افتادگی آموز اگر طالب فیضی
یکی از فضایل اخلاقی که در آموزه های دینی بر آن تأکید شده و در سازندگی انسان تأثیر بسزایی دارد، تواضع است. تواضع، کشت زاری است که در آن گل های زیبا و معطّر برادری، صفا، مهر و محبت می روید و پدید آورنده عظمت، قدرت و کرامت انسانی است و نخل وجود آدمی را از طوفان نفس امّاره و تندباد غرور و تکبر، مصون می دارد.
فروتنی برای هر انسانی زیبنده است و برای روحانی و عالم دین زیبندهتر، و بالعکس، تکبّر و خود بزرگ بینی، خوی زشتی است که برای همه زشت است و برای طلبه و دانشجو زشتتر. «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً» (الفرقان / 63) «بندگان ستوده خدا، آنانند که در روی زمین، متواضعانه راه میروند.»
اموری که موجب پیدایش خوی پست تکبّر و خود محوری میشود، فراوان است که از جمله آنها جاه و مقام، مال و منال، علم و دانش است.
برخی افراد کم ظرفیّت ، دانش را دست آویز و بهانه خود قرار داده و انتظار آن دارند که همه مردم، دست به سینه آنها باشند و تمام کارهای آنها را انجام داده و لوازم زندگیشان را فراهم و تأمین کنند، مثلاً انتظار دارند ادارات، خارج از نوبت بکار آنها رسیدگی کنند و..... متأسفانه، افرادی که چنین طرز تفکر و شیوهای دارند،
کم نیستند و باید در صدد اصلاح خود برآیند. عّدهای هم، به دانش و علم خود میبالند و از این جهت، خود را مقدّم و جلوتر از دیگران میدانند و همانگونه که در حدیث وارد شده: « من قال انا عالم فهو جاهل کسی که خود را عالم حساب کند و از روی فخرفروشی بگوید من دانشمندم، در حقیقت نادان است»(1)
دستهای نیز، از فرط تکبر، اگر در مباحثات و مناظرات، طرف مقابلشان سخن حقّی بر زبان جاری سازد، زیر بار نمیروند، و اگر از آنها سئوالی شود که به پاسخ آن، آشنا نباشند شهامت و دلاوری - نمیدانم - گفتن را ندارند، و با طفره رفتن و مطالب نا مربوط گفتن میخواهند سائل را ساکت کنند و نادانی خود را پوشیده بگذارند که مبادا از چشم مردم بیفتند .
این در حالی است که در سیره پیشوایان دینی، تواضع و فروتنی از اهم خصائص اخلاقی مومنین دانسته شده است. امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ میفرماید: «فلو رخص بالله فی الکبر لاحد من عباده کرخص فیه لخاصه اسبابه و اولیائه و لکنه سبحانه کره لهم التکاثر و رضی لهم التواضع ... اگر خداند تکبر را برای بندگانش اذان میداد.
(و بدان راضی بود) پیامبران و اولیائش (سزاوارتر بودند) و در این امر به آنها رخصت میداد و خدای متعال، خود بزرگ بینی را برای آنان نمیپسندد و به فروتنی آنان راضی است.»(2)
در روایت دیگری وارد شده است که حضرت عیسی بن مریم (ع) فرمود: « ای حواریین و یاران پاک من، نیاز و حاجتی را با شما در میان میگذارم، میخواهم که شما آنرا برآورده سازید، عرض کردند یا روح الله، حاجت و نیاز شما برآورده است (ما آمادهایم) حضرت عیسی (ع) از جا برخاست پاهای حواریین را شستشو داد آنان به عیسی عرض کردند: روا و شایستهتر این بود که ما پاهای شما را میشستیم.
فرمود: سزاوارترین مردم در خدمت کردن، خود عالم و دانشمند است پس افزود: یگانه هدف من در دست زدن به چنین کار، این بود که با ارایه و اظهار تواضع خود بر شما، شما نیز به نوبه خود مانند من با مردم تواضع و فروتنی نمائید.
عیسی بن مریم ـ علیه السلام ـ پس از آن فرمود: علم و حکمت، با عامل تواضع و فروتنی رو به سازمانیابی و آبادی میگذارد، نه با تکبر و بزرگ منشی و بدینسان زراعت در زمین نرم و هموار میروید. (و گیاهان در دشت و هامون فرو هشته، سبز میشوند.) نه در کوههای افرازمند و برافراشته.»(3)
با توجه به آنچه در وصف تواضع و فروتنی و جایگاه آن در اخلاق اسلامی گفته شد، علما راستین و سلف صالح حوزه های علمیه، همواره خود را متخلق به این صفت زیبا ساخته و از این طریق الگویی برای طلاب و محققین علوم دینی محسوب می گردند، حکایت می کنند، شیخ انصاری دارای همتی بلند و اخلاقی نیکو بوده و به امور طلاب شخصّاً رسیدگی میکرد و مانند پدری مهربان آنان را تحت تربیت خود قرار داده بود.
چند روزی شیخ دیرتر از وقت مقرّر برای تدریس حاضر میشد. از وی سبب را پرسیدند. فرمود: « یکی از سادات به تحصیل علوم دینی مایل گشته، و این امر را با چند نفر در میان نهاده تا درس مقدّمات برایش گویند ولی هیچ یک از اینها حاضر نشدند - و شأن خود را بالاتر از آن میدیدند، بدین جهت خود متصدّی این امر شده و درس او را به عهده گرفتهام.(4)
در شرح زندگی محمّد باقر وحید بهبهانی-کسی که بساط اخباریها را برای همیشه برچید- نیز وارد شده است که در اواخر عمر، برای اینکه از وظیفه درس و بحث دست نکشیده باشد و از فضیلت آن محروم نماند و هم به خاطر ترغیب علماء و فضلا و تشویق پویندگان علم و دانش، به تدریس شرح لمعه اکتفا نموده و به همین قدر تبرک میجست.(5)
درباره تواضع فروتنی علامه محمّد جواد بلاغی نیزسخنان بسیار گفتهاند. « نوشتهاند که خود به بازار میرفت و آنچه نیاز داشت میخرید و آن را در کوچه و بازار مانند دیگران حمل میکرد و به خانه میآورد.
هرگز نمیپذیرفت که کسی به او در کارهایش کمک کند، وقتی درخواست میکردند که اجازه دهد، تا به او در انجام کاری یا حمل چیزی کمک کنند میگفت: هر کس باید بار خود و خانه خود را به دوش کشد».
در روایات دینی، لعن کردهاند کسی را که بار خود را بر دوش دیگران نهد، و اشخاص را به خاطر خود در زحمت اندازد، و گلّی بر دیگری باشد. این عالم ربانی به این دستور اسلام اینگونه عمل میکرد و اینگونه بدان پایبند بود.(6)
آنقدر در برابر حقّ متواضع بود که در برخی نوشتههای خود تذکّر میداد هر کس پرسش یا انتقادی و ایرادی دارد برای من بنویسد و پاسخ دریافت دارد و از این راه به علم و حقیقت کمک کند، زیرا ما منظوری جز حقّجوئی نداریم.»(7)
ممکن است بعضی افراد خیال کنند اگر خود را کوچک کنند در نزد مردم نیز کوچک و خوار می شوند، در حالی که بر عکس است؛ تواضع بر خلاف تصور متکبران، نه تنها سبب کوچک شدن انسان نمی شود، بلکه بر قدر و منزلت او نیز می افزاید، همانطور که موجب گردیده است، راه و علما پارسای دین، پس از گذشت قرن ها، هنوز نیز پار برجا بوده و روشن کننده راه طلاب جوان باشد.
تواضع سر رفعت افرازدت تکبّر بسر انـدر انــدازدت
تواضع مرد را دارد گرامـی ز کبر آید بدی در نیکنامی
پی نوشتها:
1. محمد باقر مجلسی ، بحارالانوار، قم؛ نشر فقه، ج 2 ، ص 110
2. نهج البلاغه، صبحی صالح، تهران ؛ نشر تابان با همکاری نشر شهریور، 1381، ص 192.
3. سید محمدباقر حجتی ، آداب تعلیم و تعلّم در اسلام، قم؛ نشر معارف، ص 210.
4. مرتضی انصاری ، کنگره شیخ انصاری، قـم، چاپ اول، 1373 ش ، ص 78.
5. عباس عبیری، وحید بهبهانی تهران؛ شرکت چاپ و نشر بین الملل ، ص 253.
6. محمد رضا حکیمی، بیدارگران اقالیم قبله، قم؛ موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت (ع)، ص 212.
7. همان.
منابع:
نهج البلاغه
بحارالانوار
تهیه و فرآوری: عبداله فربود، گروه حوزه علمیه تبیان
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=232495
.: Weblog Themes By Pichak :.