یکصد و بیست درس زندگى از سیره حضرت محمد (ص )
مؤ لف : حمید رضا کفاش
45 - حمد شکر |
|
46 - خشم |
|
47 - خوابیدن |
|
48 - خود برتربینى |
حضرت فرمود: من در چهره او نوعى سیاهى از شیطان مى بینم . او نزدیک شد و بر پیامبر صلى الله علیه و آله سلام کرد. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: تو را به خدا سوگند، آیا در پیش خود نگفتى کسى بهتر از من در میان مردم نیست ؟ او در پاسخ گفت : بله ، همین طور است که فرمودید.(49) |
49 - خوردن غذا |
|
50 - دارالنصرة |
|
51 - در کنار مادر |
من مردى بانشاط و جوان هستم و جهاد در راه خدا را دوست دارم ، اما مادرى دارم که این کار را خوش ندارد پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند: برگرد و در کنار مادرت باش . سوگند به خدائى که به حق مرا به پیامبرى برگزیده است ، انس یک شب او با تو از جهاد یکساله تو در راه خدا بهتر است . (52) |
52 - دستبوسى |
|
53 - دعا براى میزبان |
|
54 - دفاع از آبروى مؤ من |
|
55 - دنیاطلبى |
در روز قیامت گروهى را براى محاسبه مى آورند که اعمال نیک آنان مانند کوههاى تهامه بر روى هم انباشته است ! اما فرمان مى رسد که به آتش برده شوند! صحابه گفتند: یا رسول الله ! آیا اینان نماز مى خواندند؟ فرمود: بلى ، نماز مى خواندند و روزه مى گرفتند و قسمتى از شب را در عبادت به سر مى بردند! اما همین که چیزى از دنیا به آنها عرضه مى شد، پرش و جهش مى کردند تا خود را به آن برسانند. (56) |
56 - دورى از مجادله |
|
57 - دوستى اهلبیت |
هر کس دوست داشته باشد که چون من زندگى کند و چون من بمیرد و در باغ بهشتى که پروردگارم پرورده ، جاى گیرد، باید بعد از من على را و دوست او را دوست بدارد و به پیشوایان بعد از من اقتدا کند که آنان عترت من هستند و از طینتم آفریده شده اند و از درک و دانش برخوردار گردیده اند، و واى بر آن گروه از امت من که برترى آنان را انکار کنند و پیوندشان را با من قطع نمایند، که خداوند شفاعت مرا شامل حال آنان نخواهد کرد. (58) |
58 - دیدار مؤ من |
|
59 - دیوانه واقعى |
مردم از شرش آسوده نیستند، و به خیرش امیدى نیست . دیوانه این است ، ولى این مرد بیمار و گرفتار است . (60) |
60 - ذکر و دعا |
|
61 - راه رفتن |
|
62 - راءفت با حیوانات |
|
63 - رعایت حال مردم |
|
64 - رعایت حقوق دیگران |
در پاسخ فرمود: آرى ، غذاى امروز سیر داشت و چون من در اجتماع شرکت مى کنم و مردم از نزدیک با من تماس مى گیرند و با من سخن مى گویند، از خوردن غذا، معذورم . ما آن غذا را خوردیم ، و از آن پس چنان غذایى براى پیامبر صلى الله علیه و آله آماده نکردیم . (65) |
تاریخ : دوشنبه 93/1/4 | 9:33 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.