به گزارش سرویس بینالملل باشگاه خبرنگارانبه نقل از شبکه المیادین: پس از انتشار تصاویری از "ابوبکر البغدادی" سرکرده گروه تکفیری داعش،که ادعای خلافت کرده است، دولت عراق در بیانیه ای اعلام کرد، فیلمی که در آن ابو بکر البغدادی به نمایش درآمده است، جعلی است.
گروهک تروریستی داعش که در هفتههای اخیر برخی شهرهای عراق را اشغال نموده و از هیچ جنایتی دریغ نکرده است طی اقدامی جدید، اکانتهایی را در توییتر منتشر کرده که در آن اولین عکسها از ابوبکر البغدادی سرکرده گروهک تروریستی که ادعای خلافت دارد در کاخ خلافتش به چشم میخورد.

وی ادامه داد: از نظر اقتصادی فقط همین یک جمله بس که در سال 91 رشد کشور 8/6 درصد بود از نظر روابط خارجی با بسیاری از کشورما دچار نوعی سردی در روابط بودیم و تحریمهایی که به صورت ظالمانه به ما تحمیل شد از نظر فرهنگی نیز در کشور فضای انقباضی ایجاد شده بود که بسیاری ناامید از ابراز فکر و اندیشه خودشان بودند.
جنتی افزود: امروز با کسانی مواجه هستیم که با هر قدم ما در مسائل مختلف اظهار نگرانی و دلواپسی میکنند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار داشت: کسانی که امروز ابراز نگرانی میکنند، در طول 8 سال گذشته مرتباً سیاستهای دولت را توجیه میکردند و اما امروز از سیاست خارجی یا فرهنگی کشور ابراز نگرانی میکنند و ظاهراً در حال فرار رو به جلو هستند.
وی ادامه داد: بسیاری از تصمیمهایی که امروز به آنها اعتراض میشود در گذشته گرفته شده است یا در مورد کتابهایی که در گذشته مجوز انتشار گرفتند و امروز منتشر شده داد و بیداد میکنند.
جنتی افزود: 12 کتاب از صادق هدایت در دولت نهم مجوز چاپ گرفت و در این دولت هیچکدام از کتابهای صادق هدایت تجدید چاپ نشده است یا در دولت نهم و دهم در برخی مطبوعات توهینهای فراوانی به مقدسات صورت میگرفت ولی امروز به کوچکترین موضوعی فریاد میزنند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه امروز دولت تلاش کرده است که کرامت و منزلت انسانها حفظ شود، اظهار داشت: اگر صاحب فکر و اندیشهای هستید که میتوانید آن را بنویسید و یا حتی بگویید دولت این فضا را برای همه سلیقهها ایجاد کرده است. به عنوان مثال در دولت قبل در جشنوارههای مختلف افراد با سلیقههای خاص حضور داشتند اما امروز دولت فضا را برای همه فراهم کرده است.
وی تاکید کرد: در طی 10 ماه گذشته کارهایی انجام شده که امید را در بین اصحاب فکر و اندیشه به وجود آورده است.
جنتی گفت: در سال گذشته لیست 50 انتشاراتی اعلام شد که نباید در نمایشگاه کتاب شرکت میکردند. رویههای صورت گرفته در گذشته به کنار گذاشته شده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به مقاله انتقادیاش در روزنامه ایران اظهار داشت: بعد از همایش دلواپسان من مقالهای را در روزنامه ایران نوشتم مبنی بر اینکه ما هم نگرانیم اما نگرانی ما با نگرانی شما متفاوت است، شما نگران این هستید که چرا یک خانم در شهر ساپورت پوشیده ما هم معتقدیم که باید دولت در این زمینه روشهایی را برای اصلاح در پیش بگیرد اما نگرانی ما نگرانی وضع اقتصادی و جوانان است که با مشکل ازدواج، مسکن و شغل درگیرند و این امالفساد مشکلات شده است.
وی ادامه داد: ما اگر نگرانیم نگران سقوط اخلاقی جامعه هستیم که بعد از گذشت 35 سال به عنوان یک حکومت دینی و با اختیار داشتن انواع رسانهها از ارزشهای اخلاقی دم میزنیم. جامعه از گروه از جریانسازی بیجهت رنج میبرد اینها عوامل نگرانی هستند.
جنتی گفت: بسیاری از اقدامات از طرف کسانی صورت میگیرد که خودشان نگران هستند. ما نگران فروپاشی بنیان خانوادهها هستیم که از هر 3 ازدواج یکی از آنها به طلاق میانجامد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار داشت: روابطی که در طول زمان با سایر کشورها تخریب شده بازسازی این روابط زمان خاص خود را دارد.
وی گفت: بازسازی کردن برخی ستادها و ساختارها کار بسیار دشواری است و زمان میبرد.
جنتی یکی از مشکلات اساسی دولت را حاشیهسازی دانست و گفت: راجع به هر مسئلهای در کشور مخصوصا در حوزه فرهنگ هر اتفاقی که میافتد حاشیه برای آن ساخته میشود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار داشت: از من میپرسند که چرا خانم حاتمی با مرد 84 سالهای روبوسی کرده است، آنها به جای اینکه افتخار کنند یک نفر در جشنواره بینالمللی به عنوان داور حضور یافته برای خطای وی فقط حواشی زیادی میسازند.
وی در ادامه با اشاره به ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری اظهار داشت: اقتصاد مقاومتی توان خوبی است و دولت آن را قبول دارد و فکر میکنم راه نجات کشور اجرایی شدن این سیاستها است. در طول یک دهه گذشته علیرغم ابلاغ اصل 44 دولت موظف شد که بسیاری از تصدیگریهای خود را به بخش خصوصی واگذار کند. عملا شاهد بودیم که چنین اتفاقی نیفتاد.
جنتی اظهار داشت: یکی از کارهایی که دولت به آن اعتقاد دارد بحث شفافیت و پاسخگویی است که ما در وزارتخانه قصد داریم کلیه فعالیتهایمان را شفاف کنیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در یکی دو روز گذشته توسط رئیسجمهور ابلاغ شد، اظهار داشت: در زمینه تبلیغات که با یک هرج و مرج روبهرو هستیم خوشبختانه لایحه قانون تبلیغات تهیه شده که در حال حاضر در دولت است و قرار است به زودی برای مجلس ارسال شود.
جنتی اظهار داشت: بحث دیگری که در این دولت مورد پیگیری قرار گرفته است بحث عدالت فرهنگی است که همه افراد بتوانند از همه فرصتها در حوزه فرهنگ بهرهمند شوند.
وی ادامه داد: امتیازات فرهنگی به جای اینکه به مناطق برخوردار داده شود باید به مناطق محروم داده شود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به حوزه مطبوعات نیز اظهار داشت: هیات نظارت بر مطبوعات مرتبا همه جلسات خود را از ابتدای دولت برگزار میکند و بنده نیز اصرار دارم که در تمام جلسات حضور داشته باشم. درخواستهایی هم برای انتشار روزنامه و نشریه آمده که باید با برخورد و نگاه مثبت به آنها مجوز داده شود.
جنتی تاکید کرد: ما در حوزه نشریات کتابخوان کم داریم و باید این مشکل حل شود و به همین جهت به دنبال ایجاد فضایی در اینترنت هستیم که کتابها را در آنجا مستقر کنیم.
وی گفت: احساس میکنیم عامه مردم دچار افسردگی هستند. بنابراین تلاشمان این است که فیلمهایی که ساخته میشوند را در فضایی شاد و بانشاط تهیه کنیم؟!!!!!.
جنتی گفت: نمایندهای مدعی شده که دولت با شعار اعتدال به دنبال براندازی است. من نمیدانم چه چیزی را میخواهیم برانداز کنیم دولت خود را؟ در حالی که ما خیلی خود را مشغول این حاشیهسازیها نمیکنیم.
وی در پایان تاکید کرد: گوش دولت برای شنیدن صدای مخالف باز است از این رو بنویسید و مطالب و دیدگاههای خود را بیان کنید. در نهایت این مردم هستند که قضاوت خواهند کرد کمااینکه در سال گذشته قضاوت کردند و با رای مردم این دولت به سر کار آمد.
جنتی در جمع خبرنگاران:
بنیانگذار اعتدال، رفسنجانی است/ کاری که یکی از بازیگران کرد، قابل دفاع نبود
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: بحث اعتدال از سال 68 شروع شده است و آقای هاشمی رفسنجانی بدون اینکه اعلام کند شعارش اعتدال بوده و بنیانگذار اعتدال ایشان بوده است.
علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه همایش «دلآرامیم» که عصر پنجشنبه از سوی حزب مردم سالاری در هتل المپیک برگزار شد،در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا شما معتقدید که مکتب اعتدال از نیاوران آغاز شده است؟ اظهار داشت: خیر مکتب اعتدال از آنجا آغاز نشده است. فکر میکنم بحث اعتدال از سال 68 شروع شده و آقای هاشمی رفسنجانی در آن زمان بدون اینکه اعلام کنند اصولا شعارشان اعتدال بود و همیشه بحثشان این بود که نه به چپ و راست برویم و نه به سمت افراط و تفریط حرکت کنیم بلکه راه میانه را برویم و بنیانگذار اعتدال وی بوده است.
وی در پاسخ به سوالی دیگر درباره اینکه شما گفتید برخی حرکات یک خانم بازیگر به وزیر مربوط نیست و آیا این بازیگر متعلق به همین سینما نیست و شما مسئول هستید؟ گفت: کاری که ایشان انجام داده است، خطا نیست اما قابل دفاع هم نیست و من این مطلب را به وی گفتم اما اگر یک پزشک جایی خطا کند آیا به وزیر بهداشت مربوط میشود؟!
جنتی همچنین تصریح کرد: شبکههای اجتماعی فیلتر نخواهند شد و دیدید که دولت جلوی این کار را گرفت.




حکایتی جالب از توحیدآیت الله بروجردی

استاد شهید مطهری می گوید:
داستانى الآن یادم افتاد، دریغ است که آن را نگویم، یکى دو بار دیگر هم یادم هست که در سخنرانیها گفتهام. مربوط به مرحوم آیة اللّه بروجردى (اعلى اللّه مقامه) است. قبل از اینکه ایشان به قم بیایند، من از نزدیک خدمت ایشان ارادت داشتم، بروجرد رفته بودم و در آنجا خدمتشان رسیده بودم.
مردى بود در حقیقت با تقوا و به راستى موحّد. نگویید هر کس مرجع تقلید شد، البتّه موحّد هست. توحید هم مراتب دارد. بله، اگر به مقیاس ما و شما حساب کنیم، مراجع تقلید درجات خیلى بالاتر از توحید من و شما را دارند ولى وقتى که من مىگویم «موحّد»، یک درجه خیلى عالى را مىگویم. او کسى بود که اساساً توحید را در زندگى خودش لمس مىکرد، یک اتّکا و اعتماد عجیبى به دستگیریهاى خدا داشت. سال اوّلى بود که ایشان به قم آمده بودند.
تصمیم گرفته بودند بروند به مشهد. مثل اینکه نذر گونه اى داشتند. در آن وقت که بیمار شده بودند، آن بیمارى معروف که احتیاج به جرّاحى پیدا کردند و ایشان را از بروجرد به تهران آوردند و عمل کردند و بعد به درخواست علماى قم به قم رفتند، در دلشان نذر کرده بودند که اگر خداوند به ایشان شفا عنایت بفرماید، بروند زیارت حضرت رضا (علیه السّلام). بعد از شش ماه که در قم ماندند و تابستان پیش آمد، تصمیم گرفتند بروند به مشهد. یک روز در جلسه دوستان و به اصطلاح اصحابشان طرح مىکنند که «من مىخواهم به مشهد بروم، هر کس همراه من مى آید اعلام بکند»اصحابشان عرض مىکنند بسیار خوب، به شما عرض مىکنیم. یکى از اصحاب خاصّشان که هم اینک یکى از مراجع تقلید است، براى من نقل کرد که ما دور هم نشستیم کنکاش کردیم، فکر کردیم که مصلحت نیست آقا بروند مشهد، چرا؟ چون آقا را ما مىشناختیم ولى در آن زمان هنوز مردم تهران ایشان را نمىشناختند، مردم خراسان نمىشناختند و به طور کلّى مردم ایران نمىشناختند، بنابراین تجلیلى که شایسته مقام این مرد بزرگ هست، نمىشود، بگذارید ایشان یکى دو سال دیگر بمانند؛ براى نذرشان هم که صیغه نخواندهاند که نذر شرعى باشد، در دلشان این نیّت را کردهاند؛ بعد که معروف شدند و مردم ایران ایشان را شناختند با تجلیلى که شایسته شان است، بروند. تصمیم گرفتیم که اگر دوباره فرمودند، ایشان را منصرف کنیم. بعد از چند روز باز در جلسه گفتند: «از آقایان کى همراه من مىآید؟». هر کدام از دوستانشان حرفى زدند و بهانهاى تراشیدند. یکى گفت: اى آقا شما تازه از بیمارى برخاستهاید (آنوقت فقط اتومبیل بود و هواپیما نبود) ناراحت مىشوید، ممکن است بخیهها باز شود. دیگرى چیز دیگرى گفت. ولى از زبان یکى از رفقا درز کرد که چرا شما نباید به مشهد بروید. جملهاى گفت که آقا درک کرد اینها که مىگویند نرو مشهد، به خاطر این است که مىگویند هنوز مردم ایران شما را نمىشناسند و تجلیلى که شایسته شماست به عمل نمىآید.
آن آقا براى من نقل مىکرد: آقا تا این جمله را شنید تکانى خورد (آن وقت ایشان هفتاد سال داشتند) و گفت: «هفتاد سال از خدا عمر گرفتهام و خداوند در این مدت تفضّلاتى به من کرده است و هیچیک از این تفضّلات، تدبیر نبوده است، همه تقدیر بوده است. فکر من همیشه این بوده که ببینم وظیفهام در راه خدا چیست؛ هیچ وقت فکر نکردهام که من در راهى که مىروم ترقّى مىکنم یا تنزّل، شخصیّت پیدا مىکنم یا پیدا نمىکنم. فکرم همیشه این بوده که وظیفه خودم را انجام بدهم؛ هر چه پیش آید، تقدیر الهى است. زشت است در هفتاد سالگى، خودم براى خودم تدبیر بکنم. وقتى که خدایى دارم، وقتى که عنایت حق را دارم، وقتى که خودم را به صورت یک بنده و یک فرد مىبینم خدا هم مرا فراموش نمىکند؛ خیر، مىروم». و دیدیم این مرد از روزى که فوت کرد، روز به روز خداوند بر عزّت او افزود.آیا آیة اللّه بروجردى- نعوذ باللّه- با خدا قوم و خویشى داشت که مورد تفضّل و یا عنایت حق باشد؟ ابداً. امدادهاى الهى به افراد، به اجتماعات و به بشریّت، حسابى دارد.
منبع : مجموعه آثار استاد شهید مطهرى ،ج3 ،ص 146 .
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=179934
شب پره گر وصل آفتاب نخواهد _ رونق بازار آفتاب نکاهد
شعر از سعدی
دشمنان حقیقی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای سه ویژگی دارند:
1-کورند. ( براثر حقد وکینه وعداوت وحسادت و... دیده حقیقت بین ندارند وحقیقت وحقایق را نمی بینند.)
2-کرند. (حقایق را نمی شنوند ونمی خواهند بشنوند)
3-گنگ و لالند.(قدرت بیان حقایق ندارند)
صمّ بکم عمی فهم لایرجعون سوره بقره آیه 18
* اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون
متن از سید اصغر سعادت
****************************************
حضرت امام خمینى(ره):
آقاى خامنه اى، نعمتى است که خدا به ما داده و در بین متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى، چون خورشید، روشنى مىدهند
آواى دعوت او در جهان طنین انداز است
من آقاى خامنه اى را بزرگ کردم.(1) (او کسى است) که آواى دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنین انداز است؛(2) متعهد و مبارز در خط مستقیم اسلام و عالم به دین سیاست.(3)
چون خورشید روشنى مىدهند
اینجانب که از سالهاى قبل از انقلاب با (ایشان) ارتباط نزدیک داشته ام و همان ارتباط بحمدالله تعالى تاکنون باقى است، (ایشان) را یکى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مىدانم و شما را چون برادرى که آشنا به مسائل فقهى و متعهد به آن هستید و از مبانى فقهى مربوط به ولایت مطلقه فقیه جدا جانبدارى مىکنید، مىدانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى، از جمله افراد نادرى (هستند) که چون خورشید روشنى (مىدهند).(4)
نعمتى است که خدا به ما داده است
شما اگر گمان بکنید که در تمام دنیا، (در بین) رئیس جمهورها و سلاطین و امثال اینها، (مىتوانید) یک نفر را مثل آقاى خامنه اى پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار و بناى قلبى اش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمىکنید. من ایشان را سالهاى طولانى مىشناسم و در آن زمانى که اول نهضت بود، ایشان وارد بود و به اطراف براى رساندن پیامها تشریف مىبردند و بعد از این هم که این انقلاب به اوج خودش رسید، ایشان همه جا حاضر واقعه بود تا آخر و حالا هم هست. (او) یک نعمتى (است که) خدا به ما داده (است).(5)
در پناه خود حفظ فرماید
ما در پیشگاه خداوند متعال و ولى بر حق او حضرت بقیةالله ارواحنا فداه افتخار مىکنیم به سربازانى در جبهه و در پشت جبهه که شبها را در محراب عبادت و روزها را در مجاهدت در راه حق تعالى به سر مىبرند. من به شما خامنه اى عزیز تبریک مىگویم که در جبهه هاى نبرد با لباس سربازى و در پشت جبهه با لباس روحانى به این ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالى سلامت شما را براى ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم(6) (و) ان شاء الله تعالى خداوند، امثال جناب عالى را که جز خدمت به اسلام نظرى ندارید، در پناه خود حفظ فرماید.(7)
1- صحیفه نور، ج 15، ص 139
2- صحیفه نور، ج 15، ص 41
3- صحیفه نور، ج 15، ص 179
4- صحیفه نور، ج 15، ص 173
5- صحیفه نور، ج 17، ص 170
6- صحیفه نور، ج 15، ص 41
7- صحیفه نور، ج 20، ص 171
8- سایت خبرگزاری فارس
http://perovan14masoom.parsiblog.com/Posts/200//
بهمناسبت سالروز حادثه سوءقصد به جان مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای
خداوند چگونه از ذخیره خود براى حفظ نظام اسلامى صیانت کرد؟
خبرگزاری تسنیم: «من به شما خامنهاى عزیز تبریک مىگویم که در جبهههاى نبرد با لباس سربازى و در پشت جبهه با لباس روحانى به این ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالى سلامت شما را براى ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم».امام خمینی ره
به گزارش خبرگزاری تسنیم، پس از پیروزى انقلاب اسلامى، توطئههاى استکبار جهانى علیه نظام نوپاى اسلامى فزونى گرفت. یکى از این توطئهها، تجهیز و تقویت گروهکها و جریانهاى ضدانقلاب بود. این گروهکهاى منحرف که با سوءاستفاده از موقعیت در اوایل انقلاب به جمعآورى و دزدى و غارت سلاح و مهمات پرداخته بودند، شروع به بمبگذارى در گوشه و کنار کشور و ترور روحانیون انقلابى و حتى مردم عادى کردند و شخصیتهاى ارزشمندى را به شهادت رساندند.
یکى از این گروهکها، گروهک ضالهى فرقان بود که با اندیشه التقاطى و منحرف خود در ترور شخصیتهاى ارزشمند نظام قدم پیش نهاد. ازجمله اشخاص ترورشده توسط این گروه مىتوان به سپهبد قرنى، شهید مطهرى، شهید حاج مهدى عراقى، آیتالله قاضى طباطبایى و استاد مفتح اشاره کرد.
در روز 6 تیرماه 1360، حضرت آیتالله خامنهاى نماینده امام(ره) در شوراى عالى دفاع و امامجمعه تهران در مسجد ابوذر تهران پس از نمازظهر، جهت پاسخ به پرسشهاى مردم پشت تریبون قرار گرفتند و هنگامىکه صمیمانه در حال جوابگویى به سؤالات مردم بودند، ناگهان ضبطصوت منفجر شد، انفجار باعث شد سمت راست بدن ایشان مورد اصابت ترکشها قرار گیرد. روى قسمتى از ضبطصوت که بعدا در محل انفجار پیدا شده بود، عبارت «هدیه گروه فرقان» که با ماژیک نوشته شده بود به چشم مىخورد. ساعتى بعد مسؤول انتظامى منطقه 12 تهران اعلام کرد: «بمبى که جلوى تریبون جاسازى شده بود، خوشبختانه بهطور کامل عمل نکرده و این از نظر کارشناسان معجزه است. آقاى خامنهاى با هلیکوپتر به بیمارستان قلب مهدى رضایى منتقل شده است.»
ایشان که به بیمارستان منتقل شده بودند، مورد عمل جراحى قرار گرفتند و اراده خدا بر این تعلق گرفته بود که ایشان براى آینده نظام حفظ شوند و بهعنوان افتخار جانبازان در خیل جانبازان انقلاب اسلامى قرار گیرند.
حضرت امام خمینى(ره) در تلگرامى به این مضمون خاطرنشان کردند: «من به شما خامنهاى عزیز تبریک مىگویم که در جبههها ى نبرد با لباس سربازى و در پشت جبهه با لباس روحانى به این ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالى سلامت شما را براى ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم.»
در این نوشتار ابتدا مرورى بر چگونگى این حادثه و سپس به لطف و تفضل خداوند در حفظ جان حضرت آیتالله خامنهاى خواهیم پرداخت. این تفضل باعث شد تا این ذخیره الهى سکاندار نظام اسلامى شود و در ربع قرن پس از ارتحال بنیانگذار جمهورى اسلامى، نظام اسلامى را به بهترین وجه و با تدابیر هوشمندانه خود از دل بحرانها و توطئهها به سلامت عبور دهد.
در دوران شکلگیرى نهضت انقلاب اسلامى، برخى از گروههاى سیاسى درگیر با نظام شاه به فکر استفاده از اسلحه و بهکارگیرى خشونت در مقابل خشونت افتادند اما این شیوه از سوى امام خمینى(ره) طرد شد و حتى ایشان حاضر نبودند براى قتل عاملان رژیم شاهنشاهى ازجمله حسنعلى منصور به اعضاى هیأتهاى مؤتلفه اسلامى اذن شرعى بدهند. طبعاً در چنین شرایطى موافقتى از سوى امام با اقدامات سازمان مجاهدین خلق که مبارزه مسلحانه را بهعنوان هدف اصلى خود در برخورد با رژیم سلطنتى مد نظر قرار داده بودند، صورت نگرفت و تلاش عناصر این گروه بعد از ملاقاتهایى با امام جهت گرفتن تأیید از ایشان بىنتیجه ماند.
پس از پیروزى انقلاب و روى کارآمدن نظام جمهورى اسلامى ایران، برخى از نیروها نتوانستند با شرایط جدید کنار بیایند. در تفکر آنان اوضاع فعلى با حقیقت انقلاب و تلقیات ذهنىشان از مفهوم حکومت و تشکیل دولت متفاوت بود. از این روى به این فکر افتادند که شرایط را به نفع خود تغییر دهند. اما با عنایت به اینکه نتوانستند به شیوههاى معمول حزبى و تشکیلاتى حرف خود را به کرسى بنشانند، از حربه ترور بهعنوان ابزارى براى تغییر شرایط استفاده کردند.
ششم تیرماه سال1360 در حالىکه تنها شش روز از شهادت دکتر مصطفى چمران گذشته بود، پروژه حذف یکى از رهبران اصلى جریان پیرو خط امام(ره)، با انفجار بمب کارگذاشتهشده در ضبطصوت قرار داده شده بر روى تریبون سخنرانى آیتالله خامنهاى در مسجد ابوذر تهران، توسط سازمان مجاهدین خلق کلید خورد.
مسجد ابوذر تهران، در یکى از جنوبىترین مناطق تهران واقع شده و آیتالله خامنهاى مدتى در آنجا پس از نماز ظهر و عصر، سخنرانى مىکرد و به پرسشها پاسخ مىداد.
حضرت آیتالله خامنهاى در مسجد ابوذر تهران در حالىکه مشغول سخنرانى بودند، توسط جوانى 25 ساله از منافقین کوردل مورد سوء قصد قرار گرفتند و پس از جراحت شدید به مدت 42 روز تحت معالجه قرار داشتند. خوشبختانه امام جمعه محبوب تهران و نماینده حضرت امام(ره) در شوراى عالى دفاع از این سوء قصد، بهدلیل کامل عمل نکردن بمب و تنها انفجار چاشنى آن، جان سالم به در بردند، اما جراحات شدیدى بر ایشان وارد شد. براساس اخبار منتشره در همان زمان، آیتالله خامنهاى «از نقطه بالاى کتف راست و بالاى ران سمت راست» مجروح شدند. استخوان ترقوه ایشان شکسته شد و چند رگ و عصب دست راست ایشان نیز قطع شد و در نهایت دست راست ایشان سلامتىاش را باز نیافت. تقدیر الهى چنین رقم خورده بود که ایشان براى آینده نظام حفظ و افتخار جانبازان در خیل جانبازان انقلاب اسلامى شوند.
اما سازمان رسماً مسؤولیت سوء قصد به آیت الله خامنهاى را بر عهده نگرفت و حتى بر قسمتى از بدنه داخلى ضبطصوت انفجارى با ماژیک نوشته شده بود: «هدیه گروه فرقان» و جزوهاى نیز با امضاى این گروه درباره این سوءقصد انتشار یافت. در حالىکه مؤسس و اعضاى اصلى این گروه در سال 58 و 59 شناسایى و دستگیر شده بودند و هیچ تشکیلاتى از این گروه در سال 1360 در داخل کشور وجود نداشت که قادر به انجام یک اقدام مسلحانه باشد.
در برخى از اعلامیهها و جزوات قبلى این گروه از بنیانگذاران و ایدئولوژى سازمان تجلیل و اعلام حمایت شده بود و قرائن معدودى هم در مورد ارتباط تشکیلاتى سازمان با فرقان وجود داشت، اما آشکار بود که سازمان در همان آغاز عملیات تروریستى خود در تیرماه 60 با طرح نام گروه فرقان و انتشار اعلامیه جعلى به نام آن گروه، کوشید، تا هم چهره تروریستى خود را پنهان کند و هم علاوه بر انحراف افکار عمومى، مسؤولان امنیتى و انتظامى را نیز گمراه نماید.
معاون وقت دادستانى انقلاب در خاطرات خود تصریح کرده است که جواد قدیرى یکى از طراحان انفجار مسجد ابوذر بود. وى که نام کاملش محمدجواد قدیرى مدرس است و از اعضاى قدیمى و مهم سازمان و نفوذى در کمیته انقلاب مستقر در اداره دوم ستاد ارتش بود، بعد از سوءقصد نافرجام به آیتالله خامنهاى متوارى شد و از کشور گریخت. در سال 1364، نام قدیرى در لیست شوارى مرکزى سازمان بهعنوان «عضو مرکزیت» درج گردید. در همان زمان در اغلب خبرهاى مطبوعاتى و واکنشهاى اقشار مختلف مردم و گروههاى سیاسى، بدون کمترین تردیدى، سازمان مسؤول انفجار مسجد ابوذر معرفى و شناخته مىشد. بعدها نیز در بیانیه وزارت خارجه آمریکا درباره سازمان، مجروحشدن آیتالله خامنهاى یکى از مجموعه اقدامات تروریستى سازمان خوانده شد. سازمان نیز در نفى این واقعیت مجدداً اعلام نمود که سوءقصد به آیتالله خامنهاى «قبل از شروع مبارزه مسلحانه مجاهدین» توسط گروه فرقان انجام شده «که هیچ ربطى به مجاهدین نداشت.» کاملاً آشکار است که سازمان بنا به دلایل سیاسى، حقوقى و تبلیغاتى، بهرغم پذیرش رسمى مسؤولیت بسیارى از اقدامات تروریستى بعدى خود، همچنان مایل و قادر نیست که به نقش خود در انفجار ششم تیر اعتراف نماید.
پس از اعلام خبر ترور آیتالله خامنهاى، حضرت امام خمینى(ره)، رهبر کبیر انقلاب، پیامى خطاب به ایشان صادر کردند، ایشان در بخشهایى از این پیام آوردند: «اکنون دشمنان انقلاب با سوء قصد به شما که از سلاله رسول اکرم(ص) و خاندان حسینبن على(ع) هستید و جرمى جز خدمت به اسلام و کشور اسلامى ندارید و سربازى فداکار در جبهه جنگ و معلمى آموزنده در محراب و خطیبى توانا در جمعه و جماعات و راهنمایى دلسوز در صحنه انقلاب مىباشید، میزان تفکر سیاسى خود و طرفدارى از خلق و مخالفت با ستمگران را به ثبت رساندند. اینان با سوء قصد به شما عواطف میلیونها انسان متعهد را در سراسر کشور بلکه جهان جریحهدار نمودند.
اینان آنقدر از بینش سیاسى بىنصیباند که بىدرنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیشگاه ملت به این جنایات دست زدند و به کسى سوء قصد کردند که آواى دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنینانداز است.
اینان در عمل غیرانسانى بهجاى برانگیختن رعب، عزم میلیونها مسلمان را مصممتر و صفوف آنان را فشردهتر نمودند. آیا با این اعمال وحشیانه و جرایم ناشیانه وقت آن نرسیده است که جوانان عزیز فریبخورده از دام خیانت اینان رها شوند و پدران و مادران، جوانان عزیز خود را فداى امیال جنایتکاران نکنند و آنان را از شرکت در جنایات آنان برحذر دارند؟ آیا نمىدانند که دستزدن به این جنایات، جوانان آنان را به تباهى کشیده و جان آنان بهدنبال خودخواهى مشتى تبهکار از دست مىرود؟ من به شما خامنهاى عزیز، تبریک مىگویم که در جبهههاى نبرد با لباس سربازى و در پشت جبهه با لباس روحانى به این ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالى سلامت شما را براى ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم.»
آیتالله خامنهاى نیز در پاسخ به پیام محبتآمیز امام خمینى(ره)، با صدور پیامى اظهار داشتند: «بعد از چهار روز که از این حادثه بر من مىگذرد، به فضل الهى و به کمک و تلاش بىدریغ کارکنان عزیز این بیمارستان، خودم را در وضع بسیار مناسب و خوبى مىبینم. هر وقت به یاد این مىافتم که این حادثه موجبشده امام عظیمالشأن ما اظهار لطف کنند و در پیامشان اظهار دلسوزى بکنند و ملت بزرگ و قهرمان ما دست به دعا بردارد و دعا کنند، در خودم احساس شرمندگى مىکنم. در راه انجام وظیفه اینگونه حوادث، حوادثى نیست که اینهمه لطف و محبت و بزرگوارى را چه از سوى امام، چه از سوى امت و همچنین از سوى کارکنان، کارمندان این واحدهاى پزشکى که واقعاً شب و روز را در اینکار گذاشتهاند، اینهمه اظهار شد....
من بدینوسیله از همینجا عرض سلام و ارادت بىپایان خودم را خدمت امام امت اعلام مىکنم و به ایشان عرض مىکنم که در مقابل حوادث اینچنین ما هیچ انتظار نداریم و توقعى نداریم که کمترین رنجشى به خاطر ایشان بنشیند. ما معتقدیم که «سر خم مى سلامت، شکند اگر سبویى،...»
سوء قصد؛ چرا؟
ریشههاى خصومت و کینه گروهکهاى مختلف ضدانقلاب با حضرت آیتالله خامنهاى به ماههاى گذشته برمىگشت. گذشتهاى که جریان لیبرال به سرکردگى بنىصدر در یکسو قرار گرفته بود و خط اصیل امام به رهبرى ایشان در سوى دیگر. پس از غائله 14 اسفند 59 که توسط گردانندگان جریان لیبرال صورت گرفت، پروژه براندازى نظام مردمى کلید خورد.
حضرت آیتالله خامنهاى به حسب مسؤولیتهایى که در نقش امام جمعه تهران، مجلس شوراى اسلامى، مشاور امام در شوراهاى دفاع و عضویت در شوراى مرکز حزب جمهورى اسلامى داشتند، نقشى مهم و اساسى در مقابله با این جریان و پروژه خائنانه آنها ایفا نمودند. نمونه اول این روشنگرى در خطبههاى نماز جمعه 15 اسفند 59 که به امامت ایشان برگزار گردید، صورت گرفت. معظمله در آن بیانات، ایجاد دغدغه و برهم زدن اجتماعات و مشوشکردن اوضاع مملکت را کار «گروهکهاى ضد اسلام و ضد خط امام، سیاستمداران ورشکسته منزوىشده از چشم مردم افتاده، راندهشدگان از دستگاه اداره کشور، مزدوران پنهانى دستگاه ساواک که مجموعاً با یکدیگر یک واحد و یک طیف را بهوجود آوردهاند، دانستند که قصد دارند در اجتماعات رفته، دغدغه ایجاد کنند و صداى نحس و پلید خود را که اهانت به مقدسات مردم و انقلاب است، از رادیو و تلویزیون به گوش برسانند.
بهدنبال غائله 14 اسفند 1359، حضرت امام خمینى(ره) در روز 25 اسفندماه، جمعى از مسؤولین نظام را به جماران فراخوانده پس از پایان جلسه در بیانیهاى که از سوى ایشان منتشر گردید، علاوه بر ذکر مواردى براى رفع اختلاف و حفظ وحدت کلمه در بین ملت، حضرت امام امر کردند که رئیس جمهور، نخستوزیر، رئیس دیوان عالى کشور و رئیس مجلس شوراى اسلامى تا پایان جنگ تحمیلى سخنرانى نکنند و دلیل آن را سوءاستفاده و توطئه گروههاى منحرف و مخالف با جمهورى اسلامى در جریان این سخنرانىها ذکر کردند و براى حسن انجام این اوامر بود که هیأتى 3 نفره متشکل از آقایان اشرفى، یزدى و مهدوى کنى تشکیل شد.
با وجود این تصمیمات، همچنان ایجاد تشنج و تحریک براى اغتشاشات، از سوى بنىصدر و گروهکهاى وابسته به جریان لیبرال و نفاق تداوم یافت تا جایى که رجوى سرکرده گروهک نفاق طى نامهاى از بنىصدر خواست تا در روز 12 فروردین انجام یک راهپیمایى سراسرى را اعلام نماید. بنىصدر در 5 اردیبهشت 60 طى مصاحبهاى مطبوعاتى، مجدداً مردم را به تشنج تحریک نمود و آشکارا بىاحترامى خود به بیانیه 25 اسفند حضرت امام را نشان داد.
گروهک نفاق در 7 اردیبهشت 60، اقدام به برپایى یک راهپیمایى به بهانه روز کارگر کرد و سرکرده این گروهک در نامهاى به تاریخ 31 اردیبهشت 60 به بنىصدر اعلام نمود که از رفراندوم بنىصدر حمایت مىنماید. رفراندوم براى اینکه مردم کدام طرف را مىخواهند.
بهدنبال طرح مسأله رفراندوم، حضرت امام در روز 6 خرداد 60 در بیاناتى صریح، پرده از چهره توطئه تازه منافقین و لیبرالها برداشتند و تصریح کردند که «اگر مىخواهید از صحنه بیرونتان نکنند، بپذیرید قانون را...»
توطئه منافقین ادامه یافت و سخنرانىهاى مکرر بنىصدر که در راستاى حفظ تشنج در فضاى عمومى جامعه به مناسبتها و در محافل مختلف صورت مىگرفت ادامه یافت و هیأت سهنفره بارها تخلف بنىصدر از بیانیه حضرت امام را اعلام کرد. در این میان بازرگان طى نامهاى به حضرت امام، مراتب حمایت خود از جریان بنىصدر را اعلام کرد. در چنین شرایط و فضایى بود که حضرت آیتالله خامنهاى شورانگیزترین، صریحترین و رساترین بیانات و دیدگاههاى خویش پیرامون توطئه جریان لیبرال و نفاق را در نماز جمعه روز 29 خرداد 1360 ایراد نمودند. این خطبهها در حالى که فریاد «بتشکن، بتشکن بت جدید را بکشن» فضا را پر کرده بود، ایراد گردید.
ایشان در جریان این سخنرانى بود که پرده از توطئههاى پیدا و پنهان جریان بنىصدر برداشت و صریح، وسیع و عمومى علیه این جریان نفوذى روشنگرى نمود.
روز پس از آن، در 30 خرداد 60، طرح عدم کفایت سیاسى بنىصدر در مجلس مطرح شد و حضرت آیتالله خامنهاى در موافقت با این طرح به ایراد سخنانى صریح پرداخت. بهدنبال عزل بنىصدر از سوى امام و مجلس بود که خط نفاق به مبارزه مسلحانه روى آورده و در کنار کشتار اقشار مختلف مردم، شجاعترین نیروهاى انقلاب اسلامى را که نقش بارز در افشاى توطئه آنها داشتند، مورد سوءقصد قرار دادند. روز 6 تیر 60 حضرت آیتالله خامنهاى را مورد حمله قرار دادند و روز پس از آن در 7 تیر دکتر بهشتى و 72 تن از نیروهاى اصیل انقلاب را یکجا به شهادت رساندند.
حفظ ذخیره الهى براى پس از امام خمینى(ره)
نقش حیاتآفرین و سرنوشتساز رهبرى حضرت آیتالله خامنهاى پس از رحلت حضرت امام، بهگونهاى است که دوست و دشمن لب به اعتراف و تحسین گشودهاند. شرح این ماجرا اگرچه به درازا مىکشد و حتى فهرست فرازهاى آن نیز از محدوده این نوشته محدود بیرون است ولى از آن میان به چند نکته و نمونه، اشارهاى گذرا مىکنیم و مىگذریم:
1- فروپاشى اتحاد جماهیر شوروى که امام راحلمان از قبل پیشبینى فرموده بود، در فاصله کوتاهى بعد از رحلت آن بزرگوار اتفاق افتاد و آمریکا که عرصه را از رقیب ابرقدرت قبلى خالى مىدید، خیال کدخدایى جهان را در سر مىپروراند و تقریباً همه کشورها غیر از ایران اسلامى، آماده پذیرش مدیریت جهانى این کدخداى خودخوانده بودند. همانروزها، کم نبودند تحلیلگران و نظریهپردازان بینالمللى و برخى از خودباختههاى داخلى که کار جمهورى اسلامى ایران را تمامشده تلقى مىکردند و نسخه بازگشت از راه طىشده را مىپیچیدند و اینکه؛ آمریکا قدرتمندتر از دوران امام است و ایستادگى در مقابل آن نمىتواند عاقلانه باشد! به تحلیلها و تفسیرها و پیغام و پسغامهاى خارجى و داخلى آن روزها مراجعه کنید. همه از عقبه سخت و نفسگیرى که پیش روى بود، خبر مىدادند. اما، رهبر معظم انقلاب با هوشمندى، عرصه را رصد و مدیریت مىکرد. ایشان برخلاف توصیههاى بیرونى و نظریهپردازى وادادگان داخلى، نه فقط شرایط را نامطلوب ارزیابى نمىفرمود، بلکه از آن با عنوان فرصتى استثنایى براى گسترش آموزههاى انقلاب و جابهجایى قدرت به نفع جمهورى اسلامى ایران یاد مىکرد و بر این عهد و باور بود که اسلام و گزارههاى ضد استکبارى آن براى رویکرد ملتهاى بازگشته و سرخورده از اردوگاه مارکسیسم، جاذبه بیشترى دارد و چنین بود که ایران اسلامى از جایگاه کشورى که بهزعم بسیارى آماده بلعیدهشدن از سوى آمریکا بود، به رقیب این ابرقدرت تبدیل شد تا آنجا که دکترین پایان تاریخ «فرانتش فوکویاما» که در آن قدرت بلامنازع آمریکا بر جهان پیشبینى شده بود، رنگ باخت و «اولیوت کوهن» از پیدایش قطب قدرتمند اسلام در مقابل قطب قدرت غرب خبر داد که ایران اسلامى پرچمدار آن است.
2-پس از امام(ره)، سه گروه قاسطین و ناکثین و مارقین که بعد از رحلت رسولخدا(ص) سر برآورده و براى حاکمیت اسلام مزاحمت ایجاد کرده بودند، در پوشش و ظاهرى متفاوت اما هویتى مشابه قد علم کردند. کسانىکه حق را مىشناختند ولى شیفته دنیا بودند و در دوران حضرت امام(ره) جرأت ابراز وجود نداشتند. جریان دیگرى که با انقلاب همراه بودند اما در میانه راه به چرب و شیرین دنیا آلوده شدند و پیمان شکسته و عملاً به خدمت گروه اول درآمدند و گروهى هرچند اندک که در پى خیانت سران خود، در میدان دشمن به بازى پرداختند و... هر یک از این سه جریان، ساز مخالف و بهظاهر متفاوتى علیه خط مبارک امام کوک کرده بودند و بسیارى از دلسوختگان بیم آن داشتند که مردم و نظام در چنبره فریب آنان گرفتار شوند. این نگرانى چندان هم بىجا نبود. اما نظام اسلامى با رهبرى الهى حضرت آقا از این مهلکه نیز به سلامت و با سربلندى عبور کرد.
3- بعد از واقعه 11 سپتامبر و پس از آنکه رئیسجمهور شارلاتان آمریکا انگشت اتهام را بهسوى کشورمان دراز کرد و از جمهورى اسلامى ایران با عنوان یکى از سه محور شرارت جهان یاد کرد! برخى از سادهلوحان و شمارى از فرصتطلبان و خودباختگان، شرایط را بحرانى ارزیابى کردند و نسخه کنارآمدن با شیطان بزرگ را پیچیدند تا بهزعم خود، از خشم آمریکا و متحدانش در امان باشیم! رهبر اما چون کوهى استوار ایستاده بود و موج برخاسته از این واقعه آمریکا یا اسرائیل- و یا آمریکا و اسرائیل - ساخته را فروکشکردنى ارزیابى کرد و نه فقط در آرمانهاى امام و انقلاب کمترین تخفیفى نداد بلکه بیشتر از پیش بر آن اصرار ورزید و...
4- هنگامىکه آمریکا و متحدانش براى حمله نظامى به افغانستان در پوشش مبارزه با تروریسم و مقابله با طالبان آماده شده بودند، برخى از مدعیان اصلاحات که بعدها معلوم شد از آن سوى مرزها تحریک شدهاند، در پوشش خیرخواهى! پیشنهاد ائتلاف با طالبان براى مقابله با آمریکا را پیش کشیدند و چنان در این شیپور فریب دمیدند که گویى مخالفت با پیشنهاد آنان بهمنزله بىتوجهى به منافع ملى و مصالح نظام است! و اگر هوشمندى و درایت برخاسته از نگاه مؤمنانه و خداجویانه رهبر معظم انقلاب نبود، بهیقین، امروز از نظام اسلامى و انقلاب و استقلال و عزت و آزادى مردم این مرز و بوم نام و نشانى باقى نمانده بود.
5- در اسفندماه 81- مارس 2003 - که آمریکا بعد از اشغال افغانستان براى حمله نظامى به عراق آماده مىشد، باز هم، جماعتى از مدعیان اصلاحات با این بهانه که صدام، شخصیتى نظیر «خالدبن ولید» است، نسخه ائتلاف با صدام براى مقابله با آمریکا را پیچیدند! انگار نه انگار که از کمترین شعور سیاسى و یا درک دینى و اسلامى برخوردارند. همکارى با عامل دستنشانده آمریکایىها و قاتل صدها هزار از مردم مظلوم این مرز و بوم براى مقابله با آمریکا؟!... این پیشنهاد احمقانه و پر سر و صدا نیز با درایت حضرت آقا به دیوار بىاعتنایى کوبیده شد و نهایتاً کار به جایى رسید که بعد از خروج اجبارى نظامیان آمریکایى از عراق و برپایى حاکمیت همسو با ایران در آن کشور اسلامى، سعود الفیصل وزیر خارجه آل سعود با عصبانیت خطاب به آمریکایىها گفت؛ عراق را در سینى طلا تحویل ایران دادهاید.
6- فتنه آمریکایى- اسرائیلى 88 از آنروى که آمریکا، اروپا، صهیونیستها و تقریباً همه کشورها و احزاب و گروهها و جمعیتهاى مخالف و معاند ایران اسلامى در آن حضور آشکار داشتند، به جنگ احزاب در صدر اسلام - البته با ابعاد بسیار گستردهتر - شبیه بود، این فتنه با هدف رسماً اعلامشده براندازى جمهورى اسلامى ایران تدارک دیده شده و به صحنه آمده بود. دشمن بهاندازهاى از نتیجه این فتنه اطمینان داشت که پیشاپیش پیروزى خود و سرنگونى نظام اسلامى ایران را اعلام کرده بود تا آنجا که سران وطنفروش فتنه، پرده نفاق را کنار زده و از ارتکاب بىشرمانهترین جنایات نیز ابا و امتناعى نداشتند و اما، چه کسى مىتواند در این واقعیت کمترینتردیدى داشته باشد که آن فتنه بزرگ و بىنظیر در تاریخ این مرز و بوم، با درایت و رهبرى الهى حضرت آقا شکست خورد و به ناکامى مفتضحانه فتنهگران و مدیران بیرونى آنها انجامید؟!
7- پیشرفتهاى عظیم علمى و تکنولوژیک، بیدارى اسلامى در منطقه، مقاومت مثالزدنى و بىنظیر جمهورى اسلامى ایران در مقابل باجخواهىها و زورگویىهاى دشمنان بیرونى و توطئههاى پىدرپى دنبالههاى داخلى آنها و... همه و همه مدیون درایت و هدایت پیامبرگونه رهبر معظم انقلاب است. نیست؟! باید توجه داشت و تجربه نیز بهوضوح نشان داده است که هر یک از دسیسههاى یادشده به تنهایى مىتوانست کشورى قدرتمند را به زانو درآورده و سرنگون کند... و این قصه سر دراز دارد.
بهراستى چرا در این سالها که از ریز و درشت حوادث گفتهایم، از تهدیدات بنیانبرافکن سخن راندهایم و فراز و نشیبهاى انقلاب را به روایت و تحلیل نشستهایم و بر عبور از این طوفانها و تلاطمها بالیده و افتخار کردهایم، کمتر از تدبیر و هوشیارى و رهبرى داهیانه سکاندار نظام اسلامى در دهه دوم و سوم انقلاب سخن به میان آوردهایم، تهدیداتى که اگر تنوع و حجم آن بیشتر از دهه اول انقلاب نباشد، لااقل همسان و همسنگ آن است، اگرچه معتقدیم از رهبرى امام راحل و معمار این انقلاب الهى نیز به مشتى از خروار بسنده کردهایم.
چه کسى مىتواند مدعى شود که در میان رهبران و رؤساى جمهور امروز دنیا، فردى خداترستر و باتقواتر از رهبر ایران اسلامى مىشناسد؟ کدام ناظر منصفى تاکنون ادعا کرده که درمیان حاکمان امروز، حاکمى را مىشناسد که شجاعتر، با تدبیرتر، خلاقتر و هوشمندتر از رهبر ایران بر ملتى حکومت مىکند؟ آیا مىتوان رهبرى به جامعیت علمى، دینى و فقهى ایشان در دنیاى اسلام پیدا کرد؟ کدام سیاستورزى است که توانایى او همسنگ و همسان مدیریت ایشان در بحبوحه بحرانها و فشارها و تهدیدهاست؟ و کدام اهل سیاستى با درک صحیح از بحرانهاى 25 ساله نظام اسلامى که از این حیث در میان حدود 200 کشور دنیا بىنظیر است، مىتواند ادعا کند رهبرى را مىشناسد که او در عبور کشتى انقلاب از دل طوفانها و امواج سهمگین، مدبرانهتر از او هدایت کشتى را مىتوانسته بر عهده بگیرد و به ساحل مقصود رهنمون سازد؟ کدام ملتى مىتواند چونان ملت لایق ایران، رهبرى را به دنیاى بشریت عرضه نماید که از حیث سادهزیستى و پرهیز از زخارف دنیوى، در دنیاى امروز به انگشت اشاره در آید؟
تزریق امید به ارکان دولت و مردم در سختترین و بحرانىترین شرایط از دیگر هنرهاى ناب رهبرى ایشان در طول 25 سال گذشته بوده است، بهگونهاىکه در بحرانىترین شرایط فرمودهاند: «من خود را غرق در عنایات و نعمات خداوند متعال مىدانم. اگر هر مدیر و مسؤولى صرفاً کار خود را خوب انجام دهد، دیگر هیچ نگرانى و دلهرهاى ندارم.»
این مهم را باید بدانیم که اگر در دهه اول انقلاب و در دوران غربت و تنهایى «دفاع مقدس»، براى حفظ موجودیت و بقاى خود مىجنگیدیم، امروزه سرنوشت منطقه به سرانگشتان ما سپرده شده است و آمریکا و متحدانش که در گذشتهاى نه چندان دور با تفرعن از تغییر جغرافیاى سیاسى در جهان اسلام و تشکیل خاورمیانه جدید مىگفتند، اینک از ظهور و تولد خاورمیانه جدید با محوریت ایران اسلامى سخن مىگویند و ایرانى که زمانى بانک مرکزى تروریسم و محور شرارت نام گرفته بود، اینک به محور امید و رهایى آنان از گرداب عراق، لبنان، افغانستان، فلسطین و منطقه خاورمیانه تبدیل شده است.
دوستداران، شیفتگان و یاران وفادار حضرت امام خمینى(ره) و حضرت آیتالله خامنهاى (حفظه الله تعالى) مىباید بدانند و نیک هم مىدانند که این دو گوهر ناب، «یک حقیقت با دو تجلى» هستند که وظیفه همه ما، درک و معرفى شایسته و بایسته این حقیقت ماندگار و الهى به جامعه اسلامى و بشریت تشنه امروز و فردا است.
شرح دعای روز هفتم ماه رمضان
اللهمّ اعنّی فیهِ علی صِیامِهِ وقیامِهِ خدایا یاری کن مرا در این روز بر روزه گرفتن و عبـادت
وجَنّبنی فیهِ من هَفَواتِهِ وآثامِهِ و برکنارم دار در آن از بیهودگی و گناهان
وارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بِدوامِهِ و روزیم کن در آن یادت را برای همیشه
بتوفیقِکَ یا هادیَ المُضِلّین. به توفیق خودت ای راهنمای گمراهان
دعا باصدای امیر رضا عرب
شرح دعا

«اَللّهُمَّ اَعِنّی فیهِ عَلی صِیامِهِ وَقِیامِهِ»
خدایا کمک کن در این ماه روزه بگیریم و شب زنده داری کنیم. اگر خدا کمک کند، گرسنگی را نمیفهمیم. عبادت شب و سحر، دعاهای ابوحمزه ثمالی و افتتاح را انجام میدهیم. گاهی افرادی غصه میخورند که ماه رمضان چگونه روزه بگیریم؟ خوب دعا کنید و خدا کمکتان میکند.
روزه چیست و چه فوایدی دارد؟! روزه طبق آنچه در لغت و رسالههای عملیه آمده است، عبارت است از: خودداری کردن شخص از خوردن و آشامیدن و دیگر مبطلات روزه (که در رسالههای عملیه ذکر گردیده است) و نیز پرهیز از گناهان اعضا و جوارح و در نهایت هرگونه خودداری قلبی شخص روزهدار از توجه به غیر خداوند.
برای روزه فواید و آثار زیادی ذکر گردیده است که به بعضی از آنها اشاره میگردد :
1- یکی از فوائد روزه در اسلام تندرستی است. چنانچه پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) فرمودند: «روزه بگیرید تا سالم بمانید.» (بحار، ج 93، ص 255) و هرچه که علم بیشتر پیشرفت میکند، ابعاد مختلفی از فواید روزهداری معلوم میگردد.
2- سپر در برابر آتش جهنم است. حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) میفرمایند: «الصوم جنه من النار»؛ روزه سپری در مقابل آتش جهنم است. (وسائل، ج 7، ص 285)
3- مایه اجابت دعا. رسول خدا(صلی الله علیه وله): «لا ترد دعوه الصائم؛ دعای روزهدار رد نمیشود» (بحار، ج 93، ص 256)
4- باعث بخشیده شدن گناهان. رسول خدا(صلی الله علیه وله) میفرمایند: هرکس ماه رمضان را برای خدا روزه بدارد، تمام گناهانش آمرزیده میشود. (تفسیر مراغی، ج2، ص 69)
5- باعث میشود فرشتگان برایش دعا کنند. رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وله) دراینباره میفرمایند: خداوند فرشتگان خود را موظف کرده است که برای روزهداران دعا کنند. (بحار، ج 93، ص 285)
فواید اجتماعی روزه
البته اینها و دهها فایده دیگر که در آیات و روایات ذکر گردیده، اشارهای بود به فواید و آثار فردی روزه. برای روزه فواید اجتماعی فراوانی ذکر گردیده که به بعضی از آنها اشاره میشود؛
1- روزه باعث تحریک انسانها نسبت به همنوع خود میشود! چنانکه در روایتی آمده است: خداوند روزه را واجب کرد تا ثروتمندان و فقرا را همسان سازد. (وسائل، ج 7، ص 2) روزه باعث میشود تا ثروتمندان طعم تشنگی و گرسنگی را چشیده و به یاد فقرا و مستمندان بیفتند تا بدین وسیله عاطفه آنها تحریک شده و بخشی از درآمد خود را به آنان اختصاص دهند.

2- روزهداری باعث خودداری شخص از خیلی از جرائم و صفات زشت اخلاقی و اجتماعی میگردد. از جمله آنها: دروغ، مجادله و درگیری، غیبت، تهمت، فحش، سرزنش و خشم، مردمآزاری، معاشرت با مفسدان، سخنچینی، حرامخواری و... است بیتردید هر یک از این گناهان که کنترل شود، باعث جلوگیری از آسیبهای فراوان اجتماعی شده و باعث آرامش آن میگردد. «و ذکر دائمی را نصیبم فرما» باید دانست قرآن کریم علاوه بر ذکر زبانی، ذکر قلبی و یاد درونی را میستاید. ذکر و فکر، همراه یکدیگر ارزش است. متأسفانه کسانی که ذکر میگویند، ولی اهل فکر نیستند و کسانی اهل فکر هستند ولی اهل ذکر نیستند! ذکر یکی از نمونههای روشن عبادت است و ذکر خدا و نعمتهای او، زمینه شکر و سپاس است، چنان که غفلت از یاد خدا، مایه کفران است. ذکر یک نوع حضور قلبی است که اثرات زیادی برای ذاکر دارد، از جمله؛ باعث توکل، معرفت، شکر، توجه دائمی به خداوند و جلوگیری از لغزش و گناه، محبت نسبت به قلب هستی یعنی خداوند، امید و رجاء و... میشود. ذکر مقام انسان را تا جایی بالا میبرد که میفرماید: تو یاد من باش، تا من هم یاد تو باشم. (فاذکرونی اذکرکم - بقره آیه 152)
«وَجَنِّبْنی فیهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَ اثامِهِ»
خدایا ماه رمضان ما را از لغزش و گناه حفظ کن. بدبختی است که آدم در ایام سال گناه کند و ماه رمضان هم به گناه ادامه دهد. در ماه رمضان باید تمام اعضا و جوارحمان روزه باشد. اگر روزهای بگیریم که چشمان، زبانمان، گوشمان، نامحرم ببیند، دروغ بگوید و غیبت بشنود ، روزهمان «عام» میشود. اما به ما میگویند که روزه خاص بگیرید، یعنی اعضا و جوارحت هم روزه باشند.
حدیث داریم؛ زمانی که روزه میگیرید باید گوش و چشم و پوست بدنتان هم روزه بگیرند. باید اعضا و جوارحمان هم روزه باشند تا این روزه در ما اثر بگذارد.
البته یک روزه دیگر هم داریم که روزه خاص الخاص است. در این روزه، قلبمان در ماه رمضان به غیر خدا متوجه نمیشود.
«وَارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بدَوامِهِ»
خدایا روزی کن که در ماه رمضان یاد تو باشم. «ذکر»، هم یاد معنا میکند و هم معنای ذکر زبانی را میدهد. دائماً باید به یاد خدا باشم.
وی میگوید: حدیث است که اگر حیوانات ذکر نگویند، اسیر دام صیاد میشوند. این صداهایی که از حیوانات میشنویم، ذکرهایی است که توسط آنان بیان میشد. حتی درخت و بیابان و کوه و دشت هم ذکر میگویند.
«بِتَوْفیقِکَ یاهادِی الْمُضِلّینَ»
اما به توفیق خودت ای راهنمای گمراهان. ای خدایی که گمراهان را راهنمایی میکنی، توفیق بده این دعاهای روز هفتم درباره ما مستجاب شود.
نماز شب هشتم
دو رکعت در هر رکعت حمد و ده مرتبه توحید و بعد از سلام هزار مرتبه سُبْحانَ اللّهِ.
فرآوری : زهرا اجلال
گروه دین تبیان

به گزارش جهان، روزنامه یو اس ای تودی در مقاله ای به قلم اورن دورل، این راه حل را از قول جرج پرکویچ نقل کرده است.
به نوشته این روزنامه، پرکوویچ، تحلیلگر موسسه کارنگی که اخیرا از یک سفر پنج روزه به تهران بازگشته و با برخی افراد مطلع از روند مذاکرات گفتگو کرده معتقد است ایران در حال حاضر باید توانایی غنی سازی اورانیوم خود را کاهش دهد اما قدرت های جهانی باید به این کشور اجازه دهند درصورتی که نیروگاه های هسته ای بیشتری ساخت، برنامه غنی سازی خود را نیز گسترش دهد.
به نظر می رسد، سفر پرکوویچ – که کارشناسی برجسته و مرتبط با دولت امریکاست- به تهران، در سکوت خبری انجام شده و بخشی از رایزنی های مسیر 2 دولت روحانی بوده است.
برخی منابع احتمال می دهند راه حلی که پرکوویچ از آن سخن گفته احتمال دارد نزدیک به همان چیزی باشد که میان برنز و عراقچی اجمالا توافق شده است.
امریکایی ها پس از مذاکرات دو جانبه عراقچی و برنز در ماه گذشته اعلام کردند اکنون می دانند راه حل نهایی چه شکلی می تواند داشته باشد.
هنوز هیچ منبع رسمی در تهران در این باره موضع گیری نکرده است.
ایران و 1+5 آخرین دور از مذاکرات خود در چارچوب توافق ژنو را از روز 11 تیر در وین آغاز خواهند کرد.
کارشناسان می گویند راه حلی که پرکوویچ به آن اشاره کرده به هیچ وجه به نفع ایران نیست چرا که نتیجه عملی آن این خواهد بود که ایران باید برنامه غنی سازی خود را برچیند و منتظر بماند تا وقتی که غربی ها یک یا چند راکتور هسته ای را برای آن بسازند و به مرحله بهره برداری برسانند. به این ترتیب، عملا برنامه غنی سازی ایران برای زمانی بیش از یک دهه محدود خواهد شد.
به گزارش جهان، بر این اساس تیم مذاکره کننده کشورمان باید همانند دور پیش مذاکرات با صلابت و زیرکی در مقابل طرف غربی حاضر شوند و از حقوق ملت ایران کوتاه نیایند زیرا در صورت سرسختی تیم ایرانی، غربی ها راهی جز تن دادن به پیشنهادهای منصفانه جمهوری اسلامی پیش روی خود نمیبینند؛ بویژه اینکه همراهی اعضای 1+5 با یکدیگر تاکنون یک همراهی شکننده بوده و با توجه به نزدیک شدن به مهلت پایان مذاکرات، احتمال صف آرایی آنان مقابل هم وجود دارد.
منبع: ایران هسته

2- صبح روز دوشنبه هفته گذشته، تیم مذاکرهکننده کشورمان برای ادامه مذاکره با 5+1 عازم وین شد و قرار است تا پایان روز 29 تیرماه - 20 ژوئیه- بهمدت 20 روز مذاکرات سخت و فشردهای با حریف داشته باشند.
پیش از این درباره دور جدید مذاکرات که به «توافقنامه ژنو» انجامید، یادداشتها و گزارشهای مستندی داشتهایم که هر چند در آن هنگام با کمتوجهی آمیخته به ملامت - و در مواردی عصبانیت- روبرو شد ولی امروزه کمتر کسی این واقعیت تلخ را انکار میکند که در توافقنامه ژنو، امتیازات نقد فراوانی دادهایم و در مقابل فقط مشتی وعده نسیه تحویل گرفتهایم. این روزها اما، دستاندرکاران برنامه هستهای و مخصوصا تیم مذاکرهکننده کشورمان در مقیاس قابل قبولی از «خوشبینی»های آن روزها دور شده و به فضای «واقعبینی» نزدیک شدهاند و شواهد موجود حکایت از آن دارد که قرار نیست در مذاکرات پیشروی باردیگر «نیاز»های آمریکا و متحدانش را به عنوان «امتیاز»! بپذیرند و بعد با خوشبینی ناشی از نادیده گرفتن ترفندهای حریف، مثلا اعلام کنند که «میدانید توافق ژنو یعنی چه؟ یعنی تسلیم قدرتهای بزرگ در مقابل ما»! و...
3- پیش از این نوشته بودیم؛ «بعد از توافقنامه تحمیلی ژنو و برملا شدن ابعاد تخریبی آن که نه فقط علیه برنامه هستهای کشورمان بلکه علیه اقتدار نظام اسلامی ایران تدارک دیده بودند، تیم مذاکرهکننده هستهای جمهوری اسلامی ایران با نسخهای که در آن «خطوط قرمز» و غیرقابل انعطاف نظام به وضوح ترسیم شده بود عازم وین شد. براساس این خطوط قرمز، تحقیق و توسعه R&D غیرقابل مذاکره بود، بر لغو تمامی تحریمها به صورت یکجا و نه تدریجی در توافق نهایی تاکید شده بود، درباره ظرفیت غنیسازی ایران، نیاز کشورمان- و نه نظر حریف- ملاک و معیار بود، حفظ ماهیت راکتور آبسنگین اراک مورد تاکید قرار گرفته بود. ورود حریف به عرصه دفاعی و نظامی ایران ممنوع اعلام شده بود و...
نسخه یاد شده، دشمن را که هرگز انتظار روبرو شدن با آن را نداشت، ابتدا حیرتزده و سپس عصبانی کرد. حریف در آغاز کار انتظار داشت آنچه هیئت ایرانی روی میز گذارده است، مصرف چانهزنی داشته باشد ولی هنگامی که با اصرار غیرقابل انعطاف تیم ایرانی بر خطوط قرمز مورد اشاره روبرو شد، آرزوهایی را که پیش از آن و از مسیر نیویورک تا وین پرورانده بود، بربادرفته دید...»
امروزه اما، شواهد و گزارشهای موجود حکایت از آن دارند که آمریکا بعد از مذاکرات وین 4 و دریافت این واقعیت که خطوط قرمز اعلام شده از سوی ایران قابل عبور نیست، به ترفندهای پیچیده دیگری روی آورده است که در این وجیزه فقط به یک نمونه از آن اشاره میکنیم؛
4- یکی از محورهای مورد اختلاف در مذاکرات وین6، حق ایران برای غنیسازی صنعتی است و آمریکا با پیش کشیدن یک واژه به اصطلاح حقوقی! ولی در واقع من درآوردی «نقطه گریز- BREAK OUT» ادعا میکند برنامه و فعالیت هستهای ایران باید به گونهای باشد که در صورت تصمیم به ساخت سلاح هستهای، از هنگام تصمیم (نقطهگریز!) تا زمان تولید یک سلاح هستهای حداقل بین 12 تا 18 ماه فاصله داشته باشد و مدعی است این فاصله به منظور آن است که اگر ایران تصمیم به ساخت سلاح گرفت، کشورهای 5+1 فرصت کافی برای متوقف کردن آن را در اختیار داشته باشند. جان کری در وین4 اعلام کرده بود که این فاصله در حال حاضر فقط 2 ماه است!
در پی طرح این ادعا و استناد به قانون مندرآوردی نقطه گریز، از ایران خواستهاند که اولا؛ تعداد سانتریفیوژهای فعال از 4 هزار دستگاه بیشتر نباشد. ثانیا؛ مواد هستهای ذخیره شده یعنی اورانیوم زیر 5 درصد غنی شده بیشتر از دو هزار کیلو نباشد و...
تیم هستهای کشورمان در مقابل اعلام کرده است که برای تأمین سوخت راکتور بوشهر حداقل به 56 هزار سانتریفیوژ فعال نیاز دارد و ظاهرا پذیرفته است برای مدتی محدود تعداد سانتریفیوژهای فعال را به 8 هزار دستگاه تقلیل دهد. ولی آمریکاییها در مذاکرات قبلی - و اکنون نیز- فعالیت 8هزار سانتریفیوژ را نمیپذیرند و شواهد حاکی از آن است که یکی از محورهای مورد چالش در مذاکرات وین 6 همین اختلافنظر طرفین روی 4 هزار و 8هزار دستگاه سانتریفیوژ است. و اما، ترفند آمریکاییها دقیقا در همین نقطه شکلگرفته و احتمالا به میدان خواهد آمد. بخوانید!
5- آنچه مورد نظر جمهوری اسلامی ایران است و به عنوان یکی از خطوط قرمز در مذاکرات اعلام شده، برخورداری جمهوری اسلامی ایران از «غنیسازی صنعتی» است و حریف روی غنیسازی آزمایشگاهی- پایلوت- اصرار دارد. و این در حالی است که برخورداری از 8 هزار سانتریفیوژ نیز در حوزه غنیسازی پایلوت - آزمایشگاهی- قابل تعریف است و نه غنیسازی صنعتی. به بیان دیگر، آنچه آمریکا به عنوان خط قرمز خود مطرح میکند- برخورداری ایران از 8 هزار سانتریفیوژ- در واقع و در عمل شکل دیگری از همان غنیسازی آزمایشگاهی است و نه صنعتی!
بنابراین موافقت احتمالی آنها با 8 هزار سانتریفیوژ به معنای برخورداری ایران از غنیسازی صنعتی نیست که در صورت انجام، از سوی تیم هستهای کشورمان به عنوان یک پیروزی! تلقی شود... و درباره بندهای دیگر مورد چالش در مذاکرات وین 6 گفتنیهای دیگری نیز هست که به بعد موکول میکنیم ولی اشاره به این نکته را برای ترسیم جغرافیای کنونی مذاکرات ضروری میدانیم که؛
6- اگرچه دولت محترم، تمامی برنامهها -بخوانید حیثیت- خود را به مذاکرات گره زده است ولی آنچه تاکنون شاهد بودهایم، امتیازات فراوانی است که «نقد» دادهایم و «وعده»هایی که به صورت نسیه تحویل گرفتهایم. به قول «جان کری» وزیر امور خارجه و مذاکرهکننده ارشد آمریکا در یادداشتی که اخیرا به روزنامه آمریکایی واشنگتنپست سپرده است؛
«ایران ذخایر اورانیوم زیاد غنیشده خود را از بین برده است و با خودداری از نصب سانتریفیوژهای بیشتر، فعالیتهای غنیسازی خود را محدود کرده است، پیشروی در تأسیسات غنیسازی و راکتور آب سنگین را متوقف کرده است و اجازه داده است بازرسیهای جدید و بیشتری به عمل آید و...» جان کری در این رجزخوانی که آن را گزارش موفقیتها و دستاوردهای آمریکا درجریان مذاکرات اخیر میداند، برخلاف اظهارنظر آقای دکتر روحانی که گفته بود «کاسهتحریمها شکسته است» تاکید میکند که سامانه تحریمها دست نخورده و چنانچه ایران درخواستهای ما را بپذیرد، به تدریج تحریمها را لغو میکنیم! آنهم به گفته «وندی شرمن» حداقل طی 20 سال و فقط تحریمهای مربوط به برنامه هستهای ایران ... و متأسفانه این دروغگو، راست میگوید!
و بدیهی است که ایراناسلامی بنای کمترین عقبنشینی در مقابل باجخواهی آمریکا و متحدانش را ندارد. راهکاری که تاکنون بارها موفقیت آن را آزموده است.
به نام خدا
ناکجاباد مذاکرات هسته ای ایران با 5+1
عجیب است که از طرف جمهوری اسلامی ایران مدام شفاف سازی و حسن نیت ورفع موانع سر راه مذاکرات هسته ای انجام می گیرد ولی از طرف مقابل زیاده خواهی وتمرد ومانع تراشی وسوء ظن و ادعاهای جدید مطرح می شود. مذاکراتی که طرف مقابل اصل را بر پیچیده تر کردن مسئله کرده ودر حقیقت به دنبال حل شدن قضیه نیست سر از ناکجاباد در می آورد !!! وسر نوشت روشنی ندارد ونخواهد داشت و هربار نیزبر ابهامات آن افزوده می گردد. با خوش وبش ها ولبخند های دیپلماتیکی که گاهی هم لازم است پیشرفتی حاصل نخواهدشد. غرب وآمریکا با نیرنگ ومکر وحقه بازی که جزو سرشتشان شده در صورتی این نمایشنامه را تمام می کنند که امتیاز اساسی ومهمی از ایران بگیرند. هیچگاه از یاد نبریم که غرب وآمریکا با اساس واصل نظام جمهوری اسلامی ایران مشکل دارند وبرای مهار ویا سقوط آن اهرم های زیادی داشته ودارند یکی از اهرم های آنها جهت مقابله با نظام اسلامی ایران حفظ ودفاع از موجودیت منحوس وپلید رژیم اشغالگر اسرائل است. تا این غده سرطانی وجود دارد ما با غرب وآمریکا مشکل خواهیم داشت.البته بادرایت وحکمت ومصلحت اندیشمندانه می توانیم خطرات این گرگ های وحشی وخونخوار را کم کنیم ولی به فرمایش امام راحل رابطه ما با آمریکا و مانند آن رابطه گرگ ومیش است ودر کلامی دیگر فرمود اگر از توطئه آنها غفلت کنید شما را نابود خواهند کرد . تا به حال به لطف خدا ومقاومت ملت ایران ورهبری امام خمینی ومقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای همه توطئه ها ونقشه های شومشان نقش برآب شد وبعد از این هم انشاء الله چنین خواهد شد. به نظر میرسد که ادامه مذاکرات هسته ای با 5+1 با خوشبینی های غیر واقعی سرانجام خوشی ندارد و کاسه تحریم ها ومانند آن با مذاکرات وادامه آن شکسته نشده ونمی شود. کاسه تحریم وماتتد آن ضمن رعایت قواعد وقوانین کار ، فقط وفقط از راه اعتماد ملی واهتمام به سرمایه های داخلی وتوجه عملی به اقتصاد مقاومتی وپیروی محض از فرامین مقام معظم رهبری ومقاومت واقتدار عزتمندانه ایران اسلامی وانقلابی شکسته می شود. اینجانب بار دیگر توجه دست اندر کاران مذاکرات هسته ای را به مطلبی که قبلا نوشته ومنتشر کرده بودم جلب می نمایم واستدعا دارم که توجه بیشتری بفرمایند. متن قبلی به قرار زیر است:
به دلائل زیرباید ضرب الاجل چند ماهه جهت مذاکرات هسته ای ایران با5+1ازسوی جمهوری اسلامی ایران تعیین شود تا طرف مقابل بیشتراز این ایران وملت ما را به بازی نگیرد:
1-ایران مذاکره را برای مذاکره نمی خواهد بلکه مذاکره را جهت دستیابی به حقوق حقیقی خود و... دنبال می نماید.
2-مذاکرات باید ثمرات داشته باشد وباگذشت سال های طولانی بویژه دردوره 6ماهه تعیین شده از سوی غرب( که جناب آقای دکترظریف باتیم خود از سوی ایران عهده دار مذاکرات می باشد )، نتیجه وثمره قابل اعتنایی در مذاکرات هسته ای ایران با5+1 حاصل نشده است وکاربی ثمر لغواست ووکارلغواز عاقل وعقلاء قبیح است.
3-طرف مقابل قصدجدی برحل مناقشات هسته ای ندارد وسوء نیت وکارشکنی آنها ثابت شده است .
4- 5+1 در مذاکرات به دنبال باج گیری از ایران(جمهوری اسلامی ایران)است واین ویژگی در تمام مذاکرات هسته ای ما باآنها محرز وآشکار است.
5-خاطره تلخ تعلیق در زمان دولت آقای سیدمحمدخاتمی(دوره اصلاحات) گواه روشن است که آنها نیات شیطانی دارند واگر مداخله وبرخورد قاطع وحکیمانه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای نبود ، همه اهداف شوم خودرا به بهانه مسائل هسنه ای عملی می کردند ولی ومکروا ومکرالله والله خیر الماکرین!!!.
6-غرب به معنی عام آن ، دست از خوی استکباری واستعماری ودشمنی با نظام جمهوری اسلامی ایران واسلام اصیل و...برنداشته است لذا اعتماد به آنها دور از عقل وخرد وحزم واحتیاط و...است.آیا میتوان به بهانه لغو تحریم ها به هر صورتی ودر هرزمانی وبا هرضرر و زیانی به مذاکرات با 5+1 ادامه داد؟!!!!به اصطلاح اصولی دفع ضررعقلائی محتمل ،لازم است. درین مذاکراتی که تیم هسته ای ایران با5+1 به ریاست جناب دکتر ظریف ،درجریان است بنابر گفته های کارشناسان ومطلعین، نه تنها دستاورد روشنی نداشته بلکه از جهات عدیده ای دچار خسارت و...شدیم. چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟!!!!. دفع ضرر مسلم ، به طریق اولی لازم است.
7-ابهامات زیادی در مذاکرات کنونی وجود دارد که پاسخ های روشنی از سوی مسئولین هسته ای به ملت ایران داده نشده است.بخش عمده این ابهامات ناشی از برخوردهای منفعلانه تیم مذاکره ما می باشد.
8-اقتدار بالای سیاسی و نظامی ایران به درجه ای است که می تواند مسیرمذاکرات تحمیلی رابه نفع ایران وملت ایران رقم زند.
9-نباید فراموش کنیم که اساس مذاکرات یک مستمسکی بیش نیست. غرب مسائل هسته ای را بهانه ای قرار داده است که ازاین طریق جمهوری اسلامی ایران را تحت فشار ومحدودیت و... قرار دهد. بنابراین ما باید دراین مذاکرات هسته ای تحمیلی، همانند جنگ تحمیلی با اقتدارهمه جانبه وارد صحنه کارزار شویم وبه گونه ای باید وارد میدان شویم که ابتکارعمل در دست جمهوری اسلامی ایران باشد نه اینکه خدای نخواسته تسلیم خواسته های غرب باشیم .بنابراین باید یک ضرب الاجلی برای غرب از طرف ایران تعیین شود تا بیشترازاین جولان ندهند ورجز خوانی نکنند.
10-مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای بارها وبارها فرمودند که به آمریکا وغرب اعتمادی نیست. فرمودند که آنها در عهدشکنی ونقض پیمان ها مسبوق به سابقه هستند.اگربه فرض بعید بهانه مسائل هسته ای حل شود ، ده ها بهانه دیگر را طراحی کرده وآماده دارند. لذا شرط عقل ودین واحتیاط ... این است که به منابع وسرمایه های عظیم داخلی تکیه نماییم وبا ایمان به خدای متعال باقاطعیت تمام ، مسیر فعلی مذاکرات تحمیلی هسته ای را با تعیین ضرب الاجل از سوی جمهوری اسلامی ایران عوض کنیم .امید است که ریاست محترم جمهوری جناب آقای دکتر حسن روحانی وجناب آقای دکتر ظریف ودست اندرکاران دیگر مسائل هسته ای به این نکات ذکر شده از بنده به عنوان یک شهروند ایرانی توجه خردمندانه داشته باشند.
متن از سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجانی
*************************************************
به گزارش خبرنگار دولت باشگاه خبرنگاران حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان صبح امروز(سهشنبه) در مراسم روز صنعت و معدن که در سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی برگزار شد، با تبریک فرارسیدن ماه رمضان و روز صنعت و معدن گفت: در شرایط فعلی، بسیاری از کشورها به خاطر اینکه صاحب منابع گازی بودند پیشرفت کردند و برخی از کشورها نیز به دلیل اینکه منابع غنی را در اختیار داشتند، توانستند در مراحل صنعتی رشد چشمگیری داشته باشند.
رئیسجمهور ادامه داد: بسیاری از کشورها صنعتی شدند، چون در کنار آبهای آزاد قرار دارند، بسیاری از کشورها صنعتی شدند چون در منطقه جغرافیایی خاصی قرار گرفته بودند تا کشورهای مختلف را بهم متصل کنند، بسیاری از کشورها به خاطر توسعه انسانی و داشتن دانشگاههای بزرگ و صنعتی و محققان و تلاشگران ویژه توانستند در عرصههای مختلف پیشرفت داشته باشند، اما چرا کشوری که همه این موارد را دارد در حال حاضر شاهد پیشرفت آنچنانی نبوده است؟
...........................................................................................................
روحانی به اقدامات دولت در عرصه سیاست خارجی طی 11 ماه گذشته اشاره و خاطرنشان کرد: گامهای برداشته شده در این مدت شرایط را برای تولید مناسبتر کرده و به خاطر برخی از مشکلات تحریم توانستیم در برخی از بخشها و حتی صنعت خودرو که سابقه طولانی داشت، اثر بگذارد و قطعا قدمهایی که تاکنون برداشته شده ادامه مییابد.
وی گفت: من باز به مردم قول میدهم که کاسه تحریم شکسته شد و هیچ بندزنی قادر نیست که این کاسه را به صورت اول برگرداند، ما به راهمان ادامه میدهیم و به همه دوستان و ارزشمندان با زبان بسیار روان و آرام عرض میکنیم که ما انقلابمان را میشناسیم، ارزشها را میدانیم و عزت ملی را هم پاس میداریم، خیلی غصه نخورید چرا که ما میدانیم چه کار میکنیم.
رئیسجمهور به انجام وظایف و تخصص دستگاه وزارت خارجه کشورمان و تیم مذاکرهکننده هستهای اشاره و تصریح کرد: این تیم کاملا تخصص لازم را برای حرف زدن در برابر 6 قدرتی که روبه روی ما قرار گرفتهاند دارند و همچنین تجربه کافی و شناخت کافی از سبک و سیاق مذاکرات را دارند، میدانیم که این امری سختی است اما راه را برای موفقیت نهایی به حول و قوه الهی ادامه خواهیم داد.
http://www.yjc.ir/fa/news/4892908/باشگاه خبرنگاران
.: Weblog Themes By Pichak :.