گروه سیاسی - تجربهی موجود در دنیای سیاست ثابت کرده، اکثر انقلابیون دنیا و نظامهای انقلابی بعد از گذشت اندک زمانی روحیهی انقلابی خود را از دست داده و کمکم مبتلا به تسامح و تساهل شدهاند. به طور مثال کافیست به سیر رهبران شوروی سابق توجه داشته باشید تا متوجه این قضیه شوید. داستان قلعهی حیوانات که به منظور نمایش استحالهی انقلاب بلشویکها در شوروی نوشته شده است به خوبی نشان میدهد که چگونه رهبران این انقلاب، از تب انقلابی خارجی شده و به دام محافظهکاری افتادهاند.

به گزارش بولتن نیوز، از همین رو، قاعدهای در دنیای سیاست وجود دارد که در آن بین گذر زمان و روحیهی انقلابیگری رابطهی عکس وجود دارد. و بر اساس همین قاعده به سیاستمداران توصیه میشود که در مواجه با افراد انقلابی تنها کافیست کمی صبر به خرج دهند تا آنها از تب و تاب انقلابیگری بیافتند و بر مدار سازش نشسته و قابلیت مذاکره پیدا کنند. اما نکتهی عجیبی که در زندگی حضرت امام خمینی(ره) وجود دارد آن است که ایشان هرچه از عمر گرانمایهیشان میگذشت، انقلابیتر میشدند.
آنهایی که سنشان اجازه میدهد، حتما رفتارها و گفتارهای سالهای آخر حیات بنیانگذار جمهوری اسلامی را بخاطر آورده و بر این ادعا صحه میگذارند. آنهایی هم که آن روزها را ندیدهاند، تنها کافیست به صحیفهی امام خمینی(ره) مراجعه کرده و این انقلابیتر شدن حضرت روحالله را از لابهلای بیانات ایشان درک کنند. برای نمونه، بریدهای از چند گفتار آخر ایشان را برایتان میآوریم تا مشاهده کنید که چطور این مرد خدا، در آخرین ماههای زندگیاش، انقلابی باقی مانده و حتی انقلابیتر از پیش میشود:
1
آخرین متن موجود در صحیفهی امام، وصیتنامهی الهی-سیاسی ایشان است. اگر این متن را کنار بگذاریم، میبینیم که آخرین نامهی حضرت امام در تاریخ 28 اردیبهشت 68 و خطاب به رئیس دیوانعالی کشور است. موضوع نامه نیز "لزوم تسریع در رسیدگی به پروندههای مربوط به اصل 49 قانون اساسی" است. واقعا عجیب است کسی که اوضاع جسمی نامطلوبی داشته و به همین دلیل، حدود بیست روز بعد به ملکوت اعلی میرود، تا آخرین روزهای زندگیاش نسبت به احقاق حقوق مردم حساس بوده و لحنی قاطع درخواست میکند که سریعا فلان مسئلهی قضایی سر و سامان پیدا کند. در حالی که طبق قاعدهی بیان شده در بالا، سیاستمداران با گذر زمان چنین حساسیتهایی را از دست میدهند.
2
یکی دیگر از آخرین نامههای ایشان که در تاریخ 19 اردیبهشت 1368 نوشته شده، در خصوص "لزوم تسریع در امر رسیدگی به پروندهی غارتگران بیتالمال" است. به عبارت دیگر، اگر در ساختمان روحیهی انقلابی چندین ستون اساسی وجود داشته باشد، حتما یکی از آنها مبارزه با فسادهای اقتصادیست که میبینیم این ویژگی، به طور کامل در شخصیت حضرت امام، آنهم در کمتر از یک ماه مانده به وفاتشان وجود دارد.
3
یکی از حساسترین فرازهای زندگی سیاسی امام خمینی(ره) عزل آیتالله منتظری از قائم مقامی رهبری است. آنقدر این ماجرا آشکار است که به نظر میرسد نیازی به توضیح نداشته باشد. همانطور که رخ داده، حضرت امام در دو سه ماه مانده به رحلتشان دست به یک اقدام انقلابی زده و در نامهای که 6 فروردین 1368 منتشر شد، با لحنی سراسر انقلابی و قاطع کسی را از قطار انقلاب پایین میکشد که به زعم خیلیها او استوانه و ستون انقلاب بود.
4
یکی دیگر از نمونههای وجود و وفور روحیهی انقلابی در آخرین روزهای حیات بنیانگذار جمهوری اسلامی را میتوان در نامهی تاریخی ایشان به رهبران شوروی دید که در اسفند 1367 نوشته و به این کشور ارسال شد. واقعا از کسی که چنان حال جسمی نامطلوبی دارد، اصلا توقع نمیرود که برای یکی از به اصطلاح قطبهای دنیا نامه بنویسد و آنها را به تغییر روند و پیروی از انقلاب اسلامی دعوت کند.
5
برای آخرین مثال، میتوان به منشور روحانیت اشاره کرد که تاریخ انتشار آن 3 اسفند 1367 است. پیامی که پر است از حرفهای از سر دغدغهی انقلاب برخاسته و کیست که آنرا خوانده باشد و نویسندهی آنرا، کوه راسخ نداند.
برای اثبات تداوم روحیهی انقلابیگری در حضرت امام خمینی(ره) دلایل دیگری هم هست که در حوصلهی این متن نیست. اما هرچه هست ثابت میکند که برخلاف نگاه رایج به انقلابیون، حضرت روحالله انقلابی بود و انقلابی ماند و تا آخرین لحظه این روحیه را حفظ کرد. العاقل یکفی بالاشاره...
سیدمجتبی نعیمی

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در این اجتماع عظیم و پر طراوت، با ریشه یابی و تبیین علت اشتیاق و کنجکاوی روزافزون ملتها به شناخت پدیده پرقدرت و رو به پیشرفت جمهوری اسلامی، «شریعت اسلامی» و «مردم سالاری» برخاسته از این شریعت را دو پایه اصلی مکتب امام خمینی خواندند و با تأکید بر وفاداری ملت و مسئولان به این نسخه «سیاسی ـ مدنی» نوین افزودند: مزاحمت و سنگ اندازی های امریکا و کم رنگ شدن روحیه و جهت گیری نهضت امام بزرگوار، دو چالش اساسی است که ملت ایران با شناخت و غلبه بر آنها، راه پر افتخار و سعادت بخش امام راحل عظیم الشأن را ادامه خواهد داد.
حضرت آیت الله خامنه ای در بخش اول سخنان خود در این همایش عظیم و ملی، جاذبه روزافزون امام خمینی و جمهوری اسلامی را در افکار عمومی ملتها به ویژه ملتهای مسلمان، واقعیتی مهم برشمردند و خاطرنشان کردند: 25 سال پس از رحلت رهبر کبیر انقلاب اسلامی، قشرهای مختلف بویژه جوانان و فرزانگان دنیای اسلام کنجکاوانه و مشتاقانه بدنبال آگاهی بیشتر از پدیده مردمسالاری دینی، نظریه ولایت فقیه و دیگر مسائل انقلاب اسلامی هستند.
ایشان، هجوم بی وفقه و بسیار گسترده «تبلیغاتی، سیاسی» دشمنان به جمهوری اسلامی را یکی از عوامل تشدید کنجکاوی ملتها درباره انقلاب اسلامی برشمردند و افزودند: افکار عمومی جهان اسلام، بیشتر از گذشته مشتاق شده است تا ماهیت و حقیقت حکومتی را که آماج این حملات بی سابقه و مستمر است، بشناسد و رمز ایستادگی و موفقیت های آن را درک کند.
حضرت آیت الله خامنه ای، بیداری اسلامی و احساسات ضد استکباری را، یکی از نتایج کنجکاوی و درک ملتها نسبت به انقلاب اسلامی برشمردند و تأکید کردند: جبهه استکبار در خطایی راهبردی تصور می کند بیداری اسلامی را ریشه کن کرده اما درک و فهمی که منجر به بروز بیداری اسلامی شد، از بین رفتنی نیست و این پدیده، دیر یا زود گسترش خواهد یافت.
ایشان، اقتدار و پیشرفت مستمر ملت ایران را یکی دیگر از دلایل کنجکاوی ملتها در قبال جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی خواندند و خاطر نشان کردند: نسل جوان دنیای اسلام بدنبال پاسخ این سوال مهم و تاریخی است که جمهوری اسلامی چرا و چگونه 35 سال در برابر هجوم خشن و خصمانه نظامی، سیاسی و تبلیغاتی دشمنان و تحریم های بیسابقه امریکا ایستادگی کرده و بدور از محافظه کاری، روز بروز پیشرفته تر و مقتدرتر شده است؟
رهبر انقلاب در تبیین بیشتر علل جذابیت جمهوری اسلامی افزودند: ملتها و نسل جوان و فرهیخته جهان اسلام، پیشرفت های ملت ایران در عرصه هوا و فضا را می بیند، حضور ایران در میان ده کشور پیشرفته بسیاری از دانشهای نوپدید را ملاحظه می کنند، شتاب علمی 13 برابری ایران را نسبت به میانگین جهانی نظاره گرند و درک می کنند که ملت ایران در سیاستهای منطقه حرف اول را می زند و با ایستادگی در مقابل رژیم غاصب صهیونیستی، از مظلوم دفاع و با ظالم مقابله می کند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: این واقعیات هر انسانی را به کنجکاوی و شناخت بیشتر پدیده جمهوری اسلامی فرا می خواند.
ایشان برگزاری 32 انتخابات در 35 سال گذشته آنهم با مشارکت بالا و تحسین برانگیز ملت و «حضور پر شور ملی در راهپیمایی 22 بهمن و روز قدس» را از دیگر واقعیت های جذاب ایران برای افکار عمومی خارجی دانستند و افزودند: ما به این گونه مسائل عادت کرده ایم و عظمت و اهمیت آنها به چشممان نمی آید اما این حقایق زیبا، برای ناظران جهانی و مردم دیگر کشورها پرسش برانگیز و بسیار خیره کننده است.
رهبر انقلاب همه ی این واقعیات زیبا و شوق آفرین را ساخته و پرداخته دست توانا و فکر بدیع معمار بزرگ انقلاب اسلامی یعنی حضرت امام خمینی(ره) برشمردند و ادامه سخنانشان را به ترسیم تصویر کوتاه اما گویایی از مکتب امام اختصاص دادند.
نکته اصلی این بخش از سخنان رهبر انقلاب، این واقعیت بود که برای رسیدن به هدف، باید راه را گم نکنیم و برای پیمودن صحیح راه نیز، به درک نقشه اصلی آن معمار چیره دست و خوش فکر نیازمندیم.
حضرت آیت الله خامنه ای بنای یک نظم «مدنی ـ سیاسی» بر اساس «عقلانیت اسلامی» را، نقشه اصلی امام خواندند و افزودند: فروپاشی نظام «وابسته، فاسد و دیکتاتوری پادشاهی» و ریشه کن کردن خصوصیات آن رژیم مقدمه ایجاد بنای عظیمی بود که امام آن را با همت سترگ خود و همراهی ملت، انجام داد.
رهبر انقلاب اسلامی در تشریح ستون ها و پایه های اصلی نظم سیاسی مدنی مورد نظر امام بر دو نکته اساسی و کاملا بهم پیوند خورده، تأکید کردند: اول شریعت اسلامی بعنوان روح و جوهره جمهوری اسلامی و دوم سپردن کارها بدست مردم از طریق مردمسالاری و انتخابات
ایشان افزودند: کسی گمان نبرد که امام، انتخابات را از فرهنگ غرب اتخاذ و با تفکر اسلامی مخلوط کرد چرا که بدون تردید اگر انتخابات و مردمسالاری از متن شریعت اسلامی قابل اتخاذ نبود «امامِ صریح و قاطعِ ما»، این موضوع را بیان می کردند.
رهبر انقلاب تأکید کردند: براساس مکتب امام خمینی، شریعت اسلامی بعنوان حقیقت و ماهیت نظام اسلامی باید در همه کارها، قانونگذاری ها، سیاستگذاریها، عزل و نصبها، رفتارهای عمومی و دیگر مسائل، مورد توجه کامل باشد ضمن اینکه گردش کار در این نظم سیاسی مدنی، بر اساس مردمسالاری برخاسته از همین شریعت است و مردم بی واسطه یا با واسطه همه مقامات کشور را انتخاب می کنند.
رهبر انقلاب اجرای کامل شریعت اسلامی را موجب تأمین 4 عنصر اصلی: «استقلال، آزادی، عدالت و معنویت» خواندند و افزودند: پایبندی به شریعت سعادت بخش اسلامی، علاوه بر آزادی های فردی و مدنی، آزادی ملت از بند مستکبران یعنی استقلال ملی را نیز تأمین می کند، عدالت را محقق می سازد و معنویت را به همراه می آورد.
حضرت آیت الله خامنه ای سپس یک نکته مهم و اساسی دیگر مکتب امام را، مورد توجه و تبیین قرار دادند.
ایشان گفتند: در مکتب امام، هیچ قدرت و غلبه ای که با اعمال زور و سلاح حاصل شود مورد قبول نیست البته قدرت و اقتدار ناشی از انتخاب مردم، محترم و پذیرفته شده است و هیچکس نباید در مقابل آن سینه سپر کند که اگر کرد، این کار او فتنه است.
حضرت آیت الله خامنه ای، نسخه سیاسی مدنی امام را فصل تازه ای در ادبیات سیاسی جهان برشمردند و در بیان یکی از دیگر از عناصر این نسخه نوین افزودند: کمک به مظلوم و مقابله با ظالم از عناصر اصلی مکتب امام است.
ایشان در همین زمینه، به حمایت کامل و بدون وقفه امام خمینی از ملت مظلوم فلسطین اشاره کردند و افزودند: ایستادگی در مقابل ظالم و شکستن صریح ابهت ظالمان از اصول مهم مکتب امام است که همواره باید مورد توجه ملت و مسئولان باشد.
رهبر انقلاب، تحقق عملی نسخه سیاسی ـ مدنی امام را، یکی از تفاوت های آشکار مکتب ایشان با نظریه های صرفاً تئوریک خواندند و این سوال اساسی را مطرح کردند که: آیا کار بزرگی که امام با موفقیت کامل انجام داد، ادامه پیدا خواهد کرد؟
پاسخ ایشان به این سوال مثبت اما مشروط بود.
رهبر انقلاب خاطر نشان کردند: در جدول زیبا و جذاب امام، بطور طبیعی خانه های خالی وجود دارد که پر کردن آنها و ادامه آن راه سرنوشت ساز، کاملا ممکن است اما بشرط همت و آگاهی ملی و مراعات عناصر این راه.
حضرت آیت الله خامنه ای با تحسین وفاداری ملت به اهداف و آرمانهای امام خمینی تأکید کردند: با رفتاری که ملت در 25 سال پس از رحلت امام بزرگوار نشان داده تمام خانه های خالی این جدول پر می شود و در پرتو ادامه راه امام، ایران عزیز، به اذن پروردگار به اوج قدرت خواهد رسید.
رهبر انقلاب در ادامه سخنانشان، توجه حضار و همه ملت را به یک نکته اساسی دیگر جلب کردند و آن اینکه: پیمودن راه امام خمینی و تحقق اهداف آن بزرگوار، مثل هر هدف مهم دیگر با موانع و چالشهایی روبروست که اگر آنها را نشناسیم و بر طرف نکنیم، ادامه راه، دشوار یا غیر ممکن خواهد بود.
حضرت آیت الله خامنه ای در همین زمینه دو چالش «بیرونی» و «درونی» را از مهمترین چالشهای موجود خواندند که لازم است جوانان، نخبگان، صاحبنظران و فرزانگان فکری و نظری، آنها را مورد توجه و بررسی قرار دهند.
ایشان در تبیین «چالش بیرونی»، به مزاحمت ها و سنگ اندازی های استکبار جهانی و بطور مشخص امریکا اشاره کردند و افزودند: البته برخی متفکران سیاسی غربی گفته اند که: این مزاحمت ها بی فایده است اما امریکا همچنان به اجرای این نقشه کلان خود ادامه می دهد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: امریکاییها کشورها، جریانهای سیاسی و شخصیت های دنیا را به سه دسته «کشورهای گوش به فرمان»، «دولتها و جریانهایی که فعلاً با آنها مدارا می شود» و «دولتها و جریانهای نافرمان» تقسیم می کنند.
ایشان افزودند: نحوه ی مواجههی امریکا با دولتهای سرسپرده و گوش به فرمان، حمایت کامل، همه جانبه و توجیه رفتارهای زشت آنها در جامعه ی جهانی است، البته در قبال این حمایت بی دریغ، به نفع منافع خود، آنها را می دوشند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به برخی نظام های مرتجع و به شدت استبدادی که مورد حمایت همه جانبه ی امریکا قرار دارند، گفتند: امریکا از چنین کشورهایی که در آنها نه انتخاباتی برگزار می شود و نه ملت های آن قدرت حرف زدن دارند به عنوان کشورهای پدرسالار یاد می کند نه دیکتاتور.
رهبر انقلاب دومین دسته از کشورها در تقسیم بندی امریکایی ها را کشورهایی خواندند که امریکا به دلیل منافع مشترک، فعلاً با آنها مدارا می کند اما اگر فرصتی پیدا کند خنجر را به قلب آنها فرو خواهد کرد.
رهبر انقلاب، کشورهای اروپایی را نمونه ای از این کشورها برشمردند و تأکید کردند: البته امریکاییها در عین مدارای منفعت طلبانه با اروپا، از زندگی خصوصی شهروندان و مقامات اروپایی جاسوسی می کنند و حتی حاضر به عذرخواهی هم نیستند.
ایشان افزودند: البته اروپایی ها به دلیل خدمت به منافع امریکا خطای راهبردی بزرگی مرتکب شده اند که برخلاف منافع ملی آنهاست.
حضرت آیت الله خامنه ای کشورهای دسته سوم را کشورهایی خواندند که «زیر بار زور امریکا نمی روند».
ایشان خاطر نشان کردند: سیاست امریکا در قبال این کشورها، استفاده بدون حد و مرز از همه ی امکانات ممکن برای ضربه زدن و از پا درآوردن آنهاست.
رهبر انقلاب در تببین روش های مقابله امریکا با کشورهایی که به واشنگتن باج نمی دهند، گفتند: البته به دلیل ضررها و خسارات ناشی از حمله امریکا به عراق و افغانستان امروز حمله ی نظامی در اولویت برنامه های امریکا نیست.
ایشان یکی دیگر از مهمترین راهبردهای امریکا در قبال کشورهای «نافرمان و مقاوم» را استفاده از عناصر وابسته در این کشورها برشمردند و خاطر نشان کردند: سامان دادن کودتا و یا کشاندن مردم به خیابانها از مهمترین روشهای امریکا در استفاده از عناصر وابسته است.
رهبر انقلاب افزودند: هر دولتی در هر کشوری با رأی مردم روی کار بیاید، حتما اقلیتی که به آن دولت رأی نداده اند با او مخالفند، امریکا از همین مسئله استفاده می کند و با تحریک عناصر اصلی مخالفین، بخشی از مردم را به خیابانها می کشاند.
ایشان افزودند: نمونه ای از این رفتار، امروز در بخشی از اروپا به روشنی دیده می شود البته ما قضاوتی در این زمینه نداریم اما سناتورهای امریکایی در میان تظاهرات خیابانی معترضین واقعا چه کار می کنند؟
رهبر انقلاب اسلامی فعال کردن «گروههای تروریستی» را از دیگر روشهای امریکا برای مقابله با کشورهایی برشمردند که حاضر نیستند زیر بار زور امریکا بروند.
ایشان گفتند: عراق، افغانستان، برخی کشورهای عربی و ایران عزیز ما از قربانیان اصلی این شیوه ی برخورد امریکایی ها هستند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به حمایت امریکا از گروهک تروریستی منافقین و ارتباط عناصر این سازمان تروریستی با دستگاههای حاکمیتی امریکا از جمله کنگره افزودند: منافقین که شمار زیادی از علما، دانشمندان، «نخبگان سیاسی و فرهنگی» و مردم ایران را ترور کرده اند، زیر چتر حمایت امریکا قرار دارند.
رهبر انقلاب اسلامی از دیگر راهکارهای امریکا در قبال کشورهای مستقل و "باج نده" را «ایجاد اختلاف و دوگانگی در رأس حاکمیت ها» و «ایجاد انحراف در مبانی ایمانی و اعتقادی مردم» خواندند و افزودند: به فضل الهی، امریکایی ها در قبال ملت ایران در همه ی این عرصه ها شکست خوردند و توطئه های آنان از جمله کودتای نظامی، حمایت از فتنه گران، تلاش برای کشاندن بخشی از مردم به خیابانها و ایجاد شکاف در میان مسئولین، به دلیل ایمان و بیداری ملت ناکام ماند.
حضرت آیت الله خامنه ای پس از تشریح ابعاد چالش بیرونی، در تبیین چالش درونی فرا روی نظام گفتند: این چالش و خطر بزرگ زمانی روی می دهد که ملت و مسؤلان «روحیه و جهت گیری های» نهضت امام بزرگوار را از نظر دور بدارند و فراموش کنند.
ایشان در همین زمینه، به اشتباه در تشخیص دوست و دشمن و ناتوانی در شناخت دشمن اصلی و فرعی اشاره کردند و گفتند: همه باید توجه داشته باشند که در حوادث مختلف از دشمن اصلی غفلت نکنند.
رهبر انقلاب به عنوان یک مصداق در بحث اصلی فرعی کردن دشمنان، به اقدامات زشت برخی گروههای نادان و جاهل تکفیری، وهابی و سلفی علیه تشیع اشاره کردند و گفتند: همه باید متوجه باشند که دشمن اصلی، سرویسهای اطلاعاتی بیگانگان و کسانی هستند که این جریانها را تحریک می کنند و پول و سلاح در اختیارشان قرار می دهند.
ایشان تأکید کردند: البته هر کسی که فکر تعرض به جمهوری اسلامی را داشته باشد یقیناً با مشت محکم ملت مواجه خواهد شد اما در عین حال معتقدیم که دست نه چندان پنهان دشمن که مسلمانان را به جان هم می اندازد دشمن اصلی ماست نه این گروههای فریب خورده.
رهبر انقلاب اسلامی از دست دادن انسجام ملی، دچار شدن به تنبلی و بی روحیگی، کم کاری، حاکم شدن یأس و ناامیدی و نیز تصور غلط «ما نمی توانیم» و «ما نتوانستیم»، را از دیگر ابعاد چالش درونی نظام اسلامی برشمردند و تأکید کردند: همانطور که امام عزیز فرمودند، ما می توانیم و عزم ملی و مدیریت جهادی خواهند توانست گره ها را باز و مشکلات پیش رو را حل کند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پایان بیانات خود تأکید کردند: نام مبارک امام بزرگوار و نقشه ی آن معمار کبیر به فضل الهی، ملت ایران را در همه ی مراحل یاری می کند و با ایجاد امید و نشاط و روحیه، آینده روشن ایران عزیز را رقم خواهد زد.
پیش از سخنان رهبر معظم انقلاب، حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی با خیر مقدم به زائران و عاشقان بنیانگذار جمهوری اسلامی، تلاش برای محرومیت زدایی، کمک به مستضعفین و رفع فقر را از اهداف و جهت گیریهای اصلی امام راحل برشمرد و گفت: رهبر معظم انقلاب نیز همواره به این جهت گیری اساسی تأکید ویژه داشته اند که این، درسی برای همگان است.
تولیت آستان مقدس حضرت امام خمینی(ره)، همچنین حل مشکلات اقتصادی را نیازمند تدبیر، عقلانیت، همکاری قوای سه گانه و وحدت ملی دانست و افزود: اقتصاد باید با فرهنگِ رفع محرومیت عجین شود.
پوشش و پوشاندن کار خدا است. «انزلنا علیکم لباسا یواری»، ولی برهنگی و برهنه کردن کار شیطان است.
«یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْءَاتِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِکَ خَیْرٌ ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ، اى فرزندان آدم در حقیقت ما براى شما لباسى فرو فرستادیم که عورت هاى شما را پوشیده می دارد و براى شما زینتى است ولى بهترین جامه (لباس) تقوا است این از نشانه هاى (قدرت) خداست، باشد که متذکر شوند.» (سوره اعراف، آیه 26)
کدام لباس نعمت الهی است؟
پوشش و پوشاندن کار خدا است. «انزلنا علیکم لباسا یواری»، ولی برهنگی و برهنه کردن کار شیطان است.
«یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْءَاتِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِکَ خَیْرٌ ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ، اى فرزندان آدم در حقیقت ما براى شما لباسى فرو فرستادیم که عورت هاى شما را پوشیده می دارد و براى شما زینتى است ولى بهترین جامه (لباس) تقوا است این از نشانه هاى (قدرت) خداست، باشد که متذکر شوند.» (سوره اعراف، آیه 26)
با کمی دقت و تأمل می توان نکته ها و پیام هایی را استفاده نمود، از جمله:
1) توجه به نعمت های الهی، عامل عشق به خدا و دوری از غفلت است "قد انزلنا علیکم... لعلهم یذکرون"
2) لباس زمانی نعمت الهی است که بدن را بپوشاند. "یواری سواتکم"
3) گرچه در تهیه لباس، علاوه بر عوامل طبیعی انسان ها نیز تلاش می کنند، ولی همه این ها به دست خدا است. "انزلنا علیکم لباسا"
4) پوشش و پوشاندن کار خدا است "انزلنا علیکم لباسا یواری"، ولی برهنگی و برهنه کردن کار شیطان است "فوسوس...لیبدی لهما ماوری عنهما من سواتهما"
5) لباس، نعمت الهی است، "لباسا یواری" و برهنگی و خلع لباس، کیفر گناه. "فلما ذاقا الشجره بدت لهما سواتهما"
6) پوشش و آراستگی با پوشاک و لباس های زیبا، مطلوب و محبوب خداوند است، "قدانزلنا علیکم لباسا... و ریشا" لباس های زیبا تا آنجا که به اسراف کشیده نشود، مانعی ندارد.
7) معنویت در کنار مادیت، تقوا در کنار زینت لازم است. "ریشا و لباس التقوی"، وگرنه لباس می تواند وسیله اسراف، تکبر، ساده، خودنمایی، مدپرستی، شهوترانی، فخرفروشی و امثال آن شود.
8) آن گونه که در لباس مادی، پوشش عیب است، هم نگهدارنده از گناه و هم مایه زیبایی معنوی انسان می باشد "لباس التقوی".(همانگونه که لباس مادی، عیب ها را پوشش می دهد وسبب زیبایی است ، لباس معنوی یعنی تقوی نیز نگهدارنده از گناه ومایه زیبایی معنوی انسان می باشد)
9) از خاک پنبه می روید، از علف که خوراک حیوان است پشم تولید می شود و از آب دهان کرم، ابریشم. اینها همه از آیات الهی است که می تواند مایه تذکر و بیداری انسان باشد. "ذلک من آیات الله لعلهم یذکرون".
برگرفته از کتاب دقایقی با قرآن
نقل ازپایگاه قرآنی گوهرمعرفت

امام چگونه در حوزه علمیه، علم زعامت برافراشت؟
خبرگزاری حوزه/ امام خمینی در حوزه علمیه قم و نجف، روشی متمایز از دیگران برگزید. او که در سوابق تحصیلی و تدریسی، چه بسا از برخی بزرگان معاصر خویش هم ناشناختهتر بود، به یکباره علَمی برافراشت که تا فتح کرسی عزّت و زعامت شیعه پیش رفت. امام چه ویژگیهایی داشت؟ آیا علمیّت و شیوه اجتهاد وی، چنین پیامدی داشت یا فهم او از روح دین یا زمان شناسی و آگاهی عمیق وی از تحولات عصر خویش، سبب چنین موفقیتی برای وی شد؟
اعلمیّت و اجتهاد
تشکیل حکومت اسلامی پس از پیروزی انقلاب و تصدی مدیریت کلان توسط فقه شیعه، سؤالات و چالشهای فراوانی پیش روی شیوه تفقّه کنونی نهاد و پس از آن بود که امام نیز در پیام منشور روحانیت، بر نارسایی اجتهاد رایج برای اداره اجتماع، صحه گذاشت و فرمود: «روحانیت تا در همه مسائل و مشکلات، حضور فعّال نداشته باشد، نمیتواند درک کند که اجتهاد مصطلح، برای اداره جامعه کافی نیست». با وجود شکلگیری برخی حرکتهای علمی و نظریات نوین در قم، تا تأسیس سبکی تکاملیافته در اجتهاد که پاسخگوی نیازهای کنونی جامعه باشد، فاصله بسیاری است. بنابراین، امام را از این دیدگاه، میتوان عامل ایجاد شرایطی دانست که به مکتبی جدید در فقاهت شیعه، ختم خواهد شد. فهم روح دین وقتی به سخنان امام و سیره حکومتی وی مراجعه میکنیم، نوع برداشتهای وی از مقاصد شریعت و اولویتهای شارع مقدس، مثالزدنی و کمنظیر است؛ مانند تأکید بر عدالتخواهی و ظلمستیزی که در کلمات امام، فراوان به چشم میخورد. شاید تمامی فقها و بزرگان حوزه نیز همانند امام راحل نسبت به آیات و روایات و سیره عملی معصومین علیهمالسلام درباره جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و سایر امور اجتماعی و سیاسی آگاهی داشته اند؛ اما هیچ یک مانند امام این امور را در متن جامعه ارائه نکردند. شاید این خلأ تا حد زیادی، ناشی از شرایط زمان و تسلط حکومتهای ظالم وقت بود که هیچگاه در مسائل مربوط به حکومت، نظر فقها را نمیخواستند و جز در مقاطع محدودی، اجازه مداخله به ایشان نمیدادند و این سنت تاریخی بهتدریج، به ترکیبی جدید از نظام اولویت موضوعات در آثار فقها انجامید و بر نوع نگرش فقیهان معاصر نیز تأثیری شگرف گذاشت و از این طریق، کمکم پرداختن به مسائل فردی و عبادی و فاصلهگیری از مباحث اجتماعی و حکومتی به رویهای پذیرفته شده در بین علما تبدیل شده بود. زمانشناسی و آگاهی از تحوّلات زمانه آنچه در بین بخشی از مجامع حوزوی ما در طول تاریخ به عنوان یک آسیب مؤثّر جلوه کرده و پیامدهای تلخی را هم به دنبال داشته، ناآگاهی از جریانات سیاسی و اجتماعی و فقدان فراست و تیزبینی در اینگونه مسائل بوده است. امام از همان دوران جوانی سعی در شناخت دقیق حوادث سیاسی زمان خویش داشت و برای استماع مذاکرات مجلس شورای ملی، از قم به بهارستان میرفت و با مرحوم مدرس و کاشانی ملاقات و گفتوگو میکرد و روزنامهها را با دقت از نظر میگذرانید؛ موضوعی در حوزههای علمیه آن وقت، رایج نبود و کاری عبث تلقی میشد. وی از همان ابتدای جوانی با جریانات سیاسی مختلف و پشتیبانان غربی آنها و نقاط ضعف و قوت حرکتهای اصلاحی و انقلابی مختلف، آشنا شد و این تیزبینی و جریانشناسی، آنگاه که با فهم عمیق از اهداف شریعت تلفیق میشد، مواضعی را بهدنبال داشت که برای بسیاری از تحصیلکردگان حوزههای علمیه، تازگی داشت. بنابراین، شناخت زمان را نیز میتوان یکی از وجوه تمایز امام نسبت به دیگر بزرگان حوزه دانست. شخصیت اخلاقی پیشبرد یک نهضت اجتماعی، آن هم در سطحی وسیع و ماندگار، نیازمند رهبرانی با روحیات ایثارگرانه، شجاعانه و خالصانه است. امام هر قدر هم که بصیرت به خرج میداد و از فهم دین کمک می گرفت، تا وقتی اخلاص و شجاعت را در وجود خویش فراهم نیاورده بود، امکان ایجاد چنین تحولی وجود نداشت. امام، ضمن بهرهمندی از اخلاصی مثالزدنی، از شجاعتی شگفتآور نیز برخوردار بود و بیتوجه به تکالیف شرعی، برکنار نمینشست و به رهنمودها و توصیههای کلی، اکتفا نمیکرد؛ بلکه کولهبار مبارزه را بر دوش می نهاد و به وسط میدان میآمد و تمام هزینههای آن را نیز میپرداخت و اگر لازم بود، از جان و مال خویش میگذشت و حتی آبرو و شأن خود را نیز در معرض ذبح قرار میداد. هنگامی که بعضی، درب خانههای خویش را از ترس حملات گارد رژیم بر مردم بیپناه میبستند و از اظهارنظر پیرامون مسائل سیاسی به دلیل بخشنامههای ساواک، پرهیز میکردند و مدارا با رژیم را ابزاری برای حفظ جایگاه مذهبی خویش میدیدند و تحقق مفاهیم عدالتخواهانه قرآنی و روایی را به زمان ظهور ارجاع میدادند و به طور کلی امور حکومتی و سیاسی را وظیفه خود نمیدانستند، امام، پیش گام در عرصه مبارزه شد و تمام تبعاتش را نیز به جان خرید و البته سنت الهی بر این بود که به اوج عزّت نیز دست یابد. منبع: ویژه نامه پرسمان(امام خمینی، شاخص انقلاب)
ناگفتههای خبرنگار آمریکایی از ملاقات با امام خمینی(ره)
به گزارش خبرگزاری حوزه، روبین وود زورث کاریس، خبرنگار آمریکایی در سال 1360 برای شرکت در کنفرانسی به ایران سفر کرد و همراه با دیگر مهمانان کنفرانس به دیدار امام خمینی(ره) در حسینیه جماران رفت. او در این دیدار تحت تاثیر جاذبه شخصیت امام قرار گرفت و تحولات عمیقی در درون خود یافت و پس از بازگشت به آمریکا خاطرات خود را از این دیدار به رشته تحریر درآورد و و منتشر کرد
زورث کاریس با توصیف لحظات دیدار به یاد ماندنی دیدار با امام خمینی(ره)، می گوید: هنگامی که{امام} خمینی وارد جایگاه شد، همگی برخاسته و با خوشحالی و تمام یک صدا فریاد زدند خمینی خمینی. آنان به گونهای از امام تجلیل و از دیدار وی ابراز خوشحالی میکردند که من تا آن روز نظیر آن را نسبت به هیچ رهبر دیگری ندیده بودم. در آن لحظات هر یک از حاضران، عشق و محبت خود را که در وجودشان موج میزد، آشکار ساختند. گویا آنها از اعماق قلبشان تاکید میکردند که به خمینی ارج مینهند؛ به او که بنده شایسته خداوند است. در واقع میخواهم بگویم انفجار غرور و عظمت حاضران که به وسیله آن، به امام درود میفرستادند، تنها عکسالعمل آن چه در اذهان همگان نسبت به امام جریان داشت، نبود. بلکه همان لطف الهی بود که از تسبیح، حمد و تضرع این مرد و مقام شامخ او سرچشمه میگرفت.
زمانی که خمینی از در وارد شد، احساس کردم که از لابلای آن گردبادی از نیروی معنوی وزیدن گرفت؛ گویا در ورای عبای قهوهای، عمامه مشکلی و ریش سفیدش، روح زندگی جریان داشت. به طوری که همه بینندگان را محو تماشای خود کرد و آن هنگام حس کردم که با حضور او هم ما کوچک شدهایم و گویا در سالن کسی جز او باقی نمانده است.
آری! او با رقهای از نور بود که در قلب و روح همه حضار رسوخ کرده بود. او تمام معیارهایی را که گمان میکردم میتوانند مرا در تعریف و ارزیابی شخصیت و مقامش یاری رسانند، در هم شکست. او با حضور خود آنقدر در ما تاثیر گذاشت که احساس کردم تمام روح و جسمم را فرا گرفته است.
زمانی که او بر روی صندلی نشست، احساس کردم که نیرویی از وجودش ساطع میشود. نیرویی بسان یک گردباد که اگر با دقت نگاه میکردی، در مییافتی که نوعی آرامش مطلق در درون آن نهفته است؛ چرا که خمینی بسیار جدی، استوار و مسلط بود. در عین حال او را آن چنان ساکت و آرام مییافتی که گویی نیرویی ثابت و استوار در درون او جریان دارد و البته این نیرو همان چیزی است که رژیم سابق ایران را به یک باره برچید. حال آیا چنین شخصی میتواند یک فرد عادی باشد؟
در آن روز استواری، جدیت، خوشرویی و خونگرمی بر فضای سالن سایه افکنده بود و اکنون وقتی فضای آن محیط را در نظر میآورم، این امر از خاطرم میگذرد که تمام توجه و نگاههای امام، همگی با تناسب کامل صورت میگرفت و من تاکنون هیچ یک از مردان بزرگ را برتر از این مرد و یا نظیر او ندیدهام.
او حقیقتا احیاء کننده اسلام، سرچشمه انقلاب و منشا نیرویی است که جهان در انقلاب و اسلام میبیند و من یقین دارم که به وسیله او، پادشاهی در سراسر جهان از بین خواهد رفت و عامل اسلام در میان عوامل سیاسی که آینده خاورمیانه را رقم میزند از همه شاخصتر خواهد بود.
آری! خمینی معنویت را بالا برد و قلوب را متحول کرد و این عمل، حاصل اندیشهای بیاساس که ساخته و پرداخته خود او باشد، نیست، بلکه ریشه در ژرفای تعالیم اسلام دارد و این پیروزی در اثر اراده او به برپایی این قیام، تحقق یافته است.
{امام}خمینی منشا این انفجار اسلامی و نیز آن قدرت روحی است که در قلوب مسلمانان خاورمیانه و خصوصا در قلب کسانی که فطرتا تمایل به اسلام دارند، به حرکت در آمد. او زمانی که بر روی صندلی خود نشسته بود حتی یک بار هم تبسم نکرد و حالت چهرهاش، اراده استوارش را نشان میداد. گویا خداوند امانتی بزرگ را بر دوش او نهاده است.
نمیدانم چگونه او را توصیف کنم؟ چه بسا از قلب خمینی دائما امواجی صادر میشود که همانند آنچه از قلب ما صادر میشود و پیوسته مورد اختلاف و تردید بوده و موجب سلب آرامش میشود، نیست...
کمترین چیزی که میتوانم بگویم این است که گویا او یکی از انبیاء گذشته است و یا این که موسای اسلام است و آمده تا فرعون کافر را از سرزمین خود براند.
آری! بدون تردید اگر یک کارگردان تئاتر یا سینما رفتار آیتالله خمینی را ببیند، خواهد گفت «او تنها کسی است که میتواند نقش حضرت مسیح(ع) یا جانشین امام دوازدهم را ایفا کند». وجود او دارای چنین عظمتی است.
احساسش به اطمینان کامل آراسته و ارادهاش آن قدر استوار است که هیچ تزلزلی در آن راه ندارد اما این تمام آنچه جریان داشت، نیست. با دیدار امام خمینی موجی از عواطف که میتوان آن را هدفمند و مثبت توصیف کرد، به قلبم هجوم آورد و این چیزی است که ترجیح میدهم لفظ «محبت» را بر آن اطلاق کنم.
گفتنی است این خبر را پایگاه دستاوردهای انقلاب اسلامی در قالب روزنامه دیواری «روح زندگی» در تیراژ سه هزار نسخه منتشر و به مدارس علمیه و مراکز علمی و فرهنگی کشور اسال نموده است.
چه بهتر نماز بخوانیم
عصر روز پانزده خرداد که امکان یورش وحشیانه به خانه امام هر لحظه شدیدتر می شد بعضیها به فکر افتادند که در خانه بسته شود و گویا این حرف از ناحیه فرزند امام حاج آقا مصطفی نیز زده شد که غضب سنگینی امام را فرا گرفت و با فریاد گفت «در خانه باید باز باشد، مصطفی بیرون رود» پس از آن امام خطاب به حاضرین و اطرافیان دستور برپا داشتن نماز را دادند و گفتند چه بهتر برپا خیزیم و نماز بگزاریم که اگر دژخیمان حمله کردند ما در حال نماز باشیم و به فوز بزرگ نایل شویم و در حال رفتن به درگاه خداوند ما را مورد هجوم قرار دهند، این بزرگترین رسوایی برای آنها و برترین موفقیت برای ماست. (5)
پایگاه اطلاع رسانی حوزه






























در صورتی که هر یک از عکسها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture و یا Reload Imageرا انتخاب کنید
اگر افسرده هستید بخوانید .......
اگر احساس افسردگی می کنید، بهتر است کاری برای مبارزه با آن انجام دهید. افسردگی خود به خود رفع نمی شود. علاوه بر کمک گرفتن از پزشک یا تراپیست، این 5 روش را نیز مورد ملاحظه قرار دهید تا حس بهتری داشته باشید.
1. ورزش کنید.
هر روز 15 تا 30 دقیقه پیاده روی کنید یا بدوید یا دوچرخه سواری کنید. افرادی که افسردگی دارند زیاد دوست ندارند فعالیت کنند. ولی باید خودتان را مجبور به این کارها نمایید. اگر به انگیزه نیاز دارید از دوستتان بخواهید شما را همراهی کند. وقتی عادت ورزش برای شما همیشگی شد، مدت زیادی طول نمی کشد که تغییری در روحیه خود حس می کنید....
2. با تغذیه خوب به خودتان برسید.
افسردگی بر اشتها هم اثر می گذارد. البته در افراد مختلف این موضوع متفاوت است، بعضی ها اصلاً دوست ندارند چیزی بخورند و بعضی ها زیادی غذا می خورند. اگر افسردگی بر اشتهای شما اثر گذاشته است، باید به تغذیه خود دقت کنید. تغذیه درست بر روحیه و خلق و خو و انرژی شما تأثیر دارد. میوه، سبزیجات و وعده های غذایی منظمی داشته باشید، حتی اگر احساس گرسنگی نمی کنید، سعی کنید چیزی بخورید، مثلاً میوه بخورید.
3. مشکلات را شناسایی کنید و زیاد به آنها فکر نکنید.
سعی کنید موقعیت های مشکل زا که افسردگی شما را بیشتر می کنند بشناسید. اگر می دانید چه چیزی شما را ناراحت می کند در مورد آن با دوستتان حرف بزنید. حرف زدن روش خوبی برای آزاد کردن احساسات و دریافت کردن توجه از سوی دیگران است. اگر کسی را ندارید که این چیزها را به او بگویید، باز کردن سفره دلتان برای دفتر خاطرات هم گزینه خوبی است.
وقتی درد دل می کنید و افکار و احساسات خود را بیرون می ریزید، به چیزهای مثبت رو می کنید. برای حل مشکلات اقدامی بکنید. اگر به کمکی نیاز داشتید کمک بخواهید. حس ارتباط با دوستان و خانواده می تواند افسردگی را تسکین دهد.
4. تلاش کنید تا چیزهای خوب و مثبت زندگی را هم ببینید
افسردگی بر افکار فرد اثر می گذارد و باعث می شود که همه چیز منفی، ناامیدکننده و تیره و تار به نظر برسد. اگر افسردگی باعث شده که فقط چیزهای منفی را ببینید، تلاش کنید تا چیزهای خوب و مثبت زندگی را هم ببینید. سعی کنید اول به یک چیز و بعد به چیزهای دیگر فکر کنید. نقاط قوت خود، استعدادها و نعمت هایی که دارید برای خود برشمارید. مهمتر از همه فراموش نکنید که نسبت به خودتان صبر داشته باشید تا افسردگی تان به تدریج درمان شود و از بین برود. درمان افسردگی پروسه ای زمان بر است.
5. حرف دلتان را بزنید.
وقتی افسرده می شوید، حس خلاقیت و سرگرمی و تفریح را از دست می دهید. از تخیل تان استفاده کنید، به کارهایی مانند نقاشی، طراحی، خیاطی، نویسندگی، ، شعر گفتن یا ... بپردازید. این کارها نه تنها استعدادهای شما را شکوفا می کنند، بلکه حس مثبت شما را رو می کنند و افسردگی شما کمتر می شود. ... خندیدن به بهبود روحیه کمک می کند.
منبع:برترین ها
****************************************
** (توجه) یاد خدا ودعا وتلاوت قرآن و توسل به اهل بیت علیهم السلام وزیارت قبور وحرم آنها و زیارت قبور وحرم امام زادگان و دیدار علماء و حضور در مجالس وعظ و موعظه و همنشینی با افراد خوش اخلاق و متبسم و تماشای طبیعت ومناظر زیبا تاثیر بسیار مثبتی در روحیه انسان دارد.
......سید اصغر سعادت
***نسیم معرفت***
زندگـــی زیبـاســـت چشمـی بـاز کـن گردشـــی در کوچــه باغ راز کن.
هر که عشقش در تماشا نقش بست عینک بد بینی خود را شکسـت.
علـت عـاشــــق زعـلتــها جــداســـت عشق اسطرلاب اسرار خداست
من مـیـــان جســـمها جــان دیـــده ام درد را افکنـــده درمـان دیـــده ام
دیــــده ام بــر شـــاخه احـســـاســها می تپــد دل در شمیــــم یاسها
زنــدگــی موسـیـقـی گنـجشـکهاست زندگی باغ تماشـــای خداســت
گـــر تـــو را نــور یـقیــــن پیــــــدا شود می تواند زشــت هم زیبا شــود
حال من ,در شهر احسـاسم گم است حال من ,عشق تمام مردم است
زنـدگــی یــعنـی همیـــــــن پــروازهــا صبـــح هـا , لبـخند هـا , آوازهـــا
ای خــــطوط چهــــره ات قـــــــرآن من ای تـو جـان جـان جـان جـان مـن
با تـــو اشــــعارم پـر از تــو مــی شـود مثنوی هایـم همــه نو می شـود.
حرفـهایـم مــــرده را جــــان می دهــد واژه هایـم بوی بـاران می دهـــد.
مولانا جلال الدین رومی (مولوی)
.: Weblog Themes By Pichak :.