***نسیم معرفت***
بسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
یَأَیهَا النَّاس اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِى خَلَقَکم مِّن نَّفْسٍ وَحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنهَا زَوْجَهَا وَ بَث مِنهُمَا رِجَالاً کَثِیراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِى تَساءَلُونَ بِهِ وَ الاَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً
ای مردم! از ( مخالفت ) پروردگارتان بپرهیزید! همان کسی که همه شما را از یک انسان آفرید و همسر او را ( نیز ) از جنس او خلق کرد و از آن دو ، مردان و زنان فراوانی ( در روی زمین ) منتشر ساخت. و از خدایی بپرهیزید که ( همگی به عظمت او معترفید و ) هنگامی که چیزی از یکدیگر می خواهید ، نام او را می برید! ( و نیز ) ( از قطع رابطه با ) خویشاوندان خود ، پرهیز کنید! زیرا خداوند ، مراقب شماست.(آیه 1 از سوره نساء)
نکته هایی از آیه 1 از سوره نساء
1 . نخستین آیه این سوره تمام انسان ها را مورد خطاب قرار داده است ، زیرا محتویات این سوره مربوط به مسائلی است که تمام افراد بشر در زندگی خود به آن نیاز دارند.
2 . ادای حقوق یکدیگر ، تقسیم عادلانه ارث ؛ حمایت از یتیمان ، رعایت حقوق دیگران و غیره از مسائلی است که در این سوره به آنها اشاره شده است و اینها اموری هستند که بدون پشتوانه ی تقوا و پرهیزکاری به جایی نمی رسند ، لذا این سوره که مملو از مسائل مختلف اجتماعی می باشد با دعوت به تقوا آغاز می شود : « یاأیّها النّاس اتّقواربّکم » ( ای مردم ! از پروردگارتان بپرهیزید. )
3 . و به خاطرهمین عمومیّت موضوع است که از واژه ی ( ربّ ) استفاده شده است.
4 . در این آیه به صفت آفرینندگی خداوند اشاره می کند که همه ی بشر را از یک مرد و زن خلق کرد. و این سخن ریشه در وحدت اجتماعی دارد. « الّذی خلقکم من نفس واحدة » ( کسی که همه ی شما را از یک نفس واحد پدید آورد. )
طبق این سخن امتیازات و افتخاراتی که برخی برای خود درست کرده اند از قبیل امتیازات نژادی ، زبانی ، منطقه ای و مانند آن که امروزه منشأ هزار گونه گرفتاری در جامعه هاست ، همه نادرست است و نباید در یک جامعه وجود داشته باشد.
5 . منظور از نفس واحدة در این آیه حضرت آدم علیه السلام است که به عنوان پدر همه ی انسانها معرفی شده است و احتمال این که منظور ، وحدت نوعی بشر باشد از ظاهر آیه به دور نیست.
6 . بعضی از مفسّران درباره « و خلق منها روجها » چنین تعبیر کرده اند که همسر آدم ( حوّا ) از یکی از دنده های آدم آفریده شده و ضمیر ( ها ) در « منها » به آن بر میگردد. (1 )
در فصل دوم از « سفر تکوین » تورات نیز به این معنی تصریح شده است. (2 )
ولی با توجه به سایر آیات قرآن هر گونه ابهامی از این تفسیر برداشته می شود و معلوم می شود که منظور از این عبارت این است که : خداوند همسر آدم را از جنس او ( جنس بشر ) آفرید.
( در آیه 21 سوره « روم » می خوانیم: « و من آیاته أن خلق من أنفسکم أزواجا لتسکنوا إلیها » : « از نشانه های قدرت خدا این است که همسران شما را از جنس شما آفرید تا به وسیله آنها آرامش بیابید. »
و در آیه 72 سوره « نحل » می خوانیم : « و الله جعل لکم من أنفسکم أزواجا » : « خداوند همسران شما را از جنس شما آفرید. » )
معنی این آیات این است که خداوند همسران شما را از جنس شما قرار داد ، نه از اعضای بدن شما.
7 . طبق روایتی که از امام باقر علیه السلام در « تفسیر عیاشی » نقل شده ، خلقت حوّا همسر آدم از یکی از دنده های آدم ، شدیدا تکذیب شده و تصریح گردیده که حوّا از باقی مانده خاک آدم آفریده شده است. (3)
8 . از جمله « و بثّ منهما رجالا کثیرا و نساءا » چنین تعبیر شده که نسل فرزندان آدم و همسرش تنها از طریق همین دو نفر تکثیر شده اند و هیچ کس دیگری در آن دخالت نداشته. با توجه به این آیه فرزندان آدم ( خواهران و برادران ) با یکدیگر ازدواج کرده اند ، زیرا اگر آنها با یکیدگر ازدواج نکرده باشند آوردن ( منهما ) معنایی ندارد.
این موضوع چندان عجیب نیست زیرا در آن زمان چنین ازدواج هایی مباح بوده و هنوز حکم تحریم ازدواج خواهر و برادر نازل نشده بود.
9 . از عبارت « و اتّقوا الله الّذی تساءلون به » ( از خدایی بپرهیزید که در نظر شما عظمت دارد و به هنگامی که می خواهید چیزی از دیگری طلب کنید نام او را می برید. ) چنین برداشت می شود که درخواست از دیگران مربوط به همان روابط اجتماعی می شود و بسیاری از ما در چنین حالاتی نام خداوند را بر زبان جاری می سازیم و تعهّدی که در مقابل عظمت خالق خود داریم را به یکدیگر گوشزد می کنیم. خداوند در چنین ارتباطاتی بنده را سفارش به تقوای الهی می کند. زیرا تقوا نقش بسزایی در ساختن زیر بنای یک جامعه سالم دارد.
10 . در ادامه می فرماید: « و الأرحام » ( و از قطع پیوند با خویشاوندان خود بپرهیزید. ) در اینجا کلمه « الأرحام » عطف بر « الله » است. و به همین دلیل در قرائت معروف منصوب خوانده شده است. بنابراین معنی آن چنین می شود: « و اتّقوا الأرحام ».
می توانیم از ذکر « أرحام » پس از تقوای خداوند چنین برداشت کنیم که خداوند به صله رحم اهمیت بسیاری داده است تا آنجا که سفارش به این امر را بعد از نام خود آورده است.
از طرفی اشاره به مطلبی دارد که در آغاز آیه ذکر شده و آن این است که شما همه از یک پدر و مادرید و در حقیقت تمام فرزندان آدم خویشاوندان یکدگرند و این پیوند و ارتباط ایجاب میکند که شما نسبت به تمام انسان ها از هر نژاد و هر قبیله ای همانند بستگان خود محبّت بورزید.
11 . در آخر آیه فرموده: « أنّ الله کان علیکم رقیبا » ( خداوند همواره مراقب شماست. )
« رقیب » در اصل به کسی می گویند که از محل مرتفعی به اوضاع نظارت کند. و سپس به معنی حافظ و نگهبان چیزی آمده است ؛ زیرا نگهبانی از لوازم نظارت است. بلندی محل رقیب ممکن است از نظر ظاهری بوده باشد که بر مکان مرتفعی قرار گیرد و نظارت کند و ممکن است از نظر معنوی بوده باشد.
تعبیر به فعل ماضی « کان » در این جمله برای تأکید است.
2 . ادای حقوق یکدیگر ، تقسیم عادلانه ارث ؛ حمایت از یتیمان ، رعایت حقوق دیگران و غیره از مسائلی است که در این سوره به آنها اشاره شده است و اینها اموری هستند که بدون پشتوانه ی تقوا و پرهیزکاری به جایی نمی رسند ، لذا این سوره که مملو از مسائل مختلف اجتماعی می باشد با دعوت به تقوا آغاز می شود : « یاأیّها النّاس اتّقواربّکم » ( ای مردم ! از پروردگارتان بپرهیزید. )
3 . و به خاطرهمین عمومیّت موضوع است که از واژه ی ( ربّ ) استفاده شده است.
4 . در این آیه به صفت آفرینندگی خداوند اشاره می کند که همه ی بشر را از یک مرد و زن خلق کرد. و این سخن ریشه در وحدت اجتماعی دارد. « الّذی خلقکم من نفس واحدة » ( کسی که همه ی شما را از یک نفس واحد پدید آورد. )
طبق این سخن امتیازات و افتخاراتی که برخی برای خود درست کرده اند از قبیل امتیازات نژادی ، زبانی ، منطقه ای و مانند آن که امروزه منشأ هزار گونه گرفتاری در جامعه هاست ، همه نادرست است و نباید در یک جامعه وجود داشته باشد.
5 . منظور از نفس واحدة در این آیه حضرت آدم علیه السلام است که به عنوان پدر همه ی انسانها معرفی شده است و احتمال این که منظور ، وحدت نوعی بشر باشد از ظاهر آیه به دور نیست.
6 . بعضی از مفسّران درباره « و خلق منها روجها » چنین تعبیر کرده اند که همسر آدم ( حوّا ) از یکی از دنده های آدم آفریده شده و ضمیر ( ها ) در « منها » به آن بر میگردد. (1 )
در فصل دوم از « سفر تکوین » تورات نیز به این معنی تصریح شده است. (2 )
ولی با توجه به سایر آیات قرآن هر گونه ابهامی از این تفسیر برداشته می شود و معلوم می شود که منظور از این عبارت این است که : خداوند همسر آدم را از جنس او ( جنس بشر ) آفرید.
( در آیه 21 سوره « روم » می خوانیم: « و من آیاته أن خلق من أنفسکم أزواجا لتسکنوا إلیها » : « از نشانه های قدرت خدا این است که همسران شما را از جنس شما آفرید تا به وسیله آنها آرامش بیابید. »
و در آیه 72 سوره « نحل » می خوانیم : « و الله جعل لکم من أنفسکم أزواجا » : « خداوند همسران شما را از جنس شما آفرید. » )
معنی این آیات این است که خداوند همسران شما را از جنس شما قرار داد ، نه از اعضای بدن شما.
7 . طبق روایتی که از امام باقر علیه السلام در « تفسیر عیاشی » نقل شده ، خلقت حوّا همسر آدم از یکی از دنده های آدم ، شدیدا تکذیب شده و تصریح گردیده که حوّا از باقی مانده خاک آدم آفریده شده است. (3)
8 . از جمله « و بثّ منهما رجالا کثیرا و نساءا » چنین تعبیر شده که نسل فرزندان آدم و همسرش تنها از طریق همین دو نفر تکثیر شده اند و هیچ کس دیگری در آن دخالت نداشته. با توجه به این آیه فرزندان آدم ( خواهران و برادران ) با یکدیگر ازدواج کرده اند ، زیرا اگر آنها با یکیدگر ازدواج نکرده باشند آوردن ( منهما ) معنایی ندارد.
این موضوع چندان عجیب نیست زیرا در آن زمان چنین ازدواج هایی مباح بوده و هنوز حکم تحریم ازدواج خواهر و برادر نازل نشده بود.
9 . از عبارت « و اتّقوا الله الّذی تساءلون به » ( از خدایی بپرهیزید که در نظر شما عظمت دارد و به هنگامی که می خواهید چیزی از دیگری طلب کنید نام او را می برید. ) چنین برداشت می شود که درخواست از دیگران مربوط به همان روابط اجتماعی می شود و بسیاری از ما در چنین حالاتی نام خداوند را بر زبان جاری می سازیم و تعهّدی که در مقابل عظمت خالق خود داریم را به یکدیگر گوشزد می کنیم. خداوند در چنین ارتباطاتی بنده را سفارش به تقوای الهی می کند. زیرا تقوا نقش بسزایی در ساختن زیر بنای یک جامعه سالم دارد.
10 . در ادامه می فرماید: « و الأرحام » ( و از قطع پیوند با خویشاوندان خود بپرهیزید. ) در اینجا کلمه « الأرحام » عطف بر « الله » است. و به همین دلیل در قرائت معروف منصوب خوانده شده است. بنابراین معنی آن چنین می شود: « و اتّقوا الأرحام ».
می توانیم از ذکر « أرحام » پس از تقوای خداوند چنین برداشت کنیم که خداوند به صله رحم اهمیت بسیاری داده است تا آنجا که سفارش به این امر را بعد از نام خود آورده است.
از طرفی اشاره به مطلبی دارد که در آغاز آیه ذکر شده و آن این است که شما همه از یک پدر و مادرید و در حقیقت تمام فرزندان آدم خویشاوندان یکدگرند و این پیوند و ارتباط ایجاب میکند که شما نسبت به تمام انسان ها از هر نژاد و هر قبیله ای همانند بستگان خود محبّت بورزید.
11 . در آخر آیه فرموده: « أنّ الله کان علیکم رقیبا » ( خداوند همواره مراقب شماست. )
« رقیب » در اصل به کسی می گویند که از محل مرتفعی به اوضاع نظارت کند. و سپس به معنی حافظ و نگهبان چیزی آمده است ؛ زیرا نگهبانی از لوازم نظارت است. بلندی محل رقیب ممکن است از نظر ظاهری بوده باشد که بر مکان مرتفعی قرار گیرد و نظارت کند و ممکن است از نظر معنوی بوده باشد.
تعبیر به فعل ماضی « کان » در این جمله برای تأکید است.
**نکته های فوق الذکر برگرفته از تفسیر نمونه ذیل آیه 1 از سوره نساء می باشد.
**********************
پی نوشت:
(1) . « من لا یحضره الفقیه » ، ج 3 ، ص 380 ، و ج 4 ، ص 326 ـ انتشارات جامعه مدرّسین .
« وسائل الشیعه » ، ج 26 ، ص 287 و 288 ، چاپ آل البیت.
« بحار الأنوار » ، ج 11 ، ص 100 و ج 46 ، ص 352 ، و ج 56 ، ص 93 و ...
(2) . در « سفر پیدایش » باب دوم شماره 21 و 22 می خوانیم: « و خداوند خدا خوابی گران بر آدم مستولی گردانید تا بخفت و یکی از دنده هایش را گرفت و گوشت در جانش پر کرد * و خداوند خدا آن دنده را که از آدم گرفته بود زنی بنا کرد و وی را به نزد آدم آورد. »
(3) . تفسیر عیاشی ، ج 1 ، ص 216 ، چاپخانه علمیه تهران.
« من لا یحضره الفقیه » ، ج 3 ، ص 379 و 380 و ج 4 ، ص 326 و 327 . انتشارات جامعه مدرسین.
« بحار الأنوار » ، ج 11 ، ص 116 و 220 و 221 و 222 .
(1) . « من لا یحضره الفقیه » ، ج 3 ، ص 380 ، و ج 4 ، ص 326 ـ انتشارات جامعه مدرّسین .
« وسائل الشیعه » ، ج 26 ، ص 287 و 288 ، چاپ آل البیت.
« بحار الأنوار » ، ج 11 ، ص 100 و ج 46 ، ص 352 ، و ج 56 ، ص 93 و ...
(2) . در « سفر پیدایش » باب دوم شماره 21 و 22 می خوانیم: « و خداوند خدا خوابی گران بر آدم مستولی گردانید تا بخفت و یکی از دنده هایش را گرفت و گوشت در جانش پر کرد * و خداوند خدا آن دنده را که از آدم گرفته بود زنی بنا کرد و وی را به نزد آدم آورد. »
(3) . تفسیر عیاشی ، ج 1 ، ص 216 ، چاپخانه علمیه تهران.
« من لا یحضره الفقیه » ، ج 3 ، ص 379 و 380 و ج 4 ، ص 326 و 327 . انتشارات جامعه مدرسین.
« بحار الأنوار » ، ج 11 ، ص 116 و 220 و 221 و 222 .
http://www.askquran.ir/thread7846-3.html
تاریخ : پنج شنبه 94/4/25 | 1:25 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.