***نسیم معرفت***
*** کمونیستی که مُرید آیت الله شهید دستغیب شد!!!
احترام به عقاید دیگران و خوشخلقی
گاهی اوقات فردی را میبینیم که پوشش مناسبی ندارد یا آنکه وضعیت حجاب یا طرز آرایش و پیرایش او متناسب بافرهنگ عمومی کشور نیست؛ لذا بر اساس نوع پوشش یا طرز آرایش مو یا ریش و غیره، بی آنکه اطلاعی از شخصیت، عقاید و طرز تفکر آن فرد داشته باشیم یا بدانیم کیست، درباره او قضاوت میکنیم؛ اما پس از آنکه دقایقی با آن فرد به گفتگو میپردازیم، میفهمیم او آنگونه که ما تصور میکردیم نیست و چهبسا ممکن است ویژگیهایی داشته باشد که از بسیاری انسان متمایز و برتر باشد؛ بنابر مطالبی که بیان شد هیچگاه نباید بر اساس ظواهر اشخاص، قضاوت عجولانهای کرد و تصمیمی گرفت یا برخورد ناشایستی با آن شخص انجام داد؛ چراکه قرآن کریم درباره قضاوت عجولانه فرموده است:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لاتَجَسَّسُوا وَ لایَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیمٌ (1): اى کسانى که ایمان آوردهاید، از گمانهاى بد درباره دیگران (که بسیار هم هست) بپرهیزید و به آنها ترتیب اثر ندهید؛ چراکه پارهاى از گمانها گناه است و درصدد کشف عیوب مردم برنیایید و یکدیگر را غیبت نکنید که غیبت مؤمن بسان این است که کسى گوشت مرده برادر خود را بخورد؛ آیا یکى از شما دوست دارد گوشت برادرش را که مرده است بخورد؟ شما قطعاً از این کار کراهت دارید؛ پس غیبت را نیز ناخوشایند بدانید و از خدا بترسید و به درگاه او از این گناهان توبه کنید که خداوند بسیار توبه پذیر و مهربان است.
بر اساس آیهای که ذکر شد، هیچگاه نباید بر اساس ظواهر درباره انسانی قضاوت کرد؛ بلکه باید با او آنگونه رفتار کنیم که خوددوست داریم دیگران در چنین شرایطی با ما چنین رفتاری داشته باشند؛ ازاینرو است که امام حسن مجتبی علیهالسلام فرمودهاند: صاحِبِ النّاسَ مِثلَ ما تُحِبُّ أن یُصاحِبوکَ بِهِ (2): با مردم بهگونهای رفتار کن که دوست داری با تو آنگونه رفتار کنند؛ بیتردید ما دوست داریم مردم احترام ما را نگاه داشته بر ما به نیکی کرده و به نرمی با ما سخن بگویند؛ بنابراین با هرکسی در هر شرایطی باید با همان زبان نرم و لحنی خوشسخن بگوییم زیرا خداوند فرموده است: وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا (3): با مردم با زبانِ خوشسخن بگویید.
خوشخلقی مزایای فراوانی دارد که یکی از مهمترین آثار آن هدایت شخص بداخلاق است؛ زیرا اگر کسی تندخوی باشد و با ما به دُرشتی سخن بگوید اما ما برخلاف او با خوشخلقی پاسخ او را بدهیم، عاقبت از رفتار خود پشیمان خواهد شد؛ همانگونه که آن کمونیستِ بداخلاق، مرید خلقوخوی آیتالله دستغیب شیرازی شد؛ داستان آن مرد کمونیستِ بداخلاق به شرح ذیل است:
در دوران قبل از انقلاب یک کمونیست برای دومین بار محکومبه حبس شده بود و مدتها با من در یک زندان بسر میبرد و مدام میگفت: من از شما روحانیون خوشم نمیآید؛ اما در میان شما تنها به یک نفر ارادت فوقالعادهای دارم که نامش آقای دستغیب شیرازی است؛ کنجکاو شدم که چگونه کمونیستی که چنین از روحانیت متنفر است، میتواند ارادت خاصی به آیتالله دستغیب داشته باشد؛ لذا از وی علت این ارادت را جویا شدم! وی گفت: در نخستین باری که زندانی شدم، مرا به سلولی بردند که سکوی مخصوصی در گوشهای از آن سلول وجود داشت، هرچند از جنس سیمان و بتن بود؛ اما با شرایط آن زندان، برای خودش تختی محسوب میشد.
روزی روی سکوی مخصوصِ استراحتِ زندان خوابیده بودم که ناگهان نیمههای شب درب زندان گشوده شد و سید پیرمردی کوتاهقد و لاغراندامی را وارد سلول کردند؛ سرم را بالا کردم اما تا دیدم آن سید عمامه به سر دارد، مجدداً سرم را زیر لحاف کردم و دوباره خوابیدم؛ نزدیک طلوع آفتاب حس کردم دستی بهآرامی مرا نوازش میدهد تا چشمباز کردم، دیدم آن سید پیرمرد بالای سرم قرار دارد؛ سلام کرد و با زبانی خوش و آرام گفت: آقای عزیز نمازتان ممکن است قضا شود! من با تندی به آن پیرمرد پرخاش کرده و گفتم: من یک کمونیست هستم برای همین نماز نمیخوانم.
آن مرد در برابر این عکسالعمل من گفت: خیلی ببخشید، من معذرت میخواهم که شمارا بدخواب کردم؛ من نیز لحاف را به سر کشیده و دوباره خوابیدم؛ صبح که از خواب بیدار شدم؛ دیدم آن پیرمرد به سراغم آمد و مجدداً بابت کارش از من عذرخواهی و طلب حلالیت کرد، بهطوریکه من از آن تندی و پرخاشی که بر وی کرده بودم، پشیمان شدم؛ لذا خطاب به آن سید گفتم: آقا مانعی ندارد؛ حالا چون شما پیرمرد هستید تشریف بیاورید بر روی سکو بنشینید؛ من هم پایین مینشینم؛ اما آن پیرمرد نپذیرفت و گفت: حضور شما در این مکان بیشتر از من است و شما سابقهدار هستید و قبل از من زندانیشده و زحمت بیشتری متحمِّل شدهاید، بنابراین حق شما است تا در آنجا استراحت کنید؛ من نیز هر چه اصرار کردم، نپذیرفت تا در جای من استراحت کند؛ مدتی باهم در آن سلول به سر بردیم و رفتهرفته شیفته اخلاق این مرد شدم و ارادت خاصی نسبت به وی پیدا کردم.
پی نوشت:
1]. سوره مبارکه حجرات، آیه شریفه 12.
[2]. أعلام الدّین، ص 297.
[3]. سوره مبارکه بقره، آیه شریفه
+83.https://morsalun.ir/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%B1%D9%87/%D8%B3%DB%8C%D8%B1%D9%87/%D8%A2%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%B1%D9%87-%D9%88-%D9%87%D9%85-%D8%B3%D9%84%D9%88%D9%84%DB%8C .+پایگاه تخصصی تبلیغ در فضای مجازی .
****************************************
***کتابخانه اینترنتی آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ....+کلیک کنید
http://saadatmirghadimha.rzb.ir/post/8 .
.: Weblog Themes By Pichak :.