اطلاعیه دفتریک مرجع تقلید درباره تخریب قبر میرزا حسن کاشفی
به گزارش فارس از قم، در اطلاعیه صادر شده از سوی دفتر آیتالله صافی گلپایگانی آمده است: آنچه در روزهای اخیر درباره تخریب قبر عالم بزرگوار مرحوم میرزاحسن کاشفی لاهیجی (رحمةالله علیه) اتفاق افتاده است موجب تاثر و تاسف علما و مردم با ایمان قم شد.
در ادامه این اطلاعیه آمده است: به اطلاع مردم شریف قم میرساند استفتایی که از دفتر حضرت آیتالله العظمی صافی و بعضی دیگر از مراجع معظم تقلید شده و تاریخ آن حدود دو سال پیش است درباره انتقال و جابهجایی قبر، تحت شرایط خاص است که کاملا اطراف قبر را بتونریزی کنند و به نحوی که قبر مورد اهانت قرار نگیرد آن را به جای دیگر، منتقل کنند.
در این اطلاعیه افزوده شده است: بدیهی است اقدامات اشتباه روزهای گذشته برخی مراکز شهری و دولتی در تخریب قبر و با وجود آنکه موضوع انتقال قبر بنا به تصویب شورای فرهنگ عمومی استان، بهطور کلی منتفی شده بود، مخالف استفتاء مذکور است.
این دفتر ضمن ابراز تاسف شدید از هتک حرمت به مزار این عالم بزرگوار، انتظار دارد مسئولین مربوطه، با احترام به احساسات پاک دینی مردم و توجه به اعتراضات مکرر و دلسوزانه علما و مؤمنان، نسبت به جبران امر به نحو شایسته، اقدام کنند.
نقل از وب سایت ستاره ها
خصلت های زیبای کودکان(خصلت های زیبا را از کودکان بیاموزیم):
1-فطرتشان پاک است.
2-شاداب وبانشاط وباصفا هستند.
3-باصداقت هستند.
4-لطیف وباطراوت هستند
5-روح لطیفی دارند.
6-غم واندوه ندارند.
7-کینه وعداوت ندارند.
8-خنده های دلنشین دارند.
9-گریه هایشان هم زیبا است.
10-محبت ونیکی را دوست دارند.
11-بازیگوشی هاشان جالب وزیبا است.
12-عفو وگذشت دارند.
13-اصراربرخواسته هایشان دارند.
14-پر تحرک وچابک وچالاک هستند.
15-فضای شاد وجذاب را دوست دارند.
16-علاقه به فضای جمعی دارند.
17-با هم سن وسال های خود جوش می خورند.
18-محبت ومهربانی دارند.
19-به کسانی که به آنها محبت کنند انس می گیرند.
20-خلاقیت وابتکار دارند.
21-قدرت فراگیری شان بالا است.
22-خوراکشان لطیف است.
23-به دیگران نشاط وشادابی می بخشند.
24-برای آموزش وفراگیری آمادگی دارند.
25-دو رو ونیرنگ باز نیستند.
26-دلبستگی های آنها به اشیاء ،زود گذر است.
27-پدر ومادرشان رابالاترین پناهگاه می دانند وبه قدرت وتوانایی آنها ایمان دارند.
28-مورد لطف ورحمت خداوند هستند.
29-محبوب ودوست داشتنی هستند.
30-کنجکاو هستند.
31-شیرین زبانی می کنند.
32-کودکان جلوه های رحمت خدا هستند
33-بواسطه آنها عذاب دفع می شود.
{درروایتی از رسولخدا ص آمده است که فرمود:اگر ملاحظه بندگان رکوع کننده واطفال شیرخواره وحیوانات چرنده نبود هرآینه(به جهت گناهان و..)عذاب بر شما ناز ل می شد. تفسیرنور الثقلین ج1ص253}
(متن از سیداصغر سعادت)خصلت های
این قبر مقابل حرم حضرت معصومه سلام الله علیها و در پیاده رو - جلوی پاساژ کویتی ها- سالیان سال به قم که شهر قیام و فقاهت و اجتهاد است، زینت و معنویت بیشتری داده بود.
گفتنی است، این مزار مربوط به علامه حکیم، متکلم، محدث و فقیه «میرزا حسن کاشفی» پسر أسوة الحکما، علامه «عبدالرزاق لاهیجی» معروف به «فیاض لاهیجی» صاحب کتاب "شوارق" و مادرش دختر «صدرالمتالهین ملاصدرای شیرازی» صاحب "أسفار أربعه" است.
لازم به ذکر است، در زمان رژیم پهلوی که خیابان ارم ساخته شد، ناگهان کارگران به جسد سالمی مقابل قبرستان شیخان برخوردند که با رجوع به مرحوم آیت الله مرعشی نجفی، نسب این عالم ربانی توسط معظم له تعیین و تایید گردید.
در آن زمان به پاس احترام مرجعیت و جنازهای که سالها سالم مانده بود، قرار شد سنگ قبر بلندتری از زمین برای ایشان درست کنند و تاکنون این سنگ قبر برای هر عابری قابل زیارت بود.
متأسفانه اکنون این حرمت توسط نیروهای شهرداری قم شکسته شده و دست به تخریب این مزار زدند.
این عوامل سنگ قبر این عالم ربانی که حدود نیم متر از زمین ارتفاع داشت را شبانه تخریب کرده و زمین را اصطلاحاً صاف کردند و روی آن را کاشی کشیدند.
لیکن از اوئل صبح امروز این عمل اعتراض مردم متدین و مؤمن و فهیم شهر مقدس قم را به دنبال داشت و این کار با مذمت و ناشیست خواندن آن از سوی مردم شهر مقدس قم قلمداد شد، که شهرداری به ناچار سنگ قبر دیگری را در آن مکان در حال قرار دادن است.
برخی گفته اند که اینان با اجازه مرجع عالیقدر جهان اسلام حضرت آیت الله العظمی آقای حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی (مدظله العالی) دست به این عمل زدند که این حرف به صورت خیلی سریع و صریح از سوی دفتر مرجعیت شیعه آیت الله العظمی صافی گلپایگانی تکذیب شد.
متن پیام صادره از سوی دفتر معظم له بدین شرح است:
پیرو سوال تعدادی از مؤمنین دربارهی تخریب مقبرهی محدث فقیه میرزا حسن کاشفی (رحمة الله علیه) واقع در خیابان ارم قم بدین وسیله انتساب هرگونه فتوای جواز نبش و تخریب قبر به معظم له تکذیب می گردد.
دفتر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
حالا توجه شمارو جلب می کنیم به فرمایشات سخنگوی شورای شهر قم
جناب آقای عباس ذاکریان؟!!!!!!!!!! خیلی خیلی خیلی عالی فرمود؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:
در ادامه وقتی به پایگاه قم فردا (به نشانی: http://www.qomefarda.ir/news/59764) رجوع کردم حرف را از قول آقای عباس ذاکریان سخنگوی شورای شهر قم دیدم که بسیار تعجب کردم که چه شده است که سخنگوی شورای یک شهر، آن هم شهر مقدس قم بیاید و این چنین حرفی را در مورد مزار مطهر یک عالمی با آن عظمت از لحاظ علم و تقوی که بعد 400 سال که مرقد مطهرش به علت مسطح کردن و تعریض خیابان کشف می شود بدن مطهر و پاک آن شخصیت عظیم الشأن سالم بیرون می آید و سپس بنا به دستور مرجع تقلید وقت بزرگ فرهنگبان میراث اسلامی حضرت آیت الله العظمی آقای سید شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی مقبره به شکل شایسته ای بازسازی می گردد.
آقای ذاکریان شما که سخنگوی شورای شهر قم هستید حداقل باید این حداقل اطلاعات را داشته باشید و سپس اظهار نظر بفرمایید، بله درست است که میدان آستانه تا مسجد مقدس امام حسن عسکری همه قبرستان بوده است لیکن آنها به دستور رضا پهلوی و برخی دیگر تخریب گردید و در آن زمان شیعه و جهان اسلام به این قدرت و شوکت نبود و توان مبارزه موجود نبود و برخی مصالح اقتضای سکوت کردن را می کرد البته توجه داشته باشید که توجیه کردن این عمل ناشایست با خلط کردن این مسأله با آن مسأله حل نمی شود و این عمل توجیه پذیر نیست. در آنجا قبری سالم بیرون نیامده بود که بعد قبرش تخریب شود، بلکه دو قبر با بدن سالم یافت شد که یکی مرقد عالم متبحر قطب راوندی و دیگری همین مرقد که چنانکه قبلاً عرض شد به دستور آیت الله مرعشی نجفی بازسازی شد و هماکنون به همت والای شما و همکارانتان در شهرداری یکی از آن دو مرقد که به عنوان میراث فرهنگی و تبارنامه شیعی شناخته می شود تخریب شد!!!
می خواستید از اذیت و آزار مردم جلوگیری کنید دور این مرقد را با محفظه ای می پوشاندید و آن را مصنون و محفوظ می داشتید و پاساژ را به عقب نشینی محکوم می کردید نه اینکه بیایید مرقد یکی از مفاخر شیعه را تخریب نمایید.
حرف بسیار است ولی کجاست گوش شنوا...
حجت الاسلام و المسلمین میرباقری در ابتدای این جلسه با تجلیل از طلبه شهید امر به معروف، سه مرحله ارتکاب، اشاعه و اقامه را، سطوح مختلف معروف و منکر برشمردند و در توضیح معنای ارتکاب و اشاعه گفتند: ارتکاب بدین معنا است که وقتی بستری فراهم می گردد؛ فرد، معروف و یا منکری را مرتکب می شود؛ ولی اشاعه بدین معنا است که بستر هایی ایجاد شود که انجام معروف و یا منکر را آسان نماید.
ایشان در تبیین بیشتر معنای اشاعه، به اموری نظیر ساخت مسجد و یا میکده به عنوان ساده ترین شکل اشاعه تا ایجاد ساختار های اجتماعی ای که انجام معروف و یا منکر را آسان می نماید اشاره کردند.
استاد میرباقری در ادامه به تبیین مرحله اقامه معروف و منکر پرداختند و در این زمینه گفتند: اقامه، به معنای تلاش برای تکامل اخلاق مادی و یا الهی است و انبیاء، اقامه کنندگان توحید و کلمه حق بوده اند؛ یعنی تلاش آن ها، بستر تکامل اخلاق الهی و تکامل اخلاق عبودیت بوده و در ذیل تلاش ایشان، ساختارهای اجتماعی انجام معروف شکل می گرفته است؛ همان طور که در جبهه مقابلِ انبیاء هم، پرچمداران کفر و طواغیت، کفر و منکر و اخلاق مادی را اقامه می کرده اند.
ایشان با اشاره به آثار اقامه منکر در یک جامعه افزودند: اگر در جامعه ای اخلاق مادی حاکم شد ارزش ها واژگون شده و معروف، منکر و منکر، معروف می شود؛ ساختارهای اجتماعی بر علیه معروف شکل می گیرد و در نتیجه امر به معروف بسیار دشوار می شود.
استاد درس خارج حوزه علمیه در ادامه با بیان مثالی به تبیین مفهوم تکامل و اقامه پرداختند و گفتند: در دوره دیکتاتوری رضاخانی و یا در دوران آتاتورک تلاش می شد تا با جبر فیزیکی، چادرها از سر زنان برداشته شود و بی عفتی در جامعه اشاعه پیدا کند ولی در دوره های بعد، وقتی جوان وارد دانشگاه می شد، به سرعت پوشش او عوض تغییر می کرد. چون فرهنگی ایجاد شده بود که در آن فرهنگ، حجاب تحقیر و بی عفتی، شرافت قلمداد می شد. زمانی با زور و جبر فیزیکی مساجد بسته می شد؛ ولی به مرور، فرهنگی اقامه شد که مسجد، دعا و مناجات، علامت عقب افتادگی، جهالت و وابستگی به طبقات وامانده اجتماعی پنداشته شود. چنان که در همین کشور خودمان، زمانی در فضای دانشگاه ها خجالت می کشیدند در ملأ عام نماز بخوانند و یا اگر جوانی می خواست مناجاتی داشته باشد؛ باید به خلوتی می رفت که احدی نفهمد. این همان معنای اقامه منکر است.
حجت الاسلام و المسلمین میرباقری با اشاره به سطوح مختلف اقامه منکر و معروف افزودند: گاهی اقامه در در بستر خانواده و یا شهر است؛ اما گاهی در بستر جامعه جهانی و یا در بستر تاریخی، اقامه معروف و یا منکر صورت می گیرد.
ایشان با اشاره به اوج تحقیر دین توسط مدرنیته افزودند: واژگونی اخلاقی در هیچ دورانی به اندازه دوران معاصر و دوران روشنگری غرب اتفاق نیفتاده بود. در هیچ دورانی اعلان نکردند دین ناشی از جهالت بشر و عقده های سرخورده جنسی او و یا ناشی از نابسامانی روابط تولیدی است و در هیچ دوره ای به اندازه دوره کنونی اقامه کفر نشده بود. به عنوان مثال در اروپا کسی جرأت ندارد برعلیه خلاف مسلمی نظیر همجنس گرایی که از نظر همه ادیان الهی منکر شمرده می شود سخنی بگوید. آن ها خود تصریح کردند یکی از علل عدم امکان الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا، قانونی نبودن همجنس گرایی در این کشور است. این معنای اقامه منکر در مقیاس جامعه جهانی است.
حجت الاسلام و المسلمین میرباقری با بیان برخی دیگر از ابعاد اقامه منکر در دنیای معاصر افزودند: تمدن مادی دین را مربوط به دوران اسطوره و قبل از فلسفه و دوران علم برمی شمارد و تأکید کردند: در هیچ دوره ای از تاریخ اتفاق نیفتاده که یک نظام جهانی، اقامه منکر کند و یک نظام سیاسی مبتنی بر اومانیزم و دموکراسی و نظام فرهنگی مبتنی بر اباحه گری و لیبرالیزم و نظام اقتصادی سرمایه داری مبتنی بر ربا در کل جهان تشکیل دهد.
ایشان قوام نظام اقتصادی غرب به ربا و پیوستگی آن را موجب فراگیر شدن ربا در زندگی همه افراد دانستند و افزودند: ربا خواری در روایت برابر هفتاد زنا شمرده شده است. برخی از این بیان روایات، این گونه استفاده کرده اند که ربا بستر اقامه فحشا است. ایشان تأکید کردند تقسیم جهان به غنی و فقیر و ایجاد جنگ های فرقه ای بزرگ و کشتارهای ده هزار و صد هزار نفری از اختصاصات اقامه باطل در عصر کنونی است.
حجت الاسلام و المسلمین میرباقری در ادامه گفتند: در هیچ دوره ای این گونه از تروریسم دفاع نمی شد و در عوض، مدافعان ملت های مظلوم و مورد هجوم نظیر عراق، بوسنی و سوریه را تروریسم نمی خواندند. در هیچ دوره ای سابقه نداشته است که سر آدم ها را ببرند ودر طبل بگذارند و یا در مقابل چشمان یک طفل، پدر و مادر را سر ببرند و در جهان اسمی از این ها برده نشود ولی اگر در یک فتنه ای، کشته ای داده شود که البته آن هم کار خود آن ها است؛ آن را در بوغ و کرنا می کنند. این همان معنای اقامه باطل و تکامل اخلاق مادی است.
حجت الاسلام و المسلمین میرباقری در ادامه با اشاره به عظمت انقلاب اسلامی، انقلاب را تنها امر به معروف بزرگ دوران معاصر دانستند که فضا را برای کفر جهانی ناامن کرده است.
ایشان در این رابطه افزودند: بعد از این که همه ساختارهای جهانی بستر ناامنی برای دین و بندگی خدای متعال شده بود این مرد بزرگ کاری کرد که تئوریسین های بزرگ جنگ تمدن از درون جبهه غرب، اعتراف کردند انقلاب اسلامی یک جنگ بزرگ پنهانی بر علیه غرب است که منجر به ایجاد یک بلوک ایدئولوژیکی واحد بر علیه غرب شده و ادعای جهان شمولی غرب را بعد از جنگ اول نقض کرده است. غرب، بدون یک ایدئولوژی جهانی نمی تواند ادعای جهان شمولی کند چنان که در همین بحران اقتصادی اخیر، برخی از متفکرین غربی، بحران اقتصادی اخیر را ناشی از بحران ایدئولوژی دانسته اند و اعتراف کرده اند که اگر غرب نتواند ایدئولوژی خود را جهانی کند نمی تواند نظام اقتصادی اش را جهانی نگه دارد.
حجت الاسلام و المسلمین میرباقری راه عمل به معروف و جلوگیری از منکر را در جهان معاصر، مقابله با نظام سکولاریستی غرب دانستند و تأکید کردند ما باید سنگرهای خود را به داخل مدرنیته ببریم و الا آن ها سنگرهای خود را به داخل سایر کشورها می برند.
ایشان در توضیح این نکته به امپراطوری رسانه ای غرب اشاره کردند و افزودند: چه کسی به آن ها اجازه داده است با امپراطوری رسانه ای خود، اخلاق مادی را در جهان حاکم کنند؟ در دهه اخیر شاید تنها کشوری که علوم انسانی در آن رشد داشته، انگلستان بوده است؛ یکی از متفکرین آن ها می گوید آن چه ما امروز از علوم انسانی طلب می کنیم یک اقتصاد برتر نیست بلکه پدیده ای از جنس فیس بوک است که فرهنگ ما را جهانی می کند. چه کسی به آن ها اجازه داده است تا از طریق ماهواره و شبکه های الکترونیکی جهان را مورد تهاجم فرهنگی قرار دهند؟ آیا این ها منکر نیست؟
ایشان راه مبارزه با این منکر بزرگ را، اجماع نسبی بین موحدین و کسانی که معتقد به فرهنگ مستقل در جهان هستند دانستند تا از این طریق بتوان بلوک غرب را وادار به رعایت اصول اخلاقی در شبکه های ارتباطی و مسیر تکامل انسان ها نمود. ایشان در ادامه افزودند: با همه سطوح منکر باید جنگید ولی مهمترین منکر حجاب مدرنیته است که سکولاریزم و تحجر و تکفیر نیز امتداد همین حجاب است.
استاد سطح عالی حوزه علمیه در یک نگاه فلسفه تاریخی همه مدرنیته و امتداد آن در دنیای اسلام را ساقه های ثقیفه دانستند و افزودند از ثقیفه سه جبهه بر علیه امیر مؤمنان شکل گرفت که مهمترین آن جبهه بنی امیه است که به یک امپراطوری تبدیل شد و امپراطوری مدرن غرب، بی تردید امتداد همان امپراطوری اموی است.
ایشان بر این نکته تأکید دوباره ورزیدند که اگر سنگر سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خود را به درون خاکریز دشمن نبریم، او سنگر خود را به درون خاکریز ما می آورد و در ادامه به ذکر برخی از خاکریزهای تمدن مادی در درون جبهه انقلاب پرداختند و در این باره گفتند: چرا باید فضای اینترنت جهانی در کشور توسعه یابد؟ چرا روز به روز ربا با توجیهات فقهی در کشور گسترش می یابد؟ اگر اینها بستر اقامه اخلاق مادی شد این حوادث به صورت پشت سر هم اتفاق خواهد افتاد و اگر معروف منکر و منکر معروف شد دیگر نمی توان با آن مقابله کرد. چنان که وقتی فضا نا امن می شود کسی به خود جرأت می دهد یک جوان آراسته و متدینی را که با رعایت اخلاق دعوت به ترک یک منکر فاحش می کند مورد ضرب و جرح قرار دهد.
رئیس دفتر فرهنگستان علوم اسلامی موضوع اصلی درگیری را، درگیری با نظام استکبار ارزیابی کردند و افزودند: به هر اندازه که در مبارزه با آن ها موفق شویم و بتوانیم از مرزهای جبهه اسلام در جهان صیانت کنیم و موازنه به نفع اسلام تغییر کند؛ می توانیم درون مرزهای خود برنامه ریزی کنیم. ایشان وظیفه مسؤولان را در این رابطه ارائه یک طرح جامعی دانستند که بتواند متناسب با درگیری با «جبهه کفر جهانی و امتداد آن از سکولاریزم و تحجر در دنیای اسلام» و هماهنگ با تثبیت سنگرهای انقلاب، قانون گذاری و ساختار سازی را پیش برد.
ایشان با تأکید بر ضرورت مقابله صحیح و متناسب در برخورد با منکر گفتند: گرچه برخورد با ارتکاب منکر نیز مرحله ای از نهی از منکر است ولی رها کردن کسانی که فرهنگ اباحه گری و اشتغال به لهو را گسترش می دهند و برخورد با ارتکاب منکر، رها کردن علت و برخورد با معلول است، مثل این که برخورد با شبکه توزیع مواد مخدر رها شود ولی با کسانی که این مواد را مصرف می کنند برخورد کنیم. بنابراین مبارزه با ارتکاب باید هماهنگ با مبارزه با اشاعه اقامه منکر باشد.
حجت الاسلام و المسلمین میرباقری در نکته پایانی به ضرورت مقابله شبکه ای با منکر پرداختند و در این زمینه گفتند: هر مؤمنی رشته ای از ولایت الله است و تا این رشته ها در هم تنیده نشود و شبکه ای از ارواح مؤمنین ایجاد نشود امکان مقابله با منکر فراهم نخواهد شد. چرا که وقتی مورد هجوم اقامه منکر قرار می گیریم، معروف تحقیر می شود و منکر تجلیل می شود و الگوی خوراک، پوشاک، مراوده ها، مسکن، دوست یابی و ... تغییر می کند بدون شبکه ای از ولایت خوبان نمی توان وارد میدان شد.
نقل از سایت دنیای ایران
مدفن
میرزا حسن لاهیجی که تقریباً تمام عمر خود را در شهر قم گذرانیده، وفاتش نیز دراین شهر اتفاق افتاد و در همین شهر مدفون گردید. قبر وی در قبرستان بزرگ اطراف حرممطهر حضرت معصومه(س)واقع بوده، که در خیابان سازیهای جدید در کنار خیابان ارم درتقاطع این خیابان با خیابان چهارمردان در ضلع جنوب شرقی واقع گردیده است.
و اخیراً توسط حضرت آیت اللّه سید شهاب الدین مرعشی نجفی(ره) قبر وی تعمیر و سنگقبری برایش تعبیه نمودهاند. ولی متأسفانه در نوشته سنگ قبر دقت کافی نشده واشتباهات فاحشی در آن روی داده است.
نوشته سنگ قبر وی چنین است:
هو الباقی. هذا مضجع العلامة الحکیم المتکلم المحدّث الفقیه المیرزا حسن الکاشفیابن أسوة الحکماء المولی عبدالرزاق اللاهیجی صاحب الشوارق و أمّه بنت صدرالمتألهین. توفّی سنة .1043
همانطور که ملاحظه میشود دو اشتباه واضح در این نوشته وجود دارد.
اوّل آنکه: لقب میرزا حسن در هیچ کتابی کاشفی ذکر نشده است. و فقط در اینجا بدونهیچ دلیلی بعد از اسم وی لقب کاشفی ذکر شده است.
دوم اینکه: تاریخ وفات میرزا حسن سال 1121میباشد که آن را افندی در ریاضالعلماء ذکر کرده است و متأسفانه در اینجا با 78سال اختلاف میباشد. سال 1043ذکرشده که دو سال قبل از تولد وی میباشد.
امیدواریم که در آینده قبر وی به نحو شایسته بازسازی و سنگ قبر او نیز اصلاحگردد.
فهرست آثار وی:
آینه دین |
اثبات الرجعة |
جواب الاعتراض |
حاشیه بر شوارق الالهام |
رسالة الزکیة الزکاتیة |
هدیة المسافر |
رسالة فی الغیب |
تألیف المحبة |
جمال الصالحین |
شرح صحیفه سجادیه |
تحفة المسافر |
زواهر الحکم |
روایع الکلم و بدایع الحکم |
مصابیح الهدی و مفاتیح المنی |
مصباح الدرایه |
مجمع البحرین |
الشجرة المنهیة |
ابطال التناسخ بثلاثة براهین |
رساله در تجرد نفس ناطقه |
آینه حکمت |
الفة الفرقة |
حاشیة الوافی |
فهرس ابواب قطعة من الوافی |
منابع:
.1 شرح حال مفصل فیاض لاهیجی در مصادر زیر قابل دسترسی است:
روضات الجنات 196/4آتشکده آذر 846/2مجمع الفصاء 27/2ریحانة الادب 363/4تذکرهنصرآبادی، 156تذکره ریاض العارفین، ص 382برگزیده گوهر مراد، ص 12و 13مقالات کنگرهبزرگداشت حکیم ملا عبدالرزاق لاهیجی، مفاخر اسلام .24/7
.2 مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی از آغاز تا مشروطه، محمد حسن رجبی، ص .28
.3 رک: ریاض العلماء. مولی عبداللّه افندی، ج 3ص .207
.4 تتمیم امل الآمل، ص .108
.5 همان.
.6 تذکره نصرآبادی، ص 365و همچنین رک: طبقات اعلام الشیعه، الکواکب المنتشره، آقابزرگ تهرانی، ص 180و الذریعه الی تصانیف الشیعه، آقا بزرگ تهرانی، ج 9ص 686رقم .478
.7 طبقات اعلام الشیعه، ص .179
.8 فهرست کتابهای خطی کتابخانه مجلس سنا، ج 1ص .144
.9 برای آشنایی بیشتر با یان کتاب ارزشمند به مقاله «میرزا حسن لاهیجی و شمع یقیناو» منتشر در مجله وقف میراث جاویدان، سال دوم (373ش)، شماره پنجم، ص 93 - 88وفهرست نسخههای خطی فارسی، منزی .967/2فهرست کتابخانه مرعشی 189/27و فهرست کتابخانهتربیت تبریز، ص 93و فهرست کتابهای ادبی و عرفانی خطی کاخ گلستان، بدری اتابای، ص 513 - 511و الذریعه 233/14مراجعه شود.
.10 این سه اثر یعنی اثر ردیف 2و 3و 4به تصحیح نگارنده، در ضمن وسایل فارسی حسنبن عبدالرزاق لاهیجی، در سال 1375منتشر شده است.
.11 این اثر نیز در ضمن رسایل فارسی لاهیجی چاپ شده است.
.12 این اثر نیز در ضمن رسایل فارسی لاهیجی چاپ شده است.
.13 الذریعه الی تصانیف الشیعه، .349/13
14فهرست نسخههای خطی آستان قدس رضوی. .324/15
.15 الذریعه 153/4و 90/6نسخههای خطی موجود از روایع الکلم در مقدمه رسائل فارسیلاهیجی ص 29معرفی گردید. در اینجا باید متذکر شد که نسخه دیگری از آن در کتابخانهمرکزی دانشگاه تهران به شماره 883موجود است و در فهرست نسخ خطی آن کتابخانه ج 3ص 298معرفی شده است.
.16 الذریعه .67/1
.17 این رساله در ضمن رسایل فارسی لاهیجی منتشر شده است.
.18 نسخههای خطی این رساله در مقدمه رسایل فارسی لاهیجی ص 25بعد از سطر چهاردهممعرفی شده ولی تیتر آن که نام رساله بوده، در حروفچینی اشتباهاً حذف شده است.
.19 الذریعه .229/6
.20 همان 399/16رقم .1879
.21 سوانح حزین، منتشره در اول دیوان حزین ص 16نجوم السماء ص 184الذریعه .404/4
.22 فهرست نسخههای خطی دانشگاه تهران .1511/10
.23 همان 675/16مجموعه شماره 7698برگهای 81و .82
.24 فهرست نسخ خطی کتابخانه دانشکده الهیات، ص .110
.25 الذریعه، .51/17
.26 تاریخ و سفرنامه حزین، ص 16چاپ شده در مقدمه دیوان حزین لاهیجی، تصحیح: بیژنترقی، تهران، .1350
.27 ریاض العلماء، عبداللّه افندی، ج 3ص .207
.28 فهرست نسخههای خطی کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، ش 256ج، ص .193
.29 تتمیم امل الآمل، عبدالنبی قزوینی، ص .108
.30 ریاض الجنة، میرزا محمد حسن زنوری خوئی، روضه رابعه، نسخه خطی شماره 7772کتابخانه حضرت آیت اللّه مرعشی نجفی؛
.31 ریحانة الادب، میرزا محمد علی مدرس تبریزی، ج 4ص .363
.32 روضات الجنات، خوانساری، ج 4ص 143و دین و سیاست در دوره صفوی، ص .267 - 241
.33 ریاض الجنة، نسخه خطی شماره 7772کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی، روضهرابعه.
.34 با تصرّف و نقل به معنا.
.35 رک: الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 1ص 184و ج 9ص .242
.36 سوانح حزین، ص .16
نقل از سایت دنیای ایران
از نگاه بزرگان
شخصیتهای برجسته تاریخ که در کتابهای خود به شرح حال میرزا حسن لاهیجیپرداختهاند، از وی تجلیل و تکریم کردهاند. در این بخش برای این که جایگاه والایاین عالم توانا در میان علمای شیعه برای خوانندگان بیش از پیش روشن گردد، به ترجمهو تلخیص عبارتهای چند تن از این شخصیتها مرور میشود:
محمد علی حزین فرزند ابوطالب ( 1180 - 1103ق) معروف به «حزین لاهیجی» که ازهمشهریان میرزا حسن لاهیجی و از شخصیتهای مشهور شعر و ادب به شمار میآید، چنان کهدر کودکی همراه پدر به شهر قم آمده و از نزدیک با میرزا حسن لاهیجی دیدار کرده است. او در سفرنامه خود به این خاطر اشاره داشته و از میرزا حسن چنین توصیف میکند:
«.. یکی از افاضل و اعلامی که در این سفر با وی دیدار شد، فاضل محقق میرزا حسنفرزند مرحوم مولانا عبدالرزاق لاهیجی بود و این سعادت در حالی نصیب ما شد که ویدوران سالخوردگی و اواخر عمر خویش را در شهر دارالمؤمنین قم پشت سر میگذاشت. او درعلم و تقوا یکی از آیات بود. تألیفاتی دارد مانند: «شمع یقین» در عقاید، «جمالالصالحین» در اعمال و «رسالهئ تقیه» و...»
مولی عبداللّه افندی که از دانشمندان معاصر میرزا حسن لاهیجی است، در کتابارزشمند خود از وی چنین یاد میکند:
«مولی حسن فرزند عبدالرزاق فرزند علی فرزند حسین که اصلش لاهیجی است ولی در شهرقم تولد یافته و در این شهر ساکن شده است، یکی از شخصیتهای فاضل، عالم، حکیم، وصوفیدوران معاصر میباشد. من در شهر قم از محضر پدرش تلمذ نمودهام.»
سپس عبداللّه افندی به شمارش تألیفات وی پرداخته و تاریخ رحلت میرزا حسن را بیانمیدارد.
عبدالخالق دماوندی فرزند محمود که رساله موسوم به «آینه حکمت» میرزا حسن لاهیجیرا در سال 1070ق تحریر نموده است، در پایان علاوه بر توصیف کتاب که آن را آیینهتمام نمای جهان هستی و حقیقت آن قلمداد نموده است، در توصیف مؤلف نیز چنینمینویسد:
«... این رساله به اشاره یک شخصیتی تألیف یافته است که... قطب فلک سعادت، احاطهکننده اکوان فضایل... و سیر کننده در فضای لاهوتی است. او پناهگاه اهل دقت وتأمل،تکیه گاه اصحاب نقل و ارباب تعقل بوده و افضل اولین و آخرین در میان حکمای اشراقمیباشد...»
این عبارت با توجه به تاریخ نگارش آن که در ایام کمتر از سی سالگی میرزا حسنلاهیجی نوشته شده است، به خوبی از میزان فضل و شهرت علمی وی حکایت میکند.
شیخ عبد النبی قزوینی از علمای برجسته قرن دوازدهم هجری در یکی از آثار خود ازاین شخصیت به طور مفصل یاد میکند که چکیده آن چنین است:
«... میرزا حسن فرزند مولانا عبدالرزاق لاهیجی یکی از عالمان کم نظیر زمانها ونادر دهرهاست. شخصیت فاضلی که از قدرت قلمش در ارائه مطالب محکم، همه به تعجبافتاده و تسلیم او شدهاند. او در اعماق اقیانوسهای علم و حکمت فرو رفته و از آنجااشیاء نافع به ارمغان آورده است... وقتی برای تعلیم معارف جلوس میکند، به خاطر طرحمسائل دقیق همه را نسبت به خود نرم و خاشع میسازد... کلام دقیق و ظریف وی رانمیفهمد مگر کسی که خداوند او را از جهالت و گمراهی نجات داده باشد. او فروع احکامو حکمت را از اعماق اصول اسلامی در میآورد، همانند شیری که از پستانها دوشیدهمیشود... اعتقاد من این است که وی از پدرش نیز افضل بود...»
میرزا محمد حسن زنوری خوئی در اثر ارزشمند خود، از این شخصیت بزرگ نام برده ومیرزا حسن لاهیجی را با عناوینی مانند عالم، فاضل، محقق، مدقق، عارف، حکیم و متبحرمیستاید.
میرزا محمد علی مدرس تبریزی در کتاب خود، در ذیل شرح حال ملا عبدالرزاق لاهیجیچنین مینویسد:
«... فیاض پسری داشت میرزا حسن نام، فاضلی بوده صالح که در سال یکهزار و یکصد وبیست و یکم هجرت در قم وفات و قبرش در سمت شرقی قبرستان بزرگ قم نزدیک به شیخانمیباشد و این نگارنده در ماه رجب هزار و سیصد و پنجاه و دوم هجرت، موقع تشرف بدانبلده طیّبه به سر قبر شریفش رفتم و اخیراً در موقع تسطیع طرق و شوارع، ملحق به جادهشده است...»
مروری بر فضای حاکم
دوران زندگی میراز حسن لاهیجی ( 1121 - 1045ق) با حکومت سه تن از پادشاهان صفویبه نامهای: شاه عباس دوم (1077 - 1052) سلیمان اول (1105 - 1077) و شاه سلطان حسین (1135 - 1105) مصادف شد. در این ایام، کشور ایران آبستن رخدادهای زیادی بود ولیآنچه که در شرح حال میرزا حسن لاهیجی اهمیت دارد، وجود روحانیونی است که تحت عنوان «شیخ الاسلام» در حکومت صفوی حضور نافذ و چشمگیر داشتند و اینها در حقیقت نقش بهسزایی را در اجرای احکام و امور مذهبی در سطح کشور ایفا میکردند و به خاطر همیننفوذ و مقام علمی در میان رجال سیاسی و توده مردم، حکومت نیز در بسیاری از مواردمجبور میشد از تصمیمات آنان پیروی کرده و به توصیههای آنان توجه نماید.
یکی از پرنفوذترین و مشهورترین آنها، مرحوم مولی محمد طاهر شیرازی قمی است. اوچون مسلک ضد فلسفه و ضد عرفان داشت با علمای بزرگ و فیلسوفان عصر خود همچون: ملامحمد تقی مجلسی، ملا عبدالرزاق لاهیجی و ملا محسن فیض کاشانی به شدت درگیر بود ورساله هایی را در نفی افکار و اندیشههای عرفانی و فلسفی آنان نوشت.(32) اما باتوجه به موقعیت والایی که این سه شخصیت بزرگ نیز در میان مردم داشتند، مخالفت وینتوانست چندان مؤثر واقع شود. پس از رحلت ملا محمد تقی مجلسی در سال 1070وعبدالرزاق در سال 1072عرصه بر فرزندان و در واقع پیروان فکری آن دو، حسابی تنگگردید چنان که علامه محمد باقر مجلسی مجبور شد در ظاهر با ملا محمد طاهر قمی کناربیاید و ارتباط پدرش را با عرفان و فلسفه تکذیب نماید. در این میان که میرزا حسنلاهیجی نیز جانشین افکار و اندیشههای پدرش ملا عبدالرزاق به شمار میرفت، به خاطرمخالفتهای مستمر مخالفان حکمت، خود به خود در تنگنا قرار گرفت و در گوشهای انزوابرگزید.
او در زمان حیات پدر و با تکیه بر موقعیت اجتماعی وی چند رساله پیرامون فلسفه بهرشته تألیف درآورد و کتابهایی مانند: مصباح الدرایه، مصابیح الهدی و روایع الکلم وزواهر الحکم را در همین باب نوشت و در دو کتاب دیگرش به نامهای: آینه حکمت و الفةالفرقة هر چه در توان داشت تلاش کرد تا با منطق و اقامه استدلال و برهان به اشکالاتمخالفین فلسفه و عرفان پاسخ گوید، اما پس از رحلت پدرش در اثر مخالفت شدید اینگروه، فرصت از دست وی خارج گشت و شرایط کاملاً دگرگون شد. از این تاریخ میرزا حسنلاهیجی از اهتمام به مسائل فلسفی دست برداشت و به سوی مسائل کلامی، اخلاقی، ادعیه وتألیف فقه روی آورد.
از برخی کتب تایخی استفاده میشود که گویا مخالفین وی، حکمم تکفیر و اخراج او رااز شهر قم صادر کردند و او نیز برای حفظ جان و دفاع از خویش با خود سلاح حملمیکرد؛ چنان که به همین مناسبت اشاره کردهاند که وی در کار تیراندازی ونشانهگیری هدف با تفنگ هم کمال شهرت و مهارت را داشت.(33) از بخشی نوشتههای خودمیرزا حسن لاهیجی نیز چنین بر میآید که وی در این دوران در تنگنای شدید قرار داشتهو تهمت و افتراهای زیادی در حق وی شایع شده بود. او در آغاز کتاب «الفة الرفقة» چنین مینگارد:
«... عجیبتر از همه، با این که من انزوا برگزیدهام و هیچ نام و نشانی در میانمردم ندارم و از قدر و منزلت افتادهام، باز یک عده صحبت از من میکنند و یکحرفهایی را به من استناد میدهند که آن را با گوش خود از من نشنیدهاند و یکچیزهایی را به من نسبت میدهند که با چشمانشان ندیدهاند... هر طور که دلشانمیخواهد، مرا میخوانند و افتراهایی را به من میبندند که هرگز من آن را به زباننیاوردم... پس ای خدایی که پاک و منزه هستی! من در این مصیبت به تو پناه میبرم ودر این امر به تو توکل میکنم و تو را شاهد میگیرم که تو در شهادت کفایت میکنیو...»
میراز حسن لاهیجی در فصل دوم از باب سوم از کتاب «آینه حکمت» خود به دفاع ازحیثیت و حقانیت علمای فیلسوف و عارف، قد علم کرده و چنین مینویسد:
«... هر کس را اندک معرفت به احوال علما باشد، داند که علمای اسلام همیشه در علمحکمت مختلف بودهاند و در هر زمانی جمعی کثیر از علمای معروف که شک و قدح در دانش وایمام ایشان نیست و تشیع ایشان کمتر از شک در روشنی آفتاب و ماه نیست، اهل حکمت ومعروف به آن بودهاند، چون: خواجه نصیرالدین طوسی، علامه حلی، امیر محمد باقر دامادو غیر ایشان از علما - قدّس اللّه ارواحهم - که تفصیل اسامی ایشان مؤدی به اطنابمیشود. این جماعت و جماعت دیگر از متقدمین و متأخرین و معاصرین و متقاربین زمان ماکه همه معروف و مشهورند به فضل و ایمان و مدارست حکمت و رعایت آن، و از جمله علمایعظیم الشأن، سید علی بن طاووس(ره) در کتاب فرج المهموم که در تحقیق علم نجوم نوشته،گفته که: «ابرخس و بطلمیوس و اکثر حکما انبیا بودهاند، اما چون نامهای ایشان بهزبان یونانی بوده، بر مردم مشتبه گشته و ایشان را نشناختهاند. و شیخ بهاء الملة والدین در کتاب «حدائق الصالحین» بعد از نقل این کلام، گفته که «کلام سیّد استبعادیندارد چه هر کس تأمل و تعمق در این علم شریف کند، توانست که اصول مطالب آن، مستفاداز انبیاء(ع) است و حکم جزم به این معنی کند به حیثیتی که هیچ شک و ریب در آننداشته باشد.
مبارزه با ظلم و ظالم
آزاد منشی و سلحشوری همواره سیره اختصاصی فقها و علمای بزرگ جهان تشیع در طولتاریخ بوده است. میرزا حسن لاهیجی نیز از جمله آن دانشمندانی است که از این ویژگیافتخارآمیز بی بهره نمانده است. او در مقابل عملکردهای خلاف و ظلم دست اندرکارانحکومت صفوی هرگز سکوت روا نمیداشت و بلکه در فرصتهای مناسب به اقشا و اصلاح آنانمیپرداخت. او در ضمن کتاب فقهی خود موسوم به «هدیة المسافر» وقتی احکام مسافر راذکر میکند، به گونه ظریف در لابلای بیان احکام به ظلمهای جاری در جامعه آن دوران،اشاره کرده و چنین مینویسد«و ایضاً باید دانست که هر سفری که مشتمل است بر ظلم و جور بر مسلمانان و گرفتناموال ایشان (در مقابل) اعانت و مدد ایشان، همه داخل سفر باطل است و بسا باشد کهاین معنی متضمن گشتنها و نشستهای حرام باشد و گاه باشد که این جماعت گمان کنند کهحفظ اهل اسلام و سرحدها و دفع دشمنان از ایشان میکنند و از این جهت سفرشان حق استو جواب این شبهه این است که هر گاه دشمنی حرکت کند یا بیم ضرری از ایشان باشد،نهایتش این است که به قدر آنچه در رفع آن دشمن و رفع ضرر، ضروری باشد از جماعتمسلمین به قدر نسبت احوال ایشان توان گرفت.
اما این همه اموال زیاد که صرف زینتها و تجملات و تنعمات بلکه صرف فسق و معاصیمیشود و به ضرب چوب و به انواع سیاسات اکثر از فقرا و عجزة و بیوه زنان و یتیمان وامثال ایشان میگیرند، معلوم است که هیچکدام حق نیست و نسبت و دخلی در حفظ اسلام ومسلمین ندارد بلکه اکثر اینها بلکه همه اینها سبب خرابی بلاد و آبادانیها میشود وبه این سبب بسیار مسلمین مضطر به جلاء وطن و گدایی میشوند.
و همچنین نویسندگان که اعانت این کارها و ضبط دخل و خرج این مالها میکنند وهمچنین وزراء و کلانتران و داروغگان و عمله و اعوان ایشان همه از این قبیل اند وهمچنین ارباب مناصب شرعی و وقفی همه مثل ایشانند اگر چه گمان کنند که تحصیل معیشتمیکنند چنانچه دانسته شد.
شعر و ادب لاهیجی
میرزا حسن لاهیجی همانند اکثر دانشمندان عصر صفوی، توجه ویژهای به زبان فارسی وفارسی نویسی داشت؛ چنان که اغلب آثار مکتوب این عالم پرتلاش که به این زبان تألیفیافته است، نشانگر این واقعیت میباشد. نوشتههای فارسی این شخصیت علمی بسیار روانو شیوا به رشته تحریر درآمده است. او در آثار فارسی خود سعی بیشتر داشت تا نوشتههایش برای همه مردم قابل فهم باشد، به همین سبب از معلق نویسی و آوردن اصلاحات وواژههای سنگین علمی و نامأنوس که شیوه منشیان آن دوران بود، پرهیز داشت. این موضوعمهم که تا به حال کمتر هم مورد توجه محققان و پژوهشگران واقع شده، وی را از سایراندیشمندان این عصر متمایز میسازد و نثر این شخصیت بزرگ را در جایگاه والایی قرارمیدهد.
میرزا حسن همه آن موضوعاتی را که با مردم ارتباط تنگاتنگ داشت مانند: فقه،اخلاق، عقاید، دعا و... به زبان فارسی نگاشته است و این نشانه آن است که این شخصیتواقع نگر به هدایت و ارشاد مردم با زبان خودشان و به مشکلات اعتقادی و فقهی و... آنان توجه عمیقی از خویش مبذول میداشت. البته تألیفات عربی این عالم بزرگ که برایخواص و در رشتههای خاص به طور تخصصی نوشته شده، در عین سنگینی و استحکام مطالب ومحتوای آن، از یک نوع روانی و ساده نویسی شیوایی برخوردار است.
در مواردی از کتب و نسخ خطی، اشعاری با نام «حسن گیلانی» آمده است که به احتمالیمنظور همین دانشمند باشد. در اینجا به این اشعار مرور میکنیم:
- 1یکی از این موارد، رباعی است که در نسخه خطی شماره 12188مجلس شورای اسلامی،درج شده است و به نام «حسن جیلانی» منسوب است:
ممکن بود که هستی واجب فنا شود
وین ممتنع که مهر تو از دل رها شود
در تنگنای عکس نقیض خیال تو
ترسم که صورتم زهیولی جدا شود.
- 2در تذکره نصرآبادی، مؤلف کتاب، ضمن شرح حال «حسن گیلانی» این اشعار را از ویچنین نقل کرده است:
نه در طلب سمور و نه اطلس باش
در دیده اعتبار خار و خس باش
خواهی که سری برون کنی از منزل
چون جاده، تو پامال کس و ناکس باش
از کثرت داغ توام، افلاکم
وز زور لگد کوب حوادث، خاکم
باران نشاط اگر ببارد، سنگم
ور آتش غم شعله کشد، خاشاکم
اثر شناس بزرگ قرن، آقا بزرگ تهرانی در یک مورد از کتابش این اشعار را به طورصریح به میرزا حسن لاهیجی و در مورد دیگر به شخصیتی به نام «میراز حسن گیلانیدیلمانی» نسبت داده است.
وفات
وفات میرزا حسن بنا به نقل افندی در ریاض العلماء در سال 1121ق. در قم صورتگرفته است و این قول بعد از افندی در کتب تراجم نقل گردیده و اختلافی در این موردیا قول دیگری نقل نشده است.
بدین ترتیب او 49سال بعد از پدر خود ملا عبدالرزاق لاهیجی و 31سال بعد از مادرشزندگی نموده است.
اما پیرامون مدت عمر وی چیزی نقل نشده است و طبق احتمالی که شیخ آقا بزرگ درتولد وی داده (یعنی سال 1045) میرزا حسن در هنگام مرگ قریب 76سال داشته است. و نقلحزین لاهیجی که در اواخر عمر، وی را در قم ملاقات نموده، عمر زیاد وی را تأییدمیکند. حزین مینویسد:
«و از افاضل و اعلام که در آن سفر ملاقات شده، فاضل محقق میرزا حسن خلف مرحومعبدالرزاق لاهیجی است. در دارالمؤمنین قم که موطنش بود، در سن کهولت و اواخر حیات،سعادت خدمت ایشان یافتهام.»
یکی از عالمان و حکیمان متشرع عصر صفوی، میرزا حسن لاهیجی گیلانی قمیفرزند ملا عبدالرزاق لاهیجی است. این مقاله به اندیشه و آثار و شرح حال آن حکیم،اختصاص دارد و در چند بخش، تقدیم میگردد.
پدر
او خلف صالح حکیم عارف، متکلم محقق، مولی عبدالرزاق بن علی بن حسین لاهیجی مشهوربه فیاض است. عبدالرزاق یکی از فلاسفه بزرگ شیعه و از متکلمین سرشناس امامیهمیباشد. زادگاه وی در لاهیجان از شهرهای گیلان بوده و اقامت و وفاتش در قم صورتگرفته است.
فیاض از شاگردان مبرّز حکیم مشهور صدر المتألهین ملا صدرای شیرازی و داماد آنجناب بوده است. او حکیمی متشرع و در فقه و اصول و فلسفه و کلام و عرفان، صاحب نظربوده است. گویاترین شاهد این مدعا، اشاراتی است که خود آن بزرگوار در دیوان اشعارشبه مناسبتی پیرامون تحصیلات خود مینماید؛ بدین عبارت:
بسی دانش آموختم زاوستاد
بسی نکتهها را گرفتم به یاد
بسی بودهام با کتاب و دعا
بسی زهدور بودم و پارسا
بسی در بغل جزوه دان داشتم
اگر رندیی بد نهان داشتم
گهی در فروغ و گهی در اصول
شدم پنجه فرسای هر بُلفضول
چه شبها که در حجره خوابم نبود
که جا داشت نانم که آبم نبود
زفقه و حدیث و اصول و کلام
زتفسیر و آداب و حکمت تمام
پی جمله یک عمر بشتافتم
زهر یک نصیب گران یافتم
گهی نیز در شعر پرداختم
زسحر بیان معجزی ساختم
تألیفات آن دانشمند گرانمایه پر از تحقیقات و ژرف نگریهای فلسفی و کلامی است کهاهم آنها عبارتند از:
شرح تجرید الاعتقاد خواجه نصیر الدین طوسی، فیاض دو شرح بر این کتابنگاشته، یکی مبسوط به نام «شوارق الالهام» و دیگری مختصر به نام «مشارق الالهام»،شرح اول در دو جلد به چاپ رسیده ولی نسخهای از شرح دوم تاکنون شناسایی نشدهاست.
گوهر مرا، به فارسی، که در آن یک دوره مسائل کلامی را بر مبنای مذهب شیعهاثنی عشریه، به صورت شیوا و روان و مختصر بیان کرده است. این کتاب بارها به طبعرسیده و نسخ خطی آن فراوان است.
سرمایه ایمان، به فارسی، یک دوره کلام است ولی کوتاهتر از رساله سابق، اینکتاب نیز به چاپ رسیده است.
حاشیه بر حاشیه خفری بر شرح تجرید الاعتقاد فاضل قوشچی.
دیوان اشعار، او در اشعارش، «فیاض» تخلص میکرد و دارای طبعی رسا و موزون بودو قصاید و غزلیاتی به مناسبتهای مختلف سروده، دیوانش مکرر به طبع رسیده است.
فیاض لاهیجی عاقبت در سال 1072قمری در شهر قم دار فانی را وداع کرده و در جواربارگاه ملکوتی حضرت معصومه(س)مدفون گردید. او داماد بزرگ ملاصدرا بوده و سه فرزندداشته، بدین اسامی: میرزا حسن (که شرح حالش موضوع این داستان است.)، ملا محمد باقرکه در سال 1083در هند بوده و اطلاع دیگری از وی در دست نیست، میرزا ابراهیم که مؤلفکتاب القواعد الحکمیه و الکلامیه است.
در بیست و سوم و بیست و چهارم تیر ماه سال 1372ش، کنگرهای در بزرگداشت این حکیمعالی مقام در زادگاه وی در لاهیجان برگزار شد.
مادر
همان گونه که ذکر گردید، مادر میرزا حسن، دختر ملاصدرای شیرازی است. این زن فاضلو دانشمند، نامش «بدریه» بوده که در 18ماه رمضان 1019چشم به جهان گشوده است.
وی ملقب به «ام کلثوم» بوده و از زنان عالم و فاضل عصر خود به شمار میرفت. تحصیلاتش را نزد پدرش انجام داده و در حدود سال 1034به ازدواج فیاض لاهیجی درآمدونزد وی به تکمیل تحصیلات پرداخت و در اغلب علوم استاد شد.
میگویند که وی با علما جلسات علمی برگزار و بافصاحت و بلاغت با آنها بحثمیکرد. وفات وی در سال 1090ق. صورت گرفته است. او خواهر «صدریه» و «زبیده» است.
میرزا حسن لاهیجی در نزد چنان پدری و چنین مادری پرورش یافت و مراتب رشد و کمالرا پیمود.
تاریخ و محل تولد
تاریخ دقیق تولد وی در دست نیست. شیخ آقا بزرگ تهرانی احتمال داده که تولد وی درسال 1045صورت گرفته است. اما درباره محل تولد وی، چون پدرش عبدالرزاق ساکن قم بود ودر همین شهر با دختر ملاصدرا ازدواج کرده، به گمان قریب به یقین، تولد میرزا حسن درشهر قم اتفاق افتاده است. چنان که صاحب ریاض العلماء به این مطلب اشاره کرده وتأکید دارد.
تحصیلات و استادان
میرزا حسن، تحصیلات خود را نزد پدر آغاز و چندین سال از محضر وی استفاده کرد امااز سایر اساتید وی در کتابهای تذکره و شرح، چیزی ذکر نشده و از آثار وی نیز مطلبیدر این زمینه به دست نمیآید.
اما اینکه قزوینی در «تتمیم امل الآمل» عنوان نموده که میرزا حسن هنگام فوت پدرشدر سال 1072ق. عاری از فضل و کمال بوده، و بعد از آن توسط شاگردان پدرش تربیتشدم.طلبی است که چندان علمی و تحقیقی به نظر نمیرسد. زیرا چند اثر علمی وتحقیقی از میرزا حسن در دست است که قبل از فوت پدرش (سال 1072) تألیف نموده است. مانند مجمع البحرین و حاشیه وافی فیض کاشانی و دیگر آثار، که در بخش آثار بدانهااشاره خواهد شد.
البته این را نیز نباید نادیده گرفت که میرزا حسن لابد مدتهایی را بعد از پدرنزد شاگردان وی تلمّذ نموده و به ظن قوی نزد حکیم قاضی سعید قمی و همچنین شوهر خالهخود، فیض کاشانی تحصیل نموده است.
قزوینی همچنین ذکر میکند که او مدتی برای تحصیل به عتبات عالیات (نجف اشرف وکربلا و سامرا) سفر نموده است. و در فقه و اصول در آن سرزمین نزد استادان عصر،شاگردی کرده است، اما تاریخ این سفر و استادان وی در این دیار معلوم نیست.
شاگردان
میرزا حسن لاهیجی پس از آنکه مدتی را در عتبات عالیات بسر برد و در نزد اساتیدبزرگ حوزههای علمیه نجف و کربلا استفاده شایان نمود و به مراحل والایی از علم وحکمت دست یافت، آنگاه به شهر مقدس قم بازگشت و به مطالعه، تحقیق، تألیف و تصنیف کتبارزشمند پرداخت و نیز با تکیه بر کرسی تدریس همانند پدر، در مدرسه معصومیه قم،شاگردان فاضلی را تربیت نمود. در اینجا تنها به ذکر چند تن از این شاگردان که درکتب تراجم نامی از آنها برده شد، بسنده میگردد:
- 1میر عبدالرحمن فرزند سید کمال الدین.
نصر آبادی در کتاب خود وی را از شاگردان میرزا حسن لاهیجی به شمار آورده و نوشتهاست که وی از سادات نجیب قم است. و هم اکنون نیز در نزد میرزا حسن مشغول تحصیل علماست.
- 2مرتضی فرزند روح الامین حسینی.
به احتمال قوی او از شاگردان میرزا حسن لاهیجی است؛ چنان که بر دو کتاب استادشبه نامهای: مصابیح الهدی و مفاتیح المنی حاشیه زده است و این حواشی در سال 1115نگاشته شده است.
- 3محمد فرزند صفی الدین سید محمد حسینی.
وی رساله «مجمع البحرین فی تطبیق العالمین» میرزا حسن لاهیجی را نسخه برداریکرده و در آخر محرم 1104آن را به اتمام رسانده است و در نهایت از میرزا حسن لاهیجیبه عنوان استاد خویش نام برده و از وی تجلیل نموده است.
- 4میرزا محمد تقی شریف رضوی قمی.
این شخصیت، نوه پسری ملاصدرا، صاحب اسفار اربعه و پسر دائی میرزا حسن لاهیجی استکه در شهر قم نزد پسر عمه خویش، علم حکمت و حدیث آموخته است و از میرزا حسن، اجازهنقل روایت نیز دارد.
آثار علمی
میرزا حسن مانند پدر خود در کلام، فلسفه، حدیث و فقه و عرفان صاحب نظر بوده و درهر کدام از این علوم آثار گرانقدری از خود به یادگار گذاشته است. فهرست آثار لاهیجیبه ترتیب موضوعی چنین است:
الف: کلام یا اصول دین. لاهیجی در این موضوع چند اثر قابل توجه دارد که عبارتنداز:
- 1شمع یقین یا آینه دین: شامل اصول پنجگانه اعتقادی به صورت مفصل در پنج باب،که باب امامت شرح و بسط بیشتری نسبت به سایر بابها دارد. این اثر در سال 1303ش. درتهران به چاپ رسیده و نسخ خطی آن فراوان است. این اثر مهمترین اثر کلامی واعتقادی لاهیجی به شمار میرود.
- 2اصول دین یا اصول خمسه: این کتاب در حقیقت تلخیصی از شمع یقین مؤلف است ولاهیجی در آن، اصور پنج گانه اعتقادی را توضیح داده است.
- 3سرّ مخزون یا اثبات الرجعة: بحث مفصلی است پیرامون موضوع «رجعت» بر مبنایعقیده شیعه و با استناد به آیات و روایات آن را اثبات کرده است.
- 4دُرّ مکنون یا جواب الاعتراض: لاهیجی در این اثر، اعتراض اهل سنت را برشیعیان، مبنی بر اینکه: چرا حضرت علی(ع)به جهت نداشتن انصار قیام نکرد لکن امامحسین(ع)با اینکه یار نداشت، قیام نمود؟ پاسخ داده است.
- 5حاشیه بر شوارق الالهام پدرش: این حواشی در هامش شوارق الالهام به چاپ رسیدهاست.
ب: فقه: لاهیجی در این موضوع چند اثر نگاشته است. بدین اسامی:
- 6رسالة الزکیة الزکاتیة: در بیان احکام زکات و مسایل آن.
- 7هدیة المسافر: در بیان احکام شخص مسافر از قبیل حکم سفر، نماز و روزه به صورتفتوایی و از اینجا معلوم میشود که او قوه اجتهاد و استنباط احکام فقهی را داشتهاست.
- 8رسالة فی الغیبة: در موضوع غیبت و احکام و مسایل آن.
- 9تزکیة الصحبة یا تألیف المحبة: ترجمه ایست از کتاب «کشف الریبة فی احکامالغیبة» شهید ثانی با افزودگیهایی از خود لاهیجی.
ج: دعا. لاهیجی سه اثر در دعا از خود بر جای گذارده است. با یان عنوان:
- 10جمال الصالحین: در دعا و زیارت نظیر زادالمعاد ملامحمد باقر مجلسی، شاملدیباچهای و دوازده باب و هر باب در چند فصل، تماماً در صد و سی و دو فصل، لاهیجیاین اثر را در سال 1073ق. تألیف نموده و در ماده تاریخ تألیف آن، این مصرع را سرودهاست:
جمال الصالحین مجموعه شد آداب ایمان را
این اثر به طبع رسیده و نسخ خطی آن فراوان است.
- 11شرح صحیفه سجادیه، شرح مفصلی است بر صحیفه سجادیه در سه جلد بزرگ،(13) کهجلد سوم آن در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.
- 12تحفة المسافر: گزیده ایست از جمال الصالحین که در آن دعاهایی که به سفر ومسافرت مربوط است، درج نموده است.
د: فلسفه. لاهیجی چند اثر مهم در فلسفه از خود بر جای نهاده، که نمایانگراندیشههای فلسفی وی است.
- 13زواهر الحکم: در بیان مسائل فلسفه به صورت استدلالی در یک مقدمه در سه مقصدو سه باب هر کدام در چند مطلب، این رساله در ضمن منتخباتی از آثار حکمای ایران جلدسوم به چاپ رسیده است.
- 14روایع الکلم و بدایع الحکم: در سه باب هر کدام در چند مقصد و هر مقصد در چندمشکوة. شاگرد لاهیجی، سید مرتضی بن امیر روح الامین حسینی مختاری، تعلیقاتی بر ایناثر نگاشته است.
- 15مصابیح الهدی و مفاتیح المنی: مسائل فلسفه را در یک مقدمه و سه باب باعناوین «مصباح - مصباح» به صورت استدلالی بیان نموده است.
- 16مصباح الدرایه: میرزا حسن در کتاب مصابیح الهدی به این کتاب حواله داده، لکنتاکنون نسخهای از آن شناسایی نشده است.
- 17مجمع البحرین: رساله کوتاهی است در بیان مسائل فلسفه به طرز بدیع و باعناوین ظریف. تألیف آن در سال 1070به پایان رسیده است.
- 18الشجرة المنهیة: رساله کوتاهی است در اثبات واجب الوجود، سبک این رساله شبیهمجمع البحرین و عناوین آن «حبة، فاکهة» است.
- 19ابطال التناسخ بثلاثة براهین: رساله مختصری است که مؤلف در آن با سه برهان،تناسخ را رد نموده است. شیخ آقا بزرگ گفته که نسخهای از این رساله در ضمن کتابهایشیخ جعفر سلطان العلماء موجود است.
- 20حقیقة النفس یا رساله در تجرد نفس ناطقه: در ردّ گفتار کسانی که تجرد نفسانسان را نفی میکنند و ردّ ادله آنها و اثبات تجرد نفس.
ه: آشتی میان فلسفه و کلام. میرزا حسن در رفع اختلاف بین فلاسفه و متکلمین وایجاد وحدت بین آنها، دو رساله در این موضوع نگاشته است که یکی به فارسی و دیگر بهعربی با این عناوین:
- 21آینه حکمت: به فارسی، در سه باب هر یک در چند فصل، عنوان بابها چنیناست:
اول: تعریف و حقیقت حکمت و بیان فضیلت آن، در سه فصل.
دوم: در ذکر مسائلی که بر سر آنها نزاع کنند، در ده فصل.
سوم: در ذکر بعضی اخبار و ذکر اقوال و احوال جمعی از علماء که صریح یا مشعر استبه فضل و مدح حکمت و حکما، در دو فصل.
- 22الفة الفرقة: به عربی در دوازده فصل که به منزله ترجمه عربی آینه حکمتاست.
ز: حدیث.
- 23حاشیة الوافی: میرزا حسن، کتاب وافی فیض کاشانی را استنساخ نموده و حاشیههایی بر آن نگاشته است، نسخه آن که از کتاب الصوم تا کفاره یمین بوده در کتابخانهحسینیه شوشتریهای نجف، موجود است.
- 24فهرس ابواب قطعة من الوافی: فهرستی است که لاهیجی بر ابواب کتاب وافی فیضکاشانی نگاشته است.
آثار منسوب
علاوه بر این آثار. رسالههای دیگری در فهارس به نام میرزا حسن لاهیجی معرفی شدهکه کتاب مستقلی نیستند بلکه اغلب یا نام دیگری از همین رسالهها هستند یا قطعهایاز آنها میباشند. این رسالهها عبارتند از:
- 25تقیه: حزین لاهیجی در سوانح خود در ضمن تألیفات میرزا حسن آن را نام بردهولی ما نسخهای از آن را سراغ نداریم و گویا منظور وی همان کتاب «درّ مکنون» بودهکه در وجه تقیه حضرت علی(ع)نگاشته است.
- 26الخوف و الرجاء: به همان رساله اصول دین است که در فهرست دانشگاه با این ناممعرفی شده است.
- 27ربط الحکمة بالتصوف: شیخ آقا بزرگ در الذریعه 242/10ذکر نموده، ولی بهاعتقاد نگارنده نام دیگری از الفة الفرقة مؤلف است.
- 28سؤالات یورد لبطلان الحکمة و جوابات شافیة اوردها اهل الحکمة: به فارسی، درفهرست دانشگاه(23) از آن یاد شده، ولی به نظر میرسد که بخشی از کتاب آینه حکمتباشد.
- 29قدم و حدوث عالم: در فهرست دانشکده الهیات(24) از آن یاد شده و شیخ آقا بزرگنیز به نقل از آن در الذریعه(25)، آن را کتاب مستقلی برای میرزا حسن معرفی کردهاست، ولی این بخش موجود در آن کتابخانه، فصل پنجم کتاب آینه حکمت است.
مرحوم میرزا حسن لاهیجی
میرزا حسن بن عبدالرزاق بن علی بن حسین لاهیجی یکی از عالمان متعبد و حکیمان متشرع و شاعران عصر صفوی و یکی از مشاهیر لاهیجان است. پدر او ملا عبدالرزاق لاهیجی یکی از فلاسفه بزرگ شیعه و از متکلمین سرشناس امامیه میباشد. زادگاه وی در لاهیجان از شهرهای گیلان بوده و اقامت و وفاتش در قم صورت گرفتهاست. فیاض از شاگردان مبرّز حکیم مشهور صدر المتألهین ملا صدرای شیرازی و داماد او بودهاست. او حکیمی متشرع و در فقه و اصول و فلسفه و کلام و عرفان، صاحب نظر بودهاست.
در بیست و سوم و بیست و چهارم تیر ماه سال 1372ش، کنگرهای در بزرگداشت این حکیم در زادگاه وی در لاهیجان برگزار شد
میرزاحسن لاهیجی( فرزندملاعبدالرزاق لاهیجی معروف به فیاض ) است.مادرش بدریه(متولد1019ه.ق)دختر ملاصدرای شیرازی صاحب اسفاراربعه وبنیانگذارحکمت متعالیه بود
وی درشهرقم بدنیاآمد وعلامه تهرانی تاریخ تولد اوراحدود سال1045ه.ق نوشته است.
ازاساتیداوجز پدرش ملاعبدارزاق لاهیجی کسی شناخته نشده است.درتذکره نصرآبادی شخصی به نام میرعبدالرحمن قمی راکه متولی خاک فرج قم بوده ازشاگردان میرزا حسن لاهیجی دانسته است.
ملاحسن لاهیجی عمرطولانی داشته به نحوی که حزین لاهیجی درسفرنامه خودمی نویسد که به هنگام مسافرت به لاهیجان بسال 1113ه.قدرقم خدمت میرزاحسن لاهیجی فرزندعبدالرزاق لاهیجی رسیده است واوراملاقات کرده درحالی که میرزاحسن درسن کهولت بسرمی برده،درباره اوچنین می نویسد:وازافاضل اعلام که درآن سفرملاقات شده،فاضل محقق میرزاحسن مرحوم مولانا عبدالرزاق لاهیجی است،دردارالمومنین قم که موطنش بوددرسن کهولت واواخرحیات،سعادت خدمت ایشان یافته ام درعلم وتقوی آیتی بودمصنفات شریعه دارد.چون"شمع یقین"درعقایددینیه و"جمال الصالحین"دراعمال و"رساله تقیه"وغیرآن.
وی درسال 1121ه.ق ازدنیارفت ودرقم مقبره شیخان نزدیک قبرحضرت معصومه(س)دفن گردید. به علت اینکه مقداری ازقبرستان درمسیر خیابان قرارگرفت،اکنون قبرشریفش درکنارخیابان واقع شده است....
اکنون مرقد این دانشمند بزرگ روبروی قبرستان شیخان ومیدان آستانه درکنارجوی آب خیابان ارم واقع شده است ودرکنار پیاده رو خیابان ،سنگ مزارش خودنمایی می کند.
آن گونه که مشهوراست به هنگام تسطیح وتخریب قبرستان بزرگ شیخان،برای احداث خیابان وقتی به قبرشریف میرزاحسن لاهیجی رسیدندوقبرراشکافتند،بدن اوراتازه وسالم یافتند به همین جهت قبرراپوشانیدند ودرکنارخیابان به همان صورت باقی گذاشته شد.
تالیفات معظم له
تالیفات حکیم میرزاحسن لاهیجی درموضاعات مختلف وازتنوع بسیاربرخورداراست.اودربیان مسائل اعتقادی واصول دین کتاب"شمع یقین"یا"آینه دین"وکتاب"اصول دین"یا"اصول خمسه"رانوشت.ودرردشبهه پیرامون امامت کتاب"درمکنون"ودراثبات رجعت وردشبهات پیرامون آن کتاب"سرمخزون"یا"اثبات الرجعه"راتالیف نمود.
درمسائل فروع دین وفقهی نیزرساله های تقیه،زکاه،هدیه المسافردراحکام مسافرازقبیل قصر واتمام و... ورساله فی بعض مسائل الغیبه رانگاشت
دردعاء سه کتاب(جمال الصالحین،شرح صحیفه سجادیه،تحفه المسافر)رانگاشت ودراخلاق کتاب "تزکیه الصحبه"یا المحبه رادرشرح رساله غیبت شهید ثانی نگاشت.ودرحکمت متعالیه تالیفاتی درمسائل غامض حکمی وتالیفاتی دردفاع ازحکمه متعالیه ودفع شبهات مخالفین نگاشت
1-آیینه حکمت:این کتاب فارسی درحقیقت حکمیت وآشتی دهنده حکمت وشریعت اسلام است.مشتمل بر3باب است،اول:تعریف حقیقت حکمت وبیان فضیلت آن درسه فصل.دوم:درذکر مسائل چندکه برسرآنها همه نزاع کننددرده فصل.سوم:درذکر بعضی اخباروبعضی اقوال واحوال جمعی ازعلماء.
دونسخه ازاین اثر،درکتابخانه آیه الله مرعشی نجفی درقم موجوداست وهمچنین درکتابخانه دانشگاه تهران ودانشکده الهیات ومعارف آستان قدس رضوی مشهد موجوداست.
2-ابطال التناسخ:رساله ای است مختصرکه درآن باسه برهان تناسخ راابطال می کند.آقابزرگ طهرانی درالذریعه می گوید نسخه ای ازآن درضمن کتاب شیخ جعفرسلطان العماء درتهران موجوداست.
3-اصول دین یااصول خمسه:این کتاب به فارسی ودارای 5فصل است(درتوحید وعدل ونبوت وامامت ومعاد)آغاز آن این گونه شروع می شود:الحمدالله رب العالمین...اما بعد،بدانکه اصول دین مبین چیزهایی که بنای دین مبین برآنهاست...
نسخه هایی ازآن درکتابخانه جامع گوهرشادمشهد ودانشگاه تهران موجود است.
4-الفقه الفرقه فی الکلام واختیار ما هم احسن الاقوال من اقاویل الحکماء والمتکلمین:...
5-تحفه المسافر یا مختصرجمال الصالحین:...
6-تزکیه الصحبه یا تالیف المحبه:...
7-التقیه:...
8-جمال الصالحین:...
9-جواب الاعتراض:...
10-حقیقه النفس یارساله درتجرد نفس ناطقه یا النفس الناطقه:...
11-حاشیه بروافی فیض کاشانی:...
12-درمکنون:...
13-رساله فی بعض مسائل الغیبه:...
14-روایع الکلم وبدایع الحکم:...
15-الرساله الزکیه الزکویه:...
16-زواهر الحکم:...
17-سرمخزون:...
18-سوالات یوردلبطان الحکمه وجوابان شافیه اوردها اهل الحکمه:...
19-شرح صحیفه سجادیه:...
20-شمع یقین یا آیینه دین:...
21-فهرس ابواب قطعه من الوافی:...
22-قدم وحدوث عالم:...
23-مصبح الدرایه:...
24-مصابیح الهدی ومفاتیح المنی:...
25-هدیه المسافر فی احکام السفر:...
26-منظومه ربط الحکمه بالتصوف:..
نقل از وب سایت خبرهایی از آهندان( آهندان نام دهستانی در لاهیجان است)
33277 22:14 - 24 فروردین 1393 | نسخه چاپی ارسال به دوستان پیوند مطلب |
تخریب قبر یک عالم توسط شهرداری قم!
متأسفانه کارگران شهرداری همچنان مشغول کار هستند لذا جا دارد هر چه سریع تر جلوی این اقدام آنان که هتک حرمت به شمار می رود، گرفته شود. |
به گزارش شیعه آنلاین، خبر تأسف بار نبش قبر عالم و فقیهی بزرگ در شهر مقدس قم و هتک حرمت به آن بزرگوار توسط کارگران شهرداری، آن هم به بهانه ی زیباسازی شهر، باعث تأسف مراجع دینی، علما و متدینین گردیده است.
این قبر که مقابل حرم حضرت معصومه سلام الله علیها و در پیاده رو - جلوی پاساج کویتی ها- سالیان سال به قم که شهر فقاهت اهل بیت علیهم السلام است، زینت و معنویت بیشتری داده بود. گفتنی است، این مزار مربوط به علامه حکیم، متکلم، محدث و فقیه «میرزا حسن کاشفی» پسر أسوه الحکما، علامه «عبد الرزاق لاهیجی» صاحب کتاب "شوارق" و مادرش دختر «صدرالمتالهین ملاصدرا» صاحب "أسفار أربعه" است. لازم به ذکر است، در زمان رژیم پهلوی که خیابان ارم ساخته شد، ناگهان کارگران به جسد سالمی مقابل قبرستان شیخان برخوردند که با رجوع به مرحوم حضرت آیت الله مرعشی نجفی - نسابه بزرگ عالم اسلام- نسب این عالم ربانی توسط معظم له تعیین و تایید گردید. در آن زمان به پاس احترام مرجعیت و جنازه ای که سال ها سالم مانده بود، قرار شد سنگ قبر بلندتری از زمین برای ایشان درست کنند و تاکنون این سنگ قبر برای هر عابری قابل زیارت بود. متأسفانه اکنون این حرمت توسط نیروهای شهرداری قم شکسته شده و قصد تخریب این مزار را دارند. در حالی که نبش قبر عالمان دین و شهدا به فتوای همه فقها و مراجع دینی تا روز قیامت حرام است. این کارگران سنگ قبر این عالم ربانی که حدود نیم متر از زمین ارتفاع داشت را تخریب کرده و زمین را اصطلاحا صاف کردند و روی آن را کاشی کشیدند. متأسفانه کارگران شهرداری همچنان مشغول کار هستند لذا جا دارد هر چه سریع تر جلوی این اقدام آنان که هتک حرمت به شمار می رود، گرفته شود. |
.: Weblog Themes By Pichak :.
یعنی فقط قبر این بنده خدا جلوی زیبایی شهر رو گرفته بود؟
واقعاً متأسفم. mt