به گزارش خبرنگار اعزامی باشگاه خبرنگارن، سومین روز حضور هیئت پارلمانی ایران در سوریه که به منظور نظارت بر روند برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به این کشور سفر کرده اند پُربار بود. هیئت مذکور صبح به ریاست علاالدین بروجردی نشست خبری با حضور رسانه های بین المللی داشتند. این هیئت بعد از ظهر خود را با دیدار با مفتی اعظم کشوری سوریه آغاز کردند. دیدار در طبقه دهم وزارت اوقاف در کنار یکی از میدان های زیبای مشق برگزار شد، "شیخ بدرالدین حسون" در این دیدار به کرات از مواضع جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری حمایت کرد که مورد تشویق نمایندگان خانه ملت هم قرار می گرفت. وی در این نشست تصریح کرد: امروز ایران تنها از خود صحبت نمیکند و اگر این کار را میکرد، قطعاً غرب از این کشور حمایت میکرد. اگر امام نیز با آنها کنار میآمد، غربیها سلاح هستهای در اختیار ایران میگذاشتند اما امام تصمیم گرفت ملت ایران ملتی آزاده باشد و مستضعفان جهان را آزاد کند. مفتی اعظم سوریه که با حرارت و حساسیت خاص حرف می زد، ادامه داد: امام حتی یک روز را برای روز قدس و یک هفته را برای یکپارچگی اسلام در نظر گرفت.

از طرف دیگر به خاطر دارید که چه تعداد دانشمند هستهای ترور کردند. در این رابطه نباید فکر کنیم آنها ضعیف هستند بلکه ناجوانمردانه عمل میکنند. وی با تاکید بر اینکه "سیاست غرب، هنر دروغگویی است"، اظهار کرد: سیاست ایران، سوریه و حزبالله، راستگویی است. از دو سال پیش غربیها به اسد وعدههای بسیار دادند که این موضوع به شرطی بود که از مقاومت و ایران دست بردارد اما جواب اسد این بود که ایران بهتر از اسرائیل است. مفتی اعظم سوریه همچنین تصریح کرد: دولت اگرچه لائیک باشد اما خدمتگزار دین بوده و دموکراسی غرب را نمیپسندد. وی در این دیدار بارها به ضرورت وحدت مسلمانان اشاره کرد و گفت: نباید اجازه داد تکفیر به اسلام ضربه بزند. در پایان این گفتگو هدایایی بین هیئت پارلمانی ایران و مفتی اعظم سوریه رد و بدل شد. نکته قابل ذکر اینکه مفتی اعظم سوریه به رسم یادبود به تعدادی از حاضرین در جمع تسبیح اهدا کرد.
مسیر بعدی هیئت پارلمانی ایران دفتر وزیر اوقاف در طبقه هشتم همین ساختمان بود، دفترنخست وزیر سوریه طبقه 12 ساختمانی بزرگ و در منطقه ای دنج قرار داشت. حضور خبرنگاران در این نشست آزاد بود و مثمر ثمر، چرا که رئیس هیئت پارلمانی ایران حرف هایی را دراین نشست زد که در جاهای دیگر نگفته بود.

"وائل الحلقی" نخست وزیر سوریه در این نشست گفت: ما انتخابات اخیر سوریه را یک مرحله مهم در تاریخ سیاسی این کشور می دانیم. وی افزود: شهروندان سوری در مناطق غیر امن از ده ها روز قبل از شروع انتخابات به شهر های امن مهاجرت کرده و خانه اجاره کردند تا بتوانند در انتخابات شرکت کنند.
سپس بروجردی اظهار داشت: منطق حکم می کند کسانی که برای تخریب سوریه برنامه ریزی کردند اجازه حضور در بازسازی سوریه به انها داده نشود. وی ادامه داد:باید به اقای "اللحام" رئیس مجلس سوریه بگوییم تا طرحی دراین رابطه در مجلس تصویب کنند و کمیته مشترک بازسازی سوریه تشکیل شود.
وی ا ظهار داشت: سوریه بعد از بازسازی به مراتب قوی تر از سوریه امروز خواهد بود. رئیس هیئت پارلمانی ایران اظهار داشت: پیشنهاد من این است که کمیته مشترک بازسازی سوریه از امروز تشکیل شود.
بروجردی تاکید کرد: ایران تجربه خوبی در بازسازی دارد،
وی افزود:آمریکا به نقطه ای رسیده که چاره ای جز توافق ندارد وی ادامه داد: مذاکرات هسته ای به نقطه ای رسیده که فکر می کنم چاره ای جز اینکه به توافق برسند ندارند. اگر آمریکا به توافق با ایران نرسد روال قبلی را از سر خواهیم گرفت. رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اظهار داشت: در مذاکرات استانبول به ظریف ماموریت دادیم تا به اشتون بگوید اگر به توافق نرسید روال قبلی را با سرعت بیشتر از سر خواهیم گرفت.
وی ادامه داد: اراک را ظرف یک سال تکمیل خواهیم کرد، فردو را گسترش خواهیم داد، سانتریفیوزهای نسل نو را با سرعت بیشتر خواهیم ساخت. بروجردی تاکید کرد: به هیچ وجه برداشتن تدریجی تحریم ها را قبول نخواهیم کرد، تحریم ها باید یکجا برداشته شود.
دلواپس نیستیم
وی اظهار کرد:تحریم یک ظرف شکسته است و وصل آن زمان بر خواهد بود، ما نگران و دلواپس نیستیم!
تابلو ورود ممنوع ظریف
بروجردی گفت: ظریف از طرف شورای عالی امنیت ملی تابلوی ورود ممنوع دارد واجازه ورود به موضوعات غیر هسته ای در مذاکرات را نخواهد داد. وی در پایان گفت: آنها به دنبال مطرح کردن حقوق بشر هستند تا تحریم کنند، مذاکرات پیچیده است و باید پیچیده پیگیری شود. رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تاکید کرد: از دید ما نتیجه مذاکرات هسته ای برد – برد برای ماست.
در ادامه "وائل الحلقی" نخست وزیر سوریه که با دقت سخنان بروجردی را گوش می داد، گفت: ما طرح بازسازی سوریه را آماده کردیم، و در مناطقی که جنگ به پایان رسیده آغاز خواهیم کرد، شاید هم همزمان با جنگ آغاز کنیم. وی اظهار داشت: ایران شریک ما در بازسازی سوریه خواهد بود. الحلقی تاکید کرد: مطمن باشد ملت سوریه حمایت ملت ایران را ستایش می کنند. وی افزود:موفقیت ایران در سطح بین المللی به نفع سوریه است.
امام خمینی (ره)
هیئت پارلمانی ایران سپس راهی خرابه های شام شدند ، متطقه زینبیه که در حومه شهر دمشق در منطقه ای محروم قرار دارد و همچنان آثار درگیرهای بر بدنه دیوارها و ساختمان ها به چشم می خورد. همچنین مراسم ارتحال بنیانگذار رهبر کبیرانقلاب اسلامی در جوار حرم مطهر حضرت زینب(س) برگزار شد.
در این مراسم "حسینی" نماینده ولی فقیه در سوریه، "رزق" نماینده حزب الله لبنان، نماینده جنبش های فلسطینی، نماینده وزیر اوقاف سوریه، رئیس کمیسیون امنیت ملی سیاست خارجی و نمایندگان مجلس و تعداد زیادی از عاشقان حضرتش حضور داشتند.
یروجردی در این مراسم گفت: ربع قرن از ارتحال این مرد بزرگ انقلاب اسلامی میگذرد ولی فضا به گونهای است که امام(ره) برای ما هنوز زنده است و ما از برکات ایشان بهرهمند هستیم. وی یکی از مهمترین ویژگی های امام راحل را خداباوری و خدامحوری ایشان عنوان کرد و افزود: همین ویژگی باعث شد که هیچ قدرتی - نه شرقی و نه غربی - برای ایشان ارزشی نداشته باشد. در زمانی که انقلاب اسلامی یک نهال نوپا بود، امام فرمودند آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند و عملا در طول 35 سال گذشت نتوانسته است هیچ غلطی بکند وی با بیان اینکه "ما می توانیم" در بیانات امام تبدیل به یک استراتژی برای نظام جمهوری اسلامی ایران شد، افزود: بر اساس همین جمله توانستیم با وجود کارشکنی های آمریکا به یک قدرت هسته ای صلح آمیز تبدیل شویم و همه آنچه قدرتهای بزرگ در اختیار دارند را در اختیار بگیریم.
حزب الله لبنان
بروجردی در ادامه گفت: حزب الله لبنان که ما امروز به وجود آنها افتخار می کنیم تربیت شدگان مکتب امام و فرزندان حضرت امام هستند. امام (ره) با این استراتژی خود معادله قدرت در خاورمیانه را به هم ریختند. رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در پایان با بیان اینکه مقاومت محصول تفکر خداباوری و خدا محوری امام خمینی(ره) است، اظهار کرد: ما مفتخر هستیم به عنوان فرزندان و شاگردان مکتب امام این راه را ادامه دهیم. نمایندگان روز سوم حضور خود در سوریه را با میهمانی شام در دفتر مقام معظم رهبری در سوریه به پایان رساندند.
گزارش از وحید عظیم نیا
فریب اصطلاح «بشر دوستی» غربی ها را نخورید!
خبرگزاری شبستان: یکی از محافظان امام خمینی (ره) با اشاره به تاکیدات ایشان بر لزوم شناخت دشمنان گفت: امام راحل همیشه تاکید داشتند که فریب اصطلاح «بشر دوستی» غربی ها را نخورید.
خبرگزاری شبستان_ قم:
بیست و پنج سال قبل در چنین روزی ایران و بلکه جهان اسلام امام و رهبر خود را از دست داد. رهبری شجاع که به پشتوانه ملت از هیچ قدرت غربی و شرقی باکی نداشت. رهبری که علاوه بر ایران اسلامی جهان را به وحدت در مقابل استکبار دعوت می کرد و از کشورهای مسلمان می خواست تا به اراده و توانایی های خود ایمان بیاورند. رهبری که استراتژی اش در مقابل رژیم غاصب اسرائیل این است: "میبینند که یک دولت پوشالی اسرائیل در مقابل مسلمین ایستاده ـ که اگر مسلمین مجتمع بودند، هرکدام یک سطل آب به اسرائیل میریختند او را سیل میبرد"( صحیفه امام خمینی(ره)).
سرهنگ حسین مرتاضی یکی از محافظان این رهبر جهانی در زمان حیات امام راحل می باشد که در این روزها به بهانه 14 خرداد به سراغش رفتیم تا خاطراتی از دوران همجواری با معمار کبیر انقلاب برایمان بازگو کند. جناب سرهنگ همچون همیشه آرام است و با تامل به سوالات پاسخ می دهد. در ابتدا پیرامون وضعیت فعلی کشور و موقعیت های مشابهی که در دوران حیات امام راحل وجود داشت، صحبت می کنیم و در ادامه می گوید؛هر آنچه که امروز داریم از امام خمینی است و بعد هم رهبر انقلاب اسلامی. ایران امروز حاصل دفاع جانانه رزمندگان در مقابل دشمن بوده و در نتیجه شناخت عقیده، حرکات و خصومت های دشمنان حاصل شده است.
وی در ادامه صحبت هایش تاکید خاصی بر لزوم هوشیارانه عمل کردن ملت ایران در همیشه دوران و مخصوصا وضعیت فعلی دارد و می گوید: در این مسیر داشتن بصیرت مسئله مهمی است نه اینکه فقط واژه را بگوییم و بگذریم بلکه باید به عمق معنای آن برسیم و بدانیم که مثلا فلان رفتار طرف مقابل چه معنایی دارد و بر اساس آن بفهمیم که او دوست است و خیرخواه یا اینکه خیر ملت را نمی خواهد. امروز رسیدن به بصیرت اصلی مهم است است و باید در مسیر ولایت قدم برداریم چرا که ما وارثان این سفره سنگین هستیم.امیدوارم خداوند به ما معرفتی عطا کند تا در کنار رهبر معظم انقلاب ظهور امام زمان (عج) را درک کنیم.
وی مردم کشورمان را ملتی عزیز و دلیر می داند که همیشه در صحنه های خطر دلداده و آماده خدمت بوده و هستند.
سرهنگ مرتاضی در ادامه به دست نوشته هایش اشاره کرده و می گوید: البته از دورانی که در سمت محافظ امام مشغول به خدمت بودم، خاطرات زیبا و غرورآفرینی به خاطر دارم که گاها دست به قلم برده و آنها را می نویسم. از او در رابطه با انتشار این دست نوشته ها می پرسم و می گوید که هنوز اقدام خاصی در این مورد نکرده و همچنان به فکر کامل تر کردن این یادداشت هاست.
چند برگ از نوشته ها را ورق می زند و پس از چند لحظه به دیدار امام راحل در تاریخ 14 بهمن سال 63 با مسئولین کشوری اشاره کرده و چنین ادامه می دهد: در این دیدار که همزمان با سومین روز از دهه فجر آن سال برگزار شد، مجموعه کاملی از شخصیت های نظام به اتفاق رهبر معظم انقلاب که رییس جمهور وقت بودند همراه با اعضای مجلس، قوه قضائیه، ائمه جمعه سراسر کشور و هچنین جامعه مدرسین حوزه علمیه حضور داشتند و امام 200 نفری هم میهمان خارجی داشتند.
سرهنگ مرتاضی ادامه می دهد: مهمانان در ساعت معین به حسینیه وارد شدند، سخنران اول جلسه آیت الله خامنه ای، رییس جمهور وقت بودند که در ابتدای صحبت آیه جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا (آیه 81 سوره اسراء) با این معنا که "حق آمد و باطل از میان رفت، بیقین باطل از میان رفتنى است" را بیان کردند و جان ویژه ای به مجلس دادند.
امام خمینی (ره):علم بدون تهذیب به درد جامعه نمی خورد
سخنران بعدی حضرت امام بودند که ابتدا پیرامون علم توام با تهذیب و اینکه علم بدون عمل و تهذیب به درد جامعه نمی خورد و حتی گاهی جامعه را به خطر می اندازد، صحبت کردند.
امام راحل در ادامه خطاب به حاضران چنین سفارش کردند که انقلاب و جمهوری اسلامی ایران را آنچنان که می بینید به مردم دنیا انتقال دهید و تاکید کردند که هر کدام از شما یک ویژگی از این انقلاب را برای دنیا بیان کنید. بنیانگذار کبیر انقلاب در ادامه نسبت به دو چهرگی منافقین و لزوم هوشیاری در برخورد با آنها اشاره کرده و خطاب به فعالان در عرصه مسجد تصریح کردند: به این بسنده نکنید که تنها در گوشه ای از مسجد بنشینید و مسائل را گفته و چشم به رحمت خدا بدوزید.
توصیه معمار کبیر انقلاب؛ فریب منافقان را نخورید
ایشان بعد هم با اشاره به اوضاع داخلی کشور چنین بیان کردند که منافقین افرادی دو چهره هستند و تذکر دادند که مسئولان و مردم مراقب باشند تا فریب منافقان را نخورند.
اشاره تاریخی امام به رفتارهای دوگانه غرب در موضوع بشر دوستی و تاکید ایشان بر برترین بودن دین مبین اسلام
جناب سرهنگ مرتاضی در ادامه صحبت هایش با اشاره به دیگر مسائل مطرح شده در این دیدار که 30 سال پیش برگزار شده، می گوید: امام خمینی (ره) در آن روز تصریح کردند که به رفتارهای کشورهای غربی توجه نکنید و به اصطلاح "بشردوستی" که غربی ها مدام بکار می برند، توجهی نکنید چرا که آنها با نقشه هایشان مهر رسوایی بر این موضوع زده اند. خاطرم هست که امام در این دیدار از حضار خواست تا اسلام را دین برتر بدانند و این سخنان به گونه ای محکم و تاثیرگذار بوند که پس از ترک جایگاه توسط حضرت امام حاضران و به ویژه میهمانان خارجی که به صورت اجتماعاتی جداگانه گردهم آمده بودند در باره این سخنان صحبت می کردند.
وی در پایان صحبت هایش مردم و مخصوصا جوانان را به استقامت در مقابل زیاده خواهی های دشمنان و آنهایی که با نقاب دوست نزدیک کشورمان می شوند، دعوت کرده و می گوید: جوانان ما باید در تمام عرصه ها آگاهانه حضور یابند و با بصیرت عمل کنند، ما ملتی آزاده هستیم و در سایه پرچم اسلام همچنان آزاده می مانیم حتی به قیمت جان فشانی تا آخرین قطره خونی که در رگ تک تکمان جاری است.
عیادت رئیس جمهور از آیتالله مهدویکنی
به گزارش خبرگزاری حوزه، آیتالله مهدویکنی عصر امروز(چهارشنبه)، در شرایطی که از مراسم سالگرد ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در مرقد مطهر بازگشته و درحال استراحت بودند، دچار عارضه حمله قلبی شده و پس از آن به حالت کما رفتند پس از این حمله قلبی ایشان که دچار افت فشار شده بودند، در بیمارستان بستری و تحت مداوا و آنژیو قرار گرفتند .
خاطرنشان می شود،حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان با حضور در بیمارستان محل بستری آیتالله مهدویکنی از ایشان عیادت کرده و از نزدیک در جریان روند درمان رئیس مجلس خبرگان رهبری قرار گرفت.
سخنان کوبنده و افشاگرانه امام خمینی رحمهالله
با نزدیک شدن ماه محرم، رویارویی بین رژیم و امت مسلمان به رهبری حضرت امام رحمهالله امر مسلّمی بود؛ زیرا پس از فاجعه فیضیه به دلیل محدودیتهای زیاد، امام امکان سخنرانی نیافت و مبارزه را با صدور اعلامیههای متعدد ادامه داد. ساعت چهار بعد از ظهر عاشورای سال 1342، مصادف با 13 خرداد امام به سوی مدرسه فیضیه رهسپار گردید تا سخنان تاریخی خود را در اجتماع گروه کثیری از مردم قم، روحانیان و هیأتهای عزادار که از نقاط دیگر به قم آمده بودند، ایراد نماید و تکلیف را ادا کند. خیرخواهان ساده اندیش و عدهای که تا آن زمان امام را به اکراه و با ملاحظه برخی مصلحتها همراهی میکردند، ایشان را از وجود نیروهای فراوان رژیم بیم میدادند و دلایل عقلی و شرعی بسیاری در توجیه اظهارات خود میآوردند. امّا امام رحمهالله بیاعتنا به خامیهای برخی دوستان و مصلحت جوییهای دروغین دشمن، در فیضیه لب به سخن گشود که: «عصر، عصر عاشورا است!»
در ابتدا آن روح قدسی با هوشیاری تمام، ضمن بیان مصیبتهای وارده بر امام حسین علیهالسلام و اصحابش به مقایسه دو رژیم بنی امیه و پهلوی پرداخت و ضمن این انطباق نتیجه گرفت که هر دو با اساس اسلام مخالفند و اینها با اساس و ریشه کار دارند و بلافاصله، به درستی مسئله را از حدّ تعدی رژیم پهلوی به اسلام، فراتر برد و به دسیسههای بیگانه بخصوص صهیونیسم که از دیر باز با اسلام عناد داشته توسعه داد و فرمود: «اسرائیل نمیخواهد در این مملکت قرآن باشد.» امام در پاسخ به اتهامات دشمن در باب «مُفت خوری» زندگی ساده و فقیرانه طلاب را مثال زد و به ثروت اندوزی عمال رژیم و غاصبان قدس و دستاندازی آنان به دسترنج محرومین حمله کرد. در ادامه هیبت و استقلال خواهی دروغین شاه را زیر سؤال بُرد و عاقبت رضاخان را به یادش آورد: «اگر دیکته میکنند، بدست تو میدهند در اطراف آن فکر کن! چرا بیتأمل حرف میزنی! چرا بیتأمل حرف میزنی.» به تدریج وقت آن رسیده بود که با استفاده از حساسیتهای رژیم، امام رحمهالله موضوعات اصلی را در معرض تهاجم نهضت قرار دهد: «امروز به من خبر دادند که عدهای از وعاظ و خطبای تهران را بردهاند سازمان امنیت و تهدید کردهاند از سه موضوع حرف نزنند؛ از شاه بدگویی نکنند؛ به اسرائیل حمله نکنند و نگویند اسلام در خطر است. ...تمام گرفتاریها و اختلافات ما در همین سه موضوع نهفته است. اگر ما نگوییم اسلام در خطر است، آیا در معرض خطر نیست؟ اگر ما نگوییم شاه چنین و چنان است، آیا این طور نیست و اصولاً چه ارتباطی و تناسبی بین شاه و اسرائیل است که سازمان امنیت میگوید از شاه صحبت نکنید. آیا به نظر سازمان امنیت شاه اسرائیلی است؟12»
دستگیری امام، شروع قیام
صدور بیانیههای شدید اللحن و صریح و ایراد سخنرانیهای مهم در افشای ماهیت دستگاه ستم و نقشههای امریکا و غاصبان قدس برای نابودی اسلام و غارت ثروت کشورهای اسلامی از جمله ایران در طول سالهای 1340 تا 1342، باعث شده بود که امت مسلمان ایران و حتی مسلمانان دیگر سرزمینهای اسلامی امام را به عنوان روحانی بزرگ، مرجعی بیدار و شجاع بشناسند و او را به عنوان رهبر بزرگ یک قیام دینی بر علیه استکبار و استبداد بپذیرند. به همین دلیل امریکا و اعوان و انصارش در صدد برآمدند تا امام را که به صورت مانع بزرگی بر سر راه مطامع و مقاصد شوم آنان درآمده بود، به نحوی از صحنه خارج کنند. آنها تصمیم گرفتند این نقشه را به بهانه سخنرانی بسیار مهمی که حضرت امام در مدرسه فیضیه ایراد کرده بودند و شاه را به اخراج از ایران تهدید نموده بودند؛ عملی سازند.
به همین دلیل به دستور شاه خائن، ماموران نظامی در نیمه شب 15 خرداد 1342 به دور از چشم مردم امام خمینی رحمهالله را دستگیر نمودند تا به تهران ببرند13.
خبر دستگیری امام، جامعه مضطرب و ناآرام ایران را به مرحله انفجار رسانید و شعلههای قیام از شهرهای مهمی چون قم، تهران، مشهد، شیراز، اصفهان، ورامین و پیشوا زبانه کشید. متعاقب این برنامه حماسه قیام خونین پانزده خرداد به وقوع پیوست و برتارک تاریخ معاصر ایران به درخشش نشست. گرچه در این قیام گروههای زیادی بازداشت شدند و عدهای به شهادت رسیدند و این حرکت مقدّس را عوامل رژیم خاتمه یافته تلقی کردند، ولی شعله اعتراض، حقیقتخواهی و اسلامطلبی آن همچنان در اعماق دلهای مشتاق مردمان باقی ماند و سرانجام کاخ ستم را در کام خود فرو برد. این قیام در پی دو سال افشاگری و مبارزات مستمر روحانیت به رهبری امام خمینی رحمهالله صورت گرفت.
امام خمینی رحمهالله در اینباره فرمودهاند: «با فرا رسیدن 15 خرداد خاطره غمانگیز و حماسه آفرین این روز تاریخی تجدید میشود؛ روزی که بنابر آنچه که مشهور است قریب به پانزده هزار نفر از ملت مظلوم و ستم دیده به خاک و خون کشیده شدند؛ روزی که طلیعه [و سرآغاز [نهضت اسلامی این ملت شجاع و غیور گردیده [است]... روحانیت به اعتراض برخاست و عصر عاشورا پس از حادثهای ناگوار، اعتراض با موج عظیم اسلامی بالا گرفت و به اوج رسید و پس از آن دست ناپاک استعمار از آستین شاه بیرون آمد و غائله 15 خرداد ـ 12 محرم ـ را هر چه دردناکتر بوجود آورد.14»
ماهیت قیام
1. قیام 15 خرداد 1342؛ حرکتی اسلامی، ارزشی و منبعث از چشمههای اصیل قرآنی و روایی بود. امام خمینی رحمهالله در اینباره میفرمایند: «پانزده خرداد برای اسلام بود و به اسم اسلام بود و به مبدئیت اسلام و راهنمایی روحانیت... 15 خرداد را بوجود آوردند.»
2. فاجعه خونین 15 خرداد برای این بوجود آمد که علما و مردم از حق و اسلام دفاع کردند. امام رحمهالله میفرمایند: «زنها و اطفال صغیر چه گناهی کرده بودند، چرا آنها را به مسلسل بستند؟ علمای اسلام و خطبای مذهبی چه جرمی داشتند؟ گناه آنان دفاع از حق بود! دفاع از قرآن کریم بود! به جرم نصایح مشفقانه و صلاح اندیشی اهانت شدند، به حبس کشیده، محصور گردیدند و مبتلا به مصایب شوند.»
3. این قیام از عاشورا الهام گرفته بود، امام رحمهالله فرمودهاند: «عصر عاشورا مصادف با ساعات شهادت سید مظلومان و سرور شهیدان، عصر عاشورایی که خون طاهر و مطهر ثار اللّه و ابن ثاره به زمین گرم کربلا ریخت و ریشه انقلاب اسلامی را آبیاری نمود، ملت عظیم الشان در سالروز این فاجعه با الهام از عاشورا آن قیام کوبنده را به یادآورد. اگر عاشورا و گرمی و شور انفجاری آن نبود، معلوم نبود چنین قیامی بدون سابقه و سازماندهی واقع میشد.»
4. لطف الهی در این قیام نهفته بود، بیانات امام خمینی رحمهالله مؤید این ادعاست: «ملت عظیم ایران لازم است شکر نعمتهای غیرمتناهی الهی را در سالروز 15 خرداد به جان و دل به جای آورد و تمام آنچه گذشته و میگذرد را از عنایات خاصه خداوند متعال بداند که هرچه هست از اوست و به سوی اوست...15»
برکات و ثمرات
1. پانزدهم خرداد؛ صبح صادقی بود برای پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در واقع بذرهای این حرکت عظیم در چنین قیامی افشانده شد. امام خمینی رحمهالله فرمودهاند: «سالروز خرداد 1342؛ خمیر مایه نهضت مبارک ملت بزرگ ایران و روز بذر انقلاب بزرگ اسلامی ماست. ملت عزیز ما باید این بذر پربرکت را در عصر عاشورای [سال] 1383 قمری جستجو کند.16»
2. تثبیت مرجعیت و رهبری امام خمینی رحمهالله ، با تأیید مراجع و علما و حمایت مردم.
3. بیداری مردم. امام میفرمایند: «در عین حالی که پانزده خرداد، مصیبت برای ما بود؛ لکن این موهبت [را[ هم خدای تبارک و تعالی به ما عطا کرد که مردم بیدار شدند و لبیک گفتند به صدای روحانیون.17»
4. قرار گرفتن علما و مراجع در سطح رهبری نیروهای مذهبی، چنانکه ا مام رحمهالله این نکته را یادآور کردهاند: «این نهضت آخری که منتهی شد به پانزدهم خرداد و این همه کشته دادند مردم، در صف اولش اهل علم بودند، علما بودند.18»
5. بیداری مردم و رویارویی آنان با اصل نظام طاغوتی که فرازی از یکی از بیانات امام رحمهالله ، این موضوع را روشن مینماید: «نهضت دوازده محرم (15 خرداد) در مقابل کاخ ظلم شاه و اجانب به پیروی از نهضت مقدس حسینی، چنان سازنده و کوبنده بود که مردانی مجاهد، بیدار و فداکار تحویل جامعه داد که با تحرک و فداکاری مبارزات عمیق و حساب شده امام خمینی رحمهالله در قیام 15 خرداد ضمن آنکه شعور سیاسی مردم را ارتقا داد و سکوت چند ساله آنان را به فریاد و از قعود به جهاد تبدیل کرد؛ آنان را برای درهم کوبیدن جبهه باطل متحد نمود و همگی در زیر خیمه الهی که امام خمینی رحمهالله برافراشته بود گردآمدند.
روزگار را بر ستمکاران و خائنان سیاه نمودند و ملت بزرگ را چنان هوشیار و متحرک و پیوسته کرد که خواب را از چشم بیگانه و بیگانه پرستان ربود.19»
6. آشکار شدن قدرت مذهب به وسیله بسیج گسترده مردمی و مقاومت در مقابل حرکتهای ضد اسلامی استبداد و استکبار.
7. سقوط تشکیلات ستم شاهی به مثابه زوال امویان، به اعتقاد حضرت امام خمینی رحمهالله : «آن روز یزیدیان با دست جنایتکاران گور خود را کندند و تا ابد هلاکت خویش و رژیم ستمگر جنایتکار خویش را به ثبت رساندند و در 15 خرداد 1342 پهلویان و هواداران و سردمداران جنایتکارشان با دست ستم شاهی گور خود را کندند و سقوط و ننگ ابدی را برای خویش بهجا گذاشتند.20»
8 . اتحاد اقشار گوناگون؛ مبارزات عمیق و حساب شده امام خمینی رحمهالله در قیام 15 خرداد ضمن آنکه شعور سیاسی مردم را ارتقا داد و سکوت چند ساله آنان را به فریاد و از قعود به جهاد تبدیل کرد؛ آنان را برای درهم کوبیدن جبهه باطل متحد نمود و همگی در زیر خیمه الهی که امام خمینی رحمهالله برافراشته بود گردآمدند.
پاورقیها:
1. العروة الوثقی، ص357.
2. تاریخ سیاسی معاصر ایران، دکتر سید جلال الدین مدنی، ج اول، ص286.
3. مأخذ قبل، ص354 ـ 353؛ قیام خونین 15 خرداد به روایت اسناد، دهنوی، ص 12 ـ 11؛ تحلیلی از انقلاب اسلامی ایران، دکتر حاتم قادری، ص 11 ـ 10.
4. نقش روحانیت مبارز در جنبش تاریخی 15 خرداد 1342، ص26.
5. بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، ج اول، ص143 ـ 142.
6. نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، ج سوم، ص143 ـ 37؛ زندگینامه سیاسی امام خمینی، محمد رجبی، ص178.
7. نهضت روحانیون ایران، ج سوم، ص203 ـ 202.
8. بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی رحمهالله ، ج اول، ص315.
9. از فیضیه 1342 تا فیضیه 1358، ص79 ـ 78.
10. همگام با خورشید، ص69 ـ 67؛ فرازهای فروزان، از نگارنده، ص304.
11. صحیفه نور، ج اول، ص63.
12. صحیفه نور، ج اول، ص93 ـ 91.
13. زندگینامه سیاسی امام خمینی، ج اول، ص192؛ بررسی و تحلیلی...، ج اول، ص468.
14. صحیفه امام، ج8، ص50.
15. همان، ج 17، ص 2 ـ 481.
16. همان، ج16، ص290.
17. همان، ج12، ص 387.
18. همان، ج3، ص245.
19. همان، ج سوم، ص315 ـ 314.
20. همان، ص290.
منبع: نشریه مبلغان ، شماره 42
نقل از سایت شهیدآوینی
|
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، با یادآوری این فرموده مقام معظم رهبری که فرمودند بزرگداشت امام خمینی(ره) برای ما جنبه اعتقادی، ایمانی، انقلابی و عاطفی دارد، به بیان مطالبی درباره نقش خدا و ایمان در زندگی حضرت امام(ره) پرداخته میشود. استواری آدمی در برابر مشکلات یا آرامش درونی انسان هنگام مواجهه با انبوه سختیها و ناملایمات از یک عامل تقویت کننده و آرامبخش درونی حکایت دارد که همان ایمان قوی به خداوند و ارتباط عمیق و مستحکم با آن مبدأ قدرت بیکران است.
به عبارت دیگر، انسان مؤمن هنگام مواجه شدن با انبوه مشکلات همچون اقیانوس بیکران و عمیقی است که تندباد حوادث ظاهر آن را متلاطم، مواج و خروشان مینماید. لیکن اعماق آن از یک آرامش وصف ناشدنی برخوردار است و مبتلا نشدن افراد مؤمن به بیماریهای روانی به گفته روانشناسان با وجود دارا بودن مشکلات فراوان در طول زندگی، از آرامش درونی برخاسته از ایمان مذهبی آنها حکایت دارد و آیه شریفه قرآنی «و هو الذی انزل السکینه فی قلوب مؤمنین» مؤیدی روشن و گواهی صادق بر این حقیقت است. شکی نیست که آرامش ستودنی و اعجاببرانگیز امام راحل(ره) در طول زندگی، چه آن زمان که در حبس یا تبعید یا در معرض انواع تهدیدها به سر میبردند و چه آن زمان که با پیروزی انقلاب اسلامی بر قلب ملت ایران به عنوان محبوب دلها فرود آمدند، از ایمان والا و عمیق آن عزیز سفرکرده حکایت داشت.
لذا ایشان به کرات میفرمود: «به والله هرگز نترسیدهام» و نیز در پایان وصیتنامه مهم الهی و سیاسی خویش فرمود: «با دلی آرام و قلبی مطمئن و ضمیری شاد و روحی امیدوار به فضل الهی از خدمت شما مرخص میشوم.» جالب است که علامه شهید مطهری پس از بازگشت از سفر پاریس و ملاقات با امام خمینی(ره) چنین فرمود: «من که 12 سال در خدمت این مرد بزرگ تحصیل کردهام، باز وقتی که در سفر اخیر به پاریس به ملاقات و زیارت ایشان رفتم، چیزهایی از روحیه او را درک کردم که نه فقط بر حیرت من افزود، بلکه بر ایمان من اضافه کرد.» پرسیدند چه دیدی؟ فرمودند:
«4 آمن را در وجود ایشان دیدم که عبارتند از:
1- آمن بهدفه یعنی به هدفش ایمان دارد. اگر دنیا جمع بشود، نمیتواند او را از هدفش منصرف کند.
2- آمن بسبیله: یعنی به راهی که برای وصول به هدفش انتخاب کرده است، ایمان دارد و امکان ندارد بتوان او را از این راه منصرف کرد. شبیه همان ایمانی که پیامبر(ص) به هدف و راهش داشت.
3- آمن بقومه: یعنی به ملتش ایمان دارد. در میان همه رفقا و دوستان احدی را سراغ ندارم که مثل ایشان به مردم ایمان داشته باشد.
4- آمن بربه: یعنی به خدایش ایمان دارد و در جلسه خصوصی به من میگفت این ما نیستیم که چنین میکنیم. من دست خدا را به وضوح حس میکنم.»
شهید مطهری در ادامه میافزاید: «این مردی که روزها مینشیند و این اعلامیههای آتشین را میدهد، سحرها حداقل یک ساعت با خدای خویش راز و نیاز میکند، آنچنان اشکهایی میریزد که باورش مشکل است. این مرد درست نمونه علی(ع) است. درباره علی(ع) گفتهاند در میدان جنگ به روی دشمن لبخند میزد و در محراب عبادت از شدت زاری بیهوش میشد و ما نمونه او را در این مرد میبینیم.» آری قدرت و نفوذ معنوی و خارقالعاده امام عزیز(ره) برخاسته از ایمان عمیق او به خداوند و رابطه معنوی و پیوند مستحکم او با آن مبدأ قدرت بینهایت است و صلابت و پایمردی او در طول زندگی پرفراز و نشیب او نیز جز در پرتو ایمان کامل او به خداوند و اعتقاد او به امدادهای الهی توجیهپذیر نیست، لذا مقام معظم رهبری فرمودند: «اخلاص، صفای باطنی و رابطه معنوی و پیوند مستحکم میان امام(ره) و خدای مقلبالقلوب موجب شد که دستی نیرومند برای برافکندن بنیادهای مادی شود.»
سخنان یکی از نویسندگان غربی نیز شنیدنی است که میگوید: «امام خمینی(ره) یک توفان بود، لیکن برخلاف تمامی توفانها که ویرانگر و وحشتآفرین و نگرانکننده هستند، انسان در توفان وجود امام(ره) آرامش مطلقی را احساس میکرد.» خلاصه اینکه در سخنان و تمامی رفتارهای امام(ره) خداوند جلوهگر است و این نگاه در تمامی سخنان و رفتارها و موضعگیریهای امام(ره) بخوبی بیانگر آن است که خدامحوری در تمامی ابعاد زندگی امام(ره) حاکم بود و خدای عزوجل فرمانده اصلی وجودامام و امام فرمانبر علیالاطلاق خداوند بود و اصلاً امام ارزش آدمی را در بندگی خدا و ارزش زندگی را به فرمانبری از فرامین الهی میدانست، چرا که او با دستیابی به درجات بالای ایمان مذهبی در خدا فانی میشد و جز خدا نمیدید و جز برای رضای او گام بر نمیداشت، لذا در یک بیان شعری بسیار زیبا و عارفانه که از اوج شخصیت عرفانی امام عزیز(ره) حکایت میکند، میفرماید:
پیر میخانه بنازم که به سرپنجه خویش
فانیام کرده، عدم کرده و تسخیرم کرد
خادم درگه پیرم که زدلجویی خود
غافل از خویش نمود و زبر و زیرم کرد
در یک جمله باید گفت امام(ره) همانطور که خود فرمود: دلداده یار بودند و به دلیل همین دلدادگی، شهره بازار شدند و رمز ماندگاری امام عزیز(ره) نیز در همین یک جمله خلاصه است.
متن خاطره رهبر انقلاب اسلامی:
ایشان تا آخرین لحظات حیاتشان، ذکر و نماز و دعا را از دست ندادند. حاج احمد آقا فرزند عزیز حضرت امام میگفتند: پیش از ظهر روز آخر حیات امام(رحمهالله)، ایشان روی تخت دایماً نماز میخواندند. مدتی گذشت، بعد پرسیدند: ظهر شده است؟ گفتم: بلی. آن وقت خواندنِ نماز ظهر و عصر با نوافلش را شروع کردند. بعد از اتمام نماز، مشغول ذکر گفتن شدند و تا لحظاتی که در حالت اغما بسر میبردند، مرتب پشت سر هم میگفتند: «سبحانالله و الحمدلله و لاالهالّاالله واللهاکبر، سبحانالله و الحمدلله ولاالهالّاالله واللهاکبر». این کار برای ما درس است. ما که رهبرمان را دوست داریم، باید به کارها و روحیات او توجه کنیم و از آن درس بگیریم.
آیتالله یزدی با اشاره به نگرانیهای اعضای جامعه مدرسین درباره کشور تصریح کرد: برداشت شخص من و بسیاری دوستان این است که مقام معظم رهبری موکداً میخواهند که آرامش کشور حفظ شود.
رئیس جامعه مدرسین بر همین اساس ادامه داد: ما در دیدارهای خصوصی و عمومی که داشتیم، همانند دیدار در پایان اجلاس خبرگان و اعضای کمیسیون تحقیق خبرگان، ایشان تصریح کردند که صحبتهایتان را به کارگزاران منتقل کنید لذا سر و صدا کردن و صحبت کردن و سکوت تفاوت دارد، من از مصاحبهها و پاسخ به خیلی سوالها خودداری کردم.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم متذکر شد: شاید تندترین گفتوگویی که اخیرا با یکی از همکاران مُختَرَع(!) آقای روحانی داشتیم(مخترع به دلیل اینکه تا کنون چنین سمتی به عنوان دستیار عالیرتبه یا مشاور عالیرتبه رئیس جمهور نداشتیم) بحث طوری شد که ایشان گفت من مهمان شما هستم، با من دعوا میکنید؟ من گفتم شما را خواستم که با شما دعوا کنم؛ یا نامهای که رسما به شخص رئیس جمهور نوشته شده و من امضا کردم یا ماموریتهایی که از طرف کمیسیون تحقیق تنظیم شده که از نزدیک صحبت شود لذا هم سکوت نکرده و هم به دستور ولیامر آرامش کشور را حفظ کردم.
*روایت آیتالله یزدی در مورد شاکله شکلگیری جامعه مدرسین
وی در خصوص مباحث اخیر پیرامون جامعه مدرسین و خطر تجزیه آن توضیح داد: جامعه مدرسین تشکلی حوزوی و علمی است و اکثر اعضا مدرسین از افراد عالی حوزه هستند و طبعا در شرایط کنونی طلاب در مسائل درسی و پایان هفته مطالبی را مطرح میکنند.
آیتالله یزدی افزود: جامعه مدرسین یک تشکل حوزوی، روحانی و سیاسی است و آنگونه روحانی نیست که درباره مسائل جاری روز بیتفاوت باشد و از سویی دیگر اختلاف سلیقه باید وجود داشته باشد.
رئیس جامعه مدرسین با بیان اینکه حدود 60 نفر در جامعه مدرسین عضویت رسمی دارند هرچند که جلسات با 20 یا 25 نفر تشکیل میشود و تعدادی از مراجع عضو بوده و در حال حاضر مرجع شدهاند تصریح کرد: عضویت غیر از شرکت در جلسات است و مسائل روز در جلسات مطرح میشود؛ آیتالله مظاهری عضو بوده اما در جلسات نمیتواند شرکت کند یا آیتالله محفوظی مدتی است شرکت نمیکند یا آیتالله گیلانی به دلیل کسالت شرکت نمیکند لذا تشکیل جلسات با تعداد کمتری صورت میگیرد.
وی با طبیعی خواندن اختلاف سلیقه بیان داشت: در مواردی که مسائل انتخاباتی مطرح میشود طبیعی است اختلاف نظرهم باشد اما این مساله را همه قبول دارند که باید از طریق دفتر جامعه به طور رسمی اعلام شود چون سخنگوی خاصی ندارد؛ گرچه داشتن سخنگو نیز یکی از موارد اساسنامه است؛ در جریان گذشته تعدادی از دوستان که سلیقهای دیگری داشتند در گوشه و کنار هم اعلام کردند و آثار نامطلوبی برای خودشان به جا گذشت اما مرور زمان مشکلات را حل کرد و الان در جلسات شرکت میکنند.
*به منتظری گفتم اصلا امام را نشناختید
آیتالله یزدی در ادامه با اشاره به رحلت حضرت امام خمینی (ره) در چهاردهم خرداد ماه سال 1368 و روند انتخاب رهبری گفت: من در زمان رحلت امام در قم بودم و زمانی که خبر رحلت حضرت امام را شنیدم نمیتوانستم خودم را کنترل کنم و خیلی گریه کردم .
وی در ادامه با اشاره به بحث انتخاب مقام معظم رهبری در خبرگان رهبری گفت: این مصیبت، مصیبت سختی بود البته من با آقای منتظری سخت مخالف بودم و از اقدام امام بسیار خوشحال شدم؛ البته حاج احمد آقا هم در این باره چیزهایی نوشتهاند، این مخالفت من دلیل خاصی داشت، در آخرین ملاقاتی که با آقای منتظری داشتم به ایشان گفتم که چرا اینگونه صحبت میکنید؟ اگر میخواهید راجع به رضای خدا صحبت کنید چرا به بیگانهها میگویید؟ چرا مسائلی را در رسانههای عمومی میآورید که دردسرساز شود؟
عضو شورای نگهبان ادامه داد: به آقای منتظری گفتم اگر این اظهارات برای کسب شهرت هم است برای کشور بسیار خطرناک است، من را قبول ندارید آقای مؤمن که هستند، ایشان را قبول ندارید آقای طاهری خدابیامرز که هستند، اینها کسانی هستند که با مسئولان در ارتباطند و با شما نیز دوستند.
آیتالله یزدی در ادامه خاطر نشان کرد: به ایشان گفتم که اگر برای خداست اینها(رسانههای خارجی) مطالب خود را انتقال میدهند و اگر برای خدا نیست بگویید تا ما هم تکلیف خود را بدانیم، ایشان گفتند اگر راستش را بخواهید همهاش تقصیر امام بود.
وی به نقل از منتظری ادامه داد: امام با آقای شریعتمداری اینگونه برخورد که سبب شد با من اینگونه برخورد شود.
وی افزود: من خیلی از این حرف جا خوردم و گفتم یعنی شما میگویید امام با آقای شریعتمداری که صحبت از خلق مسلمان میکرد نمیبایست برخورد کند؟ یعنی امام باید میایستاد تا انقلاب را بدهد دست خلق مسلمان؟
این عضو شورای نگهبان ادامه داد: در حین بحث صدای هر دوی ما بلند شد و من هم خیلی سر و صدا کردم و گفتم که شما اصلا امام را نشناختید؛ جریانها را بیان کردم و بعد با داد و فریاد از ایشان جدا شدم و دیگر به سراغشان نرفتم.
آیتالله یزدی گفت: به دلیل سادگی و تفکر ایشان از برکناری آقای منتظری بسیار خوشحال بودم و اگر خدایی ناکرده این انقلاب دست آقای منتظری میافتاد ما روزگار دیگری داشتیم، خوشبختانه خبرگان بهترین تصمیم را گرفتند و به نظرم این یک هدیه الهی بود که خداوند میل اعضای خبرگان را به سراغ ایشان(حضرت آیتالله خامنهای) برد.
وی افزود: البته من هم ایشان را در این حد نمیشناختم، من در دوران ریاست جمهوری ارادت و تماس نزدیک با ایشان داشتم و درجه فقهی و علمی ایشان را میدانستم.
*مخالفت با رهبری دل امام زمان (عج)را میآزارد
این عضو شورای خبرگان رهبری با بیان اینکه شناخت من در حد امروز درباره فضائل نفسانی ایشان بالا نبود ادامه داد: واقعا خداوند نظر اعضای خبرگان را به سمت رهبری ایشان برد و یک هدیه بزرگ برای ما بود، امروز کسانی که همراه رهبری حرکت میکنند دل امام را شاد میکنند و کسانی که پشت پرده کمی با این رهبر مخالفت میکنند نه تنها دل امام (ره)را ناراحت میکنند بلکه دل امام زمان(عج) را میآزارند.
آیتالله یزدی ادامه داد: من در اینجا میگویم که کسی که نائب امام زمان(عج) است و یک کشور 70 میلیونی را اداره میکند و جلوی مخاطرات را میگیرد و خردمندانه و هوشمندانه حرکت میکند و علم و حلم را با هم دارد؛ نعمت بزرگ خدا است.
وی در ادامه به ماجرای انتخاب خود به عنوان رئیس قوه قضاییه اشاره کرد: جلسات بازنگری قانون اساسی را پس از رحلت امام(ره) و حتی زمانی که حضرت آیتالله خامنهای به جماران برای دیدن امام (ره)میرفتند، من اداره میکردم. در آن دوران هم آیتالله خامنهای من را از لحاظ نظرات بهتر شناخته بودند و هم در جلسات خصوصی شناخت بهتری از من پیدا کرده بودند، یک روز من را صدا زدند و گفتند به نظر شما چه کسی برای ریاست قوه قضائیه مناسب است و من به ایشان گفتم اجازه دهید من در این باره فکر کنم.
رئیس اسبق قوه قضاییه ادامه داد: هفته بعد یک فهرست 7- 8 نفره را تعیین کردم و ارائه دادم. این فهرست 7- 8 نفره را بردم و هر کدام را توضیح دادم. حضرت آقا به من گفتند خود شما چطور؟ من به ایشان گفتم که برای خودم فکری نکردم ولی همین مقدار میدانم که از چیزی نمیترسم.
وی افزود: به من گفتند پس برو خودت را آماده کن و من هم حکمی مینویسم و بعد از مدت کوتاهی آقای ناطق نوری به من گفتند که چرا به بیت حضرت آقا رفت و آمد نمیکنی، من گفتم من دارم برنامهای را مینویسم که مسئولیت 6 نفر عضو شورای قضایی به من واگذار شده است و دارم برنامهای را در این باره تنظیم میکنم، ایشان من گفتند که این سبکش نیست، بالاخره رفت و آمدی باید باشد بالاخره آقای ناطق با من دعوا کرد و من به ایشان گفتم که میروم.
آیتالله یزدی در ادامه تصریح کرد: در جلسه اول (پس از صحبت آقای ناطق) که البته جدا از جلسات پنجشنبهها بود و بعدها در دوران ریاست من هم شکل گرفت زمانی رهبری به من گفتند که من میخواهم جلسات فقهی بگذارم و به نظر شما چه کسانی برای این امر مناسبترند که من گفتم مناسبتترین افراد اعضای شورای نگهبان هستند.
وی افزود: رهبری در همان جلسه اول به من گفتند که شما آخوندی کار میکنید و این با راه و روش تشکیلات نمیخواند، من به حضرت آقا گفتم که من دارم مسئولیت 6 نفر را برای یک نفر برنامهریزی میکنم و الان دعوایی سر مشاوره سیاسی داریم، برخی میگویند که من باید معاون سیاسی داشته باشم و خود من میگویم که نباید مشاور سیاسی داشته باشم چرا که قوه قضائیه نباید کار سیاسی کند. حضرت آقا کمی خندیدند و به من گفتند که معلوم است چیزی تهیه کردی و من در جواب گفتم بله در حال تهیه هستم.
عضو شورای نگهبان قانون اساسی در پاسخ به سؤال دیگری درباره سخنرانیهای ایشان در دوران سازندگی و اصلاحات در تریبونهای نماز جمعه گفت: من مقید بودم در خطبه اول یک دوره بحثهای فقهی حقوقی را مطرح کنم و در خطبه دوم بحثهای جاری روز را مطرح میکردم. مکرر به من میگفتند که عصبانی نشو و من جواب میدادم که ممکن است ناراحت شوم و تند صحبت کنم اما هیچ موقع عصبانی نمیشوم و اگر واقعا عصبانی میشدم ممکن بود کار به جایی برسد که در آنجا سخنان و صحبتهای ناروا بیان کنم، من تند میشوم اما عصبانی نمیشوم.
وی در ادامه با اشاره به سفر خود به عتبات عالیات افزود: زمانی که من به دیدار آیتالله سیستانی- که خدا ایشان را زنده نگه دارد- رفتم خیلی به من محبت کردند، ایشان به من پیغام داده بودند که من از خطبههای فلانی بسیار لذت میبرم و خطبههای ایشان را گوش میکنم اما گاهی مواقع عصبانی میشوی، این تندیها و عصبانی شدنها را کم کن. من زمانی که به زیارت ایشان رفتم به من گفتند من کتاب خاطرات شما را خواندهام و تمام خاطرات شما متفاوت است، من تعجب کردم که آیا ایشان فرصت میکند که کتاب خاطرات بخواند.
رئیسمجلس خبرگان رهبری با اشاره به موضوع ارث زنان و فتوای مقام معظم رهبری گفت: استدلالات بسیار مفصلی را آوردند و حتی اشکال فقهی را با نمونهای از حکم خلافت بنی عباس نشان دادند، بعد که صحبتها تمام شد گفتم که شورای نگهبان تاکنون یک فتوا صادر نکرده است اما در مورد آن نکتهای که شما میفرمایید چون ممکن بود مخالفت با نظر رهبری برداشت شود ما هیچ واکنشی نشان ندادیم و بهترین راه استفاده از سیاست قانونی سکوت بود تا قانون ابلاغ شود و ما به ایشان گفتیم که ما بر طبق مصلحتسنجی این کار را انجام دادیم.
عضو شورای نگهبان قانون اساسی درباره حمایت جامعه مدرسین از احمدینژاد در سال 88 گفت: بعد از مذاکرات فراوانی که انجام گرفت در آخرین جلسه قرار شد تا به هیأت رئیسه اختیار داده شود تا هر چه هیأت رئیسه تصمیم گرفت ابلاغ شود. زمانی که موضوع در هیأت رئیسه مطرح شد من با آقای احمدینژاد موافق بودم و البته دلیل خاصی داشتم وعده و وعیدهایی داده بودند، هنوز هم جریان آقای مشایی پیش نیامده بود و حمایت جامعه مدرسین از آقای احمدینژاد اعلام شد البته بعضی از دوستان مخالفت کردند.
آیتالله یزدی درباره برخی سخنان درخصوص منتشر شدن مذاکرات شورای نگهبان گفت: درباره صلاحیتها ما نمیتوانیم شرعاً مذاکرات را منتشر کنیم اما درباره تصویب قوانین و بحثهای علمی نیز شرح مذاکرات به صورت مداوم منتشر میشود.
رئیس جامعه مدرسین افزود: قدر این حکومت را نسل جوان ما نمیداند، خدا میداند ما موظفیم که به نسل جوان بگوییم که این حکومت که به دست شما آمده است چه خونها پای آن ریخته شده است؛ هزاران سال انبیا به دنبال این حکومت بودند و امام (ره) آن را عملی کرد البته الان هم من ادعا نمیکنم که حکومت ما صد درصد دینی است اما 90 درصد آن را داریم چرا که فضا، فضای اسلامی است.
وی تاکید کرد: حدود خداوند باید جاری شود اگر امام (ره)عصبانی شدند و به آقای بازرگان گفتند که اگر حدود الهی امروز عملی نشود پس کی باید اجرا شود، به همین دلیل بود.

آیت الله مهدوی کنی پس از اقدامات لازم درمانی در بیمارستان بستری شده است و پزشکان به بهبود وضع ایشان امیدوارند .
ان شاء الله با دعای خیر مردم این شخصیت برجسته و انقلابی و یار دیرین امام و ملت سلامتی کامل خود را دوباره به دست آورد.
اقامه نماز میت برپیکر مطهر
امام خمینی ره توسط مرحوم حضرت آیت الله
سیدمحمدرضاگلپایگانی
اقامه نماز میت برپیکرهمسر امام خمینی ره
توسط مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ایی
********************************************************************************
امام کاظم علیه السلام:
إذا ماتَ المُؤمِنُ بَکَت عَلَیهِ المَلائِکَةُ وبِقاعُ الأَرضِ الَّتی کانَ یَعبُدُ اللّهَ عَلَیها، وأَبوابُ السَّماءِ الَّتی کانَ یُصعَدُ فیها بِأَعمالِهِ؛
هرگاه مؤمن از دنیا برود، فرشتگان و جاهایى از زمین که در آنها خدا را عبادت میکرده و درهاى آسمان که اعمالش از آنها بالا میرفته است، بر او میگریند.
الکافی : ج 1 ص 38 ح 3 / دانشنامه قرآن و حدیث: ج 14 ص322.
نقل از حدیث نت
.: Weblog Themes By Pichak :.