محمد بن حسن جهرودی طوسی مشهور به خواجه نصیر الدین طوسی در تاریخ 15 جمادی الاول سال 598 هجری قمری در طوس ولادت یافته است. او به تحصیل دانش علاقه زیادی داشت و از دوران جوانی در علوم ریاضی و نجوم و حکمت سرآمد شد و از دانشمندان معروف زمان خود گردید. طوسی یکی از سرشناس ترین و با نفوذترین چهره های تاریخ اسلامی است.
علوم دینی و علوم عملی را زیر نظر پدرش و منطق و حکمت را نزد خالویش بابا افضل ایوبی کاشانی آموخت. تحصیلاتش را در نیشابور به اتمام رسانید و در آنجا به عنوان دانشمندی برجسته شهرت یافت. خواجه نصیر الدین طوسی را دسته ای از دانشوران خاتم فلاسفه و گروهی او را عقل حادی عشر (یازدهم) نام نهاده اند. علامه حلی که یکی از شاگردان خواجه نصیر الدین طوسی می باشد درباره استادش چنین می نویسد: خواجه نصیر الدین طوسی افضل عصر ما بود و از علوم عقلیه و نقلیه مصنفات بسیار داشت. او اشرف کسانی است که ما آنها را درک کرده ایم. خدا نورانی کند ضریح او را.
در خدمت او الهیات، شفای ابن سینا و تذکره ای در هیئت را که از تألیفات خود آن بزرگوار است قرائت کردم. پس او را اجل مختوم دریافت و خدای روح او را مقدس کناد. نصیرالدین زمانی پیش از سال 611 در مقابل پیشروی مغولان به یکی از قلعه های ناصرالدین محتشم فرمانروای اسماعیلی پناه برد. این کار به وی امکان داد که برخی از آثار مهم اخلاقی، منطقی، فلسفی و ریاضی خود از جمله مشهورترین کتابش «اخلاق ناصری» را به رشته تحریر درآورد. وقتی که هولاکو به فرمانروایی اسماعیلیان در سال 635 پایان داد طوسی را در خدمت خود نگاه داشت و به او اجازه داد که رصدخانه بزرگی در مراغه احداث کند که شروع آن از سال 638 بود. برای کمک به رصد خانه علاوه کمکهای مالی دولت اوقاف سراسر کشور نیز در اختیار خواجه گذارده شده بود که از عشر (یک دهم) آن جهت امر رصدخانه و خرید وسایل و اسباب و آلات و کتب استفاده می نمود در نزدیکی رصد خانه کتابخانه بزرگی ساخته شده بود که در حدود چهارصد هزار جلد کتب نفیس جهت استفاده دانشمندان و فضلا قرار داده بود که از بغداد و شام و بیروت و الجزیره بدست آورده بودند در جوار رصدخانه یک سرای عالی برای خواجه و جماعت منجمین ساخته بودند و مدرسه علمیه ای جهت استفاده طلاب دانشجویان.
این کارها مدت 13 سال به طول انجامید تا اینکه ایلخان هلاکوی مغولی در سال 663 درگذشت. لیکن خواجه تا آخرین دقایق عمر خود اجازه نداد که خللی در کار آنجا رخ دهد و کوشش بسیار نمود که آن رصد خانه و کتابخانه از بین نرود.
قسمت اعظم 150 رساله و نامه های طوسی به زبان عربی نوشته شده است. وسعت معلومات و نفوذ او با ابن سینا قابل قیاس است جز آنکه ابن سینا پزشک بهتری بود و طوسی ریاضیدان برتری. از پنج کتابی که در زمینه منطق نوشته شده است اساس الاقتباس از همه مهمتر است. در ریاضیات تحریرهایی بر آثار آوتولوکوس، آرستاخوس، اقلیدس، آپولونیوس، ارشمیدس، هوپسیکلس، تئودوسیوس منلائوس و بطلمیوس نوشت. از جمله مهمترین آثار اصیل وی در حساب هندسه و مثلثات جوامع الحساب بالتخت و التراب، رساله الشافیه و اثر معروفش کتاب شکل القطاع است که به نوشته های رگیومونتانوس اثر گذارده است.
معروفترین آثار نجومی وی زیج ایلخانی که در سال 650 نوشته شده می باشد و همچنین تذکره فی علم الهیئه است. کتاب تنسوق نامه و کتابهایی در زمینه اختربینی نیز نوشته است. احتمالاً برجسته ترین کار طوسی در ریاضیات در زمینه مثلثات بوده است در کشف القناع عن اسرار شکل القطاع، وی نخستین کسی بود که مثلثات را بدون توسل به قضیه منلائوس یا نجوم توسعه بخشید و هم او بود که برای نخستین بار قضیه جیوب را، که رویداد برجسته ای در تاریخ ریاضیات است به روشنی بیان کرد. در نجوم تذکره فی علم الهیئه وی شاید کاملترین نقد بر نجوم بطلمیوسی در قرون وسطی و معرف تنها الگوی ریاضی جدید حرکات سیارات است که در نجوم قرون وسطی نوشته شده است.
این کتاب به احتمال زیاد از راه نوشته های منجمان بیزانسی به کوپرنیک اثر گذاشته است و همراه با کار شاگردان طوسی متضمن تمام تازه های نجومی کوپرنیکی است به استثنای فرضیه خورشید مرکزی آن. نصیر الدین طوسی با اینکه سرو کارش بیشتر در سیاست و اجتماع بوده روشن ترین راه را که برای رسیدن به جهان جاودانی نشان می دهد دیانت است. اگرچهت در تمام توشته های خود دم از استقلال و معرفت می زند اما آشکارا می گوید دانش تنها از ایمان و دین حاصل می شود و حقیقت دانش را دین میداند که تسلی بخش جانها و روان بخش کالبدهای افسرده است. طوسی بیشتر به عنوان منجم معروف است و رصدخانه وی یک مؤسسه علمی در تاریخ علم به شمار می رود. کتاب تنسوق نامه او از لحاظ موضوع فقط در مقایسه با مشابهش یعنی کتاب بیرونی (کتاب الجماهر فی معرفت الجواهر) در درجه دوم اهمیت قرار دارد. طوسی یکی از پیشروترین فلاسفه اسلامی است که تعیمات مشّائی ابن سینا را پس از آن که در طول دو سده در محاق «کلام» قرار گرفته بودند احیاء کرد. او مظهر نخستین مرحله ترکیب تدریجی مکتبهای مشّائی و اشراقی است.
اخلاق ناصری وی رایج ترین کتاب اخلاقی بین مسلمانان هند و ایران بوده است. تجرید العقاید او در کلام مبنای الهیات اصولی شیعه دوازده امامی است. طوسی احتمالاً بیش از هر فرد دیگر مایه احیای علوم اسلامی بوده است. گروهی خواجه را برهم زننده وحدت دو ملت عربی و اسلامی می پندارند و می گویند به دست او وحدت عربی در آن زمان پاشیده شد. در حقیقت خواجه در این باب گناهی نداشت و اگر لیاقت خواجه پس از آن همه وقایع و خونریزی به داد مسلمانان نرسیده بود جهان اسلامی امروز چه وضعیتی داشت؟ در سال 672 هجری قمری نصیر الدین طوسی با جمعی از شاگردان خود به بغداد رفت که بقایای کتابهای تاراج رفته را جمع آوری و به مراغه بازگرداند اما اجل مهلتش نداد و در تاریخ 18 ذی الحجه سال 672 هجری قمری در کاظمین نزدیک بغداد دار فانی را وداع گفت. نصیر الدین طوسی ستاره درخشانی بود که در افق تاریک مغول درخشید و در هر شهری که پاگذارد آنجا را به نور حکمت و دانش و اخلاق روشن ساخت و در آن دوره تاریک وجود چنین دانشمندی مایه اعجاب و اعجاز بود.
اساتید
خواجه نصیر الدین از محضر اساتیدی که از محضرشان بهره مند گردیده است عبارتند از:
1 ـ از محضر دایى بزرگوارش (نور الدیـن على بـن محمد شیعى) .
2 ـ از محضر ریاضـى دان معروف آن زمان (محمد حاسب) کسب فیض نموده است.
3ـ آخریـن استادى که خواجه در طوس پیـش او تلمذ نمود (عبدالله بـن حمزه) دایى پدرش بوده است.
4 _ درس خارج فقه و حدیث و رجال را در محضر امام سراج الدین کسب علم نمود.
5_ فرید الدیـن داماد نیشابورى دانشمند بزرگ آن عصر بود که خـواجه در حضـور ایـن استـاد اشـارات ابـن سینا را آمـوخت.
6ـ کتاب قانـون ابـن سینا را از قطب الـدیـن فرا گرفته و در نهایت از محضـر عارف نامـور شیخ عطار نیشابـورى بهره مند گردید.
7ـ ابـو السادات اسعد بـن عبد القادر.
8 _ خـواجه نصیر علـم فقه را از محضـر (معین الدیـن سالم) فرا گرفته است.
9ـ در موصل از محضر (کمال الدیـن موصلى) نجـوم و ریاضـى را آموخت.
شاگردان
شاگردان بسیاری از محضر خواجه کسب علم نموده اند که معروف ترین آنان را می توان : علامه حلی و ابـن فـوطـى یکـى از شـاگـردان حنبلى مـذهب را نام برد.
گفتار بزرگان
علامه حلـى از شاگردان بر جسته خـواجه که از بزرگتریـن علماى مذهب تشیع است در باره خصوصیات اخلاقى استادش مى گوید: خـواجه بزرگوار در علوم عقلى و نقلـى تصنیفات بسیار دارد و در علـوم اسلامـى بر طریقه مذهب شیعه کتابها نوشت او شریف تریـن دانشمندى بود که مـن در عمرم دیـدم. (ابـن فـوطـى) یکـى از شـاگـردان حنبلى مـذهب خـواجه نصیـر در خصـوص اخلاق استـادش مـى نـویسد : خـواجه مردى فاضل و کریـم الاخلاق و نیکـو سیرت و فـروتـن بـود و هیچگاه از درخـواست کسـى دل تنگ نمى شد و حاجتمندى را رد نمى کرد و بـرخورد او با همه با خوش رویـى بـود. (ابـن شاکر) یکى دیگر از مـورخان اهل بیت است که اخلاق خـواجه را چنین توصیف مى کند: خواجه بسیار نیکـو صـورت، خوش رو، کـریـم، سخـى، بـردبار، خـوش معاشـرت، زیـرک و با فـراست بـود و یکـى از سیاستمـداران روزگار به شمار مـى رفت. (جـرجـى زیـدان) دربـاره خـواجه چنیـن مـى نـویسـد :
علـم و حکمت به دست این ایرانـى در دورتـریـن نقطه هاى بلاد مغول رفت تـو گویى نور تابان بـود در تیره شامى.
برو کلمـن آلمانـى در کتاب تاریخ ادبیات راجع به قرن هفتـم مى نویسد : مشهورترین علما و مؤلفین ایـن عصر مطلقا و بدون شک نصیر الدیـن طوسى است. در کتاب تحفه الاحباب محدث قمـى، صاحب مفـاتیح الجنـان، در مـورد خـواجه نصیـر مـى نـویسـد : نصیر المله و الدین، سلطان الحکماء و المتکلمیـن، فخر الشیعه و حجة الفـرقه النـاجیه استـاد البشـر و العقل الحـادى عشر.
خصوصیات اخلاقی
خـواجه را نمى تـوان یک دانشمند محصـور در قلـم و کتاب به شمار آورد او هرگز زندگى خـویـش را در مفاهیـم و واژه ها خلاصه نکرد آنجا که پاى اخلاق و انسانیت به میان مـىآمد، او ارزشهاى الهى و اسلامى را بر همه چیز ترجیح مـى داد خواجه از زندان نفـس و خـود خـواهى رها گشته بـود زندانى که با علـم و دانـش نتـوان از آن بیرون آمد بلکه رهایـى از آن ایمان به خـداوند متعال و تقـوا و عمل صـالح لازم دارد بـا وجـود اینکه بیـش از هفت قـرن از عصـر خواجه مى گذرد ولى هنوز سخـن او، رفتار او و دانش او، زینت بخـش مجـالـس و محـافل اهل علـم و دانـش مـى بـاشـد.
فعالیت
چنـدى از فتح بغداد نگذشته بـود، که هلاکـو خـواجه را به ساختـن رصد خانه تشـویق کرد هلاکو کلیه موقوفات را به خـواجه واگذار کرد تـا 110 آنها را به مصـرف رصـد خـانه بـرسـاند. خـواجه به امر هلاکـو، مشاهیر، حکما و منجمان را به مراغه احضار کرد رصـد خانه مراغه در سال 656 هـ. ق، آغاز و در سال 672 هـ. ق، به اتمام رسید در ایـن رصد خانه از ابزار نجـومـى که از قلعه المـوت و بغداد آورده بـودنـد استفـاده گـردیـد خـواجه تـوانست کتابخانه عظیمـى در آنجا تأسیـس کنـد تعداد کتب آن را بالغ بـر چهار صـد هزار جلـد نـوشته انـد.
دوران بازگشت به وطن
خواجه در بیـن راه بازگشت به وطـن از شهرهاى مختلف عبـور کرد و به نیشابـور رسید , نیشابور در آن زمان چند بار مـورد هجـوم قرار گرفته بـود و شهر در دست مغولان بـود. خواجه بعد از نیشابـور به طـرف طـوس زادگاه خـویـش ادامه مسیـر داد و از آنحا خـود را به قایـن رساند تا بعد از سالها به دیدار مادر و خـواهرش مـوفق شـود مدتـى در قایـن اقامت کـرده و به تقـاضـاى اهل شهر امام جماعت مسجـد شهر را قبول و به مسائل دینـى مردم رسیـدگـى کرد و اطلاعاتـى نیز درباره قوم مغول به دست آورد. خـواجه در سال 628 هـ ق، در شهر قایـن با دختر فخر الـدین نقاش پیمان زناشـویـى بست و به ایـن ترتیب دوره اى دیگر از زندگى پر فراز و نشیب خـواجه آغاز گردید. بعد از چند ماه سکونت در شهر قایـن از طرف محتشـم قهستان به نام ناصر الدیـن که مردى فاضل و کـریـم و دوست دار فلاسفه بـود دعوت به قلعه شـد او به اتفـاق همسـرش به قلعه اسمـاعیلیـان رهسپـار گـردیـد. قلعه هاى اسماعیلیه بهترین و محکـم تریـن مکان در بـرابـر حمله مغولها بود. در ایـن مدت که خـواجه نصیر در قلعه قهستان بود بسیار مورد احترام و تکریم قرار مى گرفت و آزادانه به شهر قایـن رفت و آمد داشته و به امور مردم رسیدگى مى نمود در همیـن زمان بود که به در خـواست میزبـان کتـاب (طهاره الاعراق) ابـن مسکـویه را از عربـى به فـارسـى تـرجمه کـرد و نام آن را اخلاق ناصـرى (به نام میزبان خود) نهاد.
خـواجه نصیر حـدود 26 سال در قلعه هاى اسماعیلیه به سر برد و در ایـن مـدت دست به تألیف و تحریر کتابهاى متعددى زد از جمله شرح اشارات ابـن سینا، اخلاق ناصرى، رساله معینیه، مطلوب المومنیـن، روضه القلوب، رساله تـولى و تبرى و ... خـواجه در ایـن دوره از زندگانى پر ماجراى خویـش از کتابخانه هاى غنى اسماعیلیان بهره ها بـرد و به علت نبـوغ فکرى و دانـش و آلایـش معروف و سرشناس گشت. مغول بیشتـر ممالک اسلامـى را به اطاعت خـود در آورده بـود ولـى اسماعیلیه و بنـى عباس هنـوز در قـدرت بـودند در حالـى که سران مغول در فکر یـورش به بغداد، مقر بنـى عباس، بـودند اسماعیلیه ظلـم و ستـم را از حد گذرانده و فساد آنقدر شدت پیدا کرده بود که کسى طاقت نداشت تا جایى که قاضى شمس الدیـن قزوینى که عالـم و مورد اعتماد مردم قزویـن بود از ستم فزون از حد اسماعیلیه به (قا آن )نـوه چنگیز خان شکایت بـرده و طلب کمک نمـود تا اینکه (قا آن) برادر کوچک خـود هلاکو خان را مأمـور سر کـوبى قلعه هاى اسماعیلیه کرد. هلاکـو خان در سال 651 هـ ق، بـا 12000 نفـر روانه قهستان شـد نماینده اى پیش (ناصر الدیـن) گسیل داشته و او را به قبول اطاعت از خود فرمان داد ناصر الدین که در ایـن زمان پیر و ناتوان شده بود به نزد هلاکو رفت و تسلیم گردید هلاکو هـم او را محترم شمرد و به حکومت شهر تـون (فردوس کنونى) فرستاد با تسلیـم شدن ناصر الـدیـن عملا شکستـى در جبهه اسماعلیه رخ داد و مغولان قلعه ها را یکى پس از دیگرى تسخیر کردند.
خواجه نصیر با اطلاع از ایـن جریان دانست که هلاکـو مرد خـونریزى نیست چـون که ناصـر الـدیـن را دولت دیگر بخشیـده سپـس هلاکـو دو نماینده نزد (خورشاه) فرستاد و او را به تسلیـم شـدن خـواند، خورشاه با مشـورت و صلاح دیـد خـواجه حاضـر به قبـول اطاعت شـد خـواجه مذاکراتـى با هلاکـو داشت و ضمـن آن گفت پادشاه نباید از قلعه ها نگران باشد چـونکه دلایل نجـومى چنان نشان مى دهد که دولت اسماعیلیه در حال سقوط است پیـش بینى خواجه درست بود روز شنبه اول ذیقعده سال 654 هـ ق، با تسلیـم شـدن خـورشاه نقطه پایان بر حکـومت اسماعیلیان در ایران گذاشته شد و از آن پـس جز نامـى از اسماعیلیان در تاریخ باقـى نماند خان مغول خـواجه را که در جلـوگیرى از خونریزى و تسلیـم شدن خـورشاه نقـش بسزایى داشت با احتـرام پذیـرفت و از او تجلیل فـراوانـى نمـود.
آثار فراوانی از خواجه به یادگار مانده که به برخی از آنها اشاره میگردد:
1. تجریدالعقاید
2. شرح اشارت بو علی سینا
3. قواعد العقاید
4. اخلاق ناصری یا اخلاق طوسی
5. آغاز و انجام
6. تحریر مجسطی
7. تحریر اقلیدس
8. تجریدالمنطق
9. اساس الاقتباس
10. ذیج ایلخانی
11. آداب البحث
12. آداب المتعلمین
13. روضةالقلوب
14. اثبات بقاء نفس
15. تجرید الهندسه
16. اثبات جوهر
17. جامع الحساب
18. اثبات عقل
19. جام گیتی نما
20. اثبات واجب الوجود
21. الجبر و الاختیار
22. استخراج تقویم
23. خلافت نامه
24. اختیارات نجوم
25. رساله در کلیات طب
26. ایام و لیالی
27. علم المثلث
28. الاعتقادات
29. شرح اصول کافی
30. کتاب الکل
روزگار خواجه نصیر
سده هفتم هجری بدون شک سختترین ایام تاریخ ایران است، چه این مصادف با ترکتازی و حمله قوم خونخوار و بیرحم مغول بر بلاد اسلامی، به ویژه ایران است. علتهای عمده این حمله را حتماً در کتابهای تاریخ خواندهاید و چون اینجا مقصود نگارش تاریخ نیست از ذکر وقایع و رویدادهای تاریخی تن میزنیم و فقط چند علت برجسته را که با مقصود ما ارتباط دارد، ذکر میکنیم.
چنگیز خان هنگامی به خیال لشکرکشی به ایران افتاد که سلطان محمد خوارزمشاه (در گذشته 616 ه".ق) در ایران حکومت میکرد. این پادشاه البته پادشاهی لشکرکش و جنگ آزموده بود، در تحمل سختیها بسیار طاقت داشت و چندان فریفته عیاشی و خوشگذرانی هم نبود، بلکه بیشتر ایامش به مجالست اهل علم و مناظره با فقیهان میگذشت، تا حدودی به اصلاحِ حال مردم و وضع مملکت هم بیاعتنا نبود.
اما امیرانی که در بلاد داشت غالباً نالایق و خودسر و نافرمان بودند از قبیل حاکم اُترار یا فاراب که همه سفیران چنگیز را کشت و اموالشان را به غنیمت برداشت و یکی از علل مهم خشم و لشکرکشی چنگیز را فراهم آورد.
ثانیاً: مادر این سلطان که ترکان خاتون نام داشت در تمام کارهای کشور دخالتِ مستفیم میکرد و حتی در انتخاب ولیعهد هم اجازه به سلطان محمد نمیداد و در این راه آن زن مستبد بر طبقه روحانیون اتکأ تمام داشت.
ثالثاً: هم سلطان محمد و هم مادرش بیرحم و ستمکار بودند و وقتی ممالک عظیمی را تسخیر میکردند، به جای حسن سلوک و دلجویی و مهربانی و خوشرفتاری، با مردم سخت میگرفتند و بیش از بیش شعلههای عصیان و نافرمانی را در دلهای آن بیچارگان برمیافروختند.
رابعاً: بین امیران و رئیسان قشون سلطان محمد خوارزمشاه همواره نزاع و ستیزه و دشمنی حکمفرما بود و غالباً همدیگر را به بددینی و بستگی به اسماعیلیان متهم میکردند، برخی از این گروه با خود خوارزمشاه هم میانه خوبی نداشتند و چند بار هم درصدد کشتن او برآمدند و چند تنشان خدمت خوارزمشاه را ترک گفتند و به اردوی چنگیز پیوستند.
خامساً: پس از نبرد که سپاهیان خوارزمشاه در حدود سال 612 با لشکریان پسر چنگیز (جوجی) کردند و اول بار بود که با مغول روبرو شدند، چنان مرعوب شجاعت و دلآوری سپاه دشمن شدند که پس از مراجعت از سمرقند پیوسته از آنها یاد میکردند.
در هر حال مغولان به ایران آمدند و کارهایی کردند که حمله تازیان را در اواخر ساسانیان از یاد برد و خرابکاریها و قتل و نهب و غارت را به نهایت رسانیدند. تنها قسمتی از ایران که در این ایام، پایکوب سمند جور و غارت و چپاول مغولان خونخوار نشد، جنوب ایران است که در دست اتابکان فارس قرار داشت. سعدی اشاره به همین مطلب کرده آنجا که در مدح اتابک ابوبکر بن سعد گوید:
سکندر به دیوار رویین و سنگ/بکرد از جهان راه یأجوج تنگ
ترا سد یأجوج کفر از زر است/نه رویین چو دیوار اسنکدر است(2)
با همه این اوصاف، شگفت است اگر بگوییم که همین سده هفتم، یکی از بهترین ایامی است که نوابغ و بزرگان علم و حکمت و تاریخ و نقاشی و شعر ایران در آن به عرصه هستی رسیدهاند، مولوی بلخی و شیخ سعدی و خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی و عطاملک جوینی و حمدالله مستوفی و خواجه حافظ شیرازی و دیگران در همین روزگار تار و ظلمانی به وجود آمدهاند و بدون شک بزرگترین نماینده حکمت و ریاضی و اخلاق در این سده، خواجه ابوجعفر نصیرالدین محمدبن محمدبن حسن طوسی ملقب به استاد بشر است.
زندگی خواجه نصیر
خواجه در سال 597 هجری و 1201 میلادی در طوس خراسان زاده شد و در 672 هجری و 1274 میلادی در بغدا مرد و در مشهد کاظمین پای قبر امام موسیالکاظم(ع) دفن شد، قاضی نورالله شوشتری و برخی دیگر از همان گروه نقل کردهاند که: وقتی دید بیماری دیگر علاج ندارد، درباره دفن و کفن خویش با یاران و نزدیکانش مذاکره کرد، گفتند: مناسب آن است که در جوار حضرت علی دفنش کنند. او گفت مرا شرم آید که در جوار این امام بمیرم و از آستان او به جای دیگر برده شوم. پس از مرگ بر وصیت او رفتند و در کاظمین دفنش کردند و در جلوی لوح مزارش این آیه را نقش کردند که: «و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید = و سگشان دو دست خویش بر درگاه گشاده است.»
اصل خواجه از جهرود [= چاه رود] قم بوده و چون نیاکانش به طوس رفته و در آنجا توطن اختیار کرده بودند، خواجه هم آنجا از مادر بزاد و از این رو «طوسی» مشهور گشت.
پدر خواجه «محمدبن حسن» خود از فقیهان فرقه امامیه و از محدثان معروف طوس بود و همو بود که مبادی صرف و نحو و اشتقاق و اقسام علوم ادبی و قرآن مجید را به پسر هوشمند خویش تعلیم کرد، پس از چندی خواجه پیش خال خویش به اکتساب منطق و مبانی علوم عقلی پرداخت. همچنین گفتهاند جزء سوم از کتاب الغنیه ابیالمکارم بن زهرة الحلبی را پیش معینالدین سالم بن بدران المازنی المصری خواند و در سال 619 هجری از او اجازه یافت.
خواجه پس از آنکه در طوس پیش خالوی خویش مقدمات حکمت و حساب و هندسه و جبر را تعلیم گرفت، برای تکمیل معلومات در اوایل جوانی رهسپار نیشابور شد. نیشابور تا روزگار خواجه با وجودی که چندین بار مورد تهاجم و تاخت و تاز قرارگرفته بود به ویژه در حمله غزان خرابی بسیار بدان راه یافته بود، باز هم از مهمترین مراکز علم و حکمت به شمار میرفت. خواجه تازه کسب علم و دانش در نیشابور آغاز کرده بود که مغولان بسان بلایی آسمانی سررسیدند و مدتی شهر در محاصره مغولان ماند و اهالی نیشابور مقاومت کردند و در این واقعه داماد چنگیز تغاجار نویان در اثر تیر یکی از محصوران به قتل رسید. سرانجام در دهم صفر 618 هجری مغولان نیشابور را فتح کردند و وارد آن شهر شدند. دختر چنگیز که زن همین تغاجار بود از فرط خشم دستور داد هر کس که در آن شهر بازمانده بکشند و نیز حکم شد آن شهر را چنان ویران کنند که در آنجا بتوان زراعت کرد و حتی سگ و گربه آن شهر را هم زنده نگذارند، مغول چنین کردند و هفت شبانه روز بر نیشابور ویران آب بستند و در سراسر آن جو کاشتند و کار بدانجا رسید که به تعبیر یکی از دانایان «دیواری از آن شهر برپای نماند».
در ضمن خرابی نیشابور مغولان آبادیهایی را هم که به مناسبت قبر امام علیبنموسیالرضا (درگذشتهی 203 ه" .ق) و هارون الرشید (در گذشته 193 ه".ق) مورد توجه مسلمانان بود به باد غارت و انهدام دادند.
در نیشابور خواجه به محضر فریدالدین داماد نیشابوری رسید و کتاب اشارات ابنسینا را از او استماع کرد. این فریدالدین شاگرد صدرالدین سرخسی است و او از شاگردان افضل الدین غیلانی و او شاگرد ابوالعباس لوکری صاحب کتاب بیان الحق است و همو بود که علوم حکمی را در خراسان انتشار داد، این لوکری هم از شاگردانِ بهمنیار مرزبان آذربایجانی بوده که از شاگردان برجسته ابنسینا بوده است، بدین ترتیب خواجه به پنج واسطه شاگرد ابنسینا میشود.
خواجه نصیر در دژ اسماعیلیان (زندانی سیاسی)
چون نیشابور مورد تاخت و تاز و نهب و غارت قرار گرفت، هر کس که میتوانست به فکر چاره برآمد و از آنجا کوچ کرد و خود و زن و فرزند را از ورطه بلا خلاص کرد. خواجه نیز در این میان حیرتزده و سرگردان و مبهوت پیمأمنی میگشت، قضا را محتشم قهستان ناصرالدین عبدالرحیم بن ابی منصور اسماعیلی او را به قهستان دعوت کرد و در اکرام و احترام او بسیار کوشید. به دستور همین ناصرالدین محتشم قهستان بود که خواجه کتاب الطهاره ابن مسکویه رازی (در گذشته 421 ه" .ق) را از عربی به فارسی ترجمه کرد و به نام همو «اخلاق ناصری» نامید.
خواجه در اثنأ اقامت خویش در قهستان قصیدهای در مدح مستعصم خلیفه عباسی ساخت و با نامهای به بغداد فرستاد، ابنالعلقمی (وفات 656 ه".ق) وزیر مستعصم که آوازه فضل و کمال خواجه را شنیده بود و نزدیکی او را به خلیفه به صلاح خود نمیدانست، صورت این حال را به ناصرالدین محتشم اطلاع داد و او از این معنی بدگمان شد و خواجه را به قلعه الموت قزوین نزد خداوند علأالدین محمدبن حسن (653-618) برد و به حکم همو خواجه در آنجا ماند و پس از آن در قلعه (میمون دژ) از قلاع رودبار الموت میزیست و پیش رکنالدین خورشاه آخرین پادشاه اسماعیلی اقامت داشت تا آنکه هولاکو خان مغول در سال 654 قلاع اسماعیلی را فتح کرد و خورشاه تسلیم او شد.
خواجه در قلاع اسماعیلیان همچون زندانی سیاسی نگاهداری میشده در این مدت ازجمله کارها که انجام داد شرح کتاب «اشارات» ابنسینا است، در مقدمه این کتاب میگوید:
«بیشتر این کتاب را در حال سختی نوشتم که سختتر از آن ممکن نباشد و اغلب آن را در روزگاری پریشانی فکر نگاشتم چنان که پریشانتر از آن پیدا نشود، بلکه در روزگاری که هر جزء آن ظرفی برای غصه و عذاب دردناک و ندامت و حسرت بود، زمانی نگذشت که دیدگانم اشک نریزد و دلم پریشان نباشد و زمانی برنیآمد که دردهایم افزون نگردد و غمهایم دو چندان نشود و شاعر فارسی چه نیکو گفته است:
بگردا گرد خود چندانکه بینم بلا انگشتری و من نگینم!...»
برخی از اصحاب تاریخ گفتهاند: «فتح قلاع اسماعیلیه به دلالت خواجه نصیر بود که وزیر مطلق صاحب دعوت ملاحده بود و مکانت او پیش ملاحده به مثابتی بود که اگر او را دستور کاینات گفتندی، میسر گشتی.»......................................................................................................................................
...............برای ادامه مطلب رجوع شود به وب سایت چیزنتhttp://cheeznet.blogfa.com/
http://cheeznet.blogfa.com/post/64/%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%AC%D9%87-%D9%86%D8%B5%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%B7%D9%88%D8%B3%DB%8C
وب سایت چیز نت
مردی که توانست سلطان مغول را رام کند
خواجه نصیرالدین محمد بن حسن جهرودی طوسی مشهور به خواجه نصیرالدین طوسی از اهالی جهرود از توابع قم بوده است که در تاریخ 15 جمادی الاول سال 597 هجری قمری ولادت یافته است.
او به تحصیل دانش، علاقه زیادی داشت و از دوران جوانی در علوم ریاضی و نجوم و حکمت سرآمد شد و از دانشمندان معروف زمان خود گردید. خواجه نصیرالدین طوسی ستاره درخشانی بود که در افق تاریک مغول درخشید و در هر شهری پا گذارد آنجا را به نور حکمت و دانش و اخلاق روشن ساخته و در آن دوره تاریک و در آن عصری که شمشیر تاتار و مغول خاندانهای کوچک و یا بزرگ را از هم پاشیده و جهانی از حملات مغولها به وحشت فرو رفته و همه در گوشه و کنار منزوی و یا فراری می شدند و بازار کسادی دانش و جوانمردی و مروت می بود و فساد حکمفرما. وجود و بروز چنین دانشمندی مایه اعجاب و اعجاز است. خواجه نصیرالدین طوسی را دسته ای از دانشوران خاتم فلاسفه و گروهی او را عقل حادی عشر نام نهاده اند. بهرحال خواجه نصیرالدین دوره تحصیل ابتدایی را قسمتی نزد دائی خود بابا افضل ایوبی کاشانی و فخرالدین داماد که او شاگرد صدرالدین سرخسی و او شاگرد افضل الدین جیلانی و او شاگرد ابوالعباس ریوگیری و او شاگرد بهمن یار از شاگردان شیخ الرئیس ابوعلی سینا تحصیل کرده است.
بقول مولف آثار الشیعه خواجه نصیرالدین طوسی با سیدعلی بن طاوس حسینی و شیخ میثم بن علی بحرانی در مدرسه ابوالسعاده اصفهان متفقاً درس خوانده و بنا به عقیده دسته ای از مورخین ابن میثم در فقه استاد و در حکمت شاگرد خواجه نصیرالدین طوسی بوده است. شهید ثانی در رساله چهل حدیث خود می نویسد محققاً خواجه نصیر در علوم منقول شاگرد پدرش بود که او از شاگردان فضل اله راوندی بود و او از شاگردان ثقه الاسلام سید مرتضی علم الهدی می باشد. یکی از شاگردان خواجه نصیرالدین طوسی علامه حلی می باشد و علامه حلی در موقع اجازه دادن به یکی از شاگردانش بنام ابن زهره دربارة استادش در همان اجازه نامه چنین می نویسد:
خواجه نصیرالدین طوسی افضل عصر ما بود و از علوم عقلیه و نقلیه مصنفات بسیار داشت او اشرف کسانی است که ما آنها را درک کرده ایم، خدا نورانی کند ضریح او را. قرائت کردم در خدمت او الهیات، شفای ابن سینا و تذکره ای در هیئت را که از تالیفات خود آن بزرگوار است. پس او را اجل محتوم دریافت و خدای روح او را مقدس کند. در آن روزگاری که آوازه دانش خواجه نصیرالدین به اطراف و اکناف رسیده بود، رئیس ناصرالدین محتشم که از دانشوران اسماعیلیه بود بدیدار خواجه مایل شد و او را به قائنات دعوت کرد و مقدم او را بسیار گرامی داشت و خواجه مدتها در آنجا بود و کتاب تهذیب الاخلاق ابن مسکویه را به فارسی ترجمه و شرح داد و بنام اخلاق ناصری تالیف کرد. خواجه نصیرالدین طوسی در خدمت هلاکوخان ایلخان مغول خواجه نصیرالدین طوسی در تمام امور کشوری و لشگری مغول برای نیل به مقاصد عالیة خود دخالت داشته و تا اندازه ای که توانست از پیش آمدها و سختی های ناگوار که متوجه جامعه مسلمین می شد جلوگیری می کرد، گاهی با سخنان علمی و زمانی با گفتگوهای مختلف و هنگامی با اندرزهای سیاسی مقاصد مهم اساسی خود را با دست هلاکوخان انجام می داد پیشرفتهای علمی و نوازش فضلاء و علما با دست خواجه صورت می گرفت و روی این نظریات روزبروز در دربار هلاکو محبوبتر شده و مورد توجه خاص ایلخان می گردید. خواجه نصیرالدین همیشه اصول مقاصد دینی را نصب العین خود قرار داده و تمام حرکات سیاسی و علمی که شایسته یک مرد دینی آشنا به مصالح اجتماعی و سیاسی اسلامی است بکار می بست. یکی از اقدامات مهم خواجه نصیرالدین طوسی تشویق هلاکوخان به فتح بغداد و برانداختن دودمان عباسی و کشتن خلیفه به دست ایلخان مغول بود. تاسیس رصدخانه به تشویق هلاکو بوسیلة استاد طوس محقق طوسی به اتفاق کلیه مورخین آن عصر بر عقل هلاکو چیره شده و تا می توانست از قدرت و تسلط او بنفع کشور خود استفاده می کرد و به جهان علم و ادب و ترویج مذهب شیعه اثنی عشری خدمت کرد و به نیروی اراده و تدبیر خود توانست عقاید و آراء خود را بنام دلالت های فلکی عملی ساخته و از اوهام و خرافاتی که مانند حسام الدین منجم ها بنام نجوم می گفتند جلوگیری کند و در اثر نوازشهای محقق طوسی دانشمندان توانستند با فراغت بال مشغول تالیف و تصنیف و اشتغالات علمی شده و هر کدام در محیط تاریکی که بر اثر فساد اخلاق و کشتارها و خونریزیهای پراکنده ، آشفته شده بودند، مشعل فروزانی گردیده و در تشریح فضائل بکوشند و تا اندازه ای از فساد اخلاق و بیدادگری جلوگیری نمایند.رفتن محقق طوسی به حله جهت زیارت شیخ نجم الدین ابوالقاسم حلی مولف کتاب شرایع الاسلام تاثیر عمیقی در محافل علمی اسلامی نمود و یک درس عبرتی بود که تاکنون داستان آن بر سر زبانها است. از جمله اقدامات دیگر خواجه نصیرالدین طوسی که تاریخ هیچوقت آن را فراموش نخواهد کرد تاسیس رصدخانه مراغه می باشد که از یادگارهای علمی و فلکی خواجه طوس می باشد که بدست او با همراهی عده ای از فضلا و دانشمندان بنا شده این رصدخانه از مشهورترین رصدخانه های اسلامی است که در شرق نزدیک خاورمیانه ذکر شده و آوازه آن تمام جهان آن روز را فرا گرفته و تاکنون با این همه تطورات و تغییراتی که در جهان پدید آمده باز نام آن رصدخانه هنوز با اسم بانی آن بر سر زبانهاست. بدستور محقق بزرگ طوسی فخرالدین ابوالسعادات احمد بن عثمان مراغی معمار معروف آن عصر ساختمان وسیع و با شکوه رصدخانه را با نقشه استاد شروع نموده و محلی که برای رصدخانه انتخاب شده بود تلی است که در شمال غربی شهر مراغه واقع شده بود و اینک بنام رصد مراغه معروف است.برای کمک به رصدخانه علاوه بر کمکهای مالی دولت اوقاف سراسر کشور نیز در اختیار خواجه گذارده شده بود که از عشر آن جهت امر رصدخانه و خرید وسائل و اسباب و آلات و کتب استفاده می نمود. و در نزدیکی رصدخانه کتابخانه بزرگی و بسیار عالی ساخته شده بود که در حدود چهارصد هزار جلد کتاب نفیس جهت استفادة دانشمندان و فضلا قرار داده بود که از بغداد و شام و بیروت و الجزیره بدست آورده بودند. و در جوار رصدخانه یک سرای عالی از برای خواجه و جماعت منجمین ساخته بودند و مدرسه علمیه ای جهت استفاده طلاب دانشجویان ساخته شده بود و این کارها مدت 13سال بطول انجامید، تا اینکه ایلخان هلاکوی مغولی در سال 663 درگذشت. لیکن خواجه تا آخرین دقایق عمر خود مواظبت و اهتمام بسیار نمود که آن رصدخانه و کتابخانه از بین نرود و خللی در کار آنجا رخ ندهد. بنای رصد خانه مراغه از افراط و تفریط منجمین آندوره جلوگیری کرده و از اوهام و خرافاتی که بنام دلالت های فلکی انتشار پیدا کرده بود و مغولان آن را دامن می زدند جلوگیری کرد. یکی از دانشمندان مشهور امریکا بنام فاندیک در یکی از تعلیقات خود می نویسد: دانشمندان نجومی اروپا برای هر یک از کوههای کره ماه نامهائی از فضلای جهان را که خدمات شایسته ای به جهان علم کرده اند نام گذاری نموده اند از جمله یکی از کوههای کره ماه بنام خواجه نصیرالدین طوسی نامگذاری شده است. به هرحال عظمت روحی محقق طوسی نشاط مخصوصی در قلب فضلای رنج دیده و آواره از وطن آن زمان ایجاد کرده و سبب شده بود که تمام مشقات و صدمات خانمانسوز را در اطاق نسیان گذارده و با شوق وافری در حمایت استاد بدرس و بحث در دانشگاهی که او در مراغه و بغداد ایجاد کرده بود اشتغال ورزیده و معضلات هر علمی را مطرح و با تبادل افکار وسعه اطلاعات استاد کل حل نمایند. بعضی از کتب مشهور خواجه نصیرالدین طوسی 1-شرح اشارت ابن سینا 2- تجرید الاعتقاد 3-التذکره فی علم الهیئت بنام تذکره نصیریه 4- تحریر المجسطی در هیئت و نجوم 5- اخلاق ناصری 6- اوصاف الاشراف در عرفان 7- الادب ابوخیر للولد الضغیر با اشعار عربی و فارسی ازخود خواجه 8 - جواهر الفرائض ـ اصول علم فرائض و مواریث 9- اساس الاقتباس در فن منطق 10- بیست باب در اصطرلاب در علوم غریبه 11- زیج ایلخانی 12- مثلثات کروی و همچنین رسالات و کتب متعددی در منطق و هیئت از خواجه باقیمانده است تالیفات خواجه به سال 1652 میلادی به زبان لاتین در لندن به طبع رسیده است و همچنین در مصر و هندوستان و ایران قسمتی چاپ شده است که بعداً با همکاری خواجه دست اندرکار امر رصد شده بودند از قبیل: علامه قطب الدین شیرازی ـ شمس الدین شیروانی ـ حسام الدین شامی ـ دامغانی ـ کمال الدین الابکی ـ علی بن محمود ـ نجم الدین اصطرلابی ـ صدرالدین علی بن خواجه نصیر طوسی که متولی رصدخانه نیز بوده و فومنجی چینی و محی الدین مغربی و فریدالدین ابوالحسن بن حیدر بن علی طوسی از جمله دانشمندان معروف عصر خود در حکمت و عرفان و اشراق بوده و در علم ریاضی و نجوم و رصد کواکب از سرآمدان عصر خود بوده اند. داوری تاریخ درباره خواجه نصرالدین طوسی گروهی خواجه را بر هم زننده وحدت دولت عربی و اسلامی می پندارند و می گویند بدست او وحدت عربی در آن زمان پاشیده شد. خوبست در تاریخ بی غرضانه داوری کرد تا معلوم شود نامه های خلیفه عباسی معاصر سلطان خوارزمشاه به چنگیزخان مغول و تشویق او در حمله به ایران برای از بین بردن دولت عظیم الشان اسلامی ایران که مقدمه هجوم چنگیزیان به بغداد گردید، و در حقیقت خواجه در این باب گناهی نداشت و اگر لیاقت خواجه پس از آن همه وقایع و خونریزی به داد مسلمانان نرسیده بود، جهان اسلامی امروز چه وضعیتی داشت؟ در حدود چهل سال کم و زیاد ایران در دست چنگیزیان غیرمسلمان قتل عام می شد و در تمام این مدت دربار خلفای عباسی در دو طرف دجله در بغداد به عیش و نوش مشغول و خوشحال بودند که یک حکومت مقتدر و نافع با آن که مسلمان بود، لکن کعبه مصنوعی دربار عباسی را بنام دین و ایمان سجده نمی کرد منقرض می شد. در صورتی که اساس و بنیاد خلفای عباسی و انقراض بنی امیه با دست ایرانیان مسلمان انجام گرفت و عاقبت بدست آنان نیز واژگون شد. وفات خواجه نصیرالدین طوسی در سال 672 هجری قمری خواجه نصیر با جمعی از شاگردان خود به بغداد رفت که بقایای کتابهای تاراج رفته را جمع آوری و به مراغه ارسال دارد اما اجل مهلتش نداد و در تاریخ 18 ذی الحجه سال 672 هجری قمری در بغداد دار فانی را وداع گفت و جسدش را به کاظمین انتقال داده و در جوار امامین همامین مدفون گردید. منبع: شرح حال ریاضی دانان ایران و جهان/ تالیف: اکبر مرتضی پور شبکه اطلاع رسانی شهرستان مراغه
به نام خدا
خواجه نصیرالدین محمد بن حسن جهرودی طوسی مشهور به خواجه نصیرالدین طوسی از اهالی جهرود از توابع قم بوده است که در تاریخ 15 جمادی الاول سال 597 هجری قمری ولادت یافته است. او به تحصیل دانش، علاقه زیادی داشت و از دوران جوانی در علوم ریاضی و نجوم و حکمت سرآمد شد و از دانشمندان معروف زمان خود گردید.
خواجه نصیرالدین طوسی ستاره درخشانی بود که در افق تاریک مغول درخشید و در هر شهری پا گذارد آنجا را به نور حکمت و دانش و اخلاق روشن ساخته و در آن دوره تاریک و در آن عصری که شمشیر تاتار و مغول خاندانهای کوچک و یا بزرگ را از هم پاشیده و جهانی از حملات مغولها به وحشت فرو رفته و همه در گوشه و کنار منزوی و یا فراری می شدند و بازار کسادی دانش و جوانمردی و مروت می بود و فساد حکمفرما. وجود و بروز چنین دانشمندی مایه اعجاب و اعجاز است.
خواجه نصیرالدین طوسی را دسته ای از دانشوران خاتم فلاسفه و گروهی او را عقل حادی عشر نام نهاده اند. بهرحال خواجه نصیرالدین دوره تحصیل ابتدایی را قسمتی نزد دائی خود بابا افضل ایوبی کاشانی و فخرالدین داماد که او شاگرد صدرالدین سرخسی و او شاگرد افضل الدین جیلانی و او شاگرد ابوالعباس ریوگیری و او شاگرد بهمن یار از شاگردان شیخ الرئیس ابوعلی سینا تحصیل کرده است.
بقول مولف آثار الشیعه خواجه نصیرالدین طوسی با سیدعلی بن طاوس حسینی و شیخ میثم بن علی بحرانی در مدرسه ابوالسعاده اصفهان متفقاً درس خوانده و بنا به عقیده دسته ای از مورخین ابن میثم در فقه استاد و در حکمت شاگرد خواجه نصیرالدین طوسی بوده است.
شهید ثانی در رساله چهل حدیث خود می نویسد محققاً خواجه نصیر در علوم منقول شاگرد پدرش بود که او از شاگردان فضل اله راوندی بود و او از شاگردان ثقه الاسلام سید مرتضی علم الهدی می باشد.
یکی از شاگردان خواجه نصیرالدین طوسی علامه حلی می باشد و علامه حلی در موقع اجازه دادن به یکی از شاگردانش بنام ابن زهره دربارة استادش در همان اجازه نامه چنین می نویسد:
خواجه نصیرالدین طوسی افضل عصر ما بود و از علوم عقلیه و نقلیه مصنفات بسیار داشت او اشرف کسانی است که ما آنها را درک کرده ایم، خدا نورانی کند ضریح او را. قرائت کردم در خدمت او الهیات، شفای ابن سینا و تذکره ای در هیئت را که از تالیفات خود آن بزرگوار است. پس او را اجل محتوم دریافت و خدای روح او را مقدس کند.
در آن روزگاری که آوازه دانش خواجه نصیرالدین به اطراف و اکناف رسیده بود، رئیس ناصرالدین محتشم که از دانشوران اسماعیلیه بود بدیدار خواجه مایل شد و او را به قائنات دعوت کرد و مقدم او را بسیار گرامی داشت و خواجه مدتها در آنجا بود و کتاب تهذیب الاخلاق ابن مسکویه را به فارسی ترجمه و شرح داد و بنام اخلاق ناصری تالیف کرد.
خواجه نصیرالدین طوسی در خدمت هلاکوخان ایلخان مغول
خواجه نصیرالدین طوسی در تمام امور کشوری و لشگری مغول برای نیل به مقاصد عالیة خود دخالت داشته و تا اندازه ای که توانست از پیش آمدها و سختی های ناگوار که متوجه جامعه مسلمین می شد جلوگیری می کرد، گاهی با سخنان علمی و زمانی با گفتگوهای مختلف و هنگامی با اندرزهای سیاسی مقاصد مهم اساسی خود را با دست هلاکوخان انجام می داد پیشرفتهای علمی و نوازش فضلاء و علما با دست خواجه صورت می گرفت و روی این نظریات روزبروز در دربار هلاکو محبوبتر شده و مورد توجه خاص ایلخان می گردید.
خواجه نصیرالدین همیشه اصول مقاصد دینی را نصب العین خود قرار داده و تمام حرکات سیاسی و علمی که شایسته یک مرد دینی آشنا به مصالح اجتماعی و سیاسی اسلامی است بکار می بست.
یکی از اقدامات مهم خواجه نصیرالدین طوسی تشویق هلاکوخان به فتح بغداد و برانداختن دودمان عباسی و کشتن خلیفه به دست ایلخان مغول بود
کانون توحید زازاران
به گزارش جهان، نشست خبری رئیسجمهور با حضور رسانههای داخلی و خارجی در نهاد ریاست جمهوری برگزار شد.
محمود احمدی، اجرای این نشست را برعهده دارد.
مهمترین محورهای سخنان رئیس جمهور در این نشست خبری به شرح ذیل است:
رئیس جمهور سخنان خود را با تبریک میلاد امام زمان(عج) آغاز کرد. وی همچنین به ملت ایران و رهبر معظم انقلاب به مناسبت 24 خرداد، سالروز انتخابات شکوهمند و تاثیرگذار سال گذشته تبریک گفت.
روحانی: در سال 92 هم انتخابات ریاستجمهوری و هم شورای شهر برگزار شد که به اعضای شورا هم به خاطر بار اداره شهرها وبخش های مورد نظر خودشان تبریک می گویم.
در واقع انتخابات سال گذشته، احیای اعتماد عمومی، آن سرمایه بزرگ اجتماعی، بود. در این سرمایه اجتماعی اولا مردم به خودشان اعتماد کردند؛ اعتماد کردند به رای خودشان، به نظر خودشان، به عمل خودشان، به حضور خودشان در یک انتخابات بسیار مهم و سرنوشتساز. ثانیاً مردم به نظام اعتماد کردند، اگر ملتی به نظام خودش، به صندوق آرای خود، به دولت خود اعتماد نداشته باشد و نداند که سرنوشت رأی او چیست و کجاست، از صبح زود پا نمیشود در صفهای طولانی رای بایستد و وقتی نوبت رایش می شود با لبخند و اقتدار رایش را در صندوق انداخته و بعدش نیز شکر و حمد خدا را به جای آورد و منتظر بماند تا از این صندوق چه فردی به عنوان منتخب مردم اعلام می شود.
سوم اینکه مردم به راهی که منتخب مردم اعلام کرده بود اعتماد کردند. اکثریت مردمی که در پای صندوق رای به راه تدبیر و امید و اعتدال و عقلانیت رای دادند، بدان معنا بود که این شعار را باور کردهاند، این راه را پذیرفتهاند و معتقدند در شرایط فعلی کشور، منطقه و جهان، تنها میانهروی و اعتدال و فاصله گرفتن از افراطی گری و خشونت می تواند مسیر را برای توسعه کشور، رفاه و بهبود معیشت مردم و عزت بیشتر ملت بزرگ ایران تامین و تضمین کند.
نکته دوم آنکه در انتخابات 24 خرداد، مردم فهیم و شریف ایران خواستند به دنیا اعلام کنند که فشار، تحریم، تهدید، در مسیر اصلی مردم در آرمان های این ملت تاثیرنخواهد گذاشت. اگر بالاترین هدف تحریمکنندگان و تهدیدکنندگان آن بود که مردم را از نظام جدا کنند، مردم در پای صندوق انتخابات اعلام کردند که ما از انقلاب، نظام و کشورمان و منافع کشورمان هرگز جدا نخواهیم شد و نمیتواند فشارها و تحریم ها در اراده ملت بزرگی که سابقه تمدنیاش به هزاران سال قبل برمیگردد و از روز اول پیروزی انقلاب تا امروز در فراز و نشیبهای مختلف ایستادگی کرده، این ملت را نمی توان از اهداف بلندش و آرمانهای مقدساش بازداشت.
روحانی گفت: انتخابات 24 خرداد پیام مهمی برای افراط داشت. افراطیون خارج که فکر میکردند با فشار و تهدید ملتی را به زانو در میآورند و پیام به افراطگران داخل که فکر میکردند طرفداران فراوانی دارند و می توانند راه افراط و خشونت را در کشور ادامه دهند. رئیس جمهور ادامه داد: انتخابات 24 خرداد یک نه بزرگ به تندروان خارج کشور و افراطیون داخل کشور بود. پیام 24 خرداد به جهان این بود که ملت ما راه اعتدال، راه آشتی، راه صلح و دوستی و راه تعامل با جهان و همچنین مسیر توسعهی متوازن هماهنگ پایدار را برگزیده و این مسیر مسیر دائمی برای ملت بزرگ ایران خواهد بود.
من در اینجا لازم می دانم از مقام معظم رهبری به دلیل رهنمودهایشان برای شکوهمند شدن انتخابات 24 خرداد تشکر کنم. اگر رهنمودهایشان نبود و اگر اعلام نکرده بودند حتی آنها که از نظام و حکومت گله دارند اما به کشور علاقه دارند پای صندوق بیایند و اگر نگفته بودند که رای حق الناس است و اگر تصریح نکرده بودند که رهبری فقط یک رای دارد و هیچکس نمی داند آن رای متعلق به چه کسی است، و اگر نگفته بودند که ما در پی حماسه سیاسی هستیم، شاید چنین انتخابات شکوهمندی را ما تجربه نمی کردیم. هوشیاری مردم ما، بیداری مردم ما، ارشادات رهبری ما، همه دست به دست هم داد و البته بالاتر از همه عنایت خداوند، لطف خداوند، توجهات حضرت ولیعصر همه دست به دست هم داد و ملت بزرگ ما توانست پیروز انتخابات 24 خرداد 1392 باشد.
این ملت، در صحنههای بعد هم بدون تردید پیروز خواهد شد و موفق خواهد شد همهی موانعی که دوستان نادان یا دشمنان پیش پای او گذاشته اند را به کنار زده و راه تعالی را طی کند و ادامه دهد.
سوالات خبرنگاران و پاسخهای رئیسجمهور:
خبرنگار روزنامهتهران تایمز وقت خود را به روزنامه جمهوری اسلامی داد. خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی: در بدون ثبت نام شما و بعد از انتخاب شما، چالش های مختلفی را کارشناسان پیش بینی می کردند. مصادیق این چالشها بخصوص در اقتصاد مشخص بود ولی در حوزه سیاست داخلی نمی شد مصادیقی مشخص کرد. به نظر می رسد متاسفانه همان چالش ها در سیاست داخلی گریبانگیر دولت شده و برخی دنبال حاشیه سازی برای دولت شما هستند. برنامه شما برای نیفتادن در این حاشیه ها چیست؟
روحانی: همانطور که دولت قبلاً شاید چند بار اعلام کرده، نقد مخصوصاً نقد سازنده، را دولت کاملا استقبال می کند. دولت خیلی دلش می خواهد هرکس حرف می زند با شناسنامه باشد. این به آن دلیل است که برخی نهادها، نهادهای ملی هستند، نهادهای ملی نمی توانند کار حزبی انجام دهند. نهادهای ملی نمی توانند اپوزیسیون دولت باشند. نهادهای ملی کارشان تلاش و خدمت به کل ملت، کشور و جامعه است. دولت، قوه مقننه، قوه قضائیه، نیروهای مسلح، شهرداریها، حوزه های علمیه، دانشگاه ها، صداوسیما و... نهادهای عمومی و ملی هستند. اما احزاب و گروهها، من به وزارت ارشاد توصیه میکنم هر حزب و جناحی که دنبال رسانه است، به سرعت مجوز رسانه به او داده شود، تا مشخص شود هر رسانه متعلق به کدام حزب و گروه است. نباید نهادهای ملی کار حزبی را انجام دهند. کار رسانه حرفهای با جنگ روانی متفاوت است کاملا. لا اقل خود من و ماها بلدیم کار حرفه ای و رسانه یعنی چه. از همه عزیزان خواهش میکنم چه حامیان و چه منتقدان و حتی مخالفان دولت با روزنامه، سایت یا هر رسانه دارند به نام شناسنامه و حزبشان انتقاد کنند و یک وقت از پول بیت المال در مسیر دیگر استفاده نشود.
من به عنوان رئیس جمهور و مسئول اجرای قانون اساسی، با ادامه وضعیت که این یکسال چیزی نگفتم ولی بعدا خواهم گفت به عنوان وظیفه. اینکه عدهای دولت را در بخش های مختلف به چالش می کشند، اگر واقعا این چالش به معنای آن است که ابهامی روشن شود خوب است. اگر بحث ها به این معناست که میخواهند نقد کرده و راه بهتری پیش پای دولت بگذارند هم خوب است، اما اگر کسی دنبال مشغول کردن دولت و سنگ اندازی است تا حرکت ماشین دولت متوقف شود، این کار شایسته نیست و دولت هم خودش را مشغول نخواهد کرد. از قدیم به ما گفتند علیکم بالمتون لا بالحواشی. ما بر اساس متن وظیفه که قانون و قانون اساسی مشخص کرده حرکت میکنیم.
خبرنگار روزنامه آرمان: یک سال از حماسه 24 خرداد گذشت و همه شاهد بودند که در مقابل هجمه های زودهنگام صبر پیشه کردید. در این یکسال فقط 45 درصد فرمانداران تغییر کردند. بعضا مشاهده شد که عملکردشان با سیاست های دولت همخوانی ندارد. آیا عوض نشدنشان برای جلوگیری از فشار مجلس است یا تدبیر دولت؟
روحانی:آنچه دولت در پی آن است این است که همه آنها که مسئولیت اجرایی را در استانها و بخش ها برعهده دارند خود را مجری استراتژی های اجرایی و چارچوب های دولت متعهد بدانند. خب اگر کسی هست واقعا عمل میکند، کمک می کند، به وظیفه قانونی خود عمل میکنند. اگر دولت امروز اصرار دارد بر مساله اعتدال به دلیل آرای مردم است. اگر اصرار می کند بر عقلانیت و خرد جمعی بر این مبناست که مردم به خاطر همین شعارها به دولت رای دادند. بله نسبت به همه دولت های اول گذشته، این دولت تغییراتش کمتر از همه است. قرار ما با همه استانداران این بوده که مبنا شایسته سالاری است و اصلی که برای ما مهم است اینکه فردی که کار را به عهده میگیرد بلد باشد و خدمت کند و افراطی اینور یا آنور نباشد. حالا اینکه به چه جناحی منتسب است خیلی برای این دولت اهمیت ندارد. در زیر سقف هیئت دولت هم می بینید که وزرا و معاونین، تقریبا از هر حزب وجناحی در دولت داریم. البته برخی همیشه معتقد بودند چنین دولت ترکیبی موفق نیست و باید یکدست باشد. البته من به این عقیده نداشتم وهر جا کار کردم اینجوری کار کردم. من از این نظر در 10 ماه گذشته پشیمان نیستم اصلا.
در عین حال من به استاندارهای محترم توصیه میکنم که اگر مواردی وجود دارد از فرمانداران و بخشداران که معتقد به راه دولت نبوده یا مجری چارچوب های دولت نیستند و یا شایستگی لازم را ندارند، برای تعویض یا تغییر آنها اقدام کنند.
خبرنگار الای تایمز: من اخیرا در جمعی از دوستان منتقد شما شرکت کردم و گزارش نوشتم. نگرانی آنها این است که اگر در 20 جولای یا 30 تیر مذاکره به نتیجه برسد، نتیجهای برای اشتغال لشکر بیکاران و تحصیل کردگان ندارد و شکاف طبقات مرفه و نادار بیشتر خواهد شد. در نتیجه در ازای این مذاکرات چیزی نصیب لشکر بیکاران نشده. دیگر اینکه این گفتگو شایع شده که از اصحاب کلیساداران آمریکا کسی برای شما از طرف اوباما پیام آورده است.
روحانی: دو تا سوال که نشد؟
نسبت به مساله اولی که اشاره کردید، اگر میخواهیم برای اشتغال کاری کنیم، آن خیل بیکاران یا لشکر بیکاران یا جوانان عزیز منتظر شغل که عددشان بالاست و اکثرشان تحصیل کرده هستند، اتفاقا یکی از راه هایش این است که مذاکرات به نتیجه برسد. چرا که اگر برسد تحریم ها برداشته شده و سرمایه گذاری روانتر در ایران انجام می شود. اگر میخواهیم مساله بیکاری را حل کنیم با وام حل نمی شود با رشد اقتصادی حل میشود. در سال 91 و حتی 92، که البته در 92 آمار ندادند هنوز، در 91 رشد ما منفی بود. اول -5 ممیز 8 بود که بعد تبدیل شد به -6.7 یا 6.8. حالا نزدیک 7 است به هر حال. یعنی رشد منفی ما در سال 91 چیزی نزدیک به منهای 7 است. این رقم تکاندهندهای است. در سال 92 هم ما خیلی دلمان می خواست که به هرحال منفی نشود. تلاش ما این است که در سال جاری رشد ما مثبت باشد و انشاءالله به این هدف خواهیم رسید.
اگر میخواهیم مساله بیکاری حل شده و اقتصاد و اشتغال رونق کند، راهش سرمایه و تکنولوژی است. دولت هم باید تلاش کند زمینه را مساعد کند برای اشتغال. نمیخواهم بگویم اگر تحریم ادامه یابد ما اشتغال را حل نخواهیم کرد. نمیخواهم بگویم تنها راه پایان تحریم است ولی پایان تحریم کمک میکند به این بحثی که مطرح کردید. اینکه اگر تحریم ها برداشته شود یک عده ای پولدار می شود از غصه های بیجایی است که کشور را به عقب برده است. این یکی از مشکلات فرهنگی و بینشی ما بوده. همین حرف که یکی پولدار می شود اختلاف بیشتر می شود یعنی امنیت کافی به سرمایه دار نمیدهیم و یقه اش را میگیریم. این حرف کاملا باطل است. کاملا نادرست است. سرمایه گذاری آزاد است و فقط قانون حاکم است. جز قانون چیز دیگری را در این زمینه نمی پذیریم. بنابراین این دلنگرانی خیلی مبنای درستی نخواهد داشت. اما اینکه پیغام دریافت کرده باشم، توسط فردی، ما که هیچ کشیشی را و هیچ کاهنی را ندیدیم.
حالا اینکه خیلی مساله واضح باشد و همه بدانند، اگر بنا باشد بین من و اوباما پیامی رد و بدل شود، پیچیدگی اینطوری ندارد. او نامه می نویسد و من می نویسم. از ابتدای ریاست جمهوری او و من نامه هایی و پیام هایی رد و بدل کردیم. ما اصلا مشکلی نداریم. راه های فراوانی-البته نه به عدد خلایق- رسمی و غیررسمی هست. بعلاوه اینکه معاونان وزارت خارجه ما در حال مذاکره هستند. و اگر پیامی باشد می دهند.
خبرنگار فارس: تبریک عرض میکنم اولین سالگرد پیروزی شما را. بخش تولید یکی از بخش هایی است که همواره مورد توجه شما و دولت بوده. با توجه به این مساله عدم تفکیک نیازمندان از غیرنیازمندان و امکان تکرار مشکل کسری اعتبار در اجرای قانون هدفمندی یارانهها، دولت تاکنون چقدر از اعتبارات 10 هزار میلیاردی برای تولید را پرداخت کرده است.
روحانی: یکی از اهداف مهم ما مساله تولید است؛ و هم برای رشد اقتصادی ما نیازمند تولیدیم هم برای اشتغال و هم برای یارانه ها، بخشی از درآمد یارانهای ما اختصاص خواهد یافت به بخش تولید. حالا حداقل بخشی از آن 10 هزار به بخش تولید در برق اختصاص یافته است که اعلام شده. حتما بخشی از یارانه را به تولید اختصاص می دهیم کما اینکه دادیم. اما اینکه رقمش چقدر خواهد بود مشخص نیست. در یارانه مرحله دوم اولویت هایی با مجلس درنظر گرفتیم، یک موضوع مهم موضوع سلامت است که داریم دنبال میکنیم و بخش بزرگی از درآمد یارانه ما به آن اختصاص می یابد تا نگرانی مردم ما روز به روز در این زمینه کمتر شود. ما بیمه را همگانی کردیم برای همه آنهایی که صاحب دفترچه بیمه نبودند برایشان صادر کردیم. درمراجعه به بیمارستانهای دولتی امروز تسهیلات فراوانی برایشان است. بیماران صعب العلاج و خاص را تحت پوشش قرار دادیم و در مجموع کمک زیادی در این زمینه کردیم. داروهای تحت پوشش بیمه را افزایش دادیم. البته بار سنگین مالی بر دوش دولت گذاشته شده. دولت فکر میکند این کار ضروری است تا مردم بتوانند در نظام سلامت آسودگی داشته باشند. البته در بخش های دیگر مانند امنیت غذایی هم از یارانه خرج میکنیم. یا در بحث محیط زیست و حمل و نقل عمومی. در بخش تولید عمدتا در شورای هماهنگی اقتصادی هم 2 جلسه گذاشتیم. تولید نیازمندی اولیهاش، سرمایه در گردش است که بتواند حرکت کند و متحول شود.
درسرمایه در گردش هم مشکلاتی در بانکها داریم که جلسه می گذاریم برای حل آن. انشاءالله ما راه را ادامه می دهیم و در حد توان درآمدیمان اجرا خواهیم کرد آن بخشی که در سوال بود و حمایت از تولید بود.
خبرنگار اعتماد: یکی از وعده های شما اعاده حقوق شهروندی بوده و هست. منشور حقوق شهروندی شروع شد، الان به جاست که بگویید امروز دقیقا این منشور در چه مرحلهای است و آیا ضمانت اجرایی هم خواهد داشت؟ با توجه به اینکه بخشی از نقض حقوق شهروندی در جاهایی خارج از دولت صورت میگیرد، دولت برای پایان دادن به آن چه میخواهد بکند؟ خانم صباآذرپیک همکار رسانه ای ما مدتی است در بازداشت است اگر می شود وضعیت ایشان را پیگیری کنید.
روحانی: موضوع حقوق شهروندی یکی از قول هایی بود که من در دوران تبلیغات انتخاباتی ام به مردم وعده داده بودم که منشوری را تحت عنوان حقوق شهروندی در اختیار مردم می گذارم و تلاش میکنم برای اجرای آن. این منشور در 100 روز اول تهیه شد و در اختیار افکار عمومی و دانشگاه قرار گرفت. نظرات بسیار زیادی درباره آن آمد که بخش حقوقی قرار شد اصلاحات لازم را بر اساس آن نظرات انجام دهد. این کار انجام شده و اخیرا به من دادهاند. خود من باید یک دور دیگر این متن را با مشاورینم بخوانم و نهایی کنم برای انتشار.
امیدوارم تا پایان یکسال دولت که 2 ماه مانده، منتشر شود. نکته مهمتر این است که چطوری اجرایی می شود. مبنای این منشور فصل سوم قانون اساسی و حقوق ملت است و نکاتی که مثل فرمان 10 ماده ای امام یا فرمان 8 ماده ای امام یا فرامین دیگری که رهبر معظم انقلاب داشتند. اینها را هم مدنظر قرار می دهیم در این منشور. این منشور در واقع وقتی نهایی می شود 2 قسمت دارد. یک قسمتی که دولت می تواند اجرا کند که تبدیل به مصوبه و دستورالعمل هیئت وزیران می شود و ابلاغ خواهد شد. یک بخش دیگر که مربوط به دستگاه های دیگر می شود اگر قانونی بیابیم به آن استناد می کنیم ولی اگر قانون دیگری بخواهد نیاز به لایحه و تصویب مجلس است. یکی از چیزهایی که در قدرت ما نیست و نباید هم باشد وضع قانون است که در اختیار مجلس است. امیدواریم با اجرایی شدن این منشور کمکی شود به مردم. نسبت به فردی هم که گفتید در حد توان خود تلاش می کنیم پیگیری کنیم از دستگاه قضایی تا اگر مشکلی دارد حل شود.
خبرنگار بیبیسی: شما در اظهارات پنج شنبه فرمودید ایران خشونت را تحمل نمی کند و آماده است با تروریسم در منطقه با جدیت برخورد کند. مشخصا ایران چه برنامه ای برای برخورد با گروه داعش و مسائلی که در شمال عراق است دارد. اگر برنامه مشترکی با آمریکا باشد همکاری خواهد کرد؟
روحانی: موضوع تروریزم در منطقه بسیار مهم است. این مساله سالهاست شروع شده، ابتدایش هم در کشورهای همسایه شرقی ما اول شروع شد. در افغانستان و پاکستان و مثل بیماری مسری سرایت کرد به بخش های دیگر. در ماه های اخیر تروریزم خیلی حاد بود. در سوریه همه گروه ها بودند و می جنگیدند. در عراق هم گروه های تروریستی در عراق فعال بودند در استان الانبار. ظاهرا نتیجه انتخابات اینها را عصبانی کرده. اینکه تروریزم دموکراسی را تحمل نمیکند مساله اصلی است. یعنی اداره کشور یا با صندوق رای می شود یا جعبه مهمات. دموکراسی می گوید صندوق رای، تروریزم می گوید جعبه مهمات. دعوای اصلی بین این دو جعبه است. عراقی که تازه انتخاباتش پایان یافته، انتخابات فراگیر و بسیار خوب. خوشبختانه امروز انتخابات دیگری در افغانستان داریم که امیدواریم به خوبی انجام گیرد و منتخب مردم بتواند آینده افغانستان را به دوش بکشد. ولی در عراق اینکه شکست در انتخابات را با تروریزم جبران کنیم؟ وقتی شهری مثل موصل سقوط می کند به معنای حرکت موفق یک گروهک تروریستی نیست. چیزها و هماهنگی های دیگری هست. یعنی شکست خوردگان امروز متوسل شده اند به سلاح و گلوله برای جبران شکست. این اشتباه بزرگ است.
هر کس در عراق مرتکب این اشتباه شده، خطای بسیار بزرگی است. نمی شود شکست در انتخابات را با کشتن مردم جبران کرد یا انتقام کرد. ما اصولا از حرکت تروریزم در منطقه هرکجا که باشد نگرانیم. من در سازمان ملل به همین دلیل افراطی گری و خشونت را به عنوان یکی از مسائل اصلی مطرح کردم که دنیا باید دست به دست هم دهد در برابر اینها. در سیکا که در شانگهای بودیم، یکی از مصوبات همین بود که طرح ویو را همه کشورها اجرایی و عملیاتی کنند. خیلی از کشورهای منطقه عضو سیکا هستند. 26 کشور آسیایی.
ما راهی نداریم جز مقابله با تروریزم. البته ما دوست و همسایه عراقیم و روابطمان با عراق بسیار نزدیک و صمیمانه است. کمکی دولت عراق از ما بخواهد مورد رسیدگی قرار میدهیم. البته تا امروز از ما درخواست کمک خاصی نشده ولی ما آمادگی کمک داریم در چارچوب قواعد بین المللی و درخواست رسمی دولت و ملت عراق.
آمریکاییها ممکن است اقداماتی بخواهند بکند من مطلع نیستم اما آنچه برای ما امروز مهم است خواست ملت عراق و دولت این کشور است. و ما آمادگی داریم اگر کمکی دولت و ملت عراق بخواهد. به ملت خودمان اطمینان می دهم که ملت عراق خودش قادر است تروریزم را دفع کند. فتوای آیت الله سیستانی که گفته هر کس میتواند برای دفاع از خودش و کشورش سلاح به دست بگیرد، فتوای بسیار مهمی است. ایشان مورد احترام همه است. به نظرم عراق خودش می تواند مشکل را حل کند.
خبرنگار آریا: آیا احتمال برخورد مستقیم ایران با داعش ولو با درخواست مستقیم دولت و ملت عراق وجود دارد؟
روحانی: اینکه گروهک های تروریستی از طرف های کشورهای خارجی حمایت می شوند خیلی روشن است و جای تردید نیست. متاسفانه برخی کشورهای منطقه از لحاظ مالی به اینها کمک میکنند. برخی از لحاظ تسلیحاتی. کشورهای قدرتمند دیگری هم هستند مخصوصا غربی ها که آنها هم دارند کمک میکنند. هم از نظر سیاسی و هم از نظر تبلیغاتی و هم مالی و تسلیحاتی. موضوع تروریزم به نفع هیچکس نیست. حتی آن کشورهایی که امروز کمک میکنند همین تروریزم در آینده بلای جانشان خواهد شد. شنیدم یک مقام رسمی از غیر غرب به من می گفت که اروپایی ها پشت پرده خیلی تلاش هستند که هرچه این گروه های تروریستی هستند در سوریه کشته شوند تا به کشور خودشان برنگشته و دردسر شوند. اگر این راست باشد از آن دورویی ها و نفاق های تاریخی است که کشوری که باید از تبعه خودش دفاع کند آرزو کند آن تبعه در درگیری دیگر از بین برود.
ایران اگر یک گروه تروریستی به مرزهای ما نزدیک شود حتما برخورد خواهیم کرد. اگر احساس تهدید کنیم قطعا برخورد می کنیم با همه وسایلی که نیاز است. این امنیت ملی خودمان است. اما در کشور دیگر کمک کردن یک مقوله است، ورود مقوله دیگر. دولت عراق درخواست کند ممکن است هر کمکی که ملتشان بخواهد بکنیم. اما ورود نیروهای ایرانی تا کنون مطرح نبوده. در هیچ کشوری هم از اول جمهوری اسلامی تا کنون، اینکار را نکردیم که نیروهای ما وارد عملیات شوند در کشوری دیگر. ممکن است نظری مشورتی بدهیم ولی اینکه وارد شویم و نیروهایمان وارد عملیات شوند تا امروز نبوده و من بعید می دانم چنین مساله ای پیش بیاید.
خبرنگار سیبیاس: با توجه به اینکه زمان توافق نهایی نزدیک است، در صورت طولانی تر شدن مذاکرات و به نتیجه نرسیدن، آیا کماکان موضع شما و جمهوری اسلامی همان اعتدال و نرمشی است که در پیش گرفتید یا اینکه با توجه به در پیش بودن انتخابات کنگره آمریکا و بعدش ریاست جمهوری آمریکا، با عوض شدن هیئت حاکمه آمریکا و قدرت گرفتن جمهوری خواهان، اگر موضع سخت تری داشته باشند شما تغییر موضع خواهید داد؟
روحانی: در مذاکرات با 5+1 از آغاز این دولت نشان دادیم که این دولت به جد آمادگی دارد برای مذاکره و معتقد است که این مساله تنها از طریق مذاکره حل و فصل می شود. لذا 100 روز بعد از تشکیل دولت مذاکره جدی شروع شد و علیرغم بسیاری از پیش بینی ها در زمان نسبتا کوتاهی به توافق اولیه موقت دوطرف دست یافتند که بسیار حائز اهمیت بود. بعضی ها پیش بینی نمی کردند و تندروها هم بسیار عصبانی شدند. دیدید که صهیونیست ها چقدر عصبانی شدند. توافق هستهای به نفع جهان و منطقه است، حالا اقلیت تندرویی در داخل آمریکا یا رژیم تندرویی در منطقه باشند یا در داخل ایران هم ممکن است عده ای محدود تندرو باشند که خوشحال نباشند ولی اینها مهم نیست. مهم این است که ایران به دنیا نشان داد که به جد دنبال مذاکره است. امروز کسی در دنیا در این فکر میکنم تردید نداشته باشد. برای همه روشن است که ایران هم اهل مذاکره است و هم در مذاکره جدی است.
نکته دوم، اگر مذاکرات هم در پایان تیرماه یا 20 جولای، به توافق نهایی دست نیابیم، این روشن باشد که هیچوقت شرایط به قبل برنخواهد گشت. آمریکا و 5+1 همه اگر جمع شوند محال است شرایط قبل تکرار شود. آن نظام تحریم شکسته شده، و روز به روز آنها دارند می بینند ما داریم چه می کنیم. تمام روابط خارجی ما که مذاکرات هسته ای نیست. ما روابط خارجی بسیار مفصل اقتصادی با خارج داریم. قراردادها و گرو ه هایی که دارند می آیند. اصلا وضع به شرایط سابق برنمیگردد. این روشن باشد. البته آمریکاییها می دانند.
اگر روزی در مذاکرات شکستی باشد قضاوت افکار عمومی دنیا این خواهد بود که تندروهای آمریکا و صهیونیست ها مانع شدند. ایران دنبال حل مساله است و در راه حل آن قدم خواهد گذاشت. لذا اتهامات گذشته علیه ایران، قابل تکرار دیگر نیست.
نکته بعدی، این دولت ضمن اینکه در مذاکرات بسیار جدی است اما برای هر شرایطی پیش بینی لازم را کرده. ما جلسات فراوان داریم. اینکه میگوییم تورم را تا پایان سال به 25 می رسانیم، البته خیلی از کارشناسان به من میگویند کمتر از این هم می شود.
با تمام کارشناسان و مسئولان اقتصادی نشستیم بحث کردیم که با وجود شرایط تحریم باید بهبود اقتصادی انجام شود. ما راه را باز کردیم. اقتصاد ما امسال رونقش از همین حالا شروع شده. اشتغال از 12 و خردهای به 10 و خردهای رسیده. درحالی که هنوز مذاکرات به نتیجه نرسیده. تورم نقطه ما 42-43 بود ولی امروز 16-17 است. من فکر نمیکنم این مقدار پایین آمدن تورم سابقه داشته باشد. بنابراین راه پیش روی ما باز است اما در عین حال هم ما جدی هستیم و هم معتقدیم تا پایان تیرماه قابل حل و فصل است. البته در مذاکرات اختلاف داریم و در برخی موارد اختلاف اساسی است. در برخی مسائل اختلاف نداریم، یک اینکه ایران غنی سازی را ادامه خواهد داد. هیچ بحثی در این زمینه وجود ندارد. یک وقت کسی در مخیلهاش نیاید که غنی سازی در ایران متوقف شود. این تمام شد که بعضی یک وقتی شعار میدادند ایران حق غنی سازی ندارد.
دوم اینکه اگر توافقی صورت گیرد باید کل تحریم برداشته شود. این را هم اختلافی نداریم. کمااینکه در این 6 ماه تحریم فلزات گرانبها و ماشین و ... برداشته شد.
به این دلیل پاسخ را طولانی کردم که گفتم شاید دیگران هم این سوال را داشته باشند و به همین خاطر توضیح دادم.
بهترین راه حل توافق است، اگر توافق نشود ما مشکل چندانی نخواهیم داشت. حل مساله نهایی در 5 هفته باقی مانده بهترین فرصت است و غرب باید از این فرصت به خوبی استفاده کند. استراتژی ایران این است که دنیا باید بداند ایران مصمم است به تعامل سازنده با جهان. این مهمتر از مساله هستهای است. بحث هسته ای گوشه کوچکی از این مساله مهم است. دنیا بداند تعامل سازنده با جهان که جزو شعارهای من بوده، بر روی آن ایستادهایم با تمام توان.
ما الان روابطمان با روسیه و چین و کشورهایی که به ایران سفر کردند یا من سفر کردم، با همسایگانمان که بیشترشان به ایران در این وقتی که من روی کارآمدم سفرکردند. حرکت ما بر این مبناست. ما با ترکیه تصمیم گرفتیم روابط 15 میلیارد را به 30 میلیارد برسانیم که این اصلا ربطی به مذاکرات ندارد.
ما امسال چهار فاز پارس جنوبی را به ثمر می رسانیم که ربطی به مذاکرات ندارد. در منابع مشترک نفتی کار را به جد شروع میکنیم. فروش نفت را افزایش میدهیم و این ربطی به تحریم ندارد.
آن که گفتم ترک روی دیوارهای تحریم، آن را همه قبول دارند و هیچکس نیست که قبول نداشته باشد. آن دوران دیگر بازنخواهد گشت. اما در عین حال اختلافاتمان امروز با 5+1 به اعتقاد من با حسن نیت آنها و اراده جدی آنها اگر باشد، در 5 هفته قابل حل و فصل است و میتوانیم به توافق نهایی برسیم. این توافق اولین قدم خوب در زمینه تعامل سازنده به جهان خواهد بود. ما نمیخواهیم در هسته ای متوقف شویم، ما درباره مسائل منطقه و جهان، سرمایه گذاری و ... در ایران با دنیا تعامل می کنیم. شما دیدید که چه استقبالی از سرمایه گذاری در ایران در داووس شد.
ما اولین کشور دنیا در منابع گازی هستیم، جایگاه استراتژیک داریم و در سفر ترکیه تصمیم گرفتیم راه آهن جدید از مرز بازرگان به ترکیه متصل شود که بدون هیچ جابجایی از مدیترانه و دریای سیاه و خلیج فارس و عمان می توانیم این خط ریلی را داشته باشیم.
بعضی فکر میکنند ما نشستیم که ببینیم مذاکرات هسته ای به کجا می رسد. این مذاکرات جزء کوچکی هست از برنامه های دولت.
اگر بتوانیم در 5 هفته آینده حل و فصل نهایی کنیم به نفع همه خواهد بود ولی اگر نشد یک هفته یک ماه ... ادامه میدهیم. در طرف ما هم حسن نیت هست، هم اراده.
خبرنگار روزنامه اطلاعات: مسئولان اقتصادی کشور بارها اعلام کردند که تورم کاهش یافته ولی آنچه بیش از هرچیزی مردم را اذیت میکند مساله گرانی هاست. با توجه به سیاست های اقتصادی دولت چه زمانی مردم میتوانند کاهش تورم را لمس کنند؟
روحانی: کاهش تورم را فکر میکنم مردم همین امروز هم می توانند لمس کنند. منتهی ممکن است اختلاف بیانی با مردم داشته باشیم. تورم رشد فزاینده داشت و ما حرکتش را کند کردیم. مثل ماشینی که با سرعت 100 می رفته الان با سرعت 20 جلو می رود. هم مردم و هم ما راست می گوییم هر دو. اگر بخواهم مثال روشنی بزنم، در سال گذشته این موقع، برای خرید اجناس، همین اجناس مصرفی روزمره، اگر کسی می رفت مراجعه میکرد اختلاف امروز با دو روز بعد، این مقدار اختلاف الان شده یک ماه. اختلاف دو روز پارسال شده یک ماه فعلی. مردم می گویند ارزانی شود، کاری که ما می کنیم، نهادهای نظارتی مستقل می گویند، در مجموع آنچه هست این اسب سرکش تورمی که می دوید را ما عنانش را کشیدیم و این خیلی آرام دارد راه می رود.
نرخ تورم باز هم قابل قبول نیست. اگر تا پایان سال حتی به 20 درصد برسانیم بازهم قابل قبول نیست. به هرحال نرخ تورم باید حداقل یک رقمی شود که آنوقت قابل قبول است. به هرحال حرکت دولت بر این مبناست. مشکل ما این است که ما همزمان می خواهیم رونق ایجاد کنیم. رونقی که تورمی نباشد. یعنی میخواهیم دستمان در جیب بانک مرکزی نرود والا راحت می شود خیلی کارها کرد. این همان کاری است که در مسکن مهر صورت گرفت. دست کردند در جیب بانک مرکزی و مسکن ساختند. یک مرتبه پایه پولی را 40 درصد بالا بردند. این رشد بی حساب تورم، یک بخش بزرگش مربوط می شد به همین مسکن مهر. دولت هر کاری می تواند با بانک مرکزی انجام دهد. الان میتوانم با استقراض از بانک مرکزی ادعا کنم کل اتوبانها را دوبانده می کنم و... ولی نتیجه می شود که گرانی می آید.
ما تاکید داریم که پایه پولی بالا نرود. به اندازه تاکید و پافشاری من شاید رئیس کل بانک مرکزی هم تاکید نکند. دوم اینکه تصمیمات یک شبه نگیریم. شب خواب ببینیم و صبح تصمیم بگیریم، این در دولت ما وجود ندارد. اگر اکثریت جلسه نظرشان چیز دیگری باشد من در جلسات عقب نشینی می کنم. من در یارانه نظر دیگری داشتم ولی جمع اقتصادی ما نظر دیگری داشتند و من تسلیم نظر آنها شدند. مردم به من اختیار داده اند که با خرد جمعی و مشاورت به تصمیم برسم نه اینکه هر کاری خودم خواستم انجام دهم.
سوم اینکه کارهایی که در اقتصاد کشور یکباره تنش ایجاد میکند، این تصمیمات را اتخاذ نمیکنیم. ما مرتب مواظبت میکنیم آرامشی که به وجود آمده و این ثبات پیش برود. این بزرگترین دستاورد است. مردم ما از 24 خرداد پارسال تا امروز، اگر 10 نتیجه ببینند، یکی اش ثبات و آرامش بوده. پرشهای آنچنانی که در برخی نقاط دنیا و سالهای پیش معمول بوده دیگر نیست. مردم همچنین دیدند که روی تصمیمات فکر میکنیم، البته ممکن است اشتباه کنیم، ولی اگر اشتباه کردیم به مردم می گوییم. هم من شهامتش را دارم و هم اعضای دولت شهامت دارند عذرخواهی کنند. من بارها گفته ام که ما معصوم نیستیم.
کسی که اشتباه خودش را نپذیرد هیچوقت ترقی نمیکند. دولت هم اگر می خواهد پیشرفت کند اشتباهش را باید اعتراف کرده و راه حل بهتری را پیدا کند. این چیزی است مردم ما می توانند مطمئن باشند.
ما به مردم قول دادیم تورم را قدم به قدم کاهش دهیم که این کار را کردیم و سال بعد هم انجام میدهیم. به مردم گفتیم در روابط خارجی دشمن تراشی نمیکنیم و تلاش برای کمتر کردن تنش داریم که این را انجام دادیم و مردم شاهدند. همه رسانه های دنیا را ببینید متوجه می شوید که امروز چهره ایران نسبت به قبل متفاوت است. البته بسا قول هایی دادیم که نرسیدیم عمل کنیم که انشاءالله در آینده با کمک مردم و قوای دیگر حل و فصل میکنیم.
بسیار بسیار به آینده امیدوارم. تا روزی که با هم باشیم و نگذاریم اختلاف بیندازند. قوا با هم باشند رهبری بیاناتش مستمع باشد. اینقدر گذشته را یاد نیاوریم. برخی سرشان را به پشت گرفته اند راه می روند. ما می ترسیم اینها زمین بخورند. حالا یه وقت کاری شد چیزی بود بگذریم تمام کنیم. هی می خواهیم کش بدهیم و بادش کنیم. در این کشور هر کس جرمی کرده قوه قضائیه ببرد محاکمه کند. اگر نگرفتی یعنی پاک است ولش کنیم. اگر کسی دستگیر نشده و در خیابان راه می رود یعنی گناهی و جرمی نکرده. صبح تا شب متهم نکنیم.
مشروح کنفرانس خبری رئیس جمهور؛
خبرنگار شبکه خبر: همچنان بین ایران و 5+1 اختلاف نظر بسیاری هست که مانع نگارش و تدوین پیش نویس توافق شده. اما شما همچنان برای رسیدن به توافق خوش بین هستید. آیا این اطمینان خاطر این پیام اشتباه را به طرف مقابل نمیدهد که ایران نیازمند توافق است؟
روحانی: طرف مقابل اگر در توهم بخواهد زندگی کند برایش مشکل ایجاد میکند. در یک بخش عرایضم اشاره کردم که ما راهی که برای کشور در پیش گرفتیم جدای از اینکه در توافق با آنها به تفاهم نهایی برسیم یا نرسیم جلو می رویم. در اقتصاد و سیاست جلو خواهیم رفت. هم در مسائل منطقه ای و هم بین المللی جایگاه امروز ایران با دیروز کاملا متفاوت است. من فکر نمیکنم در دنیا امروز کسی باشد که باورش نشده باشد که ایران در مذاکرات جدی هست. البته از اول گفتم مذاکرات ما برد-برد خواهد بود و اگر توافق به نتیجه نرسد به معنی باخت باخت خواهد بود. نه به نفع ماست نه آنها. نیاز آنها برای رسیدن به توافق بیش از ماست. ما که داریم راهمان را ادامه میدهیم.
ایران کشوری است که حداقل به راحتی 200 میلیارد دلار می تواند سرمایه جذب کند. که موجب رونق برای ما و سود عادلانه برای آنها می شود. آنها استعداد وجایگاه ایران را می دانند. روحانی افزود: اگر طرف مقابل ما اراده لازم و حسن نیت داشته باشد شدنی است ولی اگر به توافق نرسیم فاجعه بزرگی رخ نمیدهد و ما کارمان را ادامه میدهیم ولی شرایط منطقه و جهان برای آنها روشن است. ایران یک کشور مهم تاثیرگذار در منطقه است و آنها این واقعیت را درک و لمس کردهاند. بنابراین همانطور که اشاره کردم 5+1 توافقش به معنای پایان کار تعامل با دنیا نیست، به معنای آغاز است. قدمی است که پشت آن می توانیم قدمهای فراوانی برداریم که آن قدمها نیز بردبرد خواهد بود.
در این مرحله می خواستیم برسیم به تدوین ولی اختلاف نظر هست. مذاکرات این هفته احتمال دارد به مرحله تدوین برسیم دو طرف. کار بزرگی دارد انجام می شود. توافق نهایی با 5+1 یکی از بزرگترین توافقات تاریخ سیاسی نه منطقه ما بلکه در سطح جهانی است. بسیار مهم است و دشمنان جدی دارد این توافق. برخی کشورهای منطقه البته اشتباه میکنند. صهیونیست ها و تندهای آمریکا به وضوح داد می زنند. برخی کشورهای منطقه فکر میکنند توافق به ضرر آنهاست، اشتباه میکنند توافق به نفع همه خواهد بود. به نفع توسعه و ثبات و امنیت و همه چیز خواهد بود. اگر آنها نگرانی دارند. مثل اینکه دلها مشکل پیدا کرده. می گویند باید دل ما قرص شود شما بمب نمی سازید اگر مشکل دلشان است می توانیم کاریش بکنیم مگر اینکه نیت دیگری داشته باشند.
خبرنگار الاتجاء عراق: ابتدا تبریک عرض میکنم پیروزی شما را در انتخابات ریاست جمهوری. با توجه به اینکه داعش در شهرهای مهمی در عراق توانسته کنترل شهرها را داشته باشد و در واقع پیام روشنی برای ایران فرستاده که ایران را مورد هدف قرار خواهد داد و ما دنبال کردیم در خبرها که وزارت اطلاعات ایران 30 نفر از عناصر داعش را دستگیر کرده است. وقتی گفتمان رسانه ای داعش تبدیل به جنگ نظامی شود واکنش شما چه خواهد بود. فرمودید بازنده در انتخابات سلاح به دست گرفته آیا منظورتان این است که جناح ها سلاح به دست گرفتند یا گروه هایی که از سوریه آمدند؟
روحانی: در عراق، یک انتخاباتی واقع شد این انتخابات بعدش می بایست موجب آرامش بیشتر می شد، آنهایی که شکست خوردند زمینه را برای ورود گروهکهای مسلح آماده کردند. داعش که قادر نیست موصل را بگیرد. اگر درموصل نیروها به خوبی دفاع میکردند، داعش که چیزی نیست که بخواهد موصل را بگیرد. همان دروازه موصل جلویش را می گرفتند. معلوم است عده ای زمینه سازی کردند برای اینکه...؛ داعش البته در تردد بوده همیشه بین سوریه و مرزهای عراق و در الانبار و رمادی بوده است یک مقداری.
اینکه عدهای از افراد در ایران دستگیر شده باشند همیشه وابستگان به القاعده موقع تردد در ایران دستگیر می شوند. این یک چیز عادی است و مربوط به امروز نیست. نیروهای اطلاعاتی و مسلح ما کاملا حواسشان جمع است و بخوبی از کشور دفاع خواهند کرد. مطمئنیم مردم عراق با وحدت و یکپارچگی در برابر این گروهک می ایستادند و آنها را مضمحل می کنند.
خبرنگار المیادین: روابط ایران با کشورهای منطقه و بخصوص حاشیه خلیج فارس بسیار مهم است. با توجه به طرح ویو شما در سازمان ملل، و سیاست خارجی ایران برای حفظ ثبات در منطقه، این همکاری ها، سفر شما به ترکیه، سفر سلطان قابوس به ایران و ... چه طوری به نتیجه می رسد که منطقه دوباره با نعمت ثبات و امنیت مواجه شود.
روحانی: خلیج فارس، کشورهای حاشیه خلیج فارس برای ما بسیار مهم است. با همه همسایگان می خواهیم روابط صمیمی بسیار خوب داشته باشیم. روابط با آنها و همکاری میتواند زمینه بسیار خوبی برای حل و فصل مسائل منطقه ای ما باشد. چه سفری که سلطان قابوس به تهران آمد و چه سفری که من رفتم یا امیر کویت که به تهران آمد یا سفر من و اردوغان به ترکیه و ایران و ... در همه این کشورها یکی از مباحث ما مباحث منطقه بود در تمام سفرها. همه آنها قبول دارند که تروریزم و توسعه گروهکهای تروریستی در منطقه به ضرر همه آنهاست. ما البته به صراحت میگوییم این کشورهایی که به آنها کمک میکنند بیشترین ضرر را خواهند دید. پیش ما همین را می گویند.
ما راهی نداریم، برای اینکه کلا تروریزم از این منطقه برود، الا اینکه همه کشورها همفکر شده و به هم کمک کنند و در اولین قدم هیچ کشوری به این تروریست ها کمک نکند و در قدم دوم برای بیرون رفتن آنها از منطقه و سپردنشان به عدالت همه دست به دست هم دهیم. باطل همیشه نمی ماند، آن که خواهد ماند انشاءالله حق خواهد بود.
خبرنگار تسنیم: با توجه به اینکه نزدیک به یک چهارم از عمر دولت گذشته آیا توانسته به یک چهارم وعده های اقتصادی اش عمل کند؟ البته در این مدت بخشی از توان دولت در جهت تلاش برای موفقیت در مذاکرات هسته ای بوده که البته خواست نظام است، اما به دلیل کارشکنی های غرب و بویژه آمریکا موفقیت زیادی حاصل نشده. آیا دولت توجهش را بیشتر به ظرفیت های داخلی معطوف خواهد کرد؟
روحانی: همه توان را باید برای ظرفیت های داخلی بگذاریم. ظرفیت های خارجی به ما کمک میکند ولی اساس ظرفیت های داخلی است. در این دولت برای پارکهای فناوری بیشترین کمک شده است. در محیط زیست اصلا نایستادیم که 5+1 چه میکند. مردم فکر میکنند ما صبح و شب درباره 5+1 صحبت میکنیم اینطور نیست ولی. به گزارش تـســنیم، روحانی افزود: درباره محیط زیست کارهای زیادی انجام میدهیم. درباره دریاچه ارومیه. در امر کشاورزی هیچ دولتی به اندازه این دولت تلاش نکرده. در این 10 ماه حدود 6 هزار هکتار زمین کشاورزی را ما برنامه ریزی کردیم. نزدیک 600 هزار هکتار زمین را بردیم زیر طرح آبیاری مهم که این طرح مهمی است. تحولات چهارسال دیگر به نتیجه می رسد. ممکن است برخی 6 ماه البته بعد از دولت یازدهم ثمر دهد. کاری که در معادن شروع کردیم و فعال کردیم، سرمایه های خصوصی که در پتروشیمی و بخش های مختلف داریم جذب میکنیم. هر استانی که می رویم سرمایه گذارهای خارجی آن استان را هم جمع کرده و جلسه میگذاریم. یا تحولی که در مساله سلامت شروع کردیم.
یک وقتی کسی در مخیله اش نیاید که ما نشستیم که 5+1 چه می شود. میخواهد بشود میخواهد نشود. آنقدر کار داریم انجام می دهیم. البته 5+1 تعهدش را عمل کرده و دروغ است که پول ندادند. پول را به حساب ریختند. البته به معنای این نیست که میخواهیم تشکر کنیم، یک توافقی است که دوطرف دارند عمل میکنند.
5+1 را دنبال میکنیم تا به ثمر برسانیم. اما نمره ای که فرمودید، سوال بسیار سختی است. اما برخی از قولها را عمل کردیم. تورم را مثلا پایین آوردیم. رونق شروع شده. گفتیم 5+1 ما جدی هستیم، ما جدی هستیم ولی دو طرف دارد ممکن است آنها جدی نباشند. 6 ماهه را به ثمر رساندیم، دومیش را هم داریم تلاش میکنیم به ثمر برسانیم. اگر روزی ناموفق بود خواهید دید که ایران مقصر نبوده.
در بسیاری از زمینه ها بیش از آنچه فکر میکردیم پیش رفتیم در برخی موارد هم هنوز به اندازه کافی پیش نرفتیم. انشاءالله دست به دست هم پیش می رویم.
خبرنگار نیویورکتایمز: شما اشاره کردید دولت شما به تعامل و همکاری با دنیا اهمیت می دهد و گفتید در مساله تروریزم همکاری بسیار مهم است؛ به صورت روشن و کوتاه بفرمایید که اگر از ایران خواسته شود با آمریکا در مبارزه با داعش همکاری میکند؟
روحانی:آنکه ما گفتیم همه کشورها باید دست به دست هم دهند علیه تروریزم. در موضوع عراق امروز دولت عراق و مردم عراق در صحنه مبارزه با تروریست هاست. هنوز کسی وارد عمل نشده. آمریکا هم چیزی ندیدیم که تصمیمی گرفته یا کاری کرده باشد. هر وقت آمریکا علیه گروه های تروریستی در عراق وارد شدند و دیدیم می شود فکر کرد. ولی هنوز چیزی ندیدیم.
واقعیت این است که این گروه تروریستی از کجا آمد. از سوریه آمد. در سوریه از کجا آمدند؟ این همان حرفی است که دولت در طول یکسال دارد می گوید که این تروریست ها را تقویت نکنید که اگر کردید بلای جان منطقه و شما خواهند شد. چرا آمریکا و کشورهای غربی و منطقه که از یکسال پیش به آنها گفتیم که اینها خطرناکند، متاسفانه به گونه ای عمل کردند که به نفع تروریست ها شد.
یکی از مقامات آمریکا گفته بود برای تروریست های سوریه سلاح های مرگبار خواهیم فرستاد. اینها جای تاسف است. باید همه در قول و عمل کاملا تلاش کنیم برای مقابله با تروریزم. تروریزم به نفع کسی نخواهد بود.
خبرنگار واحد مرکزی خبر: با گذشت بیش از 10 ماه از فعالیت رسمی دولت، در 5 عرصه فعالیت صورت گرفته. در عرصه های مختلف در کدام بخش بیشترین موفقیت و در کدام بخش کمترین را داشته است؟
روحانی: این سوال سخت است و واقعا نمیدانم با مقایسه اینها... البته در تمام این زمینه ها تلاش خود را انجام دادیم. به خاطر مشکلات حاد اقتصادی و مشکلات حاد در سیاست خارجی ابتدا بیشتر در این دو زمینه سرمایه گذاری کردیم. ممکن هم هست در این دو زمینه احتمالا یک قدم جلوتر باشیم. اما در زمینه فرهنگی هم کار بسیار زیادی انجام شده. می خواهم هم از وزرای فرهنگی واقعا تشکر کنم، دانشگاه ها دبیرستان ها و مراکز آموزشی و تحقیقاتی ما. بخش فناوری ما.معاونت فناوری. و همچنین در بخش مربوط به ارشاد واقعا تلاش های خوبی انجام شده در این مدت و همه تلاش کردند امروز دانشگاه آرام و بانشاطی می بینید. مدارس بانشاط. در بخش تحقیقات و مراکز فناوری حرکت بسیار خوبی آغاز شده است.
در بخش های دیگر فرهنگی امروز شور و نشاط را می بینیم. در هنر نشاط بیشتری امروز هست. فضای حاکم سیاسی و فرهنگی و اجتماعی احساس میکنم بهتر است. از لحاظ امنیت هم الحمدلله ایران هم در داخل کشور امن است و هم برای امنیت منطقه خیلی تلاش کردیم. خیلی تلاش کردیم تا در سوریه جنگ رخ ندهد؛ با برخی از مقامات در منطقه و خارج منطقه گاهی یکی دوبار تلفنی صحبت کردیم پیام فرستادیم و تلاش کردیم و خیلی خوشحالیم که در سوریه جنگ به معنای حمله نظامی خارجی ها رخ نداد چرا که این می توانست فاجعه باشد برای منطقه. همه جا کمک کردیم برای صلح و ثبات در منطقه.
در زمینه های مختلف ما در حد این ده ماه تلاش خود را انجام دادیم. حالا اینکه دقیقا مقایسه کنیم که کدام یکی جلوتر است و کدام عقب تر... انشاءالله سازمان مدیریت اینها را مقایسه کند و به مردم بگوید چگونه است.
خبرگزاری ایپنا: تشکر میکنم از تیم وزارت ورزش برای خصوصی سازی پرسپولیس و استقلال. برنامه دولت برای حمایت از تیم ملی در جام جهانی چیست؟
روحانی: این ایام، ایام ورزش و افکار عمومی ما کاملا متوجه این مساله است. ملت ما خیلی علاقمند است به بازی های مختلف و بخصوص فوتبال. این علاقه بسیار خوب است در صورتی که باعث توسعه ورزش همگانی در کشور ما شود و همچنین توسعه ورزش حرفه ای.
من در کل تشکر میکنم از همه مسئولان وزارت خانه و مربیان و همه مردمی که پشتیبانی کردند. پشتبانی مردم و دلگرمی دادن مردم به ورزشکاران بسیار مهم است. پیامی که به فوتبالیست های عزیز دادم این بود که ما از شما یک بازی خوب طلب میکنیم. حالا اینکه موفق می شوید دلمان میخواهد البته پیروز شوید و به مرحله بعد بروید. اما خوب بازی کردن، حرفه ای بازی کردن، دلاورانه بازی کردن، با روحیه بازی کردن، خیلی مهم است. نباید مقابل تیم قویتر کمروحیه باشیم. دلمان میخواهد با روحیه کار کنند. از همه تکنیک هایی که آموختند در طول آموزشها و تمرین ها استفاده کنند. کاملا با هم هماهنگ باشند.
اگر هماهنگی باشد، روحیه باشد، ادب و اخلاق باشد. اینها به هرحال پیام آوران یک کشور اسلامی و ایرانی هستند. دولت همه توانش را به کار برده. هر وقت بحث این چیزها می شد دکتر نوبخت اگر پولی هم نداشت می گفت این را تامین میکنم هر جور هست.
اگر موفق شوند از این مرحله عبور کنیم. خبر خوش برای ما خواهد بود ما هم برایشان خبر خوش خواهیم داشت انشاءالله.
از والیبال هم تشکر میکنیم.
رهبر امین
رهبر من نور چشمان من است عشق او آیین و ایمان من است
ذوالفقار حیدری در دست او طاعتش میثاق و پیمان من است
سیدی از نسل پاک فاطمه(س) هم ز نسل شیر یزدان من است
در ولایت وارث آل نبی (ص) جانشینی از امامان من است
همچو مه تابد به قلب شیعیا ن نائب خورشید پنهان من است
در هدایت سوی حق آرد مر ا این هدایت سمت قرآن من است
دوستانش دوست می دارم همی دشمن او دشمن جان من است
آنکه مهر او ندارد در وجو د بی گمان همکیش نادان من است
در سخن چون ابر می بارد به دل در کویر خشک باران من است
در حضورش موج دریا دیده ام در کلامش راحت جان من است
در نگاهش غرق دریا می شو م واژه هایش در و مرجان من است
قلب تارم را صفایی می دهد جامع فکر پریشان من است
من مرید آن دل وارسته ام او مراد و پیر عرفان من است
بوی یوسف می دهد پیراهنش گرچه خودیعقوب کنعان من است
من چو سنگم او چو کوه بیستون من چو مورم او سلیمان من است
من چو بلبل او چو باغ پر زگل من چوبرگ اوسروبستان من است
نام او ورد زبانم روز و شب عشق اودرداست ودرمان من است
آرزوی دیدنش دارم به دل در فراقش شهر زندان من است
ای خوش آن روزی که بینم رهبرم ساعتی در خانه مهمان من است
هرگز ای یاران دعایش می کنید شب نمازش ذکر یاران من است
روی خوبش با دو چشمت دیده ای چهره اش چون ماه تابان من است
غرق دریای تهاجم را چه غم ناجی کشتی ز طوفان من است
گر چه دشمن نقشه ها دارد بسی حامی او حی سبحان من است
در امانت او ‹‹ امین ›› انقلا ب در شجاعت شیر میدان من است
راه او باشد ره پیر خمین (ره) رهروراه شهیدان من است
افتخار ما بود ‹‹ سید علی ›› سرور من جان جانان من است
چون فقیه وعالم است ودین شناس مرجع تقلید دوران من است
روز ششم ماه تیر از سال شصت رهبرم جانباز ایران من است
ای خداوندا نگهدارش تو با ش چون دعای او نگهبان من است
شعر امروزم که وصف رهبر است بهترین اشعار دیوان من است
پیروانش نی به پاکستان و هند درفلسطین است و لبنان من است
گوئیا مهدی(عج) چنین گوید که او بهترین اصحاب و یاران من است
* ‹‹ امین ›› تخلص شعری رهبر معظم انقلاب است.
وب اشعار فاطمیhttp://fatemi84.blogfa.com/
در هامبورگ تشریح شد؛ نگاه ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی به موعود
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین رمضانی رئیس مرکز اسلامی و امام جمعه هامبورگ در خطبه های این هفته نماز جمعه این شهر به موضوع عدالت و امنیت و آینده بشریت پرداخت. متن کامل خطبه های ایشان به این شرح است: اعتقاد به منجی و مصلح جهانی که در ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی به صورت یک اصل مسلم وجود دارد، برای جامعه بشری سرمایهای ارزشمند است؛ زیرا به همه انسانها، باور و امید به ادامه حیات و زندگی و تحقق ارزشها و هنجارهای انسانی مانند عدالت، امنیت و معنویت را در پیکره اجتماع نوید میدهد و با همین نوید همه تلاش میکنند تا زمینه تحقق آینده درخشانی برای همه انسانهای تشن? عدالت فراهم شود. البته این وعدهای الهی است که حاکمیت زمین به دست صالحان سپرده میشود: « وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ ».[1]
فاصله زیاد میان شعار و عمل در سازمان های جهانی
البته نگاه به آشتی میان ملّتها امروز در ذهن بسیاری از دانشمندان آمده است. برخی با عنوان اخلاق جهانی و یا معنویت جهانی و عناوین دیگر درصدد هستند تا حدّی ارزشهای انسانی را در جامعه برگردانند. حال چقدر تلاش آنها به ثمر برسد بی شک بستگی دارد به طرحهای اجرائی و همبستگی همه حاکمیتها و ملّتها. از آنجا که امروزه جوامع با مشکلات فقر، ظلم، ستم، بی عدالتی، جنگ قدرتها و استعمار و استثمار مواجه هستند، به نظر می رسد به راحتی نمیتوان از مصائب نجات یافت. گرچه شعار حقوق بشر در همه ابعاد از سازمانهای جهانی سر داده میشود، ولی آنچه مشاهده میشود فاصله زیاد میان شعار و عمل است. اکنون بحث در علّت این مسائل نیست و اینکه مشکلات فعلی جهات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارد یا عوامل دیگری را میتوان جستجو کرد؟ و آیا دولتها و ملتها نقشی در ایجاد این مشکلات دارند یا خیر؟ و اگر دارند سهمیه دولتها بیشتر است یا ملتها؟ و چگونه میتوان تلاش کرد این مشکلات مرتفع شود.
اعتقاد به منجی، حرکت اجتماعی را بدنبال دارد
بی شک همه این مسائل مهم است و در جای خود باید به دقت مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. اما آنچه که از جهتی پرداختن به آن ضرورت دارد این است که اعتقاد به منجی برای تحقق صلح و عدالت و امنیت جهانی به نوعی در بشریت وجود دارد و این نکته بسیار مثبت است؛ زیرا همین باور باعث میشود که انسانها تلاش کنند مقدمات تحقق آرمان بشری را فراهم سازند. به همین جهت در منابع اسلامی ما انتظار و باور به چنین تحولی با فضیلتترین اعمال است. رسول خدا(ص) فرموده است: « أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ تَعَالَى». انتظار هم باوری است که باید در عمل که همان آماده سازی فرد و جامعه است تحقق یابد؛ یعنی همه انسانها به نوعی مسئولیت دارند برای تحقق عدالت، ایفای حقوق بشر و عدالت و معنویت و اخلاق جهانی و هر آنچه که در حوز? بینالملل به عنوان نیاز بشر است، تلاش کنند و زمینه چنین امری را فراهم سازند.
التبه بسیار روشن است که مکتب و آئین میتواند برای همه نیازهای مادی و معنوی بشر پاسخهای لازم را داشته باشد. معاش مردم را با معاد آنها آمیخته نماید. آسایش مادی و آرامش روحی و معنوی را مورد توجه قرار دهد و به تعبیری به سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت بشر با تعریفهای صحیح بپردازد.
آینده بشریت از نگاه ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی
در نکته اول همانطور که اشاره گردید پدیده نگاه مثبت نسبت به آینده در همه ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی است و این نگاه بسیار مهم است؛ زیرا نگاه بدبینانه داشتن نسبت به آینده بشریت که عده بسیار کمی آن را در طول تاریخ از برخی از فیلسوفان منفی گرا ترویج میدادند، باعث یأس و نا امیدی در جامعه خواهد شد. افزون بر اینکه هیچ نوع دفاع منطقی و عقلائی ندارد؛ زیرا تمام آنچه که برای این باور بدبینانه ذکر کردند بسیار سست و غیر قابل ذکر است. از این رو مناسب است برای تقویت این باور که آینده بشریت آیندهای توأم با عدالت، امنیت و صلح است به منابع اولیه از کتب آسمانی در ادیان ابراهیمی و کتب فکری و عقیدتی در ادیان غیر ابراهیمی مراجعه شود. به شکل گذرا در این بخش اشاراتی نسبت به این دیدگاه خواهیم داشت.
وعده خداوند برای یهود چه ویژگی هایی دارد؟
«ماشیح» که کلمهای عبری است، واژهای معروف و آشنای یهود است. همان وعده خداوند برای قوم یهود برای نجات است. ویژگیها ماشیح عبارتند از: 1ـ خاکی بودن او به این معنا که او انسانی معمولی و از اولاد بشر است و به صورت عادی متولد شد. 2ـ برخی گفتهاند از نسل داوود است.[2] 3ـ قدرت او کیهانی است؛ یعنی نمیخواهد با اعمال خارق العاده کاری انجام دهد. بلکه به صورت طبیعی رفتار میکند و با این حال شخصی مقدس است. 4ـ زاده بیت لحم است یعنی از میان خودشان و در مرکز یهودیت قرار دارد و یهودی زاده است. 5ـ اشراف زاده است یعنی از خاندان پادشاهان بوده و در یک خانواده پادشاهی به دنیا آمده است. 6ـ شهرنشین است یعنی با ادبیات شهر نشینی آشنا است. در کارکرد اندیشه ماشیح گفتهاند او به صورت مستقل حکومت تشکیل میدهد و نیز آنها بر این اعتقادند داور نهایی در میان اقوام مختلف بر اساس نظر ماشیح صورت میگیرد.[3] همچنین یهودیان بر این باورند او نابود کننده امتهای شرک است و برخی از یهودیان در زمان او معتقد بر رجعت برخی از گذشتگانند و قدرت جهانی را از آن خود میدانند. البته مباحث زیادی در این زمینه مطرح است که باید در جای خود و به طور تفصیل به آن پرداخت. آنها برای ظهور هفت مرحله قائلند که هر مرحله نتیجه مراحل قبل خواهد بود که پس از دوره مشکلات و مصایب مومنان همراه مسیحیا که همان ماشیح هست بر لشکر مقابل پیروز میشوند و آن قوم از بند و اسارت رهائی خواهند یافت و جهانی دیگری تشکیل میشود که از شیطان و گناهکاران در آن اثری نخواهد بود؛ زیرا جهان شرارتها فرو ریخته و نوبت به آغازی دیگری رسیده است.[4]
توجه ویژه به منجی در مسیحیت
در دین مسیحیت هم ادعای منجی بسیار پر رنگ است. گرچه در منجی بودن «ماشیح» به معنای مسیحا مشترکند، اما مسیحیان مصداق خارجی را حضرت مسیح(ع) میدانند و به تعبیر دیگر موعود مسیحیها مانند مسلمانان هم لقب، و هم نسبش معین و مشخص است. از این رو جامعه یهودیان مسیح دانستن عیسی(ع) را به راحتی نمیپذیرند و آن یهودیانی که به عیسی ایمان آوردند و آن را منجی میدانند تلاش میکردند آن اوصاف ماشیح در کتب انبیاء فوق را در عیسی(ع) تطبیق دهند که یکی از اوصاف این بود که ماشیح فرزند داوود است.
از ویژگیهای موعود مسیحی این است که عیسی به عنوان منجی دوباره باز میگردد. بر اساس کتاب مقدس او بیش از 1300 یار خوهد داشت و در عهد جدید چندین باب کامل به آن اختصاص داده شد و رسالههایی برای اهمیت همین مفهوم در این کتابها آمده و در مکاشفه یوحنا اشارههایی در خصوص «عیسی» به عنوان منجی آخرالزمان آمده است و این بزرگترین باور مسیحیان است که او خواهد آمد.
البته در چگونگی بازگشت او اختلاف وجود دارد. برخی اناجیل این نوع بازگشت را فرا زمینی و آسمانی میدانند؛ به این معنا که او به زمین بازگشت نخواهد گشت. برخی بر این باورند که عیسی یک بار دیگر حیات زمین را تجربه میکند. در اعمال رسولان آمده است همین عیسی که از سوی شما به آسمان بالا برده شد به حیات زمین باز خواهد آمد. «ایشان گفتند ای مردان انجیل چرا اینجا ایستادهاید و به آسمان خیره شدهاید؟ عیسی به آسمان رفت و همانگونه که رفت یک روز باز خواهد گشت».[5]
اهداف بازگشت مسیح از نگاه مسیحیان
اهداف بازگشت مسیح را چند چیز میدانند: 1ـ همه مومنان دور او جمع میشوند. در انجیل یوحنا در این باره میگوید نزد پدر من (خدا) جا بسیار است من میروم تا آن جا را برای شما آماده کنم. وقتی همه چیز آماده شد باز خواهم گشت و شما را خواهم برد تا جایی که من هستم شما نیز باشید.[6] 2ـ دادن پاداش؛ به این معنا که به او قدرت بخشیده شد که داوری هم بکند در آن وقت هر کسی را مطابق عملش جزا دهد.[7] 3ـ حتی داوری در میان همه امتها در انجیل آمده است «هنگامی که حق، مسیح موعود با شکوه و جلال خود و همراه با تمام فرشتگان بیایم، آن گاه بر تخت با شکوه خواهم نشست. سپس ملت ملتهای روی زمین در مقابل من خواهند ایستاد و من ایشان را از هم جدا خواهم کرد. همان طور که یک چوپان گوسفندان را از بزها جدا میکند، گوسفندها را در طرف راستم قرار میدهم و بزها را در طرف چپم.[8] 4ـ آزاد ساختن و برکت دادن؛ در رومیان آمده با آمدن مسیح زمین از تباهی آزاد خواهد شد[9]. 5ـ بر قراری حکومت؛ مقصود آن است که چون حکومت داود جلال و جبروت حکومت الهی نشان داده شود. گرچه حوادثی پش و بعد از ظهور مسیح به عنوان علائم ظهور اتفاق خواهد افتاد اما نتیجه ظهور مسیح از بین رفتن شیطان و رهایی و نجات انسان و آرامش انسان خواهد بود.
اعتقاد تمام مذاهب اسلامی به موعود
اما اسلام به عنوان آخرین دین آسمانی است و معتقد است که آموزههای وحیانی هیچگاه دچار تحریف نشده و نیز بر این باور است که به همه نیازهای مادی و معنوی بشر را پاسخ داده و از هر جهت جامع است. قرآن کریم ـ به عنوان معجزه جاودانه ـ که همه چیز برای هدایت انسان در آن تبیین شده است، مسئله منجی را به صورت کامل و جامع مطرح نموده است. در حقیقت موعود و منجی با نام «مهدی» در همه مذاهب اسلامی از شیعه و سنی وجود دارد؛ گرچه این واژه معانی متفاوتی دارد، ولی در نزد شیعیان و برخی از علمای اهل سنت منجی آخرالزمان به نام «مهدی» است که از عترت رسول اکرم(ص) و از نسل حضرت فاطمه(س) است. جدش امام حسین(ع) و پدرش امام حسن عسکری(ع) است و از اینرو همه مذاهب اسلامی علی رغم اختلافاتی که دارند، در کلیات «مهدی باوری» هم عقیدهاند. مانند اینکه او دوازدهمین خلیفه رسول خدا است. از فرزندان رسول خدا و از نسل زهرا(س) است[10] و در آخرالزمان ظهور میکند. جهان را از عدل و داد پر میکند. در زمان زعامت او خیر و برکت همراه او نازل میشود و عیسی بن مریم(ع) از آسمان نزول کرده و پشت سر او نماز میخواند. روایات درباره حضرت مهدی به حدّی زیاد است که حتی ویژگیهای فردی و اخلاقی او به طور مفصل ذکر شده است که در خصوص هیچکدام از ائمه به این صورت به این ویژگیها اشاره نشد و این مطلب نشاندهندة اهمیّت منجی در آخر الزمان است.
اما آنچه که مهم است به آن اشاره شود اینکه قرآن نیز مانند دیگر ادیان ابراهیمی به نجات بشر از فقر و ظلم و ستم اشاره کرده و تصریح کرده زمانی خواهد رسید که انسانها در امنیت کامل به سر میبرد و خدای متعال را بندگی مینماید و شرکی در جامعه وجود نخواهد داشت و این وعده الهی است « وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُون »[11]خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و [کارهاى] شایسته انجام دادهاند، وعده داده است که قطعاً آنان را در زمین جانشین خواهد کرد، همان گونه که کسانى را که پیش از آنان بودند، جانشین کرد و مسلماً دینشان را که براى آنان پسندیده است، به نفعشان مستقر خواهد کرد، و البته بعد از ترسشان (وضعیت) آنان را به آرامش مبدّل مىکند، در حالی که مرا مىپرستند [و] هیچ چیز را شریک من نخواهند ساخت. و کسانى که بعد از آن کفر ورزند، پس فقط آنان نافرمانبردارند. در آن زمان است که سطح زمین را نور خدا فرا خواهد گرفت: « یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَو کَرِهَ الْکافِرُونَ ».[12] به اعتقاد مسلمانان روزی خواهد رسید که دردهای جامعه درمان خواهد شد، نابسامانیها سامان مییابد، انحرافات از بین خواهد رفت و عدالت و امنیت به معنای واقعی آن در همه ابعاد به عنوان آرزوی همه بشر تحقق خواهد یافت. برای اجرای عدالت نیاز به قانون فراگیر و جهان شمول است که زمینه اجرای آن هم به مرور باید در جامعه فراهم گردد.
ویژگی های حضرت مهدی در منابع اسلامی
در منابع اسلامی به ویژگیهای حضرت مهدی(س) اشاره شده است؛ از جمله اینکه: آن حضرت عالم به همه قوانین و احکام مورد نیاز بشر است و از نظر شخصی معصوم است؛ به این معنا که از هرگونه خطا و اشتباه مصون و دور است و در اجرای احکام و قوانین الهی برای تحقق عدالت و امنیت و نجات بشریت هیچ نوع تبعیض انجام نمیدهد و همه نسبت به قانون مساویند. از ویژگیهای دیگر داشتن قدرت فوق العاده الهی است؛ آن حضرت از نظر قدرت روحی و تکنیکی و سیاست زمامداری به گونهای است تا بتواند جلوی نزاعها و جنگها و بی عدالتیها را بگیرد و نیز اجازه خشونت به افرادی که میخواهند به کرامت انسانها صدمه بزنند نمیدهد. آن حضرت امام و رهبر مهربان و رئوفی است که میخواهد صلح، امنیت و آزادی و امنیت به همگان بشناسد و انسانها دورهای از بهشت دنیا را تجربه کنند.
در پایان فقط اشاره میشود که ادیان غیر ابراهیمی هم به منجی و موعود نهایی معتقدند؛ «سوشیانت» در آئین زرتشت، «کالکی»[13] در آئین هندو، «میتریه»[14] در آئین بودا و موعودهای آئین های دیگر مانند کنفوسیوس و عصر فرزانگی بشر و «لی هونگ» در آیین دائو و غیره به نوعی به جریان منجی گرایی تصریح میکنند و به طور مفصل به جریانات پیش از ظهور و پس از آن اشاره مینمایند که همه اینها در نجات بشر از رنجها و دردها مشترکند.
طلبه ایدهآل از دیدگاه آیتالله العظمی نوری همدانی
به گزارش خبرگزاری حوزه از تبریز، حضرت آیت الله حسین نوری همدانی، جمعه شب، در دیدار جمعی از علما و طلاب حوزه علمیه استان آذربایجان شرقی و مراسم عمامه گذاری طلاب در سالن همایش های مصلی امام خمینی(ره)، با تشریح وظایف فردی و اجتماعی طلاب ابراز داشتند: طلاب دو وظیفه تحصیل علوم در مدارس و حضور در اجتماع را بر عهده دارند. .
ایشان با بیان آداب علم آموزی افزودند: اخلاص مرحله اول علم آموزی است، طلبه باید امکانات ، جوانی و فرصت را در طبق اخلاص برای تحصیل علوم اسلامی بگذارد..
استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه یادگیری ادبیات برای طلاب ضروری است، اظهار داشتند: طلاب باید به ادبیات و صرف و نحو اهمیت دهند تا در آینده دارای قلم و بیان قوی باشند که هر دو محتاج به ادبیات کامل است..
حضرت آیت الله نوری همدانی نظم را از دیگر آداب طلبگی عنوان کرده وگفتند: طلبه باید از ابتدا به نظم عادت کند..
ایشان در ادامه بر ضرورت حضور طلاب در جامعه تاکید کرده و ابراز داشتند: علما ورثه انبیا هستند یعنی باید در همان راه انبیا گام بردارند و حضور تاثیرگذاری در اجتماع،جهت امربه معروف و ارشاد مردم داشته باشند، چرا که مردم علما را پناهگاه خود می دانند، برهمین اساس علما باید همیشه در کنار مردم بوده و با آنها مهربان باشند و این اولین وظیفه اجتماعی یک طلبه است.
*علما مرزبانان فرهنگی و اعتقادی
معظم له همچنین مبارزه را وظیفه خاص طلاب و علما دانست وبیان داشتند : علمای شیعه مرزبانان اعتقادی مردم هستند، مرزهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اعتقادی مردم در اختیار طلاب و علمای حوزه های علمیه است..
حضرت آیت الله نوری همدانی ادامه دادند: دشمن با تمام تجهیزات انقلاب اسلامی را نشانه گرفته است، از طرفی سلفی ها وتکفیری ها با پول نفت کشور عربستان، لشکرهای خود را تجهیز کرده و در فکر شکستن خط مقاومت هستند و وظیفه علما این است که این حرکات را محکوم کنند..
این مرجع تقلید تاکید کردند: ما اعلام پشتیبانی خود را از مردم عراق اعلام می کنیم، امروز وظیفه ما بسیار حساس است، باید در برابر دشمنان اسلام بیدار و هوشیار باشیم.
ایشان در ادامه تهجد و نماز شب را برای یک طلبه و عالم ضروری دانسته و گفتند: توجه به نماز شب، نورانیت خاصی را در دل انسان ایجاد می کند..
استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم افزودند: امام خمینی(ره) با تکیه بر عبادات و تهجد توانستند هیمنه استکبار را در هم بشکند وگرنه یک فرد به تنهایی نمی توانست چنین تحولی را ایجاد کند..
حضرت آیت الله نوری همدانی همچنین با اهمیت ارتباط طلاب با امام عصر(عج) تصریح کردند: افتخار ما این است که سرباز امام زمان هستیم و مدرک ما سربازی و شاگردی امام زمان است.
یا اَباصالِحِ المَهدی اَدرِکنی - یا فارِسَ الحِجازِ اَدرِکنِی
یقین دارم که روزی خواهی آمد
اباصـالـح نمیدانـم کجـایـی به رِضـوَی یا زمین ذِی طُوایی 1
به خَضـرایی و یا در جمکرانـی و یا در کـاظِمَیـن و سامـرایـی
«یقین دارم که روزی خواهی آمد»2
تو را در آسمـان ها دیـده بودم به راه کهـکشـان ها دیـده بودم
در اوج بیکـران ها دیـده بودم در اعصـار و زمان ها دیـده بودم
«یقین دارم که روزی خواهی آمد»
تو خورشیـد بلنــد آسمـانـی چـراغ عـالـم افـروز جهـانـی
تو خصـم ظـالمـان و کافـرانـی به هـم کوبنـده مستکبـرانـی
«یقین دارم که روزی خواهی آمد»
تو محبـوب دل اهـل زمیــنی شفــا بخـش قلـوب مؤمنینی
امیــد و کعبـه مستضعفیــنی نگهـدارنده ایـن ســرزمینی
«یقین دارم که روزی خواهی آمد»
همه عالم پراز ظلم و ستم گشت پُراز بت ها و طاغوت و صنم گشت
فساد و تیرگی،زشتی،عَلم گشت سراسر اعتیاد و دود و دَم گشت
«یقین دارم که روزی خواهی آمد»
بیا مهدی به ما یک دم نظـر کن شب تاریک ما را هم سحـر کن
لباس رزم خود مولا به بـر کن ندای من« أنا المهدیت » سـرکن
«یقین دارم که روزی خواهی آمد»
تمام شیعـیان دائـم به یـادت دعـا گویان که تا بینـند شادت
خـدا را کی دهد حکم جهـادت جهان را پر کنی از عـدل و دادت
«یقین دارم که روزی خواهی آمد»
بیـا و پرچـم ایمـان برافـــراز بسـاط ظالمـان از بن برانـداز
به دشمن چون یل آدینـه برتاز شکـوه و فـرّ او در هم فرو سـاز
«یقین دارم که روزی خواهی آمد»
بیا مهـدی که من مشتاق رویت شبی عاکف شـوم در بزم کویت
چو مهمـانی نشینـم روبرویت تمـام عـالمـی در جستجـویت
«یقین دارم که روزی خواهی آمد»
بیــا و حاجت ما را روا کـن تو درد دردمنـدان را دوا کـن
ز جمـع مؤمنین دفـع بلا کـن قلوب عـاشقـانت باصفــا کـن
«یقین دارم که روزی خواهی آمد»
حمید از عاشقان بی نشان است ولیکن عشق او در دل نهـان است
ز درد او چه حاجت بر بیان است بیـا که عمـر او کی جـاودان است
«یقین دارم که روزی خواهی آمد»
حمیدرضا فاطمی - جمعه 2 شهریور 1386 – (10 شعبان1428 )
http://fatemi84.blogfa.com/(اشعار فاطمی)
**************************************
**************************************
***کتابخانه اینترنتی آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ....+کلیک کنید
*** چرا آیت الله بروجردی درباره اعدام نوّاب صفوی و همرزمانش توسط شاه کاری نکرد؟!!! +آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+http://nasimemarefat.parsiblog.com/Posts/5136/ +کلیک کنید .
1- بیت اول ترجمه عبارتی از دعای ندبه است : لَیتَ شِعری أینَ استَقَرّت بِکَ النَّوی، أبِرَضوی أم ذی طُوی أو غَیرِها ...
2 - این مصرع شعر از خودم نیست و از بس مجذوب آن شدم با عنایت آقا امام زمان (عج) تضمینش نمودم .
.: Weblog Themes By Pichak :.