***نسیم معرفت***
شخصیت امام رضا(ع) از زبان علماى اهل سنت
پرسش : علماى اهل سنت درباره شخصیت امام رضا(علیه السلام) چه گفتارى دارند؟ پاسخ تفصیلی: فضایل و مناقب بسیارى از زبان علماى اهل سنت درباره شخصیت والاى امام رضا(علیه السلام) نقل شده؛ که ما در اینجا به کلمات برخى از آنان اشاره مى کنیم:
1 ـ اِبن حَجَر هیتمى
«وَکانَ اَولادُ مُوسَى بنِ جَعفَرَ حِینَ وَفاتِهِ سَبعَةَ وَ ثلاثینَ ذَکَراً وَ اِنثَى، مِنهُم عَلِىِّ الرِّضا وَ هُوَ اَنبَهُهُم ذَکَراً وَ اَجَلُّهُم قَدراً»(1)؛ (اولاد موسى بن جعفر هنگام وفاتش 37 نفر دختر و پسر بود; از آن جمله علىّ الرضا است که مورد توجه عموم بوده و از همه جلیل القدرتر بود).
2 ـ سمهودى
«على الرضا بن موسى الکاظم، کان اوحد زمانه، جلیل القدر، اسلم على یده ابومحفوظ معروف الکرخى»(2)؛ (على الرضا فرزند موساى کاظم، بهترین فرد زمانش و مردى جلیل القدر بود و «معروف کرخى» به دستش اسلامآورد).
3 ـ ابن حجر عسقلانى
«کان الرضا من اهل العلم والفضل مع شرف النسب»(3)؛ (رضا(علیه السلام) از اهل علم و فضل بوده و نسبى شریف داشت).
4ـ ذهبى
«الامام السید ابوالحسن الرضا... وکان من اهل العلم والدین والسودد بمکان»;(4) «امام، ابوالحسن على الرضا... داراى مرتبه اى عالى از علم و دین و بزرگى بود».
او همچنین مى نویسد: «وقد کان على الرضا کبیر الشان، اهلا للخلافه»(5)؛ (على الرضا مردى بزرگوار بود و براى خلافتاهمیت داشت).
5 ـ خیرالدین زرکلى
«على بن موسى الکاظم بن جعفر الصادق، ابوالحسن الملقب بالرضا، ثامن الایمه الاثنى عشر عند الامامیه ومن اجلاء الساده اهل البیت وفضلایهم...»(6)؛ (على فرزند موسى کاظم فرزند جعفر صادق، ابوالحسن، ملقّب به رضا، هشتمین نفر از دوازده امام نزد امامیه است. او از بزرگان سادات اهل بیتو فضلاى آنان است...).
6 ـ شیخ عبدالله شبراوى شافعى
«على الرضا ـ (رضی اللهعنه) ـ کانت مناقبه علیّه وصفاته سنیّه... وکراماته اکثر من ان تحصى واشهر من ان تذکر»(7)؛ (على الرضا ـ (رضی اللهعنه) ـ داراى مناقب عالى و صفات ارزشمند بود... کرامات او بیشتر از آن است که شمارش شود و مشهورتر از آن است که ذکر گردد).
7 ـ عبدالله بن اسعد یافعى
«الامام الجلیل المعظم، سلاله الساده الاکارم، ابوالحسن على بن موسى الکاظم بن جعفر الصادق بن محمّد الباقر(علیهم السلام)... احد الایمه الاثنى عشر، اولى المناقب الذین انتسبت الامامیه الیهم وقصّروا بناء مذهبهم علیهم»(9)؛ (امام جلیل معظّم، سلاله سادات مکرّم، ابوالحسن على بن موسى الکاظم فرزند جعفر صادق فرزند محمّد باقر(علیهم السلام)... یکى از امامان دوازده گانه است. کسانى که داراى مناقب بوده و امامیه به آنان منتسب هستند و مذهب خود را بر کلمات آنان بنا ساخته اند).
8 ـ احمدبن یوسف ابوالعباس قرمانى
او درباره امام رضا(علیه السلام) گفته است: «و کانت مناقبه علیّه وصفاته سنیّه، وکراماته کثیره ومناقبه شهیره، وکان قلیل النوم، کثیر الصوم. وکان جلوسه فی الصیف على حصیر وفی الشتاء على جلد شاه»(9)؛ (مناقب او عالى و صفاتش جلیل و کراماتش بسیار و مناقبش مشهور است. او مردى کم خواب بوده و بسیار روزهمى گرفت. در تابستان بر روى حصیر و در زمستان بر پوست گوسفند مى نشست).
9 ـ یوسف بن اسماعیل نهبانى
«على الرضا بن موسى الکاظم بن جعفر الصادق، احد اکابر الایمه ومصابیح الامه من اهل بیت النبوه ومعادن العلم والعرفان والکرم والفتوه، کان عظیم القدر، مشهور الذکر، وله کرامات کثیره منها انّه قال لرجل صحیح سلیم: استعدّ لما لابدّ منه، فمات بعد ثلاثه ایّام»(10)؛ (على الرضا فرزند موساى کاظم فرزند جعفر صادق، یکى از بزرگان امامان و چراغان امت از اهل بیت نبوتبود. همانان که معادن علم و عرفان و کرم و مردانگى بودند. او عظیم القدر و مشهور بود. داراى کراماتى بود; از آن جمله این که به مردى صحیح و سالم فرمود: آماده آنچه برایش چاره اى نیست باش. او بعد از سه روز از دنیا رفت).
10 ـ ابن ابى الحدید معتزلى
او مى گوید: «و من رجالنا موسى بن جعفر بن محمّد وهو العبد الصالح، جمع من الفقه والدین والنسک والحلم والصبر. وابنه على بن موسى المرشّح للخلافه والمخطوب له بالعهد. کان اعلم الناس واسخى الناس واکرم الناس اخلاقاً»(11)؛ (و از رجال ما موسى بن جعفر فرزند محمّد معروف به عبد صالح است. او بین فقهو دین و عمل صالح و حلمو صبر را جمع نمود. و فرزندش على بن موسى است، کسى که براى خلافتکاندید شده و براى او به عهد خلافت خطبهخوانده شد. او عالم ترین و سخى ترین و کریم ترین مردم در اخلاق بود).
11 ـ محمّد امین سویدى
«کانت اخلاقه علیّه وصفاته سنیّه... کراماته کثیره ومناقبه شهیره لا یسعها مثل هذا الموضع»(12)؛ (اخلاقش عالى و صفاتش جلیل بود...کراماتش بسیار و مناقبش مشهور است، به حدّى که این کتاب وسعت نقل آن ها را ندارد).
12 ـ محمّد بن وهیب
«و کراماته کثیره ـ (رضی اللهعنه) ـ اذ هو فرید زمانه»(13)؛ (کرامات او بسیار بود ـ (رضی اللهعنه) ـ زیرا او یگانه زمان خود به حساب مى آمد).(14)
پی نوشت:
(1). الصواعق المحرقة، ص 122.
(2). جواهر العقدین، ص 353.
(3). تهذیب التهذیب.
(4). سیر اعلام النبلاء، ج 9، ص 387و388.
(5). سیر اعلام النبلاء، ج 9، ص 392.
(6). الأعلام، ج 5، ص 26.
(7). جامع کرامات الأولیاء، ج 2، ص 312.
(8). مرآة الجنان، ج 2، ص 11.
(9). اخبار الدول، ص 114.
(10). جامع کرامات الاولیاء، ص 311.
(11). شرح نهج البلاغه، ج 15، ص 278.
(12). سبائک الذهب، ص 75.
(13). جوهرة الکلام، ص 143.
(14). گردآوری از کتاب: اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم ، 1385 ه.ش، ص 138.
مطالب مرتبط
شهادت امام رضا (ع)
موضع امام رضا(ع) در مقابل سیاست مأمون
سیاست مأمون در مدارا با امام رضا(ع)
شبهه در اسلام آوردن «معروف کرخى» توسط امام رضا(ع)
عدم وجود روایتى از امام رضا(ع) در منابع حدیثى
..................... ..................... ادامه دارد ...............
مطالب مرتبط
شهادت امام رضا (ع)
موضع امام رضا(ع) در مقابل سیاست مأمون
سیاست مأمون در مدارا با امام رضا(ع)
شبهه در اسلام آوردن «معروف کرخى» توسط امام رضا(ع)
عدم وجود روایتى از امام رضا(ع) در منابع حدیثى
http://makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=249082&typeinfo=23&catid=24093
***نسیم معرفت***
سلام و احترام
به نظر بنده جناب دکتر احمدی نژاد از خصوصیات ِ مُثبت و منفیِ بارزِی برخوردار است که به بخشی ازآن ها اشاره می کنم :
ویژگی های مثبت دکتر احمدی نژاد:
1- خستگی ناپذیری
2-استکبار ستیزی
3-مردمی بودن
4-ساده زیستی
5-توانمندی فوق العاده در مناظره با حریف
6-دارای قدرت حافظه و هوش سرشار
7-پرکاری
8-شجاعت در اقدام به کارهای خطیر و بزرگ
9-همت عالی
10-دفاع از اصول و ارزش های اسلامی و انقلابی به حسب ظاهر
@واما ویژگی های منفی جناب دکتر احمدی نژاد :
1-ضعف در اخلاص
2-خودمحوری و چموشی
3-عدم اطاعت محض از ولی فقیه(مقام معظم رهبری)
4-انعطاف ناپذیری (غیر معقول)
5-عدم درایت وبصیرت لازم در امور مهمه
6-ایجاد تقابل های مضر و مهلک
7-بلند پروازی در برنامه ها و امور
8- اهل حاشیه سازی بودن
9- دفع اکثری از انقلابیون و جذب اقلی
10-ناسپاسی عملی نسبت به بزرگان حوزه وعلماء و مراجع
@ به نظر بنده برخی از کارهای اخیر ایشون نیز چالش برانگیز است .ازجمله نامه جدید ایشون به اوباما و کارهای زودهنگام تبلیغی برای دوازدهین دوره انتخابات ریاست جمهوری سالِ آینده که در روز جمعه 29 اردیبهشت 1396 برگزار می گردد .
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
***نسیم معرفت***
بدهکاری های دیگران را که توانایی ندارند به عُهده بگیرید
** حضرت علی(ع) فرمود : ثَابِرُوا عَلىَ اقْتِناءِ الْمَکَارِمِ وَ تَحَمَّلُوا أَعْباءَ الْمَغارِمِ تَحْرِزُوا قَصَباتِ الْمَغانِمِ . در راهِ کسبِ مکارمِ اخلاق پُشتکاری و پایداری بورزید و فشارها و بارها و سختی های وام و بدهکاریِ(دیگران را که توانایی و مُکنت ندارند ) مُتحمِّل شوید و بر دوش بگیرید . (و آنها را از نگرانی ها و فشارهای وام و دَین و قرض خلاصی دهید )، تا نَى هاى غنیمت ها و جائزه را بدست آورید و احراز کنید .«یعنی نزد خدواند از پاداش نیکو برخوردار گردید» [ قَصَبات الْمَغانِمِ : نشانه هائى بوده از نَی که در مسابقه اسب دوانى آن را نصب می کردند و هر که زودتر به آن می رسید مدال و جایزه را می گرفت]( غُرَرُ الحِکَم، ح4712؛ میزان الحکمه: ج3، ص480 - عُیونُ الحِکَم و المَواعِظ حکمت 4280 )
*** ثَابَرَ ، یُثابِرُ مُثابَرَةََ ، ثِباراََ عَلَی الأَمرِ : پُشت کار داشت - استقامت بخرج داد- پایداری کرد - مقاومت نمود
اقْتِناءِ :جمع کردن - بدست آوردن
اقْتَنَى : اقْتِنَاءً [ قنو ] المالَ : مال گرد آورد و براى خود نگهداشت .
أَعْباءَ : جمع عِبء یعنی سنگینی - بار - وزن- لنگه بار- همتا
الْمَغارِمِ : جمع مَغرَم یعنی غرامت- تاوان- - جریمه- بدهی - دَین - قرض - وام
تَحْرِزُوا : بدست آورید - جمع کنید
قَصَبات جمع قَصَبَة : قَصَبات یعنی آبادی بزرگ که از چند دِه و دِهکده تشکیل شده باشد. قَصَبَه یعنی دهستان- آبادی - شهر یا شهر بزرگ منطقه- شهرستان - روستا یا مرکز روستا- چاه تازه حفر شده - یک گیس بافته - واحد طول- قَصَبات نام مناطقی در ایران است . قَصَبَه دهی است در یَمامَه . (مَنتَهَی الأِرَب ). این ده به روزگار مسیلمه در صلح خالد درنیامد. (معجم البلدان ).
الْمَغانِمِ جمع مَغنَم یعنی غنیمت- عائدی - سود - فائده - منفعت
تَحْرِزُوا : بدست آورید - جمع کنید
*** ترجمه و بررسی کلمات و مفردات حدیثِ فوق : توسط استاد سیداصغرسعادت میرقدیم
***************************************************************
*** ترجمه غرر الحکم و درر الکلم، جلد سوم
*** عیون الحکم و المواعظ
***نسیم معرفت***
فلسفه کراوات زدن چیست ؟!!!
شباهت بسیار زیاد "کروات" با علامت صلیب مسیحیان، این سوال را به وجود می آورد که آیا ارتباطی هم بین کروات و صلیب وجود دارد؟ و اصلا فلسفه ی کروات زدن چیست؟
از آنچه که در کتب تاریخی و مذهبی نوشته شده است بر می آید که در حقیقت کروات همان صلیب است که اینک به عنوان یکی از ارکان پوشش رسمی برای مردان (بالاخص خارج از ایران) به حساب می آید. ریشه ی زدنِ کروات به جنگهای صلیبی باز می گردد، به این صورت که در این جنگها مسیحیان به هنگام جنگ با مسلمانان، صلیبی را به خود آویزان و نصب می کردند و پس از فتح سرزمینهای اسلامی، از این صلیب ها به عنوان نماد پیروزی خود یاد می کردند (1). بعد از این جنگها، بدلیل نقش زیبایی که این علامات بر روی پیراهن جنگجویان مسیحی داشت، کم کم بصورت یک پوشش رسمی برای کل مسیحیان درآمد. سپس سران کشورهای غربی که مسیحی بودند _ و با تشویق های پاپ زمان خود _ همگی از این علامت با آویزان کردن از یقه ی خود استفاده کردند و آنرا به عنوان یک نماد رسمی در آوردند.
بعده ها این علامت بصورت "کروات" امروزی درآمد که بدلیل نفوذ گسترده ی غرب بر جهان، و نیز زیبایی ظاهری که داشت، دیگر به عنوان یک پوشش رسمی برای مردان سراسر دنیا و حتی کشورهای اسلامی مبدل گشت. در ایران نیز تا قبل از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، علی رغم اینکه مردم همگی مسلمان بودند، از این پوشش استفاده می کردند و علت این کار نیز دستور رژیم دست نشانده ی غرب در ایران ـ یعنی رژِیم منفور پهلوی ـ در شناخت کروات به عنوان یک پوشش رسمی بود که در همه جا افراد را ملزم به استفاده از آن می کرد. پس از انقلاب، با تاثیری که اسلام بر شیوه ی زندگی مردم گذاشت، این نوع پوشش نیز از میان رفت و اکنون کمتر کسی را می توان یافت که با زدنِ کروات، در اجتماع حضور پیدا کند. اما هنوز هم تعداد معدودی هستند که در مراسم های عروسی و یا مهمانی های رسمی خود، از این علامت مسیحیان استفاده می کنند که به نظر می رسد، بدلیل اطلاع رسانی ضعیف در مورد این قضیه است و اگر مسلمانها از تاریخچه ی استفاده از آن آگاهی یابند، و به تاریخچه ی کهن سرزمین و مذهب اسلامی خود نگاه کنند، هرگز از آن استفاده نخواهند کرد.
پی نوشت:
1_ جنگهای صلیبی از بزرگترین رویدادهای تاریخ عمومی اسلام و نیز از بزرگترین رویدادهای تاریخ جهان به شمار می رود. زیرا غرب مسیحی بود که در اصل با راهنمایی پاپ و با هدف استیلا بر اماکن مقدس مسیحیان در فلسطین و به ویژه شهر قدس و مقبره حضرت مسیح در بیت لحم نزدیک قدس به اندیشه ی جنگهای صلیبی افتاد. این جریان در پایان قرن 5 ه.ق/ 11 م شروع شد و تا قرن 9 ه.ق/ 15 م به شدت ادامه یافت. یکی از این جنگها جنگ بر سر استرداد اندلس بود:
جگ بر سر استرداد اندلس:
در آن زمان بدنبال از هم پاشیدن حکومت امویان اندلس در سال 1031 م و تقسیم اندلس اسلامی به دولتهای کوچک مخاصمی که ملوک الطوایف خوانده می شدند، کشاکش میان اسلام و مسیحیت در شبه جزیره ایبری(اندلس) به نیرویی تبدیل شد که به «جنگ استرداد» شهرت یافت و مراد از آن، باز پس گرفتن بقیه سرزمینهای اندلس از مسلمانان بود. این جنگها که به دست فرنادوی اول، پادشاه لئون و قشتاله در سال 1057 م آغاز گردید، خود به صورت اساس سیاست کشورهای مجاور اندلس درآمد و سپس، هنگامیکه آلفونسوی هشتم، پادشاه لئون و قشتاله در 6 مه 1085 م بر پادشاهی طلیطله چیره شد و پایتخت کهن گت ها را دوباره فتح کرد و پایتخت خود قرار داد، آن سیاست در زمینه ی استراتژی و تاکتیک شکل واقعیتی روشن و آشکار به خود گرفت. سعی مسیحیان غرب آن بود که به رهبری کشورهای نصرانی اسپانیا، جنگی عمومی و در قالبی مذهبی علیه اندلس اسلامی به پا کنند.
جنگجویان در اثنای این پیکارها، علامت صلیب به سینه و پشت و یا بر زره های خود نصب کردند، سپس نیروهای نظامیِ کسانی که آن نشان را بر خود داشتند، «صلیبی» یا به اسپانیایی (cruzada) نام گرفت و نام جنگهای صلیبی در زبانهای مختلف اروپایی از همین جا سرچشمه گرفته است. در همان وقت نرمانها توانستند صقیله را از چنگ مسلمانان بدر آوردند(1061 _ 1091 م) و سپس هیجان دینی شدیدی غرب اروپا را فرا گرفت. آنچه موجب اوج گرفتن این عواطف می شد، آن بود که طی دو سده ی دهم و یازدهم میلادی، ساکنان غرب اروپا تقریبا دو برابر شدند و برای فراخی جا و کشاورزی به زمینهای تازه ای نیازمند گردیدند. این شرایط فرصت مناسبی بود که پاپ اوربن دوم غنیمت شمارد و اروپائیان را به جنگ دینی تمام عیاری علیه سرزمینهای اسلام، به ویژه شام و فلسطین دعوت کند تا همه ی مقدسات مسیحی، سرزمینی را که عیسی بن مریم(ع) در آن زیسته و مردم را به آیین خویش خوانده بود، به آنان بازگرداند.
http://www.generaleshop.com/forum/showthread.php?tid=11710
س 1378: پوشیدن کروات چه حکمى دارد؟
ج: به طور کلى پوشیدن کروات و دیگر لباسهایى که پوشش و لباس غیر مسلمانان محسوب مىشوند بطوریکه پوشیدن آنها منجر به ترویج فرهنگ منحطّ غربى شود جایز نیست.[1]
[1] توضیح المسائل المحشی (امام خمینی )،ج 2، ص1014؛مقام معظم رهبری،أجوبة الاستفتاءات (بالفارسیة)، ص: 307.
*** حکم زدن کراوات چیست؟(سایت اسلام کوئیست)
*** حکم کروات زدن از نظر مراجع - صاحب نیوز
*** دلیل حرمت تراشیدن ریش با تیغ چیست؟؟ - گفتگوی دینی
*** روایات و دیدگاه علما و فقهای شیعه و اهل سنت در مورد تراشیدن ریش
*** حکم تیغ زدن ریش چیست ؟ - تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن
*** تشبه به کفار از منظر فقه امامیه - پژوهشکده باقر العلوم
*** انجمن راسخون - حکم بستن کراوات و پاپیون از نظر شرعی چیست؟
*** حکم شرعی بستن کراوات و پاپیون در مجالس عقد و عروسی
*** آیا استفاده از کراوات در اسلام حرام هست؟ - کانون گفتگوی قرآنی
*** اداره مشاوره و پاسخ نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری -حکم بستن کراوات و...
*** آیا استفاده از کراوات از نظر شرعی اشکالی دارد؟
***نسیم معرفت***
*** عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ (سَلامُ اللهِ عَلَیهَا ) قالَتْ: قالَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): مَنْ تَخَتَّمَ بِالْعَقیقِ لَمْ یَزَلْ یَرَى خَیْرًا. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از رسول خدا ((صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) ) نقل کرد که آن حضرت فرمود : کسى که انگشتر عقیق به دست کند، همیشه خیر مى بیند. (وسائل الشیعه, ج 3 , ابواب احکام الملابس,باب52 حدیث2 )
*** قَالَ الأِمامُ الرِّضَا (عَلَیهِ السَّلامُ) : اَلعَقیقُ یَنْفِی الفَقرَ . امام رضا (عَلَیهِ السَّلامُ) فرمود: عقیق، فقر را از بین می برد «الکافی، ج 6، ص 470»
***نسیم معرفت***
به نام خدا
نقد وبررسی یک درسنامه
یکی از بزرگواران در یکی از گروه های مجازی درسنامه زیر را ارسال نمود که به نظر بنده یک بخش آن نیاز به بررسی داشت . دربخش آغازین از این درسنامه گفته شده است که (...وطبق آیات و احادیت باید قبل ظهور، ایمان و معرفتی را کسب کرد! چون در زمان ظهور دیگر زمان کسب ایمان و معرفت نیست! ...)
درسنامه شماره6
جهان به طرف ظهور در حال حرکت است!
و هر روزبه سرعتش افزوده می شود!
وطبق آیات و احادیت باید قبل ظهور، ایمان و معرفتی را کسب کرد!
چون در زمان ظهور دیگر زمان کسب ایمان و معرفت نیست! چنانکه خدا می فرماید؛ یوْمَ یَأْتی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فی إیمانِها خَیْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ! اما آن روز که بعضى از آیات پروردگارت تحقّق پذیرد، ایمان آوردن افرادى که قبلاً ایمان نیاورده اند، یا در ایمانشان عمل نیکى انجام نداده اند، سودى به حالشان نخواهد داشت! بگو: انتظار بکشید ما هم انتظارمىکشیم!»
فی هَذِهِ الْآیَةِ یَعْنِی خُرُوجَ الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ!
اگر طالب سعادت هستم ! و می خواهیم یکی از یارانش باشیم ، و می دانیم یکی از عوامل تأخیر ظهورحضرت، نبود یار با معرفت است وطبق فرمایش امام صادق (ع) :
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی
معرفت امام زمان (عج) به توحید وشناخت خدا بستگی دارد! پس بکوشیم خود را به توحید عینی نه
توهمی برسانیم ، آن وقت است که انسان موحّد امام زمان خویش را می شناسد!
ان شا الله ما هم با معرفت خود یکی از عوامل تعجیل فرج باشیم!
(انعام/ 158)(کمال الدین28/2)( الغیبة للنعمانی/161)
*****************************************************
به نام خدا
آیه 158 سوره أَنعام (هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ یَوْمَ یَأْتی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فی إیمانِها خَیْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ) با توجه به ترکیب و سیاق آن و با توجه به آیات قبلش در مقام تهدید و تحقیر کفار و مشرکین وافراد لجوج و عنود است. کسانی که با وجود همه ادله و آیات و بینات و روشنگری ها سرسختانه در مقابل حق (قرآن و اسلام و پیامبر و حقایق دینی و....) می ایستند و حاضر به تسلیم و قبول نیستند. این دسته از افراد در صورتی که از قبل ایمان نیاورده باشند و یا اگر ایمانشان همراه عمل صالح و خیری نباشد به هنگام آمدن فرشتگان عذاب و نیز زمان احتضار و مرگ و یا به هنگام روز محشر که روز ظهور وجلوه کامل حضرت حق است و یا براساس برخی روایات در زمان حادثه ظهور حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ایمان آوردنشان و نیز توبه نمودنشان قابل پذیرش نیست و به اصطلاح ایمان و توبه جبری فایده ای ندارد. پس فی الجمله بدانیم که آیه در مقام تهدید انسان های عنود و لجود است که تا آخرین لحظه زیر بار حق و حقیقت نمی روند و نیز این آیه در مقام بیان نفی ایمان وتوبه جبری است بعد از اینکه همه فرصت های داده شده را از دست دادند. .....
و در زمان حادثه عظیم قیام و ظهور حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که حجت برهمه تمام است کسانی که تا لحظه آخر در انکار حق و لجاجت بودند بعد از ظهور جلوه حق یعنی حضرت مهدی عج ، ایمان و توبه اجباری شان قابل قبول نخواهد بود . ....... توبه و ایمانی باارزش است وقابل قبول می باشد که از روی اختیار باشد و گرنه ایمان و توبه جبری هیچ ارزشی نخواهد داشت.....
پس اینکه گفته شود (در زمان ظهور دیگر زمان کسب ایمان و معرفت نیست) اگر مراد نفی ایمان و توبه و معرفت جبری باشد صحیح است ولی اگر مراد این باشد که در زمان ظهور ، کسب ایمان و معرفتی در کار نیست( که بعید است مراد گوینده چنین باشد) دراین صورت این گفته ناصحیح است. معرفت و ایمان ، مقوله بالتشکیک و دارای مراتب است ودر زمان ظهور که عقول توسعه پیدا می کند، مراتب فهم و ادراک و معرفت و ایمان و... نیز بالا می رود و قابلیت توسعه دارد .....
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
رو دوشنبه
18 مرداد 1395
***نسیم معرفت***
طلبه خبرنگار شهیدمحمد مهدی شریفی
آدرس تصویر فوق:
شهر مقدس قم _ مسیر پردیسان -بوستان علوی - روبروی دانشگاه قم -جنب ساختمان سینما ونوس
** شادی ارواح شهداء اَلفاتحه مع الصلوات
مروری بر زندگی طلبه و خبرنگار شهید «محمدمهدی شریفی»
به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از قم، «شهید شریفی» 20 بهمن ماه سال 1347 در شهر مقدس قم به دنیا آمد، و تحت تربیت پدر بزرگوارش حجتالاسلام والمسلمین رضا شریفی قرار گرفت.
وی تحصیلات خود را در مقطع راهنمایی و متوسطه در مدرسه امام موسی صدر و دبیرستان امام صادق(ع) قم ادامه داد و سپس درحوزه علمیه قم مشغول تحصیل شد، علاقه خاص ایشان به فعالیت خبری نیز باعث شد که کار در حوزه خبر را نیز در خبرگزاری جمهوری اسلامی مرکز قم از همان ابتدای مقطع متوسطه آغاز کند و دراین عرصه متعهدانه و خالصانه در راستای خدمت به مردم و انعکاس فداکاریهای جوانان این مرز و بوم در جبهههای جنگ و حمایتهای مردم در پشت جبهه همت کرد.
شهید شریفی در پی دلاورمردیهای جوانان این مرز و بوم و در پاسخ به ندای پیر جماران حضرت امام خمینی(ره)، شوق حضور در جبهههای جنگ تحمیلی در وی صد چندان شد و در 28 آذر ماه سال 64 در حالی که خود را آماده دفاع از اسلام و میهن میدید و از سوی دیگر قصد انعکاس و روایتگری از شیرمردیهای جوانان این مرز و بوم داشت، به منطقه جنوب کشور اعزام شد.
شریفی در طول کوتاه مدت خود در جبهههای جنگ، جانانه به مبارزه با عوامل استکبار جهانی و رژیم صهیونیستی بعثی پرداخت و در نهایت در 23 اسفند ماه سال 64 در عملیات والفجر 8 در منطقه فاو به علت اصابت ترکش به سر، به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت رسید.
وی آخرین خبر خود را نیز در جبهه های جنگ تحمیلی با خون خود نوشت که پیرو ولایت و رهبری باشید، دستاوردهای انقلاب و نظام اسلامی را حفظ کنید و راه و اهداف شهدا را ادامه دهید.
پیکر مطهر این شهید گرانقدر که در جبهه های جنگ تحمیلی هم به کار تبلیغ، هم کار خبر و هم دفاع از میهن فعالانه مشغول بود، همراه با خیل شهدای عملیات والفجر 8 بر دوش مردم شهید پرور قم تشییع و در قطعه 9، ردیف 3، شماره 350 گلزار شهدای علی بن جعفر(ع) قم به خاک سپرده شد.
**بخشی از وصیت نامه شهید شریفی
الهی ما با امام میثاق بستهایم و به او وفاداریم، زیرا که او به اسلام و قرآن وفادار است.
معبودا! پیمانمان را استوار باقی نگهدار.
معبودا! پروردگارا! توفیق خدمت و شهادت را نصیب ما بگردان، الهی! توفیق ده که راه سعادتبخش امام حسین(ع) را ادامه دهیم و زینبوار زندگی کنیم.
انتهای پیام/
http://www.defapress.ir/Fa/News/50939
**مروری بر زندگی طلبه و خبرنگار شهید «محمدمهدی شریفی»
**دیدار جانشین سپاه استان قم با خانواده طلبه و خبرنگار شهید
***نسیم معرفت***
ز لبخندت گلاب ناب قمصر میشود پیدا
تو خورشیدی که در خاک درت زر میشود پیدا
دمی غواصها از غوص کردن وا نمیمانند
در اقیانوس لطفت بسکه گوهر می شود پیدا
تبسم می کنی و نور بر آفاق می پاشی
و از کنج لبت خورشید خاور میشود پیدا
ندارد ظرفیت دنیا که قَدرت را کند معلوم
ستیغ قاف عشقت روز محشر میشود پیدا
به اشک خویش میشویم گناه چشمهایم را
چنین عکس تو در آئینه بهتر میشود پیدا
تو ای مبهوت تو پروانه های مست و شوریده
ز لبخندت گلاب ناب قمصر می شود پیدا
اللهمّ صلّ علی محمدٍ و آلِ محمدٍ و عجّل فرجهم
**شعر از شاعر بزرگوار گیلانی لنگرودی جناب آقای [ زین العابدین آذر ارجمند ]
.: Weblog Themes By Pichak :.