***نسیم معرفت***
سخن دارم ز اُستادم نخواهد رفت از یادم
که گفتا حَل شود مُشکِل ولی آهسته آهسته
تَحمّل کن که سنگ بی بهایی در دل کوهی
شود لَعلِ بسی قابل ولی آهسته آهسته
مزن از ناامیدی دَم که آن طفل دبستانی
شود دانشورِ کامل ولی آهسته آهسته
به نور دانش و تقوا، شود گمگشتگانی را
به حق آوردن از باطل ولی آهسته آهسته
هُمایِ عشق ما را بُرده با خود در بَرِ دلبر
ازین منزل بآن منزل ولی آهسته آهسته
که باید ناخدا کشتی در امواج دریا را
کشاند جانب ساحل ولی آهسته آهسته
بدامن دامن دُرّ ثَمین دیدگانم شد
سرشک رحمتش نازل ولی آهسته آهسته
سحرگاهی دل آگاهی چه می نالید از حسرت
که آه از عُمر بی حاصل ولی آهسته آهسته
از علامه حسن حسن زاده آمُلی مازندرانی
تاریخ : سه شنبه 101/6/22 | 11:56 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.