به نام خدا
تقوای الهی، سرمایه ای همیشه جاویدان : یکی از سفارش های حضرت علی ع در وصیتنامه خود به امام حسین ع که در تحف العقول نیز آمده است این است که :وَ مَنْ تَعَرَّى مِنْ لِبَاسِ التَّقْوَى لَمْ یَسْتَتِرْ بِشَیْءٍ مِنَ اللِّبَاسِ وکسی که از جامه تقوی وپرهیزکاری برهنه وعریان شود با هیچ جامه دیگری نمی تواند خود را بپوشاند . تقوی در اصل از ماده وقایه به معنای نگهداری یا خویشتن داری می باشد وبه تعبیر دیگر تقوی یک نیروی کنترل درونی است که انسان را در برابر طغیان وعصیان وگناه حفظ می کند ودر واقع نقش ترمز نیرومندی را دارد که ماشین وجود انسان را در پرتگاه ها حفظ و از سقوط در دره های هلاکت باز می دارد. تقوای الهی لباسی است که انسان را از هرگونه انحراف وآلودگی وگناه ومعصیت وعصیان وسرکشی وفسق وفجور وفحشاء ومنکرات وهوی وهوس و... حفظ می نماید. . در سوره بقره آیه 197 خداوند به بندگانش اینگونه سفارش می کند: وَ مَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللّهُ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ یَا أُوْلِی الأَلْبَابِ یعنی هر کار نیکى انجام مىدهید، خدا آن را مىداند وتوشه تقوی برای راه آخرت برگیرید که بهترین توشه این راه ، تقوی است وشما ای صاحبان عقل وادراک از(عقاب وعذاب وکیفر ) من بپرهیزید. (ومرتکب محارم الهی نشوید وخدا ترس باشید) ونیز در نهج البلاغه فیض الاسلام خطبه 156ص495 در این باره می فرماید: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِی جَعَلَ اَلْحَمْدَ مِفْتَاحاً لِذِکْرِهِ وَ سَبَباً لِلْمَزِیدِ مِنْ فَضْلِهِ وَ دَلِیلاً عَلَى آلاَئِهِ وَ عَظَمَتِهِ عِبَادَ اَللَّهِ إِنَّ اَلدَّهْرَ یَجْرِی بِالْبَاقِینَ کَجَرْیِهِ بِالْمَاضِینَ لاَ یَعُودُ مَا قَدْ وَلَّى مِنْهُ وَ لاَ یَبْقَى سَرْمَداً مَا فِیهِ آخِرُ فَعَالِهِ کَأَوَّلِهِ مُتَشَابِهَةٌ أُمُورُهُ مُتَظَاهِرَةٌ أَعْلاَمُهُ فَکَأَنَّکُمْ بِالسَّاعَةِ تَحْدُوکُمْ حَدْوَ اَلزَّاجِرِ بِشَوْلِهِ فَمَنْ شَغَلَ نَفْسَهُ بِغَیْرِ نَفْسِهِ تَحَیَّرَ فِی اَلظُّلُمَاتِ وَ اِرْتَبَکَ فِی اَلْهَلَکَاتِ وَ مَدَّتْ بِهِ شَیَاطِینُهُ فِی طُغْیَانِهِ وَ زَیَّنَتْ لَهُ سَیِّئَ أَعْمَالِهِ فَالْجَنَّةُ غَایَةُ اَلسَّابِقِینَ وَ اَلنَّارُ غَایَةُ اَلْمُفَرِّطِینَ اِعْلَمُوا عِبَادَ اَللَّهِ أَنَّ اَلتَّقْوَى دَارُ حِصْنٍ عَزِیزٍ وَ اَلْفُجُورَ دَارُ حِصْنٍ ذَلِیلٍ لاَ یَمْنَعُ أَهْلَهُ وَ لاَ یُحْرِزُ مَنْ لَجَأَ إِلَیْهِ أَلاَ وَ بِالتَّقْوَى تُقْطَعُ حُمَةُ اَلْخَطَایَا وَ بِالْیَقِینِ تُدْرَکُ اَلْغَایَةُ اَلْقُصْوَى عِبَادَ اَللَّهِ اَللَّهَ اَللَّهَ فِی أَعَزِّ اَلْأَنْفُسِ عَلَیْکُمْ وَ أَحَبِّهَا إِلَیْکُمْ فَإِنَّ اَللَّهَ قَدْ أَوْضَحَ لَکُمْ سَبِیلَ اَلْحَقِّ وَ أَنَارَ طُرُقَهُ فَشِقْوَةٌ لاَزِمَةٌ أَوْ سَعَادَةٌ دَائِمَةٌ فَتَزَوَّدُوا فِی أَیَّامِ اَلْفَنَاءِ لِأَیَّامِ اَلْبَقَاءِ قَدْ دُلِلْتُمْ عَلَى اَلزَّادِ وَ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ وَ حُثِثْتُمْ عَلَى اَلْمَسِیرِ فَإِنَّمَا أَنْتُمْ کَرَکْبٍ وُقُوفٍ لاَ یَدْرُونَ مَتَى یُؤْمَرُونَ بِالسَّیْرِ أَلاَ فَمَا یَصْنَعُ بِالدُّنْیَا مَنْ خُلِقَ لِلْآخِرَةِ وَ مَا یَصْنَعُ بِالْمَالِ مَنْ عَمَّا قَلِیلٍ یُسْلَبُهُ وَ تَبْقَى عَلَیْهِ تَبِعَتُهُ وَ حِسَابُهُ عِبَادَ اَللَّهِ إِنَّهُ لَیْسَ لِمَا وَعَدَ اَللَّهُ مِنَ اَلْخَیْرِ مَتْرَکٌ وَ لاَ فِیمَا نَهَى عَنْهُ مِنَ اَلشَّرِّ مَرْغَبٌ عِبَادَ اَللَّهِ اِحْذَرُوا یَوْماً تُفْحَصُ فِیهِ اَلْأَعْمَالُ وَ یَکْثُرُ فِیهِ اَلزِّلْزَالُ وَ تَشِیبُ فِیهِ اَلْأَطْفَالُ اِعْلَمُوا عِبَادَ اَللَّهِ أَنَّ عَلَیْکُمْ رَصَداً مِنْ أَنْفُسِکُمْ وَ عُیُوناً مِنْ جَوَارِحِکُمْ وَ حُفَّاظَ صِدْقٍ یَحْفَظُونَ أَعْمَالَکُمْ وَ عَدَدَ أَنْفَاسِکُمْ لاَ تَسْتُرُکُمْ مِنْهُمْ ظُلْمَةُ لَیْلٍ دَاجٍ وَ لاَ یُکِنُّکُمْ مِنْهُمْ بَابٌ ذُو رِتَاجٍ وَ إِنَّ غَداً مِنَ اَلْیَوْمِ قَرِیبٌ یَذْهَبُ اَلْیَوْمُ بِمَا فِیهِ وَ یَجِیءُ اَلْغَدُ لاَحِقاً بِهِ فَکَأَنَّ کُلَّ اِمْرِئٍ مِنْکُمْ قَدْ بَلَغَ مِنَ اَلْأَرْضِ مَنْزِلَ وَحْدَتِهِ وَ مَخَطَّ حُفْرَتِهِ فَیَا لَهُ مِنْ بَیْتِ وَحْدَةٍ وَ مَنْزِلِ وَحْشَةٍ وَ مُفْرَدِ غُرْبَةٍ وَ کَأَنَّ اَلصَّیْحَةَ قَدْ أَتَتْکُمْ وَ اَلسَّاعَةَ قَدْ غَشِیَتْکُمْ وَ بَرَزْتُمْ لِفَصْلِ اَلْقَضَاءِ قَدْ زَاحَتْ عَنْکُمُ اَلْأَبَاطِیلُ وَ اِضْمَحَلَّتْ عَنْکُمُ اَلْعِلَلُ وَ اِسْتَحَقَّتْ بِکُمُ اَلْحَقَائِقُ وَ صَدَرَتْ بِکُمُ اَلْأُمُورُ مَصَادِرَهَا فَاتَّعِظُوا بِالْعِبَرِ وَ اِعْتَبِرُوا بِالْغِیَرِ وَ اِنْتَفِعُوا بِالنُّذُرِ یعنی حمد خدایى را که حمد را کلید یاد خود و سبب افزونى فضل خود و دلیل شناخت نعمتها و عظمت خود گردانید. ترجمه شهیدى ودر سوره اعراف آیه 26 چنین آمده است: یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْءَاتِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَیَ ذَلِکَ خَیْرٌ ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ اى فرزندان آدم! به راستى ما براى شما لباسى فرو فرستادیم که هم زشتىهاى شما را مىپوشاند و هم زینت شماست ولى جامه تقوا همان بهتر است. این از آیتهاى خداست، باشد که پند گیرند بعضی در یک تشبیه جالبی ، تقوی را به حالت کسی تشبیه کرده اند که از یک سرزمین پراز خار عبور می کند وسعی دارد که دامن خود را کاملا برچیند وبااحتیاط گام بر می دارد تا مبادا نوک خاری در پایش بنشیند ویا دامنش را بگیرد. عبدالله معتز این سخن را به شعر درآورده است: خلِّ الذنوبَ صغیرَها و کبیرَها،فَهُوَ التُقَی کُن مثلَ ماشٍ فوق أر ضِ الشَّوکِ یُحَذِّرُ ما یَرَی لا تُحَقِّرَنَّ صغیرةً إنَّ الجبالَ من الحِصی یعنی گناهان را از کوچک وبزرگ ترک کن که حقیقت تقوی همین است. همچون کسی باش که در یک سرزمین پرازخار بانهایت احتیاط گام برمی دارد. گناهان صغیره را کوچک مشمر که کوه ها از سنگ ریزه ها تشکیل می شود. تفسیر نمونه ج1ص79 در روایت آمده است که رسولخدا( ص )وارد سرزمین بی آب وعلفی شد. به یاران خود فرمود:هیزم بیاورید.عرض کردند ای رسول خدا (ص) اینجا سرزمین خشک وبی آب وعلفی است که هیچ هیزمی در آن پیدا نمی شود. حضرت فرمود بروید هرکدام ازشما هر مقدار که می توانید هیزم جمع کنید. اصحاب آن حضرت هریک با زحمت وتلاش فراوان مختصر هیزم وچوب خشکیده ای فراهم کردند وباخود آوردند وهمه را پیش پیغمبر (ص) روی هم ریختند. آنگاه حضرت شعله ای درآن افکند وآتش عظیمی از آن زبانه کشید وبالا آمد. سپس روبه اصحاب ویاران خود نمود وفرمود: ایاکم والمحقرات من الذنوب یعنی بپرهیزید از گناهان کوچک وآن ها را سبک مشمارید زیرا که گناهان کوچک اینگونه روی هم متراکم وانباشته می شود (در حالی که شما اهمیتی برای آن ها قائل نیستید وکوچک می شمارید.) تفسیر نمونه ج18ص 334. {متن عربی داستان فوق الذکر:ان رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) نزل بأرض قرعاء ، فقال لاصحابه : ائتوا بحطب فقالوا : یا رسول الله نحن بأرض قرعاء ما بها من حطب ، فقال ( صلى الله علیه وآله ) : فلیأت کل إنسان بما قدر علیه فجاؤوا به حتى رموا بین یدیه بعضه على بعض ، فقال رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : هکذا تجتمع الذنوب ، ثم قال : إِیّاکُم وَالمُحَقّرات مِنَ الذُّنُوب ، فإنّ لکل شیء طالبا الا وإن طالبها یکتب ( ما قدموا وآثارهم وکل شیء أحصیناه فی امام مبین ) وسائل الشیعة ج2 ص462.} متن از سید اصغر سعادت با استفاده از آیات وروایات و...
اى بندگان خدا، روزگار بر باقیماندگان چنان گذرد که بر گذشتگان گذشته است.
آنچه رفته، باز نگردد و آنچه بر جاى مانده، جاودانه نخواهد ماند. کردارش در پایان،
همان است که در آغاز بود. حوادثش، بر یکدیگر پیشى گرفته، در مىرسند و نشانههاى آن همراه یکدیگرند.
گویى که در قیامت حاضر آمدهاید و همانند ساربانى، که کره شتر تند رفتارش را مىراند، شما را مىراند. هر کس که غافل از خود، خویشتن را به دیگرى مشغول دارد، در تاریکیهاى حیرت زده بماند و در ورطههاى هلاکت افتد و شیطانهاى درون او به طغیانش وادارند و کارهاى ناپسندش را در چشمش بیارایند. پس، بهشت، پایان راه پیشى گیرندگان است و آتش، پایان راه تقصیر کنندگان.
بدانید، این بندگان خدا، که پرهیزگارى سرایى است چون دژى استوار و بزهکارى، سرایى است خوار مایه و نا استوار، که ساکنان خود را از بلا نگه نتواند داشت و هر که بدان پناه برد از آسیب در امان نخواهد بود.
بدانید، که تقوا نیش زهرآگین خطاها را از آدمى دور مىکند و شما به نیروى یقین به آن هدف عالى توانید رسید.
اى بندگان خدا، خدا را در نظر آورید، درباره عزیزترین و محبوبترین کسان در نزد شما. خداى تعالى راه حق را برایتان آشکار نموده و روشن ساخته یا به شقاوتى جدا ناشدنى و درمان ناپذیر افتید یا به سعادتى جاودانه خواهید رسید. در این جهان فانى، براى آخرت، که جهان باقى است، توشه برگیرید. شما را به توشه آخرت راه نمودهاند و هم فرمان کوچ دادهاند و بر رفتن تعجیل کنند. و شما همانند کاروانى هستید، منتظر، در راه ایستاده که نمىداند که چه وقت به حرکت فرمانش دهند.
براستى، کسى را که براى آخرت آفریده شده، با دنیا چه کار؟ و چه سود از مال و خواسته، وقتى که پس از اندکى مىربایندش و او در گرو بازخواست و حساب آن بماند.
اى بندگان خدا، آنچه خداوند، از پاداشهاى نیکو، وعده داده، شایان ترک کردن و واگذاشتن نیست و آنچه از آن نهى کرده، از بدیها، شایسته رغبت نباشد.
اى بندگان خدا، بترسید از روزى که از اعمالتان بازجست کنند. در آن روز، چنان لرزش و تشویشى بر شما چیره گردد که کودکان از وحشت آن پیر شوند.
بدانید، اى بندگان خدا، شما را از خود نگهبانانى و از اعضایتان جاسوسانى و حافظانى راستین است، که اعمالتان را مىنویسند و حتى شماره نفسهایتان را ضبط مىکنند. تاریکى شبهاى ظلمانى شما را از آنان فرو نپوشد، یا اگر در پشت درهاى بسته پنهان گردید از دیده آنها نهان نخواهید ماند.
فردا به امروز نزدیک است و امروز هر چه با خود دارد مىبرد و فردا از پى آن مىآید و به آن مىرسد. گویى هر یک از شما را مىبینم که به سراى تنهایى و گورگاه خود رسیدهاید. و اى، که چه خانهاى تنها و چه منزلى وحشتزا و چه غربتى و چه جدایى از همگنان. گویى صیحه قیامت به گوش مىرسد و ساعت رستاخیز فراز آمده است و شما از گورها بیرون آمدهاید تا به محکمه عدل الهى حاضر آیید. دیگر آن گفتارهاى باطل به کارتان نیاید و، بهانهها زایل شده و حقایق آشکار گردیده و اعمالتان شما را به آنجا که باید، برده است. پس، از آنچه مایه عبرت است، موعظت پذیرید و از اینهمه، دگرگونى عبرت گیرید و از هشدارها سود ببرید.
.: Weblog Themes By Pichak :.