9 دی اوج ولایتمداری و غیرتمندی ملت ایران بود و می توان گفت عشق ملت قهرمان ایران به امام راحل را ثابت کرد. 9 دی سند ماندگار بیعت مجدد با رهبری، ولایت فقیه و تبلور آرمان های والای انقلاب اسلامی است. راهپیمایی 9 دی بزرگ ترین و تاریخی ترین راهپیمایی در تاریخ انقلاب اسلامی بود که عشق ملت ایران به امام(ره)، رهبر و انقلاب اسلامی را برای همیشه تاریخ به جهانیان ثابت کرد
9 دی ماه سال 88 روزی بسیار به یاد ماندنی در تاریخ سیاسی ایران به حساب می آید و از همین روست که بهنظر می رسد از هم اکنون باید به تبیین مفاهیم بلند این حماسه بزرگ پرداخت. 9 دی ماه یک میتینگ سیاسی نبود، راهپیمایی ها هم نبود بلکه میثاقی دوباره میان مردم با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران آن هم بعد از 8 ماه جنگ سیاسی بود. 9 دی از آن جهت پر اهمیت و ویژه است که ناظر به مفهومی به نام جنگ نرم و براندازی است
روزشمار جمهوری اسلامی ایران، سرشار از حوادثی شگفتانگیر است که هر کدام به تنهایی عبرتآموز و قابل تامل و تعمق و تحلیل میباشد. اما در این میان برخی روزها از امتیازی خاص برخوردارند و یادآور رویدادی سرنوشتساز هستند که میتوان تعبیر نقطه عطف را درباره آنها به کار برد و نهم دی ماه 1388 یکی از آن روزهاست. البته اگر تحلیلی عمیق از اغتشاشاتی که حرکت پرشور مردم در نهم دی ماه بدانها خاتمه بخشید، نداشته باشیم، ممکن است تصور کنیم که عدهای از کسانی که نامزد انتخاباتیشان رای نیاورده بود - آنچنان که در بسیاری از کشورها متداول است- به عنوان اعتراض به خیابانها آمدند و راهپیمایی کردند اما اگر مروری بر روند امور کشور و برنامهریزیهای نرم و گسترده دشمنان طی سالهای پس از دفاع مقدس داشته باشیم، ابعاد و اهمیت حضور سرنوشتساز و شکوهمند مردم در نهم دی ماه آشکارتر خواهد شد.
هرچند بعید است دشمن از سرمایهگذاریهای خویش طی سالیان متمادی گذشته مایوس نشده باشد و چه بسا مهرههای جدیدی را جایگزین مهرههای سوخته کند و لذا هوشیاری ایجاب میکند که غائله فتنه 88 را خاتمه یافته نینگاریم و در پرتو مشعل روشنگر نهم دی ماه، رد پا و اثر انگشت دشمن را هوشیارانه شناسایی کنیم اما بیتردید با شکست سیاسی جریان فتنه در این مقطع تاریخی،برخی پردهها کنار رفت و بسیاری از اسرار پشت پرده آشکار شد و ماموران مستقیم نظام سلطه جهانی در جریان محاکمات خویش، ابعاد گسترده و پیچیده برنامهریزی درازمدت بیگانگان را برای براندازی، شفاف ساختند. با توجه به این اعترافات روشن شد که طی دو دهه گذشته، دشمنان ملت ایران، سه نوع شیوه براندازی را علیه نظام اسلامی به کار گرفتهاند؛ یکی شیوه استحاله فرهنگی که در دوران دولت سازندگی پیگیری میشد و روزنامه همشهری و شهرداری تهران و فرهنگسراها و دفتر پژوهشهای فرهنگی و خانه هنرمندان و حتی سازمان دانشآموزی، از جمله عرصههای تاخت و تازه سر سپردگان این تفکر بودند و بنیادهای آمریکایی نظیر «جستجو»، «کارنگی»، «سوروس» و «صندوق حمایت از دموکراسی» از آنان پشتیبانی میکردند. شیوه دیگر براندازی، استحاله سیاسی بود که از خرداد 76 آغاز گشت و با حضور نیروهای دگراندیش در مصادر امور، حاشیه ای امن برای آنان ایجاد شد و احزاب سیاسی و سازمانهای غیر دولتی اصلاحطلب! یکی پس از دیگری نمایان شدند و تحت حمایت مالی، فکری و سیاسی بیگانگان قرار گرفتند و دستاندرکاران این احزاب و سازمانها، برای شرکت در کارگاههای آموزشی به آمریکا یا کشورهای دیگر سفر کردند تا برای اجرای مرحله بعد یعنی نافرمانی مدنی،دورههای لازم را طی کنند.
از جمله وظایف ابلاغ شده به این افراد خودباخته یا خود فروخته آن بود که با شناسایی و جذب نخبگان و شبکهسازی و نهادسازی و تولید جزوهها و مطالب و برگزاری همایشهایی که جملگی هدف درازمدت براندازی را رصد میکرد، زمینهای فراهم آورند برای:
1- مشروعیت زدایی از نظام اسلامی، از طریق حمله به باورها و اعتقادات مردم
2- اعتبار زدایی از نظام اسلامی با ناکارآمد جلوه دادن مسئولان و دولتمردان
3- اعتمادزدایی از مردم نسبت به مسئولان از طریق وارد آوردن تهمت و دروغگو خواندن آنان
تا مقدمات دو قطبی شدن جامعه و ایجاد شکاف بین مردم و مسئولان پیر یزی شود.
سرانجام شیوه و مرحله آخر بود که طی آن نیروهای مخالف نظام چنانچه نتوانستند از طریق پیروزی در انتخابات و نفوذ در حکومت، هدف براندازی را تحقق بخشند، با به کارگیری شیوه نافرمانی مدنی و با شعار دفاع از آرای مردم و پافشاری روی مسئله تقلب و دروغگویی و زیر سئوال بردن مراجع رسمی و قانونی، و با استفاده از تجربیاتشان در کشورهایی نظیر صربستان، گرجستان و اوکراین، برای براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی تلاش کنند.
نکته قابل توجه آنکه در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری نظام سلطه جهانی به برخی سردمداران هر سه جریان یعنی جریان سازندگی، جریان اصلاحات و جریان نافرمانی مدنی، نقشهایی واگذار کرد و خواص فریب خورده یا خائن، احزاب و تشکلهای قدرتمند خود همچون کارگزاران، مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب را متحد و یکپارچه به صحنه آوردند تا با حمایت ضد انقلاب خارجی، ابتدا علیه انتخابات موضعگیری کنند و در گامهای بعدی با انقلاب مردم و ارکان نظام اسلامی بستیزند و نهایتا علیه مقدسات مردم و اسلام، موضعگیری نمایند.
اما آنان با شتابزدگی و قبل از موعدی که مقرر شده بود با عزاداران حضرت سید الشهدا (ع) درگیر شدند و نیات پلیدشان آشکار گشت. همانگونه که حضرت زینب (س) نیز با استناد به این آیه کریمه، سیر سقوط اینگونه افراد را تحلیل فرمود؛ «ثم کان عاقبه الذین اساءالسوءا ان کذبوا بایات الله» (سرانجام بدکاران آن شد که آیات الهی را تکذیب کردند. سوره روم، آیه 10)
و اینچنین شد که نهم دی ماه با محرم در آمیخت و عاشورایی دیگر شد و پرچم برافراشته و مشعل هدایتگر و کشتی نجات بخش امام حسین (ع) بار دیگر به یاری ملت ایران شتافت و حماسهای ماندگار خلق کرد.
بر این اساس،واقعیت آن است که فضای مالامال از شبهه و توهم و فتنه سال 88، آخرین مرحله از سالها برنامهریزی و توطئه دشمنان خارجی و یاران داخلیشان بود چنانکه رهبری معظم انقلاب اسلامی فرمودند:
«این فتنه منحصر به حضور عدهای افراد در خیابانها نبود بلکه ناشی از یک بیماری بود که با اقدامات سیاسی و امنیتی قابل دفع شدن نبود و به یک حضور عظیم مردمی نیاز داشت که چنین هم شد.»
فتنه 88 زمینهساز ترور دانشمندان هستهای
در فتنه سال 88 بهدلیل مشغول شدن دستگاههای امنیتی به مهار فتنه، بستر مناسبی برای دشمنان بهمنظور شناسایی و ترور دانشمندان ایران از جمله دانشمندان هستهای فراهم شد. اتفاقاتی مانند فتنه 88 موردی است که ممکن است در کشورهای دیگر هم پیش بیاید، چه آنکه انتخاباتی میشود و رقبا با هم درگیر میشوند، اما این فتنه در قبل از انتخابات یک زمینههایی داشت. غرب و عوامل آن دقیقاً همین برنامهریزی را در سال 92 هم داشتند و وقتی توقف مذاکرات هستهای را دامن زدند و بهطور خاص، نماینده آمریکا در مذاکرات بهصورت غیرمنطقی از مذاکره طفره میرفتند به این معنا بود که منتظر بودند که در انتخابات ایران اتفاق خاصی که آنها پیشبینی کرده بودند رخ داده جامعه ناامن شود.
در فتنه 88 دستگاههای امنیتی کشور بهدلیل ناامنی در شهرهای بزرگ و پایتخت، درگیر خاموش کردن آتش فتنهگران شدند و در نتیجه دشمن توانست بر این بستر سوار شود و نخبگان و نابغههای ما را ترور کند و این یکی از آثار فتنه 88 بود که بستر ترورها در جامعه در سال 88 ایجاد شد.
حکم حکومتی رهبر انقلاب باعث اعدام نشدن سران فتنه:
اگر حکم حکومتی نبود، هم طبق شرع و هم قوانینی که ما داریم اینها باید مجازات بشوند و حکمشان هم اعدام است.
برای توبه هم شرایط به حکم حکومتی بستگی دارد. آن مصلحتی که ایجاب میکند تا از حکم اولیه اعدام صرف نظر شود، مصلحت جامعه اسلامی است که ولیّ فقیه تشخیص میدهد. هرچه تشخیص دهد نظر او معتبر است.
به عزاخانه سیدالشهدا همچون گوساله سامری
عمل اهانت کنندگان به عزاخانه سید الشهدا همچون گوساله سامری بود.
در واقع «حرمتشکنان روز عاشورا» گوساله سامری بودند چراکه گوساله سامری باعث گرایش یک عده به شرک شد و اینها نیز خواستند جامعه را به شرک و توجه به استکبار سوق دهند و عزاخانه امام حسین(ع) را آتش زدند.
حماسه 9 دی هیچ بستر اجتماعی جز اراده وجود مقدس پروردگار، توجهات خاص امام زمان (عج) و شفافسازیهایی که مقاممعظم رهبری نسبت به فتنه داشتند و بیدارباشهایی که در مردم ایجاد کردند، نداشت.
مباشرت سران فتنه در توطئه دشمن برای براندازی
متاسفانه یک عده در کشور فقط دست نشانده و مباشر بودند اعلامیه میدانند و عدهای را به راهپیمایی دعوت میکردند؛ دشمن هم با این مدیریت فقط به تحقق هدف خودش که براندازی نظام بود میاندیشید و براندازی نظام هم جز با براندازی دین امکانپذیر نبود یعنی دشمن به این باور رسیده بود که تا وقتی که مردم پایبند دین و نظام هستند نمیتوانند کاری از پیش ببرند یا باید نظام غیردینی برای مردم ایجاد کنند که امکان ندارد چرا که در راس نظام ما، ولیفقیه جامعالشرایط است لذا متوجه شدند در این خصوص کاری نمیتواند انجام دهد و مجبور است مردم را از دین جدا کند پس برای براندازی دین حرکتهای جهشی مثل شعار «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» یا «استقلال آزادی جمهوری ایرانی» را مطرح میکرد.
اینها تقریبا اهدافی بود که دشمن داشت و این آقایان هم زمینه اجرایی این اهداف را ایجاد کردند و در توطئهای مباشرت کردند که مدیریتش را سردمداران استکبار بر عهده داشتند؛ سران فتنه با بیانیههایشان ایجاد شبهه میکردند سران فتنه حتی حاضر نشدند وقتی میبیند که حرکت آنها غیرارزشی است و اصول مورد هجوم قرار گرفته است حداقل بیایند در بیانیههایشان این مسائل را از هم جدا کنند.
همراهی مردم با ولایت در حماسه 9 دی جدیترین و تاریخیترین برخورد با اصحاب فتنه بود.
9 دی به تاریخ نشان داد که رمز عبور از دشواریها و فضای خاکستری فتنه، پیروی از ولایت است.
حصر خانگی سران فتنه از بزرگی نظام است
وگرنه گناه آنها قابل بخشایش نیست چرا که به کشتار ملت و خونریزی کمک کردند و این مسئله چیزی است که بر تاریخ پوشیده نیست. 9 دی تجلی ملت ما برای خنثی کردن عوامل بیگانه است و نباید یادمان برود که بیگانه اولین توطئهاش نبود، بلکه 36 سال است که علیه نظام ما توطئهافکنی میکند و این بار با سوء استفاده از فرصت انتخابات میخواستند که نظام را متلاشی کنند که خوشبختانه مردم ما با حرکت خود آنها را برجای خود نشاندند.
رهبر انقلاب بارها به این نکته تاکید کرده است که فتنه خط قرمز نظام است. کاملا روشن است که اتفاقاتی که سال 88 افتاد و عدهای با راهنماییهای افراد بیگانه دست به اقداماتی در کشور زدند، فتنه گر نامیده میشوند.
[در فتنه 88 ] افرادی دستگیر و بازداشت شدند که در تحقیقات محرز شد با عناصر خارج از ایران ارتباط نزدیک داشتهاند. از هرگونه فعالیت این افراد در دستگاههای مختلف جلوگیری خواهد شد.
قانون اساسی جدید
نوشته بودند!
خاتمی با آگاهی کامل و با هدف براندازی نظام در جریان فتنه 88 نقشآفرینی میکرد.
میزان صداقت افراد در ولایتپذیری را باید در عمل دید نه پشت تریبون؛.در جریان فتنه، عناصر اصلی فتنه حتی قانون اساسی جدیدی را نوشته بودند که این کار معنایی جز تلاش آنها برای براندازی نظام اسلامی نداشت.
در قانون اساسی فتنهگران هر جا نامی از اسلام آمده، حذف و حتی اندک ارتباطی با اسلام منجر به حذف آن اصل شده بود.
9 دی آزمون وفاداری ملت ایران به اسلام
اما به راستی صحبت از حماسه نهم دی کاری دشوار است . در این روز راهپیمایان بسیار پرشور وشعور به خیابان ها آمدند و تجلی وحدت مردم با ولایت را به رخ جهانیان کشیدند. چهارشنبه 9 دی ماه 88 روزی بود که در آن مردم با بصیرت تام مولای خویش را تنها نگذاشتند و برای محکومیت حرمت شکنان عاشورا بی دریغ همگی به پاخاستند. اما یکی از دلایلی که بر اهمیت حماسه 9 دی می افزاید تبلور این حماسه مردمی در کوران فتنه است. در9 دی 88 وقایعی رقم خورد که کشور ما چند ماه را در آتش فتنه ها گذرانده بود و حتی برخی از خواص نیز مردود مشروط شده بودند . اما مردم در بزنگاه خطر وارد عرصه شدند و تومار فتنه و فتنه گران را در هم پیچیدند.
آنچه که ما از تاریخ سیاسی اسلام طی 14 قرن گذشته درک می کنیم اهمیت ویژه مقاطع بحرانی و اقدامات مردمی در آن زمان است . اگر خلافت پس از پیامبر اکرم (ص) به جانشین اصلی اش نرسید ، اگر امام حسن (ع) به صلح با معاویه تن داد ، اگر اباعبدالله الحسین (ع) در عاشورا به خاک و خون کشیده شد همه و همه به خاطر غفلت های عوام و خواص در اوضاع فتنه بود . در اساس ماهیت فتنه و بلا به گونه ای است که در آن مرز های میان حق و باطل در هم تنیده می شود و دیگر نمی توان به سهولت جبهه حق و باطل را از هم تمایز داد . تاریخ اسلام مشحون است از بلایا و فتنه هایی که در آن عوام و خواص فریب حطام دنیا را خوردند و با انتخاب باطل به جای حق روی خود را مشوه ساخته اند. فتنه سال 88 نیز یکی از آزمون هایی بود که یک بار دیگر جامعه اسلامی را آزمود. در این فتنه نیز فضا غبار آلود بود و حق و باطل به هم آمیخته شده بودند . این بارهم دو طرف دم از اسلام و قرآن می زدند . این بارهم در دو سوی میدان صحابه و یاران قدیمی که برای اسلام شمشیر زده اند وجود داشت.
اما مردم ایران اسلامی در 9 دی با دفاع از ارزش های اسلامی و بیان اینکه ما حامی ولایت فقیه هستیم از این امتحان پیروز بیرون آمدند و نشان دادند که مردم آخرالزمان مردمی دیندار ، بصیر و مومن هستند که دینشان را هرگز رها نمی کنند و از آن تا آخرین قطره خون به دفاع می پردازند . به تعبیری حماسه نهم دی ماه جلوه گاهی بود از غیرت و تعصب دینی که با شعور و بصیرت سیاسی گره خورد بود . در این روز همه آمده بودند تا بگویند " ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند. " همه آمده بودند تا بگویند اگر چه در کربلا توفیق حضور و شهادت برایمان رقم نخورد اما هم اکنون ایستاده ایم تا از عزاداران حسینی حمایت کنیم و در راه دفاع از آنها کشته شویم . نهم دی 88 روز به یاد ماندنی بود که بی شک یاد آن همواره در تارک تاریخ خواهد درخشید .
گستاخی هدفمند عده ای در اهانت و جسارت به قرآن، مساجد، حسینیهها و تکیهها، نذورات، عزاداران و مراسم حسینی، تخریب اموال عمومی، به بازی گرفتن مقدسات مردم و شعار علیه اصل ولایتفقیه آن هم در مراسم عزای سید و سالار شهیدان امام حسین(ع) در روز عاشورا آحاد ملت ایران را متالم و خشمگین کرد. این خشم مقدس آغازی بر پایان فتنه و پلکانی برای حرکت توفنده کشور در مسیر تعالی و پیشرفت بود. مردم بر عبور جریان فتنه از اصول نظام شوریدند. فتنه گران در روز قدس سال 88 با سر دادن شعار نه غزه نه لبنان شعار سی ساله صهیونیسم ستیزی ملت ایران را زیر سئوال برده بودند. آنها در 13 آبان همان سال با اعلام همپیمانی با آمریکا از مرزهای استکبارستیزی ملت عبور کرده بودند و در 16 آذر 88 با اهانت به ساحت مقدس حضرت امام و جسارت به تصویر ایشان ثابت کردند که تمامی ادعاهای گذشته مبنی بر پیروی از خط امام(ره) گزافه بوده است و در روز عاشورا آخرین تکه های پازل براندازی را کنار هم گذاشتند و با اهانت به مقدسات مردم در ایام عزاداری امام حسین(ع) و شعار علیه اصل ولایت فقیه ماهیت دین ستیزانه خود را به نمایش گذاشتند.
این در حالی بود که سران این جریان کوچکترین اظهار تاسف و یا موضع گیری در محکومیت فتنهگران از خود بروز ندادند و حتی به کسانی که در روز عاشورا کف و سوت زده بودند و به هیئت های مذهبی حمله کرده بودند لقب “مردم خداجوی” دادند. اما حماسه تاریخی نهم دی نشان داد جامعه ایران یک جامعه مذهبی، انقلابی، معتقد به خط امام خمینی(ره)، وفادار به ولایت فقیه و دارای سلایق و علایق مختلف است. اما در اصول و محکمات خود که همان اسلام، انقلاب، ولایت فقیه، شعارهای استکبارستیزانه و صهیونیسم ستیزانه است یکصدا و مستحکم است. این شعار نیست بلکه واقعیتی است که حماسه نهم دی در کوران تبلیغات رسانه های بیگانه و فضاسازی سران فتنه به همه جهان ثابت کرد.
حماسه نهم دی سال 88، مظهر عاشورای حسینی بود. این حماسه، نقش تعیین کننده ای در بقای نظام جمهوری اسلامی داشت و به ناکامی توطئه های شوم دشمنان انقلاب منجر شد. ملت ایران اسلامی در روز نهم دی سال 88با الگو گرفتن از امام حسین(ع) برای عقب راندن فتنه گران وارد صحنه شدند. فتنه افکنان بعد از انتخابات در پی تضعیف و خدشه دار کردن نظام جمهوری اسلامی بودند که با حضور آگاهانه مردم، اقدامات آنها خنثی و بی اثر شد. مهمترین پیام معظم له این بود که مردم آن زمان ، امام حسین را در روز عاشورا و تاسوعا تنها گذاشتند اما امروز مردم نباید نظام جمهوری اسلامی را تنها بگذارند و باید همیشه در صحنه حضور داشته باشند. دشمنان باید بدانند ملت ایران اسلامی به شعارهای اصلی انقلاب اسلامی پایبند است و در مقابل توطئه های دشمنان ایستادگی می کند. حضور مردم در صحنه ها بویژه در 9 دی 88 نشان دهنده پشتیبانی آنها از نظام جمهوری اسلامی است.
9 دی : درباره هر طایفه و رجل سیاسی که در فتنه غوطه خورد و دانسته، سواری داد، به خیال امارت و گندم ری! روزی که «فرقان» و «میزان» شناسایی مرد و نامرد، خادم و خائن، و دوست و دشمن برای همیشه خواهد بود. آن روز دست خدا از آستین ملت بیرون آمد و آیت الهی در آینه مردم ما جلوه کرد تا هر نارفیقی نتواند به نام ملت ایران سخن بگوید و در کام دشمن بریزد.
ندای لبیک یا حسین(ع) که روز نهم دی ماه 1388- سه روز پس از ماجرای عاشورا- میدان امام حسین تا میدان آزادی را پر کرد، لبیک به خمینی و خامنه ای بود. تحلیل گران روزنامه نیویورک تایمز آن شکوه شعور را درست دیده بودند که نوشتند «این تظاهرات، بزرگ ترین اجتماع در تهران از زمان تشییع پیکر آیت الله خمینی در سال 1989 به این طرف است. بسیاری در غرب به خاطر تمرکز بیش از حد روی فعالیت اپوزیسیون، چشم را بر حقیقت بسته بودند. اکنون وجود یک اپوزیسیون در ایران محل تردید است».آن روز « لعن علی عدوک یا حسین- خ….. و ک ….. و م……..» به درستی و به موازات شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل طنین انداخته بود تا معلوم شود اگر جماعتی جاه طلب و دنیاپرست دست رد بر سینه دشمن نزدند و به قول شیمون پرز به نیابت از دشمنان به جنگ جمهوری اسلامی آمدند، نزد ملت منفورتر از دشمنان خواهند شد.
عوامل موثر در شکل گیری حماسه نهم دی ماه
خون خدا «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.»
مدیریت رهبری عبور از فتنه 88 و شکل گیری حماسه نهم دی ماه 88 از جمله مواردی است که با نگرش به اصول مدیریت بحران به نقش اثرگذار رهبری در آن می توان اشاره نمود. در واقع نقش رهبری، گذر از فتنه و تحقق بصیرت ملی را در طول 8 ماه جنگ تبلیغاتی فشرده دشمن به ارمغان آورد و اهمیت و جایگاه ولایت فقیه را بعنوان ستون خیمه نظام معنا نمود. واقعیتی که فوکویاما نظریه پرداز سیاسی جهان، از آن به عنوان جریان ولایت و استراتژی پرنده شیعه یاد می نماید.
بصیرت ملت ایران بصیرت در تاریخ اسلام و ایران به عنوان یکی از سرنوشت ساز ترین خصوصیات افراد محسوب می گردد، که به کرات نداشتنش باعث گمراهی و بدنامی و داشتنش باعث مجد و سر بلندی و موفقیت بوده است. در همین راستا یکی از ملموس ترین بی بصیرتی ها در خواص و نخبگان جامعه در جریان اغتشاشات بعد از انتخابات ایران رقم خورد جایی که برخی از خواص نیز سر در گریبان جیب خویش فرو برده دم بر نیاوردند، و با سکوت خود شعله های نادانی و غبار فتنه را دو چندان نمودند.
9 دی و علل پیدایش آن
در جبهه سیاست و اعتقاد « در جریان فتنه 88 دشمن تلاش کرد در دو جبهه سیاست و اعتقادات و ارزش های دینی و فرهنگی شبهه آفرینی کند. این اقدام در روز عاشورا رخ داد و قصد داشتند با تحریف عاشورا دل های عزادار ملت را دوباره داغدار کنند.»
حذف ولایت این دوران را باید یکی از پیچیده ترین شرایط سه دهه گذشته انقلاب اسلامی است که به واسطه آن خیلی از ظرفیت ها و واقعیت های جمهوری اسلامی مورد آزمون قرار گرفت. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی از ابتدای فعالیت های انتخاباتی در نیمه دوم سال 87 با تیزبینی و دور اندیشی رهنمودهای خود را برای هدایت ملت مطرح کردند که عمل و توجه به آن راهگشای مردم و جریان ها و گروه های سیاسی بود.
کاش صدر اسلام هم .....9 دی...داشت .
9 دی ، یک روز ویژه در تاریخ اسلام به حساب می آید چرا که در این روز مردم به میدان آمدند و مدعیان مردم سالاری- و به واقع جباران و دیکتاتورهای سفاک- که به نام مردم به بنیان های نظام مردمی و دینی می کوبیدند را سیلی زده و سر جای خود نشاندند. کاش مولی علی بن ابی طالب (علیه السلام) هم یک روز 9 دی داشت و کاش امام مجتبی(ع) و... و کاش در مشروطه یک 9 دی به وجود آمده بود یا حداقل یک 30 تیر داشت و...
نهم دی ماه روزی بود که مردم احساس کردند، با شرارت عناصر خارجی و داخلی جز آنان و حضورشان هیچ نیروی دیگری نمی تواند انقلاب و نظام را حفظ کند و هیچ کاری جز حضور گرم و متراکم نمی تواند نشان دهد که دین و رهبری در این کشور غریب نیست و انصافا 9 دی توانست هم استحکام دین و هم اقتدار رهبری را به دنیا نشان دهد. اگر به تحلیل و تفسیر محافل خارجی نگاهی بیاندازیم درمی یابیم که میان آنچه پیش از 9 دی گفته می شد و آنچه پس از این روز مطرح می گردید، فاصله ای بزرگ وجود دارد. بعد از 9 دی روند توطئه خارجی کند نشد اما امید دشمن به کار در جغرافیای ایران و امید به کارآیی عوامل فتنه از بین رفت و حرکت به سمت اقدامات خارجی نظیر تحریم و قطعنامه و دسته بندی های بین المللی پیش رفت و اولین محصول آن قطعنامه 1929 بود و صد البته خود آنان اعتراف کرده اند که جمهوری اسلامی با فشار خارجی از بین نمی رود. در واقع 9 دی مهمترین نقص «مردم سالاری» را برطرف کرد. اگر در ایران 9 دی نبود توطئه علیه مردم به ثمر می نشست همانگونه که در کشورهای دیگر توطئه به نتیجه رسیده است.
جریان اصلاح طلب در این مدت تلاش کرد پروژه های زیر را هر چه سریع تر به یک نقطه مطمئن برساند:
1- در پیش گرفتن نوعی فرایند نقد درونی و بازشناسی آسیب های پروژه دوم خرداد
2- تمرکز بر تخریب دولت به عنوان پوشش برای فتنه ای که در پیش داشتند.
3- رسیدن به یک ائتلاف استراتژیک با هاشمی رفسنجانی برای رویارو ایستادن با تجربه اصولگرایی
4- تکمیل فرایند شبکه سازی در داخل روی محیط های داخلی و مجازی با هدایت مستقیم طرف خارجی
5- مسافرت های مکرر به خارج از ایران -وحتی امریکا- در چارچوب پروژه (hange) تبادل برای دریافت آخرین نسخه های عملیات نرم و نیمه سخت علیه نظام جمهوری اسلامی و گذراندن دوره های آموزشی مرتبط با آن
6- میزبانی تعداد زیادی از عوامل سرویس های اطلاعاتی غربی در داخل ایران در پوشش پژوهشگر، استاد دانشگاه و ... که ماموریت همه آنها بومی سازی روش های جدید براندازی در ایران و برآورد میزان توانایی جریان اصلاح طلب برای عملی ساختن آن روش ها بود.
سال 88 زمانی بود که همه این پروژه ها با هم ترکیب شد و آنچه را که فتنه می خوانیم بوجود آورد.
چرا عده ای در سال 88 سکوت کردند؟ راز شکل گیری فرقه ساکتین چه بود؟ چرا ندای هل من ناصر رهبر را نشنیدند؟ جواب ساده است: در فاصله 84-88 آنچنان فضایی از بددلی متقابل شکل گرفته بود که عده ای حتی وقتی گریبان چاک و شمشیر آخته ضد انقلاب وسط خیابان های شهر را هم دیدند باز بر این گمان بودند که این فی المثل دعوایی میان احمدی نژاد و موسوی است نه نزاع انقلاب و ضد انقلاب. راز سکوت، در اشتباه در تحلیل و تشخیص بود و این اشتباه از دل یک تجربه تاریخی بی نهایت اسف بار بیرون آمد که همچنان باید برای شناخت ابعاد آن وقت گذاشت.
توصیه های رهبری را به یاد بیاورید. نخست تاکید کردند که 3 اصل کاری، مردمی و انقلابی بودن شاخص هایی جایگزین ناپذیر برای تشخیص نیروهای انقلاب از غیر آنهاست. سپس مکررا هشدار دادند که دشمن طرح هایی خطرناک در سر دارد و از یاران انقلاب خواستند هرگز از حفظ مرزبندی و فاصله خود با دشمن غفلت نکنند. پس از آن، تاکید کردند که هیچ عاملی جایگزین تصمیمی که مردم خود برای خود می گیرند نخواهد شد. در مرحله بعد، با تشریح پروژه دشمن هشدار دادند که ممکن است کسانی نادانسته بخشی از آن پازل را تکمیل کنند و از حیث نتیجه میان همراهی دانسته یا نادانسته با دشمن تفاوتی نیست. پس از آن تاکید کردند بزرگترین جنایت اهل فتنه نه وارد کردن خسارت هایی به جان و مال مردم بلکه امیدوار کردن دشمن و انرژی دادن به آن برای کلید زدن دور جدیدی از توطئه علیه ملت مسلمان ایران بوده است.
همبن توصیه را اگر اکنون از سر دقت مرور کنیم معلوم خواهد شد که تشخیص حق از باطل آنقدرها هم دشوار نیست. شاید مهم ترین حاصل این حقیقت که سایه ولی فقیه بر سر ماست، این است که همواره حجت بر ما تمام است و کسی مضطر و محجور نیست.
حماسه 9 دی بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم، برخی از کسانی که مخالفتهای خود را با نظام اسلام فقاهتی آشکار کرده بودند، به بهانه وقوع تقلب مردم را به آشوبهای خیابانی دعوت کردند. مدتی کوتاه این به ظاهر تجمعات به سمت ساختارشکنی و هنجارشکنی سوق پیدا کرد. رفتارهای ساختارشکنانه و آمریکا پسند فتنهگران تا آنجا ادامه پیدا کرد که در روز قدس با روزهخواری به نفع اسرائیل شعار سردادند؛ در روز 13 آبان به حضرت امام اهانت کردند و در روز عاشورا با فضاحت تمام به حضرت امام حسین(ع) بدترین اهانتها را روا داشتند. هدف دشمنان از غائلهسازی در روز عاشورا مبتنی بر یک هدف از پیش طراحی شده برای فروپاشی نظام بود که به تناسب آن همه ظرفیتها هم به کار گرفته شده بود و در این میان کافی بود تا تودههای اجتماعی نیز همانند برخی از خواص جامعه که هنوز در تشخیص موضوع و مسئله مشکل داشتند، مرعوب شوند و عقب بنشینند و در آن صورت بود که برنامه طراحی شده دشمن به هدف مینشست و گام اصلی خود را پس از آن حادثه برمیداشت.
......................ادامه دارد.........
http://m3657z.blogfa.com/post-1502.aspx
به نام خدا
نهم دی حماسه بصیرت وصلابت ملت مسلمان وانقلابی ایران اسلامی برای پشتیبانی از ولایت فقیه وحفظ نظام جمهوری اسلامی ایران بود. درین روزکه همه شیاطین وتوطئه های داخلی وخارجی برای براندازی نظام اسلامی و مخالفت وتخریب ولایت فقیه و ولی فقیه به میدان آمده بودند ،با حضور حماسی وانقلابی مردم ، شکست مفتضحانه ای را متحمل شدند و سران فتنه وپیروان عنود آنها نیز به اهداف شوم خود نرسیدند. پیام 9دی و19 دی هوشیاری وبصیرت ودشمن شناسی واطاعت وپیروی محض از رهبری صالح و ولی فقیه وحفظ اصل ولایت فقیه است.
سید اصغر سعادت میرقدیم
.: Weblog Themes By Pichak :.