سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

***نسیم معرفت**

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ


 ( دعای سفره )

 

 دعای خاصی  بعد از غذا ( دعای سفره ) در منابع  از معصومین «عَلَیهِمُ السَّلامُ» ذکر نشده است ولی شایسته است که انسان بعد از غذا به هر زبانی ، شکر وسپاس پروردگار بجاآوَرَد و برای خود ودیگران طلب خیر وبرکت و رزق وروزی و صحت وسلامتی و ... بنماید  و در نزد اهل علم و مردم متعارف است که این دعا را بعد از غذا به عنوان دعای سفره می خوانند :

اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ، اَلْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الشّاکِرِینَ، هَنیئاََ لِلآکِلینَ وَ بَرَکَةََ لِلباذِلِینَ،وَ صِحَّةََ لِلحاضِرِینَ وَ شَفاءً لِمَرضَی اَلمُسلِمِینَ وَسَلامَةً لِلمُسافِرینِ ؛وَمَغفِرَةً لِاَمواتِ اَلحاضِرینِ، زادَ اللهُ النِّعَمَ، دَفَعَ اللهُ النِّقَمُ، بِحُرمَةِ سَیِّدِ العَرَبِ وَالعَجَمِ، اَللّهُمَّ  تَقَبَّلْ هذَهِ اَلاطعِمَةَ وَاَلأَشرِبَةَ وَ هذا الأِطعامَ والأِحسانَ مِن مُحسِنِها وَ مِن صاحِبِ البَیتِ، بِحُرمَةِ مُحَمَّدِِ وَ آلِ مُحَمَّدِِ وَ بِحُرمَةِ سُورَةِ الفاتِحَةِ مَعَ الصَّلَواتِ .

ونیز بخشی  از مُناجاتُ الشّاکِرین از امام سجّاد (عَلَیهِ السَّلامُ)  را که ذیلاًََ ذکر می شود[ ودر مَفاتیحُ الجَنانِ مرحوم شیخ عباس قمی آمده است] می توان به عنوان ( دعای سفره ) قرائت نمود :
لَکَ الْحَمْدُ ،  إِلَهِی فَکَمَا غَذَّیْتَنَا بِلُطْفِکَ وَ رَبَّیْتَنَا بِصُنْعِکَ فَتَمِّمْ عَلَیْنَا سَوَابِغَ النِّعَمِ وَ ادْفَعْ عَنَّا مَکَارِهَ النِّقَمِ وَ آتِنَا مِنْ حُظُوظِ الدَّارَیْنِ أَرْفَعَهَا وَ أَجَلَّهَا عَاجِلاً وَ آجِلا وَ لَکَ الْحَمْدُ عَلَى حُسْنِ بَلائِکَ وَ سُبُوغِ نَعْمَائِکَ حَمْداً یُوَافِقُ رِضَاکَ وَ یَمْتَرِی الْعَظِیمَ مِنْ بِرِّکَ وَ نَدَاکَ یَا عَظِیمُ یَا کَرِیمُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.  و بعد آن  مناسب است که چنین خوانده شود  [اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ وَالْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ أَلأَحْیآءِ مِنْهُمْ وَالاَْمْواتِ تابِعْ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ بِالْخَیْراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَّعَواتِ اِنَّکَ عَلى کُلِّشَیْئٍ قَدیرٌ  ،

رَحِمَ اللّهُ مَن قَرَءَ الفاتِحَةَ مَعَ الصَّلَواتِ]

ترجمه دعای امام سجّاد (عَلَیهِ السَّلامُ) که در بالا ذکر شده بود:
تو را سپاس، خدیا همان گونه که ما را به لطف طعام دادى و با احسانت پروریدى پس نعمت هاى سرشارت را بر ما به انجام رسان، و ناگواری هاى ناخوشایند را از ما دور کن، و از بهره هاى هر دو جهان بالاتر و برترش را چه اینک و چه در آینده به ما عنایت کن، تو را سپاس بر خوبى آزمونت و بر نعمتهاى سرشارت، سپاسى که درخور خشنودی تو باشد، و در برگیرد احسان و بخشش بزرگ تو را( و خیر و جودت را به جانب ما جلب کند) اى بزرگ، اى کریم، به مهربانى ات اى مهربان ترین مهربانان.

 


***(حدیث مرفوع) (حدیث موقوف) وَبِهِ إِلَى وَبِهِ إِلَى التِّرْمِذِیِّ ، ثنا أَبُو سَعِیدٍ الأَشَجُّ ، ثنا حَفْصُ بْنُ غِیَاثٍ ، وَأَبُو خَالِدٍ الأَحْمَرُ ، عَنْ حَجَّاجِ بْنِ أَرْطَأَةَ ، عَنْ رَبَاحِ بْنِ عُبَیْدَةَ ، قَالَ حَفْصٌ : عَنِ ابْنِ أَخِی أَبِی سَعِیدٍ ، وَقَالَ أَبُو خَالِدٍ ، : عَنْ مَوْلَى أَبِی سَعِیدٍ ، عَنْ أَبِی سَعِیدٍ ، قَالَ : کَانَ النَّبِیُّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ) إِذَا أَکَلَ أَوْ شَرِبَ قَالَ : " الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَطْعَمَنَا وَسَقَانَا وَجَعَلَنَا مُسْلِمِینَ " .

 

**اَلحَمدُلِلّهِ عَلِی مَا هَدانا وَ لَهُ الشُّکرُ عَلَی ما اًَولینا

 

و ستایش خاص خدا است  ، ستایش از آن خدا است بر آنچه ما را راهنمائی فرمود و برای او است سپاس وشکر  بر آنچه به ما بخشید.   (بخشی از دعای شب عید فطر)

**در روایات وارد شده که قبل از غذا ،بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ و بعد از آن  الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ گفته شود.

  

 شعر :

الهی به این سفره برکت بده ..... به این مائده شکر نعمت بده

همه شاد گردیم در این زندگی ..... به بانی این سفره رحمت بده

به آشپز و میزبان و هم میهمان ..... تن سالم و شأن و شوکت بده

نصیب همه دوستان علی‌(ع) ..... زحق سفره ی خیر قسمت بده

الهی به روز جزا بهر ما ...... طعام بهشتی ز جنت بده


الهی که این سفره معمور باد            دمادم پر ازنعمت ونور باد

    بلائی که باشد در آفاق ودهر          از این سفره وصاحبش دور باد


 

**تهیّه وتنظیم  توسط  استاد سید اصغر سعادت میرقدیم 




تاریخ : چهارشنبه 95/1/4 | 4:47 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

حضرت آیت الله زین العابدین قربانی

به حجت الأسلام  محمد رضاشکسته دل امام جمعه محترم سیاهکل اقتداء کرد

aemejome_gilan_dar_siahkal (47)

ghorbani_shekastedel

***نسیم معرفت**

(پایگاه خبری تحلیلی در سیاهکل)


  • همایش ائمه جمعه استان گیلان در سیاهکل برگزار شد+گزارش تصویری
  •  

    آرزو دارم کنگره سلار دیلمی در سیاهکل برگزار بشود
    آیت الله قربانی در مسجد جامع سیاهکل:
  • آرزو دارم کنگره سلار دیلمی در سیاهکل برگزار بشود
  • http://www.darsiahkal.ir/68197/68197/#comment-58637




    تاریخ : چهارشنبه 95/1/4 | 1:0 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
    تاریخ : چهارشنبه 95/1/4 | 12:37 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

    ***نسیم معرفت**


    ***صِرفاََ جهت مطالعه


    مشهورهای بی اصل

     «مَن عَلَّمَنِی حَرفاً فَقَد صَیَّرَنِی عَبداً»

     

     «مَن عَلَّمَنِی حَرفاً فَقَد صَیَّرَنِی عَبداً»

     

    این عبارت نیز یکی از عباراتی است که گروهی آن را روایت دانسته و به امیرالمؤمنین علی علیه السّلام نسبت داده‌اند، و گروهی هم آن را مثَلی مشهور خوانده و به آن استناد کرده‌اند. امّا شهرت آن در جامعة علمی به گونه‌ای است، که تقریباً همة مسلمانانی که به نحوی با دانش و دانش‌پژوهی سر و کار دارند، به عنوان فرمایشی از فرمایشات امیرالمؤمنین علیه‌السّلام به آن استناد می‌کنند.

    * محمد بن ابی‌جمهور احسائی متوفای حدود 880 هـ . ق در عوالی اللئالی، ج1، ص292، از پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله روایت کرده است: "من تعلمت منه حرفا، صرت له عبدا"».

    * و نیز در ج4، ص71، چنین روایت کرده:

    «روی عن النبی (صلى الله علیه وآله) أنه قال: "من علم شخصا مسألة، فقد ملک رقبته". فقیل له: یا رسول الله أیبیعه؟ فقال: لا، و لکن یأمره و ینهاه».

    * شهید ثانی متوفای 965 یا 966 هـ در منیه المرید ص 236 چنین آورده:

    «قیل: "أنا عبد من تعلمت منه" و "من علم انسانا مسأله ملک رقه".

    ولی تحت عنوان روایت ذکر نکرده است.

    * علامة مجلسی، متوفّای 1111 هـ . ق، در بحار الانوار، ج11، ص256، این جمله را تحت عنوان مثل نقل فرموده و می‌گوید:

    «یقال فی المثل: "أنا عبد من تعلمت منه حرفا"».

    * محمد مهدی نراقی متوفای 1209، در جامع السعادات، ج3، ص112، این سخن را به امیرالمؤمنین علیه‌السّلام نسبت داده و می‌گوید:

    وقال أمیر المؤمنین (ع): (من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا).

    * صادق بحرالعلوم، متوفّای......... مصحح و معلّق "الفوائد الرجالیة" تألیف علامه سیدمحمدمهدی بحرالعلوم در مقدمه کتاب مذکور، ج1، ص38،  نیز آن را به عنوان مثل عنوان کرده و می‌گوید:

    و لیس ذلک بغریب على تلمیذ مثل کاشف الغطاء بالنسبة الى استاذ مثل "بحر العلوم". فان العلماء أدری و أعرف بمغزى المثل المشهور: "من علمنی حرفا ملکنی عبدا"».

    * فخر رازی [سقیفه‌گرا]، متوفّای 606 هـ . ق، در تفسیر کبیر خود، ج15، ص88، چنین می‌گوید:

    «یقال فی المثل: "أنا عبد من تعلمت منه حرفا"».

    * عجلونی، متوفّای 1162 هـ . ق، در کشف الخفاء، ج2، ص265، می‌گوید:

    «والمشهور على الألسنة من علمنی حرفا کنت له عبدا».

    ولی هیچ‌یک از این دونفر آن را به روایت نسبت نمی‌دهند.

    در مآخذ سقیفه‌گرایان، شبیه این روایت برای آموختن آیه‌ای از قرآن، فراوان وارد شده است. از جمله این روایات، روایت طبرانی متوفای 360 هـ . ق است که در معجم الکبیر ج 8 ص 112 به سندش از پیامبر اکرم صلّی‌الله علیه و آله چنین روایت می‌کند:

    «... قال رسول الله صلى الله علیه وسلم "من علم عبدا آیة من کتاب الله فهو مولاه لا ینبغی له أن یخذله ولا یستأثر علیه"».

    همانگونه که ملاحظه می‌کنید، به میزانی که ما استقراء کردیم، سند این جمله، تحت عنوان روایت، به ابن ابی‌جمهور ختم می‌شود. و او نیز با یکی از اسناد هفتگانة خود، که معلوم نیست کدام سند است، به پیامبر اکرم صلّی‌الله علیه و آله نسبت می‌دهد. و تا قبل از ابن ابی‌جمهور، ظاهرا سابقه‌ای در نقل آن نیست.

    در باب آداب عالم و متعلّم، و احترام به عالم و معلّم، روایات فراونی رسیده و شکی در لزوم احترام به معلّم نیست. امّا آنچه که باید مورد دقّت نظر قرار گیرد، سه مسأله است.

    الف: در صورت صحت این حدیث، معنای آن چیست؟

    ب: بر اساس معنایی که در عرف استناد کنندگان به این روایت، شهرت یافته، آیا هرکس چیزی را به کسی بیاموزد، او را بردة خویش ساخته؟

    ج: اگر با آموختن حرفی و یا علمی، متعلّم بردة معلّم خویش می‌شود، آیا این سخن در بارة پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله، یا امیر مؤمنان علی علیه‌السّلام نیز صدق می‌کند؟

    بدیهی است که کلمة "عبد" در این دسته از روایات، به معنی برده و غلام است. و لذا در برخی روایات، جملة "ملک رقبته" ذکر شده است، که به معنی غلام بودن و برده بودن متعلّم برای معلّم، و مالکیّت و تسلّط معلم بر متعلّم است.

    نظر به این‌که سر نهادن و معتقد بودن به چنین حکمی، مستلزم جعل و فرمان الهی است، و با عقل و صلاحدید بشر نمی‌توان به برده بودن متعلّم نسبت به معلّم حکم کرد، لذا برای اثبات آن، نیازمند روایتی متقن و محکم می‌باشیم، که جای هیچ خدشه و خللی در آن نباشد. باید از سوی خدا و پیشوایان معصوم علیهم‌السّلام حکمی صادر شود، که متعلّم را عبد و بردة معلّم قرار دهد. در غیر این صورت، نمی‌توان به راحتی به این عقیده معتقد شد. ولی با کنکاشی که ما کردیم، بر چنین حکمی، روایت قابل اعتمادی وجود ندارد. و آنچه در این باب رسیده، فاقد اعتبار است. بنا بر این، اگرچه روایات معتبری مبنی بر بزرگداشت معلّم وارد شده ولی هیچ‌یک از این روایات، دلالت بر بنده بودن متعلّم برای معلّم ندارند. و این بردگی و بندگی، حتّی برای افراد عادی هم صدق نمی‌کند چه رسد به کسی مانند پیامبر و امام.

    پیامبر و امامان معصوم علیهم السّلام، نیازی به آموزش ندارند. آنان دانش‌آموختگان مکتب خدایند و نیازی به تعلیم هیچ معلّمی ندارند. لذا حقّ هیچ معلّمی بر گردن آنان نیست. آنان در شکم مادر عالمند و در بدو تولّد، آیات الهی را تلاوت می‌کنند. پیامبر اکرم، صلّی الله علیه و آله، درس ناخوانده عالم است. و نیازی به درس خواندن ندارد. و آنچه که دربارة نزول سورة "علق" اشتهار یافته، که می‌گویند جبرئیل به پیامبر گفت: "بخوان" پیامبر گفت: "چه بخوانم".... "من خواندن بلد نیستم" و... نسبتی ناروا و د روغ، و بخشی از بافته‌های ذهنی صاحبان آراء قرآنی است، و در آینده ما به بررسی آن خواهیم پرداخت. پیامبری پیامبر، و امامت امام به این است که در تمام جهات، از همگان برتر بوده و حق احدی بر گردن او نباشد. چه در این صورت، همگان بر پیامبر و امام، حجّت خواهند یافت. با این حساب، چگونه می‌توان این سخن را صادره از ساحت قدس محمّد و علی صلوات الله علیهما دانست که: «من علّمنی حرفا، قد صیّرنی عبدا» یا «من علّمنی حرفا صرت له عبدا» و... ؟ یعنی پیامبر و علی صلوات الله علیهما، هم نیازمند آموزش باشند، و هم پس از آموزش، نه تنها احترام به معلّمشان و حقّ معلّمشان بر گردن آنان باشد، که برده و غلام معلّمشان هم باشند!!! آیا چنین چیزی ممکن است؟

    تنها راه توجیه این روایت این است که بگوییم: کلمة "من" در جملة «من علّمنی حرفا» مرجع و مصداق آن، خداست. یعنی خدایی که به من حرف آموخت، مرا بندة خود ساخت. که البتّه سیاق روایت، با چنین توجیهی هماهنگ نیست.

    در نتیجه، باید اذعان کنیم، که صدور این روایت از عصمت مطلق، حضرت ختمی مرتبت، و امیر مؤمنان صلوات الله و سلامه علیهما، نه تنها بعید، بلکه محال است.

    و حق، آن است، که همانگونه که گروهی از علما نیز تصریح کرده‌اند، این جمله را یک مثَل، برای پراهمیّت جلوه دادن مقام معلّم بدانیم و بس.

    مشهورهای بی اصل- من علمنی حرفا فقد صیرنی (سایت مذهبی عَندلیب)

    http://www.andalibonline.com/static-192.html





    تاریخ : چهارشنبه 95/1/4 | 12:18 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

    ***نسیم معرفت**

    به نام خدا

    پرسش : منظور از اینکه«شفاء» است چیست؟


    وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً


    و از قرآن ، آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان ، نازل می کنیم و ستمگران را جز خسران ( و زیان ) نمی افزاید.

    سوره اِسراء آیه 82.

    پاسخ : در82«اسراء» مى خوانیم: (مارا نازل مى کنیم که مایه شفا و رحمت مومنان است)؛ «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُوْمِنِین». بدون شک، بیمارى هاى روحى و اخلاقى انسان، شباهت زیادى با بیمارى هاى جسمى او دارد، هر دو، کشنده است، هر دو، نیاز به طبیب، درمان و پرهیز دارد، هر دو، گاهى سبب سرایت به دیگران مى شود، هر دو، باید ریشه یابى شوند و پس از شناخت ریشه اصلى باید به درمان هر دو، پرداخت. هر دو، گاهى به مرحله اى مى رسند که غیر قابل علاجند ولى در بیشتر موارد مى توان آنها را درمان کرد. چه تشبیه جالب، پر معنى و پرمایه اى؟ آرى،نسخه حیاتبخشى است براى آنها که مى خواهند، با جهل، کبر، غرور،و نفاق به مبارزه برخیزند.نسخه شفابخشى است، براى بر طرف ساختن ضعف ها، زبونى ها و ترس هاى بى دلیل. اختلاف ها و پراکندگى ها. قرآن، داروى شفابخشى است، براى آنها که از بیمارى عشق به دنیا، وابستگى به مادیات، تسلیم بى قید و شرط در برابر شهوت ها رنج مى برند. قرآن، نسخه شفابخشى است، براى دنیایى که آتش جنگ ها در هر سوى آن افروخته است، و در زیر بار مسابقه تسلیحاتى کمرش خم شده، و مهم ترین سرمایه هاى اقتصادى و انسانى خود را در پاى غول جنگ و تسلیحات مى ریزد.و سرانجام، قرآن، نسخه شفابخشى است براى آنها که پرده هاى ظلمانى شهوات آنها را از رسیدن به قرب پروردگار، مانع شده است. در57«یونس» مى خوانیم: «قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ»؛ (از سوى پروردگارتان اندرز و شفا دهنده دل ها نازل شد). در44«فصلت» نیز مى خوانیم: «قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدىً وَ شِفاءٌ»؛ (به این لجوجان تیره دل بگو، اینبراى مومنان مایه هدایت و شفاء است). على(علیه السلام) در سخن بسیار جامع خود در «نهج البلاغه» این حقیقت را با شیواترین عبارات بیان فرموده است:  «فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ اَدْوایِکُمْ وَ اسْتَعِینُوا بِهِ عَلى لاَ ْوایِکُمْ فَاِنَّ فِیهِ شِفاءً مِنْ اَکْبَرِ الدّاءِ وَ هُوَ الْکُفْرُ وَ النِّفاقُ وَ الْغَیُّ وَ الضَّلالُ»؛ (از این کتاب بزرگ آسمانى، براى بیمارى هاى خود شفا بخواهید و براى حل مشکلاتتان از آن یارى بطلبید؛ چرا که در این کتاب درمان بزرگترین دردها است: درد کفر، نفاق، گمراهى و ضلالت)!(1) و در عبارت دیگرى، از همان حضرت مى خوانیم: «اَلا اِنَّ فِیهِ عِلْمَ ما یَاْتِی وَ الْحَدِیثَ عَنِ الْماضِی وَ دَواءَ دایِکُمْ وَ نَظْمَ ما بَیْنَکُمْ»؛ (آگاه باشید! در این، خبرهاى آینده است، و بیان حوادث اقوام گذشته، و درمان بیمارى هاى شما و برنامه نظم زندگى اجتماعى شما) (2). و در جاى دیگر از همان امام بزرگ مى خوانیم: «وَ عَلَیْکُمْ بِکِتابِ اللّهِ فَاِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِینُ وَ النُّورُ الْمُبِینُ وَ الشِّفاءُ النّافِعُ وَ الرِّیُّ النّاقِعُ وَ الْعِصْمَهُ لِلْمُتَمَسِّکِ وَ النَّجاهُ لِلْمُتَعَلِّقِ لایَعْوَجُّ فَیُقامَ وَ لایَزِیغُ فَیُسْتَعْتَبَ وَ لاتُخْلِقُهُ کَثْرَهُ الرَّدِّ وَ وُلُوجُ السَّمْعِ مَنْ قالَ بِهِ صَدَقَ وَ مَنْ عَمِلَ بِهِ سَبَقَ»؛ (کتابرا محکم بگیرید; زیرا رشته اى است بسیار مستحکم، و نورى است آشکار، دارویى است شفابخش و پر برکت، و آب حیاتى است که عطش تشنگان حق را فرو مى نشاند، هر کس به آن تمسک جوید او را حفظ مى کند، و آن کس که به دامنش چنگ زند او را نجات مى بخشد، انحراف در آن راه ندارد، تا نیاز به راست نمودن داشته باشد، و هرگز خطا نمى کند، تا از خوانندگانش پوزش بطلبد، تکرارش موجب کهنگى و یا ناراحتى گوش نمى گردد [و هر قدر آن را بخوانند، شیرین تر و دلپذیرتر خواهد بود] کسى که باسخن بگوید، راست مى گوید، و کسى که به آن عمل کند گوى سبقت را از همگان مى برد).(3) این تعبیرهاى رسا و گویا که نظیر آن در سخنان پیامبر(صلىعلیه وآله) و سایر گفته هاى على(علیه السلام) و ایمه هدى(علیهم السلام) کم نیست، به خوبى ثابت مى کند که: نسخه اى است براى سامان بخشیدن به همه نابسامانى ها، بهبودى فرد واز انواع بیمارى هاى اخلاقى و اجتماعى. بهترین دلیل براى اثبات این واقعیت، مقایسه وضع عرب جاهلى با تربیت شدگان مکتب پیامبر(صلىعلیه وآله) در آغازاست.دیدیم چگونه آن قوم خونخوار، جاهل و نادان که انواع بیمارى هاى اجتماعى و اخلاقى سر تا پاى وجودشان را فرا گرفته بود، با استفاده از این نسخه شفابخش، نه تنها درمان یافتند، بلکه آن چنان قوى و نیرومند شدند که ابرقدرت هاى جبار جهان را به زانو در آوردند. و این، درست همان حقیقتى است که مسلمانان امروز، آن را از یاد برده اند، و به این حال و روزگار که مى دانیم و مى دانید، گرفتار گشته اند. تفرقه، در میانشان غوغا مى کند، غارتگران بر منابعشان مسلط شده اند، سرنوشتشان به دست دیگران تعیین مى شود ، و انواع وابستگى ها آنها را به ضعف، زبونى و ذلت کشانده است. و این است، سرانجام کار کسانى که نسخه شفابخش در خانه هاشان باشد و براى شفاى دردهاى خود، دست به سوى کسانى دراز کنند که از آنها بیمارترند!قرآن، نه فقط شفا مى بخشد، که بعد از بهبودى، یعنى در دوران نقاهت، بیماران را با پیام هاى گوناگونش تقویت مى کند؛ چرا که بعد از «شفا»، «رحمت» است. جالب این که: داروهاى دردهاى جسمانى غالباً اثرهاى نامطلوبى روى ارگان هاى بدن مى گذارند، تا آنجا که درمعروفى آمده: (هیچ دارویى نیست مگر این که: خود سرچشمه بیمارى دیگر است) «ما مِن دَواء اِلاّ وَ یُهَیِّجُ داء».(4) اما این داروى شفابخش، هیچ گونه اثر نامطلوب روى جان، فکر و روح آدمى ندارد، بلکه به عکس تمام آن خیر و برکت است. در یکى از عبارات «نهج البلاغه» مى خوانیم: «شِفاءٌ لاتُخْشَى اَسْقامُه»؛ (قرآن داروى شفابخشى است که هیچ بیمارى از آن برنمى خیزد).(5) کافى است یک ماه خود را متعهّد به پیروى از این نسخه شفابخش کنیم، فرمانش را در زمینه علم، آگاهى، عدل، داد،و پرهیزگارى، اتحاد و صمیمیت، از خود گذشتگى وو... پذیرا گردیم، خواهیم دید به سرعت نابسامانى هامان سامان مى یابد. ذکر این نکته نیز، ضرورت دارد که: این نسخه، مانند نسخه هاى دیگر، وقتى موثر است که به آن عمل شود و الا صد بار اگر بهترین نسخه هاى شفابخش را بخوانیم و روى سر بگذاریم ولى به آن عمل نکنیم، نتیجه اى نخواهیم گرفت.(6)

            پی نوشت: 
    (1). «نهج البلاغه»، خطبه 176.
    (2). «نهج البلاغه»، خطبه 158.
    (3). «نهج البلاغه»، خطبه 156.
    (4). «سفینة البحار». «لَیْسَ مِنْ دَوَاءٍ إِلَّا وَ هُوَ یُهَیِّجُ دَاءً». (الکافی ج 8، ص 273، باب حدیث نوح ع یوم القیامة).
    (5). «نهج البلاغه»، خطبه 198.
    (6). گرد آوری از کتاب: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و ششم، ج 12، ص 266.

    http://makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=244467&typeinfo=25&catid=22995

     




    تاریخ : چهارشنبه 95/1/4 | 11:24 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر


    ***نسیم معرفت**


    قال الأمام الجواد ( علیه السلام)


     مَنْ أصْغى إلى ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَاللّهَ، وَإنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبلیس فَقَدْ عَبَدَ إبلیسَ
    هرکس به سخنان کسی علاقمند و متمایل باشد، بنده اوست، پس چنان چه سخنور براى خدا و از احکام و معارف خدا سخن بگوید، بنده خداست، و اگر از زبان شیطان و هوى و هوس و مادیات سخن بگوید، بنده شیطان خواهد بود.


     مستدرک الوسائل، ج 17، ص 308، ح 5.


     




    تاریخ : سه شنبه 95/1/3 | 1:7 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر


    ***نسیم معرفت**


    بسم الله الرحمن الرحیم

    منظور از (فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ) چیست؟!

    **لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقیَ‏ لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ

    در قبول دین ، اکراهی نیست. ( زیرا ) راه درست از راه انحرافی ، روشن شده است. بنا بر این ، کسی که به طاغوت [ بت و شیطان ، و هر موجود طغیانگر ] کافر شود و به خدا ایمان آورد ، به دستگیره محکمی چنگ زده است ، که گسستن برای آن نیست. و خداوند ، شنوا و داناست.

    سوره بقره آیه 256 .


    **وَ مَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقیَ‏ وَ إِلَی اللَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ

    کسی که روی خود را تسلیم خدا کند در حالی که نیکوکار باشد ، به دستگیره محکمی چنگ زده ( و به تکیه گاه مطمئنی تکیه کرده است ) و عاقبت همه کارها به سوی خداست.  سوره لقمان آیه 22 .


     **وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلی‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ


    و همگی به ریسمان خدا [ قرآن و اسلام ، و هر گونه وسیله وحدت ] ، چنگ زنید ، و پراکنده نشوید! و نعمت ( بزرگِ ) خدا را بر خود ، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید ، و او میان دلهای شما ، الفت ایجاد کرد ، و به برکتِ نعمتِ او ، برادر شدید! و شما بر لبِ حفره ای از آتش بودید ، خدا شما را از آن نجات داد این چنین ، خداوند آیات خود را برای شما آشکار می سازد شاید پذیرای هدایت شوید.   سوره آل عمران آیه 103 .

    آیة الکرسی «ایه 255 سوره بقره است»، علامه طباطبایی در جلد دوم تفسیر المیزان درباره ایة الکرسی می‌فرماید:ایة الکرسی،از صدر اسلام مشهور بوده، در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و حتی از زبان آن جناب به این نام بیان می‌شد، همچنان که این نامگذاری در روایات وارده از آن جناب و از اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و از صحابه به چشم می‌خورد و این احترام،بدون جهت نبوده، بلکه بخاطر معارف دقیق و لطیفی است که در این ایه آمده و آن عبارت است از: توحید خالصی که جمله «اللّه لا اله الا هو…» بر آن دلالت دارد و همچنین «قیمومیت مطلقه‌ای» که در آن آمده و …

    ترجمه تفسیرالمیزان،ج1،ص 513

    این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. (طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏1، ص 111.)

    طبرى از طریق سعید[سَعیدبن جُبَیر  .  سَعید بن جُبَیر بن هِشام اسدی کوفی، معروف به ابومحمد و ابوعبداللّه، از خاندان های معروف کوفه بود. وی در زهد، تقوا، شب زنده داری، دیانت و فقاهت معروف بود و در تفسیر قرآن، شهرت به سزایی داشت؛ زیرا او را از شاگردان مدرسه تفسیری عبداللّه بن عباس دانسته اند. سعید، بیشترین روایات خود را از وی نقل کرده است.] یا عِکرَمَة از ابن عباس و نیز صاحبان کشف الاسرار و روض الجنان از سُدى و همچنین صاحب مجمع البیان چنین روایت کنند که مردى از انصار به نام ابوالحَصین که طبرى او را از طائفه بنى‌سالم بن عَوف معرفى کرده در مدینه دو پسر داشت مسیحیان شام که براى تجارت به مدینه آمده بودند. آن دو پسر را فریفته به دین مسیح وارد کرده و با خود به شام برده بودند. ابوالحصین نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و استمداد کرد که ایشان را به مدینه برگرداند. در آن حال این آیه نازل گردیده و پیامبر آن دو را به حال خود گذاشت و به پدرشان فرمود: دو فرزند را از خود دور کن و این دو نفر نخستین کسانى بودند که کافر گردیدند و نیز آیه 65 از سوره نساء «فَلاَ وَرَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ حَتَّىَ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاَ یَجِدُواْ فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُواْ تَسْلِیمًا". "نه چنین است، قسم به خدای تو که اینان (به حقیقت) اهل ایمان نمی‌شوند مگر آنکه در خصومت و نزاعشان تنها تو را حَکَم کنند و آن‌گاه به هر حکمی که کنی اعتراض نداشته، کاملاً (از دل و جان) تسلیم (فرمان تو) باشند."  »  درباره این موضوع نازل گردید و گویند این آیه به آیه قتال(فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ فَخَلُّوا سَبیلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ .  وقتى ماه هاى حرام پایان گرفت مشرکان را هر جا یافتید به قتل برسانید; و آنها را اسیر سازید; و محاصره کنید; و در هر کمینگاه بر سر راه آنها بنشینید، هر گاه توبه کنند و نماز را بر پا دارند و زکات را بپردازند آنها را رها سازید; زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است! )   در سوره توبه منسوخ گردیده و عده اى نیز معتقدند که منسوخ نشده بلکه محکم می‌باشد.

    طبرى از طریق سعید بن جبیر از ابن عباس و نیز صاحب روض الجنان از همان طریق از ابن عباس چنین روایت کنند که در میان طوائف انصار قبل از اسلام اگر از براى زنى فرزندى بوجود نمى آمد، نذر می‌نمود که اگر صاحب فرزندى شود به یهودیان بسپارد. چون اسلام ظهور کرد هنوز از این گونه زنان در میان طائفه بنى‌نضیر وجود داشتند و چون طائفه مزبور از طرف اسلام تبعید شدند، انصار مى گفتند: یا رسول اللَّه! فرزندان و برادران ما در میان آن‌ها هستند سپس خداوند این آیه را نازل نمود و پس از نزول آیه رسول خدا فرمود: اینان مختار خواهند بود، اگر می‌خواهند مسلمان شوند در مدینه بمانند و اگر می‌خواهند یهود باشند و تبعید گردند.

    **رسول اکرم صلى الله علیه وآله به حضرت على علیه السلام فرمودند: «اَنتَ العُروةُ الوُثقَى».  (تفسیر برهان، ج‏1، ص‏141 .)

     

    این واژه (عُروَة الوُثقَی)در قرآن مجید، دو بار به کار رفته است‌: "فَمَن یَکْفُرْ بِالطَّـَغُوت‌ِ وَیُؤْمِن بِاللَّه‌ِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَة‌ِ الْوُثْقَی‌َ;(بقره‌،256) کسی که به طاغوت [=بت و شیطان و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به "دستگیرة محکمی چنگ زده است‌." 2. "وَ مَن یُسْلِم‌ْ وَجْهَه‌ُوَّ إِلَی اللَّه‌ِ وَ هُوَ مُحْسِن‌ٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَة‌ِ الْوُثْقَی‌َ;(لقمان‌،22) کسی که روی خود را تسلیم خدا کند، در حالی که نیکوکار باشد، به "دستگیرة محکمی‌" چنگ زده ]و به تکیه‌گاه مطمئنی تکیه کرده است‌[." در آیة اول "ایمان به خدا" و در آیة دوم "توجّه به خدا"، عروة الوثقی‌، نامیده شده است‌. "عروة الوثقی‌" از نظر لغوی به معنای "دستگیرة محکم‌" است‌. خداوند خواسته است از باب "تشبیه معقول به محسوس‌" چیزهایی که با حواس ظاهری حس نمی‌شوند را به چیزی که با حواس ظاهری ما درک می‌شود، تشبیه کند. اینجا نیز خداوند می‌خواهد به ما بفهماند که چطور وقتی به دستگیره و ریسمان محکمی تمسّک کرد، سقوط نمی‌کنی ایمان به خدا و توجه به سوی او هم از افتادن و سقوط در ورطة کفر و الحاد و انحراف حفظ می‌کند.(تفسیر مجمع البیان مرحوم طبرسی‌، ج 1ـ2، ص 631، نشر دارالمعرفة‌.) البته از امام صادق‌روایت شده است که‌: منظور از "عروة الوثقی‌" ایمان به خداوند واحدی است که شریک ندارد. و از امام باقر7 روایت شده است که‌: مقصود از آن دوستی ما اهل‌بیت‌: است‌.(تفسیر صافی‌، فیض کاشانی‌، ج 1، ص 284، نشر اعلمی‌.) در حدیثی نیز که اهل‌سنّت آن را نقل کرده‌اند. و نیز امام رضا7 از پیامبر6 نقل کرده‌اند که‌: "بعد از من ]یعنی پیامبر6[ فتنه‌ای تاریک و ظلمانی خواهد بود; تنها کسانی از آن رهایی می‌یابند که به عروة‌الوثقی چنگ زنند، عرض شد: ای رسول خدا! عروة الوثقی چیست‌؟ فرمود: ولایت سید اوصیأ است‌. عرض شد: یا رسول اللّه‌! سید اوصیأ کیست‌؟ فرمود: امیرمؤمنان‌. عرض شد: امیرمؤمنان کیست‌؟ فرمود: مولای مسلمانان و پیشوای آنان بعد از من‌. باز برای این که پاسخ صریح‌تری بگیرند عرض کردند او کیست‌؟ فرمود: برادرم علی بن ابی طالب‌البته تفسیر عروة الوثقی به ایمان به خدا، ولایت‌، دوستی اهل‌بیت‌، علی‌و غیره‌، هیچ منافاتی با هم ندارند; زیرا این‌ها از باب ذکر مصداق است‌; و همة این‌ها دارای این ویژگی هستند که اگر به آن‌ها تمسّک کنی‌، همواره در طریق هدایت باقی خواهی ماند و گمراه نمی‌شوی‌.

    (تفسیر نمونه‌، آیت اللّه مکارم شیرازی ج 17، ص 68ـ69، نشر دارالکتب الاسلامیة‌.)


    **امام علی در توصیف قرآن می فرماید:

    عَلَیْکُمْ بِکِتابِ اللّهِ فَاِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِینُ : بر شما باد به کتاب خدا که ریسمان محکم و استواری است [ که یک طرفش به دست خداست و طرف دیگرش به سوی شما تا آن را بگیرید و بالا روید و به خدا برسید]

    خُطَب الامام علی ع از  محمد عبده،، قم، دار الذخائر، 1412 ق، ج2، ص 49.


    **وَ عَلَیْکُمْ بِکِتابِ اللّهِ فَاِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِینُ وَ النُّورُ الْمُبِینُ وَ الشِّفاءُ النّافِعُ وَ الرِّیُّ النّاقِعُ وَ الْعِصْمَهُ لِلْمُتَمَسِّکِ وَ النَّجاهُ لِلْمُتَعَلِّقِ لایَعْوَجُّ فَیُقامَ وَ لایَزِیغُ فَیُسْتَعْتَبَ وَ لاتُخْلِقُهُ کَثْرَهُ الرَّدِّ وَ وُلُوجُ السَّمْعِ مَنْ قالَ بِهِ صَدَقَ وَ مَنْ عَمِلَ بِهِ سَبَقَ

    کتاب را محکم بگیرید; زیرا رشته اى است بسیار مستحکم، و نورى است آشکار، دارویى است شفابخش و پر برکت، و آب حیاتى است که عطش تشنگان حق را فرو مى نشاند، هر کس به آن تمسک جوید او را حفظ مى کند، و آن کس که به دامنش چنگ زند او را نجات مى بخشد، انحراف در آن راه ندارد، تا نیاز به راست نمودن داشته باشد، و هرگز خطا نمى کند، تا از خوانندگانش پوزش بطلبد، تکرارش موجب کهنگى و یا ناراحتى گوش نمى گردد [و هر قدر آن را بخوانند، شیرین تر و دلپذیرتر خواهد بود] کسى که با سخن بگوید، راست مى گوید، و کسى که به آن عمل کند گوى سبقت را از همگان مى برد.

    «نهج البلاغه»، خطبه 156.


    **منظور از "عُروةُ الوُثقَی" در قرآن همان ایمان به توحید و معاد و نبوت و عمل به دستورهای کتاب آسمانی و پیامبر آسمانی است.  

    ألأَصفَی فِی تَفسیرِ القُرآن از مرحوم  فیض کاشانی ، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1418 ق، ج 1، ص 122.


    **  عَن اَبِی الحَسَن مُوسَی (علیه السلام) عَن آبَائِهِ (علیهم السلام) فِی قَولِهِ عَزَّ وَ جَلَّ  :  فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَة‌ِ الْوُثْقَی‌َ[ سوره بقره آیه256] قَالَ : مَوَدَّتُنَا اَهلَ البَیتِ ( علیهم السلام ) .  امام موسی بن جعفر ( علیهما السلام) فرمود :  مراد از  قول خداوند که فرمود :  ...فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَة‌ِ الْوُثْقَی‌َ(...به دستگیره محکمی چنگ زده) مودّت ومحبت ما اهل بیت( علیهم السلام) است. 

    سفینة البحار جلد سوم ص467.  و  تأویل الآیات ص432 . و  بحار الأنوار ج 24 ص 85.

    قال أمیر المؤمنین علی علیه السلام: «أَلْعُرْوَة‌ُ الْوُثْقَی‌َ  ، المَوَدَّةُ لِآلِ مُحَمَّدِِ (صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ)
    یَنابیعُ المودة 1: 331 | 2.

    قَالَ صلى الله علیه وآله وسلم: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَتَمَسَّکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى ، فَلْیَسْتَمْسِکْ بِحُبِّ عَلِیِِّ وَ أَهلِ بَیتِی.
     
    عیون أخبار الرضا علیه السلام 2: 58 | 216. وینابیع المودة 2: 268 | 761.

    قَالَ رَسُولُ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ) مُخَاطِباً أَمیرَ المُؤمِنینَ عَلِیِِّ (علیه السلام): «یَا عَلِیُّ، مَن أَحَبَّکُم وَتَمَسَّکَ بِکُم، فَقَد تَمَسَّکَ بِالعُروَةِ الوُثقَى»
    کفایة الاَثر: 71. وارشاد القلوب | الدیلمی: 415، منشورات الشریف الرضی ـ قم ط2.

     

    *در روایات می خوانیم: رهبران معصوم و اهل بیت پیامبرعلیهم السلام و علاقه و مودّت آنان، ریسمان محکم الهی و عروةالوثقی می باشند. «نحن العروة الوثقی»**بحار، ج 26، ص 260.***، «العروة الوثقی المودّة لآل محمّد»** بحار، ج 24، ص 85. 


    ***وَفِی  أَمَالِی الشَّیخِ الطُّوسِی:164 / ح 274 ، وَ  أِرشَادِالقُلُوبِ لِلدَّیلَمِیِّ:253 . جَاءَ عَنهُ(صَلّى اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ) قَولُهُ: « حُبُّنَا أَهلَ البَیتِ یُکفِّرُ الذُّنُوبَ، وَیُضَاعِفُ الحَسَنَاتِ ». وَ أَکَّدَ ذَلِکَ أَئِمَّةُ أَهلِ البَیتِ (علیهم السلام) إِرشَاداً لِلنَّاسِ وَحِرصاً عَلَى نَجَاتِهِم وَفَوزِهِم، فَقَالَ أَمیرُ المُؤمِنینَ (علیه السلام) : « مَن أحبَّنا أهلَ البَیتِ عَظُمَ أِحسانُهُ، وَ رَجَحَ میزانُهُ، وقُبِلَ عَمَلُهُ، وَ غُفِرَ زَلَّتُهُ، ومَن أبغَضَنا لَا یَنفَعُهُ إِسلامُهُ » ( مشارق أنوار الیقین للحافظ البُرسی:51 )، وَقَالَ الإمَامُ الحَسَنُ المُجتَبَى (علیه السلام) : « أِنَّ حُبَّنا لَیُساقِط ُ الذُّنُوبَ مِن اِبنِ آدَمَ کَمَا یُساقِطُ الرِّیحُ الوَرِقَ مِنَ الشَّجَرِ » ( الاختصاص للشیخ المفید:82، رجال الکشّی للطوسی:111 ـ 112 )، وَقَالَ الإمَامُ البَاقِرُ (علیه السلام) : « بِحُبّنا تُغفَرُ لَکُمُ الذُّنُوبُ » ( أمالی الطوسی:452 / ح 1010، بشارة المصطفى لشیعة المرتضى:67 ).


    عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ :
    مَعَاشِرَ النَّاسِ اعْلَمُوا أَنَّ لِلَّهِ تَعَالَى بَاباً مَنْ دَخَلَهَا أَمِنَ مِنَ النَّارِ وَ مِنَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ
    فَقَامَ إِلَیْهِ أَبُو سَعِیدٍ الْخُدْرِیُّ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ اهْدِنَا إِلَى هَذَا الْبَابِ حَتَّى نَعْرِفَهُ
    فَقَالَ هُوَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ سَیِّدُ الْوَصِیِّینَ وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَخُو رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ خَلِیفَتُهُ عَلَى النَّاسِ أَجْمَعِینَ
    مَعَاشِرَ النَّاسِ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَتَمَسَّکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى الَّتِی لَا انْفِصامَ لَها فَلْیَسْتَمْسِکْ بِوَلَایَةِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَإِنَّ وَلَایَتَهُ وَلَایَتِی وَ طَاعَتَهُ طَاعَتِی
    مَعَاشِرَ النَّاسِ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَعْرِفَ الْحُجَّةَ بَعْدِی فَلْیَعْرِفْ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ
    مَعَاشِرَ النَّاسِ مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَتَوَالَى وَلَایَةَ اللَّهِ فَلْیَقْتَدِ بِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فَإِنَّهُ خِزَانَةُ عِلْمِی
    مَعَاشِرَ النَّاسِ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَى اللَّهَ وَ هُوَ عَنْهُ رَاضٍ فَلْیُوَالِ عِدَّةَ الْأَئِمَّةِ ع
    فَقَامَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ فَقَالَ وَ مَا عِدَّةُ الْأَئِمَّةِ؟
    فَقَالَ یَا جَابِرُ سَأَلْتَنِی یَرْحَمُکَ اللَّهُ عَنِ الْإِسْلَامِ بِأَجْمَعِهِ
    عِدَّتُهُمْ عِدَّةُ الشُّهُورِ وَ هِیَ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِی‏ کِتابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ
    وَ عِدَّتُهُمْ عِدَّةُ الْعُیُونِ الَّتِی انْفَجَرَتْ لِمُوسَى بْنِ عِمْرَانَ ع حِینَ ضَرَبَ بِعَصَاهُ البحر [الْحَجَرَ] فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَیْناً
    وَ عِدَّتُهُمْ عِدَّةُ نُقَبَاءِ بَنِی إِسْرَائِیلَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیباً
    وَ الْأَئِمَّةُ یَا جَابِرُ اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ ع‏


    رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
    «از ابن عباس روایت شده گفت شنیدم که رسول خدا میفرمود اى گروه مردم بدانید براى خداى دریست هر کس داخل آن شود از آتش جهنم و ترس قیامت در امانست.
    سپس ابو سعید خدرى بلند شد و عرض‏ کرد:
    اى رسول خدا ما را بسوى آن در راهنمائى فرما تا آن را بشناسیم.
    حضرت فرمود:
    آن در على بن ابى طالب سید الوصیین و امیر المؤمنین و برادر رسول رب العالمین و جانشین آن رسول بر تمام مردم جهانست.
    ای مردم کسی که دوست دارد به عروة الوثقی – که هرگز قطع نمی گردد- تمسک جوید، به ولایت علی علیه السلام تمسک کند؛ زیرا ولایت او، ولایت من و اطاعت از او اطاعت از من است.
    ای مردم هرکس دوست دارد حجت پس از من را بشناسد، علی علیه السلام را بشناسد.
    ای مردم کسی که ولایت خدا او را شاد می کند، باید به ولایت علی علیه السلام اقتدا کند؛ زیرا او خزانه علم من است.
    ای مردم کسی که دوست دارد خدا را ملاقات کند و از او راضی باشد، ائمه علیهم السلام را دوست داشته باشد.»
    جابر برخاست و پرسید:
    ائمه چه تعداد هستند؟
    فرمود:
    «ای جابر خداوند تو را رحمت کند، (گویا) از همه اسلام پرسیدی، تعداد آنان به تعداد ماه هاست، که نزد خدا دوازده عدد است و آن را در کتاب خود، در روزی که آسمان و زمین را آفرید، آورده است.
    و تعدادشان به تعداد چشمه هایی است که برای موسی بن عمران علیه السلام جوشید، در آن زمان که عصایش را بر زمین زد و دوازده چشمه از آن جوشید.

    و تعدادشان به تعداد نقبای بنی اسرائیل است که خداوند فرموده: (وَ لَقَدْ أَخَذَ اللّهُ میثاقَ بَنی إِسْرائیلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَی عَشَرَ نَقیبًا / خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت. و از آنها، دوازده نقیب {بزرگ و سرپرست} برانگیختیم. / مائده ، 12). ای جابر تعداد ائمه علیهم السلام دوازده نفر است؛ اول ایشان علی علیه السلام و آخرینشان قائم علیه السلام است.
    إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏2، ص: 294.


    **محکم بودن ریسمان الهی، کافی نیست؛ محکم گرفتن آن شرط است.« ...فَقَدِ استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقیَ‏ لاَ انْفِصامَ لَها ...»(از استاد محسن قرائتی)


    در زیارت جامعه می خوانیم: «

    وَمَنِ اعتَصَمَ بِِکُم فَقَدِ اعتَصَمَ بِاللهِ :هر کس به شما چنگ زده و به شما تمسّک کرد همانا به خداوند  متمسّک گردیده است. (هر کس به شما متوسل شود، متوسل به خدا شده است) من لا یحضره الفقیه ج2 ص 613»

    وَ مَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلی‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ
    ( بنا بر این ، به خدا تمسّک جویید! ) و هر کس به خدا تمسّک جوید ، به راهی راست ، هدایت شده است.

    سوره آل عمران آیه 101.

    **اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقِیمَ : ما را به راه راست هدایت فرما (سوره فاتِحَه آیه 6.)

     

    ** از آیات وروایات استفاده می شود که منظور از عروة الثقی و حبل الله ،  قرآن و اهلبیت علیهم السلام( مودّت و حُبّ به اهل بیت علیهم السلام) و ایمان به توحید و معاد و نبوت و ولایت و عمل خالص و صراط مستقیم  است.  علی علیه السلام نمونه بارز عروة الوُثقی می باشد.

    **حبّ أهل البیت علیهم السلام(الأستاذ الشیخ حسین انصاریان

    **تَمَسُّک  به اهل بیت (علیهِم السلام)- کتابخانه احادیث شیعه

     

    تهیّه وتنظیم و اصلاح وبرخی اضافات توسط سید اصغر سعادت میرقدیم 

     






    تاریخ : دوشنبه 95/1/2 | 6:35 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

     

    استاد سید اصغر سعادت میرقدیم

    ***نسیم معرفت**

     

    **برخی از آسیب ها وتهدیدها نسبت به نظام وانقلاب اسلامی
    **برخی از آسیب ها وتهدیدها نسبت به نظام وانقلاب اسلامی

    ........................................................................................................................................................................................

    ..........................................          ..........................................                     ............................................................

     

    یکی از رسالت های مهم روحانیت و حوزه های علمیه حفظ و حراست از دستاورد های انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و حفظ خطوط اصلی انقلاب و اصول خدشه ناپذیر بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی رحمة الله علیه می باشد. همه دنیا و جهانیان و دوست و دشمن نظام اسلامی و جمهوری اسلامی ایران را با نام بلند حضرت امام می شناسند. مقام معظم رهبری در این رابطه می فرمیاند: «این انقلاب بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست» همانگونه که حفظ از اشیا با ارزش و گرانبها و نفیس در جایی مطرح می شود که با آسیب ها و خطراتی مواجه باشد، در رابطه با حفظ نظام و انقلاب اسلامی نیز ابتدا باید آسیب شناسی نمود و بررسی گردد که چه عوامل و آسبب هایی ممکن است به نظام و انقلاب آسیب و صدمه وارد کند؟ در این رابطه به برخی آسیبها و تهدیدها و آفات اشاره می گردد و امید است که همه مسئولان و نهادهای حوزوی و غیر حوزوی در رفع و زدودن این افات و آسیب ها کوشا و فعال باشند.

     

    1. ضعف معنویت: باورها و اعتقادات صحیح و استوار و ارزش های دنی و انقلابی از مُقوِّمات نظام اسلامی است. هُویّت و حقیقت و ماهیت و جوهره واقعی نظام و انقلاب اسلامی ما در پرتو اسلام ناب محمدی (صلی الله و علیه و آله و سلم) و معارف و فرامین حیاتبخش قرآن و مکتب اهل بیت علیهم السلام است. حضرت امام (رحمة الله علیه) با تأسّی از سیره اهل بیت علیهم السلام به ویژه سیره سید الشهدا علیه السلام ، انقلاب اسلامی را برپا نمود تا حاکمیت الله و دستورات الهی و فرامین قرآنی در جامعه محقق گردد. تقویت معنویت و باورهای مردم به نشر احکام الهی و ترویج معارف اهل بیت علیهم السلام و تعالیم قرآن است. اگر دستورات و رهنوردهای قرآن در جامعه حکمفرما باشد بسیاری از آسیب ها از بین می رود. یکی از نمایندگان مجلس عوام انگلیس در حال ایراد نطق در حالی که قرآن کریم را در دست گرفته بود گفت:«تا این کتاب در دست مسلمانان است نمی توانیم بر آنها حکومت کنیم»

     

    2. عدم اخلاص

     

    3. اختلاف و تفرقه

     

    4. دوری از قرآن و اهل بیت علیهم السلام

     

    5. عدم درک مقتضیات زمان

     

    6. کوتاهی در عرضه ایدئولوژی ناب اسلامی

     

    7. ضعف تربیتی و اخلاقی

     

    8. عدم پاسخگویی به موقع به شبهات و تفکرات انحرافی

     

    9. پیروی نکردن از فرامین ولی فقیه و رهبری جامع الشرایط

     

    10. گرایش به مادیگری و اشرافی گری (دنیا طلبی و رفاه طلبی)

     

    11. وابستگی به قدرت های استکباری و استعماری

     

    12. بیگانه پرستی

     

    13. دخالت اَجانِب و بیگانگان در مراکز مهم و تاثیرگذار نظام

     

    14. رخنه فرصت طلبان در بدنه نظام (نفوذ افراد و یا گروه های فرصت طلب در بدنه نظام)

     

    15. خدشه و آسیب به استقلال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی نظام

     

    16. فساد طبقاتی

     

    17. فقر و فاضله های طبقاتی

     

    18. تبعیض و عدم توجه به عدالت اجتماعی

     

    19. نفاق (نفاق فردی، جمعی، حزبی، حکومتی و ...)

     

    20. دروغ و فریب

     

    21. عدم رعایت مقررات و و قوانین (قانون گریزی)

     

    22. عدم تناسب یا مغایرت قوانین و مقررات با نظام اسلامی

     

    23. پشت پا زدن به آرمان ها و اهداف و ارزش های انقلابی و دینی

     

    24. فراموش کردن ارزش های شهدا و ایثارگران و دفاع مقدس

     

    25. عدم بصیرت

     

    26. همراهی با دشمنان اسلام

     

    27. اسلام التقاطی

     

    28. جدا شدن نسل های بعدی از نسل های اول انقلاب

     

    29. عدم اجرای قوانین و احکام اسلام

     

    30. انحراف و تحریف در اهداف و آرمان های انقلاب و نظام اسلامی

     

    31. انحراف از مسیر و خط صحیح رهبری نهضت اسلامی

     

    32. سوء مدیریت دستگاه ها و نهادهای مدیریتی

     

    33. بی توجهی به نظام های آموزشی و تربیتی

     

    34. انحرافات اخلاقی و فکری و عقیدتی در مراکز آموزشی مثل دانشگاه ها و مدارس

     

    35. تحریف حقایق انقلاب اسلامی

     

    36. تفسیر نادرست و وارونه جلوه دادن و تحریف سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی

     

    37. نفوذ اندیشه های انحرافی در نظام آموزشی و تربیتی

     

    38. غفلت از خطوط اصلی نظام اسلامی و اصول خدشه ناپذیر خط و راه حضرت امام خمینی ره

     

    39. عدم درک صحیح نسل جوان

     

    40. خودباختگی (بی توجهی به توانمندی های داخل کشور)

     

    41. خودشیفتگی (غرور و مغرور شدن به برخی امور)

     

    42. ایجاد یاس و نومیدی در جامعه (نومیدی فردی و اجتماعی و شغلی و... )

     

    43. بَزَک کردن چهره منحوس استکبار جهانی در رأس آنها آمریکای جنایتکار

     

    44. بَزَک کردن چهره های منحرف و فاسد

     

    45. نفوذ گروه های انحرافی و معاند در بدنه نظام

     

    46. غفلت از آسیب ها و آفات و تهدیدات

     

    47. سیاه نمایی و بزرگ جلوه دادن مشکلات و نواقص در نظام

     

    48. بد عمل کردن به اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام

     

    49. انحراف از اصول اسلام

     

    50. بی توجهی به دستاورد های نهضت امام خمینی ره

     

    51. غفلت از هجوم و شبیخون فرهنگی

     

    52. عدم توجه به ارشادات و رهنمود ها و تذکرات دلسوزانه علما و بزرگان و مراجع

     

    53. عدم نظارت صحیح و درست بر رسانه ها و مطبوعات

     

    54. سستی و ضعف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نهادهای مربوط به آن

     

    55. عدم نظارت درست بر سینماهای کشور

     

    56. عدم نظارت دقیق بر فضاهای اینترنتی

     

    57. عدم توجه به مساله مهم امر به معروف و نهی از منکر

     

    58. عدم حضور ملت در صحنه های مهم و سرنوشت ساز

     

    59. مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم

     

    60. مشکلات بیکاری

     

    61. عدم توجه به مشکلات و دغدغه های جوانان

     

    62. اعتیاد و مواد مخدر

     

    63. عدم مدیریت صحیح و نظارت بر گروه ها و احزاب سیاسی

     

    64. جدایی بین دانشگاه و حوزه

     

    65. گماشتن افراد ناصالح و غیر لایق در مراکز و نهادهای تاثیرگذار.

     

    **در روایتی بسیار زیبا از عَلیّ (علیه السلام) آمده است که فرمود:یُستَدَلُّ عَلَی اِدبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ: تَضییعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ ( بِالغُرُورِ)وَ َتقدیمِ الاَراذِلِ وَ تَاخیرِ الاَفاضِلِ. (غرر الحکم، ص342)

     

    یعنی علت از بین رفتن و فروپاشی دولت ها و حکومت ها در چهار چیز است:

     

    1. کنار گذاشتن اصول و مسائل مهم (اصول دینی، ارزشی، اخلاقی و انقلابی و ...)

     

    2. سرگرم شدن به فروع و امور کم اهمیت( یا مغرور شدن به مقام و منصب و ...)

     

    3. مقدم داشتن انسان های ناشایست و نالایق (به کار گماشتن آدم های نالایق بر کارها)

     

    4. کنار زدن و به حاشیه راندن افراد لایق و شایسته و فاضل و خردمند و دانا.

    **استاد سید اصغر سعادت میرقدیم (سایت نشست دوره ای اساتید حوزه علمیه قم)

    (سایت نشست دوره ای اساتید حوزه علمیه قم)
    (سایت نشست دوره ای اساتید حوزه علمیه قم)

    **وظایف روحانیت نسبت به آینده انقلاب اسلامی

    http://neshasteasatid.com/node/1911

     

     




    تاریخ : دوشنبه 95/1/2 | 11:26 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

    سخنرانی رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای در اجتماع عظیم زائران و مجاوران حرم رضوی علیه‌السلام ( پایگاه اطلاع رسانی دفتر رهبری)

    ***نسیم معرفت**

     10  اقدام در اقتصاد مقاومتی

     

    حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین روز از سال نو در اجتماع انبوه و پرشور زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی(ع)، در سخنان مهمی با تبیین معنای حقیقی و «اهداف پنهان و خطرناک تفکر تسلیم طلبانه ای» که امریکا و عده ای در داخل سعی می کنند با ارائه یک دو راهی دروغین و مصنوعی، به ذهن نخبگان و افکار عمومی ملت ایران تزریق کنند، ده پیشنهاد اساسی برای «اقدام و عمل» در زمینه اقتصاد مقاومتی بیان و تأکید کردند: این راه منطقی و در عین حال انقلابی، ایران عزیز را در مقابل تهدید و تحریم مصونیت می بخشد و دولت را قادر می کند در پرتو همدلی همگانی و کمک و هماهنگی سه قوه، در پایان سال جاری به مردم گزارش عینی و اعتمادآفرین ارائه دهد.
    رهبر انقلاب اسلامی  با تبریک مجدد سال نو به ملت ایران، مصادف شدن ابتدا و انتهای سال 95 را با میلاد حضرت فاطمه زهرا سلام الله  علیها مایه  برکت کشور دانستند.
    حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه به تبیین شعار امسال یعنی «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» پرداختند.
    ایشان با تاکید بر اینکه انتخاب شعار سال 95، مبنای منطقی و استدلالی دقیق دارد، همه مردم بویژه جوانان را به تدبر و تعمق در این مبنای استدلالی فراخواندند و گفتند: شاید برخی ترجیح می دادند که شعار امسال، شعاری فرهنگی یا اخلاقی انتخاب شود اما با توجه به مجموع مسائل کشور، تصمیم بر این گرفته شد که همچون چند سال اخیر، یک شعار اقتصادی انتخاب شود تا بصورت «گفتمان عمومی» رواج پیدا کند.
    رهبر انقلاب اسلامی افزودند: انتخاب شعار امسال بر یک تحلیل و نگاه کلان به مسائل کشور، مبتنی است.
    ایشان در تشریح این نگاه کلان افزودند: در مقطع کنونی، امریکاییها به دنبال تزریق تفکر خاصی در میان نخبگان جامعه و سپس افکار عمومی کشور هستند مبنی بر اینکه ملت ایران بر سر یک «دو راهی» قرار دارد و چاره ای جز انتخاب یکی از این دو راه ندارد!
    حضرت آیت الله خامنه ای گفتند: دو راهی که آنها ادعا می کنند این است که ملت ایران یا باید با امریکا کنار بیاید و یا بطور دائم تحت فشارهای امریکا و مشکلات ناشی از آن باشد.

    امریکایی‌ها ادعا می کنند ملت ایران یا باید با امریکا کنار بیاید یا دائم تحت فشارهای امریکا و مشکلات ناشی از آن باشد

    ایشان با اشاره به «ثروت، ابزار سیاسی، دستگاههای تبلیغاتی گسترده و تجهیزات نظامی امریکا» خاطرنشان کردند: براساس این تفکر خاص، با دولتی همچون امریکا باید کنار آمد و با قبول تحمیل های آن، از برخی «مواضع، اصول و خطوط قرمز» صرف نظر کرد.
    رهبر انقلاب اسلامی افزودند: در توافق اخیر هسته ای نیز که مورد تأیید قرار گرفت و مذاکره کنندگان کشورمان نیز مورد قبول بودند، همین اتفاق افتاد و در مواردی، وزیر محترم امور خارجه به من گفت: «ما نتوانستیم برخی خطوط قرمز را حفظ کنیم».
    حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: این یعنی وقتی طرف مقابل دولتی مثل امریکاست، کنار آمدن با او به معنای صرف نظر کردن از برخی مسائلی است که انسان به آنها پای می فشارد.

    وقتی طرف مقابل امریکاست، کنار آمدن با او به معنای صرف نظر کردن از برخی مسائلی است که انسان به آنها پای می فشارد

    ایشان با تأکید بر اینکه عده ای نیز در داخل کشور این تفکر خطرناکِ وجود دو راهی دروغین را قبول دارند و به دنبال قبولاندن آن به دیگران هستند، خاطرنشان کردند: این افراد می گویند اقتصاد ایران دارای ظرفیت های فراوان است که استفاده از این ظرفیت ها، فقط با توافق هسته ای امکانپذیر نیست بلکه مسائل دیگری نیز با امریکا وجود دارد که ملت ایران و مسئولان کشور باید در مورد آنها تصمیم بگیرند و اقدام کنند.
    رهبر انقلاب اسلامی، گفتگو و همکاری با امریکا درباره «مسائل منطقه غرب آسیا» و همچنین «گفتگو درباره اختلافات تهران و واشنگتن بر مبنای کوتاه آمدن ایران از اصول و خطوط قرمز خود» را از جمله مواردی برشمردند که این دیدگاه خاص بعد از توافق هسته ای، بدنبال آن است.
    حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه این دیدگاه خاص معتقد است مشکلات اقتصادی کشور تنها در صورتی حل خواهد شد که در موارد مختلف با امریکا گفتگو کنیم و از مواضع خود کوتاه بیاییم، خاطرنشان کردند: این افراد می گویند همانطور که توافق هسته ای، «برجام» نام گرفت، گفتگو با امریکا در موارد دیگر و حتی موضوع قانون اساسی کشور می تواند «برجام های 2 و 3 و 4» باشند تا با این گفتگوها و توافق ها، مردم راحت زندگی کنند و مشکلات آنان حل شود.
    ایشان افزودند: معنای حقیقی این تفکر خطرناک این است که جمهوری اسلامی ایران بتدریج از مبانی قدرت و امنیت خود و از مسائل اساسی که به حُکم اسلام و در چارچوب نظام اسلامی، به آنها پایبند است همچون مسئله حمایت از مقاومت و پشتیبانی سیاسی از ملت های فلسطین، یمن و بحرین، صرفنظر و مواضع خود را به خواسته های امریکا نزدیک کند!
    رهبر انقلاب اسلامی گفتند: بر اساس این تفکر خاص، جمهوری اسلامی ایران باید همچون برخی دولتهای عربی که با کمال وقاحت دست دوستی به سوی رژیم صهیونیستی دراز کردند، در نهایت با دشمن صهیونیستی کنار بیاید.
    حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه در چارچوب این تفکر خطرناک، عقب نشینی ها گام به گام ادامه خواهد یافت، خاطرنشان کردند: اگر بر اساس خواست و میل امریکا عمل شود، جمهوری اسلامی ایران باید از ابزارهای دفاعی خود نیز صرفنظر کند و دائماً در مقابل چراهای مختلف و زیاده خواهانه امریکا پاسخگو باشد.

    اگر بر اساس خواست و میل امریکا عمل شود، جمهوری اسلامی باید از ابزارهای دفاعی خود نیز صرفنظر کند

    ایشان با اشاره به جنجال تبلیغاتی اخیر رسانه های غربی درباره رزمایش موشکی ایران گفتند: در حالیکه امریکاییها هرچند وقت یکبار در منطقه خلیج فارس که هزاران کیلومتر با آنها فاصله دارد، رزمایش های مشترک برگزار می کنند، در مورد رزمایش جمهوری اسلامی ایران در خانه و حریم امنیت خود، جنجال به پا می کنند.
    رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه در صورت قبول این تفکر خاص، زیاده خواهی های امریکا و عقب نشینی در مقابل او در این حد نیز متوقف نخواهد شد، افزودند: در ادامه این روند تدریجی، جمهوری اسلامی ایران طبعاً باید به امریکاییها توضیح دهد که چرا سپاه پاسداران و نیروی قدس را تأسیس کرده است، چرا باید سیاستهای داخلی با موازین شرع تطبیق داده شوند، چرا باید سه قوه براساس شریعت اسلامی عمل کنند و چرا شورای نگهبان قوانین مغایر با شرع را تأیید نمی کند؟
    حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: اگر در مقابل امریکا کوتاه بیاییم، دشمن گام به گام جلو می آید و کار به جایی می رسد که جمهوری اسلامی ایران از محتوا تهی می شود و تنها صورت ظاهری آن محفوظ خواهد ماند.

    ایشان افزودند: بر مبنای این «تحلیل و تفکرِ دشمن خواسته»، اگر ملت ایران بخواهد از شر امریکا راحت شود باید از محتوای جمهوری اسلامی، مفاهیم اسلامی و امنیت خود دست بردارد.
    رهبر انقلاب اسلامی بعد از تبیین ابعاد مختلف این تحلیل خاص، به آسیب شناسی آن پرداختند و خاطرنشان کردند: از مواردی که در این تحلیل نادیده گرفته می شود این است که هرگونه توافق با امریکا به معنای ناگزیر بودن ایران به انجام تعهدات و بد عهدی و خدعه و تقلب امریکا در انجام تعهدات این کشور است که این مسئله را اکنون به عینه می بینیم و این یعنی «خسارت محض».

    هر توافق با امریکا به معنای ناگزیر بودن ایران به انجام تعهدات و بدعهدی امریکا در انجام تعهدات است که این را به عینه می بینیم و این یعنی «خسارت محض»

    حضرت آیت الله خامنه ای در اثبات این مسئله به توافق هسته ای به عنوان یک نمونه اشاره کردند و گفتند: در همین توافق نیز امریکاییها به آنچه وعده داده بودند، عمل نکردند و به تعبیر وزیر محترم امور خارجه، بر روی کاغذ تعهداتی را انجام دادند اما در عمل و از طریق راههای انحرافی مانع از تحقق آن تعهدات شدند.
    ایشان افزودند: اکنون با وجود توافق هسته ای، همچنان معاملات بانکی ما دچار مشکل است و پولهای ایران نیز بازگردانده نشده است زیرا کشورهای غربی و کشورهای تحت تأثیر آنها، از امریکاییها هراس دارند.
    رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه یکی دیگر از مواردی که در ارائه دو راهی دروغین نادیده گرفته می شود، «علت و اساس دشمنی و کینه امریکا با ملت ایران» است، گفتند: با توجه به «جایگاه راهبردی و موقعیت استراتژیک ایران در منطقه»، «منابع فراوان نفت و گاز»، «جمعیت بالا»، «استعدادهای فراوان» و «پیشینه تاریخی و کهن»، ایران «گُل منطقه» است اما همین کشور بی نظیر، دهها سال در قبضه و سلطه امریکاییها بود که ملت ایران با انقلاب اسلامی، کشور را از سلطه بی چون و چرای امریکاییها خارج کرد.
    حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: انقلاب اسلامی نه تنها ایران را از دست امریکاییها خارج کرد بلکه روحیه مقاومت و ایستادگی در مقابل سلطه امریکا را در منطقه و حتی خارج از منطقه گسترش داد.
    ایشان خاطرنشان کردند: امریکاییها عامل اصلی شکست سیاست «تشکیل خاورمیانه بزرگ» و مسلط کردن رژیم صهیونیستی بر امور منطقه و همچنین ناکامی های خود در یمن، سوریه، عراق و فلسطین را، جمهوری اسلامی ایران می دانند، بنابراین دشمنی آنها با ملت ایران اساسی و عمیق است و هنگامی این دشمنی به پایان می رسد که آنها بتوانند سلطه خود را بر ایران احیا کنند.

    هنگامی این دشمنی به پایان می رسد که آنها بتوانند سلطه خود را بر ایران احیا کنند

    حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه به بیان دلایل «سلطه طولانی مدت انگلیس و سپس امریکا بر ایران» پرداختند و گفتند: انگلیسی ها و امریکایی ها در این کشور سنگرهایی را ایجاد کرده بودند که بواسطه آن سنگرها، ادامه سلطه خود را امکان پذیر می کردند اما انقلاب اسلامی بدست جوانان انقلابی، این سنگرها را نابود کرد و سنگرهای جدیدی برای حفاظت از جمهوری اسلامی و منافع ملت بوجود آورد.
    ایشان خاطرنشان کردند: امریکاییها اکنون با برنامه ریزی و با استفاده از ابزار دیپلماسی، به دنبال آن هستند تا سنگرهایی را که تخریب شده بود، ترمیم کنند و سنگرهای انقلاب را از بین ببرند.
    رهبر انقلاب اسلامی گفتند: «رژیم مستبد و طاغوتی پهلوی» مهمترین سنگر امریکا در ایران بود اما انقلاب اسلامی، حکومت پادشاهی و حاکمیت شخصی را ریشه کن کرد و بجای آن سنگر مستحکمی به نام «حاکمیت مردم» را بنا نهاد.
    ایشان ترس از قدرتها بویژه امریکا را یکی دیگر از سنگرهای زمینه ساز سلطه دانستند و خاطرنشان کردند: برخلاف دوران طاغوت اکنون در جمهوری اسلامی، هیچ فرد آگاه، مطلع و متکی به ارزشهای دینی از امریکا نمی هراسد.
    حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به اینکه امروز هم ممکن است عده ای از امریکا بترسند، افزودند: ترس طاغوت از امریکا عقلایی بود زیرا در مقابل امریکا پشتوانه ای نداشت اما در جمهوری اسلامی، ترس از امریکا غیرعقلایی است زیرا جمهوری اسلامی از پشتیبانی ملت بزرگ ایران برخوردار است.
    ایشان یکی دیگر از راههای سلطه امریکا را «تزریق بی اعتمادی به خود و نبود روحیه اعتماد به نفس ملی» برشمردند و گفتند: با پیروزی انقلاب، این سنگر سلطه پذیری به سنگر بزرگ «ما می توانیم» تبدیل شد.
    حضرت آیت الله خامنه ای «جدایی دین از سیاست» را یکی دیگر از سنگرهای امریکا برای سلطه بر ایران دانستند و افزودند: انقلاب اسلامی این سنگر را نیز نابود کرد.
    رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سخنانشان منظور صریح خود را از کلمه دشمن «امریکا» دانستند و افزودند: سیاستمداران امریکایی و وزارت خزانه داری این کشور از یک طرف تحریم را با روشهای خاص و پیچیده، عملاً حفظ می کنند و با دشمنی محض از تهدید به تحریم سخن می گویند و از طرف دیگر در کاخ سفید سفره هفت سین می اندازند و با روشهای «بچه گول زن»، در پیام نوروزی برای اشتغال جوانان ما دلسوزی می کنند!
    ایشان خاطرنشان کردند: علت این رفتار دوگانه آن است که مقامات امریکایی، هنوز ملت هوشیار ایران را نمی شناسند و نمی دانند این ملت فهیم، اهداف و شیوه های پیدا و پنهان دشمنان خود را به خوبی درک می کند.

    سیاستمداران و وزارت خزانه داری امریکا تحریم را با روشهای خاص و پیچیده، عملاً حفظ می کنند

    حضرت آیت الله خامنه ای سپس با تصریح اینکه ما با مردم امریکا مثل همه ملتهای دیگر مشکلی نداریم بلکه با سیاستهای خصمانه این کشور مقابله می کنیم، به بیان واقعیتهایی پرداختند که توجه به آنها، راه صحیح حرکت کشور را مشخص می کند.
    «سرمایه ها و ظرفیتهای طبیعی و انسانی فراوان برای پیشرفت فوق العاده درون زا، فرصتهای بین المللی، و قدرت اثر گذاری در منطقه و در مواردی در سطح جهان»، اولین واقعیتی بود که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند.
    ایشان، «دشمنی واضح امریکا با ملت ایران و نظام اسلامی» را واقعیت دیگری برشمردند که ادامه تهدیدهای مکرر امریکایی ها و تلاش بی وقفه آنها برای جلوگیری از بهره مندی ایران از نتایج برجام، از نشانه های آشکار آن است.
    حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری امریکا، نامزدهای انتخابات، با یکدیگر در بدگویی به ایران، مسابقه گذاشته اند، ضمن اینکه هیچ تضمینی وجود ندارد که دولت بعدی به همین تعهدات اندک برجام هم پایبند باشد، آن وقت هر گاه از دشمنی امریکا سخن گفته می شود عده ای در داخل پریشان و مضطرب می شوند.
    سومین واقعیتی که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند «نامحدود نبودن ابزارهای دشمنی امریکا با ملت ایران» بود.
    ایشان خاطرنشان کردند: امریکایی ها، سه ابزار اساسی و تأثیرگذار دارند: «تبلیغات»، «نفوذ» و «تحریم».
    رهبر انقلاب با تمرکز بر موضوع تحریم افزودند: واقعیت آن است که دشمن احساس می کند تحریم ها در ضربه زدن به ایران مؤثر است البته رفتار ما هم در تقویت این احساس تأثیرگذار بوده است.

    دشمن احساس می کند تحریم ها در ضربه زدن به ایران مؤثر است البته رفتار ما هم در تقویت این احساس تأثیرگذار بوده است

    حضرت آیت الله خامنه ای در همین زمینه افزودند: در برهه ای در داخل، ضررها و ضربات تحریم را بزرگنمایی کردیم همچنانکه در مقطعی درباره آثار برداشته شدن تحریم ها هم بزرگنمایی شد در حالیکه تاکنون اتفاقی در این زمینه نیفتاده و اگر وضع به همین منوال پیش رود، اتفاقی هم نخواهد افتاد.
    رهبر انقلاب پس از اثبات تمرکز اصلی دشمن بر مسئله تحریم، یک سؤال اساسی مطرح کردند: راه صحیح مقابله با این «ابزارِ فشار و خصومت» چیست؟
    ایشان در پاسخ، با اشاره مجدد به دو راهی دروغینی که امریکایی ها در مقابل این سؤال ارائه می کنند یعنی «تسلیم» یا «فشار و تحریم» افزودند: البته یک دو راهی واقعی در این زمینه وجود دارد؛ یا مشکلات تحریم را صرفاً تحمل کنیم یا با تکیه بر اقتصاد مقاومتی، ایستادگی کنیم و بر مشکلات فائق آییم.

    با تکیه بر اقتصاد مقاومتی، ایستادگی کنیم و بر مشکلات فائق آییم

    حضرت آیت الله خامنه ای سپس با تمرکز بر مفهوم شعار سال «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» خاطرنشان کردند: دولت البته کارهایی از جمله تشکیل ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی انجام داده و از نتایج خوبی از جمله مثبت شدن تراز بازرگانی و کاهش واردات خبر می دهد اما لازم است در این زمینه کارهای اساسی انجام شود.
    رهبر انقلاب با تأکید بر ضرورت مشخص شدن و ترسیم نقشه راه با بیان ده پیشنهاد اساسی برای اقدام و عمل در زمینه اقتصاد مقاومتی، به سخنانشان ادامه دادند.
    پیشنهاد اول ایشان، «شناسایی و تمرکز بر فعالیتها و زنجیره های مزیت دار اقتصادی» است تا از این طریق، راههای متعدد دیگری در تحکیم و رونق اقتصادی گشوده شود.
    «احیا و به حرکت درآوردن تولید داخلی»، دومین پیشنهاد اساسی رهبر انقلاب به مسئولان برای اقدام و عمل در روند اقتصاد مقاومتی است.
    ایشان افزودند: برخی گزارشها حاکیست شصت درصد امکانات تولید داخلی یا تعطیل است یا زیر ظرفیت کار می کند. دولت می تواند با تعامل با کارشناسان و اقتصاد دانان منتقد، تولید داخلی را زنده کند.

    دولت می تواند با تعامل با کارشناسان و اقتصاد دانان منتقد، تولید داخلی را زنده کند

    «خودداری جدی ازخریدهای خارجی که قدرت تولید داخلی را تضعیف کند» و «مدیریت پولها و منابع مالی ایران که از خارج وارد کشور می شود»، دو پیشنهاد کاربردی دیگر حضرت آیت الله خامنه ای به مسئولان اجرایی است.
    ایشان افزودند: البته تاکنون پولهای ایران با شیطنت امریکایی ها و تحت تأثیر برخی عوامل دیگر به داخل نیامده اما به هرحال باید مراقب بود این منابع مالی صرف اسراف و خریدهای بی مورد نشود و هدر نرود.
    پنجمین پیشنهاد رهبر انقلاب برای اقدام و عمل مسئولین، «دانش بنیان شدن بخشهای مهم اقتصادی» است.
    حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: استعداد ایرانی که می تواند یک موشک را از فاصله 2 هزار کیلومتری با خطای چند متری به هدف بزند حتماً می تواند در صنایع مهم دیگر هم از جمله نفت و گاز و تولید موتور خودرو و هواپیما و قطار، نوآوری و خلاقیت کند که دولت باید زمینه این کار را فراهم کند.
    «بهره برداری از بخشهایی که قبلاً در آنها سرمایه گذاری کلانی شده است مانند پتروشیمی و ساخت نیروگاه»، و «مشروط شدن همه معاملات خارجی به انتقال فناوری به داخل ایران»، ششمین و هفتمین پیشنهاد رهبر انقلاب برای پیشرفت و استحکام اقتصادی کشور است.
    ایشان همچنین با انتقاد از جنجالهای سیاسی و روزنامه ای درباره «فساد» افزودند: پیشنهاد هشتم برای اقدام و عمل در چارچوب اقتصاد مقاومتی، «مبارزه جدی و واقعی با فساد، ویژه خواری و قاچاق» است که ضربات جدی به اقتصاد کشور می زند.
    «افزایش بهره وری انرژی» که می تواند در روندی مشخص باعث صرفه جویی صد میلیاردی بشود و «نگاه ویژه و حمایتی به صنایع متوسط و کوچک» برای ایجاد اشتغال و تحرک اقتصادی، آخرین موارد از پیشنهادهای دهگانه حضرت آیت الله خامنه ای به مسئولان اجرایی برای تحقق شعار سال یعنی «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» است.
    ایشان افزودند: البته کارهای دیگری نیز می توان در این مسیر انجام داد اما اگر این ده نکته، عملیاتی شود در کشور حرکتی انقلابی، بزرگ و رو به پیشرفت آغاز می شود که اقتصاد ایران را مصونیت می بخشد و تأثیر تحریم ها را کاملاً کاهش می دهد.
    رهبر انقلاب تأکید کردند: در صورت اجرای این حرکت منطقی و انقلابی، دیگر کسی در مقابل تحریم ها نخواهد لرزید و نیازی نیست برای جلوگیری از تحریم های امریکا، از اصول و مبانی و ارزشها و خطوط قرمز ایران صرف نظر کند و کوتاه بیاید.

    در صورت اجرای این حرکت منطقی و انقلابی، دیگر نیازی نیست کسی برای جلوگیری از تحریم های امریکا، از اصول و مبانی و ارزشها و خطوط قرمز ایران کوتاه بیاید

    حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به ضرورت کمک مردم و کارشناسان سیاسی و اقتصادی به دولت، و هماهنگی و هم فکری سه قوه افزودند: امیدواریم در پرتو اقدام و عمل برای تحقق اقتصاد مقاومتی، دولت بتواند در پایان سال جاری از احیاء چند هزار کارخانه و کارگاه «صنعتی، تولیدی و کشاورزی» گزارشی عینی به مردم بدهد و مردم هم این اقدامات را احساس کنند و اعتماد و اطمینان یابند.
    رهبر انقلاب همچنین «انقلابی عمل کردن» را زمینه ساز موفقیتهای سه دهه اخیر برشمردند و با تأکید مجدد بر ضرورت تجلیل و قدردانی از نیروهای انقلابی و حزب اللهی خاطرنشان کردند: دستاوردهای دانشمندان شهید هسته ای، موفقیتهای شهید طهرانی مقدم در بحث موشکی، کاظمی درسلولهای بنیادی، شهید آوینی و مرحوم سلحشور در مسائل فرهنگی، نشان دهنده این است که روحیه و تفکر انقلابی چگونه گره ها را می گشاید و موفقیت ساز می شود.
    رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنانشان مسائل فرهنگی را بسیار حائز اهمیت خواندند و افزودند: بار دیگر به مسئولان تأکید می کنم از مجموعه های خود جوش مردمی که در سراسر کشور مشغول کار فرهنگی هستند، حمایت کنند.

    مسئولان از مجموعه های خود جوش مردمی که در سراسر کشور مشغول کار فرهنگی هستند، حمایت کنند

    ایشان افزودند: این مجموعه ها باید روز به روز توسعه یابد و دستگاههای فرهنگی بجای اینکه آغوش خود را به روی کسانی باز کنند که اسلام و انقلاب و ارزشها را قبول ندارند، به حمایت از بچه مسلمانها و نیروهای مومن، انقلابی و حزب اللهی بپردازند.
    رهبر انقلاب خطاب به جوانان میهن نیز خاطرنشان کردند: «کشور»، و «امروز و فردا» مال شماست، و اگر با ایمان و خودباوری در میدانها حضور داشته باشید و حرکت کنید، امریکا و بزرگتر از امریکا هیچ غلطی نمی توانند بکنند.
    ایشان همچنین با اشاره  به درگذشت عالمِ مجاهد و مبارز و خدمتگزارِ با اخلاص بارگاه رضوی، مرحوم آیت اله  واعظ طبسی، فقدان  این روحانی انقلابی  و مبارز را ضایعه ای بزرگ خواندند.

    http://www.leader.ir/fa/content/14474/%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9-%D8%B9%D8%B8%DB%8C%D9%85-%D8%B2%D8%A7%D8%A6%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D8%B1%D9%85-%D8%B1%D8%B6%D9%88%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85

     




    تاریخ : دوشنبه 95/1/2 | 11:7 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

    ***نسیم معرفت**

     

    ***سال 1395 برشما مبارک




    تاریخ : یکشنبه 95/1/1 | 11:11 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
    

  • paper | رپورتاژآگهی | فال تاروت چهار کارتی
  • فروش رپورتاژ | بک لینک دائمی