حکیم ملا عبدالرزاق بن علی لاهیجی، مشهور به فیاض لاهیجی از فیلسوفان و متلکمان برجسته? شیعهاست.
محتویات
زندگانی
او در لاهیجان متولد شد.
وی داماد و یکی از شاگردان ممتاز ملاصدرای شیرازی بودهاست. ملا محسن فیض کاشانی، داماد ملاصدرا، همدرس او در قم بودهاست. میرزا حسن لاهیجی که از عالمان و حکیمان عصر صفوی بود فرزند اوست. محمدباقر لاهیجی نیز دیگر فرزند اوست که از دانشمندان عصر خود به شمار میرفت.
او سرانجام در سال 1072 قمری در قم درگذشت و در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد. لاهیجی را باید بیشتر شارح آثار فلاسفه متقدم شمرد و از این لحاظ،استادی است که تبحرش در فلسفه "مشائی" و"اشراقی" مشهود است.
یاری که همیشه دربرم هست خداست
به نام خدا
دوبیتی ناقابل زیر از بنده تقدیم شما :
یاری که همیشه دربرم هست خداست
یاری که همیشه در سرم هست خداست
آن یار که دلداده اویم دائم
نجواش همیشه در دلم هست خداست
سیداصغر سعادت میرقدیم
به نام خدا
شعری از بنده تقدیم شما
درچهره ما جز گُل لبخند نباشد
درچهره ما جز گُل لبخند نباشد
ازما سخنی برتو بجز قند نباشد
ازتلخی گفتار کسی سود نبرده
شیرین سخنی جو که صد دل ربوده
سیداصغرسعادت میرقدیم
اهمیت فضای مجازی وتقویت نظام جمهوری اسلامی ایران
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی
مقام معظم رهبری در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی فرمودند: «بنده یک وقتی در اوائل انقلاب، این آیه شریفه سوره نحل را خواندم: «اعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم. و أَوْحی رَبُّکَ إلَی النَّحْلِ أنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبالِ بیوتاً ومِنَ الشَّجَرِ وَمِمّا یَعْرِشُون* ثُمّ کُلِی مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسلکُی سُبُل رَبِّکِ ذُلَلاً یخْرُجُ مِنْ بُطُونَها شَراب مَخْتَلِف ألوانُهُ فِیهِ شِفاء لِلنّاسِ إنِّ فِی ذلِکَ لآیة لِقَوْمٍ یتَفَکَّرون. (نحل: 68 و 69) . گفتم بله، این جوانهای طلبه مثل زنبورهای عسل رفتند بر روی گلهای معرفتی که از بیان امام روئیده بود، نشستند تغذیه شدند، بعد راه افتادند به سرتاسر کشور، به مردم عسل دادند، به دشمنان نیش زدند؛ هم عسل، هم نیش؛ نیش و نوش با هم.از هیچ دستهای، از هیچ حزبی، از هیچ جمعیت دیگری غیر از روحانیت، این کار برنمیآمد. »
او فرمودند: «این، ابزارهای تسهیل کننده، مثل رایانه ها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست. اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید؛ این فرصت فوق العادهای است؛ نبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سؤال خواهد کرد : از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفادهای کردید؟
نظام اسلامی یک چنین خدمتی به ما معممین و روحانیون کرده. مگر می توانیم خودمان را کنار بگیریم؟ این که یک آقائی در یک گوشهای عبایش را بکشد به کول خودش، بگوید من به کارهای کشور کار ندارم، من به نظام کار ندارم، افتخار نیست؛ این ننگ است. روحانی باید از وجود یک چنین نظامی که پرچمش اسلام است، قانونش فقه اسلامی است، با همهی وجود استقبال کند.
مراجع تقلید کنونی، مکرر متعددیشان به بنده گفتند که ما تضعیف این نظام را به هر کیفیتی حرام قطعی میدانیم. خیلیشان از روی لطف به من پیغام میدهند یا میگویند که ما تو را مرتباً دعا میکنیم. این نشان دهندهی قدرشناسی از نظام اسلامی است. حالا یک معممی یک گوشهای بیاید خودش را از نظام کنار بگیرد؛ بهانه هم این است که ما فلان انتقاد را داریم. خیلی خوب، صد تا انتقاد داشته باش؛ دویست تایش به خود ما عمامهایها وارد است.
مگر به ما انتقاد وارد نیست؟ وجود انتقاد و عیب در یک مجموعه مگر موجب میشود که انسان این همه محسّنات و نقاط قوت را در آن مجموعه نبیند و ملاحظه نکند؟ در روحانیت هم همین جور است؛ عیوب الی ماشاءاللّه. بنده آخوندم، طلبه هستم، از قبل از بلوغ طلبه بودم تا الان؛ بیائید برای شما همین جا یک فهرست از بر بنویسم.
صد تا اشکال در ما هست؛ اما این صد تا اشکال موجب میشود ما از روحانیت اعراض کنیم؟ ابداً. در مقابل این صد تا اشکال، هزار تا حُسن وجود دارد. در کسر و انکسار مصالح و مفاسد است که انسان میتواند خط مستقیم را پیدا کند. حوزههای علمیه باید خود را سربازان نظام بدانند، برای نظام کار کنند، برای نظام دل بسوزاند، در خدمت تقویت نظام حرکت کنند؛ و این درست عکس آن چیزی است که سیاست سرویس های امنیتی انگلیس و آمریکا و اسرائیل و دیگران و دیگران دنبال میکنند. آنها تلاش می کنند بلکه بتوانند یک منفذی پیدا کنند. یک آخوندی یک گوشهای حرفی میزند، که علیالظاهر برخلاف خواست و فهم و عقیدهی کلی نظام است، بزرگش میکنند؛ آن آدم را اگر کوچک هم باشد، از او یک تصویر بزرگی درست میکنند، برای اینکه فاصلهی بین نظام و روحانیت را برجسته کنند؛ القاء کنند که چنین فاصلهای وجود دارد. بنابراین حوزههای علمیه نمیتوانند سکولار باشند. اینکه ما به مسائل نظام کار نداریم، به مسائل حکومت کار نداریم، این سکولاریسم است.»...............................................................
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=21151
.: Weblog Themes By Pichak :.