***نسیم معرفت***
به نام خدا
جناب آقای مهندس بهمن علیمرادی گیلانی چالکسرایی
سلام علیکم
یک پیشنهاد
طاعات وعبادات تون قبول حضرت حق.
با توجه به آیه 55 از سوره نور : وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُواالصَّالِحاتِ ... وآیاتی که ایمان را با عمل صالح پیوند داده پیشنهاد می کنم که در کنار کارهای فرهنگی واعتقادی ودینی و ... یک صندوق خیریه به نام (صندوق خیریه گیلان نشاط ) درست شود تا گرهی ومشکلی از نیازمندان واقعی را مرتفع سازد.... و هیات مدیره ای هم دراین رابطه تشکیل شود که مسولیت ومدیریت آن با برادر عزیز جناب آقای بهمن علیمرادی چالکسرایی باشد . سپس شماره حسابی برای این صندوق درنظر گرفته شود و این شماره حساب هم به همه اعضاء گروه گیلان نشاط داده شود تا هرکدام به اندازه وسع خود دراین کار و امر خیر مشارکت نماید. امید است که این پیشنهاد مقبول طبع عزیزان واقع گردد...
مخلص شما سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
هفدهم خرداد 1395 ه.ش
اول شوّال 1437 ه.ق
روز چهارشنبه
توضیح : گروه گیلان نشاط و گیلان نشاط جوان (با مدیریت جناب آقای بهمن علیمرادی چالکسرایی گیلانی) فعالیت خوبی در فضای مجازی دارد این گروه یکی از گروه های فعّال و خوب در عرصه فضای مجازی است که بسیاری از فرهیختگان و افراد شاخص سیاسی و اجتماعی و مدیریتی از اهل گیلان و لاهیجان و ... در آن عضو هستند و بنده نیز عضو این گروه می باشم . از زحمات خالصانه جناب آقای بهمن علیمرادی چالکسرایی نیز صمیمانه قدر دانی و سپاسگزاری می نمایم . کلیک کنید (سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی)
***نسیم معرفت***
به نام خدا
سلام علیکم
یک پیشنهاد
طاعات وعبادات تون قبول حضرت حق.
با توجه به آیه 55 از سوره نور : وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُواالصَّالِحاتِ ... وآیاتی که ایمان را با عمل صالح پیوند داده پیشنهاد می کنم که در کنار کارهای فرهنگی واعتقادی ودینی و ... یک صندوق خیریه به نام (صندوق خیریه گیلان نشاط ) درست شود تا گرهی ومشکلی از نیازمندان واقعی را مرتفع سازد.... و هیات مدیره ای هم دراین رابطه تشکیل شود که مسولیت ومدیریت آن با برادر عزیز جناب آقای بهمن علیمرادی چالکسرایی باشد . سپس شماره حسابی برای این صندوق درنظر گرفته شود و این شماره حساب هم به همه اعضاء گروه گیلان نشاط داده شود تا هرکدام به اندازه وسع خود دراین کار و امر خیر مشارکت نماید. امید است که این پیشنهاد مقبول طبع عزیزان واقع گردد...
مخلص شما سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
هفدهم خرداد 1395 ه.ش
اول شوّال 1437 ه.ق
روز چهارشنبه
** توضیح اینکه ( گروه گیلان نشاط) با مدیریت جناب آقای بهمن علیمرادی چالکسرایی گیلانی ، یکی از گروه های فعال و خوب در عرصه فضای مجازی است که بسیاری از فرهیختگان و فرهنگیان و افراد شاخص سیاسی و اجتماعی و مدیریتی از اهل گیلان و لاهیجان در آن عضو هستند و بنده نیز عضو این گروه می باشم .
***نسیم معرفت***
به نام خدا
**بازگشت به فطرت پاک ( نسیم معرفت)
سلام علیکم
عید سعید فطر و حلول ماه شوّال برشما مبارک باد . فطر در لغت به معانی گوناگونی از قبیل اِبراز و باز شدن و شکافتن و ساختن و اِبداع و سرشت و فطرت آمده است . روز عید فطر ، روز بازگشت به سرشت و فطرت پاک است . بعد از یک ماه صیام وروزه داری ، غُبار هوی وهوس و گناه ومعصیت و ... از آینه فطرت آدمی زدوده میشود و انسان در پرتو نورانیت ماه خدا ، خدایی میشود و رنگ الهی می گیرد . درسوره بقره آیه 138 چنین آمده است : صِبْغَةَ اللّهِ وَ مَنْ احْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً یعنی رنگ خدایی بپذیرید و خدایی شوید(رنگ ایمان و توحید و اسلام) و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟!
چه زیبا سروده است حافظ شیرازی :
جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی
غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد
در اینکه مراد از( صِبْغَةَ اللّهِ ) در این آیه شریفه چیست ؟ طبق روایات و کُتُب تفسیر ، برخی گفته اند که مراد از آن اسلام است و عده ای گفته اند مراد از آن ، ولایت حضرت علی (علیه السلا) است و بعضی ها هم گفته اند که مراد از (صِبْغَةَ اللّهِ ) فطرت است . همان فطرت پاک الهی که همه انسان ها بر اساس آن متولد شده اند . فطرت پاک ، همچون آیینه ای است که اگر به آن توجه نشود ، تیره وتار و ناپاک می گردد. در روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که فرمود : کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ حَتّی یَکُونَ أَبَوَاه یُهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِهِ وَ یُمَجِّسَانِهِ( احیاء العلوم، ج 3، ص 13، سفینة البحار، ج 2، ص 279.) هرمولودی براساس فطرت پاک الهی آفریده شده است تا اینکه پدر ومادرش (ویا عوامل دیگر) او را به عقاید باطل از قبیل یهودیت و نصرانیت و مجوسیت منحرف می سازد . پس روز عید فطر در واقع روز باز گشت به فطرت پاک است وامید است که آینه فطرت ما همیشه صاف و درخشنده باشد تا در پرتو آن به تماشای انوار الهی بنشینیم و لذت معنوی ببریم .
البته راجع به حدیث( کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ.... ) بحث هایی از نظر سند و دلالت وجود دارد که جای پرداختن آن در اینجا وجود ندارد.
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
**************************************************
** فطرت و معرفت فطرى(مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن)
**بررسی حدیث (کُلُّ مَولُودِِ یَولَدُ عَلَی الفِطرَةِ...) توسط استاد شب زنده دار
***نسیم معرفت***
**عید فطر از دیدگاه حضرت آیت الله جوادی آملی(نسیم معرفت)
ماه مبارک رمضان یک وحدت جمعی دارد ، گذشته از اینکه هر روز تکلیف جدا ومستقل دارد و روزه گرفتنش لازم است ، مجموع این ماه یک وحدت خاص دارد که قرآن کریم از او اینچنین یاد کرده است : فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ (1). کسی که در ماه مبارک رمضان شاهد و حاضر بود و مسافر بود ، این شهر را ، این ماه را روزه بگیرد . لذا وظائف خاصّی برای شب هاست ؛ دستورهای مخصوصی برای روزهاست ؛ این وحدت جمعی ماه مبارک رمضان با فرارسیدن اوّل شوّال ، فطر او فرا می رسد .
بنابراین همانطوری که هر روز پایانش افطار است ، این ماه هم پایانش افطار است و روز عید فطر افطار این ماه است ؛ این مطلب اوّل .
مطلب دوّم آن است که این روز را خدای سبحان عید رسمی مؤمنین قرار داد . از دعای نورانی امام سجاد در وداع ماه مبارک رمضان بر می آید ، چنین که در دعاهای قنوت نماز عید فطر هم بر می آید که خداوند این روز را عید قرار داد ؛ که جَعَلتَهُ لِلمُسلِمینَ عِیداً (2)، لِلمُؤمِنینَ عِیداً (3).
مطلب بعدی آن است که عید به معنای نشاط و سرور نیست ! چون سُروراً عطف بر عید شده است و جدای از اوست . در صحیفة سجادیّه دارد عِیداً وَ سُروراً ؛[اللَّهُمَّ إِنَّا نَتُوبُ إِلَیْکَ فِی یَوْمِ فِطْرِنَا الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِینَ عِیداً وَ سُرُوراً وَ لِأَهْلِ [لِلْمُؤْمِنِینَ] مِلَّتِکَ مَجْمَعاً وَ مُحْتَشَداً مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ أَذْنَبْنَاهُ أَوْ سُوءٍ أَسْلَفْنَاهُ أَوْ خَاطِرِ [خَطْرَةِ] شَرٍّ أَضْمَرْنَاهُ ...خداوندا، در این روز فطر که آن را عید و مایهى شادمانى مسلمانان، و زمان اجتماع و گردآمدن اهل آیینت قرار دادهاى، از همهى گناهانى که مرتکب شدهایم و بدىهایى که در گذشته از ما سرزده است و خاطرههاى بدى که در دل داریم ...]این عید گرچه با (یا) استعمال شده است ، ولی اصل اش (واو) ای است نه یائی ! شاید یائی هم اصلاً نباشد ! این عادَ یَعُودُ است ؛ که مَعاد هم از همین لغت است ، و مُعید بودن خدای سبحان هم از همین لغت است . که عید از عُود و رجوع مجدّد است . خدای سبحان نام مبارکی دارد به نام مبدء و مُبدِع و نام مبارک دیگرش مُعید است که او بر می گرداند . یوم عید یوم رجوع إلَی الله است .
لذا دستورهائی که مربوط به خطبه ها و سخنان امام نماز عید هست ، این است که : شما وقتی از منزل هایتان بیرون می روید به طرف مصلّی ، آن حالت زنده شدن از قبر را در نظر بگیرید که یک ترسیمی از معاد است . منتها خدای سبحان اگر بخواهد به صورت مُعید تجلّی تامّ داشته باشد ، جریان معاد پیش می آید ؛ و اگر گوشه ای از آن نام تجلّی بکند ، « عید فطر » ظهور می کند . این عود و رجوع بنده است به طرف خدای سبحان.
کسانی که روزة این ماه را گرفتند و توفیق انجام وظیفه داشتند ، بر می گردند ، جائزة خود را از خدای سبحان دریافت می کنند . لذا شب عید فطر و روز عید فطر به عنوان « لَیلَهُ الجَوائِز » یا « یَومُ الجَوائِز » هست که اگر گفته شده است :
روز عید است و من مانده در این تدبیرم که دهم حاصل سی روزه و ساغر گیرم
همین است که انسان بر می گردد به طرف خدای سبحان ، پاداش اش را دریافت می کند
مطلب بعدی آن است که : کسانی که به وظائف این ماه پر فیض موفّق شدند و عمل کردند ، آنها که خَوفاً مِنَ النّار روزه گرفتند ، یا شب های این ماه را زنده نگه داشتند ، جائزه ای که از فرشتگان الهی دریافت می کنند ، نجات از نار است .
آنهائی که برای رسیدن به بهشت وظائف ماه مبارک رمضان را انجام دادند ، جائزه ای که از فرشتگان رحمت دریافت می کنند ، وصول به بهشت است . إن شآءَ الله این جائزه را حفظ می کنند !
و آنهائی که شَوقاً إلَی الله ، حُبّاً لله ، شُکراً لله عبادت کردند ، عَودشان به طرف خود خدای سبحان است و جائزه را از دست بی دستی خدای سبحان دریافت می کنند و آن هم محبوبیّت است و کرامت ، که مقام شامخ محبّت را به آنها عطاء می کند ؛ وقتی محبوب الهی شدند ، هم از گزند دوزخ مصون اند ، هم از فیض وفوز بهشت طَرفی می بندند . بنابراین سه گروه به خدا بر می گردند ؛ هر گروه جائزة خاصّ خودشان را هم دریافت می کنند .
و در قرآن کریم فرمود : ما این یک ماه را که وحدت جمعی دارد بر شما لازم کردیم که روزه بگیرید ؛ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی ما هَداکُمْ (4). شما باید این سی روز را به کمال برسانید ، این ماه را به کمال برسانید ، و بعد خدا را تکبیر بگوئید ؛ بگوئید خدا اَکبَرُ مِنْ کُلِّ شِیء(5) یا اَکبَرُ مِنْ أنْ یُوصَفَ (6) است که شما را هدایت کرده است . لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی ما هَداکُمْ .
لذا وظیفه آن است که بعد از نماز مغرب و نماز عشاء و نماز صبح و نماز عید فطر این تکبیر اََللهُ اَکبَرُ عَلی مَا هَدانا (7) را انسان بازگو کند . وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی ما هَداکُمْ .خدا را انسان به بزرگی یاد کند که او را هدایت کرده است . معلوم می شود یکی از بهترین و بارزترین مصادیق هدایت ، همین این دستور روزه گرفتن است و انجام وظائف شبهای این ماه پر برکت !
و شاید در نوبت های قبل هم به عرضتان رسید که هم در دعاهای ما آمده ، هم در روایات ما آمده که : ماه مبارک رمضان قُرَّهُ الشُّهُور و رأسُ السَّنَة(8) است . آغاز سال برای سالکان صالح ماه مبارک رمضان است . کسی که اهل سیر و سلوک است ، ذخیره یک ساله را از ماه مبارک رمضان فراهم می کند . هم مشکل ماه مبارک رمضان را تأمین می کند ، هم مشکل یازده ماه دیگر را !
بنابراین باید جائزه ای که در شب و روز عید فطر می گیریم ، آنقدر قوی و زیاد باشد که بتواند مشکل یازده ماه دیگر ما را هم حل کند ؛ که إن شآءَ الله امیدواریم اینچنین باشد . جوائز الهی این است ! وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی ما هَداکُمْ
مطلب بعدی آن است که بیشترین دعا را در بین این چهارده معصوم (عَلیهِمُ الصَّلاه و عَلیهِمُ السَّلام) ، وجود مبارک امام سجاد دارد . حالا یا از ائمة دیگر جمع آوری نشده ، یا جمع آوری شده بود و به ما نرسید ، یا اصلاً آنها این تجلّی دعا را واگذار کرده بودند به وجود مبارک امام سجاد ! شما ببینید دعاهائی که وجود مبارک امام باقر (سلامُ الله علیه) در مراسم عید فطر دارند ، همان هائی است که امام سجاد فرمود ؛ وقتی می خواستند برای نماز عید فطر خارج بشوند ، همان دعائی را می خواندند که امام سجاد دارد !
وجود مبارک امام سجاد در بخش وداع ماه مبارک رمضان به خدا عرض می کند : خدایا ! ما الآن تقریباً داریم مصیبت می بینیم که عزیزترین دوست ما از ما رخت بر می بندد ، هجرت می کند ؛ وَ اجْبُرْ مُصِیبَتَنَا فِی شَهْرِنَا (9). [اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْبُرْ مُصِیبَتَنَا بِشَهْرِنَا وَ بَارِکْ لَنَا فِی یَوْمِ عِیدِنَا وَ فِطْرِنَا وَ اجْعَلْهُ مِنْ خَیْرِ یَوْمٍ مَرَّ عَلَیْنَا أَجْلَبُهُ لِلْعَفْوِ [لِعَفْوٍ] وَ أَمْحَاهُ لِلذَّنْبِ [لِذَنْبٍ] وَ اغْفِرْ لَنَا مَا خَفِیَ مِنْ ذُنُوبِنَا وَ مَا عَلَنَ ... خداوندا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست و مصیبت این ماه ما را جبران کن و روز عید فطر را براى ما مبارک گردان و آن را از بهترین روزهایى که بر من گذشته و عفوکشترین و گناهزداترین روز قرار داده و گناهان پنهان و آشکار ما را بیامرز. ...]خوب ما با این ماه مأنوس شدیم ، این ماه ما را حفظ کرده است ؛ حِصن حصین ای بود . مجاری ادراکی ما و تحریکی ما در این شهر طهور و تَمحیص به طهارت و پاکیزگی راه یافته است و الآن داریم این دوست عزیز را از دست می دهیم . شما در روز عید فطر این مصیبت مان را جبران بکنید . جائزه ای عطا بکنید که این مصیبت ما تسلّی پیدا کند .وَ اجْبُرْ مُصِیبَتَنَا فِی شَهْرِنَا ، آن را در روز عید فطر بکنید .
این گونه از لطائف نیایش که در دعاهای امام سجاد (سلام الله علیه) هست ، در ادعیة ائمة بعدی هم ظهور کرده ؛ امام باقر (سلام الله علیه) هم همین را دارد .
مطلب مهمی که وظیفة همة ما در همة مراحل ، مخصوصاً در این عیدهاست ، این است که دعا برای وجود مبارک ولی عصر و استقرار حکومت مهدوی با کرامت و عزّت از خدا بخواهیم ! چون در همین این دعاهای امام سجاد (علیه السلام)آمده است که خدایا ! شما عید فطر را روزی قرار دادی که امّت اسلامی کنار هم جمع می شوند . و مُحتَشَد اینهاست ، مجمع اینهاست . و برای اینها آن نشاط را هم فراهم بکنید . نشاط امّت اسلامی در استقرار عدل است . لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ (10) است . اگر إن شآءَ الله فقر و فساد و تبعیض رخت بربندد ، جامعة اسلامی لبخندی بر لبانش می نشیند .
وجود مبارک امام باقر وقتی برای نماز عید فطر بیرون می آمدند ، از منزل خارج می شدند ، دعاهائی که مربوط به امام زمان است ، داشتند ؛ که خدایا ! اَللّهُمَّ إنّا نَرغَبُ إلَیکَ فِی دُولَهٍ کَریمَهٍ تُعِزُّ بِهَا الإسلامَ وَ اَهلَه (11). چنین که خود وجود مبارک ولی عصر(عج) هم این دعاها را دارد .
دعای دیگری مربوط به وجود مبارک امام زمان (أرواحنا فداه) است که آن حضرت در روز عید فطر ، بعد از نماز صبح با این جلال و شکوه به لقای خدا می رفت ! بالأخره انسان باید جائزه را از دست خدای سبحان دریافت کند ، ترقّی کند و بگیرد .
دعای نورانی امام مهدی موجود موعود (علیه أفضلُ صلواتِ المُصلّین) بعد از نماز صبح روز عید فطر این است ؛ عرض می کند : خدایا ! من می خواهم به حضور شما بار یابم . امّا با جلال و شکوه می آیم که محفوظ بمانم . اَللّهُمَّ إنّی اَتَوَجَّهُ إلِیکَ بِمُحَمَّدٍ (صَلَّ اللهُ عَلیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) اَمامِی وَ بِعَلِیِّ (عَلَیهِ الصَّلاهُ وَالسَّلام) عَنْ یَمینِی وَ خَلفِی وَ بِاَئِمَّتِی عَنْ یَسارِیْ اَستَتِرُوا بِهِمْ مِنْ عَذابِکْ (12). خدایا ! ما با این جلال و شکوه به حضور تو بار می یابم که از قهر و غضب ات نجات پیدا کنم . اینها تعلیم ماست . یعنی من طرزی حرکت می کنم که وجود مبارک پیغمبر (صلّ الله علیه و سلّم) جلوی من باشد . و علی بن أبیطالب (علیه السلام) طرف راست و پشت سر مرا حفظ کند . و ائمة دیگر(علیهم السلام) طرف چپ مرا حفظ بکنند . من مُحاط و محفوف به نبوّت و رسالت و ولایت و امامت باشم . من در این مجمع و این مجموعه به حضور تو بار می یابم ، به وسیلة اینها از قهر تو نجات پیدا کنم .
این تعلیم ماست که ما چگونه به ذات أقدس إله عرض حاجت کنیم ، به کی متوسّل بشویم ، کی را شفیع قرار بدهیم و از نبوّت آنها ، از رسالت آنها ، از ولایت آنها ، از امامت آنها ، از عصمت آنها ، از حجّت بالغه بودن آنها مدد بگیریم . خود وجود مبارک ولی عصر خود را محفوف به اینها می داند .
ما هم اینچنین به خدای سبحان عرض بکنیم : پروردگارا ! امّت اسلامی پشت سر پیامبر اکرم (علیه و علی آله آلاف التحیّه والکرم) در حالی که محفوف به امامت و ولایت است ، در پناه اینها به تو پناهنده می شود . اینها امام ما و اَمام ما هستند در دنیا و برزخ و قیامت ، در عید فطر ، در گرفتن جائزه ؛
که إن شآءَ الله امیدواریم اعمال و عبادات همگان به احسن وجه مقبول باشد ! و خدای سبحان آن دولت کریمه ای را که امام باقر مسئلت کرده است و همگان خواهان آنیم ، نصیب ما بفرماید ! و این نظام اسلامی را به نظام ولی عصر (أرواحنا فداه) متّصل بفرماید ! اَللّهُمَّ إنّا نَرغَبُ إلِیکَ فِی دُولَهٍ کَریمَهٍ تُعِزُّ بِهَا الإسلامَ وَ اَهلَه وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَ اَهلَه وَ تَجعَلُنَا فِیها مِمَّنْ تَنتَصِرُ لِدینِکَ وَ لا تَستَبدِلْ بِنَا غَیرَنا .
پی نوشت ها:
(1) سورة بقره / آیة 185
(2) من لا یحضره الفقیه / جلد 1 / صفحة 513 / بابُ صَلاهُ العیدین
(3) صحیفة سجادیّه / دعای 45 / قسمت 52 ـ وَ کانَ دُعائُهُ (ع) فِی وِداعِ شَهرِ رَمَضان ؛ اَلَّذِی جَعَلتَهُ لِلمُؤمِنینَ عِیداً وَ سُروراً
(4) سورة بقره / آیة 185
(5) کافی / جلد 1 / صفحة 118 / بابُ مَعانی الأسماء وَاشتِقاقِها
(6) مستدرک الوسائل / جلد 5 / صفحة 328 / بابُ کَراهَه أنْ یُقال اَللهُ اَکبَرُ مِنْ کُلِّ شِیء ، بَلْ یُقالُ مِنْ أنْ یُوصَف
(7) کافی / جلد 4 / صفحة 166 / بابُ التَّکبیرِ لِیلَهِ الفِطر وَ یُومِه
(8) تهذیب الأحکام / جلد 4 / صفحة 333 / بابُ الزِّیادات
(9) صحیفة سجادیّه / دعای 45 / قسمت 48 ـ وَ کانَ دُعائُهُ (ع) فِی وِداعِ شَهرِ رَمضان
(10) سورة حدید / آیة 25
(11) بحار الأنوار / جلد 88 / صفحة 6 / باب 2 ـ اَدعیهُ عِیدِ الفِطر وَ زَوائِدُ الآداب
(12) تهذیب الأحکام / جلد 3 / صفحة 140 / بابُ صَلاهِ العیدین
** اصلاح برخی کلمات و کمی اضافات : توسط استاد سیداصغر سعادت میرقدیم
***************************************************************************
**دعای وداع ماه مبارک رمضان در صحیفه سجادیه -
**دعای امام سجاد (علیه السلام) به هنگام وداع ماه رمضان -
***نسیم معرفت***
** از صفحه21 تا ص 30 از کتاب ( انسان مجموعه ای از جهان ، اثر مرحوم علامه حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی ) :
به نام خدا
** امتیازات وفرق های بین انسان وحیوان
( مرحوم حکیم عسکری گیلانی لشت نشایی)
بی شک فرق و امتیازات زیاد وبسیاری از جهت خصوصیات و اطلاعات و بینش و آگاهی ها و اهداف و خواسته ها ، ما بین انسان و حیوانات موجود است . بنده با توجهاتِ خداوندِ مَنّان ، آن مقدار از امتیازات و تفاوت های بین این دو را که لازم است در اینجا بیان می کنم :
1- انسان دارای عقل مُحیطی است که مُدرِکِ حقایق اشیاء ، به طور کلی و جزیی است لکن عقل حیوان اشیاء را فقط به نحو جزیی درک می کند و اصلا کلی و کلیت را نمی فهمد . درک و شناخت به امور کلی ندارد .
2- توحید انسان گذشته از اینکه فطری است ( قوله تعالی : فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ سوره روم آیه 30 . پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند ، انسانها را بر آن آفریده دگرگونی در آفرینش الهی نیست این است آیین استوار ولی اکثر مردم نمی دانند! ) ( قوله تعالی : وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّی یُؤْفَکُونَ. سوره عنکبوت آیه 61 . و هر گاه از آنان بپرسی: «چه کسی آسمانها و زمین را آفریده ، و خورشید و ماه را مسخّر کرده است؟» می گویند: «اللَّه»! پس با این حال چگونه آنان را ( از عبادت خدا ) منحرف می سازند؟! ) .
قدرت بر استدلالِ توحید و برهان و مکاشفه را هم دارد ، و «اَلطُّرُقُ اِلَی اللّهِ بِعَدَدِ اَنفاسِ الخَلایِقِ » به روی او باز است و به راه های مختلف می تواند به یگانگی ذاتِ اقدسِ اَحَدِیَّت راه پیدا کند و راه شناخت برای او به طُرُقِ متعدد امکان دارد ، برخلاف حیوانات که تمام راه ها به رویش بسته است و امکان رفتن از این راه های مختلف برایش میسّر و ممکن نیست جز توحید فطری و غریزی .
[محى الدین ابن عربى، در الفُتُوحات المَکِّیَّة، ج: 2 ص: 317 و 411. تصریح مىکند که این سخن ( اَلطُّرُقُ اِلَی اللّهِ بِعَدَدِ اَنفاسِ الخَلایِقِ) از جملات به کار رفته توسط «اَهلُ الله» است و جمله را نیز با اندکى تغییر با متن به صورت «اِنَّ الطُّرُقَ اِلَى اللِه عَلَى عَدَدِ اَنفاسِ الخَلائِقِ» نقل مىکند. اما عارف محقق سید حیدر آملى جمله را روایتى از پیامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم) مىداند. جامع الاسرار و منبع الانوار، ص: 8 و 121 .]
3- انسان دارای قوه تحلیل و بررسی است . می تواند قضایا و مشکلات و مسائل را موشکافی و تحلیل کند . غوامض امور و رموزِ مُهِمّات را با تفکر و اندیشه توضیح دهد و نظریات را بوسیله بدیهیّات کشف و کسب نماید و ابزار زندگانی و وسایل حیاتی خویش و مسکن و آسایشِ خود را به دلخواهِ خویش تغییر و تحوّل دهد و هر روز زندگانی نو و جدیدی برای خود ایجاد نماید و موانع وعویصه های لایَنحَلّ را دفعة و یا تدریجا به مرور ایام حل و آسان سازد . می تواند وسائل و آلات مصنوعی و پیوندی از قبیل دست و پای مصنوعی و پیوند قلب و کُلیه برای خود تهیه نماید و در مواقع لزوم و ضروری از آن استفاده کند برخلاف حیوان که هیچ نوع قدرتی براینها ندارد و تحلیل و بررسی در او مرده است و اینها را درک نمی کند . مثلا شیری که در دام بیفتد قدرت فکری و اندیشه برای رهایی از دام را ندارد و یا اگر شاخ گاو یا حیوان دیگری در جنگ شکسته شود هیچ نوع اندیشه برای چاره جویی ندارد که مثلا یک شاخ مصنوعی از آهن و غیره بسازد تا در مواقع اضطرار از خود دفاع نماید بلکه با بی شاخی و نقص عضو تا آخر عمر می سازد ، نه از کسی شکایت و نه به کسی حکایت می کند .
4- ابزار و مآخذ و وسائل برای اقتناص و اصطیادِ علوم و شبکه اطلاعاتی برای انسان باز و وسیع است و از طُرُق مختلف و راه های متعدد می تواند کسب دانش و معرفت کند اعم از حواس خمسه ظاهره و باطنه و عقل . به استثنای عقل که ابزاری است برای اطلاعات کلیّات ، مجموعا ده تا حسّ برای انسان شماره کرده اند که هرکدام از اینها پلیس و جاسوسانی هستند در امور جزیی برای آن و عهده دار اطلاعات بخصوص هستند . هیچ کدام از اینها هیچوقت از پیام رسانی و از پست وظیفه و محل کارشان تخطّی و تخلف نمی کنند و کارشان را کما هو حَقُّه انجام می دهند . یعنی در واقع و نفس الأمر ، انسان ، محسوسات و معقولات را با ابزار حسی و عقلی درک می کند بخلاف حیوان که شبکه اطلاعاتیش مُضَیًّق و محدود و منحصر به حواس خمسه ظاهره و وهم و خیال است که درک جزییات می کند و از عالَم معنی و معقولات نزدش خبری نیست . حَیَوان را خبر از عالم انسانی نیست .
خفتگان را چه خبر زمزمه مرغ سحر؟
حَیَوان را خبر از عالم انسانی نیست
از شیخ اجلّ سعدی شیرازی
5- انسان یا جهان صغیر دارای دوبُعد بوده و جهان یا انسان کبیر هم دوبُعد دارد و احکام اسلام برای تنظیم و اصلاح هردوبُعد آمده است بُعد ظاهری و بُعد باطنی ، حسّی و عقلی ، مادی و معنوی ، لکن دستورات الهی بُعد دنیا را قَنطره و وسیله و آلت و ابزار برای آخرت قرار داده و آخرت را هدف و مقصد و غایت . قوله تعالی : وَ ابْتَغِ فیما آتاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا وَ أَحْسِنْ کَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدینَ. سوره قصص آیه 77 . به هرچیزی که خدا به تو عطا کرده ( از قُوا و نعمت های دنیا ) بکوش تا سعادت دار آخرت تحصیل کنی و بهراه ات را هم از ( نِعَم) دنیا فراموش مکن و تا توانی نیکی کن چنانکه خدا به تو نیکویی و احسان کرده و هرگز در روی زمین فتنه برمینگیز که خدا مفسدان را دوست نمی دارد . و در حدیث است (اَلدُّنْیا مَزْرَعَةُ الآخِرَةِ) . خواسته های انسان دوبُعدی است و با هر دوبُعد پیش می رود بخلاف حیوان که خواسته هایش فقط یک بُعدی و بُعد مادی است که جز چریدن و نشخوار کردن و شکم پر کردن و شهوت و لذتِ فانیه و داثِره ، هدفی و مقصدی ندارد و به هیچ دارای آرمان و خواسته های خود نیست .
6- نظر انسان ( براساس فطرت پاکش و ... ) در افاده و افاضه و نفع رسانی عمومی است . یعنی نظر بر رفاه عموم مردم دارد و قانون گذاریش برای عالَمِ ناس است و برای عموم وضع می شود و کلیت در وضع قانون منظور است برخلاف حیوان که قانونش قانون صحرا و جنگل است و نفعش بالذّات جزیی و فردی است ، دارای کلیت و عمومیت نیست و محدود و مربوط به محیط زیست و زندگانی مکانی و زمانی اوست و با بیرون از محیط زندگانی خود سر وکاری ندارد .
7- انسان اصل و زیر بنا و به منزله مرکز جهان هستی و واسطه در فیض و ایجاد سایر موجودات امکانی است . در حدیث قدسی چنین آمده است : "قال الله تبارک و تعالی : لَولاک لَما خَلَقتُ الأَفلاکَ . ( ای پیامبر ص) اگر تو نبودی هر آینه افلاک را خلق نمی کردم . ودر دعای عدیله راجع به حضرت مهدی ( علیه السلام) است :بِبَقَائِهِ بَقِیَتِ الدُّنْیَا وَ بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ وَ بِهِ یَمْلَأُ اللَّهُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً. به باقی بودن حضرت مهدی ( علیه السلام) باقی است دنیا و به یُمن مَیمنتش روزی داده می شود ماورای او و به واسطه وجودش ثابت و برقرار است زمین و آسمان و به واسطه او پُر می کند خداوند زمین را از حیث عدل وداد بعد از اینکه پُرشد زمین از حیث ظلم و ستم . وایضا ( در حدیث آمده ) : لَوْ لَا الْحُجَّةُ لَساخَتِ الْأَرْضُ بِاَهْلِها. اگر نبود حجت ( اعم از انبیاء و اوصیاء علیهم السلام ) هر آینه فرو می گیرد زمین اهلش را . و بقیه موجودات امکانی بالنسبه به انسان رو بنا و فرع اند و به منزله محیطِ مرکز جهان هستی به شما می آیند .
[ لَوْ لَا الْحُجَّةُ لَساخَتِ الْأَرْضُ بِاَهْلِها. به این مضمون در اصول کافی کتاب الحجه ص 177ـ179 هفده روایت نقل شده است از جمله این روایت: وَلَولا ما فِی الأَرضِ مِنّا لَساخَت بِأَهلِها: اگر از ما فردی در روی زمین نباشد، هر آینه زمین اهلش را فرو میبرد.]
8- علم و اطلاعات انسان به اشیاء از ظواهر آن می گذرد و به اعماق و بواطن آن نفوذ و گذر می کند و می خواهد به حقیقت و واقعیت اشیاء آن طور که هستند برسد . در حدیث نبوی (ص) است : رَبِّ اَرِنِی الأشیاءَ کَما هِیَ . پیغمبر اسلام (ص) از خداوند مجید می خواهد و طلب می کند پروردگارا بنمایان به ما اشیاء را آن طوری که هستند- برخلاف حیوان که دانشش سطحی است و با رنگ و ظواهر اشیاء سر وکار دارد و از این مرحله تجاوز نمی کند .
9- انسان اغلب اوقات ، اعمال و افعالش را از روی رویَّه(اندیشه ) و تدبیر و تفکر انجام می دهد ، قضایا و قیاساتی برآن مترتب می کند و نفع و ضرر و مآل آن را می سنجد و بررسی و عاقبت اندیشی می نماید ، مصلحت و غایت و فائده و عواقب کار را توجیه و تحلیل می کند و منظور دارد . چه بسا لذت اعمال و افعالش مرهون و معلول مصلحت و غایت کارش می باشد . برخلاف حیوان که در کار و عملش مصالح و مفاسد و غایت و فائده آن کار را منظور ندارد ، فقط به لذت آن کار نظر دارد و بس .
10- یکی از مراتب ما بین انسان و سایر حیوانات این است که خداوند مجید در باره انسان لفظ ( کَرَّمْنا ) را بکار برده و لفظ ( کَرَّمْنا ) در قرآن یک بار بیشتر نیامده ، آن هم در باره انسان . قوله تعالی : وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلی کَثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلاً سوره اِسراء آیه 70 . ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا ، ( بر مَرکب های راهوار ) حمل کردیم و از انواع روزیهای پاکیزه به آنان روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کرده ایم ، برتری بخشیدیم.
در باره حیوانات چنین لفظی و آیه ای( در قرآن کریم) نیامده است . کرامت بنی آدم یا بواسطه انتساب به حضرت آدم ( علیه السلام ) است که اولین پیامبر خدا است یا بواسطه عقل کلّی است که خداوند در اینها به ودیعه گذاشت . در هر صورت حیوانات ، فاقد این دو و واجد عقل جزیی می باشند کما اینکه گذشت .
11- یکی دیگر از امتیازات انسان نسبت به سایر حیوانات ، اموری است که حیوان فاقد آن ها می باشد . اوّلا : به انسان تعلیم ِ اسماء شد . قوله تعالی : وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلائِکَةِ فَقالَ أَنْبِئُونی بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ. قالُوا سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلیمُ الْحَکیمُ. سوره بقره آیه 31 و 32 . و (خداوند ) یاد داد به آدم همه اسماء را و آنگاه حقایق آن اسماء را در نظر فرشتگان پدید آورد و فرمود : اسماءِ اینان را بیان کنید اگر در ادعای خود صادقید . گفتند : منزّهی تو ما نمی دانیم جز آنچه را تو به ما تعلیم فرمودی ، تو دانا و حکیمی . ثانیا : به انسان تعلیم قرآن و بیان شد . قوله تعالی : الرَّحْمَنُ ?1? عَلَّمَ الْقُرْآنَ ?2? خَلَقَ الْإِنْسَانَ ?3? عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ?4? . سوره الرحمن آیه 1 تا 4 . خدای مهربان تعلیم کرد قرآن را ، آفرید انسان را ، تعلیم کرد به انسان بیان را . ثالثا : به انسان شرح صدر داده شده . قوله تعالی : أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ . سوره انشراح آیه 1 آیا سینه ات را ( از علم و معرفت و ایمان ) توسعه و وسعت نبخشیدیم ؟ . رابعا : انسان مسجود ملائکه شد . قوله تعالی ..............
............... ادامه دارد ................... ادامه دارد .......... ......................
**تایپ و اصلاح و کمی اضافات : توسط استاد سیداصغر سعادت میرقدیم
**امتیازات وفرق های بین انسان وحیوان
( سایت حکیم زین العابدین عسکری لشت نشایی)کلیک کنید
***********************************************************
**منظور از اینکه «دنیا مزرعه آخرت است» چیست؟
شرحی برحدیث الدنیا مزرعة الآخرة(رساله کوتاه از شهیدثانی)
***نسیم معرفت***
به نام خدا
احکام زکات فطره بر اساس نظر مراجعِ عِظامِ تقلید
(1) (گلپایگانی )، (صافی ): موقع مغرب شب عید فطر .. (بهجت ): موقع رؤیت شدن هلال ماه شوّال ..
(فاضل ): موقع غروب شب عید فطر، گرچه به چند لحظه باشد ..
(نوری ): موقع غروب ، یعنی قبل از غروب شب عید فطر، گرچه به چند لحظه باشد ..
(2) (تبریزی ): موقع غروب شب عید، بالغ و عاقل است ..
(3) (خوئی )، (سیستانی ): موقع غروب شب عید فطر، بالغ و عاقل است و بیهوش و فقیر و بنده کس دیگر نیست ..
(مکارم ): زکات فطره بر تمام کسانی که قبل از غروب شب عید فطر «بالغ » و «عاقل » و «غنی » باشند، واجب است ، یعنی ..
(4) (تبریزی ): ذرّت یا نان ..
(5) (سیستانی ): یک صاع که گفته می شود تقریباً سه کیلو است از غذاهای معمول در شهرش مانند گندم یا جو یا خرما یا کشمش یا برنج یا ذرّت به مستحق ّ بدهد ..
(مکارم ): یک صاع که تقریباً سه کیلو است از آنچه غذای نوع مردم آن محل ّ است ، اعم ّ از گندم یا جو یا خرما یا برنج یا ذرّت و مانند اینها به مستحق ّ بدهد ..
(بهجت ): به ازای هر نفر یک صاع طعام تقریباً سه کیلو از گندم یا جو یا خرما یا کشمش یا برنج یا ذرّت و مانند اینها، از چیزهایی که خوراک بیشتر مردم است به مستحق ّ بدهد ..
(6) (صافی ): و بنا بر احتیاط، بر کسی که موقع مغرب ماه شوال بی هوش باشد نیز واجب است .
(بهجت ): ولی احتیاط مستحب ّ این است که زکات فطره را از گندم یا جو یا خرما یا کشمش بدهد و یا پول یکی از اینها را حساب کند.
(سیستانی ): و احتیاط لازم آن است که از غذاهایی که در شهرش معمول نیست ندهد هر چند گندم یا جو یا خرما یا کشمش باشد.
(زنجانی ): مسأله زکات فطره بر انسانی که بالغ و عاقل است و بیهوش و فقیر نیست لازم بوده و باید برای خودش و کسانی که نانخور او هستند، هر نفری یک صاع از خوراکی های رایج در آن منطقه همچون گندم یا جو یا خرما یا کشمش یا برنج و مانند اینها به مستحق ّ بدهد و اگر پول یکی از اینها را هم بدهد کافی است ، در مورد اندازه صاع در مسأله [1864] توضیحاتی داده شد و گفتیم که وزن هر صاع بنا بر مشهور در تمام غلّات ، 1170 درهم می باشد که با تبدیل آن به اوزان کنونی ، تقریباً وزن 830/ 2 کیلو گرم را بدست آورده اند، ولی گفتیم که ظاهراً وزن درهم بیش از مقداری است که مبنای محاسبه فوق می باشد، بنا بر یک محاسبه وزن هر صاع تقریباً 47/ 3 و بر طبق محاسبه دیگر تقریباً 66/ 3 کیلو گرم می باشد، همچنین پیشتر اشاره کردیم که صاع پیمانه بوده و نه وزن مشخّص ؛ و اوزان فوق ظاهراً برای گندم متوسط تعیین شده بنا بر این حجم صاع ما بین 3/ 4 تا 9/ 4 لیتر خواهد بود. این حجم در غلّات ِ سبکتر از گندم ، همچون جو؛ و زنی کمتر از اوزان فوق دارد.
فطریه کسی که نانخور محسوب می شود
انسان باید فطره کسانی را که در غروب (1) شب عید فطر نان خور او حساب می شوند بدهد؛ کوچک باشند یا بزرگ ، مسلمان باشند یا کافر، دادن خرج آنان بر او واجب باشد یا نه ، در شهر خود او باشند یا در شهر دیگر (2).
(1) (گلپایگانی )، (صافی ): موقع مغرب .. (مکارم ): قبل از غروب ..
(2) (بهجت ): ولی زنی که ناشزه شده و از تمکین شوهر خودداری می کند، اگر نانخور او حساب نشود، فطره او بر شوهر واجب نیست .
(زنجانی ): مسأله زکات فطره تمام نان خورهای انسان لازم است ، کوچک باشند یا بزرگ ،
مسلمان باشند یا کافر، دادن خرج آنان به او واجب باشد یا نه ، در شهر خود او باشند یا در شهر دیگر.
نانخور شخص در شهر دیگر
اگر کسی را که نانخور اوست (و در شهر دیگر است (1)) وکیل کند که از مال او فطره خود را بدهد (چنانچه اطمینان داشته باشد که فطره را می دهد (2))، لازم نیست خودش فطره او را بدهد.
(1) [قسمت داخل پرانتز در رساله آیت اللّه (زنجانی ) نیست ]
(2) (مکارم ): چنانچه اطمینان و وثوق داشته باشد که فطره را می دهد، کافی است .
[قسمت داخل پرانتز در رساله آیت اللّه (اراکی ) نیست ]
مسأله اختصاصی
(زنجانی ): کسی که در ماه رمضان شرایط وجوب زکات فطره را دارا باشد، چنانچه این شرایط تا طلوع آفتاب روز عید فطر باقی باشد، بی تردید زکات فطره بر وی واجب است ، بلکه بنا بر احتیاط واجب اگر یکی از این شرایط را تا هنگام طلوع آفتاب روز عید فطر از دست بدهد، باز زکات فطره تعلق می گیرد. همچنین است در مورد نان خور انسان که اگر در قسمت آخر ماه رمضان نان خور انسان بشمار آید و این امر تا طلوع آفتاب روز عید فطر ادامه یابد، بی تردید زکات فطره بر انسان لازم است . و اگر تا طلوع آفتاب ادامه نیابد، مثلًا آن شخص در این فاصله از دنیا برود، به احتیاط واجب زکات فطره وی لازم می باشد. این مسأله ، مبنای مسائل آینده بوده ، ولی به جهت عدم تفاوت بین احتیاط واجب و فتوا در عمل ، برای سهولت فهم مسائل ، بین باقی ماندن شرایط تا طلوع آفتاب و عدم باقی ماندن آن فرقی نخواهیم گذاشت .
******************************************************************************************
نظر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در باره زکات فطره :
آیا زکات فطره را مىتوان به خانواده فقیر غیر متدین داد؟
جواب: در زکات فطره، عدالتِ گیرنده لازم نیست؛ ولى به کسى که آشکارا گناه کبیره انجام مىدهد، بنابر احتیاط نباید زکات فطره داد.
آیا پدر مىتواند زکات فطره را به فرزند دانشجوى خود که محتاج است، بدهد؟
جواب: اگر فرزندان فقیر باشند، پدر و مادر باید مخارج واجب آنان را بپردازند و نمىتوان چیزى از زکات فطره را بابت مخارج زندگى به آنها داد ولى براى اداى دین و یا مایحتاجى که تأمین آن بر پدر واجب نیست اشکال ندارد.
آیا جایز است زکات فطره را به عنوان هدیه، به خویشاوندان آبرومند و مستحق داد؟
جواب: مىتواند به عنوان هدیه بدهد و لازم نیست به او بگوید زکات فطره است؛ ولى باید در نیّت قصد زکات کند.
آیا دادن فطریه به برادر جایز است؟
جواب: اگر فقیر باشد جایز است؛ بلکه اختصاص زکات فطره به خویشاوندان و همسایگان و کسانى که بهخاطر دین ترک وطن کردهاند و فقها و خردمندان و غیر آنها که داراى امتیازاتى باشند، مستحب است
آیا جایز است زکات فطره را در امور فرهنگى و مذهبى که باعث نشر معارف دین مىشود صرف کرد؟
جواب: صرف زکات فطره در راه نشر معارف دین اشکال ندارد؛ ولى احتیاط این است که آن را به فقیر بدهند.
سؤال: همسرم از سادات مىباشند با توجه به اینکه فطریه ایشان به عهده اینجانب مىباشد و من نیز سیّد نیستم و با عنایت به اینکه فطریه سادات جداگانه دریافت مىشود آیا فطریه مربوط به همسرم را در محل فطریه سادات باید قرار داد؟
جواب: ملاک در پرداخت فطریه ، مُعیل (پرداخت کننده فطریه) است نه عیال، بنابراین شما نمىتوانید فطریه خود را به سیّد بپردازید هر چند همسر شما از سادات باشد.
سؤال: اگر شخصى وضع مالى خوبى ندارد و براى مداواى بیمارى دختر بچهاش که هزینه زیادى دارد نیازمند پول است، آیا زکات فطره به او تعلق مىگیرد؟ و اگر بعداً معلوم شود که اصلاً او مستحق نبوده حکم چیست؟
جواب: اگر فقیر است، زکات فطره بر او واجب نیست و مىتوانید زکات خود را به او بدهید و اگر بفهمید فقیر نبوده چنانچه مالى را که به او دادهاید از بین نرفته باشد، مىتوانید پس بگیرید و به مستحق بدهید و اگر نتوانید پس بگیرید، باید از مال خودتان فطره را بدهید.
سؤال : زکات فطره را باید از قوت متعارف داد، یا قوت شرعى؟
جواب: اگر از گندم، جو، خرما، برنج و مانند اینها داده شود، کفایت مىکند و منحصر به قوت غالب نیست.
سؤال : اگر شخص فطره را کنار بگذارد، مىتواند از آن استفاده کند و بعد به جاى آن مال دیگرى بگذارد؟
جواب: خیر، باید همان را که کنار گذاشته، براى فطره بدهد
********************************************************
***نسیم معرفت***
آیا دین با فلسفه در تعارض است؟
مرحوم علامه آیة الله حاج سیّد محمّد حسین حسینی طهرانی در کتاب خود "سِرُّالفُتوح ناظر بر پرواز روح" به بررسی علوم عقلیه و رد ادعای مخالفان آن بر پایه آیات و روایات پرداخته است.
علوم عقلیه راه رسیدن به علوم اهل بیت (علیهم السلام)
و امّا درباره انتقاد از علم فلسفه باید بگوییم: این خطایی است بس بزرگ، و غلطی بسیار سِتُرگ! زیرا یکی از جهازهای وجودی ما قوّ? عاقله است که تمام احکام و مسائل خود را در جمیع امور بر آن اساس پایهگذاری میکنیم، و به وسیل? آن در ترتیب قیاسهای منطقیّه برای حلّ مجهولات لا تُعَدّ و لا تُحصی استمداد میجوییم؛ و در این صورت چگونه ممکن است علم منطق را که راه ترتیب قیاسات است، ناصحیح شمرد؟! و چگونه ممکن است که فلسفه را که بر اساس برهان روی قواعد و مسائل منطقیّه قرار میگیرد، باطل دانست؟!
مسائل فلسفیّه همچون مسائل ریاضی است که بر مقدّمات و ترتیب قیاساتی است که به بدیهیّات منتهی میشود؛ و در این صورت انکار آن در حکم انکار ضروریّات و بدیهیّات است. مسائل فلسفیّه، مسأله را از مقدّمات خطابیّه و شعریّه و مغالطه و مجادله جدا میکند، و آن را بر اساس برهان که مبنی بر وجدانیّات و اوّلیّات و ضروریّات و بدیهیّات و غیرهاست، قرار میدهد.
دعوت آیات قرآن به تعقّل و ترتیب قیاسات
آیات کریم? قرآنیّه ما را به تعقّل دعوت میکند؛ آیا تعقّل غیر از ترتیب قیاسات است؟!
علم حکمت ما را به حقایق اشیاء و سرّ آفرینش، و عرفان به حضرت باری (تَعالی شَأنُهُ العَزیز) و اسماء حُسنی و صفات عُلیای او، و مسأل? معاد و نظام تکوین و ولایت، و ربط بین ازل و ابد، و هزاران مسأل? بدیع و زند? جهان هستی و کاخ آفرینش آشنا میسازد که: "و به آن کسی که حکمت داده شود، خیر بسیاری به او داده شده است."(بقره، آیه 269) [یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیراً وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ ( خداوند) دانش و حکمت را به هر کس بخواهد ( و شایسته بداند ) می دهد و به هر کس دانش داده شود ، خیر فراوانی داده شده است. و جز خردمندان ، ( این حقایق را درک نمی کنند ، و ) متذکر نمی گردند. سوره بقره آیه 269]
و دربار? حضرت لقمان میفرماید: "و به تحقیق که ما به لقمان، حکمت آموختیم".(لقمان، آیه 12)
و در بسیاری از آیات قرآن وارد شده است که رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، امّت خود را تعلیم حکمت میدهد؛ از جمله در دو آی? 164 از سور? آل عمران (3) و آی? 2 از سور? الجمعة (62) وارد است که: "آیات خدا را بر مردم تلاوت میکند، و ایشان را تزکیه مینماید، و آنها را تعلیم کتاب و آموزش حکمت میدهد".
بسیاری از روایات ما مشحون به دقیقترین مسائل عقلی است
و نیز بسیاری از روایات ما مشحون به دقیقترین مسائل عقلی است؛ و چگونه با عدم آشنایی به مسائل عقلیّه میتوان در این بحر بیکران وارد شد، و حاقّ معانی وارده در آنها را در ابواب مختلف? توحید، و فطرت، و قضاء و قدر، و أمر بین الأمرین، و مبدأ و معاد، و حقیقت ولایت، و کیفیّت ربط مخلوق به خالق و غیرها را بهدست آورد؟
راویان احادیث ائمّ? طاهرین (سلام الله علیهم أجمعین)، همه یکسان نبوده، بلکه هریک در مرتبه ای خاصّ و درجه ای مخصوص بودهاند. و روایاتی که از هشام بن حکم و مؤمنالطّاق و نظائرهما نقل شده است، بسیار دقیق است؛ و به خوبی میرساند که آنان در علوم عقلیّه متضلّع، و به فنون استنباط احکام و قیاسات عقلیّه و جدل و خطابه و برهان واقف بوده اند، و حضرات معصومین با آنها با لسان دیگری بسیار دقیق و عمیق حقایق را بیان میفرموده اند. فهمیدن این دسته از روایات بدون خواندن فلسفه و آشنایی با علوم عقلیّه محال است.
در مباحث حضرت امام رضا علیه السّلام با صاحبان مذاهب و ادیان، مطالب دقیق عقلی است که بدون علوم عقلیّه، فقط به مجرّد فهمیدن معانی سطحیّه و ظاهریّه ای از آن اکتفا میشود و جان و روح مطلب ملموس نمیگردد. روایات وارده از ائمّه معصومین، غیر از روایات وارده از عامّه و یا اخبار و روایات وارده در سایر ادیان است که همگی بسیط و قابل فهم عامّه میباشد.
و بر این اصل، تقویت فکر و تصحیح قیاس، و به طور کلّی آشنایی با منطق و فلسفه لازم است؛ و قبل از رجوع به این علوم نمیتوان از خزائن علمیّ? حضرات معصومین که راهنمای وحید مسائل توحیدیّه هستند، طَرفی بست.
و چقدر نارسا و نازیباست که بگوییم: "ادلّه نقلیّه ما را کافی است، و روایات وارده ما را مستغنی مینماید، و چه نیازی به علوم عقلیّه داریم؟!"
آخر مگر حجیّت روایات به واسطه برهان عقلی نیست؟! و رجوع به روایات و اسقاط ادلّ? عقلیّه، جز تناقض و خُلف خواهد بود؟!
و به عبارت دیگر: روایات وارده از معصومین قبل از رجوع به عقل و ترتیب قیاس حجیّتی ندارد، و بعد از رجوع به عقل، دیگر فرقی و اختلافی بین این قیاس عقلی و سایر ادلّ? عقلیّه نیست؛ و در این صورت ملتزم شدن به مفاد روایات و احادیث وارده، و انکار ادلّ? عقلیّه، موجب تناقض و ابطال مقدّمه ای است که با نتیج? حاصله از خود آن مقدّمه بهدست آمده است؛ و هَذا مِن أفظَعِ الشَّنائِعِ!( از زشت ترین و رسواترین زشتی ها است )
تناقضگویی صریح مخالفان علوم عقلیّه
و عجیب اینجاست که: از طرفی این مخالفان علوم عقلیّه ادّعا دارند که: «در اصول دین تقلید کافی نیست و راه تعبّد و تمسّک به اخبار بسته است، بلکه باید هر کس از روی یقین و علم، اعتقاد بدان مبانی داشته باشد، و علاّمه حلّی ـ رحمة الله علیه ـ در این مسأله نقل اجماع فرموده است»، و از طرفی میگویند: «ورود در علوم عقلیّه و حکمت متعالیه لازم نیست، زیرا آنچه در بحار بیکران معارف معصومان آمده است، ما را بی نیاز میدارد»؛ این گفتار عین تناقض صریح است.
تمسّک به برهان عقلیّ در مسائل اصولیّه، و سپس عزل کردن عقل را در اخبار آحادی که در معارف عقلیّه وارد شده است، و عمل نکردن به آن، عیناً از قبیل باطل کردن مقدّمه است به سبب نتیجه ای که از همان مقدّمه استنتاج میشود؛ و این عین خُلف و تناقض است.
اجتهاد در مذهب شیعه، موجب حفظ دین از کهنگی و اندراس، و عدم تعبّد به آرایی میشود که در یک زمان در نزد بعضی، از اصول مسلّمه شمرده میشود و در زمان دیگر بطلانش از بدیهیّات محسوب میگردد.
تعبّد به غیر گفتار خدا و رسول خدا و ائمّه اطهار (علیهم السّلام) در احکام فرعیّه، موجب سدّ باب اجتهاد و وقوع در مهالک و لغزشگاههایی است که عامّه بدان دچار شده اند؛ و امّا در احکام اصولیّه تعبّد و تقلید به طور کلّی معنا ندارد و عقل و نقل، حاکم به لزوم رجوع به ادلّ? عقلیّه هستند.
بنابر آنچه گفته شد رجوع فلاسفه به ادلّ? عقلیّه، زیادهرَوی و غلط نیست، زیرا آنها اوّلاً: اثبات کرده اند که حجیّت ظواهر دینیّه متوقّف است بر برهانی که عقل اقامه میکند؛ و عقل نیز در اعتماد و اتّکایش به مقدّمات برهانیّه، فرقی بین مقدّمهای و مقدّم? دیگری نمیگذارد. بنابراین اگر برهان بر امری اقامه شد، عقل حتماً و اضطراراً باید آن را قبول کند.
و ثانیاً: ظواهر دینیّه متوقّف است بر ظهوری که در لفظ بوده باشد، و این ظهور دلیل ظنّی است، و ظنّ نمیتواند با یقین و علمی که از اقام? برهان بر چیزی بهدست میآید، مقاومت کند؛ پس اگر این ظواهر بخواهند حکم عقل را ابطال کنند، اوّلاً مفاد حکم خود را که حجّیتشان مستند به حکم عقل است، ابطال کرده اند.
http://www.khabaronline.ir/detail/214273/culture/religion
بیش از هزار دانشجو از جمله نمایندگان تشکلهای مختلف دانشجویی، عصر روز شنبه(دوازدهم تیر 1395) در دیداری صمیمانه و صریح با حضرت آیت الله خامنه ای، حدود 5 ساعت از دغدغه های دانشجویی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نسل جوان سخن گفتند و دیدگاههای رهبری انقلاب را درباره «مسائل دانشجویی و دانشگاهی، وظایف مهم دانشجویان در روند مقاومت ملت و موضوعات و مسائل مختلف روز»، از زبان ایشان شنیدند.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان خود با تأکید بر اینکه دیدارهای رمضانی با دانشجویان حقیقتاً شیرین و مطلوب است، گفتند: مطالب متنوع و دیدگاههای متفاوتی که در این دیدار مطرح شد، خوب و لذت بخش بود و نشانگر رشد سطح فکری و مطالبات قشر دانشجو است و نشان می دهد که با گذشت زمان، انگیزه های انقلابی و فکر روشن و استدلال متین در میان دانشجویان گسترش چشمگیر و روزافزونی داشته است.
ایشان دانشجویان را به انس بیشتر با قرآن و ادعیه توصیه کردند و گفتند: سخن اصلی من به دانشجویان تقویت ایمان است زیرا تنها با ایمان قوی می توان در مقابله با مشکلات و فشارها، مبارزه و مجاهدت کرد.
رهبر انقلاب اسلامی اوضاع خاص و حساس کنونی کشور را بسیار شبیه جنگ احزاب در زمان پیامبر(ص) دانستند و افزودند: امروز نیز همه دنیاپرستان و زورگویان عالم در مقابل جمهوری اسلامی ایران صف آرایی کرده و از همه جوانب آن را مورد حمله قرار داده اند.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: در چنین شرایطی، کسانی که سست ایمان و شاید دارای گرایشهای درونی به دشمن هستند، اظهار یأس و ناامیدی و خود کم بینی می کنند اما افراد دارای ایمان مستحکم، هر قدر هم شرایط سخت تر شود، با عزم و اراده قوی تر ایستادگی می کنند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اگر می خواهیم در مقابل جبهه استکبار ایستادگی کنیم و به عزت و شرف شایسته نظام جمهوری اسلامی برسیم، نیازمند حفظ و تقویت تقوا در رفتارهای شخصی و عمومی خود هستیم.
حضرت آیت الله خامنه ای با استناد به برخی آیات قرآن در خصوص انحطاط نسلهای بعدی ملتهایی که دارای ایمان بودند، گفتند: «ضایع کردن نماز» و «پیروی از شهوات» دو عامل اصلی انحطاط و تضعیف ایستادگی و مبارزه است.
ایشان خاطرنشان کردند: علت تأکید مکرر من به مسئولان مبنی بر جلوگیری از برگزاری اردوهای مختلط دانشجویی بر همین اساس است، زیرا رعایت نکردن حد و مرزهای دینی موجب تضعیف ایمان درونی می شود.
رهبر انقلاب اسلامی بعد از تبیین نقش ایمان در ایستادگی، به «مبارزه سرنوشت ساز و اجتناب ناپذیر ملت ایران با جبهه استکبار» اشاره کردند و گفتند: سرآغاز این مبارزه از آنجا بود که ملت ایران تصمیم گرفت مستقل و پیشرفته شود که این موضوع با منافع قدرتهای مسلط جهانی ناسازگار است.
حضرت آیت الله خامنه ای، سخن برخی افراد را مبنی بر اینکه نظام جمهوری اسلامی به دنبال بهانه جویی برای ناسازگاری با قدرتها است، سخنی سطحی و نااندیشیده خواندند و افزودند: این مبارزه نیازمند بهانه نیست زیرا تا زمانی که ملت ایران براساس غیرت و سابقه انقلابی و اسلام، ایستاده است، این مبارزه وجود دارد و برای پایان آن نیز فقط دو راه متصور است، یا جمهوری اسلامی به آنچنان قدرت و توانایی دست یابد که طرف مقابل جرأت تعرض نداشته باشد یا اینکه جمهوری اسلامی هویت اصلی خود را از دست بدهد و یک ظاهر بی جانی از آن باقی بماند.
ایشان با تأکید بر اینکه برای پایان این مبارزه، راه اول یعنی «دستیابی به اقتدار کامل» مورد نظر ملت ایران است، گفتند: البته شاید امروز سیاستهای آمریکا اینگونه اقتضا کند که بخواهد میان مسئولان نظام اسلامی تفکیک قائل شود و آنها را به مسئولان خوب و بد تقسیم کند، اما امریکاییها اگر توانایی پیدا کنند، همان مسئولان به اصطلاح خوب نیز از نظر آنها بد خواهند شد.
حضرت آیت الله خامنه ای، اصل و هویت نظام اسلامی را هدف اصلی مقابله دشمنان با ملت ایران دانستند و افزودند: منظور از نظام اسلامی، مجموعه ساختار نظام و ارزشها و اهداف آن همچون عدالت، پیشرفت علم، اخلاق، مردم سالاری، قانونگرایی و آرمانگرایی است.
ایشان با تأکید بر اینکه در این مبارزه، مشکلات بزرگی وجود دارد که می توان با ایستادگی و تدبیر از آنها عبور کرد، گفتند: در این مبارزه و همچنین در مسیر حل مشکلات، دانشجویان به عنوان عصاره توانایی های ملت، جایگاه و نقش ویژه ای دارند.
رهبر انقلاب اسلامی «مطالبه گری دانشجویان» را بسیار با اهمیت خواندند و تأکید کردند: برطرف کردن مشکلات کلان کشور بر عهده مسئولان عالی رتبه است اما مطالبه گری دانشجویان اگر با مطالعه و اطلاعات دقیق و درست همراه باشد، قطعاً زمینه ساز تلاش بیشتر مسئولان برای حل مشکلات خواهد بود.
حضرت آیت الله خامنه ای به برخی مطالب دانشجویان در این دیدار، از جمله موضوع قراردادهای جدید نفتی اشاره کردند و افزودند: تا زمانی که در چارچوب منافع کشور، اصلاحات لازم در این قراردادها انجام نشود، قطعاً این قراردادها منعقد نخواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به برخی دیگر از انتقادات دانشجویان در خصوص تصمیم گیریهای جاری دستگاهها در کشور گفتند: براساس قانون و منطق، رهبری نمیتواند در تصمیم گیریهای جزیی و اجرایی دستگاهها وارد شود و اگر مسئولین اجرایی دچار اشتباه شوند، باید مجلس از ابزارهای نظارتی همچون استیضاح استفاده کند و یا اینکه رئیس جمهور مانع از اجرای آن تصمیم اشتباه شود.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: البته رهبری در مواردی که احساس کند، برخی اقدامات حتی اقدامات جزیی، موجب انحراف نظام از مسیر اصلی می شود، باید ورود پیدا کند و مانع از آن کار شود.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به مشکلات ناشی از مبارزه و ایستادگی، در روند حرکت کشور افزودند: در این زمینه برخی مسائل از جمله تقویت اقتصاد و افزایش توان دفاعی جزو موضوعات کلان کشور است که تحقق آنها و برطرف کردن مشکلاتشان، وظیفه مسئولان است.
رهبر انقلاب تأکید کردند: برخی مشکلات نیز به درون کشور مربوط می شود که تشکلهای دانشجویی باید در ارائه راه حل آنها، به کمک مسئولان بشتابند.
ایشان پرهیز کامل از ناامیدی و خستگی را از رموز حل مشکلات خواندند و به تشکلهای دانشجویی گفتند: اگر ایستادگی کردید و با بسیج ذهنی مردم، خواسته ها را به گفتمان عمومی تبدیل کردید، مسئولان هم مجبور می شوند به مطالبات شما عمل کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین با اشاره به سخن یکی از دانشجویان درباره تبعات منفی بیان حرفهای مخالف حرف رهبری خاطرنشان کردند: بارها گفته ایم حرف مخالف رهبری، نه جرم است و نه معارضهای با آن میشود.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سخنانشان، دانشجویان کشور را فرصتی بزرگ، ثروتی عظیم و از نقاط قوت نظام دانستند و با تأکید بر لزوم توجه خاص مسئولان به این قشر در برنامه ریزیها، گفتند: دانشجویان کنونی در مقایسه با دانشجویان اول انقلاب از لحاظ کمّی و کیفی بالاتر و دارای تفکرات عمیق تر انقلابی و اسلامی هستند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: بسیاری از دانشجویان انقلابی و با انگیزهی اول انقلاب، اکنون در زمره محققین و دانشمندان کشور هستند، بنابراین هیچ منافاتی میان انقلابی بودن و درس خواندن وجود ندارد.
ایشان، دانشجویان را به خوب درس خواندن در کنار تقویت ایمان و معنویت سفارش کردند و گفتند: دانشجو همچنین باید دارای بصیرت باشد و به محیط دانشجویی و مسائل و تحولات کشور، منطقه و جهان با چشم باز نگاه کند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اگر چشم باز و بصیرت وجود نداشته باشد، ممکن است دانشجو در تشخیص دوست و دشمن و یا در تحلیل مسائل منطقه ای و بین المللی دچار اشتباه و خطای محاسبه شود.
ایشان عموم دانشجویان را به «سوءظن به جریان رسانه ای دشمن» توصیه کردند و گفتند: دشمنان با هزینه های گزاف، جریان رسانه ای پیچیده و گسترده ای را بر ضد نظام اسلامی به راه انداخته اند که هدف اصلی آن، پوشاندن نقاط قوت جمهوری اسلامی و برجسته سازی برخی نقاط منفی برای ایجاد یأس و ناامیدی در مردم و جوانان است.
رهبر انقلاب اسلامی برجسته نشدن و یا انعکاس نیافتن حضور گسترده و پرشور مردم در راهپیمایی روز قدس در رسانه های بیگانه را نمونهای از عملکرد جریان رسانه ای دشمن برشمردند و تأکید کردند: راهپیمایی روز قدس در روز جمعه در هوای بسیار گرم و با زبان روزه، حقیقتاً یک پدیده است اما این پدیده کم نظیر در رسانه های بیگانه انعکاس لازم را پیدا نمی کند، در حالی که اگر نقطه ای منفی وجود داشته باشد، آن را صدها برابر بزرگنمایی می کنند.
رهبر انقلاب در ادامه سخنانشان مسئولیت دانشجویان عضو تشکلها را فراتر از وظایف دیگر دانشجویان برشمردند و با اشاره به پیچیدگی و چند لایهگی اوضاع سیاسی کنونی افزودند: در دهه اول انقلاب و دوران دفاع مقدس، مقابله با دشمن وظیفه ای روشن و برای عموم قابل درک بود اما امروز در هم تنیدگی مسائل مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی، اوضاع کاملاً پیچیده ای را ایجاد کرده و وظایف بسیار سنگین تری به همراه آورده است، که لازمه مواجهه با این شرایط نیز داشتن چشمانی باز و «دقت، عقل و تدبیر است».
حضرت آیت الله خامنه ای پس از تبیین پیچیدگی و چند بُعدی بودن فضای کنونی، 12 توصیه را در تشریح وظایف تشکلهای دانشجویی بیان کردند.
توصیه اول ایشان به دانشجویان فعال، «حضور فکری در مسائل اصلی کشور و حضور فیزیکی در مواقع لازم» بود.
رهبر انقلاب، اعلام مواضع تشکلهای دانشجویی در مسائل اصلی را مهم دانستند و افزودند: اگر این مواضع قوی و اصیل، به خوبی و روشنی اعلام شود، دوستان انقلاب مستحکم تر می شوند و دشمنان کشور از جمله امریکاییها می فهمند که نباید به گزارشهای تحریف شده و غیرواقعی درباره جوانان ایرانی دل خوش کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای، «برجام»، «ارتباط با امریکا»، «اقتصاد مقاومتی» و «آینده کشور» را از جمله مسائل مهمی خواندند که تشکلهای دانشجویی در جایگاه افسران جنگ نرم، باید مواضع انقلابی، مستدل و محکم خود را درباره آنها بیان کنند.
ایشان، «اطلاعات دقیق و صحیح، مستدل بودن و به هنگام بودن» را از الزامات موضع گیری تشکلهای دانشجویی برشمردند و افزودند: این مواضع باید به خوبی در نشریات دانشجویی انعکاس یابد، ضمن اینکه می توان با روشهای دیگر از جمله سخنرانی نمایندگان تشکلها پیش از خطبه های نماز جمعه شهرهای بزرگ، این مواضع را به گوش جامعه نیز رساند.
رهبر انقلاب، اجتماع و حضور فیزیکی دانشجویان را نیز گاه لازم دانستند اما با شیوه های درست و قانونی.
ایشان با تأکید بر مخالفت همیشگی با برهم زدن هر اجتماع و مجلسی، افزودند: این کار مضر و یا حداقل بی فایده است و در مواقع لازم باید با تشکیل اجتماعات و جلسات، حرف خود را در قبال اجتماعات مخالف به گوش دانشجویان رساند چون دانشجو به دنبال فهمیدن حقیقت است.
رهبر انقلاب در همین بحث، مسئولان وزارتخانه های علوم و بهداشت و مسئولان دانشگاهها را به کمک به تشکلهای انقلابی فراخواندند و خاطرنشان کردند: البته همه تشکلها در برخورداری از حقوق عمومی یکسان هستند اما طبیعی و منطقی است که مسئولان دانشگاهی از تشکلهای انقلابی و متدین، دفاع و حمایت کنند و زمینه حضور فعال تر آنها را به وجود آورند.
«تبیین و قانع کردن دلها» دومین توصیه رهبر انقلاب به تشکلهای دانشجویی بود.
ایشان تأکید کردند: در تفکر اسلامی، اقناع و جذب دلها، یک اصل مهم است و تشکلهای دانشجویی باید با استدلالهای محکم و روشن، مواضع خود را برای دانشجویان و مردم تبیین کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای، موضوعاتی نظیر «اقتصاد مقاومتی، پیشرفت علمی، سبک زندگی و ارتباط با امریکا» را از جمله زمینه هایی خواندند که نیاز به تبیین مواضع گروههای فعال دانشجویی دارد.
رهبر انقلاب درباره روابط با امریکا خاطرنشان کردند: تشکلهای دانشجویی در خصوص بعضی مواضع رهبری از قبیل «ردّ رابطه با امریکا و نفی مذاکره با این کشور به جز در موارد خاص و معین»، تأمل کنند و با درکی روشن از استدلالهای مستحکم موجود، آنها را به شیوه های متقن و مستدل برای مخاطبان دانشجو و غیردانشجو تبیین نمایند.
ایشان، «استمرار و بیان صحیح، روشن، و مستدل مواضع تشکلهای انقلابی دانشجویی» را در شکل دهی مطالبات عمومی و حرکت کشور در مسیر صحیح، مؤثر و ضروری خواندند.
«افزایش سطح آگاهی سیاسی و دینی» سومین توصیه رهبری به تشکلهای دانشجویی بود.
حضرت آیت الله خامنه ای، همچنین «توسعه مخاطبان دانشجو» را از دیگر وظایف مجموعه های دانشجویی برشمردند و افزودند: اخلاق، حوصله، تحمل شنیدن حرف مخالف و تسلط بر مطالب ارائه شده، از پیش نیازهای عمل به این وظیفه است.
پنجمین توصیه رهبری به دانشجویان، «دفاع صریح و بدون تقیّه از نظام اسلامی» بود.
ایشان خاطرنشان کردند: دشمن با تکیه بر کمبودها، نقصها و قصورها، انقلاب را کم ارزش جلوه می دهد و پیشرفتها و موفقیت ها را نادیده می گیرد که لازم است تشکلهای انقلابی این نامعادله را برهم بزنند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: پایداری در مقابل 37 سال دشمنی تمام عیار جبهه عظیم قدرتهای مادی، مهمترین موفقیت نظام شرافتمند و پرافتخار اسلامی است، آنهم در اوضاعی که یک اخمِ این قدرتهای مادی، فلان حکومت پرمدعای پادشاهی را به تعظیم و تسلیم می کشاند.
ایشان، کمیت و کیفیت نشاط انگیز دانشجویان انقلابی را نشانه زنده بودن و استعداد و ظرفیت ذاتی انقلاب دانستند و افزودند: البته منظور از دفاع از نظام، دفاع از رهبری نیست بلکه دفاع از مجموعه ارزشهای در هم تنیده ای است که انقلاب با تکیه بر آنها به رشد و بالندگی خود ادامه می دهد.
«تداوم و توسعه اردوهای جهادی در روستاها و مناطق محروم» ششمین توصیه ای بود که رهبر انقلاب در این دیدار بیان کردند.
ایشان افزودند: اردوهای جهادی، هم خودسازی است، هم خدمت و هم آشنایی با فضای واقعی کشور.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تذکر مستمر خود به دولت کنونی و همه دولتهای قبلی درباره رسیدگی به روستاها افزودند: تحقق این مسئله راههای روشنی دارد که ایجاد صنایع کوچک و تبدیلی از جمله آنها است، البته عمل به این توصیه مستمر، همت می خواهد.
«توجه به سبک زندگی ایرانی اسلامی در اندیشه و عمل» و «تقویت گفتمانهای اصلی انقلاب از جمله عدالت، اقتصاد دانش بنیان و مقاومتی، پیشرفت اسلامی ایرانی و شتاب علمی» توصیههای هفتم و هشتم رهبر انقلاب به مجموعه های دانشجویی بود.
ایشان در همین زمینه تأکید کردند: بنده توسعه غربی را به هیچ وجه قبول ندارم چرا که پایه ها و مبانی آن غلط است و به همین علت، «گفتمان پیشرفت اسلامی ایرانی» را مطرح کرده ایم.
رهبر انقلاب درباره اقتصاد مقاومتی نیز گفتند: بر اساس گزارش هایی که رسیده، کارهای خوبی در دست اقدام است به شرط اینکه تداوم یابد.
حضرت آیت الله خامنه ای در نهمین توصیه، مجموعه های دانشجویی را به «تشکیل یک جبهه واحد ضد امریکایی – ضد صهیونیستی در سطح دانشجویان جهان اسلام» فراخواندند.
ایشان افزودند: می توان با وسایل پیشرفته ارتباطاتی و در فضای مجازی، کمپین های عمومی دانشجویان مسلمان را بر اساس مخالفت با سیاستهای امریکا و رژیم صهیونیستی شکل داد تا در مواقع لازم، میلیونها جوان دانشجوی مسلمان با موضع گیری خود، حرکتی عظیم را در جهان اسلام بوجود آورند.
«پرهیز از زدن اتهام غیرانقلابی به افراد» دهمین توصیه رهبری به تشکلهای دانشجویی بود.
ایشان به دانشجویان خاطرنشان کردند: انقلابی بودن، مراتب و معیارهای مشخصی دارد و نباید کسانی را که دیدگاههایشان با شما انطباق کامل ندارد اما دارای این معیارها هستند، به غیرانقلابی بودن متهم کنید.
«هم افزایی تشکلهای انقلابی دانشگاهها از طریق تکیه بر نقاط مشترک» یازدهمین توصیه رهبری به دانشجویان بود.
ایشان تأکید کردند: اختلافات نباید به کشمکش تبدیل شود و تشکلهای انقلابی به گونه ای عمل کنند که رواداری و تحمل مخالف در محیطهای دانشگاهی جا بیفتد.
«نگاه راهبردی به انقلاب و تفکر درباره آینده» آخرین توصیه حضرت آیت الله خامنه ای به مجموعه های دانشگاهی بود.
ایشان به دانشجویان گفتند: رؤسای جمهور دهه های آینده، نمایندگان مجلس و مسئولان آینده کشور از میان شما عزیزان انتخاب خواهند شد، بنابراین با نگاهی کاملاً امیدوار و پرنشاط، تصویر آرمانی 20، 30 سال آینده کشور را ترسیم کنید و حرکت امروز خود را براساس آن افق روشن، سامان دهید.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنان خود نکاتی را درخصوص مسائل داخلی بیان کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای با انتقاد از رویه برخی افراد که در عین ادعای حمایت از نظام و امام و انقلاب، موضع خود را در خصوص فتنه روشن نکرده اند، تأکید کردند: مواضع من درباره فتنه سال 88 کاملاً صریح است و برروی این موضوع حساس هستم و ملاک هم، عدم حمایت از کسانی است که سردمدار فتنه بودند و یا از آن سوءاستفاده کردند و تاکنون نیز اعلام تبری نکرده اند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه تقسیماتی همچون اصولگرا و اصلاح طلب و یا اصلاح طلب مدرن و اصولگرای سنتی، به هیچ وجه مهم نیستند، افزودند: موضوع مهم، محتوا است.
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین به مباحثی که درخصوص لزومِ عقلانیت در کشور مطرح می شود، اشاره کردند و گفتند: این روزها درباره عقلانیت و لزوم گفتگوی عقلای جناحها مطالب زیادی مطرح می شود که اصل موضوع عقل گرایی بسیار پسندیده و مورد تأیید اسلام و قرآن است و امام (ره) نیز یکی از عقلای بزرگ جهان بود.
ایشان انقلاب اسلامی را انقلابی عقلایی خواندند و افزودند: براساس عقل گرایی، باید گفت کسانی که معتقدند برای پیشرفت کشور باید به غرب پناه برد، عقل خود را باخته اند زیرا عقل می گوید باید از تجربه ها درس گرفت.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تجربیات بسیار بد ملت ایران از غرب از جمله تحمیل دیکتاتوری و استبداد پهلوی، سرنگون کردن دولت ملی، و تأسیس دستگاه سرکوب وحشتناک ساواک، گفتند: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز اولین تحریم ها، خیانتها، جاسوسی ها، تهاجم های وسیع تبلیغاتی، حمایت از گروههای ضد انقلاب، تحمیل جنگ هشت ساله، حمایت همه جانبه از صدام، ساقط کردن هواپیمای مسافری تا بدعهدی ها و کارشکنی ها در برجام، همه از جانب غربی ها و به ویژه امریکا بوده است.
ایشان با اشاره به عملکرد بسیار بد فرانسوی ها و امریکاییها در قضیه برجام افزودند: در قضیه برجام ثابت شد که امریکاییها اعم از کنگره و دولت همچنان سرگرم دشمنی با ملت ایران هستند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: عقلانیت حُکم می کند که با چنین دشمنی با خرد و تدبیر برخورد شود و فریب او را نخوریم و وارد میدانی که او ترسیم کرده، نشویم.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به ادعای امریکاییها مبنی بر تمایل برای مذاکره و هماهنگی با ایران درخصوص مسائل منطقه از جمله سوریه گفتند: ما چنین هماهنگی را نمی خواهیم زیرا هدف اصلی آنها قطع حضور ایران در منطقه است.
ایشان با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران خواستار عدم حضور و مداخله امریکا در منطقه است، افزودند: این مواضع نظام اسلامی درخصوص مسائل منطقه، در چارچوب عقلانیت است.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: من براساس وظیفه دینی و شرعی و اخلاقی، تا جان در بدن دارم خواهم ایستاد و به مردم هم اعتماد دارم؛ همچنان که به نتیجه ایستادگی یعنی پیروزی یقین دارم.
ایشان خاطرنشان کردند: در میان نخبگان کشور به ویژه دانشگاهیان و دانشجویان نیز عناصر مؤمن و معتقد به ایستادگی بسیار زیاد هستند به گونه ای که هر فرد دلسردی را هم دلگرم میکند.
در ابتدای این دیدار 8 نفر از نمایندگان تشکل های دانشجویی، آقایان:
- احسان ابراهیمی – نماینده بسیج دانشجویی
- محمدحسین قائد شریف – نماینده اتحادیه تحکیم وحدت
- مجتبی رئیسی – نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی
- محمد آهنگران – نماینده گروههای جهادی
- علیرضا احمدی – نماینده انجمن اسلامی دانشجویان مستقل
- محمدعلی کامفیروزی – نماینده مدیران مسئول نشریات دانشجویی
- حسین زینلیان بروجنی – نماینده اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان
و خانم:
- فاطمه سادات ضرابی – نماینده اتحادیه تشکل های دانشگاه آزاد
بیش از 2 ساعت دیدگاهها و دغدغه های جامعه دانشجویی را بیان کردند.
مهمترین محورهای سخنان نمایندگان تشکلهای دانشجویی به این شرح است:
- ابراز نگرانی از خطر استحاله درونی به وسیله افراد و جریانهایی که اعتقاد عمیقی به مبانی انقلاب و امام ندارند
- ضرورت اصلاح ساختارهای فسادآور در نظام بانکی و اداری و برخورد قاطع با مفسدان و متخلفان
- انتقاد از عدم پایبندی جدی برخی مسئولان به اصول قانون اساسی و سیاستهای نظام در عرصه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی
- ضرورت تبیین نحوه مطالبه گری دانشجویان در قبال اشکالات و نواقص
- انتقاد از زدن برچسب های سیاسی به مطالبه ها و پیگیری های دانشجویی از مسئولان
- تبیین صریح و روشن اصول دفاعی کشور برای مردم و جوانان و بیان علت حمایت از مقاومت در منطقه
- انتقاد از رواج اشرافی گری در میان برخی مسئولان
- انتقاد از بی توجهی مسئولان وزارت علوم به مسائل فرهنگی
- ایجاد تسهیلات مناسب برای ازدواج آسان دانشجویان
- انتقاد از ایجاد زمینه نفوذ بیگانگان به دانشگاهها تحت عنوان دیپلماسی علمی
- اظهار نگرانی از نفوذ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی بیگانگان تحت عنوان جهانی سازی
- انتقاد از تلاش برخی برای تسری مدل برجام به مسائل منطقه ای، دفاعی و حقوق بشری
- چگونه باید در مقابل جریان غیرانقلابی داخل نظام ایستاد تا دو قطبی ایجاد نشود؟
- انتقاد از اظهارات شعاری برخی مسئولان در موضوع اقتصاد مقاومتی
- انتقاد از عملکرد شهرداریهای کلان شهرها و گسترش بی محابای مراکز تجاری و تبعات سوء فرهنگی اجتماعی این مراکز
- ضرورت جوانگرایی در بدنه مسئولیتی کشور
- انتقاد از برخی برخوردهای قضایی با بعضی مطبوعات و تشکل های دانشجویی و صنفی
- لزوم تبیین شیوه تعامل با معتقدین به نظام که دارای دیدگاههای متفاوتی هستند
- اظهار نگرانی از پروژه آرمان زدایی از انقلاب اسلامی در سیاست خارجی
- انتقاد از عملکرد برخی مسئولان قضایی و عدم اطلاع رسانی شفاف درباره احکام دادگاهها
- انتقاد از مسکوت ماندن طرح نظارت بر عملکرد نمایندگان مجلس
- گلایه از عملکرد برخی مسئولان در توجیه دشمنی های امریکا و تلاش برای بزک کردن چهره امریکا
- انتقاد شدید از برخورد نکردن با کارشکنی ها و نقض برجام از سوی امریکا
- ضرورت تدوین سند بالادستی برای پیشرفت روستاها و گسترش فعالیت گروههای جهادی در مناطق محروم
- اهمیت چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی و روند نامناسب کنونی در دستیابی به اهداف آن
در این مراسم دانشجویان نماز مغرب و عشا را به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی اقامه و روزه خود را با ایشان افطار کردند.
http://www.leader.ir/fa/content/15933/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%AC%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B4%DA%A9%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%AC%D9%88%DB%8C%DB%8C
خطر بزرگ بدحجابی و بی حجابی
**حضرت آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم و مساله حجاب
به نظر بنده اصل هشدار و احساس خطر و تذکر دلسوزانه خطیب توانمند حضرت حجت الاسلام ناصر رفیعی بجا و شایسته و قابل تقدیر و ستایش بوده و پرداختن به مسایل حاشیه ای در واقع خارج شدن از اصل تکلیف و وظیفه و انحراف افکار عمومی است…
درسیاهکل/حجت الاسلام سیداصغرسعادت میرقدیم: یکی از ضروریات دین مبین اسلام حجاب است. موضوع حجاب و رعایت حدود شرعی حجاب یکی از مسایل و موضوعات بسیار مهم است که همیشه مورد توجه و بحث بوده و خواهد بود. حجاب از موضوعات بسیار مهمی است که التزام و یا عدم التزام به آن دارای آثار خاص خود می باشد که در جامعه بروز وظهور پیدا می کند.
استاد شهید مرتضی مطهری به جهت اهمیت نقش حجاب در جامعه اسلامی، کتاب(مساله حجاب) را می نویسد تا مساله حجاب برای جامعه مسلمانان از نظر علمی و ادله شرعی روشن شده باشد و بانوان مسلمان با اعتقاد راسخ تری به این وظیفه و تکلیف شرعی ملتزم باشند.
حجاب در سال ششم هجری تشریع و واجب شد و با توجه به آیات31 سوره نور و نیز آیه 59 سوره احزاب و ادله دیگر می توان چنین برداشت کرد که اسلام می خواهد حرمت و منزلت و شخصیت و وقار زنان در جامعه حفظ شود و از آسیب هایی که امنیت و آرامش روحی و روانی زنان و نیز مردان را تحت مخاطره قرار می دهد جلوگیری نماید.
حجاب در واقع حصار و دژی در برابر آسیب ها است که رعایت آن آرامش روحی و روانی را برای زنان و مردان و خانواده ها بوجود می آورد. باتوجه به اینکه زنان از جاذبه های خاص جسمی و ظاهری برخوردار می باشند و نوع حرکات و جلوه ها و گفتارشان سبب تحریک جنس مخالف است؛ روی این جهت اسلام در این باره احکام خاصی برای زنان مقرر فرموده تا از خطرات و آسیب ها و زیان های بالفعل و بالقوه جلوگیری نماید.
مساله ارتباط بین محرم و نامحرم آنچنان مهم است که در قرآن کریم صریحا با عبارت (فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ سوره احزاب آیه 32) بیان فرموده که خانم ها در سخن گفتن با نامحرم با ناز و کرشمه سخن نگویند تا دل های بیمار و شهوت پرست به آنان میل ننمایند.
از دیدگاه اسلام هر نوع فعالیت اجتماعی و شغلی برای زنان در صورتی که کرامت و منزلت و شخصیت و جایگاه آنان آسیب نبیند مجاز است و در غیر این صورت جایز نخواهد بود. عقل و شرع و فطرت پاک حکم می کند که زنان بطور خاص و نیز مردان از جهاتی دیگر حریم حجاب و عفاف را رعایت کنند. براهل دقت پوشیده نیست که بد حجابی و بی حجابی یکی از ابزارهای شیطانی است که دشمنان اسلام و استعمارگران از قدیم الایام تا کنون برای ضربه زدن به اسلام و جوامع مسلمین از آن استفاده کرده و می کنند و فاجعه اندلس و نیز قضیه کشف حجاب در زمان رضا خان میرپنج یکی از آن عبرت های تاریخی است که باید برای همه ما درس عبرت باشد.
بد حجابی و بی حجابی سلامت و امنیت و آرامش اجتماعی را از بین می برد و بنیان های خانواده را متزلزل می سازد و معنویت و اخلاق و ارزش های دینی و انسانی را در جامعه دچار آسیب جدی می سازد و گاهی هویت جامعه اسلامی را دگرگون و یا مضمحل می کند. بدحجابی وبی حجابی را باید یک خطر بزرگ برای جامعه اسلامی تلقی کرد و کارشناسان دلسوز در هر شهر و استان با بهره گیری از نظر علماء منطقه باید بدون فوت وقت در این زمینه چاره جویی نمایند و بفرمایش شیخ اجل سعدی شیرازی: علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد.
تا دیر نشده باید همه کسانی که در این عرصه مسولیت این کار به نوعی متوجه آنها است با درایت و تدبیر وارد عمل شوند. مسولین فرهنگی و سازمان تبلیغات اسلامی و ایمه جماعات و جمعه و علماء منطقه و خطباء و سپاه و بسیج و نمایندگان شهرها در مجلس شورای اسلامی و… همه و همه باید درباره خطر بدحجابی و بی حجابی احساس مسولیت نمایند. اگر درباره بدحجابی و بی حجابی چاره اندیشی نشود جامعه ما دچار مفاسد عظیمی خواهد شد که جز پشیمانی و حسرت و غم و غصه نتیجه ای برای متدینین نخواهد داشت.
به نظر بنده اصل هشدار و احساس خطر و تذکر دلسوزانه خطیب توانمند حضرت حجت الاسلام ناصر رفیعی بجا و شایسته و قابل تقدیر و ستایش بوده و پرداختن به مسایل حاشیه ای در واقع خارج شدن از اصل تکلیف و وظیفه و انحراف افکار عمومی است…
سیداصغرسعادت میرقدیم
توضیح : خطیب توانمند حضرت حجتالاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی، در تاریخ 19 خرداد 95 در ایام ماه مبارک رمضان در جمع نمازگزاران حرم مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیها) گفت: در ایام رحلت امام(در سال 95) گیلان بودم که برخی از خیابانهایش با اروپا فرقی نداشت…. برخی با بیحجابی محض و لباسهای نیمه عریان در خیابان حضور داشتند، چرا باید وضع استان گیلان اینگونه باشد؟… به گفته دکتر رفیعی امر به معروف زبانی در این ارتباط تعطیل شده است.
دکتر رفیعی در سخنرانی خود در حرم حضرت معصومه(س)گفت: دولت فرهنگ را در کشور رها کرده است و این مسئله بسیار خطرناک است و برای نظام جمهوری اسلامی چنین شرایطی خوب نیست. …..
وی افزود: نمیگویم در گیلان کمحجابی یا بدحجابی بود بلکه بیحجابی محض بود و آیا چنین وضعی شایسته نظام اسلامی است؟ باید حرمتها در نظام اسلامی حفظ شود…..
جالب توجه اینکه این سخنان و تذکرات دلسوزانه دکتر رفیعی بازتاب هایی در گیلان داشته و متأسفانه برخی اشخاص و حتی برخی نمایندگان گیلان در مجلس شورای اسلامی جهت اظهار نگرانی از نوع تعبیرات دکتر رفیعی در باب وضعیت نامطلوب حجاب در استان گیلان، انتقادات تند و زننده و گزنده ای نثار این مبلِّغ و خطیب توانا و دلسوز نمودند و از اصل هشدار و تذکر دلسوزانه و مخلصانه ایشان در باب ترویج و رواج بدحجابی و بی حجابی غفلت کردند و به مسایل حاشیه ای پرداختند و برضد این بزرگوار جو سازی نمودند. بنده به عنوان کسی که به خدمات خالصانه فرهنگی و تبلیغی حضرت حجت الاسلام دکتر رفیعی واقف بودم و هستم جهت روشنگری و حمایت از اصل هشدار و تذکر درست ایشان در باب بد حجابی و بی حجابی متن فوق را به نگارش در آوردم امید است که همه مردم ایران و گیلان در قبال این قبیل تذکرات دلسوزانه واکنش مثبت و صحیح نشان دهند.
بنده معتقدم که همه ما باید به اصل پیام و هشدار و تذکر خالصانه و دلسوزانه حضرت حجت الاسلام دکتر رفیعی توجه کنیم و به اصل وظیفه و تکلیف درباب حجاب بپردازیم و پررنگ کردن امر جزیی و حاشیه ای معقول و مطلوب نیست. کوبیدن و تخریب این خطیب توانمند و مخلص سبب خشم و نارضایتی الهی است و متاسفانه برخی ها مترصد فرصتی هستند تا بی هدف عقده گشایی کنند. جای بسی تاسف و درد است که نتوانیم پیام وهشدار خالصانه یک عالم بزرگوار ومخلص را درک کنیم . البته بنده معتقدم که خطباء و شخصیت های بزرگ باید در نوع بکار بردن کلمات و تعبیرات و سخنان خود دقت نمایند تا برداشت های سوء نشود ولی بخواهیم یا نخواهیم همه ما گاهی دچار لغزش در گفتار و رفتار می شویم ولی مهم آن است که بر اشتباهات و خطاهای خود پافشاری نکنیم.
به فرض اگر هم در نوع تعبیرات دکتر رفیعی اشتباهی باشد ولی شناختی که ما به فضل و کمال و اخلاص ایشون داریم قابل برطرف شدن است و محترمانه می توان به او تذکر داد ……
انتهای پیام/
10 نظر ثبت شده است.
http://www.darsiahkal.ir/71672/%d8%ae%d8%b7%d8%b1-%d8%a8%d8%b2%d8%b1%da%af-%d8%a8%d8%af%d8%ad%d8%ac%d8%a7%d8%a8%db%8c-%d9%88-%d8%a8%db%8c-%d8%ad%d8%ac%d8%a7%d8%a8%db%8c/
***نسیم معرفت***
به نام خدا
سوال :
? آیت الله علم الهدی در سخنرانی خود گفته است : ....برادران اگر از هرکسی شنیدید که بگوید ( رهبری که معصوم نیست ) بدانید که این حرف دنباله اش رویارویی با پیغمبر (ص) است !!
آیا این گفته آیت الله علم الهدی درست است ؟!
واما پاسخ بنده :
علیکم السلام
منظور ایشون این نیست که رهبری حتما معصوم است بلکه می خواهد بگوید که اگر کسی با این جمله که (رهبری معصوم نیست ) در صدد این باشد که جایگاه رهبری را مخدوش سازد و از اعتبار بیندازد و از این راه رهبری را تضعیف نماید چنین کسی در واقع رویارویی با رسول الله (ص) کردهزیرا که ولایت فقیه استمرار ولایت رسول الله (ص) و امامان معصوم (علیهم السلام ) است. به نظر بنده فرمایش حضرت آیت الله علم الهدی از این جهت که توضیح دادم کاملا درست است .
به نظر بنده تضعیف ونقیص جایگاه رهبریِ عادل و تخریب اساس ولایت فقیهِ عادل با هر شکل و روشی خیانت به اسلام و پیغمبر اکرم (ص) است ....
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
دوازدهم تیر 1395 ه.ش
26 رمضان المبارک 1437 ه.ق
************************************************************
**شرح زندگی :: آیت الله علم الهدی
**آیت الله علمالهدی را بیشتر بشناسیم - باشگاه خبرنگاران
.: Weblog Themes By Pichak :.
جیر محله ملومه |
18:06 - 1395/03/29
حاج اقا فرمایش شما بسیار متین .اما اگر این حرف را هاشمی میزد . ایا بازهم همین باوررا داشتید یا بعد از نماز جمعه تو شهرستانهای استان راهپیمایی راه میانداختید و خطبا محترم جمعه و سیاسیون استان تو سخنرانی ها و میز گرد صدا و سیما استان وامصیبتا میگقتند . فرمایش شما خوبه اما چه خوبست همیشه اینطور باشه و یک بام د دو هوا نباشه . که مردم عاقلند و نمیشود سر انها کلا گذاشت . موفق باشید .
دلسوز |
01:11 - 1395/03/30
افرین به شما سید بزرگوار که حق وواقعیت را گفتی
دیلمی |
14:28 - 1395/03/30
مرد مومن یعنی فقط بی حجابی در گیلان هست ؟ نکنه آقای رفیعی اولین استانی که رفتن همین گیلان بوده و خبرتهران وتبریز و و اصفهان وشیراز رو ندارند .
برادر من در هر شهری هم بی حجاب هست وهم باحجاب !!چطور آقای رفیعی با حجابا رو ندیدند وبی حجابا ( آنهم ازنوع محض) توجهشان را جلب نمودند. !!!
لاهیج |
12:24 - 1395/03/31
چطور آقای رفیعی همینکه اومدن رشت بیدار شدند وحس دلسوزی پیدا کردند .
بینا |
00:30 - 1395/04/3
سلام بر استاد بزرگوار حضرت آیت الله سیداصغر سعادت . درود برشما. عالی بود
ازگلرودبار |
14:03 - 1395/04/3
احسنت چقد حجاب مظلومه جناب استاد مرحبا به شما که درباره حجاب خوب گفتید خوب که رسانه ها وسایت ها و به مساله حجاب بیشتر توجه کنن
حسین ازلاهیجان |
00:13 - 1395/04/7
منکر حجاب از روی عمد وآگاهی کافر و مرتد است چون حجاب از ضروریات است و الگوی حجاب حضرت فاطمه علیها السلام است از استاد بزرگوار سیداصغرسعادت ودکتر رفیعی تشکر می کنم اگر حجاب درجامعه آسیب ببیند بی حیایی و فساد زیاد میشود
سیما |
15:02 - 1395/04/7
شعری زیبا از مرحوم آقاسی:
در خیابان چهره آرایش مکن از جوانان سلب آسایش مکن
زلف خود از روسری بیرون مریز در مسیر چشم ها افسون مریز
یاد کن از آتش روز معاد جلوه ی گیسو مده در دست باد
خواهرم دیگر تو کودک نیستی فاش تر گویم عروسک نیستی
خواهرم،این لباس تنگ چیست؟ پوشش چسبان و رنگارنگ چیست؟
خواهرم،اینقدر طن نازی مکن با اصول شرع لج بازی مکن
دهه شصتی |
10:23 - 1395/04/8
چرا نظر قبلی من رو چاپ نکردین جناب بابایی؟؟؟؟؟
بصیرت |
03:23 - 1395/04/10
تذکرات دکتررفیعی درباره حجاب فراموش نشود،مسولین تاحال دراین رابطه چه کاری انجام دادند،
ازحضرت ایت الله سیداصغرسعادت هم تشکردارم ،
پیشنهادمیکنم که مطالب درباره حجاب بیشترمنعکس کنید،