***نسیم معرفت***
** ازدستگاه قضایی میخواهیم بامُفسِدهاومفاسِد قاطعانه برخوردکند
به نام خدا
سلام عزیزان :
سخن از صلح و محبت و هدایت و نظارت و امر به معروف و نهی از منکر بزنید نه مرگ و نابودی اصلاح طلبان و یا کسان دیگر ... اگر چپ و راست و دیگران به جان هم بیفتند در اینجا یعنی کشور عزیز ما ایران نیز افغانستانی دیگر خواهد شد که آن وقت نه کِه را منزلت ماند و نه مِه را . کِهتَر و مِهتَری نمی ماند !! نه از تاک ، نشان می ماند و نه از تاک نشان !! نه چپی می ماند و نه راستی و نه اعتدالی و نه اصولگرایی و نه ... پس لازم است که همه جناح ها و گروه ها و احزاب که داخل در یک خانواده به نام اسلام و انقلاب و میهن هستند در حَول و مِحوَرِ ولایت فقیه و ولیّ فقیه زمان حضرت آیت الله العُظمی امام خامنه ای برای اعتلاء انقلاب و اسلام و خدمت به محرومین و ملت ، کار و فعالیت نمایند ... . متأسفانه عدم تشخیص وظیفه و یا وظائف و عدم و یا ضعفِ بصیرت ، مشکلات و گرفتاری هایی را در ابعاد مختلف برای کشور عزیز ما بوجود آورده است و مَعَ الأَسَف به اصطلاح قرآن کریم : کُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ (سوره روم آیه 32 ) ، هر حزب و گروهی هم ساز نامناسب خود را می نوازد و بیشتر در فکر منافع حزبی خود هستند نه خدمت حقیقی به اسلام و مردم ... سعی شود که با پرهیز از مشاجرات بی حاصل و مُخرِّب ، بیشتر از این خاطر عاطِر ملت شریف و عزیز ما را آزرده نسازیم ...
عزیزان من : چرا خواهان مرگ و نابودی و اعدام آقای فلان و بهمانِ اصلاح طلب هستید ؟!!! چرا می گویید فلانی را باید کشت و نابود کرد ؟!!! اگر رئیس جمهور آقای دکتر حسن روحانی و برخی از اَعوان او لغزش ها و خطاها و یا خدای ناکرده خیانت هایی دارند دستگاه های اطلاعاتی و دستگاه قضایی و مانند آن ها وجود دارند و می توانند از طریق مجاری قانونی برخورد نمایند و شما ها هم می توانید دستگاه قضایی را در برخورد با مُفسدان و خیانتگران به انقلاب و نظام و کشور یاری دهید. اسلام و آیین محمدی (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) در رابطه با قتل و اعدام همه جوانب را در نظر گرفته است و به راحتی حکم اعدام و قتل کسی را صادر نفرمود و نمی فرماید و در فقه ما بیشترین جوانب احتیاط در این باره شده است .
عزیزان من : حتی اگر کسی بخواهد حاکم فاسد و شاه فاسد و خائنی را به قتل برساند باید مُجوِّز شرعی از بزرگان داشته باشد !! و در زمان ایمّه معصومین (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) نیز اصحاب آن حضرات در قیام بر ضد خُلَفاءِ نابحق و یا قتل و کشتن آنها از ایمه (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) ، اذن و اجازه و رضایت می گرفتند .
عزیزان من : اگر طبق نظرات شما عمل شود باید روزانه و ماهانه صد ها نفر اعدام و کشته شوند !!1 در اسلام و آیین محمدی (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) ، اصل بر تربیت و هدایت و اصلاح و نظارت و امر به معروف و نهی از منکر است و دستور قتل و کشتن و اعدام فقط در موارد خاص با چارچوب های شرعی است . امام حسین (عَلَیهِِ السَّلامُ) در همه جا و نیز در کربلا و در روز عاشورا اصل را بر روشنگری و افشاگری حق طلبانه و ارشاد و هدایت و اصلاح و تربیت گذاشت و لحظه ای از طریق منطق و عقل و اصول دینی و انسانی تخطّی نفرمود و هیچگاه در جنگ و کشتن کسانی که در مقابلش صف آرایی کرده بودند پیش دستی نکرد بلکه حتی با خطابه های روشنگرانه و برخورهای زیبا و کریمانه اش باعث شد که عده ای از افرادی که در صف دشمن بودند به سوی آن حضرت جذب شوند و در رکابش در برابر دشمنان مجاهدت نمایند که نمونه بارزش حرِّبن یزید ریاحی بود که بعد از کناره کیری از صف یزیدیان و تسلیم شدن در برابر حسین بن علی (عَلَیهِِمَا السَّلامُ) به رستگاری جاوید نائل گشت
عزیزان من : ما همیشه از دستگاه قضایی مطالبه می کنیم که آنچه از نظر شرعی و قانونی در برخورد با مُفسِدها و مفاسِد لازم است (حتی اگر خدای ناکرده امثال رئیس جمهور آقای دکتر حسن روحانی و اَعوانش باشند ) با قاطعیت و بدون ملاحظه انجام دهند و سستی در این مسایل روا ندارند زیرا که تَعلُّل و سستی در این امور مهمّه سبب بی اعتمادی مردم و باعث ناهنجاری های غیر قابل کنترل در جامعه می گردد . امید است که دستگاه قضایی که اشراف بر احکام قضایی و حقوقی اسلام دارند به وظیفه خطیرشان به خوبی و به شایستگی عمل نمایند
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
چهارم خرداد 1397 ه. ش
** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
***نسیم معرفت***
چون خدا خواهد که پرده کس درد
میلش اندر طعنه پاکان برد
ور خدا خواهد که پوشد عیب کس
کَم زند در عیب معیوبان نَفَس
چون خدا خواهد کهمان یاری کند
میل ما را جانب زاری کند
ای خنک چشمی که آن گریان اوست
وی همایون دل که آن بریان اوست
آخر هر گریه آخر خندهایست
مَرد آخر بین مُبارک بندهایست
هر کجا آب روان سبزه بود
هر کجا اشکی روان رحمت شود
باش چون دُولابِ نالان چشم تر
تا ز صَحن جانت بر روید خَضَر
اشک خواهی رَحم کن بر اشکبار
رَحم خواهی بر ضعیفان رحم آر
شعر : از جلال الدین محمد بلخی مولوی رومی
محتوای شعر تقریبا روشن است
پیام های این شعر به قرار زیر است :
1- اگر خدواند بخواهد کسی را رسوا کند نشانه اش آن است که چنین شخصی با پاکان و اولیاء الله در می اُفتد که موجب خشم خداوند می شود . البته خداوند ابتداء کسی را به جهت خطاها و گناهان و معاصی و زشتی ها رسوا نمی کند بلکه همه گنهکاران را دعوت به توبه و اِنابه می نماید اما اگر کسی خیلی بی حیایی در محضر پروردگار نماید ممکن است عواقب سختی داشته باشد .
2- اگر خدا بخواهد از کسی عیب پوشی کند نشانه اش آن است که چنین شخصی دنبال عیوب دیگران نمی رود و در پی اصلاح خویشتن است .
3- یاری و کمک خداوند نسبت به ما آن است که حال دعا و نیایش و تَضرُّع و زاری و گریه داشته باشیم و به عبارت دیگر دل ما رقیق و نرم و لَیِّن باشد نه غلیظ و سِفت و سخت و قَسیُّ القلب .
4- خوشا چشمی که به سبب عشق الهی و یا به جهت خوف و ترس از مقام پروردگار ، گریان و اشکبار است و خوشا دلی که به عشق الهی سوزان و بریان است .
5- اگر به درگاه الهی عمری گریه و زاری کردیم نتیجه و آثار آن را در همین دنیا و در عالَم برزخ و فردای قیامت خواهیم دید و خداوند پاداش نیکی به فراخور حالِ ما خواهد داد .
6- هرجا آب باشد سر سبزی و طراوت و آبادانی است و هر جا اشکی از عشق و یا خوف الهی جاری باشد سبب نزول رحمت الهی است .
7- همچون دولاب و چرخ آبکَشی که مدام خیس و تَر است و باعث آب دهی و سرسبزی و طراوت زمین های اطراف است ، چشمانِ خیس و اشکبار داشته باش تا از صَحن و صفحه روح و جانت سرسبزی بروید و طراوت و شادابی معنوی داشته باشی .
8- اگر چشمِ اشکبار و دل نرم می خواهی بر چشمانِ اشکبارِ دلشکستگان رَحم کن و اگر در پی رحمت و عنایت الهی هستی بر بیچارگان و ضُعَفاء رَحم و تَرَحُّم نما .
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
دوم خرداد 1397 ه.ش
** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
***نسیم معرفت***
بسم الله الرحمن الرحیم
... هدف اصلی از انقلاب اسلامی، ریشه کن کردن موانع اصلی بر سر راه دین و قرآن و تعالیم مترقی مکتب اهل بیت علیهم السلام بوده است. رژیم های طاغوتی و طغیانگر و مُفسد در طول تاریخ بشریت مانع رشد و هدایت و سعادت و کمال جوامع بشری بوده و از طریق مثلث شوم زور و زر و تزویر بر مردم حکمرانی می کردند نتیجه حاکمیت و تسلط جائرانه و شیطانی و نابحق آنها، ضلالت و گمراهی و ظلم و ستم و جهل و نادانی و قتل و غارت و فساد و فحشا و جنایت و سَفّاکی و خونریزی و بی عدالتی و تبعیض و عقب ماندگی و انحطاط و ذلت و خواری و شرک و خرافه پرستی... در بین مردم بوده است. انبیاء الهی و پیشوایان هدایتگر با سلاح ایمان و علم و توکل در برابر طاغوت ها و ستمگران ایستادگی کردند و برای هدایت انسان ها و نجات آنها از زنجیر ظلم و اسارت و حقارت و جهل و نادانی و نفیِ شرک و فساد و طغیانگری و ترویج توحید و عدالت و پاکی و طهارت و... متحمّل رنج ها و سختی های فراوان و طاقت فرسا شدند و قرآن کریم بخشی از تلاش ها و مجاهدت ها و مبارزات انبیاء الهی همانند حضرت نوح و ابراهیم و موسی و عیسی علیهم السلام و نیز پیامبر اسلام ص را در سوره های مختلف بیان کرده است. جضرت امام خمینی( رحمة الله علیه) با تاسی از مکتب انبیاء و اهل بیت علیهم السلام و بهره مندی از تعالیم نورانی قرآن کریم و اقتدا به سیره سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام، قیام و نهضت بزرگ اسلامی خود را در سال 1342رقم زد که ثمره شیرین آن یعنی نظام جمهوری اسلامی، در سال 1357محقق شد.انقلاب اسلامی ایران حسینیّ الحدوث و حسینیِ البقاء می باشد چنانکه اسلام عزیزمحمدیّ الحدوث و حسینیّ البقاء است. امام با تز و تئوری مترقی ولایت فقیه که پشتوانه عقلی و نقلی و عرفی دارد، تحولی عظیم در همه ابعاد فکری و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی به وجود آورد. حکومتی بر اساس ولایت مطلقه فقیه به جهانیان ارائه کرد که برای همگان تازگی داشت. حضرت امام نظریه ولایت فقیه و حکومت اسلامی را در سال 1348هجری شمسی در نجف اشرف مطرح نمود. امام حکومتی را به وجود آورد که در آن کسی حق زور و تحقیر و ظلم و اِحجاف به دیگران را نداشته باشد. حکومتی را بنا نهاد که در آن دولت و ملت در کنار هم در جهت اعتلاء اسلام و دین و قرآن و ترقی و پیشرفت و عزت و سرافرازی و استقلال و رفع محرومیت و حُریت و آزادی و تلاش نماید. متاسفانه در طول تاریخ ِحکومت های سلاطین و حاکمان جور، رابطه حکومت ها با مردم یک رابطه «غالب و مغلوب» و «سلطان و رعیت» بود که حضرت امام (رحمة الله علیه) این بدعت و رسم باطل و طاغوتی را در هم کوبید و فرمود: «من خدمتگذار مردم هستم» (صحیفه نور، ج7، ص129) و نیز فرمود: «هر چه صاحب منصب ، ارشد باشد باید بیشتر خدمتگزار باشد» ...توقعات به حق ملت ایران و جهان از روحانیت و حوزه های علمیه به ویژه حوزه علمیه قم در عرصه های مختلف و لزوم حضور فعال علما و روحانیت متعهد در مراکز مختلف فرهنگی و علمی و دانشگاهی و هنری و نهاد های تاثیر گذارِ در کشور و جامعه مانند مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری و دستگاه قضایی و... انکار ناپذیر است و در زمان و عصر ما وظبقه و یا وظایف روحانیت و علما از همه زمان ها بیشتر و سنگین تر است. یکی از رسالت های علما اعلام و روحانیت متعهد، توجه به مسئله تبیین و روشنگری در عرصه های مختلف است. تبیین انقلاب اسلامی، تبیین خطوط اصلی انقلاب و نهضت امام خمینی (رحمة الله علیه)، تبیین اصول و اهداف بنیانگذار جمهوری اسلامی و تبیین ارزش های شهدا، تبیین مکتب اهل بیت علیهم السلام و اسلام راستین و تبیین اهداف و نقشه های شوم دشمنان اسلام. اگر انحرافاتی در جامعه و در حکومت اسلامی و نهادهای آن به وجود آید، وظیفه علما و روحانیت است که با منطق و استدلال و دلسوزی روشنگری نمایند. اگر انحرافاتی در بین مردم به وجود آید، مردم را از لغزش های فکری و عقیدتی دور نمایند و معارف و عقائد حقه را به جامعه تزریق کنند. دشمنان اسلام از طریق اشاعه انحرافات و مانند آن ملت ها را دچار عقب ماندگی کردند. اگر ملت ها بیدار شوند و علما و بزرگان آنها در صحنه باشند هیچگاه دشمنان موفق نخواهند شد. حیات و رشد جامعه و مردم به تعالیم و معارف قران و اهل بیت علیهم السلام است و روحانیت و حوزه های علمیه می توانند از این طریق جامعه را به حیات و رشد کامل و عزت و سعادت برسانند و حفظ نظام اسلامی به حفظ مردم و ملت است و حفظ ملت هم به حفظ فرهنگ و تعالیم قرآن و اهل بیت و ارزش های انقلابی و دینی است.
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
http://neshasteasatid.com/comment/reply/1911
********************************************************
**وظایف روحانیت نسبت به آینده انقلاب اسلامی - نشست دوره ای اساتید+کلیک
**وظایف روحانیت نسبت به آینده انقلاب اسلامی - نشست دوره ای اساتید+کلیک
**وظایف روحانیت نسبت به آینده انقلاب اسلامی - نشست دوره ای اساتید+کلیک
** هدف اصلی ازانقلاب اسلامی+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+نسیم معرفت
***نسیم معرفت***
به نام خدا
** چندنکته صرفاجهت اطلاع درباره نشست دوره ای اساتید
1- نشست دوره ای اساتید همانگونه که از نامش پیداست تشکلی صنفی است که تحت اِشراف مراجع بزرگوار قرار دارد و وظیفه و یا وظائفش پیگیری و ساماندهی امور اساتید حوزه علمیه قم و ساماندهی و رشد و ارتقاء بخشی به سطح علمی و معنوی و تربیتی طلاب عزیز با ترکیبی از شیوه های سنتی و نوین است و طبق اساسنامه اش ضمن التزام به ولایت فقیه و پشتیبانی از نظام جمهوری اسلامی ایران، اصل و اساس فعالیتش صنفی است نه حزبی و سیاسی.
2- به طور کلی فعالیت نشست اساتید در ساماندهی امور اساتید و نظارت بر امور درسی و علمی طلاب عزیز موفق ارزیابی می شود و قاطبه اساتید نسبت به کارها و اقدامات نشست، احساس رضایمتندی دارند و برخی از اقدامات این نشست در سایتش منعکس است. ضمنا سایت و سامانه نشست اساتید از جهت بروز بودن و درج مطالب سودمند و مقالات و مصاحبه های اساتید در ابعاد مختلف قابل استفاده و قابل تقدیر و تحسین است.
3- تقریبا جمیع اساتید سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم تحت پوشش نشست اساتید هستند. بخش عمده و اکثریت(قاطع) این اساتید هم انقلابی و ولایی و تابع ولی امر مسلمین حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای می باشند. روی این جهت می توان تا حدّی به وزانت و جایگاه نشست اساتید پی برد
4- اساتید بزرگوار دارای استقلال رأی و نظر هستند و تا حال چیزی که باعث انصراف اساتید بزرگوار از این نشست باشد رخ نداده است. در خود جلسات نشست اساتید که بنده همیشه حضورداشتم بحمدالله اساتید انقلابی مطالب شان را خردمندانه به راحتی بیان نمودند. البته در هیچ جا جائز نیست که به بهانه انقلابی بودن و انقلابی گری و مانند آن حرف های تنش زا و تفرقه آمیز گفته شود.
5- نشست اساتید به غیر از جلسه مشورتی جهت انتخاب اعضاء اتاق فکر(هیأت گرداننده)، در طول سال دو جلسه عمومی با حضور اساتید برگزار می کند که اقدامات و خدمات انجام شده را گزارش می نماید و برخی اساتید نیز بر اساس اعلام آمادگی که از پیش دارند طبق هماهنگی قبلی چند دقیقه ای در جمع اساتید نظرات خود را در چهارچوب موضوع یا موضوعات اعلام شده بیان می کنند.
6- جهت اکرام و تجلیل از تلاش های علمی و درسی اساتید محترم، ماهانه مبلغی از طرف مراجع عِظام به آنها داده می شود.
7- بسیاری از اساتید روزی چندین درس ( فقه، اصول، فلسفه، تفسیر، کلام، . ..) دارند. زحمات و خدمات اساتید بزرگوار هیچگاه با مال و پول قابل مقایسه نیست و شأن آنها اجلّ از این حرف هاست. اگر بنا باشد که حقِّ اساتید در نظر گرفته شود باید چیزی شبیه حقوق اساتید دانشگاه و یا بالاتر باشد. بحمدالله تا حال مشاهده نشده است که اساتید بزرگوار اعتراضی در جهت امور مالی بیان کنند.
8- در تمام جلساتِ نشست اساتید از طرف مجری و متولیانِ امر، از مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای و مراجع بزرگوار به عظمت و نیکی یاد و تجلیل شده و می شود و برخی از موضوعات مطرح شده در جلسات نشست اساتید مربوط به امور مُهمّه جامعه و حوزه ها و امور مسلمین در سطح داخلی و خارجی بوده است.
9- در سال 96 آیت الله علیرضا اعرافی مدیر حوزه های علمیه سراسر کشور با دعوتی که از ایشان شد در جلسه نشست اساتید در بیت و دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله صافی گلپایگانی حاضر شدند و سخنرانی خوبی ارائه نمودند و فرمودند که با نشست اساتید تعامل خوبی خواهند داشت.
10- تخریب تشکلی مثل نشست اساتید که قریب به هزار استاد سطح عالی و خارج را اداره می کند خلاف عقل و شرع و سیره بزرگان است. تخریب به هر شکلی جائز نیست. متأسفانه برخی ها عادت به تخریب کرده اند. هیچ مجموعه ای خالی از نقص و نقیصه نیست. نشست اساتید که برخاسته از متن حوزه است و مُستظهَر به حمایت و تأیید از مراجع و بزرگان حوزه بخصوص مرحوم حضرت آیت الله فاضل لنکرانی و مرحوم حضرت آیت الله مشکینی و آیت الله جوادی آملی و آیت الله صافی گلپایگانی و آیت الله مکارم شیرازی و نیز به نوعی مورد تأیید مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای است نیز خالی از اشکال نیست و باید جهت شکوفایی و بالندگی آن، نواقص و معایب برطرف شود. متأسفانه برخی اشخاص و گروه ها و رسانه ها شایعه می کنند که نشست اساتید در ضدیت با نظام و ولایت فقیه و رهبری است و شایعه می کنند که از انگلستان و لندن و. .. پول می گیرند؟! !! به نظر بنده این حرف ها و نسبت های ناروا و یا کذب و دروغین بیشتر جهت تخریب است نه دلسوزی برای نظام و رهبری عزیز. این نسبت ها و افتراها به نشست دوره ای اساتید در واقع توهین به خیل عظیم اساتید سطح عالی و خارج حوزه می باشد. نشست اساتید با اساسنامه ای که دارد امور خود را در رابطه با رسالت حوزوی فوق الذکر پیش می برد و تا حال چیز مهمی که در تقابل با نظام و رهبری و ولایت فقیه و مانند آن باشد از آن دیده نشده است و اگر خدای ناکرده روزی انحرافی در آن مشاهده شود حتما اساتید هوشیار و بیدار و دلسوز و مستقل با آن مقابله خواهند نمود.
11- موجه جلوه دادن تقابل نشست اساتید با مراجع بزرگوار و جامعه محترم مدرسین قم و رهبری عزیز، دور از حقیقت و واقع است و به نظر بنده اشاعه این تقابل کاذب و جعلی به نفع حوزه ها و طلاب و اساتید نیست و نخواهد بود و چه بسا سبب آسیب و سرخوردگی برای طلاب عزیز و موجب سائر زیان ها گردد و دشمنان اسلام و انقلاب از آن سوء استفاده کنند. البته نشست اساتید با توجه به اساسنامه اش و با عنایت به رسالت صنفی خویش حتما نظرات خاصی هم خواهد داشت ولی این به معنای تقابل به نحو تعانُد نخواهد بود و بارها بنده در جلسات نشست اساتید شاهد تکریم بزرگان و مراجع و جامعه محترم مدرسین قم از سوی متولیان نشست بوده ام.
12- اتاق فکر نشست دوره ای اساتید(هیأت گرداننده) از طریق جمعی از اساتید (تحت عنوان هیأت مشورتی) که دارای سابقه ای در حدود 25 سال تدریس که اقلّا پانزده سال آن در سطوح عالی و خارج است، آزادانه و آگاهانه انتخاب می شوند و تا حال بحمدالله شخصیت های علمی کارامد و محترم و موجّه و وارسته انتخاب شدند که آیت الله مهدی هادوی تهرانی و آیت الله ابوالقاسم علیدوست و آیت الله علی نظری منفرد و آیت الله علی محمدی خراسانی از آن جمله می باشند.
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
چهاردهم اردیبهشت 1397 .
** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
***نسیم معرفت***
** حق چیست ؟
برای کلمه حق در لغت ،معانی گوناگونی ذکر شده که عبارتند از : ثابت و استوار - موجود ثابت و پابرجا- کمال - کمال مطلق - کار حتمی و قطعی و واقع شدنی-عَدل و عدالت- سلطنت - قطع و یقین - تدبیر - نصیب وبهره و منفعت- مال و دارایی . در کتاب لِسانُ العَرَب درباره معنای کلمه حق چنین آمده است : اَلحَقُّ نَقیضُ الباطِل . یعنی حق نقیض و ضد و مقابل باطل است. البته به نظر می رسد که منظور از نقیض در اینجا به معنای عام و اعم است نه معنای اصطلاحی منطقی(نَقیضُ کُلِّ شَئِِ رَفعُهُ ) که در منطق آمده است . مراد صاحبِ کتاب لِسانُ العَرَب از این عبارت : اَلحَقُّ نَقیضُ الباطِل ، نظر مصداقی و واقعیت خارجی و ظهور و بروز عینی حق است به این معنا که حق پایدار است و باطل ناپایدار لذا حق وباطل نقیض و یا ضد هم هستند. کلمه حق در علوم و اصطلاحات مختلف ( اصطلاح فقهی و حقوقی و کلامی و فلسفی و عرفانی و منطقی و لغوی و...) بکار گرفته می شود و معناهای مختلفی دارند ولی نقطه مشترک همه آن ها همان معنای ثُبوت است لکن این ثبوت به اَشکال مختلف ظهور پیدا می کند .مثلا حق در اصطلاح فقه وحقوق به معنای ثبوتِ اختصاص و سلطه و سلطنت و تسلُّط نسبت به یک چیزی است. مثلا آقای زید نسبت به فلان شئ حق دارد یعنی این شئ مال اوست و اختصاص به او دارد و او مالکیت و تسلط و سلطنت بر آن دارد و.... در منطق که بحث از قضایا می شود به قضیه صادقه ، حق گفته می شود . یعنی این قضیه مطابِق با واقع و خارج بالمعنی الاعم ( ذهن و خارج از ذهن و نفس الأمر ) است به عبارت دیگر این قضیه ، ثبوت و واقعیت خارجی و نفس الأمری دارد و در مقابل به قضیه که مطابق با واقع نباشد قضیه کاذبه و غیر حَقَّه گویند . در مباحث کلامی به عقیده درست و استوار که مُستظهَر به براهین مُتقنِ عقلی است حق گفته می شود و مقابل آن را باطل گویند و در عرفان که از اوج بالای معرفتی و شهودی برخوردار است به وجودِ صِرف و بَحت و محض ، حق گویند و به موجودی که که عینیت او وجود و ثبوتِ محض باشد و هیچ نقصی وباطلی در آن راه نداشته باشد حق می گویند و خداوند تبارک و تعالی عین حق است....
** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
************************************************
***نسیم معرفت***
به نام خدا
محمد (ص) پیامبر رحمت و یاور ستمدیدگان
ظلم و فساد و طغیان و سرکشی و جنگ و قتال و خونریزی و عداوت و دشمنی و خوف و هراس و ناامنی و ظلمت جهل و جهالت و ... همه جای جزیرة العرب (شبه جزیره عربستان) را فراگرفته بود. مردمانی خشن و بی رحم سوار بر مرکب جهل و غرور و بدور از حدود انسانیت بدور هم در محور حیوانیت زندگی می کردند. عده ای در این میان پامال سرکشان و فریادشان در نهایت مظلومیت به آسمان بلند که آخر تا کی باید این درندگان آدم نما بدرند و حقوق بندگان ضعیف زیر پا بنهند و اموالشان را به زور و ستم غارت ببرند و بخورند . خواست و مشیت الهی از روز ازل بر آن استوار گردیده بود که ستمدیدگان را تحت حمایت خویش آورد و سرکشان گردنفراز را به خواری و ذلت و هلاکت ابدی بسپرد . خداوندی که فریاد مظلومین را بهتر از هرکس دیگر می شنود ، خواسته هاشان را به اجابت مقرون ساخت و بهترین یاور ستمدیدگان یعنی محمد (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) را فرستاد تا بینی ظالمین خونخوار را به خاک مذلت بکشاند . آری محمد (ص) آمد با دنیایی از نور و امید و صفا و مهر و محبت و برکت و ... . در مدت کوتاهی که زندگی فرمود تحول عظیمی در جان و جامعه بشریت بوجود آورد . با تحمل هزاران مشکل و مصیبت و بی مهری ها توانست مردمان منحط را با مشعل فروزان قرآن و اسلام به راه هدایت و سعادت رهنمون سازد و دین جاویدان و نسخه شفا بخش یعنی اسلام و قرآن را برای جهان بشریت تا روز رستخیز به ارمغان بگذارد و بعد از خودش دوازده گوهر تابناک آسمان امامت و ولایت را جهت هدایت بشریت به تناوب بجای خویش گماشت و سفارش و توصیه لازم را در مورد هر یک بخصوص ابن عمش یعنی امام الموحدین حضرت علی بن ابیطالب(ع) بنمود و اینک این قرآن و اهلبیت علیهم السلام و تعالیم حیاتبخششان به عنوان امانات رسول الله(ص) در بین ما به ودیعت نهاده شده که باید بکوشیم تا حرمت این امانات از همه جهات حفظ شود و در فردای قیامت نزد پیامبر و اهل بیتش علیهم السلام شرمنده نباشیم .
قالَ رَسُولُ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) : إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً ... . همانا من درمیان شما دو چیز نفیس و گرانبها (به امانت) گذاشته ام : کتاب خدا (قرآن کریم) و عترت من که اهل بیت من هستند . مادامی که به این دو تمسک کنید هرگز گمراه نخواهید شد .
( مُستَدرَکُ الوسائِل ج 11ص 372 . بحار الأَنوار ج 23 ص 106 . )
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
******************************************
** اوضاع سیاسی اجتماعی عصر امام حسن مجتبی(ع)+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم عسکری گیلانی لشت نشایی
** اوضاع سیاسی اجتماعی عصر امام حسن مجتبی(ع)+ آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+ پایگاه اندیشوران حوزه
** از دو متنی که برای حدیثِ ثَقَلَین نقل شده کدام صحیحتر است؟ +اسلام کوئیست
***نسیم معرفت**
به نام خدا
هیچ موجودی به اندازه انسان ، نیازمند تربیت نیست. همه انبیاء ومعصومین (عَلَیهِمُ السَّلامُ ) برای تربیت انسان ها مأمور بودند. خداوند تبارک وتعالی مربّی موجودات است. در سوره حمد که چندین بار در طول شبانه روز در نمازهای پنجگانه آن را قرائت می کنیم ، خداوند را به عنوان (رَبُّ العالمین) یاد می کنیم. بطور مکرر در نمازها می خوانیم: اَلحَمدُللهِ رَبِّ العالَمین. نماز وسوره حمد تربیت کننده است. اگر بعداز چهل وپنجاه سال نماز وسوره حمد خواندن ،تربیت نشویم خسارت بسیار بزرگی است. تربیت باعث شکوفایی فطرت آدمی است. فطرت پاک همچون آیینه ای است که اگر به آن توجه نشود ، تیره وتار و ناپاک می گردد. مربّیان عزیز ما باید روی مسئله فطرت خیلی کار کنند. استاد شهید مطهری کتاب مستقلّی در باب فطرت نگاشته است . عرفاء و وسالِکین اِلَی الله و اهل دقت به مسئله فطرت انسان در تربیت نفوس بسیار توجه داشته ودارند ولی متأسفانه ما در موضوع تربیت اساسا به آن توجه نداریم. استادِبزرگوار حضرت امام خمینی ره یعنی مرحوم آیت الله شاه آبادی به مسئله فطرت بسیار توجه داشتند. باب فطرت ، باب بسیار مبارکی است که باید به آن توجه شود.
(آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی)
*********************************************
*** اهمیت تربیت فرزندان _ حتما مطالعه فرمایید+نسیم معرفت+کلیک کنید
*** اهمیت تربیت فرزندان _ حتما مطالعه فرمایید+نسیم معرفت+کلیک کنید
*** اهمیت تربیت فرزندان _ حتما مطالعه فرمایید+نسیم معرفت+کلیک کنید
***نسیم معرفت***
*
برصفحه دل دو رنگی را رنگ مَزَن
با خلق خدا حُقّه و نیرنگ مَزَن
** زرنگی به دورنگی نیست یک رنگی وقتی پیدا می شود که نیرنگی در کار نباشد.
(آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی)
***نسیم معرفت***
سؤال :
حاج آقا سلام علیکم
آیا صیغه کردن ثواب داره ؟
پاسخ :
علیکم السلام
صیغه ( یا مُتعه یا عَقد موقّت یا نِکاح و ازدواج موقت ) با شرایطی که دارد یکی از سنت های حلال است که در شرع مقدس وارد شده است و از اختصاصات شیعه می باشد . در آیه 24 از سوره نساء در باره مُتعه (صیغه یا ازدواج موقّت) چنین آمده است : ... فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمً . و زنانى را که مُتعه ( ازدواج موقّت) مى کنید، واجب است مَهر آنها را بپردازید. و گناهى بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر، با یکدیگر توافق کرده اید. (بعدا مىتوانید با توافقِ یکدیگر، آن را کم یا زیاد کنید) . خداوند، دانا و حکیم است . طبق نظر اکثر مفسرینِ اهل سُنّت و جمیع مفسران شیعه، این آیه درباره مُتعه و صیغه و ازدواج موقّت است. مُتعَه یا ازدواج موقت در زمان رسالت رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ) از ناحیه خداوند حلال و مشروع اعلام شده بود . حکمِ الهی و مشروع و مُسَلَّم مُتعه چیزی نیست که اَمثال عُمَر بن خَطّاب بتواند آن را با سخن باطل خود ، نامشروع و حرام و ممنوع اعلام نماید . عُمَر در زمان خلافت خود دو مُتعه را که رسولخدا ص آن را حلال فرموده بود ممنوع و حرام اعلام نمود و گفت : مُتعَتانِ مُحَلَّلَتانِ فِی زَمَنِ رَسُولِ اللهِ وَ أَنَا اُحَرِّمُهُما وَ اُعاقِبُ عَلَیهِما. دو مُتعَه در زمان پیامبر اکرم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ) حلال بوده و من امروز آنها را حرام و ممنوع میکنم و مرتکبین آنها را به کیفر میرسانم !!! : یکی مُتعه زنان و دیگری مُتعه حج تَمتُّع !!! (کَنزُ العُمّال ج 16،ص519) . برخی از مفسِّرین اهل سنت ( مثل عَبدُه در تفسیر اَلمِنار) نیز برای توجیه سخن عُمَر بن خَطّاب گفته اند که مُتعه و صیغه (مَعاذالله) سَِفاح و زنا است لذا عُمَر جلو آن را گرفته است و جناب عَبده براساس این دیدگاه غلط و نادرست خود به ناچار آیه 24 سوره نساء را مربوط به عقد دایمی می داند نه مُتعه و صیغه !!! و نیز مُتأسفانه عده ای از اهل سنت بدون دلیل اُستوار با تمسّک به سخن نادرست عُمَربن خَطّاب قائل هستند که این حکمِ مُسلَّم و مشروع الهی نسخ شده است!!! باید بدانیم که مُتعه و صیغه به اتفاق عموم دانشمندان شیعه و سنى جائز بوده است و حتى مسلمانان در آغاز اسلام به آن عمل مىکردند و این حکم تا قیامت برقرار است و در روایتی از امام باقر (عَلَیهِ السَّلامُ) آمده است که فرمود مُتعَه تا روز قیامت حلال است. متن روایت امام باقر (عَلَیهِ السَّلامُ) چنین است : عَن زُرارَةَ قالَ جاءَ عَبدُ اللهِ بنُ عُمَیرِِ اِلی اَبِی جَعفَرِِ ( اَلباقِرِ ع ) فَقالَ ما تَقُولُ فِی مُتعَةِ النِّساءِ؟ فَقالَ اَبُو جَعفَرِ : اَحَلَّهَا اللهُ فِی کِتابِهِ وَ عَلی لِسانِ نَبِیِّهِ ، فَهِیَ حَلالُُ اِلی یَومِ القِیامَةِ . زُرارَه نقل می کند که عبدُاللهِ بن عُمَیر نزد امام باقر ع آمد و از آن حضرت در مورد مُتعه (ازدواج موقّت) سؤال نمود امام باقر (عَلَیهِ السَّلامُ) فرمود : خداوند آن را در کتابش(قرآن کریم) و بر لسان پیغمبرش ، حلال اعلام کرده است و مُتعه تا روز قیامت حلال است . ( وَسائِلُ الشّیعه ج 14، ص 437. -مُستَدرَکُ الوَسائِل ج 14 ص44 .) با توجه به آیه مذکور و روایات وارده اگر کسی (چه متأهِّل و چه مجرد) نیاز واقعی پیدا کند (نه شهوت پرستی و هوسرانی) و به قصد الهی و بدون اینکه حقوق دیگری(مثل همسر و ...) را ضایع نماید اقدام به مُتعَه و صیغه بنماید یقینا ثواب خواهد داشت ولی متاسفانه در بین برخی افراد ، مُتعَه و صیغه انگیزه های شهوت پرستی پیدا کرده است و چه بسا مردی که زن و بچه دارد و هنوز نتوانسته حقوق آنها را برآورده سازد در پی صیغه و مُتعَه و ثواب آن می افتد . این دسته از افراد اگر دنبال ثواب هستند باید بدانند که میدان های ثواب زیاد است ... و یکی از جاهایی که قطعا انسان به ثواب و پاداش الهی می رسد موردی است که به خانواده و زن و بچه خود رسیدگی نماید و حق و حقوق آنها را رعایت کند.... با کمال تأسف باید اظهار کنم که مسأله مقدس صیغه و مُتعه ، دستاویز یک عده افراد شهوت پرست و هوسران قرار گرفته تا جایی که در جامعه از کلمه مُتعه و صیغه، تَلقِّی و برداشت سوئی می شود ... البته فرهنگ سازی در این زمینه کم است و سوء استفاده از این سنّت پاک و مقدس نسبتاََ زیاد است ... و به جوانان مجرد نیز سفارش می کنم که در دَوَرانِ امر بین ازدواج دایم و ازدواج موقّت(مُتعه یا صیغه) ، با تلاش و کوشش جهت تشکیل یک خانواده استوار و ماندگار در پی ازدواج دائم باشند و دنبال زن صیغه ای نروند . مُتعه و صیغه به منزله یک راه حل برای موارد خاص بحرانی و ضرورت است و اگر کسی واقعا معذور است از ازدواج دائم با مشاوره و مشورت با صاحبان عقل و اندیشه می تواند زن صیغه ای اختیار کند .
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
***نسیم معرفت***
** بهترین بنده آن بنده ای است که بنددلش به خدابندست
به نام خدا
بهترین بنده آن بنده ای است که بند دلش به خدا بندست و هر بندی می گُسَلَد مگر بند خدا و در سوره آل عمران آیه 103 چنین آمده است :
وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَة مِنَ النّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ
و همگى به ریسمان خدا (قرآن و اسلام، و هر گونه وسیله وحدت)، چنگ زنید ، و پراکنده نشوید، و نعمت (بزرگ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دل هاى شما، الفت ایجاد کرد، و به برکت نعمت او، برادر شدید! و شما بر لب حفره اى از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد; این چنین، خداوند آیات خود را براى شما آشکار مى سازد; شاید پذیراى هدایت شوید.
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
.: Weblog Themes By Pichak :.