***نسیم معرفت***
آیت الله هاشمی رفسنجانی : اگر بخواهیم با فرهنگ اسلامی جریانهای داخل کشور را تعریف و تفسیرکنیم ، باید گفت که به طورکلی در کشور ما و شاید هر کشور اسلامی و به یکمعنای دیگر در هر جامعهای، سه جریان اصلی وجود دارد و هر یک از آنها هم شاخ و برگهایی دارد. این سه جریان اصلی، جریان ایمان، کُفر و نفاق است. البته فرهنگ اسلامی اینطور است و اگر با فرهنگ سیاسی و اجتماعی روز حرف بزنیم، ممکن است با تعبیرهای دیگری این سه جریان را مشخص کنیم. جریان ایمان همین جریانی است که خودتان در آن هستید، یعنی اسلامواقعی با اصول و فروعش، با اعتقادات و احکامش. جریان کفر، جریان ضدخدا، اِلحاد، منکر دین و در حدی منکر اسلام است. جریان نفاق چیزی است بین این دو، یعنی مُتظاهِر به جریان اوّل با محتوای جریان دوم، یعنی بامحتوای کفر و به اسم ایمان، به نام دین و با حرکت ضد دین. این سه جریان شاید همیشه در تاریخ بوده، یعنی از هر وقتی که مکتبی در تاریخ مطرح شده، مؤمنان و مخالفانی داشته و متظاهران دروغگویی همبودهاند. در اسلام، قرآن و تاریخ زندگی پیغمبر این جریان خیلی مشهود است. از آیات اوّل سوره بقره که شروع کنید، اوّل از مؤمنان سخن میگوید، بعد کفار و سپس منافقان را مطرح میکند و تا آخِر قرآن همه جا این حرکت را میتوان شاهد بود که روی این سه جریان حساب دارد. کفر طیف وسیعی دارد. از امام صادق (ع) در کافی روایتی است که میفرماید: «کفر پنج مصداق یا پنج معنا دارد». برخی از آنها همین کفر اصطلاحی ماست، بعضی هایش شاید به این اصطلاحی که ما «کافر» میگوییم، اطلاق نشود و دو موردش کفر جَحد و اِنکار است که کفر اساسی است نوع . اوّل از کفر این که انسان چیزی را به کلی منکر شود؛ یعنی بگوید که خدا، عاقبت، آخرت و رسالت را قبول ندارم. این کفر است . اما شُعبه دیگری دارد که بدتر ازکفر مطلق است و آن این است که انسان با علم و اطلاع منکر شود؛ یعنی میداند خدا هست، اما میگوید قبول ندارم. میداند آخرت هست و در وِجدانش اعتقاد دارد، اما به زبان با آن سازگار نیست: «وَ جَحَدُوا بها وَ اسْتَیقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ. نَمل آیه 14» این نوع دوم (از کفر) است. کفر سوّم، کُفران است؛ در واقع، کفر نیست، این که انسان نعمتهای خدا را کفران کند. در قرآن زیاد از کفر گفته شده است: «لِیبْلُوَنِی أَأَشْکرُ أَمْ أَکفُرُ.نمل آیه 40»
کفر چهارم، کفر عملی است، یعنی این که انسان در جریان عمل، به وظایفش عمل نکند. در قرآن در موارد زیادی به انسانهای غیرعامل هم کافر گفته شده است. کفر پنجم تبرّی و اظهار برائت است که مثلاً ابراهیم (ع) وقتی که موضع بستگانش را ضد حق میبیند، میگوید: «کَفَرْنا بکُمْ وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ .مُمتَحَنَه آیه 4» اما کفر اصطلاحی که در مقابل ایمان قرار گرفته، همان دو کفر اوّل است، یعنی جَحد با علم یا جَحد مُطلق. در مقابل این، ایمان هم همین طیف را دارد، یعنی هر جا کفری را مشخص کردید، در مقابلش هم میتوانید ایمانی بگذارید و در کنار اینها نفاق هم همه جا هست، یعنی در هر نوع کفر، به یک نوع منافق برخورد میکنید؛ مثلاً کسی که تظاهر به ایمان میکند، امّا ایمان ندارد . او منافق است ما بعد از انقلاب در کشورمان با این سه جریان مواجه بودیم. جریان اصلی انقلاب، جریان ایمان و خط اسلام راستین است، که بعدها کمکم و به حق به نام «خط امام» مشهور شد. چه منظور از امام، امام اُمّت و چه اصل امامت شیعه باشد. جریان کفر وسیع است . یک کفر جهانی داریم که با ما مواجه است . الحاد و تمام دنیای مارکسیسم که به طورکلی مجرد، غیب، دین، آخرت و معنویت (به این معنا) را منکر است و این جهانی از کفر است که در مقابل ماست و نیزتمام جریانهای دیگری که عقاید و اصول اولیه فکری اسلام را قبول ندارد؛ اینها همه در تیپ کفارند . البته در میان کفار، گروهی اهل ادیان آسمانی، بهعنوان اقلیّت های مذهبی هستند که حکم خاصّی دارند، یعنی به اسلام کافرند، اما به دین خودشان مؤمن هستند و ما هم میتوانیم با آنها زندگی مشترک داشته باشیم که قرآن میگوید: «تَعَالَوْا إِلَی کلِمَةٍ سَوَاءٍ بَینَنَا وَ بَینَکمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّه.آل عِمران آیه 64»
کُفّار دیگر هم دو حالت دارند: کفار مُحارِب و کفار مُعاهَِد (هم عهد و هم پیمان) . با کفار مُحارِب رابطهای غیر از جنگ و درگیری و مُشاجَره همیشگی نداریم و اصلاً آشتیناپذیریم. ولی با کفار مُعاهَِد میتوان تحت شرایطی در داخل یا خارج زندگی کرد. این جریان از اول در مقابل ما بوده و علیه ما هم توطئه کرده و سردسته شان امریکاست که از لحظاتِ پیروزی انقلاب و حتی قبل از آن با مادر جنگ و ستیز بود و این ستیز ادامه دارد و ما با امریکا در جنگیم . البته دنیای دیگر به این شکل با ما وارد جنگ نشده ، امّا به هر حال ما به عنوان کافر با آنها برخورد میکنیم و تا روزی که مُحارِب نباشند، روابطی با آنها داریم و آن روزی که حَرب شروع شود و توطئهها روشن شود، شرایط ما هم باآنها عوض میشود. در داخل هم این جریانها هست. ما در داخل کافر داریم . گروههای مارکسیستی ضد خدا کافرند. اینها مُحارِب فراوان دارند : پیکاریها ، اقلیّت فداییخلق، رنجبران و خیلی گروههای کوچک دیگر که کافر و مُحارِبند و اسلحه را هم آنها بلند کردند و جنگ را از کردستان آغاز کردند و امروز هم در جنگند . ... گروهی هم کافرند که به آن شکل مزاحمت ایجاد نمیکنند و ما با آنها برخورد دیگری داریم که مثلاً در تلویزیون هم میآیند و حرف میزنند و بحثمیکنند.
امّا نفاق : در ایران دو جریان اصلی نفاق وجود دارد که در ماهیتخودشان با هم مُتضادند؛ امّا امروز در عمل، این دو جریان با کفار مُحارِب، علیه حرکت اسلامی متحد شدهاند. یک جریان نفاق، جریان به اصطلاح چپگرایمسلماننما و مُتظاهِر به اسلام به نام مجاهد خلق و یا فرقان و یا گروههاییاز این قبیل و با این ماهیت هستند که مدعی اسلام و مبارزه برای اسلامند و شاید خیلیهایشان نماز هم میخوانند، روزه هم میگیرند و در خانوادههایشان هم بهعنوان مسلمان شناخته میشوند، ولی با خط ایمان موافق نیستند؛ جریانی که ایمانشان و اسلامشان لفظی است و محتوایشان، محتوای کفراست. محتوای مجاهدین خلق از نظر ما - اگر اغراق نباشد - با کمی فاصله، به طورکلی با پیکار و اقلیت فدایی و مارکسیسم یکی است. میگوید مسلمانم، اما مسلمان نیست و در برنامههای اجتماعی هم دید چپ گرایانه دارد. جریاننفاق دیگر، جریان لیبرالیسم نفاق است. آنها هم میگویند ما مسلمانیم. امّاتفاوت در این است که اسلام آنها به اندازه اسلامی که مجاهدین خلق میگویند، از اسلام راستین (هم از لحاظ فکری و هم از نظر عملی) فاصله دارد. نه در برنامههای اجتماعی، نه در معاشرتها، نه در برنامههای اقتصادی، نه در اخلاق، نه در برخورد سیاسی و نه سیاست خارجی، با خط اسلام و احکاماسلام متحد نیست؛ کاملاً اختلاف دارند. اما اسمشان هم مسلمان است و بهمسجد میآیند، نماز میخوانند، ممکن است قرآن بخوانند و ادعای اسلامیداشته باشند. و هم ممکن است روزه بگیرند، امّا محتوا، محتوای اسلامی نیست و این دو جریان نفاق کاملاً متضادند. یکی لیبرالیسم است و دیگری سانترالیسم. یکی اقتصاد مارکسیستی دارد و دیگری طرفدار سرمایهداری است و این دوجریان در دنیا کاملاً در مقابل هم هستند و با هم در جنگند، امادر ایران موقتاً این دو جریان نفاق به هم رسیدهاند و با هم همکاری میکنند. برای ما که در متن جریانات کشور هستیم، از همان روزهای اوّل انقلاب ایندو جریان نفاق کاملاً مشخص بود. سه جبهه با ما در تعارض بودند : کفر، نفاقچپ و نفاق راست، کفر چپ و کفر راست .
** تهیّه و تنظیم توسّط : اُستاد سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
https://rafsanjani.ir/records/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%85%D8%B9%D9%87-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C-%D8%B1%D9%81%D8%B3%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C112+ مرکز اَسناد آیت الله هاشمی رفسنجانی .
************************************
http://nasimemarefat.parsiblog.com/Posts/3925/+نسیم معرفت+آیا ازنظر اسلام مردان برزنان برتری دارند؟!!+آیت الله سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی+http://nasimemarefat.parsiblog.com/ .+کلیک کنید! .
*** قرآن کتابی پراز خیر وبرکت+ کتابخانه اینترنتی آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه +http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=2252 +کلیک کنید .
*** انسان گُل سَرِ سَبَدِ موجودات(تفسیر)+ تنظیم و اصلاحات و اضافات توسط استاد سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی+ پایگاه اندیشوران حوزه + http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=6779 .+کلیک کنید .
***کتابخانه اینترنتی آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ....+کلیک کنید
http://saadatmirghadimha.rzb.ir/post/8 .
.: Weblog Themes By Pichak :.