یکصد و بیست درس زندگى از سیره حضرت محمد (ص )
مؤ لف : حمید رضا کفاش
88 - فضیلت سجده |
|
89 - فضیلت و شایستگى |
این کار حضرت وقتى مورد اعتراض قرار مى گیرد، که چرا جوان را بر بزرگسالان ترجیح داده است ، حضرت بسیار متین جواب مى دهد که ملاک مسئولیت ، بزرگى سن نیست . فضیلت و شایستگى باعث بزرگى مى باشد: فلیس الاکبر هو الافضل بل الافضل هو الاکبر . (93) همین مطلب در مورد معاذبن جبل که 26 سال دارد، مطرح است و ایشان به عنوان مبلغ دینى در مکه منصوب مى شود. |
90 - قبول زحمت |
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: برادر مسلمانت براى پذیرایى تو قبول زحمت کرده است و تو مى گویى من روزه دارم ، روزه ات را که مستحبى است بخور، قضاى آن را روز دیگر بگیر.(94) |
91 - قدرشناسى |
|
92 - قرائت قرآن |
پرسیدند: مسبحات چیست ؟ حضرت فرمود: سوره هاى حدید، حشر، صف ، جمعه و تغابن . (96) |
93 - کار و تلاش |
|
94 - کاشتن درخت |
|
95 - کرامت |
جریربن عبدالله در این هنگام وارد شد، اما جایى براى نشستن نیافت و در نزدیکى درب نشست . پیامبر صلى الله علیه و آله عباى خود را برداشت و به او داد و فرمود: این عبا را زیرانداز خود قرار ده . جریر عبا را گرفت ، و بر صورت خود واگذارد و آن را مى بوسید و گریه مى کرد آنگاه آن را جمع کرد و به پیامبر صلى الله علیه و آله رو کرد و گفت : من هرگز بر روى جامه شما نمى نشینم . خداوند تو را گرامى بدارد، همان گونه که مرا گرامى داشتى . پیامبر صلى الله علیه و آله نگاهى به سمت چپ و راست خود کرد و سپس فرمود: هرگاه شخص محترمى نزد شما آمد، او را گرامى بدارید، و همچنین هر کسى که را از گذشته بر شما حقى دارد؛ او را نیز گرامى بدارید (99). |
96 - کسب معاش |
پیامبر صلى الله علیه و آله به او فرمود: چه صدمه و آسیبى به دست تو رسیده که دستت زبر و خشن شده است ؟ سعد عرض کرد: اى رسول خدا! با طناب و بیل کار مى کنم و درآمدى براى معاش زندگى خود و خانواده ام کسب مى نمایم . از این رو دستم خشن شده است فقبل یده رسول الله قال : هذا ید تمسهاالنار پیامبر صلى الله علیه و آله دست سعد را بوسید و فرمود: این دستى است که آتش دوزخ با آن تماس پیدا نمى کند(100). |
97 - گریه پیامبر صلى الله علیه و آله |
سپس پیامبر علیه السلام گوشه اى از قبر را دید که به طور کامل درست نشده است ، با دست خود آن را موزون و صاف کرد و آنگاه فرمود: اذا عمل احدکم عملا فلیتقن : هرگاه یکى از شما کارى را انجام داد، البته آن را محکم و استوار، انجام دهد (101). |
98 - ماجراى حدود الهى |
دستور مجازات صادر نمود. اسامه متوجه غفلت خود گردیده و از لغزش خود عذر خواست و استدعاى طلب مغفرت نمود براى اینکه فکر تبعیض در اجراء قانون را از مخیله مردم بیرون بنماید، به هنگام عصر در میان جمع به سخنرانى پرداخت و ضمن عطف به موضوع روز کردن ، چنین گفت : اقوام و ملل پیشین دچار سقوط و انقراض شدند، بدین سبب که در اجراى قانون عدالت ، تبعیض روا مى داشتند. هرگاه یکى از طبقات بالا مرتکب جرم مى شد، او را از مجازات معاف مى کردند، و اگر کسى از زیردستان به جرم مشابه به آن مبادرت مى کرد او را مجازت مى کردند. قسم به خدایى که جانم در قبضه اوست ! در اجراى عدل درباره هیچ کس فروگذار و سستى نمى کنم اگر چه مجرم از نزدیکترین خویشاوندان خودم باشد (102). |
99 - مادر |
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: به مادرت دوباره سؤ ال کرد: سپس به چه کسى نیکى کنم ؟ حضرت فرمود: به مادرت بار دیگر سوال کرد: و سپس به چه کسى نیکى کنم ؟ حضرت فرمود: به مادرت بار چهارم سؤ ال کرد: آنگاه به چه کسى نیکى کنم ؟ پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: به پدرت (103). |
100 - ماه رمضان |
|
101 - ماه شعبان |
|
102 - ماه مبارک رمضان |
|
103 - مخنث |
|
104 - مدارا |
حضرت فرمود: نه ! گفت : چه کسى به دادت خواهد رسید؟ حضرت فرمود: خدا با شنیدن کلمه الله شمشیر از دست آن مشرک افتاد رسول اکرم صلى الله علیه و آله شمشیر او را گفت و فرمود: چه کسى به دادت خواهد رسید؟ مرد مشرک التماس گفت : با من مدارا کن ! حضرت فرمود: آیا به وحدانیت خدا و پیامبرى من ، شهادت مى دهى ؟ مرد مشرک گفت : نه ! ولى پیمان مى بندم که هرگز با تو نجنگم ، و با کسانى هم که با تو مى جنگند، نباشم . پس حضرت او را رها ساخت . مرد مشرک ، نزد یاران خود رفت و گفت : هم اکنون از پیش بهترین مردم ، به سوى شما آمدم (108). |
105 - مسجد |
اللهم افتح لى ابواب رحمتک خدایا درهاى رحمتت را به روى من بگشاى ؛ و چون مى خواست از مسجد خارج گردد مى گفت : اللهم افتح لى ابواب رزقک خدایا درهاى روزیت را به روى من بگشاى ، (109). |
106 - مسلمان شدن یهودى |
هنگامى که آن حضرت به سجده مى رفت ، حسین علیه السلام که کودک خردسالى بود، بر پشت رسول خدا صلى الله علیه و آله سوار مى شد و پاهاى خود را حرکت مى داد و هى هى مى کرد. وقتى که پیامبر صلى الله علیه و آله مى خواست سر از سجده بردارد، او را مى گرفت و کنار خود روى زمین مى گذارد این کار تا پایان نماز ادامه داشت . یک نفر از یهودیان ، شاهد این جریان بود. پس از نماز به رسول خدا صلى الله علیه و آله عرض کرد، با کودکان خود به گونه اى رفتار مى کنید که ما هرگز انجام نمى دهیم . رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: اگر شما به خدا و فرستاده او ایمان داشتید، با کودکان خود مهربان بودید. مهر و محبت پیامبر صلى الله علیه و آله نسبت به کودک ، مرد یهودى را سخت تحت تاءثیر قرار داد؛ وى اسلام را پذیرفت (110). |
تاریخ : دوشنبه 93/1/4 | 9:30 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.