***نسیم معرفت***
قالَ الصّادقُ «عَلَیهِ السَّلامُ» : اَلقُرْآنُ عَهْدُاللّه ِ اِلَی خَلْقِهِ فَقَدْ یَنْبَغی لِلْمَرْءِ المُسْلِمِ اَنْ یَنْظُرَ فِی عَهْدِهِ وَ اَنْ یَقْرَأ مِنْهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ خَمْسینَ آیةً.
امام صادق«عَلَیهِ السَّلامُ» فرمودند : قـرآن کریم ، عـهدنامه و پیمان نامه خدا به بنـدگانش است پس سزاوار و شایسته است که انسانِ مســلمان در عـهدنـامـه الهی خود بـنگرد و روزی پنـجـاه آیـه از آن را بخـواند .
وسائل الشیعه، ج 4، ص 849 . - «الکافی، ج 2، ص 446» و ص609 .
******************************************************
* لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا وَ یَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکافِرِینَ «سوره یس آیه 70»
(این قرآن براى آن است که) تا هر کس زنده (دل) است، هشدارش دهد و (حُجّت را بر کافران تمام کند) و گفتار خدا درباره آنان محقّق گردد.
نکته ها
حیات چند نوع است:
1. حیات نباتى. «یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» «1» خداوند زمین را (با رویاندن گیاهان) زنده
«1». روم، 19.
جلد 7 - صفحه 557
مىکند.
2. حیات حیوانى. «کُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْیاکُمْ» «1» شما مرده بودید پس او شما را زنده کرد.
3. حیات فکرى. «دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ» «2» پیامبر شما را به چیزى دعوت مىکند که (دلهاى مرده) شما را زنده مىکند.
4. حیات اجتماعى. «وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ» «3» حیات (سیاسى و اجتماعى شما که در سایه امنیّت بدست مىآید) در قصاص و انتقام به حقّ است.
5. حیات قلبى و روحى. «لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا» (آیه مورد بحث) قرآن افرادى را که داراى دلهاى زنده و روحهاى پاک و آمادهاند هشدار مىدهد.
آرى، مؤمنان انسانهاى زنده دل و برخوردار از حیات واقعى و معقول و کافران همچون مردگان محروم از حیات واقعى هستند.
بر اساس روایات، منظور از «حَیًّا» انسان عاقل است. «4»
مسئله قهر حتمى خداوند بر کافران که در این آیه با جمله «یَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکافِرِینَ» آمده، در سورهى زمر آیهى 71 نیز مطرح است: «وَ لکِنْ حَقَّتْ کَلِمَةُ الْعَذابِ عَلَى الْکافِرِینَ»
هشدارهاى قرآن از سرچشمه علم الهى است. هشدارهاى قرآن متنوّع، معروف و حکیمانه است. هشدارهاى قرآن همراه با بشارت و شیوههاى ابتکارى است. هشدارهاى قرآن همراه با نمونههاى عینى در زمین و زمان است.
انذار دهنده در این آیه، «لِیُنْذِرَ» هم مىتواند قرآن باشد، هم مىتواند پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله باشد که در آیه قبل مطرح بود.
پیام ها
1- هشدارهاى قرآن، مایهى تذکّر و تنبّه است. إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ ... لِیُنْذِرَ
2- نشانهى زنده دلى، پذیرش هشدارهاى قرآن است. «لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا»
«1». بقره، 28.
«2». انفال، 24.
«3». بقره، 179.
«4». تفسیر نورالثقلین.
جلد 7 - صفحه 558
3- هدایت پذیرى از قرآن، در انحصار قوم و نژاد خاصّى نیست. «لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا»
4- هدف از وحى و بعثت انبیا بیدارى و هوشیارى زنده دلان و اتمام حجت با مرده دلان است. «وَ یَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکافِرِینَ»
5- در سنگدلان حتّى کلام خداوند اثر ندارد. «مَنْ کانَ حَیًّا»
6- کفّار و کسانى که حقّ را نپذیرند مردگانى بیش نیستند. (در برابر «مَنْ کانَ حَیًّا»، «الْکافِرِینَ» آمده است.
7- وعده قهر الهى براى کافران، کلام قطعى خداست. «یَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکافِرِینَ»
*** تفسیر نور، حجت الاسلام استاد محسن قرائتی کاشانی :مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن، 1383 ش، چاپ یازدهم
************************************
*** قرآن کتابی پراز خیر وبرکت+ کتابخانه اینترنتی آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه +http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=2252 +کلیک کنید .
*** انسان گُل سَرِ سَبَدِ موجودات(تفسیر)+ تنظیم و اصلاحات و اضافات توسط استاد سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی+ پایگاه اندیشوران حوزه + http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=6779 .+کلیک کنید .
***کتابخانه اینترنتی آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ....+کلیک کنید
http://saadatmirghadimha.rzb.ir/post/8 .
خواص داروئی انگور
- مجموعه: خواص مواد غذایی
نام انگلیسی : ( Grape (Vine
نام علمی : Vitis
درخت انگور که درخت مَو نیز نامیده میشود درختچه ای است بالا رونده که از دیوار و درختان مجاور بالا می رود . ساقه آن گره دار و دارای برگهای متناوب است . برگهای انگور دارای پنج لوب دندانه دار و برنگ سبز تیره می باشد . گلهای آن کوچک ، مجتمع و بصورت خوشه ظاهر می شود . میوه درخت انگور ، گوشتدار و شیرین و برگهای مختلف است .
ترکیبات شیمیایی:
کلیه قسمت های درخت انگور قابل استفاده دارویی است . بنابراین هر قسمت را جداگانه بررسی می کنیم .
1)برگ مو : دارای ساکارز ، لوولز Levulose ، اینوزیت Inosite ، مواد نشاسته ای و تعدادی اسیدهای آلی است .
2)دم خوشه انگور : دارای تانن ، مواد رزینی ، تارتارات پتاسیم و اسید های آلی است .
3)غوره ک میوه سبز رنگ و نارس انگور است که دارای طعم ترش می باشد . غوره دارای اسیدهای آلی مانند اسید مالیک ، اسید فرمیک ، اسید سوکسینیک Succinique Acid ، اسید اگزالیک ، اسید گلوکولیک Glucolique Acid و قند می باشد .
4)انگور رسیده : در صد گرم حبه انگور مواد زیر موجود است :
آب 75 گرم
پروتئین 1/3 گرم
مواد قندی 20 گرم
کلسیم 12 میلی گرم
فسفر 0/4 میلی گرم
آهن 0/4 میلی گرم
سدیم 3 میلی گرم
پتاسیم 175 میلی گرم
ویتامین آ 100 گرم
ویتامین ب 1 0/05 میلی گرم
ویتامین ب 2 0/03 میلی گرم
ویتامین ب 3 0/3 میلی گرم
ویتامین ث 4 میلی گرم
5-پوست انگور دارای تانن ، تارتارات پتاسیم ، اسید های آزاد و مواد معدنی می باشد .
6-هسته انگور : در هسته انگور مقدری روغن و تانن موجود است . روغن هسته انگور Grape seed oil برنگ زرد مایل به سبز است . این روغن فاقد بو و دارای طعمی مطبوع می باشد . روغن هسته دارای تری گلیسیرید ، اسید اولئیک ، اسید پالمتیک ، اسید لینولئیک ، اسید استئاریک و اسید آراشیک می باشد .
انگور بر طبق طب قدیم ایران گرم و تر است .
1) اخلاط بدن را متعادل می کند .
2) بسیار مقوی و مغذی است .
3) خون را تصفیه می کند .
4) سینه و ریه را صاف و تمیز می کند .
5) برطرف کننده یبوست است .
6) انگور برای درمان ورم معده و روده مفید است .
7) در درمان سل ریوی و سیاه سرفه موثر است .
8) برای درمان اسهال خونی از انگور استفاده می شود .
9) برای درمان نقرس بسیار مفید است .
10) آنهایی که معده ضعیف دارند باید انگور را بدون پوست بخورند زیرا پوست آن دیر هضم است و موجب دل درد ، نفخ و عوارض دیگر می گردد .
11) انگور بهترین میوه برای کسانی است که می خواهند لاغر شوند و بدن خود را از ساید اوریک ، سنگ های صفراوی و مسمومیت های مزمن (مسمومیت از سرب یا جیوه ) پاک کنند . اینگونه اشخاص باید در هر هفته بمدت 2 روز فقط آب انگور بخورند و رژیم آب انگور بگیرند بدین ترتیب که هر دو ساعت یکبار آب انگور تازه را گرفته و بنوشند . مقدر مصرف روزانه تقریبا 2 کیلو گرم است و در این دو روز نباید غذای دیگری مصرف کنند فقط می توانند آب بنوشند .
12) رژیم آب انگور برای مبتلایان به سل ریوی و واسیر نیز مفید است .
13) برای تقویت و طراوت پوست و همچنین روشن کردن رنگ پوست ، آب انگور تازه را با یک تکه پنبه بصورت بمالید و پس از ده دقیقه با آب نیمگرم محتوی کمی جوش شیرین بشوئید .
14) زیاده روی در مصرف آّب انگور بطور مداوم ایجاد سنگ کلیه می کند .
روغن هسته انگور گرم کننده بدن است ، این روغن ضد یبوست می باشد . از آن برای نقاشی و تهیه صابون نیز استفاده می شود.
هسته انگور از نظر طب قدیم ایران سرد و خشک است :
1) دارای تانن است بنابراین قابض است .
2) اسهال را برطرف می کند .
3) ترشح ادرار و اسپرم را کم می کند .
4) گرد هسته انگور را برای درمان به مسلولین می دهند .
5) هسته انگور برای آنهایی که مثانه و کلیه ضعیف دارند مضر است .
پوست انگور از نظر طب قدیم ایران سرد و خشک است :
1- پوست انگور را خشک کرده و می سوزانند خاکستر بدست آمده را برای درمان اکثر زخم ها استفاده می شود .
2- پوست انگور دیر هضم است و بهتر است که در موقع خوردن پوست آنرا بیرون آرود .
غوره که بانگلیسی Un-ripe grape نامیده می شود از نظر طب قدیم ایران سردو قابض است :
1.در درمان ورم مخاط دهان و نرمی لثه ها موثر است .
2.آب غوره برای درمان چاقی مفرط مفید است .
3.بیماری اسکوربوت که بعلت کمی ویتامین C در بدن می باشد با آب غوره درمان می شود .
4. آب غوره چون دارای تارتارات پتاسیم است برای درمان سیاتیک و رماتیسم حاد بسیار مفید است .
5.در دفع زردی موثر است .
6.خوردن آب غوره بلوغ دختران را جلو می اندازد و قاعده را باز می کند .
7.حرارت و صفرای بدن را دفع می کند و روده ها را ضد عفونی می کند .
8.آب غوره تقویت کننده کبد است .
9.برای برطرف کردن ورم گلو آ غوره قرقره کنید .
10.برای دفع کرم روده و تقویت معده باید بمدت پنج روز آش آب غوره همراه با زیره سیاه مصرف کنید البته در اینمدت باید از خوردن غذاهای سنگین اجتناب نمائید .
11.آب غوره درمان کننده پا درد و کمر درد می باشد . برای معالجه میتوان بمدت دهروز آش آب غوره مصرف نمود . البته از خوردن غذاهای سنگین در اینمدت اجتناب کرد .
12.ترشی غوره نیز معالجه رماتیسم و سیاتیک است .
1. برگ مو قابض است .
2. دم کرده برگهای جوان مو اسهال خونی را برطرف می کند .
3. برای خونریزیها مفید است .
4. در رفع نقرس و زردی موثر است .
5. استفراغ را برطرف می کند .
6. در رفع اختلالات گردش خون مربوطه به دوره بلوغ و یائسگی موثر است .
7. هنگامیکه پوست صورت قرمز می شود و ملتهب است خوردن دم کرده آن اثر مفید درد .
8. گرد برگهای جوان و خشک شده مو ، اثر خوبی در رفع خونریزیهای رحیم و خون آمدن از بینی درد .
9. برای برطرف کردن سرمازدگی دست و پا جوشانده برگ مو را تهیه کرده و دست و پا را بمدت 15 دقیقه در آن قرار دهید .
10. برای تهیه دم کرده برگ مو ، مقدر 15 تا 20 گرم برگ مو را در یک لیتر آب جوش ریخته و بگذارید 10 دقیقه بماند .
11. از دم کرده برگ مو می توان برای شستشوی چشم در مورد ورم ملتحمه استفاده کرد .
12. دم کرده برگ مو برای رفع واریس مفید است .
طرز استفاده:
به مبحث نسخه پیچی گیاهان دارویی برای بیماری مورد نظر مراجعه نمایید.
مضرات خاصی برای آن بیان نشده است .
http://www.beytoote.com/cookery/khavas-ghaza/attribute-medic-grape.html
پنج ویژگی وخصلت دنیا در سوره حدید آیه 20

دنیا محفوف و پیچیده به پستیها و بلندی هایی است که ذائقه هر انسانی که در آن زندگی کند با آن آشنا می شود.
گاهی طعم شیرین یا تلخ یک حادثه آنچنان است که تا پایان عمر فراموش نمی شود. لاجرم این حوادث با زندگی بشر در هر عصر عجین و همراه بوده و خواهد بود، ولی آنچه مهم است این است که واکنش و برخورد هر یک از ما در مواجهه و برخورد با این حوادث چگونه باید باشد؟
قرآن کریم که بیانگر اصلی برنامه سعادت بشر است، دربارهی شیوه های رفتار و تعامل با دنیا و نگرش های نسبت به آن، برنامهها و دستوراتی دارد که معرفت و عمل به آن می تواند تا حدی انسان را در مسیر وصول به کمال حقیقی یاری کند.
خصلت های پنج گانه زندگی در دنیا
قرآن کریم زندگی در دنیا را با پنج خصیصه معرفی نموده و می فرماید:
اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ(1)
بدانید که زندگى دنیا در حقیقت بازى و سرگرمى و آرایش و فخرفروشى شما به یکدیگر و فزون جویى در اموال و فرزندان است [مثل آنها] چون مثل بارانى است که کشاورزان را رستنى آن [باران] به شگفتى اندازد سپس [آن کشت] خشک شود و آن را زرد بینى آنگاه خاشاک شود و در آخرت [دنیا پرستان را] عذابى سخت است و [مومنان را] از جانب خدا آمرزش و خشنودى است و زندگانى دنیا جز کالاى فریبنده نیست.
یا لعب و بازى است، یا لهو و سرگرمی، یا زینت است، یا تفاخر است و یا تکاثر.
به تعبیر حضرت علامه طباطبایی(رحمة الله تعالی علیه): اینها همان موهوماتى است که نفس آدمى بدان و یا به بعضى از آنها علاقه مى بندد، امورى خیالى و زائل است که براى انسان باقى نمى ماند، و هیچ یک از آنها براى انسان کمالى نفسانى و خیرى حقیقى جلب نمىکند. (2)
شیخ بهایی (رحمه الله) نیز این پنج خصلت مذکور در آیه شریفه را مراحل زندگی انسان در این دنیا و مترتب بر یکدیگر معرفی فرموده است. به این بیان که "لعب و بازی" در دوران کودکی و "لهو و سرگرمی" متعلق به دوران بلوغ است و پس از اتمام دوران بلوغ به "آرایش" خود و زندگی اش می پردازد و بعد از این سنین به حد کهولت مى رسد آن وقت است که بیشتر به فکر "تفاخر" به حسب و نسب مى افتد و چون سالخورده شد همه کوشش و تلاشش در "بیشتر کردن مال و اولاد" صرف مى شود. (3)
زهد حقیقی بین دو کلمه از قرآن کریم است؛ یکی " لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ " و دیگری " لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ" پس کسی که به خاطر گذشته مأیوس نشود و به سبب آینده شادمان نگردد قطعاً دو طرف زهد را به دست آورده است
چگونگی تعامل با دنیا
به تعبیر قرآن کریم زندگی زودگذر دنیا سرمایه ای است فریبنده (4) که برای کافران زینت داده شده (5) ولی در چشم مؤمنان خوار و حقیر است. به همین جهت برای این که انسان شیفته و فریفته این ظواهر نشود لازم است به دستورالعملی که اتفاقاً در همین کتاب آسمانی ذکر شده است عمل نماید؛
مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ، لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ (6)
این آیه شریفه در مقام بیان صفت حمیده زهد است که انسان باید علاقه و دلبستگى به دنیا نداشته باشد و تمام آنچه از جانب خداوند متعال می رسد عین صلاح است شکرگزار باشد و در بلیّات صابر. بداند که آنچه اصابت می کند از بلیّات موافق حکمت است پس غمگین نباشد. (7)

علامه طباطبایی در تفسیر این آیه شریفه می فرماید:
این جمله بیانگر علت مطلبى است که در آیه قبل بود. البته اشتباه نشود. در آیه قبل دو چیز بود: یکى خبرى که خدا مى داد از نوشتن حوادث قبل از وقوع آن، و یکى هم خود حوادث، و آیه مورد بحث بیانگر خبر دادن خدا است، نه خود حوادث. (8)
امیر بیان، امام علی(علیه السلام) پیرامون حقیقت زهد می فرماید؛
«الزّهد کلّه بین کلمتین من القرآن. قال اللّه تعالى:" لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ" و من لم یأس على الماضی و لم یفرح بالآتی فقد أخذ الزّهد بِطَرَ فَیهِ» (9)
زهد حقیقی بین دو کلمه از قرآن کریم است؛ یکی "لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ" و دیگری "لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ" پس کسی که به خاطر گذشته مأیوس نشود و به سبب آینده شادمان نگردد قطعاً دو طرف زهد را به دست آورده است.
بنابر این انسان باید نفس خویش را تربیت نموده و به زهد و بی رغبتی به دنیا عادت دهد تا بدین وسیله زیباترین زینت های دنیا در چشمش بی ارزش و پست جلوه نماید به امید اینکه بار خویش به مقصد برساند و چه بسا تنها راه ترک تعلقات دنیوی تمرین بر اتصاف به زهد است.
شیخ بهایی (رحمه الله) نیز این پنج خصلت مذکور در آیه شریفه را مراحل زندگی انسان در این دنیا و مترتب بر یکدیگر معرفی فرموده است. به این بیان که "لعب و بازی" در دوران کودکی و "لهو و سرگرمی" متعلق به دوران بلوغ است و پس از اتمام دوران بلوغ به "آرایش" خود و زندگی اش می پردازد و بعد از این سنین به حد کهولت مى رسد آن وقت است که بیشتر به فکر "تفاخر" به حسب و نسب مى افتد و چون سالخورده شد همه کوشش و تلاشش در "بیشتر کردن مال و اولاد" صرف مى شود
این نیز بگذرد ...
در پایان جهت تلطیف مطالب، حکایتی مرتبط با موضوع جاری نقل می شود که حکیم ملا هادی سبزواری (رحمه الله) آن را در قالب شعری در منظومهی خود نقل نموده است:
پادشاهی نگین انگشتریِ زیبا و گرانبهایی داشت. در این فکر بود روی این نگین کلمه یا جمله ای ترسیم نماید که دو فایده داشته باشد: یکی اینکه در زمان شادمانی به شادی خود غَرّه نشود و دیگر اینکه در مواقع غم و اندوه با یادآوری آن جمله، اندوهش تسکین یابد.
از مشاوران و خردمندان زمان مشورت خواست ولی ایدهی مطلوبی ارائه نشد.
پس از مدتی شخصی با ظاهری ساده و لباسی مندرس حاضر شد و گفت...
پادشاهی دُر ثمینی داشت بهر انگشترین نگینی داشت
خواست نقشی که باشدش دو ثمر هر زمان کافکند به نقش، نظر
گاه شادی نگیردش غفلت گاه اندُه نباشدش محنت
هرچه فرزانه بود در ایّام کرد اندیشه ها، ولی همه خام
ژنده پوشی پدید شد آن دم گفت: بنگار؛ بگذرد این هم
شاه را این سخن فتاد پسند بر نگینش همین عبارت کَند
ز آنکه شادیّ و عیش و محنت و غم بگذرد بر همه بنی آدم
ور بود هم بعیش خوش اندر بیند او بگذرد شود ابتر
پی نوشت ها:
1) سوره مبارکه حدید . آیه 20
2) ترجمه المیزان، ج19، ص: 289
3) همان . ص 290
4) سوره مبارکه آل عمران . آیه 185
5) سوره مبارکه بقره . آیه 212
6) سوره مبارکه حدید . آیات 22 و 23
7) أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج12، ص: 437
8) ترجمه المیزان، ج19، ص: 294
9) نهج البلاغة . حکمت 439
علی سیف
کارشناس علوم قرآن و حدیث
بخش قرآن تبیان
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=274824
مطالب مرتبط:
فرزند دنیا و یا فرزند آخرت هستیم ؟

کلیک کنید:مطالب گوناگون از استاد سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
به نام خدا
نیایش
الهی زندگی بی تو دل مردگی است وبی یاد تو زیستن افسردگی است.
الهی مهربانتر از مادری،نیست بهتر از درگاه تو دری، ازبنده معاصی بینی پرده اش را ندری وآبرویش را نبری.
الهی خوشا آنان که به تو پیوستند وترا خواستند وبه درگاه تو راه یافتند وبه غیر نپرداختند وباتو عهد بستند ونگسستند.
الهی کور آن کسی است که آثار بیند وآفریدگار نبیند.
الهی ترا خدایی است وما را گدایی ،ترا سلطنت است ومارا مسکنت، ترا عزت است ومارا ذلت.
الهی خطر بسیار است وراه هم ناهموار، مارا از خطرات نگهدار.
الهی سگ وفادار است وآدمی جفا کار.
الهی آنکه ترا فراموش کند چراغ بندگیش خاموش شود.
الهی محبت تو دام است مرا به این دام مستدام دار.
الهی محبت تو کمند است خوشال دلی که در بند این کمند است.
الهی دوصد جام بلا دهی هر که را به قرب خویش ارتقا دهی.
الهی دلهای ما را ترسان و دیده های ما را گریان کن.
الهی رستگار است آن که به محبت تو گرفتار است.
الهی آنان که دل به تو بستند رَستند.
الهی دلبستگان تو ، سرمست تو هستند ودل به غیر تو نبستند.
الهی از ما در گذر که ما را طاقت صولت قهر تو نیست.
الهی عمری به کوری زیستیم هنوز ندانستیم که کیستیم؟!
الهی نامه عمل تاریک ،رشته عمر باریک، شیطان لعین در کمین دریاب مرا یا ارحم الراحمین.
الهی جمال تو از هر سو پیداست آنکه نبیند نابینا ست.
الهی آنکه طاعت تو را خواهد از لذت تن بکاهد.
الهی اگر یاری تو نباشد جز خواری نبینیم فانصرنا یا خیر الناصرین.
الهی آنکه از یادت گریزان است اسیر شیطان است.
الهی ویران شود آن دلی که تو را نخواهد وحیران شود آن کسی که به انکار تو آید.
الهی به غفران ورحمت شهره ای، همه را به لطف خود نوازنده ای ،بیامرز مرا که آمرزنده ای.
الهی خوشا آنان که چشم بصیرت دارند واز نور ایمان سرشارند واز حکمت برخوردارند ودائم بیدارند ودل به تو می سپارند وبه سویت رهسپارند ، اینان در حقیقت رستگارند.
الهی آن که از تو جدا شود به نِقمت وشِقوت مبتلا شود.
الهی آن که به عشق تو گرفتار است همیشه بیدار وازغیر تو برکنار ودنیا به نزد او مردار است.
الهی دنیا سراب است واهل آن خواب،فویل لهم فی یوم الحساب.
الهی گاو و خر برتر است از آنکه نفس پروراست.
الهی بینوایان را نوا ودردمندان را دوا و بی پناهان را پناه و بیماران را شفا وگرسنگان را غذا مرحمت فرما.
الهی بی وفایان را وفا وبی صفایان را صفا و بی حیائان را حیا و بی شرف ها را شرف وبی هدف ها را هدف مرحمت فرما.
الهی غَلَبَت عَلَینا شِقوَتُنا فَانصُرنا.
الهی منزلت کسی دارد که معرفت دارد.
الهی مارا از سه کجی نگهدار :کج فهمی ،کج خلقی ،کج دستی.
الهی در باغ دنیا بجای گلِ طاعت ،خارِ معصیت چیدیم.
الهی زشتکاریم،خود را درستکار دانیم،گمراهیم خود را هدایت یافته شمریم،جاهلیم خود را دانا خوانیم چنان کن که در این حالات نمانیم.
الهی نیرنگ های ابلیس رنگارنگ است و در اغواگری بسیار زرنگ است وهر روز باما سر جنگ است اگر یاری نکنی سرانجام ما ننگ است.
الهی پادشاه جهانی، پناه بی پناهانی، رحیم ومهربانی، حال ما را می دانی، درد مارا دوا کن که درمان بندگانی..
الهی سرشار نعمتیم ولی دچار غفلتیم.
الهی چنان کن که به قضای تو رضا باشیم ودر همه حال آنچه تو پسندی پذیرا باشیم.
الهی اگر دارایی زیاد دهی طغیان کنیم واگر ندهی نالان شویم چنان کن که غنا موجب فخر وفقر سبب کفر ما نشود.
الهی کوشش ما بی کشش تو موجب ملالت است ،مجاهدت ما بی عنایت تو باعث ضلالت است، عبادت ما بی لطف تو مایه خسارت است ،عنایتی نما که عنایت تو ما را کفایت است.
الهی آنکه را تو عزت دهی ذلت نبیند اگر چه در غل وزنجیر باشد وآنکه را تو ذلت دهی عزت نبیند اگر چه صد لشکر را امیر باشد.
الهی تامهلت است مارا به طاعت وادار واز معصیت نگهدار.
الهی هر که را خواهی سرافراز کنی زبان ودلش را به راز ونیاز باز کنی.
الهی هر که را خواهی زخود دور کنی چشم دلش را کور کنی.
الهی چنان کن که دامن به گناه نیالاییم وجز به یاد تو نیاساییم.
الهی جهان و آنچه در آن است از آن تست وهرچه کنی نیکوست وآنچه نیکوست از تست.
الهی در بَیدای ضلالت سرگشته ایم وبه عصیان وگناه آغشته ایم وبذر طاعتی نکشته ایم عنایتی نما که به عنایت تو چشم امید بسته ایم.
الهی چشم عنایت خود را از ما مدوز و با آتش قهر ما را مسوز.
الهی آنکه دل به تو بندد به غیر تو نپیوندد .... .این نیایشنامه ادامه دارد وبعدا اضافه می گردد. …..........................................................................................
.................................ادامه دارد.................................................
مطالب گوناگون از استاد سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
***نسیم معرفت***
پرهیز از خشونت و بد زبانی وبدرفتاری
قَال رَسُولُ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) أَمسِکْ لِسانَکَ؛ فَإنَّها صَدَقَةٌ تَصَدَّقُ بِها عَلى نَفسِکَ .
زبانت را نگهدار که حفظ زبان، صدقهاى است که با آن، براى (سلامتی) خودت صدقه مىدهى .
[کافی: ج 2 ص114 حدیث 7 . بحارالانوار ج 75 ص261. . بحار الانوار، جلد 71، صفحه 298.]
«امام جعفرصادق (عَلَیهِِ السَّلامُ ) » :
أَمْسِکْ لِسانَکَ فَاِنَّها صَدَقَةٌ تَصَدَّقُ بِلِسانِکَ .
زبانت را مهار کن، که این صدقهای است که بوسیله زبان صدقه می دهی (بحار، ج 75، ص 261)
در اسلام و آیین محمدی (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) از فحش وناسزا و اهانت و بی ادبی نهی شده است (البته کسانی را که خدا وپیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) واهل بیت (عَلَیهِِمُ السَّلامُ ) لعن ونفرین کرده به عنوان فحش وناسزا محسوب نمی شود که در جای خود بحث وبررسی شده است) . خدا و پیامبر ص واهلبیت (عَلَیهِِمُ السَّلامُ ) مردم را به ادب و ونزاکت سخن و خوش رفتاری وخوش اخلاقی و ...دعوت فرموده . روی این جهت در آیین محمدی ص و آیین قرآن کریم واسلام عزیز ، از بدزبانی و دشنام حتی نسبت به دشمنان نهی شده است. وبسیار شایسته است که انسان در برابر اهانت و فحش وناسزای دیگران از خود خویشتن داری نشان دهد مگر موارد خاص که راهکار شرعی وعقلی واخلاقی خود را دارد .در این رابطه آیات وروایاتی وارد شده است که به برخی از آنها اشاره می گردد:
فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک؛.....
پس تو به لطف و رحمت الهى با آنان نرمخو شدى، و اگر درشتخوى و سختدل بودى بىشک از گرد تو پراکنده مىشدند. پس از ایشان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و با آنان در کار [جنگ] مشورت کن، و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکّل کن، همانا خدا توکّل کنندگان را دوست مىد
سوره آل عمران آیه 159.
**"فظّ" خشونت در کلام و تندى و زنندگى در زبان است.
فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُل
پس صبر کن آن گونه که پیامبران «اولو العزم» صبر کردند.
فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلاً
پس صبر جمیل پیشه کن.
سوره معارج آیه 5
وَ اصْبِرْ عَلى ما یَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمیلا؛
در برابر آنچه (دشمنان) مىگویند شکیبا باش و به شیوه ای شایسته از آنان دورى گزین.سوره مزّمِّل آیه 10
در آیات مورد اشاره در بالا رسول خدا را به صبر و تحمل در برابر بد اخلاقی ها و بد زبانی ها وکج رفتاری های کافران و مشرکان و منافقان دعوت کرده و از مقابله به مثل باز می دارد.
در روایت آمده است که امام حسن علیه السلام توصیف رسول خدا را از دایی خود هند ابن ابی هاله جویا شد . او گفت:
َکَانَ دَائِمَ الْبِشْرِ سَهْلَ الْخُلُقِ لَیِّنَ الْجَانِبِ لَیْسَ بِفَظٍّ وَ لَا صَخَّابٍ وَ لَا فَحَّاشٍ وَ لَا عَیَّابٍ وَ لَا مَدَّاحٍ یَتَغَافَلُ عَمَّا لَا یَشْتَهِی؛
بحار الانوار، چ هشتم، بیروت، و ج 16، ص 152
او (پیامبر اکرم ص) پیوسته چهره ای گشاده و بشاش و خلقی نرم داشت و نه اهل فریاد بود و نه فحش و نه عیبگویی و چاپلوسی وتملق و خود را از سخنانی که ناخوش داشت ، به نشنیدن می زد.
وقتی در جنگ صفین یاران امام به معاویه و یارانش دشنام دادند، امام خطاب به آنان فرمود:
رسول خدا فرمود:
إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلَى کُلِّ فَحَّاشٍ بَذِیءٍ قَلِیلِ الْحَیَاءِ لَا یُبَالِی مَا قَالَ وَ لَا مَا قِیلَ لَه؛
خداوند بهشت را بر هر بد زبان فحش دهنده و کم حیا که برایش اهمیت ندارد چه می گوید و به او چه می گویند، حرام کرده است.
الکافی ج2 ص 323.
تنظیم متن از سید اصغر سعادت میر قدیم
***************************************************
هِند بن اَبی هاله (هند بن هند بن ابی هاله) [1] از قبیله بنی اسد و از گروه تیمم است، پدرش ابو هاله حلیف بنی عبدالدار و مادرش خدیجه (کبری) بنت خویلد همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده [2] و لذا او را «هند بن خدیجه» نامیده و ربیب رسول خدا صلی الله علیه و آله و برادر مادری فاطمه زهرا علیهاالسلام میباشد.
هند از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و در غزوههای بدر، احد و دیگر جنگهای صدر اسلام شرکت نمود. [3] به نقل مفید، او پس از قتل عثمان، با امیرالمؤمنین علیهالسلام بیعت کرد که تا پای جان از ولایت و خلافت آن حضرت دفاع نماید. [4] شیخ طوسی او را در زمره شیعیان و اصحاب امیرالمؤمنین علیهالسلام به شمار آورده است. [5] .
هند جزو فرماندهان نیروی چهار هزار نفری بود که از کوفه به ذی قار آمدند تا حضرت علی علیهالسلام را در جنگ جمل یاری نمایند. [6] .
او در این جنگ در حالی که قصد پی کردن شتر عایشه را داشت به دست ابن یثربی به شهادت رسید.
در عظمت و شخصیت هند جملی همین بس که امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در نامهای که به خواهرش «ام هانی» نوشت بشارت پیروزی خود را بر طلحه و زبیر یادآور شد و در آن نامه از شهدای بزرگ سپاه خود از جمله: هند جملی، زید بن صوحان و برادرش سیحان بن صوحان و علباء بن هیثم یاد کرد و برای آنان طلب رحمت نمود. [7] .
پی نوشت ها:
[1] اسد الغابه، ج 5، ص 73؛ و احتمال میرود که او همان «هند بن عمرو جملی» است که در کتابهای تاریخ به ایننام یاده شده و مطالبی درباره آن نقل کردهاند.
[2] اسد الغابه، ج 5، ص 73؛ و احتمال میرود که او همان «هند بن عمرو جملی» است که در کتابهای تاریخ به ایننام یاده شده و مطالبی درباره آن نقل کردهاند.
[3] تهذیب التهذیب، ج 9، ص 80.
[4] الجمل، ص 109.
[5] رجال طوسی، ص 61، ش 3.
[6] ر. ک: تاریخ طبری، ج 4، ص 488.
[7] الجمل، ص 397.
***نسیم معرفت***
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ
یَا اَیُّهَا الفُضَلاءِ وَ الأَحِبّاءِ الکِرامِ
اَقُولُ لَکُم کَلاماََ جَیّدا فَخُذُوهُ جَیِّداََ
اَلأَرواحُ ثَلاثَة :
رُوحُُ یُبغِضُکَ شَدیداََ وَ رُوحُُ یُحِبُّکَ شَدیداََ وَ رُوحُُ مُتَوَسِّطُُ بَینَ الحالَتَینِ
مَن یُبغِضُکَ شَدیداََ تامّاََ عالِماََ وَ قاصِداََ لایُحِبُّکَ اَبداََ اِلاّ بِالأِعجازِ
وَ مَن یُحِبُّکَ شَدیداََ تامّاََ عامِداََ وَ عالِماََ لایُبغِضُکَ اَبَداََ
وَ مَن کانَ مُتَوَسِّطُ الحالَتَینِ فَهُوَ کَثیرُُ فَحالُهُ مُعَلّقُُ بِالأَحوالاتِ وَ الحَوادِثِ المُختَلِفَةِ
فَکُن کَیِّساََ فِی المُعاشَرَةِ بِالنِّسبَةِ اِلَی مُتَوَسِّطِ الحالِ وَ لاتَجعَل نَفسَکَ فِی مَوضِعِ العَداوَةِ
اَلسَّیِّد اَصغَر السَّعادت المیرقدیم الاهیجی
2 / 2 / 1394
ترجمه :
به نام خداوند بخشایشگر مهربان
ای گروه فضلاء ودوستان بزرگوار.
کلام نیک ونغزی به شما عرض می نمایم پس به نیکی آن را دریافت کنید
ارواح (قلوب و دل ها) سه دسته هستند:
روح وقلبی که شدیدا با تو دشمنی دارد و روح ودلی که شدیدا به تو عشق ومحبت دارد و روح وقلبی که بین این دو حالت قرار دارد.
واما کسی که از روی قصد ونیت وآگاهانه ، شدیدا وبه نحو کامل با تو بغض ودشمنی می کند هیچگاه تو را دوست نخواهد داشت مگر اینکه معجزه ای رخ دهد
وکسی که از روی قصد ونیت وعلم وآگاهی ، به شدت وبه نحو کامل به تو محبت می ورزد هرگز با تو بغض و دشمنی نمی نماید.
وکسی که حالش بین این دوحالت باشد پس چنین افرادی بسیارند و حال چنین کسانی معلّق ودر گرو حالات وحوادث مختلفه است.
پس نسبت به کسی که دوستی ودشمنی اش با تو معلوم نیست( متوسّط الحال است) زیرکانه وهوشمندانه رفتار کن وخودت را در موضع دشمنی قرار نده.
نظر مرحوم حضرت آیت الله فاضل لنکرانی ره در باره صلوة الرغائب
صحت استحباب صلوة الرغائب که در مفاتیح الجنان ذکر شده ، تاچه اندازه است؟
سؤال375 ـ مامدى صحة استحبابیة صلاة الرغائب الواردة فى مفاتیح الجنان فى اول لیلة جمعة من شهر رجب و استحباب الصیام قبله و هو فى یوم الخمیس قبل الصلاة؟
پاسخ: نقل العلامة المجلسى(ره) فى البحار، ج 98، ص 395، باب 25 عن اجازة السید بسنده الى انس بن مالک عن النبى(ص): فضل لیلة الرغائب و صوم یوم الخمیس قبله و روى ایضا عن کتاب الاقبال ما یناسب صلاة لیلة الرغائب و کیفیة اذکارها ولکن فى اعتبارهما تأمل و نظر. و الظاهر انّ المذکور فى المفاتیح متخذ من البحار على نحو التلفیق بین الروایتین المشار الیهما و على هذا فالحکم باستحباب صلاة لیلة الرغائب و استحباب الصوم قبله مشکل. نعم لابأس باتیانهما رجاءً. والله العالم.

آیت الله العظمــی فاضل لنکرانی(قدس سره)-نمازهای مستحب - احکام
http://portal.anhar.ir/contentview.php?ID=3491
نظر مرحوم حضرت آیت الله فاضل لنکرانی ره در باره صلوة الرغائب
صحت استحباب صلوة الرغائب که در مفاتیح الجنان ذکر شده ، تاچه اندازه است؟
سؤال375 ـ مامدى صحة استحبابیة صلاة الرغائب الواردة فى مفاتیح الجنان فى اول لیلة جمعة من شهر رجب و استحباب الصیام قبله و هو فى یوم الخمیس قبل الصلاة؟
پاسخ: نقل العلامة المجلسى(ره) فى البحار، ج 98، ص 395، باب 25 عن اجازة السید بسنده الى انس بن مالک عن النبى(ص): فضل لیلة الرغائب و صوم یوم الخمیس قبله و روى ایضا عن کتاب الاقبال ما یناسب صلاة لیلة الرغائب و کیفیة اذکارها ولکن فى اعتبارهما تأمل و نظر. و الظاهر انّ المذکور فى المفاتیح متخذ من البحار على نحو التلفیق بین الروایتین المشار الیهما و على هذا فالحکم باستحباب صلاة لیلة الرغائب و استحباب الصوم قبله مشکل. نعم لابأس باتیانهما رجاءً. والله العالم.
http://portal.anhar.ir/contentview.php?ID=3491
آیا نماز لیلة الرغائب بدعت است؟
بسمه تعالی
اثبات استحباب یک عمل عبادی خاص نیازمند ادله صحیحه ومعتبره می باشد وچون دلیل وسند خاص وارده در این باب مخدوش است سندا ، لذا استحباب شرعی عمل لیلة الرغایب ثابت نمی شود ولی بااستناد به ادله عمومی در باب مستحبات از قبیل اخبار مَن بَلَغَ ... و اینکه وارد شده : اَلصَّلوةُ قُربانُ کُلِّ تَقی و... خواندن نماز لیلة الرغایب رجاء وبه امید ثواب الهی بلااشکال است وعمل غیر مشروع و بدعت محسوب نمی شود.
نظر سیداصغر سعادت میرقدیم
**********************************************************************
عارف کامل، ملکی درباره اعمال این شب می نویسد: بهتر است کسی که این حدیث را می شنود، در این شب، زیاد بر فرشتگان صلوات فرستاده تا تکلیفی را که آیه تحیت (سوره نساء آیه 68) برای صلوات فرستادن به عهده ما گذاشته به اندازه توانایی انجام داده باشد. وی آنگاه به نقل از رسول خدا(ص) نمازی را که در بالا شرح آن گذشت نقل می کند .
استاد ملکی تبریزی این پرسش را مطرح می کند که: ظاهر روایت این است که «لیله الرغائب» اولین شب جمعه ماه رجب است؛ و اگر اعمالی که در این روایت ذکر شده از اعمال این شب بوده و شب جمعه اول ماه، مصادف با اول ماه شد، چگونه می توان این عمل را به جا آورد؟
وی پاسخ می دهد از آن جایی که پنج شنبه قبل از جمعه اول، جزء ماه رجب نیست؛ باید در پاسخ بگوییم که اگر بخواهیم به ظاهر روایت عمل کنیم، این اعمال درصورتی است که شب اول ماه شب جمعه نباشد؛ و اگر شب جمعه بود، شب جمعه دوم، این اعمال انجام می شود؛ گرچه لیله الرغائب نباشد. چون در روایت تصریح نشده که این اعمال حتماً باید در لیله الرغائب باشد. ولی راه دوم و سومی هم هست که صحیح تر به نظر می رسد. راه دوم این است که این اعمال را بدون روزه انجام دهیم و راه سوم این است که روزه را هم بگیریم گرچه روزه در رجب نباشد. (کتاب المر اقبات/ مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد مالکی تبریزی(ره) )اجمالاً آنکه لیله الرغائب، اولین شب جمعه ماه رجب است که برای آن اعمال و فضایل بسیاری نقل کرده اند که از آن جمله می توان به روزه پنجشنبه و استغفار زیاد در آن شب اشاره کرد. کسی که می خواهد به ثواب و پاداش اعمال این شب برسد می بایست به اعمال آن اهتمام جدی بورزد.
http://blogf4.blogfa.com/post/35/%D9%84%DB%8C%D9%84%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%BA%D8%A7%D8%A6%D8%A8
اعمال لیلة الرغائب-اعمال ماه رجب - احکام
فقه و احکام->انواع نماز->نماز->احکام 
تالار گفتگوی بیداری اندیشه - لیلة الرغائب سنت یا بدعت؟
بررسی سندی اعمال لیلة الرغائب .
بررسی سندی حدیث لیله الرغائب
لیلة الرغائب
آیا خواندن نماز لیلة الرغائب بدعت است؟
-
روایت نماز« لیلة الرغائب»در کتب متعددی وجود دارد ،مرحوم شیخ حر عاملی در وسائل الشیعة آنرا تحت عنوان«باب استحباب صلاة الرغائب لیلة أول جمعة من رجب» آورده است که ترجمه قسمتی از روایت اینچنین است:
پیامبر«صلی الله علیه وآله»فرمودند «از شب جمعهی اول این ماه غفلت نکنید، که همانا شبی است که ملائکه آنرا لیلة الرغائب نامیده اند، هرگاه ثلث شب سپری شد تمامی ملائک در کعبه و حوالی آن جمع شده، خداوند به آنها میفرماید: ای ملائکهی من هر چه میخواهید از من سوال کنید، ملائکه میگویند: درخواست ما این است که صائمین این ماه را ببخشی؟ خداوند میفرماید: انجام دادم. سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: هر کس پنج شنبه اول ماه رجب روزه بگیرد، و بین عشاء ونافله آن دوازده رکعت نماز بخواند، به این نحو که بعد از هر دو رکعت سلام نماز را بگوید، ودر هر رکعت یک بار سوره حمد و سورهی قدر را سه بار و سورهی توحید را دوازده بار قرائت کند، بعد از فراغ از نماز بر من و آل من هفتاد بار صلوات بفرستد، بعد به سجده رفته و ذکر (سبوح قدوس رب الملائکة و الروح (را هفتاد بار تکرار کند، سپس سر از سجده برداشته و هفتاد بار ذکر (رب اغفر وارحم وتجاوز عما تعلم إنک أنت العلى الأعظم) را تکرار کند، دوباره به سجده رفته و همان ذکر را گفته و بعد از سر برداشتن از سجده حاجات خود را ذکر نماید، همانا که برآورده میگردد».[1]
بنابراین این نماز مدرک دارد و با وجود مدرک فرض بدعت بودن آن فرضی باطل است چون بدعت در صورتی است که یک عمل هیچ اصلی نداشته باشد و به همراه استناد به معصوم نیز صورت بپذیرد.
[1]. وسائل الشیعة،ج8ص100. ( 10172 ) 1 - الحسن بن یوسف المطهر العلامة فی إجازته لبنی زهرة باسناد ذکره قال : قال رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : رجب شهر الله ، و شهری ، ورمضان شهر أمتی ، ثم قال : من صامه کله استوجب على الله ثلاثة أشیاء : مغفرة لجمیع ما سلف من ذنوبه ، وعصمة فیما بقی من عمره ، وأمانا من العطش یوم الفزع الأکبر ، فقام شیخ ضعیف فقال : یا رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) ، إنی عاجز عن صیامه کله ، فقال رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : صم أول یوم منه فان الحسنة بعشر أمثالها ، وأوسط یوم منه ، وآخر یوم منه ، فإنک تعطى ثواب من صامه کله ،
ولکن لا تغفلوا عن لیلة أول جمعة منه فإنها لیلة تسمیها الملائکة : لیلة الرغائب ، وذلک إنه إذا مضى ثلث اللیل لایبقى ملک فی السماوات والأرض إلا ویجتمعون فی الکعبة وحوالیها ، ویطلع الله علیهم فیقول لهم یا ملائکتی ، سلونی ما شئتم ، فیقولون : یا ربنا ، حاجتنا إلیک أن تغفر لصوام رجب ، فیقول الله عز وجل : قد فعلت ذلک ، ثم قال رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : أما من أحد یصوم یوم الخمیس أول خمیس من رجب ثم یصلی ما بین العشاء والعتمة اثنتی عشرة رکعة ، فإذا فرغ من صلاته صلى على سبعین مرة یقول : اللهم صل على محمد وعلى آله ، ثم یسجد ویقول فی سجوده سبعین مرة : سبوح قدوس ، رب الملائکة والروح ، ثم یرفع رأسه ویقول : رب اغفر وارحم ، وتجاوز عما تعلم ، إنک أنت العلی الأعظم ، ثم یسجد سجدة ویقول فیها : ما قال فی الأولى ثم یسأل الله حاجته فی سجوده فإنها تقضى ،
قال رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : والذی نفسی بیده ، لا یصلی عبد أو أمة هذه الصلاة إلا غفر له جمیع ذنوبه ولو کانت مثل زبد البحر ، ویشفع یوم القیامة فی سبع مائة من أهل بیته ممن استوجب النار ، الحدیث . وهو طویل یشتمل على ثواب جزیل . ورواه ابن طاوس فی ( الاقبال ) مرسلا عن النبی ( صلى الله علیه وآله ) ، نحوه -
اگر کسی اشکال کند که سند این روایت ضعیف است،در پاسخ گفته می شود:
در مستحبات عمل فقها بر تسامح در بررسی دلیل آنها قرار گرفته و این از باب محتوای اخبار من بلغ هست که این اخبار در حد استفاضه اند و بعید نیست که از لحاظ معنا متواتر باشند که مفاد آنها این است:
به هرکس ثواب عملی از جانب رسول خدا«صلی الله علیه وآله» برسد«به اینکه پیامبر«ص» فرموده اگر این عمل را انجام دهید فلان ثواب به شما داده می شود» و بر طبق آن عمل نماید، خداوند ثواب آن عمل را به او می دهد ولو اینکه رسول خدا«صلی الله علیه وآله»این کلام را نفرموده باشد.
شیخ انصاری در این رابطه می فرمایند:
«أخبار من بلغ : الأخبار المستفیضة التی لا یبعد دعوى تواترها معنى : فمنها : مصححة هشام بن سالم عن أبی عبد الله علیه السلام قال :
(من بلغه عن النبی صلى الله علیه وآله شئ من الثواب فعمله ، کان أجر ذلک له ، وإن کان رسول الله صلى الله علیه وآله لم یقله. ومنها : حسنة أخرى - کالصحیحة - له ، عن أبی عبد الله إلیه السلام أیضا ، قال : ( من سمع شیئا من الثواب على شئ فصنعه کان له أجره وإن لم یکن کما بلغه) .[1]
این امر در بسیاری از مستحبات جاری است و منحصر به این نماز نیز نمی شود.
وبر فرض اخبار من بلغ برای کسی ثابت نباشد،انجام عمل رجاء و به قصد مطلوبیت و نه ورود هیچ منع شرعی ای ندارد و به این اعمال بدعت گفته نمی شود.
برای اطلاع بیشتر به بحث بدعت و ارکان آن به این لینک مراجعه بفرمائید:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=8215
[1]. شیخ انصاری در این رابطه می فرمایند:«أخبار من بلغ : الأخبار المستفیضة التی لا یبعد دعوى تواترها معنى : فمنها : مصححة هشام بن سالم عن أبی عبد الله علیه السلام قال :
(من بلغه عن النبی صلى الله علیه وآله شئ من الثواب فعمله ، کان أجر ذلک له ، وإن کان رسول الله صلى الله علیه وآله لم یقله. ومنها : حسنة أخرى - کالصحیحة - له ، عن أبی عبد الله إلیه السلام أیضا ، قال : ( من سمع شیئا من الثواب على شئ فصنعه کان له أجره وإن لم یکن کما بلغه.رسائل فقهیة،شیخ انصاری،ص142 -
جمع بندی :
سؤال اول: آیا خواندن نماز لیلة الرغائب بدعت است؟
پاسخ:روایت نماز« لیلة الرغائب»در کتب متعددی وجود دارد ،مرحوم شیخ حر عاملی در وسائل الشیعة آنرا تحت عنوان«باب استحباب صلاة الرغائب لیلة أول جمعة من رجب» آورده است که ترجمه قسمتی از روایت اینچنین است:
پیامبرصلی الله علیه وآله فرمودند «از شب جمعهی اول این ماه غفلت نکنید، که همانا شبی است که ملائکه آنرا لیلة الرغائب نامیده اند، هرگاه ثلث شب سپری شد تمامی ملائک در کعبه و حوالی آن جمع شده، خداوند به آنها میفرماید: ای ملائکهی من هر چه میخواهید از من سوال کنید، ملائکه میگویند: درخواست ما این است که صائمین این ماه را ببخشی؟ خداوند میفرماید: انجام دادم.
سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: هر کس پنج شنبه اول ماه رجب روزه بگیرد، و بین عشاء ونافله آن دوازده رکعت نماز بخواند، به این نحو که بعد از هر دو رکعت سلام نماز را بگوید، ودر هر رکعت یک بار سوره حمد و سورهی قدر را سه بار و سورهی توحید را دوازده بار قرائت کند، بعد از فراغ از نماز بر من و آل من هفتاد بار صلوات بفرستد، بعد به سجده رفته و ذکر (سبوح قدوس رب الملائکة و الروح ) را هفتاد بار تکرار کند، سپس سر از سجده برداشته و هفتاد بار ذکر (رب اغفر وارحم وتجاوز عما تعلم إنک أنت العلى الأعظم) را تکرار کند، دوباره به سجده رفته و همان ذکر را گفته و بعد از سر برداشتن از سجده حاجات خود را ذکر نماید، همانا که برآورده میگردد».[1]
بنابراین این نماز مدرک دارد و با وجود مدرک فرض بدعت بودن آن فرضی باطل است چون بدعت در صورتی است که یک عمل هیچ اصلی نداشته باشد و به همراه استناد به معصوم نیز صورت بپذیرد.
سؤال دوم: با توجه به اینکه سند این روایت قوی نمی باشد چگونه می توان به محتوای آن عمل نمود؟
پاسخ:در مستحبات عمل فقها بر تسامح در بررسی دلیل آنها قرار گرفته و این از باب محتوای اخبار من بلغ هست که این اخبار در حد استفاضه اند و بعید نیست که از لحاظ معنا متواتر باشند که مفاد آنها این است:
به هرکس ثواب عملی از جانب رسول خدا«صلی الله علیه وآله» برسد«به اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده باشند اگر این عمل را انجام دهید فلان ثواب به شما داده می شود» و بر طبق آن عمل نماید، خداوند ثواب آن عمل را به او می دهد ولو اینکه رسول خدا صلی الله علیه وآله این کلام را نفرموده باشد.
شیخ انصاری در این رابطه می فرمایند:
«أخبار من بلغ : الأخبار المستفیضة التی لا یبعد دعوى تواترها معنى : فمنها : مصححة هشام بن سالم عن أبی عبد الله علیه السلام قال :
(من بلغه عن النبی صلى الله علیه وآله شئ من الثواب فعمله ، کان أجر ذلک له ، وإن کان رسول الله صلى الله علیه وآله لم یقله. ومنها : حسنة أخرى - کالصحیحة - له ، عن أبی عبد الله إلیه السلام أیضا ، قال : ( من سمع شیئا من الثواب على شئ فصنعه کان له أجره وإن لم یکن کما بلغه) .[2]
این امر در بسیاری از مستحبات جاری است و منحصر به این نماز نیز نمی شود. وبر فرض اخبار من بلغ برای کسی ثابت نباشد،انجام عمل رجاء و به قصد مطلوبیت و نه ورود هیچ منع شرعی ای ندارد و به این اعمال بدعت گفته نمی شود.
----------------------------------------------------------------------------------
[1]. وسائل الشیعة،ج8ص100. ( 10172 ) 1 - الحسن بن یوسف المطهر العلامة فی إجازته لبنی زهرة باسناد ذکره قال : قال رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : رجب شهر الله ، و شهری ، ورمضان شهر أمتی ، ثم قال : من صامه کله استوجب على الله ثلاثة أشیاء : مغفرة لجمیع ما سلف من ذنوبه ، وعصمة فیما بقی من عمره ، وأمانا من العطش یوم الفزع الأکبر ، فقام شیخ ضعیف فقال : یا رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) ، إنی عاجز عن صیامه کله ، فقال رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : صم أول یوم منه فان الحسنة بعشر أمثالها ، وأوسط یوم منه ، وآخر یوم منه ، فإنک تعطى ثواب من صامه کله ،
ولکن لا تغفلوا عن لیلة أول جمعة منه فإنها لیلة تسمیها الملائکة : لیلة الرغائب ، وذلک إنه إذا مضى ثلث اللیل لایبقى ملک فی السماوات والأرض إلا ویجتمعون فی الکعبة وحوالیها ، ویطلع الله علیهم فیقول لهم یا ملائکتی ، سلونی ما شئتم ، فیقولون : یا ربنا ، حاجتنا إلیک أن تغفر لصوام رجب ، فیقول الله عز وجل : قد فعلت ذلک ، ثم قال رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : أما من أحد یصوم یوم الخمیس أول خمیس من رجب ثم یصلی ما بین العشاء والعتمة اثنتی عشرة رکعة ، فإذا فرغ من صلاته صلى على سبعین مرة یقول : اللهم صل على محمد وعلى آله ، ثم یسجد ویقول فی سجوده سبعین مرة : سبوح قدوس ، رب الملائکة والروح ، ثم یرفع رأسه ویقول : رب اغفر وارحم ، وتجاوز عما تعلم ، إنک أنت العلی الأعظم ، ثم یسجد سجدة ویقول فیها : ما قال فی الأولى ثم یسأل الله حاجته فی سجوده فإنها تقضى ،
قال رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : والذی نفسی بیده ، لا یصلی عبد أو أمة هذه الصلاة إلا غفر له جمیع ذنوبه ولو کانت مثل زبد البحر ، ویشفع یوم القیامة فی سبع مائة من أهل بیته ممن استوجب النار ، الحدیث . وهو طویل یشتمل على ثواب جزیل . ورواه ابن طاوس فی ( الاقبال ) مرسلا عن النبی ( صلى الله علیه وآله ) ، نحوه.
[2]. رسائل فقهیة،شیخ انصاری،ص142. - http://www.askdin.com/thread12463.html
- *****************************************************************
- کیفیت نماز لیلةالرغایب
کیفیت آن چنان است که روز پنجشنبه اوّل آن ماه را روزه میداری چون شب جمعه داخل شود ما بین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز میگذاری هر دو رکعت به یک سلام و در هر رکعت از آن یک مرتبه حمد و سه مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ و دوازده مرتبه قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ میخوانی و چون فارغ شدی از نماز هفتاد مرتبه میگوئی« اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الاُْمِّیِّ وَعَلی آلِهِ» پس به سجده می روی و هفتاد مرتبه میگوئی:« سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» پس سر ازسجده برمیداری وهفتاد مرتبه میگوئی«رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَلِیُّ الاَعْظَمُ» پس باز به سجده میروی و هفتاد مرتبه میگوئی:« سُبُّوحٌ قُدّوُسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» پس حاجت خود را میطلبی که انشاءالله برآورده خواهد شد.- *******************************************************************
اعمال لیله الرغائب
بدانکه اولین شب جمعه ماه رجب را«لیلة الرغاب»(یعنى شب دلدادگان)مىگویند و براى آن عملى با فضیلت بسیار از حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله وارد شده که آن را سیّد در کتاب«اقبال»و علاّمه حلى در«اجازه بنى زهره»نقل کردهاند،بعضى از فضیلت آن اینکه به سبب انجام آن گناهان بسیار آمرزیده مىشود،و نیز نمازى در آن وارد شده که هرکه آن را به جاى آورد هنگام شب اوّل قبرش حق تعالى ثواب آن را به نیکوترین صورت و با روى گشاده و درخشان و زبانى گویا به سوى او مىفرستد،پس به او مىگوید:اى حبیب من تو را بشارت باد که از هر شدّت و سختى نجات یافتى،بنده مىگوید تو کیستى؟به خدا سوگند من چهرهاى زیباتر از چهره تو ندیدم،و سخنى شیرینتر از سخن تو نشنیدم،و بویى بهتر از بوى تو نبوییدم!!پاسخ میدهد:من ثواب آن نمازم که در فلان شب،از فلان ماه،از فلان سال به جاى آوردى امشب نزد تو آمدم تا حقّت را ادا کنم،و مونس تنهایى تو باشم،و هراس را از تو برگیرم و هنگامىکه در صور(شیپور قیامت) دمیده شود،در عرصه قیامت سایهاى بر سرت خواهم افکند،پس خوشحال باش که خیر هرگز از تو جدا نخواهد شد.کیفیت این نماز چنین است: اولین پنجشنبه ماه رجب را روزه مىدارى،چون شب جمعه داخل شود،ما بین نماز مغرب و عشا،دوازده رکعت نماز بجاى مىآورى،هر دو رکعت با یک سلام به این ترتیب که در هر رکعت یک مرتبه سوره«حمد»و سه مرتبه«سوره قدر»و دوازده مرتبه«سوره توحید»مىخوانى و هنگامى که از نماز فارغ شدى هفتاد مرتبه مىگویى:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ وَ عَلَى آلِهِ [وَ آلِ مُحَمَّدٍ] .
خدایا!بر محمّد پیامبر درس ناخوانده و خاندانش درود فرست
سپس به سجده مىروى و هفتاد مرتبه میگویى:
سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ
پاک و منزّه است پروردگار فرشتگان و روح
آنگاه سر از سجده بر مىدارى و هفتاد مرتبه مىگویى:
رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجَاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیُّ الْأَعْظَمُ
پروردگارا!مرا بیامرز و بر من مهرورز و از آنچه از من مىدانى بگذر،تو خداى برتر و بزرگترى
دوباره به سجده مىروى و هفتاد مرتبه مىگویى:
سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ
پاک و منزّه است پروردگار فرشتگان و روح
سپس حاجت خود را مىطلبى که به خواست خدا برآورده خواهد شد.آگاه باش زیارت حضرت رضا علیه السّلام در ماه رجب مستحب است،و انجام آن در این ماه امتیاز خاصى دارد،همانگونه که انجام عمره در ماه رجب فضیلت دارد تا جایى که روایت شده انجام آن در این ماه،در فضیلت همتاى حج است و نیز نقل شده:حضرت سجاد علیه السّلام در ماه رجب به عمره مشرّف شده بود،و شب و روز نزد کعبه نماز مىخواند،و در حالى که پیوسته در سجده بود این ذکر از زبان ایشان شنیده مىشد:
عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ
گناه از بندهات بزرگ شده،پس بگذر گذشت از سوى تو زیبا باشد.- http://www.erfan.ir/farsi/mafatih87/%DA%A9%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA%20%D9
سایت استاد شیخ حسین انصاریان
**********************************************************
کلیک کنید:لیلةالرغائب - ویکیپدیا، دانشنامه? آزاد
کلمه? «رغائب» جمع «رغیبه» به معنای چیزی که مورد رغبت و میل است و نیز به معنای عطا و بخشش فراوان میباشند. بنابر معنای اول «لیله الرغائب» شبی است که میل و توجه به عبادت و بندگی در آن بسیار است و بندگان خدا در این شب گرایش زیادی به رفتن به در خانه خدا و ارتباط و انس با او دارند. بر پایه? معنای دوم «لیله الرغائب» شبی است که در آن عطاء و بخشش خدا بسیار است و بندگان خداوند با رو آوردن به بارگاه خدا و خشوع در برابر بزرگی خدا، شایسته? دریافت انعام و عطا و بخشش بی کرانه? خدا میشوند.[2]
فضائل ماه رجب و لیلة الرغائب
آیا نماز «لیلة الرغائب» دارای سند است
تا چه زمانی از شب میتوان نماز لیله الرغایب را بجا آورد ؟
در اولین شب جمعه ماه رجب مابین نماز مغرب و عشا دوازده رکعت نماز به عنوان نماز لیله الرغایب مستحب است ، هر دو رکعت به یک سلام و در هر رکعت از آن یک مرتبه حمد و سه مرتبه انّا أنزلناه‘ و دوازده مرتبه قل هوالله احد می خوانی و چون فارغ شدی از نماز هفتاد مرتبه می گویی« اللهم صل علی محمد النبی الامّی و علی اله» پس بسجده می روی و هفتاد مرتبه می گویی « سبّوحٌ قدوسٌ رَبّ الملائکة وَ الرّوح» پس سر از سجده بر می داری و هفتاد مرتبه می گویی « رَبِّ اغفِر و أرحَم و تَجاوَز عَمّا تَعلَم إنَّک أنتَ العَلی الأعظَم» پس باز بسجده می روی و هفتاد مرتبه می گویی «سبّوحٌ قدوسٌ رَبّ الملائکة وَ الرّوح» پس حاجت خود را می طلبی که إن شاء الله برآورده خواهد شد.(1)
چون به نظر مراجع معظم تقلید پایان وقت نماز عشا، نصف شب است. وقتی که شب را از اول غروب تا اذان صبح حساب کرده و تقسیم بر دو کنیم، نصف شب شرعی معین میشود. نصف شب شرعی غالباً حدود 11 ساعت و یک ربع بعد از اذان ظهر است.(1) وقت استحباب نماز مذکور بین نماز مغرب و عشاء است شما هر اندازه نماز عشاء را به تاخیر بیندازید می توانید این نماز را بخوانید چون بین نماز مغرب و عشاء صادق است البته قضای نماز مستحبی را به قصد رجاء می توان خواند.
پینوشت:
.1- قمی شیخ عباس،مفاتیح الجنان، کتابفروشی علمی،سال1345ش،- ، ص 288
2-توضیح المسایل مراجع ،ج 1، م 739 و740.
http://www.pasokhgoo.ir/node/35354

کلیک کنید:14نکته درباره زیارت جامعه کبیره

شهادت امام هادی علیه السلام تسلیت
زندگینامه امام هادی علیه السلام
امام هادی(ع) دهمین رهبر آسمانی است که از سوی پیامبر گرامی(ص) برای اداره امور امت اسلامی معرفی شده است. از نگاه پیروان اهل بیت(ع) امامت و رهبری جامعه تا دوازده نسل بر اساس فرمان الهی و پیامبر(ص) و امامان قبلی تعیین و به جامعه معرفی شده اند، در این زنجیره نورانی امام علی النقی معروف به امام هادی و ابوالحسن ثالث دهمین خورشید هدایت امت اسلامی است.
این رهبر بزرگوار، فرزند امام جواد(ع) نوه امام رضا(ع) است که در روستایی از اطراف مدینه به نام «صریا» به دنیا آمد. مادرش کنیزی با فضیلت و پارسا بود که سمانه نام داشت.
تاملی در معنی و مفهوم «هادی» که معروف ترین لقب آن بزرگوار است، بسیاری از حقایق را روشن می سازد.
هدایت در کتب لغت دو معنای «ارائه طریق » و «رساندن به مقصد و مطلوب» را در بردارد. و معمولاًٌ در ارائه راه مطلوب و مثبت به کار می رود.
در فرهنگ قرآن و عترت هدایت و هادی، بار مفهومی و معنایی بسیار عمیق تر از رهنمای جغرافیایی دارد. شناخت راه، شناخت مقصد، شناخت امت و کاروانیان همراه، شناخت موانع و مشکلات مسیر، شناخت دزد ها و گردنه ها، ایجاد انگیزه برای حرکت، دمیدن روح استقامت در رهروان، حفظ اتحاد و هماهنگی کاروان، حمایت و حفاظت از جان و مال و حقوق کاروانیان وظیفه دلیل و رهنمای کاروان و بخشی از مفهوم «هادی» در فرهنگ اسلامی است.
امام هادی، حضرت علی بن محمد النقی و معروف به ابن الرضا(ع) خورشید نورافشانی بود که از سالهای 220ق تا سال 254 رسالت رهبری و هدایت امت بزرگ اسلامی را بر دوش داشت و حدود سی و چهار سال ناخدای کشتی اسلام در میان امواج وحشتناک عصر عباسی بود.
آن بزرگوار در تاریک ترین روزگار سلطه اشرار به زندگی بشریت نور و گرمی بخشید و در دشوارترین شرایط فرزندان پیامبر و قرآن را حمایت و سرپرستی کرد.
هادی آل محمد(ع) هم قبله را به خوبی می شناخت، هم قبیله را، هم مردم را، هم مردان ساحت سیاست را، او راه دست یابی به مقام قرب خدا را از اولیای او آموخته بود. از حیله ها و نیرنگ ها و مطامع و خواسته های دشمنان توحید و عدالت آگاه بود. او ضعف ها و کمبود ها و جهل و غفلت عمومی و بیماری انسانهای عصر خویش را به خوبی می شناخت . قربانیان بیماری های اجتماعی را می دید و از درد و رنج و مشکلات زندگی مردم می سوخت. پزشکی بود که با مریض به خوبی آشنا و مهربان بود. آفات و آسیب ها و خطرها و بیماری ها مسلمانان و نامسلمانان را به خوبی تشخیص می داد.
او در حدود چهل و یک سال زندگی و سی و چند سال رهبری، بر آسمان زندگی بشریت فروغ هدایت پاشید و خورشیدوار گمشدگان وادی غفلت و حیرت و گرفتاران کویر شرک و بیداد را رهایی بخشید. در روزگاری که جهل و غفلت عمومی از یک سو و شهوات و شبهات حکومتی از سوی دیگر، فضای زندگی را از ظلمت و ظلم پر کرده بود و به دست گرفتن شمعی کوچک هم، گناهی بزرگ تلقّی می شد، هادی امت، خورشیدوار بر آفاق زندگی بشریت تابیدن گرفت و بشریت مظلوم و حق طلب را از افتادن در پرتگاه هواپرستی و جهالت و چاهسار بیداد و کفر و شرک و نفاق مصون داشت. هدایت در برابر شبکه جهانی شرک. هدایت از میان امواج متراکم کفر. هدایت در برابر دام و دانه منافقان و عالمان درباری. هدایت در برابر سلطه سازمان یافته ظلم و بیدادگری. هدایت در برابر طوفان و گردباد اختلافات فکری و فرهنگی. هدایت امت نسبت به تأمین آبرومندانه نیازهای زندگی. هدایت در برابر هجوم حمایت شده فساد اخلاقی. هدایت در برابر وسوسه های درونی و نیازهای عزیزی. و در یک سخن نجات بشریت از ظلمات به سوی نور، رسالتی سنگین و دشوار است، که همیشه بر دوش پیامبران الهی و رهبران آسمانی قرار داشته و دارد و این وظیفه الهی و قدسی در عصر سیاه متوکل عباسی بر دوش امام هادی(ع) قرار داشت. هادیان الهی، از یک سو به هدایت و رهایی ملت ها می اندیشند، از سوی دیگر به هدایت دولت ها. هم به مردم فکر می کنند، هم به مردان صحنه سیاست و مدیریت . هم گروه های و اصناف اجتماعی را در مدّ نظر دارند. هم افراد و اشخاص را، هم به نسل حاضر می اندیشند و هم به اینده امت می نگرند. برای آنان یک انسان هم مهم است و هدایت او با احیای بشریت برابری می کند. امنیت و عدالت و سلامت و سعادت، حق همه است، حقی که خداوند قرار داده است و امام مرزبان «حدود و حقوق الهی» است رهبری با این نگاه ـ که به «کرامت انسان» می اندیشد و پاسداری از حق و عدل را وظیفه خویش می داند و «عرفان الهی» و «اخلاق ملکوتی» را قلّه های پرواز جامعه می شناسد ـ دشوارترین مسئولیت است. رهبری و امامت همیشه رسالتی سنگین است که آسمان و زمین و کوه ها از تحمل آن می گریزند و تنها فرزندان فاطمه و آموزش دیدگان مدرسه علوی(ع) با حول و قوه الهی می توانند، این بار امانت را بر دوش کشند. عصر امام هادی(ع) عصر دشواری است که نمرود ردای ابراهیم(ع) بر تن دارد و فرعون عصای موسی به دست گرفته است. ابوسفیان در جایگاه پیامبر نشسته و یزید ندای توحید و اخلاق بر می آورد. هدایت امت در این شرایط که اتحاد زر و زور و تزویر بر کرسی رهبری نشسته چقدر دشوار است. عباسیان به بهانه وابستگی به پیامبر(ص) بر کرسی خلافت نشسته اند و خلافت و حکومت و دولت ابزاری برای بهره کشی از مردم و غارت «جان» و «مال» و «نوامیس» محرومان شده است. متوکل کاخهای متعدد می سازد، کاخ شاه، کاخ عروس، کاخ شبداز، کاخ بدیع، کاخ غربت، کاخ برج که هفتصد هزار دنیار فقط هزینه ساخت، کاخ برج شده است.[1] متوکل دوازده هزار کنیز در کاخ خود دارد وقتی برای پسرش «عبدالله معتز» جشن ختنه سوران می گیرد فرشی با یکصد ذراع طول با عرض پنجاه ذراع آماده می شود، چهار هزار صندلی از طلا و مرصع به جواهر در تالار قصر می چیند و بیست میلیون درهم برای نثار بر سر خدام و حاشیه نشینان فراهم می اید و غارت بیت المال به اوج می رسد.[2] میگساری و فسق و فجور و رقص و موزیک بر کاخ ها و درباریان حاکم است و فقر و شمشیر و توهین و تحقیر بر توده های مردم و بالاترین فشار ها و زندان و تبعید و فرار و اعدام و تعقیب علویان و فرزندان فاطمه(س) را تهدید می کند متوکل، شخصی به نام عمر بن فرج رخّجی را والی مکه و مدینه کرده بود و او مردم را از هر گونه احسان و نیکی به آل ابوطالب منع می کرد و هر کس با انان مهربانی می کرد، مورد تعقیب و آزار قرار می گرفت. به حدّی کار بر بانوان علوی سخت شد که لباس درستی نداشتند که در آن نماز بخوانند. تنها یک پیراهن مناسب برای نماز در دست آنان بود که به نوبت در آن نماز می خواندند. ولی پس از نماز آن را در می آوردند و به همان جامه های کهنه و بدون جامه به چرخ ریسی می پرداختند.[3] در این دوران سخت جاهلیت عباسیان ـ روزگار متوکل ـ دوباره دنیا بر مدار کفر و مراد جور می گردد. شمشیرهای دفاع از اسلام و اهل بیت(ع) شکسته، و حلقوم ها بریده و دارها برچیده و خون ها شسته اند. و بر مزارآباد شهیدان و قبرستان سرد و ساکت زندگان، شب سیاه هراس و خفقان سایه افکنده و وای جغدی هم به گوش نمی رسد. جاهلیت جدید عصر بنی عباس، سیاه تر و وحشی تر و سنگین تر از طغیان طاغوت های اموی است در این فضای سرد و یاس و طوفان بیم و هراس، باز هم مردی از مدینه النبی(ص) تا بغداد و سامرا، مشعل امید و روشنایی و بیداری و قیام و آزادی در دست دارد. او امام هادی(ع) است ک ردای پیامبر بر دوش و فریاد علی و فاطمه(س) در گلو و دانش قرآن در سینه و عشق و آزادی مسلمانان در سر، چه کسی جز او می تواند در برابر اقتدار کفر و بیداد و جاذبه های فسق و فجور از فریاد قرآن و آزادی انسان حمایت کند. رسالت بزرگ پاسداری از همه ارزش ها در برابر هجوم بی مرز بر دوش فرزند رشید امام جواد(ع) و نوه خورشید خراسان، ابن الرضا(ع)، حضرت امام هادی(ع) است. پاسداری از کتاب هدایت و نور، پاسداری از فطرت سلیم و پاک انسانی، پاسداری از نیروی عقل و خردورزی، پاسداری از میراث گرانبهای حدیث نبوی(ص) پاسداری از رهنمودها و دستاوردهای اوصیای پیشین رسول خدا(ص) و انتقال کامل این معارف به جامعه برنامه زندگی امام هادی(ع) است. امام نقش رساندن پیام قرآن به گوش عصرها و نسل ها را بر عهده دارد، ولی در میان هلهله مستانه و طبل و کرنای ارتش خونریز متوکل و موسیقی مدام خنیانگران و رقاصگان و چشن و پایکوبی و بازی ها، مسابقات و جشن های هزار و یک شب عباسیان، چگونه قرآن تلاوت کند و در کجا تفسیر قرآن بگوید و چگونه جامعه را به شناخت و احیای سنت های نبوی فراخواند. امام از هشت سالگی رسالت بزرگ رهبری امت را بر دوش گرفته است، ولی از همان آغاز به بهانه تربیت و آموزش در خانه ای در صریا اطراف مدینه تا حدود 13 سالگی تحت نظر قرار می گیرد و سپس در تبعید گاه سامرا 20 سال رایت نورانی امامت را برافراشته نگه می دارد. ه سال در عصر واثق پسر معتصم. و حدود 16 سال با متوکل ـ دژخیم ترین غدّه بدخیم در روزگار امام. 6 ماه با منتصر پسر متوکل 4 سال با مستعین پسر عموی منتصر و 3 سال با معتز پسر متوکل معاصر است. ویژه نامه امام هادی(ع) که حرفی از هزاران و قطره ای از اقیانوس ارزش ها، اندیشه ها، و اخلاق و رفتار آن بزرگوار است به همین امید فراهم آمد که ما را بیشتر با سیمای آسمانی او آشنا کند و در هجوم تاتاروار مغول های غربی و مزدوران انگلیس و آمریکا به مرقد پاک پیشوایان سامرا، دفاعی فرهنگی از آفتاب سامرا باشد. «بارالها! بر علی بن محمد (امام هادی) درود فرست. او که جانشین اوصیای پیامبر(ص) و پیشوای پارسایان است. و جایگزین رهبران دین و حجت بر تمام آفریدگان. بارالها! همانگونه که او را نوری قرار دادی تا مؤمنان از او فروغ بگیرند. او به پاداش بزرگ تو بشارت داد و از کیفر تو مردم را بر حذر داشت و ایات تو را یادآور گردید، حلال تو را حلال دانست و حرام تو را حرام شمرد. آئین تو و واجبات تو را روشن کرد و مردم را به عبادت تو برانگیخت. و به طاعت تو فرمان داد و از معصیت تو بازداشت. خدایا! بر او درود فرست برترین درودی که بر هر کدام از اولیای خودت و ذرّیه پیامبرانت می فرستی ای معبود جهانیان». در این صلوات که از امام حسن عسکری(ع) درباره هر کدام از چهارده معصوم نقل شده درباره امام هادی(ع) چنین آمده است: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَصِیِّ الْأَوْصِیآءِ، وَاِمامِ الْأَتْقِیآءِ،وَخَلَفِ اَئِمَّةِ الدّینِ، وَالْحُجَّةِ عَلَی الْخَلائِقِ اَجْمَعینَ، اَللّهُمَّ کَماجَعَلْتَهُ نوُراً یَسْتَضیی ُ بِهِ الْمُؤْمِنوُنَ فَبَشَّرَ بِالْجَزیلِ مِنْ ثَوابِکَ، وَاَنْذَرَ بِالْأَلیمِ مِنْ عِقابِکَ، وَحَذَّرَ بَاْسَکَ، وَذَکَّرَ بِآیاتِکَ، وَاَحَلَّ حَلالَکَ، وَحَرَّمَ حَرامَکَ، وَبَیَّنَ شَرایِعَکَ وَفَرایِضَکَ، وَحَضَّ عَلی عِبادَتِکَ، وَاَمَرَ بِطاعَتِکَ، وَنَهی عَنْ مَعْصِیَتِکَ، فَصَلِّ عَلَیْهِ اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیآئِکَ، وَذُرِّیَّةِ اَنْبِیآئِکَ، یا اِلهَ الْعالَمینَ. [1] . سیره پیشوایان، ص593. [2] . همان، ص594. [3] . تتمة المنتهی، ص323. http://sama0086.mihanblog.com/انواع و ابعاد هدایت
عصر هادوی
رسالت برزگ
ده سال با معتصم برادر مأمون.
صلوات بر امام هادی(ع)
پی نوشت ها
.: Weblog Themes By Pichak :.