سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

چشم چرانی، آثار و راهکارهای درمان

 

{نقل از سایت پرسمان 120}





چشم چرانی متاسفانه یکی از بیماری ها و عادت های ناپسندی است که برخی از افراد جامعه به دلایل مختلف بدان دچار می شوند. به منظور مبارزه با این عادت ناپسند, اولا لازم است نسبت به مفهوم, آثار و عواقب و زمینه های بروز آن آگاهی بدست آورد و سپس از راهکارهای عملی برای کنترل آن سود جست. در نوشته زیر تقریبا تمامی آنچه شما در زمینه کنترل چشم و درمان چشم چرانی بدان نیاز دارید, آمده است که امید واریم مفید باشد.

معنای چشم چرانی: چشم چرانی در مقابل غض بصر و چشم پوشی, به معنای نگاه خیره و شهوت آلود به نامحرم است که با انگیزه لذت طلبی جنسی انجام می شود. ما در روابط اجتماعی خود با دیگران چه جنس مخالف یا موافق به طور طبیعی با آنها ارتباط حضوری و کلامی داریم و به آنها نگاه می کنیم, نگاهی که به هیچ وجه در آن بحث تحریک شهوت و لذت جنسی مطرح نیست, این نگاه ها داخل در مقوله چشم چرانی نیستند, ولی نگاه های ادامه داری که با انگیزه لذت جنسی انجام می شود و به تحریک شدن غریزه و میل جنسی می انجامد, تحت عنوان چشم چرانی تعریف می شود.

در قرآن آمده است :  «قل للمومنین یغضوا من ابصارهم » به مومنین بگو چشم های خویش را بپوشانند. یغضوا از ماده "غض" به معنی نگاه و صوت کوتاه می باشد و نقطه مقابل آن خیره نگاه کردن و صدا را بلند کردن است . منظور این است که انسان به هنگام نگاه کردن معمولاً منطقه وسیعی را زیر نظر می گیرد ؛ هر گاه نامحرمی در حوزه دید قرار گرفت ، چشم را چنان فرو گیرد که آن نامحرم از منطقه دید مستقیم و عمیق او خارج شود, یعنی به او نگاه خیره نکند اما راه و چاه خود را نیز ببیند. درحدیثی که ویژگی های رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ را توصیف می کند چنین آمده است : « و اذا فرح غض طرفه » وقتی که خوشحال می شد چشمانش را به صورت نیمه بسته در می آورد . مرحوم مجلسی این جمله را در بحارالانوار چنین تفسیر کرده است: پلک چشم را می شکست و سر را پایین می انداخت و چشمها را نمی گشود, چنین می کرد تا از سبکسری و سرمستی به دور باشد . پس غض بصر یعنی کم کردن نگاه و خیره نشدن.

چشم پوشی, وظیفه شرعی یک مسلمان: قرآن کریم قض بصر و چشم پوشی از نگاه به نامحرم را وظیفه مسلمانان اعلام کرده و به زن و مرد توصیه کرده است که مواظب چشمان خود باشند. قرآن کریم می فرماید: به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند، این برای آنها پاکیزه تر است و خدا به آنچه می کنند، آگاه است. قُل لِلمؤمِنینَ یغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ وَ یَحفَظُوا فرجَهُمْ ذلِکَ اَزْکی لَهٌم اِنًَّ اللهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعونَ (1)
و پس از آن فرمود : به زنان با ایمان بگو چشمانشان را (از نامحرم) فرو بندندو دامن خود را حفظ کنند.  وَ قُلْ لِلْمؤمِناتِ یَغْضُضنَ‌مِنْ اَبْصارِهنَّ وَ یَحفَظنَ‌ فُروجَهُنًّ...(2)پس خواست قرآن رعایت عفت عمومی برای زن و مرد است و این کار را وظیفه ضروری و واجب مومنین شمرده شده است.

نگاه کردن مرد به بدن زن نامحرم چه با قصد لذّت و چه بدون آن حرام است و نگاه کردن به صورت و دستها، اگر با قصد لذّت باشد، حرام است، بلکه احتیاط واجب آن است که بدون قصد لذت هم نگاه نکنند و نیز نگاه کردنزن به بدن مرد نامحرم حرام است(3)

در روانشناسی دینی نیز ارتباط نزدیکی میان نگاهداری چشم از نامحرم و نگاهداشتن دامان از آلودگی به زنا وجود دارد . 

اما در مورد چرایی تقدم غض بصر بر حفظ فرج سید قطب می نویسد : « حفظ فرج پی آمد طبیعی خواباندن چشم است و گامی است در استواری اراده و هوشیاری در حفاظت از افتادن در گناه و تسلط بر خواهشهای نفسانی ، از این رو بین آن دو ، در یک آیه جمع کرده تا نشان دهد یکی سبب و دیگری نتیجه آن است . و هر دو گامهایی هستند پی در پی در صفحه دل و صحنه زندگی ! (4)

بیماری چشم چرانی: از نظر روانشناسان و عالمان اخلاقی, چشم چرانی هنگامی که به صورت یک عادت مزمن در می آید, یک بیماری روانی تلقی می شود و همان طوری که بیماری سادیسم نقطه مقابل بیماری مازوشیسم است، شهوت و بیماری چشم چرانی نیز نقطه مقابل بیماری خودنمایی است . خودنما فردی است که خود را در معرض دید دیگران قرار می دهد و چشم چران کسی است که ازتماشا ونگاه به دیگران لذت می برد. خودنمایی در زنها به نسبت بیشتری دیده می شود . در حالی که بیماری چشم چرانی در مردها بیشتر رایج است. زن ها بیشتر از لمس لذت می برند و مردها از نگاه و این مربوط به تفاوتی است که در آستانه تحریک آن ها وجود دارد.

زنای چشم: اسلام برای پاکدامنی پیروان خویش حتی نگاه ریبه و شنیدن سخنان نامحرم را نیز اگر از روی غرض باشد، ممنوع کرده است. این خود هشداری بجا و حساب شده است که تماس نامشروع با نامحرمان را کنترل و محافظت می کند. البته رویارویی جدّی و ضروری و بدون هیچ گونه غرض، آنهم با حجاب کامل اسلامی و با رعایت ادب و سایر مسایل اخلاقی اشکالی ندارد.
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: در مورد رابطه نامشروع برای هر عضوی از آدمی سهمی از زنا است؛ زنای چشم، نگاه کردن، زنای زبان، سخن گفتن و زنای گوش ها، شنیدن حرام است.  لِکُلِ عُضْوٍ مِنِ ابْنِ ادَمَ حَظّاً مِنَ الزِّنا فَالْعَینُ زِناهُ النَّظَرُ وَ لِّسانُ زِناهُ الْکَلامُ وَ‌الأُذُنان زِناهُما السَّمْعُ (16)
همچنین درباره شوخی کردنبا نامحرم فرمود : هر کسی با زن نامحرمی شوخی کند برای هر کلمه ای که با او در دنیا سخن گفته، هزار سال در جهنم زندانی می شود.  مَنْ فاکَهَ بِامْرَأَةٍ لا یَمْلِکُها حُبِسَ بِکُلِّ کَلِمَةٍ کَلَّمَها فِی الدُّنیا اَلْفَ عامٍ فِی النّارِ
... (17)
حضرت علی ـ علیه السلام ـ به نقل از انجیل می فرماید : « در تورات نوشته شده زنا نکن ، ولی من می گویم اگر حتی با نظر شهوت آلود به کسی نگاه کنی همان وقت در دلت با او زنا کرده ای . (18). و نیز می فرماید : « نابینا بودن بهترازنگاه های نامشروع است » پس فاصله بین نگاه و گناه اندک است 

عوامل بروز بیماری چشم چرانی:

محرومیت جنسی: ویلهم اشتگل محرومیت های جنسی را عامل این بیماری دانسته و می گویند : محرومیت های جنسی باعث می شود که (لی یبدو) در اعصاب چشم متمرکز شود، با این تمرکز، بستگی عصب چشم با اعصاب جنسی توسعه یافته وشخص از چشم چرانی لذت می برد و با دیدن اندام جنس مخالف تحریک می شود. (5)

 خود نمایی زنان: بیشترین عامل بروز این بیماری در مردان حس خودنمایی در زنان است. مردان به طور طبیعی نسبت به زیبایی و اندام جنس مخالف حساس اند و زنان بد یا بی حجاب با خودنمایی در عرصه جامعه این گرایش مردان را تحریک می نمایند. در تفاسیر شیعه وسنی ذیل آیه 30 سوره نور, نقل کرده اند که: «روزی در هوای گرم مدینه، زن جوانی در حالی که روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوش او، پیدا بود، از کوچه ای عبور می کرد، مرد جوانی از انصار، آن حالت را مشاهده کرد و چنان غرق تماشا شد که از خود و اطرافش غافل گردید و به دنبال آن زن حرکت نموده تا این که صورتش به شی ای اصابت کرد و مجروح گردید، هنگامی که به خود آمد، خدمت پیامبر(ص) رفت و جریان را برای او بیان داشت، این جا بود که آیات سوره مبارکه نور در مورد پوشش زنان نازل گردید(6)
قرآن کریم برای رفع این معضل اجتماعی در آیات شریفه سوره نور، از یک طرف مؤمنان اعم از زنان و مردان را مخاطب قرار داده دستور می دهد که نگاه های خود را کوتاه ساخته و به نامحرم خیره نشوند و از فساد و آلودگی دوری کنند و از سوی دیگر به خانم ها دستور می دهد پوشش مناسب را رعایت کرده و زیورآلات خود را آشکار نسازند. تا حوادث نظیر حادثه ای که آیه در ارتباط با آن نازل شده است، اتفاق نیفتد و جوانان از خود بی خود نشده و دنبال زنان و دختران نامحرم راه نیفتند و امنیت و آرامش خود و دیگران را خدشه دار نسازند.
در سوره احزاب نیز در یک جا به خانم ها دستور می دهد: «در محاورات روزمره حالت عادی داشته و با ناز و کرشمه و طنازی صحبت نکنید و در کوچه و خیابان با بدن های نیمه عریان و لباس های بدن نما، ظاهر نشوید.»(7) چند آیه بعد می فرماید: «با چادر و مقنعه اندام خود را بپوشانید.»(8) تمام این برنامه و تأکیدها برای آن است که: مردم، زن ها را به عنوان افراد عفیف و پاکدامن بشناسند و موجبات آزار و اذیت آنان را فراهم نسازند(9). و چشم طمع ندوزند.(10) و در نتیجه امنیت و آرامش قشر خانم ها در سایه چادر و رعایت ضوابط شریعت و پوشش اسلامی، تأمین شود.
در ادامه قرآن کریم می فرماید: با این راه و روش، اگر بیماردلان هوسباز اصلاح نشدند و به آزار و اذیت خانم ها ادامه داده و امنیت و آرامش آنان را تهدید کردند. برخورد شدیدتری با آنان صورت خواهد گرفت: «اگر منافقان و بیماردلان «شهوت پرست» و کسانی که در شهر، اضطراب و نگرانی به وجود می آورند از اعمال زشت خود دست برندارند، ترا «ای رسول» علیه ایشان می شورانیم، در آن صورت، مدت کمی در مجاورت با تو در این شهر زندگی خواهند کرد و نابود خواهند شد.»(11) تا آرامش و امنیت در جامعه تأمین شود.
از مجموع مطالب یاد شده این نتیجه به دست می آید که رعایت حجاب و پوشش اسلامی برای زنان و مردان مؤمن ومسلمان، تکلیف الهی است. رعایت آن، علاوه بر این که موجب عمل به دستورات الهی می شود، شخصیت فردی اجتماعی و معنوی انسان محجوب و پاکدامن، سیر صعودی پیدا کرده و نردبان تعالی و تکامل را یکی پس از دیگری طی خواهد کرد و از سوی دیگر در تأمین بهداشت روحی و روانی و آرامش خانواده ها و صفا، نورانیت و امنیت در جامعه نقش به سزایی ایفا می کند. به امید روزی که جوامع اسلامی و انسانی از تمام آلودگی ها تصفیه شود و زمینه حضور زنان و دختران بدون دغدغه و دلواپسی، در اجتماعات فراهم شود.

عواقب و آسیب شناسی چشم چرانی:

عامل غفلت و فراموشی: چشم چرانی یکی از مصادیق حب دنیا و عامل مهمی برای بروز غفلت از یاد خدا و خود است. غفلت همان چالش اساسی است که انسان در سر راه کمال و سعادت خود دارد و بیداری اولین نیاز او برای حرکت در این مسیر است. چشم چرانی باعث می شود که انسان هر چه بیشتر به خواب رود و از بیداری و یاد خدا دور ماند.

حضرت علی ـ علیه السلام ـ درباره مواظبت و حفاظت از چشمها فرمود: چیزی در بدن کم سپاستر از چشم نیست، خواسته اش را ندهید که شمارا از یاد خدا باز می دارد.  لَیْسَ فِی الْبَدَنِ‌ شَیءٌ اَقَلَّ شٌکراً مِنَ الْعَیْنِ فَلا تُعطوها سٌؤلَها فَتَشْغَلکُم عَنْ ذِکْرِ اللهِ‌ عَزَّ وَجَل(12)
اولین گام انحراف عملی: چشم چرانی و نگاه به نامحرم, گذرگاه ورود به منجلاب انحرافات و فساد جنسی است. نگاه های آلوده، تخم شهوت را در دل بارور ساخته، صاحبش را به فتنه, انحراف و گناه مبتلا می کند.
حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:  چشم چرانی، تخم شهوت را در دل می کارد و چنین کاری برای نگاه کننده کافی است که منشأ فتنه گردد.
نگاه کردن به ناموس دیگران،‌ خواست شیطان است. چشمی که تیرهای آلوده نگاه را به نامحرمان پرتاب می کند، محل کمین شیطان است. شیطان از کمان چشم های او ناموس دیگران را نشانه می گیرد. اَلنَّظرَةُ بَعْدَ النًّظرَةِ تَزرِعُ فی الْقَلبِ الشَّهْوَةَ وَ کَفی بِها لِصاحِبِها فِتْنَ (13)
پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود : نگاه به نامحرم تیر زهرآلودی از تیرهای شیطانی است.   انَّظَرُ سَهمٌ مَسْموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبلیسَ ...
(14)
پس باید مراقب چشمان خویش باشیم، تا شیطان از آن برای تخریب ایمان ما و ناموس مردم استفاده نکند.

حسرت و اندوه طولانی: امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید: چه بسا نگاه هایی که غصه های طولانی را در پی دارد . به این معنی که چشم قوی ترین ابزار حسی است . یعنی میدان آستانه تحریک چشم از بقیه حواس بیشتر است و بیشترین تحریکات حسی را دریافت می کند و این دل است که بعد از نگاه به کار می افتد یعنی آنچه را دیده ، می بیند ، دل طلب می کند و چون امکان رسیدن به آنچه دیده شده فراهم نمی شود ؛ افسردگی و رنجوری عاید انسان می شود .

از فحوای حدیث رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ که فرمود: همه چشمها روز قیامت گریانند جز سه چشم: چشمی که از ترس خدا بگرید، چشمی که از نامحرم فرونهاده شود، چشمی که در راه خدا (و پاسداری از کیان اسلام) شب زنده دار باشد, فهمیده می شود که علاوه بر حسرت دنیوی,  فرد چشم چران در آخرت از فرط حسرت و پشیمانی چشمانی گریان خواهد داشت. کُلُّ عَیْنٍ باکِیَةٌ یَومَ القِیامَةِ اِلّا ثَلاًًثَةُ اَعیُنٍ: عَیْنٌ بَکَتْ مِنْ خَشیَةِ اللهِ وَ عَیْنٌ غَضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللهِ وَ عَیْنٌ باتَت ساهِرَة فی سبیلِ الله (15)
به خطر افتادن امنیت و سلامت جامعه: در واقع، نگاه های آلوده، مسموم و شهوت انگیز، آتش درون را شعله ور می سازد که فرایند و محصولی جز فحشا، سیاهی دل؛ مشکلات و نارسایی هایی اجتماعی، نخواهد داشت. چشم چرانی دام شیطانی، بذر شهوت و رویشگاه فسق و فجور است که دل را می لرزاند، آرامش و ثبات را سلب نموده و باعث هرج و مرج و فتنه و فساد در جامعه می شود.
لذا چشم چرانی، این تیر مسموم و زهرآلود شیطانی اگر بدون قید و بند، رها شود یقیناً سلامت و امنیت طرفین را به خطر می اندازد، جوان و نوجوانی که به کوچه و خیابان راه می افتد اگر دستور اسلام را رعایت نکرده و نگاهش را کوتاه نکند و از طرف دیگر، کسانی که باید حجاب و پوشش اسلامی را رعایت کنند، رعایت نکنند، چشم جوان به صحنه های شهوت انگیز خواهد افتاد، و نیروی قدرتمند شهوت به جوشش و غلیان آمده و تحریک خواهد شد، درچنین شرایط حساس و خطرناکی، این جوان، یا باید به عیاشی، فساد و تجاوزگری روی آورد و به خواسته های قوه شهوانی جواب مثبت دهد، امنیت خود و دیگران را به خطر اندازد، و یا با تخیل و تصور، با حالت افسرده و پریشان، زندگی بیمار گونه خود را ادامه داده آسایش و آرامش خانواده را برهم زند.
ایجاد نگرانی و اضطراب : آنچه از مجموع آیات، روایات و تجربیات کارشناسان به دست می آید این است که: چشم چرانی های هوس آلود بدحجابی و بی حجابی زنان و دختران بی بند و بار از جمله عوامل مؤثر در ایجاد اضطراب ونگرانی افراد و خانواده ها و هرج و مرج و ناامنی در جامعه به حساب می آید. در طرف مقابل اگر اصول و ارزش های اسلامی از جمله حجاب و پوشش اسلامی، رعایت شود از چشم چرانی و نگاه های آلوده جلوگیری به عمل آید وخانم ها در نشست و برخواست و صحبت ها و مکالمات روزمره، دستورات شرع مقدس را رعایت کنند یقیناً زمینه های فساد زدوده شده دام های شیاطین برچیده خواهد شد، آرامش روحی و روانی برای افراد و خانواده ها، نظم، ثبات و امنیت در جامعه پدید خواهد آمد. امام علی(ع) می فرماید: «کسی که نگاهش را کاهش دهد، قلبش آرام می گیرد.»(19) و نعمتی بالاتر از آرامش قلب، وجود ندارد. این موهبت بزرگ اگر در اعضا و افراد جامعه، محقق شده و تجلی پیدا کند، جامعه نیز به طبع اعضا و افراد خود، دارای امنیت و آرامش خواهد شد.

    ز دست دیده و دل هر دو فریاد                  که هر چه دیده بیند دل کند یاد

    این همه آفت که به تن می رسد              از نظر تو به شکن می رسد

    دیده فرو پوش چو دُر در صدف                  تا نشوی تیر بلا را هدف

عذاب اخروی:  علاوه بر ابتلا به عواقب دنیوی، «چشم ناپاک» از عذاب و شکنجه الهی نیز بی نصیب نمی ماند.  رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود : آن که چشمانش را از نگاه به زن نامحرم پر کند، روز قیامت، خداوند چشمانش را با میخ های آتشین و از آتش پر کند، تا وقتی که به حساب مردم رسیدگی کند، سپس امر می شود که او را به جهنم ببرند. مَنْ مَلَاَ عَیْنَیْهِ مِنِ امْرَأَةٍ حَراماً حَشاهُما اللهُ عَزَّ وَجَلَّ یَوْمَ القِیامَةِ بِمَسامیرَ مِنْ نارٍ وَحَشاهُما ناراً حَتّی یَقْضِیَ بَیْنَ‌ النّاسِ ثُمَّ یُؤمَرُ بِه اِلَی النّارِِِ(20)

چشم پاکی و نتایج آن :

هر یک از اعضای بدن مؤمن نسبت به عبادت پروردگار متعال وظیفه خاصی بر عهده دارد که اگر بدان وظیفه عمل کرد، ارزشمند است.
چشمی که به نگاه حرام آلوده نگردد، سبب برکات زیر می گردد:
1- دیدن شگفتیها: رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:  چشمهایتان را (از نامحرم) بپوشانید تا عجایب و شگفتیهارا ببینید.  غُضُّوا اَبْصارَکُم تَرَوْنَ الْعَجائِبَ (21)

2- راحتی قلب: امام علی ـ علیه السلام ـ فرمود: آنکه از نامحرم چشم خود را فرو نهاد، قلبش را راحت کرده است.  مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ اَراحَ قَلْبَهُ (22)
3- نیک
خویی:‌ همچنین آن حضرت فرمود:  کسی که نگهاه هایش کنترل شود، صفاتش نیکو گردد.  مَن‌ غُضَّتْ اَطرافُهُ حَسَنَتْ اَوصافُهُ (23)
4- پاداش الهی: امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: هر کسی زنی را ببیند و بلافاصله دیده اش را به آسمان بدوزد یا چشم فرو بندد، چشم باز نگرداند مگر اینکه خداوند حوریان بهشتی را به عقد او در آورد. مَنْ نَظَرَ اِلی امْرأَةٍ فَرَفَعَ بَصَرَهُ اِلیَ السَّماءِ اَوْ غَمَضَ بَصَرَهُ لَمْ یَرْتَدَّ اِلَیْهِ بَصَرُهُ حَتّی یُزَوَّجَهُ اللهُ مِنَ الْحُورِ العینِِ (24)
5- چشیدن شیرینی ایمان: پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: نگاه (به نامحرم) تیر زهرآلودی از تیرهای شیطان است و هر کس آن را از ترس خدا ترک کند، خداوند چنان ایمانی به او عطا کند که شیرینی اش را در دل خویش احساس کند. اَلنَّظَرُ سَهْمٌ مَسموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبْلیسَ‌ فَمَنْ تَرَکَها خَوْفاً مِنَ اللهِ اَعطاهُ اللهُ ایماناً یَجِد حَلاوَتَهُ فی قَلْبِهِِ (25)
6- بروز صفت شجاعت: شجاع ترین مردم کسی است که بر خواهش نفسانی اش چیره شود. اَشْجَعُ النّاسِ مَنْ غَلَبُ هَواهُ (26)
.

 

 




 




تاریخ : یکشنبه 92/12/18 | 9:26 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

از قرآن بپرس ask quran

چشم چرانی و آثار سوء آن در آموزه های قرآنی

چشم یکی از کوچکترین اعضای آدمی است که خود به تنهایی می تواند گناهان بسیاری را ایجاد کند .
قرآن کریم در چند آیه مردان و زنان مؤمن را از نگاه به نامحرم بازداشته است:
1. " قُل لِلمُؤمِنینَ یَغُضّوا مِن اَبصـرِهِم ; (نور،30) به مردان مؤمن بگو: چشم هاى خود را از نگاه به نامحرمان فرو گیرند."
2. "وقُل لِلمُؤمِنـتِ یَغضُضنَ مِن اَبصـرِهِنَّ;(نور،31) به زنان مؤمن بگو: چشم هاى خود را از نگاه به نامحرمان فرو گیرند."
3. "یَعلَمُ خائنَةَ الاَعیُنِ وما تُخفِى الصُّدور;(غافر، 19) او چشم هایى را که به خیانت گردش مى کند مى داند و از آن چه در سینه ها پنهان است با خبر است."
1. چشم فرو بستن از نامحرم، موجب پاکى و رستگارى است;
قرآن کریم درباره حکمت این حکم مى فرماید: این کار براى آنان پاکیزه تر است، زیرا خدا به آن چه مى کنند آگاه است (نور، 30) پس نگاه نکردن به نامحرم مقدّمه پاکیزگى و رستگارى است.
2. نیز چشم چرانى، موجب تسلّط شیطان بر دل انسان است;
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرمایند: "نگاه کردن، تیر مسمومى از تیرهاى شیطان است; پس کسى که از ترس خداوند ترک کند، خداوند ایمانى به او عطا مى کند که شیرینى اش را در قلبش مى یابد." •
3. چشم چرانى موجب هلاکت است;
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: "نگاه اول خطا است، نگاه دوم عمد است و نگاه سوم موجب هلاکت است." •
4. چشم چرانى موجب تحریک شهوت و ایجاد فتنه است;
امام صادق(علیه السلام) فرمود: "نگاه دوباره به نامحرم، شهوت را در دل غرس مى کند و این کار براى صاحب آن از حیث فتنه کافى است." •

به فرموده امام صادق(علیه السلام)، کسى که به نامحرم نگاه نکند، خداوند از حورالعین به او تزویج مى کند.
پاورقی ها:
1 من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 4، ص 18.
2. کنزالعمال، متقى هندى، ج 5، ص 329.
3. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، ج 20، ص 192.
4. یکصد و پ
ضوع از قرآن کریم، اکبر دهقان، ص 104 و 105.
{نقل از سایت از قرآن بپرس}



تاریخ : یکشنبه 92/12/18 | 9:15 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

 

عواقب چشم چرانی

بنده از یک کار خیلی رنج می برم آن هم این که جلوی چشم خود را نمی توانم بگیرم و هر صحنه شهوت آلودی را می بینم.لطفا عواقب و آثار سوء چشم چرانی را بیان کنید. ممنون از زحمات شما

توجه به عواقب چشم چرانی می‌تواند وجدان انسان را بیدار کند و عزم ما را جزم تر نماید.
1. عامل غفلت و فراموشی: چشم چرانی یکی از مصادیق حب دنیا و عامل مهمی برای بروز غفلت از یاد خدا و خود است. غفلت همان چالش اساسی است که انسان در سر راه کمال و سعادت خود دارد و بیداری اولین نیاز او برای حرکت در این مسیر است. چشم چرانی باعث می شود که انسان هر چه بیشتر به خواب رود و از بیداری و یاد خدا دور ماند.
حضرت علی ـ علیه السلام ـ درباره مواظبت و حفاظت از چشمها فرمود: چیزی در بدن کم سپاستر از چشم نیست، خواسته اش را ندهید که شما را از یاد خدا باز می دارد. لَیْسَ فِی الْبَدَنِ‌ شَیءٌ اَقَلَّ شٌکراً مِنَ الْعَیْنِ فَلا تُعطوها سٌؤلَها فَتَشْغَلکُم عَنْ ذِکْرِ اللهِ‌ عَزَّ وَجَل(بحارالانوار، ج 101، ص 35) .

2. اولین گام انحراف عملی: چشم چرانی و نگاه به نامحرم, گذرگاه ورود به منجلاب انحرافات و فساد جنسی است. نگاه های آلوده، تخم شهوت را در دل بارور ساخته، صاحبش را به فتنه, انحراف و گناه مبتلا می کند.
حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: چشم چرانی، تخم شهوت را در دل می کارد و چنین کاری برای نگاه کننده کافی است که منشأ فتنه گردد. (روضة المتقین، ج 9،‌ص 434)نگاه کردن به ناموس دیگران،‌ خواست شیطان است. چشمی که تیرهای آلوده نگاه را به نامحرمان پرتاب می کند، محل کمین شیطان است. شیطان از کمان چشم های او ناموس دیگران را نشانه می گیرد.
پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود : نگاه به نامحرم تیر زهرآلودی از تیرهای شیطانی است. النَّظَرُ سَهمٌ مَسْموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبلیسَ ...( بحارالانوار، ج 104، ص 38)پس باید مراقب چشمان خویش باشیم، تا شیطان از آن برای تخریب ایمان ما و ناموس مردم استفاده نکند.
3. حسرت و اندوه طولانی: امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید: چه بسا نگاه هایی که غصه های طولانی را در پی دارد . به این معنی که چشم قوی ترین ابزار حسی است . یعنی میدان آستانه تحریک چشم از بقیه حواس بیشتر است و بیشترین تحریکات حسی را دریافت می کند و این دل است که بعد از نگاه به کار می افتد یعنی آنچه را دیده ، می بیند ، دل طلب می کند و چون امکان رسیدن به آنچه دیده شده فراهم نمی شود ؛ افسردگی و رنجوری عاید انسان می شود .
از فحوای حدیث رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ که فرمود: همه چشمها روز قیامت گریانند جز سه چشم: چشمی که از ترس خدا بگرید، چشمی که از نامحرم فرونهاده شود، چشمی که در راه خدا (و پاسداری از کیان اسلام) شب زنده دار باشد, فهمیده می شود که علاوه بر حسرت دنیوی, فرد چشم چران در آخرت از فرط حسرت و پشیمانی چشمانی گریان خواهد داشت. کُلُّ عَیْنٍ باکِیَةٌ یَومَ القِیامَةِ اِلّا ثَلاًًثَةُ اَعیُنٍ: عَیْنٌ بَکَتْ مِنْ خَشیَةِ اللهِ وَ عَیْنٌ غَضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللهِ وَ عَیْنٌ باتَت ساهِرَة فی سبیلِ الله (بحارالانوار، ج 101، ص 35.)

4. به خطر افتادن امنیت و سلامت جامعه: در واقع، نگاه های آلوده، مسموم و شهوت انگیز، آتش درون را شعله ور می سازد که فرایند و محصولی جز فحشا، سیاهی دل؛ مشکلات و نارسایی هایی اجتماعی، نخواهد داشت. چشم چرانی دام شیطانی، بذر شهوت و رویشگاه فسق و فجور است که دل را می لرزاند، آرامش و ثبات را سلب نموده و باعث هرج و مرج و فتنه و فساد در جامعه می شود.
لذا چشم چرانی، این تیر مسموم و زهرآلود شیطانی اگر بدون قید و بند، رها شود یقیناً سلامت و امنیت طرفین را به خطر می اندازد، جوان و نوجوانی که به کوچه و خیابان راه می افتد اگر دستور اسلام را رعایت نکرده و نگاهش را کوتاه نکند و از طرف دیگر، کسانی که باید حجاب و پوشش اسلامی را رعایت کنند، رعایت نکنند، چشم جوان به صحنه های شهوت انگیز خواهد افتاد، و نیروی قدرتمند شهوت به جوشش و غلیان آمده و تحریک خواهد شد، درچنین شرایط حساس و خطرناکی، این جوان، یا باید به عیاشی، فساد و تجاوزگری روی آورد و به خواسته های قوه شهوانی جواب مثبت دهد، امنیت خود و دیگران را به خطر اندازد، و یا با تخیل و تصور، با حالت افسرده و پریشان، زندگی بیمار گونه خود را ادامه داده آسایش و آرامش خانواده را برهم زند.

5. ایجاد نگرانی و اضطراب: آنچه از مجموع آیات، روایات و تجربیات کارشناسان به دست می آید این است که: چشم چرانی های هوس آلود بدحجابی و بی حجابی زنان و دختران بی بند و بار از جمله عوامل مؤثر در ایجاد اضطراب ونگرانی افراد و خانواده ها و هرج و مرج و ناامنی در جامعه به حساب می آید. در طرف مقابل اگر اصول و ارزش های اسلامی از جمله حجاب و پوشش اسلامی، رعایت شود از چشم چرانی و نگاه های آلوده جلوگیری به عمل آید وخانم ها در نشست و برخواست و صحبت ها و مکالمات روزمره، دستورات شرع مقدس را رعایت کنند یقیناً زمینه های فساد زدوده شده دام های شیاطین برچیده خواهد شد، آرامش روحی و روانی برای افراد و خانواده ها، نظم، ثبات و امنیت در جامعه پدید خواهد آمد. امام علی(ع) می فرماید: «کسی که نگاهش را کاهش دهد، قلبش آرام می گیرد.» و نعمتی بالاتر از آرامش قلب، وجود ندارد. این موهبت بزرگ اگر در اعضا و افراد جامعه، محقق شده و تجلی پیدا کند، جامعه نیز به طبع اعضا و افراد خود، دارای امنیت و آرامش خواهد شد.
ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد
این همه آفت که به تن می رسد از نظر تو به شکن می رسد
دیده فرو پوش چو دُر در صدف تا نشوی تیر بلا را هدف

6. عذاب اخروی: علاوه بر ابتلا به عواقب دنیوی، «چشم ناپاک» از عذاب و شکنجه الهی نیز بی نصیب نمی ماند. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود : آن که چشمانش را از نگاه به زن نامحرم پر کند، روز قیامت، خداوند چشمانش را با میخ های آتشین و از آتش پر کند، تا وقتی که به حساب مردم رسیدگی کند، سپس امر می شود که او را به جهنم ببرند. «مَنْ مَلَاَ عَیْنَیْهِ مِنِ امْرَأَةٍ حَراماً حَشاهُما اللهُ عَزَّ وَجَلَّ یَوْمَ القِیامَةِ بِمَسامیرَ مِنْ نارٍ وَحَشاهُما ناراً حَتّی یَقْضِیَ بَیْنَ‌ النّاسِ ثُمَّ یُؤمَرُ بِه اِلَی النّارِ».

{نقل از سایت اخلاق وعرفان_پرسمان دانشجویی}




تاریخ : یکشنبه 92/12/18 | 9:11 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

 

قرآن کریم: خد العفو و امر بالمعرف و اعرض عن الجاهلین: گذشت پیشه کن و به نیکی ها دعوت نما و از نادانان روی بگردان. (سوره اعراف آیه 199)

 

رسول اکرم صلی الله علیه و آله: من ادب آموخته خدا هستم و علی، ادب آموخته من است. پروردگارم مرا به سخاوت و نیکی کردن فرمان داد و از بخل و سختگیری بازم داشت. در نزد خداوند عزوجل چیزی منفورتر از بخل و بد اخلاقی نیست. بد اخلاقی، عمل را ضایع می کند، آن سان که سرکه عسل را. (مکارم اخلاق ص 17)

 

امام علی علیه السلام: مردم، به ادب (فرهنگ و تربیت) درست، نیازمندترند، تا به طلا و نقره. (مشکاة انوار ص 433)

 

امام علی علیه السلام: نفس آدبی بر بی ادبی سرشته شده است و بنده فرمان دارد که پایبند ادب نیکو باشد. نفس آدمی با طینت خود در میدان مخالفت می تازد و بنده نیکو می کوشد آن را از خواسته ناروایش برگرداند، پس هرگاه عنان نفس را رها سازد، شریک تبهکاری اوست و هر کس نفس خود را در خواهش هایش یاری رساند، در قتل خود همدست نفس شده است. (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 20 ص 304)

 

امام علی علیه السلام: ادب بیاموزید، زیرا که (در این صورت) اگر پادشاه باشید، برجسته می شوید، سرآمد می شوید، و اگر تنگدست باشید، با ادبتان گذران زندگی می کنید. (غررالحکم، ح 7077)

 

امام علی علیه السلام: برای ادب آموزی ات همین بس که از آنچه از دیگران نمی پسندی، دوری کنی. (بحارالانوار، ج 43، ص 343)

 

آنس: یکی از کنیزان امام حسین علیه السلام دسته گلی به ایشان تقدیم کرد. امام علیه السلام به او فرمود: تو در راه خدا آزادی! دلیل این کارشان را پرسیدم. فرمود: خداوند، ما را (این گونه) ادب آموخته است، آن جا که (در قرآن کریم) می گوید: «و چون احترام شدید، به بهتر از آن، پاسخ گویید» و بهتر از هدیه او، آزادی او بود! (نهج السعادة، ج 7، ص 386)

 

علی بن حکم: دعبل بن علی به خدمت امام رضا علیه السلام رسید و امام علیه السلام امر فرمودند انعامی به او بدهند. دعبل آن را گرفت، اما خدا را سپاس نگفت. امام علیه السلام به او فرمودند: چرا خداوند را سپاس نگفتی؟! دعبل گفت: پس از مدتی بار دیگر خدمت امام رضا علیه السلام رسیدم و ایشان فرمودند انعامی به من دهند. من گفتم: خدا را سپاسگذارم. امام علیه السلام به من فرمودند: ادب را به جا آوردی. (بحارالانوار، ج 91،ص 94)

 

امام علی علیه السلام: به ادب و تربیت نفس خود پرداختم و برای آن ادبی بهتر از تقوای الهی در تمام حالاتش نیافتم و اگر از پس این امر برنیامد برای آن چیزی بهتر از دم فروبستن از دروغ نیافتم و از غیبت مردمان، همانا غیبت آنان را خداوند با عظمت در کتاب ها حرام کرده است ای نفس، اگر سخن تو نقره است، سکوت طلاست. (اعلام الدین، ص 273)

 

امام علی علیه السلام: دوستی با شخص بی ادب، صمیمانه نخواهد شد. (بحار الانوار، ج 67، ص 400)

 

پیامبر صلی الله علیه و آله: از خندیدن بی تعجب (و بی جا) یا راه یافتن و


سخن گفتن بی ادبانه بپرهیز. (بحارالانوار،ج 75، ص 8)

 

نوف البکالی: امیرالمؤمنین علیه السلام را دیدم که شتابان می رود. عرض کردم: مولای من کجا می روی؟ فرمودند: «ای نوف رهایم کن! آرزوهایم مرا به پیشگاه محبوب می کشاند.» عرض کردم: مولای من! آرزوهایتان چیست؟ فرمودند: «آن کس که مورد آرزوست، خود آنها را می داند و نیازی نیست به غیر او بگویم. بنده را همین ادب بس که در نعمت ها و نیازش، غیر پروردگارش را شریک نگرداند.» (غررالحکم، ح 10599)

 

امام علی علیه السلام: در حالی که در واقع از کمترین مال برخوردار هستید، در ظاهر بهترین حال را از خود نشان دهید؛ زیرا خداوند متعال، بندگان با ایمان با معرفتش را ای گونه نیکو ادب نموده که (در وصف فقیران پارسا) فرموده است: شخص بی خبر آنان را از شدت خویشتنداری توانگر می پندارد. ایشان را از نشانه هایشان می شناسی، با اصرار (چیزی) از مردم نمی خواهند. (تحف العقول، ص 489)

 

امام صادق علیه السلام: آن که خدا را شناخت، از او ترسید و آن کس که از خدا ترسید، ترس از خدا او را به عمل به فرمان او و در پیش گرفتن ادبش واداشت. پس فرمان برادران ادب شده به ادب خدا و اطاعت کنندگان دستورهای او را بشارت ده که بر خداست که آنها را از فتنه های گمراه کننده برهاند. (مصباح الشریحه، ص 108)

 

امام حسن عسگری علیه السلام: شادی کردن در حضور غمگین، از ادب دور است. (غرر الحکم، ح 10875)

 

امام صادق علیه السلام: سوگند به خدا، هر کس که حقیقت سجده را به جای آورد، زیان نکرد و کسی که در سجده، به خوبی به خداوند نزدیک شد، هرگز از خداوند دور نیست. و آن که به (ساحت مقدس) او بی ادبی کرد و حرمتش را زیر پا گذاشت، و به غیر او دل بست، هرگز به او نزدیک نشد. (بحارالانوار، ج 75، ص 71)

 

امام علی علیه السلام: کسی که از ادب بی بهره باشد، و شیفته بازی شود، به ریاست نمی رسد. (غرر الحکم، ح 4786)

 

امام علی علیه السلام: تو را سفارش می کنم به مدارای با مردم و احترام به علما و گذشت از لغزش برادران (دینی)؛ چرا که سرور اولین و آخرین، تو را چنین ادب آموخته و فرموده است: «گذشت کن از کسی که به تو ظلم کرده، رابطه برقرار کن با کسی که با تو قطع رابطه کرده و عطا کن به کسی که از تو دریغ نموده است.» (اعلام الدین، ص 96)

 

امام علی علیه السلام: بر عاقل است که بدی هایش را در دین، اندیشه، اخلاق و ادب یادداشت کند و به خاطرش بسپارد و برای از بین بردن آنها بکوشد. (تحف العقول، ص 376)

 

امام صادق علیه السلام: شیطان، در عالم بی بهره از ادب بیشتر طمع می کند تا عالم برخوردار از ادب. پس ادب داشته باشید وگرنه شما، بیابانی (فاقد تمدن) هستید. (کنزالعمال، ح 45409)

 

امام صادق علیه السلام: پدرم علیه السلام مرا به سه چیز ادب آموخت و از سه چیز نهی ام فرمود. سه نکته ادب این بود که فرمود: فرزندم! هرکس با دوست بد بنشیند، سالم نمی ماند و هر کس گفتارش را کنترل نکند، پشیمان می شود، و هر کس به جایگاه های بد وارد شود، مورد بد گمانی قرار می گیرد (زیر سؤال می رود) و آن سه چیز که مرا از آن نهی فرمود: دوستی با کسی که چشم دیدن نعمت کسی را ندارد، و با کسی که از مصیبت دیگران شاد می شود و با سخن چین. (نهج البلاغه، حگمت 73)

 

پیامبر صلی الله علیه و آله: فرزندانتان را به سه چیز ادب کنید: عشق به پیامبرتان، عشق به خاندان او، و قرآن خواندن. (غرر الحکم، ح 4488)

 

امام علی علیه السلام:  راستگو بودن و پرهیز نمودن از دروغ، زیباترین اخلاق و بهترین ادب است. (کافی، ج 8، ص 150)

 

امام علی علیه السلام: برای ادب آموزی، تجربه ها کافی اند. (غرر الحکم، ح 9226)

 

امام علی علیه السلام: کسی که خود را پیشوای مردم قرار داده، باید پیش از آموزش دیگران، خو را آموزش دهد و پیش از آن که دیگرا را با زبان، ادب بیاموزد، با کردارش ادب آموزد و البته آموزش دهنده و ادب آموز خود پیش از آموزگار و ادب آموز مردم، شایسته تجلیل است. (غرر الحکم، ح 7016)

 

امام صادق علیه السلام: اگر در عمرت دو روز مهلت داده شدی، یک روز آن را برای ادب خود قرار ده تا از آن برای روز مردنت کمک بگیری. به امام گفته شد: این کمک گرفتن چگونه است؟ فرمودند: به این که آنچه را از خود برجا می گذاری، خوب برنامه ریزی کنی و محکم کاری نماید. (غرر الحکم، ح 3298)

 

امام علی علیه السلام: بهترین ادب ها آن است که تو را از حرام ها باز دارد. (معدن الجواهر، ص 59)

 

امام علی علیه السلام: شب و روز بر هر کس بگذرد، او را ادب می کند، فرسوده اش می نماید و به مرگ نزدیکش می سازد. (کافی، ج 8، ص 325)

 

امام علی علیه السلام: خدایا مرا عقلی کامل، تصمیمی نافذ، خردی برتر، دلی پاک، دانشی فراوان و ادبی والا روزی کن و تمام اینها را به سود من قرار ده نه به زیانم، ای مهربان ترین مهربانان. (غرر الحکم، ح 9611)

 

امام علی علیه السلام: هر چیزی به عقل نیاز دارد و عقل به ادب نیازمند است. (فقه الرضا، ص 364)

 

امام علی علیه السلام: تو با ادبت ارزش گذاری می شوی، پس آن را با بردباری زینت بخش. (مشکاة الانوار، ص 329)

 

امام علی علیه السلام: هر کس اصل و نسبش او را (سست گرداند و) بنشاند، ادبش او را (حرکت بخشد و) برخیزاند. (بحارالانوار، ج 75، ص 127)

 

امام علی علیه السلام: ای مؤمن! به تحقیق این دانش و ادب بهای جان توست پس در آموختن آن دو بکوش که هر چه بر دانش و ادبت افزوده شود بر قیمت و قدرت افزوده می شود؛ زیرا با دانش به پروردگارت راه می یابی و با ادب به پروردگارت خوش خدمتی می کنی و با ادب در خدمت گزاری، بنده سزاوار دوستی و نزدیکی به او می شود. پس این نصیحت را بپذیر تا از عذاب برهی. (جامع الاخبار، ص 310)

 

امام صادق علیه السلام: کمال ادب و مروت در هفت چیز است: عقل، بردباری، صبر، ملایمت، سکوت، خوش اخلاقی و مدارا. (بحارالانوار،ج 84، ص 325)

 

امام سجاد علیه السلام: شما ای اهل بصیرت! پند بگیرید و خدا را برای اینکه هدایتتان کرد، سپاس گویید و بدانید که از قبضه قدرت خداوند، به سوی قدرتی دیگر بیرون نتوانید رفت، و خدا و فرستاده اش، به زودی کردار شما را می بیند و آن گاه، در پیشگاه او، گردآورده می شوید. پس از اندرزها بهره گیرید و ادب شایستگان را داشته باشید. (غرر الحکم، ح 6911)

 

امام رضا علیه السلام: روایت می کنم که جبرئیل علیه السلام به نزد پیامبر خدا فرود آمد و گفت: ای پیامبر خدا! خداوند تو را سلام می رساند و به تو می فرماید: بخوان به نام خدای مهر گستر مهربان، هرگز به آنچه اصنافی از ایشان را از آن برخوردار کرده ایم، چشم مدوز که زیور زندگی دنیاست تا ایشان را بیازماییم. و بدان که روزی پروردگار تو بهتر و پایدارتر است، پس پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به کسی فرمود تا جار بزند: هر کس (با عمل به این آیه) به ادب خدا آراسته نگردد، روحش با حسرت از دنیا جدا می شود. (غرر الحکم، ح 8167)

 

پیامبر صلی الله علیه و آله: بلا برای ظالم مایه ادب، برای مؤمن آزمایش و برای پیامبران مایه توفیق درجه و برای اولیا بزرگواری است.

 

امام حسین علیه السلام: خدایا! با غرق کردن من در ناز و نعمت، مرا به پرتگاه عذاب خویش مکشان و با بلایا (گرفتاری ها) ادبم مکن. (عیون الاخبار، ج 1، ص 107)

 

امام رضا علیه السلام: اگر کسی بگوید: چرا شناخت پیامبران و اعتراف به آنها و اقرار به (لزوم) اطاعت از آنان، بر مردم واجب است؟ در پاسخ گفته شود: چون در وجود مردم و قوای آنان، چیزی نیست که با آن، مصالحشان را کامل سازند و آفریدگار نیز برتر از آن است که دیده شود، سستی و ناتوانی آنان از ادراک او آشکار سازد، پس چاره ای جز این نیست که میان خداوند و مردم، پیام آوری معصوم باشد که او امر و نواهی و ادب (و آموزه های) او را به ایشان برساند و آنها را به آنچه مایه سود و زیانشان است، آگاهی سازد. (علل الشرایع، ج 2، ص 394)

 

امام صادق علیه السلام: هرگاه روز قیامت گردد، خدای عزوجل عالم و عابد را برانگیزاند. پس آن گاه که در پیشگاه خداوند ایستادند به عابد گفته می شود: «به سوی بهشت حرکت کن» و به عالم گفته می شود: «بایست و مردم را به خاطر آن که نیکو ادبشان نمودی، شفاعت کن.»

{نقل از سایت دانش اسلامی}




تاریخ : شنبه 92/12/17 | 10:33 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

منبع: سایت معاونت تهذیب حوزه

 

دستورالعملهای سلوکی و عرفانی از علامه جعفری ره


مشاهده در قالب PDF چاپ فرستادن به ایمیل

شرایط و موانع سیر و سلوک


سیر و سلوک دارای چند مانع است :

1 . سالک در هیچ لحظه ای از لحظات حرکت خود نبایداحساس وصول یا امتیاز برتری کند ، اگر چنین آفتی گریبان سالک را بگیرد ، نه تنها از حرکت به مراحل بعدز باز خواهد ماند ، بلکه نفس کمال جوی او به قهقرا خواهد رفت .


2 . اشتغالات و علایق دنیوی مانند ثروت اندوزی ، مقام جویی ، شهرت طلبی و محبوبیت خواهی میان مردم ، از امور تباه کننده سیر و سلوک اند ، البته اگر ثروت و مقام وسیله ای جهت تنظیم حیات خود و دیگران باشد ، نه تنها مانع ره کمال نخواهد بود ، بلکه به خاطر مشقتهایی که سالک در این مسیر تحمل می کند ، عبادت تلقی خواهد شد .


3 . اشباع حس خودخواهی - به هر شکل و با هر وسیله - مانع نیرومندی برای سیر و سلوک است . ادعای تزکیه نیز سد راه کمال است . بر خی ادعای تزکیه را به عنوان بیان واقعیت ، ناشی از خودخواهی نمی دانند ، اما عرفای بزرگ این مطلب را نمی پذیرند ، زیرا همه عظمتها و امتیازات سالک ، از الطاف الهی است و استناد آنها به خود نوعی شرک محسوب می شود .


4 . شکوفاییها و روشناییهای خیره کننده که در حالات عرفانی برای سالک حاصل می شود ، از دیگر موانع سیر و سلوک است . برخی از اهل سلوک با بروز این حالات لذتبار خود را گم می کنند و این حالات را آخرین منزلگاه کمال تلقی می کنند ، در حالی که این حالات فقط برای تشویق و تحریک سالک جهت ادامه راه است .


5 . به فعلیت رسیدن قدرتهای شگفت انگیز ، نظیر اطلاع از دلها ، امور مخفی ، اخبار گذشته و اینده ، تصرف در امور مادی و نفوس ، گاه سالک را از کمال باز می دارد . سالک باید بداند که هدف وی وصول به حق است ، نه تحقق کرامات ، وصول به لقای الهی برتر و با عظمتر از کشف و کرامات است .


6 . حالت آرامش و ازادی مطلق و اشراف بر عالم هستی از عظمتهای شگفت انگیز روح است ، که اگر سالک

آ نرا از خود بداند ، ممکن است از عظمت روح خود غفلت کرده ، ادعای انا الحق کند .


7 . احساس شکوفایی و ابتهاج روح نشانه ورود به جاذبه الهی و تجلی صفات حق تعالی بر دل سالک است . سالک باید مراقب باشد که این احساس سد راه کمال او نشود .


منبع : سایت معاونت تهذیب حوزه

{به نقل از سایت دار الارشاد}

    

 




تاریخ : شنبه 92/12/17 | 9:30 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

 

فرستادن به ایمیل

 

 

دستورالعمل ناب از شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی ره به امام خمینی ره مشاهده در قالب PDF چاپ

 

 

شرح ماجرا به نقل از فرزند آیت الله شبیری زنجانی از زبان پدر بزرگوارشان این‌گونه نقل می‌شود که :

در سفری که امام خمینی(ره) و پدرم برای زیارت به مشهد مقدس رفته بودند امام در صحن حرم امام رضا (ع) با سالک الی الله حاج حسنعلی نخودکی مواجه می‌شوند. امام امت (ره) که در آن زمان شاید در حدود سی الی چهل سال بیشتر نداشت وقت را غنیمت می شمارد و به ایشان می‌گوید با شما سخنی دارم.حاج حسنعلی نخودکی می‌گوید: من در حال انجام اعمال هستم، شما در بقعه حر عاملی (ره) بمانید من خودم پیش شما می‌آیم. بعد از مدتی حاج حسنعلی می‌آید و می‌گوید چه کار دارید؟

امام (ره) خطاب به ایشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا (علیه‌السلام) کرد  و گفت: تو را به این امام رضا، اگر (علم) کیمیاداری به ما هم بده؟

حاج حسنعلی نخودکی انکار به داشتن علم (کیمیا) نکرد بلکه به امام (ره) فرمودند:اگر ما «کیمیا» به شما بدهیم و شما تمام کوه و در و دشت را طلا کردید آیا قول می‌دهید که به جا استفاده کنید و آن را حفظ کنید و در هر جایی به کار نبرید؟

امام خمینی (ره) که از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان می‌بارید، سر به زیر انداختند و با تفکری به ایشان گفتند: نه نمی‌توانم چنین قولی به شما بدهم.

حاج حسنعلی نخودکی که این را از امام (ره) شنید روبه ایشان کرد و فرمود: حالا که نمی‌توانید «کیمیا» را حفظ کنید من بهتر از کیمیا را به شما یاد می‌دهم و آن این که:

بعد از نمازهای واجب یک بار آیه الکرسی را تا «هو العلی العظیم» می‌خوانی.

 

و بعد تسبیحات فاطمه زهرا سلام الله علیها را می‌گویی.

 

و بعد سه بار سوره توحید «قل هو الله احد» را می‌خوانی.

 

و بعد سه بار صلوات می‌گویی: اللهم صل علی محمد و آل محمد

 

و بعد سه بار آیه مبارکه: وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا ؛ را می‌خوانی که این از کیمیا برایت بهتر است.

(سوره طلاق آیه 2 و 3) (هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌کند و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد، و هرکس بر خداوند توکل کند کفایت امرش را می‌کند، خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند، و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است.)



منبع: سایت معاونت تهذیب حوزه

 {به نقل از سایت دار الارشاد}

 

 

 




تاریخ : جمعه 92/12/16 | 11:23 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

شراب مومنان

 

شراب مؤمنان

مشاهده در قالب PDF چاپ فرستادن به ایمیل

با قرآن مانوس است و آن را شراب المؤمنین می داند. در توصیه به شاگردانش می گوید: «وَ عَلیکُمْ بِقرائةِ الْقرآنِ الْکریم فی اللَیل بِالصوتِ الْحَسَنِ الْحزین، فهُوَ شرابُ الْمُؤمنین؛ بر شما باد به قرائت قرآن در شب با صدای زیبا و غم انگیز، پس آن شراب مؤمنان است(دریای عرفان، ص 128)»


منبع: دو ماهنامه خ

خٌلق- شماره 27- بهمن واسفند 90

  {سایت دار الأرشاد} 




تاریخ : جمعه 92/12/16 | 11:10 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

 

توصیه‌های آیت‌الله بهجت(ره) درباره سیر و سلوک

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، حضرت آیت‌الله العظمی بهجت(ره) در کتاب «پرسش‌های شما، پاسخ‌های آیت‌الله بهجت» به سؤالاتی در زمینه سیر و سلوک و تقرب به خداوند، پاسخ گفته است که خلاصه آن در پی می‌آید:

1- اولین مرحله سیر و سلوک به سوی خدا چیست؟

- این که حلال خدا را حلال بدانیم و حرام خدا را حرام!

2- بهترین ذکر چیست؟

    بهترین ذکر، ذکری است که من می‌گویم؛ ذکر خدا عندالحلال و الحرام

 

3- چگونه می‌توان به عرفان دست یافت و عارف شد؟

اگر به آنچه می‌دانید عمل کنید و معلومات را زیر پا نگذارید این تمام عرفان است.

 

4- با توجه به اینکه داشتن استاد اخلاق و مربی برای فرد سالک، امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر است حال که ما از داشتن چنین استادی محروم هستیم چه کنیم؟

    اگر کسی طالب معرفت و قرب به حق تعالی باشد و در این راه، خلوص و جدیت (طلب حقیقی و واقعی) داشته باشد در و دیوار به اذن خداوند معلم او خواهد بود وگرنه سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله هم (چه برسد به استاد و مربی اخلاق) در او اثر نخواهد داشت چنانچه در ابوجهل اثر نکرد.

 

5- عده زیادی از شما تقاضای درس اخلاق دارند اگر برایتان امکان دارد درس اخلاق بگذارید تا ما از وجودتان بهره‌مند شویم؟

  کو عمل کننده؟ کو عمل کننده آقا؟!

آقایی درس اخلاق می‌داد و جمعیت زیادی در درس او شرکت می‌کردند. اما بعد از مدتی استاد کلاس را ترک کرد. پرسیدم چرا؟ گفت: اثر نداشت، کار به جایی رسیده بود که باید به هر کدام جداگانه بگویم که شما این کار را کردی و این گناه را مرتکب شدی تا اثر بگذارد و از آن دست بکشد. همچنین می‌گفت: نه در گوینده اثر دارد و نه در شنونده!

حال ما چنین است که واضحات از ما عمدا فوت شده است!

جناب عبدالمطلب در آخر گفت: «أنا رب الإبل، ان للبیت ربّا سیمنعه؛ من صاحب شتران خود هستم، خانه خدا (کعبه) صاحبی دارد که خود از آن حمایت می‌کند. ولی آخرین حرف او اولین حرف ماست.

ما نمی‌خواهیم طریقه تمام علما و سلف صالح را دنبال کنیم. شخصی نزد آقایی رفت و گفت: ذکری به من دستور دهید، آن آقا به او گفت: نماز بخوان ... همان نمازی که حضرت رسول(ص) می‌فرماید: نور چشم من در نماز است.

 

6- اگر کسی بخواهد به لحاظ معنوی به جایی برسد چه توصیه‌ای دارید؟

- اگر کسی مقید باشد نماز را اول وقت بخواند به جایی که باید برسد خواهد رسید و نماز اول وقت برای وصول به مقامات عالیه، کافی است اگر چه هزار سال عمر کند.

{نقل از سایت معاونت تهذیب حوزه های علمیه-اداره تربیت اخلاقی}




تاریخ : جمعه 92/12/16 | 10:53 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

http://img1.tebyan.net/Big/1391/01/1231425021619412714814112313515299172421052.jpg

در سپهر معرفت خورشید خاور زینب است


درشرف با حضرت زهرا برابر زینب است

http://img1.tebyan.net/Big/1391/01/1758023901322079018877150104181761663465.jpg




تاریخ : جمعه 92/12/16 | 2:40 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

آیت‌الله شیخ عبدالحسین عترتی کوشالی لاهیجانی

 

 

 

آیت‌الله شیخ عبدالحسین عترتی کوشالی لاهیجانی، از مشاهیر لاهیجان و از شاگردان آخوند خراسانی و حاج شیخ عبدالله مازندرانی بوده است که یک دوره تقریرات درس اصول این دو را نوشته است.از جمله آثار وی رساله اربعین حدیث است که با تصحیح حجت الاسلام صدرالدین قربانی(دکتر محمدعلی قربانی)، نوه دختری آیت‌الله عترتی منتشر شده است. آیت‌الله محمدحسن غروی کوشالی و آیت لله محمدکاظم عترتی کوشالی دو فرزند وی هستند.

 

{نقل از سایت مفاخر لاهیجان}




تاریخ : جمعه 92/12/16 | 10:16 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر


  • paper | رپورتاژآگهی | فال تاروت چهار کارتی
  • فروش رپورتاژ | بک لینک دائمی