دانستنی هایی درباره عید نوروز

{نقل از سایت طریقت}
مفهوم عید در فرهنگ اسلامی
ابن منظور در لسان العرب گفته است که برخی بر آن هستند که اصل واژهی عید از «عادة» است، زیرا آنان (قوم)، بر جمع آمدن در آن روز، عادت کردهاند . (2)
چنانکه گفته شده است: القلب یعتاده من حبها عید .
و نیز «یزیدبنحکمثقفی» در ستایش «سلیمانبنعبدالملک» گفته است:
امسی باسماء هذا القلب معمودا اذا اقول صحا یعتاده عیدا (3)
به گفتهی «ازهری»: عید در نزد عرب، زمانی است که در آن شادیها و یا اندوها، باز میگردد و تکرار میشود . ابناعرابی آن را منحصر به شادیها دانسته است . (4)
واژهی عید، تنها یکبار در قرآن به کار رفته است:
اللهم انزل علینا مائدة من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیة منک (سورة مائده/آیه 114) در تفسیر نمونه، ذیل این آیه گفته شده است: «عید، در لغت از مادهی عود به معنی بازگشت است، و لذا به روزهایی که مشکلات از قوم و جمعیتی بر طرف میشود و بازگشتبه پیروزیها و راحتیهای نخستین میکند، عید گفته میشود و در اعیاد اسلامی به مناسبت اینکه در پرتو اطاعتیک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضهی بزرگ حج، صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز میگردد، و آلودگیها که برخلاف فطرت است، از میان میرود، عید گفته شده است و از آنجا که روز نزول مائده روز بازگشتبه پیروزی و پاکی و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح ( علیه السلام) آن را عید نامیده و همانطور که در روایات وارد شده، نزول مائده در روز یکشنبه بود و شاید یکی از علل احترام روز یکشنبه در نظر مسیحیان نیز همین بوده است، و اگر در روایتی که از علی ( علیه السلام) نقل شده میخوانیم «و کل یوم لایعصی الله فیه فهو یوم عید» هر روز که در آن معصیتخدا نشود، روز عید است» نیز اشاره به همین موضوع است، زیرا روز ترک گناه، روز پیروزی و پاکی و بازگشتبه فطرت نخستین است .» (5)
در روایات معصومین ( علیهم السلام) نیز بارها به این موضوع اشاره شده است، همچنانکه گذشت، امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام) هر روزی که در آن معصیت و گناه نشود، را روز عید خوانده است .
از سوید بن غفله نقل شده است که گفت: در روز عید برامیرالمؤمنین علی ( علیه السلام) وارد شدم و دیدم که نزد او نان گندم و خطیفه (6) و ملبنة (7) است . پس به آن حضرت عرض کردم: روز عید و خطیفه؟! .
پس از آن حضرت فرمودند: انما هذا عید من غفرله، این عید کسی است که آمرزیده شده است . (8)
و نیز در یکی از اعیاد، آن حضرت فرمودند: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه، و شکر قیامه، و کل یوم لایعصی الله فیه فهو یوم عید» ، «امروز تنها عید کسی است که خداوند روزهاش را پذیرفته، عبادتش را سپاس گزارده است، هر روزی که خداوند مورد نافرمانی قرار نگیرد، عید راستین است .»
در روایات اسلامی برای اعیاد به ویژه اعیاد مذهبی از جمله عید فطر، آداب و رسوم خاصی توصیه شده، در حدیثی از معصوم ( علیه السلام) آمده است:
«زینوا اعیادکم بالتکبیر» عیدهای خودتان را با تکبیر زینتبخشید .
«زینوا العیدین بالتهلیل و التکبیر و التحمید و التقدیس» عید فطر و قربان را با گفتن ذکر «لا اله الا الله» «الله اکبر» ، «الحمدلله» و «سبحان الله» ، زینتبخشید .
ماندگاری و استمرار نوروز
معنای لغوی عید
عید نوروز نیز از سنتها و باورهای کهن ایرانیان و فصل شور و شادی و شعف آنان بودهاست.
معنای اصطلاحی عید
نماد هویت یک ملّت
عامل همبستگی احساسات ملی
نوروز عمومیترین و دیرپاترین جشن مردم ایران
نوروز، عمومیترین جشن ملی ایرانیان هم هست؛ زیرا مرزی نمیشناسد و از هر دیواری در ایران زمین وارد میشود و تمام اقوام، مذاهب و گروههای فکری و عقیدتی را که در این مرز و بوم مقدس زندگی میکنند یکسال شادمان میکند .
اسلام و آداب و رسوم پیشینیان
اسلام، نوروز را به رسمیت میشناساند
اسلام وا حترام به سنتهای قومی
همزمانی نوروز با بسیاری از رخدادهای تاریخی
اعمال مستحبی عید نوروز
امیر مؤمنان شیرینی نوروز را پذیرفت
جنبههای آموزنده و مثبت نوروز
بهار، درس خداشناسی و نوروز آغاز بهار
نوروز، فرصت مغتنم موحدان
حضور گسترده قرآن کریم در مراسم نوروز
نمادهای تأثیر فرهنگ اسلامی در مراسم نوروز
حضور قرآن بر سفره سال نو و قرائت آن در هنگام تحویل سال؛ اجتماع مردم در مساجد و زیارتگاهها و نیایشهای اسلامی به صورت دستهجمعی در هنگام تحویل سال؛ رفتن به دیدار سادات و علمای محل بعد از تحویل سال؛ صلحهرحم در نخستین روزهای سال نو؛ و بعضی دیگر از آداب و سنتهای نوروز، الهام گرفته از فرهنگ غنی اسلامی است.
دیدار با دوستان و آشنایان
احسان و نیکوکاری
اسلام در شیوههای خاص خود در زمینه تعلیم و تربیت میکوشد که انسانها را در یک سطح عالی از اندیشه و عمل قرار دهد. اسلام در عین حال که افراد توانمند جامعه را به احسان و نیکوکاری درباره دیگران ترغیب و تشویق میکند، مردمان فقیر و مستمند را نیز به عفت و بلندنظری و غنای نفس فرا میخواند.
صله رحم
سال نو فرصتی برای تزکیه نفس
سالنو، هنگام تحول
نوروز؛ یعنی هر روز نو و تأثیرگذار
کارنامه
بیایید و برگردیم و نگاهی به خویشتن کنیم، به کارها و رفتارمان، به اخلاق و عملکردمان، به آموختهها و اندوختههایمان، به حرفها و نیتهایمان، به هدفها و آرزوهایمان، به دوستیها و دشمنیهایمان، به دیدهها و گفتهها و شنیدههایمان، بیاییم در آغاز سال نو، کارنامهمان را باری دیگر مرور کنیم.
هنگام محاسبه
وقتی یک تاجر و کاسب و حتی دستفروش ساده، برای خود حساب سال و دفتر کل و جزء
دارد و سود و زیان و دخل و خرج خویش را میسنجد، چرا من در بازار دنیا، که کالای عمر و متاع فرصت را میدهم، به دستاورد خود نیندیشم و سود و زیان خود را محاسبه نکنم؟»
دانستنی هایی درباره عید نوروز
{نقل از سایت طریقت}
نوروز در آینه روایات
اما براى کسانى که معتقدند همه چیز را باید از منتظر دین مورد بررسى و نفى و اثبات قرارداد، این پرسش مطرح است، که آیا دین اسلام و پیشوایان دین نسبتبه این موضوع موضعگیرى خاصى داشتهاند یا خیر؟ آیا مىتوان از فنون دینى به چیزى دستیافت که دلالتبر تایید و یا رد این سنت ایرانى از سوى پیشوایان دین کند.
در مجموع مىتوان گفت که ما در متون روایى شیعه، در موضوعیادشده با دو دسته روایت روبرو هستیم; دسته نخست، روایاتى که سنت ایرانى نوروز، در آنها مورد تایید قرار گرفته و «روزنوروز» مبارک قلمداد شده است. دسته دوم; روایاتى که این سنت را تایید نکرده و آن را سنتى خلاف اسلام شمردهاند.
در اینجا براى آشنایى شما عزیزان به نمونههایى از دو دسته روایات اشاره مىکنیم.
1. دسته اول روایات
معلى بن خنیس قال: دخلت على الصادق جعفربن محمد، علیهالسلام، یوم النیروز فقال، علیهالسلام، اتعرف هذا الیوم؟ قلت: جعلت فداک، هذا یوم تعظمه العجم و تتهادى فیه، فقال ابوعبدالله الصادق، علیهالسلام، والبیت العتیق الذى بمکة ما هذا الامر قدیم افسره لک حتى تفهمه. قلت: یا سیدى ان علم هذا من عندک احب الى من ان یعیش امواتی و تموت اعدائى! فقال: یا معلى! ان یوم النیروز هوالیوم الذى اخذ الله فیه مواثیق العباد ان یعبدوه و لایشرکوا به شیئا و ان یؤمنوا برسله و حججه، و ان یؤمنوا بالائمه، علیهالسلام، و هو اول یوم طلعت فیهالشمس، و هبتبه الریاح، و خلقت فیه زهرة الارض، و هو الیوم الذى استوت فیه سفینة نوح، علیهالسلام، علىالجودى، و هو الیوم الذى احیى الله فیه الذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احیاهم (9)
و هو الیوم الذى نزل فیه جبرئیل على النبى صلىاللهعلیهوآله و هو الیوم الذى حمل فیه رسول الله صلاللهعلیهوآله امیرالمؤمنین على، علیهالسلام، منکبه حتى رمى اصنام قریش من فوق البیت الحرام فهشمها، و کذلک ابراهیم، علیهالسلام، و هو الیوم الذى امر النبى، صلاللهعلیهوآله، اصحابه ان یبایعوا علیا، علیهالسلام، بامرة المؤمنین، و هو الذى وجه النبى، صلاللهعلیه، علیا الى وادى الجن یاخذ علیهم بالبیعة له، و هو الیوم الذى بویع لامیرالمؤمنین، علیهالسلام، فیه البیعة الثانیه، و هو الیوم الذى ظفر فیه باهل النهروان و قتل ذالثدیة و هو الیوم الذى یظهر فیه قائمنا و ولاة الامر و هو الیوم الذى یظفر فیه قائمنابالدجال فیصلبه على کناسة الکوفة، و ما من یوم نیروز الا و نحن نتوقع فیه الفرج، لانه من ایامنا و ایام شیعتنا، حفظته العجم و ضیعتمو انتم ... (10)
معلى بن خنیس گوید: در روز نوروز بر امام صادق علیهالسلام وارد شدم، ایشان فرمودند که آیا این روز را مىشناسى؟
عرض کردم: فدایت گردم این روز، روزى است که غیر عربها (ایرانیان) آن را گرامى داشته و به یکدیگر هدیه مىدهند، امام صادق، علیهالسلام، فرمودند: قسم به خانه عتیقى که در مکه هست این (تعظیم و هدیه دادن) ریشه طولانى و قدیمى دارد و براى تو آن را توضیح مىدهم تا از آن مطلع شوى، گفتم: اى آقاى من چنانچه این مطلب را از تو بیاموزم براى من بهتر از زنده شدن مردگانم و مردن دشمنان من است. حضرت فرمود: اى معلى! نوروز، روزى است که خداوند در آن از بندگان خویش میثاق گرفت که جز او را عبادت و پرستش نکرده و به او شرک نورزند و به فرستادگان و پیامبرانش و نیز ائمه هدى ایمان بیاورند. نوروز اولین روزى است که خورشید در آن طلوع کرد و باد در آن وزیدن گرفت و در آن روز درخشندگى زمین خلق شد. نوروز روزى است که کشتى نوح بر کوه جودى کناره گرفت و نوروز روزى است که افرادى که از خانههاى خود خارج شده و به آزمایش الهى از دنیا رفتند، مجددا به دنیا بازگشتند. در این نوروز است که جبرئیل بر پیامبر اکرم، صلاللهعلیهوآله، نازل شد و درست در همین روز است که پیامبر اسلام، حضرت على را بر شانه خود گذاشت تا او بتهاى قریش را از بیت الحرام پایین کشید و آنها را درهم شکست.
نوروز روزى است که پیامبر به اصحابش دستور داد تا در مورد خلافت و ولایت مؤمنان با حضرت على علیهالسلام بیعت کنند و در همین نوروز بود که پیامبر، صلاللهعلیهوآله، على، علیهالسلام، را به سوى جنیان فرستاد براى او از آنان یعتبگیرد. نوروز روزى است که براى حضرت على بیعت مجدد گرفته شد و نوروز روزى است که حضرت على، علیهالسلام، بر اهل نهروان پیروز شد و ذوالثدیه را کشت و نوروز روزى است که قائم ما در آن روز ظاهر مىگردد و بالاخره نوروز روزى است که قائم ما در این روز بر دجال پیروز مىشود و او را بر زبالهدان کوفه آویزان مىکند و هیچ نوروزى نیست مگر آنکه ما در آن روز توقع ظهور حضرت حجت، عجلاللهتعالىفرجهالشریف، را داریم چرا که این روز، از روزهاى ما و شیعیان ما است که عجم (ایرانیان) آنرا گرامى دشته ولى شما آنرا ضایع نمودید ...
آنگونه که از حدیث فوق به دست آمد، روز نوروز پیوند عمیقى با مساله ولایت و رهبرى مسلمانان دارد، از این روى شایسته است که عید نوروز را جشن ولایت دانسته و پیوسته در آن به یاد ظهور منجى عالم بشریتحضرت امام زمان، عجلاللهتعالىفرجهالشریف، باشیم.
2. دسته دوم روایات
حکى ان المنصور تقدم الى موسى بن جعفر علیهالسلام بالجلوس للنهنتة فى یوم النیروز و قبض ما یحمل الیه فقال: انى قد فتشت الاخبار عن جدى رسول الله فلم اجد لهذا العید خبرا و انه سنة الفرس و محاها ان اسلام و معاذ الله ان نحیى ما محاها الاسلام فقال المنصور انما نفعل هذا سیاسة للجند فسالتک بالله العظیم الا جلست فجلس (11)
حکایتشده که منصور به سوى امام کاظم علیهالسلام فرستاد تا در روز نوروز براى تهنیت جلوس کند و آنچه بسوى او حمل مىشد، بگیرد. حضرت فرمود من اخبار جدم رسول خدا را بررسى کردم و در آنها براى این عید خبرى نیافتم و این سنت ایرانیان است که اسلام آنرا محو کرده است و به خدا پناه مىبرم که چیزى را که اسلام محو کرده احیاء کنم. منصور در پاسخ گفت: ما این کار را براى اداره (سرگرمى) لشکریان انجام مىدهیم و تو را به خداى بزرگ سوگند مىدهم که در این مجلس بنشینى و آنگاه حضرت نشست.
مرحوم مجلسى در بحارالانوار روایتیادشده را مورد نقد و بررسى قرارداده و مىفرمایند:
«هذا الخبر مخالف لاخبار المعلى و یدل على عدم اعتبار النیروز شرعا و اخبار المعلى اقوى سندا و اشهر بین الاصحاب» (12)
این خبر با اخبار معلى بن خنیس مخالفت داشته و دلالتبر بىاعتبارى نوروز از جهتشرعى مىکند، اما اخبار معلى از نظر سند قویتر بوده و در نزد اصحاب شهرت بیشترى دارد.
اما توجیهات دیگرى نیز براى این روایت مطرح است که باختصار به آنها اشاره مىکنیم:
1. این روایتبه احتمال بسیار قوى در مقام تقیهاى بیان شده و حضرت در صدد بیان حکم واقعى عید نوروز نبودهاست. زیرا منصور اصرار شدیدى براى حضور حضرت در جلسه داشته و مىخواسته از آن بهره بردارى سیاسى کند، اما امام نمىخواست از وجودش سوء استفاده شود و حضرت براى اینکه در این جلسه حضور پیدا نکند به دنبال عذرى بوده است. خصوصا که این مجلس براى نظامیان برپا شده بود و از حساسیت ویژهاى برخوردار بوده است.
2. پاسخ دیگر آنکه عید نوروز سنت دیرینهاى بوده و همگان هم از آن اطلاع داشتهاند. در صورتىکه این عید مطلوب اسلام و شرع نبوده، چرا در این رابطه روایت صریح و متقنى وجود ندارد و این مورد از مواردى است که مورد ابتلاءبخش وسیعى از مسلمانان است و در صورتىکه حدیث معتبرى وجود داشت، حتما نقل مىشد.
3. سومین پاسخ آنکه علما و فقهاى بسیارى آن را تایید کردهاند. به عنوان نمونه احمدبن فهد الحلى مىگوید: یوم النیروز یوم جلیل (القدر) و تعیینه من السنة غامض مع ان معرفته امر مهم من حیث انه تعلق به عبادة مطلوبة للشارع و الامتثال موقوف على معرفته (13)
روز نوروز، روز با ارزشى است ولى معین کردن آن در سال مشکل استبا اینکه شناخت آن (نوروز) امر مهمى است چرا که عبادتى که مورد نظر شارع استبه آن روز تعلق گرفته است و اطاعت آن عبارت متوقف بر شناخت آنست.
پس در نتیجه عید نوروز مورد تایید روایات متعددى است و روایت معتبرى که بر بىاعتبارى آن از نظر اسلام دلالت کند، وجود ندارد
دعاى هنگام تحویل سال
اى دگرگون کننده قلبها و دیدهها! اى تدبیرگر شبان و روزان! اى متحول کننده سالها و حالتها! حالات ما را به نیکوترین حالات تبدیل نما!
این دعا بر چهار نکته اساسى تاکید دارد 1- تحول 2- محور تحول 3- متحول کننده 4- هدف تحول
1-اصل تحول
بر طبق این دعا جهان در عین سکون داراى تغییر و تحول عمیقى در درون خویش است و دامنه این تحول آنچنان گسترده است که از عالم خارج و آفاق گرفته تا عالم درون و انفس را شامل مىشود و در واقع لازمه بقاء جهان به تحول و دگرگونى است.
2- محور تحول (محول)
انسان مؤمن همیشه باید به فکر تحول در درون خود باشد و لازمه تکامل یافتن انسان متحول شدن اوست، این دعا بطور ظریفى به دگرگونى طبیعت و دگرگونى حالات انسانى اشاره مىکند.
3- آواى توحید (محول)
4. هدف تحول (محول الیه)
احسن حال و قرب الهى هدف این تحول بزرگ است، با این نگرش دعاى مزبور یک نظام آموزشى عقیدتى به معناى کامل است.
ارزشها ی عید نوروز
به گفته راغب اصفهانى (14) عید به معناى بازگشت به وضعیت مطلوب گذشته است و به روزهاى سرور و شادى نیز گفته مى شود.
عید یکى از بزرگترین و مهیج ترین مظاهر حیات اجتماعى یک ملت است.
با ما باشید تا پیرامون عید بیشتر بدانید.
اعیاد چهار نوع است
اول، اعیاد دینى مانند عید فطر و عید قربان که مسلمانان جهان این روزها را عید مى گیرند.
دوم، اعیاد مذهبى مانند عید غدیر و عید نیمه شعبان که شیعیان جشن مى گیرند.
سوم، اعیاد ملى مانند روز آزادى و استقلال برخى از ملتها از چنگ استعمار.
چهارم، عید طبیعى و تکوینى مانند عید نوروز که در آغاز بهار و سال نو مطرح مى شود.
در اسلام روزهایى به عنوان عید اعلام گردیده است که مهمترین آنها عبارتند از: اول شوال (عید فطر)، دهم ذیالحجه (عید قربان)، هیجدهم ذى الحجه (عید غدیر)، بیست و هفت رجب (روز مبعث) و جمعه و تمام این روزها به نوعى بازگشت به خویشتن و احساس مسوولیت و به انگیزه تحول و انقلاب درونى است نه صرف شادى و شادمانى.
بنابراین عید نه جامه رنگارنگ پوشیدن است که این عید کودکان است. نه شربت و شیرینى و غذاهاى متنوع خوردن است که این عید شکمبارگان است. نه به سیاحت و تفرج بى محتوى پرداختن است که این عید ولگردان است. نه بى بندوبارى و هرزگى و عیاشى کردن است که این عید بوالهوسان است. نه قاه قاه خندیدن و همدیگر را به مسخره گرفتن است که این عید غافلان است و نه سبزه رویاندن و سفره هفت سین چیدن و آتش بازى کردن است که این عید خرافه پرستان است.
هیچ کدام از اینها مفهوم عید از دیدگاه اسلام نیست که عید اسلامى براى موفقیت در راه انجام وظیفه و تطهیر نفس و تصفیه جان از ناپاکیها و تمرین صبر و استقامت و شکستن غرور و خودخواهى است.
و اگر بخواهیم عید نوروز براى ما یک عید واقعى باشد باید به ارزشهاى اسلامى این عید که در سایه تعالیم اسلامى رنگ دینى پیدا کرده توجه نموده و از ضد ارزشهاى عید که احیاى ارزشهاى جاهلى و از سنتهاى دوران آتش پرستى است دورى نماییم در این جا مرورى داریم به ارزشها و ضد ارزشهاى عید نوروز.
نظافت و خانه تکانى
غسل عید
و به استناد این دستور بسیارى از فقها همچون: مرحوم نائینى، صاحب جواهر، آیت الله حکیم و امام خمینى(رحمت الله علیه) غسل روز عید نوروز را به عنوان یک تکلیف مستحبى و یک دستور اخلاقى و بهداشتى مورد توصیه قرار دادهاند. (16)
نماز عید
نظافت و لباس تمیز
دید و باز دید
در این دیدوبازدیدها از غمها و مشکلات یکدیگر آشنا مى شوند. چه بسیار کدورتهایى که در این ایام با نگاهى دوباره فرو مى ریزد و به عشق و محبت مبدل مى گردد و به قول حافظ:
درخت دوستى بنشان که کام دل به بارآرد نهال دشمنى برکن که رنج بى شمارآرد
در این رابطه امام خمینى(رحمت الله علیه) در یک سفارشى مى فرمودند: در ایام نوروز به مریضخانه ها بروید و احوال اینها را بپرسید. (19)
هدیه و عیدى
اى خواجه چه جویى زشب قدر نشانى
هرشب شب قدر است اگر قدر بدانى
آقاى رحیمیان در کتاب سایه آفتاب مى نویسد: در روز عید نوروز به خدمت امام خمینى(رحمت الله علیه) رسیدیم. حضرت امام با نشاطتر از روزهاى گذشته و متبسم و با قباى نو وارد شدند و به افراد حاضر چندبار «مبارک باشد.» گفتند. سپس خودشان سراغ سکه هاى یک ریالى را گرفتند و در کف دست قرار دادند. افراد حاضر نیز بعد از دست بوسى هر کدام چند عدد برداشتند. مشابه این برنامه در نوروز سالهاى دیگر نیز تکرار مى شد. (20)
منتهى در این باب مى بایست از افراط و تفریط و اجحاف و تکلف خوددارى شود و شرایط اقتصادى افراد و جامعه اسلامى باید مورد توجه قرار گیرد. (21)
توجه به قرآن
دانستنی هایی درباره عید نوروز
{نقل از سایت طریقت}
دعا
علامه مجلسى(رحمت الله علیه) خواندن این دعا را در نوروز مناسب دانسته است:
«اللهم هذه سنه جدیده و انت ملک قدیم اسإلک خیرها و خیرمافیها و اعوذبک من شرها و شرمافیها و استلفیک موونتها و شغلها یا ذالجلال و الاکرام.»
بارالها! این سال جدید است و تو خدایى ازلى و قدیم هستى. خیر این سال و خیر آنچه را در این سال پیش مىآید، از تو خواستارم و از شر این سال و شرآنچه در این سال پیش خواهد آمد، به تو پناه مى برم...
محدث قمى رضوان الله علیه براى هنگام تحویل و لحظه حلول سال جدید این دعا را از برخى بزرگان نقل کرده است: «یا محول الحول والاحوال حول حالنا الى احسن الحال». (22)
روزه گرفتن
زیارت اهل قبور
و بسیارى از ارزشهاى مثبت دیگر.
البته در حواشى این عید باستانى خرافاتى وجود دارد که باید زدوده شود. همچون مراسم چهارشنبه سورى و آتش افروزى، ترقه بازى، هفت سین، شب نشینى ها و تشکیل جلسات آلوده اى که بسیارى از مردم به بهانه شبهاى عید در عیش و نوش و بى خبرى به سر مى برند. جلساتى که در آن پر است از زمینه هاى گناه: اختلاط محرم و نامحرم. آن هم با شرایط مبتذل، پخش موسیقى هاى مبتذل، مسابقه خودنمایى و تفاخر در لباس و زینت، ریخت و پاش و اسرافکارى و بسیارى از ضد ارزشهایى که در این ایام مطرح مى شود.
در خاتمه لازم است به نکاتى چند توجه شود:
1. هر تشکیلاتى در پایان سال حساب کار خود را مى کند و به بررسى کم وکاستیها و ضعفها و قوتها مى پردازد. لازم است ماهم به حساب خود برسیم و یک بازنگرى همه جانبه به گذشته خویش داشته باشیم. شخصى در روز عید نوروز مى گفت: این روز را به شما تبریک و تسلیت مى گویم. تبریک به جهت فرصتى جدید که خدا به شما داده و تسلیت براى از دست دادن فرصتهایى که داشتهاى.
2. باید از گذران عمر و زمان و طبیعت درس گرفت. طبیعت بیدار شد و فعالیتش را دوباره آغاز کرد آیا ماهم بیدارشدیم، آیا درماهم تحول ایجاد شد؟ خانه ها از گردوغبار و آلودگیها پاکسازى شد، آیا قلبهاى ما نیز از زنگارهاى گناه و رذایل اخلاقى پاکسازى شد...؟
3. باید توجه نمود که در سال جدید چه طرحى براى خودسازى خویش داریم؟
فلسفه معنوی نوروز
میبدی در کشفالاسرار میگوید: سمی العید عیدا لان الله تعالی یعود بالرحمه الی العبد و العبد یعود بالطاعهالی الرب.» عید که از کلمه بازگشت میباشد برای آن است که: خداوند رحمتخودرا متوجه بندهاش مینماید و انسان نیز با فرمانبری خود به پروردگارش رو میکند. تا آنجا که در تواریخ امم و اقوام مختلف مشاهده شده و میشود، جوامع انسانی بهتفاوت آداب و رسوم و اعتقادات خود هر یک، روز خاصی در سال را جهتیادآوری وتجدید خاطره نسبتبه موضوعات ویژهای که در تاریخ و فرهنگ آن قوم اهمیت زیادیداشته است، مشخص نموده و هر سال مراسم ویژهای به آن مناسبتبرگزار میکرده وآداب و رسوم خاصی را انجام میدادهاند.
در قرآن کریم وقتی یاران حضرت عیسی(علیه السلام) سفرهای آسمانی را آرزو نموده و بهعنوان آیه و نشانه الهی میطلبند حضرت عیسی(علیه السلام) از خداوند میخواهد که منتی برآنها نهاده و روزی آسمانی به آنان عنایت کند تا آن روز را عید امت قرار دهند وهمواره سالروز آن را پاس دارند و علامه طباطبایی(رحمت الله علیه) در ذیل آن میفرمایند:
«خصوصیت عید این است که زمینه وحدت کلمه و تجدید حیات اجتماعی و نشاط وسرزندگی میآفریند و هر بار که فرا میرسد عظمت دین را تجدید میکند.» سخن مرحومعلامه در اینجا شبیه سخن دیگر ایشان در ذیل آیه 5 از سوره ابراهیم است که درتفسیر آیه: «...و ذکرهم بایام الله»
میگوید: گرچه همه روزها به خدا منسوب است اما این آیهاشاره به روزهای ویژهای دارد که در آن روزها آیات و علائم سلطنت و قدرت الهیظهور یافته و حادثه خاصی در تاریخ آن امت اتفاق افتاده و یا نعمتهای ویژه الهیتجلی یافته است.
عیدهایی که جوامع دارای سابقه تاریخی امروزه برگزار مینمایند، هر یک یادآورحادثه بزرگی است که در تاریخ و فرهنگ آن جوامع اتفاق افتاده و یا هر سال تجدیدمیشود و در تاریخ ادیان آسمانی تنها اسلام است که عیدهای بزرگ او برای حادثهتاریخی گذشته نیست و بلکه هر سال و برای همگان تجدید میشود زیرا همانگونه که امام راحل در پیام نوروزی خود میفرمایند: مسلمانان پس از پایان دادن کار مهمعبادی سالیانه خود به شکرانه موفقیت در عبادت خود جشن میگیرند.
امام راحل میفرمایند… : البته از عیدهایی که اسلام تاسیس فرموده استبه حسب نظرهای مختلفبرداشتهای مختلفی وجود دارد، آن برداشتی که اهل معرفت از عید دارند با آنبرداشتی که دیگران میکنند بسیار متفاوت است، آنها بعد از ریاضتهایی که در ماهرمضان میکنند روز عید را روز لقاء الله میدانند، و آن روز برای آنها «الغیرکمن الظهور ما لیس لک» است، آنها همه چیز را از او میدانند، و آن روز را عیدمیکنند برای اینکه بعد از ریاضت، یوم ورود به حضرت است.
و در عید قربان نیز بعد از اینکه تمام عزیزانشان را از دست دادند، مهیا برایملاقات میشوند، بعد از اینکه نفس خودشان را کشتند و هر چه عزیز است در راه خدااز آن گذشتند آن وقت است که روز لقاء است.
و جمعه هم در اثر اجتماعاتی که مسلمین با هم دارند، اهل معرفت مهیا میشوندبرای لقاء الله. پس برداشت آنها از عید غیر برداشت ماست و ما امیدواریم که بهتبع اولیاء خدا به جلوهای از آن جلوهها برسیم و ذرهای از آن معارف در قلب ماواقع بشود.
... خداوند همه را توفیق دهد که قدر نعمتهای خدا را بدانند و بدانند که همهچیز از اوست ... اگر، همه چیز را از خدا بدانیم و ... این را واقعا در قلبمانادراک کنیم، عید میشود برای کسانی که شهید دادهاند، عید میشود برای کسانی کهمجروح شدند، عید میشود برای کسانی که در راه خدا عزیزانشان را از دست دادند.
برای اینکه این عزیزان، عزیزان خدا هستند، اینها همه از او هستند و من امیدوارمکه این حس و این ایمان در ما پیدا بشود و تقویتبشود.» و البته اگر بتوانقواعد نجومی را نشانههای دقیقی برای حوادث طبیعی شمرد و سرآغاز فصل بهار راهمان روزی شمرد که سیر اعتباری آفتاب در برج اعتباری حمل قرار میگیرد آنگاهمیتوان گفت که عید نوروز نیز جزو اعیادی است که سالیانه تجدید میشود و سنتیتاریخی برای یک حادثه متجدد و متناسب با تجدید حیات طبیعت است.
در روایات معصومین (صلوات الله علیهم) عید مفهوم دیگری نیز دارد. در بعضی ازروایات تحقق حاکمیتحق و ولایت الهی در جامعه مهمترین عید شمرده شده است زیراهمانگونه که در مفهوم عید تجدید حیات و نشاط مجدد نهفته ستباید روزی را عیدگرفت که جامعه به حیات و حرکت و امید و اطمینان میرسد. امام صادق(علیه السلام) میفرمایند:
«... فان الانبیاء صلوات الله علیهم کانت تامر الاوصیاء بالیوم الذی کان یقامفیه الوصی ان یتخذ عیدا.» سیره انبیاء همواره این چنین بوده که به جانشینانخود امر مینمودند تا روز تعیین و نصب وصی و جانشین را عید بگیرند.
و به همین خاطر در فرهنگ اهل بیت علیهم السلام اولین عید تاریخ، انتظار تحققحاکمیتحق بوده است و امروز نیز عملا بزرگترین عید شیعیان روز تحقق حاکمیتمستضعفان و حکومت عدل و قسط و نابودی جور و ظلم است. حضرت امام باقر(علیه السلام)میفرمایند: «... و قد کان آدم(علیه السلام) وصی هبه الله ان یتعاهد هذه الوصیه عند راسکل سنه فیکون یوم عیدهم «یوم عید لهم» فیتعاهدون نوحا و زمانه الذی یخرج فیه.»
(حضرت آدم(علیه السلام) پس از جنایت قابیل، به جانشین خود شیث هبهالله فرمودند: ظلمهمچنان گسترش مییابد تا آنگه که فرزندم نوح بیاید و به سبب نفرین او طوفانیبرخیزد و همه ظالمین را نابود کند، و مومنان نجات یابند.) آنگاه حضرت آدم بههبهالله وصیت کرد که این مژده را هر سال به یاد آورد و این روز را برای خود وفرزندانش روز عید قرار دهد. آنان نیز به این وصیت عمل کردند و همواره سالروزاین مژده نویدبخش و ظهور حضرت نوح را گرامی میشمردند.
این است که حضرت امام رضا(علیه السلام) میفرمایند: «... و ان یوم الغدیر بین الاضحی والفطر و الجمعه کالقمر بین الکواکب ... و هو یوم التهنئه یهنیء بعضکم بعضا ...
یقول: «الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمؤمنین و الائمه(علیه السلام) وهو یوم التبسم فی وجوه الناس من اهل الایمان ... و هو یوم الزینه ...» ... والبته روز عید غدیر در میان عید فطر و اضحی و جمعه همانند ماه در میان ستارگاناست. روز تبریک و تهنیتبه یکدیگر، و زمان گفتن این سخن است که: حمد و ستایشخدایی را که به ما توفیق تمسک به ولایت امیرالمؤمنین و فرزندان معصومش را عنایتفرمود.
آنگاه فرمودند: روز عید غدیر، روز شگفتن لبخند بر چهره مومنان و روز آرایش و زینت است.
در زمینه جایگاه عید نوروز در فرهنگ اسلامی و بیان اهل بیت عصمت و طهارت بایدگفت:
1.مردم حجاز به دلیل نداشتن اجتماعی متشکل، و نیز به خاطر حضور مستقیم یاغیر مستقیم سلطه سیاسی نظامی ایران در جزیره العرب، خواه ناخواه تحت تاثیرفرهنگ ملی ایران قرار گرفته و عید نوروز و مهرگان را میشناختند و چه بسا مراسمیهم برگزار مینمودند.
2.اسلام و پیامبر گرامی آن در تایید و یا رد سنن و آداب و رسوم ملی و مذهبیاقوام و جوامع دیگر، دو شرط اساسی و یک شرط توجیهی را همواره در نظر داشتند:
اولا: سنتهای پذیرفته شده، مبتنی بر خرافات و آئینهای شرک و بتپرستی و ارزشهاو قداستهای غیر الهی نباشد.
ثانیا: از سنتهایی نباشد که موجب وابستگی سیاسی اجتماعی و ... به بیگانهشود، و یا بنحوی استقلال مسلمین را در ابعاد مختلفش زیر سؤال ببرد تغییر قبلهاز بیتالمقدس به کعبه تا حدود زیادی به این نکته مربوط میشود .
و در آخر: جهتگیری سنتهای معقول و غیر مضر به استقلال نیز، همچون مجموعه بینشتوحیدی اسلام، باید معنوی و در جهت متبلور ساختن عبودیت انسان در برابر حق تعالیباشد.
و در نتیجه: مراسمی همانند نوروز و مهرگان، گرچه مبانی خرافی ندارد، والبته این سخن، تایید خرافاتی از قبیل:
چهارشنبه سوری، سفره هفتسین و مراسم سیزده و ... نیست اما اگر به استقلالفکری فرهنگی اسلام ضربه بزند، و موجب تحت الشعاع قرار گرفتن عید فطر و قربان وغدیر و یا حتی دهه مبارکه فجر که عید ولایت و حیات مجدد اسلام در قرن حاضر استباشد، و نیز تنها به بعد طبیعی این دو روز بسنده شود، باز هم برای اسلام قابلتایید نیست.
بلی اگر نوروز مشخصه شیعیان و محبان اهل بیتباشد و مراسمی جهت تشکل مومناندر برابر نیرنگ و ظلم ستمگران قرار گیرد، آنگاه به عنوان «روز اهل بیت(علیه السلام) ویا «روز شیعیان» نامیده میشود، و هر روز نوروز میشود، چه اینکه بر همین اساس،هر روز عاشورا میباشد.
بر اساس نگرش فوق، هم روایت معلی که طبق نقل مرحوم مجلسی از حضرت صادق(علیه السلام) عیدنوروز را روز پیمان بندگی با خدا بستن و ظهور قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) و ... میشمرد،تفسیر میشود و هم امتناع امام کاظم(علیه السلام) از جلوس در عید نوروز روشن میشود.
«حکی ان المنصور تقدم الی موسی بنجعفر(علیه السلام) بالجلوس للتهنیه فی یوم النیروز وقبض ما یحمل الیه فقال انی قد فتشت الاخبار عن جدی رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) فلم اجد لهذاالعید خبرا و انه سنته الفرس و محاها الاسلام و معاذ الله ان نحیی ما محاها الاسلامفقال المنصور انما نفعل ذلک سیاسه للجند فسالتک بالله العظیم الا جلست فجلس».
نقل شده است که منصور دوانیقی از حضرت موسی بنجعفر(علیه السلام) درخواست نمود تا در عیدنوروز به جای او دیدارکنندگان را پاسخ گوید و هدایا را تحویل بگیرد. حضرتکاظم(علیه السلام) در جواب فرمودند: من در بررسی احادیث جدم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) تاییدی نسبتبهاین روز ندیدهام و این روز از سنتهای ایرانیان است که اسلام آن را باطل کرده استو مبادا روزی که من زندهکننده رسمهایی باشم که بوسیله اسلام از میان رفته است. منصور گفت: ما این موضوع را برای دلگرمی سربازان انجام میدهیم و شما را به خداقسم میدهیم که بپذیری، و حضرت پذیرفت.
3. نکته دیگری که در روایت امام کاظم(علیه السلام) قابل دقت است اینکه ممکن است و بهاحتمال زیاد رد مشروعیت نوروز از سوی حضرت کاظم(علیه السلام) پوششی برای رد پیشنهادحاکم ظالم و فرار از آثار و تبعات آن بوده است، چون تشکیلات نظامی سیاسیبنیعباس در اختیار ایرانیان بود، و علاقه ایرانیان نسبتبه اهل بیت نیز بر کسیپوشیده نبود، و منصور میخواستبا این پیشنهاد، هم خود را به اهل بیت نزدیک نشاندهد و هم آنان را همراه خود قلمداد کند. و با این تحلیل ممکن است قبول نهاییحضرت کاظم(علیه السلام) نیز برای جلوس عید شبیه قبول ولایت عهدی مامون از سوی حضرت علیبنموسی الرضا(علیه السلام) و از روی اجبار و اکراه باشد.
سلام و صلوات خداوند بر محمد و اهل بیت کرام او و نفرین قهار منتقم بر دشمنانو ظالمان آنان در هر شب و روز عید تایوم وعید باد. آمین رب العالمین.
پی نوشت :
1 . دهخدا، ذیل عید، زبیدی، تاج العروس، 8/438 - 439
2 . ابن منظور، لسان العرب، 9/319
3 . ابن منظور، همانجا، زبیدی/تاج العروس، 8/438
4 . ابن منظور، همانجا - زبیدی، 8/839
5 . تفسیر نمونه، 5/131
6 . خوراکی از آرد و شیر .
7 . غذا یا حلوایی که با شیر تهیه میشود .
8 . مجلسی، بحار الانوار، ج 40/ص 73
9. سوره بقره(2)، آیه 243.
10. مجلسى محمدباقر، بحارالانوار، ج 56، ص 92
11.بحارالانوار ج 56 ص 100. ابنشهرآشوب، المناقب ج 4 ص 319
12. همان.
13. المهذب البارع به نقل از بحارالانوار ج 56 ص 117
14. مفردات راغب.
15. «روى المعلى بن خنیس عن الصادق(ع) فى یوم النیروز، قال: اذاکان یوم النیروز فاغتسل و البس انظف ثیابک و تطیب بإطیب طیبک و تکون ذلک الیوم صائما... » (وسایل الشیعه، ج 8، ص 172 و ؛173 میزان الحکمه، ج 7، ص 133.)
16. تحریرالوسیله، ج 1، ص؛95 جواهر، ج5، ص41.
17. سى مقاله،رضااستادى،انتشارات اسلامى،ص376.
18. بحارالانوار، ج 56، ص 101.
19. صحیفه نور، ج 16، ص 80.
20. درسایه آفتاب، حسن رحیمیان، ص 228.
21. سى مقاله، ص 377.
22. همان؛ مفاتیح الجنان.
23 بحار، ج 56، ص 101.
24. تحریرالوسیله، ج 1، ص ؛288 العروه الوثقى، ص 277.
منابع:
1..پایگاه حوزه
2. نوروز در گستره جغرافیا، قربانعلی سولقانی
3.پایگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران
4.نوروز چه روزیست؟ سید محمد باقر آیت میردامادى
5.نوروز در آینه روایات، محمد رضا ضمیری
6.پایگاه رشد
7.مفاتیح الجنان
8. فلسفه معنوی نوروز، محمود لطیفی
9.پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری
10.پایگاه بلاغ
نوروز در تشیع
از ویکیپدیا، دانشنامه? آزاد
از جشنهای قدیمی ایرانی، بیش از همه جشن سال نو و نیز در پایان تابستان جشن پاییز (مهرگان) طبیعتاً بر اساس تقویم قدیمی برگزار میشد. البته مسلمانان، بهویژه در زمان عمر دوم، عمر بن عبدالعزیز از خلفای امویه که از مخالفان شیعیان و ایرانیان بودند، کوشش کردند تا این اعیاد را ملغی کنند و کسانی را که در این مواقع به طور کلی هدایای متداولی برای مقامات بالاتر میفرستادند، تحت فشار قرار دادند.
اما این رسم چنان عمیق با اندیشه و احساس مردم ایران وابسته بود که به زودی پیروزمندانه برای خود جایی باز کرد و با اوج گرفتن کار عباسیان و به واسطه? نفوذ خاندان ایرانی برمکیان در وزارت کشور رواجی دوباره یافت. بهویژه در زمان دودمان بوییان (آلبویه) که نخستین دودمان شیعی ایرانی را در ایران تشکیل داده بودند، کاملاً در همه جا متداول شد و حتی در میانرودان (در بغداد و بصره) رسمی همهگیر شد. در سوریه، مصر و شمال آفریقا نیز این جشن در برخی از زمانها به طور نامنظم برگزار میشد.
بدین ترتیب نوروز با ورود اسلام به ایران و فراگیری این مذهب در عرصهای گسترده از شبه قاره هند تا شمال آفریقا، فرصت آن را پیدا کرد تا در میان اقوام غیر ایرانی نیز رایج گردد.
احادیث و روایات تشیع درباره? نوروز
- به علی بن ابیطالب هدیه نوروزی پیشکش شد، پرسید: «این (هدیه) چیست؟» گفتند: «یا امیرالمؤمنین (هدیه) روز نوروز است» پس علی فرمود: «هر روز را برای ما نوروز بسازید».[1]
- محمد بن سیرین میگوید: به علی هدیه نوروزی داده شد، گفت: «هر روز را روز پیروزی قرار دهید». ابو اسامه میگوید: (علی) اکراه داشت از این که بگوید: «(هر روزی) نوروز است».[2]
- اسماعیل بن حماد بن ابی حنیفه گفت: «من اسماعیل پسر حماد پسر ابی حنیفه پسر نعمان پسر مرزبان از فرزندان آزاده فارس هستم. خدا اصلا ما را بنده قرار ندادهاست، جدم در سال هشتاد متولد شد، و او را پیش علی بن ابی طالب (رضیالله عنه) بردند در حالی که او کوچک بود، پس علی برای جدم دعا کرد که خداوند به او و به ذریهاش برکت بدهد و ما امیدواریم از جانب خدا که این دعا در حق ما به خاطر علی مستجاب شده باشد.» اسماعیل بن حماد گفت: «نعمان بن مرزبان، آن همان کسی است که فالوذج را در روز نوروز به علی هدیه داد، پس علیعلیه السلام فرمود: هر روزی نوروز ماست.»[3]
- نیز از او (علیعلیه السلام) نقل شدهاست که به او پالوده هدیه دادند، فرمود: «به چه مناسبت است؟» گفتند: «به مناسبت روز نوروز»، فرمود: «اگر قدر بدانید پس هر روزی نوروز است».[4]
روایات دیگری هم در این خصوص وجود دارد که بیانگر آن است که در آن عهد بسیاری از مردم به خدمت علی بن ابیطالب پیشکش (هدیه) نوروزی میبردهاند و آن حضرت پذیرا میشدند. هدیهها بیشتر شامل شکر، پالوده، سمنو و گاه جامههای گرانبهای زرباف که در ظروفی نقرهای میگذاشتند و به نزد او برده میشدهاست، بودهاست.
- معلی بن خنیس از جعفر صادق نقل میکند که فرمود[5]:
همانا نوروز، همان روزی است که پیامبر صلی الله علیه و آله برای علی علیه السلام در غدیر خم از مردم عهد گرفت پس مردم اقرار کردند به ولایت پس خوشا به حال کسی که به عهد خود ثابت قدم ماند و وای به حال کسی که آن را شکست.و آن همان روزی است که رسول خداصلی الله علیه وآله علیعلیه السلام را به سوی وادی جن روانه کرد پس از آنها عهد و پیمان گرفت.
و آن همان روزی است که علیعلیه السلام در آن روز بر اهل نهروان غالب شد و ذوالثدیه را کشت.
و آن همان روزی است که قائم ما اهل بیت و صاحب امر ظاهر خواهد شد و خداوند او را به دجال غلبه میدهد، پس آن حضرت دجال را بر کناسه کوفه به دار میکشد. و هیچ نوروزی نیست مگر آن که ما در آن انتظار فرج را داریم، برای این که نوروز از ایام ماست، ایرانیان آن را حفظ کردهاند، و شما (عربها) آن را ضایع کردهاید.
پس پیامبری از پیامبران بنیاسرائیل از خداوند خواست که زنده کند قومی را که از ترس مرگ از خانههایشان بیرون رفتند و آنها هزاران نفر بودند و خداوند همه آنها را بمیراند.
پس خداوند به آن پیامبر وحی کرد که در گورهای آنها آب بریزید، پس ریختن آب به آنها در همین روز بود پس زنده شدند و حال این که سی هزار نفر بودند پس آب ریختن در روز نوروز سنت قدیمی گردید، اما هیچ کس علت آن را نمیداند مگر راسخان در علم و آن اولین روز از سال ایرانیان است.
معلی گفت: «امامعلیه السلام این حدیث را به من املاء کرد و من از املاء امام نوشتم.»
- و همچنین از معلی روایت شده که[6]: بر جعفر صادق در بامداد روز نوروز وارد شدم، که ایشان پرسید: «ای معلی آیا این روز را میشناسی؟» گفتم: «نه. ولی روزیست که ایرانیان از آن تجلیل میکنند و در آن به همدیگر تبریک گفته و دعای خیر میکنند.» فرمود: «این چنین نیست قسم به خانه کهن (کعبه) که در دل (شهر) مکهاست، نیست این روز مگر برای یک امر قدیمی که آن را برای تو تفسیر میکنم. تا این که از آن مطلع شو.»
پس گفتم: «اگر این علمی را که نزد شما را فرا گیرم برای من دوست داشتنیتر است از این که تا ابد زندگی کنم، و خداوند دشمنان شما را نابود کند.»
پس جعفر صادق چنین گفت:
ای معلی روز نوروز همان روزیست که خداوند در آن از بندگانش عهد گرفت که او را عبادت کنند و هیچ چیزی را شریک او ندانند و این که به رسولان و انبیاء و اولیایش ایمان بیاورند و آن اولین روزیست که خورشید در آن طلوع کرده، و بادهای باردار کننده در آن وزیدهاست و گلها و شکوفههای زمین آفریده شدهاست. و آن روزیست که کشتی نوحعلیه السلام به کوه جودی قرار گرفته. و آن روزی است که در آن قومی که از ترس مرگ از خانههای خود خارج شدند و آنها هزارها نفر بودند پس خداوند آنها را میراند و سپس آنها را در این روز زنده کرد. و آن روزیست که جبرئیل بر پیامبرصلی الله علیه وآله نازل گردید. و آن همان روزیست که ابراهیمعلیه السلام بتهای قوم خود را شکست. و آن همان روزیست که رسول خداصلی الله علیه وآله امیرالمؤمنین علیعلیه السلام را بر دوش خود سوار کرد تا بتهای قریش را از بالای خانه خدا به پائین انداخت و آنها را خرد کرد.
- معلی بن خنیس از جعفر صادق درباره نوروز روایت کرد که امام شیعیان فرمود:
هر وقت نوروز شد، پس غسل کن، و پاکیزهترین لباسهایت را بپوش و خوشبو کن خود را با بهترین عطرهایت. و آن روز را روزه بدار.
پس زمانی که نافلههای (نمازهای ظهر و عصر) و خود نمازهای ظهر و عصر را خواندید پس بعد از اینها چهار رکعت نماز بخوان (به این نحو:) در اول هر چهار رکعتسوره فاتحةالکتاب بخوان و ده بار سوره «انا انزلناه فی لیلةالقدر» و در رکعت دوم فاتحةالکتاب و بعد ده مرتبه «قل یا ایها الکافرون» و در رکعتسوم فاتحةالکتاب و بعد ده مرتبه «قل هو الله احد» و در رکعت چهارم فاتحةالکتاب و بعد ده مرتبه سوره «ناس و خلق» را بخوان.
و بعد از خواندن این چهار رکعت (که به رو رکعتباید خوانده شود) سحده شکر کن و در سجده دعا کنه(برا یخودت) که گناه پنجاه سال تو آمرزیده شود.
- از پیامبر اسلام روایت شدهاست که فرمود[7]: «برای علیعلیه السلام هفده اسم است.» پس ابن عباس گفت: «یا رسول الله به ما خبر بده که آن اسماء چه هستند؟» پس پیامبر اسلام چنین فرمود:
اسم او نزد عرب «علی» و نزد مادرش «حیدره» و در تورات «الیا» و در انجیل «بریا» و در زبور «قریا» و نزد روم «بظرسیا» و نزد فرس «نیروز» و نزد عجم «شمیا» و نزد دیلم «فریقیا» و نزد کرور «شیعیا» و نزد زنج «حیم» و نزد حبشه «تبیر» و نزد ترک «حمیرا» و نزد ارمن «کرکر» و نزد مؤمنین «سحاب» و نزد کافرین «مرگ سرخ» و نزد مسلمین «وعد» و نزد منافقین «وعید» و نزد من «طاهر مطهر» است و اوست جنب خدا و نقس خدا و دست راستخدای عزوجل.
سپس پیامبر اسلام به این دو آیه از قرآن استشهاد کرد: «خداوند شما را از نفس خود بیم میدهد.» و آیه? دیگر: «بل دستان او بازند، هر گونه که بخواهد، روزی میدهد.»
دعای تحویل سال
در کتابهای مشهور ادعیه همچون اقبال الاعمال سیدابنطاووس و مصباح المتهجد شیخ طوسی اشارهای به دعای تحویل سال نگردیده و این نشان میدهد چه در منابع اهل سنت و چه در منابع اهل تشیع سند روایی مورد اعتماد برای آن موجود نیست. اما مجلسی در کتاب زادالمعاد در خصوص این دعا گزارش میکند که در کتب غیر مشهوره روایت کردهاند که در وقت تحویل سال این دعا را بسیار بخوانید: یا مقلبالقلوب والابصار یا مدبر اللیل والنهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال. بنابراین با توجه به این گزارش دعای تحویل سال در دوره صفویه مرسوم و معمول بودهاست.
در هر حال جدا از این که دعای تحویل سال تا پیش از دوره صفویه چگونه بوده و این دعا در کدام یک از مأخذ حدیثی نقل شدهاست، نفس دعا یا قرائت قرآن یا حتی نمازگزاردن هنگام تحویل سال نشان از اسلامی شدن نوروز دارد. حتی بعضیها معتقدند که عبارات دعای تحویل سال برگرفته از عبارات قرآنی یا احادیث و روایاتی است که در معتبرترین مأخذ شیعی نظیر «التهذیب» شیخ توسی نقل شدهاند.
پانویس
- و اتی علی علیه السلام بهدیة النیروز، فقال: ما هذا؟ قالوا: یا امیرالمؤمنین الیوم النیروز، فقال: اصنعوا لنا کل یوم نیروزا» (من لا یحضرهالفقیه: ج3، ص 300).
- اخبرنا ابوعبدالله الحافظ، ثنا ابوالعباس محمد بن یعقوب، ثنا الحسن بن علی بن عفان ثنا ابو اسامة عن حماد بن زید، عن هشام عن محمد بن سیرین قال: اتی علی(رضی الله عنه) بهدیة النیروز، فقال: ما هذه؟ قالوا: یا امیرالمؤمنین هذا یوم النیروز. قال: فاصنعوا کل یوم فیروز» قال ابو اسامة کره ان یقول نیروز» (سنن بیهقی: ج1، ص 234).
- قال اسماعیل بن حماد بن ابی حنیفه انا اسماعیل بن حماد بن ابی حنیفه بن النعمان بن المرزبان من ابناء فارس الاحرار و الله ما وقع علینا رق قط، ولد جدی سنة ثمانین(نسخهای که نگارنده دیده، «ثمانین» میباشد. ولی احتمال هست که در اصل «ثلاثین» باشد؛ زیرا اگر ثمانین باشد با دوران زندگانی امیرالمؤمنینعلیه السلام سازگار نیست) و ذهب به الی علی بن ابی طالب و هو صغیر فدعا له بالبرکة فیه و فی ذریته و نحن نرجو من الله ان یکون قد استجاب لعلی. قال: و النعمان بن المرزبان هو الذی اهدی الی علی بن ابی طالب الفالوذج فی یوم النیروز، فقال علی «نوروزنا کل یوم». (الانساب: ج2، ص 37).
- دعائم الاسلام: ج2، ص 326.
- حدثنی المولی السید المرتضی العلامة بهاء الدین علی بن عبدالحمید الساریة باسناده الی المعلی بن خنیس عن الصادق ان یوم الینروز هو الیوم الذی اخذ فیه النبی لامیرالمؤمنین علی العهد بغدیر خم فاقروا فیه بالولایة فطوبی لمن ثبت علیها و الویل لمن نکثها و هو الیوم الذی وجه فیه رسول الله علیا الی وادی الجن فاخذ علیهم العهود و المواثیق. و هو الیوم الذی ظفر فیه باهل النهروان و قتل ذا الثدیه. و هو الیوم الذی یظهر فیه قائمنا اهل البیت و ولاة الامر، و یظفره الله تعالی بالدجال فیصلبه علی کناسة الکوفة. و ما من نیروز الا و نحن نتوقع فیه الفرج لانه من ایامنا حفظه الفرس و ضیعتموه ثم ان نبیا من انبیاء بنیاسرائیل سال ربه ان یحیی القوم الذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذر الموت فاماتهم الله فاوحی الیه ان صب علیهم الماء فی مضاجعهم، فصب علیهم الماء فی هذا الیوم فعاشوا و هم ثلاثون الفا. فصار صب الماء فی یوم النیروز سنة ماضیة لا یعرف سببها الا الراسخون فی العلم و هو اول یوم من سنة الفرس قال المعلی و املی علی ذلک و کتبته من املائه. و عنه انه اهدی الیه فالوذج فقال: ما هذا؟ قالوا: یوم نیروز قال: فنیروزا ان قدرتم کل یوم یعنی تمادوا و تواصلوا فی الله. (عوالی اللئالی: ج3، ص 41 - المهذب البارع، بحارالانوار: ج56، ص 116 - وسائل الشیعة: ج5، ص 288).
- و روی عن المعلی ایضا قال: دخلت علی ابی عبدالله علیه السلام فی صبیحة یوم النیروز، فقال: یا معلی اتعرف هذا الیوم؟ قلت لا. و لکنه یوم یعظمه العجم و تتبارک فیه قال: کلا، و البیت العتیق الذی ببطن مکة، ما هذا الیوم الا لامر قدیم، افسره لک حتی تعلمه. فقلت: لعلمی هذا من عندک احب الی من ان اعیش ابدا. و یهلک الله اعدائکم. قال: یا معلی یوم النیروز، و هو الیوم الذی اخذ الله فیه میثاق العباد ان یعبدوه و لا یشرکوا به شیئا و ان یدینوا فیه برسله و حججه و اولیائه، و هو اول یوم طلعت فیه الشمس و هبت فیه الریاح اللواقح، و خلقت فیه زهرة الارض، و هو الیوم الذی استوت فیه سفینة نوح علی الجودی. و هو الیوم الذی احیا الله فیه القوم الذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احیاهم. و هو الیوم الذی هبط فیه جبرئیل علی النبی و هو الیوم الذی کسر فیه ابراهیم اصنام قومه. و هو الیوم الذی حمل فیه رسول الله امیرالمؤمنین علی علیه السلام علی منکبیه حتی رمی اصنام قریش من فوق بیت الحرام فهشمها. (عوالی اللئالی: ج3، ص 41 - المهذب البارع، بحارالانوار: ج56، ص 116 - وسائل الشیعة: ج5، ص 288)
- قد روی عن النبیصلی الله علیه وآله انه قال: لعلیعلیه السلام سبعة عشر اسما فقال ابن عباس اخبرنا ما هی یا رسول الله؟ فقال: اسمه عند العرب علی و عند امه حیدره و فی التوراة الیا و فی الانجیل بریا و فی الزبور قریا و عند الروم بظرسیا و عند الفرس نیروز و عند العجم شمیا و عند الدیلم فریقیا و عند الکرور شیعیا و عند الزنجحیم و عند الحبشه تبیر و عند الترک حمیرا و عند الارمن کرکر و عند المؤمنین السحاب و عند الکافرین الموت الاحمر و عند المسلمین وعد و عند المنافقین وعید و عندی طاهر مطهر و هو جنب الله و نفس الله و یمین الله عزوجل قوله «و یحذرکم الله نفسه» و قوله: «بل یداه مبسوطتان ینفق کیف یشاء» (الفضائل تالیف شاذان بن جبرئیل قمی، ص 175).
خبرگزاری مهر: نوروز به عنوان یک جشن وعید باستانی تاریخی طولانی دارد و مورد تایید اسلام هم می باشد، چرا که ابعاد مثبت آن زیاد است و اساس آن توجه به خلقت و زایش جهان است.
نوروز بیشتر به عنوان یک سنت باستانی ایرانی شناخته می شود، اما در اسلام هم مورد تایید قرار گرفته و روایت های زیادی در این باره وجود دارد که به یک مورد آن اشاره می کنیم.
در کتاب آثارالباقیه آمده که عبدالصمدبن علی روایت می کند: در نوروز جامی سیمین که پر از حلوا بود برای پیامبر هدیه آوردند و آن حضرت پرسید که این چیست؟ گفتند امروز روز نوروز است. پرسید که نوروز چیست؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان است.
فرمود در این روز بود که خدا عسکره را زنده کرد. پرسیدند عسکره چیست؟ فرمود عسکره مردمی بودند که از ترس مرگ ترک دیار کرده و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند.
سپس آنان را زنده کرد و ابرها را امر فرمود که به آنان ببارد، از این روست که پاشیدن آب در این روز رسم شده است. سپس از آن حلوا تناول کرد و جام را میان اصحاب خود قسمت کرده و گفت کاش هر روزی بر ما نوروز بود.
در جلد چهاردهم بحارالانوارآمده که معلی بن خنیس روایت می کند: روز نوروز به خدمت جعفر بن محمد صادق (ع) درآمدم گفت آیا این روز را می شناسی؟ گفتم فدای تو گردم این روزی است که ایرانیان آن را بزرگ می دارند و به یکدیگر هدیه می دهند. پس حضرت صادق (ع) گفت سوگند به خداوند که این بزرگداشت نوروز به علت امری کهن است که برایت بازگو می کنم تا آن را دریابی.
پس فرمود ای معلی! روز نوروز روزی است که خداوند از بندگان پیمان گرفت که او را بپرستند و برای او شریک نگیرند و به پیامبران و راهنمایان او بگروند و به پیشوایان دین ایمان بیاورند. همان روزی است که آفتاب در آن طلوع کرد و بادها وزیدن گرفت و زمین در آن شکوفا و درخشان شد. همان روزی است که پیامبر خدا (ص) امیرالمومنین علی (ع) را بر دوش خود گرفت تا بت های قریش را از کعبه به زیر افکند و خرد کرد، چنان که ابراهیم نیز چنین کرد.
همان روزی است که پیامبر (ص) به یاران خود فرمود تا با علی (ص) به عنوان امیرالمومنین بیعت کنند. همان روزی است که قائم آل محمد (ص) و اولیای امر در آن ظهور کنند. همان روزی است که قائم بر دجال پیروز شود و او را بر دار می کشد و هیچ روز نوروزی نیست که ما در آن منتظر گشایش و فرجی نباشیم، زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست.
بزرگداشت نوروز تا به امروز ادامه داشته و سفره هفت سین بدون قرآن مجید و تحویل سال بدون دعای "یا محول الحول و الاحوال" ممکن نیست.
مدت برگزاری جشن هایی چون مهرگان، یلدا، سده و بسیاری دیگر معمولا یک روز یا یک شب بیشتر نیست، ولی جشن نوروز که درباره اش جشن ها و آیین های نوروزی گویاتر است، چرا که دستکم یک تا دو هفته ادامه دارد.
ابوریحان بیرونی درباره مدت برگزاری جشن نوروز می نویسد: چون جم درگذشت پادشاهان همه روزهای این ماه را عید گرفتند. عیدها را شش بخش نمودند : پنج روز نخست را به پادشاهان اختصاص دادند، پنج روز دوم را به اشراف، پنج روز سوم را به خادمان و کارکنان پادشاهی، پنج روزچها رم را به ندیمان و درباریان، پنج روز پنجم را به توده مردم و پنجه ششم ره به برزگران.( آثار الباقیه)
فروردین ماه که نخستین روز آن نوروز است نخستین روز سال است ونام پارسی آن بیان کننده این معنی است و این روز با داخل شدن خورشید به برج سرطان برابر زیجهای آن، هنگامی که سال را کبیسه می کردند برابر بود.سپس در روزهای بهار این روز پس از افتادن از جای خود سرگردان شد و در جایی قرار گرفت که سال همه ین احوال را از فروریختن باران و برآمدن شکوفه ها و برگ درآوردن درختان تا هنگام رسیدن میوه ها بپیماید.
این بود که نوروز را انگیزه پیدایش و آفرینش جهان دانستند و گفتند در این روز بود که خداوند چرخ گردون (سپهر) را پس از آنکه مدتی بی جنبش بود به گردش درآورد. ستارگان را پس ازچندی ایستادند و خورشید را آفرید.
{نقل از سایت برترین ها}
گویند از آن رو به این نام خوانده شده است که هر سال شادى نوینى باز آرد. (لغتنامه دهخدا) و در فرهنگ معین در این باره آمده است: عید، روز مبارکى است که در آن مردم جشن مى گیرند و شادى مى کنند و در این روز به همدیگر عیدى مى دهند از قبیل هدیه، پول و خلعت.
عید از منظر امیرالمؤمنین (ع):
عید از نظر على(ع): "هر روزى که در آن روز، معصیت خدا نشود و گناهى انجام نگیرد، آن روز عید خوانده می شود «کل یوم لا یعصى الله تعالى فیه فهو یوم عید» و این فرمایش امیرمومنان(ع) اشاره به این موضوع دارد که روز ترک گناه، روز پیروزى و پاکى و بازگشت به فطرت نخستین است.
از سوید بن عفله نقل شده است که گفت: در روز عید بر امیرالمومنین(ع) وارد شدم و دیدم که نزد حضرت نان گندم و خطیفه (نان شیرمال) و ملبنه (حلوا شکرى) است. پس به آن حضرت عرض کردم روز عید و خطیفه؟!
حضرت فرمود: «انما هذا لمن عید من غفرله»؛ این عید کسى است که آمرزیده شده است.
روایت شده است: چیزى به رسم هدیه نوروزى خدمت امیرالمومنین(ع) تقدیم شد، حضرت پرسید: این چیست؟ عرض کردند: یا امیرالمومنین! امروز نوروز است. فرمود: هر روز را براى ما نوروز سازید.
واژه عید در قرآن:
واژه عید در قرآن فقط یک بار آمده است:
(اللهم انزل علینا مائده من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیة منک). [1]
خدایا! نازل کن براى ما مائدهاى از آسمان که براى اولین و آخرین از ما عید باشد و نشانهاى از تو.
در تفسیر این آیه آمده است: عید در لغت از ماده عود به معنى بازگشت است به روزهایى که مشکلات از قوم و جمعیتى برطرف مى شود و بازگشت به پیروزی ها و راحتى هاى نخستین مى کنند، عید گفته مى شود و در اعیاد اسلامى به مناسبت این که در پرتو اطاعت یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاکى فطرى نخستین به روح و جان باز مى گردد و آلودگى ها که برخلاف فطرت است از میان مى رود «عید» گفته شده است و از آنجا که روز نزول مائده، روز بازگشت به پیروزى و پاکى و ایمان به خدا بوده است؛ حضرت مسیح(ع) آن را «عید» نامیده است. [2]
[1]. سوره مائده، آیه 114.
[2]. تفسیر نمونه، ج 5، ص 131.
عید نوروز از منظر امام صادق (ع ):
امام صادق(ع) به یکى از اصحابش به نام معلى بن خنیس در باره عید نوروز فرمود: «ان یوم النیروز هوالیوم الذى اخذ فیه النبى(ص) لامیرالمومنین(ع) العهد بغدیرخم... و هوالیوم الذى ظفرفیه باهل النهروان... و هوالیوم الذى یظفرفیه قائمنا اهل البیت» .
نوروز، روزى است که پیامبراکرم (ص) در غدیرخم براى ولایت امیرالمومنین(ع) از مردم پیمان گرفت؛ روزى است که آن حضرت برخوارج نهروان پیروز شد و روزى است که قائم ما اهل بیت(علیهم السلام) ظهور خواهد کرد...
نوروز به روایت کتب اربعه شیعه:
همه می دانند که کتب اربعه شیعه از نظر اعتبار و ارزش همچون صحاح سته نزد اهل سنت است و لذا روایات مندرج در کتب چهار گانه شیعه یعنی : کافی شیخ کلینی، من لایحضره الفقیه شیخ صدوق، تهذیب الاحکام و الاستبصار شیخ طوسی، از حیث وارد شدن در این منابع اهمیت ویژه دارند و پس از جرح و تعدیل آنها می تواند مصدر فتوا و احکام و باورها باشد . روایاتی که در سه کتاب از کتب چهار گانه حدیث شیعه آمده چنین است:
1- با لفظ نوروز یکبار این روایات آمده است:
- یوم ... النوروز اهدواالیه الشیء
این روایت در تهذیب الاحکام طوسی جلد 6 ( ص 378، سطر 11 ) ثبت و ضبط شده است.
2- با لفظ النیروز چهار بار روایات زیر نقل شده است:
یا امیرالمومنین الیوم النیروز ( من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، جلد 3، ص 300، سطر4 )
فاذا کان یوم المهرجان اوالنیروز... ( الکافی شیخ کلینی ، ج 5، ص141، سطر 6 )
یوم المهرجان و النیروز اهدواالیه الشیء( من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 3، ص300، سطر 13 )
اتی علی بهدیه النیروز فقال ما هذا؟( من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 3، ص300، سطر 3 )
3- با لفظ " نیروزا " یک بار در روایت منقول است:
اصنعوالناکل یوم نیروزا (من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 3، ص300، سطر 4 )
4- با لفظ نیروزنا یک بار در روایت منقول است: نیروزنا کل یوم (من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 3، ص300، سطر 5 )
نکته قابل توجه در این است که بیشتر این روایات در کتاب من لایحضره الفقیه شیخ صدوق آمده که روایات این کتاب نسبت به سایر کتب اربعه از اعتبار و ارزش بیشتری برخوردار است به ویژه که شیخ صدوق در آن کتاب بیشتر به روایات فقهی و علمی عنایت داشته است و علاوه بر آن روایات این با منابع حدیث اهل سنت از نظر مضمون و محتوا و حتی الفاظ اشتراک چشمگیری نسبت به سایر کتابهای حدیث شیعه دارد.
منابع کتاب چشمه رستگاری ------------------------------عبدالباسط شهیب زادگان مقاله نوروز
{نقل از سایت فلاح}
به گزارش حوزه سیاسی باشگاه خبرنگاران به نقل از سایت جشن جهانی نوروز، آیتالله مکارم شیرازی با اشاره به اهمیت عید نوروز، خاطرنشان کرد: در خصوص عید نوروز سه نظریه وجود دارد که برخیها میگویند عید باستانی است و برخیها هم میگویند عید ملی مذهبی بوده و برخیها هم میگویند که اصلا عیدی بنام نوروز نداریم.
وی با بیان اینکه خانه تکانی ظاهر و باطن مورد تایید اسلام است، خاطرنشان کرد: در نوروز همانطور که ظاهر را مورد گرد گیری اساسی قرار می دهیم، باید کینهها را از سینهها بشوییم تا خانه تکانی درون هم انجام شود؛ چرا که اسلام خانه تکانی باطن و ظاهر را مورد تاکید قرار داده است.
آیت الله مکارم شیرازی با بیان اینکه توجه همه مردم هنگام تحویل سال به خداست، خاطرنشان کرد: اسلام طرفدار اعمالی است که انسان را به خدا نزدیک نماید که عید نوروز این خصیصه را دارا است و مردم هنگام تحویل سال با حضور در مراکز مهم مذهبی برای عاقبت بخیری خود و خانواده هایشان دعا می کنند.
وی ادامه داد: شاد کردن دلها، سرکشی و دستگیری از ضعفای فامیل و رسیدگی به نیازمندان از بزرگترین عبادتها است.
این مفسر قرآن اضافه کرد: در ایام عید نوروز، محبت انسانها به جوش میآید، قهرها تبدیل به آشتی میشود، صله ارحام انجام می گیرد؛ همگی این مسائل از مسلمات اسلام است.
این مرجع تقلید ادامه داد: انسان در عید نوروز با تجدید قوا و رفع خستگی ها از تن، مقداری از وقت خود را به تفریح اختصاص می دهد تا بتوانند برنامه ریزی خوبی را در طول سال داشته باشند.
وی در ادامه با بیان اینکه نباید کارهای خوب را جز خرافات بدانیم، خاطرنشان کرد: اسلام زمانی در شبه جزیره عربستان ظهور کرد که خیلی از کارهای خوب اعراب جاهل را مورد تایید خود قرار داد؛ چرا که جدا کردن گل از خار کار انبیا و ائمه اطهار (ع) می باشد.
وی با اشاره به آیاتی از قرآن کریم تصریح کرد: همانطوری که قرآن کریم می فرماید باید قول و عملی که از خوبی های برخوردارهستند را پذیرفت و خرافات و هرآنچه که مخالف اسلام است را کنار بگذاریم.
این مرجع تقلید در پایان با اشاره به اسراف و تجمل گرایی برخی افراد، افزود: اسراف و تجمل گرایی از مهمترین آسیب های عید نوروز است، اما متاسفانه برخی ها مسابقه تجمل گرایی می دهند؛ دین مقدس اسلام به شدت با اسراف و تبذیر درزندگی مخالفت است
(نقل از باشگاه خبرنگاران)
.: Weblog Themes By Pichak :.