عفت و حیا
مفهوم «عفت» و «حیا»
«عفت» در لغت به معنای حفظ نفس از تمایلات و شهوت نفسانی آمده است «حیا» نیز به حفظ نفس از ضعف، نقص و دوری از عیب و امور پست معنا شده است. همان طور که «تمایلات نفسانی» به اختلاف اشخاص و موارد متفاوت است، عفت و حفظ نفس از آنها نیز متفاوت خواهد بود. بنابراین، عفّت فقیر به این معنا است که او به آنچه به دست میآورد، قانع باشد و نفس خود را از تمایلات و شهوات باز دارد، به گونهای که خلاف آن به فعلیّت نرسد. «نفاق شما باید برای نیازمندانی باشد که در راه خدا در تنگنا قرار گرفتهاند و نمیتوانند به مسافرت بروند و از شدت خویشتنداری، افراد ناآگاه آنان را بینیاز میپندارند».( بقره: 273)؛ اما «عفاف در فرد غنی و بینیاز، به حفظ نفس از شهواتی است که ممکن است از ثروت او ناشی شود: «هر کس که بینیاز است، خودداری کند و عفّت پیشه سازد.» (نساء: 6)
«تعفّف» در موردی که فرد از امکان ازدواج برخوردار نیست، به معنای خودداری از شهوت نفس با استفاده از راههای گوناگون است. «وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لایَجِدُونَ نِکاحاً...»؛ (نور: 33) تعفف در زنان سال خورده به حفظ نفس آنان از امور مورد علاقه ایشان همچون آرایش و ظاهر ساختن زینتها است. اینان گرچه مجاز به کشف حجاب، البتّه بدون تبرّج و خود نمایی هستند، ولی باز اگر عفّت پیشه کنند بهتر است.(نور: 33)
در روایات حضرات معصومین?نیز علاوه بر تأکید بر اهمیت «عفت» به طور عام، بر خصوص خودداری از شهوت شکم و غریزه جنسی تأکید ویژهای شده است. به عنوان نمونه، امام باقر?فرمودند: «ما من عبادة افضل عندالله من عفة بطن و فرج» این امر نشانگر آن است که بیشترین آسیب پذیری انسان از ناحیه خواستههای اقتصادی و جنسی او است. چنان که رسول خدا?فرمودند: «بیشترین لغزش به سوی آتش، از طریق دو میان تهی است: یکی شکم و دیگری دامن».
عفت و حیا نقش بسیار مهمی در نیل انسان به رشد و کمال دارد. امیر المؤمنین?در وصیّت به فرزندش محمد بن حنفیه میفرماید: «من لم یعط نفسه شهوتها اصاب رشده؛ کسی که به خواسته نفسش تن ندهد، موجب رشد آن شده است».
به همین دلیل، عفت و حیا در سازگاری همسران مؤثر است، به طوری که رسول خدا?یکی از ویژگیهای بهترین زنان را عفت آنان بر شمرده، فرمودهاند: «بهترین زنان شما، زنان عفیفهاند» این معنا، به تعابیر دیگری نیز از معصومان?روایت شده است علاوه بر تأکید عام روایات، که مرد و زن را در بر میگیرد، تأکید خاصی در باره عفت و حیای زنان وارد شده است. اینک این سؤال به ذهن تبادر میشود که دلیل تأکید ویژه اسلام در خصوص عفت و حیای زن چیست؟
آشنایی با مظاهر عفت جنسی
با بررسی منابع اسلامی در مییابیم که عفت و حیای جنسی، دارای نمودهای فراوانی است. در اینجا، برخی از این نمودها و مظاهر را پی میگیریم:
الف) عفت در روابط جنسی
مهمترین شاخصه عفت، مهار شهوت در روابط جنسی است. در روایات متعددی پس از معرفت خداوند، پاکدامنی در این گونه روابط، برترین فضلیت به حساب آمده است.
امام زین العابدین?میفرماید: «ما من شیء احبّ الی الله بعد معرفته من عفّة بطن و فرج».
خدای متعال در قرآن کریم، منحصر ساختن برقراری روابط جنسی را به همسر یا کنیز، از جمله ویژگیهای مردان با ایمان ذکر میکند و میفرماید: «مؤمنان رستگار شدند...، آنان که دامن خود را از آلوده شدن به بیعفّتی حفظ میکنند و تنها با همسران و کنیزان خود آمیزش جنسی دارند. پس به بهرهگیری از آنان ملامت نمیشوند». (مؤمنون: 5 و 6) در جای دیگر، قرآن کریم افرادی را که شرایط ازدواج برایشان مهیا نیست، به عفّت فرا میخواند و آنان را از آلودگی در روابط جنسی باز میدارد: «و کسانی که امکانی برای ازدواج نمییابند، باید پاکدامنی پیشه کنند».(نور:33)
ب) عفت در پوشش
نمود دیگر عفّت، رعایت پوشش کامل است. خدای متعال در آیات متعددی ویژگیهای پوشش کامل زنان مسلمان را برمیشمارد. اهمیت توجه به پوشش برای بانوان از آنجا روشن میشود که خدای متعال، پس از آنکه ضرورت پوشش را مطرح میسازد، زنان سال خوردهای را که امید به ازدواج ندارند، به کشف حجاب (البته بدون تبرّج و خود نمایی) مجاز میسازد. ولی با این حال، میفرماید: «اگر آنها نیز (با پوشش خود) عفت پیشه کنند، برای خودشان بهتر است».(نور:60)
ج) عفت در خود نمایی
خویشتن داری از تبرّج و خود نمایی مصداق دیگر عفت و حیا است. قرآن کریم، علاوه بر آن که در آیه 33 سوره احزاب، عموم زنان را از خود نمایی نهی کرد، در آیة 60 سوره نور، زنان سال خورده را مجاز به برداشتن لباسهای رویین همچون چادر و روسری میسازد، ولی این حکم را به پرهیز از آرایش و تبرج منوط میسازد. از این آیه، شاید بتوان در تحریک جنس مخالف برای تبرّج تأثیر بیشتری نسبت به کشف حجاب استفاده کرد.
د) عفت در نگاه
امام سجاد?خویشتن داری و فروبستن از نگاه حرام را از دیگر مصادیق عفت برشمردهاند. آن حضرت، در مقام دعا برای همسایگان و دوستان خود عرضه میدارند: «و اجعلنی اللهم...؛ خدایا، مرا آن گونه قرار بده که چشم خود را از آنها، از روی عفّت ببندم».
امیر المؤمنین?نیز نشانه ورع و پارسایی فرد را عفت او در نگاه دانسته و فرمودهاند: «و من ورعه عفة بصره و عفة بطنه؛ از تقوای شخص عفت او در نگاه و شکم است».
ه ) عفت و حیا در راه رفتن
قرآن کریم با ستایش از طرز راه رفتن دختر حضرت شعیب?در معابر عمومی و در برابر نامحرم میفرماید: «یکی از آن دو دختر به سراغ موسی آمد در حالی که با نهایت حیا قدم برمیداشت».(قصص: 25).
دقت در روایت فوق نشانگر این نکته است که پرهیز از اختلاط با نامحرم از دیگر ویژگیهای زنان و مردان با حیا و عفیف محسوب میشود. خداوند متعال در نقل آن فراز از داستان حضرت موسی?که به دروازه شهر مدین رسیده بود، داستان دو زن را یادآور میشود که کمی دورتر از مردانی که برای آب دادن به دامهای خود اطراف چاه حلقه زده بودند و تنها به جمع و جور کردن گوسفندانشان مشغول بودند. وقتی حضرت موسی?داستان آنان را جویا میشود، آنها میگویند: تا زمانی که مردان از دور چاه پراکنده نشوند (و ما نتوانیم بدون اختلاط با مردان گوسفندانمان را سیراب سازیم) به آب کشی نمیپردازیم. (قصص: 23) این آیه مهر تأییدی بر دوری از اختلاط میان مردان و زنان است.
آثار عفت و حیا در سازگاری همسران
در اینجا آثار جنبههای گوناگون حیا و عفت را در سازگاری همسران و تحکیم خانواده مورد بررسی قرار میدهیم. این آثار عبارتاند از:
الف) وفاداری به همسر
ویژگی عفت و حیا، همسر را در حفاظی قرار میدهد که او را از ارتکاب هر عمل زشت منافی با شؤون انسانی باز میدارد. چنین همسری هرگز اجازه خیانت به همسر را به خود نمیدهد. طبیعتاً امانتدار بودن همسر، از عوامل بسیار مؤثر در ایجاد صلح و سازش در نظام خانواده است. همان گونه که «خیانت» از زمینههای بسیار تأثیرگذار در فرایند تزلزل بنیاد خانواده محسوب میشود. حضرت موسی?در سؤالی از خداوند متعال پرسید: «خداوندا، پاداش کسی که به جهت حیا از تو خیانت را رها میکند، چیست؟ خداوند فرمود: پاداش او امنیت در روز قیامت است».
روایت فوق نشانگر آن است که یکی از آثار حیا، ترک خیانت است.
در روایت دیگری از سلمان نقل شده است: «هر گاه خداوند اراده کند بندهای را هلاک کند، لباس حیا را از تن او میکَند. پس وقتی لباس حیا از او کَنده شد، خیانت میکند و مورد خیانت قرار میگیرد و چون این گونه شد، امانت از او رخت بر میبندد و وقتی امانت از او برداشته شد، جز خشونت و سنگ دلی از او نمیبینی».
این روایت بیحیایی را زمینهساز خیانت، خیانت را ملازم با امانتدار نبودن و امانتدار نبودن را موجب خشونت و درشت خویی دانسته است، هر یک از موارد فوق، خود به تنهایی برای سست کردن بنیاد خانواده کافی است.
ب) احساس نیاز به همسر
محدودیتهایی که اسلام در زمینه روابط جنسی وضع کرده، زمینهساز این است که فرد به همسر خود، به عنوان تنها تأمین کننده نیازهای جنسی نگاه کند و خود را از وجود او بینیاز نبیند. آن گاه که مرد عفت و حیا را در نگاه، گفتگو و روابط جنسی با نامحرمان مراعات نمیکند، در حقیقت بخشی از نیاز غریزی خود را از مسیر غیرهمسر شرعی تأمین کرده است. این پدیده، علاوه بر آن که موجب میشود تا فرد احساس نیاز کمتری به همسر خود داشته باشد، گاه موجب میشود که فرد همسر خود را با دیگران از لحاظ زیبایی و سایر جذابیتها مقایسه و از داشتن چنین همسری احساسی ناخوشایند پیدا کند. اما هنگامی که مرد با مراقبت از خویش، لذتها و کام جوییهای گوناگون جنسی را به همسر خود منحصر ساخت و اجتماع را محل کار و تلاش قرار داد، پس از انجام فعالیتهای روزانه، با شوقی وصف ناپذیر در انتظار ملاقات با همسر و تأمین نیازهای عاطفی و غریزی خویش به آغوش خانواده باز میگردد. چنین زنی که، علاوه بر غرایز مذکور، حس خود نمایی و تبرّج خویش را نیز به همسر شرعی خود منحصر میسازد، در اشتیاق بازگشت همسر به منزل لحظه شماری میکند و با آراستگی جنسی و روحی، مهر و محبت همسر را به انحصار خود در میآورد. سازگاری مهمترین مشخصه چنین خانوادهای به شمار میرود.
از اینرو، رسول اکرم?در بیان ویژگیهای بهترین زن به این خصوصیت اشاره میکند: «زن عفیف، زنی است که در برابر شوهرش با تبرج و زینت و در برابر دیگران پاکدامن و با حیا ظاهر شود». و بدترین زن را کسی میداند که: «المتبرجه... در مقابل شوهر بیمیل و در مقابل دیگران با تبرج و زینت حاضر شود».
ج) محبت
ثمرة دیگر حیا، که به دنبال نتایج قبلی حاصل میشود، ایجاد علاقه و محبت میان همسران است. از این رو، امیر المؤمنین?پس از ذکر برخی از لوازم حیا، محبت را از دیگر آثار آن بر شمرده و فرمودهاند: «حیاء موجب محبت است»
د) ایجاد و تثبیت احترام و موقعیت
با کَندهشدن پوشش حیا، خیانت زندگی را فرا میگیرد و برخوردهای خشن بر زندگی سایه میافکند. نه تنها انسان با شیطان همراه، بلکه خود نمونة یک شیطان میشود که قالب و قیافه انسانی دارد. چنین همسری با شیطان بزرگ همدست و شریک است. اساساً بر او مهم نیست دیگران دربارة او چه قضاوتی دارند. بیمبالاتی زندگی او را فرا میگیرد. تعهد و پایبندی به زندگی برای او معنا و مفهومی ندارد. چنین کسی برای خدا نیز قابل تحمل نیست، چه رسد که همسرش او را تحمل کند. و برای خود حرمتی باقی نمیگذارد. از اینرو، خداوند نیز او را محترم نمیشمارد.
همسران باید برای یکدیگر از جایگاه عظمت و کرامت ویژهای برخوردار باشند. این مهم از پاسداری این خصلت و پایداری آن حاصل میگردد
عوامل ایجاد و تثبیت حیای همسر
در پایان این بحث و پس از بیان نقش و اهمیت عفت و حیا در روابط میان همسران، مناسب است به برخی از راهکارهایی که دین به منظور ایجاد و تثبیت حیا ارائه کرده است، اشاره شود:
الف) آراستگی
نظافت و آراستگی همسر از جمله اموری است که زمینه ساز تحقق حیای همسر است. روایت زیر به خوبی این نقش را تبیین میکند. حسن بن جهم میگوید: «خدمت حضرت کاظم?رسیدم و گفتم: قربانت گردم، آیا خضاب کردهای؟ حضرت فرمود: بله، آمادگی و زینت مرد باعث پاکدامنی زن میشود. زنها به دلیل این که مردانشان زینت نمیکنند، عفت خود را از دست میدهند». و نیز در روایت آمده است: گروهی نزد امام باقر آمدند در حالی که، ایشان را خضاب کرده دیدند. حضرت فرمود: «من زنان خود را دوست دارم و خود را برای آنها آماده میکنم».
حاصل روایات این است که پیرایش، آرایش و ارتباط مطلوب از عوامل ایجاد و حفظ عفت همسر و زمینه سازگاری همسران به شمار میرود.
ب) غیرت
«غیرت» به معنای نفرتی طبیعی است که از بخل مشارکت دیگران در امر مربوط به محبوب فرد ناشی میشود. از جمله محبوبترین افراد بشر برای انسان، خود او و وابستگان نزدیک او از جمله همسر و فرزند است. فرد غیور از آنجا که به خود علاقهمند است، اجازه مشارکت به دیگران درباره خود را نمیدهد و این غیرت، او را به عفت رهنمون میسازد. امام علی?میفرماید: «ارزش هر کس به اندازه همت او.... و عفتش به اندازه غیرت او است». مرد از آنجا که به همسر خود علاقهمند است، به دیگران اجازه مشارکت در امور مربوط به او را نمیدهد. فردی که به عفت همسر خود اهمیت نمیدهد، تا جایی که او به اعمال منافی عفت رو میآورد، بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد. غیرت و توجه به عفت و پاکدامنی همسر زمینه ساز حفاظت از آلودگیهای مختلف و موجب سازگاری هر چه بیشتر او خواهد شد.
البته نباید فراموش کرد که، به همان میزان که غیرت در جایگاه خود در عفت همسر مؤثر است، غیرت نشان دادن در غیر جایگاه درست آن، در دوری آنان از عفاف و پاکدامنی تأثیر گذار خواهد بود. از اینرو، امیر المؤمنین?در وصیت به امام حسن?آن حضرت را از غیرت در غیرجایگاه خود برحذر داشته، آن را موجب انحراف و بیماری میدانند.
منابع :
نهجالبلاغه، شرح عبد الحمید ابن ابى الحدید معتزلى، قم، کتابخانه آیتاللّه مرعشى، 1404.
حرّ عاملى، محمدبن حسن، وسایل الشیعه، مؤسسه آلالبیت، قم، 1409، باب وجود العفة.
حرّانى، حسن بن شعبه، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، 1404 ق.
دیلمى، حسن، اعلام الدین، مؤسسة آل البیت، قم، 1408 ق.
طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، بیروت، اسلامی1985م.
کریس. ال.کلینکه، مهارتهاى زندگى، ترجمه شهرام محمدخانى، اسپند هنر، تهران، 1383، ج 1، ص 102.
کلینى، محمدبن یعقوب، الکافى، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365 ق.
مجلسى، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، 1404 ق
مصطفوى، سیدجواد، بهشت خانواده، قم، دار الفکر، چ بیستم، 1382.
مصطفوی، تبریزی حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360.
مطهرى، مرتضى، مسئله حجاب، قم، صدرا، 1368.
نورى، حسین، مستدرک الوسایل، قم، مؤسسة آلالبیت، 1408 ق.
ورام، ابن ابى فراس، مجموعة ورام، قم، مکتبة الفقه، 1376 ق.
http://www.bpsb.ir/?q=node/5287
.: Weblog Themes By Pichak :.