هنر گفتگو با همسر!
دلایل عدم توانایی در ایجاد یک گفتوگوی مؤثر
بحث و گفتوگو در خانواده، جزو مهارتهایی است که میتواند یک زندگی را تا مرز موفقیت و احساس شادکامی جلو برده و در مقابل، خلأ آن میتواند طرفین را به دعوا، کشمکش و جدایی بکشاند. «دقایقی صرفاً برای یک گفتوگوی دونفره»، همان چیزی است که معمولاً زمانی برایش درنظر نمیگیریم.

بحثها، بین کارهای خانه و بالا و پایینکردن شبکههای تلویزیون شروع شده و درنهایت، ناتمام میمانند. بهنظر میرسد که زن و شوهرها در زندگی شهری، فرصت، مهارت یا توان گفتوگوی کافی برای ساماندهی شرایط را ندارند. ماشین، موبایل، تلویزیون، شبکههای مختلف مجازی، روزنامهها و مشغلههای کاری، شرایطی را ایجاد کردهاند که ارتباطات کلامی به حداقل رسیدهاند. حجتالاسلام علی سرلک در مورد همه نکاتی که برای شروع یک گفتوگوی م?ثر و مسئلهمحور لازم است رعایت کنیم، برایمان صحبت کرده است.
نکته اول: فضای گفتوگو را درست بچین!
اول از همه این را بدانید: گفتوگویی موفق است که با زمینه تفاهم و علاقهمندی شکل میگیرد. در قرآن هم آمده است که خوب حرف بزنید و سخنانتان را با سلام شروع کنید؛ یعنی گارد مثبت داشته باشید و از حرفهای بد پرهیز کنید. فضای گفتوگو باید فضای تفاهم باشد: «لا یحبالله الجهر بالسوء من القول»/ آیه 148 سوره نساء، در مورد اینکه فضای گفتوگو نباید فضای زشتی و بدزبانی باشد. «و قولوا للناس حسنا»/ سوره بقره آیه 83، در مورد نیکو سخن گفتن. «و قولوا لهم قولا معروفا»/ آیه 8 سوره نساء در مورد روان حرف زدن. «اذا قلتم فاعدلوا»/ آیه 152 سوره انعام، در مورد منصفانه حرف زدن؛ همه اینها میخواهند بگویند که فضای گفتوگوی ما باید فضای مثبتی باشد. نباید در یک فضای منفی، مچگیرانه و توبیخگرانه صحبت کنیم. بعد از دیدن یک سریال خوب، بعد از یک سفر خوب، یک مهمانی دلنشین و بعد از مرور یک خاطره زیبا، بهترین اوقاتی هستند که میتوانیم در مورد مسئلهای که نگرانمان کرده حرف بزنیم.
نکته دوم: بحث را تکشاخه نگه دارید!
در مورد یک مسئله حرف بزنید، نه فهرستی از مسائل! بهخودتان و طرف مقابلتان زمان بدهید که به همان یک موضوع بپردازید. نیازی نیست همه مشکلات را در یک جلسه حل کنید. الان مذاکرات مهم دنیا مثل مذاکرات ایران در ژنو هم مرحله به مرحله و طبقهبندیشده پیش میرود و در هر جلسه در مورد یک مسئله حرف میزنند.
وقت کم است؟ در همان فرصت کوتاه میخواهید هرچه در دل دارید بیرون بریزید؟ خب، اشتباه است! نباید همان فرصت کم را بسوزانید. باید به تأثیر گفتوگو فکر کنید. قبول دارم که فرصت کم است، اما این فرصت کم را میتوانید با کیفیتی که به گفتوگو میدهید، جبران کنید. اصلاً با هم قرار بگذارید که هر دو هفته یک بار، مثلاً ساعت خاصی از روز پنجشنبهتان را برای گفتوگو خالی کنید. میوه و چایی آماده کنید، تلویزیون را خاموش کنید و حرف دلتان را بزنید. در کشاورزی هم وقتی آب کم است، از روش قطرهای استفاده میکنند. میبینید که همان آب اندک میتواند درختان تناور بهوجود بیاورد. چرا؟ چون آن را هدایت کردهاند.

نکته سوم: خوب شنیدن
برای شنیدن، اشتیاق نشان بدهید؛ توجه کنید، واکنش نشان بدهید، یک جاهایی تعجب کنید، یک جاهایی سکوت، جای دیگر تأیید و حتی گاهی در چهرهتان انکار را نشان بدهید. مهم این است که دارید توجه میکنید. واکنش کلامی نشان دادن، جزو مهارتهای انسانهای موفق است. قرار نیست حرفهای طرف مقابلتان را صد درصد تأیید کنید. مجموعه واکنشهای شما به همسرتان نشان میدهد که برای شنیدن آماده هستید و به این کار علاقه دارید. همینجاست که میتوانید حرفها و نقطه نظراتتان را درست بیان کنید.
نکته چهارم: وقتشناس باشید
زمان مناسبی را برای گفتوگو انتخاب کنید. شروع گفتوگو در زمان عصبانیت و در لحظات ناراحتی، نمیتواند شما را به موفقیت برساند. وقتی خانم یا آقا در زمینهای (بهحق یا ناحق) ناراحت هستند، اصلاً موقعیت مناسبی برای صحبت در مورد آن موضوع خاص نیست. چنین گفتوگوهایی به کدورتهای بیشتر، نگرانیهای فراوانتر و سوءتفاهمات دامن میزند. در شرایطی که طرف مقابلمان به هر دلیلی حوصله ندارد، ناراحت است یا اعلام میکند که من الان آمادگی حرفزدن ندارم، اصرار نکنید. فکر نکنید که این آخرین فرصت است و درواقع، موقعیتهایتان را تباه نکنید. انتخاب زمان گفتوگو، هوشمندی میخواهد.
نکته پنجم: جنبه داشته باشید!
ظرفیت اینکه گفتوگوی همسرانهتان به نتیجه نرسد را داشته باشید. همه 4 مورد قبل را رعایت کردهاید، اما گفتوگو به نتیجه نرسیده، مشکلی نیست! همه گفتوگوها قرار نیست به نتیجه برسند. جاهایی حتی خوب است که گفتوگو به نتیجه نمیرسد. گاهی در گفتوگوهایی که بهسرعت به نتیجه میرسند، ابعادی از موضوع مورد بررسی قرار نمیگیرد. همین که حرفهایتان را زدهاید، نکته مهمی است؛ نه از نظر اینکه حجت تمام شد و من حرفهایم را زدم؛ از این نظر که «خدا را شکر توانستم در مورد این مسئله حرف بزنم».
همین که بتوانید از گفتوگو کردن لذت ببرید، موفق بودهاید. بگذارید یک مثال بزنم؛ در یک گفتوگو، همسرتان را قانع میکنید که فلان سفر را بروید یا فلان وسیله را بخرید، اما در آن روزها، قدرت مالیاش را ندارید. معنیاش این نیست که این گفتوگو بینتیجه بوده، معنیاش این است که تصمیمی گرفتهاید اما فعلاً شرایط اجرایش را ندارید. هیچ اشکالی ندارد. مهم این است که شما با هم حرف میزنید. گاهی که گفتوگویتان به نتیجه نمیرسد و احتمال ناراحتی و اختلاف بین شما و همسرتان وجود دارد، لازم است موضوع را با فرد دیگری که هر دو، امانتداری و رازداریاش را قبولش دارید، در میان بگذارید. قرآن هم از چنین روشی تحت عنوان «حَکم در اختلافات» یاد میکند. گاهی با این روش میتوان گفتوگو را از بنبست خارج کرد.
3 آفت گفتوگو
1- در لفافه حرفزدن و حرفها را پیچاندن
گاهی زن و شوهر، منظورشان را با سکوت و طرح یک مسئله انحرافی بیان میکنند و انتظار دارند که طرف مقابل هم منظورشان را بفهمد. لفافهگویی، گاهی ابهام را بیشتر میکند و طرف مقابل منظور شما را نمیفهمد. مثلاً میخواهید شوهرتان لباسی برایتان بخرد، جلوی ویترین مغازه میایستید و از لباس تعریف میکنید. درواقع تلویحاً میخواهید به شوهرتان بگویید که این لباس را بخرد، اما مرد نگاه زیباییشناسی زن را مورد توجه قرار میدهد، بدون اینکه واقعاً منظور او را فهمیده باشد. در پایان، شما ناراحت میشوید و شاید بگویید او من را درک نمیکند. در صورتی که ما نباید انتظار داشته باشیم همیشه، همه از همان منظری که ما به یک موضوع نگاه میکنیم، به آن نگاه کنند.
2- یاد کردن از تلخیها
اشتباهات گذشته و خاطرات و تلخیها را یاد نکنیم؛ تو آنجا کوتاه نیامدی، آنجا دعوا کردی و... .
3- طولانی کردن گفتوگو
مسائل بدیهی را تکرار نکرده و گفتوگو را ملالآور نکنید.
اهمیت گفتوگو در اسلام

«علمهالبیان»؛ تعلیم بیان، همان منت خداوند متعال بر انسان است. گاهی این بیان از راه کلام است، گاهی از طریق نگاه و گاهی حتی سکوت. مهم این است که انسان آنچه در درون دارد را انتقال بدهد. ما با منظورمان میتوانیم با طرفمان دادوستد کرده و مراد خود را به او بیان کنیم. همه اینها جزو نعمتهای الهی هستند که در زیرمجموعه «علمهالبیان» میگنجند.
ما در روضههایمان هم مواردی داریم که تأکید اسلام بر روشهای گفتوگو را نشان میدهد. مثلاً میگوییم امام حسین (ع) در لحظه آخر که میخواستند به میدان بروند، اسبشان حرکت نمیکرد. دیدند دخترشان ایستادهاند و میخواهند با ایشان صحبت کنند. در چنین شرایطی، ایشان از فراز اسب صحبت نکردند، پایین آمدند و ارتباط بدنی و لمسی برقرار کردند. دست دخترشان را گرفتند، ایشان را بر دامنشان نشاندند و حرفهایی زدند. دخترشان غرق در گریه بودند، اما در همان شرایط هم از تکنیکهای گفتوگو استفاده کردند. در مورد حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) هم روایت داریم در شرایطی که حضرت زهرا (س) بهدلیل دفاع از حضرت علی (ع) بیمار شده بودند و جو عمومی در مورد حضرت علی (ع) سنگین بود و حتی برخی جواب سلام ایشان را هم نمیدادند، این دو گاهی با هم مینشستند و از غمها و دردهایشان با هم صحبت میکردند.
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد!
حجتالاسلام سرلک، مراجعین فراوانی دارند که از عهده حل مسائل زندگیشان برنمیآیند. دلیلش چیست؟ تفاهمنداشتن؟ دخالت خانوادهها؟ پرخاشگر بودن؟ نه! دلیلش سادهتر از اینهاست؛ «عدم توانایی در ایجاد یک گفتوگوی م?ثر». تقریباً دلیل اصلی همه مشکلات، همین است؛ چون نمیتوانند حرف بزنند، به مشکل برمیخورند. این افراد معمولاً در حرف و کلام هم که میآیند، به هم مهلت حرفزدن نمیدهند، درزمان گفتوگو به حرفهای طرف مقابل گوش نمیدهند و تنها درصدد آمادهکردن جواب هستند؛ یعنی اولویت ذهنشان را بهجای شنیدن، برای جواب دادن میگذارند. چنین مشکلی معمولاً معضلات موجود در زندگی را به زخمهایی که هیچ پانسمانی مداوایشان نمیکند و سوزششان تمامی ندارد تبدیل میکنند. گاهی این مشکلات بسیار کوچک هستند، اما چون فضای م?ثر برای حلشان وجود ندارد، به سمت گستردگی میروند و شرایط را تا حد ناسازگاری و احساس عدمتفاهم جلو میبرند. بحث و گفتوگو در خانواده، جزو مهارتهایی است که میتواند یک زندگی را تا مرز موفقیت و احساس شادکامی جلو برده و در مقابل، خلأ آن میتواند طرفین را به دعوا، کشمکش و جدایی بکشاند.
ببینید و بخوانید
حجتالاسلام سرلک، پیشنهادهای زیادی برای خواندن و دیدن دارند. موارد زیر، فیلمها و کتابهایی هستند که ایشان دیدن و خواندنشان را برای یادگیری بیشتر در بحثهای مربوط به خانواده، توصیه میکنند.
دیدنیها

* سریال پایتخت: در این سریال، یک تعامل سازنده بین زن و شوهر وجود دارد. این تعامل را خیلی دوست دارم. همیشه در اوج مشکلاتی که با هم دارند، باز هم پرخاش نکرده و گفتوگو میکنند.
* سریال دکتر قریب: رابطهای که دکتر قریب با همسرش دارد، یک رابطه خیلی خوب و توأم با احترام و گفتوگو است.
* فیلم سینمایی دهلیز: فیلمی است که به خانواده، قداست میدهد. رابطه عاشقانه یک زوج که بهرغم چالش بزرگی که در زندگی دارند، از انسجام، خارج نمیشود.
خواندنیها
* کتاب مطلع عشق/ توصیههای مقاممعظم رهبری/ دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای: در این کتاب فوقالعاده دقیق، توصیههای مقام معظم رهبری به خانوادههای نوپا برای داشتن یک خانواده خوب، جمعآوری شده است.
* کتاب روابط متکامل زن و مرد/ علی صفایی حائری/ انتشارات لیلهالقدر: این کتاب یک نقشه دقیق از روابط زن و مرد ارائه میدهد. کتاب کمحجم، اما تأملبرانگیزی است.
* کتاب سر دلبران/ دکتر امیرحسین بانکیپورفرد/ انتشارات حدیث راه عشق: عوامل آرامشبخش و نشاط آفرین در خانواده را بیان میکند.
* کتاب نقش رسانههای تصویری در زوال دوران کودکی/ نیل پست من/ ترجمه صادق طباطبایی/ انتشارات اطلاعات: این کتاب در مورد فضای خانواده در دنیای امروز است. کتاب تکاندهنده و بهدردبخوری است.
همشهری
حجتالاسلام علی سرلک
باشگاه کاربران تبیان
برگرفته از گروه: خانواده
مطالب مرتبط:
رمز و راز موفقیت زوجهای خوشبخت
http://bashgah.tebyan.net/newindex.aspx?pid=282201 تبیان
صاحب نظران حوزوی از الزامات عفاف و حجاب می گویند؛
زنگ خطری که سالهاست به صدا در آمده!
اشاره؛
گرچه چندسالی است که رسانه های جمعی، بیست و یکمین روز از تیرماه به انعکاس راهپیمایی های مردمی به مناسبت روز ملی عفاف و حجاب می پردازند، اما واقعیت آن است که وضعیت عفاف و حجاب در جامعه ما با وجود همه تلاش های فرهنگی و رسانه ای، آن گونه که می بایست مطلوب و مورد انتظار نیست. نگاهی دیگر بار به دغدغه ها و گلایه های علما و متدینین در این باره، گواه این حقیقت تلخ است.
سرکوب خونین قیام مردم مشهد مقدس در مسجد گوهرشاد در اعتراض به کشف حجاب رضاخانی، بی شک حاکی از عمق غیرت دینی و حیای ایمانی مردان و زنان مسلمان این سرزمین است و فرارسیدن سالروز این واقعه خونین بهانه بسیار خوبی است تا در گفتگو با کارشناسان و صاحب نظران حوزوی، هر چه بیشتر و بهتر با الزامات تقویت فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه مان آشناتر شویم. آنچه در ادامه می خوانید، چکیده ای از مهم ترین و صریح ترین دیدگاه های این افراد است که آن را با خبرنگار خبرگزاری حوزه در میان گذاشته اند؛
لزوم برخورد توأمان سلبی و ایجابی
حجت الاسلام والمسلمین هادی حسینخانی، معاون تهذیب حوزه های علمیه نیز با اشاره به لزوم برخورد های سلبی و ایجابی در جهت مقابله با بدحجابی، بیان داشت: آنچه مهم و قابل توجه است این که در کنار برخوردهای قهری و پلیسی با مظاهر بدحجابی و بدپوششی که کاملاً به جا و ضروری است، در عرصه های فرهنگی و اقناعی نیز باید کار کرد تا اثربخشی فعالیت های پلیس و دستگاه های مربوطه بیشتر نمود داشته باشد.
ضرورت تبیین آسیب ها
وی همچنین عدم رفع شبهات موجود، ندانستن احکام، آگاهی نداشتن از آسیب ها و پیامدهای دنیوی و اُخروی بد حجابی و بد پوششی را از جمله دلایل رعایت نکردن این امر مهم از سوی برخی زنان و دختران عنوان کرد و افزود: پیش از هر چیز می بایست آفات و آسیب های بدحجابی و بی عفتی در جامعه برای مردم به خوبی تبیین شود و از آن سو برکات و دستاوردهای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب بیان گردد.
نقش ویژه و حساس رسانه ها
مریم معین الاسلام، مسئول موسسه علمی - فرهنگی زنان منتظر، نیز رسالت رسانه های جمعی به خصوص رسانه ملی را بسیار مهم و تأثیرگذار توصیف کرد و گفت: رسانه ها به ویژه صدا و سیما به جهت تاثیرگذاری بالایی که دارند می توانند در عرصه عفاف و حجاب، هم نقش مثبت خود را ایفا کنند و هم منفی؛ به این معنی که با نشان دادن الگوهای درست و اسلامی به ترویج حجاب و عفاف بپردازند و یا این که خدای ناکرده برعکس با برخی مقالات، گزارش ها و فیلم ها در جهت اشاعه بدحجابی و بی عفتی در جامعه اسلامی گام بردارند.
شیعه واقعی، حیا و غیرت دارد
وی ضمن انتقاد از وضع پوشش و حجاب برخی دختران و زنان جامعه، ابراز داشت: ما اگر واقعاً خود را شیعه و مسلمان می دانیم باید در همه چیز از جمله حجاب و عفاف از سیره و کلام ائمه اطهار(ع) پیروی کنیم و حال آن که بدحجابی برخی زنان و بی غیرتی و بی تفاوتی برخی مردان جامعه ما به هیچ وجه با فرهنگ دینی و اسلامی نمی خواند.
فرهنگی که عمیقاً باید نهادینه شود
حجت الاسلام و المسلمین رجبی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، مساله عفاف و حجاب را از جمله مسلمات شرعی جامعه اسلامی برشمرد و گفت: همه ما به نوبه خود وظیفه داریم کاری کنیم که حقیقتاً عفاف و حجاب به فرهنگی نهادینه شده در بین تمام اقشار جامعه تبدیل شود.
وی افزود: اساساً امروزه حجاب، نمادی جدی از فرهنگ دینی و انقلابی است، ولذا کوتاهی در ترویج آن می تواند باعث خدشه دار شدن چنین نماد و الگویی شود.
غفلتی خطرناک!
قائم مقام موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) همچنین خاطرنشان کرد: باید توجه داشت که مساله عفاف و حجاب صرفاً ناظر به یک پوشش ظاهری نیست، بلکه آثار عظیم فردی و اجتماعی به همراه دارد که غفلت از آن ها، جامعه را دچار بحران هویتی و فرهنگی و روانی می سازد.
وی با اشاره به سرمایه گذاری فراوان دشمنان انقلاب و اسلام در راستای ترویج بی حیایی و بی عفتی در جامعه ما ابراز داشت: در شرایط حساس کنونی، زنگ خطر و هشدار برای ما در این باره به صدا در آمده است و همه مردم و مسئولان باید در این خصوص با احساس تکلیف و دغدغه عمل کنند.
از همه ظرفیت ها استفاده کنیم
حجتالاسلام و المسلمین بهمنی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی هم با اشاره به حجم عظیم و ویرانگر تهاجم فرهنگی دشمن به ویژه در راستای خدشه وارد کردن بر اصل عفاف و حجاب، گفت: باید از تمام ظرفیت های هنری ، ادبی و رسانه ای کشور در جهت ترویج فرهنگ عفاف و حجاب استفاده کرد تا نسل جوان ما به خصوص دختران جوان هر چه بیشتر با ضرورت های این تکلیف دینی و الهی آشنا شوند و این باور به خوبی در عمق اندیشه آن ها، ریشه بدواند.
فرهنگ سازی؛ ضرورتی برای همه زمان ها
وی در عین حال به نکته مهمی نیز اشاره کرد و با بیان این که به شدت نیازمند فرهنگ سازی دقیق و منسجمی در این رابطه هستیم، افزود: گرچه برای اصلاح فرهنگ عفاف و حجاب، الزاماً باید شناخت افراد تغییر کند، اما حجاب لزوماً ناشی از شناخت نیست، بلکه علاوه بر شناخت نیاز به کار فرهنگی دراز مدت و نیز تحقق بستر الزامات قانونی وجود دارد.
لزوم رفع نگرانی های مراجع تقلید و علما
حجت الاسلام و المسلمین ناصر رفیعی، عضو هیئت علمی جامعة المصطفی العالمیه و از وعاظ و خطبای معروف نیز با تاکید بر این که حاکمیت دینی، نقش کلیدی ترویج سبک زندگی دینی از جمله در مساله عفاف و حجاب دارد، خاطرنشان کرد: سال هاست که علما و مراجع تقلید نسبت به وضعیت بدحجابی نگرانی های خود را اعلام می کنند و مسئولان در این خصوص باید با ابزارهایی که در دست دارند در راستای رفع یا حداقل کاهش نگرانی های علما و متدینین گام بردارند.
دولت از کارمندانش شروع کند
وی افزود: به عنوان مثال دولت باید در این خصوص اول از خودش شروع کند، به این معنی که نسبت به حجاب و پوشش کارکنان و کارمندان خود که تعداد قابل توجهی نیز می باشند، نظارت دقیق و سختگیرانه ای داشته باشد تا در وهله بعد بتواند بقیه آحاد جامعه را به سمت و سوی حجاب اسلامی گرایش دهد.
گزارش: سید محمد مهدی موسوی

اسلام با گوشهگیری و عزلتگزینی مخالف است
به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین رفیعی امروز در جمع روزه داران حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) با بیان این که اسلام و تعالیم الهی با رهبانیت که همان گوشه گیری و عزلت گزینی است، مخالف است، تصریح کرد: اسلام به جای رهبانیت، زهد را قرار داد تا مردم دنیا و اهل آن را رها کرده و به کوه ها و غارها پناه نبرند.
عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی زهد را به معنای حضور در جامعه و امیری بر دنیا معرفی کرد و گفت: مسیحیان با استناد به این که حضرت عیسی علیه السلام ازدواج نکرده است، پس روحانیان ما نیز نباید ازدواج کنند؛ در حالی که ازدواج نکردن این پیامبر الهی از روی مخالفت کردن با آن نیست.
وی اضافه کرد: بر اساس تعالیم دینی نماز، روزه، جهاد، حج و عمره و... از جمله رهبانیت است که انسان ها باید در پیش بگیرند. حجت الاسلام والمسلمین رفیعی با بیان این که اسلام دین اجتماعی است، تصریح کرد: از جمله بالاترین کارهای نیک، حضور در جمع مردم و کمک به آنها و رسیدگی به امورشان می باشد. خدا این گونه قرار داده است که انسان ها در مسائل اجتماعی و سیاسی حضور داشته باشد. وی با بیان این که وظیفه ما این است که دنیا را وسیله آخرت قرار دهیم، خود را از دنیا محروم نسازیم، به مردم احسان و از فساد دوری کنیم، ادامه داد: آموزه های دینی به ما می آموزد که در عین توجه به آخرت و دل نبستن به دنیا، به نیازهای جسمانی خود نیز از راه درست رسیدگی کنیم. عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی بدعت را عملی غیر دینی معرفی و خاطرنشان کرد: تعالیم دینی با بدعت به شدت برخورد کرده است و بیان می دارد که خداوند صاحبان بدعت را نمی بخشد. وی خوارج، محمد بن عبد الوهاب و داعشی ها را از جمله بدعت گزاران معرفی کرد و گفت: باید مراقب باشیم که در عزاداری اباعبد الله علیه السلام بدعت نیاوریم و برای دیگران تکلیف قرار ندهیم. حجت الاسلام والمسلمین رفیعی در ادامه توصیه به ایمان و تقوای الهی را از دیگر آموزه های الهی در سوره مبارکه حدید برشمرد و تصریح کرد: اگر ایمان در زندگی انسان قوی شود، خداوند در همین دنیا به ما نور می دهد که راهمان را گم نکنیم و گناهانمان را می بخشد. وی با اشاره به آخرین آیه سوره مبارکه حدید گفت: در این آیه به اهل کتاب گفته شده است که تصور نکنید که مسلمانان قادر به کاری نیستند، این قدرت را شما خواهید دید.

ریشه های قرآنی دشمنی یهود با مسلمانان
حجت الاسلام والمسلمین هادی عباسی در گفتگو با خبرگزاری حوزه با بررسی جایگاه مسجد الاقصی و ریشه های دشمنی یهود با مسلمانان، گفت: خداوند در قرآن می فرماید سُبْحانَ الَّذی أَسْرى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیر (إسراء/ 1)؛ پاک و منزّه است خدایى که بندهاش را در یک شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصى که گرداگردش را پربرکت ساختهایم، برد، تا برخى از آیات خود را به او نشان دهیم چرا که او شنوا و بیناست.
خصوصیات بیت المقدس
وی افزود: در آیة شریفه، مراد از مسجد اقصی، بیت المقدس است و کلمة اقصی از قصو به معنای دوری است. بیت المقدس را مسجد الاقصی گویند، چون این مسجد نسبت به محل زندگی پیامبر(ص) از مسجد الحرام دور است.
این استاد حوزه ادامه داد: بیت المقدس مکان با عظمتی است، چرا که قبلهگاه اکثر انبیاء الهی و قبلة نخستین مسلمین بودهاست، علاوه برآن بیت المقدس پایگاه بسیاری از انبیاء خداوند و مقصد سفر جسمانی و معنوی پیامبر(ص) در شب معراج بوده است؛ مسجد الاقصی دومین مسجدی است که ابراهیم خلیل(ع) آن را بنا نهاد.
خصوصیات یهود
وی عنوان کرد: پیامبر اکرم(ص) فرمودند "ما أوذی نبی مثل ما أوذیت/ هیچ پیامبری همانند من مورد آزار و اذیت قرار نگرفت"؛ این آزار و اذیت بیشتر از جانب یهودیان زمان حضرت بود، الان نیز یهودیان بیشترین آزار را به مسلمین میرسانند و بیشترین دشمنی را با اسلام دارند.
حجت الاسلام والمسلمین عباسی خراسانی خاطرنشان کرد: برخی از ویژگیها و خصوصیات ناپسند یهود در قرآن ذکر شدهاست، از جمله پیمانشکنی، انکار آیات الهی، تهمت و کشتن انبیاء؛ خداوند در آیة 155 و 156 نساء به این صفات یهود اشاره میکند
هواپرستی و ایمان نفسانی
این استاد حوزه خاطرنشان کرد: یکی از خصائص یهود این بود که ایمان نمیآوردند، مگر آنچه را طبق میل و خواستة نفسانی آنها بود که خداوند در آیات 87 تا 89 سوره بقره به آن اشاره می کند.
حسادت نسبت به مسلمانان
این محقق و پژوهشگر حوزوی با بیان این که یهودیان همواره به مسلمین حسادت میروزیدند، خداوند می فرماید "ما یَوَدُّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ لاَ الْمُشْرِکینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ اللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ/کافران اهل کتاب و ( همچنین ) مشرکان، دوست ندارند که از سوی خداوند ، خیر و برکتی بر شما نازل گردد در حالی که خداوند ، رحمت خود را به هر کس بخواهد ، اختصاص می دهد و خداوند ، صاحب فضل بزرگ است(بقره/ 105)".
آرزوی بازگشت مسلمین از اسلام
وی ادامه داد: یهودیان بعد از جنگ احد از فرصت بوجود آمده استفاده کردند و به نیرنگ علیه مسلمین پرداختند. آنها جوانان مسلمان را به خانههای خود دعوت میکردند و با شراب و دختران، مسلمین را فریب میدادند، چنانچه امروزه هم چنین تلاشی دارند. دربارة قرآن و نبوت پیامبر(ص) نیز ایجاد شبهه میکردند و اکنون نیز شبهه پراکنی اینها ادامه دارد.
نویسنده کتاب "الهی نامه" یادآورشد: خداوند در سورة مبارکة بقره، آیة 109 میفرماید "وَدَّ کَثیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إیمانِکُمْ کُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ/ بسیاری از اهل کتاب پس از آنکه حقانیت ( اسلام ) بر آنها روشن شد به خاطر حسد برخاسته از وجودشان ، دوست دارند که شما را پس از ایمانتان به کفر بازگردانند. پس ( فعلا از ستیز با آنها ) درگذرید و توبیخ نکنید تا خداوند فرمان خود را صادر نماید ، که خدا بر همه چیز تواناست".
تحریف کلمات الهی
وی با اشاره به آیة 46 سورة مبارکة نساء، گفت: یکی از اعمالی که این قوم سرکش انجام میدادند، تحریف کلمات خداوند بوده است؛ کلمات الهی اعم از آیات علمی و عینی است. آیات علمی همان کلمة الله است و آیات عینی امامت و ولایت است که یهود از ابتدا سعی در از بین بردن اینها داشته است؛ بنابراین انبیاء را میکشتند و نسل کشی میکردند، کاری که امروز صهیونیست ها در غزه انجام میدهند.
این استاد حوزه خاطرنشان کرد: زمانی که قرآن سوزی را رواج دادند و به پیامبر(ص) جسارت میکردند با همین هدف بود؛ نسل کشی امروز اسرائیل هم با همین هدف است؛ آنها با امامت و نبوت مخالف هستند ومسلمانها باید آگاه باشند و از آیات علمی و عینی صیانت کنند.
لزوم حمایت از مظلومان غزه
حجت الاسلام والمسلمین عباسی خراسانی با تاکید بر لزوم حمایت از مظلومان غزه، تصریح کرد: پیامبر(ص) فرمودند "مَنْ اَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِاُمورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ مَنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادى یا لَلْمُسْلِمینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ/ هر کس صبح کند و به امور مسلمانان همّت نورزد، از آنان نیست و هر کس فریاد کمک خواهى کسى را بشنود و به کمکش نشتابد، مسلمان نیست. (کافى، ج 2، ص 164، ح 5)"
فریاد مردم مظلوم غزه بلند است
وی خاطرنشان کرد: امروز فریاد مردم مظلوم غزه بلند است و ما به عنوان یک مسلمان وظیفه داریم به داد آنها برسیم؛ پیامبر(ص) در جنگ خیبر، وقتی علی(ع) در مقابل عمرو بن عبدود ایستاد، فرمودند"تمام اسلام در مقابل تمام کفر قرار گرفته است"؛ آن روز یکی از نمونههای تقابل اسلام و کفر بود و حضرت آن را به عنوان نمونه گفتند و این تقابل تا قیام قیامت ادامه خواهد داشت.
حجت الاسلام والمسلمین عباسی خراسانی یادآور شد: اکنون نیز دو قطب اسلام و غیراسلام در مقابل یکدیگر ایستادهاند؛ باید هوشیار و آگاه بود و در برابر این ظلم ایستاد؛ دشمنان اسلام با اسلام، نبوت و ولایت مشکل دارند و نابودی اینها را میخواهند، البته ولایت تا قیام قیامت پابرجا خواهد بود. الآن هم وجود مقدس حضرت ولی عصر(عج) همة این وقایع را رصد میکنند و نقطة اتصال با ایشان هم ولی فقیه و مرجعیت هستند. بنابراین بر هر مرد و زن مسلمانی واجب است با تبعیت از ولی فقیه از مردم مظلوم غزه حمایت کنند.
http://www.hawzahnews.com/news/1973/347251/%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87+%D9%87
افرادى که پرداخت فطریه آنان واجب است
مقصود از غنى بودن که شرط وجوب زکات فطره است
1865. مقصود از غنى بودن ـ که شرط وجوب زکات فطره است ـ چیست؟
ج. منظور کسى است که خرج سال خود و خانواده اش را دارد؛ و کسى که فعلاً خرج سال را ندارد ولى به تدریج به دست مى آورد و مصرف مى کند، اگر غیر از آن چه خرج مى کند، با قرض کردن و مانند آن بتواند زکات فطره را بدهد، به طورى که نظم امور او به هم نخورد و موجب خرج و اجحاف نباشد، بنابر احتیاط واجب باید زکات فطره را بدهد.
کسى که بعد از اذان مغرب شب عید فطر توانگر مى شود
1866. کسى غروب شب عید فطر توانایى تهیه ى نان خانواده را نداشت؛ ولى پس از اذان مغرب مالى به او رسید که توانگر شد، آیا زکات فطره بر عهده او مى باشد یا خیر؟
ج. خیر، بر عهده ى او نمى باشد، لکن مستحبّ است، (مسأله ى 1569 رساله).
زکات فطره شخص بى هوش
1867. اگر شخصى هنگام غروب شب عید فطر بى هوش شود، آیا زکات فطره از او ساقط است؟
ج. بله، ساقط است، (مسأله ى 1567 رساله).
کسى که فقط شب عید فطر میهمان بوده
1868. آیا کسى که فقط شب عید فطر میهمان بوده، نان خور میزبان محسوب مى شود و فطره اش بر میزبان واجب است؟
ج. اگر پیش از برآمدن هلال ماه شوال میهمان شده است، فطره اش بر میزبان واجب است، به شرط آن که براى خوردن غذا به منزل او آمده باشد، هر چند بعدا مانعى پیش آید که نتواند غذا صرف کند.
1869. اگر میزبان زکات فطریه ى میهمان را بر عهده ى خودش بداند و میهمان طبق نظر مرجع تقلیدش، خود را موظّف به پرداخت فطریه بداند، تکلیف چیست؟
ج. یکى با اذن دیگرى بپردازد.
فطریّه ى بچّه در شکم مادر
1870. آیا پرداخت زکات فطریه بچّه اى که در شکم مادر است، واجب است یا نه؟
ج. بچّه در شکم، فطریّه ندارد.
فطریّه ى بچّه هاى شرکت کننده در فاتحه
1871. شخصى شب عید فطر مجلس فاتحه داشته است. بیست نفر از روستاییان را به مجلس دعوت مى کند، ولى بیست بچّه ى کوچک هم بدون رضایت و دعوتِ او قبل از غروب یا پس از غروب کنار سفره مى نشینند. فطره آن ها به عهده چه کسى است؟
ج. احتیاطا بر همین دعوت کننده است، نسبت به آن ها که قبل از هلال شوّال آمده اند.
فطریه ى رزمندگان و سربازان
1872. زکات فطره رزمندگان اسلام و سربازان نظام جمهورى اسلامى که مخارج آن ها را دولت یا مردم مى دهند، در ماه مبارک رمضان به عهده چه کسى است؟
ج. اگر نان خور کسى به حساب نیایند و ماهیانه از دولت حقوق مى گیرند، ظاهرا به عهده ى خودشان است و اگر نان خور کسى دیگر هستند و مخارج آن ها را کس دیگر ـ مانند پدرـ مى پردازد، زکات فطره بر عهده ى آن کس ـ پدر ـ مى باشد.
فطریه دانشجوى مستقر در خوابگاه
1873. فطریه دانشجویى که در خوابگاه دانشگاه به سر مى برد و از غذاى دانشگاه استفاده مى کند، بر عهده چه کسى است؟
ج. اگر نان خور دانشگاه محسوب نمى شوند، بر عهده ى خود آن هاست یا معیلشان، اگر دارند.
فطره ى زندانیان
1874. کسانى که در شب عید فطر زندانى باشند، چه کسى باید فطریه آن ها را بدهد؟
ج. اگر فقیر نباشد و نان خور دیگرى هم نباشد باید خودش فطریه اش را کنار بگذارد.
میهمانى که قبل از اذان خارج شود و بعد از اذان بازگردد
1875. روز آخر ماه مبارک رمضان با اطّلاع قبلى ده نفر میهمان به منزل ما آمدند و موقع نهار در منزل ما بودند و نزدیک غروب آفتاب از منزل خارج شدند و بعد از اذان دوباره برگشتند. آیا فطریه ى آن ها به عهده ى اینجانب مى باشد یا خودشان؟
ج. میزان صدق میهمان در وقت مخصوص است.(مسأله 1566 رساله)
افطار میهمان از نان خودش
1876. اگر پیش از غروب شب عید فطر میهمان وارد خانه شود، ولى از نان خودش افطار کند، آیا فطره او بر عهده ى صاحب خانه است؟
ج. تحقّق افطار نزد میزبان نه شرط است و نه موضوعیّت دارد؛ بلکه ملاک صدق میهمان در وقت مخصوص است. پس اگر قبل از هلال شوّال با ورود بر او به قصد تناول غذا و نحو آن صدق ضیافت او نموده باشد، فطریه بر صاحب خانه است؛ اگرچه به عذرى تناول نکند.(مسأله 1566 رساله).
فرستادن غذا به منازل در شب عید
1877. در شهرستانى رسم است شب عید فطر پیش از غروب براى خانواده هاى فقیر به تعداد نفرات غذا مى فرستند. آیا زکات فطره بر فرستنده غذا واجب است؟ اگر پس از غروب غذا بفرستند چه طور؟ اگر افرادى که غذا مى گیرند فقیر نباشند، چه حکمى دارد؟
ج. اگر چنین برنامه اى مستمر نبوده و نان خور یا میهمان بر آن افراد صدق نکند، فطره آن ها بر هدیه دهنده واجب نیست؛ هر چند با طعام او افطار کرده باشند.
وجوب فطره ى پسر بر پدر یا میزبانش
1878. فرزند واجب النّفقه انسان، در شب عید فطر میهمان کسى دیگر مى شود. آیا فطره ى او بر گردن پدر است یا بر عهده ى میزبان؟
ج. بر عهده ى میزبان است.
کسب اجازه ى میهمان از میزبان جهت پرداخت فطریه ى خودش
1879. اگر کسى شب عید فطر میهمان باشد و فطره ى خود را با اجازه و صلاحدید صاحب خانه بدهد؛ آیا از گردن میزبان ساقط مى شود؟
ج. اگر به نیابت از طرف میزبان دهد، از گردن او ساقط مى شود، (مسأله ى 1575 رساله).
اطعام در غیر منزل در شب عید فطر
1880. اگر شخصى در شب عید فطر به اشخاصى در مسجد یا سالن پذیرایى، طعام دهد، باید زکات فطره ى آن ها را نیز بدهد؟
ج. خیر، اگر صدق عیال یا میهمانان نمى کند.
میهمانى دادن به طور مشترک در شب عید فطر
1881. دو برادر تصمیم مى گیرند شب عید فطر چند نفر را به میهمانى دعوت کنند و خرج میهمانى را هر کدام مساوى بر عهده مى گیرند. آیا زکات فطره میهمان نان به طور مساوى بین آن دو تقسیم مى شود یا خیر؟ اگر 43 و 41 تقسیم کرده باشند چه طور؟
ج. بلى در صورت وجوب، هر کدام سهم خود را مى دهد.
تکلیف فطریه ى دو خانواده اى که از غذاى همدیگر تناول کرده اند
1882. دو خانواده شب عید فطر قرار مى گذارند که براى افطار و شام به پارک بروند و دور هم باشند. هر کدام غذاى خود را جداگانه تهیه کرده است و لکن موقع غذا خوردن، از غذاى همدیگر تناول مى کنند. آیا فطریه ى آن ها به گردن دیگرى مى افتد یا خیر؟
ج. ظاهرا خیر.
زکات فطره ى عیال میهمان
1883. اگر زکات فطره ى میهمان بر صاحب خانه باشد و خودش تنهایى به میهمانى آمده باشد، آیا زکات فطره ى عیالش باز بر عهده ى خودش است یا خیر؟
ج. زکات فطره ى عیالش بر عهده ى خودش است.
زکات فطره ى سید میهمان
1884. اگر سیدى شب عید فطر نان خور میزبان غیر سید محسوب شود، آیا فطره ى آن سید را باید به سید داد یا به غیر سید؟
ج. باید به غیر سیّد داد.
نان خور غیر سید براى سید
1885. اگر غیر سیدى شب عید فطر نان خور میزبان محسوب شود، میزبان سید مى تواند فطره ى او را به سید بدهد یا خیر؟
ج. مى تواند به سیّد هم بدهد.
زکات فطره ى فقیرى که غذا طلب مى کند
1886. شب عید فطر، فقیرى درب خانه اى را مى زند و صاحب خانه نیز مقدارى نان و خرما به او مى دهد. لیکن فقیر وارد خانه نمى شود و بعد از تشکر از صاحب خانه آن جا را ترک مى کند. آیا فطریه ى او بر عهده ى صاحب خانه است یا خیر؟
ج. خیر.
دادن زکات فطره از طرف حضرت حجت ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ
1887. آیا پرداختن زکات فطره از طرف حضرت ولى عصر ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ مشروع است؟
ج. خیر، مشروع نیست.
فطریه فرزند بسترى در بیمارستان
1888. اگر شب عید فطر فرزند انسان در بیمارستان بسترى باشد، به نحوى که از غذاى بیمارستان استفاده مى کند و پدر خرج بیمارستان او را مى دهد، آیا باز هم فطریه بر عهده پدر مى باشد یا خیر؟
ج. بله، بر عهده ى پدر است.
فطریه ى خانواده ى شخص زندانى که پدرش خرج آن ها را مى دهد
1889. شخصى زندانى است و پدرش خرج و مخارج زن و فرزندانش را مى دهد. زکات فطره ى زن و فرزندان بر عهده ى چه کسى مى باشد؟
ج. بر عهده ى پدر فرد زندانى است.
دریافت فطریه توسط طلاّب
1890. آیا امروز طلاب را ـ با وضعیت شهریه کنونى ـ مستحق دریافت زکات فطره مى دانید؟
ج. اگر فقیر شرعى باشند، بله استحقاق دارند.
فطریه ى فرزند طلبه اى که شهریه مى گیرد
1891. طلبه اى که علاوه بر شهریه، مبالغى را پدر به او کمک مى کند. آیا فطریه این فرزند، بر پدر واجب است یا خیر؟
ج. اگر صدق نان خور پدر بکند، فطریه اش بر پدر است و در غیر این صورت بر عهده ى او نیست.
زکات فطره فردى که شغلش از راه حرام است
1892. کسى که حساب سال دارد ولى شغل او از راه حرام است، ـ مانند کسى که آرایشگرى دارد و ریش افراد را مى تراشد ـ آیا باید اوّل خمس پولى که براى زکات فطره مى دهد را بپردازد؟
ج. اگر حلال و حرام هر دو را دارد، به نیّت حلال، زکات فطره را بدهد و غیر حلال را خودش به هر جور ممکن است تصفیه و تحلیل کند، مثلاً اگر مورد تخمیس است به جهت اختلاط با حرام، زکات فطره را هم جزو مجموع به حساب آورد.
http://www.bahjat.org/index.php/ahkam-2/esteftahat/137-2011-09-06-09-30-09.html مرکز نشر آثارحضرت آیت الله بهجت ره
بازگشت به فطرت به چه معناست؟

ماه رمضان موقعیتی خاص و ویژه است که خداوند آن را به بندگان خود عطا فرموده و در بین ماههای دیگر قمری، تنها ماهی است که به عنوان میهمانی خدا نامیده شده است و خداوند تمام بندگانش را در فرصتی یک ماهه به سوی خود فراخوانده تا هر کس بنابر وسع و ظرفیت خویش از این فرصت استفاده نماید.
در این ایام مبارک انسانها سی روز، دست از زیاده روی در شهوات و لذات دنیوی برداشته، روزها را به روزهداری و شبها را به قیام و عبادت مشغول بودهاند و با بهرههایی بیشتر از سایر ایام، همچون انفاق در راه خدا و تلاوت بیشتر کلام او و چشمپوشی از محرمات و مکروهات، نفس اماره خود را تزکیه و تطهیر نموده، حالت روحانیت و معنویت در ایشان بالا رفته است و سبکی روح و امکان اتصال به عوالم بالاتر برای آنها فراهم شده است، زیرا طعام و شهوت و غضب و سایر مظاهر دنیا، حجابِ فطرت بوده و در این ماه، حجابها برطرف میشود.(امام شناسی/ ج 9)
اندرون از طعام خالی دار
تا در آن نورمعرفت بینی
تهی از حکمتی به علت آن
که پُری از طعام تابینی
گلستان سعدی
فطرت چیست؟
فطرت یکی از مفاهیم بنیادین دین اسلام است که از ماده "فطر" گرفته شده است. "فطر" به معنای شکافتن چیزی است، و از آنجا که آفرینش به منزله شکافتن پردهی نیستی و عدم است، یکی از معانی فطر، آفریدن و خلق کردن است بر این اساس، فطرت به معنای نحوه خاصی از آفرینش است. یعنی تمام ضروریاتی که انسان نیاز داشته، در خلقت او قرار داده شده است.
فطرت انسان دارای بینش و معرفتی است که تحصیلی و اکتسابی نیست بلکه خداوند آن را در وجود همه انسانها قرار داده است و وقتی انسان به اعماق جانش مینگرد نور حق را میبیند و ندایی را میشنود که او را به سوی مبدأ علم و قدرت بی نظیر هستی دعوت مینماید.
فطرت همان بینش شهودی و بی واسطه انسان نسبت به هستی و گرایش آگاهانه و کشش شاهدانه و پرستش خالصانه به حضرت باری تعالی است.
واژه فطرت در قرآن کریم
در آیات قرآن اشاره به فطرت الهی انسان شهره است. «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ»(سوره روم/30)؛ پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن، این فطرتی است که خداوند انسان ها را بر اساس آن آفریده است.
امام صادق(علیهالسلام) در پاسخ به این پرسش که مقصود از فطرة الله التی فطر الناس علیها چیست؟ فرمودند: "التوحید". فطرت همان توحید و خداشناسی است. فطرت اذعان به یگانگی خداوند تبارک و تعالی است.
آیات دیگری نیز بیانگر این حقیقتاند که وقتی انسان در شرایط بحرانی و موقعیتهای بسیار سخت قرار میگیرد و خود را در چند قدمی مرگ مییابد و امیدش از اسباب مادی قطع میشود، معرفت فطری خفته در جانش بیدار میشود و خدا را از سر اخلاص میخواند.
«فَإِذَا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ یُشْرِکُونَ» (عنکبوت/65)
هنگامی که سوار بر کشتی شوند خدا را با اخلاص میخوانند و غیر او را فراموش میکنند. اما هنگامی که خدا آنها را به خشکی رسانید و نجات داد باز مشکر میشوند.
فطریات انسان به دو دسته شناختهای فطری و گرایشهای فطری تقسیم میشود. فطرت انسان صورت و حالت ویژهای در آفرینش است که به ذات انسان برمیگردد. یکی از این حالتهای خاص این است که انسان نسبت به خدای متعال دارای یک نوع شناخت عقلی به حسب آفرینش است که از آن به خداشناسی فطری تعبیر میشود. و همچنین دارای گرایش و میل قلبی نسبت به خدای متعال است که از آن تعبیر که خداپرستی فطری میشود.
ویژگیهای فطرت
فطرت الهی بشر دارای ویژگیهایی است از جمله:
1- در هنگام تولد با انسان همراه است و نیاز به کسب کردن ندارد.
2- ثابت، پایدار و جاودانه است.
3- همگانی و فراگیر است.
4- از قداست برخوردار است و نشانه تعالی نوع انسان است.

ماه رمضان فرصت مناسبی است تا زنگارهایی که در طول زمان، فطرت انسان را پوشانده، پاک شود که اگر چنین شود، پایان ماه مبارک رمضان برای مؤمنان عید حقیقی خواهد بود.
و عید به معنای بازگشت به چیزی است که از آن فاصله گرفته باشند. یعنی باید چنین باشد که در پایان این ماه مبارک ندای فطرت را به گوش جان بشنویم که ما را به سوی حق میخواند.
مسأله خودسازی در ماه مبارک رمضان، انسان را به مقامی می رساند که پرده های جهل، هواپرستی و همهی موانع ضد فطرت را از سر راه برمیدارد و انسان مسلمان در این هنگام به فطرت ناب خود که از درون ذات او میجوشد باز میگردد. همان فطرتی که آیینه صاف خدانماست.
هرگاه انسان در پرتو برکات ماه رمضان به این درجه رسید و بر طاغوت نفس خویش پیروز شد به حقیقت عید فطر رسیده است.
امیر مومنان علی (علیهالسلام) فرمودهاند: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه و شکر قیامه و کل یوم لایعصی الله فهو عید» این عید برای کسی است که خداوند روزهاش را پذیرفته و نمازش را ستوده است و هر روزی که در آن معصیت خدا نشود عید است.
عید فطر روز آزادگی است و آزاده واقعی کسی است که امیال نفسانی را کنار گذاشته و شیطان را زیر پا کوبیده است.
عید فطر پاداش افطارهای خالصانه و بجاست. مُهر قبولی انفاقهای به قصد قربت است. عید فطر عید خداجویی و خداپرستی است. عید فطر در عبودیت و معرفت و تهذیب نفس است.
خدا جویان! بازگشتتان به فطرت مبارک باد.
http://www.tebyan.net/newmobile.aspx?pid=136426 تبیان
نوشتهی: کریمی – گروه دین و اندیشه تبیان
عید فطر؛ ماه پیروزى برطاغوت نفس

فلسفه اعیاد اسلامی
مسئله عید و فطرت در قرآن
انواع فطرت
عید فطر؛ یعنى بازگشت به فطرت و سرشت.بازگشت ازاین نظر که آیا رابطه ما با فطرت پاک انسانى به طورصحیح برقراراست یا نه؟ آیا آن اعماق روح و فطرت پاکى که خداوند به ما داده و براثرحجابهاى جهل، انحراف و گناه، زنگار بر رویش نشسته، درکلاس ماه رمضان زنگارها زدوده شدهاند یا نه؟ که اگر چنین است باید ابتداى نجات وآغاز پیروزى برطاغوت نفس را در نماز عید فطراعلام بدارند و جشن بگیرند. به عنوان این که: آن چه را در ماه رمضان آموختهاند و در راه خودسازى و بهسازى به کار بردهاند ابراز بدارند، با کلمات و حرکات، بلکه درقلب و درون، با تمام وجود و احساس، و با شعارآمیخته با شعوروفریاد برون و درون که: «الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر ولله الحمد والحمدلله على ما هدانا وله الشکرعلى ما اولانا؛ خدا بزرگتراز آن است که توصیف گردد. آرى چنین است، معبودى جزخداى یکتا و بىهمتا نیست، وخدا بزرگترازآن است که وصف شود، حمد و سپاس اختصاص به ذات پاک خدا دارد به خاطرآن که ما را درراستاى پاکسازى و بهسازى هدایت کرده، و شکراو را که جمعیت ما وامت ما را برترین جمعیت وامت قرار داده است.
# فلسفه اعیاد اسلامی
چها رعید دراسلام به طوررسمى وجود دارد که عبارتاند از: عید قربان، عید غدیر، عید جمعه و عید فطر. عید قربان جشن ایثار و فداکارى است، و مسلمان دراین رابطه به خویشتن بازمىگردد که آیا به باطن و ماهیت چنین عیدى رسیده است یا نه. آن گونه که ابراهیم خلیل(ع) قهرمان توحید رسید، و حسین بنعلىعلیهماالسلام آن را درکربلا تکمیل کرد. عید غدیر جشن ولایت و امامت است و انسان مسلمان با ژرفاندیشى به خویشتن مىنگرد که آیا انتخاب او در مسئله بسیارمهم رهبرى، صحیح بوده است یا نه؟ که دربینش اسلام ناب، مسئله بسیارعمیقى است، و از ارکان زیربنایى نظام اسلام است، که اگراو نباشد هیچ یک ازمفاهیم اسلام، ارزش واصالت خود را نمىتوانند نشان دهند. عید جمعه بازگشت به خویشتن است که نقش اساسى درپیشبرد اهداف، و وصول به مقصود دارد، و به راستى که برقرارى اتحاد و یک رنگى وهمدلى مسلمانان، وسیعترین و ژرف ترین برکات را براى آنها به ارمغان خواهد آورد.
ولى آیا مىدانید که اگرعید فطرت و خودسازى نباشد، عیدهاى دیگرتکمیل نخواهد شد. اگرچنین عیدى درزندگى انسان تحقق یابد همه روز، روزعید است؛ چنان که امیرمومنان على(ع) فرمود: «انما هوعید لمن قبل الله صیامه و شکر قیامه، وکل یوم لا یعصى الله فیه فهو عید؛(1)امروزتنها عید کسانى است که روزه آنها درپیشگاه خدا پذیرفته شود، و عبادتهاى شبانه آنها مورد پذیرش خداوند شده باشد، و هر روزى که گناه نکنى روزعید تو است.» حضرت على(ع) این سخن را ازسرچشمه وحى گرفته بود، چرا که وقتى خطبه رسول خدا(ص) را درمسجد پیرامون فضایل ماه رمضان شنید، ازآن حضرت پرسید: «بهترین کاردرماه رمضان چیست؟» پیامبر(ص) پاسخ داد: «الورع عن محارم الله عزوجل؛ (2)ورع و پرهیزکارى ازآن چه خداوند حرام نموده است مىباشد؛ یعنى همان خودسازى و بازگشت به فطرت پاک توحیدى.»
# مسئله عید و فطرت در قرآن
در قرآن مجید کلمه
عید یک بار آمده، که در رابطه با حضرت عیسى علیه السلام و شاگردان مخصوص اوست، شاگردان براى تکمیل ایمان خود گفتند: «آیا پروردگار تو مىتواند غذایى ازآسمان (مائده) براى ما بفرستد؟» حضرت از این تقاضا که بوى شک و تردید مىداد، نگران شد و به آنها فرمود:«از خدا بترسید اگرایمان دارید.» ولى به زودى دریافت که مقصود آنها مشاهده معجزه بزرگ از عیسى است، تا در پرتو دیدار آن، قلبشان پاک و سرشار از یقین گردد، از این رو به خدا عرض کرد:
«اللهم ربنا انزلعلینا مائده من السماء تکون لنا عیدا لاولنا وآخرنا وآیه منک؛ خداوندا مائدهاى ازآسمان برما بفرست تا عیدى براى اول و آخرما باشد و نشانهاى ازتو.» (3)از آن جا که روز نزول مائده روز بازگشت به پیروزى و پاکى و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح (ع) آن را
«عید» نامیده است، نتیجه این که درقرآن کلمه «عید» به عنوان تکمیل مطرح شده است.قرآن با صراحت، خداشناسى و دین را مسئلهاى فطرى مىشمرد.ازجمله درآیه 30 روم مىخوانیم:
«فاقم وجهک للدین حنیفا فطرة الله التى فطرالناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم؛ اى پیامبر! روى خود را متوجه آیین خالص پروردگارکن، این فطرتى است که خداوند انسانها را برآن آفریده، دگرگونى درآفرینش خدا نیست.» این آیه بیان کننده آن است که دین اسلام بر اساس فطرت و سرشت انسان مىباشد و دستورهاى آن هماهنگ با درون ذات وجود انسان است و اگر فطرت از دستبرد جهل، خرافات، تبلیغات غلط و تربیتهاى ناسالم، محفوظ باشد، همان را مىخواهد که آیین ناب اسلام آن را مىخواهد و خداوند آئینش را براساس نیازهاى فطرى بشر تدوین نموده است و اگرانسان داراى فطرت نخستین، به دور از حجابها و زنگارها باشد، بدون هیچگونه تردید، راه توحید و دستورهاى صحیح الهى را مىپسندد و برمىگزیند،# انواع فطرت
فطرت بر دوگونه است: فطرت عقل و فطرت دل.
فطرت عقل یعنى استدلال روشن عقلى، که انسان بعد ازرسیدن به کمال عقل با مشاهده نظام جهان و دقت در اسرار هستى، به این حقیقت منتقل مىشود که محال است این نظام معلول مبدئى فاقد عقل و شعور باشد و این«عقل فطرى» بدون نیاز به معلم به مقصود مىرسد، ولى فطرت مفهوم دیگرى نیز دارد که ازآن تعبیر به «فطرت دل» مىشود، که تفسیر فطرى بودن دین با این تعبیر، صحیحتر و مناسبتر به نظر مىرسد و منظور از آن این است که انسان وقتى به اعماق جانش مىنگرد، نور حق را مىبیند و ندایى را با گوش دل مىشنود، ندایى کهاو را به سوى مبدا علم و قدرت بىنظیر هستى دعوت مىکند، که گاهى ازآن تعبیر به «درک وجدانى» مىشود، مانند آن که وقتى انسان یک گل زیبا را مىبیند، بدون استدلال به زیبایى آن پى مىبرد و از آن لذت مىبرد. «عید فطر» به معناى بازگشت به فطرت است، یعنى مساله خودسازى درماه رمضان، انسان را به مقامى مىرساند که پردههاى جهل، هواپرستى و هرگونه موانع ضد فطرت، از سر راه فطرت برداشته مىشود و انسان مسلمان در این هنگام به فطرت ناب خود که ازدرون ذات وجودش مىجوشد بازمىگردد، همان فطرتى که آیینه صاف خدانما و حق نماست؛ همان پیامبر باطن که اگر ازاسارت زنجیرهاى جهل و هواپرستى آزاد گردد، راهنماى کامل و دقیق انسان به سوى کمالات است.شواهد متعددى وجود دارد که نشان دهنده فطرى بودن ایمان به حق است؛ مانند واقعیتهاى تاریخى که نشان مىدهد در میان هر ملتى در هر دورهاى اعتقاد به خداشناسى و مذهب وجود داشته است، چنانکه شواهد باستان شناسى و آثار به جا مانده از دورههاى قبل از تاریخ بیان کننده این واقعیت است.
مطالعات روانى و اکتشافات روانکاوى درابعاد روح انسان نیز شاهد دیگرى بر فطرى بودن اعتقادات دینى است، روانشناسان چهار تمایل عالى و اصیل را به عنوان ابعاد چهارگانه روح معرفى مىکنند که عبارتند ازحس دانایى، حس زیبایى، حسنیکى، و حس مذهبى. که این خود نیز دریچه دیگرى برفطرى بودن دین است. (4)
حجةالاسلام والمسلمین محمد محمدى اشتهاردى
پىنوشتها:
1- سید رضى، نهج البلاغه، حکمت428.2- شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، ج1، ص295.
3- مائده / آیه 114.
4- برای اطلاع بیشتربه کتاب «حس مذهبى یا بعد چهارم روح انسانى» ترجمه مهندس بیانى رجوع نمایید.
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=20457 تبیان
فطرت
اثر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
http://www.ghadeer.org/author/motahary/60/pages/fehrest.html
.: Weblog Themes By Pichak :.