حامد زمانی با اشاره به اینکه بعد ساخت ترانه «مرگ بر آمریکا» خدمت مقام معظم رهبری حضور داشته گفت: در این دیدار راجع به ترانه «مرگ بر آمریکا» فرمودند که ترانه مرگ بر آمریکای شما، مرگ بر آمریکای سال 92 بود؛ شنیدم که به این کار زیاد حمله کردند، بگذار حمله بکنند که اگر حمله نمیکردند باید عزا میگرفتید؛ شما هم دلسرد نشوید و یکی دیگر هم بسازید.
نقل از سایت شناخت رهبری
نکات اخلاقی
امام خمینی(ره) سوره مبارکه حشر را مطالعه کن، که گنجینههایى از معارف و تربیت در آن است، و ارزش دارد که انسان یک عمر در آنها تفکر کند، و از آنها به مدد الهى توشهها بردارد، خصوصاً آیات اواخر آن از آنجا که مىفرماید: «یا ایهاالذین آمنوا اتقواالله و لتنظر نفس ما قدمت لغد و اتقواالله انالله خبیر بما تعملون» تا آخر سوره. آیةاللهالعظمی بهاءالدینی(ره) انسان ممکن است بدون بصیرت دینی برای نهی از منکر، صد منکر مرتکب شود. یعنی کسیکه اطلاعات دینی ندارد، گرچه حسن نیت دارد و میخواهد از منکر جلوگیری کند، ولی از روی بیاطلاعی، ده منکر مرتکب میشود. از این جهت، به تفقه خیلی اهتمام شده است. بعد از تفقه نوبت رهبری اجتماعی است. آیةاللهالعظمی بروجردی(ره) شیطان مانند صیادی است که همیشه در کمین صید است و یکی پس از دیگری اهدافی را، که طلاب برای آمدن به حوزه علمیه، برای خودشان تعیین کرده بودند، منحرف میکند، بعد هم دشمن علما میشود و برای آنها تعیین تکلیف میکند و این، علامت انحراف است. عالم ربانی سیدهاشم حداد(ره) راه معنویت، ایثار و از خود گذشتگی میخواهد. اما بعضی از رفقای ما سستی میکند و حاضر به انفاق نیستند و لذا متوقف میمانند. فرزندان و اهلبیت را عادت دهید که بینالطلوعین بیدار باشند. دعاها و توسلات خوب است، ولی باید انسان اثر را از خدا بداند و از خدا بخواهد. فقیه عارف حضرت آیةالله سیدعلیآقا قاضی طباطبایی(ره) زیارت و دیدار برادران خود را زیاد کنید! (مقصود رفقای طریق هستند) خیلی آنها را زیارت کنید و ببینید؛ زیرا اینها هستند برادران طریقی شما که در طریق و عقبات نفس و تنگناها که انسان گیر میکند، کمک انسان میکنند و نجات میدهند. علامه حسنزادهآملی: آنچه در عبودیت هدف است، حفظ و یادآوری شناخت خداوند است؛ یعنی پس از آنکه فرد خداوند را شناخت، با عبادات، به یاد او میافتد تا دچار غفلت نگردد. دروس شرح اشارات و تنبیهات ابنسینا (نمط دهم)/ص 78 آیةاللهالعظمی جوادی آملی اینکه می بینید وقتی برخیها نماز می خوانند حواسشان نیست بهخاطر این است که عقل این افراد میخواهد به فکر نماز باشد، ولی وهم و خیال آنها نمیگذارد؛ بنابراین اولین رسالت اخلاقی ما این است که به اینها سامان بخشیم و نماز جماعتی در حوزه درون برپا کنیم که وهم و خیال را به عقل عرضه کند تا عقل اندیشمند کامل شود. حضرت آیةالله اشتهاردی(ره) قلب انسان بهگونهای است که در خیلی از موارد گناهان، ذرهذره در آن جمع میشود و زنگار شدیدی در قلب او ایجاد میشود و اگر متوجه آن نباشد، یک دفعه مصداق آیه شریفه «علی قلوبهم أکنّة» میشود. «اکنة» جمع «کنة» و به معنای پرده ضخیم یا پردهای روی پرده دیگر است، که هیچ منفذی را برای ورود نور نمیگذارد. آیةاللهالعظمی بهجت(ره) هیچ ذکری بالاتر و مهمتر از عزم پیوسته و همیشگی بر ترک گناه نیست؛ یعنی تصمیم داشته باشید اگر خداوند صدسال هم به شما عمر داد، حتی یک گناه نکنید، همچنان که اگر صد سال عمر کنید، حاضر نخواهید شد یک بار تهِ استکانی زهر بنوشید؛ حقیقت و واقع گناه هم، زهر و سمّ است. علامه حسنزاده آملی «آقا! ذکر میخواهید، یکی از اسماء قرآن ذکر است، ذکر همان قرآن است، البته دقت داشته باشید چطور برای درس وقت معین دارید، برای قرآن هم همینطور باشد؛ یک درس را قرآن قرار دهید، در پیشگاهش به درس بنشینید، استاد هم خدا باشد!» (به نقل از کتاب «جمع پراکنده») افق پارسایی4 ویژه نامه اخلاق اسلامی آدینه امید
مدارا کردن با مردم از خصلتهای پسندیدهای است که اسلام بر آن تاکید زیادی کرده است و توجه به این دستور الهی علاوه بر اینکه باعث میشود انسان به قرب الهی برسد در رسیدن به آرامش روح انسان نیز تاثیرگذار است.
به گزارش ایسنا، مدارا در لغت به معنای ملاطفت و نرمی و ملایمت و احتیاط کردن آمده است و در پرتو مدارا، نیروی غلبه بر نفس و خویشتن داری تقویت میشود.
رسول اکرم (ص) فرمودند: پروردگارم، همان گونه که مرا به انجام واجبات فرمان داده، به مدارا کردن با مردم نیز فرمان داده است.
پیامبر(ص) در حدیث دیگری میفرمایند: مدارا با مردم، نیمی از ایمان و نرمش با آنها، نیمی از زندگی است.
امام علی (ع) نیز میفرمایند: حکیم نیست آن کس که مدارا نکند با کسی که چارهای جز مدارا کردن با او نیست.
امام حسین (ع) نیز در حدیثی گهربار میفرمایند: هر کس فکرش به جایی نرسد و راه تدبیر بر او بسته شود، کلیدش مداراست.
امام صادق (ع) فرمودند: کمال ادب و مروت در هفت چیز است: عقل، بردباری، صبر، ملایمت، سکوت، خوش اخلاقی و مدارا.
امام محمد باقر(ع) نیز میفرمایند: هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان مدارا کردن و نرمی است.
امام باقر(ع) در حدیث دیگری میفرمایند: هر کس رفق و مدارا داشته باشد، از ایمان برخوردار است. دلیلش آن است که در پرتو مدارا، نیروی غلبه بر نفس و خویشتن داری تقویت میشود و از خشونت و تندی و عصبانیت که سرمایههای ایمان را بر باد میدهد اجتناب میگردد.
منابع:
کافی(ط-الاسلامیه) ج2، ص117، ح4
تحف العقول ص218 - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج75، ص57، ح121
اعلام الدین فی صفات المومنین ص298 - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج75، ص128، ح11
معدن الجواهر و ریاضة الخواطر ص59
کافی (ط-الاسلامیه) ج2 ، ص118 ، ح1
شجره نامه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای
بر اساس این شجره نامه نسب حضرت آیت الله خامنه ای به واسطه 36 نسل ، به امام حسین(ع) می رسد.
امام حسین، امام زین العابدین، علی اصغر،...، سید جواد، سید علی خامنه ای
نام برادران آیت الله خامنه ای : سید هادی خامنه ای ، سید محمد خامنه ای
نام فرزندان آیت الله خامنه ای : مصطفی خامنه ای ، مجتبی خامنه ای ، محسن خامنه ای ، میثم خامنه ای ، بشری خامنه ای ، هدی خامنه ای
نسب آیت الله خامنه ای به حضرت سلطان سید محمد که از سادات حسینی است و با چهار واسطه فرزند امام سجاد می شود می رسد . ایشان به دلیل ظلم و جور عباسیان به مناطق مرکزی ایران و تفرش ، آشتیان و فراهان می آیند و از سوی مردم آن مناطق مورد استقبال قرار می گیرند ولی مأموران عباسی در تفرش ایشان را دستگیر و شهید می کنند و هم اکنون مزار ایشان در میقان اراک قرار داد . سید محمد فرزند سید محمدتقی ، فرزند سید میرزا علی ، فرزند سید میرزا اکبر ، فرزند سید فخرالدین از شجره مبارک حضرت سلطان سید محمد است که از تفرش به آذربایجان مسافرت می کنند و در شهر خامنه – 80 کیلومتری شمال غربی تبریز – ساکن می شوند . بعد از وی سید حسین ، فرزند سید محمد در خامنه مشغول هدایت و ارشاد مردم می شود و البته به نجف اشرف سفر می کنند و در آنجا به درس و بحث اشتغال می ورزند . ایشان جد حاج سید علی خامنه ای بودند .
نقل از سایت شناخت رهبری
خاطره امام خمینی(ره) ازمرحوم شیخ عباس قمی(ره)
نقل از آدینه امید

امام خمینی(ره) در خاطرهای از سفر خود با مرحوم حاج شیخ عباس قمی(ره) بیان میکردهاند:
خورشید خود را بالاى سر ماشین کشیده بود و باران گرما بر سرمان مىریخت. بیابان سوزان و بى انتها در چشمهایمان رنگ مىباخت و به کبودى مىگرایید از دور هم، چیزى دیده نمىشد.
ناگاه ماشین ما که از مشهد عازم تهران بود از حرکت، ایستاد. راننده که مردى بلند و سیاهچهره بود، با عجله پایین آمد و بعد از آنکه ماشین را براندازى کرد، خیلى زود عصبانى و ناراحت به داخل ماشین برگشت و گفت: بله پنچر شد! و آنگاه به صندلى ما که در وسطهاى ماشین بود، آمد، به من چون سید بودم حرفى نزد. ولى رو کرد به حاج شیخ عباس قمى(ره) و گفت: اگر مىدانستم تو را اصلاً سوار نمىکردم از نحسى قدم تو بود که ماشین، ما را در این وسط بیابان خشک و برهوت معطل گذاشت! یا الله برو پایین و دیگر هم حق ندارى سوار این ماشین بشوى!!
البته راننده تا حدى تقصیر نداشت. این طاغوت و حکومت ضد دین زمان بود که تبلیغات ضد اسلام و روحانیت را بهجایى رسانده بود که عده زیادى از مردم قدم آخوند و روحانى را نحس مىدانستند و اگر گرهى در کارشان مىافتاد و آخوندى آنجا حضور داشت، به حساب او مىگذاشتند!
مرحوم شیخ عباس بدون اینکه کوچکترین اعتراضى کند و حرفى بزند، بلند شد و وسایلش را برداشت و از ماشین پیاده شد.
من هم بلند شدم که با او پیاده شوم اما او مانع شد، ولى من با اصرار پیاده شدم که او را تنها نگذارم، اما او قبول نمىکرد که با او باشم، هر چه من پافشارى مىکردم، او نهى مىکرد، دست آخر گفت: فلانى راضى نیستم تو اینجا بمانى. وقتى این حرف را از او شنیدم، دیدم که اگر بمانم بیشتر او را ناراحت مىکنم تا خوشحال کرده باشم، برخلاف میلم از او خداحافظى کرده سوار ماشین شدم...
بعد از مدتى که او را دیدم جریان آن روز را از او پرسیدم؟ گفت: وقتى شما رفتید خیلى براى ماشین معطل شدم، براى هر ماشینى دست بلند مىکردم نگه نمىداشت، تا اینکه یک ماشین کامیونى که بارش آجر بود برایم نگه داشت.
وقتى سوار شدم، راننده آدم خوب و خون گرمى بود، و به گرمى پذیرایم شد و تحویلم گرفت، خیلى زود با هم گرم شدیم، قدرى که با هم صحبت کردیم متوجه شدم که او ارمنی است و مسیرش همدان است.
از دست قضا من هم مىخواستم به همدان بروم، چون مدتها بود که دنبال یک سرى مطالب مىگشتم و در جایى نیافته بودم فقط مىدانستم که در کتابخانه مرحوم آخوند همدانى در همدان مىتوانم آنها را بدست آورم، به این خاطر مىخواستم به همدان بروم.
راننده با آنکه ارمنى بود آدم خوب و اهل حالى بود، من هم از فرصت استفاده کردم و احادیثى که از حفظ داشتم درباره احکام نورانى اسلام، حقانیت دین مبین اسلام و مذهب تشیع و... برایش گفتم.
وقتى او را مشتاق و علاقهمند دیدم، بیشتر برایش خواندم، سعى مىکردم مطالب و احادیثى بگویم که ضمیر و وجدان زنده و بیدار او را بیشتر زنده و شاداب کنم.
تا این که به نزدیکیهاى همدان رسیدیم، نگاهم که به صورت راننده افتاد دیدم قطرات اشک از چشمانش سرازیر است و گریه مىکند، حال او را که دیدم دیگر حرفى نزدم، سکوتى عمیق مدتى بر ما حکمفرما شد، هنوز چند لحظهاى نگذشته بود که او آن سکوت سنگین را شکست و با همان چشم اشکآلود گفت:
فلانى اینطور که تو مىگویى و من از حرفهایت برداشت کردم، پس اسلام دین حق و جاودانى است و من تا به حال در اشتباه بودم. شاهد باش من همین الآن پیش تو مسلمان مىشوم و به خانه که رفتم تمام خانواده و فامیلهایى که از من حرفشنوى دارند مسلمان مىکنم.
بعد هم گفت:
اشهد ان لااله الاالله و اشهد ان محمدا رسولالله و اشهد ان علیا ولىالله.
منبع: از بیانات امام خمینى(ره) به نقل از آیةالله شیخ علىپناه اشتهاردى در درس اخلاقشان در مدرسه فیضیه. برگرفته از کتاب: عاقبت بخیران عالم جلد 2. افق پارسایی4
55 سخن گهربار از انسیه الحوراء
1. در یکى از روزها ، صبحگاهان امام على (ع) فرمود : فاطمه جان آیا غذایى دارى تا از گرسنگى بیرون آیم ؟ پاسخ دادند : نه ، به خدایى که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید سوگند ، دو روز است که در منزل غذاى کافى نداریم و در این مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجیح دادم .
امام (ع) با تأسف فرمودند : فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادى تا به دنبال تهیه غذا بروم ؟ حضرت زهرا (ع) فرمودند : اى اباالحسن ، من از پروردگار خود حیا مىکنم که چیزى را که تو بر آن توان و قدرت ندارى ، درخواست نمایم .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 59)
2. کسى که عبادتهاى خالصانه خود را به سوى خدا فرستد ، پروردگار بزرگ بهترین مصلحت او را به سویش فرو خواهد فرستاد .
(بحار الانوار ، ج 70 ، ص 249)
3. پاداش خوشرویى در برابر مؤمن بهشت است ، و خوشرویى با دشمن ستیزه جو ، انسان را از عذاب آتش باز مىدارد .
(بحار الانوار ، ج 75 ، ص 401)
4. حضرت فاطمه سلام الله علیها به پدر گرامىشان عرض کردند : اى رسول خدا زنان قریش به منزل من وارد شدند و گفتند : پیامبر تو را همسر کسى قرار داد که سرمایهاى ندارد . رسول اکرم صلى الله علیه و آله در جواب فرمودند : قسم به خدا دخترم ، در خیرخواهى تو کوتاهى نکردهام که تو را به اولین مسلمان و عالمترین و بردبارترین اشخاص تزویج نمودهام .
دخترم ، همانا خداى عزوجل نگاهى به زمین افکند و از اهل آن دو نفر را برگزید ، که یکى از آن دو را پدرت و دیگرى را شوهرت قرار داد .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 133)
5. ما اهل بیت رسول خدا ، وسیله ارتباط خدا با مخلوقات و برگزیدگان خداییم ، ماجایگاه پاک خدا و دلیلهاى روشن او و وارثان پیامبران الهى مىباشیم .
(شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ، ج 16 ، ص 211)
6. خداوند اطاعت و پیروى از ما اهل بیت (ع) را سبب برقرارى نظم اجتماعى در امت اسلامى ، و امامت و رهبرى ما را عامل وحدت و در امان ماندن از تفرقهها قرار داده است .
(احتجاج طبرسى ، ایران : انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
7 پیامبر (ص) و على (ع) دو پدر امت اسلام مىباشند ، که اگر مردم از آنان پیروى کنند ، کجىها و انحرافاتشان را اصلاح نموده و آنها را از عذاب جاویدان نجات
مىدهند ، و اگر همراه و یاورشان باشند نعمتهاى همیشگى خداوندى را ارزانیشان مىدارند .
(بحار الانوار ، ج 23 ، ص 259)
8. از حضرت فاطمه زهرا ( علیها السلام ) روایت شده که رسول خدا فرمودند : امام همچون کعبه است که باید به سویش روند ، نه آنکه ( منتظر باشند تا ) او به سوى آنها بیاید .
(بحار الانوار ، ج 36 ، ص 353)
9. همانا خوشبخت حقیقى کسى است که على ( علیه السلام ) را دوست بدارد .
(مجمع الزوائد علامه هیثمى ، ج 9 ، ص 132)
10. کسى که پس از خوردن غذا ، با دستى آلوده و چرب بخوابد ، هیچ کس جز خودش را سرزنش ننماید .
(کنز العمال ، ج 15 ، ص 242 ، ح 40759)
11. اما حقانیت من در مالکیت فدک ، همانا خداوند بزرگ آیه " آت ذاالقربى حقه " را وقتى در قرآن کریم بر رسول خدا نازل فرمود ، من و فرزندانم نزدیکترین مردم به پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) بودیم ، پس رسول خدا فدک را به من و فرزندانم هدیه فرمود .
(مستدرک الوسایل ، ج 7 ، ص 291)
12. براى مؤمن ، خرما هدیه خوبى است .
(کنز العمال ، ج 12 ، ص 339 ، ح 35305)
13. حضرت فاطمه زهرا ( علیها السلام ) فرمود : وقتى آیه 63 سوره نور نازل شد که :
" اى مسلمانان ، رسول خدا را آن گونه که همدیگر را مىخوانید ، صدا نکنید "
ترسیدم که رسول خدا را با لفظ " اى پدر " بخوانم ، من هم مانند دیگران پدر را با نام " یا رسول الله " صدا زدم . دو سه بار که پدر را با این نام خواندم ، رو به من کرده فرمودند : اى فاطمه ! این آیه درباره تو و خانواده تو و نسل تو نازل نشده است ، فاطمه جان ، تو از منى و من از تو ، همانا این آیه براى ادب کردن آدمهاى خشن و درشت خوهاى قریش ، انسانهاى خودخواه و متکبر ، نازل شده است . دخترم تو با جمله " پدر جان " خطاب کن که مایه حیات قلب من است و خداوند را خوشنود مىکند .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 33)
14. مردى نابینا از حضرت فاطمه ( علیها السلام ) اذن خواست که داخل خانه شود .
فاطمه ( علیها السلام ) خود را از او مستور کرد . پیغمبر خدا ( صلى الله علیه و آله ) به فاطمه فرمود : به چه سبب خود را مستور کردى و حال این که این مرد نابینا تو را نمىبیند . حضرت زهرا ( علیها السلام ) پاسخ داد ، " اگر او مرا نمىبیند ، من او را مىنگرم ، و اگر چه او نمىبیند اما بوى زن را استشمام مىکند " . رسول خدا پس از شنیدن سخنان دخترش فرمود : " شهادت مىدهم که تو پاره تن منى " .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 91)
15.خداى تعالى ایمان را براى پاکیزگى از شرک قرار داد ، و نماز را براى دورى از تکبر و خودخواهى .
(احتجاج طبرسى ، ایران : انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
16. خداى تعالى زکات را مایه پاکى جان و فزونى روزى ، و روزه را براى پابرجایى اخلاص قرار داد .
(احتجاج طبرسى ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
17. خداى تعالى حج را موجب استحکام دیانت ، و عدالت را مایه وحدت و هماهنگى دلها قرار داد .
(احتجاج طبرسى ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
18. خداوند جهاد را موجب عزت و هیبت اسلام ، و صبر را وسیله استحقاق و شایستگى پاداش حق تعالى قرار داد .
(احتجاج طبرسى ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
19. خداوند امر به معروف را جهت اصلاح جامعه واجب فرمود .
(احتجاج طبرسى ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
20. خداى تعالى نیکى به پدر و مادر را واجب فرمود تا از خشم او در امان بمانند ، و دستگیرى از خویشان را موجب افزایش عمر و سبب فزونى جمعیت و قدرت قرار داد .
(احتجاج طبرسى ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259)
21. خداى تعالى قصاص را وسیله حفظ جانها و وفاى به نذر را براى رسیدن به مغفرت و آمرزش قرار داد .
(احتجاج طبرسى ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259)
22. خداى تعالى مراعات کامل وزن و پیمانه را براى جلوگیرى از کم فروشى ، و نهى از شرابخوارى را براى پرهیز از پلیدى تشریع نموده است .
(احتجاج طبرسى ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259)
23. خداى تعالى پرهیز از افترا و دشنام را براى دور شدن از لعنت واجب فرمود و دزدى را منع کرد تا راه عفت پویند .
(احتجاج طبرسى ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259)
24. خداوند شرک را حرام فرمود تا به اخلاص طریق بندگى و یکتاپرستى جویند ، " پس چنانکه باید ، ترس از خدا را پیشه گیرید و جز مسلمان نمیرید " و آنچه فرموده است به جا آرید و خود را از آنچه نهى کرده باز دارید که " تنها دانایان از خدا مىترسند .
(احتجاج طبرسى ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259 - آلعمران ، 101)
25. حضرت فاطمه زهرا ( علیها السلام ) در جواب سلمان که براى فقیرى تقاضاى کمک داشت فرمود :
" اى سلمان ! سوگند به خداوندى که حضرت محمد ( صلى الله علیه و آله ) را به پیامبرى برگزید ، سه روز است که غذا نخوردهایم و فرزندانم حسن و حسین ( علیهما السلام ) از شدت گرسنگى بىقرارى مىکردند و خسته و مانده به خواب رفتهاند . اما من نیکى و نیکوکارى را که درب منزل مرا کوبیده است ، رد نمىکنم " .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 72)
26. پروردگارا ! بزرگا ! به حق پیامبرانى که آنها را برگزیدى و به گریههاى حسن و حسین در فراق من ، از تو مىخواهم گناهکاران شیعیان من و شیعیان فرزندان مرا ببخشایى .
(ذخائر العقبى ، ص 53 - کوکب الدرى ، ج 1 ، ص 196)
27. امام حسن مجتبى ( علیه السلام ) فرمود : مادرم فاطمه ( علیها السلام ) را دیدم که شب جمعه تا صبح مشغول عبادت و رکوع و سجود بود ، و شنیدم که براى مؤمنین دعا مىکرد و اسامى آنان را ذکر مىنمود و براى آنان بسیار دعا مىکرد ولى براى خودش دعا نکرد ، پس به او عرض کردم : مادر ، چرا همان طور که براى دیگران دعا کردى براى خودت دعا نکردى ، فرمودند : " پسرم ، اول همسایه و سپس خود و اهل خانه " .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 81)
28. روزى حضرت فاطمه ( علیها السلام ) خطاب به حضرت امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) فرمود :" على جان ! نزدیک بیا تا اطلاع دهم شما را از آنچه در گذشته اتفاق افتاد و آنچه در حال به وقوع پیوستن است و آنچه در آینده رخ خواهد داد تا روز قیامت هنگامه برپایى رستاخیز عمومى " .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 8)
29. حضرت زهرا ( علیها السلام ) در رابطه با دعاى روز جمعه از رسول گرامى اسلام نقل فرمودند که : در روز جمعه ساعتى است که هر خواسته خیر و نیکویى در آن ساعت به اجابت مىرسد . پرسیدم : یا رسول الله کدام ساعت است ؟ فرمودند : آنگاه که نصف خورشید در افق پنهان شود .
(کنز العمال ، ج 7 ، ص 766)
30. بهترین شما کسانى هستند که در برخورد با مردم نرمتر و مهربانترند و با همسرانشان مهربان و بخشندهاند .
(دلایل الامامه طبرى ، ص 7)
31. اگر روزه ، زبان و گوش و چشم و دست و پاى روزهدار را از ارتکاب اعمال ناپسند حفظ نکند ، روزه را مىخواهد چه کند ( و به چه دردش مىخورد ) .
(مستدرک الوسایل ، ج 7 ، ص 366)
32. وقتى امام حسن و امام حسین ( علیها السلام ) مریض شدند ، به حضرت على ( علیها السلام ) گفتند : چرابراى سلامتى دو فرزندت نذر نمىکنى ؟ ... پس حضرت فاطمه ( علیها السلام ) فرمود : " اگر فرزندانم شفا یابند ، سه روز براى خدا جهت شکرگزارى روزه خواهم گرفت " .
(بحار الانوار ، ج 35 ، ص 245)
33. آنچه براى زنان نیکوست این است که ( بدون ضرورت ) مردان نامحرم را نبینند ، و نامحرمان نیز آنها را ننگرند .
(بحار الانوار ، ج 37 ، ص 69)
34. اى رسول خدا ، سلمان از سادگى لباس من تعجب نمود ، سوگند به خدایى که تو را مبعوث فرمود ، مدت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندى است که روزها بر روى آن شترمان علف مىخورد و شبها بر روى آن مىخوابیم ، و بالش ما چرمى است که از لیف خرما پر شده است .
(بحار الانوار ، ج 8 ، ص 303)
35. آن لحظهاى که زن در خانه خود مىماند ، ( و به امور زندگى و تربیت فرزند مىپردازد ) به خدا نزدیکتر است .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 92)
36. به او گفته شد : اى دختر رسول خدا ، دستهایت زخم شده است ، خود را به زحمت مینداز ، در کنار شما خدمتکار منزلتان فضه ایستاده است ، کار منزل را به او واگذار ! حضرت زهرا ( علیها السلام ) پاسخ داد : " رسول خدا ( صلى الله علیه و آله ) به من سفارش فرمود که کارهاى خانه را با فضه تقسیم کنم ، یک روز او کار کند و روز دیگر من ، دیروز نوبت او بود و امروز نوبت من است " .
(الخرائج و الجرائح لقطبالدین راوندى ، ص 530)
37. حضرت على و فاطمه ( علیهما السلام ) در تقسیم وظایف زندگى زناشویى از رسول خدا ( صلى الله علیه و آله ) راهنمایى خواستند . فرمودند : کارهاى داخل منزل را فاطمه ( علیها السلام ) و کارهاى بیرون منزل را على ( علیه السلام ) انجام دهد . پس حضرت زهرا ( علیها السلام ) با خوشحالى فرمود : " جز خدا کسى نمىداند که از
این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم ، زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایى که مربوط به مردان است بازداشت " .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 81)
38. حضرت زهرا ( علیها السلام ) در لحظههاى واپسین زندگى ، پس از وضو گرفتن به اسماء بنت عمیس فرمود : " اى اسماء ! عطر مرا همان عطرى که همیشه مىزنم ، و پیراهنى را که همیشه در آن نماز مىگزارم بیاور و بر بالینم بنشین ، هرگاه وقت نماز شد مرا از خواب بیدار کن ، اگر بیدار شدم که نماز مىگزارم ، و اگر بیدار نشدم کسى را به دنبال على ( علیه السلام ) بفرست " .
(کشف الغمه ، بیروت : دار الاضواء ، ج 2 ، ص 122)
39. حضرت فاطمه ( علیه السلام ) به زن مؤمنهاى که در یک بحث دینى و عقیدتى بر زنى فاسد و از دشمنان اهل بیت ، غلبه کرده و بسیار خوشحال شده بود ، فرمود :
" همانا شادى فرشتگان در غلبه تو بر آن زن معاند ، بیش از شادى توست ، و اندوه و نگرانى شیطان و دوستان شیطان در این شکست ، بیشتر و شدیدتر از آن زن شکست خورده است " .
(بحار الانوار ، ج 2 ، ص 8)
40. آنگاه که در روز قیامت برانگیخته شوم ، از گناهکاران امت پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) شفاعت خواهم کرد .
(احقاق الحق ، ج 10 ، ص 367)
55 سخن گهربار از انسیه الحوراء
41. اگر به آنچه به شما امر مىکنیم عمل مىکنى و از آنچه شما را برحذر مىداریم دورى مىکنى ، از شیعیان ما مىباشى ، والا هرگز .
(بحار الانوار ، ج 68 ، ص ص 155)
42. شیعیان ما از بهترین افراد اهل بهشتند ، و همه دوستان ما و دوستان دوستان ما و دشمنان دشمنان ما و کسى که با قلب و زبان تسلیم ما اهل بیت شده ، در صورتى که از اوامر ما سرپیچى کنند و نواهى و موارد پرهیز را محترم نشمرند ، از شیعیان واقعى ما نخواهند بود ، با این حال جایگاهشان در بهشت خواهد بود ، ولى بعد از پاک شدن از گناهان به وسیله بلاها و مصیبتها در دنیا ، یا تحمل مشکلات و شدائد روز قیامت و یا قرار گرفتن اندک زمانى در طبقات بالاى جهنم و چشیدن عذاب ، تا اینکه ما به خاطر دوستىشان با ما نجاتشان داده و آنان را به پیشگاه خودمان انتقال خواهیم داد .
(بحار الانوار ، ج 68 ، ص 155)
43.پیامبر گرامى اسلام ( صلى الله علیه و آله ) حوادث تلخ آینده را براى حضرت زهرا ( علیها السلام ) توضیح داد و به شهادت حضرت ابا عبدالله الحسین ( علیها السلام )
اشاره کرد . حضرت فاطمه ( علیها السلام ) فرمود : " اى پدر ! چه کسى فرزندم و نور چشم و میوه دلم ، حسین ( علیه السلام ) را شهید مىکند " ؟ فرمود : " بدترین افراد امت من ". حضرت زهرا ( علیها السلام ) پرسید : " اى پدر سلام مرا به حضرت جبرئیل برسان و از او بپرس که در کجا حسین مرا شهید مىکنند " ؟
رسول خدا ( صلى الله علیه و اله ) فرمود : " در سرزمینى که به آن کربلا مىگویند ".
پس حضرت فاطمه ( علیها السلام ) فرمود : ! اى پدر در برابر خواستههاى خدا تسلیم و راضىام و به خدا توکل کردهام " .
(نهج الحیاة ، ص 208)
44. یکى از زنان مدینه خدمت زهرا ( علیها السلام ) رسید و گفت : مادر پیرى دارم که در مسایل نماز سؤالاتى دارد و مرا فرستاده است تا مسایل شرعى نماز را از شما
بپرسم . حضرت زهرا فرمود : بپرس . و آنگاه مسایل فراوانى مطرح کرد و پاسخ شنید. در ادامه پرسشها آن زن خجالت کشید و گفت : اى دختر رسول خدا بیش از این نباید
شما را به زحمت اندازم .
حضرت فاطمه ( علیها السلام ) فرمودند : " باز هم بیا و آنچه سؤال دارى بپرس ، آیا اگر کسى را روزى اجیر نمایند که بار سنگینى را به بام بالا ببرد و در مقابل صد هزار دینار طلا مزد بگیرد ، چنین کارى براى او دشوار است " ؟ گفت : خیر . حضرت ادامه دادند : " من هر مسألهاى را که پاسخ مىدهم ، بیش از فاصله بین زمین و عرش گوهر و لؤلؤ پاداش مىگیرم ، پس سزاوارتر است که بر من سنگین نیاید . "
(بحار الانوار ، ج 2 ، ص 3)
45. اى ابا الحسن ، در همین ساعت به خواب رفتم ، پس محبوبم رسول خدا را در قصرى از مروارید سفید دیدم . چون مرا دید ، فرمود : دخترم ! به نزد من بشتاب که سخت مشتاق توام . بىصبرانه پاسخ دادم : سوگند به خدا پدر جان ، اشتیاق من براى زیارت شما شدیدتر است . در این هنگام پدرم فرمود : تو امشب در پیش ما خواهى بود . على جان ! رسول خدا آنچه وعده دهد راست است و به آنچه عهد و پیمان بندد وفا مىکند .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 179)
46. فرزندانم دیشب را گرسنه به روز آوردند ، فرزند کوچک من " حسین " در میدان جنگ کشته مىشود . در کربلا فرزندم را با حیله و تزویر شهید مىکنند ، واى و نکبت و عذاب بر قاتلانش باد .
(بحار الانوار ، ج 35 ، ص 239)
47 از دنیاى شما سه چیز محبوب من است : 1 - تلاوت قرآن 2 - نگاه به چهره رسول خدا ( صلى الله علیه و آله ) 3 - انفاق در راه خدا
(نهج الحیاة ، ص 271)
48. اى ابا الحسن ( على علیه السلام ) ! همانا رسول خدا ( صلى الله علیه و آله ) با من پیمان بسته و خبر داده است که من اول کسى خواهم بود که به آن حضرت مىپیوندم و گریزى از آن نیست . پس على جان ، در برابر اوامر و فرمان و خواست خداوند بزرگ ، بردبار و به حکم او راضى باش .
(نهج الحیاة ، ص 233)
49. تلاوت کننده سورههاى حدید و واقعه و الرحمن ، در آسمانها و زمین اهل بهشت خوانده مىشود .
(کنز العمال ، ج 1 ، ص 582)
50. در سر سفره غذا ، دوازده دستور العمل ارزشمند وجود دارد که سزاوار است هر مسلمانى آنها را بشناسد . چهارتاى آن واجب و چهارتاى آن مستحب و چهارتاى آن
نشانه ادب است .
چهار دستور العمل واجب عبارتند از 1- شناخت و معرفت پروردگار ( که نعمتها از اوست ) 2- راضى به نعمتهاى خدا بودن 3- گفتن " بسم الله الرحمن الرحیم " در آغاز غذا 4- شکر و سپاسگذارى خدا . و چهار دستور العمل مستحب عبارتند از : 1- وضو گرفتن قبل از غذا 2- نشستن به جانب چپ 3- در حال نشسته غذا خوردن 4- غذا خوردن با سه انگشت . و اما چهار دستورالعملى که نشانه ادب است : 1- از آنچه در پیش روى شماست بخورید 2- لقمهها را کوچک بردارید 3- غذا را خوب بجوید و با شدت نرم کنید 4- کمتر در صورت دیگران هنگام غذا خوردن بنگرید .
(عوالم العلوم للعلامة البحرانی ، ج 11 ، ص 629)
51. روزى پدرم رسول خدا " که درود خدا بر او و خاندان او باد " به على ( علیه السلام ) نگاه کرد و سپس با اشاره به او فرمود : این مرد و پیروان او در بهشتند .
(ینابیع المودة ، ص 257)
52. رسول گرامى اسلام " که درود خدا بر او و خاندان او باد " به على ( علیه السلام ) فرمود : اى ابا السحن همانا تو و پیروان تو در بهشت موعود خواهید بود .
(نهج الحیاة ، ص 326)
53. حضرت فاطمه زهرا ( علیها السلام ) فرمود : پیامبر گرامى اسلام (ص) فرمودند : فاطمه پاره تن من است ، پس هر که او را بیازارد مرا آزرده است .
(بحار الانوار ، ج 28 ، ص 303)
54. در خدمت مادر باش ، زیرا بهشت زیر پاى مادران است .
(نهج الحیاة ، ص 312)
55.حسن جان ! مانند پدرت على (ع) باش و ریسمان را از گردن حق بردار خداى احسان کننده را پرستش کن و با افراد دشمن و کینهتوز دوستى مکن
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 286)
باید ریشه های مفاسد وحوادث تلخ را از بین برد.
باید به علت ها و ریشه ها توجه کرد.
سعدی علیه الرحمه می فرماید:
علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد
**مردی در کنار رودخانهای ایستاده بود.
ناگهان صدای فریادی را شنید و متوجه شد که کسی در حال غرق شدن است.
فوراً به آب پرید و او را نجات داد...
اما پیش از آن که نفسی تازه کند فریادهای دیگری را شنید و باز به آب پرید و دو نفر دیگر را نجات داد!
اما پیش از این که حالش جا بیاید صدای چهار نفر دیگر را که کمک میخواستند شنید ...!
او تمام روز را صرف نجات افرادی کرد که در چنگال امواج خروشان گرفتار شده بودند ، غافل از این که چند قدمی بالاتر دیوانهای مردم را یکی یکی به رودخانه میانداخت...!
نقل از کوی عشق
.: Weblog Themes By Pichak :.