***نسیم معرفت***
دو تلگراف از طلاب گیلانی به امام خمینی(ره)
پس از تبعید امام خمینی ره از ترکیه به نجف، طلاب گیلانی همانند علما و طلاب سایر بلاد به حضرت امام تلگرافی زدند و ایشان را مورد تفقد قرار دادند و ورودشان به نجف را گرامی داشتند.
امام خمینی در روز 13 مهر 1344 از ترکیه به عراق منتقل شد. طلاب و محصلین گیلانی حوزه علمیه قم همراه با بسیاری از طلاب دیگر هنگام ورود حضرت امام به عراق نامه ها و تلگرافهایی را به محضر آن رهبر بزگ ارسال داشتند و ورود ایشان به نجف را گرامی داشتند. دو تا از این نامه ها را به عنوان نمونه منتشر میکنیم:
تلگراف اول:
محضر مقدس حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی- مدظله الوارف علی رؤوس المسلمین
موفقیت آن حضرت را بیش از پیش از خداوند متعال مسألت و در انتظار مقدم شریف دقیقه شماری می شود.
محصلین رودسر مقیم قم
محمد محمدی[گیلانی]- عباس محفوظی- محمد کاظم پناه- عبدالله جاذبی- یوسف خلیقی- عزیزالله جعفری- رحمت الله ملکی- حسین سدادی- محمد مهدی ربانی[املشی]– محمد علی احمدی- محمد کاظم سعیدی- عبدالصمد زارع- قاسم روشنی- سید حسین طالبی- حسین نصرتی- مسلم گل بابایی- سید حسین سجادی- علی اصغر نوروزی- شیخ عبدالرحیم وهاب زاده- عباس حسن زاده- سید محمد محدث اشکوری- حقیر محمدتقی نحوی- سید ابراهیم مقدس- سید اسماعیل هاشمی اشکوری- سید ضیاءالدین روحانی
تلگراف دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی آقای حاج آقا روح الله خمینی-مدظله العالی
ورود آن بزرگ مرجع عالم تشیع به عراق موجب خرسندی است. حوزه علمیه قم انتظار دارد که حضرتعالی بعد از زیارت عتبات عالیات هر چه زودتر به سوی قم حرکت فرمایید.
علما و محصلین لاهیجان و لنگرود مقیم حوزه علمیه قم
1-غلامحسین عبرتی-مرحوم شد-(از اساتید حوزه علمیه لاهیجان بود که قبرش در آرامستان آسید محمد لاهیجان است)
2-محمد جعفر قویدل لاهیجی
3-علی اکبر تقوایی لاهیجی
4-غلامحسین کاشفی لاهیجی-مرحوم شد- (ایشان در لاهیجان قاضی بود )
5-حسین شریعت
6-محمود سحری
7-محمدرضا مهدی پور
8-ابوالحسن کشاورز
9-زین العابدین المعی
10-علیرضا ممجد- مرحوم شد- (مسؤل حوزه علمیه لنگرود گیلان بود)
11-محمد واصف -مرحوم شد-(ایشان یکی از اُعجوبه های علمی وفقهی و... در ایران بود که متأسفانه ناشناخته است.)
12-زین العابدین قربانی لاهیجی (ایشان نماینده ولیّ فقیه در استان گیلان و از نویسندگان توانمند می باشد.)
13-ابراهیم حبیبی
14-سید ابوالفضل موسوی
15-حسین رمضانی
16-محمد آقایی پور
17-نورالدین سیدی
18-محمدعلی انتظاری
19-نعمت الله گلشاهی
20-ابوطالب رفیع پور
21-علی اکبر اکبری
22-محسن لسان زاده
23-کامل خیرخواه لاهیجی
24-عیسی کریمی
25-رمضانعلی برنا
26-علی رضایی
27-حسن کاظم پور
28-علی اصغری
29-قاسم خوش اندام
30-امیر میرزایی آستانه ای
31-سید موسی علوی آستانه ای
32-محمدعلی ادیب لاهیجی( ایشان از اندیشمندان گمنام استان گیلان است. تا این تاریخ بحمدالله در قید حیاتند)
33-عبدالحسین فصیحی
34-عبدالرضا ریحانی
35-سید عباس میرجعفری
36-قنبر مشفق لاهیجی ( ایشاناز اوائل انقلاب تا سال 1386_87 سال های طولانی مدیریت حوزه علمیه لاهیجان را برعهده داشت وسال های طولانی در حوزه علمیه لاهیجان تدریس نمود و بحمدالله تا این تاریخ در قید حیاتند)
37-احمد قربان خواه
38-عیسی نجفی
39-رضا زاهدی
40-محمدجعفر جعفری
41-علی محمدی
42-مصطفی جانفشان لاهیجی
43-عبدالله کمال الدین
44-محمد صالحی
45-سید حسین مظفری
46-محمدعلی صابری
47-ابراهیم زاهدی
48-محی الدین قاضی
49-حسین مطهری
50-محمد معزی
51-محمدعلی امینیان - مرحوم شد-(امام جمعه فقید آستانه اشرفیه ونماینده مردم گیلان در مجلس خبرگان رهبری)
52-محمد ایمانی لاهیجی -مرحوم شد-(ایشان از شخصیت های بزرگ لاهیجان بود)
53-محمدعلی فیض لاهیجی( از شخصیت های بزرگ شهر لاهیجان می باشد و مسؤلیت های مختلفی داشته)
——————————
1- نهضت امام خمینی، دفتر دوم،ص192.
2-نهضت امام خمینی، دفتر دوم، ص196.
http://www.rangeiman.ir/1621/%D8%AF%D9%88-%D8%AA%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%A8-%DA%AF%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C/
***نسیم معرفت***
به نام خداسوال
**معنای وَالِّسِرِّ الْمُسْتَوْدَعِفِیهَا چیست؟
جواب
از کلمه (الِّسِرِّ و الْمُسْتَوْدَعِ ) فهمیده می شود که هر کسی نمی تواند به این سِرّ وراز پی ببرد و راز این مطلب جز برای خدا و پیامبر ص واهل بیت (علیهم السلام) مُنکشف و آشکار نیست. اگر سِرّی که خداوند درفاطمه (سلام الله علیها) به ودیعت گذاشته ، سِرّ باشد که هست پس برای هرکسی روشن نخواهد شد. با این وجود برخی احتمالات را که در منابع مربوطه ذکرشده ویا به نظر بنده رسیده ذیلا تقدیم می دارم :
1ـ امام مهدی(علیه السلام)
2ـ امامت و ولایت
3ـ امر ائمه(ع)
4ـ علوم ربانی
5- حضرت محسن سقط شده
6-ظهور امامت و ولایت از نسل پاک ومطهر حضرت فاطمه (سَلامُ اللهِ عَلیهَا)
7-ظهور سادات جلیل القدر از نسل پاک حضرت فاطمه (سَلامُ اللهِ عَلیهَا)
8-اینکه حضرت فاطمه (سَلامُ اللهِ عَلیهَا) حلقه وصل بین نبوت وامامت است
9-اینکه حضرت فاطمه (سَلامُ اللهِ عَلیهَا) اسم اعظم الهی است
10-حضرت فاطمه (سَلامُ اللهِ عَلیهَا) لَیلَةُ القَدر است و حقیقت لَیلَةُالقَدر در حضرت فاطمه (سَلامُ اللهِ عَلیهَا) است
11-طبقِ حدیثِ لَولَاکَ که معروف است و از احادیث قدسی است خداوند در خطاب به پیغمبر اکرم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ) فرمود :.... اگر فاطمه س ، نبود تو و علی ع را خلق نمی کردم. همه عالَم به لطف وجود عرشی وملکوتی حضرت فاطمه (سَلامُ اللهِ عَلیهَا) خلق شده است. همه عالَم وعوالِم هستی اعمِّ از مجردات وغیر مجردات از پرتو وجود عرشی حضرت فاطمه (سَلامُ اللهِ عَلیهَا) محقق شده و پدید آمده است.
نگارش : توسط سیداصغر سعادت میرقدیم
** آیا حدیث لَولاَکَ معتبر است؟
**بحثی حول حدیث قدسی «لولاک لما خلقت الافلاک
**آیا حدیث لَولاکَ معتبر است ؟! پرسمان دانشجویی
(اداره مشاوره و پاسخ نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری)
**لولاک لما خلقت الافلاک... | پرسمان دانشجویی - علوم قرآن و معارف
**حدیث لولاک - ویکی شیعه
بسم الله الرحمن ارحیم
**سیزده پاسخ به یک شُبهه خطرناک تکفیریون ودواعِش
ترجمه وتوضیح متن عربی :
نقد عالمانه وعلمی به استدلال تکفیری ها و داعِشی ها بر اولویت کشتن مسلمانان
( بحث وبررسی و نقد عالمانه وعلمی )
پاسخ به استدلال تکفیری ها وداعشی ها که بر اساس آیه 123 سوره توبه قائل به جنگ و جهاد ومبارزه بر ضد مسلمانانی هستند که با عقیده تکفیری و وهابیگری آنها مخالف می باشند.
مقدمه
یکی از روش های دشمنان أدیان الهی ( از جمله اسلام ناب محمدی صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ) در طول تاریخ وهمه زمان ها که توسط آن از گسترش ونشر تعالیم الهی جلوگیری می کردند ومی کنند عبارت است از تحریف معنوی نسبت به تعالیم دینی می باشد. تفسیر وتأویل وبرداشت ناصحیح وانحرافی نسبت به کلام و سخن وعقیده حق را ، تحریف معنوی می گویند . در سوره نساء آیه 46 به این روش( تحریف معنوی) اشاره شده است در آنجا که می فرماید : ... مِنَ الَّذینَ هادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ.... یعنی بعضی از یهود ، سخنانِ حق را ( الفاظ تورات ویا سخنان پیامبران و ...) از جایگاه ومعنای اصلی خود ، دگرگون و تحریف می کنند. در برخی از دوران ها و زمان ها این تحریف معنوی از سوی عده ای از مسلمین نتیجه داد وجامه عمل پوشید ومتاسفانه جوامع اسلامی از این راه ( تحریف معنوی) دچار انحرافات مختلف شدند که از باب نمونه می توان از تفکر خوارج در زمان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نام برد که این نتیجه وثمره و محصول همان تحریف معنوی می باشد. خوارج کسانی بودند که حضرت امیرالمؤمنین ع در برابر استدلال وشعارشان که می گفتند : لَا حُکْمَ إِلَّا لِلَّهِ ( حکم فقط از آن خدا است) فرمود :کَلِمَةُ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا البَاطِلُ یعنی این کلام وشعاری که آنهاخوارج) به آن تمسک می کنند سخن حق ودرستی است که از آن اراده باطل و وغلط ونادرست می شود . [نهج البلاغه فیض الأسلام خطبه 40.]
علنی شدن و رواج قتل و کشتار مسلمانان با تهمت کفر و شرک ونفاق از جانب شیخ محمد بن عبد الوهاب ودر زمان او شکل گرفت و امروزه همه گروه های تکفیری وداعشی که خودشان را منسوب به تفکر وهّابی می دانند با پیروی از آراء تکفیری شیخ محمد بن عبد الوهاب ، قتل عام وکشتار مردم مسلمان عراق وسوریه ومناطق دیگر را با ابزار ها و روش های بسیار وحشیانه با شوق واشتیاق شدید وفراوان برای خود جایز ومباح وحلال می شمرند و همچنین با رسانه های تبلیغی گسترده ای که برضد شیعه در اختیار دارند ، عده ای از اهل سنت را که از حقیقت وماهیت پلید وخبیث تکفیری ها وداعشی های وهّابی مطّلع نیستند ، تشویق به این جنایات وکشتارها وفجایع می نمایند وبا توقف ومنع در فهم وتفسیر وتجزیه وتحلیل آیات قرآن کریم واحادیث نبوی و معیارهای انسانی ، آنها را تحریک وتحریص و تشویق به قتل وکشتار پیروان اهل بیت علیهم السلام وسائر مسلمین می کنند .
قُوای استعماری در جهان در عصر حاضر به رهبری شیطان بزرگ (آمریکای جنایتکار) همانند استعمارگران گذشته از طریق تفسیر انحرافی آیات قرآن کریم وتعالیم نبوی- ص - در بین پیروان مذاهب اسلامی با بگار گیری از گروه های تکفیری و داعشی با اعتقاد به تکفیر و وجوب قتل مسلمین ، جنگ ها و درگیری و نزاع ها را در میان امت اسلامی بوجود آوردند وبرای رسیدن به اهداف شوم خود واز بین بردن پیوند امت اسلامی ونابودی وحدت و اتحاد میان مسلمین ، به ترویج این گروه های تکفیری پرداختند تا خطر وتهدید مبارزه امت اسلامی بر ضد استعمار و صهیونیسم جهانی را از خود دور کنند . دشمنان اسلام پیوسته با ایجاد شبهات برضد مَبادی و مبانی دینی وترویج و اشاعه آن ها ، در صدد جلوگیری از نشر تعالیم حیاتبخش اسلام اصیل هستند ومی خواهند با ایجاد شبهات در ذهن مردم بویژه جوانان ، آنها را از حقایق دینی واسلامی دور نمایند تا در فضای غبار آلود شبهات وانحرافات در میان مسلمین به اهداف شوم خود دست پیدا کنند. آنها با ترویج این شبهات و انحرافات می خواهند مردم جهان بویژه جوانانِ مسلمان و مؤمن را به انحراف وخشونت بکشانند واختلاف ریشه دار وعمیقی را در میان فِرَق ومذاهب و ادیان بوجود آورند. یکی از شبهاتی که در عالَم اسلام طراحی وپیاده کردند و جریان های تکفیریِ منحرف نیز براساس آن ، فتنه های قتل وکشتار ونابودی شیعه وسنی را دامن زدند ، ادعای ( اولویت جهاد وجنگ برضد دشمن نزدیک یا عَدُوُّالقَریب ) می باشد وبرای این ادعای خود به آیه 123 از سوره توبه تمسک واستدلال می کنند در آنجا که خداوند می فرماید : یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَ لْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ . ای کسانی که ایمان آورده اید! با کافرانی که به شما نزدیکترند ، پیکار کنید! ( و دشمن دورتر ، شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند! ) آنها باید در شما شدّت و خشونت ( و قدرت ) احساس کنند و بدانید خداوند با پرهیزگاران است!
متأسفانه این استدلال و برداشت غلط ونادرست و انحرافی ( تحریف معنوی ) مواجه با استقبال شد و جایگاه گسترده و وسیعی در بین جوانانِ مؤمنِ سطحی نگر از اهل سنت قرار گرفت به گونه ای که فوج فوج برای اقدام به عملیات انتحاری وقتل عام مسلمانان مظلوم شیعه وسنی وملحق شدن به جریان های تکفیری وهابی نسبت به هم سبقت می گیرند. ترویج این استدلال انحرافی وتفسیر نادرست از آیه شریفه ذکر شده سبب شد که هزاران جوانِ مسلمان بجای آنکه با دشمن صهیونیستی و کفر جهانی ( و قدرت های استکباری از جمله آمریکای جنایتکار و ...) به جهاد ومبارزه بپردازند ، در مقابل مسلمانان بی گناه در سوریه وعراق وسائر بلاد و کشورهای اسلامی به جنگ و درگیری ونزاع وخونریزی وکشتار مشغول شدند ودشمنان اسلام ومسلمین(اسرائیل غاصب و آمریکا و...) از راه اختلافات ودرگیری ها و کشتارها در میان امت اسلامی به اهداف شوم خود می رسند ودر راحتی و آسایش قرار می گیرند!! معاونت بین المِلَل حوزه های علمیه با همراهی ومساعدت مراکز تخصصیِ مربوطه جهت روشن شدن و رفع ودفع این شبهه خطرناک ، اقدام به تهیه پاسخ های علمی وعالمانه در این زمینه بر اساس مبادی ومبانی دینی واسلامی و منابع حدیثی معتبر از اهل سنت به روش سؤال وجواب نموده است .
محمد حسن زمانی
معاون امور بین الملل حوزه های علمیه
شُبهه
جریان های تکفیری منحرف با هدف جذب وسَوق دادن جوانان مسلمان ومؤمن و مبارزِ از اهل سنت از مناطق مختلف دنیا به سوی خود ، موجی از جنگ و درگیری وکشتار و قتلِ عام را برضد دیگر مسلمانان اعم از شیعه وسنی که تابع تفکرات وهابی نیستند ، راه انداختند واز رهگذر استناد به آیه ای از قرآن کریم (آیه 123 از سوره توبه) ، جهت ومسیر مبارزه وجهاد برضد صهیونیست ها و استکبار جهانی بویژه آمریکا و دشمنان مشترک را ، به سوی جنگ و درگیری و مبارزه با برادران شیعه و جمهوری اسلامی ایران واهل سنتی که در برابر رژیم صهیونیستی مقاومت وجهاد می کنند ، تغییر دادند . این گروه های تکفیری وقتی که با این سؤال مواجه می شوند که چرا شما به یاری و کمک ملت مظلوم ودر بند ومحاصره شده غَزَّه( وفلسطین) نمی روید وبرضد صهیونیست ها قیام و مبارزه نمی کنید ؟! پاسخ می دهند که بزرگترین جواب وپاسخ در قرآن کریم است در آنجایی که خداوند درباره دشمن نزدیک(َعَدُوُّالقَریب) سخن می گوید ومی فرماید : یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَ لْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ ای کسانی که ایمان آورده اید! با کافرانی که به شما نزدیکترند ، پیکار وجهاد کنید! ( و دشمن دورتر ، شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند! ) آنها باید در شما شدّت و خشونت ( و قدرت ) احساس کنند و بدانید خداوند با پرهیزگاران است! سوره توبه آیه 123) و مراد ازکفار و عَدوّ قریب ودشمن نزدیک( از دیدگاه تکفیری ها) در اکثر آیات قرآن کریم ، منافقون هستند زیرا که ( به گمان آنها) منافقین نسبت به کفار اصلی ، خطرشان بیشتر وبزرگتر است ونیز می گویند پاسخ این سؤال نیز در شیوه وسیره ابی بکر صدیق است در آن هنگامی که او قتال وجنگ ومبارزه با مُرتدّّین(اهل الرِّدَّة) را مقدم بر فتح قدس قرار داد ، قدسی که بعد از ابوبکر توسط عُمَربن خَطّاب فتح شد.
جریان تکفیری و داعشی در منطقه ( منطقه اسلامی و کشورهای مسلمان ) معتقد است که بنابر آیه یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَ لْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ سوره توبه آیه 123 ، می توان ادعا کرد که کفار بر دوقسم است : 1- دسته ای از کفار که مسلمان نیستند ودر مناطق جغرافیایی دور زندگی می کنند وسکونت دارند . 2- گروهی دیگر از کفار که شبیه مسلمین هستند ودر بلاد وکشورهای اسلامی زندگی می نمایند . تکفیری ها معتقدند که این دسته از کفار( دسته دوم) خطرشان از دسته اول بیشتر است زیرا که عقائد شرک آلود و کفرآمیز دارند!!! . تکفیری ها و داعشی ها به گمان باطل خود ادعاء می کنند که این آیه کریمه ( آیه 123 از سوره توبه) تأکید می نماید که اولویت جنگ وجهاد باید برضد کفار قریب و نزدیکی باشد که شبیه مسلمانان هستند ولی مسلمان نیستند!! و می گویند براین اساس واجب است که جهاد با کفار اصلی را که در مناطق دور هستند ، تأخیر انداخت وابتداء باید با کفاری که قریب ونزدیک هستند مبارزه وجهاد کرد وسپس نتیجه می گیرند که جهاد وجنگ بر ضد مشرکین ومنافقین از مسلمانان( یعنی کفاری که به گمان آنها شبیه مسلمانان می باشند ولی مسلمان نیستند ) واجب است و اولویت دارد وجهاد و مبارزه با کفار ویهود ونصاری وخصوصا صهیونیست ها( رژیم اشغالگر قدس) وآمریکا در اولویت بعدی قرار دارد وفعلا واکنون نیازی به مبارزه وجهاد با آنها وجود ندارد!!!
پاسخ به شُبهه
1-آنچه که در آیه 123 از سوره توبه ذکر شد برگرفته از روایات وارده در باره قتال وجنگ با کفار نزدیک ویا عَدُوُّالقَریب ( یهود و یا امپراتوری روم شرقی در شام و... ) می باشد وشکی نیست در اینکه امکان ندارد که منافقین ( آنگونه که تکفیریون وداعشی ها می پندارند که مراد از کفار نزدیک در آیه شریفه ، منافقون ومشرکین از مسلمانان می باشند) مصداق این آیه باشند چه رسد به اینکه شامل مسلمین شود زیرا که مفسرون سبب وعلت نزول این آیه شریفه را ذکر کردند ودر نهایت در باره آیه مذکوره به این نتیجه رسیدند که واجب است که مسلمانان در برابر ومقابل کفاری که از نظر جغرافیایی در منطقه نزدیک به مسلمین قرار دارند پایداری واستواری نشان دهند ونسبت به آنها مراقبت وهوشیاری ونظارت داشته باشند وبه خاطرمبارزه وجهاد با دشمنانی که در مناطق دورتر می باشند ، از دشمنان نزدیک به خود غفلت نکنند و دامنه جهاد ومبارزه با کفار را توسعه داده وبه تدریج نخست در برابر کفار نزدیک به خود وسپس در مقابل کفار دورتر به جهاد ومبارزه اقدام نمایند وشاهد براین مطلب چیزی است که صاحب تفسیرِ(اَلتسهیل) گفته است مبنی براینکه این آیه شریفه(آیه 123 از سوره توبه) اشاره به جنگ وجهاد با روم شرقی در شام دارد. ( توضیح اینکه منطقه شامات پیش از آنکه زیر سلطه وحکومت مسلمانان در آید تحت حکومت امپراتوری روم شرقی بود)(1)
***
وهمچنین فخررازی صاحب تفسیر کبیر در این باره گفته است که هنگامی که خداوند در آیه 36 از سوره توبه [... وَ قاتِلُوا الْمُشْرِکینَ کَافَّةً کَما یُقاتِلُونَکُمْ کَافَّةً و ( به هنگام نبرد ) با مشرکان ، دسته جمعی پیکار کنید ، همان گونه که آنها دسته جمعی با شما پیکار می کنند...] دستور به جنگ وجهاد با همه مشرکین را داد ، بعد از آن به وسیله آیه 123 از سوره توبه آنها را (یعنی مسلمانان را) در باب مبارزه وجنگ با کفار به راه وروش صحیح تر وشایسته تر ارشاد و راهنمایی فرمود و آن راه چنین است که ابتداء با کفار نزدیک تر جهاد وجنگ کنید وسپس به جهاد با کفار دورتر بپردازید. (2)
.................................... ..................... ادامه دارد.................. .................
***نسیم معرفت***
** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)
** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)
** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)
** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)
** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)
** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)
** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)
** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)
** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)
** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)
** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)
** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)
** دِراسَة فِقهیّة نَقدِیّة [استاد سیداصغر سعادت میرقدیم](کلیک کنید)
**********************************************************
**********************************************************
**نقدِ علمی و عالمانه براستدلال تکفیری ها وداعِشی ها
معاونت بین الملل حوزه های علمیه
**نقدِ علمی و عالمانه براستدلال تکفیری ها وداعِشی ها
معاونت بین الملل حوزه های علمیه
**نقدِ علمی و عالمانه براستدلال تکفیری ها وداعِشی ها
معاونت بین الملل حوزه های علمیه
**نقدِ علمی و عالمانه براستدلال تکفیری ها وداعِشی ها
معاونت بین الملل حوزه های علمیه
**نقدِ علمی و عالمانه براستدلال تکفیری ها وداعِشی ها
معاونت بین الملل حوزه های علمیه
**نقدِ علمی و عالمانه براستدلال تکفیری ها وداعِشی ها
معاونت بین الملل حوزه های علمیه
http://hawzah-ird.ir/news/37601/366268/%D9%86%D9%82%D8%AF%20%D9%81%D9%82%D9%87%DB%8C%20%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AF%D9%84%D8%A7%D9%84%20%D8%AA%DA%A9%D9%81%DB%8C%D8%B1%DB%8C%20%D9%87%D8%A7
بانوی نمونه اسلام فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
عنوان کتاب : آیین همسرداری
تألیف :حضرت آیت الله ابراهیم امینی,
اسلام براى حفظ منافع بانوان و رشد و ترقى آنان احکام و قوانین و برنامه هاى خاصى دارد. یکى از راههایى که مى توان به وسیله ى آن، بانوى شایسته ى اسلام و آثار و نتائج درخشان تربیت اسلامى را مشاهده نمود این است که بانوان صدر اسلام و تربیت یافتگان مکتب وحى را به طور کامل بشناسیم و جزئیات زندگى آنان را مورد بررسى و کنجکاوى قرار دهیم.
حضرت زهرا (علیهاالسلام) بدون شک در رأس تمام بانون اسلام قرار دارد. زیرا او تنها بانویى است که پدرش معصوم، شوهرش معصوم و خودش نیز معصوم بوده است. محیط پرورش و زندگى زهرا سلام الله علیها ، محیط عصمت و طهارت بوده است. دوران کودکى خویش را در خانه ى شخص اول اسلام یعنى پیغمبر برگزیده اى که تحت تربیت مستقیم پروردگار جهان قرار داشت، طى کرد. دوران خانه دارى و بچه دارى را در خانه ى دومین شخصیت ممتاز اسلام یعنى على بن ابى طالب (علیه السلام) گذراند. در این دوران کوتاه دو پسر معصوم یعنى حسن و حسین علیهما السلام را تربیت کرد و دو دختر شجاع و فداکار، مانند زینب علیها السلام و ام کلثوم س ، به جامعه تحویل داد. در چنین خانه اى به طور قطع مى توان نتایج درخشان احکام و برنامه هاى اسلامى را آشکارا مشاهده نمود و بانوى شایسته و نمونه ى اسلام را پیدا کرد.
***نسیم معرفت***
**کانون وبلاگ نویسان قم**
**کانون وبلاگ نویسان قم**
**کانون وبلاگ نویسان قم**
**کانون وبلاگ نویسان قم**
**کانون وبلاگ نویسان قم**
**کانون وبلاگ نویسان قم**
**کانون وبلاگ نویسان قم**
**کانون وبلاگ نویسان قم**
**کانون وبلاگ نویسان قم**
**کانون وبلاگ نویسان قم**
**کانون وبلاگ نویسان قم**
**کانون وبلاگ نویسان قم**
**کانون وبلاگ نویسان قم**
***نسیم معرفت***
به نام خدا
توبه برچهار پایه ورُکن استوار است
قالَ الإمامُ الجَوادُ - عَلَیهِ السَّلامُ :
اَلتَّوْبَةُ عَلَی أَرْبَعَةِ دَعائِمَ: نَدَمٍ بِالْقَلْبِ وَ اسْتِغْفَارٍ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٍ بِالْجَوَارِحِ وَ عَزْمِ أنْ لَا یَعُودَ .
حضرت امام جواد -عَلَیهِ السَّلامُ - فرمود:توبه برچهار پایه ورُکن استوار است :
1-پشیمانی قلبی
2-استغفار با زبان
3-جبران کردن گناه از راه عمل با اعضاء وجَوارح(انجام وظائف وفرائض الهی و اداء حقوق دیگران - اداء حقّ الله وحقّ الناس -)
4- تصمیم جدّی بر ترک گناه ومعصیت
بحارالأنوار، ج 75، ص 81
ارشاد القلوب دیلمی، ص 160.
** پایه های چهار گانه توبه(پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله حسین مظاهری)
بیانات بسیار مهم مقام معظم رهبری
درجمع اعضاءخبرگان رهبری دراسفند1394 .
***نسیم معرفت***
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.
خیلی خوشآمدید آقایان محترم، برادران عزیز! اوّلاً ایّام شهادت حضرت صدّیقهی طاهره (سلام الله علیها) را به همهی شما برادران عزیز که شاگردان آن مکتب هستید تسلیت عرض میکنم. یک نکته را در همین زمینه عرض بکنم: توجّه بشود در ایّام فاطمیّه، بهمناسبت ذکر مناقب آن بزرگوار، ذکر شهادت آن بزرگوار، مسائل اختلافافکن مطرح نشود. امروز سیاستهای مُدهِش(2) و اهریمنی بینالمللی جدّاً درصدد این است که بین شیعه و سنّی اختلاف بیندازد. امروز جنگهایی در منطقه هست؛ من به شما عرض میکنم که هیچکدام از این جنگها جنگ اعتقادی نیست؛ جنگهای سیاسی و با انگیزههای گوناگون سیاسی و قومی و مانند اینها است و ربطی به مذهب ندارد، لکن دشمن یعنی آمریکا، یعنی صهیونیست، یعنی انگلیس سعی میکنند این دعواها را، این اختلافها را تبدیل کنند به اختلاف مذهبی؛ چون میدانید که اختلاف مذهبی به این آسانیها تمامشدنی نیست. ما نباید به این هدف کمک کنیم. ما امروز در کنار خود، از برادران اهل سنّت کسانی را داریم که با ما و همراه ما دارند در دفاع از حرم اهلبیت میجنگند و کشته میدهند، شهید میدهند. خانوادههایی از شهدای مدافع حرم پیش من آمدند که در بینشان چند خانوادهی سنّی بودند. خب، این برادر اهل سنّت که برای دفاع از حرم حضرت زینب یا حرم امیرالمؤمنین یا حرم سیّدالشّهدا جوان خودش را گسیل میکند به جبهه، بعد هم که پیش ما میآید، به جای اظهار تأسّف، به جای اظهار غم و اندوه یا گِله و شکایت، ابراز افتخار میکند که پسر من در این راه شهید شده، این را ما باید برنجانیم؟ این را ما باید کاری کنیم که از ما دور بشود؟ اینها نکات مهمّی است، اینها نکات اساسیای است. امروز جزو اولویّتهای اصلی جامعهی روحانیّت این است که نگذارند کاری را که آمریکا دارد با زحمت انجام میدهد، صهیونیستها دارند با زحمت انجام میدهند، ما بهسهولت این کار را برای آنها انجام بدهیم؛ این را توجّه داشته باشید. در سیستانوبلوچستان علمای اهل سنّت مردم را تشویق کردند به انتخابات؛ این گروههای تکفیری آنها را الان دارند تهدید میکنند که شما چرا کمک کردید به انتخابات؛ چون آنها تشویق کردند. گروههای تکفیری فقط دشمن شیعه نیستند، دشمن نظام اسلامیاند، دشمن هرکسی هستند که به نظام اسلامی کمک کند؛ به اینها باید توجّه داشت. البتّه ما بارها این را عرض کردیم که گفتن تاریخ، با رعایت موازین، با رعایت ادب، با رعایت جهات مهمّ مصلحتی اشکالی ندارد، لکن [جلوگیری از] ایجاد اختلاف، ایجاد بغض، ازجملهی چیزهایی است که امروز خیلی باید مورد توجّه قرار بگیرد.
این جلسهی امروز شما، آخرین اجلاس از طولانیترین دورهی مجلس خبرگان است؛ در این سالها - حدود نُه سال که جناب آقای یزدی فرمودند - این مجلس اجلاسیّههایی را برگزار کرد، کارهایی انجام دادند، مطالب مهمّی گفتند و منشأ آثاری هم شدند. درگذشتگانی بودند؛ بهنظرم - آنطور که به من گزارش دادند - حدود هفده نفر از اعضای این مجلس در طول این سالها از دنیا رفتهاند. البتّه این دورهی جدید هم که آغاز خواهد شد، همینجور است؛ دنیا همین است؛ بعضیها در آخر خط قرار دارند و حرکت بهسمت عالَم بقا یک حرکت دائمی است از سوی آحاد بشر؛ و این قدرت الهی است و تقدیر الهی است. بایستی مراقب باشیم، و برای آن درگذشتگان عزیزی که در این دوره بودند و زحمت کشیدند و حضور پیدا کردند، طلب مغفرت کنیم.
من بخصوص یاد میکنم از مرحوم آقای طبسی (رضوان الله تعالی علیه) و مرحوم آقای خزعلی (رضوان الله تعالی علیه)؛ که این دو برادرِ خوب، جزو کسانی بودند که بهمعنای واقعی کلمه در مجلس خبرگان جایگاه خبرگی را حفظ کردند و حقیقتاً امتحان خوبی دادند. مرحوم آقای طبسی (رحمة الله علیه) که سوابق مبارزاتی ایشان در دوران اختناق، بعد [هم] خدمات ایشان در آستان قدس و در مجموعهی مسائل انقلاب، برای اغلب افراد شما روشن است؛ منتها یک برجستگیهایی هست که این برجستگیها را نمیشود انسان ندیده بگیرد؛ رحمت خدا بر این مرد بزرگ و برادر عزیز ما. ایشان در حسّاسترین مواقع، جایگاه انقلابی خودش را بهطور واضحی ظاهر کرد و حفظ کرد و بر آن اصرار ورزید و تصریح کرد. مرحوم آقای طبسی در فتنهی [سال] 88 همهی ملاحظات را کنار گذاشت و آمد وسط میدان؛ رفاقتها و رودربایستیها و مانند اینها را کنار گذاشت؛ مواقع زیادی ما از ایشان این حالت را دیدیم؛ انسان صریح، مؤمن، قاطع. اینها آن چیزهایی است که در حفظ شخصیّت افراد و در تاریخ زندگی افراد میماند؛ در حساب الهی هم اینها باقی است. زندگی این مرد مؤمن و بزرگوار در طول این دوران مسئولیّت، تغییر پیدا نکرد؛ ایشان در همان خانهای از دنیا رفت که ما قبل از انقلاب بارهاوبارها به آن خانه رفته بودیم؛ در همان خانه و با همان اثاث زندگی. آن روزی که ماها نشستن روی مبل را بلد نبودیم، ایشان در خانهاش مبل داشت؛ همان مبل 40 سال، 45 سال قبل، امروز هم در خانهی ایشان است و از همانها استفاده میکردند. زندگی خودش را توسعه نداد، وضع اشرافی به خود نگرفت. خب اینها در مردم اثر میگذارد؛ بااینکه علیه ایشان تبلیغات هم زیاد میکردند، لکن دیدید مردم مشهد چه بدرقهای کردند از این انسان. تشییع جنازهی مرحوم آقای طبسی و نماز [بر] ایشان، مثل بزرگترین راهپیماییهایی بود که در مشهد انجام گرفته بود که ما دیدیم؛ آن صحن باعظمت، مملوّ از جمعیّت [بود] و همه هم مردم مشهد - اوقات زوّاری [هم] نبود که بگوییم زوّار آمده بودند؛ نه، مردم مشهد بودند - آمدند قدردانی کردند؛ قدرشناسی کردند. رحمت خدا بر این فقیدِ عزیز ما.
مرحوم آقای خزعلی (رضوان الله تعالی علیه) امتحانی از نوع دیگر و بسیار دشوار را دادند؛ پای حرفهای خودشان ایستادند، پای انقلاب ایستادند. آنجاییکه بحث نزدیکان و منتسبان بود، با کمال صراحت، با کمال شجاعت [ایستادند]. حالا به بنده که مکرّردرمکرّر مطالبی گفتند که در سینهی من و در نوشتهجات من ثبت است، امّا در علن هم مطالبی زیادی گفتند، که اینها را دیگران شنیدهاند. [این] مرد پای انقلاب ایستاد. اینها است که ارزش میدهد به انسانها، معنا میدهد به حرکت انقلابی انسانها. رحمت خدا بر اینها. امیدواریم که خدای متعال با رضوان خود، با رحمت خود، از اینها استقبال کند؛ کَاَنّی بِنَفسی واقِفَةٌ بَینَ یَدیک فَقَد اَظَلَّها حُسنُ تَوَکُّلی عَلَیکَ فَقُلتَ ما اَنتَ اَهلُهو وَ تَغَمَّدتَنی بِعَفوِک. (3) امیدواریم انشاءالله خدای متعال، اینها را مشمول این فِقرهی مناجات شعبانیّه قرار بدهد. (4)
انتخاباتِ امسال، انتخابات بسیار پُرمعنا و مهمّی بود. بااینکه اینهمه علیه این انتخابات تلاش شده بود، فعّالیّت شده بود، برای اینکه انتخابات را زیر سؤال ببرند، از ارزش انتخابات بکاهند، یک جمعیّت 34 میلیونی در این دو انتخابات شرکت کردند؛ یعنی در واقع، قریب هفتاد میلیون برگهی رأی از سوی مردم ایران، داخل صندوقها انداخته شد. این خیلی باارزش است، این خیلی بااهمّیّت است؛ مردم حقیقتاً خوش درخشیدند. 62 درصد، در نسبت جمعیّتی که میتوانند رأی بدهند، درصد بالایی است [اگر] مقایسه بشود با بیشتر کشورها؛ نه با بعضی از کشورها [بلکه] با بیشتر کشورها. آنطور که به من گزارش دادهاند، در آمریکا در این ده سال اخیر هیچوقت آمار شرکت مردم در انتخاباتهای گوناگون، چه انتخابات کنگره و چه انتخابات ریاست جمهوری، به چهل درصد نرسید. این حضور مردمی، خیلی معنادار است؛ مردم بهمعنای واقعی کلمه اعتماد خودشان را به نظام اسلامی نشان دادند و عملًا ثابت کردند. این یکی از نقاط مهم بود.
خب، البتّه در همهی انتخاباتها بعضی رأی میآورند، بعضی رأی نمیآورند؛ علل گوناگونی هم دارد. بنده لازم میدانم از آن کسانی که در این دورهی نُهساله، حضور داشتند و زحمت کشیدند و در دورهی بعد نیستند همین جا تشکّر کنم. البتّه بعضی از بزرگان ما هستند که اینها رأی آوردن و نیاوردنشان، هیچ مِساسی(5) به شخصیّت اینها پیدا نمیکند. بعضی هستند که مجلس خبرگان از حضور آنها بهرهمند میشود، نه آنها از حضور در مجلس خبرگان. امثال جناب آقای یزدی یا جناب آقای مصباح، کسانی هستند که وقتی در مجلس خبرگان حضور داشته باشند، مجلس وزانت بیشتری پیدا میکند. نبودن اینها در مجلس خبرگان، به اینها هیچگونه ضرری نمیزند. بله، برای مجلس خبرگان نبودن اینها خسارت است. شخصیّت برجستهی اشخاص به معنویّات آنها، به داشتههای معنوی آنها، به سرمایههای معنوی آنها است. امیدواریم که خدای متعال آن کسانی را که در این دورهی جدید هستند و قبلاً نبودهاند، و کلّ مجلس خبرگان را انشاءالله موفّق بدارد.
انتخابات در کشور ما - ازجمله این انتخابات - خصوصیّاتی دارد که من چند خصوصیّت را که به نظرم مهم میآید، عرض میکنم. یکی این است که مردم برای شرکت در این انتخابات و در [دیگر] انتخاباتهای کشور ما آزادی عمل دارند. در بعضی از کشورها اجباری است؛ حتّی در کشورهای غربی - اروپایی و غیر اروپایی - اجبار هست؛ یعنی شرکت نکردن در انتخابات برای آنها هزینه دارد؛ در کشور ما شرکت نکردن در انتخابات هیچ هزینهای ندارد؛ مردم آزادانه شرکت میکنند، با انگیزه شرکت میکنند، با رغبت شرکت میکنند؛ فکری دارند، دنبال فکر حرکت میکنند. این بسیار با ارزش است.
نکتهی دوّم که در اغلب انتخاباتهای ما بوده است و در این انتخابات هم بهطور واضحی وجود داشت، رقابتی بودن انتخابات بود. سعی شد که گفته شود انتخابات رقابتی نیست لکن خلاف واقع بود و انتخابات رقابتی بود؛ با عَلَمهای گوناگون، با نامهای گوناگون، با شعارهای گوناگون، جناحهای مختلف، افراد مختلف شرکت کردند و حرف خودشان را زدند؛ صداوسیما در اختیار نامزدهای خبرگان قرار گرفت؛ نامزدهای مجلس شورای اسلامی در شهرها تبلیغات کردند و آنچه توانستند کار کردند. بنابراین انتخابات کاملاً رقابتی بود و آنچه به دست آمده است محصول یک رقابت کامل است.
یک خصوصیّت دیگری که مهم و قابل توجّه است و باید واقعاً خدا را شکر کنیم، امنیّت و آرامش فضای انتخابات بود؛ حتّی در آنجاهایی که انگیزههای اختلاف وجود دارد؛ مثل مواردی که قومیّتهایی هست، بین دو شهر اختلاف هست، بین دو شهر رقابت هست؛ از این قبیل در سراسر کشور داریم؛ هیچجا حادثهی تلخی اتفّاق نیفتاد. حالا در شهرهای بزرگ و امثال اینها که واضح است، در گوشهوکنار کشور هم همینجور بود؛ حادثهای که فضای انتخابات را تلخ کند و خدای نکرده به جان افراد صدمهای وارد بشود، اتّفاق نیفتاد. امروز محیط اطراف ما را مشاهده کنید؛ در شرق ما، در غرب ما، در شمال ما، در جنوب ما کشورها دچار ناامنیاند. نه اینکه [فقط] انتخابات آرام و سالم نمیتوانند برگزار کنند؛ زندگی سالم و آرام هم ندارند؛ [فرد] از خانه که خارج میشود، نمیداند که به خانه برمیگردد یا نه. وضع ناامنی در کشورهای اطراف ما تقریباً اینجوری است. در کشور ما بحمدالله انتخاباتی با این عظمت، با این شرکت وسیع اتّفاق میافتد؛ در تهران مردم از ساعت هشت صبح تا دوی بعد از نیمهشب [رأی میدادند]؛ به من گزارش دادند در بعضی از حوزههای انتخاباتی در تهران، نه تا دوازده [بلکه] تا دوی بعد از نصفشب مردم میآمدند، رأی میدادند و میرفتند؛ با کمال آرامش، با کمال امنیّت. این خیلی چیز مهمّی است؛ این برای کشور یک موجودی است، یک نعمت بزرگ الهی است برای یک کشور؛ این را باید قدر بدانیم. ما از کسانی که این امنیّت را توانستند تأمین کنند برای ما - از وزارت کشور تا نیروی انتظامی تا سپاه تا بسیج و دیگرانی که تأثیر در این معنا داشتند - حقیقتاً بایستی تشکّر کنیم.
یک خصوصیّت دیگر این انتخابات، مثل بقیّهی انتخاباتهای ما، سلامت و امانتداری بود؛ یعنی انتخابات سالم برگزار شد؛ درست نقطهی مقابل آن چیزی که دشمنان ما دائماً در طول این سالها، همواره تبلیغ کردند؛ و این تبلیغ در اوقات انتخابات غالباً شدید شده که «آقا، خیانت میکنند؛ اسم فلانی را میآورند، رأی فلانی را به جایش در میآورند»؛ از این حرفها شنیدهاید؛ مرتّباً یک عدّهای بیرون گفتهاند و یک عدّهای هم در داخل آنها را بازگو کردهاند و همان حرفها را در داخل کشور تکرار کردهاند. با وجود این، بحمدالله انتخابات، سالم بود و همیشه سالم بوده انتخابات. این نشان داد بیاعتباری حرف کسانی را و اقدام کسانی را که یک وقتی یک انتخاباتی مثل سال 88 را نامعتبر دانستند و آن فتنهی مضر و مُهیب را برای کشور بهوجود آوردند؛ بهخاطر اینکه متّهم کردند کشور را به اینکه انتخابات انتخابات ناسالمی است؛ نه، انتخابات سالم بود؛ هم امروز سالم بود، هم دورههای قبل سالم بود، هم سال 88 سالم بود، هم سال 84 سالم بود؛ انتخابات سلامت داشت. هیچوقت اینجور کاری [نشده است]. بله، ممکن است در یک گوشهای، در یک صندوقی ده تا، بیست تا، صد تا رأی اینوَر و آنوَر بشود؛ یا از روی غفلت، یا از روی غرض، [امّا] هیچگونه حرکت سازماندهیشدهای که وجود داشته باشد که نتیجهی انتخابات را تغییر بدهد، در کشور ما وجود نداشته و وجود ندارد و بعد از این هم امیدواریم انشاءالله هرگز وجود نداشته باشد.
یک نکتهی دیگری که باز در این انتخابات واضح شد و بسیار خودش را نشان داد، رفتار کاملاً نجیبانهی کسانی بود که رأی نیاوردند. اگر آن کسانی که رأی نیاوردهاند، بنا میکردند اعتراض کردن و دعوا کردن و شِکوه و گلایه کردن و در بلندگوها حرف زدن، وضع آرام نمیماند و طبعاً ناآرامی بهوجود میآمد. خود جناب آقای یزدی (ادام الله بقائه) هم در اوّلِ این اجلاس کنونیتان اظهار کردند، هم قبلاً گفته بودند و ابراز خوشحالی کردند، اظهار رضایت کردند، به کسانی که رأی آوردند تبریک گفتند؛ اینها خیلی بااهمّیّت است؛ اینها خیلی باعظمت است؛ اینها ارزش است، این ارزشها را بایستی قدر دانست؛ برخلاف رفتار نانجیبانهی کسانی که در سال 88 عمل کردند که چون رأی نیاوردند، دعوا راه انداختند، مردم را به خیابانها کشاندند، کار را به زدوخورد کشاندند، برای کشور هزینه درست کردند، دشمن را جری کردند، طمع دشمن را برانگیختند؛ این کارها شد. خدای متعال آن فتنه را خاموش کرد وَالّا آن فتنه، فتنهی کوچکی نبود که اینها راه انداختند. خب، این هم یک خصوصیّت دیگر.
از کسانی که در امنیّت انتخابات شرکت فعّال داشتند، بنده نام وزارت اطّلاعات را نبردم که عذرخواهی میکنیم از آنها؛ یعنی حضور آنها شدیداً، جدّاً حضور مؤثّری بود در ایجاد امنیّت و جلوگیری از برخی حوادثی که ممکن بود پیش بیاید.
آنچه در جمعبندی این بخش باید عرض بکنیم، این است که مردم در این انتخابات، اعتماد خودشان به نظام اسلامی و تبعیّت از نظام اسلامی را اثبات کردند و نشان دادند که تابع جمهوری اسلامی هستند، قوانین جمهوری اسلامی را قبول دارند، بر طبق این قوانین رفتار میکنند و عمل میکنند؛ این خیلی باارزش است؛ این درست نقطهی مقابل آن چیزی است که دشمنان ما دارند دنبال میکنند؛ میخواهند یک دوقطبیای درست کنند بین حکومت و نظام از یک طرف و مردم از یک طرف؛ مردم به جای اینکه به زبان بیاورند و حرف بزنند، آمدند در میدان نشان دادند که نخیر، اینجوری نیست. البتّه قبلش هم آن راهپیمایی کذایی بیستودوّم بهمن بود با آن عظمت، با آن شور و شعور؛ مردم واقعاً اینجوری هستند. بنابراین خوشبختانه تلاش دشمن برای بیاعتبار کردن انتخابات به نتیجه نرسید و انتخابات با اعتبار تمام انجام گرفت.
یک نکته در اینجا وجود دارد و آن این است که بعضی - باید گفت به تبعیّت ناخواسته و نادانسته از دشمن - برخی از اشکالات را متوجّه میکنند به شورای نگهبان؛ بنده حقیقتاً گله دارم از اینگونه افراد. شورای نگهبان کار خودش را با جدّیّت، با زحمت فراوان، با تلاش انجام داد. شما هم جای شورای نگهبان باشید، غیر از این عمل نخواهید کرد. شورای نگهبان درظرف بیست روز - همچنانکه جناب آقای شاهرودی الان اشاره کردند - باید دوازده هزار پرونده را میدید. خب، این اشکال از قانون است؛ اگر این اشکال قانونی برطرف بشود، آن مشکلی که مترتّب بر این هست برطرف خواهد شد. ما چرا باید آن اشکال قانونی را بهپای شورای نگهبان بنویسیم؟ آقایان صحبت از احراز و عدم احراز میکنند؛ من تعجّب میکنم از بعضی که این حرف را میزنند. خب، شما همه اهل فضلید، اهل علمید؛ آیا بدون احراز شرایط برای یک مسئولیّت، میشود آن شخص را تأیید کرد؟ بدون اینکه شما احراز کنید شرایط قانونیِ این کار را دارد، میتوانید آن را تأیید کنید؟ پیش خدای متعال جواب دارید؟ نمیتوانید. شما هم به جای شورای نگهبان باشید نمیتوانید. شورای نگهبان اگر احراز نکرد، ناگزیر است از اینکه بگوید من احراز نکردم. وقتی احراز نکرد، طبعاً طرف رد میشود؛ خب، این ایرادی نیست که به شورای نگهبان وارد بشود. اگر میخواهید شورای نگهبان فرصت احراز داشته باشد، باید قانون را اصلاح کنید؛ قانون باید اصلاح بشود - قبلاً هم این را ما مکرّر گفتهایم؛ حالا افراد در فکر هستند، شاید انشاءالله بتوانند؛ البتّه ما سیاستهای کلّی انتخابات را مطرح کردیم و فرستادیم برای مجمع تشخیص؛ آنجا هم بررسی کردند؛ [اگر] حالا براساس آنها یک کار درستی انجام بگیرد بحثی نیست - امّا با این قانونی که فعلاً وجود دارد، وضع همین است؛ شورای نگهبان چارهای ندارد؛ نمیتواند کسی را که شرایط او را احراز نکرده تأیید بکند؛ باید احراز بکند.
شما میگویید که قانون این چهار منبع را گفته؛ (6) خیلی خب - البتّه همین هم محلّ بحث است - فرض کنیم که این منابع را برای [کسب] اطّلاعات ذکر کرده باشد. اگر جنابعالی که مسئول هستید، از یک طریقی علم پیدا کردید و فهمیدید که این شخص صالح نیست، میتوانید تأیید کنید؟ نمیتوانید تأیید کنید؛ پیش خدای متعال جواب ندارید. چرا به شورای نگهبان اینقدر حمله میشود!
البتّه بعضی وقتی در شورای نگهبان رد شدند ناراحت میشوند؛ این ناراحتی قابل فهم است، قبول است. بنده هم ممکن است اگرچنانچه در یک موردی بگویند «شما صلاحیّت نداری» ناراحت بشوم امّا آیا وقتی ناراحت شدیم بایستی جنجال بکنیم؟ انسان اگر ناراحت شد، اگر راه قانونیای وجود دارد، باید به آن راه قانونی متوسّل بشود. من تعجّب میکنم که بعضی بنا میکنند نوشتن در روزنامه و اینطرف و آنطرف و از این قبیل کارها علیه شورای نگهبان که چرا ما را رد کردید؛ ما صالح بودیم. خیلی خب، شما صالح؛ اگرچنانچه شورای نگهبان اشتباه کرده باشد، شما بایستی به آنها مراجعه کنید و آنها هم طبق قانون، همان وظیفهای که دارند باید انجام بدهند؛ اگر نشد، نمیشود شورای نگهبان را تخریب کرد. همه توجّه بکنند! شورای نگهبان جزو آن مراکز اصلیای است که از اوّل انقلاب، استکبار خواسته آن را تخریب بکند. یکی از چند مرکز مهمّی که از اوّل انقلاب سعی دستگاه تبلیغات اهریمنیِ صهیونیستها و آمریکاییها و استکبار بر این بوده است که آن را تخریب بکنند، شورای نگهبان است. ما نباید کمک کنیم و شورای نگهبان را تخریب کنیم بهخاطر این [ردّ صلاحیّت]. بله، ممکن است گِله داشته باشیم یا یک مشکلی وجود داشته باشد؛ خب، مشکل را باید بگوییم؛ نباید تخریب بکنیم شورای نگهبان را؛ این مرکز اساسی قانونی را نبایستی تخریب بکنیم. لجنپراکنی کردن علیه شورای نگهبان حقیقتاً یک کار غیر اسلامی، غیر شرعی، غیر قانونی و غیر انقلابی است.
خب، مردم خوش درخشیدند؛ کاری که از مردم توقّع بود انجام بدهند انجام دادند. حالا نوبت ما است؛ هم نوبت مجلس خبرگان است که به وظایف خود عمل کند، هم نوبت مجلس شورای اسلامی است که به وظایف خود عمل کند؛ هم نوبت دولت محترم است که به وظایف خود عمل کند؛ ما وظایفی داریم. مردم آمدند در میدان و نمایندگان خودشان را معیّن کردند. به نظر من مجلس خبرگان مهمترین جایی است که بایستی متوجّه به وظایف خودش باشد. من اگر بخواهم در یک کلمه عرض بکنم، آن یک کلمه این خواهد بود که مجلس خبرگان باید انقلابی بماند؛ باید انقلابی فکر کند و انقلابی عمل بکند؛ این خلاصهی مطلب. در تفسیر این مطلب، خیلی حرف میشود زد؛ یکی این است که در انتخاب رهبر آینده، ملاحظهی خدا را بکنید. احتمال اینکه این دورهای که تازه شروع خواهد شد، مبتلا بشود به این آزمایش، احتمال کمی نیست؛ آن وقتیکه بنا است رهبر انتخاب بشود، ملاحظات و رودربایستیها را کنار بگذارند؛ خدا را در نظر بگیرند، وظایف را در نظر بگیرند، نیاز کشور را در نظر بگیرند؛ بر این اساس رهبر انتخاب بشود؛ مهمترین وظیفه به نظر ما این است؛ مراقبت کنند. اگرچنانچه در این مرحله و در این وظیفهی بزرگ کوتاهی انجام بگیرد، در اساس کار مشکل به وجود خواهد آمد؛ این مهمترین مسئله است که بایستی مورد توجّه قرار بگیرد.
البتّه غیر از این وظیفه، وظایف دیگری هم مجلس خبرگان دارد؛ همینطور که آقایان اشاره کردند مجلس خبرگان متشکّل از بزرگان و علما و شخصیّتهای موجّه در استانها هستند؛ میتوانند تأثیر بگذارند، میتوانند حرف مردم را بشنوند و آن را در اینجا مطرح کنند؛ مجلس خبرگان یک واسطهای بشود بین خواستههای مردم و بین مسئولین محترم دولتی یا قضائی؛ این یکی از کارها است. یا اینکه حقایق را، مطالب مهم را، با توجّه به جایگاه خبرگانی خودشان و شخصیّت حقیقی خودشان برای مردم تبیین کنند؛ چه در نمازهای جمعه، چه در [جاهای دیگر]. این نکتهای که جناب آقای یزدی در آخر بیاناتشان بیان کردند، روشن است؛وظیفهی اصلی ما عبارت است از تبیین؛ باید تبیین کنیم. این تبیین به شکلهای مختلفی ممکن است انجام بگیرد؛ آن شکلی که در آن فتنه بهوجود بیاید، دعوا بهوجود بیاید، آن شکل مطلوب نیست. آن شکلی که برای مردم آگاهی بهوجود بیاید، برای مسئولین تنبّه به راهحلها بهوجود بیاید، آن شکل بسیار مطلوب است؛ این اشکالی هم ندارد. جایگاه قانونی خودشان را حفظ کنند. بیان موضعگیری خوب است، البتّه عرض کردیم بیان موضعگیری دو جور ممکن است؛ آن جوری باشد که موجب فساد و موجد فساد باشد، نباید باشد امّا بیان حقایق جوری که مردم را آگاه کند، مسئولین را آگاه کند، مسئولین را متشکّر کند [مطلوب است]. گاهی انسان یک حرفی را میزند اگرچه انتقادآمیز است، مسئولین میآیند تشکّر میکنند؛ برای خود ما مکرّر پیش آمده که مسئولین میگویند آقا این نکتهای که شما گفتید، کار ما را آسان کرد و ما میتوانیم کارمان را انجام بدهیم؛ ممکن است تشکّر بکنند از شما. این هم این مطلب. پس بنابراین در مورد مجلس خبرگان، عرض ما این است که مصلحتاندیشیهای شخصی رعایت نشود؛ رودربایستیها رعایت نشود؛ مرّ حقیقت و آنچه وظیفهی انسان است که باید در مقابل خدای متعال انسان جواب بدهد، آن را در نظر بگیریم؛ متوجّه سؤال پروردگار باشیم.
امّا در مورد مجلس شورای اسلامی هم این را عرض کردهایم؛ من همیشه در طول سالهای متمادی در مجالس مختلف و دولتهای مختلف، همیشه مجلس را به همراهی با دولت و کمک به دولت تشویق کردهام؛ الان هم عقیدهام این است که مجلس بایستی به دولت کمک کند و راه را هموار کند برای اجرا؛ چون اجرا کار آسانی نیست، اجرا کار سختی است. البتّه قانونگذاری کار مهمّی است لکن اجرا یعنی رفتن در سنگلاخها و بریدن موانع و عبور از موانع؛ کار آسانی نیست، باید همه بهشان کمک کنند. منتها معنای این، آن نیست که مجلس از وظایف قانونی خودش اغماض کند؛ نه، وظایف قانونی مجلس بایستی کاملاً رعایت بشود. آن چیزهایی که در قانون واضح است، آن چیزهایی که در قانون وظیفهی مجلس است - در قانون اساسی عمدتاً و در قانون عادی - مشخّص است که چه چیزهایی است؛ اینها را باید کاملاً رعایت کنند و اغماض از آنها نکنند منتها بنایشان بر کمک به دولت و همراهی و همکاری با دولت باشد؛ اینها با هم منافاتی ندارند.
................................. ادامه دارد........................
بیانات بسیار مهم مقام معظم رهبری درجمع اعضاءخبرگان رهبری دراسفند1394 .
بیانات بسیار مهم مقام معظم رهبری درجمع اعضاءخبرگان رهبری دراسفند1394 .
بیانات بسیار مهم مقام معظم رهبری درجمع اعضاءخبرگان رهبری دراسفند1394 .
بیانات بسیار مهم مقام معظم رهبری درجمع اعضاءخبرگان رهبری دراسفند1394 .
***نسیم معرفت***
به نام خدا
نشانه ها و علائم منافق
قال رسول الله (صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَ سَلَّمَ) :
ثَلَاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ فَهُوَ مُنافِقٌ : ْ إِذَا حَدَّثَ کَذَبَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ وَ إِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ
سه چیز اگر در هر کسی باشد او منافق است : 1- هنگام سخن ، دروغ بگوید. 2- هنگام وعده تخلُف و خُلف وعده کند. 3- و وقتی چیزی به امانت به وی داده شود خیانت نماید.
تحف العقول ص 316.
***نسیم معرفت***
***نسیم معرفت***
قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : اَحِبُّوا الصِّبْیانَ وَ ارْحَمُوهُمْ وَ اِذا وَعَدْتُمُوهُمْ فَفُوا لَهُمْ فَاِنَّهُمْ لایَرَوْنَ اِلّا اَنَّکُمْ تَرْزُقُونَهُمْ.
رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: کودکان خود را دوست بدارید و با آنان مهربان باشید، وقتی به آنها وعدهای میدهید حتماً وفا کنید زیرا کودکان، شما را رازق خود میپندارند.
«وسائل الشیعه، ج 5، ص 126»
*سه بار فرمود:دختر خیلی خوب است
در زمستان سال 1363 خداوند فرزند دختر به اینجانب عطا فرمود. چند روز بعداز تولد، مادرش او را به بیت حضرت امام آورد. بعد از انجام کارهاى معمول، از محضر امام خارج شدم و نوزاد را براى تشرف به خدمت حضرتشان آوردم. ازپله هاى حیاط بالا مى آمدم که توجه حضرت امام به حقیر جلب شد. با تبسم و نشاط کم سابقه، اذن دخول دادند. قبل از آنکه سخنى بگویم، فرمودند: «بچ?خودتان است؟». عرض کردم، بله! بلافاصله دو دستشان را به علامت تحویل کودک جلو آوردند و همزمان پرسیدند: «دختر است یا پسر؟». عرض کردم:دختر است. او را در آغوش گرفتند و صورت به صورت او گذاشتند و پیشانى او را بوسیدند و در این حال فرمودند: «دختر خیلى خوب است. دخترخیلى خوب است. دختر خیلى خوب است!». و در گوشش دعا خواندند. سپس از اسم او سؤال فرمودند. به عرض رساندم: آقا اسم برایش انتخاب نکرده ایم، گذاشته ایم حضرتعالى انتخاب بفرمایید. حضرت امام بدون تأمل، فرمودند: «فاطمه خیلى خوب است. فاطمه خیلى خوب است. فاطمه خیلى خوب است».
نقل از حجت الاسلام والمسلمین محمد حسن رحیمیان
**خاطراتی از ارتباط عاطفی امام خمینی(س) با کودکان
کودکان امروز بزرگان آینده اند
ازاستاد سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
کودکان هدیه خدا هستند....ویلیام شکسپیر
**خاطراتی از ارتباط عاطفی امام خمینی(س) با کودکان
.: Weblog Themes By Pichak :.
01:51 - 1394/03/16
باسلام وادب به مدیر محترم سایت در سیاهکل وهمکاران ارجمندش.
به محضر شریف حضرتعالی عرض می شود اگر ممکن است درباره شخصیت علمی ومعنوی حضرت آیت الله قنبر مشفق لاهیجانی که سال های طولانی خدمات ارزنده علمی ومعنوی فراوان در لاهیجان وحومه داشته مصاحبه ای با حضرت ایشان به عمل آوریدتا مورد استفاده همگانی قرارگیرد. .خداوند پاداش جزیل وخیر وبرکت در دنیا وآخرت به شما عطا فرماید.
بنده به همین مناسبت مختصری درباره حضرت آیت الله قنبرمشفق لاهیجانی تقدیم می دارم:
حضرت آیت الله حاج شیخ قنبر مشفق لاهیجانی یکی از شخصیت های علمی ومعنوی در شهر لاهیجان می باشد که از اوائل انقلاب تا سال 1386_87 سال های طولانی مدیریت حوزه علمیه لاهیجان را برعهده داشت و سال های طولانی با تدریس کتاب های درسی حوزوی از قبیل جامع المقدمات و کل کتاب مغنی اللبیب وسیوطی وحاشیه ملاعبدالله وکتاب مختصر المعانی از ملاّ سعد تفتازانی و دوجلد قدیمی کتاب لمعه وبخشی از رسائل ومکاسب و…، شاگردان زیادی پرورش داد که برخی از آنها اکنون در شهر های مختلف و مراکز علمی حوزوی ودانشگاهی می درخشند ومشغول خدمات علمی وفرهنگی و…می باشند. ایشان تنها کسی بود که درشهر لاهیجان در مسجد کوشالی به مناسبت های تبلیغی روی منبر قبل از پرداختن به سخنرانی از روی متن عربی کتاب تحریرالوسیله از امام خمینی ره برای مردم احکام می گفت ودر تبیین احکام شرعی واقعا مسلط بود. ایشان از وعاظ شهیر لاهیجان بوده و سخنرانی های دلنشین او که غالبا همراه با آیات وروایات بوده بسیار در دل ها ی مردم می نشست وتأثیرگذار بود. وچندین سال نیز امام جمعه موقت شهر لاهیجان بود. بنده سال ها از محضر علمی ایشان ( یعنی در کتب حوزوی آن زمان از قبیل جامع المقدمات و مغنی اللبیب وسیوطی وحاشیه ملاعبدالله وکتاب مختصر المعانی و دوجلد قدیمی کتاب لمعه وبخشی از رسائل ومکاسب) ونیز از منبر های عالمانه اش بهره بردم واز این جهت حق بزرگی بر اینجانب دارد. خداوند در دنیا وآخرت به حضرت ایشان، عزت وسعادت وسربلندی عنایت فرماید.
تذکر: اگر یکی از عزیزان بتواند مصاحبه ای جامع وکامل از این استاد بزرگوار به عمل آورد بسیار بسیار مایه خرسندی است
روز جمعه
15خرداد 1394
برابر با هفدهم شعبان المعظم 1435 هق
شهر مقدس قم
سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجانی