سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Related image

***نسیم معرفت***

 

به نام خدا


در باره دهه فجر :

  

1- آنچه که برای ما لازم است، این است که آحاد مردم، مسئولین، غیر مسئولین، بخصوص جوانها، بخصوص کسانی که سخن و حرفشان تأثیر دارد، احساس مسئولیت حضور در صحنه را از دست ندهند. هیچ کس نگوید من تکلیفی ندارم، من مسئولیتی ندارم؛ همه مسئولند. مسئولیت معنایش این نیست که اسلحه ببندیم، بیائیم توی خیابان راه برویم؛ در هر کاری که هستیم، احساس مسئولیت کنیم؛ مسئولیت دفاع از انقلاب و از نظام جمهوری اسلامی؛ یعنی از اسلام، یعنی از حقوق مردم، یعنی از عزت کشور. این، شرط اول: همه باید این احساس مسئولیت را داشته باشیم. و من میبینم که این احساس مسئولیت را داریم. این را مردم کشور ثابت کردند، ثابت میکنند؛ حالا یک نمونه‌ی واضحش همین 9 دی بود که اشاره کردند؛ نمونه‌های دیگری هم هست؛ 22 بهمن در پیش است، دهه‌ی فجر در پیش است. مردم حضور خودشان را، آمادگی خودشان را، سرزندگی و نشاط خودشان را نشان داده‌اند، باز هم نشان خواهند داد. مسئولین کشور بالخصوص، باید همه‌ی تلاش خودشان را بگذارند که مشکلات را با سرپنجه‌ی تدبیر، با کار مستمر، با خسته نشدن، با شوق و ذوق و توکل به خدا و کمک خواستن از خداوند برطرف و حل کنند. منظور فقط مشکلات سیاسی و امنیتی نیست - اینها جزئی از مشکلات است - پیشبرد کشور، اقتصاد کشور، علم کشور، مسائل اجتماعی گوناگون هم بر عهده‌ی مسئولین است. مسئولان قوای سه‌گانه و همه‌ی مسئولان کشور وظیفه‌ی خودشان بدانند که برای این ملت کار کنند؛ کار و کار و کار، تدبیر و تدبیر و تدبیر؛ یک لحظه غفلت نکنند. ما یک حرکت خوبی داریم به سمت جلو؛ نگذارند این حرکت متوقف بشود؛ نباید این حرکت از دور بیفتد. ما داریم پیش میرویم؛ باید همین طور با این پیشرفت ادامه بدهیم، سرعت را هم بیشتر کنیم، همه‌جانبه‌تر هم بکنیم، نقاط کور را هم بگیریم. وظیفه‌ی آحاد مردم در قبال مسئولین هم، اعتماد کردن به مسئولین و همراه بودن با آنهاست. اعتماد به مسئولین و همراه بودن با آنها معنایش این نیست که ما به مسئولین تذکر ندهیم؛ آنجائی که لازم است از آنها انتقادی بشود، انتقاد نکنیم؛ نه، اما با هم باشیم. یکی از هدفهای دشمن، بی‌اعتماد کردن مردم به مسئولین کشور است؛ این ترفند دشمن است. پس وظیفه‌ی عمومی برای همه - از صدر تا ذیل - حضور در عرصه‌ی انقلاب و عرصه‌ی دفاع از کشور است در مقابل جبهه‌ی دشمن؛. + امام خامنه ای . ( 6 / بهمن /1388) .
[http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8678]

2- دهه فجر ،‌ سرآغاز طلوع اسلام ،‌ خاستگاه ارزشهای اسلامی، مقطع رهایی ملت ایران و بخشی از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا ساخته است. +امام خامنه ای . (11 / دی/ 1369) .

[http://www.leader.ir/fa/content/420/leader.ir] .

 

3- تا قبل از انقلاب اسلامی،‌ در ایران نظام اسلامی وجودنداشت و رابطه پادشاهان با مردم رابطه ی «غالب و مغلوب» و« سلطان و رعیت » بود و پادشاهان احساس می‌کردند که فاتحینی هستند که بر مردم غلبه یافته اند و حضرت امام «رضوان الله تعالی علیه» این سلسله معیوب را قطع کردند و نقطه ی عطفی در تاریخ ایران بوجود آوردند و شمشیرِ اسلامِ مردم را عَلَیه دشمنان اسلامِ مردم و استعمارگران به کار گرفتند. +امام خامنه ای . (11 / دی/ 1369) . [http://www.leader.ir/fa/content/420/leader.ir] .

4- دهه انقلاب از رَشَحات اسلام است و آئینه ای است که خورشید اسلام در او درخشید و این دهه باید با عظمت هرچه تمامتر برگزارشود. +امام خامنه ای . (11 / دی/ 1369) . [http://www.leader.ir/fa/content/420/leader.ir] .

5-  باید کلیه مساجد فعّال شوند و مردم با حضور در مساجد خاطره ی فراموش نشدنی حضرت امام و پیروزی انقلاب اسلامی را جشن بگیرند . صداوسیما باید فیلمها و سریالهای تلویزیونی و برنامه هایی بمناسبت دهه فجر تهیه کند که یادآور خاطره های خوش انقلاب باشد و حضور همه جانبه ی مردم و حل شدن آنان را در دوران انقلاب نشان دهد. +امام خامنه ای . (11 / دی/ 1369) . [http://www.leader.ir/fa/content/420/leader.ir] .

 

....    .....    .....   ادامه ......
 


** در باره دهه فجر +سخنان گهربار امام خمینی و امام خامنه ای+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی+کلیک

 

 





تاریخ : پنج شنبه 97/11/11 | 2:33 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
حسن روحانی در جوانی+نسیم معرفت+

زنان کارمند که بی‌حجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانم‌های بی‌حجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند.

سرویس تاریخ مشرق- مساله «حجاب» یکی از مسائلی بود که در همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی مرکز بحث‌ها و اظهارنظرهای گوناگون قرار داشت. برخی از گروه‌ها و افراد به حجاب‌ اجباری اعتقادی نداشتند و معتقد بودند که باید این امر در اختیار و انتخاب خود افراد باشد، برخی دیگر هم با تکیه بر دستور اکید احکام و معارف اسلامی بر حفظ حجاب و محیط عفیفانه اجتماعی معتقد بودند که اجباری بودن حجاب، بهترین راهکار برای این منظور است. دکتر حسن روحانی، در کتاب خود به بخشی از این مجادلات اشاره کرده است. او که مسئول اجرای طرح اجباری کردن حجاب در ادارت مربوط به ارتش پس از انقلاب بوده است، افزون بر اینکه نظر و اقدامات خود در این باره را شرح داده‌ است به برخی نقل قول‌های جالب توجه افراد و گروه‌ها در آن زمان هم اشارتی کرده است که متن زیر، دربرگیرنده این مطالب است:
 

دکتر حسن روحانی+نسیم معرفت


«طرح مساله پوشش و حجاب زنان در اسفند 1357 بدون مشکل نبود و تا مدت‌ها مسئولین را به خود مشغول کرد. پس از 22 بهمن که سازمان‌ها و ادارات دولتی کار خود را آغاز کردند و مدارس نیز از اواسط اسفند به فعالیت پرداختند، شمار زیادی از خانم‌های کارمند و دانش‌آموزان دختر، بدون حجاب و با سر برهنه در ادارت و سازمان‌های دولتی حاضر می‌شدند و در میان آن‌ها گاهی زنان باحجاب در اقلیت بودند. بعضی پرستاران بیمارستان‌ها و پزشکان و معلمان زن نیز بدون روسری به محل کار خود می‌رفتند و در خیابان‌ها هم زنان بی‌حجاب رفت و آمد داشتند. البته زنان باحجاب نیز فراوان بودند و در همه جا به چشم می‌خوردند.

به هر حال اول بار، علمای قم به بی‌حجابی زنان اعتراض کردند و گفتند: درحکومت اسلامی همه زنان باید باحجاب باشند. امام نیز در یکی از بیانات خود به لزوم حجاب برای زنان اشاره کردند و همین باعث شد عده‌ای از زنان بی‌حجاب در خیابان‌ها تظاهرات کنند و در مقابل کاخ دادگستری و نخست‌وزیری تحصن نمایند. در این هنگام نیز آقای طالقانی پای پیش گذاشت و سخنانی درباره حجاب ابراز کرد و گفت: «حجاب اجباری نداریم و خانم‌ها باید خودشان حجاب را انتخاب کنند.» در اینجا نظر آقای طالقانی با نظر علمای دیگر متفاوت بود. به یاد دارم روزی آقای بنی‌صدر به سازمان رادیو-تلویزیون در جام جم رفته بود و در آنجا زنان بی‌حجاب دور وی جمع شده و پرسیده بودند که دلیل لزوم حجاب زنان چیست. بنی‌صدر در پاسخ بحثی کرد و در ضمن گفت: زن‌ها باید روسری سر کنند، زیرا از موی سر آنان اشعه‌ای متصاعد می‌شود که باعث می‌شود چنین و چنان شود! این سخنان موجب تعجب همه شده بود.

گروهک‌ها و مجاهدین خلق هم اطلاعیه‌ می‌دادند که حجاب نباید اجباری باشد. در دولت موقت هم بحث بود که آیا حجاب باید اجباری شود یا نه. خلاصه همان طور که اشاره کردم، آقای طالقانی در سخنرانی خود گفت: ما نمی‌توانیم زنان اهل کتاب را مجبور به پذیرفتن حجاب کنیم، ولی مسلمانان را می‌توانیم تشویق کنیم که حجاب داشته باشند و در هر صورت نباید کسی را به زور باحجاب کنیم. با وجود این، در ستاد ارتش با دوستان تصمیم گرفتیم حجاب الزامی کنیم، که آغازی برای وزاتخانه‌ها و ادارات دولتی باشد.
 


طرح اجباری شدن حجاب در ادارت مربوط به ارتش، به عهده من گذاشته شد و بدین جهت در گام اول، همه زنان کارمند مستقر در ستاد مشترک ارتش را که نزدیک به سی نفر بودند، جمع کردم و پس از گفتگو با آنان قرار گذاشتیم از فردای آن روز با روسری در محل کار خود حاضر شوند. زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بی‌حجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانم‌های بی‌حجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند. پس از ستاد ارتش، نوبت به نیروهای سه‌گانه رسید. در آغاز به پادگان دوشان تپه رفتم و همه کارمندان زن را که تعداد آن‌ها هم زیاد بود در سالنی جمع و درباره حجاب صحبت کردم. در آنجا زن‌ها خیلی سر و صدا راه انداختند اما من قاطعانه گفتم: «این دستور است و سرپیچی از آن جایز نیست.» بعد توضیح دادم که ما نمی‌گوییم چادر سر کنید، بحث چادر مطرح نیست، سخن بر سر استفاده از روسری و پوشاندن سر و گردن است. در نهایت، در آنجا هم گفتم به دژبان دستور داده‌ایم از فردا هیچ زن بی‌حجابی را به پایگاه راه ندهند.

در نیروی زمینی و نیروی دریایی نیز برای کارمندان زن صحبت کردم و با خواندن آیات و روایات و کشاندن بحث حجاب به مسائل اجتماعی و سلامت جامعه و ارائه دلایل مختلف درباره لزوم حجاب، موضوع را تبیین کردم و دست آخر نیز با بخشنامه، رعایت حجاب الزامی شد. بحمدالله این تلاش‌ها نتیجه مثبت داشت و پس از تعطیلات نوروز، همه زنان کارمند در ارتش با روسری به محل کار خود می‌آمدند. در وزاتخانه‌ها و سازمان‌های دولتی و حتی صداوسیما نیز به‌تدریج حجاب عملی شد و همه زنان با روسری از خانه بیرون می‌آمدند. البته در روزهای رفراندوم هنوز شماری از زنان بی‌حجاب بودند و با سر برهنه در پای صندوق‌های رای حاضر شدند، ولی این معضل اجتماعی خیلی زود جمع و جور شد و به سامان مناسبی رسید.»

منبع: خاطرات دکتر حسن روحانی، جلد اول، صفحه 571-573.


https://www.mashreghnews.ir/news/704041/%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%AC%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%8C



تاریخ : سه شنبه 97/11/9 | 12:7 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

Related image

***نسیم معرفت***


به نام پدید آورنده عشق

 


* یا عاشق نشید و یا اگر عاشق شدید بر عشق تون وفادار و پایدار باشید ...

 


اَلحُبُّ کَالمَطّاطِ یُمسِکُهُ شَخصانِ وَ عِندَما یَترُکُهُ اَحَدُهُما یَتَأَلَّمُ الآخَرُ .


به همه عرض می کنم که یا عاشق نشید و یا اگر عاشق شدید بر عشق تون وفادار و پایدار باشید ...  البته منظورم  عشق پاک است نه عشقی که آلوده اش کردیم ...

 اصل عشق پاک بود و هست و خواهد بود ...


 ترجمه متن عربی این است که :


حُبّ و عشق  همانند رَزین و کَشی است که دو طرف و دوشخص آن را می کشند  و وقتی که یکی از آن دو  آن را رها سازد دیگری دچار اذیت و درد می شود

 به عشق ، عشق بورزید ...   صادق باشیم و باشید ...


مخلص : سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

.

هشتم بهمن 1397 .




تاریخ : دوشنبه 97/11/8 | 11:3 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

 

حوزه علمیه گیلان به قطب فرهنگی آسیای میانه تبدیل شود

***نسیم معرفت***


* حفاظت از اسلام و قرآن ، رسالت مهم طلاب و روحانیان در عصر حاضر است+آیت الله زین العابدین قربانی گیلانی


به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، مرکز گیلان :   ...(  آیت الله زین العابدین قربانی گیلانی)  :

حفاظت از اسلام و قرآن ،  رسالت مهم طلاب و روحانیان در عصر حاضر است. ... امام خمینی (ره ) با تلفیق علم و عمل و حفظ بصیرت و جامع نگری توانست نیروی عظیم مردمی را برای بر چیدن بساط ظلم و طاغوت بسیج کند و ایران اسلامی را در مسیر اهداف عدالت خواهی رهنمون سازد.

وی رسالت مهم طلاب و روحانیان را تلاش برای رفع شبهات دینی و حفاظت از دستاوردهای ارزشمند انقلاب اسلامی دانست و گفت : این مهم با تلفیق علم و عمل و تاسی از سیره ی انسان ساز امام راحل میسر است.

...(  آیت الله زین العابدین قربانی گیلانی) در ادامه  ، حوزه های علمیه را سنگرهای مبارزه با جهل و خرافات و همچنین خط مقدم مقابله با شبه افکنی بدخواهان دین و شریعت دانست و تصریح کرد : در تاریخ  پر فراز و نشیب تشیع ، حوزه های علمیه سنگر دفاع از حقوق امت اسلام در مواجه با استبداد و استعمار بوده اند و حفظ این جایگاه خطیر می تواند حوزه ها را از گزند ناملایمات روزگار در امان دارد. 

http://www.iribnews.ir/fa/news/2025483/%D8%A2%D9%8A%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%82%8%B1%D8%A8%D8%

 


Related image

تصویر : حجت الاسلام کریم نوروزی لاهیجی


Image result for ?حوزه علمیه لاهیجان?‎




تاریخ : جمعه 97/11/5 | 3:41 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر


 


 

 


گل تقدیم شما

تصویر شهید در روستای سادات محله

 

** هرچه انقلاب اسلامی دارد از برکت مجاهدت شهدا و ایثارگران است. امام خمینی (ره)

** در تصویر فوق  سه تن از شهدای روستای سادات محله لاهیجان : شهید سید علی سعادت میرقدیم / شهید فرهاد صفری / شهید نعمت  رمضانی را مشاهده میفرمایید .


نتیجه تصویری برای تصاویر شهید سیدعلی سعادت میرقدیم لاهیجی

**شهید سید علی سعادت میرقدیم را بهتر بشناسیم+هشت هزار قهرمان گیلان

[http://8000ghahraman.ir/%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af-%d8%b3%db%8c%d8%af-%d8%b9%d9%84%db%8c-%d8%b3%d8%b9%d8%a7%d8%af%d8%aa-%d9%85%db%8c%d8%b1%d9%82%d8%af%db%8c%d9%85-%d8%b1%d8%a7-%d8%a8%d9%87%d8%aa%d8%b1-%d8%a8%d8%b4%d9%86%d8%a7/]


**شهید سید علی سعادت میرقدیم را بهتر بشناسیم+هشت هزار قهرمان گیلان

 


*** (شرح حال شهید سید علی سعادت میرقدیم لاهیجانی +کلیک کنید + http://payamshahid.parsiblog.com/Posts/38/%d8%b4%d8%b1%d8%ad+%d8%ad%d8%a7%d9%84+%d8%b4%d9%87%d9%8a%d8%af+%d8%b3%d9%8a%d8%af+%d8%b9%d9%84%d9%8a+%d8%b3%d8%b9%d8%a7%d8%af%d8%aa+%d9%85%d9%8a%d8%b1%d9%82%d8%af%d9%8a%d9%85+%d9%84%d8%a7%d9%87%d9%8a%d8%ac%d8%a7%d9%86%d9%8a/)



***(پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم لاهیجی+آرا بلاگ +  
payamshahid.arareader.ir/post/97/
Translate this page)

*** (وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم لاهیجی: پیام شهید +
payamshahid.parsiblog.com/
Translate this page
)


*** (شهید سید علی سعادت میرقدیم لاهیجی را بهتر بشناسیم + 
8000ghahraman.ir شهید-سید-علی-سعادت-میرقدیم-را-بهتر-بشناسیم
Translate this page)

  

***(قهرمان من: شهید سید علی سعادت میرقدیم لاهیجی   + 
8000ghahraman.ir/قهرمان-من-شهید-سید-علی-سعادت-میرقدیم/
Translate this page)


***( دیدار جمعی از دانشگاهیان با خانواده شهید سید علی سعادت میرقدیم لاهیجی به مناسبت هفته بسیج  + 
www.iscanews.ir ›  اجتماعی
Translate this page )


*** (دو وصیتنامه از شهید سید علی سعادت میر قدیم لاهیجانی- شهید- پیام - پیام ...+
payamshahid.parsiblog.com/.../دو+وصیتنامه+از+شهید+سید+علی+...
Translate this page )


***( 8000 ستاره درخشان گیلان/ هرگز با دشمن سازش نکنید شهید سید علی سعادت میرقدیم لاهیجی ...
gilan.farsnews.com/news/13970229000041
Translate this page)


*** (دیدار دانشگاهیان واحد لاهیجان با خانواده شهدا و خانواده شهید سیدعلی سعادت میرقدیم لاهیجی به مناسبت هفته بسیج‎ - آنا  +
ana.ir/.../دیدار-دانشگاهیان-واحد-لاهیجان-با-خانواده-شهدا-...
Translate this page)

 

*** (قهرمان من: شهید سید علی سعادت میرقدیم لاهیجی - نسیم معرفت - آرا بلاگ 
nasimemarefat.arareader.ir/postid477444.html
  Translate this page )

 

شهید سید علی سعادت میرقدیم/هرگز با دشمن سازش نکنید - پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت+نوید شاهد گیلان


(http://gilan.navideshahed.com/fa/news/428372/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B3C) 

 

8000 ستاره درخشان گیلان/ هرگز با دشمن سازش نکنید+ شهید سید علی سعادت میرقدیم  لاهیجی...

http://gilan.farsnews.com/news/13970229000041

 

 

*** شهید سیدعلی سعادت میرقدیم لاهیجی | سامانه مِلّی شهدا   +  کلیک کنید

 

 

***سامانه ملی شهداء+شهید سید علی سعادت میرقدیم لاهیجی : 

http://shohada.info/tafahos/results?name=%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C&family=%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA+%D9%85%DB%8C%D8%B1%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85+%D9%84%D8%A7%D9%87%DB%8C%D8%AC%DB%8C&father=%D8%B3%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%81&ostan=1561&field_birthday%5Byear%5D=1344&field_birthday%5Bmonth%5D=2&field_birthday%5Bday%5D=7&yegan=1593&shahadatloc=+%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D8%AF&field_shahadat_type=14&field_taahol=2  ]

 


**شهید سید علی سعادت میرقدیم را بهتر بشناسیم+هشت هزار قهرمان گیلان


**شهید سید علی سعادت میرقدیم را بهتر بشناسیم+هشت هزار قهرمان گیلان

[http://8000ghahraman.ir/%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af-%d8%b3%db%8c%d8%af-%d8%b9%d9%84%db%8c-%d8%b3%d8%b9%d8%a7%d8%af%d8%aa-%d9%85%db%8c%d8%b1%d9%82%d8%af%db%8c%d9%85-%d8%b1%d8%a7-%d8%a8%d9%87%d8%aa%d8%b1-%d8%a8%d8%b4%d9%86%d8%a7/]

 


 

** دانلود شهید سید علی سعادت میرقدیم لاهیجانی+ بخشی از شرح حال شهید

** دانلود شهید سید علی سعادت میرقدیم لاهیجانی+ بخشی از شرح حال شهید

 


 




تاریخ : جمعه 97/11/5 | 11:57 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

 

استاد میربلوکی بنیانگذار کاراته در لاهیجان

***نسیم معرفت***

      حسین لاهیجانی در کنار استاد میربلوکی بنیانگذار کاراته لاهیجان

 


 

*حسین لاهیجانی  در کنار استاد میربلوکی بنیانگذار کاراته در لاهیجان - Instagram

 

 

 

 

*  قدرت بدنی وجسمانی شهید سید علی سعادت میرقدیم لاهیجی


شهید سید علی سعادت میرقدیم از نظر قدرت بدنی وجسمانی بسیار قوی بود و با داشتن سلامت جسمی ، دوره کاراته  را تا مراحل نهایی طی کرده و موفق به اخذ کمربند مشکی شده بود. شهید سید علی سعادت با اینکه یک رزمی کار و کاراته کار موفقی بود با این حال  انسانی متواضع و فروتن  بود و از قدرت بدنی خود  سوء استفاده نمی کرد.

 


**شرح حال شهید سید علی سعادت میرقدیم لاهیجانی)کلیک کنید

 

**************************************

 

** استاژ کاراته ....  در سالن تختی لاهیجان ....

 

** همایش اتحاد و همدلی مربیان و پیشکسوتان کاراته لاهیجانی

 

**تحولی بزرگ در کاراته لاهیجان - گویا | پایگاه خبری تحلیلی گویا

 

**دوره استاژ کاتا در دانشگاه آزاد واحد لاهیجان برگزار گردید - ایسکانیوز

 

 

 

 

 

 

 




تاریخ : پنج شنبه 97/11/4 | 7:50 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
Image result for ?جلسه درس خارج آیت الله خامنه ای?‎

پرهیز از دنیا گرایی


* بیان عالی‌ترین حقایق و حکمت‌های پروردگار به موسی(عَلَیهِ السَّلامُ)


بسم الله الرحمن الرّحیم


در ابتدای کلام، برای تَیمُّن و تَبّرُّک، حدیثی اخلاقی مطرح می‌کنم :


 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قالَ : سَمِعْتُ اَباعَبدِاللَّهِ  (عَلَیهِ السَّلامُ)  یَقُولُ : فِیمَا نَاجَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مُوسَى «ع» یَا مُوسَى لَا تَرْکَنْ إِلَى الدُّنْیَا رُکُونَ الظَّالِمِینَ وَ رُکُونَ مَنِ اتَّخَذَهَا أَباً وَ أُمّاً . یَا مُوسَى لَوْ وَکَلْتُکَ إِلَى نَفْسِکَ لِتَنْظُرَ لَهَا إِذاً لَغَلَبَ عَلَیْکَ حُبُّ الدُّنْیَا وَ زَهْرَتُهَا یَا مُوسَى نَافِسْ فِی الْخَیْرِ أَهْلَهُ وَ اسْتَبِقْهُمْ إِلَیْهِ فَإِنَّ الْخَیْرَ کَاسْمِهِ وَ اتْرُکْ مِنَ الدُّنْیَا مَا بِکَ الْغِنَى عَنْهُ وَ لَا تَنْظُرْ عَیْنُکَ إِلَى کُلِّ مَفْتُونٍ بِهَا وَ مُوکَلٍ إِلَى نَفْسِهِ وَ اعْلَمْ أَنَّ کُلَّ فِتْنَةٍ بَدْؤُهَا حُبُّ الدُّنْیَا وَ لَا تَغْبِطْ أَحَداً بِکَثْرَةِ الْمَالِ فَإِنَّ مَعَ کَثْرَةِ الْمَالِ تَکْثُرُ الذُّنُوبُ لِوَاجِبِ الْحُقُوقِ وَ لَا تَغْبِطَنَّ أَحَداً بِرِضَى النَّاسِ عَنْهُ حَتَّى تَعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ رَاضٍ عَنْهُ وَ لَا تَغْبِطَنَّ مَخْلُوقاً بِطَاعَةِ النَّاسِ لَهُ فَإِنَّ طَاعَةَ النَّاسِ لَهُ وَ اتِّبَاعَهُمْ إِیَّاهُ عَلَى غَیْرِ الْحَقِّ هَلَاکٌ لَهُ وَ لِمَنِ اتَّبَعَهُ. (1)
 
 
سَنَد، مُرسل است، ولی ظاهراً در احادیثی که حکمت و اخلاق و حقایق را برای انسان بیان می‌کنند، معلوم نیست که ارسال ضرری داشته باشد. حاملِ حکم فقهی هم نیست که انسان دنبال حجّت باشد و بگوید نمی‌شود به خبر مُرسل تعبّدکرد. حقایقی است که وقتی انسان مشاهده می‌کند، می‌بیند که صحّت و اعتبار و اِتقانش در خود آن مُندرج است. پیداست که اینها یا حتماً کلمات معصوم
  (عَلَیهِ السَّلامُ) است یا متّخذ از کلمات آن بزرگواران است. بنابراین اِرسال در سند این حدیث، نباید کمترین شُبهه و رَیبی در اخذ به مضمون این حدیث به وجود آورد.
البته منهای این ارسال، رجال سند هم ثِقات عالی و جَلیلُ القدری هستند: «
عَلِیُ بْن إِبْرَاهِیم» و «اِبراهیم بن هاشِم» که معلوم است. « اِبْن مَحْبُوب» هم که «حَسَن بن مَحبوب سَرّاد» و از ثِقات و بزرگان و عَلی قَولٍ از «اصحاب اجماع » است. «اِبْنِ أَبِی یَعْفُور» هم همان مرد بزرگواری است که از قول او این حدیث نقل شده است: « وَ اَللَّهِ لَوْ فَلَقْتَ رُمَّانَةً بِنِصْفَیْنِ، فَقُلْتَ هَذَا حَرَامٌ وَ هَذَا حَلاَلٌ، لَشَهِدْتُ أَنَّ اَلَّذِی قُلْتَ حَلاَلٌ حَلاَلٌ وَ أَنَّ اَلَّذِی قُلْتَ حَرَامٌ حَرَامٌ» و نیز همان کسی است که حضرت در جواب او دو بار فرمودند: « رَحِمَکَ اَللَّهُ» (2) بعد از وفات او، امام صادق (عَلَیهِ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ) نامه‌ای برای «مُفَضّل» در کوفه نوشتند تا آن وکالتی را که قبلاً «عَبدّاللهِ ابْنِ أَبِی یَعْفُور» داشت، به او بدهند. در آن نامه چند مرتبه بعد از ذکر اسم «عَبدّاللهِ ابْنِ أَبِی یَعْفُور» امام می‌فرمایند: «صَلَواتُ اللَّه ِعَلَیهِ» (3)
قالَ : سَمِعْتُ اَباعَبدِاللَّهِ  (عَلَیهِ السَّلامُ)  یَقُولُ : فِیمَا نَاجَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مُوسَى (عَلَیهِ السَّلامُ) . پیداست که پروردگار عالَم می‌خواهد عالیترین حقایق و حکمتها را برای پیامبر عظیم الشأن و بزرگوار خود بیان کند. در این فراز تعبیر «اَوحَی» ندارد، بلکه از لفظ « نَاجى» استفاده می‌شود. شاید به خاطر این است که پروردگار عالم مطلب بسیار مهمی را به صورت یک گفتگوی نجوا گونه با موسی (عَلَیهِ السَّلامُ)  در میان می‌گذارد: «یَا مُوسَى لَا تَرْکَنْ إِلَى الدُّنْیَا رُکُونَ الظَّالِمِینَ». «رُکُون» به معنای میل قلبی و تکیه‌ی روحی است که اگر بخواهیم آن را به فارسی امروز ترجمه کنیم، به نظر می‌رسد که معنای «دل دادن» مناسبتر باشد. بنابراین می‌شود این طور ترجمه کرد که: «به دنیا دل مده، آن چنان که ستمگران به دنیا دل داده‌اند.» اگر دل دادگی به دنیا نباشد، انسان ستم نمی‌کند و بندگان خدا را مورد آزار قرار نمی‌دهد. ظلم کردن نهایت میل و رغبت به دنیا را می‌رساند.
«
وَ رُکُونَ مَنِ اتَّخَذَهَا أَباً وَ أُمّاً». کسانی که دنیا را پدر و مادر خود اتّخاذ کرده‌اند- یعنی همه‌ی فکرشان دنیاست و جز به دنیا به چیز دیگری نمی‌اندیشند و تمایل و رغبت نشان نمی‌دهند مثل کودکی هستند که به پدر و مادرش پناه می‌بَرَد و جز به آنها به چیز دیگری نمی‌اندیشد. «یَا مُوسَى لَوْ وَکَلْتُکَ إِلَى نَفْسِکَ لِتَنْظُرَ لَهَا إِذاً لَغَلَبَ عَلَیْکَ حُبُّ الدُّنْیَا وَ زَهْرَتُهَا» . «لِتَنْظُرَ لَهَا» با «لِتَنْظُرَ اِلَیها» فرق دارد. نگاه کردن به دنیا کار مذمومی نیست؛ به دنیا اندیشیدن مذموم است. ای موسی! اگر من تو را به حال خود می‌گذاشتم که به دنیا بیندیشی، آن گاه دوستی و زیباییهای دنیا بر تو غلبه پیدا می‌کرد.
این نکته را متذّکر شوم که در این حدیث و احادیث مُشابه، مراد از دنیا زمین و متعلّقات آن و آبادانی و پرداختن به امور مردم و امثال این کارها نیست؛ بلکه جلوه‌هایی از دنیا (مال و جاه و مقام) مورد نظر است که انسان آنها را برای خود می‌خواهد. بنابراین هر آنچه از نِعَم الهی در روی زمین و زیباییها و لذّتها و تَعیُّشها که به نفس انسان برمی‌گردد و برای خود می‌خواهد، در تعبیرات حدیثی «دنیا» تلقّی می‌شود و مذموم است. پیداست که هر چه انسان بیشتر به دنیا بیندیشد و بپردازد، رغبت و شوق او بیشتر می‌شود و وقتی که از دنیا رو برگرداند، بتدریج محبّت دنیا هم از دل او کاسته می‌شود. مرادِ این روایت و امثال آن، این نیست که انسان فعّالیت و تلاش در زندگی را رها کند و برود گوشه‌ی خانه بنشیند. برخی این گونه خیال کردند و سالها - بلکه بعضیها قرن ها - رویّه‌ غلطی را که مُنجر به اِنعزال و اِنزوا و دوری از فعّالیتها و تلاشهای زندگی شده است، در پیش گرفتند و آن را به اسلام نسبت دادند. بنابراین مراد از دنیا، این برداشت غلط نیست.
«
یَا مُوسَى نَافِسْ فِی الْخَیْرِ أَهْلَهُ وَ اسْتَبِقْهُمْ إِلَیْهِ ». در کار خیر با اهلش مُنافَست کن. مُنافَست یعنی حالت رغبتِ رقابت‌ آلودی که انسان به چیزی پیدا می‌کند. «وَ اسْتَبِقْهُمْ إِلَیْهِ»، یعنی به سوی خیر از همه‌ اهل آن سبقت بجو. «فَإِنَّ الْخَیْرَ کَاسْمِهِ» «خیر» مثل اسم خودش نیکو و پسندیده است. ظاهراً مراد کارهای نیک و عمومی و احسان به مُؤمنین و کمک به برادران و اتّحاد و عبادت پروردگار و زهد در دنیا و دیگر صفات خوب است. لفظ «خَیر» یک معنای اَفعَل تفضیلی هم دارد که نشان‌دهنده‌ی بهتر بودن است. می‌فرماید: کارهای خیر مثل اسمش است و از هر چیز دیگر بهتر است. کارهای نیکی که انسان انجام می‌دهد، از هر آنچه که به ذهن بگذرد، بهتر است. اگر به عیادت مریض می‌روید، اگر به مؤمن احسان می‌کنید، اگر در کارها تَعاوُن می‌کنید، اگر علم می‌آموزید، اگر به دنیا بی‌اعتنایید، اگر جهاد فِی سَبیلِ اللَّه و یا امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و اگر عبادت خدا را انجام می‌دهید؛ همه‌ی اینها کارهای خیر است. این کارها از همه‌ی اموری که به ذهن انسان بگذرد، مثل مال و فرزند و جاه و مقام و دیگر ارزشهای گوناگون بهتر است. هم مرحوم مجلسی و هم صاحبِ تُحَفُ العُقُول چند احتمال می‌دهند که یکی از آنها همین احتمال است. احتمالات دیگر هم می‌دهند که ظاهراً همین احتمال مُتَیقَّن است.
«
وَ اتْرُکْ مِنَ الدُّنْیَا مَا بِکَ الْغِنَى عَنْهُ» آن چیزی از دنیا که به آن نیاز نداری و جزو حاجات تو نیست و زیادی است، ترک کن. «وَ لَا تَنْظُرْ عَیْنُکَ إِلَى کُلِّ مَفْتُونٍ بِهَا ». به چند روش می‌شود این عبارت را خواند: «وَ لَا تَنْظُرْ عَیْنُکَ» که عین فاعل «تَنْظُرْ» باشد؛ یعنی چشمت ننگرد. یا «وَ لَا تُنْظِرْ عَیْنَکَ» یعنی به چشم خود نشان نده. و یا «لَا تَنْظُرْ عَیْنَکَ» که منصوب به نَزعِ خافِض باشد؛ یعنی «لَا تَنْظُرْ بِعَیْنِکَ» یا «لَا تَنَظَّرْ عَیْنَکَ» باشد ،   به این معنا که به چشم خود عرضه نکن. «إِلَى کُلِّ مَفْتُونٍ بِهَا». کسانی را که مفتونِ به دنیا و فریفته‌ی آن هستند، «وَ مُوکَلٍ إِلَى نَفْسِهِ» و کسی را که به نفس خود یا به خود واگذار شده است و حمایت و توفیق الهی از او گرفته شده باشد، «وَ اعْلَمْ أَنَّ کُلَّ فِتْنَةٍ بَدْؤُهَا حُبُّ الدُّنْیَا»، همه‌ی فتنه‌ها با دوستی دنیا آغاز می‌شود. واقعش هم همین است. به دنیا که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که در طول تاریخ ریشه‌ همه‌ فتنه‌ها و گمراهیها و جاهایی که حقّ و باطل به هم مخلوط شده است، در حُبّ دنیاست. کسانی بوده‌اند که به خاطر حُبّ به دنیا و مقام و جاه و حبّ به اهل و رُفَقاء، کاری را شروع کرده‌اند و فتنه‌ای را به وجود آورده‌اند. واقعاً این موضوع یکی از آن حِکَم عجیب است. هر جای دنیا که نگاه می‌کنید، می‌بینید که همین گونه است.
«
وَ لَا تَغْبِطْ أَحَداً بِکَثْرَةِ الْمَالِ». به کسانی که مال زیاد دارند غبطه نخور. این از آن دردهای مبتلا به ماست که کم و بیش در زندگی بعضی افراد ضِعافِ النُّفُوس جریان دارد و آنها به خاطر خانه‌های عالی و تجمّلات فراوان و مَراکِب زیاد غبطه می‌خورند! « فَإِنَّ مَعَ کَثْرَةِ الْمَالِ تَکْثُرُ الذُّنُوبُ لِوَاجِبِ الْحُقُوقِ». مال که زیاد شد، حقوق هم زیاد می‌شود و به همین خاطر گناهان هم زیاد می‌شوند. معلوم می‌شود که وقتی حقوق زیاد شد، انسان نمی‌تواند آن را ادا کند، و الاّ اگر می‌توانست ادا کند، گناهی در کار نبود. این در صورتی است که مال از حلال کسب شده باشد. اگر از حرام بود، شکل بدتری خواهد داشت. البته یک احتمال هم وجود دارد و آن این است که اشاره‌ حدیث به کثرت مال از طریق حرام باشد؛ یعنی انسان وقتی که مالی کسب می‌کند که از طریق حلال نیست، حقوق زیادی را باید پامال کرده باشد تا مال زیادی به دست آورد. « وَ لَا تَغْبِطَنَّ أَحَداً بِرِضَى النَّاسِ عَنْهُ». به حال کسی که مردم از او راضیند یا به او محبّت دارند، غبطه نخور. «حَتَّى تَعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ رَاضٍ عَنْهُ». اگر خدا از کسی راضی است، به حال او غبطه بخور؛ اما اگر مردم به کسی محبت دارند و برای او شعار می‌دهند و دور او جمع می‌شوند و به او تَحبُّب و تَقرُّب می‌کنند، به حال او غبطه نخور. شما چه می‌دانید؛ شاید خدای نکرده در باطن او خِلَل و فساد و عیبی باشد که خدا را از او ناراضی می‌کند. آن وقت رضای مردم به درد او نمی‌خورد. واقعاً رضای مردم - اگر واقعی هم باشد - چه فایده‌ای دارد؟ «وَ لَا تَغْبِطَنَّ مَخْلُوقاً بِطَاعَةِ النَّاسِ لَهُ». اگر دیدی مردم از کسی اطاعت می‌کنند و دستور و فرمان و اراده‌اش را می‌پذیرند، باز هم جای غبطه ندارد. «فَإِنَّ طَاعَةَ النَّاسِ لَهُ وَ اتِّبَاعَهُمْ إِیَّاهُ عَلَى غَیْرِ الْحَقِّ هَلَاکٌ لَهُ وَ لِمَنِ اتَّبَعَهُ». اگر اِتِّباعِ مردم از او - نَستَجیرُ بِاللَّهِ - به حق نباشد، برای خود او و کسانی که از او مُتابَعت می‌کنند، مایه‌ هلاکت است. ان‌شاءاللَّه خدای مُتعال به حرمت معصومین ما را از تابع و متبوع شدنِ عَلَی غَیرِالحَقّ باز بدارد و آن وضعیت را برایمان پیش نیاورد.
اگر این روایت اصلاً سَنَد هم نمی‌داشت، حکمت های عالی آن‌ که هیچ شک و رَیبی در آن نیست، برای ما راهگشا بود. این دستورالعملها مَعارف الهی و اسلامی هستند و جا دارد که به آنها تمسّک کنیم
.1374/06/14

**********************************************************

(1) الکافی ،ثقة الاسلام کلینی ج 2 ص 135 ؛ بحارالأنوار ، علامه مجلسی ج 70 ص 74 .
  
 
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قالَ : سَمِعْتُ اَباعَبدِاللَّهِ  (عَلَیهِ السَّلامُ)  یَقُولُ : فِیمَا نَاجَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مُوسَى «ع» یَا مُوسَى لَا تَرْکَنْ إِلَى الدُّنْیَا رُکُونَ الظَّالِمِینَ وَ رُکُونَ مَنِ اتَّخَذَهَا أَباً وَ أُمّاً . یَا مُوسَى لَوْ وَکَلْتُکَ إِلَى نَفْسِکَ لِتَنْظُرَ لَهَا إِذاً لَغَلَبَ عَلَیْکَ حُبُّ الدُّنْیَا وَ زَهْرَتُهَا یَا مُوسَى نَافِسْ فِی الْخَیْرِ أَهْلَهُ وَ اسْتَبِقْهُمْ إِلَیْهِ فَإِنَّ الْخَیْرَ کَاسْمِهِ وَ اتْرُکْ مِنَ الدُّنْیَا مَا بِکَ الْغِنَى عَنْهُ وَ لَا تَنْظُرْ عَیْنُکَ إِلَى کُلِّ مَفْتُونٍ بِهَا وَ مُوکَلٍ إِلَى نَفْسِهِ وَ اعْلَمْ أَنَّ کُلَّ فِتْنَةٍ بَدْؤُهَا حُبُّ الدُّنْیَا وَ لَا تَغْبِطْ أَحَداً بِکَثْرَةِ الْمَالِ فَإِنَّ مَعَ کَثْرَةِ الْمَالِ تَکْثُرُ الذُّنُوبُ لِوَاجِبِ الْحُقُوقِ وَ لَا تَغْبِطَنَّ أَحَداً بِرِضَى النَّاسِ عَنْهُ حَتَّى تَعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ رَاضٍ عَنْهُ وَ لَا تَغْبِطَنَّ مَخْلُوقاً بِطَاعَةِ النَّاسِ لَهُ فَإِنَّ طَاعَةَ النَّاسِ لَهُ وَ اتِّبَاعَهُمْ إِیَّاهُ عَلَى غَیْرِ الْحَقِّ هَلَاکٌ لَهُ وَ لِمَنِ اتَّبَعَهُ.
 
از مناجاتهاى خداى «عَزَّ وَ جَلَّ» با موسى  (عَلَیهِ السَّلامُ) این بود که اى موسى : هرگز به دنیا تکیه و اعتماد مکن همانند تکیه کردن ستمگران و تکیه کردن کسى که آن را پدر و مادر خود برگزیده است (به دنیا دل مده، آن چنان که ستمگران به دنیا دل داده‌اند) . اى موسى : اگر ترا به خودت واگذارم که به آن بنگرى ، محبت و رونق دنیا بر تو چیره می گردد .  اى موسى : در کار خیر با اهلش مُنافَست و رقابتِ همراه با شوق و رغبت بنما و نسبت به انجام کارخیر از  اهلش سبقت و پیشی بگیر (در کار خیر با اهلش مُنافَسه و مسابقه بگذار و بر آنها پیشى بگیر)، زیرا کار خیر همانند اسمش نیکو و پسندیده است و آنچه از دنیا را که بدان احتیاج ندارى رها کن و به فریب خورندگان به دنیا و کسانی که به خود واگذار شده اند منگر و بدان که سر آغاز و مَنشأ هر فتنه اى محبت دنیاست و به کسی به خاطر کثرت ثروت و مال و اموال غبطه مخور  زیرا که  ثروت زیاد  بسبب حقوق واجبی که در جَنب و کنارش ضایع می شود و اداء نمی گردد موجب گناه هان بسیار است، و به حال کسى که مردم از او راضی و خشنودند غبطه مخور تا زمانی که بدانى خدا هم از او خشنود است و نیز به حال مخلوقى که مردم از او اطاعت می کنند غبطه مخور زیرا که اطاعت و پیروى ناحقِّ مردم از او باعث هلاکت او و پیروانش می باشد.
 

(2) : رِجال‏ُ الکَشّی ، مُحمّدبن عُمَر کَشّى‏ ص249 .

وَ اَللَّهِ لَوْ فَلَقْتَ رُمَّانَةً بِنِصْفَیْنِ ، فَقُلْتَ هَذَا حَرَامٌ وَ هَذَا حَلاَلٌ ، لَشَهِدْتُ أَنَّ اَلَّذِی قُلْتَ حَلاَلٌ ، حَلاَلٌ وَ أَنَّ اَلَّذِی قُلْتَ حَرَامٌ  ،حَرَامٌ، . فَقَالَ رَحِمَکَ اَللَّهُ ، رَحِمَکَ اَللَّهُ .
عبدالله بن یَعفور گفت به امام صادق   (عَلَیهِ السَّلامُ)  عرض کردم به خدا قسم که اگر اناری به دو نیم کُنی و بگویی این[نیمه] حلال است و این[نیمه] حرام است گواهی می دهم که آنچه فرمودی حلال است ، حلال است و آنچه فرمودی حرام است ، حرام است. پس دوبار آن حضرت فرمود :  رحمت خدا بر تو باد . رحمت خدا بر تو باد.
(3) :  رِجال‏ُ الکَشّی ، مُحمّدبن عُمَر کَشّى‏ ص248 .    .....     .....     ....

** تنظیم و ...  : توسط  استاد  سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی


 
*** پرهیز از دنیا گرایی+امام خامنه ای+حدیث+پایگاه اندیشوران حوزه+کلیک




تاریخ : پنج شنبه 97/11/4 | 1:30 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

Related image

Related image

 

***نسیم معرفت***

 

* رَفیق ناباب زُغالی است که برایت سیاهی و روسیاهی آوَرَد


تو  اول بگو   با کیان  زیستی

که تا من بگویم که تو کیستی

(پس آنگه بگویم که تو کیستی)

 همان قیمت آشنایان تو

بُوَد ارزش و قیمت جان تو

 


 

شیخ اَجلّ سعدی شیرازی در باب هشتم از گلستان سعدی در باب صُحبت و مُصاحبت و همنشینی چنین فرماید :

 

هر که با بدان نشیند اگر نیز طبیعت ایشان درو اثر نکند به طریقت ایشان متهم گردد و گر به خراباتی رود به نماز کردن منسوب شود به خمر خوردن.

طلب کردم ز دانایی یکی پند

مرا فرمود با نادان مپیوند


 

 

با بدان کم نشین که صحبت بد

آدمیزاده را پلید کند

آفتاب به این بلندی را

لکه ای ابر ناپدید کند

 

تا توانی می گُریز از یار بد

یار بد بدتر بُوَد از مار بد

مار بد تنها ترا بر جان زَنَد

یار بد بر جان و بر ایمان زَنَد

 

 

 

* رَفیق ناباب زُغالی است که برایت سیاهی و روسیاهی آوَرَد و رفیق صالح و نیکوکار نگین أصیل و درخشانی است که بر قَدر و قیمتت بیفزاید و آینده ات را درخشان سازد . پس صالحان را به همنشینی بُگزین و از طالِحان و نااهلان بگریز و دوری گزین .  (آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم)


** سخنانی کوتاه  ازآیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی+کلیک کنید




تاریخ : دوشنبه 97/11/1 | 11:36 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر


  • paper | رپورتاژآگهی | فال تاروت چهار کارتی
  • فروش رپورتاژ | بک لینک دائمی