* هرگز دست از تبلیغ رسالت بر نمی دارم
گروهی از بزرگان قریش برای چندمین بار به محضر ابوطالب (ص) شرف یاب شدند. او نیز از حضرت محمد (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) خواست که در آن جلسه حضور یابد. آن گاه به محمد (ص) عرض کرد: برادرزاده ام! به پیشنهادهای سران قریش گوش بده و بخشی از آن را بپذیر تا هم خودت راحتی شوی و هم ما به زحمت زیادتر گرفتار نشویم. حضرت فرمود: عمو جان! اگر خورشید را در دست راست و ماه را در دست چپ من بگذارند، هرگز دست از تبلیغ رسالت بر نمی دارم؛ یا باید پیروز شوم و یا جانم را بر سر آن بگذارم. سپس رسول خدا (ص) گریه کنان برخاست. ابوطالب او را صدا زد و گفت: عزیزم! برگرد و آن چه دوست داری بگو، به خدا قسم، هرگز از یاری تو دست بر نخواهم داشت .
*سیرةُ النَّبیّ «ص»، ج 1، ص 278 - تاریخُ الأُمَمِ وَ المُلُوک، ج 2، ص 67.
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/5387/5404/50593/%D9%88%DB%8C%DA%98
*********************************
.: Weblog Themes By Pichak :.