شعر دلنشین از مقام معظم رهبری
حضرت آیت الله خامنه ای
ماخیل بندگانیم مارا تو می شناسی
هرچند بی زبانیم مارا تومی شناسی
ویرانه ایم ودر دل گنجی ز راز داریم
با انکه بی نشانیم ما را تو می شناسی
با هرکسی نگوییم راز خموشی خویش
بیگانه با کسانیم ما را تو می شناسی
از ظن خویش هر کس از ما فسانه ها گفت
چون نای بی زبانیم ما را تو می شناسی
آیینه سان برابر گوییم هرچه گوییم
یک رو ویک زبانیم ما را تو میشناسی
کس راز غیر،از ما نشنید بس امینیم
بهرکسان امانیم ما را تو می شناسی
تخلص شعری ایت الله خامنه ای امین است
http://tte.parsiblog.com/ وبگاه چهارده خورشید
رایس، وزیر خارجه قبلی آمریکا :
رهبر ایران می تواند نقشههایی را که بهترین ذهنها، با صرف بیشترین بودجهها، در زمانی بسیار طولانی کشیده و مجریانی ماهر اجرای آن را به عهده گرفتهاند،با یک سخنرانی یک ساعته خنثی کند
نتنیاهو:
امروز می خواهم خطر پیچش تاریخ به نفع ایران را گوشزد کنم
خامنه ای از تنگه خیبر در عربستان تا تنگه جبل الطارق در مراکش را به لرزه انداخته وملتها را به سوی خود جلب کرده
http://tte.parsiblog.com/ وبگاه چهارده خورشید از آقای هادی ضرغامی
به نام خدا
تقوای الهی، سرمایه ای همیشه جاویدان : یکی از سفارش های حضرت علی ع در وصیتنامه خود به امام حسین ع که در تحف العقول نیز آمده است این است که :وَ مَنْ تَعَرَّى مِنْ لِبَاسِ التَّقْوَى لَمْ یَسْتَتِرْ بِشَیْءٍ مِنَ اللِّبَاسِ وکسی که از جامه تقوی وپرهیزکاری برهنه وعریان شود با هیچ جامه دیگری نمی تواند خود را بپوشاند . تقوی در اصل از ماده وقایه به معنای نگهداری یا خویشتن داری می باشد وبه تعبیر دیگر تقوی یک نیروی کنترل درونی است که انسان را در برابر طغیان وعصیان وگناه حفظ می کند ودر واقع نقش ترمز نیرومندی را دارد که ماشین وجود انسان را در پرتگاه ها حفظ و از سقوط در دره های هلاکت باز می دارد. تقوای الهی لباسی است که انسان را از هرگونه انحراف وآلودگی وگناه ومعصیت وعصیان وسرکشی وفسق وفجور وفحشاء ومنکرات وهوی وهوس و... حفظ می نماید. . در سوره بقره آیه 197 خداوند به بندگانش اینگونه سفارش می کند: وَ مَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللّهُ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ یَا أُوْلِی الأَلْبَابِ یعنی هر کار نیکى انجام مىدهید، خدا آن را مىداند وتوشه تقوی برای راه آخرت برگیرید که بهترین توشه این راه ، تقوی است وشما ای صاحبان عقل وادراک از(عقاب وعذاب وکیفر ) من بپرهیزید. (ومرتکب محارم الهی نشوید وخدا ترس باشید) ونیز در نهج البلاغه فیض الاسلام خطبه 156ص495 در این باره می فرماید: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِی جَعَلَ اَلْحَمْدَ مِفْتَاحاً لِذِکْرِهِ وَ سَبَباً لِلْمَزِیدِ مِنْ فَضْلِهِ وَ دَلِیلاً عَلَى آلاَئِهِ وَ عَظَمَتِهِ عِبَادَ اَللَّهِ إِنَّ اَلدَّهْرَ یَجْرِی بِالْبَاقِینَ کَجَرْیِهِ بِالْمَاضِینَ لاَ یَعُودُ مَا قَدْ وَلَّى مِنْهُ وَ لاَ یَبْقَى سَرْمَداً مَا فِیهِ آخِرُ فَعَالِهِ کَأَوَّلِهِ مُتَشَابِهَةٌ أُمُورُهُ مُتَظَاهِرَةٌ أَعْلاَمُهُ فَکَأَنَّکُمْ بِالسَّاعَةِ تَحْدُوکُمْ حَدْوَ اَلزَّاجِرِ بِشَوْلِهِ فَمَنْ شَغَلَ نَفْسَهُ بِغَیْرِ نَفْسِهِ تَحَیَّرَ فِی اَلظُّلُمَاتِ وَ اِرْتَبَکَ فِی اَلْهَلَکَاتِ وَ مَدَّتْ بِهِ شَیَاطِینُهُ فِی طُغْیَانِهِ وَ زَیَّنَتْ لَهُ سَیِّئَ أَعْمَالِهِ فَالْجَنَّةُ غَایَةُ اَلسَّابِقِینَ وَ اَلنَّارُ غَایَةُ اَلْمُفَرِّطِینَ اِعْلَمُوا عِبَادَ اَللَّهِ أَنَّ اَلتَّقْوَى دَارُ حِصْنٍ عَزِیزٍ وَ اَلْفُجُورَ دَارُ حِصْنٍ ذَلِیلٍ لاَ یَمْنَعُ أَهْلَهُ وَ لاَ یُحْرِزُ مَنْ لَجَأَ إِلَیْهِ أَلاَ وَ بِالتَّقْوَى تُقْطَعُ حُمَةُ اَلْخَطَایَا وَ بِالْیَقِینِ تُدْرَکُ اَلْغَایَةُ اَلْقُصْوَى عِبَادَ اَللَّهِ اَللَّهَ اَللَّهَ فِی أَعَزِّ اَلْأَنْفُسِ عَلَیْکُمْ وَ أَحَبِّهَا إِلَیْکُمْ فَإِنَّ اَللَّهَ قَدْ أَوْضَحَ لَکُمْ سَبِیلَ اَلْحَقِّ وَ أَنَارَ طُرُقَهُ فَشِقْوَةٌ لاَزِمَةٌ أَوْ سَعَادَةٌ دَائِمَةٌ فَتَزَوَّدُوا فِی أَیَّامِ اَلْفَنَاءِ لِأَیَّامِ اَلْبَقَاءِ قَدْ دُلِلْتُمْ عَلَى اَلزَّادِ وَ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ وَ حُثِثْتُمْ عَلَى اَلْمَسِیرِ فَإِنَّمَا أَنْتُمْ کَرَکْبٍ وُقُوفٍ لاَ یَدْرُونَ مَتَى یُؤْمَرُونَ بِالسَّیْرِ أَلاَ فَمَا یَصْنَعُ بِالدُّنْیَا مَنْ خُلِقَ لِلْآخِرَةِ وَ مَا یَصْنَعُ بِالْمَالِ مَنْ عَمَّا قَلِیلٍ یُسْلَبُهُ وَ تَبْقَى عَلَیْهِ تَبِعَتُهُ وَ حِسَابُهُ عِبَادَ اَللَّهِ إِنَّهُ لَیْسَ لِمَا وَعَدَ اَللَّهُ مِنَ اَلْخَیْرِ مَتْرَکٌ وَ لاَ فِیمَا نَهَى عَنْهُ مِنَ اَلشَّرِّ مَرْغَبٌ عِبَادَ اَللَّهِ اِحْذَرُوا یَوْماً تُفْحَصُ فِیهِ اَلْأَعْمَالُ وَ یَکْثُرُ فِیهِ اَلزِّلْزَالُ وَ تَشِیبُ فِیهِ اَلْأَطْفَالُ اِعْلَمُوا عِبَادَ اَللَّهِ أَنَّ عَلَیْکُمْ رَصَداً مِنْ أَنْفُسِکُمْ وَ عُیُوناً مِنْ جَوَارِحِکُمْ وَ حُفَّاظَ صِدْقٍ یَحْفَظُونَ أَعْمَالَکُمْ وَ عَدَدَ أَنْفَاسِکُمْ لاَ تَسْتُرُکُمْ مِنْهُمْ ظُلْمَةُ لَیْلٍ دَاجٍ وَ لاَ یُکِنُّکُمْ مِنْهُمْ بَابٌ ذُو رِتَاجٍ وَ إِنَّ غَداً مِنَ اَلْیَوْمِ قَرِیبٌ یَذْهَبُ اَلْیَوْمُ بِمَا فِیهِ وَ یَجِیءُ اَلْغَدُ لاَحِقاً بِهِ فَکَأَنَّ کُلَّ اِمْرِئٍ مِنْکُمْ قَدْ بَلَغَ مِنَ اَلْأَرْضِ مَنْزِلَ وَحْدَتِهِ وَ مَخَطَّ حُفْرَتِهِ فَیَا لَهُ مِنْ بَیْتِ وَحْدَةٍ وَ مَنْزِلِ وَحْشَةٍ وَ مُفْرَدِ غُرْبَةٍ وَ کَأَنَّ اَلصَّیْحَةَ قَدْ أَتَتْکُمْ وَ اَلسَّاعَةَ قَدْ غَشِیَتْکُمْ وَ بَرَزْتُمْ لِفَصْلِ اَلْقَضَاءِ قَدْ زَاحَتْ عَنْکُمُ اَلْأَبَاطِیلُ وَ اِضْمَحَلَّتْ عَنْکُمُ اَلْعِلَلُ وَ اِسْتَحَقَّتْ بِکُمُ اَلْحَقَائِقُ وَ صَدَرَتْ بِکُمُ اَلْأُمُورُ مَصَادِرَهَا فَاتَّعِظُوا بِالْعِبَرِ وَ اِعْتَبِرُوا بِالْغِیَرِ وَ اِنْتَفِعُوا بِالنُّذُرِ یعنی حمد خدایى را که حمد را کلید یاد خود و سبب افزونى فضل خود و دلیل شناخت نعمتها و عظمت خود گردانید. ترجمه شهیدى ودر سوره اعراف آیه 26 چنین آمده است: یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْءَاتِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَیَ ذَلِکَ خَیْرٌ ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ اى فرزندان آدم! به راستى ما براى شما لباسى فرو فرستادیم که هم زشتىهاى شما را مىپوشاند و هم زینت شماست ولى جامه تقوا همان بهتر است. این از آیتهاى خداست، باشد که پند گیرند بعضی در یک تشبیه جالبی ، تقوی را به حالت کسی تشبیه کرده اند که از یک سرزمین پراز خار عبور می کند وسعی دارد که دامن خود را کاملا برچیند وبااحتیاط گام بر می دارد تا مبادا نوک خاری در پایش بنشیند ویا دامنش را بگیرد. عبدالله معتز این سخن را به شعر درآورده است: خلِّ الذنوبَ صغیرَها و کبیرَها،فَهُوَ التُقَی کُن مثلَ ماشٍ فوق أر ضِ الشَّوکِ یُحَذِّرُ ما یَرَی لا تُحَقِّرَنَّ صغیرةً إنَّ الجبالَ من الحِصی یعنی گناهان را از کوچک وبزرگ ترک کن که حقیقت تقوی همین است. همچون کسی باش که در یک سرزمین پرازخار بانهایت احتیاط گام برمی دارد. گناهان صغیره را کوچک مشمر که کوه ها از سنگ ریزه ها تشکیل می شود. تفسیر نمونه ج1ص79 در روایت آمده است که رسولخدا( ص )وارد سرزمین بی آب وعلفی شد. به یاران خود فرمود:هیزم بیاورید.عرض کردند ای رسول خدا (ص) اینجا سرزمین خشک وبی آب وعلفی است که هیچ هیزمی در آن پیدا نمی شود. حضرت فرمود بروید هرکدام ازشما هر مقدار که می توانید هیزم جمع کنید. اصحاب آن حضرت هریک با زحمت وتلاش فراوان مختصر هیزم وچوب خشکیده ای فراهم کردند وباخود آوردند وهمه را پیش پیغمبر (ص) روی هم ریختند. آنگاه حضرت شعله ای درآن افکند وآتش عظیمی از آن زبانه کشید وبالا آمد. سپس روبه اصحاب ویاران خود نمود وفرمود: ایاکم والمحقرات من الذنوب یعنی بپرهیزید از گناهان کوچک وآن ها را سبک مشمارید زیرا که گناهان کوچک اینگونه روی هم متراکم وانباشته می شود (در حالی که شما اهمیتی برای آن ها قائل نیستید وکوچک می شمارید.) تفسیر نمونه ج18ص 334. {متن عربی داستان فوق الذکر:ان رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) نزل بأرض قرعاء ، فقال لاصحابه : ائتوا بحطب فقالوا : یا رسول الله نحن بأرض قرعاء ما بها من حطب ، فقال ( صلى الله علیه وآله ) : فلیأت کل إنسان بما قدر علیه فجاؤوا به حتى رموا بین یدیه بعضه على بعض ، فقال رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : هکذا تجتمع الذنوب ، ثم قال : إِیّاکُم وَالمُحَقّرات مِنَ الذُّنُوب ، فإنّ لکل شیء طالبا الا وإن طالبها یکتب ( ما قدموا وآثارهم وکل شیء أحصیناه فی امام مبین ) وسائل الشیعة ج2 ص462.} متن از سید اصغر سعادت با استفاده از آیات وروایات و...
اى بندگان خدا، روزگار بر باقیماندگان چنان گذرد که بر گذشتگان گذشته است.
آنچه رفته، باز نگردد و آنچه بر جاى مانده، جاودانه نخواهد ماند. کردارش در پایان،
همان است که در آغاز بود. حوادثش، بر یکدیگر پیشى گرفته، در مىرسند و نشانههاى آن همراه یکدیگرند.
گویى که در قیامت حاضر آمدهاید و همانند ساربانى، که کره شتر تند رفتارش را مىراند، شما را مىراند. هر کس که غافل از خود، خویشتن را به دیگرى مشغول دارد، در تاریکیهاى حیرت زده بماند و در ورطههاى هلاکت افتد و شیطانهاى درون او به طغیانش وادارند و کارهاى ناپسندش را در چشمش بیارایند. پس، بهشت، پایان راه پیشى گیرندگان است و آتش، پایان راه تقصیر کنندگان.
بدانید، این بندگان خدا، که پرهیزگارى سرایى است چون دژى استوار و بزهکارى، سرایى است خوار مایه و نا استوار، که ساکنان خود را از بلا نگه نتواند داشت و هر که بدان پناه برد از آسیب در امان نخواهد بود.
بدانید، که تقوا نیش زهرآگین خطاها را از آدمى دور مىکند و شما به نیروى یقین به آن هدف عالى توانید رسید.
اى بندگان خدا، خدا را در نظر آورید، درباره عزیزترین و محبوبترین کسان در نزد شما. خداى تعالى راه حق را برایتان آشکار نموده و روشن ساخته یا به شقاوتى جدا ناشدنى و درمان ناپذیر افتید یا به سعادتى جاودانه خواهید رسید. در این جهان فانى، براى آخرت، که جهان باقى است، توشه برگیرید. شما را به توشه آخرت راه نمودهاند و هم فرمان کوچ دادهاند و بر رفتن تعجیل کنند. و شما همانند کاروانى هستید، منتظر، در راه ایستاده که نمىداند که چه وقت به حرکت فرمانش دهند.
براستى، کسى را که براى آخرت آفریده شده، با دنیا چه کار؟ و چه سود از مال و خواسته، وقتى که پس از اندکى مىربایندش و او در گرو بازخواست و حساب آن بماند.
اى بندگان خدا، آنچه خداوند، از پاداشهاى نیکو، وعده داده، شایان ترک کردن و واگذاشتن نیست و آنچه از آن نهى کرده، از بدیها، شایسته رغبت نباشد.
اى بندگان خدا، بترسید از روزى که از اعمالتان بازجست کنند. در آن روز، چنان لرزش و تشویشى بر شما چیره گردد که کودکان از وحشت آن پیر شوند.
بدانید، اى بندگان خدا، شما را از خود نگهبانانى و از اعضایتان جاسوسانى و حافظانى راستین است، که اعمالتان را مىنویسند و حتى شماره نفسهایتان را ضبط مىکنند. تاریکى شبهاى ظلمانى شما را از آنان فرو نپوشد، یا اگر در پشت درهاى بسته پنهان گردید از دیده آنها نهان نخواهید ماند.
فردا به امروز نزدیک است و امروز هر چه با خود دارد مىبرد و فردا از پى آن مىآید و به آن مىرسد. گویى هر یک از شما را مىبینم که به سراى تنهایى و گورگاه خود رسیدهاید. و اى، که چه خانهاى تنها و چه منزلى وحشتزا و چه غربتى و چه جدایى از همگنان. گویى صیحه قیامت به گوش مىرسد و ساعت رستاخیز فراز آمده است و شما از گورها بیرون آمدهاید تا به محکمه عدل الهى حاضر آیید. دیگر آن گفتارهاى باطل به کارتان نیاید و، بهانهها زایل شده و حقایق آشکار گردیده و اعمالتان شما را به آنجا که باید، برده است. پس، از آنچه مایه عبرت است، موعظت پذیرید و از اینهمه، دگرگونى عبرت گیرید و از هشدارها سود ببرید.
قرآن و پایان تاریخ
بشر به مقتضاى حُب ذات و طبیعت جستوجوگر خود همواره به سرانجام دنیا مىاندیشد و اکنون که فقر و فساد، ظلم و ستم، تبعیض و ناجوانمردى، استعمار و استثمار، انحصارطلبى قطب سلطه گر و صدها و هزاران پدیده نا میمون فرهنگى، سیاسى و اقتصادى و اجتماعى به صورت وحشتناکى بر جوامع بشرى چنگ انداخته و عرصه را بر انسانهاى آزادیخواه و طالب حداقل حقوق انسانى تنگ نموده، این سؤال که آینده جهان و پایان تاریخ چگونه خواهد بود از اهمیت ویژه برخوردار است.
و اهمیت بیشتر آن زمانى روشنتر مىگردد که به این نکته توجه داشته باشیم که بشر در دوران اوج شکوفایى علمى، صنعتى و تکنولوژى است و این همه رشد و ترقى نه تنها مشکلى از بشر خسته از جنگها و خونریزىها، اضطرابها و تشویشها، نامردمىها و تبعیضها برطرف نساخته، که مایه تورّم مشکلات و تشدید دردهاى او گردیده است.
اکنون باید بگوییم این حق آدمى است که بداند بشر در سیر قهقرایى به گرداب فلاکت و بدبختى افکنده خواهد شد یا با آیندهاى روشن و عصرى طلایى که آدمى به حقوق انسانى خود مىرسد و به سعادت و فلاح دست مىیابد مواجه مىشود. دانستن هر یک از این دو پاسخ فقط رفع یکى از مشکلات فکرى او نیست بلکه نوع جهتگیرى او را در زندگى معین خواهد کرد و او را از خمودگى و سستى، یأس و افسردگى، اضطراب و پریشانى، انحطاط و سقوط خارج ساخته به انسانى پرتکاپو و فعال، امیدوار به آینده، صبور، مقاوم و ترقى خواه تبدیل خواهد کرد.
همه ادیان الهى و بیشتر مکاتب بشرى، درباره پایان تاریخ، اظهار نظر کردهاند. در همه پیشگویىهاى(1) مربوط به آخرالزمان، خبرهاى وحشتناک و نگرانکنندهاى وجود دارد؛ ولى اغلب بر این امر اتّفاق نظر(2) است که پایان کار بشر، روشن و سعادتآمیز است. در تمام فرقهها و(3) مذاهب اسلامى، کم و بیش سرانجام سعادتمند بشر پیشبینى شده است .(4) در متون زرتشتى (از آیینهاى باستان) به صراحت از دوره طلایى بشر در پایان جهان یاد شده که به آشوبها و بلاهاى بسیار مسبوق خواهد بود و با ظهور واپسین منجى (سوشیانس) محقّق مىشود. در آیین هندوان نیز هر(5) دوره انسانى به چهار قسمت تقسیم شده که قسمت چهارم آن، مظهر غروب و افول تدریجى معنویت اوّلیه است و از آن، به عصر ظلمت (Kali Yuga) تعبیر مىشود؛ سپس منجى بشر ظاهر شده و با فروپاشى جوامع انسانى و ازبین رفتن شرارتها، دورهاى نو آغاز مىگردد.
در متون بودایى نیز از این (6) دوره، سخن به میان آمده است. در(7) ادیان ابراهیمى، بیش از آیینها و مکاتب دیگر بر دوره طلایى بشر در پایان تاریخ، تأکید شده است. در عهد عتیق، برقرارى سعادت و عدالت در سرتاسر جهان پیشبینى شده که به وسیله مشیح محقّق مىشود. درعهد جدید نیز به این مطلب پرداخته شده و مکاشفه یوحنا به طور کامل به(9) حوادث ناگوار آخرالزمان، اختصاص یافته و در پایان آن، به برقرارى صلح و آرامش جهان تحت حاکمیت مؤمنان اشاره شده است. در میان مکاتب(10) بشرى، پیشبینى مارکس از مدینه کمونیستى همراه با کمون نهایى ایجاد شده، تصویرى از جامعه بىطبقه و بىنیاز از دولت را ارائه مىدهد.(11)
پیشبینىهاى رنهگنون (عبدالواحد یحیى) از افول و فروپاشى تمدّن مادّى غرب و ظهور مجدّد حقّ و حقیقت که با نظر به دادههاى آیینهاى باستان و ادیان ابراهیمى ارائه شده خبر مىدهد. نظریّه پایان تاریخ(12) فوکویاما پیروزى نهایى نظام غربى و حاکمیّت ابدى آن بر سرتاسر جهان را پیشبینى کرده است و نظریّه(13) برخورد تمدّنها از هانتینگتون، جنگ جهانى تمدّنها و نظم جهانى نوین براساس مرزهاى تمدّنى را در پایان این دوره از جهان، پیشبینى مىکند.(14)
دیدگاه کلّى قرآن درباره پایان تاریخ
دیدگاه قرآن درباره سرانجام بشر، دیدگاهى خوشبینانه بود و پایان دنیا، پایانى روشن و سعادت آمیز دانسته شده است. سرانجامِ سعادتمند جهان، همان تحقّق کامل غرض آفرینش انسانها است که چیزى جز عبادت خداوند نخواهد بود:
و مَا خَلَقتُ الجِنَّ والإِنسَ إِلَّا لِیَعبدونَ. (ذاریات(51)، 56).
عبودیّت الهى در سطوح گوناگون فردى و اجتماعى آن، براساس برنامهریزى خداوند و در چارچوب اصل اختیار واقع شده و غالب انسانها از آن بهرهمند مىشوند:
وَعدَ اللَّهُ الَّذینَ ءَامَنوا مِنکُم وعَمِلوا الصَّلِحتِ لَیَستخلِفنَّهُم فِىالأَرضِ... ولَُیمَکِّننَّ لَهُم دِینَهُم الَّذِى ارتَضى لَهُم و لَیُبدِّلنَّهُم مِن بَعدِ خَوفهِمأَمناً یَعبُدونَنِى لَایُشرِکونَ بِى شَیئاً (نور(24)،55).
هُو الَّذِى أَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدى وَدِینِ الحَقّ لِیُظهِرَهُ عَلَىالدِّینِ کُلِّهِ. (توبه(9)،33؛ فتح(48)،28؛ صف (61،9)(15) آیات ناظر به آینده جوامع انسانى، بر عنصر خوشبینى در جریان کلّى نظام طبیعت و طرد عنصر بدبینى درباره پایان کار بشر تأکید ورزیده، به نوعى فلسفه تاریخ براساس سیر صعودى و تکاملى آن اشاره دارد. از (16) نگاه اسلام، دین با پشت سر گذاشتن مراحل مختلف، در کاملترین شکل خود به بشر عرضه شده:
اَلیَومَ أَکمَلتُ لَکُم دِینَکُم و أَتمَمتُ عَلیکُم نِعمَتى و رَضیتُ لَکُم الإِسلمَ دِیناً (مائده(5)،3).
و همواره با انتقال از جامعهاى به جامعه دیگر شکوفاتر مىگردد:
مَنْ یَرتدَّ مِنکُم عَن دِینِه فَسوفَ یأتِى اللّهُ بِقَومٍ یُحِبُّهم و یُحِبّونَه. (مائده(5)،54(17)
خداوند از پیامبران گذشته، پیمان گرفته که به پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله) ایمانآورده، به او یارى رسانند (آل عمران(3)،81)
بنابراین، تمام نبوتها و شرایع پیشین، مقدمه و پیش درآمد شریعت ختمیّهاند. از ظاهر برخى( 18.
آیات، چون:
والسَّبقونَ السَّبقونَ أُولئِکَ المُقرَّبونَ... ثُلَّةٌ مِن الأَوَّلینَ وَ قَلیلٌ مِن الأَخِرین (واقعه(56)،10 - 13 و 14). و نیز بعضى روایات برمىآید که(19 ) پیشینیان از مردم آخرالزمان، فضیلت و مرتبه بالاترى داشتهاند؛ امّا اهل( 20 ) تفسیر، سبقت گرفتگان را پیامبران و اصحابشان دانسته و سبقت را فضیلتى براى اقوام گذشته نشمردهاند؛ زیرا طبیعى است که اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله) ، نسبت به تمام پیامبران دیگر و اصحابشان بسیار کمتر باشند؛ البته(21) روایاتى نیز حاکى از نسخ آیه مزبور نقل شده که درست به نظر(22)
نمىرسد؛ و به دلیل سطح بالاى( 23) معرفت مردم آخرالزمان معجزات حسّى اقوام گذشته، جاى خود را در اسلام به معجزه عقلى و علمى (قرآن) داده و وحى قرآنى، با سخن از قرائت ( 24)و علم و قلم، آغاز مىشود:
اِقرَأ بِاسمِ رَبِّکَ الَّذِى خَلَقَ خَلَقَ الإِنسنَ مِن عَلَقٍ اِقرَأ و رَبُّکَ الأَکرَمُ الَّذِى عَلَّمَ بِالقَلمِ عَلَّمَ الإِنسنَ ما لَم یَعلَم. (علق(96)، 1 - 5).
و قرآن، از دوره ماقبل اسلام، به عنوان عصر جاهلیت در مقابل عصر علم و خرد یاد مىکند:
الجَهِلیَّةِ الأُولَى (احزاب(33)،33). (25 ) از این رو، طبق روایات، سوره توحید و شش آیه آغازین سوره حدید، براى اقوامى در آخرالزمان نازل شده که در کاوشهاى دینى، از اقوام پیشین ژرفاندیشتر و دقیقترند. در(26 ) روایات متعدد دیگر نیز دوره آخرالزمان و مردم آن، به رغم وقوع فتنهها و آشوبهاى بسیار، بهترین زمان و بهترین مردم شناسانده شدهاند؛ بنابراین، میان دیدگاه( 27) خوشبینانه اسلام درباره پایان تاریخ و ظهور آفتهاى اجتماعى بسیار در آن دوره، هیچ گونه تنافى وجود ندارد. برخى از پیامبران نیز به دلیل فضیلت مردم آخرالزمان، از خداوند خواستهاند که نام و راهشان در میان آنان جاوید بماند. (شعراء(26)،84) قرآن، امت(28 ) پیامبر را معتدلترین و در نتیجه کاملترین:
و کَذلِکَ جَعلنکُم أُمَّةً وَسَطاً (بقره(2)،143).
( 29) و بهترین امّت:
خَیرَ أُمَّةٍ اُخرِجَت لِلنَّاسِ (آل عمران(3)،110).
معرفى مىکند؛ بر همین اساس،(30) خوارق عادت در آخرالزمان به کمترین میزان رسیده و خداوند از طریق سنتهاى طبیعى تاریخ، جوامع بشرى را با آزمایشهاى مختلف به حدى از بلوغ، شعور و تجربه مىرساند که زمینه حکومت جهانى صالحان مهیا شود و بر اساس سنّت همیشگى(31 ) خویش، مؤمنان را بر همه موانع چیره ساخته، به فتح و پیروزى پایدار مىرساند:
إِنَّهُم لَهمُ المَنصُورونَ و إِنَّ جُندَنا لَهُم الغَلِبون. (صافات(37)،172 و 173). (32) از مجموعه مباحث گذشته مىتوان نتیجه گرفت که دوره اسلامى، همان دوره آخرالزمان است که تحقق کامل دیدگاه مثبت اسلام درباره پایان تاریخ، در عصر ظهور امام مهدى(علیه السلام) به وقوع خواهد پیوست.
نشانهها و رخدادهاى مهم آخرالزمان
ختم نبوت و نزول واپسین شریعت که با ظهور پیامبر اسلام تحقق یافت، نخستین نشانه پایان تاریخ به شمار مىرود؛ لذا مفسران، مقصود(33 )ازنشانههاى قیامترادر آیه ذیل، بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله) دانستهاند که نسبت به عمر جهان، فاصله بسیار کمى تا قیامت دارد:
( 34)فَهَل یَنظُرونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَن تَأتِیَهُم بَغتَهً فَقَد جَاءَ أَشراطُها. (محمد(47)،18)در آخرالزمان وقایع فراوان دیگرى نیز پیشبینى شده که بیشتر به دوره پایانى آن (مقارن با ظهور حضرت مهدى) مربوط مىشود:
1. بحران معنویّت:
پیش از ظهور امام زمان(علیه السلام) جوّ حاکم بر جهان، جوّ ستم، گناه و فساد خواهد بود:
اِقتَربَ لِلنَّاسِ حِسابُهُم و هُم فِى غَفلَةٍ مُعرِضون. (انبیاء(21)، 1).
در این آیه، مردم آخرالزمان، به غفلت و اعراض از خداوند، متّصف شدهاند. در روایات نیز منظور از(35 ) اشراط الساعة که در آیه 18 سوره محمد(47) به آن اشاره شده، رواج بیش از حدّ کفر، فسق و ظلم دانسته شده و موارد متعدّدى از آن بر شمرده شدهاست.
(36 )
2. وقوع اختلافها و درگیرىهاى بسیار:
یکى از نشانههاى آخرالزمان، اختلافها و درگیرىهاى فراوان میان گروههاى گوناگون است:
فَاختَلفَ الأَحزابُ مِن بَینهِم فَویلٌ لِلَّذینَ کَفَروا مِن مَشهَدِ یَومٍ عَظِیم. (مریم(19)، 37) روایات، این آیه را به ظهور فرقههاى مختلف در جهان اسلام مربوط دانستهاند که در آخرالزمان پدید آمده، موجب اختلافهاى بسیار خواهند شد. آیه یَلبِسَکُم شِیَعًا و یُذِیقَ(37)
بَعضَکُم بَأسَ بَعض (انعام(6)، 65) نیز به وقوع اختلافها و قتل و کشتار در آخرالزمان تفسیر شده است. بر(38 )اساس روایتى، آیه ولَنبلونَّکم بشىءٍ مِن الخَوف و الجُوع و نَقصٍ من الأَمولِ و الأَنفُس... (بقره(2)،155) به ترس و ناامنى، گرسنگى و قحطى و فقر و کشتار در آخرالزمان اشاره دارد.(39)
3. ظهور دجّال:
درهرسه دین آسمانى یهود، مسیحیت واسلام، ظهورفاسدترین ومخرّبترین جریان منحط در طول تاریخ، پیش بینى و از خطر آن پرهیز داده شده است. دجّال(40 )که تجسّم کفر، فریب و گمراهى است، در آخرالزمان ظاهر شده، مردم را به پرستش خویش مىخواند. برخى از مفسّران، تفسیر آیه لَخلقُ السّموتِ والأرض أکبرُ مِن خَلقِ النّاسِ (غافر(40)،57) را به ظهور دجّال ناظر دانستهاند که دردید مردم، عظیمترین موجود جلوه مىکند؛ در حالى که(41 )خداوند، او را از بسیارى مخلوقات دیگر کوچکتر مىشمارد. سرانجام این(42 )پدیده به دست عیسى(علیه السلام) محو و نابود خواهد شد.( 43)
4. وقوع مصائب:
برخى از آیات عذاب بر کافران و گنهکاران آخرالزمان که نزول عذاب را انکار مىکنند؛ تطبیق داده شده است:
إن أتکُم عَذابُهُ بَیَتاً أَو نَهاراً مَا ذَا یَستَعجِلُ مِنهُ الُمجرِمونَ. (یونس(10)،50) فَإِذا نَزلَ بِسَاحَتهِم فَساءَ صَباحُ المُنذرین. (صافات(37)،177).(44 )با استفاده از آیه 65 انعام(6)، برخى از این عذابها بدین شرح گزارش شدهاند: صدایى هراسناک و دود در آسمان و حاکمان ستمگر:
قُل هُو القادِرُ عَلى أَن یَبعَثَ عَلیکُم عَذاباً مِن فَوقِکُم ، فرو رفتن برخى انسانها در زمین.
أَو مِن تَحتِ أَرجُلِکُم، اختلافات بسیار در دین ، أَو یَلبِسَکُم شِیَعاً قتل و کشتار و یُذِیقَ بَعضَکُم بَأسَ بَعض. در این دوره زمانى، ترس و ناامنى،(45 )گرسنگى و قحطى و فقر و کشتار نیز بسیار رخ خواهد داد:
وَ لَنبلُونَّکُم بِشَىءٍ مِنَ الْخَوفِ والْجُوعِ و نَقصٍ مِن الأَمولِ وَالأَنفُس.....(46)
5. خروج سفیانى:
بیشتر مفسّران، از ظهور لشکرى طغیانگر که در آخرالزمان در کشورهاى اسلامى به ستم و تعدّى پرداخته، سرانجام در صحرایى بیرون از مکّه، گرفتار عذاب الهى مىشوند ، خبر داده و آیه ولَو تَرى إِذ فَزِعُوا فَلَا فَوتَ و أُخِذوا مِن مَکانٍ قَرِیب (سبأ(34)،51) را درباره آن لشکر دانستهاند. در روایات شیعه و سنّى، نام رهبر این لشکر، سفیانى ذکر شده است. آیه أَفأَمِنَالَّذینَ مَکَروا السَّیَِّاتِ(47 )
أَن یَخسِفَ اللّهُ بِهِمُ الأَرضَ... . (نحل(16)، 45) نیز که توطئهگران را به فرو رفتن در زمین تهدید مىکند، بر لشکر سفیانى تطبیق داده شده است. آیه( 48)
...ءَامِنوا بِما نَزَّلنا مُصَدِّقًا لِما مَعَکُم مِن قَبلِ أَن نَطمِسَ وُجوهًا فَنَرُدَّها عَلى أَدبارِهَا (نساء(4)، 47) نیز درباره بازماندگان لشکر سفیانى تأویل شده که صورتهایشان معکوس گشته، پشت سرشان قرار مىگیرد.( 49)
6. نداى آسمانى:
بنابر روایات شیعه، جبرئیل نخستین کسى است کهبا امامزمان(علیه السلام) بیعت کرده و با صدایى بلند به گونهاى که به گوش همه جهانیان برسد، این آیه را تلاوت مىکند:
أَتى أَمرُ اللّهِ فَلَا تَستَعجِلُوهُ؛ فرمان خدا رسید؛ پس دیگر شتاب مکنید. (نحل(16)، 1).(50 )
آیه وَاستَمِع یَومَ یُنادِ المُنادِ مِن مَکانٍ قَریبٍ یَومَ یَسمَعونَ الصَّیحَةَ بِالحَقِّ ذلِکَ یَومُ الخُروجِ (ق(50)،421) نیز به این حادثه، تأویل شده است.( 51)
7. ظهور منجى بزرگ بشر:
مهمترین رخداد آخرالزمان، ظهور دوازدهمین امام شیعیان براى رهایى انسانهاست: جَاءَالحَقُّ و زَهقَ البطِلُ إِنَّ البطِلَ کانَ زَهوقًا. (اسراء(17)، 81) این آیه که از پیروزى چشمگیر حق بر باطل سخن مىگوید، در روایات به ظهور مهدى(علیه السلام) تأویل شده است. آیه (52 )
بقره(2). آیه أَینَ ما تَکونُوا یَأتِ بِکُمُ اللّهُ جَمِیعًا نیز بر یاران نخستین مهدى(علیه السلام) که خداوند آنان را گرداگرد حضرت حاضر مىسازد، تطبیق داده شده است.
آیه فَإِن یَکفُربِها هؤُلَاءِ فَقَد وَکَّلنا( 53) بِها قَومًا لَیسوا بِها بِکفرین( 54)(انعام(6)،89) نیز چنین است.
8. نزول عیسى(ع):
یکى از رخدادهاى آخرالزمان، فرود آمدن عیسى(علیه السلام) از آسمان است: و إِنَّه لَعِلمٌ لِلسَّاعَةِ فَلاتَمتَرُنَّ بِها (زخرف(43)، 61)، وإِن مِن أَهلِ الکِتبِ إِلَّا لَیُؤمِنَنَّ بِه قَبلَ مَوتِهِ. (نساء(4)، 159) مفسّران با استفاده از این آیات، ظهور دوباره عیسى(علیه السلام) در آخرالزمان راپیشبینى کردهاند و در روایات نیز تصریح( 55)
شده که وى در بیتالمقدّس به نماز جماعت امامزمان(علیه السلام) اقتدا و در جنگهاى ایشان نیز شرکت خواهد کرد. براساس این تفسیر، فرود آمدن( 56)عیسى(علیه السلام) از آسمان، یکى از نشانههاى نزدیکى قیامت شمرده شده و از ایمان آوردن همه اهل کتاب به حضرت عیسى(علیه السلام) در آخرالزمان که یکى از فرماندهان امامزمان به شمار مىرود، خبر داده شده است.
9. خروج جنبندهاى از زمین:
قرآن با رمز و ابهام از خروج جنبدهاى حکایت مىکند که هنگام رویگردانى مردم از معنویّت ، از زمین خارج شده، با مردم سخن مىگوید. و إِذا وَقعَ القَولُ( 57) عَلَیهِم أَخرَجنا لَهُم دابَّةً مِنَ الأَرضِ تُکَلِّمُهُم أَنَّ النَّاسَ کَانوا بَِایتِنا لَایُوقِنون. (نمل/27، 82) در تفاسیر، مطالب بسیارى درباره این موجود شگفت بیان شده که تا حدّ(58) بسیارى غیر واقعى و بىاساس به نظر مىرسد و در ظاهر برگرفته از منابع(59 ) اسرائیلى است.( 60)
10. هجوم یأجوج و مأجوج:
.......................................................
برای ادامه مطلب به وبگاه آدینه امید مراجعه فرمایید
منبع: سایت راسخون
نقل از آدینه امید (رفیق شفیق ما جناب حجت الأسلام آقای مهدی جعفری سیریزی دامت برکاته)
http://mehdijafari49.blogfa.com/post/182
قال رسول الله صلى الله علیه و آله:
وَقِّرُوا کِبارَکُمْ وَ ارْحَمُوا صِغارَکُمْ وَ صِـلُـوا اَرْحـامَـکُمْ
به بزرگترهایتان احترام بگذارید و با کوچکترها مهربان باشید و صله رحم نمایید.
عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 265
به نام خدا
آیت الله العظمی الهی
.............
محاسه نفس از طریق مطالعه سیره رسول خدا و ائمه اطهار علیهم السلام
مطالعه سیره نبی مکرم اسلام ص و ائمه معصومین علیهم السلام ، اصل و اساس محاسبه نفس است. این طریقه ،معجزه می کند بدون کمترین مؤونه ای بیشترین افاده را می دهد . آدمی را از غفلت بیرون می آورد. کیست که وقتی سیرة این بزرگواران را مطالعه کند متحول نشود؟ کیست که وقتی نفحه ای از سیر? مطهر? پیامبرص بر او بوزد مجذوب نگردد؟ سیر? پیامبرص سیاه و سفید ، گبر و زرتشت ، مسیحی و یهودی ، عجم و عرب نمی شناسد. انسانیت و اخلاق الهی او همه را تسلیم و منقاد خود کرده است. پیامبر خدا و اشرف کائنات است ،به مقام قاب قوسین او ادنی رسیده است، طه و یس است، قرآن را تلقی کرده است. اما همین شخص در مواجهه با یک انسان عادی آن هم از مکتب دیگر، ببینید چه عکس العملی نشان می دهد:
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: شخصی یهودی از رسول خدا ص طلبی داشت، از آن حضرت مطالبه نمود. حضرت ص فرمودند: الان ندارم که به تو بدهم. یهودی گفت: تو را رها نمی کنم تا اینکه دَینم را ادا کنی. حضرت را نگه داشت تا اینکه تمام نمازهای یومیه را هم در آنجا به جا آوردند. به حدی طول کشید که اصحاب ناراحت شدند و او را تهدید کردند. پیامبر به آنان نظر کرد و فرمود : چه می کنید؟ گفتند : یا رسول الله او شما را حبس و زندانی کرده است!
فکر می کنید حضرت رسول ص چه جوابی دادند؟ حقیقتا که ایشان مصداق اتم ادب ربّ و ظهور آن و سرسلسله مکارم اخلاق است، همانگونه که خود فرمود: «ادّبنی ربّی فاحسن تأدیبی»[1]؛ پروردگارم مرا مؤدب کرد و زیبا ادب کرد و لذا این وجود مقدس و اطیب مخلوقات مخاطب به خطاب وانّک لعلی خلق عظیم[2] گردید.حضرت فرمود : « لم یبعثنی ربّی عزوجل بأن اظلم معاهداً ولا غیره »؛ خداوند مرا مبعوث نکرده که به کسی نه به کافر و نه به مسلم ظلم کنم. روز نشد که یهودی ایمان آورد و گفت: « اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً عبده و رسول الله » گفت : بخشی از مالم را در راه خدا دادم به خدا قسم ، من این کار نکردم مگر به خاطر همین اوصاف تو که در تورات خوانده بودم در آنجا آمده بود : « محمد بن عبدالله، مولده بمکه و مهاجره بطیبة و لیس بفظّ و لا غلیظ و لا صخّاب و لا متزیّن بالفحش و لا قول الخناء ...»[3] ؛ محمد پسر عبد الله، تولدش در مکه، هجرتش به مدینه، تند خو و خشن نیست، داد و فریاد نمی زند و در گفتارش دشنام و حرف زشت وجود ندارد .
بدین ترتیب یک بخش عمده از اموری که موجب می شود انسان در مسیر محاسب? نفس -که در روایات شریفه بدان تاکید شده است- قرار بگیرد، مطالع? سیر? معصومین :از قول و فعل و تقریر ایشان است . سیر? ایشان به گونه ای است که با اولین آگاهی از وضعیت رفتاری شخصی و اجتماعی، تأثیر خود را بر نفس می گذارد و آدمی را در مسیر صحیح قرار می دهد. انسان به طور طبیعی طالب حقیقت و راهرو مسیر هدایت است. نفس او همچون منبع روشنی است که با کوچکترین عامل، روشن گشته و جذب نور معرفت الهی می شود؛ فطرة الله التی فطر الناس علیها؛ اگر مانع و رادعی درمسیر هدایت ایجاد نشود و وجود او ممزوج با رواسِب گناه و شوائب اوهام نشود، طریق را آنگونه که شایسته است طی می کند. به قدری این مسیر، شفاف است و با روح آدمی توافق دارد که حتی با خواندن کلمات نورانی معصومین علیهم السلام و آگاهی از خوبیهای ایشان هدایت حاصل می شود، صبغ? وجودی آدمی صبغه ای الهی می شود ؛صِبغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبغَةَ وَنَحْنُ لَهُ عَابِدونَ.[4]
جذب? این بزرگواران در مرتبه ای است که هدایت به امر و ایصال الی المطلوب هم که مطلوب شارع است با همین قدر ارتباط حاصل می شود. این کلام ثامن الحجج علی بن موسی الرضا ع است که می فرماید:«... فانّ الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبّعونا »؛ پس به درستی که مردم اگر زیبائی های کلام ما را می دانستند هر آینه از ما پیروی و تبعیّت می کردند. معصوم است که این سخن را بر زبان می آورد نه هر شخص عادی، کلام کسی است که عالِم به حقایق امور است. این بزرگواران لسان صدق هستند. فطرت انسان که مصبوغ به صبغ? الهی است، مجذوب حق است حق را بفهمد تبعیت حاصل است. محاسن را ببیند هدایت حاصل است. سیر? ایشان را بخواند فلاح و کمال محقق است .
وقتی پیامبر اکرم ص در اوان عمر شریف خود -با آن همه احترام و تجلیل که از ناحیه خدیجه کبری ( س ) نسبت به ایشان صورت گرفته بود- در رأس کاروانی وارد ابطح شدند، مردم منتظر قدوم مبارک ایشان بودند. تعبیر این است :« فلمّا نظروا الی جمال سید المرسلین و قد فاق الخلق اجمعین فرح المحب و اغتم الحاسد »؛ زمانی که چشمشان به جمال نورانی پیامبر خدا صلی الله علیه واله افتاد – در حالی که بر تمام مردم تفوّق و برتری داشت – دوستان آن حضرت شاد و حسودان غمگین شدند . « و زادت عقیدة من سبقت له السعادة من المومنین » همینکه مؤمنین روی مبارک آن حضرت را دیدند، بر ایمانشان افزوده شد بر خلاف حسودان و کسانی که با حسد و عداوت رشد کرده بودند . در آن حال عباس عموی پیامبر رو به جمعیت کرد و این اشعار را انشاء کرد:
یا مخجل الشمس و البدر المنیراذا تبسّم الثغر لمع البرق منه أضا
کم معجزات رأینا منک قد ظهرت یا سیّدا ذکره یشفی به المرضی
( ای کسی که خورشید و ماه تابان در مقابل او شرم می کند ، زمانی که می خندد و از دندانهای پیشینش نور تلألؤ می کند . چه بسیار معجزاتی که از تو ظاهر شد و ما دیدیم ، ای آقایی که ذکر و یادش شفای هر مریض است .)
قبل از حرکت نیز خدیجه کبری سلام الله علیها اشعاری را خواندند که نهایت محبت و وفای او را به شخصی که وجودش مظهر ربّ و سرسبد عالم هستی و مظهر اخلاق و آداب است ،می رساند:
قلب المحبّ إلی الأحباب مجذوب و جسمه بید الأسقام منهوب
و قائل کیف طعم الحبّ قلت له: الحبّ عذب و لکن فیه تعذیب
( قلب محبّ به سوی دوستانش کشیده می شود و جسمش به دست امراض غارت می شود وگوینده ای می پرسید : مزّ? دوست داشتن چگونه است ؟ به او گفتم : دوست شدن شیرین و گوارا است و لکن در آن ( بخاطر دور شدن از محبوب ) شکنجه و عذاب هم هست) {5}
[1] - تفسیر مجمع البیان : 10 / 86 ؛ بحار الانوار : 16 / 210
[2] - قلم : 4
[3] - امال صدوق : مجلس 71 ح 6 ، بحار الانوار : 16 / 216 ح 5 ؛ مستدرک حاکم : 2 / 622
[4] - بقره : 138 ؛ « این است رنگ آمیزی خدا و کیست نیکوتر از خدا برای رنگ آمیزی ؟ و ما او را پرستش می کنیم ».
[5] - بحار الانوار : 16 / 29 و30.
تنظیم : توسط سیداصغر سعادت
مجمع جهانی صادقین علیهم السلام
http://www.sadeghain.com/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86/290-%D8%A7%D8%AF%D9%91%D8%A8%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D8%A8%D9%91%DB%8C-%D9%81%D8%A7%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%AA%D8%A3%D8%AF%DB%8C%D8%A8%DB%8C-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%B1%D9%87-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D9%85.html
به نام خدا
حضرت امیرالمؤمنین ع در فرازی از وصیتنامه خود به امام حسین ع که در تُحَفُ العقول آمده است چنین فرمود :
کُلُّ بَلَاءٍ دُونَ النَّارِ عَافِیَةٌهر بلایی در برابر آتش جهنم عافیت است .
بخش زیادی از آیات قرآن کریم در باره قبر وبرزخ وقیامت وحساب وکتاب وبررسی وپاداش وکیفر اعمال وصحنه های روز قیامت واوصاف بهشتیان وجهنمیان وعذاب وآتش جهنم است. اعتقاد وباوربه قیامت وبهشت ودوزخ ، در رفتار وکردار انسان ها تأثیرگذار است.کسانی که چنین باورهایی دارند در رفتار واعمال وکارهای خود مراقبت می کنند ودست به هرکاری نمی زنند. از دروغ وبهتان وغیبت وشراب وزنا ومال حرام وربا وپذیرش ظلم وستم ...پرهیز می کنند ولی کسانی که اعتقاد وباوری به عالم برزخ وقیامت وبهشت وجهنم ندارند ویا اعتقادات وایمان وباورشان ضعیف است ویا دچارانحراف عقیدتی هستند (مثل قوم یهود وصهیونیسم) ، در اعمال وکردار ورفتارشان ، مراقبت ندارند . آنهایی که اساسا منکر معاد وقیامت هستند همانند سردمداران کفر وستم وجنایت کاران وستمگران عالم ، اینها دست به هر خلاف وجنایتی می زنند وواهمه وترسی از کارشان نیز ندارند. (البته عذاب دردناک الهی در انتظارشان است)انسان مؤمن ومعتقد، حاضراست که در فشارها وسختی ها وشکنجه ها قرارگیرد وقطعه قطعه گردد اما دست از آئیین راستین وایمان به خدا و... برندارد.اومی داند که تسلیم در برابر خواسته های ناحق وباطل وپیروی از هوی وهوس واطاعت از طاغوت وستمگر چه سرنوشت وعواقبی در روز جزا دارد.
امام حسین ع در یکی از شعارهای حماسی که در مقابل لشکر دشمن وخواسته های آنان مبنی برتسلیم شدن خواند اینگونه بود:
الموتُ اولى مِن رکوبِ العارِ
والعارُ اولى مِن دخولِ النَّارِ
بحارالانوار، ج 45، ص 50)
یعنی مرگ در نزد من سزاوارتر وشایسته تر است از اینکه زیر بار ذلت تسلیم شدن بروم وتحمل ذلت وخواری تسلیم نشدن در مقابل خواسته های دشمن بهتر است از دخول در آتش جهنم وآتش قهر الهی.
چه بسیارند کسانی که با ده ها وصدها نیرنگ وحیله از دستورات الهی شانه خالی می کنند به گمان اینکه چند روزی در این مرتع وچراگاه دنیا به خوبی بچرند وخوش باشند. اینها زمانی بیدار می شوند که کار از کار گذشته ووقت جبران از دست رفته است . در روایتی از علی ع آمده است که فرمود:النّاسُ نِیامُ إذا مَاتُوا اِنْتَبَهُوا یعنی مردم در خواب(اشتغال به دنیا وخوشی های آن) هستند ولی همینکه مردند تازه بیدار می شوند که کجا هستند وچه کردند؟ } بحارالانوار، ج4، 43- -این روایت از پیامبر اکرم نیز در منابعی چون مجموعه ورام، ج ،1 ص 150 آمده است. }
***نسیم معرفت***
متن از سید اصغر سعادت میرقدیم
به نام خدا
ادب چیست؟
در زمان های قدیم به مدرسه ادبستان می گفتند معناش آن است که اولین سرمایه هرانسان ادب است. علی ع در وصیتنامه اش به امام حسین ع که در تحف العقول ذکر شده فرمود: وَ الْأَدَبُ خَیْرُ مِیرَاثٍ.همه ما چه رئیس جمهور باشیم وچه غلام وخدمتکار و... باید ادب داشته واین سرمایه را حفظ نماییم.شخصیت آدمی در ادب اوست .
آراستگی فرهنگی و اخلاقی ودینی وانسانی و رفتار و مشی بزرگوارانه را ادب گویند.انسان باادب از فضائل انسانی والهی برخوردار است که در رفتار فردی واجتماعی او متبلور می شود.فضائل انسانی وتعالیم الهی وآسمانی وسخنان و سیره وروش انبیاء واهل بیت عصمت وطهارت علیهم السلام وکلمات نورانی قرآن کریم وسخنان وسلوک بزرگان معنوی وعلمی از مصادیق بارز ادب است. پیغمبر اکرم ص در سخنی فرمود:«ادّبنی ربّی فاحسن تأدیبی» پرورگارم مرا ادب فرمود وزیبا ادب نمود(تفسیر مجمع البیان : 10 / 86 ؛ بحار الانوار : 16 / 210).طبق روایات وارده ، ادب بالاترین سرمایه برای آدمی است.علم ودانش وفرهنگ وتعلیمات اسلامی ودینی که برگرفته از قرآن کریم وسخنان اهل بیت علیهم السلام است بهترین میراث برای همه می باشد وچه خوب وپسندیده می باشد که انسان همانگونه که به فکر مسائل مادی ورفاهی فرزندانش بعد از خود می باشد وبرای آنها مال ودارایی وثروت و... به ارث می گذارد سعی کند که برای مسائل روحی ومعنوی وتربیتی فرزندان خود اهمیت قائل شده ودر تربیت وتعلیم آداب دینی بخصوص قرآن کریم وفرامین اهل بیت علیهم السلام برای آنها کوشا باشد تا از جمله کسانی باشد که طبق فرموده علی ع بهترین میراث را از خود بجا گذاشته باشد. یکی از مصادیق ادب ،اطاعت وفرمانبری از خداوند است. کسی که عبد وبنده صالح پروردگار باشد در واقع از ادب بندگی برخوردار است. کسانی که از مسیراطاعت و بندگی پرودگارشان منحرف هستند واز دستورات خداوند سرپیچی می کنند در حقیقت اشخاص بی ادبی می باشند که بهره ولذتی از بندگی واطاعت ندارند. سردسته بی ادبان ابلیس لعین است که با عصیان وتکبر وسر پیچیش از درگاه الهی رانده شد وبرای همیشه از عنایت ولطف پروردگار محروم گشت.
ازخداجوییم توفیق ادب بی ادب محروم ماند از لطف رب
بی ادب تنها نه خود را داشت بد بلکه آتش در همه آفاق زد
جلال الدین ملّای رومی(مولوی)
متن از سید اصغر سعادت
ایشان در تبیین اهمیت کار دیپلماسی افزودند: یک دیپلماسی هوشمندانه و فعال می تواند دستاوردهای بسیار مهم سیاسی، اقتصادی، انسانی و اجتماعی به همراه بیاورد که با هیچ حرکتی از جمله جنگهای پرهزینه و پرخطر نیز حاصل نمی شود و این واقعیت نشان دهنده وزن و جایگاه دستگاه دیپلماسی در مجموعه مدیریت یک کشور است.
حضرت آیت الله خامنه ای رویدادهای چندین سال اخیر در منطقه را نشان دهنده واقعیت یاد شده خواندند و خاطرنشان کردند: قدرتهایی تلاش کردند با زور و اسلحه منافع خود را تأمین کنند که ناکام ماندند اما کسانی با ظرافت، هوشمندی و تحرک، توانستند منافع خود را بخوبی تأمین کنند.
رهبر انقلاب، وزارت خارجه را ارتش منظم دیپلماسی کشور خواندند و افزودند: در مسئله سیاست خارجی، دستگاههای دیگری هم مؤثرند اما وزارت خارجه به عنوان یک سازمان موظف و ارتش منظم، مسئولیت اصلی را بر عهده دارد.
ایشان در تشریح شروط و لوازم یک دیپلماسی موفق، بر ضرورت تعیین دقیق و صریح هدفها تأکید کردند و افزودند: برخی اهداف آرمانهای بزرگ و ملی هستند، برخی راهبردی و منطقه ای به شمار می روند و بعضی دیگر مقطعی و موضعی هستند که این اهداف در همه سطوح باید دقیقاً مشخص باشد تا همه ی عناصر فعال در دیپلماسی در ستاد و صف، وظایف خود را بخوبی بدانند.
حضرت آیت الله خامنه ای «سازماندهی مناسب» را شرط دوم دیپلماسی موفق برشمردند و افزودند: این سازماندهی باید با نگاه به اهداف و با توجه به قابلیتها انجام شود.
رهبر انقلاب برخورداری از عناصر با صلاحیت را شرط دیگر یک دیپلماسی موفق دانستند.
ایشان در تبیین مفهوم «صلاحیت های دیپلماتیک»، عناصری همچون «هوش و مهارت دیپلماتیک»، «انعطاف در جای لازم»، «نفوذ ناپذیری در مواقع ضروری»، و «پایبندی صادقانه و عمیق به اهداف» را مورد اشاره قرار دادند.
رهبر انقلاب در تبیین هوش دیپلماتیک افزودند: این ویژگی انسان را قادر می سازد اهداف و حرکات طرفهای مقابل را در مذاکرات و تعاملات پیش بینی کند و حرکات خود را با توجه به آنها، برنامه ریزی و عملیاتی سازد.
حضرت آیت الله خامنه ای «مهارت دیپلماتیک» را استفاده به موقع و به جا از انعطاف و اقتدار معنا کردند و افزودند: معنای دیگر این ویژگی نرمش قهرمانانه است که صلح امام حسن مجتبی (ع) پرشکوه ترین نمونه تاریخی آن به شمار می رود.
ایشان افزودند: نرمش قهرمانانه برخلاف برخی تفاسیر، معنای واضحی دارد که نمونه ی آن در مسابقه کشتی نمایان است در این مسابقه که هدف آن شکست دادن حریف است اگر کسی قدرت داشته باشد اما انعطاف لازم را در جای خود بکار نگیرد قطعاً شکست می خورد اما اگر انعطاف و قدرت را به موقع مورد استفاده قرار دهد پشت حریف را بخاک می نشاند.
رهبر انقلاب همچنین در بیان «پایبندی عمیق و صادقانه به آرمانها و اهداف» خاطرنشان کردند: اگر کسی بدون ایمان و باور عمیق به اهداف، در عرصه دیپلماسی فعال باشد قطعاً نمی تواند موفق شود.
حضرت آیت الله خامنه ای با تشبیه عرصه دیپلماسی به میدان جنگ افزودند: واقعیت این است که میدان دیپلماسی عرصه پنجه انداختن است و اگر کسی بدون اعتقاد راسخ به هدف، به این کار اقدام کند یا در همان موقعیت و یا در نهایت شکست خواهد خورد.
تحرک فراوان و بی وقفه شرط دیگری بود که رهبر انقلاب در تشریح لوازم دیپلماسی موفق به آن پرداختند.
ایشان افزودند: تحرک بالا لازمه لاینفک دیپلماسی است و باید مورد توجه جدی قرار داشته باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه سخنانشان در جمع وزیر خارجه و فعالان عرصه دیپلماسی کشور، دوران فعلی را دوران گذر به یک نظم جدید جهانی ارزیابی و خاطرنشان کردند: در کنار بازیگران سنتی، بازیگران جدیدی در آسیا، افریقا و امریکای لاتین وارد عرصه شده اند و در تلاشند جایگاه خود را در نظم جدید پیش رو، تثبیت کنند.
رهبر انقلاب تأکید کردند: در این دوران، دیپلماسی قوی و کارآمد اهمیت مضاعفی می یابد و به همین علت، امروز کار وزارت خارجه از گذشته حساس تر است.
ایشان افزودند: اگر در مقطع فعلی دستگاه دیپلماسی بتواند حضور فعال، هوشمندانه و مقتدرانه داشته باشد، جایگاه و استحکام جمهوری اسلامی در چندین ده سال آینده و در نظم جدید جهانی به عنوان جایگاهی برجسته تثبیت می شود وگرنه، در جهان پیش رو، از موقعیت لازم برخوردار نخواهیم بود.
«شکار فرصتها و استفاده صحیح از آنها»، نکته دیگری بود که رهبر انقلاب به مسئولان دیپلماسی کشور خاطرنشان کردند.
ایشان افزودند: تحولات منطقه ای و جهانی، بسیار سریع است و باید بطور آنی، آنها را رصد کرد و با تحرک بالا، هر حادثه و رویدادی را بلافاصله تحلیل کرد و با درک نسبت آن با اهداف و آرمانها، موضع خود را در قبال آن مشخص نمود.
سخنان رهبر انقلاب در جمع مسئولان دستگاه دیپلماسی با تمرکز بر اهداف و سیاستهای کلانی ادامه یافت که باید بطور دائم مد نظر مسئولان سیاست خارجی باشد.
ایشان در همین زمینه، «به کرسی نشاندن منطق جمهوری اسلامی» یعنی مردمسالاری دینی را هدفی بزرگ برشمردند و تأکید کردند: در این مسئله بدون انفعال وارد شوید چرا که این هدف بخصوص در منطقه اسلامی، کاملاً قابل تحقق است.
رهبر انقلاب برجسته کردن ویژگی ها و ممیزات دیپلماسی ایرانی در جهان را از دیگر اهداف مهم دست اندرکاران سیاست خارجی برشمردند.
ایشان افزودند: پایبندی به موازین شرع در رفتارهای فردی و اجتماعی و در محافل دیپلماتیک، و نترسیدن از هیبت و تشر قدرتهای بزرگ از جمله امریکا، ویژگی خاص دیپلماسی ایرانی است و باید مورد توجه جدی باشد.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: نهراسیدن از قدرتهای سلطه گر، بعد از انقلاب، به خصوصیت بارز سیاست خارجی جمهوری اسلامی تبدیل شده که این ویژگی هم در دل ملتها جاذبه ایجاد کرده و هم سیاستمداران دنیا را چه بگویند و چه پنهان کنند به تعظیم و تجلیل وا داشته است.
حضرت آیت الله خامنه ای، «دفاع صریح، قاطع و واقعی از مظلوم» را از دیگر ویژگی های دیپلماسی ایرانی معرفی کردند و افزودند: این خصوصیت در تمام سالهای بعد از انقلاب، در دفاع از ملت و مبارزین فلسطینی و لبنانی و موارد مشابه دیگر، جلوه داشته است.
رهبر انقلاب، «مخالفت جدی با نظام سلطه» را از خصوصیات آشکار سیاست خارجی جمهوری اسلامی برشمردند و افزودند: مسئولان ما با شهامت و بدون رودربایستی با حضور سلطه گران و بویژه امریکا در هر جای جهان، مقتدرانه مخالفت کرده و می کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای «تأمین منافع ملی» را از اهداف مشترک همه دستگاههای دیپلماسی جهان خواندند و افزودند: در دیپلماسی ایرانی، علاوه بر تلاش برای تأمین منافع ملی، «حفظ سرمایه ملی»، بسیار مهم است، چرا که اگر سرمایه ملی از دست برود دستگاه دیپلماسی بدون پشتوانه می شود و منافع ملی نیز قابل تأمین نخواهد بود.
رهبر انقلاب «هویت ملی، اسلامی، انقلابی و تاریخی» را سرمایه ملی ایرانیان خواندند و خاطرنشان کردند: استقلال برآمده از انقلاب اسلامی، دین، ملت مؤمن، جوانان انقلابی، سخن قاطع در مقابل زیاده خواهان، دانشمندان، نخبگان و فعالیتهای علمی از جمله عناصر سرمایه ملی هستند که باید در عرصه دیپلماسی حفظ شوند تا منافع ملی هم تأمین شود.
حضرت آیت الله خامنه ای بخش پایانی سخنانشان را در این دیدار به موضوع تعامل با جهان اختصاص دادند.
ایشان با تأیید سخنان دو روز قبل رئیس جمهور در جمع سفیران و کارداران درخصوص تعامل با همه دنیا افزودند: در این میان دو استثنا وجود دارد رژیم صهیونیستی و امریکا.
حضرت آیت الله خامنه ای با بیان چند دلیل و استدلال درباره نفی تعامل با امریکا تأکید کردند: رابطه با امریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بی منفعت برود؟!
ایشان افزودند: عده ای اینجور وانمود می کردند که اگر با امریکایی ها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل می شود، البته ما می دانستیم اینجور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان امریکا هیچ ارتباطی نبود اما در یک سال اخیر بخاطر مسائل حساس هسته ای و تجربه ای که مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و مذاکراتی داشته باشند اما از این ارتباطات نه تنها فایده ای عاید نشد بلکه لحن امریکایی ها تندتر و اهانت آمیزتر شد و توقعات طلبکارانه بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبونهای عمومی بیان کردند.
رهبر انقلاب افزودند: البته مسئولان ما در نشستها در جواب طلبکاری آنها، جوابهای قوی تر و گاهی گزنده تر دادند، اما در مجموع معلوم شد مذاکره برخلاف تصورات برخی ها، به هیچ چیز کمک نمی کند.
رهبر انقلاب در همین زمینه، افزایش تحریم ها را مورد اشاره قرار دادند و گفتند: امریکایی ها نه تنها دشمنی ها را کم نکردند بلکه تحریم ها را هم افزایش دادند! البته می گویند این تحریم ها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینه ی تحریم هم، فایده ای نداشته است.
ایشان افزودند: البته در زمینه ادامه مذاکرات هسته ای، منع نمی کنیم و کاری که دکتر ظریف و دوستانشان شروع کردند و تا امروز هم خوب پیش رفتند دنبال می شود اما این، یک تجربه ذیقیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با امریکایی ها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است.
رهبر انقلاب در تبیین ضررهای ناشی از مذاکره با امریکایی ها افزودند: این کار ما را در افکار عمومی ملتها و دولتها به تذبذب متهم می کند و غربی ها با تبلیغات عظیم خودشان، جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دو گانگی جلوه می دهند.
ایشان همچنین ضرر دیگر نشست و برخاست با امریکا را ایجاد زمینه برای طرح توقعات جدید از سوی آنها دانستند.
رهبر انقلاب در جمع بندی این بخش از سخنانشان، تعامل با رژیم صهیونیستی را موضوعاً منتفی خواندند و درباره امریکایی ها هم گفتند: تا وقتی وضع کنونی یعنی دشمنی امریکا و اظهارات خصمانه دولت و کنگره امریکا درباره ایران ادامه دارد تعامل با آنها نیز هیچ وجهی ندارد.
رهبر انقلاب به افزایش نفرت ملتها از امریکا بخاطر هم دستی با جنایات صهیونیستها در غزه اشاره کردند و افزودند: هیچ کس در دنیا نیست که امریکایی ها را از مشارکت با جنایات و نسل کشی رژیم «غاصب، گرگ صفت، قاتل، کافر و ظالم صهیونیست» در غزه مبرا بداند، بنابراین امریکایی ها اکنون در موضع ضعف بیشتری قرار دارند.
رهبر انقلاب در اشاره به اوضاع این روزهای مردم مظلوم غزه تأکید کردند: منطق فلسطینی ها در قضیه آتش بس درست است. آنها می گویند قبول آتش بس به معنای این است که رژیم خونخوار و درنده صهیونیست هر فاجعه ای خواست بیافریند و بعد بدون هیچ تاوانی، اوضاع به روز قبل از حمله یعنی محاصره شدید و ادامه فشارها برگردد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: همانگونه که فلسطینی ها می گویند، برای این همه جنایت، باید تاوانی وجود داشته باشد که پایان محاصره غزه است و هیچ انسان منصفی نمی تواند این خواسته بر حق را نفی کند.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان درباره اوضاع عراق هم گفتند: انشاءالله با تعیین نخست وزیر جدید عراق، گره کارها باز و دولت تشکیل می شود تا بتواند کار کند و به کسانی که قصد فتنه در عراق داشته و دارند درس خوبی بدهد.
ایشان همچنین با آرزوی توفیق برای مسئولان و فعالان دستگاه دیپلماسی افزودند: بطور دائم از خداوند متعال برای وزیر خارجه عزیز و همکارانشان طلب توفیق می کنم.
پیش از سخنان رهبر انقلاب، دکتر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان با بیان گزارشی از همایش سفرا و روسای نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، هدف از برگزاری این همایش را تبادل نظر و همفکری، تنظیم سیاست خارجی بر اساس اسناد بالادستی، و بهره جویی از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اعلام کرد.
وی با قدردانی از حمایت های رهبر معظم انقلاب اسلامی، مقطع کنونی را پیچ ویژه تاریخی خواند و گفت: سیال بودن صحنه ی بین الملل، متکثر شدن منابع قدرت و امکان تاثیرگذاری بازیگران جدید از جمله ویژگی های کنونی جهان و منطقه است.
آقای ظریف، وظیفه دستگاه سیاست خارجی را استفاده از فرصت های استثنایی پیش آمده در داخل و خارج توصیف و تاکید کرد: قدرت معنایی جمهوری اسلامی در حال حاضر بر اساس گفتمان امام و رهبری، مردم سالاری دینی و آرمانگرایی واقع بینانه، ایران را به ثبات داخلی رسانده و با تبدیل جمهوری اسلامی به قدرت منطقه ای، از سرمایه مقاومت و گسترش اسلام خواهی در منطقه بهره مند کرده است.
وی با اشاره به وظیفه وزارت امور خارجه به عنوان دیده بان نظام، خاطرنشان کرد: ما مصمم هستیم سیاست خارجی طراحی شده از سوی رهبر معظم انقلاب را به بهترین وجه اجرا کنیم و در اجرای آن، به قدرت لایزال و برتر الهی اعتماد داریم، و هیچ قدرتی را ابرقدرت نمی دانیم.
آقای ظریف همچنین گفت: به قدرت ملی و توان کارشناسی خود باور داریم و بر اساس این باور در مقابل قدرتهای ظاهری مغلوب نخواهیم شد.
ایشان در تبیین اهمیت کار دیپلماسی افزودند: یک دیپلماسی هوشمندانه و فعال می تواند دستاوردهای بسیار مهم سیاسی، اقتصادی، انسانی و اجتماعی به همراه بیاورد که با هیچ حرکتی از جمله جنگهای پرهزینه و پرخطر نیز حاصل نمی شود و این واقعیت نشان دهنده وزن و جایگاه دستگاه دیپلماسی در مجموعه مدیریت یک کشور است.
حضرت آیت الله خامنه ای رویدادهای چندین سال اخیر در منطقه را نشان دهنده واقعیت یاد شده خواندند و خاطرنشان کردند: قدرتهایی تلاش کردند با زور و اسلحه منافع خود را تأمین کنند که ناکام ماندند اما کسانی با ظرافت، هوشمندی و تحرک، توانستند منافع خود را بخوبی تأمین کنند.
رهبر انقلاب، وزارت خارجه را ارتش منظم دیپلماسی کشور خواندند و افزودند: در مسئله سیاست خارجی، دستگاههای دیگری هم مؤثرند اما وزارت خارجه به عنوان یک سازمان موظف و ارتش منظم، مسئولیت اصلی را بر عهده دارد.
ایشان در تشریح شروط و لوازم یک دیپلماسی موفق، بر ضرورت تعیین دقیق و صریح هدفها تأکید کردند و افزودند: برخی اهداف آرمانهای بزرگ و ملی هستند، برخی راهبردی و منطقه ای به شمار می روند و بعضی دیگر مقطعی و موضعی هستند که این اهداف در همه سطوح باید دقیقاً مشخص باشد تا همه ی عناصر فعال در دیپلماسی در ستاد و صف، وظایف خود را بخوبی بدانند.
حضرت آیت الله خامنه ای «سازماندهی مناسب» را شرط دوم دیپلماسی موفق برشمردند و افزودند: این سازماندهی باید با نگاه به اهداف و با توجه به قابلیتها انجام شود.
رهبر انقلاب برخورداری از عناصر با صلاحیت را شرط دیگر یک دیپلماسی موفق دانستند.
ایشان در تبیین مفهوم «صلاحیت های دیپلماتیک»، عناصری همچون «هوش و مهارت دیپلماتیک»، «انعطاف در جای لازم»، «نفوذ ناپذیری در مواقع ضروری»، و «پایبندی صادقانه و عمیق به اهداف» را مورد اشاره قرار دادند.
رهبر انقلاب در تبیین هوش دیپلماتیک افزودند: این ویژگی انسان را قادر می سازد اهداف و حرکات طرفهای مقابل را در مذاکرات و تعاملات پیش بینی کند و حرکات خود را با توجه به آنها، برنامه ریزی و عملیاتی سازد.
حضرت آیت الله خامنه ای «مهارت دیپلماتیک» را استفاده به موقع و به جا از انعطاف و اقتدار معنا کردند و افزودند: معنای دیگر این ویژگی نرمش قهرمانانه است که صلح امام حسن مجتبی (ع) پرشکوه ترین نمونه تاریخی آن به شمار می رود.
ایشان افزودند: نرمش قهرمانانه برخلاف برخی تفاسیر، معنای واضحی دارد که نمونه ی آن در مسابقه کشتی نمایان است در این مسابقه که هدف آن شکست دادن حریف است اگر کسی قدرت داشته باشد اما انعطاف لازم را در جای خود بکار نگیرد قطعاً شکست می خورد اما اگر انعطاف و قدرت را به موقع مورد استفاده قرار دهد پشت حریف را بخاک می نشاند.
رهبر انقلاب همچنین در بیان «پایبندی عمیق و صادقانه به آرمانها و اهداف» خاطرنشان کردند: اگر کسی بدون ایمان و باور عمیق به اهداف، در عرصه دیپلماسی فعال باشد قطعاً نمی تواند موفق شود.
حضرت آیت الله خامنه ای با تشبیه عرصه دیپلماسی به میدان جنگ افزودند: واقعیت این است که میدان دیپلماسی عرصه پنجه انداختن است و اگر کسی بدون اعتقاد راسخ به هدف، به این کار اقدام کند یا در همان موقعیت و یا در نهایت شکست خواهد خورد.
تحرک فراوان و بی وقفه شرط دیگری بود که رهبر انقلاب در تشریح لوازم دیپلماسی موفق به آن پرداختند.
ایشان افزودند: تحرک بالا لازمه لاینفک دیپلماسی است و باید مورد توجه جدی قرار داشته باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه سخنانشان در جمع وزیر خارجه و فعالان عرصه دیپلماسی کشور، دوران فعلی را دوران گذر به یک نظم جدید جهانی ارزیابی و خاطرنشان کردند: در کنار بازیگران سنتی، بازیگران جدیدی در آسیا، افریقا و امریکای لاتین وارد عرصه شده اند و در تلاشند جایگاه خود را در نظم جدید پیش رو، تثبیت کنند.
رهبر انقلاب تأکید کردند: در این دوران، دیپلماسی قوی و کارآمد اهمیت مضاعفی می یابد و به همین علت، امروز کار وزارت خارجه از گذشته حساس تر است.
ایشان افزودند: اگر در مقطع فعلی دستگاه دیپلماسی بتواند حضور فعال، هوشمندانه و مقتدرانه داشته باشد، جایگاه و استحکام جمهوری اسلامی در چندین ده سال آینده و در نظم جدید جهانی به عنوان جایگاهی برجسته تثبیت می شود وگرنه، در جهان پیش رو، از موقعیت لازم برخوردار نخواهیم بود.
«شکار فرصتها و استفاده صحیح از آنها»، نکته دیگری بود که رهبر انقلاب به مسئولان دیپلماسی کشور خاطرنشان کردند.
ایشان افزودند: تحولات منطقه ای و جهانی، بسیار سریع است و باید بطور آنی، آنها را رصد کرد و با تحرک بالا، هر حادثه و رویدادی را بلافاصله تحلیل کرد و با درک نسبت آن با اهداف و آرمانها، موضع خود را در قبال آن مشخص نمود.
سخنان رهبر انقلاب در جمع مسئولان دستگاه دیپلماسی با تمرکز بر اهداف و سیاستهای کلانی ادامه یافت که باید بطور دائم مد نظر مسئولان سیاست خارجی باشد.
ایشان در همین زمینه، «به کرسی نشاندن منطق جمهوری اسلامی» یعنی مردمسالاری دینی را هدفی بزرگ برشمردند و تأکید کردند: در این مسئله بدون انفعال وارد شوید چرا که این هدف بخصوص در منطقه اسلامی، کاملاً قابل تحقق است.
رهبر انقلاب برجسته کردن ویژگی ها و ممیزات دیپلماسی ایرانی در جهان را از دیگر اهداف مهم دست اندرکاران سیاست خارجی برشمردند.
ایشان افزودند: پایبندی به موازین شرع در رفتارهای فردی و اجتماعی و در محافل دیپلماتیک، و نترسیدن از هیبت و تشر قدرتهای بزرگ از جمله امریکا، ویژگی خاص دیپلماسی ایرانی است و باید مورد توجه جدی باشد.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: نهراسیدن از قدرتهای سلطه گر، بعد از انقلاب، به خصوصیت بارز سیاست خارجی جمهوری اسلامی تبدیل شده که این ویژگی هم در دل ملتها جاذبه ایجاد کرده و هم سیاستمداران دنیا را چه بگویند و چه پنهان کنند به تعظیم و تجلیل وا داشته است.
حضرت آیت الله خامنه ای، «دفاع صریح، قاطع و واقعی از مظلوم» را از دیگر ویژگی های دیپلماسی ایرانی معرفی کردند و افزودند: این خصوصیت در تمام سالهای بعد از انقلاب، در دفاع از ملت و مبارزین فلسطینی و لبنانی و موارد مشابه دیگر، جلوه داشته است.
رهبر انقلاب، «مخالفت جدی با نظام سلطه» را از خصوصیات آشکار سیاست خارجی جمهوری اسلامی برشمردند و افزودند: مسئولان ما با شهامت و بدون رودربایستی با حضور سلطه گران و بویژه امریکا در هر جای جهان، مقتدرانه مخالفت کرده و می کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای «تأمین منافع ملی» را از اهداف مشترک همه دستگاههای دیپلماسی جهان خواندند و افزودند: در دیپلماسی ایرانی، علاوه بر تلاش برای تأمین منافع ملی، «حفظ سرمایه ملی»، بسیار مهم است، چرا که اگر سرمایه ملی از دست برود دستگاه دیپلماسی بدون پشتوانه می شود و منافع ملی نیز قابل تأمین نخواهد بود.
رهبر انقلاب «هویت ملی، اسلامی، انقلابی و تاریخی» را سرمایه ملی ایرانیان خواندند و خاطرنشان کردند: استقلال برآمده از انقلاب اسلامی، دین، ملت مؤمن، جوانان انقلابی، سخن قاطع در مقابل زیاده خواهان، دانشمندان، نخبگان و فعالیتهای علمی از جمله عناصر سرمایه ملی هستند که باید در عرصه دیپلماسی حفظ شوند تا منافع ملی هم تأمین شود.
حضرت آیت الله خامنه ای بخش پایانی سخنانشان را در این دیدار به موضوع تعامل با جهان اختصاص دادند.
ایشان با تأیید سخنان دو روز قبل رئیس جمهور در جمع سفیران و کارداران درخصوص تعامل با همه دنیا افزودند: در این میان دو استثنا وجود دارد رژیم صهیونیستی و امریکا.
حضرت آیت الله خامنه ای با بیان چند دلیل و استدلال درباره نفی تعامل با امریکا تأکید کردند: رابطه با امریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بی منفعت برود؟!
ایشان افزودند: عده ای اینجور وانمود می کردند که اگر با امریکایی ها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل می شود، البته ما می دانستیم اینجور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان امریکا هیچ ارتباطی نبود اما در یک سال اخیر بخاطر مسائل حساس هسته ای و تجربه ای که مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و مذاکراتی داشته باشند اما از این ارتباطات نه تنها فایده ای عاید نشد بلکه لحن امریکایی ها تندتر و اهانت آمیزتر شد و توقعات طلبکارانه بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبونهای عمومی بیان کردند.
رهبر انقلاب افزودند: البته مسئولان ما در نشستها در جواب طلبکاری آنها، جوابهای قوی تر و گاهی گزنده تر دادند، اما در مجموع معلوم شد مذاکره برخلاف تصورات برخی ها، به هیچ چیز کمک نمی کند.
رهبر انقلاب در همین زمینه، افزایش تحریم ها را مورد اشاره قرار دادند و گفتند: امریکایی ها نه تنها دشمنی ها را کم نکردند بلکه تحریم ها را هم افزایش دادند! البته می گویند این تحریم ها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینه ی تحریم هم، فایده ای نداشته است.
ایشان افزودند: البته در زمینه ادامه مذاکرات هسته ای، منع نمی کنیم و کاری که دکتر ظریف و دوستانشان شروع کردند و تا امروز هم خوب پیش رفتند دنبال می شود اما این، یک تجربه ذیقیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با امریکایی ها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است.
رهبر انقلاب در تبیین ضررهای ناشی از مذاکره با امریکایی ها افزودند: این کار ما را در افکار عمومی ملتها و دولتها به تذبذب متهم می کند و غربی ها با تبلیغات عظیم خودشان، جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دو گانگی جلوه می دهند.
ایشان همچنین ضرر دیگر نشست و برخاست با امریکا را ایجاد زمینه برای طرح توقعات جدید از سوی آنها دانستند.
رهبر انقلاب در جمع بندی این بخش از سخنانشان، تعامل با رژیم صهیونیستی را موضوعاً منتفی خواندند و درباره امریکایی ها هم گفتند: تا وقتی وضع کنونی یعنی دشمنی امریکا و اظهارات خصمانه دولت و کنگره امریکا درباره ایران ادامه دارد تعامل با آنها نیز هیچ وجهی ندارد.
رهبر انقلاب به افزایش نفرت ملتها از امریکا بخاطر هم دستی با جنایات صهیونیستها در غزه اشاره کردند و افزودند: هیچ کس در دنیا نیست که امریکایی ها را از مشارکت با جنایات و نسل کشی رژیم «غاصب، گرگ صفت، قاتل، کافر و ظالم صهیونیست» در غزه مبرا بداند، بنابراین امریکایی ها اکنون در موضع ضعف بیشتری قرار دارند.
رهبر انقلاب در اشاره به اوضاع این روزهای مردم مظلوم غزه تأکید کردند: منطق فلسطینی ها در قضیه آتش بس درست است. آنها می گویند قبول آتش بس به معنای این است که رژیم خونخوار و درنده صهیونیست هر فاجعه ای خواست بیافریند و بعد بدون هیچ تاوانی، اوضاع به روز قبل از حمله یعنی محاصره شدید و ادامه فشارها برگردد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: همانگونه که فلسطینی ها می گویند، برای این همه جنایت، باید تاوانی وجود داشته باشد که پایان محاصره غزه است و هیچ انسان منصفی نمی تواند این خواسته بر حق را نفی کند.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان درباره اوضاع عراق هم گفتند: انشاءالله با تعیین نخست وزیر جدید عراق، گره کارها باز و دولت تشکیل می شود تا بتواند کار کند و به کسانی که قصد فتنه در عراق داشته و دارند درس خوبی بدهد.
ایشان همچنین با آرزوی توفیق برای مسئولان و فعالان دستگاه دیپلماسی افزودند: بطور دائم از خداوند متعال برای وزیر خارجه عزیز و همکارانشان طلب توفیق می کنم.
پیش از سخنان رهبر انقلاب، دکتر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان با بیان گزارشی از همایش سفرا و روسای نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، هدف از برگزاری این همایش را تبادل نظر و همفکری، تنظیم سیاست خارجی بر اساس اسناد بالادستی، و بهره جویی از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اعلام کرد.
وی با قدردانی از حمایت های رهبر معظم انقلاب اسلامی، مقطع کنونی را پیچ ویژه تاریخی خواند و گفت: سیال بودن صحنه ی بین الملل، متکثر شدن منابع قدرت و امکان تاثیرگذاری بازیگران جدید از جمله ویژگی های کنونی جهان و منطقه است.
آقای ظریف، وظیفه دستگاه سیاست خارجی را استفاده از فرصت های استثنایی پیش آمده در داخل و خارج توصیف و تاکید کرد: قدرت معنایی جمهوری اسلامی در حال حاضر بر اساس گفتمان امام و رهبری، مردم سالاری دینی و آرمانگرایی واقع بینانه، ایران را به ثبات داخلی رسانده و با تبدیل جمهوری اسلامی به قدرت منطقه ای، از سرمایه مقاومت و گسترش اسلام خواهی در منطقه بهره مند کرده است.
وی با اشاره به وظیفه وزارت امور خارجه به عنوان دیده بان نظام، خاطرنشان کرد: ما مصمم هستیم سیاست خارجی طراحی شده از سوی رهبر معظم انقلاب را به بهترین وجه اجرا کنیم و در اجرای آن، به قدرت لایزال و برتر الهی اعتماد داریم، و هیچ قدرتی را ابرقدرت نمی دانیم.
آقای ظریف همچنین گفت: به قدرت ملی و توان کارشناسی خود باور داریم و بر اساس این باور در مقابل قدرتهای ظاهری مغلوب نخواهیم شد.
نماینده مردم تهران در مجلس در گفتگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس از امضای 200 نماینده مجلس برای نامه درخواست کتبی تشکیل جلسه غیرعلنی با حضور رئیس جمهور به منظور ارائه توضیحاتی درباره اظهارات روز دوشنبه اش نسبت به منتقدان مذاکرات هستهای خبر داد.حجتالاسلام حمید رسایی افزود: در این نامه نمایندگان مجلس از هیأت رئیسه درخواست کردند که روز چهارشنبه (امروز) با حضور حسن روحانی جلسه غیر علنی تشکیل شود و در آن جلسه رئیس جمهور درباره اظهارات روز دوشنبه خود که در واقع توهین به نخبگان، مردم، نمایندگان مجلس و خبرگان و همچنین برخلاف شأن و جایگاه ریاست جمهوری بود، توضیحاتی ارائه دهد.وی تأکید کرد: اظهارات اخیر رئیس جمهور مغایر با بند 6 اصل سوم قانون اساسی نیز بود که در آن بند بر محو هرگونه استبداد، خودکامگی و انحصارطلبی تأکید شده است.نماینده تهران در پایان گفت: برخی نمایندگان حامی دولت نیز اصرار دارند که نامه مذکور را امضا کنند.
همچنین به گزارش خبرنگار پارلمانی مهر در آغاز جلسه علنی روز سه شنبه مجلس نایب رئیس اول پارلمان در پی سخنان روز گذشته رئیس جمهور درباره منتقدان در صحن علنی مجلس گفت: نباید منتقد را از شجاعت در نقد بازداشت.حجت الاسلام محمدحسن ابوترابی فرد خطاب به مسئولان ارشد نظام گفت: مسئولان ارشد نظام بدانند اگر این دغدغهها و نگرانیها نبود قطعاً شما از آرامش لازم برخوردار نبودید. این دغدغهها و نگرانی را بهعنوان سرمایه ببینید و با ادبیاتی که شایسته مسئولان ارشد نظام نیست واژههای با تکفیر و واژههایی که انتظار نمیرود در ادبیات سیاسی یک نظام اسلامی و دولت مبتنی بر اخلاق و تدبیر مشاهده شود، منتقدین را از شجاعت در گفتار باز داریم.وی در پایان خاطرنشان کرد: امیدوارم مسئولان نظام، آحاد مردم با نقد همراه با بصیرت و انصاف و مسئولین با سعه صدر و پذیرش نقدها راه را برای برونرفت از تنگناها و رسیدن به اقتدار و جایگاهی که زیبنده جمهوری اسلامی است هموار بنمایند.
برپایه این گزارش یکی از نمایندگان مردم تهران در مجلس نیز گفت: تاکنون هیچ دولتی با منتقدین خود اینگونه برخورد نکرده است.روح الله حسینیان پس از پایان جلسه غیرعلنی نمایندگان گفت: این جلسه به خاطر بررسی سخنان توهین آمیز رئیس جمهور برگزار شد و نمایندگان می خواستند بدانند به جهنم بروند یا نه.وی افزود: در پایان هیات رئیسه در خصوص نحوه صحبت های رئیس جمهور تصمیم می گیرد که آیا تذکری در این باره بدهد یا خیر تا از سخنانی که موجب تنش می شود، پرهیز شود.وی در پاسخ به سئوال خبرنگاری درباره اینکه آیا در دوران احمدی نژاد شاهد ادبیات تندی از سوی رئیس جمهور نسبت به منتقدان نبودیم، گفت: هیچ وقت احمدی نژاد این گونه کریه و زشت صحبت نمی کرد.وی با بیان اینکه رئیس جمهور مقام دوم کشور است، گفت: حرمت امامزاده را متولی باید نگه دارد و رئیس جمهور با این گونه الفاظ رکیک جایگاه خود را تنزل ندهد.وی با بیان اینکه اکنون بدعتی رخ داده و تاکنون هیچ دولتی با منتقدین خود این گونه برخورد نکرده است، گفت: در زمان شاه از مخالفین می خواستند از ایران بروند، اما رئیس جمهور اکنون از منتقدین می خواهد به جهنم بروند و این یک نوع بدعت دیکتاتوری است.نماینده مردم تهران یادآور شد: رئیس جمهور که می گوید مسئول بهشت رفتن مردم نیست، پس چگونه مسئول جهنم رفتن آنها شده است؟حسینیان ادامه داد: آقای رئیس جمهور عصبانی است چرا که فکر می کرد صد روزه مشکلات اقتصادی را می تواند حل کند اما موفق نشد و اکنون عصبانی است که تورم مهار نشده است.
این گزارش میافزاید دیگر نماینده مردم تهران در مجلس نیز با انتقاد از اظهارات رئیس جمهور گفت: روحانی چرا از نظارت ما عصبانی است.احمد توکلی در نطق میان دستور دیروز خود ضمن تشریح مجدد مراحل اعتراضش به رانت 650 میلیون یورویی بانک و وزارت صنعت، معدن و تجارت به یک تاجر خاص گفت: متاسفانه سه عضو کابینه در برابر گزارش دیوان محاسبات به عنوان مقام نظارتی مواضع نسنجیده گرفتند؛ من به آقای روحانی نامه نوشتم و تاکید کردم که به همکارانشان توصیه کنند تا در برابر مردم حاضر باشند.توکلی خطاب به رئیس جمهور اظهار داشت: شما که عدم نظارت بر قدرت را اسباب استبداد می شمردید، چرا از نظارت ما عصبانی هستید؟وی تاکید کرد: شما این روزها زیاد عصبانی می شوید و در برابر منتقدان صحبت از «بزدلی» و «به جهنم» می شود.وی اظهار داشت: نه آنکه منتقد مذاکرات بود، بزدل سیاسی است و نه آنکه موافق مذاکرات بود، شیردل انقلابی، سیاست خارجی میدان توفیق نسبی دولت است.توکلی با تاکید بر اینکه اینگونه سخن گفتن در شأن رئیس جمهور نیست، تصریح کرد: آقای رئیس جمهور شما در شهرکرد رسانه ها را ملامت کردید که چرا وقتی کسی جایی حرف می زند، نقد می کنید، اگر رسانه ها گزارش نماینده ملت در شورای پول و اعتبار در مورد مهمی که به اهمیت قضایی ملت گره خورده، منتشر نکنند شما باز هم می توانید از گردش آزاد اطلاعات دفاع کنید؟
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=181702 رسالت
.: Weblog Themes By Pichak :.