امروزه گوشیهای هوشمند تبدیل به بخشی مهم و شاید بتوان گفت، یک جزء ذاتی از زندگی روزمره بسیاری از ما شدهاند و این موضوع تا بدانجا پیش رفته که برخی از محققان، موضوع اعتیاد به گوشیهای هوشمند را پیش کشیده و در باب خطرات این اعتیاد مدرن هشدار میدهند؛ اما چگونه باید به این اعتیاد فائق آمد؟
به گزارش «تابناک» در کنار عملیات مفیدی مانند پیام دادن و ایمیل خواندن با گوشی هوشمند، این دستگاههای کوچک و جالب به روش هایی گوناگون کاربران را سرگرم میکنند و به همین دلیل، گوشی هوشمند تنها ابزاری است که در برخی موارد کاربر متوجه میشود بدون هیچ دلیلی به صفحه خالی آن خیره شده است!
البته موضوع اعتیاد به گوشیهای هوشمند به این دلیل که بیشتر ما کاربران، متوجه این موضوع نیستیم، چندان به چشم نمیآید، ولی واقعیت این است که بسیاری از کاربران گوشیهای هوشمند، اعتیاد شدیدی به استفاده و کار با گوشی خود دارند و به ویژه موضوع افزایش ضریب نفوذ اینترنت موبایل منجر به آن شده که این اعتیاد در امتزاج با شبکههای اجتماعی حالتی شدیدتر نیز پیدا کند.
خوشبختانه اکنون در بازار نرم افزارهای موبایل، ابزاری هست که به واسطه آن شما میتوانید میزان اعتیاد خود به گوشی هوشمند را رصد کرده و ببینید و در راه کاهش وابستگی خود به گوشی هوشمندتان، اقدام کنید. نرم افزار BreakFree این کار را با رصد موضوعاتی از جمله اینکه چند بار در روز قفل گوشی خود را باز میکنید، میزان استفاده کلی شما از گوشی چقدر است و چه برنامههایی بیش از همه توجه شما را به خود جلب میکنند، صورت میدهد.
در اصل استفاده از این نرم افزار شبیه این است که گوشی خود را در حالت Airplane قرار دهید و به همان ترتیب باعث شوید که گوشی شما نتواند مزاحم شما شده و شما را ترغیب به استفاده از خود کند!
واسط کاربری این ابزار بسیار ساده و جالب توجه است. در بخش اصلی واسط کاربری میزان اعتیاد شما به گوشی نشان داده شده که خود واجد سه سطح است: سطح 0 تا 40 که با رنگ سبز نشان داده میشود و حاکی از آن است که شما به گوشی خود چندان اعتیادی ندارید. سطح 40 تا 70 که بیانگر استفاده مستمر اما معتدل از گوشی است و سطح بالای 70 که حاکی از اعتیاد شدید به گوشی هوشمند است.
همان گونه که گفته شد، این نرم افزار صرف نظر از رصد میزان اعتیاد شما به گوشی هوشمند، میتواند به کاربر در راستای کاهش این اعتیاد کمک کند؛ برای نمونه، در منو ابزارهای این نرم افزار گزینههایی هست که میتوانید با آن اقدام به اصطلاح خفه کردن بخش هایی از گوشی خود کنید. مثلا میتوانید برخی از صداها و Notificationها یا اینترنت را غیر فعال کنید و همچنین اقدام به Auto-Reject برخی از تماسها نمایید و با فرستادن یک SMS خودکار مخاطب را از موضوع آگاه سازید.
این نرم افزار همچنین میتواند میزان کلی استفاده از گوشی هوشمند را در یک هفته یا یک ماه به وسیله نمودارهای گرافیکی به کاربر نمایش دهد. از سوی دیگر، این ابزار وضعیت هر کدام از نرم افزارهای موجود بر گوشی شما را جداگانه بررسی میکند و دقیقا به شما میگوید که چند ساعت و دقیقه از هر کدام از این نرم افزارها استفاده کردهاید. البته این امکان در نسخه تجاری نرم افزار وجود دارد.
جالب از همه آنکه این نرم افزار در صفحه Achievements انگیزههای شما را برای کاهش استفاده از گوشی هوشمند تقویت میکند. در تنظیمات این نرم افزار نیز میتوانید اقدام به شخصی سازی برخی گزینهها از جمله غیر فعال کردن رصد استفاده از برنامهها و تعریف نوع Notifications کنید.
این نرم افزار در دو نسخه تجاری و رایگان عرضه می شود که البته نسخه رایگان آن واجد تبلیغات درون برنامه است.
گروه سیاسی - رجانیوز: رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به شخصیت بی بدیل و بینظیر آیت الله مشکینی فرمودند: مرحوم آیت الله مشکینی علاوه بر جهات علمی و اخلاقی و سیاسی و تقوایی، بسیار اهل ذوق و سلیقه بودند.
به بهانه سالگرد فقیه عارف؛ حوزه گزارش میدهد:
از هشدار آیتالله بهجت به مدعی عرفان تا ماجرای یک سبد دعا
اختصاصی خبرگزاری حوزه/ در محله نیروگاه قم؛ اهالی 20 متری امام حسین(علیه السلام) چهره مردمی و محبوب آیت الله نورمحمدی را بهخوبی میشناسند؛ سالهاست که کمالات معنوی و اخلاقی استاد را دیدهاند.
عالمی از سرزمین نجفآباد که در نجف به تحصیل معارف نمود و سالها در محضر بزرگانی چون مرحوم آیتالله العظمی خویی و اهل معارفی چون مرحوم سید هاشم حداد (ره) به خوشهچینی پرداخت؛ استاد پس از مراجعه از نجف به قم آمدند و سالها در مجالس انس مرحوم آیتالله بهجت نیز حضور داشت.
سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری حوزه به مناسبت سالگرد رحلت بهجت عارفان به محضر آیتالله نور محمدی رسید و نَمی از دریای خاطرات این فقیه فقید را به دوستداران اخلاق و معنویت تقدیم میکند.
* آشنایی شما با آیتالله بهجت به چه زمانی برمیگردد؟
بسم الله الرحمن الرحیم.
بنده حدود چهار سال قبل از اعلام مرجعیت مرحوم آیتالله بهجت، ارتباط و به منزل ایشان رفتوآمد داشتم. در آن زمان به دلیل عدم مشغله مرجعیت، فراغت بال بیشتری داشتند و مجالس انس ایشان بسیار روحانی و سازنده بود.
غالباً داستانهایی از علمای گذشته یا مسائل فقهی بیان میکردند. مطلب مهم در مورد ایشان این بود که در طول این مدت بههیچعنوان عملی یا قولی که زننده باشد یا درخواستی که بوی توهین بدهد؛ ندیدم و این خیلی عجیب است. چراکه حتی اشخاص ظاهرالصلاح نیز ممکن است در طول مدت مصاحبت با دیگران لغزشی از آنها سر بزند اما ایشان اینگونه نبودند.
* ویژگی منحصر به فرد ایشان را چه میدانید؟
تمام کارهای آقای بهجت اعم از سکوت و کلامش، برخورد و تواضعش؛ فروتنی و زهدش؛ نظم و ترتیبش؛ همه و همه برای دیگران درسآموز و سازنده بود. بهجز خوبی و تواضع به تمام معنا به عنوان یک عالم با عمل، چیزدیگری مشاهده نکردم.
* ویژگی منحصر به فرد آقا را چه میدانید؟
بسیار بیادعا بودند. در نجف اشرف هنوز مرحوم آیتالله بهجت را ندیده بودم، مرحوم حاج شیخ عباس قوچانی(ره) که از شاگردان مرحوم قاضی و به قول برخی وصی ایشان هم بوده نقل میکردند: "آقای بهجت به مجلس مرحوم آقای قاضی میآمدند، از ایشان معارف و علوم عرفانی را فرا میگرفتند و در دورههای اول درس آیتالله خوئی(ره) حاضر میشدند. ایشان در مدرسه آقا سید کاظم یزدی حجره داشتند، صبح به درس میرفتند و بعد از اتمام درس به حجره برمیگشتند و جالب اینکه تا روز بعد بیرون نمیآمدند. تا این حد مواظب کارشان و عزلت و عبادت و ذکرشان بودند. در این مدت حتی یک کلمه از خودشان تعریف نکرده و مدعی چیزی نشدند. از کراماتشان صحبتی به میان نیاوردند و از تمام جهات وارسته و زاهد و بیآلایش و بیهوا و هوس بودند.
* کمالاتی که در آیتالله بهجت(ره) قابلمشاهده بود را چگونه توصیف میتوان کرد؟
اگر یک انسان ،منزه و مهذب از صفات نفسانی نشده باشد، در طول زمان ظهور و بروز میکند. انسانی که خودساخته نباشد، بعد از مدتی اگر جایی برخورد ناملایمی دید؛ قوه غضبیه او شعلهور میشود و حالت منیت او گل میکند. اما انسانی که خودش را ساخته از همین استمرار زمان که بنده با ایشان مصاحبت داشتم و هیچچیزی جز خوبی ندیدم دلیل بر کمال و مهذب بودن ظاهر و باطن و به تمام جهات ایشان است.
* مرحوم آیت الله بهجت(ره) در کسب کمالات اخلاقی و عرفانی طالبان این معارف و طلاب علوم دینی را بیشتر به چه نکتهای توجه میدادند؟
بسیار به تحصیل علم و کسب کمالات علمی و اخلاقی توصیه میکردند و از رکود تحصیلی تأسف میخوردند، یکوقتی این جمله را فرمودند ؛ تبریز آنقدر علمای صاحبکمال داشت که طلاب آنجا احتیاج به قم آمدن و نجف رفتن نداشتند و علمای تبریز برای طلاب آن حوزه کافی بودند. طلاب را به تحصیل علم و کمال تشویق میکردند.
* اگر بخواهیم در مسیر اهلبیت(ع) و شاگردان این خاندان امثال آیتالله بهجت و دیگر بندگان صالح خدا قدمی برداریم باید چگونه عمل کنیم؟
انسان اگر میخواهد در مسیر مرحوم آیتالله بهجت حرکت کند؛ باید به وظایف خودش بر طبق شریعت بهخوبی عمل نماید. این توصیه هر عالم و مبلغ و توصیه ائمه علیهمالسلام است که انسان به شریعت عمل کند، چلهنشینی و اوراد ،مربوط به زمانی است که انسان استاد کاملی پیداکرده، قابلیت او را ببیند و از دستور او نتیجه حاصل شود. البته استثنائاتی هست که همهجا به دست نمیآید و پیدا نمیشود.
کتاب "منیه المرید" برای طلاب بهترین کتاب است که از قول مرحوم میرزای شیرازی، صاحب فتوای تنباکو نوشتهاند، "چقدر سزاوار است که اهل علم متخلق و مهذب شوند به آداب این کتاب". بنابراین سزاوار است که در تمام مدارس، مطالب این کتاب گفتگو و بر طبق آن عمل بشود؛ همچنین کتاب "زاد السالک" عالم عارف عظیم الشان مرحوم فیض کاشانی مورد توجه قرار بگیرد چراکه ایشان با آن سعه علمی و اطلاعات عمیق از مجموعه آیات و روایات 25 امر را استخراج کرده است و به آن توصیه نموده است. رعایت همین مسائل است که اگر انسان عمل کند، بهحسب قابلیت و نیت او استعدادش به درجات عالیه میرسد.
* جایگاه فقهی و روش تدریس مرحوم آیتالله بهجت را چگونه یافتید؟
فقه ایشان ساده و همه فهم بود، خیلی اشکال نمیکردند. مدتی جواهر را تدریس میکردند. شیوه تدریس ،اینطور بود که جواهر را میخواندند و عبارات آن را تحقیق میکردند.
مصاحبه کوتاه ما با آیتالله نور محمدی به اتمام رسید و به خاطر کسالت و ضعف پیری استاد به همین مختصر اکتفا کردیم، اما فرزند ایشان حجتالاسلاموالمسلمین محمدحسین نور محمدی در حاشیه این گفت و گو به بیان خاطراتی از سالهای ارتباط با آیتالله بهجت پرداخت:
مداومت به زیارت عاشورا
دهه 60 بود که بنده تازه وارد دبیرستان شده بودم و شنیدم که بزرگواری در نمازش حال عجیبی دارد، برایم جالب بود که ایشان چه شخصیتی است و این باعث شد که به مسجد مرحوم آیتالله بهجت بروم. بسیار به آقای بهجت علاقهمند شدم و سعی میکردم که مجلس ایشان را درک کنم.
روزهای جمعه قبل از ظهر، مرحوم آیتالله بهجت در منزلشان مراسم روضهخوانی داشتند و این مربوط به قبل از مرجعیت ایشان بود. میدیدم مرتب مشغول زیارت عاشورا هستند و باکسی صحبت نمیکنند. جلوی در مینشستند و دائمالذکر بودند و زیارت عاشورا را با صد لعن و صد صلوات میخواندند.
رسیدن به کمال با اعمال غیر شاقه
آقای بهجت بسیار خوشبرخورد و خندهرو بود، اگر کسی با ایشان ارتباط داشت متوجه میشد ،شوخطبع است و با برخورد خوبی مواجه میشدند. در همان روزهای قبل مرجعیت، شب جمعهای در محله گذر خان ایشان را دیدم و گویا از مجلس ختمی میآمدند. اطرافشان خلوت بود، خوشحال شدم و نزد ایشان رفتم و گفتم: میگویند اگر انسان میخواهد به کمال برسد باید استاد داشته باشد.
ایشان همانند اینکه میخواهد مطلبی را به کودکی یاد بدهد، بگونهای ساده فرمودند: "شما همان چیزی را که بلد هستی عمل کن، خدا مطلب بعدی را به شما یاد میدهد. مثل کسی که میخواهد از پله بالا برود، باید پلهپله بالا بروی. استاد ،خود خداست و خدا شمارا راهنمایی میکند".
پشیمان میشوی!
برخی سعی می کنند مرید پروری کرده و مردم را گرد خود آورند، یعنی ادعای استادی دارند. به چنین فردی که اکنون نیز در قید حیات است و حتی بعدها در آن زمان از مسایل اعتقادی منحرف شده بود برخوردم. روزی به بنده گفت؛ به فلان مکان بیا و امام زمان(عج) نیز آنجا تشریف میآورند. به گفته وی، در آن محل حاضر شدم ولی چیزی مشاهده نکردم. درحالیکه ادعا می کرد آقا تشریف آوردند و شما ندیدید.
من ناراحت شدم و خدمت مرحوم آیتالله بهجت رسیدم. شکایت کردم و گفتم کسی است که افراد را اطراف خودش جمع میکند و چنین ادعایی دارد! بسیار محزون شده و مکرر گفتند: "به او بگو پشیمان میشوی، دست از این کارها بردار". فرمایشات آقای بهجت را به آن آقا منتقل کردم. بعدها با چشمان خود دیدم که آن آقا گرفتار مشکلات اعتقادی، سپس گرفتار مسائل اقتصادی شد، منزوی گردید و بهجایی هم نرسید.
زنبیل دعا!
مرحوم آیتالله بهجت عالمی زاهد و بسیار سادهزیست بودند. در منزل و اتاق ایشان زیلوهایی پهنشده بود که قسمتهایی از آن از بین رفته بود. گمان کنم متعلق به چهل سال قبل بود. آن موقع ، مرجع نبودند اما بعد از مرجعیت شان هم وضع همینگونه بود، حتی با رفتوآمدهایی که اقتضای مرجعیت ایشان بود زندگیشان عوض نشد و درعین حال اهل بخشش و بذل بودند.
روزی به منزل آقا رفتم. مشغول قرائت بیتی به مضمون «دوستان را کجا کنی محروم *** تو که با دشمنان نظر داری» بودند و آن را با آهنگ ملایمی زمزمه میکردند.
سپس در همان حال، مبلغ محسوسی را بهعنوان شیرینی ازدواج به بنده دادند. عرض کردم اگر کاری از بنده ساخته است، در خدمتم. با حالتی طنزگونه فرمودند: "از این در که خارج شدی، داخل گذر خان میشوی. زنبیلی برمیداری و مقداری دعا برای من میفرستی که سخت محتاج آن هستم"(!).
توجه خاص آیتالله بهجت(ره) به اطرافیان
بعد از مرجعیت چون جمعیت زیادی به دیدن ایشان میآمدند ،دیگر در منزل برنامه نداشتند و مجالس روضه را در مسجد برگزار میکردند. با این حال توجه خاصی به همه افراد حاضر در مجلس داشتند، گاهی به فردی اشاره میکردند و مخفیانه وجهی به او میدادند. با آنکه مشغول ذکر و دعا بودند، گاهی به افرادی خیره میشدند و گویی تمام وجود او را میخواند.
برخی از دوستان ما با مرحوم آیتالله بهجت رفتوآمد نزدیک داشتند و بسیاری برای تماشا میآمدند، اما بسیاری از افراد با یک نماز جماعت ایشان منقلب و مرید میشدند.
یک شخصیت استثنایی بود که در عین آن حالات معنوی، متوجه احوال مردم بودند منزلشان ، وجه زیادی برای ایشان میآمد ،اما در زندگی وی تغییری به وجود نمیآمد. منزلشان صندوقی مخصوص سادات بود.
تربت شفاست، دعا نمی خواهد...
من حدود پانزده سال داشتم و والده ما به بیماری سختی مبتلا شدند که دکتر ایشان را جواب کرد. قدری تربت تهیه کردم و با آن سن کم به منزل مرحوم آیتالله بهجت مراجعه و عرض کردم مادرم بیماری سختی دارد و تربتی آوردهام که شما دعایی بر آن بخوانید. ایشان فرمودند: "تربت دعا نمیخواهد، تربت شفاست و فقط حمدی بر آن بخوان". خودشان نیز دعایی کردند و گفتند "اصلاً نگران نباش، این تربت را با آب حل کن و به مادرت بده. خیالت راحت باشد که انشاءالله مادرت خوب میشود".
راز سنگ قبر آیت الله بهجت + تصاویر
به گزارش تریبون مستضعفین، اما سرانجام از طرف بیت آیت الله بهجت سنگی به ابعاد 80 × 180 پیشنهاد میشود اما در بازار سنگ این نوع سنگ بسیار کمیاب بود و نیاز به پیگیریهای مداوم داشت؛ از سوی دیگر برداشت از وجوهات شرعی، برای تهیه سنگ مزار به هیچ عنوان مورد نظر بیت معظم له نبود و برخی دوستداران و شاگردان آیت الله بهجت، داوطلب پرداختی به میزان توانایی خود و چند نفری نیز داوطلب پرداخت کل وجه شدند.
با گذشت بیش از یکسال نه تنها جستجوی سنگ بلکه متن، نوع خط، نوع ترکیب بندی و … مشخص نبود! گویا هیچ متنی رسا نبود تا آن شخصیت والا را توصیف و معرفی کند تا اینکه هنرمندی متعهد و از ارادتمندان خود آیت الله بهجت پیشنهاد میکند: «رساترین کلام در تعریف آقا امضای ایشان بود؛ العبد». این پیشنهاد مورد تأیید قرار میگیرد.
با پیگیری و همراهی آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، کارگاهی در اطراف تهران که سنگی با ابعاد مورد نظر را دارد معرفی میشود. اما بدلیل عدم آماده بودن وجه خرید سنگ، مدتی طول میکشد تا سرانجام بانی سنگ مشخص و سنگ خریداری میشود.
برای خطاطی و حجاری هنرمندانی از قم و اصفهان و تهران معرفی میشوند و تقسیم کار صورت میگیرد که در این میان سهم ستاد بازسازی عتبات اصفهان قابل توجه بود؛ هنرمندانی صدیق و متدین که بیوضو دست به کار نبردند.
به این ترتیب در وسعتی از سادگی و خلوتی سنگ، اصالت و هویتی برجسته، رخ مینماید: «العبد محمد تقی بهجت بن محمود». «العبد» در قطعهای میناکاری نقش میگیرد و در هنری زیبا و کاری بسیار بدیع، روی سنگ قبر متصل میشود.
تصویر آیت الله بهجت ره در سال 1371 ه ش
تصویر جوانی آیت الله بهجت ره
تصویر جوانی آیت الله بهجت ره
پدر آیت الله بهجت ره
***************************************************************************************************
به گزارش تریبون مستضعفین، اما سرانجام از طرف بیت آیت الله بهجت سنگی به ابعاد 80 × 180 پیشنهاد میشود اما در بازار سنگ این نوع سنگ بسیار کمیاب بود و نیاز به پیگیریهای مداوم داشت؛ از سوی دیگر برداشت از وجوهات شرعی، برای تهیه سنگ مزار به هیچ عنوان مورد نظر بیت معظم له نبود و برخی دوستداران و شاگردان آیت الله بهجت، داوطلب پرداختی به میزان توانایی خود و چند نفری نیز داوطلب پرداخت کل وجه شدند.
با گذشت بیش از یکسال نه تنها جستجوی سنگ بلکه متن، نوع خط، نوع ترکیب بندی و … مشخص نبود! گویا هیچ متنی رسا نبود تا آن شخصیت والا را توصیف و معرفی کند تا اینکه هنرمندی متعهد و از ارادتمندان خود آیت الله بهجت پیشنهاد میکند: «رساترین کلام در تعریف آقا امضای ایشان بود؛ العبد». این پیشنهاد مورد تأیید قرار میگیرد.
با پیگیری و همراهی آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، کارگاهی در اطراف تهران که سنگی با ابعاد مورد نظر را دارد معرفی میشود. اما بدلیل عدم آماده بودن وجه خرید سنگ، مدتی طول میکشد تا سرانجام بانی سنگ مشخص و سنگ خریداری میشود.
برای خطاطی و حجاری هنرمندانی از قم و اصفهان و تهران معرفی میشوند و تقسیم کار صورت میگیرد که در این میان سهم ستاد بازسازی عتبات اصفهان قابل توجه بود؛ هنرمندانی صدیق و متدین که بیوضو دست به کار نبردند.
به این ترتیب در وسعتی از سادگی و خلوتی سنگ، اصالت و هویتی برجسته، رخ مینماید: «العبد محمد تقی بهجت بن محمود». «العبد» در قطعهای میناکاری نقش میگیرد و در هنری زیبا و کاری بسیار بدیع، روی سنگ قبر متصل میشود.
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیة الله العظمى آقاى حاج شیخ محمد تقى بهجت (دام ظله) در اواخر سال 1334 ه ق در شهر فومن واقع در استان «گیلان» به دنیا آمد و هنوز شانزده ماه از عمرش نگذشته بود که مادر را از دست داد .
تحصیلات ابتدایى حوزه را در مکتب خانه فومن به پایان رساند و پس از تحصیلات ادبیات عرب در سال 1348 ه ق هنگامى که تقریبا 14 سال از عمر شریفش مى گذشت، براى تکمیل دروس حوزوى عازم (عراق) شد و حدود 4 سال درکربلا معلى اقامت نمود و علاوه بر تحصیل علوم رسمى از محضر استادان بزرگ آن سامان، از جمله مرحوم حاج شیخ ابوالقاسم خویى (غیر از آیت الله العظمى خویى معروف) بهره برد و در سال 1352 ه ق براى ارائه تحصیل به «نجف اشرف» رهسپار گردید و سطح عالى علوم و حوزه را در محضر آیات عظام از جمله حاج شیخ مرتضى طالقانى (ره) به پایان رساند و پس از درک محضر آیات عظام: حاج آقاى ضیاء عراقى و میرزاى نائیینى (رحمةالله) در حوزه درسى آیت الله حاج شیخ محمد حسین غروى اصفهانى وارد شد.
افزون بر این ایشان از محضر آیات عظام حاج سید ابوالحسن اصفهانى و حاج شیخ محمد کاظم شیرازى (رحمةالله) صاحب حاشیه بر مکاسب - و در حوزه علوم عقلى، کتاب (الاشارات والتنبیهات) و (اسفار) رانزد آیت الله سید حسین بادکوبهاى (ره) فراگرفت و در زمان تلمذ به تدریس سطوح عالى پرداخت و در تالیف کتاب (سفینةالبحار) با محدث کبیر حاج شیخ عباس قمى (ره) همکارى نمود و در زمینه تهذیب نفس در زادگاهش (فومن) از کودکى محضر عالم بزرگوار (سعیدى) و درکربلا از برخى علماى دیگر بهره برد، تااینکه در نجف اشرف در سن 17 - 18 سالگى با آیت حق علامه قاضى (ره) آشنا شد و گمشده خویش را در وجود ایشان یافت و در سلک شاگردان اخلاقى - عرفانى ایشان درآمد و سرانجام در سال 1364 هق موافق با 1324 هش قلبى صیقل یافته از معنویت و سینه اى مالامال ازعشق به حضرت حق و با کوله بارى از علم و کمال به سرزمین خویش هجرت نمود و در زادگاهش تشکیل خانواده داد و در حالى که آماده بازگشت به نجف اشرف بود هنگام عبور موقت در قم در زمانى که هنوز چندین ماه از مهاجرت آیت الله بروجردى (ره) به قم نگذشته بود موقتا مقیم شد و خبر رحلت اساتید بزرگ حوزه علمیه نجف را یکى پس از دیگرى مىشنود و درشهر مقدس قم رحلت اقامت مىافکند .
در قم از محضر آیات عظام: حجةالاسلام والمسلمین کوه کمرهاى و آیت الله العظمى بروجردى به هم رسانیده و انگشت نما مى گردد. معظم پس از ورود به قم به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت و به ترتیب شاگردانى بسیار قیمت گماشت و هنوز نیز تدریس درس خارج ایشان ادامه دارد.
محل تدریس درس خارج ایشان ابتدا در حجرات مدارس و بعد در منزل شخصى خود و اکنون در مسجد فاطمیه واقع در گذرخان تشکیل مى گردد و محل اقامه نماز جماعت و مراجعات عمومى ایشان نیز همین مسجد است.
تالیفات معظم ، عبارتند از :
یک دوره کامل اصول ، حاشیه بر مکاسب شیخ انصارى (ره) و تکمیل آن تا آخر مباحث مربوط به مکاسب و متاجر، دوره کامل طهارت ، دوره کامل کتاب صلاة ، دوره کامل کتاب زکات ، دوره کامل کتاب خمس و حج ، حاشیه بر کتاب ذخیرة العباد مرحوم شیخ محمد حسین غروى ، چندین مجله تقریبا یک دوره فقه فارسى، حاشیه بر مناسک شیخ انصارى (ره) و...
2. زهد و ساده زیستی 3. عبادت 4. زیارت و توسل 5. تواضع و فروتنی 6. سیر و سلوک و مقام معنوی 7. اطلاع از غیب و ظهور کرامات 8. اهتمام ویژه به رعایت شرعیات 9. الگوی رفتاری مجسّم 10. تلاش برای سیر معنوی و تکامل دیگران 11. نظم و برنامه ریزی در کارها 12. دائم الذکر بودن 13. اندیشیدن پیش از سخن گفتن 14. کتوم بودن 15. تربیت غیر مستقیم 1. تقوا و خود سازیچنانکه گذشت ایشان در نوجوانی به میدان خودسازی گام نهاد، و در فراگیری علوم و تزکیه نفس چنان جدی بوده و هستند که گویا کاری غیر از آن ندارند، و همواره در آموزش های اخلاقی بر این نکته اصرار دارند که تلاشی پیگیر و ریاضتی فراگیر لازم است تا انسان در جبهه ستیز با رذیلتهای اخلاقی و در جهاد اکبر با هواهای نفسانی، سر بلند و پیروز گردیده و به سازندگی خویش بپردازد، و همواره معتقد به لزوم همپایی دانش و اخلاق بوده و مؤکداً به خطر جدایی علم و تزکیه هشدار میدهند و زیان عالم غیر مهذّب و دانش بدون تزکیه را از هر ضرر و زیان دیگری بیشتر میدانند. اولیای خدا بر خلاف عموم مردم که به ظاهر دنیا چشم دوخته اند و سرگرم آن هستند، همواره به حقیقت دنیا می نگرند، و به فردای خویش می پردازند و بدینسان هماره از قید مطامع گریخته و با صفای قناعت و ساده زیستی، روحی سرشار از معنویت را به دست می آورند، در حالی که مردم در انبوه ظلمت های غفلت و تشریفات زندگانی و آزمندیهای آن غرق و سرگردانند.
|
هاتف(امید وصل)
.: Weblog Themes By Pichak :.