند: خدایا توفیق بده در ماه رمضان با افراد کریم و عالم و دانا و متدین همنشین شوم. خدایا توفیق بده که با نیکان رفیق شوم. کاری کنید که رفیقتان یک درجه از شما جلوتر باشد. یکی از رموز موفقیت من در زندگی اختیار کردن رفیق خوب بوده است. این استاد بزرگ اخلاق در پایان در شرح فراز پایانی دعای روز هشتم می‌گوید: «بِطَوْلِکَ» یعنی به حق انعامت. چه قدر تو به ما نعمت دادی. به حق نعمت‌هایی که به ما دادی این دعاها را درباره ما مستجاب کن، «یا مَلْجَاَ الاْمِلینَ» ای کسی که پناه آرومندانی.

 کوچه یتیمان

 شعری ناقابل از بنده تحت عنوان

   ( کوچه یتیمان)

 

تذکر: خدمت کردن به یتیمان ومستمندان افتخاری است که نصیب هرکس نمی شود . از خدا بخواهیم که نصیبمان گردد.

 

ای که شلوغ است سرت درامور

لحظه ای هم کوچه ما کن عبور

ای که مقامت متعالی بُوَد

حالت مابین که چه حالی بُوَد؟!

دست تلطُّف به سرما بکش

 لحظه ای هم غصه ما را بچش

 گرچه یتیمیم به ظاهر ولی

عزت ما هست ولای علی (ع)

یاور ما هست خداوندگار

غیر خدا هرچه بُوَد برکنار

برسر ما دست نوازش بکش

ذره ای هم درد یتیمان بچش

بهر سعادت بُوَد این افتخار

درد یتیمان کندش بی قرار

سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

**شرح دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان

توسط آیت الله محمدعلی گرامی قمی

ومرحوم آیت الله احمد مجتهدی تهرانی


**شرح دعای روز اوشرح دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان

           توسط استاد حجت الأسلام جواد محدثی

گل تقدیم شماتفسیر دعاهای روز های ماه مبارک رمضانگل تقدیم شما

 

 




تاریخ : چهارشنبه 94/4/3 | 6:9 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر


کودک

                    

***نسیم معرفت***


بسم الله الرحمن الرحیم

عوامل تأثیرگذار در تربیت انسان

  در بحث تربیت هم باید به اخلاق توجه کرد  وهم به آداب .  اخلاق غیر از آداب است.  البته گاهی ادب واخلاق وتربیت به یک معنی بکار می روند.  در روایتی از رسولخدا ص آمده است که فرمود: أَدَّبَنِی رَبِّی فَأَحْسَنَ تَأْدِیبِی. خداوند مرا ادب نمود ونیکو ادب وپرورش کرد مرا ( تفسیر مجمع البیان ج10 ص86  وبحارالأنوارج16 ص  210  _ بحارالانوار، ج68، ص382)

  اخلاق عبارت است از مدیریت وکنترل وتعدیل واصلاح  قوای غریزی وروحی درون انسان که اگر مهار و کنترل ونظارت نگردد آدمی را به فساد وهلاکت می کشاند. قوه عاقله(یا مَلَکیِّه) و قوه واهِمه وقوّه خیالیّه  وقوه بهیمیه(یا شهویّه) وقوه سَبُعیَّه(یا غضبیّه) ، قُوای درونی آدمی  هستند   که همچون مزاج های چهارگانه یعنی سوداء وصفراء وبلغم وخون است که اگر یکی بردیگری غلبه یابد آدمی دچار گرفتاری ومشکلات  ویا هلاکت می گردد.  اخلاق ومعنویت وتربیت روح وتذکیه نفس ، سبب اعتدال در اندرون آدمی می شود. هیچ موجودی به اندازه انسان ، نیازمند تربیت نیست. همه انبیاء ومعصومین علیهم السلام برای تربیت انسان ها  مأمور بودند. خداوند تبارک وتعالی مربّی موجودات است. در سوره حمد که چندین بار در طول شبانه روز در نمازهای پنجگانه  آن را قرائت می کنیم ،  خداوند را به عنوان (ربّ العالمین) یاد می کنیم. بطور مکرر در نمازها می خوانیم: الحمدلله ربّ العالمین. نماز وسوره حمد تربیت کننده است. اگر بعداز چهل وپنجاه سال نماز وسوره حمد خواندن  ،تربیت نشویم خسارت بسیار بزرگی است. تربیت باعث شکوفایی فطرت آدمی است.  فطرت پاک  همچون آیینه ای است که اگر به آن توجه نشود ، تیره وتار و ناپاک می گردد.  مربّیان عزیز ما باید روی مسئله فطرت خیلی کار کنند.  استاد شهید مطهری کتاب مستقلّی در باب فطرت نگاشته است . عرفاء و وسالِکین الی الله و اهل دقت  به مسئله فطرت انسان  در تربیت نفوس بسیار توجه داشته ودارند  ولی متأسفانه ما در موضوع تربیت اساسا به آن توجه نداریم. استادِبزرگوار حضرت امام خمینی ره  یعنی مرحوم آیت الله شاه آبادی  به مسئله فطرت بسیار توجه داشتند. باب فطرت ، باب بسیار  مبارکی است که باید به آن توجه شود.  فطرت فرزندان ما پاک است وآماده تربیت هستند .باید با روش های درست ومناسب به این امر عنایت واهتمام نمود.حضرت  امیرالمؤمنین علیه السلام درباره توجه به قلب های پاک نوجوانان وبچه ها فرمودند:

    إِنَّما قَلبُ الحَدَثِ کَالأرضِ الخالیَةِ ما اُلقىَ فیها مِن شَىْ ءٍ قَبِلَتهُ؛....
    دل نوجوان مانند زمین آماده است که هر بذرى در آن افشانده شود، مى پذیرد.

    نهج البلاغه فیض الأسلام ، نامه 31 {این نامه ، نامه ای است از علی ع به فرزند دلبندش امام حسن مجتبی ع  که شایسته است در باب تربیت فرزندان و...به این نامه توجه شود و استاد زین العابدین قربانی گیلانی لاهیجانی شرح خوبی بر این نامه زده است و تحت عنوان نخستین رساله اخلاق سال ها  است که منتشر وچاپ شده است وبنده چهارده دور این کتاب را خوانده ام )

مسئله تربیت ، مسئله بسیار مهمی است. تربیت فرزند  وفرزندان  متوقف برمراحل وعواملی است  که توجه لازم وبه موقع به این امور در سرنوشت وعاقبت خوب  آنها بسیار مؤثراست:

مرحله اول ، به محیط خانه وکانون خانواده  وپدر ومادر مرتبط است . نقش پدر ومادر در تربیت فرزندان یک نقش مهم واساسی وکلیدی است. پدر ومادرها باید به نقش اساسی شان در تربیت فرزندان توجه داشته باشند باید به چند چیز توجه داشته باشند : به ظرفیت واستعداد وتوانمندی های وجودی فرزندانشان توجه کنند. قابلیت ها وعلاقه های فرزندان خود را شناسایی کنند. نقاط مثبت ومنفی ومسائل روحی بچه های خود را شناسایی کنند و آفات وآسیب هایی که متوجه فرزندان است آنها را بررسی وشناسایی نمایند.  در مسئله تربیت فرزندان نباید جبر وزور وتحمیل وتهدید وتحقیرودروغ وفریب و...وجود داشته باشد .کسانی که می خواهند با تحمیل وتهدید وفریب ، بچه های خود را تربیت کنند در اشتباه هستند. اساسا تربیت باید به تدریج انجام گیرد. بذری که در زمین کشت می کنیم یا درختی را که در زمین غرس می نماییم ویا ریشه وساقه گل ویاگیاهی را که در زمین قرا می دهیم  عوامل مختلفی به تدریج در رشد وشکوفایی وثمر دهی  آن ها مؤثر است. یک بذروتخم گل ویاگیاهی که در زمین  کشت می کنیم  اگر بخواهد تربیت ورشد وشکوفایی  وثمره مناسب داشته باشد به چند چیز نیازمند است:1- بذرسالم 2-زمین مناسب 3-آب موردنیاز 4- زدودن چیزهای زائد از پیرامون آن 5- نورکافی  6- هوای مناسب  7- کود کافی(البته کود طبیعی سالم  نه کود شیمیایی غیر سالم ) 8- ریشه سالم .
وقتی که یک گیاه که از حیات نباتی برخوردار است به واسطه این  عوامل به تدریج تربیت می شود وبه مرحله شکوفایی وثمر دهی می رسد ، انسان ها وفرزندان ما  که از حیات روحانی وعقلانی وملکوتی  وفطرت پاک  برخوردارند به طریق اولی  باید در باره آنها شرایط وضوابطی  مراعات گردد تا به رشد و کمال وسعادت و... برسند   واینطور نیست که توقع داشته باشیم به سادگی وبه راحتی  دارای فرزند یا فرزندان  خوب ومتعالی باشیم. (شوخی: تاگوساله گاو شود دل پدر آب شود)  خیلی باید زحمت کشید وخون جگر خورد وخیلی باید حوصله کرد وبه همه عوامل رشد وکمال فرزند توجه ومراعات نمود تا یک  فرزند خوب وشایسته  بوجود آید .   تدبیر وشناخت عوامل رشد بسیار مهم است . مثلا یکی از عوامل رشد بچه ها دعای پدر ومادر است . یکی دیکر از عوامل رشد ، تشویق مناسب است . یکی از عوامل رشد توجه به طاقت وتوانایی فرزند است.و یکی از روش های تربیت ارزش قائل شدن به کارهای خوب فرزند است  .یکی از اصول تربیت فرزند محبت کافی ولازم به فرزند است. یکی از عوامل تربیت فرزند درک نیاز های صحیح فرزند است. یکی از روش های تربیت  توقع بیش از حد نداشتن از فرزند است، آنچه که شما ازنظر علمی ومعنوی وچیزهای دیگر به آن رسیدید  به فرزندانتان تحمیل نکنید، والدین نباید آنچه را که خود دوست دارند وبه آن رسیدند از نظر افکار وعقیده وچیزهای دیگر به بچه ها وفرزندان خود تحمیل کنند. اینکه بعضی از والدین بچه های خردسال سه چهار ساله خود را به اجبار وادار می کنند که زبان های خارجی یاد بگیرند ویا حافظ قرآن ونهج البلاغه و... شوند کار درستی نیست مگر مواردی که استعداد وحافظه وعشق وعلاقه در خود بچه باشد وبه اشتیاق خود باکمک ونظارت پدر ومادر ومربی و.. یاد بگیرد که دراین صورت هیچ اشکالی وجود ندارد ولی نباید در این امور به بچه فشار آورد . کم کم به تدریج بچه های ما خیلی از چیز هایی که ما توقع داریم می آموزند ویاد می گیرند. البته پدر ومادرها باید استعدادها وتوانمندی ها وعلاقه های فرزندان خود را کشف کنند وشناسایی نمایند تا طبق آن برای آنها برنامه ریزی نمایند.  پس توجه داشته باشیم که تعلیم وتربیت وآموزش بچه های ما باید به تدریج وبا فاصله های مناسب باشد. نباید آرزو بکنیم  وبخواهیم وتوقع داشته باشیم که بچه های ما در خردسالی علامه وافلاطون وارسطو بشوند مگر اینکه ظرفیت واستعداد فوق العاده وخدادادی داشته باشند .  باید به مسائل آموزشی بچه ها توجه شود . به شغل بچه وفرزندان خود توجه داشته باشیم   در باب اهمیت کار ونقش کار وشغل در تربیت وسازندگی انسان به اواخر کتاب ارزشمند تعلیم وتربیت در اسلام از شهید استاد مطهری صفحه 258 مراجعه فرمایید که این موضوع را  درحدود 17 صفحه مورد بحث وبررسی قرار داده اند.

  به مربی ومعلم فرزندان خود توجه داشته باشیم. باید دقت شود که مربی ومعلم فرزندان وبچه های ما چه کسانی هستند .به فرمایش حضرت امام خمینی ره که فرمود : معلمی شغل انبیاء است. مربی ومعلم روی اخلاق ورفتار واعتقادات بچه ها بسیار تأثیرگذار هستند . اگر صالح وخوب ودرستکار ودرست عقیده باشند ، آثار خیلی مثبتی روی فرزندان ما می گذارند واگر خدای ناکرده صالح نباشند وانحراف اخلاقی واعتقادی داشته باشند ، اثرات نامطلوب وچه بسا جبران ناپذیری روی بچه ها وفرزندان ما می گذارند. به محل کار فرزندان ما باید توجه شود. هرجایی مناسب  نیست که بچه های ما مشغول کار باشند .  یکی دیگر از مسائلی که در رابطه با فرزندانمان باید توجه  کنیم ،مسئله دوستان وهمنشین های آنها است .از جمله مسائلی که بسیارحائزاهمیت است مسئله معاشرت وهمنشینی ودوستی بادیگران است . زیرا که چه بسا سرنوشت انسان در گرو معاشرت ها وهمنشینی ها دگرگون می شود  . رفتار واعمال واخلاق دوست ورفیق وهمنشین بسیار تأثیر گذار است . یک دوست ممکن است موجب رشد وترقی وسعادت وهدایت ویا سبب انحطاط وتباهی وگمراهی وهلاکت وضلالت  انسان گردد. چنانکه امام صادق(ع) از پیامبر (ص) نقل می کند که فرمود:

« الْمَرْءُ عَلَى دِینِ خَلِیلِهِ فَلْیَنْظُرْ أَحَدُکُمْ مَنْ یُخَالِلْ » ؛

آدمی بر دین و آیین دوست خویش است. باید هریک از شما بنگرد با چه کسی دوستی می کند. (بحارالانوار، ج 74، ص 192نهج الفصاحه حدیث 3077)

شعر

بابدان منشین که صحبت بد    آدمی زاده را پلید کند

آفتاب به این بلندی را       لکه ای ابر ناپدید کن

                                  شیخ اجلّ سعدی شیرازی

شعر

تاتوانی می گریز از یار بد     یار بد بدتر بود از مار بد

مار بد تنها ترا بر جان زند      یاربد برجان وبر ایمان زند

**سعدی در باب هشتم از گلستان می گوید: هر که با بدان نشیند نیکی نبیند.

به رُفَقا وهمنشین های فرزندان ما باید دقت گردد. مراقبت منطقی وعاقلانه وغیرمحسوس صورت بگیرد که بچه های ما با هرکسی معاشرت نداشته باشند. البته خیلی هم نباید وسواس ونگرانی داشته باشیم. باید با روش های مطلوب وظریف وپسندیده  بچه را آگاه کنیم که همه افراد جامعه قابل اعتماد نیستند. بگوییم همانطور که آدم های بسیار خوب وشایسته پیدا می شوند  همچنین آدم های ناجور وبد هم در محیط جامعه وجود دارد . آثار سودمند همنشین های خوب  ونیز ضررهای دوستان بد را  برای فرزندانمان به شیوه های مختلف بیان کنیم .مولوی در باب تأثیر رفیق وهمنشین در انسان می گوید:

می رود ازسینه ها در سینه ها       از ره پنهان صلاح وکینه ها     

صحبت صالح ترا صالح کند    صحبت طالح ترا طالح کند

      داستان ها وکتاب هایی که درباره نقش وتأثیر مثبت ومنفی دوستان در زندگی ، وجود دارد برای بچه ها وفرزندان خود فراهم کنیم تا بخوانند وبطور غیر مستقیم مطالب را بفهمند.

درسوره فرقان آیه 27 آمده است : وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى‏ یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلاً * یا وَیْلَتى‏ لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلاً * لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِی وَ کانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً وبه یاد آور روزی را (روز قیامت) که ظالم (ستم کننده به خود ودیگران) دست خویش را از شدت حسرت واندوه به دندان می گزد ومی گوید:ای کاش با رسول (رسولخدا ص) راهی برگزیده بودم.  *  ای وای برمن ای کاش فلانی (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نمی کردم  *    او مرا از یاد حق گمراه ساخت بعد از آنکه ذکر (قرآن و آگاهی وهدایت ) به سراغ من آمده بود وشیطان همیشه خوارکننده انسان بوده است.

برای این آیات شأن نزولی نقل کرده اند که در عصر پیامبر اسلام ص دونفر به نام عُقبه  و اُبیّ  باهم دوست بودند .  هرزمان عُقبه از سفری می آمد غذایی ترتیب می داد واشراف قومش را دعوت می کرد ودر عین حال دوست می داشت که به محضر پیامبر ص برسد، هرچند اسلام را نپذیرفته بود.  روزی از سفر آمد وطبق معمول غذا تهیه کرد ودوستان را دعوت کرد و درضمن ازپیامبرص نیز دعوت نمود. هنگامی که سفره را گستردند وغذا حاضر شد پیامبرص فرمود: من از غذای تو نمی خورم تا شهادت به وحدانیت خدا ورسالت من بدهی . عقبه هم شهادتین را بر زبان جاری کرد. این خبر به گوش دوستش  اُبیّ  رسید گفت ای عُقبه از آئینت منحرف شدی؟! او گفت نه  به خدا سوگند که من منحرف نشدم ولی مردی برمن وارد شد که حاضر نبود از غذایم بخورد جز اینکه شهادتین بگویم. من از این شرم داشتم که او از سر سفره من برخیزد بی آنکه غذایی خورده باشد لذا شهادت دادم. اُبیّ (که از دوستان ناباب بوده) گفت من هرگز از تو راضی نمی شوم مگر اینکه در برابر او (محمد ص) بأیستی وسخت اورا توهین واهانت کنی. عقبه هم این کار را کرد ومرتد شد وسرانجام در جنگ بدر در صف کفار به هلاکت رسید ورفیقش اُبیّ هم در روز جنگ اُحُد به دَرَک  واصل شد.      تفسیر نمونه ج15 ص 69

شعر

ای بسا ابلیس آدم روی هست    پس به هر دستی نشاید داد دست

درحدیثی از رسولخداص آمده است که فرمود: حواریون(یاران خاص حضرت مسیح) به حضرت عیسی ع عرض کردند: ای روح الله ما با چه کسانی معاشرت کنیم؟  حضرت عیسی ع  فرمود: باکسی که  1- دیدارش شمارا به یاد خدا بیندازد{مَنْ یُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ رُؤْیَتُهُ} 2-سخنش ، علم و دانش شما را زیاد نماید{وَ یَزِیدُ فِی عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ} 3- کردار وعملش شمارا به آخرت تشویق وترغیب نماید.{وَ یُرَغِّبُکُمْ فِی الْآخِرَةِ عَمَلُه‏}                   تحف العقول بخش مواعظ النبی ص

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ قَالَتِ الْحَوَارِیُّونَ لِعِیسَى یَا رُوحَ اللَّهِ مَنْ نُجَالِسُ قَالَ مَنْ یُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ رُؤْیَتُهُ وَ یَزِیدُ فِی عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ وَ یُرَغِّبُکُمْ فِی الْآخِرَةِ عَمَلُه‏

الکافی جلد ‏1، صفحه 39  باب صفة العلماء-

رسول خدا فرمود: حواریین بعیسى علیه السلام گفتند یا روح اللَّه با که بنشینیم فرمود: با کسى که‏

دیدارش شما را بیاد خدا اندازد و سخنش دانشتان را زیاد کند و کردارش شما را بآخرت تشویق کند.

شعر

تواول بگو با کیان زیستی   که تا من بگویم که تو کیستی؟

همان قیمت آشنایان  تو       بود قیمت وارزش  جان تو

                                                    سعدی

شعر

جامه کعبه را که می بوسند     اونه از کِرم پیله نامی شد

با عزیزی نشست روزی چند    لاجَرَم همچنو  گرامی شد

                                                        سعدی

**شرایط یک  دوست از نظر امام صادق ع:

1-    اینکه ظاهر وباطنش برای تو یکسان باشد

2-    زینت وخوبی ترا  ، زینت وخوبی خود بداند وزشتی وبدی ترا ، زشتی خود بشمرد

3-ریاست ودارایی ، حال ورفتار وبرخوردش را نسبت به تو تغییر ندهد

4-    آنچه که توانایی دارد از تو دریغ وکوتاهی نکند

5-    هنگام بیچارگی و وحوادث سخت وناگوار  ترا رها نسازد

           اصول کافی ج4ص452 باترجمه  دانشمند مرحوم حاج سید جواد مصطفوی

شعر

دوست آن است که گیر دست دوست     در پریشان حالی  ودرماندگی

مسئله دیگر که باید پدر ومادر ها توجه کنند، مسئله محیط جامعه واجتماع است . انسان ها  به اصطلاح روان شناس ها ، مَدَنِیّ الطبع واجتماعی هستند. کما اینکه بسیاری از جانداران وحیوانات به صورت اجتماعی زندگی می کنند.  حیوانات تکلیف ندارند چون اگرچه شعور مخصوص به خود دارند ولی دارای عقل وقوه درّاکه نیستند تا تکلیف وحساب وکتاب داشته باشند. البته حتی در باره حیوانات هم بااینکه عقل ندارند ولی به اندازه شعور وادراک مخصوصی که دارند به همان اندازه از آنها حساب وکتاب می شود. در روایات دارد که اگر گاوی به گاو دیگر شاخ بزند فردای قیامت خداوند از آن گاوی که شاخ زده مؤاخذه می کند. در قرآن هم آمده است : واذا الوحوش حُشِرت. سوره (تکویر آیه 5)در قصه وجریان هدهد که غایب بود در سوره نمل از قول حضرت سلیمان ع آمده است  که من اورا عذاب یا ذبح می کنم مگر اینکه عذر موجّهی بیاورد (لَأُعذّبنه عذابا شدیدا او لأذبحنه او لیأتینّی بسلطان مبین سوره نمل آیه 21)

پس  فی الجمله  مؤاخذه  وحساب وحشر حیوانات وپرندگان و...  مسلّم است و این حشر وحساب وکتاب از وُحُوش به اندازه مرتبه وجودی وادراکی آنها است . پس ببینید حیوانات بااینکه عقل ندارند ومثل انسان ها در فردای قیامت  حشر وحساب ندارند بااین حال این مسئله ای که درقرآن کریم در باره آنها ذکر شد وجود دارد  واما انسان ها با عقل وادراکی که دارند مشمول تکلیف ومسئولیت هستند پس در همه ابعاد زندگی باید مراقبت کنند. انسان ها آزاد مطلق وبی قید وشرط نیستند  بلکه آزادی نسبی دارند .اینکه بعضی ها می گویند خداوند ما را آزاد آفریده وماباید آزاد باشیم  این حرف غلطی است .آری انسان مختار آفریده شده به این معنی که در اعمال ورفتار خود مجبور نیست بلکه دارای اختیار است . این که انسان دارای اختیار است مورد قبول دین وعقل وشرع وفطرت وعرف است ولی اینکه انسان دارای اختیار است ومختار آفریده شده دلیل آن نمی شود که آزاد مطلق وبی قید وشرط  باشد . نباید بین مختار بودن انسان و آزادی مطلق ولاقیدی انسان خلط شود.. انسان ها با عقلِ تکلیف اوری که دارند هرگز نمی توانند آزادِ مطلق باشند. جایی که حیوانات به اندازه شعور خود نزد خداوند باید پاسخ گو باشند ، انسان ها به طریق اولی با قوه وقدرت عقلی که دارند باید پاسخگو باشند . هیچ انسان عاقلی نمی تواند ادعا کند که انسان لاقید و آزاد است . در همه ملل وملت ها ونیز ادیان دنیا از اولین تا آخرین ، این مسئله پذیرفته است که باید انسان ها چارچوبی رارعایت کنند واگر رعایت نشود مورد مؤاخذه عقلاء آن قوم وملت ودیگران قرار می گیرند وحتی جنگلی ترین و وحشی ترین انسان ها وگروه ها باز برای خود مقرراتی دارند. پس بدانیم که اینطور نیست که انسان ها آزادی مطلق داشته باشند . اگر غربی ها دَم از آزادی انسان می زنند  فریبی بیش نیست ودر واقع آنها با این شعار وتفکر قرن ها انسان ها را عقب مانده نگه داشتند. منظور آنها از آزادی که با صدرنگ ولعاب مطرح می کنند  برای به لجن کشیدن جوانان  وجوامع بشری است تا حُکّام فاسق وفاجر واستعمارگران واستثمارگران راحت تر چپاول وغارتگری وعیاشی کنند.. با توجه به این مطلب که گفته شد که انسان ها مسؤل رفتار وکردار خود می باشند و نمی توانند هرزه  وآزاد باشند ( کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ هر کسى در گرو کارى است که کرده است. سوره مّدّثّر آیه 38) مسئله تربیت فرزندان وجوانان وانسان ها بسیار حائز اهمیت است لذا پدر ومادرها ومسئولان فرهنگی وحکومتی جامعه باید به این مسئله حیاتی توجه نمایند.  محیط زندگی وجامعه اثرگذار است . چه بسا پدر ومادری فرزندان خودرا از نظر تربیتی در محیط خانه  خوب پرورش کرده باشند واز نظر آموزشی وتحصیلی ونیز مربی ومعلم وشغل ورفیق برای بچه ها کوتاهی نکرده باشد وتلاششان را کرده باشند اما باید بدانندکه بعداز این مراحل هم باید به محیط جامعه واجتماعی که در آن زندگی می شود توجه شود.. اگر محیط وجامعه  ، محیط وجامعه فاسدی باشد وکسانی که در چنین محیط هایی حاکم هستند وحکومت می کنند ، انسان هایی فاسد وفاجر ومنحرف باشند ، مردم آن منطقه هم کم کم فاسد وخراب می شوند وپیغمبر ص فرمود: الناس علی دین ملوکهم    پس باید مراقب بچه ها وفرزندان ما در محیط هایی که زندگی می کنند باشیم حتی پس از ازدواج آنها هم دلسوزی عاطفی ومنطقی نسبت به آنها داشته باشیم. متاسفانه بعضی ها چنین تصور می کنند که الحمد لله بچه ها ازدواج کردند ورفتند وما راحت شدیم. این اشتباه هست. بچه ها وفرزندان ما هرجا باشند ازآن جهت که فرزندان ما هستند وما پدر ومادر آنها هستیم  این ارتباط  وپیوند باید وجود داشته باشد . رشد معنوی واخلاقی و... آنها سبب خرسندی  وخوشحالی وافتخار وسربلندی ما می گردد و فاسد شدن آنها اگرچه زندگی مستقلی دارند وشاید هم در کشور دیگر زندگی می کنند سبب شرمندگی سرافگندگی می گردد.متأسفانه  بعد از انقلاب  عده ای از مسئولین فرزندان خود را که در ابتداء سالم هم بودند به هرجهت به امان خدا گذاشتند وبعد از یک مدتی همان فرزندان اگرچه با تشکیل خانواده  زندگی مستقلی هم داشتند دسته گل هایی به آب دادند که سبب سرافکندگی آنها وحتی...شد . محیط فاسد وجامعه فاسد همه زحمات وتلاش های قبلی پدر ومادر ها را تحت شعاع خود قرار می دهد وچه بسا همه آن زحمت ها را نابود کند. اگریک پدر ومادری در مرحله تربیت در محیط خانه زحمت کشیده وفرزندش را خوب تربیت کرده وشغل خوب ودوست خوب وکارخوب ومعلم ومربی خوب ومدرسه خوب برایش فراهم کرده واین بچه را در همه این مراحل به رشد رسانده اما در باره محیط جامعه واجتماعی فرزندش کوتاهی کند وبه آن اهمیت ندهد وبگوید بچه من خوب تربیت شده ومشکلی ندارد واورا در جامعه رها کند ممکن است این فرزند اگرچه از نظر زندگی مستقل هم باشد بر اثر محیط فاسد  منحرف وفاسد گردد. مثلا پدر ومادری که وضع مالی خوبی دارند هوس زندگی در غرب واروپا را بکنند وبدون حساب وکتاب وبدون توجه به عاقبت کارشان بچه های معصوم ویا بزرگ سالشان را هم با خود به آنجا ببرند پس از یک مدتی  آن محیط فاسد در بچه ها ویا حتی خود آن پدر ومادر تأثیربد ونامطلوب  می گذارد . امیدوارم که همه ما از جامعه خوب با فرزندانی شایسته ونیک برخوردارباشیم

سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجانی

دوازدهم محرّم الحرام 1436هق  برابر با15 آبان 1393.

 




تاریخ : چهارشنبه 94/4/3 | 1:14 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

***نسیم معرفت***

تفسیر دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان


 

اللهمّ اعنّی فیهِ علی صِیامِهِ وقیامِهِ                        خدایا یاری کن مرا در این روز بر روزه گرفتن و عبـادت.

وجَنّبنی فیهِ من هَفَواتِهِ وآثامِهِ                                و برکنارم دار در آن از بیهودگی و گناهان.

 

وارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بِدوامِهِ                                      و روزیم کن در آن یادت را برای همیشه.

بتوفیقِکَ یا هادیَ المُضِلّین.                                   به توفیق خودت ای راهنمای گمراهان.

 

  

ماه رمضان
شرح دعا

«اَللّهُمَّ اَعِنّی فیهِ عَلی صِیامِهِ وَقِیامِهِ»

خدایا کمک کن در این ماه روزه بگیریم و شب زنده داری کنیم. اگر خدا کمک کند، گرسنگی را نمی‌فهمیم. عبادت شب و سحر، دعاهای ابوحمزه ثمالی و افتتاح را انجام می‌دهیم. گاهی افرادی غصه می‌خورند که ماه رمضان چگونه روزه بگیریم؟ خوب دعا کنید و خدا کمکتان می‌کند.

روزه چیست و چه فوایدی دارد؟! روزه طبق آنچه در لغت و رساله‌های عملیه آمده است، عبارت است از: خودداری کردن شخص از خوردن و آشامیدن و دیگر مبطلات روزه (که در رساله‌های عملیه ذکر گردیده است) و نیز پرهیز از گناهان اعضا و جوارح و در نهایت هرگونه خودداری قلبی شخص روزه‌دار از توجه به غیر خداوند.

برای روزه فواید و آثار زیادی ذکر گردیده است که به بعضی از آن‌ها اشاره می‌گردد :

1- یکی از فوائد روزه در اسلام تندرستی است. چنانچه پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) فرمودند: «صُومُوا تَصِحُّوا :  روزه بگیرید تا سالم بمانید.» (بحار، ج 93، ص 255) و هرچه که علم بیشتر پیشرفت می‌کند، ابعاد مختلفی از فواید روزه‌داری معلوم می‌گردد.

روزه باعث تحریک انسان‌ها نسبت به همنوع خود می‌شود! چنانکه در روایتی آمده است: خداوند روزه را واجب کرد تا ثروتمندان و فقرا را همسان سازد. (وسائل، ج 7، ص 2) روزه باعث می‌شود تا ثروتمندان طعم تشنگی و گرسنگی را چشیده و به یاد فقرا و مستمندان بیفتند تا بدین وسیله عاطفه آن‌ها تحریک شده و بخشی از درآمد خود را به آنان اختصاص دهند

 

2- سپر در برابر آتش جهنم است. حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) می‌فرمایند: «الصوم جُنَّة مِنَ النّار»؛ روزه سپری در مقابل آتش جهنم است. (وسائل، ج 7، ص 285)

3- مایه اجابت دعا. رسول خدا(صلی الله علیه وله): « لا تُرَدُّدَعوةُ الصائم؛ دعای روزه‌دار رد نمی‌شود» (بحار، ج 93، ص 256)

4- باعث بخشیده شدن گناهان. رسول خدا(صلی الله علیه وله) می‌فرمایند: هرکس ماه رمضان را برای خدا روزه بدارد، تمام گناهانش آمرزیده می‌شود. (تفسیر مراغی، ج2، ص 69)

 5- باعث می‌شود فرشتگان برایش دعا کنند. رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) دراین‌باره می‌فرمایند: خداوند فرشتگان خود را موظف کرده است که برای روزه‌داران دعا کنند. (بحار، ج 93، ص 285)

 

فواید اجتماعی روزه

البته این‌ها و ده‌ها فایده دیگر که در آیات و روایات ذکر گردیده، اشاره‌ای بود به فواید و آثار فردی روزه. برای روزه فواید اجتماعی فراوانی ذکر گردیده که به بعضی از آن‌ها اشاره می‌شود؛

1- روزه باعث تحریک انسان‌ها نسبت به همنوع خود می‌شود! چنانکه در روایتی آمده است: خداوند روزه را واجب کرد تا ثروتمندان و فقرا را همسان سازد. (وسائل، ج 7، ص 2) روزه باعث می‌شود تا ثروتمندان طعم تشنگی و گرسنگی را چشیده و به یاد فقرا و مستمندان بیفتند تا بدین وسیله عاطفه آن‌ها تحریک شده و بخشی از درآمد خود را به آنان اختصاص دهند.

ماه رمضان

2- روزه‌داری باعث خودداری شخص از خیلی از جرائم و صفات زشت اخلاقی و اجتماعی می‌گردد. از جمله آن‌ها: دروغ، مجادله و درگیری، غیبت، تهمت، فحش، سرزنش و خشم، مردم‌آزاری، معاشرت با مفسدان، سخن‌چینی، حرام‌خواری و... است.  بی‌تردید هر یک از این گناهان که کنترل شود، باعث جلوگیری از آسیب‌های فراوان اجتماعی شده و باعث آرامش آن می‌گردد.

وارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بِدوامِهِ                                      و روزیم کن در آن یادت را برای همیشه.

«و ذکر دائمی را نصیبم فرما»

باید دانست قرآن کریم علاوه بر ذکر زبانی، ذکر قلبی و یاد درونی را می‌ستاید. ذکر و فکر، همراه یکدیگر دارای ارزش است. متأسفانه هستند کسانی که ذکر می‌گویند، ولی اهل فکر نیستند و کسانی اهل فکر هستند ولی اهل ذکر نیستند!. ذکر یکی از نمونه‌های روشن عبادت است و ذکر خدا و نعمت‌های او، زمینه شکر و سپاس است، چنان که غفلت از یاد خدا، مایه کفران است. ذکر یک نوع حضور قلبی است که اثرات زیادی برای ذاکر دارد، از جمله؛ باعث توکل، معرفت، شکر، توجه دائمی به خداوند و جلوگیری از لغزش و گناه، امید و رجاء و... می‌شود. ذکر مقام انسان را تا جایی بالا می‌برد که می‌فرماید: تو یاد من باش، تا من هم یاد تو باشم. (فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ - بقره آیه 152)

 

«وَجَنِّبْنی فیهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَ اثامِهِ»

خدایا ماه رمضان ما را از لغزش و گناه حفظ کن. بدبختی است که آدم در ایام سال گناه کند و ماه رمضان هم به گناه ادامه دهد. در ماه رمضان باید تمام اعضا و جوارحمان روزه باشد. اگر روزه‌ای بگیریم که چشممان، زبانمان، گوشمان، نامحرم ببیند، دروغ بگوید و غیبت بشنود ، روزه‌مان «عام» می‌شود. اما به ما می‌گویند که روزه خاص بگیرید، یعنی اعضا و جوارحت هم روزه باشند.

حدیث داریم؛ زمانی که روزه می‌گیرید باید گوش و چشم و پوست بدنتان هم روزه بگیرند. باید اعضا و جوارحمان هم روزه باشند تا این روزه در ما اثر بگذارد.

البته یک روزه دیگر هم داریم که روزه خاص الخاص است. در این روزه، قلبمان در ماه رمضان به غیر خدا متوجه نمی‌شود.

حدیث است که اگر حیوانات ذکر نگویند، اسیر دام صیاد می‌شوند. این صداهایی که از حیوانات می‌شنویم، ذکرهایی است که توسط آنان بیان می‌شود. حتی درخت و بیابان و کوه و دشت هم ذکر می‌گویند

 

«وَارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بدَوامِهِ»

 خدایا روزی کن که در ماه رمضان یاد تو باشم. «ذکر»، هم به معنای (یاد ) معنا می شود و هم معنای ذکر زبانی را می‌دهد. دائماً باید به یاد خدا باشم.

در  حدیث است که اگر حیوانات ذکر نگویند، اسیر دام صیاد می‌شوند. این صداهایی که از حیوانات می‌شنویم، ذکرهایی است که توسط آنان بیان می‌شود. حتی درخت و بیابان و کوه و دشت هم ذکر می‌گویند.

 

«بِتَوْفیقِکَ یاهادِی الْمُضِلّینَ»

 اما به توفیق خودت ای راهنمای گمراهان. ای خدایی که گمراهان را راهنمایی می‌کنی، توفیق بده این دعاهای روز هفتم درباره ما مستجاب شود.


نماز  شب هفتم ماه مبارک رمضان: چهار رکعت; در هر رکعت سوره حمد و سیزده مرتبه سوره إنّا أنزلناه.

گل تقدیم شمانمازهاى شب هاى ماه مبارک رمضانگل تقدیم شما

 **تذکر: برخی مواردبه علاوه اصلاحات ، عبارات ومطالبی درمتن فوق توسط سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی اضافه گردید
 

فرآوری : زهرا اجلال

گروه دین تبیان

 

 


منابع :

بیانات آیة الله مجتهدی تهرانی

سایت مفاد


http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=175252

 

شرح دعای روز هفتم ماه رمضان از زبان مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی

خبرگزاری فارس: مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی، شرح کوتاهی بر دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان دارد. این عالم ربانی در بخشی از شرح دعای روز هفتم می‌گوید: در نیت‌هایتان بگویید «خدایا؛ من روزه خاص می‌گیرم» یعنی اعضاء و جوارحتان هم روزه باشد.

خبرگزاری فارس: شرح دعای روز هفتم ماه رمضان از زبان مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، در دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان می‌خوانیم: «اَللّهُمَّ اَعِنّی فیهِ عَلی صِیامِهِ وَقِیامِهِ وَجَنِّبْنی فیهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَ اثامِهِ وَارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بدَوامِهِ بِتَوْفیقِکَ یا‌هادِی الْمُضِلّینَ» «خدایا یاریم کن در این ماه بر روزه و شب زنده داری‌اش و دورم بدار در آن از لغزش‌ها و گناهانش و روزی‌ام کن در آن ذکر خود را به‌طور مدوام و یک‌سره به توفیق خود، ای راهنمای گمراهان.» * شرح فرازهای دعا آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح «اَللّهُمَّ اَعِنّی فیهِ عَلی صِیامِهِ وَقِیامِهِ» می‌گوید: خدایا کمک کن در این ماه روزه بگیریم و شب زنده‌داری کنیم. اگر خدا کمک کند، گرسنگی را نمی‌فهمیم. عبادت شب و سحر، دعاهای ابوحمزه ثمالی و افتتاح را انجام می‌دهیم. گاهی افرادی غصه می‌خورند که ماه رمضان چگونه روزه بگیریم؟ خوب دعا کنید و خدا کمکتان می‌کند. وی در ادامه در شرح «وَجَنِّبْنی فیهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَ اثامِهِ» می‌گوید: خدایا ماه رمضان ما را از لغزش و گناه حفظ کن. بدبختی است که آدم در ایام سال گناه کند و ماه رمضان هم به گناه ادامه دهد. در ماه رمضان باید تمام اعضا و جوارحمان روزه باشد. اگر روزه‌ای بگیریم که چشمان، زبانمان، گوشمان، نامحرم ببیند، دروغ بگوید و غیبت بشنود ، روزه‌مان «عام» می‌شود. اما به ما می‌گویند که روزه خاص بگیرید، یعنی اعضا و جوارحت هم روزه باشند. وی تأکید می‌کند: درنیت‌هایتان بگویید: «خدایا؛ من روزه می‌گیرم، اما روزه خاص می‌گیرم» یعنی اعضا و جوارحتان هم روزه باشد. حدیث داریم؛ زمانی‌که روزه می‌گیرید باید گوش و چشم و پوست بدنتان هم روزه بگیرند. باید اعضا و جوارحمان هم روزه باشند تا این روزه در ما اثر بگذارد. این استاد اخلاق ادامه می‌دهد: البته یک روزه دیگر هم داریم که روزه خاص الخاص است. در این روزه، قلبمان در ماه رمضان به غیر خدا متوجه نمی‌شود. آیت‌الله مجتهدی تهرانی در ادامه در شرح «وَارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بدَوامِهِ» اظهار می‌کند: خدایا روزی کن که در ماه رمضان یاد تو باشم. «ذکر»، هم یاد معنا می‌کند و هم معنای ذکر زبانی را می‌دهد. دائما باید به یاد خدا باشم. وی می‌گوید: حدیث است که اگر حیوانات ذکر نگویند، اسیر دام صیاد می‌شوند. این صداهایی که از حیوانات می‌شنویم، ذکرهایی است که توسط آنان بیان می‌شد. حتی درخت و بیابان و کوه و دشت هم ذکر می‌گویند. آیت‌الله مجتهدی تهرانی در ادامه در شرح «بِتَوْفیقِکَ یا‌هادِی الْمُضِلّینَ» می‌گوید: اما به توفیق خودت ای راهنمای گمراهان. ای خدایی که گمراهان را راهنمایی می‌کنی، توفیق بده این دعاهای روز هفتم درباره ما مستجاب شود.

 

**شرح دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان

توسط آیت الله محمدعلی گرامی قمی

ومرحوم آیت الله احمد مجتهدی تهرانی


**شرح دعای روز اوشرح دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان

           توسط استاد حجت الأسلام جواد محدثی

گل تقدیم شماتفسیر دعاهای روز های ماه مبارک رمضانگل تقدیم شما




تاریخ : چهارشنبه 94/4/3 | 12:24 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

***نسیم معرفت***

پرهیز از بدگمانی به خدا وخلق

یَا أیُّهَا الَّذینَ ءَامَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِّنَ الظَّنِّ إنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إثْمٌ وَلاَ تَجَسَّسُوا وَلاَیَغْتَبَّ بَّعْضُکَم بَعْضاً أَیُحِبُّ أحَدُکُمْ أَن یَأکُلَ لَحْمَ أخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتَمُوهُ وَاتَّقُوا اللهَ إنَّ اللهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ[1]؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید، از بسیاری از گمان ها بپرهیزید که پاره ای از گمان ها گناه است، و جاسوسی مکنید، و بعضی از شما غیبت بعضی نکند؛ آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده اش را بخورد؟ از آن کراهت دارید. [پس] از خدا بترسید، که خدا توبه پذیر مهربان است».

بدگمانی یک بیماری روحی روانی است که اگر انسان به درمان آن نپردازد، خود و دیگران را با مشکلات اجتماعی و زوال ارزش های اخلاقی مواجه می سازد.

بدگمانی؛ نگاهی جاهلانه و غیراخلاقی به انسان، جهان و آفریننده هستی است که با افزودنش انسان را گرفتار فشار روحی و خفقان نموده و سرانجام همچون کرم پیله، راه تنفس را بر خویش می بندد و خود را به دست خویش زندانی و محکوم به مرگ می سازد.

 فرازی از نامه امام علی (ع) به مالک اشتر:

«...همانا بخل ورزی و بزدلی و آزمندی، اخلاقیات متفاوت و گوناگونی است که در بدگمانی به خدا جمع شده است».

بدگمانی به خدا

بدگمانی به خدا ریشه ی سقوط انسان هاست. در آیه 23 سوره فصلت چنین آمده است: ... وَذلِکُمْ ظَنُّکُمُ الَّذِی ظَنَنتُم بِرَبِّکُمْ أرْدَکُمْ فَأصْبَحْتُم مِّنَ الْخَسِرینَ[2]؛ «و همین بود گمانتان که درباره ی پروردگارتان بردید؛ شما را هلاک کرد و از زیان کاران شدید».

در حدیث شریف نبوی ص از جمله بزرگ ترین «کبائر» بدگمانی در مورد خدا ذکر شده است؛ و حال آن که خوش گمانی به خدا بهای بهشت است.

«أکبر الکبائر سوء الظن بالله»[3]؛ «فإنّ حسن الظن بالله ثمن الجنة».[4]

اگر ایمان عامل آرامش و احساس خیر و نیکی و زیبایی و برنامه ریزی و نظم و هدف داری و مهربانی حاکم بر سراسر هستی است، سوء ظن به خدا نشان «نشناختن» و «بد شناختن» خدا و اراده حاکم بر آفرینش است. جهان بر پایه ی حکمت و رحمت و مهرورزی و احسان و اکرام الهی پدید آمده است و آیه های مهربانی و نعمت گستری و قدرت و حکمت او در جای جای زمین و زمان و زندگی و مرگ انسان و جانوران پیداست. بدگمانی به اهداف و قوانین و حرکت های جهان هستی نشان نداشتن و ضعف و کمبود ایمان است. و چه زیباست تعبیر پیشوای مؤمنان حضرت علی (ع) که فرمود: «لاَ إیمان مع سوء الظنّ[5]؛ همراه با بدگمانی، ایمانی وجود ندارد» و نیز: «لا دین لمسیء الظن[6]؛ شخص بدگمان [به خدا] دین ندارد».

رذایل اخلاقی و رفتارهای بیدادآمیز اجتماعی، ریشه در فقدان و فقر ایمان به خدا دارد که بدون ایمان و پرستش خدای یگانه، اتحاد و انسجام جامعه ی بشری خواب و خیالی بیش نیست؛ چرا که به میزان حاکمیت میراث فطری توحید و تعالیم پیام آوران الهی بر جامعه ی بشری، اتحاد و برادری و هم دلی و هم فکری مقدور است و وحدت جهانی و اتحاد بین المللی جز بر مدار و محور توحید و قوانین الهی امکان پذیر نیست.

در نامه ی امام مؤمنان همه ی تاریخ به مالک اشتر چنین آمده است:

«... فَإنّ البُخْلِ وَالْجُبْنَ والحِرصَ غَرائزُ شَتّی یَجمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بالله[7]...؛ همانا بخل ورزی و بزدلی و آزمندی، اخلاقیات متفاوت و گوناگونی است که در بدگمانی به خدا جمع شده است».

ریشه ی اختلافات مالی و حقوقی در زندگی بشر، حرص و بخل و ترس و بیم بی جا نسبت به شرایط آینده است و همه ی این رذایل اخلاقی ریشه در بدگمانی و سوء ظن نسبت به خدای بزرگ دارد. با تقویت ایمان، اخلاق و رفتار جامعه اصلاح می شود، و بدون اصلاح بنیادی فکری‌ فرهنگی، دیگر اصلاحات مشکل اختلافات را حل نخواهد کرد.

انواع بدگمانی به خدا

در قرآن شریف بدگمانی نسبت به دانش الهی[8]، قدرت الهی[9]، صداقت الهی[10]،امداد و رأفت الهی و نیز درباره اخلاق و رفتار پیام آوران الهی[11] مطرح شده است. بی اعتمادی به وجود خدا، و یگانگی او، بی اعتمادی به صفات کمال و جلال الهی، و بی اعتمادی به وعده های الهی، ریشه ی بیماری های اخلاقی و رفتارهای وحدت شکن در قلمرو جامعه است. برای نمونه؛ ظلم بزرگ ترین مانع اتحاد و هم بستگی جامعه ی بشری است که از فقدان و ضعف ایمان به عدل الهی سرچشمه می گیرد. عقاید درست و جهان بینی واقع بینانه؛ یعنی ایمان به اصول عقاید دینی، شرط زندگی در فضای آرام و امنیت و عدالت و احسان و مهرورزی است. هرچه پیوند انسان ها با خدا استوارتر باشد، زمینه ی اتحاد و انسجام و برادری، پایدارتر خواهد بود. امام صادق(ع) در حدیثی فرمود: «حسن الظن بالله أن لاترجوا إلاّ الله ولاتخاف إلاّ ذنبک[12]؛ خوش گمانی به خداوند این است که تمام امیدت به خدا باشد و جز از گناه خویش نترسی».

بدگمانی نسبت به بندگان خدا

بدگمانی به انسان ها ناشی از نوعی برداشت نادرست، فریب خویشتن و متهم کردن دیگران است که به دنبال آن دروغ گفتن به خویشتن که سبب غم و غصّه بی جهت و بر عهده گرفتن بار گناه دیگران می شود را خواهد افزود.

برخی تحلیل های سیاسی از گفتار و رفتار و عملکرد جناح ها و اشخاص مخالف، مولود بدگمانی و سوءظن است که در روابط اشخاص و گروه های مؤمن، بذر جدایی و درگیری می پاشد.

وقتی به ایمان و عقاید اسلامی افراد و جناح ها ـ هرچند مخالفان و رقبای سیاسی خویش ـ اطمینان داریم، تحلیل سخن و کار آنان براساس بدگمانی، کاری منطقی و مشروع و مفید نیست. امیرالمؤمنین (ع) فرمود:

«ضَعْ أمرأخیک عَلی أحسَنِهِ حَتّی یأتِیَکَ مِنْهُ مَا یَغْلِبُک، ولاَتظُنَّنْ بِکَلمَةٍ خَرَجَتْ مِن أخیکَ سُوءاً وَأنْتَ تَجِدُلَهَا، فِی الخَیْرِ مَحْمِل[13]؛ کار برادر دینی خویش را بر بهترین حالت حمل کن، تا وقتی که دیگر راه چاره ای نداری و به سخن برادرت بدگمان مباش تا وقتی که احتمال هدف خیر و خوبی در آن وجود دارد».

در روابط اجتماعی مسلمانان تا آن جا که امکان دارد، حق بدبینی و سوء ظن نداریم؛ مگر آن که وابستگی فرد، گروه یا دولتی به کفار اثبات شده باشد.

رسول خدا (ص)؛ با تأکید بر پاسداری از اخوت دینی و تحکیم پیوند مسلمانی می فرماید:

«أُطلُب لأخِیکَ عُذراً، فإن لَم تَجِدْلَهُ عُذراً فَالْتَمِس لَهُ عُذر[14]؛ برای گفتار و کرداری که از برادرت سر می زند، عذری بجوی و اگر نیافتی، عذری بتراش».

بدگمانی در روابط دولت و ملت

اعتماد متقابل دولت و ملت یکی از بزرگ ترین نیازهای امت اسلامی است. پیوند استوار دولت و ملت و انسجام و اتحاد مدیران و مردم، مهم ترین پشتوانه ی موفقیّت و زمینه ساز خدمات متقابل و مایه ی عزّت و اقتدار مسلمانان است. در سایه ی انقلاب اسلامی، دولت ایران اسلامی، مردمی شد و مردم صاحب دولت. وحدت و الفت و عشق و اعتماد و احسان در روابط دولت و ملت حاکم گردید و تا روزی که دولت مردان در شعار و عمل براساس احکام و قوانین الهی عمل کنند، این اعتماد و محبت و هم فکری و هم کاری وجود دارد و عزّت و اقتدار از آن دولت و ملت خواهد بود. حسن ظن مردم به دولت، تحمّل مشکلات را بر دولت مردان آسان می نماید. امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر فرمود: «... وَاعْلَم أنَّه لیس شیءٌ بِأدعَی إلی حُسْنِ ظَنِّ رَاعٍ بِرَعیّتِه مِنْ إحْسَانِه إلَیهم، وَ تَخْفِیفِه المَؤُونَاتِ عَلَیهِم وَتَرْکِ اسْتِکْراهِهِ إیّاهُم عَلی مَالَیسَ لَهُ قِبَلَهُم. فَلْیَکُن مِنکَ فِی ذلِکَ أمرٌ یَجْتَمِعُ لَکَ بِهِ حُسْنُ الظَّنَّ بِرَعیَّتِکَ، فإنَّ حُسْنُ الظَّنِّ یقطَعُ عَنْکَ نَصَباً طویلاً و ...؛[15] بدان به راستی چیزی همانند: 1. احسان حاکم به مردم، 2. کاهش هزینه ها بر دوش مردم، 3. و نخواستن چیزی به ناحق از آنان، موجب حسن گمان حاکم به مردم نمی شود؛ از این رو چنین روشی را برگزین که مایه ی خوش بینی تو به جامعه خواهد شد و خوش گمانی رنج بسیاری را از دوش تو بر می دارد».

بدگمانی؛ نگاهی جاهلانه و غیراخلاقی به انسان، جهان و آفریننده هستی است که با افزودنش انسان را گرفتار فشار روحی و خفقان نموده و سرانجام همچون کرم پیله، راه تنفس را بر خویش می بندد و خود را به دست خویش زندانی و محکوم به مرگ می سازد.

و نیز در همین عهد نامه می فرماید:

«... وَلْیَکُنْ أبعَدَ رَعِیَّتِکَ مِنکَ، وَ أشنَأهُمْ عندک، أطلبُهُمْ لِمَعایِبِ النَّاس؛ فإنَّ فِی النَّاسِ عُیُوباً، الوالِی أحقُّ مَنْ سَتَرهَا، فَلاَتَکشِفَنَّ عَمّا غَابَ عَنْکَ مِنْهَا؛ فإنّمَا عَلَیْکَ تَطهِیرُ مَاظَهَرَ لَکَ، واللهُ یَحکُمُ عَلی مَا غَابَ عَنْکَ...[16]؛ باید دورترین مردم از تو و منفورترین آنان نزد تو، کسی باشد که عیوب مردم را جست و جو می کند. در مردم، برخی عیب هاست، که والی بیش از هر کس باید آن را بپوشاند؛ بنابراین از عیوب پنهانی مردم پرده برداری مکن، تو فقط باید به پاک سازی عیوب آشکار بپردازی و بخش پنهان را خدا داوری خواهد کرد».

و در ادامه می فرماید:

«... وَلاتَعجَلَنّ إلی تَصدِیقِ سَاعٍ؛ فإنَّ السَّاعِیَ غَاشٌّ، وإنْ تَشَبَّهَ بِالنَّاصِحِینَ[17]؛ در تصدیق گزارش سخن چین شتاب مکن؛ زیرا نمّام، قصد خوبی ندارد؛ گرچه خود را خیرخواه و دل سوز نشان دهد».

راه کارهای تقویت اعتماد و اتحاد ملّی

برای کاهش و زدودن بی اعتمادی در روابط دولت و ملت راه کارهایی وجود دارد که متون دینی ما بارها بر آن تأکید نموده است، که توجه و بهره گیری از آن، ضامن افزایش خوش بینی و آب شدن یخ های بی اعتمادی در ارتباط دولت و ملت و هرگونه روابط اجتماعی است. تحکیم و تقویت مبانی اتحاد ملّی در سایه ی رعایت و دقت در اجرای راه کارهای مکتبی و الهی از سوی دولت و ملت امکان پذیر است:

1. پای بندی دولت مردان به زهد و ساده زیستی.

2. تعهّد قدرت مندان و ثروت مندان به تواضع و فروتنی و حمایت از محرومان.

3. تقیّد مدیران به بردباری و دوری از تندخویی و تفاخر.

4. جلوگیری از هرگونه جدال و مراء مکتوب و شفاهی.

5 . خودداری از سرزنش و چشم پوشی از خطاها و لغزش های برادران و خواهران دینی.

6 . دوری از حسادت ها و رقابت در ارزش های مادّی.

7. پاسداری از حرمت و آبروی اشخاص در چارچوب احکام الهی.

8 . خودداری از حضور در جایگاه های شک انگیز و مواضع اتهام.

9. روشن گری و اطلاع رسانی نسبت به اقدامات و برخوردهای ابهام آمیز.

10. خودداری از هرگونه اظهار نظر، بدون اطلاع و آگاهی.

11. پای فشردن بر مصالح ملی و نهراسیدن از تهدیدهای خارجی.

12. صداقت با مردم و دوری از فریب و پنهان کاری های بی دلیل.

امور فوق بخشی مهم از روش های اعتمادسازی در روابط مردمی است که البته اعتماد سازی در روابط داخلی بیش از اعتماد به کفار و نهادهای خارجی مورد نیاز جامعه ی ما است.

پی‌نوشت‌ها:

[1]. الحجرات 49 : 12.

[2]. الفصّلت 41 : 23.

[3]. کنزالعمال، ح 5849.

[4]. سفینة‌البحار، ج 5 ، ص 390.

[5] . غررالحکم، ح 10534.

[6] . همان، ح 10511.

[7]. نهج البلاغه، نامه 53 .

[8] . الفصّلت 41 : 22.

[9]. الفتح 48 : 22 و الحشر 59 : 2.

[10]. یوسف 12 : 110.

[11]. القصص 28 : 3.

[12]. سفینة البحار، ج 5 ، ص 390.

[13]. میزان الحکمة، ج 7، ص 3392، ح 11525.

[14]. همان، ‌ح 11528.

[15]. نهج البلاغه، نامه 53 .

[16]. همان.

[17]. همان.

نوشته‌ی: محمود مهدی پور

تنظیم: جهرمی زاده_دین و اندیشه

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=137165




تاریخ : سه شنبه 94/4/2 | 12:54 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

***نسیم معرفت***

شرح دعای روز ششم ماه رمضان


اهل گناه ولو اگر تحصیلات عالی رتبه دانشگاهی هم داشته باشد و لباس‌های فاخر به تن کند، باز هم خوار است. اما بندگی خدا را کردن باعث می‌شود تا محبت آن شخص به مقدار بسیار زیادی در دل دیگران باشد.

: قرآن می‌گوید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا»‌ یعنی هر که ایمان بیاورد و عمل صالح بکند، ما هم دوستی‌اش را در دل مردم می‌افکنیم. مردم اهل عمل را دوست دارند.

 


اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ

                                      خدایا در این روز (ودر این ماه) به خاطر دست زدن به نافرمانیت خوارم مساز

وَلاتَضْرِبْنی بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ

                                      و تازیانه‌های عذابت را بر من مزن

وَزَحْزِحْنی فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ

                                      و از موجبات خشمت دورم بدار

بِمَنِّکَ وَاَیادیکَ یا مُنْتَهی رَغْبَةِ الرّاغِبینَ

                                      به منت ولطف و بخششت  ای نهایت آرزوی آرزومندان


برخی از گناهان خدا را به غضب می‌آورد و خدا قسم می‌خورد که دیگر آن شخص گناهکار را نیامرزد.

شرح فرازهای دعا

ماه رمضان

«اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ»

هر انسانی هنگامی که معصیت پروردگار خویش را می‌نماید یقیناً با اصرار بر آن معصیت، روزی، خوار و ذلیل خواهد شد چرا که معصیت نمودن ذات اقدس الهی، به جنگ برخاستن با اوست. به طوری که خداوند امر به عملی می‌نماید و در مقابل بنده‌ای از آن سرپیچی می‌نماید که در آن هنگام است که آن بنده در مقابل قدرت پروردگار عالمیان خوار و ذلیل خواهد شد. اما آن رئوفیت و رحمانیت خداوند است که از بندگان خویش به سرعت راضی گشته و آن‌ها را عفو می‌نماید به طوری که در دعای ابوحمزه ثمالی می‌خوانیم که ”.. اَنْتَ اِلهی اَوْسَعُ فَضْلاً، وَاَعْظَمُ حِلْماً مِنْ اَنْ تُقایِسَنی بِفِعْلی وَخَطیـئَتی، فَالْعَفْوَ الْعَفْوَ ...”‌(1) ”(خدایا) تویی معبود منی، فضل تو گسترده‌تر و حلم تو بزرگ‌تر از آن است که مرا با عمل و خطایم بسنجی پس (از تو طلب عفو و بخشش دارم) مرا ببخش، مرا ببخش، مرا ببخش”‌

پس در این روز ما هم از خداوند می‌خواهیم که ما را به واسطه گناهانی که در هر لحظه از عمرمان انجام می‌دهیم خوار و ذلیلمان ننماید و گناهان ما را بیامرزد.”‌

اهل گناه ولو اگر تحصیلات عالی رتبه دانشگاهی هم داشته باشد و لباس‌های فاخر به تن کند، باز هم خوار است. اما بندگی خدا را کردن باعث می‌شود تا محبت آن شخص به مقدار بسیار زیادی در دل دیگران باشد.

: قرآن می‌گوید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا»‌ یعنی هر که ایمان بیاورد و عمل صالح بکند، ما هم دوستی‌اش را در دل مردم می‌افکنیم. مردم اهل عمل را دوست دارند.

  
اهدنا الصراط المستقیم ”‌(خدایا) ما را به راه راست هدایت نما، صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولاالضّالین”‌‌ ”‌راه کسانی که بر آنان انعام فرموده‌ای نه راه کسانی که بر آنان غضب نموده‌ای و نه گمراهان”‌‌

 تازیانه عذاب، نتیجه گناه انسان است

«وَلاتَضْرِبْنی بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ»

”چه زمانی قهر خداوند انسان را می‌گیرد؟”‌

خداوند بالاتر از آن است که ما بخواهیم در مورد صفات او صحبتی کنیم اما این را باید بدانیم هنگامی انسان مورد قهر الهی قرار می‌گیرد که دائماً به سرپیچی از دستورات الهی پرداخته و معصیت او را انجام دهد و ما این را باید در نظر داشته باشیم که خداوند هیچ نیازی به اطاعت و فرمان برداری بندگانش ندارد {گرجمله کاینات کافرگردند _ بردامن کبریائیش ننشیند گرد}  {من نکردم خلق تاسودی برم  _ بلکه تا بربندگان جودی کنم}  چرا که او بی نیازترین بی نیازان است ”الله الصمد.”خداوند بی نیاز است”‌ و قهر الهی برای این است که انسان خود را شناخته و به سیر کمالات و خودسازی بپردازد تا به درجات عالی انسانی برسد چرا که اگر انسان رها گذاشته می‌شد تا به هر کاری که می‌خواست دست زند، آنگاه بود که دیگر هیچ انسانی با انسانیت در روی زمین زندگی نمی‌کرد.  فَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ لَکُنتُم مِّنَ الْخَاسِرِینَ (سوره بقره آیه 64) ”واگر فضل و رحمت خداوند شامل حال شما نبود هر آینه از زیان کاران بودید”‌ و نباید این را فراموش کنیم که خداوند، ما را برای اینکه نافرمانی او را کنیم نیافریده است بلکه ”وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ ?سوره ذاریات آیه 56?” و ما خلق نکردیم جن و انس را مگر ما را به یکتایی پرسش کنند”‌ پس انسان جاهل و نادان چگونه از پروردگار خویش که بر مصلحت تمام بندگانش آگاه است سرپیچی نموده و به معصیت او مشغول می‌گردد، پس در این روز ما از خداوند می‌خواهیم که ما را جزء کسانی که قهر او بر آنان واجب گشته، قرار ندهد یعنی ما را از اطاعت کنندگان و فرمان برداران دستوراتش قرار دهد نه از نافرمانان و سرپیچی کنندگان...

الان این گرفتاری‌هایی که گریبان عالم بشریت را فراگرفته  است هر روز خبر از آمدن سیل و طوفان است ، همه تازیانه عذاب است.

جمله ذرات زمین و آسمان  لشگر حقند

سیل و رانش زمین، لشگر خدا هستند که برای عذاب بندگان مأمور هستند و برای جلوگیری از آن‌ها نباید گناه کنیم.

 

ماه رمضان
«وَزَحْزِحْنی فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ

خدایا من را از موجبات سخط وخشمت دور گردان، چیزهایی که موجب سخط توست. روایتی است که برخی گناهان خدا را به غضب می‌آورد و آنگاه خدا قسم می‌خورد که به عزت و جلال خودم دیگر تو را نمی آمرزم.

حدیث هست که هفتاد گناه جاهل را می‌آمرزند قبل از آنکه یک گناه عالم را بیامرزند.

در سوره حمد می‌خوانیم: اهدنا الصراط المستقیم ”(خدایا) ما را به راه راست هدایت نما، صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولا الضّالین”‌ ”راه کسانی که بر آنان انعام فرموده‌ای نه راه کسانی که بر آنان غضب نموده‌ای و نه گمراهان”‌.

 

انعمت علیهم چه کسانی هستند؟

جواب آن را که خداوند به چه کسانی نعمت داده است را می‌توانیم با یک آیه بیان نماییم:

 ”وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَـئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَـئِکَ رَفِیقًا(سوره نساء آیه 69) یعنی ”و آنان که خداوند و رسول را اطاعت کنند البته آنان (یعنی اطاعت کنندگان از خدا و رسول) با کسانی که خداوند به آنان انعام (لطف و عنایت کامل) فرموده یعنی با پیامبران و صدیقان و شهیدان و نیکوکاران محشور خواهند شد و ایشان در بهشت چه نیکو رفیقانی خواهند بود”‌.

 

مغضوب علیهم و ضالین چه کسانی هستند؟

کسانی که خداوند بر آنان غضب می‌فرماید کسانی هستند که از شیطان پیروی می‌کنند به طوری که خداوند در قرآن گفته شیطان را چنین بیان می‌فرماید: ”لَعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِکَ نَصِیبًا مَفْرُوضًا”‌  (سوره نساء آیه 118)خداوند او را لعنت نمود (و از رحمت خود دور ساخت) و (شیطان در جواب) گفت: من از بندگان تو قسمتی را زیر بار اطاعت خود خواهم کشید”‌ وَلأضِلَّنَّهُم ْ وَلأمَنِّیَنَّهُمْ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذَانَ الأَنْعَامِ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَنْ یَتَّخِذْ الشَّیْطَانَ وَلِیّاً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَاناً مُبِیناً (سوره نساءآیه 119) یعنی ”آنان را گمراه کنم و به آرزوهای دور و دراز در افکنم.....”‌

پس کسانی که پیروی از شیطان نموده و از دستورات خداوند سرپیچی کنند، مستحق خشم و غضب الهی می‌گردند.

 

زیرا از گمراهان خواهند بود چنانچه خداوند در قرآن می‌فرماید: ” أُوْلَـئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلاَ یَجِدُونَ عَنْهَا مَحِیصًا( سوره نساء آیه 121)یعنی ”ایشان را (یعنی شیطان و پیروانش را) منزل و جایگاه، جهنم است و از آن، مفر و گریزگاهی نخواهند یافت”‌


خدا به شعیب پیامبر فرمود، می‌خواهم صد هزار تن از قومت را عذاب کنم. 40 هزار تن افراد بد و 60 هزار تن از افراد خوب. خطاب رسید که چرا خوب‌ها بیشترند، فرمود: برای اینکه خوب‌ها هم با بدها خوش و بش کردند

پس ما در این روز از ذات اقدس پروردگار می‌خواهیم ما را از چیزهایی که موجب خشم و غضب او می‌گردد (یعنی پیروی از دستورات شیطان) دور گرداند. ان شاءالله .

 

در مساجد هنگام خواندن دعا معانی آن نیز بیان شود

ای کاش در مساجد که این دعاها خوانده می‌شود، معنی آن نیز بیان شود تا مردم وقتی دعا می‌کنند، با حضور قلب این دعاها را بخوانند و در خودشان بیان کنند. به مردم بگویند که به خاطر گناه عذاب می‌شوند و این حادثه‌ها در سراسر جهان و برخی شهرهای تهران به خاطر گناه است.

خدا به شعیب پیامبر فرمود، می‌خواهم صد هزار تن از قومت را عذاب کنم. 40 هزار تن افراد بد و 60 هزار تن از افراد خوب. خطاب رسید که چرا خوب‌ها بیشترند، فرمود: برای اینکه خوب‌ها هم با بدها خوش و بش کردند.


نماز شب ششمماه مبارک رمضان: چهار رکعت و در هر رکعت سوره حمد و سوره ملک.

گل تقدیم شمانمازهاى شب هاى ماه مبارک رمضانگل تقدیم شما


 **تذکر: برخی مواردبه علاوه اصلاحات ، عبارات ومطالبی درمتن فوق توسط سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی اضافه گردید

 

فرآوری : زهرا اجلال

گروه دین تبیان


منابع : سایت مفاد

بیانات آیة الله مجتهدی طهرانی

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=175123

 ******************************************************************


خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: در دعای روز ششم ماه مبارک رمضان می خوانیم: "اَللّهُمَّ لا تَخذلنى فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَلاتَضْرِبْنى بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ وَزَحْزِحْنى فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَاَیادیکَ یا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبینَ" "خدایا در این روز مخواه که در پى نافرمانیت بروم و مرا با تازیانه کیفر مجازات نکن و دورم کن از موجبات خشمت به حق احسان و نعمتهاى بى شمارت، اى نهایت علاقه و آرزوی آرزومندان."
 
شرح فرازهای دعا

مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی شرحی بر فرازهای این دعا دارد که در پی می آید:
 
«اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ» هر انسانی هنگامی که معصیت پروردگار خویش را می‌نماید یقیناً با اصرار بر آن معصیت، روزی خوار و ذلیل خواهد شد؛ چرا که معصیت نمودن ذات اقدس الهی، به جنگ برخاستن با اوست. به طوری که خداوند امر به عملی می‌نماید و در مقابل بنده‌ای از آن سرپیچی می‌نماید که در آن هنگام است که آن بنده در مقابل قدرت پروردگار عالمیان خوار و ذلیل خواهد شد. اما آن رئوفیت و رحمانیت خداوند است که از بندگان خویش به سرعت راضی گشته و آنها را عفو می‌نماید به طوری که در دعای ابوحمزه ثمالی می‌خوانیم که ”انت الهی وسع فضلا و اعظم حلما من ان تقایسنی بفعلی و خطیئتی و فالعفو، العفو، العفو”‌
 
"(خدایا) تویی معبود من، فضل تو گسترده‌تر و حلم تو بزرگ‌تر از آن است که مرا با عمل و خطایم بسنجی پس (از تو طلب عفو و بخشش دارم) مرا ببخش، مرا ببخش، مرا ببخش. پس در این روز ما هم از خداوند می‌خواهیم که ما را به واسطه گناهانی که در هر لحظه از عمرمان انجام می‌دهیم خوار و ذلیلمان ننماید و گناهان ما را بیامرزد.”‌
 
اهل گناه ولو اگر تحصیلات عالی رتبه دانشگاهی هم داشته باشد و لباس‌های فاخر به تن کند، باز هم خوار است. اما بندگی خدا را کردن باعث می‌شود تا محبت آن شخص به مقدار بسیار زیادی در دل دیگران باشد. قرآن می‌گوید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا»‌ یعنی هر که ایمان بیاورد و عمل صالح بکند، ما هم دوستی‌اش را در دل مردم می‌افکنیم. مردم اهل عمل را دوست دارند.

 تازیانه عذاب، نتیجه گناه انسان است

«وَلاتَضْرِبْنی بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ»؛ چه زمانی قهر خداوند انسان را می‌گیرد؟ خداوند بالاتر از آن است که ما بخواهیم در مورد صفات او صحبتی کنیم اما این را باید بدانیم هنگامی انسان مورد قهر الهی قرار می‌گیرد که دائماً به سرپیچی از دستورات الهی پرداخته و معصیت او را انجام دهد و ما این را باید در نظر داشته باشیم که خداوند هیچ نیازی به اطاعت و فرمان برداری بندگانش ندارد چرا که او بی نیازترین بی نیازان است «الله الصمد»؛ خداوند بی نیاز است،.
 
قهر الهی برای این است که انسان خود را شناخته و به سیر کمالات و خودسازی بپردازد تا به درجات عالی انسانی برسد چراکه اگر انسان رها گذاشته می‌شد تا به هر کاری که می‌خواست دست زند، آنگاه بود که دیگر هیچ انسانی با انسانیت در روی زمین زندگی نمی‌کرد. «ولولا فضل الله علیکم و رحمته لکنتم من الخاسرین»؛ و اگر فضل و رحمت خداوند شامل حال شما نبود هر آینه از زیان کاران بودید؛‌ و نباید این را فراموش کنیم که خداوند، ما را برای اینکه نافرمانی اش را کنیم، نیافریده است بلکه «وما خلقت الجن والانس الا لیعبدون»؛ و ما خلق نکردیم جن و انس را مگر ما را به یکتایی پرستش کنند.
 
پس انسان جاهل و نادان چگونه از پروردگار خویش که بر مصلحت تمام بندگانش آگاه است سرپیچی نموده و به معصیت او مشغول می‌گردد، پس در این روز ما از خداوند می‌خواهیم که ما را جزء کسانی که قهر او بر آنان واجب گشته، قرار ندهد یعنی ما را از اطاعت کنندگان و فرمان برداران دستوراتش قرار دهد نه از نافرمانان و سرپیچی کنندگان... الان این گرفتاری‌هایی که گریبان عالم بشریت را فراگرفته است هر روز خبر از آمدن سیل و طوفان است، همه تازیانه عذاب است. جمله ذرات زمین و آسمان / لشگر حقند گاه امتحان. سیل و رانش زمین، لشگر خدا هستند که برای عذاب بندگان مأمور هستند و برای جلوگیری از آنها نباید گناه کنیم.
 
تفاوت آمرزش گناه جاهل و عالم
 
«وَزَحْزِحْنی فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ» خدایا من را از موجبات سخطت دور گردان، چیزهایی که موجب سخط توست. روایتی است که برخی گناهان خدا را به غضب می‌آورد و آنگاه خدا قسم می‌خورد که به عزت و جلال خودم دیگر تو را آمرزش نمی‌کنم. حدیث هست که 70 گناه جاهل را می‌آمرزد قبل از آنکه یک گناه عالم را بیامرزد. در سوره حمد می‌خوانیم: « اهدنا الصراط المستقیم »(خدایا) ما را به راه راست هدایت نما، صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولضالین» راه کسانی که بر آنان انعام فرموده‌ای نه راه کسانی که بر آنان غضب نموده‌ای و نه گمراهان‌.
 
انعمت علیهم چه کسانی هستند؟
 
جواب آن را که خداوند به چه کسانی نعمت داده است را می‌توانیم با یک آیه بیان نماییم؛ «و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا» یعنی : و آنان که خداوند و رسول را اطاعت کنند البته آنان (یعنی اطاعت کنندگان از خدا و رسول) با کسانی که خداوند به آنان انعام (لطف و عنایت کامل) فرموده یعنی با پیامبران و صدیقان و شهیدان و نیکوکاران محشور خواهند شد و ایشان در بهشت چه نیکو رفیقانی خواهند بود‌.
 
مغضوب علیهم و الضالین چه کسانی هستند؟

کسانی که خداوند بر آنان غضب می‌فرماید کسانی هستند که از شیطان پیروی می‌کنند به طوری که خداوند در قرآن گفته شیطان را چنین بیان می‌فرماید: «لعنه الله و قال لا تخذن من عبادک نصیبا مفروضا» خداوند او را لعنت نمود (و از رحمت خود دور ساخت) و (شیطان در جواب) گفت: من از بندگان تو قسمتی را زیر بار اطاعت خود خواهم کشید. «ولا ضلنهم ولا منینهم..» یعنی: آنان را گمراه کنم و به آرزوهای دور و دراز در افکنم.  
 
پس کسانی که پیروی از شیطان نموده و از دستورات خداوند سرپیچی کنند، مستحق خشم و غضب الهی می‌گردند. زیرا از گمراهان خواهند بود چنانچه خداوند در قرآن می‌فرماید: « اولئک ماواهم جهنم ولایجدون عنها محیصا» یعنی: ایشان را (یعنی شیطان و پیروانش را) منزل و جایگاه، جهنم است و از آن، مفر و گریزگاهی نخواهند یافت.‌ پس ما در این روز از ذات اقدس پروردگار می‌خواهیم ما را از چیزهایی که موجب خشم و غضب او می‌گردد (یعنی پیروی از دستورات شیطان) دور گرداند.
 
چرا خداوند خوبها را هم عذاب می کند
 
ای کاش در مساجد که این دعاها خوانده می‌شود، معنی آن نیز بیان شود تا مردم وقتی دعا می‌کنند، با حضور قلب این دعاها را بخوانند و در خودشان بیان کنند. به مردم بگویند که به خاطر گناه عذاب می‌شوند و این حادثه‌ها در سراسر جهان به خاطر گناه است. خدا به شعیب پیامبر فرمود، می‌خواهم 100هزار تن از قومت را عذاب کنم. 40 هزار تن افراد بد و 60 هزار تن از افراد خوب. خطاب رسید که چرا خوب‌ها بیشترند، فرمود: برای اینکه خوب‌ها هم با بدها خوش و بش کردند.

نماز شب هفتم ماه مبارک رمضان

نمازهای مخصوصی برای هر شب ماه مبارک رمضان از حضرت علی (ع) روایت شده و ثوابهای زیادی برای هر شبی ذکر فرموده اند. این نمازهای مستحبی تماما دو رکعت دو رکعت خ
وانده می شود و خواندن آن در حالت نشسته هم جایز است، لکن ایستاده افضل است.

**شرح دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان

توسط آیت الله محمدعلی گرامی قمی

ومرحوم آیت الله احمد مجتهدی تهرانی


**شرح دعای روز اوشرح دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان

           توسط استاد حجت الأسلام جواد محدثی

گل تقدیم شماتفسیر دعاهای روز های ماه مبارک رمضانگل تقدیم شما




تاریخ : دوشنبه 94/4/1 | 11:9 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

 

بچه‌های بنده و دفتر را 72 بار برای ساخت مجتمع آدینه، حوزه امیرالمؤمنین و امکانات آن به شهربانی بردند

***نسیم معرفت***

نماینده‌ ولی‌فقیه در گیلان:

باوجودفشارها و... آیت‌الله امینیان میدان را خالی نکرد(آیت الله قربانی)

بچه‌های بنده و دفتر را 72 بار برای ساخت مجتمع آدینه، حوزه امیرالمؤمنین و امکانات آن به شهربانی بردند

آیت الله قربانی با اشاره به جایگاه مذهبی آستانه‌اشرفیه در گیلان گفت: کسی باید امام‌جمعه آستانه شود که حداقل بتواند کفایه را در حوزه تدریس کند.

به گزارش درسیاهکل به نقل از آستان‌خبر، آیت‌الله زین‌العابدین قربانی در مراسم هفتمین روز درگذشت آیت‌الله امینیان در مسجد جامع آستانه‌اشرفیه از این شهرستان به‌عنوان قم گیلان یاد کرد و افزود: آستانه‌اشرفیه یکی از بزرگ‌ترین اساطین و بزرگان خود را ازدست‌داده است.

وی با اشاره به فرازهایی از حکمت 147 نهج‌البلاغه و نصایح حضرت علی (ع) به کمیل بن زیاد تصریح کرد: عالم ربانی به کسی می‌گویند که کسی جز خدا را در زندگی‌اش در نظر نگیرد و جز وظیفه چیز دیگری را دنبال نکند.

نماینده‌ ولی‌فقیه در گیلان بابیان اینکه بسیاری از شاگردان آیت‌الله امینیان در رده‌های مختلف مشغول انجام‌وظیفه هستند اظهار کرد: علی‌رغم فشارها و شکنجه منافقین آیت‌الله امینیان میدان را خالی نکرد.

آیت‌الله قربانی بابیان اینکه بچه‌های بنده و دفتر بنده را 72 مرتبه در پی ساخت مجتمع آدینه، حوزه امیرالمؤمنین و امکانات آن به شهربانی بردند اظهار کرد: یک‌نفری که در شهر مسئولیت پیدا می‌کند و می‌خواهد کار انقلابی کند خیلی‌ها با او مخالفت می‌کنند.

امام‌جمعه رشت با اذعان به اینکه اگر بنا بود که میدان را ترک کنم پیش از ما امام هم میدان را ترک می‌کرد افزود: عالمان ربانی برای ما الگو هستند.

وی بابیان اینکه عالمان ربانی باید میدان‌دار باشند اظهار کرد: اگر الآن یک جبهه جنگ و جهاد باشد و اگر وجود بنده موردنیاز باشد در خط مقدم حاضر می‌شوم.

نماینده‌ ولی‌فقیه در گیلان با انتقاد از عدم حضور فعال روحانیون در برخی مناطق کشور افزود: وهابی‌ها با یک‌تکه نان و چند گردو تا آفریقا برای تبلیغ اسلام وهابی رفته‌اند ولی مایی که معتقدیم اسلاممان اسلام ناب محمدی است شاهد هستیم که علمای ربانی ما در قم و تهران هستند و ما برای پیش‌نماز در مساجد باید له‌له بزنیم.

امام‌جمعه رشت بابیان اینکه آیت‌الله امینیان اگر این‌طور فکر می‌کرد باید در حوزه می‌ماند افزود: دیگران صاحب رساله شدند اما آیت‌الله امینیان از آن‌ها بالاتر بود و در آستانه‌اشرفیه حضور پیدا کرد.

وی خاطرنشان کرد: تلاش این روحانی وارسته در گسترش فعالیت حوزه‌های علمیه گیلان به‌ویژه حوزه‌های علمیه آستانه‌اشرفیه و پرورش روحانیان عالم ستودنی است.

آیت‌الله قربانی با تأکید به اینکه باید برای تبلیغ اسلام در روستاها حضور پیدا کرد گفت: هرچقدر که رساله بنویسی اگر عمل‌کننده‌ای نداشته باشد فایده‌ای ندارد.

امام‌جمعه رشت با اشاره به اهمیت انتخاب امام‌جمعه آستانه‌اشرفیه بیان کرد: کسی باید در آستانه‌اشرفیه حضور پیدا کند که حداقل بتواند کفایه را در حوزه تدریس کند.

وی بابیان اینکه حوزه علمیه آستانه‌اشرفیه بسیار بااهمیت است اذعان کرد: آقایانی که حاضر نیستند در آستانه‌اشرفیه و در شهرستان‌ها حضور پیدا کنند، این‌ها عالم ربانی نیستند.

نماینده‌ ولی‌فقیه در گیلان با اشاره به حضور پرشور مردم در مراسم تشییع پیکر آیت‌الله امینیان بیان کرد: بسیاری از مردم روحانیت را از ته دل دوست دارند و البته مردم زیادی هستند که نان به نرخ روز می‌خورند.

آیت‌الله قربانی بابیان اینکه برخی افراد مانند پشه با وزش هر بادی به این‌ور و آن ور می‌روند افزود: ما نباید تحت تأثیر این افراد قرار بگیریم.

نماینده‌ ولی‌فقیه در گیلان بابیان اینکه برای معرفی علمای بزرگ گیلان همچون آیت آلله  وحید (آستانه ای)، ضیایی و امینیان باید تلاش بیشتری کرد تصریح کرد: گروه‌هایی باید تلاش کنند تا زندگی‌نامه و آثار این افراد را برای مردم تدوین و چاپ کنند.

http://www.darsiahkal.ir/57964/%D8%A8%DA%86%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%88-%D8%AF%D9%81%D8%AA%D8%B1-%D8%B1%D8%A7-%DB%B7%DB%B2-%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA/




تاریخ : دوشنبه 94/4/1 | 1:48 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر


  • paper | رپورتاژآگهی | فال تاروت چهار کارتی
  • فروش رپورتاژ | بک لینک دائمی