سفر به دور دنیا برای دستیابی به نسخ خطی روایات امیرالمومنین(ع)
خبرگزاری حوزه به مناسبت ایام شهادت امیر المومنین علی علیه السلام در گفتگو با استاد ارجمند حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد طباطبایی یزدی فرزند مرحوم آیتالله محقق طباطبایی(ره) پیرامون کتاب «فضائل امیر المومنین» که با همت ایشان به زیور طبع آراسته گردید رسیده ایم و آنچه می خوانید ماحصل این گفتگو میباشد:
* در ابتدا معرفی اجمالی از شخصیت مرحوم علامه محقق سیدعبدالعزیز طباطبایی یزدی داشته باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم. مرحوم «سیدعبدالعزیز طباطبایی یزدی»(ره) از نوادگان مرحوم آیت لله العظمی «سیدمحمدکاظم یزدی» صاحب "عروة الوثقی" و از جهت مادری و پدری به صاحب عروه متصل بودند.
ایشان در نجف اشرف به دنیا آمده و در محیط علمی این شهر مقدس پرورش یافتند، از محضر عالمان بزرگی همچون مرحوم آیتالله العظمی خوئی(ره) و آیتالله العظمی سید عبدالهادی شیرازی(ره) بهره بردند.
* ایشان از کدام یک از شخصیت های بزرگ علمی نجف بیشتر متأثر بودند؟
دو شخصیت علمی نجف بر شخصیت محقق طباطبایی تأثیرگذار بودند، یکی شیخ آقابزرگ تهرانی صاحب "الذریعه" ـ که هر چه زمان میگذرد اهمیت و جایگاه این شخصیت بزرگ بیشتر برای دیگران مشخص میشود، چنان که در زمان حیات اهمیت کارشان برای برخی به روشنی مشخص نبود و گمان میکردند ایشان بین کتابها نشسته است و مطالبی مینویسد. بعدها کتاب الذریعه ایشان مرجع قریب به اتفاق همه پژوهش های اسلامی شد ـ و دیگری هم مرحوم آقا شیخ عبدالحسین امینی صاحب کتاب گرانسنگ "الغدیر" است.
مرحوم والد 25 سال با این دو شخصیت بزرگ محشور بودهاند. منزل شیخ آقابزرگ دقیقاً مقابل منزل شخصی ایشان بود و محقق طباطبائی همچنان که در کتابخانه علامه امینی مشغول به شناسایی نسخ خطی بودند، نسخه ها را به محضر شیخ آقابزرگ طهرانی می بردند و در محضر ایشان شاگردی می کردند.
حتی به گونه ای بود که محقق طباطبائی در پژوهش های حدیثی و نسخه شناسی ها، رابط بین این دو شخصیت بزرگ بودند. همچنین طی سفرهایی که به ایران، سوریه و ترکیه داشتند؛ برای علامه امینی و شیخ آقابزرگ طهرانی منابع خطی از کتابخانه های مختلف عکسبرداری یا استنساخ می کردند و برای الغدیر و الذریعه به اساتید خود می رساندند.
این دو دانشمند ربانی، بر شخصیت مرحوم والد خیلی تأثیر گذاشتند. بعد فوت شیخ آقابزرگ در سال 1389 و علامه امینی در سال 1390 ـ یعنی در فاصله حدود شش ماه ـ سعی مرحوم والد بر این شد که راه این دو استاد را با همان سبک و سیاق ادامه دهد و لذا بیشترِ آثار بر جای مانده از مرحوم محقق طباطبایی تکمله و حاشیه ای بر آثار علامه امینی و شیخ آقابزرگ تهرانی، یا در همان موضوعات کاری آنها و در راستای اهداف علمی آنان است.
دو کتاب اصلی آقابزرگ، "الذریعه الی تصانیف الشیعه" کتابشناسی علمای شیعه و دیگری "طبقات اعلام الشیعه" شرححال طبقه به طبقه و قرن به قرن علمای شیعه است. بخش عمده کار محقق طباطبائی ادامه حیات علمی آقابزرگ طهرانی در این دو پروژه بود.
چنانچه مستحضر هستید، کتاب الذریعه به صورت یکجا به چاپ نرسید و مجلد به مجلد چاپ شده است. تعدادی از مجلدات آن در نجف اشرف چاپ شد و تعدادی دیگر را مرحوم شیخ آقابزرگ به تهران فرستادند که پسر ایشان دکتر علینقی منزوی و مجلدات بعد را فرزند دیگرشان احمد منزوی در تهران به طبع و نشر رساندند.
همین موضوع سبب شد که چاپ با مشکلاتی همراه شود و تغییر و تصرفاتی در آن حاصل شد که شیخ آقابزرگ از این موضوع ناراحت بودند و مرحوم محقق طباطبایی به لحاظ مشکلاتی که روی الذریعه پیش آمد؛ کارهایی روی الذریعه انجام دادند.
ابتدا مستدرک الذریعه را گردآوری کردند، 11 هزار فیش تحقیقاتی ایشان محصول این کار است. متأسفانه در اواخر عمرشان بیماری قلبی و تنگی نفس مانع شد که ایشان با خیال راحت بتوانند کار را ادامه دهند.
کار دیگر ایشان که خیلی مهم است به نام "أضواء علی الذریعه" که این را به دلیل احترامی که برای الذریعه دارند این طور نام گذاری کردهاند. یعنی نمیخواستند بگویند که الذریعه خطا دارد بلکه میخواهیم روشنتر شود.
الآن در هر کتابخانه دنیا که بروید برای مطالعات اسلامی شما را به قفسه کتب شیعه که راهنمایی میکنند آنجا کتاب الذریعه را معرف طایفه شیعه میبینید. این کتاب همه میراث علمی، دینی، فرهنگی و ادبی شیعه را با استناد به نسخ خطی و آثار چاپ شده معرفی کرده و به عبارتی شناسنامه میراث ما است.
همچنین الذریعه مأخذ و منبع کتابها و مقالات و تمامی پژوهش هایی است که به نوعی با میراث علمی شیعیان مربوط باشد. متأسفانه چاپ این اثر در زمان و شرایطی بود که اشتباهات زیادی داشت، با این حال هر زمان که میخواهند الذریعه را چاپ کنند یا چاپ قدیمی را افست می کنند و یا از روی همان چاپ، با همان اغلاط حروفچینی میکنند.
مرحوم محقق طباطبایی هم بر اساس احساس وظیفه و احترامی که به شیخ آقابزرگ داشت، الذریعه را خط به خط از اول مطالعه و روی آن کار کردند و همه اغلاط را اعم از اغلاط علمی و مطبعی تصحیح نمودند.
همچنین اطلاعات بسیار زیادی را درباره همان مدخل ها که در الذریعه آمده است در حاشیه و در فیش های جداگانه ای افزودند که مجموع این تعلیقات عنوان «اضواء علی الذریعه» را گرفت.
نوع تصحیحات مرحوم محقق طباطبایی بر این کتاب شامل چه مواردی بود؟
مثلاً کتابی که متعلق به نویسندهای سنی مذهب است و در الذریعه جزو نویسندگان شیعه شمرده شده است، چرا که «الذریعه» کتابشناسی شیعه است نه اهل سنت؛ و گاه تاریخ تولد یا وفات شخصیتی اشتباه نقل شده بود یا اینکه بر اساس پژوهش های جدیدتر به نتایج دیگری حاصل میشد، این موارد را مرحوم محقق طباطبایی اصلاح کردند.
همچنین با سفرهای علمی بسیار زیادی که محقق طباطبائی داشتند؛ نسخه های خطی بی شماری در کتابخانه های دنیا ـ از کتابخانه های بزرگ گرفته تا مجموعه های شخصی کوچک ـ دیدند، درنتیجه نسخه هایی شناسایی شد که مرحوم آقابزرگ طهرانی ندیده بودند و اینها نیز در همین کار بر الذریعه افزوده شده است.
مرحوم علامه شیخ آقابزرگ طهرانی در شرایطی الذریعه را آغاز کرد که هیچ فهرست نسخ خطی در دست نداشت و اولین فهارس نسخ خطی ایران یعنی مجلدات اول آستان قدس رضوی و مجلس شواری ملی در تهران، بعد از آن منتشر شدند.
انتشار فهارس نسخ خطی در سالهای بعد، برای ادامه حیات الذریعه بسیار مهم بود و محقق طباطبائی با تلاش برای شناسایی نسخ خطی تقریباً همه فهارس نسخ خطی را چه از کشورهای اسلامی و چه از کشورهای دیگر منتشر شده بود؛ در حد کمال توان خود دنبال کرده و خط به خط مطالعه نمودند تا کتابشناسی شیعه را تکمیل کنند.
در حاشیه فهرست هایی که اکنون در کتابخانه محقق طباطبائی وجود دارد، می توان دید که ایشان از سویی دنبال میراث علمی عالمان، ادیبان، محدثان و دانشمندان شیعه بودند و از سویی فضائل اهل بیت پیامبر علیهم السلام را در میراث اهل سنت پیگیری می کردند. گویی این فهارس از زیر چشم شیخ آقابزرگ طهرانی و علامه امینی گذشته است تا الغدیری و الذریعه ای تألیف شود.
* بیشترین دغدغه مرحوم محقق چه بود؟
میتوان گفت هسته مرکزی تمام تلاش ایشان شخصیت امیرالمؤمنین(ع) بود. اگر کار کتابشناسی و نسخه شناسی انجام میداد؛ اگر در کتابخانه حرم مطهر رضوی و در شهرها و کشورهای دیگر نظیر ترکیه، سوریه، عراق، یمن، انگلستان و آمریکا به کتابخانهها میرفتند؛ همه جا به دنبال این بودند که کتابی درباره فضایل امیرالمؤمنین(ع) بیابد.
کتاب های روایی اهل سنت که اشارهای به فضائل امیرالمؤمنین(ع) داشت را در یادداشت میکردند. از تعبیرات ایشان در دفاع از فضائل امیرالمؤمنین(ع) و رد معاندان، کاملا ملموس است که ایشان واقعاً عاشقانه کار کرده است.
* اخیراً کتابی با عنوان فضائل امیرالمومنین با تصحیح و تحقیق مرحوم محقق منتشر شد که کتاب سال حوزه نیز نام گرفت. لطفاً راجع به این کتاب توضیحی بفرمایید.
احمد بن حنبل کتابی با نام "فضائل الصحابه" پیرامون فضائلی که از لسان پیامبر اسلام(ص) درباره صحابه نقل شده ـ و در آن درباره فضائل امیرالمؤمنین(ع) نیز نوشته شده ـ را کتابت کرده است. از خلیفه اول شروع کرده تا عبدالله بن عباس، حتی فضائل حضرت زهرا(س) نیز در آن وجود دارد.
وی هنگامیکه این کتاب را تدوین میکند، فضائل امیرالمؤمنین علی(ع) جزء مهم کتاب میشود، چراکه هم به لحاظ تعداد که 369 روایت بوده و هم به لحاظ سندیت و قاطعیت چشمگیر است.
«احمد بن حنبل» امام حنابله؛ سال 241 از دنیا رفت و روایاتش را پسرش «عبدالله بن احمد» و شخص دیگری به نام «قَطیعی» جمعآوری کردهاند. وقتی تعداد روایات مربوط به فضائل امیرالمؤمنین علی(ع) جلب توجه کرد، از همان سدههای نخست از کتاب "فضائل الصحابه" جدا شد و تحت عنوان "فضائل علی" در بین عالمان و محدثان استنساخ و تکثیر گشت و عنوان مستقلی گرفت.
نسخه های خطی "فضائل علی" هم از همان قرون کهن به صورت مستقل در آمد و در زمره آثار احمد بن حنبل کتابی جداگانه شد.
محدثین عبارت زیبایی به نقل از احمد بن حنبل بیان کردهاند که ما در ابتدای کتاب آوردهایم: «ما جاء لأحدٍ من أصحاب رسول الله من الفضائل ما جاء لعلی بن أبی طالب رضی الله عنه». خود احمد بن حنبل است که میگوید: آنقدر که احادیثی پیرامون فضیلت و شأن علی بن ابی طالب(ع) آمده، نسبت به هیچ کدام از صحابه پیامبر اکرم(ص) نیامده است.
هم حاکم نیشابوری که "مستدرک بر صحیحین" را نوشته و هم ذهبی که عنادش با شیعه و امامیه روشن است؛ بر این مطالب خدشه نکرده اند اما برخی سنیها که نمیخواهند این واقعیتها را بپذیرند این مطالب را تضعیف کردهاند. مثلا در کشور عربستان سعودی همین کتاب را به صورت مستقل چاپ کرده اند اما در پاورقی ها، یکی یکی روایات و راویانش را با روشی غیرعالمانه و مغرضانه تضعیف کردهاند(!).
* مرحوم محقق طباطبایی چه اقداماتی بر این کتاب انجام دادهاند؟
اهمیت این کتاب این است که مرحوم محقق طباطبایی تک تک احادیث آن را در پاورقی بررسی کردهاند. اهل سنت معاند در تضعیف حدیث گفتهاند که این راویش فقط عبدالله بوده که از پدرش نقل کرده، اما اگر عبدالله از یکی دیگر از مشایخ غیر از احمد بن حنبل نقل کند این سندش قوی نیست. مرحوم محقق طباطبایی نیز این احادیث را از طرق دیگر تقویت کردهاند.
تقویت این احادیث به این معنی نیست که تمام این احادیثی که احمد بن حنبل روایت کرده صحیح باشد. تعدادی روایات را مرحوم محقق طباطبایی تضعیف کردهاند. معنای نقد هم همین است. وقتی شما روی مطلبی پژوهش میکنید این طور نیست که همه را بگویید خوب است یا بد است. باید جایی که اشکال دارد را بیان کنید.
غربیها معمولا پژهش های جهان شرق را تأیید نمیکنند و آن را روشمند نمی دانند و طبق معیارهایی که خودشان دارند تحقیقات ما را ضعیف میدانند. اما خانم «زابینه اشمیتکه» از محققان بسیار فعال آلمانی و مسئول مطالعات معتزلی و شیعه در آلمان، وقتی این کتاب چاپ شد، خبر آن را در فضای مجازی عنوان کرد و تیتر زد: یک «تحقیق نمونه» در جهان اسلام.
* در تصحیح این کتاب، از چه نسخه هایی استفاده شده است؟
در تصحیح این کتاب از پنج نسخه استفاده شده است که در مقدمه کتاب معرفی کردهایم. یک نسخه مربوط به قرن ششم و در یکی از کتابخانه های ترکیه بود، نسخه کهن دیگری از کتابخانه آیة الله العظمی مرعشی نجفی، نسخه ای یمنی که در تملک مرحوم علامه سید محمدعلی روضاتی قرار داشت و دو نسخه دیگر نیز نسخ کهنی از کتابخانه های صنعاء یمن بود.
* مشکلات پیش روی تحقیق پیرامون این کتاب چه بود؟
اولاً راجع به تحقیق خود کتاب باید گفت مرحوم محقق طباطبایی در بسیاری از بخشها به نسخههای خطی ارجاع دادهاند. الآن کتابها راحت در کتابخانهها پیدا میشود ولی در آن زمان که ایشان روی این کتاب کار می کردند، کتابها در دسترس نبود و نسخ خطی را مطالعه و ارجاع می دادند.
ارجاع مطلب به نسخه خطی مشکل است، برخی از این کتب خطی روایی که ایشان آدرس داده اند هنوز هم چاپ نشده است و اینها حاصل تحقیقات مرحوم والد است. تحمل مشقتی که بزرگوارانی مثل علامه امینی، شیخ آقابزرگ طهرانی و مرحوم والد در آن زمان متحمل شدهاند، بسیار ستودنی است. امروزه کارها آسان شده و به عنوان مثال تصویر برخی نسخهها را روی اینترنت میتوان بدست آورد، وسایل ارتباطی گسترش پیدا کرده است و می توان از طریق ایمیل با کتابخانه ها و محققان ارتباط گرفت.
امروزه سفر کردن راحت شده است. ایشان آن روزگار با اتوبوسهای چوبی که در نجف مرسوم بود مسافرت های طولانی میکردند. برای دیدن نسخه ای با همین اتوبوسها مسافتی طولانی تا حلب و دمشق می رفتند و بر می گشتند. شرایط آن نسل ها بسیار با شرایط نسل ما متفاوت بوده است و در عین حال با همه این مشکلات، کارشان بسیار پر خیر و برکت بوده و حجم پژوهش و استحکام آن با کارهای ما فاصله بسیار زیادی دارد.
علامه امینی به ایشان فرموده بودند که شنیدهام یک نسخه اصلی ابن عساکر در کتابخانه ظاهریه دمشق وجود دارد و مرحوم پدر به آنجا رفتند و بعد از دسترسی به آن نسخه، سه ماه آنجا ماندند و مطالبی را که در شأن و فضائل امیرالمؤمنین بود را به خط خودشان از آن نسخه ها استنساخ کردند و این کارها را بعدها در قم به آسانی در دسترس محققان و مؤسسه های پژوهشی گذاشتند.
نسخه های عکسی ارزشمندی که ایشان در این سفرها تهیه کرده اند، همگی مبنای تصحیح و تحقیق بسیاری از کتابهایی شد که بعدها از سوی محققان انتشار یافت. ایشان برای در اختیار گذاشتن این کارها به محققان دیگر منتی نداشت، چون خودش دنبال بهانه ای بود تا این مطالب منتشر شود و تمام جهان، فضائل امیرالمؤمنین را بخوانند و بدانند. دنبال این بود که به هر طریقی پشتوانه عظیم و محکم تشیع، نشان داده شود.
* تصحیح کتاب فضائلی احمد بن حنبل نوشته بود، چه مقدار زمان برد؟
این کار مربوط به سال 1356 شمسی و یکسال قبل از مهاجرتشان به ایران است. در همان زمان نشر این کتاب تا مرحله حروفچینی هم پیش رفت، اما همینطور ماند و چاپ نشد. دست نوشته های ایشان باقی ماند. هدف مرحوم والد از دست نوشتهها این بود که مقدمه جامعی برای این کتاب بنویسند.
برای بخش های مقدمه عنوان هم زدند ولی برخی عناوین همینطور ناقص ماند. این کتاب مقدمه ای به نام «الفضیلة والفضائل» دارد که هر کس بعد از چاپ کتاب این مطلب را خواند به هیجان آمد. ایشان تحت این عنوان، چنین بحث میکند که اساساً فضیلت به چه معناست؟ فضیلت انسان به چیست؟ و بعد ادامه میدهند که تمام این فضائل در امیرالمؤمنین بود و علی علیه السلام مورد ستایش تمام ملت های دنیا هستند............................................
http://www.hawzahnews.com/news/1973/346444/%D8%B3%D9%81%D8%B1+%D8%A8%D9%87
استقبال گسترده از اختراع قرآنی یک جانباز
به گزارش خبرگزاری حوزه، مصطفی هوشمندی، مبتکر قزوینی "رحل نوین" با بیان اینکه رحل ها در گذشته برای کمبود روشنایی طراحی شده بود خاطرنشان کرد: در حدود 700 سال پیش، اولین رحل در زمان ایلخانی به منظور حل مشکل نور طراحی شده و با توجه به اینکه امروزه این مشکل برطرف شده آنچه در انتخاب و ساخت رحل باید مورد توجه قرار گیرد زاویه دید مناسب و نحوه صحیح نشستن است .
این جانباز هشت سال دفاع مقدس تصریح کرد: رحل های موجود از لحاظ زاویه نور و طرز نشستن مشکلاتی دارند که در سلامتی مصرف کنندگان آن موثر است. طرح "رحل نوین" با دریافت تأییدیه پزشکان معتمد استان قزوین از لحاظ ارتوپدی و چشم پزشکی است و پارک علم و فناوری استان قزوین از سال 90 به تولید رسیده و تاکنون نمونه مشابه خارجی نداشته است.
وی که در حاشیه نمایشگاه بین المللی قرآن کریم با خبرنگار خبرگزاری حوزه در تهران گفتگو میکرد، افزود: این رحل نوین چندمنظوره با پایه میکروفن، جای لیوان، پایه لپ تاپ، جای عطر و جای مهر برای قرآن های با قطع وزیری طراحی شده و جنس آن از مواد ABS و مقاوم با تحمل وزن 24 کیلوگرم است که برای جانبازان ویلچری در همان وضعیت نشسته روی ویلچر به عنوان پایه مطالعه، راحتی در نماز خواندن و پایه لپ تاپ قابل استفاده است.
هوشمندی، قیمت این رحل را مقرون به صرفه و مناسب دانست و خاطرنشان کرد: حدود 10 هزار عدد از این رحل تا کنون در رنگ های سبز، قهوه ای و سفید تولید شده که در بازار موجود است.
این مبتکر قزوینی ادامه داد: طرح رحل نوین در استان های اصفهان و یزد مورد استقبال فراوانی قرار گرفته اما تاکنون به صورت محدود در سطح کشور توزیع شده است. در حالی که این طرح قابلیت معرفی به کشورهای مسلمان و کشورهای عربی را نیز دارا است و قطعا استقبال خوبی از این محصول خواهد شد.
وی با بیان این مطلب که در نمایشگاه بین المللی قرآن کریم از این رحل استقبال شده تاکید کرد: در این نمایشگاه مردم متدین و قرآن دوست از این رحل که هم برای قرآن و هم جهت استفاده از کتاب و لپ تاپ کارایی دارد، استقبال شده و تاکنون بالغ بر 5000 دستگاه آن خریداری شده است.
شهریار زرشناس
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/325413
***************************************************
در حالی که بیش از 40 روز از پایان اولین نمایشگاه کتاب دولت یازدهم میگذرد فضا برای بررسی برخی کتابهای عرضه شده که اول بار در بهار 93 به بازار نشر ایران راه پیدا کردند باز شده است، شاید همین خصوصیت موجب میشود مزه شیرین انتظار برای رسیدن بزرگترین «آوردگاه» فرهنگی کشور در روزهای منتهی به «اردیبهشتها»، در ایام پس از نمایشگاه هم ادامه یابد، این بار اما با خواندن دستچینهای آن 10 روز.
نمایشگاه امسال اما خالی از پدیدههای سوال برانگیز و نقاط تاریک در پروندهاش نبود، چه آنکه تامل بیشتر در برخی آثار ارائه شده در آن که برخی سالها بابت محتوای ارائه شده استحقاق عرضه عمومی را نداشتند این سوال را ایجاد میکند که چارچوب منطقی و قانونی دست اندرکاران نظارت در وزارت ارشاد بعد از گذشت کمتر از یکسال در دولت جدید تا چه میزان تغییر کرده است؟ آیا این تغییر مشی شگرف در تولیدات فرهنگی که سالها پیش در دولت موسوم به اصلاحات تجربه شده، قرار است بار دیگر این بار در قامت اعتدال گرایی تجربه شود؟ و بسیاری از سوالهای دیگر که با دیدن برخی آثار مجوز گرفته در دوره جدید باید از مسئولان فرهنگی پرسید.
«ایران در گذر روزگاران» اثر مسعود لقمان با سیاههای از سوابق عجیب و غریب که مقدمهاش در سال 88 نوشته شده اما در بهار 93 اول بار به ویترین کتابفروشیها راه پیدا کرده است یکی از نقاط تاریک پرونده وزارت ارشاد است، در این کتاب گفتگوهای لقمان با 7 نویسنده که در پیشینه برخی از آنها، کارنامههای سیاه از سابقه صدور اعلامیه علیه نظام جمهوری اسلامی تا چاپ کتاب علیه اعتقادات صریح و منصوص دینی در آن دیده میشود.
برای دیدی عمیقتر به آثار فاجعهبار چاپ کتابی با مختصات پیشگفته باید هم از شخصیت تعدادی از کسانی که در این کتاب به پای سخنان آنان نشسته شده است گفت و هم از آنچه در این کتاب منتشر شده سخن به میان آورد، هرچند باید در ابتدا تاکید کرد آنچه در این باره ذکر خواهد شد تنها گوشه ای از همهی گفتنیهاست.
نویسندهای که به صورت اتفاقی در یک تجمع دستگیر شد!
مسعود لقمان دانشآموخته علوم اجتماعی که به گفته یکی از سایتهای «پان ایرانیست» در سال 88 و در جریان یک تجمع کارگری به صورت «اتفاقی» شرکت کرده بود سابقه دستگیری دارد، همو در یکی از نوشته هایش دوران دیکتاتوری رضا شاه «دوران باشکوه تجدد ایران» نامگذرای میکند.
لقمان اخیرا با حمله به آیت الله سیداحمد خاتمی خطیب جمعه تهران که از تمدن 1400 ساله سخن گفته بود نوشت: «واژگونه این جماعت، آنانیاند که خاستگاه تاریخ ایران را تازش اعراب میدانند و گویی ایرانیان، یکشبه از زیر بته سر برآوردهاند و پیش از آن، هیچ نشانی از تاریخ و فرهنگ و شهرآیینی در این سرزمین سراغ نتوان کرد!»
بیش از این میتوان از نویسنده ی این کتاب نوشت که آن را به بیشتر به سوالها و نحوه تنظیم گفتگوهای کتاب موکول میکنیم.
عباس میلانی؛ مقایسه تشیع و استالینیست ها برای تبرئه پهلوی
یکی از افرادی که روایتگر تاریخ ایران در کتاب «ایران در گذر روزگاران» نشر شورآفرین است عباس میلانی نویسنده ساکن امریکا و یکی از سرپرستان پروژه دموکراسی ایران در مؤسسه هوور است.
شاید عجیب باشد فردی مانند میلانی که محور تاریخ نگاریش در سال های طولانی علیه جریان مذهبی، شخص امام خمینی(ره) و نهضت اسلامی ایشان است هنوز در سال 93 از امریکا درباره تاریخ ایران مجوز وزارت ارشاد جمهوری اسلامی میگیرد.
قلب واقعیت های تاریخی متعدد در واقع تخصص میلانی است، شاید برای همین است که میلانی در دانشگاههای امریکا با امکانات کامل در حال تاریخ نگاری معاصر ایران است؛ برای اینکه بگوید: «اگر من درست بگویم ریشههای انقلاب اسلامی را شاه ریخت.»، «پیش از آنکه رضا شاه دستور بدهد، کشف حجاب از پایین شروع شده بود.»، «در خانواده پهلوی تنها کسی که در تمام 35 سال اخیر به خدمتگزاران گذشتهاش کمک کرده، اشرف پهلوی است.»و...
میلانی در گفتگویش با لقمان در همین کتاب «ایران در گذر روزگاران» هم اظهارات جالبی دارد، اظهاراتی که معلوم نیست چرا اجازه نشر گرفته است؛ میلانی در این گفتگو بی سابقه ترین دفاعیات تاریخ را از «رضا شاه» دیکتاتور انجام میدهد تاجایی که در ادعایی می گوید: «بر خلاف تصور عامهی مردم، انگلستان نظر خوشایندی به رضاخان نداشت...» جالب این است میلانی از شدت علاقه به رضاخان و پهلوی ها و برای اینکه این رژیم فاسد را از هرگونه انتقادی نه مخالفت هم مبرا کند اظهارات تندی علیه مصدق انجام میدهد.
دفاع جانانه میلانی از فروغی تا جایی که در تمجیدی وی را یک "وطن پرست واقعی" مینامد و دست آخر هم میگوید: «فروغی و حسین علا دو نفری اند که نقش کلیدی برای حفظ سلطنت برای محمدرضا شاه ایفا کردند.»
میلانی با تعریف از رویه فرهنگی فروغی، وی را در پی تجدد و هویتی خردورز، فردگرا و قانونمند مینامد و به روی کار آمدن رضاشاه را در همین راستا ارزبانی میکند، اما تاسف برانگیزترین بخش اظهاراتش آنجاست که شهید بزرگوار «شیخ فضل الله نوری» را «معاند» این تجدد مینامد.
میلانی در اظهارات سخیف دیگری تاکید میکند: «قرابت و شباهت فرهنگی و نظری اساسی ای بین روایت استالینیستها و ارکان یک نوع تفکر مذهبی در ایران(در ادامه توضیح می دهد منظورش تشیع است) وجود دارد.»
حرفهای بسیار دیگری درباره اظهارات عباس میلانی و همچنین دیگر آثارش وجود دارد که برای جلوگیری از اطاله کلام از آن می گذریم.
در پایان این بخش باید تاکید شود که چگونه انتشار دهها یادداشت و مقاله و مصاحبه عباس میلانی که در آنها به طور علنی علیه نظام جمهوی اسلامی و رهبری انقلاب سخن گفته است از دید وزارت ارشادی ها جا مانده است؟
علی میرفطروس؛ سلمان رشدی دوم
یکی دیگر از افراد دیگری که در این کتاب تاریخ تجدد ایران را بررسی کرده نویسنده کتاب موهن «مقدمهای بر اسلام شناسی» یعنی علی میرفطروس است. بیش از ورود به بحث شخصیتی و آثار این فرد، باید از مخاطبان بواسطه نقل برخی عبارات موهن و هتاکانه نامبرده علیه اسلام و مقدسات عذرخواهی و از درگاه خداوند طلب استغفار کرد.
این فردی در کتاب «مقدمهای بر اسلام شناسی» رسما مینویسد: «حضرت محمد همانگونه که خود تاکید کرده انسانی بود مثل دیگر انسانها با ضعفها، بلندپروازیها، خشمها، علایق، آرزوها و هوسها و کمبودهای یک انسان، بنابراین در تحلیل شخصیت پیغمبر اسلام باید از افسانهسازیها و اغراقپردازیهای رایج پرهیز کرد و...»
وی در بخشهای مختلف کتاب موهنش انواع و اقسام توهینها و جسارت های غیرقابل ذکر را علیه اصل دین مبین اسلام، قرآن کریم و پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه هدی(ع) روا میدارد تا آنجا که مدعی «دستور قرآن برای همخوابی مسلمانان با زنان شوهردار»، «نفاق پیامبر» و.... میشود.
پیرامون وهن شدید اسلام در عقاید این فرد آنچنان مثالهای واضحی وجود دارد که در وجود مجوز رسمی برای کتابی حاوی سخنان و نظرات میرفطروس هر عقلی به شک می افتد!
مطلب حاضر از ذکر لیستی از توهینهای متعدد، دروغهای بزرگ تاریخی و حملات شدید وی به تاریخ و محکمات اسلامی معذور است ولی باید درباره دفاع تمام قد وی از رضاشاه پهلوی در گفتگوی مذکور در این کتاب هم نوشت.
وی 1000 سال حکومت بعد از اسلام را تا ظهور پهلوی را یکباره سیاه میداند و فقط آغاز دوران دیکتاتور انگلیسی پهلوی را "دوران نوین ایران" مینامد.
میرفطروس همچینن ید طولایی در عناد علنی علیه نظام اسلامی داشته است تاجایی که رسما میگوید: «مشکل مردم ایران و منطقه و جهان، مشکل«تأسیسات اتمی ایران» نیست بلکه مشکل اساسی، خود ِرژیم جمهوری اسلامی است که با سوءاستفاده از درآمدهای سرشار نفت، درایران، فلسطین، لبنان، عراق، افغانستان و … ایدئولوژی کینه و نفرت و مرگ منتشر می کند، ایدئولوژی هولناکی که اینک در منطقه و جهان، در تدارک یک «هولوکاست اسلامی» است.»
میرفطروس که در این کتاب با مجوز رسمی وزارت ارشاد درباره تاریخ ایران سخنوری کرده است شخصی است که به تصریح خودش خواهان حمله نظامی رژیم صهیونیستی به ایران شده و از گفتن این مطلب هم ابا ندارد که در دیدار نمایندگان پارلمان این رژیم نامشروع، تقاضای خفت بار حمله نظامی به ایران اسلامی را مطرح کرده است.
البته عناد میرفطروس با اسلام سابقه ای دیرین دارد چنان که شهید مطهری در مقدمه کتاب "علل گرایش به مادی گرایی" درباره کتاب "حلاج" میرفطروس وی را «مادّی مسلک معاصر» لقب میدهد و تاکید میکند: توطئه ی عظیمی در کار است. در اینکه چنین توطئه ای از طرف ضدّمذهبها برای کوبیدن مذهب در کار است، من تردید ندارم.»
میرفطروس آنچنان به طرفداری از غرب و امریکا فکر و اندیشه میکند که حتی کودتای ننگین 28 مرداد 32 را از بار مسئولیت آنها برمیدارد!
پازل تطهیر پهلوی و حمله به جمهوری اسلامی چگونه تکمیل شد؟
این گزارش برای آنکه مطلب به سیر طولانی شدن نلغزد در بخش پایانی با ذکر خیلی کوتاه از دیگر افراد حاضر در روایت سکولار و ملحدانه از تاریخ ایران از کلکسیونی از افراد ضدانقلاب مانند «داریوش آشوری» که مطالب متعددش علیه نظام جمهوری اسلامی در رسانه های خارج نشین خارج از حوصله این مطلب است، مرتضی ثاقب فر دیگر پان ایرانیست افراطی و... استفاده شده است.
از نکات جالب کتاب انتشار گفتگوی مسعود لقمان با ضد انقلاب شهیر، ماشاالله آجودانی در سال 87 در سایت فارسی زبان سازمان سیا یعنی گویا نیوز است و 6 سال بعد همین گفتگو در یک کتاب با مجوز وزارت ارشاد به چاپ میرسد.
حال سوال ابتدای این نوشتار دوباره مطرح می شود که چگونه در وزارت فرهنگ ارشاد و اسلامی دولت جمهوری اسلامی می توان مجوز به کتابی داد که به تریبونی برای عقده گشایی عده ای از عناصر سلطنت طلب و حتی ملحد علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و حتی مکتب تشیع تبدیل شده است و این که اگر (ان شاالله) این مجوز از سر غفلت اعطا شده است برخورد مسئولین ذی ربط با این مورد و مواردی از این دست چگونه خواهد بود؟
«ایران در گذر روزگاران» به منظور پیشبرد اغراض مدرنیستی اش، مجموعه ای از گفتگوها با طیفی از روشنفکران انجام داده است، وجه مشترک این روشنفکران این است که همگی آنها سکولار-مدرنیست هایی اند که در مسیر بستر سازی برای احیاء فرماسیون غرب زده شبه مدرن و حاکمیت نئولیبرالیسم می کوشند.
ایران در گذر روزگاران می کوشد تا با تکیه بر تحلیل های سکولار-مدرنیستی، گزارشی منطبق با مشهورات نئولیبرالی از تاریخ ایران ارائه کند. در ضمن این گزارش و تصویری که از تاریخ ایران ارائه می دهد با تکیه بر انبوهی دروغ و جعلیات و تحریف تاریخی و القاء نوعی تحلیل مدرنیستی، در نهایت و به صورت مستقیم و غیرمستقیم مخاطب را به سوی جهان بینی و حاکمیت نئولیبرالیسم سوق می دهد. جوهر کتاب ایران در گذر روزگاران، آشکارا سکولاریستی است و مضامین بارز ضدانقلابی دارد.
علی میرفطروس در قسمتی از صحبت هایش در کتاب «ایران در گذر روزگاران» در یک اهانت آشکار به انقلاب اسلامی و ملت ایران مدعی می شود که چهره هایی مثل «رضاشاه و محمدرضاشاه اگرچه در سیاست شکست خورده اند، اما در عرصه تاریخ پیروز شدهاند.» عین عبارت ضدانقلابی و توهین آمیز علی میرفطروس را نقل می کنیم:
«هریک از شخصیت های مورد بحث ما، بر صلیب ضعفها و محدودیت های زمان خویش مصلوب شده اند، با این تأکید که برخی از آنان اگرچه در عرصه سیاست شکست خوردند (مانند رضاشاه و محمدرضاشاه و خلیل ملکی و قوام السلطنه) اما سرانجام، در عرصه تاریخ پیروز شده اند» (ایران در گذر روزگاران، ص 227)
به راستی حیرت انگیز و تأسف بار است که وزارتخانه ای که مسئولان آن باید پاسدار و مروّج فرهنگ اسلامی و آرمان های انقلاب باشند و وظیفه اصلی آنها ارشاد اسلامی در افق انقلاب است، برخلاف خواست و اراده تاریخی مردم ایران در مسیری گام می گذارد که به تطهیر دو نفر از خشن ترین دیکتاتورها و کارگزارانِ امپریالیسم جهانی در این کشور بپردازد. این یک واقعیت انکارناپذیر است که وزارت ارشاد اسلامی، شرعاً و قانوناً و اخلاقاً در قبال محتوا و درون مایه و جهت گیری کتب و آثاری که با مجوز آن وزارتخانه منتشر می شود مسئول است. از این رو مسئولان محترم وزارت ارشاد باید در قبال صدور مجوز برای نشر کتابی که آشکارا به ستایش دو نفر از خشن ترین و جنایت کارترین دیکتاتورها و دست نشاندگان استکبار غرب مدرن در ایران پرداخته است، پاسخگو باشند.
واقعاً مسئولان محترم وزارت ارشاد برای صدور مجوز برای انتشار مدعاهای سلطنت طلبانه ای از این دست چه توضیحی دارند؟ آیا شخص یا اشخاصی در وزارت ارشاد در مقام تصمیم گیری و تأثیرگذاری حضور دارند که معتقدند رضاشاه و محمدرضاشاه علیرغم شکست در عرصه سیاست، در عرصه تاریخ پیروز شده اند؟ آیا این اشخاص محترم موقعی که مردم ایران در پیش بیش از یک سال مبارزه خونین و مستمر و اهداء نزدیک به صد هزار شهید، موفق به سرنگونی رژیم دست نشانده پهلوی شدند، در خواب به سر می بردند یا امروز خواب احیاء دیکتاتوری پهلوی را می بینند؟ آیا فریاد مرگ بر شاه بیش از سی میلیون نفر مردم ایران در سال 1358 و نسل های بعدی مردم این سرزمین تا امروز، نشانه محکومیت در تاریخ نیست که آقایان دریابند مدعاهای کذب یک روشنفکر مأمور، تحریف تاریخ و توهین به ملت ایران است و آقایان در مصدر امر در آن وزارتخانه مهم قرار نگرفته اند که به دروغ و تحریف و توهین و سکولاریسم و دین ستیزی مجوّز نشر بدهند و سپس از عمل اشتباه خود دفاع کنند.
سخنی با مسئولین محترم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
تأملی در بازار نشر کتاب و نحوه و جهت فعالیت برخی انتشاراتی ها و خبرهایی که از برخی حمایت ها می رسد، حکایت گر آن است که متأسفانه وزارت ارشاد (حداقل در مباحث مربوط به نشر کتاب) گرفتار نوعی غفلت و سهل انگاری نسبت به جریان پیچیده و مکّار و چند وجهی تهاجم فرهنگی دشمن گردیده است.
اگرچه صدور مجوز نشر برای کتاب ضدانقلابی و لیبرال-سکولاریستی «ایران در گذر روزگاران» موردی بود که در این مقال اختصاصاً درباره آن سخن گفتیم و اگرچه این کتاب در میان مجموعه آثاری که توسط معاونت فرهنگی وزارت ارشاد به لحاظ محتوای ضدانقلابی و جوهره سکولاریستی آن وضعیتی خاص دارد، اما نگاهی به بازار نشر کتاب و کم و کیف اکثر آثار منتشره و فعال شدن مجدد برخی ناشران نئولیبرالیست، حکایت از آن دارد که آنچه در اداره کتاب می گذرد فراتر از یک یا دو اشتباه و خطا و سهو است و این امر برای وزارتخانه ای که در خط مقدم مقابله با تهاجم فرهنگی قرار دارد و بیشترین مسئولیت را نسبت به حفظ حریم و حدود و مرزهای فرهنگی و هویتی دینی و انقلابی دارد، اصلاً امر خوبی نیست و استمرار آن طبعاً تبعات خطرناکی برای نظام و انقلاب، در هنگامه جنگ نرم دارد.
بی تردید منتقدانی که نسبت به خطاها و غفلت ها و قصور و تقصیرها تذکر می دهند، نیتی جز اصلاح و به هم فشرده کردن صفوف نیروهای خودی و جلوگیری از رخنه دشمن ندارند. از این رو خوب است که دوستان ما در وزارت ارشاد به این تذکرات توجه نمایند.
یک بار هنگامی که جمعی از نیروهای فرهنگی متعهد، خدمتِ حضرت امام خامنه ای شرفیاب شده بودند، ایشان نکته ای را بیان فرمودند که ما نقل به مضمونِ آن را می آوریم. حضرت امام خامنه ای در بیاناتشان عنوان فرمودند که گاه ممکن است شخصی در سنگر فی المثل خوابش برده باشد یا حواسش پرت شده باشد، باید به او متذکر شد تا بیدار شود یا حواسش را جمع کند و با تمرکز تمام به ایفای نقش خود بپردازد. آنچه ما به دوستانمان در وزارت ارشاد می گوییم از سنخ همین تذکرات است.
ما به راستی نگرانیم زیرا می بینیم که برایند عملکرد برخی مدیریت های وزارت ارشاد نشان دهنده سهوها و کم توجهی های نگران کننده ای است. این حقیقت بزرگ و مهم را از یاد نبریم که ما در متن یک جنگ نرم تمام عیار قرار داریم. نظام و انقلاب اسلامی و ایران و ایرانیان و فراتر از آن، حقیقت قدسی تشیّع مورد حمله و تهاجم فوق گسترده استکبار غرب مدرن قرار دارد و همه مسلمانان این مرز و بوم به ویژه اهل قلم و فعالان عرصه های فرهنگ و هنر و نظر در امر مقابله با این تهاجم مسئولند و باید که با تمام قوا اهتمام و ایستادگی نمایند. مدیران و مجریان صاحب منصب در وزارت ارشاد و دیگر سازمان ها و نهادها، بسیار بیش از دیگران مسئولند و کمترین غفلت و سهو سهل انگاری آنها، ممکن است که نیروهای خودی و کلّیت نظام و انقلاب را متحمّل خسارات سنگین و گاه جبران ناپذیری نماید.
جنگ نرم، جنگ عقیده و اندیشه و فرهنگ است. در جنگ نرم به جای تانک و توپ و خمپاره و موشک، تئوری و ایدئولوژی تولید می شود و از طریق کتاب و فیلم و روزنامه و نشریه و نمایش عرضه می شود تا جان و روحِ مخاطبان را تحت تأثیر قرار داده و تسخیر نماید و در نهایت، جامعه و مردم و نظام و انقلاب ما را دچار بحران نموده و به نفع فرهنگ سکولار-نئولیبرالی هویت زدایی نماید. برای دفاع از کیان اسلام و تشیّع و عهد و آرمان های انقلاب و استقلال و عزت ملی باید در مقابل جنگ نرم ایستاد، و برای ایستادگی در مقابل جنگ نرم باید در رویارویی با تولیدات و محصولات فرهنگی و هنری و نظری و مظاهر مختلف ایدئولوژی های اومانیستی، استقامت و غیرت و هوشمندی نشان داد و بدون رودربایستی و بدون سستی و تردید با تهاجم فرهنگی دشمن مقابله کرد. همه ما مسئولیم که در قبال سستی ها و سهوها و خطاها و غفلت ها تذکر دهیم و نسبت به نفوذی هایی که احیاناً با استفاده از خوش بینی مسئولان خودی به دنبال پیشبرد اغراض خویشند، روشنگری نمود. زیرا عرصه، عرصه بسیار حساسی است و نبودی سرنوشت ساز در جریان است و هر خطا و سهو و غفلت ممکن است خسران هولناکی به بار آورد. فاعتبروا یا اولی الالباب
شهریار زرشناس
نماز و روزه در قطب چگونه است؟!!
1- به نظر بیشتر فقها، از جمله آیت الله گلپایگانی، آیتالله فاضل لنکرانی، آیتالله فیّاض و آیتالله سبحانی، مردم این مناطق، اگرچه از روز یا شب طولانی برخوردارند، باید فرایض خود، از قبیل نماز و روزه را بر طبق روز و شب و طلوع و غروب خورشید بجاآورند؛ مثلاً اگر ماه رمضان در فصلهای واقع شود که دارای روزهای طولانی 22ساعتی و شبهای کوتاه 2ساعتی است، مسلمانان در این مناطق باید 22ساعت روزه بگیرند و نمازهای روزانه را بجاآورند و نمازهای شبانه را در طی 2ساعت شب انجام دهند. راه دیگری وجود ندارد و امکان ندارد که در این مناطق حکم روز را در شب و یا حکم شب را در روز اجرا کرد (سبحانی).
آیتالله گلپایگانی در جواب یکی از دانشجویانی که در سوئد مشکل انجام نماز و روزه داشتهاست، نوشتهاست:
«نماز را در اوقات معیّن، طبق وقت شرعی بخواند؛ یعنی پیش از طلوع آفتاب نماز صبح و نیمروز نماز ظهر و عصر و بعد از غروب آفتاب، نماز مغرب و عشا را بخواند و بلند و کوتاه شدن شب و روز در آنجا مثل کوتاهی و بلندی شب و روز در مناطق معتدله است و روزه را نیز با تمکّن و امن از ضرر بگیرد (موسوی گلپایگانی، مجمع المسائل، ج1، ص126، س8).»
آیتالله فاضل لنکرانی در جواب کسی که پرسیدهاست: «در کشور سوئد در بعضی از مناطق طول روز 23ساعت است و در بعضی از مناطق دیگر طول روز 17ساعت است؛ تکلیف نماز و روزه برادران مسلمان در این مناطق چیست؟» نوشتهاست:
«در این دو فرض، نماز صبح را قبل از طلوع خورشید بخوانند و نماز ظهر و عصر را در نیمه دوم روز (بعد از زوال) بخوانند و نماز مغرب و عشا را بعد از غروب بخوانند و روزه را از قبل از اذان صبح تا مغرب بگیرند، هرچند مقداری طولانی است (فاضل لنکرانی، جامع المسائل، ج1، ص78).»
آیتالله فیّاض در جواب من، که پرسیدم: «برخی مناطق نزدیک به قطب، در بعض فصلهای سال 22ساعت روز و 2ساعت شب است و در بعض فصلهای دیگر بر عکس میشود؛ یعنی 22ساعت شب و 2ساعت روز است. مسلمانانی که در این مناطق زندگی میکنند چه تکلیفی برای نماز و روزه دارند؟»، نوشته است:
«تکلیف اینها این است که نماز صبح شان را بعد از طلوع فجر و نماز ظهر و عصر را بعد از زوال و نماز مغرب و عشا را بعد از غروبی شرعی بخوانند. همچنین در بارهی روزهیشان به اینکه قبل از فجر از خوردن و آشامیدن خودداری نمایند تا بعد از غروبی شرعی (دفتر آیتالله فیّاض، نجف اشرف).»
2- به نظر حضرت آیت الله خامنهای، مسلمانان این مناطق باید در مورد وقتهای نمازهای شبانهروزی و همچنین روزه، همان افق محل سکونت خود را رعایت کنند و طبق گردش و طلوع و غروب خورشید آنجا واجبات شبانهروزی خود را انجام دهند. امّا در مورد روزه، اگر بر اثر طولانیبودن روز قدرت بر روزهگرفتن ندارند و یا روزهگرفتن خیلی زحمت زیاد دارد، ادای آن از آنها ساقط است و قضای آن را در زمانهای دیگر که روزها کوتاه است، بجاآورند.
حضرت آیت الله خامنهای در جواب کسی که میپرسد: «خورشید در دانمارک و نروژ ساعت هفت صبح طلوع میکند و تا عصر به مقدار دوازده ساعت در آسمان میدرخشد؛ در حالی که در کشورهای دیگر شب است؛ پس تکلیف من در بارهی نماز و روزه چیست؟» میفرماید:
«مکلف باید در مورد اوقات نمازهای یومیه و روزه همان افق محل سکونت خود را رعایت کند؛ ولی اگر روزهگرفتن بر اثر طولانی بودن روز غیر مقدور یا حرجی باشد، ادای آن ساقط و قضای آن واجب است (خامنهای، ترجمه اجوبة الاستفائات، ج1، ص112، س376).»
3- به نظر آیت الله سیستانی، مکلف در این مناطق باید نمازش را طبق اوقات خاص آن بخواند؛ امّا نسبت به روزه، اگر توان روزهگرفتن در ماه رمضان دارد، بر او گرفتن روزه ماه رمضان واجب است و اگر توان روزهگرفتن در ماه رمضان ندارد، ادای روزه از او ساقط میشود و قضای آن بر او واجب است و اگر توان انجام قضای آن را نیز ندارد، باید به جای هر روز یک مد طعام فدیه به فقیر بدهد (حسینی سیستانی، توضیح المسائل، مسائلی در باره نماز و روزه، ص615، مسأله88 و طباطبایی یزدی، العروة الوثقی مع تعلیقة السیستانی، ج2، طرق ثبوت هلال، ص461، مسأله10، تعلیقه220).
آیت الله سیستانی در باره روزهی ماه رمضان در این مناطق میگوید:
«اگر مسلمانی در شهر و یا کشوری زندگی میکند که طول روز آن بیست و سه ساعت و طول شب آن فقط یک ساعت است و یا به عکس، بر او واجب است در حدّ توان روزهی ماه مبارک رمضان را بگیرد و اگر ممکن نشد، روزهی ماه رمضان از او ساقط میشود؛ اگر بعداً توانست قضا کند، هرچند با انتقال به یک شهر و یا کشور مجاور. هرگاه قضا هم ممکن نشد، برای روزهی هر روز یک مدّ طعام به فقیری بدهد (حکیم، فقه برای غرب نشینان، ص104، مسأله105).»
4- بر اساس فتوای آیت الله محقق کابلی نیز، مکلف در مناطق نزدیک به قطب باید نماز و روزه را بر طبق اوقات همان جا انجام بدهد. اما اگر در ماه رمضان بر اثر طولانیبودن روز قدرت بر روزهگرفتن ندارد، باید مسافرت برود، تا روزهگرفتن بر او واجب نباشد. اگر نه قدرت بر روزهگرفتن دارد و نه امکان مسافرت دارد، واجب است از این مناطق به جایی هجرت کند که شب و روز معتدل دارد، تا بتواند عباداتش را انجام دهد.
آیت الله محقق کابلی در این باره در جواب کسی که پرسیدهاست: «من در کشور فنلاند زندگى مىکنم. از آنجا که کشور فنلاند در جایی واقع شدهاست که اوقات شرعى خاصى ندارد؛ به فرض مثال هماکنون غروب آفتاب حدوداً ساعت 30/10 شب مىباشد و همچنین اوقات شرعى مختلفى موجود مىباشد. حکم شرعى در این باره در ماه مبارک رمضان چگونه مىباشد؟» نوشتهاست:
«اگر روز و شب دارد و لو در فصول سال مختلف است، بر طبق آن اوقات نماز و روزه خود را انجام دهید و اگر انجام عبادات امکان نداشته باشد، از چنین جاهایی مسافرت و یا مهاجرت نمایید (محقق کابلی، پایگاه اینترنتی).»
ایشان در جواب شخص دیگر که سوال کردهاست: «محل زندگی بنده یکی از شهرهای شمالی سوئداست و در حال حاضر شب واقعی نداریم و فقط هوا کمی تاریک میشود و ما در اینجا بین نماز شام و صبح، طبق راهنمایی سایت مسجد امام علی(ع) استکهلم، فقط 2ساعت یا کمتر فاصله میگذاریم؛ حالا با توجه به نزدیک شدن ماه مبارک رمضان، ما باید 22ساعت روزه بگیریم یا شرایط دیگری دارد؟» گفتهاست:
«در فرض سوال، راجع به نماز مشکل ندارید امّا راجع به روزه، اگر قدرت دارید روزه بگیرید و اگر نمیتوانید، مسافرت کنید و قصد اقامت ده روزه نکنید؛ اگر قدرت روزهگرفتن ندارید و نیز نمیتوانید مسافرت کنید، در این صورت به کشورهایی که شب و روز معتدل دارد هجرت نمایید (محقق کابلی، پایگاه اینترنتی).»
5- به نظر آیت الله مکارم شیرازی، مسلمانان این مناطق باید بر طبق اوقات مناطق معتدلی که بر روى یک خطّ نصف النهار قرار دارند، عمل کنند. مثلاً از طریق رادیو، تلویزیون و ساعت، وقتهای نمازهای صبح، ظهر و مغرب را با اوقات نمازها در یکى از مناطقى که شب و روز معتدل دارد و با آن منطقهی نزدیک قطب همافق است، تنظیم کنند و بر اساس آن، نمازها و روزه را انجام دهند (مکارم شیرازی، عبادت در قطبین، ص116 و طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج2، کتاب الصوم، طرق ثبوت هلال، ص61، مسأله10، تعلیقه5).
در فتوای آیت الله مکارم در این باره آمدهاست:
«در مناطقى که... طول روز بسیار زیاد و خارج از متعارف مناطق مختلف دنیاست، باید بر طبق مناطق معتدله در آن فصل از سال عمل کنند؛ یعنى اگر در مناطق معتدله (روى همان خطّ نصف النهار) روزها در آن موقع 14ساعت است و شبها 10ساعت، به همان صورت نماز و روزه خود را تنظیم کنند (مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج2، ص73، س139).»
ب- مناطق قطبی
مناطق قطبی دارای روز یا شب طولانی بیش از 24 ساعت هستند، خواه به شش ماه برسد یا نرسد. در باره تشخیص اوقات نماز و روزه و تکلیف مسلمانانی که در این مناطق زندگی میکنند، اقوال فقها و مراجع تقلید مختلفاند:
1- حضرت امام خمینی(ره) برای این موضوع بحث مستقلی در کتاب «تحریرالوسیله» باز نکردهاست و لیکن در حاشیه کتاب «عروة الوثقی» و همچنین در «تحریرالوسیله» به مناسبتی، ضمن اشاره به این مطلب، نظرش را اعلام کردهاست.
حضرت امام(ره) بین نماز و روزه و سایر امور فردی و اجتماعی مقید به زمان در مناطق قطبی فرق گذاشتهاست. ایشان در سایر امور فردی و اجتماعی، مانند حد بلوغ، عِده، زمان بارداری و غیر آنها، که در آنها مقدار زمان معتبر است، مقدار روزها، ماهها و سالهای متعارف بر طبق افقهای مناطق متعارف را معیار قرار دادهاست. امّا در باب نماز و روزه که وقتهای خاصی دارند و در آنها سفیدی روز و سیاهی شب معتبراند، نه مقدار آنها، تطبیق روزهای قطب را بر روزهای مناطق متعارف درست ندانستهاست.
بنابراین، حضرت امام(ره) به سقوط وجوب روزه از اهل قطب و وجوب نمازهای تنها یک روز و یک شب قایل است؛ چون روزه از طلوع فجر تا غروب است و در قطب به جهت طولانیبودن روز برای مکلف روزهگرفتن ممکن نیست و اوقات نمازها هم معین است و درست نیست که نمازهای ظهر و عصر در شب خوانده شود و نمازهای مغرب، عشا و صبح در روز خوانده شود. پس مکلف در قطب باید در مدتی که روز است، تنها یک نماز ظهر و عصر در وسط روز بخواند و در مدتی که شب است یک نماز مغرب و عشا بعد از آغاز دورهی شب و یک نماز صبح در پایان آن قبل از شروع دورهی روز بخواند.
حضرت امام(ره) در حاشیه کتاب «عروة الوثقی» فرمودهاست:
«این احتمال سقوط تکلیف روزه و ثبوت تکلیف نماز یک روز و یک شب، نزدیکترین احتمالات است و بعید نیست که وقت نماز ظهر و عصر وسط روز در قطب باشد و آن هم زمانی است که خورشید در نهایت ارتفاعش در قطب باشد، همانگونه که نصف شب هنگام نهایت پایینی خورشید در آنجاست (طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج2، کتاب الصوم، طرق ثبوت هلال، ص62، مسأله10، تعلیقه3).»
حضرت امام(ره) در آخر کتاب «تحریرالوسیله» در ذیل عنوان «المسائل المستحدثة» فرمودهاست:
«تطبیق روزهای قطب بر روزهای مناطق متعارف فقط در مواردی جاری میشود که مقدار در آنها معتبر است، نه سفیدی روز، لذا در آنها روزها تلفیق میشود. امّا مثل روزه که خودداری از چیزهای که روزه را باطل میکنند، از طلوع فجر تا غروب خورشید در آن معتبر میباشد و تلفیق در آن نمیآید، پس مقدار در آن معتبر نمیباشد. همچنین تطبیق روزهای قطب بر روزهای مناطق متعارف در نماز نیز جاری نمیشود؛ زیرا اوقات نماز به طور مضبوط و معین معتبر است؛ پس خواندن نمازهای ظهر و عصر در شب صحیح نیست، اگرچه بر ظهر افقهای ما منطبق باشد و روزه در قسمتی از روز یا شب صحیح نیست، اگرچه به مقدار روز ما باشد.
اگر بر فرض حرکت زمین کُند شود و یک روز دو برابر روز ما گردد، در صورت امکان، روزهگرفتن یک روز کامل در صحت روزه حتمی است و در صورتی که ممکن نباشد، وجوب آن ساقط میشود و در یک روز و شب بیشتر از نمازهای پنجگانه بر او واجب نیست (موسوی خمینی، تحریرالوسیله، ج2، ص573 - 574، مسأله16 و 17).»
2- به نظر آیت الله گلپایگانی و آیتالله فیّاض، مکلف در مناطق قطبی بر اساس افق نزدیکترین جایی که شب و روز دارد، نماز و روزهاش را بجاآورد (طباطبایی یزدی، همان، ص62، مسأله10، تعلیقه4).
ایشان در پاسخ این استفتا که از وی شده بود: «کسانی که در قطب شمال یا جنوب (که شش ماه روز است و شش ماه شب) زندگی میکنند، تکلیف آنان راجع به نماز و روزه چیست؟» مرقوم نمود:
«یکی از بلاد متوسطه قریبه را ملاک عمل قرار دهند (موسوی گلپایگانی؛ مجمع المسائل، ج1، ص126، س9).»
آیتالله فیّاض نیز در جواب من که پرسیدم: «مناطق قطبی دارای روز یا شب طولانی بیش از 24ساعت هستند و گاهی به چند ماه هم میرسند. مسلمانانی که در این مناطق زندگی میکنند، چه تکلیفی نسبت به نماز و روزه دارند؟ تشخیص اوقات نمازهای پنجگانه و روزه در این مناطق چگونه است؟»، نوشته است:
«اینها نماز و روزهی شان را طبق قریبترین کشوری که دارای روز و شب متعارف میباشد، انجام دهند (دفتر آیتالله فیّاض، نجف اشرف).»
3- طبق فتوای آیت الله سیستانی، مکلف در این مناطق باید نمازهای پنجگانه را برابر اوقات شرعی نزدیکترین شهری که در مدت بیست و چهار ساعت دارای شب و روز میباشد، انجام بدهد. اما برای گرفتن روزه در ماه رمضان در شهر دیگر برود و اگر در ماه رمضان نمیتواند در شهر دیگر برود، بعد از ماه رمضان در جای دیگر قضای آن را انجام بدهد و اگر بعد از ماه رمضان نیز نمیتواند در جای دیگر قضای آن را انجام بدهد، باید به جای هر روز روزه یک مد طعام فدیه به فقیر بدهد (حسینی سیستانی، توضیح المسائل، مسائلی در باره نماز و روزه، ص615، مسأله88 و طباطبایی یزدی، العروة الوثقی مع تعلیقة سیستانی، ج2، طرق ثبوت هلال، ص461، مسأله10، تعلیقه220).
آیت الله سیستانی در جواب کسی که میپرسد: «در برخی کشورها چندین روز آفتاب طلوع و یا غروب نمیکند؛ نماز و روزه در این کشورها چگونه است؟» میگوید:
«احتیاط واجب آن است که نماز را با اوقات نزدیکترین کشور و یا شهری که در بیست و چهار ساعت دارای شب و روز میباشد، تطبیق دهد و نمازهای پنجگانه را برابر اوقات شرعی آنجا با نیت قربت مطلقه بخواند. امّا در مورد روزه، اگر میتواند باید در ماه رمضان به جایی برود که بتواند روزه بگیرد و اگر در ماه رمضان نمیتواند، بعد از ماه رمضان در جای دیگر قضای آن را انجام دهد و اگر هیچ کدام برای او ممکن نیست، نه در ماه رمضان و نه در غیر آن، باید به جای هر روز یک چارک طعام به فقیر بدهد (حکیم، فقه برای غرب نشینان، ص88، مسأله71، ص104، مسأله104، ص106، مسأله108).»
آیت الله سیستانی در جواب شخص دیگر که پرسیده است: «تعیین وقت نماز در قطب شمال یا قطب جنوب چگونه است؟» گفتهاست:
«اگر شخصی در مکانی باشد که مدت شبانه روز آنجا بیشتر از 24ساعت باشد، به احتیاط واجب نمازهای خود را طبق اقرب مکانی که شبانه روز آنجا 24ساعت است بجا میآورد (حسینی سیستانی، پایگاه اینترنتی و پورتال انهار).»
4- به نظر آیت الله مکارم شیرازی، مسلمانان هر منطقهی قطبی باید صبح، ظهر و شب را با صبح، ظهر و شب یکی از مناطقی که دارای روز و شب معتدل هستند و روی یک دایره نصف النهار قرار دارند و همافق شمرده میشوند، تطبیق دهند و نمازهای صبح، ظهر و مغرب را مطابق اوقات شرعی آن بخوانند و روزه بگیرند. چنانکه در بخش دیگر فتوای قبلی آیت الله مکارم شیرازی آمدهاست:
«در مناطقى که خورشید غروب نمىکند، یا طول روز بسیار زیاد و خارج از متعارف مناطق مختلف دنیاست، باید بر طبق مناطق معتدله در آن فصل از سال عمل کنند؛ یعنى اگر در مناطق معتدله (روى همان خطّ نصف النهار) روزها در آن موقع 14ساعت است و شبها 10ساعت، به همان صورت نماز و روزه خود را تنظیم کنند (مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج2، ص73، س139).»
5- برخی از فقها، از جمله مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی و مرحوم آیتالله سیدکاظم یزدی قایلند که مکلف در قطب نماز و روزه را طبق اوقات شرعی شهرهای متعارفی که شب و روز مساوی دارند، بجاآورند و وحدت افق و یکیبودن نصف النهار شرط نیست. اگر مسلمان ساکن قطب از شهر دیگر به آنجا رفته است، میتواند نماز و روزه را طبق اوقات شرعی شهر سابق خودش انجام بدهد. چنانکه آیتالله فاضل لنکرانی در جواب کسی که پرسیدهاست: «در کشور سوئد در بعضی از مناطق به مدت 52 روز خورشید در آسمان غروب نمیکند؛ تکلیف نماز و روزه برادران مسلمان در این مناطق چیست؟» نوشتهاست:
«براى نماز و روزه، بلاد و شهرهاى متعارفه، که شب و روز آنها تقریباً مساوى است (مثل مکه و مدینه) ملاک قرار دهند؛ یعنى نماز ظهر و عصر را بخوانند؛ شش ساعت بعد نماز مغرب و عشا را بخوانند و یازده ساعت بعد نماز صبح را بخوانند و روزه را هم به همین ملاک بگیرند و در همین فرض مىتوانند ملاک را وطن و شهر خود قرار دهند؛ مثلاً اگر از تهران رفتهاند با اذان ظهر تهران نماز ظهر و عصر را بخوانند و با اذان مغرب و عشا، نماز مغرب و عشا را و با اذان صبح، نماز صبح را بخوانند و روزه را نیز به همین ملاک بگیرند و در عین حال اگر سفر به آن منطقه لزومی ندارد به مناطقی سفر کنند که بتوانند عبادات خود را در اوقات شرعیه انجام دهند (فاضل لنکرانی، جامعالمسائل، ج1، ص78).»
آیت الله سیدمحمدکاظم یزدی حدود هفتاد سال پیش در کتاب معروف «عروة الوثقی» این مسأله را مطرح کردهاست و شاید اولین شخصی باشد که در مورد این مسأله نظر دادهاست. ایشان در این باره گفتهاست:
«اگر مکلفی در مکانی زندگی کند که شش ماه روز و شش ماه شب باشد و یا سه ماه روز و شش ماه شب باشد و مانند آنها، بعید نیست که ملاک در نماز و روزه این فرد سرزمینهای متعارفی که میان دو قطب واقع شده، باشد و این فرد مخیر است که برای نمازها و روزههایش یکی از شهرهای میانی را مبنا قرار دهد... و این احتمال هم وجود دارد که ملاک در نماز و روزهی این فرد سرزمینی باشد که قبلاً در آن زندگی میکرده است؛ البته این احتمال در صورتی است که این فرد وطن سابقی داشته باشد (طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج2، کتاب الصوم، طرق ثبوت هلال، ص61، مسأله10).»
6- آیت الله نوری همدانی در این باره گفتهاست:
«در مناطقی که شب و روز 24ساعته ندارند، مانند قطب شمال و جنوب که شش ماه در آنجا روز و شش ماه شب است و مناطق نزدیک به قطبین که مجموع شب و روزشان 24ساعت نیست، لازم است اوقات خود را به 12ساعت و 12ساعت تقسیم کنند و 12ساعت را برای خودشان روز و 12ساعت را شب قرار بدهند و در 12ساعتی که آن را روز قرار دادهاند اعمال روزانه را انجام بدهند و در 12 ساعتی را که شب قرار دادهاند، اعمال شب را بهانجام برسانند (نوری همدانی، توضیح المسائل، ص603).»
7- به نظر آیت الله خویی(ره) و آیت الله وحید خراسانی، در صورتی که مهاجرت از مناطق قطبی برای مکلف امکان داشته باشد، هجرت از این مناطق و یا هرمکانی که باعث تضییع و تفویت واجبات شرعی گردد، واجب است و ماندن در آنجاها حرام میباشد. در صورتی که مهاجرت از مناطق قطبی ممکن نباشد و در حالت اضطرار، ادای نماز و روزه ساقط میشود و قضای آنها واجب است و احتیاط واجب هم این است که در هر بیست و چهار ساعت نمازهای پنجگانه را نیز بخواند؛ چنانکه آیت الله خویی(ره) فرمودهاست:
«اگر مکلفی در جایی باشد که شش ماه روز و شش ماه شب است و برایش ممکن است که به شهری برود که بتواند نماز و روزهاش انجام دهد، بر او هجرت از آنجا واجب است. اگر برایش هجرت از آنجا ممکن نیست، پس احتیاط واجب این است که در هر بیست و چهار ساعت نمازهای پنجگانه را بخواند و قضای آن را نیز بجاآورد و باید روزه را قضا کند (موسوی خویی، منهاج الصالحین، ج1، ص432، مسأله58 و المستند فی شرح العروة الوثقی، ج22، کتاب الصّوم، ج2، ص143- 145).»
آیت الله وحید خراسانی نیز در این باره نوشته است:
«اگر فرض شود که مکلف در محلی است که روز آن شش ماه و شب آن شش ماه است و میتواند هجرت کند به شهری که نماز و روزه را در وقت شرعی بجاآورد، واجب است هجرت کند و اگر نمیتواند هجرت کند، بنابر احتیاط واجب در هر بیست و چهار ساعت یک بار نمازهای پنجگانه را بجاآورد و قضای آن را نیز انجام دهد و باید روزه را قضا کند (وحید خراسانی، توضیح المسائل، ص583، مسأله2913.»
8- به نظر آیت الله محقق کابلی و آیت الله میرزا جواد تبریزی، مهاجرت از چنین جاهایی که مکلف نمیتواند نماز و روزه خود را به درستی انجام دهد، واجب است و باید به جایی برود که بتواند نماز و روزهاش را انجام دهد (تبریزی، تنقیح مبانی العروة، کتاب الصوم، طرق ثبوت هلال، ص176، مسأله10، تعلیقه1).
آیت الله محقق کابلی در جواب کسی که پرسیده است: «اینجانب در شمال کشور نروژ در شهر «ترومسو» در نزدیکی قطب شمال زندگی میکنم؛ در اینجا تعادل در شب و روز نیست؛ گاهی کامل شب و گاهی کامل روز است؛ مرا راهنمایی کنید که ساعت نماز را چگونه پیدا کنم و برای روزه هم چهکار کنم؟» گفتهاست:
«در فرض سوال، مهاجرت از چنین جاهایی واجب است؛ شما باید به جایی بروید که از نظر طلوع و غروب، متعارف و معمولی باشد (محقق کابلی، پایگاه اینترنتی).»
ایشان در جواب من که پرسیدم: «عدهای از مسلمانان در کشورهای شمال اروپا، مانند نروژ، سوئد و فنلاند، سکونت دارند. با توجه به اینکه بعض شهرهای این کشورها در مناطق قطبی واقع شدهاند و تشخیص اوقات نماز و روزه در آنها مشکل است؛ زیرا مناطق قطبی دارای روز یا شب طولانی بیش از 24ساعت هستند و گاهی به چند ماه هم میرسند. مسلمانانی که در این مناطق زندگی میکنند، چه تکلیفی نسبت به نماز و روزه دارند؟ تشخیص اوقات نمازهای پنجگانه و روزه در این مناطق چگونهاست؟» نوشته بود:
«در فرض سوال، تکلیف این اشخاص مهاجرت است و نشستن و ماندن در اینگونه کشورها حرام است (محقق کابلی).»
9- به نظر آیت الله سبحانی، اگر در این مناطق روز طولانی باشد و از مرز یک ماه یا دو ماه تا شش ماه تجاوز کند، در این صورت راهنمای ما در تشخیص روز از شب، خورشید است. خورشید در طى24 ساعت یک بار، با بالا و پایینی که دارد، به دور افق مىچرخد. از آنجا که خورشید همیشه قابل دیدن است و حرکتش بر حسب آنچه حواس ما درک میکند، دورانی همچون حرکت سنگ آسیاب است، بنابراین وقتی حرکت خورشید از شرق به سمت غرب باشد، روز این مناطق است و وقتی خورشید به میانه آسمان (خط نصف النهار) برسد، ظهر میشود و اول وقت نماز ظهر و عصر است. زمانی که حرکت خورشید به سمت غرب پایان یابد و حرکتش را از غرب به سمت شرق آغاز کند، شب فرامیرسد و موقع نماز مغرب و عشا و افطار روزه است. هنگامی که حرکت خورشید به طرف شرق پایان یابد و حرکتش را دوباره به سمت غرب آغاز کند، ابتدای روز این مناطق و موقع نماز صبح است و کمى پیش از رسیدن خورشید به نقطهی شرق، اول فجر و زمان شروع روزه است. بدین گونه یک شبانه روز در طی 24 ساعت تکمیل میشود.
این بیان را هوا هم تأیید مىکند؛ زیرا وقتى خورشید از طرف شرق شروع به حرکت مىکند، تا به سمت غرب برسد، هوا مانند مناطق معتدل بسیار روشن است و وقتى خورشید به طرف غرب پایین میآید و از آنجا به سمت شرق حرکت مىکند، هوا به تیرگى و تاریکى خفیفى میل مىکند؛ لذا ساکنان این مناطق با حرکت اولی خورشید، رفتار روز میکنند و کارهاى روزانه را انجام میدهند و با حرکت بعدى خورشید، رفتار شبانه مىکنند و به خواب شبانگاهى مىروند.
امّا اگر در این مناطق شب طولانی باشد، خواه به شش ماه طول بکشد یا نه، در این صورت اگرچه خورشید برای مدت طولانی غروب میکند و قابل دیدن نیست؛ امّا تاریکی در این مناطق به یک شکل نیست؛ بلکه میان تاریکی شدید و تاریکی مایل به سیاهی در حال تغییر است و زمان 24ساعتی به چند ساعت تاریکی شدید و چند ساعت تاریکی خفیف تقسیم میشود. شدت تاریکی نشانه حکومت شب در مناطق معتدل است؛ همچنان که تاریکی ضعیف نشانه حکومت روز در آن مناطق میباشد. از این طریق میتوان روز را از شب تشخیص داد. بنابراین وقتی تاریکی در این مناطق شدید است، شب آن شمرده میشود و آغاز آن، آغاز وقت نماز مغرب و عشا و موقع افطار روزه است. وقتی تاریکی کمتر شده و پرتوهایی از نور در آن نمایان شود، صبح آغاز میشود و وقت نماز صبح است و کمى پیش از آن طلوع فجر و زمان شروع روزه است. ساعتهایی که تاریکی خفیف باشد روز آن مناطق به حساب میآید و باید در آن ساعات روزه بگیرند و حد وسط این چند ساعت ظهر این مناطق شمرده مىشود و باید نماز ظهر و عصر را به جاآورند (سبحانی، مقاله نماز و روزه در قطب، با تلخیص و اضافات).
جمعبندی
الف- در مناطق نزدیک قطب که در طی 24ساعت شب و روز جداگانه دارند، هرچند یکی از روز یا شب طولانی است، به نظر بیشتر فقها، مسلمانان باید نماز و روزه را بر طبق روز و شب و طلوع و غروب خورشید آنجا بجاآورند. امّا طبق فتوای آیت الله خامنهای و آیت الله سیستانی، اگر بر اثر طولانیبودن روز قدرت بر روزهگرفتن ندارند و یا روزهگرفتن خیلی زحمت زیاد دارد، ادای آن از آنها ساقط میشود و باید قضای آن را در زمانهای دیگر که روزها کوتاه است، بجاآورند.
ب- در مناطق قطبی که روز یا شب طولانی بیش از 24ساعت دارند، خواه به شش ماه برسد یا نه، مکلف باید نماز و روزهاش را طبق اوقات شرعی نزدیکترین شهری که در مدت 24ساعت روز و شب دارد و با شهر محل سکونت مکلف روی یک خط نصف النهار قرار دارد و آن دو شهر همافق هستند، بجاآورد. امّا از آنجا که مناطق نزدیک قطب دارای روز یا شب طولانی غیرمتعارف هستند، مسلمانان آن مناطق خودشان مشکلات تعیین اوقات شرعی و انجام نماز و روزه دارند؛ لذا مسلمانان مناطق قطبی بهتر است طبق فتوای بعض فقها از جمله آیتالله مکارم شیرازی مطابق اوقات شرعی یکی از مناطقی که دارای روز و شب معتدل هستند و با شهر محل سکونتشان روی یک خط نصف النهار قرار دارد و این دو شهر همافق شمرده میشوند، روزه و نمازشان را انجام بدهند.
http://dini-azna.blogfa.com/post-18.aspx گروه دینی وعربی راهنما
دعای روز بیست و چهارم؛ علامت رضایت خدا چیست؟
خبرگزاری حوزه/ در دعای بیست و چهارم روز ماه مبارک رمضان میخواهیم؛ اللهمّ إنّی أسْألُکَ فیه ما یُرْضیکَ، وأعوذُ بِکَ ممّا یؤذیک، وأسألُکَ التّوفیقَ فیهِ لأنْ أطیعَکَ ولا أعْصیکَ، یا جَوادَ السّائلین.
خدایا من از تو میخواهم در آن آنچه تو را خشنود سازد، و پناه مى برم بتو از آنچه تو را بیازارد، واز تو توفیق فرمان برداریت وترک نافرمانیت را در آن می خواهم، اى بخشنده سائلان.
در دعای روز بیست و چهارم سه مطلب مطرح است:
1. رضای خدا؛
2. اذیت خدا؛
3. اطاعت خدا.
چه اعمالی موجب رضایت و خشنودی خداست؟
در فراز اول می خوانیم: «اللهمّ إنّی أسْألُکَ فیه ما یُرْضیکَ» خدایا من از تو میخواهم در آن آنچه تو را خشنود سازد.
ما نسبت به رضا و اذیت خدا یک سری روایات داریم که با این اعمال رضایت و خشنودی خدا حاصل می شود، و برخی رفتار و اعمال دیگر سبب ناراحتی و غضب خداوند میشود.
در ابتدا باید دید مقصود از غضب و رضای خدا چیست؟ فردی که کاری انجام دهد که موجب غضب و خشم خدا است یعنی مستحق عذاب خداوند شده است.
رضایت و غضب خداوند مانند خرسندی وخشم ما نیست، چرا که وقتی ما خشمناک می شویم از حالتی به حالت دیگر منتقل می شویم، وخداوند از عارض شدن این امور منزه است، بلکه مقصود از خشم وغضب خدا یعنی عقاب و عذاب خدا؛ ورضایت و خشنودی خدا یعنی ثواب خداست.
یک سری از اعمال موجب رضایت و خرسندی خدا است مانند: اطاعت از رسول خدا (ص) وفاطمه زهرا (س) وتمامی امامان معصوم (ع)، آمرزش خواهی فراوان، تواضع، پرداخت صدقه فراوان به مستمندان و رضایت به قضای او داشتن، کمک رسانی به مردم موجب سزاواری اجر و ثواب است.
برخی از نشانه های رضایت خدا از بنده
در مورد نشانه های رضای خدا روایت شده است که حضرت موسی به خداوند فرمود: « خدایا! خبرم بده که نشانه راضی شدن تو از بنده ات چیست؟ خداوند وحی فرستاد که اگر، ببینی من بنده ام را آماده میکنم تا اطاعت مرا بکند و از گناهان بازش دارم این علامت رضای من است» .
این به معنای بستر سازی است که بازتاب عملکرد مثبت خود بنده است، که لیاقت آن را یافته است که از این بستر بهره جوید واز این عنایت ویژه الهی بهره گیرد.
در روایت دیگری پیرامون نشانی رضایت خداوند از بنده آمده است: « اگر دیدی انسان های فقیر و افتاده را دوست داری و از انسان های ستمگر بیزاری این علامت رضای خدا است.»
مقام رضا در روایات معصومین و بزرگان
مقدم داشتن رضای خدا بر رضای مخلوق خود علامت رضایت مند قرار گرفتن انسان است، فردی به امام حسین(ع) نامه نوشت: که ای آقای من؛ از خیر دنیا و آخرت خبرم ده. حضرت در پاسخ نوشتند: «بسم الله الرحمن الرحیم؛ هرکس به خاطر اینکه رضایت خدا را به دست آورد کاری انجام دهد ولی مردم از آن ناخرسند باشند خداوند او را از شر مردم حفظ می خواهد کرد، و هرکس رضایت مردم را به قیمت خشم خدا به دست آورد خداوند وی را به مردم واگذار نهد» .
رسول اکرم(ص) می فرماید:« هرکس به قیمت غضب خالق در پی رضایت مخلوق باشد؛ خداوند آن مخلوق را بر وی چیره خواهد ساخت.»
امام زین العابدین(ع) می فرماید:« رضایت انسان به چیزی که خوش نمی دارد، بالاترین درجات یقین است.»
رضایت آدمی به قضا وخواست خدا همانند مرگ عزیزان، گرفتاری، بیماری، و.. بالاترین درجات یقین است، خیلی انسان باید قوی باشد که به راحتی تسلیم قضا وخواست الهی باشد، و شکوه کند.
نقل است که موسى گفت: خدایا! مرا به انجام کاری راهنمایی ام کن که اگر انجام دهم به رضای تو دست یابم، خدا وحی فرستاد: فرزند عمران! رضای من در ناخشنودی توست، وتو تاب آن را نداری، موسى سر به سجده نهاد وگریه کنان گفت: خدایا، تو تنها با من سخن گفتی، وبا هیچ کس پیش از من اینگونه سخن نگفتی، آیا مرا به انجام کاری که موجب رضا وخوشنودیت هست راهنمائی نمی کنی؟! خداوند وحی فرستاد: «رضای من در رضای تو به خواست وقضای منست» .
امام صادق(ع) می فرماید:« در عجبم از مسلمانی که تمام خواست وقضایی که خداوند برای مقدر می دارد جز خیر برایش نیست، حتی اگر بدن او قطعه قطعه شود، ویا حکومت شرق و غرب را به وی بدهند در هر حال خیر وصلاح او در آنست.»
گاه در روایات خشم ورضای بعضی از بزرگان دین را برابر با خشم ورضای خدا دانسته اند، همانند این سخن معروف رسول خدا (ص) در باره دختر خود که فرمود:« رضای فاطمه رضای من است و خشم او خشم منست؛ هرکس او را دوست می دارد مرا دوست داشته، وهرکس او را خوشنود سازد من را خوشنود ساخته است.» این حدیث خود اثبات کننده موقعیتی ویژه برای حضرت زهرا (س) است، چون ایشان را بگونه ای معرفی کرده است که خرسندی وخشم او ملاک ومعیار گردیده است، واز طرف دیگر موضع گیری مثبت ویا منفی ایشان عین موضع گیری رسول خدا (ص) و بلکه خود خداست..
در روایات شیعه و اهل سنت آمده است که حضرت زهرا (س) مقامی دارد که رضایت حضرت رضای خدا است. حاکم نیشابوری حدیث صحیحی را آورده است که رسول خدا(ص) به فاطمه زهرا (س) فرمود: «خدا در خشم تو خشمناک، ودر رضای تو راضی است.»
این به مانند یک چک سفید امضا می ماند برای تایید تمام عملکردها وموضع گیری های ایشان است، بنابر این آشکار می شود که غضب حضرت فاطمه زهرا(س) غضب یک انسان عادی نیست، چرا که خشم او خشم خدا وسرور او سرور خداست. اینگونه احادیث مهر تایید کامل به تمامی عملکردها، موضع گیریها و رفتار حضرت زهرا(س) میزند. اگر کسی در خط فاطمه زهرا(س) باشد یعنی در خط خدا است، واگر کسی ملاحظه اشخاص را کند ونتواند موضعی درست را اتخاذ کند در نقطه مقابل حضرت زهراست.
چگونه خدا اذیت می شود؟
در فراز دوم می خوانیم:«و أعوذُ بِکَ ممّا یؤذیک» و پناه مى برم بتو از آنچه تو را بیازارد.
اذیت حالتی نیست که بر خدا عارض شود؛ خدا منزه است از این که دستخوش موارد و تغییرات اینگونه واحوالی واقع گرددد.
خداوند در سوره احزاب می فرماید:« إِنَّ الَّذینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهینا»
آنها که خدا و پیامبرش را آزار مىدهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته، و براى آنها عذاب خوارکنندهاى آماده کرده است
در این آیه اذیت خدا و پیامبر(ص) مورد اشاره قرار گرفته است؛ این آیه در رابطه با امیرالمومنین ? و حضرت زهرا (س) شده است.
همه مسلمانان این سخن رسول خدا (ص) را آورده اند که فرمود:« هرکس فاطمه را بیازارد من را آزرده است و هرکس من رابیازارد خدا را آزرده است.»
همچنین در روایات به نقل از رسول خدا(ص) آمده است:« هرکس علی را بیازارد من را آزرده است و هرکس من را بیازارد خدا را آزرده است.»
تمام این احادیث اثبات کننده موقعیت بسیار عالی، وفضیلت بسیار بزرگ برای امام علی?و حضرت فاطمه زهرا (س) است. وقتی که اذیت فاطمه زهرا (س) اذیت رسول خدا (ص) شد، واذیت ایشان اذیت خدا گردید، معنای آن بر طبق آیه شریفه این است که هرکس در مقابل فاطمه و علی ? قرار بگیرد آزار خدا وپیامبر را موجب شده است، واو مستحق عذاب ونفرین ودوری از رحمت خداست.
خداوند در سوره احزاب در ضمن آیه 53 می فرماید:« وَ ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ» .
و شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید.
در برخی روایات این آیه نیز در شـان امیرالمؤمنین و ائمه معصومین(ع) تفسیر شده است . چون در زمان حیات پیامبر (ص) کسانی بودند که ایشان را با بداخلاقی ها و رفتارهای خود اذیت می کردند. پیامبر (ص) در جنگ ها بسیار آزار دیدند در جنگ احد دندان و پیشانی پیامبر (ص) شکست. البته عمق آزار واذیت ایشان بسیار زیاد وگسترده است تا آنجایی که فرمود: « آن قدر که من اذیت شدم هیچ پیامبری اذیت نشد.»
در احادیث آمده است:« هرکس مومنی را اذیت کند اعلام جنگ با خدا کرده است.»
همچنین در روایات نقل شده است: «کسی که مؤمنی را اذیت کند من را آزرده، وهرکس من را بیازارد خدا را آزرده است، وهرکس خدا را بیازارد در تورات، انجیل، زبور وقرآن ملعون و از رحمت او به دور است.»
رسول اکرم (ص) می فرماید:« کسی که بنا حق همسایه اش را اذیت کند خداوند بوی بهشت را بر وی حرام می کند وجهنمی خواهد بود، وکسی که حق همسایه را ضایع کند از ما نیست، وپیوسته جبرئیل درباره همسایه سفارش نمود که گمان بردم حکم ارث بری همسایه از همسایه را خواهد آورد.»
زندگی های ماشینی و آپارتمان نشینی ا مروز خود فرهنگی خاص لازم دارد، ومستلزم آن است که بیشتر به حقوق همسایگان پایبند باشیم.
همچنین در احادیث ذکر شده است:« هر زنی که شوهرش را با زبانش بیازارد؛ خدا هیچ کاری را از وی قبول نمیکند حتی اگر شب ها عبادت کند و روزها روزه بگیرد و اموال خود را در راه خدا خرج کند، وجایگاهش اتش می شود؛ وهمچنین است اگر مردی همسرش را بیازارد وبه او ستم کند».
درخواست توفیق، در طاعت و فرمانبرداری حق متعال
در فراز سوم می خوانیم:«وأسألُکَ التّوفیقَ فیهِ لأنْ أطیعَکَ ولا أعْصیکَ.»
و از تو خواهم توفیق در آن براى اینکه فرمانت برم ونافرمانى تو ننمایم اى بخشنده سائلان.
بحث طاعت در آیات زیاد است؛ خداوند در سوره نساء آیه 59 می فرماید:« یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ منکم »
اى کسانى که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوالامر(اوصیاى پیامبر) را!.
این منصب وجایگاه در دیدگاه شیعه، در اختیار معصومان وجانشینان آنانند که برخوردار از علم وعدالتند، اما از نگاه اهل عامه هرکس بر مسند قدرت تکیه زند ولی امر وواجب الاطاعه است، حتی اگر فاسد وفاسق باشد!
اطاعت خدا اصل است. امام باقر (ع) به جابر فرمود: «ای جابر، به شیعیانم خبر ده که هیچ خویشی بین ما وخدا وجود ندارد، هیچ کس جز با اطاعت وفرمان برداری به خدا نزدیک نمی شود، ای جابر، هرکس اطاعت خدا کند وما را دوست بدارد دوست وولی ما خواهد بود، وهرکس نافرمانی خدا کند دوستی ما او را سود نخواهد رساند.»
وفرمود:« هیچ کس به خدا نزدیک نمی شود مگر با طاعت خداوند، هرکس فرمان بردار خدا باشد دوست ماست، و هرکس نافرمانی او کند دشمن ما است، و به ولایت ما نمی رسد مگر با عمل و ورع.»
بنابراین انسان مؤمن و متدین باید در چهارچوب اطاعت کردن از خداوند قرار بگیرد و از معصیت و گناه دور باشد. در این فراز از دعا توفیق طاعت وفرمان برداری ودوری از گناه ونافرمانی را می خواهیم.
در پایان می گوییم: «یا جَوادَ السّائلین» اى بخشنده سائلان.
سائل یعنی فردی که فقیر است، و خداوند جواد است یعنی بسیار بر درخواست کنندگان بخشنده است.
شرح دعای روز بیست وچهارم ماه مباترک رمضان
سه خصلت برای مؤمن
امام جواد (علیه السلام) فرمود: مؤمن باید 3 خصلت داشته باشد. اول توفیق داشته باشد، دوم خودش را موعظه کند و سوم اینکه نصیحت دیگران را قبول کند.
اللهم انی اسئلک فیه ما یرضیک خدایا در این روز از تو درخواست میکنم آنچه را که رضای تو در اوست
و اعوذ بک مما یودیک و به تو پناه میبرم از آنچه تو را پسند است،واسئلک التوفیق فیه و از تو توفیق میخواهم که دراین روز به فرمان تو باشم
لان اطیعک و لا اعصیک و هیچ نافرمانی نکنم
یا جواد السائلین ای عطا بخش سوالکنندگان
دعا با صدای امیر رضا عرب
شرح فرازهای دعا
اللهم انی اسئلک فیه ما یرضیک ؛ منظور از ما یرضیک چه می باشد؟
در این دعا از خداوند خواستاریم که به ما توفیق دهد آنچه را که رضایت او در آن است انجام دهیم، حال می خواهیم بدانیم که رضایت خداوند در چه چیزی می باشد؟ و چه چیزهایی موجب رضایت پروردگار عالمیان می گردد؟ که باید در جواب بگوییم هر عملی را که خداوند انسانها را به انجام آن امر فرموده است: موجبات رضایت خداوند از بندگان است که اگر بنده ای به آن دستورات عمل نماید رضایت خداوند را برای خود واجب نموده و اگر نافرمانی از آن دستورات نماید خشم و غضب الهی را بر خود واجب نموده است.
اگر میخواهید بدانید که خدا از شما راضی هست یا نه، ببینید خودتان در ته دل از خدا راضی هستید؟ اگر راضی باشید، خدا هم از شما راضی است.
حدیث داریم که شما مانند بیمار هستید و خدا مانند دکتر و طبیب. همانطور که دکتر هر چه بگوید، بیمار میپذیرد، خدا هر چه به ما داد، ما هم باید رضایت داشته باشیم.
اگر در مصیبتها و نداریها از خدا گله نکنیم و تسلیم خدا باشیم، یعنی اینکه ما از خدای راضی هستیم و خدا هم از ما رضایت دارد. اما خیلی سخت است که انسان ذرهای گله از خدا نداشته باشد.
به عنوان مثال: انفاق کردن، اقامه نماز، پرداخت زکات موجبات رضایت الهی از بندگان و دروغ و تهمت و غیبت، موجبات خشم و غضب پروردگار عالمیان می باشد که ما در این روز از خداوند خواستاریم ما را جزو کسانی قرار دهد که به دنبال جلب رضایت او باشیم نه خشم و غضب او که همانا خداوند سخت عذاب است ”أَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ ”(مائده،98)
و اعوذبک مما یوذیک؛ منظور از مما یوذیک چه می باشد؟
در اینجا منظور از مما یوذیک ”آنچه که ترا ناپسند است” انجام اعمالی است که خداوند انسان را از انجام آن اعمال منع نموده است. مثل: دروغ، غیبت، تهمت، فحش که هنگامی که انسانی یکی از این اعمال را انجام دهد موجبات عذاب و عقوبت الهی را فراهم می سازد. به عنوان مثال: امام موسی بن جعفر علیه السلام در حدیثی فرمودند: ”ان الله حرم الجنه علی کل بذی قلیل العیاء لایبالی ما قال و ما قیل فیه”یعنی ”خداوند بهشت را حرام نموده بر کسانی که دارای زبانی فحاش اند و حیای آنها کم است، باک ندارند از اینکه خودشان چه می گویند و باک ندارند که درباره آنان چه گفته می شود” که این نمونه ای از اعمالی است که در پیشگاه خداوند زشت و ناپسند است و انجام آن باعث عقوبت الهی می گردد، که ما نیز در این روز به خداوند پناه می بریم تا ما را از تمامی اعمالی که موجبات خشم وغضبش را فراهم می کند دور سازد.
و اسئلک التوفیق فیه الان اطیعک و لااعصیک یا جواد السائلین
خدایا از تو توفیق میخواهم که در ماه رمضان اطاعت تو را کنم و گناه انجام ندهم! روایت داریم از امام نهم (ع) که فرمود: مؤمن باید 3 خصلت داشته باشد. اول توفیق داشته باشد، دوم خودش را موعظه کند و سوم اینکه نصیحت دیگران را قبول کند.
مالاندوزی برای وراث
وارثان خود را به خدا بسپارید و نه به پول. حدیث داریم که اگر وارث خوب هستند، خدا خودش نگهبان آنهاست و اگر بد و دشمن خدا هستند؛ چرا برای دشمنان خدا زحمت میکشید؟
در پایان دعا برای استجابت دعا میگوییم؛ ای خدایی که به هر کسی که از تو چیزی سؤال میکند، تو جود میکنی و نسبت به او بخشش داری، دعای ما را اجابت کن! ما گاهی سائلین را رد میکنیم؛ اما خدا درخواست همه را میدهد و رد نمیکند؛ ولی گاهی چیزی که صلاح ما نیست را از خدا میخواهیم و خدا نمیدهد؛ البته آن خواسته را هم در قیامت برآورده میکند :در قیامت بندگان میپرسند؛ خدایا اینها که به ما میدهی چیست؟ خطاب میآید که در دنیا خواستی صلاح نبود بدهیم و الان آن را برآورده میکنیم.
سرانجام اطاعت یا نافرمانی خدا
هر بنده ای برای آنکه به هدایت و رستگاری دست یابد لازمه آن این است که اطاعت خداوند و رسولش را نماید، چرا که رسول، فرستاده خداوند است که دستورات خدا را برای مردم بیان می دارد. اگر کسی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) اطاعت نکند یقینا خدا را اطاعت نکرده و کسی که خدا را اطاعت نکند از پیروان شیطان گشته و کافر تلقی می گردد به طوری که خداوند عزوجل در قرآن کریم می فرماید: ”قل اطیعوالله و الرسول فان تولوا فان الله لا یحب الکافرین”(آل عمران ،32) یعنی ”بگو اطاعت خداوند و رسولش را کنید پس اگر روی برگردانید به درستی که خداوند کافران را دوست ندارد” پس کسانی که نافرمانی خداوند و رسولش را می کنند جزو کافرانند و از رحمت خداوند به دور می باشند و خداوند آنان را هدایت نمی کند چنانچه در قرآن می فرماید: ”إِنَّ اللهَ لاَیَهْدِی القَوْمَ الکَافِرینَ ”(مائده ،67) یعنی ”و خداوند قوم کافر را هدایت نمی کند.” پس ما نیز در این روز از خداوند می خواهیم که به ما توفیق دهد تا از دستوراتش پیروی نموده و هیچ گاه نافرمانی او را ننماییم.
نماز شب بیست و پنجم
هشت رکعت در هر رکعت حمد و ده مرتبه توحید
فرآوری : زهرا اجلال
گروه دین تبیان
منابع :
بیانات آیت الله مجتهدی تهرانی
سایت مفاد
مشخصات افسر اسرائیلی که به اسارت حماس درآمد (+عکس)
به گزارش مرکز اطلاع رسانی فلسطین، گردان های قسام در بیانیه خود خاطرنشان کرد که این افسر یگان مرزی ارتش رژیم صهیونیستی را در جریان عملیات اخیر خود در شرق محله التفاح به اسارت گرفته است.
این گزارش می افزاید: علاوه بر به اسارت گرفته شدن این افسر صهیونیست، 14 سرباز دیگر به هلاکت رسیده و بیش از 50 نفر نیز زخمی شده اند که در بین آنان نام فرمانده تیپ گولانی نیز دیده می شود.
گردان های قسام در بیانیه خود اعلام کرد: به یاری حق، عملیات صورت گرفته در شرق محله التفاح، به عنوان کابوسی همیشگی در اذهان صهیونیست ها باقی خواهد ماند. در این عملیات یک یگان ویژه از نیروهای قسامی، نظامیان صهیونیستی را که قصد پیشروی به سمت شرق محله التفاح را داشتند، به سمت یک میدان مین از پیش آماده شده کشاندند و بعد از آن، میدان مذکور را منفجر کردند.
بعد از وقوع انفجارها، نیروهای قسام به سمت نفربرهای دشمن رفتند و درهای آن را باز کرده و تمام سرنشینانش را به هلاکت رساندند که نتیجه آن، نابودی 14 سرباز صهیونیست و درگیری با آنها از فاصله ای نزدیک بود.
در پایان بیانیه گردان های قسام آمده است: بیانیه ها و اطلاعیه های مقاومت عین حقیقت است. مبارزان ما ابتکار عمل را در میدان نبرد در دست دارند و اعضای جامعه صهیونیستی نیز باید خبرهای واقعی را از طریق بیانیه های ما دنبال کند نه از طریق رهبران دروغگو و فریبکارشان.
لاهیجان نیوز
به نام خداوند قهار منتقم
درود برملت مقاوم فلسطین بویژه مردم عزیز وغیور غزه ولعنت خدا وخلق و... بر حکام خائن عرب ونفرین ولعن بر قدرت های استکباری حامی اسرائیل ونکبت وسرافکندگی بر مجامع بین المللی که تماشاگر صحنه های غمبار کشتار بی رحمانه مردم غزه توسط اسرائیل غاصب هستند.پیروزی از آن مجاهدین راه خدا است.
روز قدس روز حمایت از ملت مظلوم فلسطین وروز اظهار خشم ونفرت بر ستمگران وجنایت کاران وروز فریاد مرگ برآمریکا ومرگ بر اسرائل است
نماند ستمکار بد روزگار بماند براو لعنت پایدار (سعدی)
وسیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون -آخرین آیه سوره شعراء (آیه 227 )
سید اصغر سعادت
.: Weblog Themes By Pichak :.