حجت الاسلام حاج احمد شعبانی گیلانی مدیر کل اعزام مبلغ...
حجت السلام حسین حجامی لنگرودی(*گیلانی)
پژوهشگر
شرح حال مرحوم آیت الله میرزاحبیب الله رشتی(ره)
سایت فرهیختگان | مرحوم آیت الله عبدالحسین رشتی
پرسش وپاسخ (پاسخ به برخی سؤالات وشبهات)
**آیا بیانات مهم مقام معظم رهبری(دوشنبه 23 بهمن 91 ) درباره فلسفه و عرفان را خوانده اید؟
***وحدت وجود چیست؟(وبسایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی)
***وجود رابط از دیدگاه صدرالمتألهین و سایر فیلسوفان اسلامی چگونه است؟
**وجود رابط ورابطی چیست؟(وبسایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی)
***آیا وحدت وجود کفر است؟!!! آیا کسی که قائل به وحدت وجود است کافر است؟!!!
*آیا «فلسفه خواندن» حرام است؟(گروه اینترنتی رهروان ولایت)تذکر:بعضی مطالبی که دراین سایت درباره فلسفه و فلاسفه آمده دقیق نمی باشد..... سید اصغر سعادت)
*آیا یادگیری علوم متافیزیک حرام است؟(پایگاه اطلاع رسانی استاد هادوی تهرانی)
*ادله ازدواج موقت (مُتعَه) در اسلام وفقه شیعه را بیان کنید.(وبلاگ عرفان وحکمت)
*آیا مردگان و کسانی که از دنیا رفته اند صدای ما را می شنوند؟
*آیا اموات صدای ما را میشنوند؟!!
*آیا مردگان صدای ما را می شنوند؟
(تذکرمهم: جواب جناب آقا ویاخانم گمنام برخلاف نصوص آیات قرآنی وبرخلاف آیات وروایاتی است که دلالت دارند که اعمال بندگان به پیامبر اکرم ص وائمه علیهم السلام عرضه می شوند برای اثبات یا رد این مسأله باید به همه آیات وروایات مربوطه توجه وعنایت داشت.. . ... سیداصغر سعادت میرقدیم)
* فرق دین وشریعت چیست؟
*طریقت و شریعت چیست؟ وچه فرقی باهم دارند؟
*آیا زرتشت پـیامبر الهی بود ؟
*پیامبران اولوالعزم و کتابهای آنها کداماند؟ چرا «اولوالعزم» نامیده شده اند؟
*آیا از حیوانات هم وارد بهشت میشوند؟
*چرا اهل تسنن دست بسته نماز می خوانند؟!!!
*چکیده اخباری گری(اخباری گری چیست؟)
*پاسخ به شبهه نقصان عقل زن(آیا عقل زنان ناقص است؟!!!)
*نظر شهید مطهری در رابطه با عقاید دکتر شریعتی چیست؟(پایگاه اندیشوران حوزوی)
به نظر حقیر جناب جیم . اصفهانی در قسمت نظرات وب سراب عرفان ذیل پست مربوط به شریعتی با دقیق ترین شیوه پاسخ حضرتعالی را دادند ! تا جایی که دیگر شما حرفی برای گفتن نداشتید . . .
در هر صورت از شما که در کسوت روحانیت هستید انتظار می رود پاسخ های ایشان را در این پست قرار دهید تا عدالت رعایت شود .
دو سوال : (عرفان و حکمت)
1 - وبلاگ سراب عرفان کجا و چه کسی را لعن کرده است ؟
2 - طبق اسناد ارائه شده توسط وب سراب عرفان آیا آقای غرویان دروغ گفته یا نگفته ؟ در صورت اعتقاد به ادعای دوم دلیل شما چیست ؟
ظاهرا شما شانتاژ تبلیغاتی راه انداخته اید ! زیرا به جای رد انگیخته به رد انگیزه پرداخته اید و به جای رد مدعا ، مدعی را مورد تهاجم قرار داده اید .
لازم به ذکر است این آقای غرویان هستند که باید پیش شاگردان شاگردان اساتید کلام شیعی زانوی شاگردی بزنند !
فرازی از فرمایشات استاد علامه حسن زاده آملی
**** لطفا کلیک کنید:منشورروحانیت:... امروز عدهای با ژست تقدس مآبی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام میزنند که گویی وظیفهای غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدسنمایان احمق در حوزههای علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظهای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند، اینها مروج اسلام امریکاییاند و دشمن رسول الله. آیا در مقابل این افعیها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟..........عدهای مقدسنمای واپسگرا همه چیز را حرام میدانستند و هیچ کس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند. خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است. وقتی شعار جدایی دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فقهی و عبادی شد و قهراً فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست و حکومت دخالت نماید، حماقت روحانی در معاشرت با مردم فضیلت شد. به زعم بعض افراد، روحانیت زمانی قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپای وجودش ببارد و الا عالم سیاس و روحانی کاردان و زیرک، کاسهای زیر نیم کاسه داشت. و این از مسائل رایج حوزهها بود که هرکس کج راه میرفت متدینتر بود. یاد گرفتن زبان خارجی ، کفر و فلسفه و عرفان ، گناه و شرک به شمار میرفت. در مدرسه فیضیه فرزند خردسالم مرحوم مصطفی [ مرحوم آبت الله حاج سید مصطفی خمینی (س) فرزند ارشد امام که در اول آبان سال 1356 ه. ش در شهر نجف اشرف به شهادت رسید.] از کوزهای آب نوشید، کوزه را آب کشیدند، چرا که من فلسفه میگفتم. تردیدی ندارم اگر همین روند ادامه مییافت، وضع روحانیت و حوزهها، وضع کلیساهای قرون وسطی میشد که خداوند بر مسلمین و روحانیت منت نهاد و کیان و مجد واقعی حوزههارا حفظ نمود.
*غریزه چیست؟ فلسفه وجود غرایز در انسان چیست؟
*غریزه چیست؟پایگاه جامع استاد شهیدمرتضی مطهری
*فرق بین فطرت و غریزه چیست؟ رابطه آن دو چگونه است؟
*پرسش: فرق بین فطرت، طبیعت و غریزه چیست؟
*مباهله چیست؟ و جریان مباهله پیامبر(ص) چیست؟
*به چه دلیل می گوییم که تورات و انجیل تحریف شده اند؟
*سرنوشتِ کودکان در روز قیامت چگونه خواهد بود ؟!
*آیا حدیثی در مورد سرنوشت کودکانی که قبل از بلوغ فوت کرده اند؛ وجود دارد؟
*آیا انسان مجبور است یا مختار؟
* کنترل شهوت و احساسات جنسی از چه راه هایی بدست می آید؟
*عقل چیست؟
**حکمت اسلامی(جایگاه ومنزلت عقل در تفکر شیعی)پایگاه مجمع عالی حکمت اسلامی
*آیا بین عقل و وحی رابطه ای وجود دارد؟
**عوامل شکوفایی عقل در قرآن و روایات چیست؟
*چرا زنان باید تحصیلات عالیه داشته باشند؟
*مناسبات اجتماعی زن و خانواده باید چگونه باشد؟ ( پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی)
***صعب مستصعب که در روایات آمده به چه معنی است؟
سخنان امام خمینی (ره)
در خصوص محرم و نهضت عاشورا
***لطفا کلیک کنید: مقتل امام حسین علیه السلام
***لطفا کلیک کنید: روزشمار محرم
محرم ماهی است که عدالت در مقابل ظلم و حق در مقابل باطل قیام کرده ، و به اثبات رسانده است که در طول تاریخ ، همیشه حق بر باطل پیروز شده است.
محرم ماهی است که به وسیله سید مجاهدان و مظلومان اسلام زنده شده ، و از توطئه عناصر فاسد و رژیم بنی امیه، که اسلام را تا لب پرتگاه برده بودند ، رهایی بخشید.
این خون سید الشهدا است که خونهای همه ملت های اسلامی را به جوش می آورد . ماه محرم برای مذهب تشیّع ماهی است که پیروزی، در متن فداکاری و خون به دست آمده است.
محرم ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خداست، که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد، وراه فنای ظالم و شکستن ستمکار را به فدایی دادن و فدایی شدن دانست. واین خود سرلوح? تعلیمات اسلام است برای ملتها تا آخر دهر.
با حلول ماه محرم، ماه حماسه و شجاعت و فداکاری آغاز شد.ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد.ماهی که قدرت حق، باطل را تا ابد محکوم «و داغ باطله » بر جبهه ستمکاران و حکومتهای شیطانی زد. ماهی که به نسل ها در طول تاریخ ، راه پیروزی بر سر نیزه را آموخت.ماهی که شکست ابر قدرتها را در مقابل کلمه حق، به ثبت رساند.ماهی که امام مسلمین ، راه مبارزه با ستمکاران تاریخ را به ما آموخت.
سید الشهدا را کشتند، اسلام ترقی اش بیشتر شد.
سیدالشهدا _سلام الله علیه_ با همه اصحاب و عشیره اش قتل عام شدند،لکن مکتبشان را جلو بردند.
شهادت حضرت سیدالشهدا مکتب را زنده کرد .
زنده نگه داشتن عاشورا ، یک مسأله بسیار مهم سیاسی _ عبادی است.
انقلاب اسلامی ایران ، پرتویی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است.
کربلا کاخ ستمگری را با خون در هم کوبید ، و کربلای ما کاخ سلطنت شیطانی را فرو ریخت.
کربلا را زنده نگه دارید و نام مبارک حضرت سید الشهدا را زنده نگه دارید ، که با زنده بودن او اسلام زنده نگه داشته می شود.
مسأله کربلا ، که خودش در رأس مسائل سیاسی هست ، باید زنده بماند.
ملت بزرگ ما باید خاطره عاشورا را، با موازین اسلامی ، هر چه شکوهمندتر حفظ نماید.
این محرم را زند ه نگه دارید؛ ما هر چه داریم از این محرم است.
محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.
تمام این وحدت کلمه ای که مبدأ پیروزی ما شد ، برای خاطر این مجالس عزا و این مجالس سوگواری و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد.
مجالس بزرگداشت سید مظلومان و سرور آزادگان ، که مجالس غلبه سپاه عقل بر جهل،و عدل بر ظلم، وامانت بر خیانت، و حکومت اسلامی بر حکومت طاغوت است ، هر چه با شکوه تر و فشرده تر بر پا شود ، و بیرق های خونین عاشورا به علامت حلول روز انتقام مظلوم و ظالم ، هر چه بیشتر افراشته شود.
ماه محرم ماهی است که مردم آماده اند برای شنیدن مطالب حق.
گریه کردن بر عزای امام حسین ، زنده نگه داشتن نهضت ، و زنده نگه داشتن همین معنا که یک جمعیت کمی در مقابل یک امپراطوری بزرگ ایستاد ، دستور است.
باید سینه زدن هم محتوا داشته باشد.
عاشورا روز عزای عمومی ملت مظلوم است ، روز حماسه و تولد جدید اسلام و مسلمانان است.
http://radioquran.ir/?part=menu&inc=menu&id=1797&
سلام من به محرم به تشنگی عجیبش
به بوی سیب زمین و غم حسین غریبش
سلام من به محرم به غصه و غم مهدی
به چشم کاسه خون و به شال ماتم مهدی
سلام من به محرم به کربلا و جلالش
به لحظه های پر از حزن و غرق درد و ملالش
سلام من به محرم به حال خسته زینب
به بینهایت داغ دل شکسته زینب
سلام من به محرم به دست و مشک ابوالفضل
به ناامیدی سقا به سوز و اشک ابوالفضل
سلام من به محرم به قد و قامت اکبر
به خشک اذان گوی زیر نیزه و خنجر
سلام من به محرم به دست و بازوی قاسم
به شوق شهد شهادت حنای گیسوی قاسم
سلام من به محرم به گاهواره اصغر
به اشک خجلت شاه و گلوی پاره اصغر
سلام من به محرم به احترام سکینه
به آن ملیکه که رویش ندیده چشم مدینه
سلام من به محرم به عاشقی زهیرش
به بازگشتن حر خروج ختم به خیرش
سلام من به محرم به مسلم و به حبیبش
به رو سپیدی عون و بوی عطر عجیبش
سلام من به محرم به زنگ محمل زینب
به پاره پاره تن بی سر مقابل رینب
سلام من به محرم به انتظار رقیه
به پای آبله بسته به چشم تار رقیه
سلام من به محرم به شور و حال عیانش
سلام من به حسین و به اشک سینه زنانش
سلام من به محرم به حزن نغمه هایش
به پرچم و به سیاهی به خیمه های عزایش
http://mohajjer.parsiblog.com/
شهادت آیتالله سید مصطفی خمینی ره(الفاتحه + صلوات)
شهید سید مصطفی خمینی فرزند امام خمینی (ره) در سال 1309 در قم متولد شد. ایشان دارای استعداد فراوانی بود؛ بطوریکه، در همان سنین جوانی به درجه اجتهاد نائل شد. شهید سیدمصطفی خمینی از سال 1341 که نهضت امام خمینی آغاز شد، همواره در کنار امام و یار و همراه و مشاور حضرت امام بود . ایشان پس از جریان 15 خرداد و نیز بار دیگر پس از تبعید حضرت امام، به علت اقدامات اعتراضآمیز خود بر علیه رژیم شاه توسط ساواک دستگیر شد و در نهایت نیز در 13 دی 1343 مأموران رژیم، به خانه او حمله کرده و ایشان را نیز به ترکیه تبعید کردند. ایشان پس از ورود به نجف در کنار برنامههای درسی و علمی، مبارزه را در کنار حضرت امام ادامه دادند. در سال 48 به دنبال یک سلسله فعالیت علیه رژیم بعثی عراق، دستگیر و به بغداد منتقل شدند. سرانجام در نیمه شب اول آبان 1356، آیتالله سید مصطفی خمینی، به شکل مرموزانهای به شهادت رسید. شهادت ایشان، نهضت اسلامی ایران را جان تازهای بخشید و به شکل انقلابی فراگیر درآمد که پس از 15 ماه منجر به سقوط رژیم پهلوی شد. شاید به همین جهت بود که حضرت امام خمینی (ره)، شهادت ایشان را از الطاف خفیه الهی دانستند.
http://www.irdc.ir/fa/calendar/55/default.aspx
خبرگزاری بین المللی تسنیم - زندگینامه آیتالله مهدویکنی
خبرگزاری تسنیم: آیتالله مهدوی کنی طی مصاحبهای در سال 86 به بیان شرح زندگینامه و فعالیتهای خویش پرداخته است.
خبرگزاری تسنیم - گروه سیاسی: آیتالله مهدویکنی که 14 خرداد امسال پس از بازگشت از مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) در منزل دچار عارضه قلبی شده و به بیمارستان منتقل شده بودند، صبح روزسهشنبه(29.مهرماه 1393)دار فانی را وداع گفته و به ملکوت اعلی پیوستند.
ایشان سالها پیش در مصاحبهای به شرح زندگینامه خود پرداخته بودند که متن کامل آن به شرح ذیل است:
حوزه: با تشکر از حضرتعالی که مصاحبه را پذیرفتید. در ابتدا شمهای از زندگی تحصیلی و علمی خود را بیان کنید.
آیتالله مهدویکنی: بسماللهالرحمن الرحیم. بنده، به سال 1310 هـ.ش متولد شدم و پس از تحصیلات دبستانی، به سال 1324 هـ.ش در چهارده سالگی، به حوزه علمیه وارد شدم و به تحصیل علوم دینی پرداختم. ابتدا به مدرسه سپهسالار - شهید مطهری - رفتم و چون محیط آنجا را مناسب نیافتم، پس از چند روزی، به مدرسه لرزاده، که مؤسس و سرپرست آن مرحوم آقای برهان بود، رفتم و مشغول به تحصیل شدم. مدت تحصیل من در این مدرسه، سه سال طول کشید. پس از آن، برای ادامه تحصیل، راهی قم شدم. سیزده سال در حوزه علمیه قم، به تحصیل پرداختم و پس از آن، به تهران بازگشتم.
حوزه: به چه انگیزهای به حوزه علمیه وارد شدید و به سلک روحانیت در آمدید؟
آیتالله مهدویکنی: در دوران رضاخان، بسیاری از مدارس علمی بسته شد و محدودیتها و مشکلات به وجود آمده از سوی حکومت رضاخانی، سبب شده بود، تا شمار روحانیان کاهش یابد و نیاز به روحانی، بهشدّت احساس میشد; از اینرو، پس از شهریور بیست، که مدارس دینی دگربار آغاز به کار کردند، مرحوم پدرم، با اینکه اهل علم نبود، ولی بسیار به اهل علم و روحانیت علاقه داشت، دوست میداشت که در خانوادهاش، فردی از اهل علم باشد. ایشان بنده را انتخاب کرد و به حوزه علمیه فرستاد، تا علوم دینی را فرا بگیرم.
اما انگیزه آن مرحوم: به یاد دارم، روز اولی که به همراه مرحوم پدرم به مدرسه لرزاده، خدمت آقای برهان رفتیم، آقای برهان، رو کرد به پدرم و گفت: «میخواهی فرزندت را وقف دین کنی، یا قصد مادی داری؟ اگر هدفهای مادی داری، بهتر است که همین الان دستش را بگیری و بروی!» اشک در چشمان پدرم حلقه زد و گفت: «قصد خدمت به دین است.» همانجا تعهد کرد که هزینه تحصیل مرا بپردازد، به همین جهت، در تمام مدت تحصیل، حتی پس از ازدواج، به اندازه توان خود، به من کمک میکرد. بنابراین، انگیزه تحصیل من، علاقه شدید پدرم بود به دین و روحانیت و خلأ موجود در آن زمان و من هم پیرو ایشان بودم.
سوال: مرحوم برهان چه ویژگیهایی داشت و برای تربیت و رشد طلاب چه برنامههایی را در مدرسه به اجرا گذاشته بود؟
آیتالله مهدویکنی: پس از شهریور بیست که مدارس دینی دوباره آغاز کردند، در تهران، مدرسه لرزاده، پرتلاشترین و منظمترین مدرسهها بود؛ آنهم بهخاطر حضور مرحوم برهان و مراقبتهای شدید ایشان بود. ایشان بهحق وقت میگذاشت و برای تعلیم و تربیت طلاب، دل میسوزاند. میگفت: «اینان، فرزندان من هستند.» نسبت به تربیت و تهذیب طلاب خیلی مقید بود. از همان ابتد، شرط میکرد که طلبه باید به نوافل و تهجد شب، پایبند باشد.
هر شب، پس از نماز مغرب و عشا، برای عموم جلسه موعظهای داشت که طلاب مدرسه هم، باید شرکت میجستند. اگر کسی در این جلسه، شرکت نمیجست، یا دیر حاضر میشد، بازخواست میشد. علاوه بر این، برای خصوص طلاب مدرسه، جلسه روضهخوانی، در مناسبتهای گوناگون سال، در مدرسه گذاشته میشد که باید طلاب شرکت میکردند. در این جلسهها، خود طلاب روضه میخواندند و سینهزنی داشتند. هر هفته هم، جلسه توسلی برای طلاب برگزار میشد. خود ایشان، در تمامی این جلسهها و برنامهها حضور داشت و بسیار علاقهمند بود که طلاب، با معنویت و مرتبط با خدا و ولایت تربیت شوند و برای رسیدن به این هدف بسیار تلاش میورزید. گاه، نیمههای شب، به مدرسه میآمد تا از نزدیک، شاهد تهجد طلاب باشد.
ایشان، طلبههای مدرسه را بهطور دستهجمعی، به عتبات مقدسه برد. در این سفر، که دو ماه طول کشید، برنامههای ویژهای برای ما گذاشت: ده شب به مسجد کوفه ما را برد که در آن جا بیتوته و اعتکاف کردیم.در نجف، برنامهاش این بود که هر روز، ما را به دیدار یکی از علما و مراجع میبرد. این سفر، برای ما از نظر معنوی، سفر بسیار خوبی بود. رفتوآمدهای طلاب مدرسه را زیرنظر داشت.
خاطرهای در اینباره دارم که نقل میکنم: پدرم، خیلی علاقه داشت من خط بیاموزم و خوشخط باشم. به همین جهت، استادی را در خیابان ناصر خسرو دیده بود که به من خط بیاموزاند. هفتهای دو روز میرفتم پیش وی و تعلیم خط میگرفتم. مرحوم برهان، وقتی متوجه رفتوآمدهای من شد، پرسید: «کجا میروی؟» گفتم: «میروم تعلیم خط.» گفت: «برای یک جوان، صلاح نیست در خیابانها راه بیفتد!» با اینکه آن وقتها، یعنی پس از شهریور 1320، ظواهر و مظاهر دینی بهتر از زمان رضاشاه، رعایت میشد، بهخاطر کمشدن فشارهای زمان رضاشاه، اما ایشان، به همین مقدار هم راضی نبود، از اینروی گفت: «من برای شما معلم خط میآورم، تا شما را همینجا تعلیم دهد.»
چون گرایش به طلبهشدن کم بود، ایشان سعی میورزید، همان مقدار کم را نگهدارد; طلبههای مدرسه را زود معمم میکرد. به یاد دارم، عوامل ملا محسن میخواندم که گفت: «باید معمم بشوید!» پدرم موافق نبود، میگفت هنوز زود است و شما به مسائل شرعی آشنا نیستید و مردم از شما مسأله میپرسند و شما نمیتوانید پاسخ دهید. با این حال، آقای برهان بر معمم شدن من اصرار داشتند و من هم از ایشان اطاعت کردم و در روز عید غدیر، در مراسم جشنی که در مدرسه برگزار شد، با عبا و قبایی که ایشان به من عاریت داده بود - چون قد آقای برهان کوتاه بود، لباسهای ایشان برای من ساز میآمد - و با عمامهای که خود تهیه کرده بودم، ملبس به لباس روحانیت شدم.
ایشان این تقیّدها و برنامهها را داشت که شاید برخی، چنین برنامههایی را نپسندند، ولی از رهایی مطلق و بیبرنامگی که در پارهای از مدارس علمی دیده میشود، بهتر است و در مجموع، همین محدودیتها و مراقبتهای ایشان در تربیت و سازندگی طلبهها بسیار مؤثر بود و در آن روزگار، طلبههای مدرسه ایشان، مورد توجه بودند، حتی در حوزه علمیه قم.
سوال: مرحوم آقای برهان، در نزد چه کسانی درس خوانده بودند و از چه پایه علمی برخوردار بودند؟
آیتالله مهدویکنی: مرحوم برهان، از شاگردان مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی و مرحوم آقای شاهرودی بود. مرد وارسته و ملایی بود و تا رسائل و مکاسب، تدریس میکرد، البته از نظر علمی، نسبت به علمای بزرگی که در آن زمان در تهران بودند، شاخص نبود.
سوال: در تهران، از محضر چه کسانی استفاده کرده اید و اگر از ین روزگار، خاطره ای دارید، بیان کنید.............................
...................................................................
خبرآنلاین
زندگی نامه حضرت آیت الله مهدوی کنی
آیت الله محمدرضا مهدوی کنیدر سال 1310 در کن، حومه تهران به دنیا آمد. دبیرکلی جامعه روحانیت مبارز، ریاست مجلس خبرگان رهبری و ریاست حوزه علمیه مروی و دانشگاه امام صادق(ع) از جمله مسئولیت های کنونی وی بود. وی استاد درس اخلاق اسلامی پیش از انقلاب اسلامی و از روحانیون مخالف حکومت پهلوی بود و پس از انقلاب یکی از 5 روحانی بود که هسته? اصلی شورای انقلاب را تشکیل میدادند. وی پس از آن به عنوان وزیر کشور و کفیل نخستوزیری پس از ترور شهیدان رجایی و باهنر به انجام خدمت در نظام مقدس جمهوری اسلامی پرداخت.
وی پس از طی دوره دبستان در کن، وارد مدرسه علمیه لرزاده در تهران شد. وی در سال 1327 درسن 17 سالگی برای ادامه تحصیل به قم مهاجرت کرد و تا سال 1340 در محضر استادان آن زمان همچون حضرات آیات مشکینی، حاج شیخ عبدالجواد سده ای (جبل عاملی)، شهید صدوقی، سلطانی، مجاهدی، رفیعی قزوینی، شعرانی، علامه طباطبایی، آیه الله العظمی بروجردی، امام خمینی، آیه الله العظمی گلپایگانی و ... رضوان الله تعالی علیهم دروس عالی فقه، اصول فقه، تفسیر، حکمت، کلام و دروس خارج فقه و اصول را تلمذ کرد.
این روحانی مبارز پس از بازگشت به تهران در سال 1340، در مدرسه مروی به تدریس علوم حوزوی مشغول شد و از سال 1342 امامت جماعت مسجد جدیدالتاسیس جلیلی در میدان فردوسی را پذیرفت و این مسجد را پایگاه مبارزات سیاسی قرار داد.
سوابق مبارزاتی
اولین دستگیری آیت الله مهدوی کنی در سن 18 سالگی (1328 شمسی) در اردستان بود که به شکنجه، تبعید و زندانیشدن ایشان و بعضی از طلاب و مبلّغان همراه منجر شد.
وی، در داخل حوزه علمیه فعالیت سیاسی خود را شروع کرد. از جمله فعالیتهای مهم وی عضویت در مجمعی سیاسی بود که افرادی چون آیات و حجج اسلام سعادتپرور (پهلوانی)، محمدی گیلانی، محفوظی، خادمی اصفهانی، شمس، سمندری، جنیدی، حاج شیخ عباس ورامینی و... در آن حضور داشتند. از دیگر برنامههای مهدوی کنی، فعالیت در مجامع علمی و سیاسی با حضور برخی دوستانش مانند حضرات آیات شهید مطهری، شهید بهشتی، موسوی اردبیلی و... بوده است. در این جلسات مباحثی مانند اقتصاد اسلامی و حکومت اسلامی مورد بحث و بررسی بوده است که در نهایت منجر به تاسیس هستههایی مثل جامعه روحانیت مبارز تهران و تهیه اساسنامه مبارزاتی و دینی برای آن شد.
اصرار معظم این مبارز انقلابی بر طرح دیدگاههای حضرت امام (ره) و فعالیتهای سیاسی ایشان منجر شد که پس از چندین بار دستگیری و بازداشت کوتاه مدت، هجوم به منزل و ایجاد محدودیت برای سخنرانی، منبر و تدریس، نهایتاً در رمضان سال 1353 شمسی بازداشت و به بوکان و سپس مهاباد تبعید شد و پس از اعزام به تهران در کمیته مشترک ضد خرابکاری و ساواک مورد بازجویی و شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفت . وی به چهار سال زندان محکوم شد که پس از دو سال و همراه با فضای سیاسی سال 55 به همراه برخی دیگر از زندانیان سیاسی آزاد شد.
مبارزات آیت الله مهدوی کنی علیه حکومت طاغوت تا پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی زیر نظر حضرت امام (ره) ادامه یافت .
آثار علمی آیت الله مهدوی کنی
بخشی از آثار علمی حضرت آیت الله مهدوی کنی به قرار ذیل است:
تقریرات درسهای خارج فقه آیات عظام بروجردی و خمینی
کتاب نقطه های آغاز در اخلاق عملی
کتاب اصول و مبانی اقتصاد اسلامی در قرآن
کتاب بیست گفتار
کتاب شرح دعای افتتاح
تدریس خارج فقه در دانشگاه و مدرسه علمیه مروی برای دانشجویان و طلاب دورههای عالی
تدریس آیات الاحکام در مدرسه مروی و آیات اقتصادی در دانشگاه امام صادق علیهالسلام
تدریس دورههای اخلاق اسلامی در دانشگاه امام صادق علیهالسلام و حوزه علمیه مروی
صدها سخنرانی علمی در محیطهای حوزوی و دانشگاهی
مصاحبههای علمی با مطبوعات و شبکههای تلویزیونی
راهنمایی چندین پایاننامه کارشناسی ارشد و دکتری
سمتهای اجرایی
آیت الله مهدوی کنی پس از پیروزی انقلاب اسلامی سمتهای مختلفی را عهدهدار بودهاست که از جمله آنها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- عضویت در حلقه اولیه شورای انقلاب از طرف حضرت امام خمینی (ره)
- عضویت در کمیته استقبال از حضرت امام خمینی (ره)
- سرپرستی کمیته انقلاب اسلامی
- عضویت به عنوان فقیه در شورای نگهبان قانون اساسی (دو دوره)
- نمایندگی حضرت امام خمینی (ره) در هیات حل اختلاف مسؤولان نظام و چندین ماموریت مشابه در حوادث مهم دوران انقلاب
- وزارت کشور در کابینه شهید رجایی و شهید باهنر
- نخست وزیری پس از شهادت شهیدان رجایی و باهنر
- عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی به حکم حضرت امام خمینی (ره)
- عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی به حکم حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری
- مسؤولیت ستاد کمکرسانی به مردم مناطق بمباران شده
- عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی
- ریاست مرکز رسیدگی به امور مساجد
- عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
- مؤسس و دبیر کل جامعه روحانیت مبارز
- ریاست دانشگاه امام صادق علیهالسلام
- تولیت حوزه علمیه مروی به همراه موقوفات وابسته، به حکم حضرت امام خمینی (ره)
- چهار دوره عضویت در مجلس خبرگان رهبری و ریاست این نهاد در دوره اخیر
.: Weblog Themes By Pichak :.