آیا داستان فطرس ملک صحت دارد؟ مگر ملائکه معصیت می کنند؟
{نقل از سایت پرسمان دانشجویی_نهادنمایندگی مقام معظم رهبری}
جریان فطرس در چند روایت از معصوم(ع) روایت شده و در کتب مختلفی نقل شده از جمله در کامل الزیارات ابن قولویه که از کتب معتبر حدیث می باشد (کامل الزیارات، 140).
همچنین در ضمن دعای مربوط به روز سوم شعبان که شیخ طوسی در مصباح المتهجد از قاسم بن علاء همدانی وکیل امام هادی(ع) از امام زمان(عج) نقل کرده است این جمله آمده است که «وعاذ فطرس بمهده...؛ و پناه آورد فطرس به گهواره او ... » (مصباح المتهجد، ص 826 - 827).
جهت توضیح بیشتر در فرشتگان و فطرس توجه شما را به مطالب زیر جلب می نماییم:
با بررسى آیات و روایات متعدد، مىتوان ویژگىهاى زیر را براى فرشتگان برشمرد:
1. موجودات شریف و ارزشمندى هستند که واسطه بین خداوند متعال و عالم محسوس به شمار مىآیند و در همه حوادث بزرگ و کوچک جهان نقش دارند؛ بر هر امرى با توجه به ابعاد و جنبههاى مختلف آن یک یا چند فرشته گمارده شده است، نقش فرشتگان در حوادث و جریانها، اجراى فرمان الاهى و تثبیت آن در جایگاه ویژهاش است. قرآن کریم در این باره مىفرماید: «لا یسبقونه بالقول و هم بامره یعملون؛1 آنها در هیچ سخنى بر خداوند پیشى نمىگیرند و مطیع امر خداوندند.»
2. در فرشتگان سرکشى و نافرمانى وجود ندارد؛ چون ارادهاى مستقل از اراده خداوند ندارند تا چیزى خلاف خواست او بخواهند. قرآن در این مورد مىفرماید:«لا یعصون الله ما امرهم و یفعلون ما یؤمرون؛2 فرمان خداوند را مخالفت نمىکنند و امر او را اطاعت مىکنند.»
3. فرشتگان، با وجود فراوانى و کثرت، از نظر مقام و درجه مختلفند. برخى برتر از برخى دیگرند و عدهاى فرمانده و عدهاى فرمانبردارند. آن که فرمانده است به امر الاهى امر مىکند و فرمان مىدهد و آن که فرمانبر است نیز به دستور الاهى مطیع و فرمانبردار است و همگى در این ویژگى که از خود اراده و اختیارى ندارند،
مشترکند؛ چنان که قرآن مىفرماید: «و ما منّا اِلاّ له مقام معلوم؛3 هر کدام از ما فرشتگان داراى رتبه و جایگاه معین و مشخصى است.»
4. چون کارهاى فرشتگان به امر خداوند و اراده او است و خداوند در همه امورش غالب و چیره است - «و الله غالبٌ على امره؛4 خداوند بر کارش مسلط و چیره است - و هیچ چیز در آسمانها و زمین او را عاجز و مغلوب نمىسازد،5 فرشتگان نیز که فرمانبرداران حق بوده، اراده و خواستى جز اراده و خواست او ندارند و همواره چیره و پیروزند.6
در مورد فطرس که یکى از فرشتگان الاهى است، روایات متعددى داریم که مضمون و محتواى آنها یکسان است. در روایتى مىخوانیم: فطرس فرشتهاى بود که گردا گرد عرش الاهى در گردش بود و درباره دستورى از اوامر خداوند کوتاهى و سستى ورزید. بالش به کیفر این نافرمانى چیده شد و به یکى از جزیرهها تبعید گردید. هنگامى که امام حسین(ع) متولد شد، جبریل(ع) براى عرض تبریک به پیامبر(ص) به سوى زمین فرود آمد و در راه با فطرس دیدار کرد. جبریل(ع) به وى پیشنهاد کرد، براى عرض تبریک و تهنیت، با او نزد پیامبر(ص) برود. هنگامى که جبریل(ع) او را به حضور پیامبر(ص) برد، به امر پیامبر(ص)، بالش را به بدن پاک امام حسین(ع) مالید و سلامتش را باز یافت.7
عدهاى از بزرگان معتقدند، داستان فطرس با آیات صریح قرآن که ویژگىهاى فرشتگان را برشمرده، آنها را بندگان مطیع و کریم و شایسته خداوند معرفى مىکند و از هر نوع سرپیچى و نافرمانى پیراسته مىداند، سازگارى ندارد؛ پس باید این گونه روایات را نادرست شماریم؛ و به فرض درستىشان، بدان سبب که نکتهاى فراتر از ادراک ما دارند، باید علمش را به اهلش یعنى اولیاى برگزیده الاهى واگذاریم و خود را در فهم آن ناتوان بدانیم.
در مقابل عدهاى بر این باورند که فرشتگان اصناف و درجههاى گوناگون دارند. گروهى مقرّبند و گروهى در درجه پایینتر جاى گرفتهاند. آیاتى که هر گونه نافرمانى و سرپیچى را از فرشتگان نفى مىکنند، به فرشتگان مقرب مربوط است. فطرس از فرشتگان مقرب نبود تا از هر نوع سرکشى پیراسته باشد؛ به ویژه آن که تخلّف و سرپیچى فطرس در برخى روایات کندى و سستى ورزیدن خوانده شده که نوعى ترک اولى است نه گناه. چنان که پیامبران(ع) نیز درجات مختلف دارند: «تلک الرسل فضّلنا بعضهم على بعض؛8 بعضى پیامبران را بر بعضى برترى بخشیدیم.»
عدهای از انبیاء ترک اولى داشتند؛ ولى جمعى مانند پیامبر بزرگوار اسلام(ص) و خاندان پاکش جز اراده الاهی ارادهای نداشتند و حتى از ترک اولی نیز پیراسته بودند. ولی آنچه می توان احتمال داد این است که فطرس یکی از جن ها بود و به خاطر نافرمانی گرفتار عذاب خدا شده بود و این عذاب را به واسطه توسل به کودک تازه به دنیا آمده فاطمه زهرا(س) «حسین» بر طرف ساخت و اگر در مآخذ روایی فطرس را ملک نامیده، مشکلی ایجاد نمی کند چون به اعتقاد ابن عربی، کلمه ملک هم به گروه های جنی اطلاق می شود و هم به فرشته های متعارف در بین مردم اطلاق می شود. توجه به این نکته هم داشته باشیم که این روایات اگر صحت داشته باشند، صد در صد دارای معنای درست هستند و اگر صحت نداشته باشند، دیگر مشکلی نیست.
--------------
پىنوشت:
1. انبیا(21):27.
2. تحریم(66): 6.
3. صافات(37):164.
4. یوسف(12):21.
5. فاطر(35): 44.
6. ر.ک: المیزان، ج17، ص12، ذیل آیه اول سوره فاطر.
7. ر.ک: سفینه البحار، شیخ عباس قمى(ره)، ج3، ص930؛ بحارالانوار، ج26، ص340، روایت 10 و ج43، ص243، روایت 8 و ج4، ص182، روایت 7. 8. بقره(2): 253.
.: Weblog Themes By Pichak :.