هنگامی که دشمن بعثی به اشاره و حمایت سردمداران استکبار جهانی به خیال خام خود برای ضربه زدن به نظام نوپای جمهوری اسلامی بخشهایی از سرزمین ما را مورد حمله قرارداد، خیل عظیمی از جوانان غیور برای دفاع از دین و ناموس و سرزمین خود راهی مناطق عملیاتی شدند تا مانع پیشروی دشمن پست و زبون شوند. جوانانی که هرچند سابقه نظامی نداشتند اما با ایمان و عزم راسخ توانستند حسرت دست اندازی به این آب و خاک را بر دل دشمن و حامیانش بگذارند.
سالهای آسمانی دفاع مقدس با رشادتها و جانبازیهای جوانان این مرز و بوم برای همیشه در دل تاریخ ثبت شد تا دیگر هیچ دشمنی به خود حتی جرأت فکر کردن به حمله نظامی به این سرزمین را ندهد.
هرچند در طول سالهای دفاع مقدس هزاران تن از بهترین جوانان این مرز و بوم خلعت شهادت پوشیدند و هزاران جوان دیگر مدال جانبازی و آزادگی در میدان نبرد حق و باطل کسب نمودند اما رشد و تعالی نهال انقلاب با آبیاری خون شهیدان و پاسداری رزمندگان دلاور امید را در دل مستضعفان جهان برای همیشه زنده نگه داشت و خواب را از چشم بدخواهان ربود.
در میان رشادتهای رزمندگان اسلام در سالهای دفاع مقدس ایستادگی و مقاومت عزتمندانه و بینظیر آزادگان سرافراز برگ زرین و درخشانی بود که حیرت جهانیان را به دنبال داشت. آزادگانی که در سختترین شرایط اردوگاههای دشمن بعثی در زیر شکنجههای وحشیانه خصم دون پایمردی کردند تا ثابت کنند در اسارت ظاهری نیز خود را رزمنده و مدافع نظام و انقلاب میدانند و الحق که این پایمردی آزادگان و سالها تحمل درد و رنج جانبازان کم از شهادت ندارد.
و چه زیبا این فرهنگ ناب مقاومت و ایستادگی در برابر کفر و ظلم امروز به بهترین وجه به نسل امروز جوانان این کشور به ارث رسیده است و اگر روزی آزادگان در برابر دشمن بعثی سر خم نکردند و برای همیشه ماندگار شدند و اگر روزی آزادهای همچون شهید شهسواری با دست بسته در دل دشمن مرگ بر صدام گفت، امروز جوان رعنایی چون شهید مدافع حرم محسن حُجَجی در بند خبیثترین دشمنان با شکوه و ایستادگی درس آزادگی و عزت به عالم میدهد، و به تأسی از ارباب خود سر میدهد اما سر خم نمیکند.
یاد و خاطره همه شهدا، جانبازان، آزادگان و ایثارگرانی که برای حفظ و تعالی نظام جمهوری اسلامی همه سرمایه خود را خالصانه نثار کردند گرامی باد.
http://kayhan.ir/fa/news/111584
***نسیم معرفت***
# شهادت مظلومانه شهید محسن حُجَجی نجف آبادی را به همه آزایخواهان و مُحبّان و عاشقان اهل بیت (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) و به ملت شریف و شهید پرور ایران و به پدر ومادر و اقوام و خانواده محترم و مُکرّمش و نیز به مردمان دیارش تسلیت عرض می نمایم. شهادت ، آرزوی نیک سیرتانی است که سَیر در سیره سرور شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (عَلَیهِِ السَّلامُ) دارند .
#سلام بر همه شهدای راه حق
#سلام بر ملت شهید پرور ایران
#سلام بر مردم شهید پرور اصفهان
#سلام بر مردمان شریف نجف آباد اصفهان
#سلام بر شهید محسن حُجَجی
#سلام بر اقوام و خویشان و دوستان و آشنایان این شهید عزیز
#سلام بر خانواده بزرگوار شهید مُحسن حُجَجی
#سلام بر پدر و مادر عزیزش
#سلام بر همسر و فرزند سرافرازش
# شهید محسن حُجَجی در دل های جوانانِ غَیور ایران زمین و آزادیخواهان جا دارد
#همه جای ایران ، محسن حُجَجی است
#ایران ، پر از محسن حُجَجی است .
#او زنده است
#او زنده تر خواهد شد
# داعشیانِ گرگ صفت و کوردل و کج اندیش با جدا کردن سر این شهید عزیز گمان کردند که او را از بین بردند ولی نفهمیدند و نمی فهمند که محسن حُجَجی زنده تر شد و شهادتش ، #کربلای حسینی را در ذهن ها و خاطره ها ترسیم و تجدید نمود
.
#از شهید محسن حُجَجی بوی خوش کربلا می آید .
.
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین_علیه_السلام
.
. (# آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی )
***نسیم معرفت***
بِسمِ اللهِ القادِرِ المُتَعال
انحراف و نفاق مقتدا صدر
شعر
رسوا شود هر که در او غش باشد
در شام و عراق و یا مراکش باشد
بی پرده بگو سعادتا کاین مردک
در قول و عمل همره داعش باشد
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
***نسیم معرفت***
***نسیم معرفت***
**شهید محسن حُججی+پیام سردار سلیمانی ...
محسن حججی (زاده:نجف آباد - شهادت :18 مرداد 1396 مرز سوریه و عراق) فعال خیریه و از نیروهای ایرانی مدافع حرم بود که در مرداد 1396 و در عملیات علیه نیروهای داعش به اسارت داعش درآمد. خبرگزاری اسپوتینگ نیوز به نقل از رسانههای وابسته به داعش خبر اسارت وی را اعلام کرد.[1][2]
داعش چندی پس از انتشار فیلمی که ادعای به اسارت درآوردن محسن حججی را داشت، اعلام کرد که وی را به قتل رسانده است. وی دهمین عضو از لشکر زرهی 8 نجف اشرف است که طی جنگ در خاک سوریه شهید شد.
نحوه شهادت محسن حججی در بین کاربران شبکههای اجتماعی ایران واکنش هایی را برانگیخت خصوصا فضای عکس منتشر شده او لحظاتی قبل از شهادت، تداعی کننده وقایع روز عاشورا بود که یکی از باورهای دینی شیعیان است. منار صباغ مجری شبکه المنار پس از مشاهده عکس اسارت شهید به دست داعشی، در صفحه خود نوشت: "همیشه سعی میکردم عاشورا و ماجرای حسین شهید و شمر لعین را تخیل کنم امروز دیدم و دیگر تخیل نخواهم کرد."
پیام سردار حاج قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس به مناسبت شهادت این شهید به شرح زیر منتشر شد:
بسم الله الرحمن الرحیم
پس از شکست های پی در پی گروه های تکفیری-وهابی وابسته به استکبار جهانی در برابر رزمندگان سلام در جبهه های مختلف، گروه ترویستی داعش مرتکبی جنایتی فجیع و غیرانسانی شد در هیچ قاعده و قانون اسلامی و حتی انسانی نمی گنجد.
مردم دلاور و امت حزب الله خصوصا خانواده شهید محسن حججی مطمئن باشند که فرزندان دلیر شما انتقام این اقدام ددمنشانه را با تصمیمی قاطعانه که همانا ریشه کن کردن شجره خبیثه وهابیت و تروریسم از جهان اسلام است خواهند گرفت.
این نوع جنایت ها که تاکنون هزاران مورد آن به همین شکل در عراق و سوریه بر ضد امت مسلمان اعم از شیعه و سنی به وقوع پیوسته تنها نتیجه ای که در برخواهد داشت اتحاد و آگاهی بیشتر عالم اسلامی نسبت به هویت و خباثت این خوارج زمان است و ما را در پاک کردن سرزمین اسلامی از لوث وجود آنان مصمم تر و قدرتمندتر خواهد نمود.
به حلقوم بریده این شهید عزیز راه اباعبدالله (ع) سوگند یاد می کنیم که از تعقیب این شجره ملعونه و نابودی این غده خطرناک برآمده در پیکر جهان اسلام تا آخرین نفرشان از پای نخواهیم نشست.
ما از ابتدا مصمم و به دور از تردید در این راه گام برداشتیم اما ارتکاب این جنایت ها عزم و اراده ما را جزم تر و جدی تر نمود تا جای جای اراضی اسلامی را از وجود بی وجود پلیدشان تطهیر نماییم.
اینجانب به پدر، مادر، همسر و فرزند مقاوم این شهید بزرگوار که فرزندشان مانند سالار شهیدان امام حسین(ع) و با همان شیوه ظالمانه به شهادت رسید تبریک عرض می کنم زیرا نام خانواده شهید پرورتان با خاندان سید و سرور شهیدان همنام و قرین گردید و شهید شما و ما سند افتخار ایران اسلامی و سپاه ولایت است.
ایران اسلامی در راه آزادی و شریعت و برای نجات دین مبین اسلام چنین قربانیان ارزشمندی را تقدیم می کند و از خدای سبحان عاجزانه طلب می کنیم که حسن عاقبت با مرگی همچون شهید محسن حججی عزیز برای(ما) مقرر فرماید.
هَنیئاََ لَکَ وَ لَکُم وَ عَظَّمَ اللهُ اُجُورَنا وَ اُجُورَکُم
قاسم سلیمانی"
**********************************
در همین ارتباط سردار محسن رضایی نیز در صفحه شخصی اش متنی را منتشر کرد:
" با سربریدن انسان های آزاده و بزرگ، اندیشه، پیام، نام و اعتبار آنان بر جامعه بشری بیشتر و قله جلال و جاودانگیشان رفیع تر میشود. محسن حججی از « سر » گذشت، اما سرگذشت پرافتخار او در دل آزادگان جهان حک شد. انتقام او را به زودی خواهیم گرفت.
بلندا سر ما که گر غرق خونش
ببینی، نبینی تو هرگز زبونش
تناور درختی که هر چه ش ببری
فزونتر شود شاخ و برگ فزونش"
***نسیم معرفت***
به نام خداوند زیبا و زیبایی آفرین
با یک نگاهی به اطراف و نظری به دشت و دَمَن و کوه و صحراء و دریا به راحتی می توانی خدا و زیبایی های او را ببینی . خدا دور نیست همین نزدیکی است . به آفریده های زیبای خدا نگاه کن . به گل های رنگارنگ و مطبوع و حیرت انگیز نظر کن . به طوطی و طاووس و کبک و بلبل و قمری و ... به انواع و اقسام پرنده های شگفت انگیز با آواز های دل انگیزشان نگاه کن . به کوه های سرسبز ، به درختان با برگ ها و میوه های گوناگونِ خوش طعم و آبشارها و رودخانه های فَرَحناک و فَرَح زا ... به دریا ها و آنچه که در آن ها است از ماهی های کوچک و رنگارنگ گرفته تا ماهی ها و موجودات عظیمُ الجُثّه و حیرت انگیز نظر انداز ... همه شان با زبان خود تو را به سوی معرفت خدا می خوانند و به بفرمایش سعدی عَلَیهِ الرَّحمَه :
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است
دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
و نیز گوید :
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
و شاعر نَغز گوی دیگر می گوید :
هرگیاهی که از زمین روید
وَحدَهُ لاشَریکَ لَه گوید
آری عالَم و پدیده های آن جهت و فلشی به سمت خداست . یعنی خدا را به تو نشان می دهند . به خودت نگاه کن که اشرف مخلوقاتی و هر آنچه که در عالَم بیرون می بینی نمونه ای از آن در تو گنجانیده شده است . خود را دست کم نگیر . تو یکی از پیچیده ترین مخلوقات عالم می باشی . حضرت مولا علی (عَلَیهِِ السَّلامُ) در شعری که منسوب به اوست میفرماید:
اَتزعَمُ اَنَّـکَ جِـرمٌ صَغِیرٌ
وَ فِیکَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَکْبَرُ
آیا گمان میکنى که تو موجود کوچکى هستى در حالىکه دنیای بزرگی در تو نهفته است؟!
و دکتر الکسیس کارل کتابی در باره انسان نوشته و نامش را گذاشته : ( انسان موجود ناشناخته !)
و پیامبر اکرم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَمَ) فرمود :
مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ.(بحارالانوار ج 2 باب 9 ص 32 )
آنکس که خود را شناخت خدایش را شناخت
شاعر بلند آوازه سعدی شیرین سخن می فرماید :
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است
دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار
کوه و دریا و درختان همه در تسبیح اند
نه همه مستمعی فهم کنند این اسرار .
ای انسان تو برترین مخلوقات هستی . تو شایسته تحمل بار امانت الهی هستی . قدر تو افزون از ملایک است . قدر ومنزلتت را بدان و شرافت انسانی و الهی خود را حفظ و حراست کن و چراغ فطرت و عقل و ایمان را همیشه در خود زنده و روشن نگهدار و فطرت و سرشت پاک الهی را که در تو نهاده شده است با گناه و معصیت و ظلم آلوده و تیره و تار مساز . با فطرت پاک و با اندیشه تابناک به تماشای جلوه های زیبای الهی بنشین تا لذت واقعی را از این راه درک نموده و خدا را همیشه و از هر جهت در کنارت و در جنبت بیابی و شهود کنی و لذت ببری که این از جمله لذت های برترین است .
باباطاهر چه زیبا سرود :
به صحرا بنگرم صحرا ته وینم
به دریا بنگرم دریا ته وینم
بهر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان روی زیبای ته وینم
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
************************************
*** قرآن کتابی پراز خیر وبرکت+ کتابخانه اینترنتی آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه +http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=2252 +کلیک کنید .
*** انسان گُل سَرِ سَبَدِ موجودات(تفسیر)+ تنظیم و اصلاحات و اضافات توسط استاد سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی+ پایگاه اندیشوران حوزه + http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=6779 .+کلیک کنید .
***کتابخانه اینترنتی آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ....+کلیک کنید
http://saadatmirghadimha.rzb.ir/post/8 .
***نسیم معرفت***
نگاهی به شخصیت علمی امام رضا (علیهالسلام)
امام هشتم، چونان نیاکان وارستهاش، از مقام علمی والایی برخوردار بود، تا آن جا که وی را «عالم آل محمد» لقب دادهاند.
اباصلت از محمدبن اسحاق بن موسی بن جعفر(ع) نقل کرده است: «امام موسی بن جعفر، به فرزندانش میفرمود: برادرتان، علی بن موسی، دانای خاندان پیامبر است. نیازها و پرسشهای دینی خود را از وی فرا گیرید و آنچه را به شما تعلیم داد، به خاطر بسپارید، چه این که بارها پدرم امام صادق به من فرمود: دانای خاندان پیامبر در نسل توست و ای کاش من او را درک کرده و میدیدم.»
با توجه به این که در میان ائمه(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) مجال بیشتری برای تشکیل محافل علمی و نشر علوم اهل بیت(ع) پیدا کردند، و با این حال امام رضا که در این زمینه مجال کمتری یافت، عنوان «عالم آل محمد» را دریافت کرده است، میتوان این گمان را درست دانست که مناظرات و مباحثات علمی و اعتقادی آن حضرت از چنان اهمیت و امتیازی برخوردار بوده است که به عنوان عالم خاندان رسالت شناخته شود.
مناظرات امام
دستگاه خلافت عباسی، با اهدافی خاص، از اندیشهوران مذاهب و فرقههای گوناگون، دعوت میکرد و آنان را رو در روی امام قرار میداد. با مطالعه در شخصیت، روحیات و افکار مأمون، آشکار میشود که او از تشکیل چنین جلسات و همایشهایی، اهدافی سیاسی را دنبال میکرد. هر چند شخصاً به مباحثات علمی علاقهمند بود، ولی مأمون به عنوان خلیفه، شخصی نبود که بخواهد با اینگونه مباحثات و مناظرات، عظمت و حقانیت خاندان پیامبر را به نمایش بگذارد و شخصیتی را که مورد توجه انقلابیون آل علی بود، در جامعه مطرح کند و علم و شکوه و شایستگی و برتری آنان را به دیگران بنمایاند، بلکه در پس این تلاشها، اهدافی سیاسی داشت و چه بسا بیمیل نبود که در این نشستها، برای یکبار هم که شده، امام از پاسخگویی به پرسشها عاجز بماند!
به هر حال، گذشته از اهدافی که مأمون دنبال میکرد، ولی نتایج آن جلسات مایه شکوه و عظمت امام و بهره علمی و اعتقادی شیعه شد.
عبدالسلام هروی که در بیشتر نشستها و مناظرات حضور داشته است، میگوید: «هیچ کسی را از حضرت رضا(ع) داناتر ندیدم. و هیچ دانشمندی آن حضرت را ندیده، مگر این که به علم برتر او گواهی داده است. در محافل و مجالس که گروهی از دانشوران و فقیهان و دانایان ادیان مختلف حضور داشتند بر تمامی آنان غلبه یافت، تا آن جا که آنان به ضعف علمی خود و برتری امام اذعان و اعتراف داشتند.»
ابراهیم بن عباس، گواه دیگری از حاضران و ناظران اینگونه جلسات بوده و میگوید: «حضرت رضا(ع) هیچ مسألهای را بدون پاسخ نمیگذاشت. در علم و دانش کسی را داناتر از او سراغ ندارم. آنچه مأمون مطرح میساخت پاسخ کامل آن را دریافت میکرد و آنچه حضرت میفرمود، مستند به قرآن بود.»
خود آن گرامی در این زمینه میفرمود: «در حرم پیامبر، مینشستم و عالمان مدینه هرگاه در مسألهای با مشکل روبرو بودند و از حل آن ناتوان میماندند، به من رو میآوردند و پاسخ میگرفتند.»
آگاهی امام از ادیان و مکاتب
امام علاوه بر این که برای پرسشهای مختلف عالمان ادیان و مکاتب، پاسخی درخور داشت، بر مبنای اعتقادی شخص مخاطب سخن میگفت و استدلال میکرد و این مظهر دیگری از توانمندی علمی امام بود. امام با اهل تورات، به توراتشان، با رهروان انجیل، بر مبنای انجیل و با حاملان زبور، به زبور و... سرانجام با هر فرقه و گروهی با مبانی خود آنان سخن گفته، به روش خودشان استدلال میکرد.
محمدبن حسن نوفلی، از اصحاب حضرت رضا(ع) میگوید: هنگامی که حضرت رضا(ع) به مرو گام نهاد، مأمون به وزیرش، فضل بن سهل دستور داد، تا چهرههای سرشناس علمی و رهبران مذاهب و دانشمندان فرقههای مختلف را که در علم مناظره و جدل از دیگران ممتاز بودند، فراخواند و در روزی معین مناظرهای علمی ترتیب دهد.
فضل، از جاثلیق، رأس الجالوت، دانشمندان صابئی، هرابذه، اصحاب زرتشت، قسطاس رومی و گروهی دیگر از متکلمان دعوت کرد. اجلاس مقدماتی تشکیل شد، خلیفه نیز در آن حضور یافت و ضمن ابراز خرسندی از تجمع عالمان، گفت: «شما مشهورترین و سرشناسترین چهرههای این زمان هستید. هدف از این اجلاس آن است که با این میهمان حجازی (امام رضا) وارد بحث و گفت و گو شده، هر کدام به ارائه منطق و برهان خود پردازید.»
حاضران در جلسه، آمادگی خود را برای تأمین خواستههای خلیفه اعلام داشتند و عهد کردند تا تمام توان علمی خود را به نمایش گذارند.
محمدبن حسن نوفلی، روایت کننده حدیث میگوید: من، در کنار امام بودم که «یاسر خادم» وارد شد و جهت شرکت در جلسهای که برای روز بعد مقرر شده بود، دعوت مأمون را به امام ابلاغ کرد.
امام در پاسخ فرمود: «سلام مرا به او ـ مأمون ـ برسان و بگو: میدانم مراد تو چیست؟ به خواست خداوند فردا صبح نزد تو خواهم آمد.»
بعد از آن که فرستاده مأمون، بیرون رفت، امام فرمود: نظر تو درباره این همایش اهل شرک و صاحبان اندیشههای گوناگون چیست؟
عرض کردم: هدف خلیفه آزمودن شماست و این طرح مزورانه بنایی سست و بیاساس است.
حضرت فرمود: اجلاس را چگونه پیش بینی میکنی؟
گفتم: این افراد که به فراخوان دعوت شدهاند، با دانشمندان متفاوتند، زیرا عالمان در برابر دلیل و برهان، خاضعند، ولی اینان به اصحاب انکار شهرت دارند و کارشان مغالطه است و زیر بار سخن حق نخواهند رفت؛ بهتر آن است که از ایشان دوری گزینید.
حضرت، ضمن تبسمی فرمود: آیا نگران هستی، مبادا دلایل من کافی نباشد؟
عرض کردم: امیدوارم خداوند، تو را بر آنها پیروز گرداند.
امام فرمود: دوست داری بدانی که چه موقع مأمون، از کار خود پشیمان خواهد شد؟
گفتم: آری.
فرمود: آنگاه که بشنود با اهل تورات، به توراتشان، با طرفداران انجیل، به انجیل آنان، با زبوریان به زبورشان، با صائبان به زبان عبری آنها، با هرابذه و موبدان زرتشی به پارسی، با رومیان به زبان رومی و با هر یک از صاحبان اندیشهها و مکاتب با زبان خودشان، استدلال کرده و به بحث و گفت و گو نشینم. زمانی که هر گروه را به بن بست رساندم تا آن که دلایل خود را باطل بیند و لب فرو بسته، تسلیم سخن من شود، مأمون خواهد فهمید که به آنچه پنداشته و در اندیشه داشته است، دست نخواهد یافت.
و همینگونه نیز شد که آن اجلاس به سرافکندگی دانشمندان شرکت کننده و پشیمانی خلیفه انجامید.
آگاهی امام به زبانهای مختلف
یکی دیگر از مظاهر شخصیت علمی امام رضا(ع) که شگفتی اطرافیان و شاهدان را همراه داشت، آشنایی کامل حضرت، به زبانهای مختلف بود. چنان که از بخش پیشین نیز آشکار شد، امام در مجامع علمی به هنگام مناظره و یا در نشستهای معمولی در پاسخگویی به اشخاصی که از بلاد دیگر حضور ایشان شرفیاب میشدند، با زبان متداول و رسمی مخاطب با وی به گفت و گو میپرداختند.
اباصلت هروی میگوید: «امام رضا(ع)، با مردم به زبان خودشان سخن میگفت. به خدا سوگند که او، فصیحترین مردم و داناترین آنان به هر زبان و فرهنگی بود.»
اباصلت همچنین میگوید: عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، من در شگفتم از این همه اشراف و تسلط شما به زبانهای گوناگون!
امام فرمود: «من حجت خدا بر مردم هستم. چگونه میشود، خداوند فردی را حجت بر مردم قرار دهد، ولی او زبان آنان را درک نکند. مگر سخن امیرمؤمنان علی به تو نرسیده است که فرمود: به ما «فصل الخطاب» داده شده است و آن چیزی جز شناخت زبانها نیست.»
اعتراف مخالفان به برتری علمی امام
چنان که پیشتر گذشت، مأمون از تشکیل جلسات بحث و گفت و گو، اهدافی را دنبال میکرد که از جمله میتوان موارد زیر را یاد کرد:
ـ سرگرم ساختن مردم و جامعه به مباحثات علمی و تحتالشعاع قرار دادن اوضاع سیاسی موجود، به ویژه نهضتهایی که در گوشه و کنار بلاد اسلامی رو به رشد بود.
ـ به دست آوردن نوعی وجهه فرهنگی برای حکومت، به ویژه برای خودش که در مسند زمامداری قرار داشت.
ـ جلب نظر امام، با وانمود ساختن این نکته که وی خواهان عظمت خاندان پیامبر(ص) است.
محدود ساختن امام به حرکتهای علمی
ـ زمینهسازی برای پیدایش موقعیتی که در آن هر چند برای یک بار، امام مغلوب دیگران شود.
به هر حال در هیچ یک از این مجالس، مأمون به نتیجه دلخواه، دست نیافت و ناگزیر به اعتراف و خضوع در برابر عظمت علمی امام شد. وجود چنین اعترافاتی در تاریخ شایان تأمل است.
در جریان یکی از نشستهای علمی، چون وقت نماز فرا رسید، امام برای اقامه نماز از مجلس، بیرون شد. مأمون به محمدبن جعفر، عموی امام رضا(ع) رو کرد و گفت: پسر برادرت را چگونه یافتی؟
پاسخ گفت: او عالم و دانشمند است.
مأمون گفت: پسر برادرت از خاندان پیامبر است؛ خاندانی که پیامبر در مورد آنان فرموده است: آگاه باشید، نیکان عترت من و شاخههای درخت وجود من، در خردسالی، خردمندترین و در بزرگسالی، داناترین مردمند. آنها را تعلیم ندهید، زیرا آنان از شما داناترند. هیچ گاه شما را از دروازه هدایت، بیرون نساخته و در گمراهی وارد نخواهند کرد.
در نقل دیگری آمده است که مأمون مسائلی چند از امام رضا(ع) پرسید و آنگاه که پاسخ همه آنها را به درستی یافت، چنین گفت: «خدا مرا بعد از تو زنده ندارد. به خدا سوگند، دانش صحیح، جز نزد خاندان پیامبر(ص) یافت نمیشود و براستی دانش پدرانت را به ارث بردهای و همه علوم نیاکانت در تو گرد آمده است.»
آری، صرف نظر از اهداف مأمون، باید گفت: دانش گسترده امام رضا(ع)، حقیقتی است که دوست و دشمن، ناگزیر از اعتراف به آن بوده و هستند. اگر مأمون نیز در درون میل به بروز این حقیقت نداشت، ولی سبب شد تا چنین نتیجهای به دست آید و چهره علمی امام بهتر روشن شود.
پشیمانی مأمون از تشکیل محافل علمی
مأمون خود در تشکیل محافل علمی و مناظرات دانشمندان با امام اصرار داشت، ولی از فراخوانی امام به مناظرات، سخت پشیمان شد و پیشبینی امام در مورد وی تحقق یافت. علت پشیمانی نیز روشن است. مأمون با انگیزه صحیح و دانش دوستانه به این اقدام، دست نزده بود، همچنان که برای آگاهی بیشتر مردم و دانشمندان از شخصیت علمی امام چنین نکرده بود. وی اهدافی چون تحقیر امام و شخصیت علمی او، سرگرم ساختن جامعه به اینگونه جلسات و تحتالشعاع قرار دادن امور سیاسی و... را دنبال میکرد و چون خود را در رسیدن به آن هدفها، ناکام یافت سخت پشیمان شد، تا جایی که برخی، همین رخدادها را زمینهساز شهادت آن حضرت دانستهاند.
http://www.sedayeshia.com/showdata.aspx?dataid=2456&siteid=1
***نسیم معرفت***
به نام خدا
** میلادبانوی کرامت مبارک باد
خجسته میلاد بانوی کرامت حضرت معصومه (سَلامُ اللهِ عَلَیها) را به همه محبان و عاشقان اهل بیت (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) تبریک و تهنیت عرض می کنم. بانویی که شرافت قم و حوزه علمیه قم به یُمن وجودش است . بانویی که همه علماء و بزرگان در برابر عظمت و بزرگیش سر تعظیم فرود آورده و می آورند و از فیض وجودش بهره ها برده اند و می برند . از علامه شهید مطهری پرسیدند که: دلیلِ این همه تجلیل شما از علامه طباطبایی( ره) برای چیست و چرا هر وقت اسم او را می آورید، می گویید: رُوحِی فِداهُ (جانم فدایش باد) ؟ شهید مطهری در پاسخ فرمود: من فیلسوف و عارف، بسیار دیده ام و احترام من به ایشان به خاطر فیلسوف بودن ایشان نیست، بلکه از این جهت است که او عاشق و دل باخته اهل بیت (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) است. علامه طباطبایی در ماه رمضان، روزه خود را با بوسه بر ضریح مقدس حضرت معصومه (عَلَیها السَّلامُ) افطار می کرد، ابتدا پیاده به حرم مطهر، مشرّف می شد، ضریح مقدس را می بوسید، سپس به خانه می رفت و غذا میل می کرد. این ویژگی اوست که مرا به شدت شیفته ایشان نموده است . ملا صدرای شیرازی نیز که در کَهَک قم اقامت داشت هنگامی که برخی مطالب علمی در باب فلسفه و حکمت و معارف الهی برایش دشوار می آمد و به اصطلاح مشکل علمی داشت از کَهَک قم به زیارت حضرت معصومه (سَلامُ اللهِ عَلَیها) مشرّف می شد و با توسل به او مشکل علمیش را حل می کرد.... در اینجا مناسب می دانم که شعر معروفی از حضرت آیت الله وحید خراسانی در وصف بانوی کرامت حضرت معصومه (سَلامُ اللهِ عَلَیها) را ذکر نمایم تا همه از آن بهره مند گردیم . امید است که مشمول لطف و عنایت خاصه آن حضرت قرار گیریم .
ای دختر عقل و خواهر دیـــن
وى گوهر درج عز و تمکین
عصمت شده پاى بند مویــــت
اى علم و عمل مقیم کویت
اى میوه شاخسار توحیـــــد
همشیره ماه و دخت خورشید
وى گوهر تاج آدمیــــــــت
فرخنده نگیــــن خاتمیت
شیطان بخطاب (قم) براندنـد
پس تخت ترا بقم نشاندنـد
کاین خانه بهشت وجاى حواست
ناموس خداى جایش اینجاست
اندر حرم تو عقل مات است
زین خاک که چشمه حیات است
جسمى که دراین زمین نهان است
جانى است که در تن جهان است
این ماه منیر و مهر تابان
عکسى بود از قم و خراسان
ایران شده نور بخش ارواح
مشکات صفت به این دو مصباح
از این دو حرم دلا چه پرسى
حق داند و وصف عرش و کرسى
هر کس به درت به یک امیدى است
محتاج تر از همه(وحیدى)است
سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
***نسیم معرفت***
در مکتب شیطان و هوای نفس جز درس گمراهی و بدبختی وجود ندارد ...
انسان به سبب نافرمانی و عصیان نسبت به خداوند و پیروی از هوای نفس و به واسطه تسویلات و تزیینات شیطانی ، به پستی های شقاوت و بدبختی و مراتب پست و انحطاط حیوانی سقوط می کند و به سبب آن در چاه گمراهی و سرگردانی داخل می گردد و در قعر حیوانیت و حضیض بَهیمیّت سقوط می نماید . در سوره اعراف آیه 179 خداوند چنین می فرماید : وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ . به یقین ، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم آنها دلها [ عقلها ] یی دارند که با آن ( اندیشه نمی کنند ، و ) نمی فهمند و چشمانی که با آن نمی بینند و گوشهایی که با آن نمی شنوند آنها همچون چهارپایانند بلکه گمراهترند اینان همان غافلانند ( چرا که با داشتن همه گونه امکانات هدایت ، باز هم گمراهند )
آتش نفسانی ، آتشی است که به سببی از اسباب مانند کبر و حسد و کینه و بخل و حرص و طمع و شهوت جنسی و مقامی و مالی و ... در درون انسان شعله ور می گردد و بواسطه آن آدمی از کمالات انسانی و تقرب و قرب الهی و از جوار رحمت الهی دور می گردد و هر اندازه آتش نفسانی شدت بگیرد و شعله ور تر گردد گناهان و معاصی انسان افزایش پیدا می کند و بیشتر در عصیان و معصیت و خطا و گمراهی و ... فرو می رود و عاقبت و سرانجام و برگشت چنین انسانی به سوی خسران و زیان بزرگ است .
خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةَ ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ . ( به این ترتیب ) هم دنیا را از دست داده اند ، و هم آخرت را و این همان خسران و زیان آشکار است!( سوره حج آیه 11 )
و چه بسا آدمی بواسطه آتشفشان نفس و هوی و هوس های نفسانی و شیطانی از هر خیر و کمالی محروم گردد و مرتکب هر کار زشت و بد و شر شود و در نهایت دایما و پیوسته قرین و همدم شیطان رانده شده باشد که او بد همدمی خواهد بود . خداوند در آیه 36 از سوره زُخرُف چنین می فرماید : وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرینٌ .و هر کس از یاد خدا روی گردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست! .
و نیست در مکتب شیطان و هوی و هوس نفسانی مگر درس گمراهی و شقاوت و بدبختی و دشمنی و بغض و جدایی و اختلاف و نفاق و دورویی و فتنه و فتنه انگیزی و خصومت و کینه و کبر و تکبر و حسادت و سوءظن و خسارت و زیان و این صفات و آثار شوم موجب سقوط انسان و هلاکتش می گردد . بدان که فلاح و رستگاری انسان که از طرف خداوند به تاج کرامت مکرَّم است ، در غلبه نورانیت او بر نارِیّت نفسانیتش می باشد و پیامبر اکرم ص فرمود : شجاع ترین مردم کسی است که بر هوای نفسش غلبه نماید و بدان که سعادت ابدی انسان در اطاعت و پیروی نسبت به خداوند عزیز و کریم می باشد و معراجیت و عروج روحانی و نورانی آدمی در جَنب و کنار عبودیت خداوند متعال است و درکتاب مصباح الشریعه از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود : الْعُبودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبوبِیَّةُ . روی این جهت نماز معراج انسان قرار داده شده است و در بین مردم مسلمان این کلام و سخن از رسولخدا ص مشهور است که آن حضرت فرمود : نماز معراج مومن می باشد و نیز نماز چشم روشنی و نور دیدگان پیامبر ص قرار گرفته است . بدان که ابلیس خبیث قسم خورده به خدا که بنی آدم و مردم را به اغواء و گمراهی و انحراف بکشاند
و آن ملعون که لعنت خدا براو باد در حال عصیان با جسارت به خداوند چنین گفت : قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ * إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ . ( سورة ص الآیة 82-83) . گفت: «به عزّتت سوگند ، همه آنان( بنی آدم و انسان ها ) را گمراه خواهم کرد ، مگر خاصان از بندگانت را که دل از غیر بریدند و برای تو خالص شدند . و در روایتی چنین آمده است :
الناسُ کُلُّهُم هالِکُونَ اِلَّا العالِمُونَ وَ العالِمُونَ کُلُّهُم هالِکُونَ اِلَّا العامِلُونَ وَ العامِلُونَ کُلُّهُم هالِکُونَ اِلَّا المُخلِصُونَ وَ المُخلِصُونَ فِی ( عَلَی) خَطَرِِ عَظیمِِ : ِیعنی مردم همه در هلاکتند مگر عالمان و اهل علم ، و علماء نیز در هلاکتند مگر آنها که عامِل و اهل عمل هستند و عاملان نیز درهلاکتند مگر آنها که مُخلِص هستند ، و مُخلِصان نیز تازه در خطر عظیم وبزرگ می باشند . ( این سخن به اشکال مختلفه نقل شده است چنانکه در مجموعه ورّام از پیامبر ص و در مصباح الشریعه از امام صادق ع نقل شده است و همچنین این کلام در جامع السعادات محقق نراقی نیز آمده است )
ای فرزند آدم از کسانی مباش که سُم های شیاطین او را پامال و خُرد کرده باشد و نیز از کسانی مباش که پیروی هوی و هوس خویش کرده و نگون بخت و نگونسار و بدبخت شده است. خداوند متعال در سوره جاثیه آیه 23 چنین فرمود : أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلی عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلی سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلی بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ ( سورة الجاثیة الآیة 23) . پس آیا دیدى آن کسى را که معبود خویش را هواى خود قرار داده و با این که حق را شناخته است خدا او را در بیراهه گذارده و بر گوش و دلش مهر نهاده و بر چشمش پرده افکنده است ؟ با این وصف، پس از خدا چه کسى او را به راه خواهد آورد ؟ آیا درباره این گونه افراد نمى اندیشید تا پند گیرید ؟
و وای به حال کسی که اِله او هوی و هوسش باشد . و بدان که سر منشأ خصومت ها و نزاع ها و تنازعات و مشاجرات و اختلافات و انحرافات و مفاسد در فراموش کردنِ ذکر و یاد خداوند متعال است و منشأ و ریشه این نسیان نیز تسلط شیطان و غلبه هوی و هوس بر انسان و اشتغال و اتّکال آدمی به غیر خدا است و بارها استاد ما مرحوم آیة الله العظمی شیخ اسماعیل صالحی مازندرانی در خلال درس خارج اصول و فقه این شعر را می خواند :
بِکَثرَةِ اشتِغالِنا بِکارِنا لَیسَ لَنا کارُُ بِکَردِگارِنا یعنی آنقدر با کارهای گوناگون مشغولیم که دیگر کاری به کردگار وآفریدگار مان نداریم!!!
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
**************************************
** درمکتب شیطان جزدرس گمراهی و بدبختی نیست+نسیم معرفت
** درمکتب شیطان جزدرس گمراهی و بدبختی نیست+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی
** لَیسَ فِی مَکتَبِ الشَّیطانِ وَ الهَوَی اِلَّا دَرسُ الضَّلالَةِ وَ الشِّقاوَةِ و ...
** درمکتب شیطان و... جز درس گمراهی نیست+نسیم معرفت
** درمکتب شیطان...جزدرس گمراهی وبدبختی وجودندارد...
***نسیم معرفت***
به نام خدا
** صفابخش دل وجان است قرآن
حدیث عشق و ایمان است قرآن
صفا بخش دل و جان است قرآن
گلی از گلشن فیض الهی
نه تنها گل گلستان است قرآن
حدیث عشق و ایمان است قرآن
صفا بخش دل و جان است قرآن
گلی از گلشن فیض الهی
نه تنها گل ، گلستان است قرآن
حیات جوامع بشری به برنامه ها و تعالیم حیاتبخش ثَقَلَین یعنی قرآن و عترت است و اگر حقِّ ثَقَلَین رعایت می شد زندگی بشر به سوی نورانیت و سعادت و صفا و آرامش و خیر و نیکی و فلاح و رشد و کمال و تعبُّد و توحید و ... متحوِّل می شد ولی نیت پلید و دست خیانت و قدرتِ ظالمانه حاکمانِ جَور و ستم در صدر اسلام و بعد از آن ، سببِ محرومیت جوامع بشری از فیوضات و انوار ثَقَلَین گشته و این حِرمان همچنان ادامه دارد تا روزی که حضرتِ حجّت ثانی عشر مهدی موعود (عَجَّلَ اللهُ تَعالَی فَرَجَهُ الشَّریفَ) ظهور فرماید . پیامبر گرامی اسلام (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَمَ) پیوسته مردم را به قرآن و عترت سفارش می فرمود و حدیثِ إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ در منابع معتبر اهل سنت و شیعه ذکر شده است و متاسفانه امت پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَمَ) به این حدیث عمل نکردند و هر خسارتی که به جهان اسلام و بشریت وارد شد و می شود به جهت پشت کردن و بی توجهی به این سفارش پیغمبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَمَ) است . رنج و آلام و ظلم و فساد و بیدادگری و حق کُشی و جنایت و قتل وخونریزی و غارت که در جهانِ امروز می گذرد حاصل دوری از فرامین انبیاء (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) و جدایی از قرآن و عترت است . درمان و اصلاحِ بشریت دراین نسخه جاویدِ الهی و آسمانی است . قرآنِ کریم ، فیضِ نقد و آماده از جانبِ پروردگارِ عالَم است و عَلَی الدَّوام و پیوسته باید در محضر قرآن کریم بود و با آن اُنس و اتصال داشت و از زُلالِ آیات حیاتبخش و صفابخشش بهره مند شد . محرومیت از این فیضِ بیکران موجب خسران و زیان در دنیا و آخرت است . امید است که شکرگزار این هدیه الهی و آسمانی و امانتِ حضرت نَبَوی (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَمَ) باشیم و در همه ایام جان و دل خود را به آیات نورانیش صفا و جلاء ببخشیم . در روایتی از امام صادق (عَلَیهِ السَّلامُ) آمده است که فرمود : مَن قَرَاَ القُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ مُؤمِنٌ اِختَلَطَ القُرآنُ بِلَحمِهِ وَ دَمِهِ وَ جَعَلَهُ اللّه عَزَّوَجَلَّ مَعَ السَّفَرَةِ الکِرامِ البَرَرَةِ ، وَ کانَ القُرآنُ حَجیزا عَنهُ یَومَ القیامَةِ . هر جوان مؤمنى که در جوانى قرآن تلاوت کند، قرآن با گوشت و خونش مى آمیزد و خداوند عزّوجلّ او را با فرشتگان بزرگوار و نیک قرار مى دهد و قرآن نگهبان او در روز قیامت، خواهد بود. (کافى- ج 2، ص 603 - اصول کافی، ج 4، ص 405، «کتاب فضل القرآن»، «باب فضل حامل القرآن»، حدیث 4 و 8)
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
***نسیم معرفت***
به نام خدا
مقام معظّم رهبری حضرت آیت الله العُظمی امام خامنه ای ، حقیقتی ناشناخته است .
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
.: Weblog Themes By Pichak :.