خبرگزاری بین المللی تسنیم - زندگینامه آیتالله مهدویکنی
خبرگزاری تسنیم: آیتالله مهدوی کنی طی مصاحبهای در سال 86 به بیان شرح زندگینامه و فعالیتهای خویش پرداخته است.
خبرگزاری تسنیم - گروه سیاسی: آیتالله مهدویکنی که 14 خرداد امسال پس از بازگشت از مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) در منزل دچار عارضه قلبی شده و به بیمارستان منتقل شده بودند، صبح روزسهشنبه(29.مهرماه 1393)دار فانی را وداع گفته و به ملکوت اعلی پیوستند.
ایشان سالها پیش در مصاحبهای به شرح زندگینامه خود پرداخته بودند که متن کامل آن به شرح ذیل است:
حوزه: با تشکر از حضرتعالی که مصاحبه را پذیرفتید. در ابتدا شمهای از زندگی تحصیلی و علمی خود را بیان کنید.
آیتالله مهدویکنی: بسماللهالرحمن الرحیم. بنده، به سال 1310 هـ.ش متولد شدم و پس از تحصیلات دبستانی، به سال 1324 هـ.ش در چهارده سالگی، به حوزه علمیه وارد شدم و به تحصیل علوم دینی پرداختم. ابتدا به مدرسه سپهسالار - شهید مطهری - رفتم و چون محیط آنجا را مناسب نیافتم، پس از چند روزی، به مدرسه لرزاده، که مؤسس و سرپرست آن مرحوم آقای برهان بود، رفتم و مشغول به تحصیل شدم. مدت تحصیل من در این مدرسه، سه سال طول کشید. پس از آن، برای ادامه تحصیل، راهی قم شدم. سیزده سال در حوزه علمیه قم، به تحصیل پرداختم و پس از آن، به تهران بازگشتم.
حوزه: به چه انگیزهای به حوزه علمیه وارد شدید و به سلک روحانیت در آمدید؟
آیتالله مهدویکنی: در دوران رضاخان، بسیاری از مدارس علمی بسته شد و محدودیتها و مشکلات به وجود آمده از سوی حکومت رضاخانی، سبب شده بود، تا شمار روحانیان کاهش یابد و نیاز به روحانی، بهشدّت احساس میشد; از اینرو، پس از شهریور بیست، که مدارس دینی دگربار آغاز به کار کردند، مرحوم پدرم، با اینکه اهل علم نبود، ولی بسیار به اهل علم و روحانیت علاقه داشت، دوست میداشت که در خانوادهاش، فردی از اهل علم باشد. ایشان بنده را انتخاب کرد و به حوزه علمیه فرستاد، تا علوم دینی را فرا بگیرم.
اما انگیزه آن مرحوم: به یاد دارم، روز اولی که به همراه مرحوم پدرم به مدرسه لرزاده، خدمت آقای برهان رفتیم، آقای برهان، رو کرد به پدرم و گفت: «میخواهی فرزندت را وقف دین کنی، یا قصد مادی داری؟ اگر هدفهای مادی داری، بهتر است که همین الان دستش را بگیری و بروی!» اشک در چشمان پدرم حلقه زد و گفت: «قصد خدمت به دین است.» همانجا تعهد کرد که هزینه تحصیل مرا بپردازد، به همین جهت، در تمام مدت تحصیل، حتی پس از ازدواج، به اندازه توان خود، به من کمک میکرد. بنابراین، انگیزه تحصیل من، علاقه شدید پدرم بود به دین و روحانیت و خلأ موجود در آن زمان و من هم پیرو ایشان بودم.
سوال: مرحوم برهان چه ویژگیهایی داشت و برای تربیت و رشد طلاب چه برنامههایی را در مدرسه به اجرا گذاشته بود؟
آیتالله مهدویکنی: پس از شهریور بیست که مدارس دینی دوباره آغاز کردند، در تهران، مدرسه لرزاده، پرتلاشترین و منظمترین مدرسهها بود؛ آنهم بهخاطر حضور مرحوم برهان و مراقبتهای شدید ایشان بود. ایشان بهحق وقت میگذاشت و برای تعلیم و تربیت طلاب، دل میسوزاند. میگفت: «اینان، فرزندان من هستند.» نسبت به تربیت و تهذیب طلاب خیلی مقید بود. از همان ابتد، شرط میکرد که طلبه باید به نوافل و تهجد شب، پایبند باشد.
هر شب، پس از نماز مغرب و عشا، برای عموم جلسه موعظهای داشت که طلاب مدرسه هم، باید شرکت میجستند. اگر کسی در این جلسه، شرکت نمیجست، یا دیر حاضر میشد، بازخواست میشد. علاوه بر این، برای خصوص طلاب مدرسه، جلسه روضهخوانی، در مناسبتهای گوناگون سال، در مدرسه گذاشته میشد که باید طلاب شرکت میکردند. در این جلسهها، خود طلاب روضه میخواندند و سینهزنی داشتند. هر هفته هم، جلسه توسلی برای طلاب برگزار میشد. خود ایشان، در تمامی این جلسهها و برنامهها حضور داشت و بسیار علاقهمند بود که طلاب، با معنویت و مرتبط با خدا و ولایت تربیت شوند و برای رسیدن به این هدف بسیار تلاش میورزید. گاه، نیمههای شب، به مدرسه میآمد تا از نزدیک، شاهد تهجد طلاب باشد.
ایشان، طلبههای مدرسه را بهطور دستهجمعی، به عتبات مقدسه برد. در این سفر، که دو ماه طول کشید، برنامههای ویژهای برای ما گذاشت: ده شب به مسجد کوفه ما را برد که در آن جا بیتوته و اعتکاف کردیم.در نجف، برنامهاش این بود که هر روز، ما را به دیدار یکی از علما و مراجع میبرد. این سفر، برای ما از نظر معنوی، سفر بسیار خوبی بود. رفتوآمدهای طلاب مدرسه را زیرنظر داشت.
خاطرهای در اینباره دارم که نقل میکنم: پدرم، خیلی علاقه داشت من خط بیاموزم و خوشخط باشم. به همین جهت، استادی را در خیابان ناصر خسرو دیده بود که به من خط بیاموزاند. هفتهای دو روز میرفتم پیش وی و تعلیم خط میگرفتم. مرحوم برهان، وقتی متوجه رفتوآمدهای من شد، پرسید: «کجا میروی؟» گفتم: «میروم تعلیم خط.» گفت: «برای یک جوان، صلاح نیست در خیابانها راه بیفتد!» با اینکه آن وقتها، یعنی پس از شهریور 1320، ظواهر و مظاهر دینی بهتر از زمان رضاشاه، رعایت میشد، بهخاطر کمشدن فشارهای زمان رضاشاه، اما ایشان، به همین مقدار هم راضی نبود، از اینروی گفت: «من برای شما معلم خط میآورم، تا شما را همینجا تعلیم دهد.»
چون گرایش به طلبهشدن کم بود، ایشان سعی میورزید، همان مقدار کم را نگهدارد; طلبههای مدرسه را زود معمم میکرد. به یاد دارم، عوامل ملا محسن میخواندم که گفت: «باید معمم بشوید!» پدرم موافق نبود، میگفت هنوز زود است و شما به مسائل شرعی آشنا نیستید و مردم از شما مسأله میپرسند و شما نمیتوانید پاسخ دهید. با این حال، آقای برهان بر معمم شدن من اصرار داشتند و من هم از ایشان اطاعت کردم و در روز عید غدیر، در مراسم جشنی که در مدرسه برگزار شد، با عبا و قبایی که ایشان به من عاریت داده بود - چون قد آقای برهان کوتاه بود، لباسهای ایشان برای من ساز میآمد - و با عمامهای که خود تهیه کرده بودم، ملبس به لباس روحانیت شدم.
ایشان این تقیّدها و برنامهها را داشت که شاید برخی، چنین برنامههایی را نپسندند، ولی از رهایی مطلق و بیبرنامگی که در پارهای از مدارس علمی دیده میشود، بهتر است و در مجموع، همین محدودیتها و مراقبتهای ایشان در تربیت و سازندگی طلبهها بسیار مؤثر بود و در آن روزگار، طلبههای مدرسه ایشان، مورد توجه بودند، حتی در حوزه علمیه قم.
سوال: مرحوم آقای برهان، در نزد چه کسانی درس خوانده بودند و از چه پایه علمی برخوردار بودند؟
آیتالله مهدویکنی: مرحوم برهان، از شاگردان مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی و مرحوم آقای شاهرودی بود. مرد وارسته و ملایی بود و تا رسائل و مکاسب، تدریس میکرد، البته از نظر علمی، نسبت به علمای بزرگی که در آن زمان در تهران بودند، شاخص نبود.
سوال: در تهران، از محضر چه کسانی استفاده کرده اید و اگر از ین روزگار، خاطره ای دارید، بیان کنید.............................
...................................................................
خبرآنلاین
زندگی نامه حضرت آیت الله مهدوی کنی
آیت الله محمدرضا مهدوی کنیدر سال 1310 در کن، حومه تهران به دنیا آمد. دبیرکلی جامعه روحانیت مبارز، ریاست مجلس خبرگان رهبری و ریاست حوزه علمیه مروی و دانشگاه امام صادق(ع) از جمله مسئولیت های کنونی وی بود. وی استاد درس اخلاق اسلامی پیش از انقلاب اسلامی و از روحانیون مخالف حکومت پهلوی بود و پس از انقلاب یکی از 5 روحانی بود که هسته? اصلی شورای انقلاب را تشکیل میدادند. وی پس از آن به عنوان وزیر کشور و کفیل نخستوزیری پس از ترور شهیدان رجایی و باهنر به انجام خدمت در نظام مقدس جمهوری اسلامی پرداخت.
وی پس از طی دوره دبستان در کن، وارد مدرسه علمیه لرزاده در تهران شد. وی در سال 1327 درسن 17 سالگی برای ادامه تحصیل به قم مهاجرت کرد و تا سال 1340 در محضر استادان آن زمان همچون حضرات آیات مشکینی، حاج شیخ عبدالجواد سده ای (جبل عاملی)، شهید صدوقی، سلطانی، مجاهدی، رفیعی قزوینی، شعرانی، علامه طباطبایی، آیه الله العظمی بروجردی، امام خمینی، آیه الله العظمی گلپایگانی و ... رضوان الله تعالی علیهم دروس عالی فقه، اصول فقه، تفسیر، حکمت، کلام و دروس خارج فقه و اصول را تلمذ کرد.
این روحانی مبارز پس از بازگشت به تهران در سال 1340، در مدرسه مروی به تدریس علوم حوزوی مشغول شد و از سال 1342 امامت جماعت مسجد جدیدالتاسیس جلیلی در میدان فردوسی را پذیرفت و این مسجد را پایگاه مبارزات سیاسی قرار داد.
سوابق مبارزاتی
اولین دستگیری آیت الله مهدوی کنی در سن 18 سالگی (1328 شمسی) در اردستان بود که به شکنجه، تبعید و زندانیشدن ایشان و بعضی از طلاب و مبلّغان همراه منجر شد.
وی، در داخل حوزه علمیه فعالیت سیاسی خود را شروع کرد. از جمله فعالیتهای مهم وی عضویت در مجمعی سیاسی بود که افرادی چون آیات و حجج اسلام سعادتپرور (پهلوانی)، محمدی گیلانی، محفوظی، خادمی اصفهانی، شمس، سمندری، جنیدی، حاج شیخ عباس ورامینی و... در آن حضور داشتند. از دیگر برنامههای مهدوی کنی، فعالیت در مجامع علمی و سیاسی با حضور برخی دوستانش مانند حضرات آیات شهید مطهری، شهید بهشتی، موسوی اردبیلی و... بوده است. در این جلسات مباحثی مانند اقتصاد اسلامی و حکومت اسلامی مورد بحث و بررسی بوده است که در نهایت منجر به تاسیس هستههایی مثل جامعه روحانیت مبارز تهران و تهیه اساسنامه مبارزاتی و دینی برای آن شد.
اصرار معظم این مبارز انقلابی بر طرح دیدگاههای حضرت امام (ره) و فعالیتهای سیاسی ایشان منجر شد که پس از چندین بار دستگیری و بازداشت کوتاه مدت، هجوم به منزل و ایجاد محدودیت برای سخنرانی، منبر و تدریس، نهایتاً در رمضان سال 1353 شمسی بازداشت و به بوکان و سپس مهاباد تبعید شد و پس از اعزام به تهران در کمیته مشترک ضد خرابکاری و ساواک مورد بازجویی و شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفت . وی به چهار سال زندان محکوم شد که پس از دو سال و همراه با فضای سیاسی سال 55 به همراه برخی دیگر از زندانیان سیاسی آزاد شد.
مبارزات آیت الله مهدوی کنی علیه حکومت طاغوت تا پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی زیر نظر حضرت امام (ره) ادامه یافت .
آثار علمی آیت الله مهدوی کنی
بخشی از آثار علمی حضرت آیت الله مهدوی کنی به قرار ذیل است:
تقریرات درسهای خارج فقه آیات عظام بروجردی و خمینی
کتاب نقطه های آغاز در اخلاق عملی
کتاب اصول و مبانی اقتصاد اسلامی در قرآن
کتاب بیست گفتار
کتاب شرح دعای افتتاح
تدریس خارج فقه در دانشگاه و مدرسه علمیه مروی برای دانشجویان و طلاب دورههای عالی
تدریس آیات الاحکام در مدرسه مروی و آیات اقتصادی در دانشگاه امام صادق علیهالسلام
تدریس دورههای اخلاق اسلامی در دانشگاه امام صادق علیهالسلام و حوزه علمیه مروی
صدها سخنرانی علمی در محیطهای حوزوی و دانشگاهی
مصاحبههای علمی با مطبوعات و شبکههای تلویزیونی
راهنمایی چندین پایاننامه کارشناسی ارشد و دکتری
سمتهای اجرایی
آیت الله مهدوی کنی پس از پیروزی انقلاب اسلامی سمتهای مختلفی را عهدهدار بودهاست که از جمله آنها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- عضویت در حلقه اولیه شورای انقلاب از طرف حضرت امام خمینی (ره)
- عضویت در کمیته استقبال از حضرت امام خمینی (ره)
- سرپرستی کمیته انقلاب اسلامی
- عضویت به عنوان فقیه در شورای نگهبان قانون اساسی (دو دوره)
- نمایندگی حضرت امام خمینی (ره) در هیات حل اختلاف مسؤولان نظام و چندین ماموریت مشابه در حوادث مهم دوران انقلاب
- وزارت کشور در کابینه شهید رجایی و شهید باهنر
- نخست وزیری پس از شهادت شهیدان رجایی و باهنر
- عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی به حکم حضرت امام خمینی (ره)
- عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی به حکم حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری
- مسؤولیت ستاد کمکرسانی به مردم مناطق بمباران شده
- عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی
- ریاست مرکز رسیدگی به امور مساجد
- عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
- مؤسس و دبیر کل جامعه روحانیت مبارز
- ریاست دانشگاه امام صادق علیهالسلام
- تولیت حوزه علمیه مروی به همراه موقوفات وابسته، به حکم حضرت امام خمینی (ره)
- چهار دوره عضویت در مجلس خبرگان رهبری و ریاست این نهاد در دوره اخیر
.: Weblog Themes By Pichak :.