متن موجود حدیث کساء که در مفاتیح آمده است هم از نظر متن و هم از نظر سند اشکال دارد + سند
سند حدیث کساء معروفه
شیخ عبدالله بن نورالله بحرانی در کتاب العوالم سند «حدیث کساء» را تا جابر چنین نقل کرده است:
رأیت بخط الشیخ الجلیل السید هاشم البحرانی عن شیخه الجلیل السید ماجد البحران، عن الشیخ الحسن بن زین الدین الشهید الثانی، عن شیخه المقدس الاردبیلی، عن شیخه علی بن عبدالعالی الکرکی، عن الشیخ علی بن هلال الجزایری، عن الشیخ احمد بن فهد الحلی، عن الشیخ علی بن الخازن الحائری، عن الشیخ ضیاء الدین علی بن الشهید الاول عن ابیه، عن فخر المحققین، عن شیخه و والده العلامة الحلی، عن شیخه المحقق، عن شیخه ابن نما الحلی، عن شیخه محمد بن ادریس الحلی، عن ابن حمزة الطوسی صاحب ثاقب المناقب، عن الشیخ الجلیل محمد بن شهر آشوب، عن الطبرسی صاحب الاحتجاج، عن شیخه الجلیل الحسن بن محمد بن الحسن الطوسی، عن ابیه شیخ الطائفة الحقة، عن شیخه المفید، عن شیخه الکلینی، عن علی بن ابراهیم، عن ابیه ابراهیم بن هاشم، عن احمد بن ابی نصر البزنطی، عن قاسم بن یحیی الجلاء الکوفی عن ابی بصیر، عن ابان بن تغلب عن جابر بن یزید الجعفی عن جابر بن عبدالله الانصاری رحمة الله علیهم اجمعین.
تشکیک در حدیث کساء معروف
در کتاب پژوهشی درباره حدیث کساء به این حدیث دوم از جهت سند و متن اشکالهایی وارد شده است که لازم است یک یک آنها به نوبت بررسی شود:
اشکال اول:
شیخ عباس قمی گفته: اما حدیث معروف به «حدیث کساء» که در زمان ما شایع است به این کیفیت در کتب معتبره معروفه و اصول حدیث و مجامع متقنه محدثان دیده نشده و میتوان گفت از خصایص کتاب منتخب است
الف) بدیهی است ندانستن و ندیدن دلیل بر عدم وجود نمیباشد. اگر مرحوم شیخ عباس قمی این حدیث را در جای دیگری ندیده، دلیل این نمیشود که دیگران از جستجو معاف باشند.
ب) شیخ ابو محمد حسن بن محمد دیلمی، در کتاب غرر الاخبار و درر الآثار فی مناقب الاطهار حدیث کساء را نقل کرده است.
وی نویسندهی کتاب ارشاد القلوب و از علمای قرن هشتم هجری و از بزرگان فضلاء در فقه و حدیث و معارف در عصر خود بوده و حدود صد سال قبل از تولد فخرالدین طریحی درگذشته است.
ج) شیخ عبدالله بحرانی، صاحب العوالم، که محدثی ماهر و متتبعی خبیر است، حدیث کسا را مسند نقل میکند و تقریباً معاصر با شیخ طریحی است از شیخ طریحی نقل نکرده است و ربطی به نقل طریحی ندارد.
بنابراین، حدیث کسا را از خصائص کتاب منتخب طریحی دانستن دور از واقعیت است.
اشکال دوم:
این حدیث در هیچ یکی از کتب معتبره فریقین وجود ندارد حتی کتابهایی که هدف آن ها جمع آوری احادیث منسوب به اهل بیت علیهم السلام است (هم چون بحارالانوار).
الف) اینگونه اعتراض شبیه به روشهای تهاجم فرهنگی است. زیرا اگر حدیثی فقط در یک کتاب معتبر نقل شده باشد، دلیل بر ضعف سند آن نیست. امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید «ولاترد علی الناس کل ما حدثوک به فکفی بذلک جهلاً»
ب) چنانکه توضیح داده شد علاوه بر طریحی دیگران هم قبل از او و بعد از او، آن هم به صورت مستقل از طریحی، این حدیث را نقل کردهاند.
ج) بسیاری از روایات که در کتابهای معتبر نقل شده، در بحارالانوار نیامده است. روایات زیادی نیز در بحار آمده، ولی در کتابهای دیگر نقل نشده است؛ اما این امر هرگز دلیلی برای نفی آن روایات نیست. بنابر این نقل نشدن حدیث کساء معروف در برخی از کتابهای معتبر، نشانهی ضعف سندی آن نیست.
3. تا آن جا که ما میدانیم نخستین کتاب که این حدیث را بی سند نقل کرده است همان طور که محدث قمی اشاره کرده منتخب طریحی است و این بدان معنا است که از صدر اسلام تا حدود هزار سال بعد از این حدیث هیچ اثری در کتب حدیثی دیده نمیشود.
الف) پیشتر گفتیم که دیلمی یک قرن قبل از طریحی این حدیث را نقل کرده است.
ب) بر اهل بینش و آگاه روشن است علما و بزرگان در کتابهای خود، در مباحث پیرامون آیهی تطهیر، روش دفاعی و مجادله به احسن را در مقابل تهاجم مخالفان اتخاذ نمودهاند. بهترین دلیل بر این مطلب روش علامهی مجلسی در کتاب بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار میباشد که در آن شان نزول آیهی تطهیر درباره پیامبر و امیرالمؤمنین و فاطمهی زهرا و حسنین علیهم السلاماز مصادر عامه بیش از مصادر شیعه نقل نموده است و با مراجعه به کتب شیخ مفید و سید مرتضی و حتی تفسیر البرهان سید هاشم بحرانی این مطلب کاملاً روشن میگردد. در نتیجه نقل حدیث کساء معروف، که در میان شیعه نیز خبر واحد به شمار میرود، در مقابل عامّه زمینه نداشت؛ زیرا در چنین مقامی جز حدیث متواتر به طریق فریقین قبول نمیشود. ولی در مثل کتاب غرر الاخبار دیلمی و منتخب طریحی و عوالم بحرانی زمینه داشت و آن را نقل کردهاند.
اشکال سوم:
شگفت انگیز است که این حدیث بی سند در حاشیهی نسخهی خطی کتاب عوالم العلوم با سند میشود ... تنها مستند سند مذکور گفته شیخ نورالدین عبدالله بحرانی (مؤلف عوالم العلوم) است که به فرض ثبوت میگوید به خط سید هاشم بحرانی دیدم، ولی معلوم نیست چه کسی ضامن صحت تشخیص او در این که آن ضرورتاً خط سید هاشم بحرانی است خواهد بود.
الف) در کتابهای خطی بسیار به چشم میخورد مؤلف کتاب بعد از نوشتن مسائلی پیرامون موضوعی و فراغت از آن به مطلبی با اهمیت دست یافته است که جایگاه نگارش آن، ذیل همان موضوع است؛ اما در متن جائی برای نگارش آن نمانده و ناچار مطلب جدید را در حاشیه مینویسد. کسی از عالمان علم رجال و حدیث شناسان این این نکته را دلیل بر خدشه به آن مطلب نگرفتهاند؛ بلکه تنها به وثاقت و امانت نگارنده اهمیت دادهاند.
ب) فقیه اهل البیت مرحوم آقا نجفی مرعشی رضوان الله علیه به نقل از مرحوم شیخ محمدجواد الرازی الکنی از مرحوم سید حسن بن سید مرتضی یزدی نقل میکند که صاحب عوالم سند و متن حدیث را نقل کرده است؛ پس از آن چنین میآورد:
ظاهر کلامش این است حدیث را در دو مورد جلد یازده و جلد هفتاد دو نقل کرده است.
اگر نویسنده مطلبی را دوبار یکبار در متن و بار دیگر در حاشیه بنویسد؛ معنای آن چیزی جز اهمیت موضوع در نزد نگارنده نیست.
و ثالثاً: ضامن صحت در همه احادیث و روایات وثاقت و امانت در نقل راوی است، شیخ عبدالله بن نورالله بحرانی به نظر محققین و عالم شناسان جامعه تشیع شخصیت فاضل متقی و محدث متتبع ماهر، و خبیر نقاد عصر خود بوده، بنابراین تعبیر صاحب پژوهشی درباره حدیث کسا در مورد این عالم بزرگوار دور از انصاف است. خطشناسی نیز از مهارتهای معمول در دورهی قبل از صنعت چاپ است و امری عادی است که یکی از عالمان خط دیگری را تشخیص بدهد. همین اکنون نیز متخصصان کتب خطی نیز مهارت کافی خط شناسی دارند. بنابر این؛ خطشناسی شیخ عبدالله بن نورالله بحرانی قابل اعتماد است.
فقیه اهل اهل بیت مرحوم آیة الله نجفی مرعشی رضوان الله علیه در تعلیقهی احقاق حق مینویسد:
کلام را در مورد مدارک حدیث کساء و شأن نزول آیه تطهیر با نگارش نسخهای از «حدیث کساء» که در مجالس مؤمنین شیعه آل رسول الله صلی الله علیه و آله به طلب شفای مریض، و قضاء حاجات میخوانند ختم میکنم. این نسخه را از رساله عالم جلیل الحجة الزاهد حاج شیخ محمدتقی فرزند حاج شیخ محمد باقر یزدی بافقی ساکن قم مظلومانه در اسارت فوت کرد، نقل میکنم. به یاری و کرم خداوند به سایر نسخههای در دسترسام نیز اشاره خواهم کرد. شیخ محمدتقی بافقی بعد از حمد و صلوات نوشته بود:
بسم الله الرحمن الرحیم
چون از باب لطف بر حضرت حق جلّ جلاله اتمام حجت در تمام ازمنه و امکنه بر تمام افراد بشر لازم است؛ لذا آن چه متعلق به اوست عزیز و محترم داشته و دارد، ملاحظه شود از اول آدم ال زماننا غالب ازمنه اگر نگوییم تمام قوهی کفار و فجار زیادتر از اهل ایمان، مع هذا از ایشان هیچ اثری نیست، اما اهل ایمان تمام حیثیات آنها محفوظ و محترم از اولاد و آثار و قبور از آدم تا خاتم.
پس انسان عاقل عزت دارین را اخذ مینماید و در اطاعت حضرت احدیت جلت عظمته، وسائط فیض و نشر اخبار و آثار آنها کوشش و سعی مینماید؛ خصوص کتبی که معتبر باشد و تا به حال طبع نشده مثل عوالم که از کتب معتبر شیعه و صاحب آن در کمال جلالت و اعتبار است؛ و تقریباً زیاده از هفتاد جلد است و جلد یازدهم آن در احوالات حضرت سیدة النساء فاطمة الزهراء صلوات الله و سلامه علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها است. و حقیر عبادالله محمدتقی بن محمد باقر البافقی الیزدی القمی النجفی این حدیث شریف را از کتاب مبارک عوالم نقل نمودم؛ انشاءالله تمام شیعیان سعی نموده این حدیث و آن کتاب طبع خواهند فرمود و حضرت احدیت جلّت عظمته همه را موفق و مؤید فرماید. توضیح این که هفتاد جلد آن در یزد و کتابخانه مرحوم حجة الاسلام آقای آقا میرزا سلیمان قدس سره موجود میباشد. التماس دعا از منتظرین حجة بن الحسن صلوات الله علیه و آبائه الطاهرین دارم!
مرحوم حضرت آیة الله نجفی مرعشی بعد از نقل سند «حدیث کساء» و متن آن به خط مرحوم بافقی میفرماید:
از فاضل جلیل الحجة شیخ [شهید آیة الله] محمد صدوقی یزدی درخواست کردم از نسخهی العوالم سند حدیث و متن آن را بنویسد؛ خداوند توفیق دائمی برایش عطا نماید [و با اولیاء طاهریناش مشهور نماید] خواستهام را برآورده نمود و به من آن چه امید داشتم فرستاد و من با نوشته مرحوم بافقی مقابله کردم حرف به حرف مطابق همدیگر یافتم هیچ فرقی نداشتند.15 (همچنین ایشان از علمای جلیل القدری که حدیث شریف کساء را به نظم در آوردهاند و اشعاری سرودهاند، نام میبرد و از اشعار بعضی را در تعلیقهی خود نقل کرده است.
متن حدیث کساء معروفه
قبل از ذکر متن حدیث لازم میدانم یادآوری نمایم متن حدیث را به آن چه مرحوم فقیه اهل البیت نجفی مرعش اعلی الله مقامه در تعلیقهی احقاق الحق نقل کرده و اضافه نموده:
این متن را فخرالدین طریحی و دیلمی صاحب ارشاد القلوب در کتاب الغرر و الدرر نقل کردهاند و نیز به خط حسین علوی دمشقی حنفی که از خانواده نقباء شام بود، دیدهام و نیز این متن را شیخ محمد جواد رازی در کتاب نور الآفاق از شیخ محمدحسین السیستانی و از سیدحسن بن سید مرتضی یزدی از جلد 2 و جلد 72 العوالم نقل کردهاند.
منبع : پژوهشی پیرامون حدیث شریف کسا
غیاث الأولیاء فی التوسل بحدیث الکساء
http://aelaa.net/Fa/viewtopic.php?f=13&t=633
معجم اوسط طبرانی:ج2ص388و389
شواهدالتنزیل:ج2ص39
مسنداحمدحنبل:ج4ص107
تفسیرطبری:ج22ص6
تاریخ ابن عساکر"ترجمه الامام الحسین علیه سلام":ص76-78
تذکره الخواص:ص233
فرائدالسمطین:ج2ص22-23
مناقب ابن مغازلی:ص305
اسدالغابه:ج2ص12
تفسیر ابن کثیر:ج3ص483
مشکل الاثار:ج1ص332
شرح السنه:ج7ص204
السنن الکبری:ج7ص63
تاریخ بغداد:ج9ص126
صحیح ترمذی بشرح ابن عربی:ج13ص200
اسباب النزول:ص203
صحیح مسلم بشرح نووی:ج15ص194
کنزالعمال:ج13ص645
الصواعق المحرقه:ص221
احکام القران:ج5ص230
احقاق الحق:ج2ص554
غررالاخباروآثارمرحوم دیلمی:ص186
المنتخب فخرالدین طریحی:ص186
عوالم العلوم علامه شیعی بحرانی: ج2/11ص973
کتاب قیم فاطمه الزهراسلام الله علیه علامه عالی مقام امینی,تعلیقات:ص 378
تفسیرنیشابوری:ج3
رموزامام عبدالرزاق
خصائص الکبری جلال الدین سیوطی:ج2 ص264
ریاض محب الدین طبری:ص188
الدرالمنثورجلال الدین سیوطی:ج5ص 199
تفسیر کبیر فخررازی:ج6ص783
کشف البیان امام ثعلبی و.....
که تماما به همین مضمون درچاپ های مختلف بیانگر همین واقعه شریف بوده اند.
ولعنته الله علی منکرفضائل الائمه المعصومین صلوات الله علیهم اجمعین
.: Weblog Themes By Pichak :.